هدفگذاری و تأثیر آن در زندگی - صفحه 1 (به ترتیب امتیاز)


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری هدفگذاری و تأثیر آن در زندگی
    361MB
    34 دقیقه
  • فایل صوتی هدفگذاری و تأثیر آن در زندگی
    22MB
    22 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

589 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    فرزانه گفته:
    مدت عضویت: 1755 روز

    به نام الله یکتا تنها قدرت جهان هستی

    سلام به بهترین استاد و دوستان عزیز

    وقتی میگین شخصیت باید تغییر کنه یعنی همین!

    از یه استاد همیشه در حال خرید و عاشق خوراکی ها و خوابیدن بودین تبدیل شدین به چیزی که در تصویر دیدیم.

    حس میکنم این فایلو برای من ضبط کردین:)))

    دیشب خودمو چک کردم دیدم که الان ماه پنجم دوازده قدم هستم و از نظر شخصیتی خیلی خوب تغییر کردم و در حال تغییرم. و بعد خواسته ای که فکر میکردم هدف گذاری کردم اما در واقع مانع گذاری کرده بودم که تحت فلان شرایط بهمان طور بهش برسم رو مجدد انتخاب کردم، فایل مربوط بهش رو بارها و بارها گوش دادم متوجه شدم گره های ذهنیم از مقام کور بودن رسیده به مقام شل بودن. دست جهانو باز گذاشتم، اقدام عملی که لازم بود انجام دادم …

    به خودم گفتم مطمئن باش تو به هدفت میرسی لازم بود شخصیتت تغییر کنه تو اصلا با اون چیزی که بودی یه چیز نشدی بود به هدفت برسی و خود همین که وارد این دوره ها شدی راهی بود برای تغییر و آماده شدن برای رسیدن به این خواسته و خوابیدم ساعت پنج صبح بیدار شدم دیدم این فایل اومده رو سایت!

    فقط یه تیکه از تغییرمو میگم که از دوازده قدم و قانون سلامتی خارج نشم.

    تا اسفند ماه من یه خاله قندی خوش اندام بودم که وقتی عصبانی میشدم می تونستین بگین اژدها وارد میشود! ناآگاهانه مثل شما عمل کردم (که الان دیگه آگاهیشم دریافت کردم) و به همه گفتم من دیگه تنقلات و شیرینی نمی‌خورم و خدا میدونه تو عید انگار دنیا میخواست کنکور اعظم بگیره تو هر خونه ای ده مدل شیرینی بود اما من تونستم ( البته که من هنوز دانشجوی قانون سلامت نیستم).

    اون زمان برام واضح نبود چرا حذف قند و شکر انتخاب کردم؟ من اصلا فایلهای این دوره رو ندیده بودم فقط چندتا کامنت ناخواسته خوندم که البته ما کامنت خوب زیاد میخونیم منتها خوندن کجا عمل کجا! اما بعد متوجه شدم که خود همین منو از یه آدم عصبی و مسکن خور مطرح منطقه در عادت ماهیانه تبدیل کرد به یه آدم آروم و چون این تغییر شخصیت برام لازم بود هدایت شدم به حذف چیزی که شخصیت منو آروم تر کنه، حتی دردها و علائم قبلشم از بین رفت یعنی دیگه کسی خشم اژدها رو نمیبینه…

    تغییرات خوب دیگم که به قانون سلامت و دوازده قدم مربوط بشه:

    1. شروع تمرینات ورزش صورت به جای بوتاکس و این داستانا. تو یکی از کامنتام که دوستان جواب داده بودن چند نفر گفته بودن آفرین تو این سن کم آومدی تو مسیر. اونجا از حوصله بحث خارج بود بگم اما الان میگم داستان سن نیست چهرم کمتر نشون میده و یه مدت بود داشتم فکر میکردم برم منم مثل همه بوتاکس کنم که رو پیشونیم خط نیفته اما اینکارو نکردم ورزش صورت بلدم حرکت و عضله رو میشناسم اینکارو جایگزین کردم. دیگه جدیدنا که میرم پیاده روی دوباره پسرا دنبالم راه میفتن و منم به خودم گفتم این نشونس واکنش نشون نده. و جالبه خانمی که به عنوان الگو استفاده کردم چهل و دو سالشه و هر روز تکرار میکنه: من چهارده ساله هر روز ورزش صورت انجام میدم! همین داستان عادته که استاد میگن … من الان یک ماهه رو صورتم وقت میزارم و آخرین کامنتی که گرفتم این بود که تو نمیخوای تغییر کنی احیانا؟! همون شکل موندی گفتم نه قصد ندارم تازه دارم کارای جدید انجام میدم.

    2. همیشه به خاطر جراحی دستم و نتیجه بد عمل حرکات پیشرفته یوگا رو غیر ممکن می دونستم اما دارم از قدم دوم و جلسه هفت حل مسئله کمک میگیرم ( ساده بودن راه حل + تصویر سازی نتیجه نهایی) و هدایت شدم به یه حرکت که چند مرحلشو تا الان پاس کردم و اون حرکت با اینکه خیلی انعطاف و استقامت و هماهنگی عصبی عضلانی میخواد هیچ کاری با مچ نداره (یعنی این حرکت همش میومد تو ذهنم

    و من میگفتم چرا گیر سه پیچ داده ول نمیکنه بعد دیدم هم با مجموع حرکاتای انتخابیم بسیار هماهنگه و همشون به هم کمک می‌کنند هم مچم فرصت تمرین و بهبود داره) و فعلا میتونم بگم در مجموع خیلی پیشرفت کردم بدن هر روز داره آماده تر و خوش فرم تر و منعطف تر میشه اما به نقطه ی پایان نرسیدم، چون حرکات خیلی پیشرفته هستن بدن آسیب میبینه با عجله کردن هر موقع انجام شد بازخورد میدم.

    اتفاقا محل تمرینم جائیه که منو می‌شناسن چند تا مربی هم هستن اونجا خیلی تو فیگور و قیافه ان و می دونن منم مربیم.

    اما من با تغییراتی که داشتم برام مهم نیست نقاط ضعف منو ببین تمرین کردن منو ببینن به هم خوردن تعادل منو ببینن هر چی میخوان ببینن هر چیم میخوان بگن من از خودم و تمرینم لذت میبرم. آیا من از آسمون فهمیدم برام مهم نیست؟ نه این مدت که میرم اونجا میبینم این خانما خیلی چپ چپ نگاه میکنن و تعجب می‌کنند از تمرینات من و این باعث تغییر رفتار من نشده. از طرفی تعریف دوستانو رو نسبت به اون دوستان شنیدم و حسادت نکردم زور نزدم تمرینامو الکی زیاد نکردم خوبی اونارو کتمان نکردم( نتیجه آگاهی دوره عزت نفس).

    و مورد آخر اینکه همیشه تحسین میکردم این دوستانی که روزی چندین ساعت فایل هارو گوش میدن و خودم نمی تونستم دیشب برای اولین بار این کارو کردم که چند بار یه فایلو گوش بدم و حس خوبی داشتم ببینم در طولانی مدت چی پیش میاد‌.

    امیدوارم همگی در پناه رب العالمین تبدیل بشین به بهترین ورژن خودتون.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 69 رای:
    • -
      سعیده شهریاری گفته:
      مدت عضویت: 1289 روز

      فرزانه ی عزیزم سلام به روی ماه نچرالت که بسیار زیبایی

      نمیدونی چقدر خندیدم به جمله اژدها وارد میشود :))))

      مرسی که انقدر خوب مینوسی …تحسینت میکنم که مربی یوگایی…تا حالا امتحانشم نکردم …امیدوارم خیلی زود مسیرم به این راه هم باز بشه …حتما تجربه این جنس ازآرامش هم سعادت میخواد …لیاقت میخواد …

      مرسی واسه عزت نفست…برای تعهدت …برای ادامه دادنت …فوق العاده ای دختر …

      بوس به کله ی قشنگت

      مرسی که هستی …مرسی که مینویسی جانم

      به دستان قدرتمند الله یکتا میسپارمت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
      • -
        فرزانه گفته:
        مدت عضویت: 1755 روز

        سلام و درود بی پایان

        چه تله پاتی قشنگی! امروز برای هم کامنت گذاشتیم.

        سعیده جون یوگا خیلی خوبه واقعا خوبه. اول اینکه یه رشته ی مایند بادی و حضور در لحظه میخواد.

        دوم اینکه سبک های مختلف جدید و قدیمی داره مثلا یوگای هوایی یا آشتانگا و سبکای دیگه که میتونی انتخاب کنی.

        سوم اینکه واقعا حرکات فانکشنال هستند در کتاب آناتومی ترینز هم حرکات و توضیحاتش هست البته اصل حرکات یوگا نه حرکات و سبک های با ابزار

        چهارم اینکه لزوما همه نباید خیلی انعطاف داشته باشن و حرکت‌های خفن انجام بدن اصل آگاهی از حرکت بدن و تنفس هست.

        و خیلی یوگا کار سالمند داریم تو دنیا که به طرز عجیبی اینا بدنشون خوب مونده.

        پیلاتسم خیلی سبک تمرینی خوبیه اگر دوس داشته باشی. خیلی حرکات فانکشنال هستند و طبق الگوی حرکت طبیعی و قانونی بدن.

        بدنسازی هم خوبه اما اکثر افراد علاقه مند به بدنسازی به ظاهر اندام خیلی اهمیت میدن و یه سری از حرکات و دستگاه ها اصلا طبق الگوی حرکتی عادی نیست. مثلا دستگاه جلو ران: ما هرگز در زندگی چیزی رو با مچ پامون بالا نمیاریم تا جایی که زانو صاف بشه و جزئیات دیگه که احتمالا اینجا جذابیت نداره بگم اما مثلا اسکوات یه الگوی فانکشناله ما هر روز هزار بار ممکنه روی مبل بشینیم بلند بشیم و بچه های کوچولو وقتی میشینن همون حالت دیپ اسکواتیه که توی باشگاه ها انجام میشه‌….

        خلاصه که امروز حسابی دعوتتون کردم به ورزش‌ :)))

        یه مربی به کائنات سفارش بدین که حسابی قوانین بدن رو بشناسه‌.

        می بوسمتون با یه عالمه قلب صورتی

        در پناه رب العالمین شاد و سلامت باشید

        لایق بهترین هایید

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
    • -
      حسن گرامی گفته:
      مدت عضویت: 1345 روز

      سلام فرزانه خانم

      مرسی از کامنت قشنگی که گذاشتین

      حرف هایی که زدین ، هم خیلی با مزه بود و هم خیلی آموزنده

      اینکه در مورد اهمیت نداشتن حرف و نگاه دیگران نسبت به خودتون گفتین

      یاد خودم افتادم اتفاقاً ، من خب پسر لاغر اندامی هستم یعنی کلاً از بدو ورودم به این دنیای مادی لاغر بودم

      تا قبل از اینکه با استاد عباسمنش آشنا میشدم تقریباً هر کسی منو میدید میگفت چرا اینقدر لاغری و از اینجور حرف ها بعد منم بخاطر عزت نفس داغونی که داشتم حرفشون رو تاییدم می‌کردم حتی چند سال پیش ها هم پیش یه دکتر مثلاً تغذیه رفتم ، دکتره تنها برنامه ای که به من داد این بود که از صبح تا شب حتی توی خواب هم باید هر چی گیرم بیاد بخورم:|

      خلاصه اونو که من اصلاً اجرایی نکردم تا اینکه بعد از سال ها با استاد و آموزش های ارزشمندشون آشنا شدم و اولین دوره ای هم که خریدم دوره ی عزت نفس بود پارسال خریده بودمش

      دوره عزت نفس خیلی برام خوب بود واقعاً منو ساخت

      فرزانه خانم از وقتی ارزشمندی خودم رو فهمیدم و خودم رو همون جوری که هستم پذیرفتم دیگه واقعاً تمام کسانی که با من روبرو میشدن و به من میگفتن چرا لاغری و از جور حرف ها نه تنها دیگه اون حرف ها رو من کمتر شنیدم بلکه خیلی هاشون هم از زندگیم دور شدن

      خیلی هم طبیعی این اتفاق افتاد یعنی الان کامنت شما رو خوندم این موضوع یادم افتاد وگرنه اصلاً من بیشتر حرف هایی که مردم به من میزدن از ذهنم واقعاً کمرنگ شده و این نشون میده که چقدر من تغییر کردم

      و واقعاً خداروشکر با این هدایتی که از جانب خداوند بزرگ و بلند مرتبه شدم

      مرسی فرزانه خانم نازنین

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
      • -
        فرزانه گفته:
        مدت عضویت: 1755 روز

        سلام و درود

        خوشحالم بابت تغییراتی که داشتین.

        بقیه همیشه آدمو طبق داده های خودشون قضاوت می‌کنند، خود هموناییم که قضاوت می‌کنند قضاوت میشن!

        اصولا بی ارزش ترین و بی اهمیت ترین چیز تو دنیا اینکه دیگران ما رو چطوری میبینن.

        اونی که میدونه از کجا شروع کردیم و چه چیزایی رو پشت سر گذاشتیم و به کجا رسیدیم فقط خودمون هستیم.

        قشنگ ترین و قاطع ترین حرفارو راجع به مباحث از استاد شنیدم در دوره عشق و مودت و همچنین عزت نفس.

        و واقعا دارم کم کم یاد میگیرم.

        حتی توی خود این سایت هم همینه.

        هر کی بر اساس فهم و درک خودش به تجربه دیگران امتیاز میده.

        معنی یه ستاره و پنج ستاره اینکه طرفت چقدر برداشت کرده یا اینکه هنوز با این موضوع مواجه نشده یا هر چیزی که به خودش مربوطه… من خیلی وقتا یه کامنتی خوندم دیدم وای چقدر خوبه حتی ازش ایده بعد دیدم عه یه نفر یک و دو داده!!!

        حتی من دیدم استاد کامنتایی که بر علیه خودشون هست منتشر کردن. طرف بی احترامی لفظی نکرده اما فکر کرده که استاد و دوره هارو زیر سوال برده! کی اهمیت میده؟ هیچ کس!

        لازم نیست به سن 60 سالگی برسیم بعد متوجه بشیم نظر و حرف دیگران درونیات خودشونه… مزش اینکه تو سن جوونی اینو متوجه بشیم.

        به قول استاد آدم هر طوری باشه یه سریا هستن که همون طوری دوسش دارن اما فقط زمانی باهاشون مواجه میشه که با خودش در صلح باشه.

        در پناه خداوند شاد و موفق باشید

        لایق بهترین هایید

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
    • -
      Amin Iloon گفته:
      مدت عضویت: 900 روز

      سلام مجدد بهت فرزانه جان

      افرین بهت بابت کامنت بی نظیرت و گفتن نتایج عالی از تغییراتت

      چقدر عالیه که از یوگا استفاده میکنید و یادش گرفتین

      چقدر خوبکه با استفاده از دوره عزت تفس و حل مسائل زندگی اینقدر خوب روی خودتون کار کردید و دارید رشد می کنید..

      واقعا که استاد خارق العاده هست و همیشه حرف زدنش در عمل بوده و هیچ بهانه نمی توان داشت برای عدم تغییر

      و چه الگوی بی نظیری

      چقدر عالیه که قند رو کلا حذف کردید و واقعا استفاده نکردن از شیرینی ها انهم در ایام عید کنترل درونی قوی میخواد..

      الان که فکر میکنم دیشب مهمونی بودم و کلی وسایل جور با جور خوردم و اگه دوره سلامتی رو داشته باشم چی می شود…!

      بالاخره که بهت تبریک میگم بابت این نتایجی که داری میگیری و قطعا با این ادامه دادنت نتایج بسیار مطلوبی در انتظارته.‌‌

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  2. -
    فرشته شریفی گفته:
    مدت عضویت: 1286 روز

    بنام خدای مهربان

    سلام خدمت استاد خوشتیپم

    یکی از اهدافی ک من تواین چند وقته انتخاب کردم

    رسیدن به موفقیت مالیه و همچنین شروع کردم به انجام تمارین روانشناسی ثروت 1

    تا به امروز ک 4رومین روزه من کلی هدایت ها دریافت کردم

    ورودی مالی داشتم

    و ی ایده ای که هم الهام شده اینه ک باید خابم رو تنظیم کنیم

    آیا حاضرم برای رسیدن به هدفم خابم رو کم کنم؟

    آیا حاضرم صبحها زود بیدار شم و خودم رو اماده تغییرات برای زندگیم کنم

    استاد من واقعن عاشق خاب کم هستم

    و خیلی دوست دارم جوری اهرم بسازم برای خودم ک جزوی از زندگیم بشه

    چون من هدف دارم و برای رسیدن به هدفم باید بها بدم یکیش صبح زود بیدارشدن هست

    انشالله که این تغییر درونی تر از چیزی باشه ک فکر میکنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 65 رای:
    • -
      سعیده شهریاری گفته:
      مدت عضویت: 1289 روز

      سلام به فرشته ی فرشته

      قلب سلیم و‌روح توحیدی عزیزت رو میبوسم که انقدر خوب سعی میکنی به قانون عمل کنی.

      کامنتت رو که خوندم قلبم بهم دستور نوشتن داد،اگر میخوای خوابت رو کم کنی اولین کاری که خودت هم خوب بلدی و تو جلسه 2 ثروت استاد کامل توضیح داده،اهرم رنج و لذته،اینو خوب بنویس و بعد اگر دوره قانون سلامتی رو نداری حداقل بشین فایل های رایگانش رو نگاه کن،سعی کن سمت خودتت رو خوب انجام بدی مثل کم کردن کربوهیدارت و قند و بیشتر کردن خوردن پروتئین حیوانی و چربی و کره

      شامت رو‌ زودتر بخور تا بتونی صبح زودتر بیدار شی.

      پیاده روی و ورزش رو حتما تو فعالیت های روزانه ت بذار…

      منِ 50 کیلویی،یک زمانی مثبت 70کیلو بودم و با خواب وحشتناک زیاد…دوره قانون سلامتی که اومد سه میلیون بود!من سه میلیون نداشتم بخرمش!

      ولی وقتی سمت خودم رو خوب انجام دادم،همون کارهایی که بالا بهت گفتم،میدل آف نووِر 8 میلیون پول برام جور‌شد که بتوم دوره رو بخرم!

      و‌بعد کاهش وزن کوآنتومی و آزاد شدن انرژی فوق العاده شروع شد…

      فرشته ی قشنگم،راستش ایده ای برای نوشتن پاسخ برات نداشتم،فقط از قلبم اطاعت کردم و امیدارم برات بنفیتی داشته باشه.

      دوستت دارم دختر قشنگ سایت

      قلبِ فراوانِ فراوانِ فراوان برای تو

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 75 رای:
      • -
        فرشته شریفی گفته:
        مدت عضویت: 1286 روز

        بنام خدای مهربان

        .

        سلام سعیده عزیزم

        .

        خیلی خیلی سپاسگزارم

        پاسخ سوالی ک صبح داشتم از خدا میپرسیدم رو

        از طریق شما بمن داد

        .

        خدایا صدهزار مرتبه شکرت برای اینکه اینقدر سریع‌الجوابی

        .

        منم دوستت دارم عزیزم

        دلیل پاسخت درخاست من بود خیلی ممنون ازینکه هستی

        درپناه خدای مهربان باشی

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
      • -
        کوثر احسانی تبار گفته:
        مدت عضویت: 1820 روز

        سلام به سعیده جان شهریاری

        من در قدم 4 جلسه یک برات پیام گذاشتم ولی متاسفانه با مشکل خوردم و نتونستم برات پیام رو بفرستم،اما اینجا می نویسم برات.

        من الان مشکل اون زمان شما رو که کار براتون جور نمیشد رو دارم.

        امشب انگار خداوند داره صبر و تقوا شما رو به من یاد اور میشه که میگه ارام باش،می شود و اینکه الان تو پیام تو خوندم “تو سمت خودت رو عالی انجام بده بقیه ش رو خدا جور میکنه”

        واقعا اشک داره تو چشمام جمع میشه که بلاخره وعده خدا حق است.

        سپاس گزارم تو نمونه بارز “میشود”هستی.

        و همین روزاس که برات پیام میذارم که شد.منتظر پیام منم باش عزیزم.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  3. -
    سعیده شهریاری گفته:
    مدت عضویت: 1289 روز

    به هوای تو من

    تو خیال خودم

    بی تو پرسه زدم

    منو برد به همان

    شبی که به چشای تو زل می زدم

    من به دنیای تو با

    این احساس ناب عادت کردم

    عادت کردم

    بعد از آن شب سرد

    هر نگاه تو را عبادت کردم

    سلاااام از هوای اردیبهشتی خنک ،آمیخته با جیک جیک پرنده ها،اینجا icu بیمارستان فریدونکنار ساعت 5صبح !

    داشتم این آهنگ رو‌گوش میکردم یهو‌دلم افتاد پیش شما ،استادای قشنگم‌و‌ رفقای‌توحیدی…

    دعا میکنم امروز هممون پر از تجربه و لمس عشق خدا باشه …

    هر ساعت امروزمون رو زندگی‌کنیم‌ به‌معنای‌واقعیش

    و فکر‌کنیم شاید فردا فرصت نداشته باشیم برای ابراز عشق ،برای محبت ،برای کمک کردن،برای لذت بردن ….

    کسی‌هست بتونه ادعا کنه من حتما تا یکساعت دیگه زنده م ؟

    همین یک ساعت پیش یکی از مریضامون رفت بغل خدا …

    اوایل خیلی برام سخت بود هضم مرگ بیمارام،مخصوصا اگر جوون بودند

    الان میگم فکر‌کن ،مرضیه ،بعد این همه سختی و درد ،یهو از جسمش جدا شد ،پرید بغل خدا …

    احساسم‌خیلی بهتره …

    یک‌جمله برادرم حمید امیری گفت خیلی بهم کمک کرد تو به‌صلح درومدن با محیط کارم

    انی‌وی!من یک آدم اشتباهی تو مکان اشتباهیم :) اعتراضی ندارم …

    منم که باید جامو عوض کنم،وگرنه تموم این چرخ دنده ها باید توی جهان باشه …

    خلاااصه …

    خداروشکر برای تجربه یک روز جدید

    خداروشکر برای عطر هوای بهشتی

    خداروشکر برای نعمت داشتن این سایت توحیدی

    براتون بهترین هارو آرزو‌میکنم

    امروز رو زندگی کنید باشه؟

    بووووس به کله ی همتون

    قلب فراوان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 73 رای:
    • -
      سعیده شهریاری گفته:
      مدت عضویت: 1289 روز

      سلام به سعیده ی سعیده :)

      حتی دقیقا یادمه کجا نشسته بودی و این کامنت رو نوشتی!

      پله های در پشتی icu,یادمه که هیچ وقت توشیفت شبهات، شیفت 1 خوابت نمیبرد و همیشه دوست داشتی شیفت2 بخوابی،اما اون شب هم به دلایلی شیفت خوابت شیفت اول بوده،و مطمئنم این به معنی بیداری کل تایم شیفتت بوده!

      با این حال تو بعد از خونگیری مریض ها،تا زمانی که خدمات آماده بشه برای راند سنگین صبح،رفتی نشستی روی پله ها ،برای خودت آهنگ گذاشتی و مست بوی بهارنارنج درخت های حیاط،قلبت باز شده بود و این کامنت رو نوشتی …

      تو به بیخوابیت فکر نمیکردی!

      تو به پروسه ی راند مریض ها فکر نمیکردی!

      تو‌به انتقالی برگشت خورده فکر نمیکردی!

      تو‌به مشکلاتت توی رابطه ت فکر نمیکردی!

      تو به امید فکر میکردی،به توکل،به رهایی،به نور،به عشق…به الله…

      و کمتر از یکی دو هفته ی بعد از این کامنتت درها پشت هم باز شد…

      خدا همون خداست سعیده!

      تو باید مثل قبل درست به قانون عمل کنی!

      بپذیر که آگاهی تو اندازه ی نوک دماغت هم نیست!اون داره کیهان رو مدیریت میکنه…

      تو فقط باید آروم باشی و کانون توجهت رو کنترل کنی‌تا هدایت ها از راه برسه…

      أَفَمَنْ یَخْلُقُ کَمَنْ لَا یَخْلُقُ ۗ أَفَلَا تَذَکَّرُونَ ﴿١٧﴾

      بر این اساس آیا کسی که [همه چیز] می آفریند، مانند کسی است که [هیچ چیز] نمی آفریند؟ آیا پند نمی گیرید؟

      وَإِنْ تَعُدُّوا نِعْمَهَ اللَّهِ لَا تُحْصُوهَا ۗ إِنَّ اللَّهَ لَغَفُورٌ رَحِیمٌ ﴿١٨﴾

      و اگر نعمت های خدا را شماره کنید، هرگز نمی توانید آنها را به شمار آورید؛ یقیناً خدا بسیار آمرزنده و مهربان است.

      وَاللَّهُ یَعْلَمُ مَا تُسِرُّونَ وَمَا تُعْلِنُونَ ﴿١٩﴾

      و خدا آنچه را پنهان می کنید و آنچه را آشکار می سازید، می‌داند.

      چقدر خوبه که انقدر از خودت ردپا گذاشتی دختر!الان همونا شده چراغ راه من،برای ایمان و اطمینان بیشتر ….

      دوستت دارم خب :)

      دیوونه هم خودتی :)

      تا تلگراف دیگر دوصد بدروووود

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 121 رای:
      • -
        اسداله زرگوشی گفته:
        مدت عضویت: 1274 روز

        سلام و درود خداوند بر سعیده نورانی

        داشتم ساعت گوشیم رو نگاه میکردم دیدم ساعت صفر عاشقی است. با خودم گفتم چه جالب! گوشی رو باز کردم و وارد سایت شدم و هدایت شدم به این کامنت.

        راننده لامپ ها رو روشن کرده بود و براحتی میتونستم صفحه رو بخونم، مسافرا پیاده شدن، منم باهاشون.

        با اینکه نه حاجت دستشویی داشتم و نه قصد خوردن.

        حتی نمیدونم الان کجام! همین بگم تو استراحت گاه بین راهی مسیر تهران به شهرستانم.یه صندلی و میز جلو در رستوران و مغازه گذاشتن که میگن مال تو بنشین و کامنت سعیده رو بخون، بقول دوستان گوشه لبم چسبیده به گوشم با کامنتت . عاشق همین دیونه بازی هاتم دیگه. خاطرات دوره احساس لیاقت جلو چشمام مرور شد یه لحظه.

        یادم اومد چقدر امروز از همان لحظه که چشم باز کردم، نشانه ها بهم میگفت امروز یروز فوق العاده اس.

        چون چشمم به طلوع زیبای خورشید تو یه لوکیشن که اطرافش ابر بود یکم باز شد، دقیقا مثل نقاشی های باب راس! شایدم قشنگتر. چون هیچی نقاشی خداوند نمیشه. تو همون لحظات ستاره قطبی مو تو ذهنم نوشتم و یکم با خداوند عشق بازی کردم، باز برگردم عقبتر هی یادم میاد!

        راننده نگه داشته بود 4 صبح بود گفت دستشویی و نماز هر کی داره بره زود برگرده! منم هر دو رو داشتم بر خلاف الان، گفتم چه جالب فکر میکردم ترمینال برم باید نماز و بخونم اونم وقتی آفتاب زده و اون حس و حال اول صبح و نداره، خدا امروز و از قبل ترش زیبا چیده بود بعدش من متوجه شدم وقتی که داشت افتاب طلوع میکرد. همیشه همینجوره! ما خیلی دیر متوجه میشیم خدا برامون سنگ تموم گذاشته. اصلا انگار خدا گفت پاشو ستاره قطبی تو بنویس! عجب، ذهنه دیگه هی یه چیزی یادش میاد، یه چیزی یادش میارن! امشب خیلی دوسش دارم تو هم باهاش مهربون باش درسته درهم برهم مینویسه و هی ازین شاخه به اون شاخه میپره. ولی روی مود خویش هست خدایی، اینهمه ملامتش کردیم و تو سرش زدیم و متهمش کردیم و شیطان خطابش گردیم، یه امشب هم شده بهش حال بدیم چقد خوبه این، یه ماچ آبدار اومممموممم

        اومدنمم هدایتی بود تا 8 شب معلوم نبود، گفتم شد میرم نشد نمیرم، پیاده شدم به راننده گفتم من شب میخوام برگردم میدونم بلیط و اتوبوس نیست. گفت میدونی که! ( اربعینه و بلیط هی چی گیر نمیاد ) گفت حاضری صندلی شاگرد بشینی، 950 هم ازت میگیرم. گفتم کاری ندارم میخوام برگردم شب. گفت شمارتو بخون تک بزنم بهت، شمارمو دادم و پیاده شدم. حالا چقدم سفارش شده بودم!!! امان از شرک. تمومی نداره. ولی عین خیالم نبود. بهش اصرار نکردم ، بهش تاکید و سفارش نکردم ( یکمم بهتر شدم دیگه نخواهم هم این شخصیت یکم خودشو تکون میده!) گفتم مرسی و پیاده شدم.

        همون طلوع و دیدم گفتم خدایا خودت هوامو داشته باش، کمکم کن تسلیم باشم. رفتم و یه مشورتی گرفتم. یه جمله طرف گفت، گفتم مرسی. حق با شماست. کلی تو ذهن سوال ردیف کرده بودم، اینو بپرسم اونو بپرسم، این یادم نره اون یادم نره، دفتر یاداشت کوچیکی همراهم بود یه چیزی یادم میومد مینوشتمش با اینکه تاریک بود و نمی دیدم چی مینویسم. بغل دستیم تو ردیف کناری حس میکردم تو ذهنش میگفت این فازش چیه خخخ نکته کنکوری مینویسه هی خودکار و دفتر در میاره یاداشت میکنه خخخ. تو ذهنم چند جا رو باید میرفتم شاید تا شب هم نمی رسیدم برم. همون هشت صبح دیدم دیگه نیاز نیست که برم دنبال بقیه کارهام! خود بخود با اون جواب بقیه کارهام منتفی شدن. نشستم گوشیمو زدم شارژ یه مجله رو میز بود باز کردم، یه خانم اومد گفت شما صدام زده بودید، گفتم نه ولی میخواستم صداتون بزنم خودتون اومدین! گفت چیزی میل دارین گفت بی رحمت یه چایی. یکم با مجله ور رفتم تا گوشیم شارژ بشه، شارژر رو نیاورده بودم، پاور رو اورده بودم که متوجه شدم رابطش به گوشیم نمیخوره. اینم مثل همه کارهایی که براش کلی وقت میزاریم و بعدش میبینیم اصلا بکارمون نمیاد. کارش بشر همینه دیگه ( قراره امشب با ذهنم مهریون باشم کلی گل کاشته) ولی چه باک خدا شارژر تمام گوشی های دنیا رو یجا جلوم گذاشته بود. خدا هست غمت نباشه.

        گوشی رو برداشتم قبل ترک اون محل سرچ کردم برای بلیط برگشت هیچ جایی رو نمیاورد. گفتم بذار این یکیم بزنم و ببندم گوشی رو اون پائین ها تو صفحه ای که سرچ کرده بودم زدم یه مورد دیگه رو چک کردم در کمال تعجب دیدم چند اتوبوس داره برای ساعت های مختلف! باور کن اینقدر عجیب بود برام و باور نکردنی که فکر کردم حتما از این لینک های کلاه برداریه، تا لحظه ای که سوار اتوبوس مشدم هم باور نمی کردم. ساعت ها رو نگاه کردم همگی به مقصد مهران بودن، نمی خواستم ساعتی انتخاب کنم که بچه ها رو از خواب بیدار کنم. همین انتخاب ساعت حرکتم هدایت خودش بود، از رو شماره صندلی که دوست داشتم انتخاب کنم ساعت برگشتم رو نشونه زدم. انگار همون لحظه این تعاونی اتوبوس هاش رو به مهران اختصاص داده بود. قیمت هاش رو نگاه کردم هم باور کردنی نبود، زده بود 500 آخه مگه میشه! حتی وقتی رفتم بلیط گرفتم بنر زده بودن قیمت مصوب 950 . کار خدا اینجوریه دیگه ، همین الانشم نمیدونم چرا؟! ولی یدرس بهم داد که یه ذره دلت با خدا صاف کنی، معجزه برات میکنه.مگه معجزه چیه؟! اینو من معجزه ندونم، خدا کوهم برام نصف کنه باور نمیکنم. حالا یه بنده خدایی وصله به خدا، یه کامنتی نوشت و ذهن مهربانم بیادم آورد. وگرنه هزار معجزه خدا هر روز میفته برامون و مثل من بروی مبارکمون هم نمیاریم.میگم من من کو کو، خدا که واسه ما کاری نکرده! ولی اون بخشنده است، مهربانه،بقول خودت

        وَإِنْ تَعُدُّوا نِعْمَهَ اللَّهِ لَا تُحْصُوهَا ۗ إِنَّ اللَّهَ لَغَفُورٌ رَحِیمٌ

        بازم بغلمون میکنه و میگه اشکال نداره من عاشقتم!

        گاهی وقتها سعیده این قلبم میخواد بیاد بیرون از سینه، همین الانم اشک تو چشام جمع شدن، کاری به حرفهای استاد ندارم اصلا. همین تجربه حضور خدا، همین تجربه یه بعد اساسی تو زندگی یعنی توحید، قیمتش چند؟ بهاش چند؟ لذتش چند؟ آرامشش چند؟ رهائیش چند؟ همین نترسیدن از تنهایی قیمتش چند؟ همین احساس نکردن تنهایی قیمتش چند؟

        من به ریال حساب میکنم سعیده میبینم نمیتونم بشمارم. تو که داری به دلار حساب میکنی قیمت چند؟…

        اینم بگم منی که لنگ یه صندلی یودم اونم بهترین پیشنهاد با کلی منت و واسطه نشستن رو صندلی شاگرد راننده با دو برابر قیمت بود الان صندلی کنارم خالیه و پامو دراز کشیدم و لم دادم و دارم برات کامنت مینویسم . قوربون خدا برم بی منت و با عزت جا بهم داده با نصف قیمت بنده های خدا با یه صندلی اشانتیون. شکر اینا رو هم گفتن هم کار خودش بود و گرنه من کجا و این حرفها کجا! اینم یه ردپا زیر ردپای یه بنده توحیدی که قلب شیر داره. غلط املایی و نامفهومی کامنتمم به بزرگی خودتون ببخشید.

        مررررسی که هستی، مررررسی بابت حال خوبت. در پناه خدایی، بیشتر و بیشتر و بیشتر باشی…یا حق

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 76 رای:
        • -
          سعیده شهریاری گفته:
          مدت عضویت: 1289 روز

          سلام به برادر توحیدی زاگرس نشین من،آقا اسدالله

          این جریان هدایت خیلی باحاله نه!؟!

          دقیقا همون تایمی که شما داشتی برای من کامنت مینوشتی،منم به پیروی از ندای قلبم هدایت قرآنی براتون فرستادم!

          واقعا کی میتونه همه چیز رو انقدر دقیق برنامه ریزی کنه؟!

          جز انرژی ای که خودش اول و آخر و ظاهر و باطنه؟!

          وقتی تلگراف توحیدی شما رسید ناخوداگاه نیشم تا بناگوش باز شد و به خدا گفتم بگو پس!بگو پس چرا بهم گفتی اون آیه هارو براش بفرستم!خیلی باحالی خدا! عاشقتم!

          مطمئنم شماهم با دیدن اون تلگراف لبخند به لبتونه نشسته که چطور خداوند قبل از ارسال کامنتتون،،بهش پاسخ داده!

          پرده ی شک‌ را برانداز از میان!

          تا ببینی سود کردی یا زیان!

          ما گرفتیم آنچه را انداختی!

          دست حق را دیدی و نشناختی؟!:)))

          خلاصه که عاااشق توحیدم!عاشق زندگی هدایتی!

          خانه بر دوش غزل هستم و می چرخم من

          هاچ زنبور عسل هستم و می چرخم من

          برود هر که دلش خواست شکایت بکند

          شهر باید به منِ هدایتی عادت بکند:)))

          در پناه نوووور باشی همیشه داداش!

          به امید دیدارتون در بهترین زمان ومکان!

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 56 رای:
          • -
            اسداله زرگوشی گفته:
            مدت عضویت: 1274 روز

            سلام و درود خداوند سعیده جان

            چی بگم آخه؟!

            حرفیم مگه میمونه؟!

            کار دیگه از هم فرکانسی گذشته!!! (اینجا استیکر دست رو پیشونی یاسمن لازمه واقعآ)

            حالا نمیگم دلیلش رو تا کامنتی که صبح برات نوشتم تو جلسه اول قدم ششم دوره مقدس 12 قدم بدستت برسه.( احتمالا یروز بعد این کامنت بدستت برسه)

            اونوقت معنی حرفمو متوجه میشی!

            میگم اگه این حرفها رو واسه کسی تعریف کنیم نمیگن توهم زدین؟!

            خوبه همه چیز به ساعت و تاریخ مکتوب شده. برای کسی که بخواد ایمان بیاره به حرفهای استاد گرانقدر؛ ایمان بیاره به این سیستم که داره جهان رو مدیریت میکنه؛ایمان بیاره به فرکانسی بودن جهان؛ ایمان بیاره به قانونمندی هستی ؛ ایمان بیاره به قانون؛ ایمان بیاره به هدایت؛ ایمان بیاره به دریافت وحی؛ ایمان بیاره به معجزات خداوند حتی در این زمان!!!

            هر چند من و تو کم از این هدایت ها و معجزات الهی تجربه نکردیم. هر چقدر که بیشتر راجع بهش حرف میزنیم؛ معجزات خداوند آشکارتر و بیشتر میشه برام. دوست داشتم ساعت ها بنشینیم و راجع بهش حرف بزنیم. ایمان دارم؛ ایمانمون چقدر قوی تر میشد. از همان لایوهایی که استاد و عرشیانفر میذارن و کلی خیر و برکت واسمون داره.

            جنس این حرفها فرق میکنه؛ آدم ساعتها بشینه حرف بزنه انگار یه دقیقه است. حالا متوجه میشم استاد چگونه با زبان روزه ساعتها سمینار برگزار می کردن. اصلا آدم حال خودشو نمی فهمه؛ زمان و مکان و گم میکنه. نه تکراری میشه حرفها و نه خسته کننده و دل زننده و نه ناراحت کننده. فقط اشتیاق است و عشق و عشق. اینم صدای اذان گوشیم و مسجد که بگوش میرسه! اینم تائید و معجزه دیگه خداوند پای حرفهام.

            هم صحبتی ای که از بنده خدا به خود خدا وصل بشه چه حس و حال و برکت و نعمتی داره خدایا…

            در پناه خدا باشی عزیزکرده خداوند…

            بقول استاد که میگن من اگه هر روز معجزات مهاجرتمون رو مرور کنم و بیاد بیارم کمه، منم این اتفاق رو اگه هر روز بخودم یادآوری کنم کمه…

            تحسینت میکنم هزاران بار برای اینکه الگوی ما شدی برای درک توحید؛ برای زندگی توحیدی؛ برای این عشقی که از خودت به همه میبخشی؛ برای اینکه آس ورودی های بهمن 1400 دانشگاه انسان سازی عباسمنش شدی و وجود نازنینت مایه خیر و برکت است برای همه ما. بخداوند بزرگ و مهربان میسپارمت و سخن کوتاه میکنم… یا حق

            میانگین امتیاز به دیدگاه بین 49 رای:
            • -
              یاسمن زمانی گفته:
              مدت عضویت: 2399 روز

              سلام به اسداله عزیز،

              فکر نکنین برای سعیده جواب می نویسین جوابتون فقط برای سعیده ست! اینجا یه یاسمن هست که همه ی کامنتای شما و سعیده رو با ذوق میخونه و بعضی وقتا مثل الان که میبینم اون وسط مسطا یه اسمی هم از من میبرین قند تو دلم آب میشه که لابد منم یه کوچولو با شماها هم فرکانس بودم (استیکر چشمای ستاره ای). البته که من خیلی راه دارم تا به شما و سعیده برسم، ولی خوب همین هم زمانی ها و هدایت ها آدم رو امیدوار میکنه :)

              از صمیم قلبم برای هر دوی شما عزیزان بهترین ها رو آرزو می کنم (قلب ها)

              میانگین امتیاز به دیدگاه بین 24 رای:
            • -
              اسداله زرگوشی گفته:
              مدت عضویت: 1274 روز

              سلام و درود خداوند بر یاسمن عزیز

              امیدوارم حالتون عالی باشه و در پناه الطاف حق شاداب و سرحال باشی

              اون لحظه که کامنت سعیده رو خوندم، دیدم تمام حرفهایی که من براش تو جلسه اول قدم ششم نوشتم رو اون اینجا برام نوشته و واقعا اون لحظه بی اختیار دست رو پیشونی زدم و یاد شما افتادم و برای همین تو کامنتم آوردم. و خدا رو شکر بهانه ای شد برای دریافت یک نقطه آبی از گلهای خانواده عزیز زمانی

              یاسمن جان استاد همیشه میگن اگه میخوای بدونید فرکانستون در چه وضعه؟ نگاه کنید به شرایط و وضعیت کنونیتون. قطعا شما باورهای بهتر و فرکانس بهتری داشتید و دارید که الان در جایی زندگی می کنید که آرزوی خیلی هاست. و همیشه شما و خانواده زمانی برای من تحسین برانگیز و الگو های موفقی هستند. ممنونم از دعای قشنگتون که نشون از صفای وجودتون داره، ان شاالله این فرکانس و انرژی مثبت هزاران برابر به خودتو زندگیتون برگرده و لبخندی زیبا به روی لبتون بیاره. با آرزوی بهترینها براتون. در پناه حق. یا حق

              میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای:
          • -
            نثار مرادی گفته:
            مدت عضویت: 1948 روز

            سلام سعیده جان، فرشته ی نازنینم. حیفم اومد اینجا برات ننویسم

            من تو این راه بالا پایین زیاد داشتم و الان چند وقته حتی از ریل خارج شدم اما چند روزه برگشتم تو مسیر، لت و پاره، خسته اما دارم شروع می کنم اونم با خوندن کامنت های تو، زیر رو کردن فایل تو. امیدوارم بتونم این مسیر رو ادامه بدم منم لذت ببرم. امروز از خدا خواستم دلم رو بزرگ کنه خواستم ازش که دل منم غنج بره از نگاهش از توجهش از نشونه هاش. خدا کنه دیگه از مسیر خارج نشم همه چیز رو سپردم به خودش و دارم از فایل های توحیدی شروع می کنم سعیده جان با دل زیبات برای من خسته دعا کن

            خیلی دوسِت دارم سعیده ی عزیز و دوس داشتنی

            در پناه الله باشی

            میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
            • -
              سعیده شهریاری گفته:
              مدت عضویت: 1289 روز

              سلام به دوست عزیز و مهربونم

              مرسی که برام نوشتی،قلب مهربونت رو میبوسم دختر!

              قلبم منو دعوت کرد برای نوشتن برات و‌ میخوام ازش تبعیت کنم.

              میخوام بگم حواست باشه،توی شرایط سخت،شرایطی که راه حلی براش نداری،و زیر فشار ذهن داری خورد میشی تنها مسئله اینکه تموم تلاشت رو بکنی فقط توجهت رو ازون مسئله برداری!

              سخته!خیلی سخته!

              من توی این شرایط بارها بودم و میدونم در رفتن از زیر فشار ذهن خیلی سخته!ولی اگر بدونی این مهم ترین کاری که باید بتونی انجامش‌ بدی،حتما یک راهی براش پیدا میکنی!

              فقط توجهت رو از روی چیزایی که نمیخوای بردار همین!توی شرایط سخت اصلا نمیشه به فرکانس شکرگزاری دسترسی داشت،هرچقدر میخوای زور بزنی به فرکانس شکرگزاری وصل بشی،نمیتونی،بعد خود سرزنشی ها شروع میشه و این سیکل منفی هی تورو میبره پایین تر و‌پایینتر!

              مثل اینکه تو مردابی و‌داری دست و پا میزنی!وقتی افتادی تو مرداب تنها کاری که باید بکنی اینکه دست و‌پا نزنی تا پایینتر نری،و وقتی بتونی یکم،یکم رها باشی،روز بعد رها شدن راحت تر میشه …و بعد همینجوری یکم یکم از فشار ذهن کم میشه و میرسی به مدار های بالاتر!

              بعد ایده ها،کمک ها،شرایط رو خودِ خودِ الله برات جوری میچینه که به راحتی از مرداب دربیای!

              این‌ یک چکیده ی خلاصه ی آگاهی های جلسه 5 قدم هشته!

              و من بارها و بارها ازین نسخه ی پرکتیکال نتیجه گرفتم!

              هرکاری بلدی انجام بده،راهش رو باید خودت پیداکنی

              مثلا من میرم پیاده روی،کتاب هری پاتر میخونم،قرآن گوش میدم و….تا فقط به مسئله ی حل نشونده ی زندگیم فکر نکنم،و به چیزهایی توجه کنم که بهم احساس بهتری میده…

              به محض اینکه تو آروم آروم توجهت رو از شرایط ناخواسته برمیداری ،تو هدایت میشی! هدایت میشی به مدارهای بالاتر و فرکانس های بهتر و بهتر….

              بعد به خودت میای میبینی مسئله حل شد!مسئله از دل جایی که فکرش رو‌نمیکنی حل شد!

              استاد تو همون جلسه میگه: حدس و گمان هم نزنید که مسئله چطور میخواد حل بشه،نه تو،هزارتا آدم هم فکرشون رو بزارن روی هم نمیتونند حدس بزنن مسئله چه جوری میخواد حل بشه!

              این‌تیکه ش رو خیلی دوست دارم: مغز ما از پس یک سری چیزها برنمیاد!خدا فقط ازش برمیاد:))

              خیلی آرامش بخشه نه؟!

              اگر این دوره رو نداری روزی هزار بار این جمله هارو با خودت تکرار کن تا بتونی ذهنت رو‌کنترل کنی!و بعد اوضاع خیلی زودتر و راحت تر از چیزی که فکرش رومیکنی تغییر میکنه!

              بوس به کله ت رفیق!

              امیدوارم این تلگراف به کارت بیاد.

              درپناه نوووور باشی همیشه

              میانگین امتیاز به دیدگاه بین 83 رای:
          • -
            نثار مرادی گفته:
            مدت عضویت: 1948 روز

            سعیده جان ممنون از اینکه برام نوشتی چند بار خوندم بازم میخونم که یادم بمونه

            تازه شروع کردم بارها شروع کردم اما ادامه ندادم اینبار میخوام تا انتها برم

            برای همین حرفاتو دونه دونه عمل می کنم

            ممنون از راهنماییت

            راستی منم یه هری پاتری دو آتیشه م

            خدا همیشه لبخند رو لبات بیاره سعیده عزیز و دوست داشتنی

            در پناه حق

            میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
      • -
        مریم حسینی مطلق گفته:
        مدت عضویت: 990 روز

        بنام خداوند،آرامش بخش دلها

        سلام

        سعیده سلام

        میخوام بنویسم چون میخوام

        نمیدونم چی میگم ولی باید بگم

        تا حالا شده ی ریز خدارو صدا بزنی و جوابتو نده؟! ی چیزی بخوای و هی در بزنی ولی کسی وا نکنه؟!

        شاید بخاطر اینه که چسبیدی بهش

        میگی همون چیزو میخوام فقط

        فراوانی خدارو نمیبینی،میگی همین،همین،ازین راه،بهم بدش

        خب اخه

        خدا خودش بارها بهم گفته میدتش بهم

        پس چرا کامل نمیدش بهم؟

        چرا بازی میکنه باهام؟

        برای اینکه فکر نکنی همه چی همیشگیه

        چرا فکر میکنی اصلا نعمتها دائمی ان

        عاقا چرا فکر نمیکنی که تو اییین همه نعمت داری ولی بخاطر همون ی دونه،پوست خدا رو کندی از بس که یادش بندازی بهم ندادیشااا،یادت باشه؟

        مگه قبول نداری که خدا صداتو میشنوه؟

        چرا

        پس چته هی دوباره میگی،دوباره میگی،دوباره میگی،مخ خدارو خوردی

        خب پس میگی چیکار کنم؟درخواست نکنم؟دعا نکنم؟

        چرا باید درخواست کنی ولی بیا ی کار جدید کن

        فرض کن الان اون چیزی که میخای مال توئه

        خب؟

        فرض نکن،احساس واقعی داشته باش که اون الان مال توئه

        چشم

        خب بنظرت چیکار میکردی الان اگر داشتیش؟

        میگفتم خدایا شکرت که دارمش

        خب احساست چی بود؟

        احساس سپاسگزاری،احساس خوشحالی.

        باریکلا،همینو ادامه بده،بزار این احساس قوی تر و قوی تر بشه

        خب بعدش چی میشه؟!

        دکی،قانون احساس خوب= اتفاقات خوب رو یادت رفته؟

        نه نه نه

        اگر سعی کنی حالتو خوب نگه داری و در حالت سپاسگزاری و خوشحالی بمونی خواسته هات بهد داده میشه

        صبررر کن،به چجوریش فکر نکن

        تو فقط آرامش داشته باش

        و خوشحال و سپاسگزار باش بخاطر داشته هات و با تجسم چیزهایی که میخای حالتو بهتر و بهتر کن

        تموم شد و رفت.

        چششششم

        .

        اینا مکالمه خودم با خود درونم بود

        سعیده تو کامنتات برای من نشونه داره از طرف خدا

        خدا تورو برامون نگه داره.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 50 رای:
        • -
          سعیده شهریاری گفته:
          مدت عضویت: 1289 روز

          مریم!

          خدا نقطه های آبیت رو‌برای من نگه داره!

          مرسی از‌مکالمه ی بینظیرت با خدای درونت!

          چندین بار خوندم!بازم میخونمش!

          از فردا تمرین اصلیم همینه!

          تصور میکنم تو همون موقعیتی هستم که میخوامش الان:)

          بعد احساس رهایی و آرامش رو تمرین میکنم…و شکرگزاری برای هر نعمت فراوانی که همین الان توی زندگیم هست!

          مریم به خدا کل بازی همینه!کل بازی همینه!

          توجهت رو از چیزی که نمیخوای بردار،و‌بزار روی چیزی که میخوای و تو هدااااایت میشی :)

          إِنَّ عَلَیْنَا لَلْهُدَىٰ ﴿١٢﴾

          بی تردید هدایت کردن بر عهده ماست.

          وَإِنَّ لَنَا لَلْآخِرَهَ وَالْأُولَىٰ ﴿١٣﴾

          و به یقین دنیا و آخرت در سیطره مالکیّت ماست

          همه چیز خودشه! به عظمت فرمانرواییش قسم،همه چیییز خودشه!

          فقط یکم! فقط یکم!

          یکم رها بشیم کارهااا انجام میشه…

          چه جووریش رووو ول کن!

          ببینی اینو کسی داره بهت میگه همین الان از گرگان رسیده فریدونکنار:)))

          تا بهم گفت برو !گفتم چشم!

          من چه میدونم چه اتفاقی قراره بیفته؟؟؟اووون میدونه!!!! اوووون میدددونه!!!اوووون بلده!!!!

          فقط اون میتونه منو از مسیری به خواسته هام برسووونه که بهترین مسیره!

          من فقط بااااید تسلیییم باشم! فقط!

          عاشقتم مریم مقدس مطلق:)

          بووووس به کله ت که شدی تمرین ستاره ی قطبی امشب من!

          قراره اتفاقات عالی بیفته:)

          به امید الله…به زودی…لاجرم:)

          به امید دیدارت در بهترین زمان و مکان یارغار حرای من

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 57 رای:
          • -
            مریم حسینی مطلق گفته:
            مدت عضویت: 990 روز

            عزیزه دلم

            اون شب خودم با خودم حرف میزدم

            اون جوابارو خدای درونم میداد تا آرومم کنه

            الان دوباره خوندمش

            دیدم واقعا خداست که آرامش بخش دلهاست

            سعیده بخدا تو همین چنروزه که قسمت اول دوره عشق و مودت رو گوش دادم و آگاهانه ذهنمو کنترل کردم هدایت شدمممم

            افراد اومدن،اقااا دستای خدا اومدن

            سعیده باورت میشه رفتم تو ی کلاس اموزشی،ی دختری بود که دوست داشتم باهاش دوست بشم،فقط دوست داشتممم

            جلسه بعدش فک کن از زیر کولر جایگاه خوب نشسته بود پاشد وسط کلاس اومد ته کلاس گفت میتونم پیش تو بشینم

            من نمیدونم چطور خدا اینکارو کرد

            ولی من سمتش نرفتم به الله قسم

            ولی دوست داشتم بااین دختر دوست بشم

            پس چرا خدا نتونه خیلی راحت میخوام بگم چرا خدا نتونه پسر مورد علاقمم همینجوری بیاره توی زندگیم؟؟؟

            یا مثلا سعیده

            من به الله قسم نگفتم جویای کارم به دخترخاله ام ولی گفتم به خودم که من لایق ی کار در حد هستم

            دختر خاله ام با مدیر عامل بزرگترین شرکت غرب ایران فامیل میشه و زنگ میزنه بهم که مریم سفارشتو کردم برو مصاحبه

            بین خودمون باشه حتی گفت مصاحبه ها سوری هست

            ولی خدا خودش میدونه ازون روز من دارم مهارت در اون حوزه رو میبرم بالا

            بخاطر بالا بردن اعتماد به نفسم توی مصاحبه ها

            چشمم عمیقا به خداست نه به دختر خاله ام

            میدونم خدا دستان بی نهایتی داره و به من کمک میکنه همش

            نمیدونم خدا چه پلنی برام چیده

            گفت برو دوره مربی گری مهد گفتم چشم

            خواب دیذم ،دوتا از خواهرم گفتن جدا جدا،یهو لینک ثبت نام اومد برام

            (واااای خدای من

            الان که داشتم مینوشتم خواهرم میخونه

            بر طبق نقشه همه چی حل میشه

            بر طبق نقشه همه کارها درست میشه

            به همین جهت هرچیز کوچک باید حل شود)

            خدایا ازت ممنونم که باهام حرف میزنی

            خلاصه سعیده رفتم دوره مربی گری مهد و ایییینقد سر کلاسش حالم خوبه

            خوش میگذره و اصلا خودت میدونی بچه های کوچولو انرژی مثبت تمااامن

            خلاصه بعدشم کاری که دختر خالم پیشنهاد داده رابطه با رشته دانشگاهیم

            نمیدونم قایق داره کدوم وری میره اما اینو میدونم سکان دارش خداست و مقصد جز بهشت برای من نمیتونه باشه.

            میخواستم اینو بگم،از همه چیز حرف زدم جز این

            جلسه 16 دوره لیاقت

            استاد میگن که اگرررر

            خدای من این تیکه اش فوق العادس

            اگرررر باور کنی که تو شرایط زندگیتو میتونی تغییر بدی

            هداااایت میشوی

            «هدایت» میشوی که زندگیتو تغییر بدی

            استاد میگن که من شرایط زندگیمو در تمااام جوانب تغییر دادم چون باور داشتم که «من» هستم شرایطمو،زندگیمو تغییر میدم

            شرایط برای من تعیین تکلیف نمیکنه

            این هدایت

            این که هدایت میشویم

            چقدددررر خیالمو راحت میکنه

            تو باور کن که میتوووونی زندگیتو تغییر بدی در همه جنبه های زندگیت

            خداوند هدایتت میکنه تا بتونی

            ای خدای من،اخه چقدررر جهانتو خفن آفریدی.

            سعیده از خدا میخوام با رسیدن به تک تک آرزوهات به گسترش جهان کمک کنی

            و ایمان رو گسترش بدی.

            (راستی گفتی مریم مقدس مطلق مثل گربه تو شرک چشمااام بزرگ شد و پراز اشک از این کلمه پراز معنای قشنگ،خعععلی مرسی

            و اینکه آره قراره معجزه رخ بده :)

            میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
        • -
          ناصر گفته:
          مدت عضویت: 1373 روز

          سلام مریم خانم عزیز و دوست داشتنی

          داشتم کامنت جلسه 5 قدم 5 که در مورد هدایت الهی هست رو می نوشتم که دیدم برام ایمیل اومده، کامنتم رو تموم کردم و ایمیلم رو چک کردم دیدم که سعیده عزیز کامنت نوشته و از کامنت ایشون به کامنت شما هدایت شدم

          آخ که چه قدر این هدایته بهم چسبید.

          چه کامنت عالی ی نوشتی

          آفرین بهت

          چه خوب به گفتگوهای درونیت آگاهی و تسلط داری

          این کامنتت برای من بود

          خییییییلی بهش نیاز داشتم

          یادآوری خیلی مهمی کردی

          راست میگی وقتی به یه خواسته ای میچسبیم، دیگه اون نعمتهایی که الان داریم یادمون میره، برامون عادی میشن

          برامون تکراری میشن،

          ولی نباید بزاریم که فراموش بکنیم

          خیلی از نعمتهایی که داریم با روزی آرزومون بوده،

          خونه

          همسر

          فرزند

          شغل

          سلامتی

          روابط خوب

          آرامش

          گوشی

          سیمکارت

          لباس خوب و….‌

          الان من همه شو دارم، خیلی بیشترم دارم

          مریم جان ازت ممنونم که یادم انداختی

          بیدارم کردی

          باید هر لحظه شکرگذار اینهمه نعمت باشم

          باید صفحه ها بنویسم

          باید حالم رو خوب نگه دارم

          مگه نه اینکه احساس خوب =اتفاقات خوبه

          پس دیگه چی میخای

          استاد همیشه تو دوره 12 قدم میگن آقا جان

          فقط حالت رو خوب نگه دار

          بقیه اش حله

          اصلا طبیعیش اینه که هر لحظه جریان نعمت و برکت به زندگیم سرازیر بشه

          جهان مبدا و مقصدش فقط خداست

          کل هستی از خدا نشات گرفته و داره به سمت خدا هم برمیگرده

          و الی الله عاقبه الامور

          انا لله و انا الیه راجعون

          خدایا شکرت برای این هدایت خیلی به موقعه ات.

          مریم عزیز خیلی ازت ممنونم که به ندای درونت گوش کردی و به زیبایی نوشتی.

          همه خوبی های جهان رو برات آرزو میکنم.

          یاحق

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
          • -
            مریم حسینی مطلق گفته:
            مدت عضویت: 990 روز

            سلام ناصرجان

            از خدا ممنونم خیییلی که من رو دستی از دستانش قرار داد تا خیلی از بچه ها دلشون آروم بگیره

            الا بذکر الله تطمئن القلوب

            مگه میشه حرف از خدا باشه و آدم آروم نشه

            حرف از فراوانی باشه و آدم آروم نشه

            از ابراز لطفتون سپاسگزارم

            گفتین هدایت

            این جریان هدایت الهی که خداوند بر خودش واجب کرده واقعا عجب نعمتیه

            ببین اصلاااا خودتم نمیفهمی چرا امروز ازین خیابون رفتی

            چرا امروز دیرتر سرکار رفتی

            چرا به فلانی پیام دادی

            ولی وقتی متوکلی،وقتی حالت خوبه،وقتی همیشه احساس خوبی نسبت به خودت و جهان داری،وقتی داری روی باورهات کار میکنی

            تو باید ازون خیابون میرفتی

            تو باید دیرتر میرفتی سرکار

            تو بایذ پیام میدادی به فلانی

            و توی همشون ی اتفاق عالی در انتظارته

            میدونی اصلا معجزه تو اون خیابونه که خودت سر درنمیاری چرا رفتی توش

            معجزه ای توی دیرتر رفتن سرکاره

            معجزه ای توی پیام دادن به فلانیه

            بخدا همینجوری بوده برای من هروقت با خودم هماهنگ بودم،حالم خوب بوده،ایمان داشتم و باور داشتم که احساس خوب=اتفاقات خوب

            به قول استاد توی جلسه سوم عشق و مودت؛«بخدا قسم اگر بتونید،خودتون رو با خودتون هماهنگ کنین،جهان بقیه چیزهارو برای شما هماهنگ میکنه»

            و بعدشم میگن که؛

            «باید به این اطمینان و باور به قدرت خداوند برسید،اون قدرتی که داره جهان و کیهان رو مدیریت میکنه،میتونه کاری کنه که اون فرد دلخواه با ویژگیهای دلخواه ما(به قول قران خداوند از باطن شما آگاهه)اون فرد رو با باطن شما هماهنگ کنه،با اون چیزی که در درونت میخوای(به قول قرآن از درون سینه های شما آگاهه)»

            ببین قدرت خدارو

            همینو باور کنیم در مورد قدرتش تمووومه

            حالا تو همه چی تعمیمش بده

            واقعا الیس الله بکاف عبده

            خداوند واقعااااا کافیه،

            به شدت آرامش دارم چون میدونم همه چیزهای خوب اتفاق میفته وقتی من به خدای خودم وصلم و توکل کردم.

            اقا ناصر عزیز به امید موفقیت روزافزون شما و خلق تجسمهاتون به زودی زوود

            سپاسگزاری و تجسم خواسته هاتون یادتون نره در هر روز و هر لحظه.اینو بیشتر باید به خودم بگم البته

            میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
        • -
          اكرم آرمندي گفته:
          مدت عضویت: 2869 روز

          مریم جانم عزیزدلم تو چیکار کردی با من

          از وقتی این کامنتتو خوندم غوغایی درمن به وجود آمده که قابل توصیف نیست و نمیتونم اون احساس رو بیان کنم .

          تو برای سعیده نوشتی اما پیام ونشانه ای بود برای من که صد در صد بهش احتیاج داشتم .

          از سر شب ت الان که ساعت 4 صبح شده شاید صد بار این کامنتو خوندم و مرورش کردم و نمیدونم چرا؟

          به قول خودت نمیدونم چی میگم ولی باید بگم

          من الان حال عجیبی دارم گفتی فکر کن چیزی رو که میخوای الان مال توعه چیکار میکردی

          دقیقا از ته دل سپاسگزاری میکردم که کردم و شکر خدارو بجا اوردم

          گفتی که سعی کن که قانون احساس خوب =اتفاق خوب رو یادت نره گفتم چشم و واقعا با تلاش بسیار سعی میکنم حالمو خوب نگه دارم و تجسم زمانیکه خواسته ام اجابت شده رو به تصویر بکشم و برای خودم تکرار کنم و ببینمش.

          مریم جان ازت ممنونم که این پیام الهی رو به من رسوندی حقایق زیبایی در اون نهفته بود که من باید می‌شنیدم و شدیدا بهش احتیاج داشتم که عمل کنم و فراموش نکنم که خدا کارشو بلده فقط من باید برای شرایطی که برام پیش اومده بتونم کنترل ذهن کنم و از قوانین بدون چون وچرای خدا پیروی کنم تا خواسته م اجابت بشه.

          خدایا فقط تو را میپرستم و فقط از تو یاری میجویم .

          مریم نازنینم برات بهترین اتفاقات خوب ارزو میکنم امیدوارم به هر آنچه که می‌خواهی برسی

          برات سلامتی و شادکامی ارزو میکنم .

          این مکالمه خودت با درونت برای من خیلی خیلی درس داشت ودر زمان مناسب بدستم رسید و انشالله از نتایجش بهت خبر میدم .

          در پناه جان جانان همیشه شاد وسلامت باشی.

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
          • -
            مریم حسینی مطلق گفته:
            مدت عضویت: 990 روز

            سلام اکرم جانم

            با خوندن کامنتت اشک از چشمام جاری شد

            خدارو صدهزار مرتبه شکر

            بخدا فقط باید حالمون خوب باشه و خودمونو مقایسه نکنیم

            معجزه پاداش احساس خوبمونه

            اکرم جان همه ما مثل همیم

            گاهی اوقات خیلی کلافه میشیم و باید با خودمون،با خدای خودمون خلوت کنیم تا بشنویم چی میگه

            به آغوش امن خدا پناه ببریم

            اون همیشه آغوشش بروی ما بازه

            اینارو دارم به خودم میگمااا

            چون در هر لحظه باید حالمو خوب کنم

            اینکه میبینم خیلی از بچه ها مثل منن،میدونی؟!ی قوت قلبه برام

            میدونم مقایسه خوب نیست

            ولی میبینم انگار همه آدما ی وقتایی ممکنه برن تو دیوار،هیچکس نیست که همییییشه حالش خوب بوده باشه

            ولی با تمرین حالمو بهتر و بهتر میکنم

            من،مریم هستم؟

            من مریم 2سال پیشم؟!

            منی که شبا با گریه و ناامیدی و شرک میخوابیدم؟

            خدا دوستم داشت نجاتم داد و خودشو بهم نشون داد،باهام حرف زد و

            یا رب تو چه کردی که دلم این همه خواهان تو شد…

            واقعا خداوند عشق مطلقه

            سوره ضحی ویژه خودمه

            و خداوند منو از قعر احساس بد و گناه و سرزنش و عصبانیت،برد تو آغوش خودش،که سرشار از مهر و محبت،لذت و سرگشتگی و خنده و احساس خوبه.

            این احساسو دوست دارم.

            اکرم جان بی صبرانه منتظر شنیدن اتفاقات خوب زندگیت تو همین یکی دو هفته آینده هستم

            چون برای منم خیییلی زود زود داره رخ میده

            حالتو خوب نگهداری.

            میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
        • -
          معصومه سلمانی پور گفته:
          مدت عضویت: 1041 روز

          سلام مریم جان.

          ممنونم ازت برای این کامنتت چقد قشنگ و زیبا نوشتی

          عزیزم در هین خوندن کامنتت اومدم با خودم جمله هاتو گفتم و تجسمش کردم و ی لبهند قشنگ اومد رو لبام

          عاشقتم دوستم خیلی کمکم کرد که خودمو در سپاسگذاری رسیدن به هدفم تجسم کنم.

          عاشقتم من کمک خیلی بزرگی بود. ارزوی بهترینهارو برات دارم

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        علی بردبار گفته:
        مدت عضویت: 1863 روز

        سلام به سعیده ی سعیده!

        راستی، اسمت پسوند و لقب و فامیلی لازم نداره ها! خودش، خودشه! آفرین!

        سلام استاد! این تکنیک که اینجا بکار بردی رو از کجا قالب زدی؟ جون داداش راست بگو… اینکه در زمان سفر کردی و به خودت نامه نوشتی؟..

        دمت گرم

        به زبون رسمی غیر جاهلی: تحسین بر تو باد!

        خیلی خوب بود،

        خیلی.

        هم جذابیت در فرم ایجاد کردی و هم با اینکار محتوا را تحت سیطره ی ذهن نه چندان مریض خویش درآوردی.

        تحسین بر تو بادا مجددا.

        دیوونه ی آخرش هم خیلی توپ بود ، بسی پسندیدیم!

        همین… فقط میخواستم بگم دمت گرم.

        خوشبخت و خوش شانس و پولدار باشی

        به من چه اصلا؟

        هرکاری دلت میخواد با فرم و محتوای زندگیت بکن، فارغ از قضاوت منتقد نماها و ویراستاران زندگی:)

        حالا نیست خیلی پی حرف مردمی!

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 31 رای:
        • -
          سعیده شهریاری گفته:
          مدت عضویت: 1289 روز

          هِلووووو داااداش علی

          چطووووری؟!

          صدای مارو میشنوی از شماااال! وسط آب و هوای بهشتی :)

          چه میکنی با هوای دم کرده ی جنوب:)))خوووش میگذره:)

          داداش خداشاهده ایده ی خووودم بود!قبلا هم ازین کارا کردم!خیلی حال میده!

          انشالله یک سال بعد یک تلگراف دیگه به سعیده ی سعیده ی سعیده تررررررر

          داداش تو جنوب تر،خاک و‌خون به پا کردم فرار کردم اومدم شمال:)))) منتظرم گردو خاک ها بشینه برگردم:))))

          شایدم برگردم که باز برگردم!:)

          گرفتی چی شد؟!

          مسیر معرفت و خودشناسی داره به جاهای خووووبی میرسه!

          زیر درخت انجیر معابد یا درخت های سر به فلک کشیده ی شمال!؟!نمیدونم!

          تنها چیزی که میدونم اینکه کاغذ و قلم مراااا میخواند!

          میدونی که؟!فرمون دست ارباااابه!!!!

          من فقط روو دوشش نشستم:)

          دوش سواری حال میده!

          به زودی بهتون خبر میدم جییییمبووووو بالاخره کجا فرود اومد:)

          خووووشبخت

          و

          خووووش شااااانس

          و

          خووووش پووول

          و

          خووووشح حاااال

          و

          خووووش احوال باشی!

          یک دونه ای داداش!

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 50 رای:
          • -
            علی بردبار گفته:
            مدت عضویت: 1863 روز

            سلام به کاکو ی خودوم، سعیده

            سید حسین عباسمنش، میدونی با چه اخلاقش حال میکنم؟ زیر بار نرو هس!

            دمت گررررم.

            از فحوای کامنتات فهمیدم یه ی شری به پا کردی!

            دمت گرررم، دویی سعیده!( توضیح: جاهلهای شیراز، به یه ی آدم شر و کله خراب اساسی کا جلوش کمبود دارن، میگن دویی!)

            دمت گرم!

            سعیده، اگه یه بار دیگه به سی سالگیم برگردم، تا میتونم تو محیط کار شر به پا میکنم!! آموزه ی استاد بود: تحممممل نکن! من تحمل کردم و عین هاپو پشیمون شدم.

            کسی که رو دوش خدا نشسته، بهترین اتفاقات برای گرد و خاکهاش متصور هست!

            تو که رو کول رئیس دویی ها نشستی، وضعت خوبه، ولی از راه دور، اگه دعوا شد، رو منم حساب کن.

            اصن عکس پروفایلوم تو دعوو نشون بده، بوگو ای کاکام دیوونه ن! میگم الان بیاد!:)))

            نیکا و نیلا رو ببوس…. اوففففی! چقدر خوشحالم که تو هوای خوب، پهلو بچه هاتی. الهی شکر.

            رخصت دویی! :))

            میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای:
      • -
        حسن گرامی گفته:
        مدت عضویت: 1345 روز

        سلام به سعیده عزیز و خوش قلب و توحیدی و با شخصیت و با معرفت و با تمامی تجهیزات لازم برای یک جهاد اکبر دیگه 

        امیدوارم از هوای شمال نهایت لذتو ببری و کلی اتفاقات خوبو پشت سر هم تجربه کنی که میدونم همین اتفاق هم برات میوفته چون تا قبل از این هم همینطور بوده

        واقعیت چیزی برای گفتن ندارم

        توی کارم به یک مشکلی برخوردم که به ظاهر برای عقل من درست شدنی نیست و نجواها هم که داره همینجوری میان که حالا میخوای چیکار کنی!!!

        انگار که مثلاً تا الان من بودم که کاری کردم

        الانم که به شدت نشونه ها از در و دیوار داره میاد که رفتنمون از این شهر نزدیکه در حالیکه هنوز نمیدونیم قراره چه اتفاقی بیوفته ولی سعیده جان در مورد مهاجرتمون خیلی قلبم آرومه احساسم خوبه مخصوصاً که الان دیگه نزدیکش هستیم

        =================================

        چند روز پیش داشتم به صورت هدایتی آیاتی از قرآن رو میخوندم که به سوره یونس رسیدم

        قبلش یه چیزی بگم

        توی دنیای برنامه نویسی یک سری سایت های غولی هستند که بهشون مخزن یا repository گفته میشه ، این سایت ها مخزن میلیاردها کدهای نوشته شده و آماده ای هستش که توسط برنامه نویسان سراسر جهان در این سایت ها یا مخازن نگه داری میشن تا اگر کسی به یک قطعه کدی احتیاج داشت بتونه از این مخازن پُر از کد برای پروژه هاشون استفاده کنند

        البته من خودم خیلی کم پیش امده که اینکارو کنم ولی خب خیلی ها هستند که از این مخازن استفاده میکنند

        خب حالا اینارو گفتم تا بهت بگم که به نظر من قرآن مثل یک مخزنی از کدهای آماده ای هستش که تو میتونی با توجه به نیازت هر بار از این کدها (آیات) برای بهبود مسیر زندگیت استفاده کنی

        داشتم میگفتم

        چند وقت پیش من رسیدم به یک آیه ای از سوره یونس که نوشته بود

        ثُمَّ نُنَجِّی رُسُلَنَا وَالَّذِینَ آمَنُوا ۚ کَذَٰلِکَ حَقًّا عَلَیْنَا نُنْجِ الْمُؤْمِنِینَ (آیه 103 یونس)

        آن گاه ما رسولان خود و مؤمنان را نجات می‌دهیم، ما بر خود واجب کردیم که این چنین اهل ایمان را نجات بخشیم

        خب همانطور که خودت میدونی توی این آیه داره تاکید میکنه روی این موضوع ، یعنی نجات دادن کسانی که به خدا ایمان دارند

        بعدش امدم کلمه ننج رو توی قرآن سرچ زدم دیدم 75 مرتبه از این کلمه در آیات مختلف با توجه به شرایط و اتفاقات و موقعیت هایی که افراد با ایمان توش قرار داشتند استفاده شده

        البته من دقیقاً نمیدونم ریشه کلمه نجات در قرآن چیه ولی فکر میکنم همین کلمه سه حرفی باشه

        مثلاً توی این آیه خدا میگه:

        فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَنَجَّیْنَاهُ مِنَ الْغَمِّ ۚ وَکَذَٰلِکَ نُنْجِی الْمُؤْمِنِینَ (آیه 88 انبیاء)

        پس ندایش را اجابت کردیم و از اندوه نجاتش دادیم؛ و این‌گونه مؤمنان را نجات مى‌دهیم

        توی این آیه در اصل در مورد یک غم و اندوهی میگه که خدا اون فردِ با ایمان رو از اون شرایط نجات میده یعنی نجوایی که خودِ خدا کمکت میکنه تا بتونی ازش خلاص بشی یا از یک ناراحتی یا هر چی که مربوط به این موضوع میشه یعنی مربوط به یک اندوهی که بعد از یک اتفاقی ایجاد شده ، خدا اون آدم با ایمانو توی در این آیه میگه ما نجات میدیم

        یا توی آیه دیگه خدا میگه:

        ثُمَّ رُدُّوا إِلَى اللَّهِ مَوْلَاهُمُ الْحَقِّ ۚ أَلَا لَهُ الْحُکْمُ وَهُوَ أَسْرَعُ الْحَاسِبِینَ (آیه 62 انعام)

        سپس [همه] به سوی خدا، سرپرست و مولای به حقّشان بازگردانده می شوند. آگاه باشید ، فرمانروایی و حکومت مطلق فقط ویژه اوست؛ و او سریع ترین حساب گران است

        قُلْ مَنْ یُنَجِّیکُمْ مِنْ ظُلُمَاتِ الْبَرِّ وَالْبَحْرِ تَدْعُونَهُ تَضَرُّعًا وَخُفْیَهً لَئِنْ أَنْجَانَا مِنْ هَٰذِهِ لَنَکُونَنَّ مِنَ الشَّاکِرِینَ (آیه 63 انعام)

        بگو: چه کسی شما را از تاریکی هایِ خشکی و دریا نجات می دهد؟ در حالی که او را [برای نجات خود] از روی فروتنی و مخفیانه به کمک می طلبید؛ [و می گویید] که اگر ما را از این [تنگناها و مهلکه ها] نجات دهد، بی تردید از سپاس گزاران خواهیم بود

        توی این آیه دیگه داره در مورد بدترین شرایطی که یک کسی میتونه توش قرار بگیره میگه ، یعنی کسی که با افکار شرک آلود خودش به تَهِ خط میرسه ، میگه حتی اگر توی این شرایط هم بودی خدا چیکار میکنه؟؟؟

        قُلِ اللَّهُ یُنَجِّیکُمْ مِنْهَا وَمِنْ کُلِّ کَرْبٍ ثُمَّ أَنْتُمْ تُشْرِکُونَ (آیه 64 انعام)

        بگو: خدا شما را از آن [سختی ها] و از هر اندوهی نجات می دهد، باز شما به او شرک می ورزید

        در ادامه آیه داره میگه ، خدا شمارو نجات میده از هر سختی و اندوهی که هست ولی باز مشرک میشی

        توی آیه قبلی اگر دقت کرده باشی چی داره میگه؟

        میگه که اگر ما را از این [تنگناها و مهلکه ها] نجات دهد، بی تردید از سپاس گزاران خواهیم بود

        یعنی در اصل اینجا داره درخواست نجات از خدا داده میشه ، زمانیکه درخواست میکنی توسط خداوند نجات پیدا میکنی

        حالا چه زمانی درخواست میکنی؟

        زمانیکه میدونی کاری از دست تو بر نمیاد و تسلیم خدا میشی

        تسلیم میشی تا هدایت بشی

        ای خدا چقدر این آیات به آدم امید میده ، چقدر ایمان به خداوند رو در قلب آدم زنده نگه میداره ، به خدا همین الان چقدر آرومتر شدم سعیده جان

        فَافْتَحْ بَیْنِی وَبَیْنَهُمْ فَتْحًا وَنَجِّنِی وَمَنْ مَعِیَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ (آیه 118 شعراء)

        پس میان من و آنان چنانکه سزاوار است داوری کن و من و کسانی که از مؤمنان با من هستند از چنگ آنان نجات ده

        توی این آیه در اصل داره در مورد نوح صحبت میکنه ، وقتی همه به خونش تشنه شدند نوح باهاشون درگیر نشد ، نوح نیومد باهاشون بحث کنه بگه نه حرف من درسته در عوض امد به خداوند گفت منو کلاً از دست اینا نجات بده تموم شد و رفت

        خدا چی میگه؟

        فَأَنْجَیْنَاهُ وَمَنْ مَعَهُ فِی الْفُلْکِ الْمَشْحُونِ (آیه 119 شعراء)

        پس او و کسانی را که با او در آن کشتی مملو [از سرنشینان، جنبندگان، متاع و ابزار] بود نجات دادیم

        میبینی سعیده جان توی این آیه هم باز هم نجات دادن افرادی که به خدا ایمان دارند زمانی اتفاق افتاد که اونا درگیر نشدن و از خدا درخواست کردند و خدا هم بدون اینکه اونا کاری بخوان انجام بدن نجاتشون داد

        به همین سادگی حتی در مورد نجات خواستن از خدا ، خدا نجات میده اون آدم با ایمانی رو که از خدا درخواست نجات میکنه

        شرطش آرامشه

        البته که خیلی سخته

        مثل نجواهایی که برای همه مون میادش

        اینم هدایت خدا بود فقط برای اینکه لحظاتی توجه ام رو بذارم روی خودش ، روی ارباب ، روی کسی که قدرت داره ، نه منی که هیچی از خودم ندارم 

        معلومه که وقتی به عقل خودم میخوام دنبال راه حل باشم نه تنها به هیچ راه حلی نمیرسم بلکه بیشتر استرسی و نگران میشم ، چرا ؟؟

        چون که به هیچی خودم تکیه کردم ولی وقتی روی ربّ حساب میکنم و توجه ام رو میذارم روی خدا ، در اصل قدرتی رو دارم که توانایی انجام هر کاری رو داره و راه حل هر مسئله ای رو هم داره

        باید هم اینجور باشه ، مثل اینکه اون اربابه هاااا داداش:))))

        سعیده عزیزم از خدا میخوام همیشه تنت سالم باشه و روز به روز در جریان هدایت های خدا ، تنظیمِ تنطیم باشی

        اون خداست که جریان داره ، وقتی رها باشم منو با خودش میبره 

        به کجا؟

        نمیدونم

        فقط میدونم هر جاییکه منو ببره اونجا بهشته

        منتظر خبرهای خوبت هستم خواهری

        از کامنت هایی که برای دوستان نوشته بودی متوجه شدم شمال برگشتی ، انشالله که خیره

        هر چی پیش بیاد خوش بیاد

        در پناه ربّ العالمین باشی سعیده جان

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 27 رای:
        • -
          معصومه سلمانی پور گفته:
          مدت عضویت: 1041 روز

          سلام به دوست خوبم

          اول میخوام سپاسگذاری کنم از خدا که منو هدایت کردبه کامنت شما

          دومم از شما بخاطر این کامنت عالیتون

          من مدت زیادیه که دوس دارم قران رو بفهمم و درکش کنم و دنبال راه کار بودم

          ولی بهر دلیلی نشد

          الان که به کامنت شمارسیدم. میخواستم تو گوشیم ذخیره کنم و برای عزیزانی بفرستم که اونام از این ایات لذت ببرن ولی نمیشد فهمیدم که نباید بفرستم براشون بجاش بهم الهام شد خودت چرا نمینویسیشون گفتم چشم داشتم تو ی دفتری مینوشتم که شکراگزاریهامو مینویسم، گفت مگه نمیخواستی قرانو بهتر متوجه بشی و بفهمی گفتم چرا گفت پس پاشو برو ی سررسید بردار مخصوص ایات قرانی که تو این خانواده گرم و صمیمی رد و بدل میشه مثل نقل و نبات . منم پاشدم و خوشگلترین سررسید روزی ایات قرانی شد که الان دارم مینویسم .

          خیلی حالم خوب شد میدونین چرا به چند دلیل

          هم اینکه ی دفتر مخصوص دارم و بلطف الله اولین جلد نت برداریم از قرانم میشه و هرموقع بخوام دم دستمه

          هم اینکه ی مسالمو حل کردم که ی بخش عمده از ذهنم رو درگیر کرده بود و وقتی انجام شد احساس خوبی بهم داد

          یجورایی این حل مساله احساس لیاقتمو بالا اورد

          ممنونم و سپاسگذارم خیلی زیاد ازتون ،شما سبب خیر برام شدین و بلطف الله مخربان از درو دیوار براتون خیر بباره

          راستی تا یادم نشده بگم من ی هفته ای هس از خدا بعد شکرگزاریهام سوال میپرسم (اینم از یکی از کامنتهای رویا خانم یادگرفتم که اول صبح از خدا سوال بپرسین از اینجا بخاطرش ازشون سپاسگذاری میکنم و بهترین ها براشون میخوام) و بخشی از سوالهام در مورد خداست، دوس دارم چندتاشو که امروز صب نوشتم اینجا بعنوان رد پا بنویسم:

          خدای قشنگم امروز قرار چجوری و با چی شگفت زدم کنی؟؟

          خدای قشنگم امروز قرار چه اتفاقای عالی برام رخ بده؟؟

          خدای خوبم امروز قرار چجوری به ارامش بیشتر و صلح بیشتر با خودم و با جهان برسم؟

          خدای من امروز قرار چجوری تسلیمتر ،حرف گوش کنتر و متوکلتر نسبت به تو باشم؟

          خدایا امروز چقدر تایمم و میخوای آزاد بزاری که روی خودم کار کنم و خودمو بهتر بشناسم؟؟

          خدای قشنگم امروز چجوری میتونم خالصانه تر و زیباتر تو رو عبادت کنم،بپرستم و حرف بزنم؟؟

          از زمانی که دارم این سوالا رو مینویسم نمیدونین چه اتفاقای ریزو درشت عالی برام رخ داده .

          این شد ردپای امروزم با اینکه دیروز مهمانی داشتم و خونم بهم ریختس بجای جم و جور کردن خونه گفتم باید اول روال صبحگاهیمو انجام بدم بعد کار و در ارامش از 6 صب مشغول صلاه هستم بقول سعیده جان و دوستان و چقد لذتبخشه اینکار.

          دوست خوبم ببخش کامنتم طولانی شد بهم گفته شد منم نوشتم ان شاا.. در اینده نزدیک میام تا بخونم دوباره کامنتمو و زیرش معجزات و اتفاقات عالی دیگه ای که برام رخ داده رو بنویسم.

          خیلی خیلی ممنون و سپاسگذارم که شدین بانی استارت تمرکز روی ایات الله مهربان

          ان شاا.. از خودش بهترین ها رو دریافت کنین.

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
          • -
            حسن گرامی گفته:
            مدت عضویت: 1345 روز

            سلام به معصومه خانم باشخصیت و مهربان و توحیدی

            ارادت

            ممنونم که از قلبتون برای من نوشتین

            بسیار لذت بردم از نکات طلایی که گفتین

            من خودم قرآن رو چندان نمیتونم متوجه بشم مثلاً همین دیشب از خدا هدایت خواستم که منو به آیاتی از قرآن هدایتم کنه تا آیات قرآن رو بخونم و باورهامو درست کنم

            منو به سوره ص هدایتم کرد از آیه 31 به بعد شروع کردم به خوندن واقعاً هیچی نفهمیدم حتی به خودِ خدا گفتم خدایا اصلاً من نفهمیدم توی این آیات چی گفتی!

            تنها چیزی که فهمیدم این بودش که آخرای آیات سوره ص خیلی واضح و محکم گفت روزی ما تمام نشدنی است ، همین

            من در کامنت های قبلیم هم ، آیات قرانو نوشتمو در موردشون توضیح دادم و بعد دوستان زیادی امدن برام نوشتن که شما خیلی خوب درک کردی ، در حالیکه من هر آیه ای که از قرآن میخوام بنویسم به خدا میگم:خدایا منو هدایت کن از اینکه درک بیشتری نسبت به قانون و آیاتی که در قرآن هست داشته باشم و کاملاً با هدایت های خودش مینویسم

            بابت همین اکثر موقع ها قبل و بعد از انتشار کامنتم در سایت ، خودم چندبار کامنتمو میخونم تا ببینم خدا برای من چه هدایتی گذاشته تا بهش عمل کنم

            خداروشکر میکنم که کامنت من باعث شد شروع جدی شما برای درک آیات قرآن باشه ، انشالله که در این مسیر بتونید کلی باورهای قدرتمندکننده رو توسط آیات قرآن در ذهنتون بسازید

            بهتون پیشنهاد میکنم اگر دوره مقدس 12قدم رو ندارید ، حتماً اولین قدم رو تونستین بخرید و کار کنید چون من خودم با جلسات قرآنی 12قدم شروع به جستجو در آیات قرآن کردم ، خیلی عالیه خیلی

            از خدا براتون بهترینِ بهترین هارو میخوام معصومه خانم نازنین

            میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
            • -
              معصومه سلمانی پور گفته:
              مدت عضویت: 1041 روز

              سلام دوست خوبم

              اول سپاسگذاری میکنم از خدا بخاطر دوستان توحیدی که کم نمیزارن برا توضیح و پاسخ سوالای دوستاشون

              دوم بخاطر نقطه ابی که برام ظاهر شد و دیدمش. اخه گوشیمو گذاشتم کنار و رفتم بخوابم یکدفعه یادم اومد روند روزانه سلامتیمو یادداشت نکردم که بنویسم چشمم به این نقطه نورانی خورد .

              سومم بخاطر پاسخ شما ،من خیلی دوس دارم تهیه کنم دوره 12 قدم رو بیشتر بخاطر همین قسمتهای قرانیش، ان شاا.. هرزمان که در مدار درک و فهمش باشم خریده میشه.

              الان روی دوره احساس لیاقت کار میکنم و یعالمه نشتی و کمبود پیدا کردم تو همین چندتا فایلای اول. میدونم وقتی احساس لیاقت و ارزشمندیم بالاتر بیاد دوره های بی نظیر استاد که هر کدومش ی گنجه رو باعشق تهیه میکنم. مخصوصا 12 قدم ،کشف قوانین ،حل مسائل . به خودش سپردم در زمان مناسبش برام فراهم کنشون.

              بازم ازتون ممنونم بخاطر ایه های نورانی که میاین مینویسین تا متم از درکتون بهره ببریم .

              و اینجا جا داره از همه شما عزیزانی که میاین تو این جمع دوست داشتنی و ارزشمند ایه های ناب الله مهربون رو مینویسین و درک و فهمتون رو باما سهیم میشین سپاسگذاری کنم.

              بهترینها رو براتون ارزومندم.

              میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      سمانه جان صوفی گفته:
      مدت عضویت: 1908 روز

      به نام خدای هدایتگرم.

      که هر لحظه با هدایت هاش بیشتر منو دیوانه ی خودش میکنه.

      انقدر که به جا و جذابه و در درست ترین زمان منو هدایت میکنه به انجامِ بهترین کار.

      چشم بسته چشم میگم انجام میدم با عشق و به شدت راحت و ساده.

      بعد نتیجه اش رو که میبینم شگفت زده میشم و دوباره و چندباره عاشقش میشم هی بیشتر و بیشتر و بیشتر، از بس که این خدا کارش درسته، خفنه، مطلقه.

      سلام به همه ی عزیزانم.

      سعیده جانم، ممنونم که حسِ قشنگت رو به اشتراک گذاشتی و نوشتیش.

      الان یهو یادِ این کامنتت افتادم و اومدم ازت تشکر کنم.

      مرسی که گفتی تا وقتی هنوز هستیم بهم بگیم دوستت دارم و برای هم مهم هستیم.

      تا هستیم لذت ببریم.

      تا هستیم قدرِ تک تک ثانیه ها رو بدونیم.

      لذت میبرم از اینکه الان هوا به شدت مطبوعه، همه ی پنجره ها رو باز کردم، صدای بادی که میخوره به برگهای درخت ها داره از پنجره آشپزخونه میاد و منو غرقِ شادی میکنه…

      لذت میبرم از تکون خوردن برگ های قشنگِ درختای جلوی آشپزخونه که شگفت انگیز هستن.

      لذت میبرم از اینکه الان ربنای استاد شجریان داره پخش میشه تو خونه و من مینویسم.

      لذت میبرم از به یاد آوردنِ سلام دادنِ پسر بچه ی خوشرو و خندان همسایه مون وقتی جلوی در دیدمش امروز، عصر که میخواستم برم پیاده روی.

      در این لحظه خیلی خوشحالم که نعمتِ حیات دارم.

      لذت بردم که عصر کاملا هدایتی رفتم پیاده روی با پاهای سالمِ، جسمِ سالم، کلی قشنگی دیدم، یه پیشی دیدم که داشت به توله ی کوچولو و قشنگش شیر میداد، با شجاعت از بغل هاپو رد شدم، یه عالمه فراوانی و برکت و زندگی دیدم، خانواده های در حالِ تفریح تو پاساژ دیدم، عصر و شب خیابون های قشنگِ محل زندگیمو دیدم، درختای افراشته و قشنگ دو طرف خیابون رو دیدم و کیف کردم…

      یکی از راه های اینکه لذت ببرم از زندگیم و بیشتر تمرین کنم لذت بردن از زندگی و داشته هام در لحظه، اینه که شتاب و عجله رو کم کم از خودم دور کنم و باهاش خداحافظی کنم.

      خدایا شکرت که هم مسئله ای که باید روش کار کنم رو جلوی چشمام آشکار میکنی، هم راه حل رو آشکار میکنی جلوی چشم ها و قلبم.

      لذت بردم از اینکه دو تا مسئله رو حل کردم چند دقیقه پیش (با تشکرِ مخصوص از جلسه اول دوره شیوه حل مسائل و تمرین‌های عالی مریم جانم.)

      خیلی خوشحالم که اینجام و عضوِ خانواده ی صمیمیِ عباس منش.

      خدا جانم سپاس گزارم.

      استاد جان، مریم جانم، همه ی دوستان و عزیزان سایت ازتون ممنونم که هستین و اینجا رو انقدر دوست داشتنی و ارزشمند کردین.

      همین الان، تو این حالِ خوب و غرقِ لذت، یه درس هم برام آشکار شد که خیلی ممنونم از خدا برای شفافیتش توی ذهنم…

      درک کردم و روشن شد برام که وقتی هیجان زده میشم (فرقی نمیکنه از شادی یا استرس و ناراحتی و …) اشتهای کاذب میاد سراغم…

      عطشِ خوردن پیدا میکنم…

      این ذهنمو درگیر کرده بود این اواخر چرا اینطوری دارم جلو میرم تو غذا خوردن؟

      که الان خدا برام آشکار کرد…

      سرِ بزنگاه، خدا توی مثال عملی تو زندگیم، داغ داغ بهم نشون داد دلیلِ رفتارمو …

      و بلافاصله هم این جواب اومد بالا:

      آروم باش، در مرحله اول دلیلش مشخص شده، حالا چه رفتاری کنم؟

      اول آب بخور که به احساسات و هیجاناتت کنترل داشته باشی.

      آب خوردم. الان از اشتها و عطشِ خوردن هیچ خبری نیست…

      خدا رو شکر…

      از خدا کمک میخوام کمکم کنه خوب درک و رعایت کنم چیزی که برام مفید هست رو.

      حالا نکته ی قشنگش چیه؟ عصر تو پیاده روی از خدا هدایت خواستم که کمکم کنه درست رعایت کنم غذا خوردنمو، و هدایت بلافاصله و به سادگی تو خونه به دستم رسید.

      الهی بی نهایت شکر که هستی تو زندگیم و بهترین معلم و بهترین حامی و هدایتگرم هستی.

      این مسئله من دقیقا مربوط میشه به فایل اخیر استاد به نام عواقبِ تصمیماتِ احساسی

      که دقیقا یکی از راهکارهای استاد آب خوردن بود.

      هدف داشتن، برای انجام دادنِ کاری در اون لحظه هم میتونه گاهی کمک کنه برای دوری از اشتهای کاذب…

      اما یه نکته ی مهمی وجود داره.

      اونم اینه که فرار نکنم از پیدا کردنِ دلیلِ هیجانم…

      وقتی میفهمم دلیلِ هیجانم چیه، به نوعی انگار چون دیدمش و به خودم و احساسم توجه کردم، مکانیزم دفاعیِ اشتهایِ کاذب، غیر فعال میشه، خلعِ سلاح میشه…

      آشغال ها رو نمیشه برای مدت طولانی زیر فرش پنهان کرد، بالاخره بوی گندشون بالا میاد…

      این تعبیرِ آشغال زیر فرش عالیه استاد جان، مرسی که انقدر اشراف دارین به آموزش ها و آگاهی ها و مثال های عالی میزنین همیشه.

      با تشکر از دوره شیوه حل مسائل.

      هنوز نرفتم جلسه دوم اما از کامنتهای بچه ها، بهبودگرایی رو هم شروع کردم به تمرین کردن.

      الهی شکر.

      مرسی استاد جان و خانم شایسته جانِ عزیزِ دل و قشنگم.

      راستی سعیده جان، امروز هم تمرینِ هم آهنگی با خدا رو تجربه کردم. چقدر خفنه این تمرین، حسِ آزادی و رهایی و سبکبالی دارم که انقدر خدا کارها رو عالی جلو میبره، میگه من انجام میدم، ذهن و منطق هم رفته استراحت واسه خودش…

      با مدیریت، چیدمان، زمان بندیِ خدا، چقدر همه چیز درست سرِ جای خودش قرار میگیره.

      در بهترین جای خودش، در بهترین زمانِ ممکن، به قشنگترین مدلِ ممکن و از هر هر لحاظ عالی درست میشه و به نتیجه میرسه…

      الان همزمان چند مورد با هم انجام دادم که خروجی عالی شد، خدایا عاشقِ چیدمانت هستم همیشه که انقدر میلی متری و دقیقه…

      بارها همه مون تجربه کردیم، اگه خودمون می‌خواستیم مدیریت و چیدمان کنیم نتیجه عمراً انقدر دقیق و خفن و شادی بخش و راضی کننده ی روح و قلب در میومد…

      انقدر شاد کننده که بلافاصله بعدش دوباره بیشتر عاشقِ خدا میشم بیشتر سپاس گزاری میکنم.

      هر اندازه بیشتر مدیریت رو دادم خدا، نتایج شگفت انگیز بیشتری وارد زندگیم شده.

      یه جوری کارها و نتایج تو یه نقطه به هم میرسن که شگفت زده میشم و سپاس گزارتر از خدایی که انقدر اگاهه، کامله، اشراف داره به همه چی و همه کس و همه ی شرایط، فقط کافیه ازش هدایت بخوام…

      به همین راحتی، لذت بردن از زندگی میاد تو تک تکِ لحظاتم…

      خدایا شکرت که هستی، عاشقتم.

      و حُسنِ ختام این کامنتم:

      لذت میبرم برای خودم چای با بهار نارنجِ شگفت انگیز و بهشتی، دَم کردم و الان دارم مینوشم.

      خدا رو شکر برای همه چیز

      خدا رو شکر برای همیشه

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای:
    • -
      فهیمه زارع گفته:
      مدت عضویت: 2976 روز

      بنام خداوند مهربان

      سلام به تو دوست عزیزم

      مرسی که هستی ومینویسی

      مرسی بخاطر کامنت پراز انرژیت

      کامنتت در عین سادگی پراز حرف وپر از انرژی بود احسنت به تو بی نظیری

      بهترینها را برات آرزو دارم

      بوس به کله قشنگ خودت یه دنیا عشقی

      میدونی سعیده قشنگم امروز صبح تلویزیون یه مستند را نشون میداد روزهای تعطیل وساعاتی که همسرم خونه هست تلویزیون روشن میکنه منم کاری به ایشون ندارم میام تو سایت وکامنتها رو میخونم ولی میدونه مستندها را دوست دارم صدام زد فهیمه از آن مستندهایی است که دوست داری

      وقتی نشستم به تماشای این مستند دیدم واقعا استاد درست میگن که تو هرچیزی دنبال رگه های قانون باشید همسرم گفت دقت کن ببین خارجی ها چقدر لذت میبرند اسم این مستند تنهایی در کوهستان بود یکیشون بعداز 9 روز که بدون غذا موند به گروه اعلام کرد انصراف میدم وچقدر قشنگ توضیح داد این انصراف من به معنای شکست نیست من تجربه کسب کردم هرروز از زیباییهای اینجا لذت بردم وفهمیدم که خانواده ودوستانم برام ارزشمندم من اینجا را پراز نعمت وراز آفرینش دیدم وعظمت وقدرت یک نیروی برتر

      در پناه حق شاد وسلامت وثروتمند وسعادتمند باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
    • -
      اصغر کاظمی گفته:
      مدت عضویت: 2370 روز

      سلام به سعیده خانم توحیدی

      میدونی نوشه امروز رنگ زیبای دیگری داشت واین حس رو له داد چقدر سعیده خانم ارام شده کلمات ساده پراز احساس بود احساسی از جنس خدایی احساسی از جنس آرامش احساسی از جنس متوکل بودن احساسی از جنس عرفان دیگه از خودش نیست خانم شهریاری ما باید خودمون را بسازیم تا جهان مارو به مکان مورد دلخواهمون هدایت کنه واز مکان اشتباهی خود ساختم جدا کنه

      واقعا از سادگی کلماتت درآن نور هدایت موج می‌زند لذت برد

      سپاس سپاس سپاس

      شادو سلامت و موفق باشی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      فهیمه زارع گفته:
      مدت عضویت: 2976 روز

      بنام خداوند مهربان

      سلام به تو دوست عزیزم

      مرسی که هستی ومینویسی

      مرسی بخاطر کامنت پراز انرژیت

      کامنتت در عین سادگی پراز حرف وپر از انرژی بود احسنت به تو بی نظیری

      بهترینها را برات آرزو دارم

      بوس به کله قشنگ خودت یه دنیا عشقی

      در پناه حق شاد وسلامت وثروتمند وسعادتمند باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    على شيرازى گفته:
    مدت عضویت: 3451 روز

    درووووود و سلام خدمت استاد عباسمنش عزیزم

    خداروشکر برای وجود شما و این فایل عالی که واقعا تغییرات بدنی شما کولاک کرده

    واقعا ماشالله استاد

    برای کسانی که اضافه وزن هم نداشتن این همه عضله سازی نیاز به تعهد خیلی بالایی داره چه برسه که تغییرات شما 2 تا دوره داشته

    یه دوره چربی سوزی و اون 80 پوند و قدم دوم عضله سازی و یادگیری تمرین ها و این همه ادامه دادن برای تراشیدن این اندام‌زیبا

    خداروشکر استاد

    چه فایل عالی ای هست

    این یک نشانه بود برام که برم و 12 قدم رو شروع کمک از اول و با تعهد بالاتر شروع کنم

    راستی یه خبر عالی برای استاد و دوستان عزیز

    برای اولین بار در زندگیم تونستم یه ماشین بخرم که دقیقا از سیر تا پیازش همونی هست که واقعا می خواستم

    یعنی یک نکته نداره که بگم فرق داشت با ماشین رؤیاهام

    خداروشکر یه قدم دیگه نزدیک تر شدم به اون هدفم که سفر با پیک آپ تراک به دور امریکا هست در حالی که نیازی به حضور فیزیکی در جایی ندارم

    در عین حال می خوام و تمام سعی ام رو می کنم مسیر رو نخوام مشخص کنم

    آزاد و رها باشم تا خداوند هدایت کنه

    واقعا بعضی وقت ها کنترل ذهن از دستم در می ره و همه هم از احساس لیاقت و کمبود ثروت میاد و هر دفعه یه باگ پیدا می کنم و حل می کنم و بعضی وقت ها هم دقیقا نمی دونم باگ کجاست و چی هست ولی با امید ادامه می دم

    با توکل به خدا همچنان ادامه به مسیر پر قدرت

    دیروز هم 275 پوند یا 125 کیلو پرس سینه زدم و خداروشکر می کنم به خاطر این قدرت بدنی بالام

    سپاس از شما استاد عزیزم و تمام دوستان فوق العاده

    یا حق️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 80 رای:
    • -
      ابراهیم گفته:
      مدت عضویت: 1399 روز

      علی آقای خوش هیکل و خوش خلق سلام

      خیلی خوشحالم به آرزو یا هدفت رسیدی.خیلی خوشحالم که قدرت خودت رو به خودت ثابت کردی و 125 کیلو پرس زدی.خیلی خوشحالترم که اینجا اومدی نوشتی .

      علی جان آرزوی بهترینها برای تو خوش قلبترین مرد دارم.

      در پناه خدا باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      ژیلا موسوی گفته:
      مدت عضویت: 1202 روز

      سلام علی جان

      خدارو شکر که کامنت شما رو خوندم

      من همیشه شما رو تحسین میکنم و کلا خیلی تو فکرم میایی

      هی با خودم میگم علی الان کجاس مشغول چه کاریه شاید الان سوار ترک خوشگلش داره بار جابجا می کنه کجای آمریکا خدا می‌دونه

      خلاصه از اینکه اونور کره زمینی و دمخور انسان های فوق العاده ای مثل استاد مریم جون رامتین و سمیه و. بقیه هستی تحسینت میکنم

      و تبریک بخاطر پرس سینه 125 کیلویی

      همسر من مربی و داور پاورلیفتینگ هست و ازشون پرسیدم اینقدر پرس سینه خوبه چجوره

      گفتن بستگی به وزن و سن داره

      ولی مطمئنا عالیه

      در کل دوستت دارم و آرزوی موفقیت در تمام جنبه های زندگی رو برات دارم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      محمد گفته:
      مدت عضویت: 2076 روز

      سلام به علی اقای عزیز

      نیک مرد دوستداشتنی

      شب و روزت بخیر باشه داداشم

      تبریک فراوان بابت خرید ماشین رویاهات

      ایشالا که همیشه به مسافرت و شادی باشی

      و کلی جاهای امریکا رو بری و لذت ببری

      و از تجربیات فوق‌العاده و قشنگت برامون تعریف کنی

      در پناه خداوند بزرگ سربلند و سرافراز باشی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  5. -
    علی بردبار گفته:
    مدت عضویت: 1863 روز

    سلام به رفقای عزیزم

    خیلی سپاسگزارم استاد عزیز، رفیق با معرفت. نگاه که میکنم، این وب سایت تنها جائیه که هر روز به من هدیه داده…. هرررررر روز! و این تو زندگیم بی سابقه ست! ممنونم به خاطر کادوی امروز، این فایل ارزشمند.

    من شما رو دوست دارم. دلیلش؟ من چهل ساله ناخن میجوم… گوشت اطراف ناخنم رو. خدا میدونه چند کیلو از گوشت خودم رو طی این سالها خورده ام! دلیل این کار؟ استرس، استرس، استرس‌…

    اما از وقتی با شما و سایتتان آشنا شده ام، دیگر فشار عادی استرس بدنم را سرد و گرم نمی‌کند…دیگر یک چیز سرد، ناگهان توی دلم فرو نمی‌ریزد… آرامش دارم. به چیزی تکیه دارم که در تمام این سالها نداشته ام. اینجور شاید بتوان توضیحش داد… حالم خیلی خوب است.

    خدا را سپاس به خاطر پیدا کردن پاشنه های آشیل که بقول شما، همیشه چیزای مسخره اند و فقط کمک می‌کنند که من، خودم را به خودم ثابت کنم.

    پارسال توی قدم سوم تعهد دادم که مشکلی که بیش از همه اذیتم میکند، یعنی درگیری‌های لفظی هر روزه و هر روزه با عزیزانم را درست کنم.

    شروع کردم هر روز در تمرین ستاره قطبی نوشتم. هر روز.

    بعد تمرکز کردم روی نکات مثبت عزیزانم و بخاطر آنها سپاسگزاری نوشتم. هر روز.

    بعد ، آهسته آهسته بصورت نامحسوس، همه چیز عوض شد. حالا دیگر آن پاشنه آشیل ، اصلا در خانه ما دیده نمی‌شود… و هر روز هم دارد بهتر می‌شود رابطه مان. هنوز کثیفی و شلوغی و ریخت و پاش در خانه مان هست، ولی من عاشقانه دوستش دارم! چون پل است برای بهتر شدن، در کنار هم بودن و چیز یاد گرفتن!

    دیگر اینکه خیلی وقت هدر میدادم. بعد، یک ساعت مچی خریدم و به پشت دستم بستم و شروع کردم برای وقتم ارزش قائل شوم و کارها را از روی لیست انجام بدهم و تیک بزنم… و نتیجه آهسته آهسته ، خوب شد. با کمک همین تکنیک توانستم از زمان‌های مرده ام چند کار عالی بنویسم. دم ساعتم گرم! یک بند چرمی دارد با یک صفحه زیبای گرد!

    امسال تعهد میدهم که از شغل بسیار دوست داشتنیم، پولدار شوم!

    خب، شما گفتید برای پول ساختن، از دم دست ترین چیز ممکن شروع کن و من، از. کاری که بلدم و سه سال است بصورت مستمر به آن مشغولم، شروع کرده ام. خب، وسطش برای جبران کمبودها تاکسی اینترنتی هم رفته ام، ولی دارم آن کار را ترک میکنم… حدود چهل میلیون تومان آورده مالی داشت، در زمان محدود… و اعتماد بنفسم را بهتر کرد

    حالا دایره کار مورد علاقه ام، انتشارات، کمی وسیع تر شده، ولی کماکان در حیطه مسائل فرهنگی است… چیزی که عاشقش هستم: فرهنگ.

    چیزی که می‌تواند به زندگی هزاران نفر خیر برساند… حلقه گمشده زندگی در این کشور بینهایت ثروتمند: فرهنگ.

    توانستیم پول رهن منزلمان را به لطف خدا در دوسال گذشته 8 برابر کنیم و دلیلش همین کار بوده. حالا در یک خانه بسیار زیبا در کنار یک شخصیت معروف فرهنگی در شهرمان سکونت داریم. منزل، در یک جای عالی شهر است و اینها خیلی لذت بخش و خوشحال کننده بوده.

    میخواهم از همین طریق، پاشنه آشیل مشکلات مالی همیشگی را تمام کنم. میخواهم هر وقت دلمان خواست به رستوران یا مسافرت و گردش برویم و هر چیز بچه هایم خواستند بتوانم بخرم.

    میخواهم همه کلاسهای ورزشی و فوق برنامه را برای زمان خالی فرزندانم بتوانم تامین کنم.

    میخواهم یک ماشین آبرومند برای بچه هایم بخرم که با آن بتوانیم مسافرت‌های طولانی تری برویم. شاید هم خارج از کشور!

    حس میکنم در ریل بسیار مطمئنی جلو میرویم، چون پارسال، همین پاشنه آشیل ، قاطی بقیه بود. ولی همراه چیزهای دیگری بود و امسال، تنها و بی کس شده!

    خدا را شکر.

    من هم نمی‌خواهم به عقب برگردم. به خاطر همین، ترجیح می‌دهم آهسته و پیوسته قدم بردارم.

    ولی به هر حال، مثل شما تعهد می‌دهم. پیش خانمم و رفیقم. و البته همین جا که عاشقانه دوستش دارم.

    درباره پاشنه آشیل قبلی اینطور تعهد ندادم و مطمئنم این بار نتیجه خیلی زودتر حاصل خواهد شد.

    دوستتان دارم.

    خوشبخت و خوش شانس و پولدار باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 81 رای:
  6. -
    بهجت مشفق گفته:
    مدت عضویت: 1732 روز

    درود به همه عزیزان دلم

    یکی از بزرگترین اهدافی که من تو زندگیم، براش برنامه ریزی کردم و بهش رسیدم حدود بیست سال پیش قبول شدن تو آزمون وکالت بود.

    اون زمان ها قبولی تو آزمون وکالت خیلی خیلی مشکل بود و ظرفیت پذیرش خیلی پایین بود.

    منم اطلاعات خیلی زیادی در مورد مطالب امتحانی نداشتم ولی خب آرزوم بود که بتونم تو آزمون وکالت پذیرفته بشم.

    یادمه اون موقع ها فقط یه موسسه آموزشی حقوقی، تو کل ایران وجود داشت. من تو اون دوره حدود دو سه ماهه، ثبت نام کردم و یادمه حدود سیصد هزار تومان پول از بابام گرفتم که بتونم تو اون دوره شرکت کنم.

    هزینه کردن سیصد هزار تومن پول برای یک دوره آموزشی واسه من خیلی سنگین بود و با خودم عهد بستم که حالا که این هزینه رو انجام دادم، هر طور شده باید قبول بشم.

    اون دوره حدود دو سه ماه بود و حدود یک ماه بعدش هم آزمون وکالت.

    من اون زمان به خونوادم و دوستام اعلام کردم که میخوام تو آزمون وکالت امسال شرکت کنم و تمام تلاشمو میکنم که قبول بشم.

    بنابراین، همین اعلام کردن و اینکه خیلی ها منتظر بودن ببینن من چه نتیجه ای میگیرم منو به سمت قبول شدن در آزمون و انگیزه گرفتن در میانه راه و در زمان خستگی ها و تنبلی ها، سوق میداد.

    کلاس ها شروع شد و از صبح تا شب درگیر کلاس ها بودم و شب ها هم خودم مطالعه میکردم.

    تو اون موسسه آموزشی، قبل از امتحان اصلی، چند تا آزمون از ما گرفتن و من همیشه بین سیصد چهارصد نفر رتبه اول می شدم.

    من تازه یکی دو ماه بود که خیلی جدی داشتم مطالعه میکردم و متوجه شدم از خیلی ها که چند ساله دارن تلاش می‌کنند جلوتر هستم و نتایجم خیلی ارزنده تره و همین عامل باعث شد در میانه راه بفهمم که تلاش هام داره نتیجه میده و قانون تکامل و مرحله به مرحله و گام به گام طی کردم و پشت سر گذاشتم.

    یادمه نزدیک به آزمون شاید فقط سه چهار ساعت میخوابیدم، ولی میدونستم که زحماتم هدر نمیره و نتیجه بخشه و با اینکه خیلی برام مشکل بود، امید داشتم.

    هر روز خودمو تصور می‌کردم که تو آزمون پذیرفته شدم و دارم کار میکنم و با انگیزه هر چه بیشتر به مطالعم ادامه می دادم و بدون اینکه درست و حسابی در مورد قانون آفرینش اطلاعی داشته باشم داشتم اجراش میکردم.

    از یکی دو تا از افراد که دیده بودم تو آزمون قبول شده بودن و از روش مطالعشون الگوبرداری کردم.

    البته بگم با توجه به باورهای غلطم و تمرکز رو مسائل منفی و نازیبایی ها تو زندگیم تو اون دوران ها، کلی مسائل ناگوار تو همون سه چهار ماهه برام اتفاق افتاد؛ ولی من از اونجا که به همه اعلام کرده بودم و از همه مهم تر اینکه سیصد هزار تومن براش هزینه کرده بودم، اصلا اصلا اصلا بهشون توجه نکردم و تمام تمرکزم رو فقط گذاشتم رو این داستان و خداروشکر موفق شدم رتبه هفتم رو کسب کنم.

    هنوزم که هنوزه اون روزنامه اطلاعاتی که اون موسسه آموزشی اسم منو توش قید کرده بودن و با اسم من برای نشون دادن سطح بالای آموزش موسسه تبلیغ کرده بودند رو دارم و هر موقع میبینمش به خودم افتخار میکنم که سه چهار ماهه تونستم به تمام قوانین و کتابهای منابع آزمون مسلط بشم.

    شاید باورتون نشه، ولی یکی از کتاب‌های اصلی 800 صفحه ای با مطالب خیلی سنگین رو 30 دور تو همون زمان کوتاه مطالعه و دوره کردم .

    این موردی بود که من به همه اعلام کردم و به نتیجه دلخواهم هم رسیدم و موفق شدم. تو مسیر از قانون تمرکز استفاده کردم و تماااام تمرکزم رو گذاشتم رو این موضوع.

    تو مسیر روش های جدیدی هم واسه خودم کشف کردم و بکار بروم و دیدم خیلی موثر هستند.

    از قانون تکامل برای رسیدن به این هدفم استفاده کردم و قدم به قدم و صفحه به صحفه جلو رفتم.

    البته ابتدای مسیر خیلی نجواها میومد تو ذهنم که نمیتونی این حجم همه مطالب رو تو عرض سه چهار ماه یاد بگیری و فایده نداره و خیلی زیاده و خیلیا چند ساله که دارن میخونن و مسلط هستند و از این جور نجواها.

    ولی کم کم که جلو رفتم و پیشرفت هامو خصوصا اول شدنم بین اون همه داوطلب رو دیدم، به خودم ایمان آوردم و عزت نفسم بالا و بالاتر رفت تا اینکه رتبه هفتم رو کسب کردم.

    حالا که این داستان خیلی قدیمی رو براتون تعریف کردم میخوام اینجا بصورت رسمی به استاد عزیزم، خانم شایسته مهربونم و همه دوستان عباسمنشیم، بصورت رسمی اعلام کنم و این رد پارو از خودم بجای بزارم که میخوام سیستمی رو راه اندازی کنم که نیاز به حضور فیزیکی من در محاکم دادگستری و دفاع مستقیم توسط شخص خودم نداشته باشه.

    علاوه بر اینکه اعلام می‌کنم، تعهد هم میدهم که سیستمی رو ایجاد، مدیریت و رهبری کنم که در آینده به آزادی زمانی، مکانی و مالی بسیار بسیار بسیار بالا برسم.

    تعهد میدم که هر کاری که لازمه رو برای موفقیت در استارتاپ حقوقی که دارم راه اندازی میکنم، انجام بدم و در این راه زیبا، همواره پشتکار و مداومت داشته باشم.

    همینجا به همه تعهد میدم که هر مساله ای که تو این کسب و کارم ایجاد بشه رو با اجرای دوره شیوه حل مسائل زندگی، برم تو دلش و حلش کنم و ظرفم از مسائلم بزرگتر بشه.

    تعهد میدم تو این مسیر پرچالش، به هر در بسته ای که خوردم با تمام توانم درها رو بشکنم تا به نتابج دلخواهم برسم.

    تعهد میدم که آموزه ها، تجربیات و درس های استاد عزیزم رو که تو این فایل به ما آموخت رو سرلوحه و چراغ راهم قرار بدم.

    از استاد عزیزم و خانم شایسته گرامی، بابت این فایل فوق العاده و فوق العاده عالیییییییییی تشکر میکنم و بی نهایت قدردانشون هستم.

    خدایا شکرت بابت همه خوبیات

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 108 رای:
    • -
      الهه رشیدی گفته:
      مدت عضویت: 2219 روز

      به نام خدای وهاب

      سلام بهجت عزیزم

      سلام به روی ماه و مهتابی شما دوست بینظیر و خوش قلب من

      من عاشقتمم

      چقدر این نوشته ی زیباتون بهم حس و حال بینظیری رو بهم هدیه داد

      وقتی داشتم تک تک کلمات تون رو میخوندم و لذت میبردم از ته دلم تحسین تون میکردم

      تحسین کردم این انگیزه ی عالی تون رو برای قبول شدن توی ازمون وکالت

      تحسین کردم این همه کوه انگیزه بودن تون برای رسیدن به هدف تون

      تحسین کردم این وجود ارزشمندتون که دارید برای حل مسئله ی جدیدتون تلاش میکنید و تعهد دادید که با یاری الله حلش خواهید کرد

      و با حل کردن این مسئله کلی از مسائل دیگه م خود به خود حل میشه

      من عاشقتم عزیزدلمم

      عاشق این رقص های زیباتونم که هر وقت یادش میافتم لبخند زیبایی روی لبام مهمون میشم

      عاشق اون ارامش فوق العاده تون و اون لبخند زیباتونم

      بازم با تمام وجودم ازتون ممنونم به خاطر این کامنت زیباتون

      الهی که همیشه تن تون سالم و دلتون شاد و لبتون خندون باشه

      الهی که همیشه حساب های بانکی تون پر از پول باشه

      الهی که همیشه غرق در شادی و رقص و خنده باشی

      الهی که همیشه غرق در عشق الهی باشی

      عاشقتم

      خدایا شکرت ؛ ادامه میدیم این مسیر الهی رو مصمم تر و با اراده ی پولادین مون همراه با الله یکتا

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
    • -
      Amin Iloon گفته:
      مدت عضویت: 900 روز

      چه تمرکزی و چه ادامه دادنی

      چقدر لذت بردم از این نتایج بی نظیری که کسب کردی و بابت این تمرکز عمیق و حتی اینکه گفتی به همه گفتم میخوام به این نتیجه برسم و شروع کردی پر قدرت به ادامه دادن و لذت بردن…

      واقعا عالی

      اگه اون بار از پسش بر آمدی پس الان هم میتونی از پسش بر بیای

      اگر تو این نتیجه رو رقم زدی پس منم میتونم به نتیجه دلخواهم برسم…

      این دیدگاه افرادی است که تو این سایت هستند به این خاطر که از موفقیت دیگران خوشحال میشن…

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      مهدی رجبی گفته:
      مدت عضویت: 3853 روز

      سلام و درووود خانم مشفق عزیز

      به به واقعا کیف کردم

      اول تبریک بگم این مدلسازی ذهنی و احساسی رو که یک موفقیت فوق العاده رو کسب کردید

      واقعا خیلی دشواره یک کتاب تخصصی اونم رشته وکالت 30 دور!! اونم در کوتاه ترین زمان سه تا 4 ماه که خیلیا می مون توش، دم تون گرم بابا

      دوم اینکه: وقتی داشتم متن تونو میخوندم با خودم می دونید چی گفتم؟

      گفتم چی میتونه واقعا دلیل اصلی باشه؟ چی متونه باعث بشه که یک نفر مثل شما یه همچین کتابی رو طی این مدت حفظ کنه و آماده بشه؟ تنها جوابم نیروی عشق بود. یک ذوق و شوق

      هیچ عامل دیگه ای مثل نصیحت دیگران، جامعه و عوامل بیرونی و دیگران هیچ وقت نمی تونند همچین کاری با آدم بکنن، حتی خود آدم هم نمیتونه خودتو به زور و فشار مجبور کنه، اگه هم بکنه کوتاه مدته و زود خسته میشه و احساس عجز و ناتوانی و شکست میکنه

      پس حتما با نیروی عشق و اشتیاق باید جلو رفت.

      سوم اینکه چقدر خوشحال شدم و سپاسگزار خداوندم هستم که منو به کامنت شما هدایت کرد تا با این تجربه عالی شما انگیزه بیشتری بگیرم و خود بخود این خودش یک اهرم رنج و لذتی در من دوباره تکرار شد

      همین کامنت خوندن ها داره اهرم سازی میکنه واقعا ادمو مصمم تر و جدی تر و متمرکز تر میکنه اینطور متن ها، تا روی یک ایده خاصی حسابی با عشق و تمایل قلبی تمرکز و انرژی لذت بخش خرج کنه و دوری از اون یعنی رنج و وقت گذاشتن یعنی لذت، واقعا ازتون ممنونم.

      چهارم اینکه چقدر عالی یک هدف و ایده با حالی تعریف کردید هم مشخص و واضحه، هم با حال و جالبه و من خوشم اومد، هم چقدر توش اعتماد به نفس و خودباوری و قاطعیت تون به چشم می خوره، هم اینکه اینم نشان از عشق و ذوق و شوق شماست بانوی گرانقدر.

      من پنج ستاره دادم و حتی ذخیره کردم تا هر چند وقت یکبار که نیاز داشتم مرور کنم کامنت شما رو هم اینکه بتونم شاهد موفقیت شما باشم.

      الهی روز به روز موفق تر و ثروتمندتر با آزادی زمانی و مکانی و لذت و تندرستی و شادی بیشتر هدایت بشید و احساسش کنید

      یا حق

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      آزاده کاکاوندی گفته:
      مدت عضویت: 1451 روز

      سلام بهجت جان عزیزم بهت افتخار میکنم به خودت به توانایهات به ایمانت و جسور بودنت ووشجاعتت و عزت نفس بالات در این مسیر و قبول شدنت تو وکالت و اینکه الان وکیل هستی تحسینت میکنم برای استمرار و تمرکز بالات مطمینم مطمینم مطمینم میتونی همجین سیستمی ک گفتی درست کنی چون بهت ایمان دارم دختر از صمیم قلب بهت افتخار کردم و خوشحال شدم

      و دلم گفت برات کامنت بزارم و بهت تبریک بگم انشالله منم بتونم به تعهداتم مثل شما عمل کنم حتما از کامنتت اسکرین میگیرم و تو تلگرام سیو میکنم برام انگیزه بشه عزیزم

      بازم ازت به خاطر این نتیجه ک با ما به اشتراک گزاشتی سپاسگذارم

      برات از خدا ثروت و سلامتی و شادی بیشتر میخام

      دوست دارم عزیزم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      محمد کرمی گفته:
      مدت عضویت: 1223 روز

      سلام به شما دوست عزیز و هم فرکانسی

      بسیار خوشحالم و افتخار میکنم که به عنوان کاربر سایت و شاگرد استاد هم کلاسی مثل شما رو دارم

      چقدر قابل تحسینید بخاطر اراده فولادی که دارید و در عمل اجراش کردین

      این تعهدی که اینجا به خودت و بچهای سایت دادی باعث انگیزه در من شده و مطمئنا خیلی از بچهای این سایت هم همچین حسی مثل من دارن

      استارتاپ که صحبتشو کردین چقدر باورسازی کرد برای من

      اولش به خودم گفتم اخه مگه میشه همیچین کاری

      اینکه دست دولت و سیستم قضایی ،اما و3تی این حد از اطمینان از شما دیدم به خودم اومدم گفتم چرا که نه .‌..ما که قانون میدونیم این افکهر ماست این باورهای ماست که همه کار میکنه ،پس میشه ،همه چی امکان پذیر

      دوست عزیزم خانوم مشفق ازتون سپاسگزارم بابت این باوری که امروز در من تقویت کردین

      من کارم آزاد و در لاین آرایش مشغول به فعالیتم ،چند وقتی بود که به استارتاپ فک میکردم و حتی اقداماتی هم براش انجام دادم و یه جورای میخوام کل مشاغل مربوط به صنف خودمو با هم مرتبط کنم

      اما یکم سرد شده بودم و داشتم فاصله میگرفتم اما با خوندن کامنت شما انگیزه گرفتم که باز روش کار کنم ..

      ممنونم ازتون دوست عزیزم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  7. -
    حمید امیری Maverick گفته:
    مدت عضویت: 1274 روز

    «وَسَارِعُوا إِلَىٰ مَغْفِرَهٍ مِّن رَّبِّکُمْ وَجَنَّهٍ عَرْضُهَا السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِینَ» ﻭ ﺑﻪ ﺳﻮﻱ ﺁﻣﺮﺯﺷﻲ ﺍﺯ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺗﺎﻥ ﻭ ﺑﻬﺸﺘﻲ ﻛﻪ ﭘﻬﻨﺎﻳﺶ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﻫﺎ ﻭ ﺯﻣﻴﻦ ﺍﺳﺖ ﺑﺸﺘﺎﺑﻴﺪ، ﺑﻬﺸﺘﻲ ﻛﻪ ﺑﺮﺍﻱ ﭘﺮﻫﻴﺰﻛﺎﺭﺍﻥ ﺁﻣﺎﺩﻩ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ.( آل عمران ١٣٣)

    سلام و درود فراوان به استاد عباس منش عزیزم. سلام و درود به استاد شایسته بزرگوار ، ازتون بینهایت سپاسگزارم بخاطر تهیه این فایل.

    و همینطور سلام و درود به دوستان نازنین و توحیدی که موهبت های الهی برای من هستین و بخاطر داشتن تون خدا رو شاکرم.

    وقتی امروز صبح کامنت خواهر بزرگوارم سرکار خانم سعیده شهریاری رو میخوندم میگفتم خدایا خوش به حالش یه بنده ای داری که اینقدر کار درسته و اینقدر تو هواشو داری که هر بار هدایتش میکنی به آیاتی که اینقدر آرامش بخش و تقویت کننده ایمان باشه. اگه لازم بشه دوبار بهش این آیات رو هدیه میدی «اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۚ مَثَلُ نُورِهِ کَمِشْکَاهٍ فِیهَا مِصْبَاحٌ ۖ الْمِصْبَاحُ فِی زُجَاجَهٍ ۖ الزُّجَاجَهُ کَأَنَّهَا کَوْکَبٌ دُرِّیٌّ یُوقَدُ مِنْ شَجَرَهٍ مُبَارَکَهٍ زَیْتُونَهٍ لَا شَرْقِیَّهٍ وَلَا غَرْبِیَّهٍ یَکَادُ زَیْتُهَا یُضِیءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ ۚ نُورٌ عَلَىٰ نُورٍ ۗ یَهْدِی اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ یَشَاءُ ۚ وَیَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ ۗ وَاللَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ» ولی فکرشو نمی‌کردم که این اتفاق برای خودم هم بیافته. قبلاً هم گفته بودم براتون که تعهد امسالم اینه که هر روز یک یا چند آیه رو بخونم و درسهای توحیدیش رو برای خودم بنویسم چون تعهد امسالم توحیده، میخوام توحید رو درک کنم. تا امروز که فقط 58 روز از سال 1402 گذشته میتونم بگم موفق عمل کردم و از درگاه خداوند درخواست میکنم که منت بر سر این بنده اش بذاره و قلبم رو با نور توحید و هدایتش منور کنه تا هم خودم هدایت بشم و بتونم مایه قوت قلب برای دوستانم باشم. چند شب پیش هدایت شدم به آیه 133 سوره آل عمران «سَارِعُوا إِلَىٰ مَغْفِرَهٍ مِّن رَّبِّکُمْ وَجَنَّهٍ عَرْضُهَا السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِینَ

    » (و بشتابید ﺑﻪ ﺳﻮﻱ ﺁﻣﺮﺯﺷﻲ ﺍﺯ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺗﺎﻥ ﻭ ﺑﻬﺸﺘﻲ ﻛﻪ ﭘﻬﻨﺎﻳﺶ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﻫﺎ ﻭ ﺯﻣﻴﻦ ﺍﺳﺖ، ﺑﻬﺸﺘﻲ ﻛﻪ ﺑﺮﺍﻱ ﭘﺮﻫﻴﺰﻛﺎﺭﺍﻥ ﺁﻣﺎﺩﻩ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ) اینقدر ذوق زده بودم که توی یه کامنت زیر فایل قبلی نوشتنش. دیروز توی تمرین ستاره قطبی درخواست آگاهی هدایت کرده بودم و همینطور آرامش و احساس خوب. باورتون میشه دیروز دقیقا تا اومدم فایل رو ببینم زنگ خورد، یه آتش سوزی بیرون از پالایشگاه بهمون گزارش شد، رفتیم، خاموشش کردیم، برگشتم و بعدش بقیه فایل رو دیدم. عصرش هم توی آتش نشانی رفتم باشگاه تمرین کردم یادم رفته بود عملیات بودم، از بس حالم خوب بود، احساسم مثبت بود. فقط یادمه دیشب از خستگی ساعت 8 و خورده ای خوابم برد. نه استرسی بود و نه احساس منفی، ولی همش فعالیت با احساس مثبت. و این فایل که چقدر آگاهی بخش و مفید بود، ولی یه احساس عجیبی بهم داد. باعث شد با خودم یه خلوت طولانی مدت داشته باشم و کلی به گذشته خودم فکر کنم. با اینکه توی باشگاه تمرین میکردم هر از گاهی بین تمرین مکث میکردم و بی اختیار و یواشکی اشک میریختم (شما هم بین خودمون نگهش دارید ، ایموجی خنده به مقدار لازم) یاد این آیه افتادم که «اقْرَأْ کِتَابَکَ کَفَىٰ بِنَفْسِکَ الْیَوْمَ عَلَیْکَ حَسِیبًا» امروز خودم برای حسابرسی به اعمالم کافی هستم. دیدم گذشته ای که بر من گذشته، برام درسها و تجربیاتی داشته، بعضی از درسها بسیار گرانبها ولی در هر صورت الان دیگه در دسترسم نیست فقط میتونم درسها و قوانینش رو درک کنم برای امروزم تا فردا حسرت نخورم. اون کارهای مثبتی که در گذشته انجام دادم هیچکدوم اونقدری مهم نبودن که من بتونم اسمش رو بذارم هدف و سرمو بالا بگیرم و به خودم به عنوان یک فرد موفق افتخار کنم. منم مثل استاد عباس منش وزنم رو کم کردم. اتفاقاً چند روز پیش رفتم روی دستگاه بادی آنالیزور و پزشک تغذیه واقعاً از نتایج من شگفت زده بود. با اینکه من یه سری کلید واژه ها و کارهای استاد رو کپی کردم و هنوز قانون سلامتی رو ندارم. و چون کلی از قبل در مورد تغذیه و بدن سرچ کرده بودم هر چی استاد می‌گفت رو سریع درک‌ میکردم. اما این موضوع برای من موفقیت بزرگ نیست ولی برای استاد عباس منش هست، چون استاد شروع کننده یه موج بزرگ بود. ولی من چی ؟؟ هنوز به اندام ، درآمد ، ماشین، خونه، آزادی ،مهاجرت ، لایف استایل و و و …. ایده آلم نرسیدم. پس من چی میتونم بگم؟! شاید به خودم دارم زیاد سخت میگیرم، نمیدونم، ولی اون موقعی راضی میشم که کاری که انجام بدم به منفعت جهانی برسه. مثل کار استاد عباس منش. مثل پروژه های ایلان ماسک.

    از دیروز تا حالا دو دل بودم که آیا کامنت بنویسم یا نه، شاید نوشتن این کلمات و این انرژی جالب نباشه ولی، همه اینها به کنار، مهم نیست استاد عباس منش یا دوستانم در مورد من چی فکر میکنن وقتی خودم در مورد خودم خوب فکر نکنم … خودم از همه چیز خبر دارم پس باید شجاعت به خرج بدم و بیام تمرینم رو انجام بدم. اینکه از تمرین فرار کنم گذشته ناجالب من رو اصلاح نمیکنه. آره طی سالهای گذشته من کارمند خوب و مفیدی برای جاهایی که کار میکردم بودم ولی اعتبار و کردیت همه این موفقیت ها برای اون اداراته و نه من. چه کارهای مثبتی که توی نیروی دریایی کردم و چه کارهایی که توی آتش نشانی مجتمع گاز. باورتون نمیشه اون یگان خدمتی من توی نیروی دریایی که چقدر کار مفید براشون کردم امروز به کلی منحل شده. همه اون تجهیزات بخشی شون اسقاط شدن و بخشی واگذار شدن به یگانهای دیگه. اما اگه اون تلاش ها در راستای خواسته های خودم بود الان میتونستم به گذشته ام افتخار کنم.

    امروز بازم رفتم سراغ قرآن تا اینکه ببینم خداوند چه سورپرایزی برام داره. و باز هم «سَارِعُوا إِلَىٰ مَغْفِرَهٍ مِّن رَّبِّکُمْ…» هر چی توی قرآن سرچ کردم مقدمه دریافت نعمتهای الهی، طلب آمرزش از گناهان گذشته بود. بارها خوندیم «تواب الرحیم» یا «غفور الرحیم» غفران و توبه پذیری و بخشش و آمرزش از گناه مقدمه دریافت نعمتهاست. وقتی برم توی جاده اشتباهی به مقصد اشتباهی میرسم و توبه یعنی بازگشت ، بازگشت به جاده اصلی. وقتی بیای توی جاده اصلی، دریافت نعمتها مقصد طبیعی و بدیهی حرکت در مسیر درسته. یه فایلی توی سایت هست بنام «چرا خداوند بیشتر از ما می خواهد که ثروتمند شویم؟»…

    https://elmeservat.com/fa/god-desire-for-us-to-get-rich/

    وقتی برای اولین بار این فایل رو دیدم پذیرشش برام یه کم سخت بود ولی بعد از اینکه چند بار دیدمش و توی جریان آموزشها قرار گرفتم دیدم خداوند با بخشش نعمتهاش، بخشندگی خودش رو داره به اثبات می‌رسونه، و خصیصه ای بنام بخل در وجود ذات اقدس پروردگار عالم جایی نداره، همه اش فضل و جود و کرم و بخشش و مهربانی بر بندگانه. ولی این آیه یه حس عجیبی داشت برام . خدا داره میگه سارعوا از سرعت میاد، زود باش، سریعتر عمل کن. ما چه موقع از این کلمه استفاده میکنیم. در مورد عجول بودن نمی‌خوام حرف بزنم. عجول بودن نماد باور فقر و کمبوده. اینجا خدا داره انگیزشی با بندگانش حرف میزنه، سریع تر بجنبید تا از نعمتهای من بهره‌مند بشید. ما از مسیر منحرف شدیم و خودمون رو از نعمتها محروم کردیم خدا مشتاقه ما زودتر برگردیم توی مسیر. خدا داره تشویقمون می‌کنه و انگیزه میده. داره احساسات منفی رو ازمون دور می‌کنه ، تو این آیه امید هست، انگیزه هست، احساس لیاقت هست ، تکامل هست، توحید هست ، رحمت و مغفرت و بخشش هست. ما آیات قرآن رو وقتی از زبان یه بشر مثل خودمون می‌شنویم فکر میکنیم وعده های خداوند هم مثل وعده های ما آدمها ست ، شاید من فراموش میکنم که این آیات قانون هستن. همین ولاغیر. نعمات فقط و فقط توی این مسیر.

    چند آیه بعدش خداوند این آیه رو گفته ، نتیجه و مقصد مسیر هدایت.

    «أُولَٰئِکَ جَزَاؤُهُم مَّغْفِرَهٌ مِّن رَّبِّهِمْ وَجَنَّاتٌ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا وَنِعْمَ أَجْرُ الْعَامِلِینَ» ﭘﺎﺩﺍﺵ ﺁﻧﺎﻥ ﺁﻣﺮﺯﺷﻲ ﺍﺳﺖ ﺍﺯ ﺳﻮﻱ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺷﺎﻥ ، ﻭ ﺑﻬﺸﺖ ﻫﺎﻳﻲ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺯﻳﺮِ ﺁﻥ ﻧﻬﺮﻫﺎ ﺟﺎﺭﻱ ست، ﺩﺭ ﺁﻥ ﺟﺎﻭﺩﺍﻧﻪ ﺍﻧﺪ، ﻭ ﭘﺎﺩﺍﺵ ﻋﻤﻞ ﻛﻨﻨﺪﮔﺎﻥ ، ﻧﻴﻜﻮﺳﺖ.

    کلید واژه ها رو بخوایم یه نگاهی بندازیم.

    مغفرت همیشه از سوی خداست.

    جنات؛ بهشت‌ها

    خالدین فیها؛ برخورداری همیشگی

    نعم اجر العاملین؛ بهترین پاداش برای عمل کنندگان.

    مغفرت خداوند همیشگیه، و تاریخ انقضا نداره، و اینکه بخواد بگه فلانی تو دیگه هر چی استغفار کنی برات بی فایده است، برای تو جواب نمیده. اصلا ممکن نیست. اگه کسی تصمیم به تغییر بگیره هر نتیجه ای ممکنه. خدا گفته جنایت. یعنی بهشت‌ها ،چرا بهشت نه، چرا بهشت‌ها . چون بهشت یه مفهوم کلی هست که به همه اون زیبایی ها و شگفتی ها و نعمات اطلاق میشه و علاوه بر اون دلالت بر زمان و مکان هم داره وقتی جمع بسته میشه داره دو یا چند دسته از نعمتها و زمانها و مکانها رو میگه. یعنی همه اون شرایط مطلوب در دنیا و همه اون شرایط مطلوب در آخرت.

    خالدین فیها یعنی وقتی به چرخه نعمتها وارد شدی خداوند اون نعمتها رو ازت پس نمیگیره و فقط زمانی اون نعمتها از انسان سلب میشه که ما تصمیم بگیریم از مسیر خارج بشیم که اون هم علتش خودمون هستیم. خواستم مثال هواپیما بزنم بعد دیدم من زیادی مشغول هوا فضا شدم. یه قطار رو تصور کنید که از ریل اصلی خارج بشه و وارد یه ریل اشتباهی بشه. حتی اگه حادثه ای هم نده ولی از اون مناظر همیشگی که داشته محروم میشه. حالا هر چی بگیم آقا من منظره دریا رو میخواستم ، چرا اینجا بیابونه، «از ریل خارج شدی حمید» برگرد به مسیر هدایت الهی.

    بهترین پاداش برای عمل کنندگان. خیلی واضح هست به نظرم. عمل کردن به قوانین،و نه صرفاً دونستن و شنیدن اونها. همون جمله همیشگی استاد عباس منش که میگه ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است.

    اعتراف میکنم طی یک ماه گذشته سه بار نشانه روزانه ام دوره دوازده قدم بوده. سه روز پیش با یکی از دوستان شروع کردیم به گفتگو، از بچه های دوره دوازده قدم. خیلی اتفاقی با همدیگه آشنا شدیم. ازم پرسید حمید قدم ها رو چیکار کردی گفتم تا قدم ششم رفتم جلو و به وقفه خوردم، از تعجب چشماش باز شد ، آخه چرااااا ، چرا ادامه ندادی. گفتم خودم یه اشتباهی ازم سر زده سر فلان موضوع نتونستم احساساتم رو کنترل کنم و یک ماه عقب افتادم و بعدش احساس منفی ناشی از عقب افتادن، و بازم یه ماه دیگه و یه ماه دیگه و … اگه اون گفتگوی یهویی رو هم یه نشانه ببینم که دوستم چقدر توصیه کرد که دوباره ادامه بده (هرچند خودم قصدش رو داشتم) این فایل هم نه تنها یه نشانه بود، که یه تلنگر محکم هم بود برام. چون تمام گذشته ام رو عین یه فیلم سینمایی برام پخش کرد. دیشب یه سررسید جدید از توی وسایلم پیدا کردم تا باز برگردم سراغ دوره دوازده قدم و از قدم اول دوباره شروع کنم به نوشتن. امروز جلسات اول تا سوم قدم اول رو مجدداً گوش دادم. امشب که رسیدم خوابگاه شروع کنم به نوشتن. هر جلسه رو چندبار گوش میدادم و بعد جلسه بعدی و بعدی. اگه بازم بخوام پشت گوش بندازم و هر بار به بهانه ای شروع مجدد رو به تعویق بندازم مطمئنم ماجرای بنی اسرائیل میشه و قربانی کردن گاو. هر بار بهای رسیدن به خواسته شون بیشتر و بیشتر شد.

    از خداوند متعال درخواست میکنم منو هدایت و حمایت کنه تا باز هم بتونم دوره دوازده قدم رو به عمل در بیارم. هر چند هنوز هم از برکاتش بهرمند هستم. ولی اینبار یه تعهد و عمل جدی تر لازمه. خدا رو صد هزار مرتبه شکر بخاطر این فایل ها و این مسیر زیبایی که داریم طی میکنیم و این دوره بی نظیر دوازده قدم. ازتون ممنونم استاد عباس منش عزیز بخاطر این فایل ،از خانم شایسته بزرگوار هم ممنونم که این فایل رو برامون فیلمبرداری و ادیت کردن.

    در پناه جان جانان رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشید در بهترین زمان و مکان و شرایط.

    «بارِ غمی که خاطرِ ما خسته کرده بود ؛ عیسی دمی خدا بفرستاد و برگرفت»

    «هر سروقد که بر مَه و خور حسن می‌فروخت ؛ چون تو درآمدی پیِ کاری دگر گرفت»

    «زین قصه هفت گنبدِ افلاک پرصداست ؛ کوته نظر ببین که سخن مختصر گرفت»

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 143 رای:
    • -
      سعیده شهریاری گفته:
      مدت عضویت: 1289 روز

      بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

      کهیعص ﴿١﴾

      کاف، هاء، یاء، عَین، صاد

      ذِکْرُ رَحْمَتِ رَبِّکَ عَبْدَهُ زَکَرِیَّا ﴿٢﴾

      [آیاتی که بر تو خوانده می شود] یاد رحمت پروردگارت بر بنده اش زکریاست.

      إِذْ نَادَىٰ رَبَّهُ نِدَاءً خَفِیًّا ﴿٣﴾

      هنگامی که پروردگارش را با دعایی پنهان خواند،

      قَالَ رَبِّ إِنِّی وَهَنَ الْعَظْمُ مِنِّی وَاشْتَعَلَ الرَّأْسُ شَیْبًا وَلَمْ أَکُنْ بِدُعَائِکَ رَبِّ شَقِیًّا ﴿4﴾

      گفت: پروردگارا! به راستی استخوانم سست شده و [مویِ] سرم از پیری سپید گشته، و پروردگارا! هیچ گاه درباره دعا به پیشگاهت [از اجابت] محروم و بی بهره نبودم.

      وَإِنِّی خِفْتُ الْمَوَالِیَ مِنْ وَرَائِی وَکَانَتِ امْرَأَتِی عَاقِرًا فَهَبْ لِی مِنْ لَدُنْکَ وَلِیًّا ﴿5﴾

      و همانا من پس از خود از خویشاوندانم بیمناکم، و همسرم نازا بوده است، پس مرا از سوی خود فرزندی عطا کن.

      یَرِثُنِی وَیَرِثُ مِنْ آلِ یَعْقُوبَ ۖ وَاجْعَلْهُ رَبِّ رَضِیًّا ﴿6﴾

      که از من و خاندان یعقوب ارث ببرد، و او را پروردگارا! [از هر جهت] مورد رضایت [خود] قرار ده.

      یَا زَکَرِیَّا إِنَّا نُبَشِّرُکَ بِغُلَامٍ اسْمُهُ یَحْیَىٰ لَمْ نَجْعَلْ لَهُ مِنْ قَبْلُ سَمِیًّا ﴿٧﴾

      ای زکریا! ما تو را به پسری که نامش یحیی است، مژده می دهیم، [و] پیش از این همنامی برای او قرار نداده ایم.

      قَالَ رَبِّ أَنَّىٰ یَکُونُ لِی غُلَامٌ وَکَانَتِ امْرَأَتِی عَاقِرًا وَقَدْ بَلَغْتُ مِنَ الْکِبَرِ عِتِیًّا ﴿٨﴾

      گفت: پروردگارا! چگونه برایم پسری خواهد بود در حالی که همسرم نازا بوده است و خود نیز از پیری به فرتوتی رسیده ام؟!

      قَالَ کَذَٰلِکَ قَالَ رَبُّکَ هُوَ عَلَیَّ هَیِّنٌ وَقَدْ خَلَقْتُکَ مِنْ قَبْلُ وَلَمْ تَکُ شَیْئًا ﴿٩﴾

      گفت: چنین است ،پروردگارت فرمود: این [کار] بر من آسان است، و همانا تو را پیش از این در حالی که چیزی نبودی آفریدم

      ===================================

      حمید حنیف عزیزم سلام

      امیدوارم حال دلت عالی باشه،قلب سلیمت متصل به نور الله و این تلگراف در بهترین زمان و مکان به دستت برسه.

      خیلی بی هدف اومدم روی فایل بنر سایت تا ردپای خودم رو بخونم …بعد خوندن کامنت خودم شگفت زده شدم ازین جریان واضح هدایت،ازینکه بعد از یک سال و چند ماه دوباره توی همون موقعیتی هستم که اردیبهشت ١4٠٢ بودم ،و اون موقع نوشتم فکر کنم قراره یک اتفاقات عالی بیفته …درحالی که هیچ اطلاعی نداشتم یکی دو هفته بعد چطور جریان هدایت بازی زندگی من رو عوض می‌کنه!

      [همینجا استاپ کن یک چیزی رو بگم،و بعد کامنتم رو ادامه بدم،من اصلا قصد کامنت نوشتن نداشتم،بعد از خوندن کامنت خودم هم همچنان در حالت بزغاله ی پادشاه یا عسلی استاد بودم اما تا رسیدم به کامنت شما و با آرامش خط به خطش رو خوندم قلبم باز شد و رفتم وضو گرفتم تا وصل بشم و بنویسم،طبق رسم نانوشته برای فرستادن تلگراف توحیدی برای شما،از قرآن هدایت خواستم و سوره ی بی نظیر مریم باز شد!منم نتونستم یکی دوتا آیه جدا کنم!از اول تا اونجایی که الله با یک مثال ساده،ذکریا رو ناک اوت می‌کنه کپی کردم برات!میدونی؟یک احساس مزاحی من توی این آیه ی آخر میبینم،مثل اینکه وقتی ذکریا از خدا پرسیده خو چه جوری بهم بچه میدی؟خدا یک نیشخند زده و گفته خو خودتو چه جوری از هیچی ساختم:)؟همونقدر کار برام آسونه!خیلی این سوره رو دوست دارم،خیلی هم این روزها بهش هدایت شدم!خلاصه که این پرانتز رو برای این باز کردم که بهت بگم آمادگی یک تلگراف طولانی رو داشته باش،خود پرانتز طولانی شد:)دیگه همینه که هست:) میخوای بخواه،نمیخوای هم باید بخوای:) چون بهر حال از سمت من این تلگراف به امید الله ارسال خواهد شد،بریم برای ادامه ی اصل کامنت:)) )

      اردیبهشت ماه 4٠٢ انتقالیِ من کاملا برگشت خورده بود،بچه ها رو از گرگان برگردونده بودم پیش خودم،و الگوهای تکراری در روابط روحم رو خسته کرده بود.

      همون‌روز ها،نشانه ی ارزش تضاد من رو دعوت کردبه جای تمرکز روی شرایط ناخواسته،خواسته هام رو بنویسم،یادمه که واقعا ازینکه چرا بعد این همه مدت کار کردن روی خودم،نتیجه هایی که میخواستم رو خلق نکردم،کلافه بودم.

      یک گریز بزنم به جلسه 5 قدم ٨:

      استاد میگه:

      وقتی تو شرایط سخت هستید که هیچ ایده ای برای حل مسائل ندارید باید بتونید مسئله رو رها کنید،وقتی توی مردابی اگر دست و پا بزنی میری پایینتر!این موضوع به حرف راحته ولی توی عمل رها کردن مشکل خیلی سخته،اما باید بتونی،باید بتونی به مشکل تمرکز نکنی و اجازه بدی خدا کارهارو انجام بده.

      اگر آروم بگیری و دست و پانزنی،خدا یکیو می‌فرسته که خیلی راحت از مرداب میارتت بیرون و میزارتت تو جاده آسفالت میگه حالا راه برو لذت ببر! قانونش اینه!

      برگردم به آخرای اردیبهشت:

      با اینکه کلافه و گیج و سردرگم بودم اما تلاش می‌کردم حالم رو مثبت نگه دارم و به زندگی عادیم ادامه بدم،همچنان پیگیر آموزش ها باشم و با کامنت نوشتن ها ذهنم رو مثبت نگه دارم!

      و دقیقا دو هفته بعد هدایت ها پشت سر هم اومد….هدایت های شگفت انگیز که مثل همون تعبیر قشنگ استاد بود!خدا با هدایت هاش منو از مرداب درآورد و گذاشت توی جاده آسفالته …نتنها من شگفت زده ی جریان هدایت و خوشحال و سرمست بودم …که تیرماه جریان انتقالی خود به خود راه افتاد و ….ادامه ی ماجرا…..

      برسم به امروز خودم :)

      به تاریخ یک شهریورماه هزار و چهارصد وسه!

      من یک بار دیگه استاپ خوردم حمید!این بار مسئله خیلی بزرگتر از اردیبهشت ماهه!

      ولی من هم خیلی بزرگتر از سعیده ی یک سال پیشم،انقدر شخصیت توحیدیم رشد کرده که‌این‌وضعیت منو از پا در نیاره که حتی تلاش کنم بهتر و بیشتر به قانون عمل کنم.

      دقیقا مثل زمانی که کارت بانکی استاد مسدود شد و سایتش رو فیلتر کردن و استاد گفت بیاین بریم لذت ببریم قراره یک اتفاقات عالی بیفته!

      منم بیشتر از یک هفته که شمالم!جریان هدایت نمیزاره برگردم!فکر میکردم دیگه جمعه برمیگردم ولی همچنان هدایت منو توی شمال نگه داشته والبته چندتا موضوع دیگه که فعلا نمی‌خوام چیزی ازش بگم.

      خلاصه که به قول استاد در جلسه ٢ قدم نه ،به جای اینکه بگم شرایط حساس کنونی باید بگم شرایط ثروت آفرین کنونی!شرایط عاشقانه ی کنونی!شرایط سلامتی کنونی!

      نامبرده با تلاش برای تمرکز روی خواسته و اعراض از ناخواسته ها …منتظره خدا دوباره به کمکش بیاد …تا یک بار دیگه از مرداب درش بیاره و بزارتش روی جاده آسفالته…

      خدا همیشه سمت خودش رو عالی انجام میده،این منم که باید تلاش کنم سمت خودم رو خوب انجام بدم.

      هرچند همین الان که دارم برات مینویسم ذهنم میگه باشه بشین تا صبح دولتت بدمد!امامنم بهش جواب میدم،تو کارت همینه که با من دشمنی کنی،من به تو توجه نمیکنم،من به ندای قلبم ایمان دارم که باز هم به کمکم میاد.

      راستی این تیکه از کامنتت خیلی به جانم نشست:

      یه قطار رو تصور کنید که از ریل اصلی خارج بشه و وارد یه ریل اشتباهی بشه. حتی اگه حادثه ای هم نده ولی از اون مناظر همیشگی که داشته محروم میشه. حالا هر چی بگیم آقا من منظره دریا رو میخواستم ، چرا اینجا بیابونه، «از ریل خارج شدی حمید» برگرد به مسیر هدایت الهی.

      این روز ها ،سعیده هم داره تلاش می‌کنه خودش رو روی ریل نگه داره!داره سعیش رو می‌کنه !دعا میکنم خداوند سعی من رو بپذیره….و از در رحمتش به کمک بنده ی ضعیفش بیاد …

      ازت ممنونم حمیدجان،ازت ممنونم که هستی و میتونم فراغ بال برات بنویسم،نه الان،از همون شهریور 4٠١ ،تا کامنت نوشتن برات رو شروع کردم دیگه تموم شدنش دست من نبود،جمله ها پشت هم میومد…ازت ممنونم برای این هم مداری و برای تموم گوش شنوایی که برای تلگراف هام داشتی همیشه.

      برات بهترین هارو آرزو میکنم،از هرچیزی که خودت میخوای،همیشه بهت گفتم من خیلی چیز ها ازت یاد گرفتم از قرآن از قانون از هوا فضا از ….

      تو جامعه ای که نود و نه درصد آدم ها نه از قانون چیزی میدونند و نه اگر بدونن بهش عمل میکنند،بیشتر از ٢ ساله داری تلاش می‌کنی به توحید عمل کنی و ریشه های شرک رو بخشکونی و ریشه های ارزشمندی و لیاقت سرکوب شده رو از نو بسازی.به خودت افتخار کن پسر !

      استاد تو قدم نه میگه نگاه به زندگی الانت نکن،زندگی الانت نتیجه ی باورهای گذشته ی توعه،وقتی باورهات عوض بشن زندگی اینده ی تو هم تغییر میکنه….

      باورهایی که تغییر دادنشون سخته،زمان می‌بره،تلاش و تعهد میخواد ولی میشه عوضشون کرد!

      توی این ٢ سال با یکم تغییر باور هامون چقدر شرایطمون تغییر کرد؟

      خدا همون خداست،قانون همون قانونه.

      ما فقط باید خودمون رو ریل نگه داریم…و بعد اوضاع به صورت بنیادین عوض میشه …وعده ی خداست و فقط وعده‌ی خداست که حقه.

      وَعْدَ اللَّهِ ۖ لَا یُخْلِفُ اللَّهُ وَعْدَهُ وَلَٰکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یَعْلَمُونَ

      ازت ممنونم که تمرین ستاره ی قطبی امروزم شدی،این یک ساعت پربرکتی که صرف نوشتن تلگراف برای شما شد باعث شد بیشتر روی ریل قرار بگیرم و حتما با نورش میتونم تا شب بهتر ذهنم رو کنترل کنم.

      بزودی با خبرهای خوب برمیگردم!

      قراره اتفاقات عالی بیفته …:)

      در پناه نور میسپارمت پسر!

      نورِ آسمون ها وزمین …

      به امید دیدارت در بهترین زمان و مکان

      اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۚ مَثَلُ نُورِهِ کَمِشْکَاهٍ فِیهَا مِصْبَاحٌ ۖ الْمِصْبَاحُ فِی زُجَاجَهٍ ۖ الزُّجَاجَهُ کَأَنَّهَا کَوْکَبٌ دُرِّیٌّ یُوقَدُ مِنْ شَجَرَهٍ مُبَارَکَهٍ زَیْتُونَهٍ لَا شَرْقِیَّهٍ وَلَا غَرْبِیَّهٍ یَکَادُ زَیْتُهَا یُضِیءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ ۚ نُورٌ عَلَىٰ نُورٍ ۗ یَهْدِی اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ یَشَاءُ ۚ وَیَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ ۗ وَاللَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ

      خدا نور آسمانها و زمین است. مثَل نور او چون چراغدانى است که در آن چراغى باشد، آن چراغ درون آبگینه‌اى و آن آبگینه چون ستاره‌اى درخشنده. از روغن درخت پربرکت زیتون که نه خاورى است و نه باخترى افروخته باشد. روغنش روشنى بخشد هر چند آتش بدان نرسیده باشد. نورى افزون بر نور دیگر. خدا هر کس را که بخواهد بدان نور راه مى‌نماید و براى مردم مثَلها مى‌آورد، زیرا بر هر چیزى آگاه است.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 108 رای:
      • -
        حمید امیری Maverick گفته:
        مدت عضویت: 1274 روز

        بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

        «حَافِظُوا عَلَى الصَّلَوَاتِ وَالصَّلَاهِ الْوُسْطَىٰ وَقُومُوا لِلَّهِ قَانِتِینَ»

        ﺑﺮ ﻫﻤﻪ ﻧﻤﺎﺯﻫﺎ ﻭ ﺑﻪ ﻭﻳﮋﻩ ﻧﻤﺎﺯ میانه ﻣﺤﺎﻓﻈﺖ ﻛﻨﻴﺪ ، ﻭ ﻓﺮﻭﺗﻨﺎﻧﻪ ﺑﺮﺍﻱ ﺧﺪﺍ ﻗﻴﺎم ﻛﻨﻴﺪ (٢٣٨ بقره)—————————————————————————

        «تا در ره پیری به چه آیین رَوی ای دل ؛ باری به غلط صرف شد ایامِ شبابت» ؛ «ای قصرِ دل افروز که منزلگهِ انسی ؛ یا رب مَکُناد آفتِ ایام، خرابت»

        «غزل 15حافظ»

        —————————————————————————

        سلام و درود و رحمت پروردگار به سعیده نورانی ، الهی که در پناه رب العالمین حال دلت عالی عالی عالی باشه و در هر ثانیه به جریان هدایت وصل باشی.

        ازت بی‌نهایت سپاسگزارم بخاطر کامنت ارزشمندت ، الان اومدم ساحل، همون جایی که اولین بار 11 شهریور 1401 گیوآپ کردم.

        جات واقعاً خالی ، ساحل به طرز شگفت انگیزی زیباست، هوا آفتابیه و یه نسیم بسیار بسیار خنک و لذت‌بخشی از کولر ماشین میاد (خداوکیلی انتظار نداری که توی گرما و شرجی شهریور و دمای 38 درجه الانِ بوشهر، نسیم خنک از روی دریا بیاد؟؟ ، عاااموووو اینجا هوا گرمههه گررررررم ، خرماپزونه ، در حد اوپیچک ، نگران نباش کم کم لهجه بوشهری رو هم یاد میگیری)—————————————————————————

        چندبار خواستم کامنتتو جواب بدم هر بار دیدم توی فرکانس یا شرایط نوشتن نیستم. حتی چند بار هدایت قرآنی گرفتم ولی بازم صبر کردم. الان ولی حسش هست برای نوشتن. یبار که هدایت گرفته بودم سوره حجر اومد ، ماجرای مهمانان ابراهیم و وعده الهی برای تولد اسماعیل و اینکه از رحمت خدا ناامید نباش چون فقط گمراهان از رحمت خدا ناامید میشن. برام جالب بود از این حیث که تقریباً مشابهت داشت با ماجرای زکریا که ابتدای کامنتت نوشته بودی. (بنده خدا زکریا فکر کنم سر پیری هنوز ماجرای لک لک ها باور داشته. خدا هم بهش هینت میده.)

        از شوخی بگذریم حکایت زکریا حکایت خیلی از ماست، یه درخواستی داریم و خداوند یه وعده خوبی بهمون میده ولی ما می‌پرسیم چطور ممکنه؟ چرا؟ با این شرایط؟ با این اوضاع؟ با این قوانین؟ با این اقتصاد؟ با این تورم؟

        زکریا میگه من بچه میخوام، خدا هم میگه باشه یه بچه ای بهت میدم اسمش هم یحیی ست. اسمش یونیکه، قبل از این کسی به این اسم نبوده. میگه خدایا چطور ممکنه؟ من به پیری رسیدم، زنم هم نازاست. آقااااا بیخیال نجوای ذهن شو. الان سیمت به جریان هدایت وصله، الان وقتشه کلی چیز بهتر از بچه رو از خدا بخوای…

        یادم از خودم میاد یبار از قرآن هدایت گرفتم و هدایت شدم به سوره مومنون و ماجرای نوح که خداوند به چه زیبایی وعده نجات بهش میده و بهش یاد میده که وقتی به کشتی سوار شدی بگو الحمدلله که خداوند ما رو از قوم ظالم نجات داد و در ادامه میگه: «وَقُلْ رَبِّ أَنْزِلْنِی مُنْزَلًا مُبَارَکًا وَأَنْتَ خَیْرُ الْمُنْزِلِینَ» این آیه رو که خوندم یه ندایی توی قلبم گفت چرا ازم خونه درخواست نمیکنی؟

        من یه لحظه شوکه شدم. ببین یه زمانی من میگم خدایا من خونه میخوام و هدایت میگیرم که خدایا چیکار کنم… ولی اون لحظه من فقط گفتم خدایا از طریق قرآن باهام حرف بزن. مشخصاً من چیزی رو نمی‌خواستم، رسیدم به این آیه… و به وضوح این ندا رو توی قلبم شنیدم. که «چرا ازم خونه درخواست نمیکنی؟؟» یه جورایی انگار خداوند مدتهاست منتظر منه، انگار داره ازم گلایه می‌کنه که تو قدرت منو باور نداری که ازم چیزی درخواست نمیکنی.

        حالا منم و هزارتا نجوا، قیمت خونه اینقدره من اینقدر پول ندارم، درآمدم فلانه ، دولت فلان ، بانک ها چنان ، تورم ، قیمت ارز ، فلان و چنان و … آقا بیخیال یه لحظه سکوت کن…

        توی اتاق کنترل پالایشگاه یه سری پنل های کنترل هست، و یه سری سری دکمه های اضطراری… (تقریباً توی هر صنعتی این موضوع هست، حتی نیروگاه های هسته ای) کارش توقف اضطراری بعضی از تجهیزاته. توی پالایشگاه گاز بهش میگن ESDV. مخفف شیرهای قطع کن اضطراری. وقتی این دکمه رو میزنن. شیرهای ورود و خروج گاز به یه واحد بسته میشه و بعد از 15 دقیقه یه سری شیرهای دیگه بنام BDV باز میشن و فشار باقی مونده توی تجهیزات رو به سمت فلر (مشعل) پالایشگاه تخلیه می‌کنن.

        دلم میخواد یه وقتایی بصورت دستی ESDV ذهن رو فعال کنم که کلیه افکار ورودی و خروجی رو قطع کنه و این فکر کردن های الکی رو بیخیال بشه. خداوند قولشو میده ولی من نگران میشم چطوری…؟؟ یکی نیست به من بگه به تو چه، یکی دیگه قول داده، چطوریش هم با اونه، اگه به قولش عمل نکرد برو یقه شو بگیر. این حکایت ذهن ماست، میخواد همه چیز رو بذاره توی قالب منطق، حتی قدرت خدا رو ، در حالیکه هیچ قالبی وجود نداره که به خدا و قدرت بینهایتش احاطه پیدا کنه.

        —————————————————————————

        یکی دیگه از هدایت‌هایی که از قرآن گرفتم و میخواستم برات کامنت بنویسم ولی نشد ، سوره حج بود.

        الْمُلْکُ یَوْمَئِذٍ لِّلَّهِ یَحْکُمُ بَیْنَهُمْ فَالَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فِی جَنَّاتِ النَّعِیمِ»

        ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ، ﺣﺎﻛﻤﻴّﺖ ﻭ ﻓﺮﻣﺎﻧﺮﻭﺍﻳﻲ ﻭﻳﮋﻩ ﺧﺪﺍﺳﺖ . ﻣﻴﺎﻥ ﺁﻧﺎﻥ ﺩﺍﻭﺭﻱ ﻣﻰﻛﻨﺪ؛ ﭘﺲ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﻭ ﻛﺎﺭﻫﺎﻱ ﺷﺎﻳﺴﺘﻪ ﺍﻧﺠﺎم ﺩﺍﺩﻩ ﺍﻧﺪ ، ﺩﺭ ﺑﻬﺸﺖ ﻫﺎﻱ ﭘﺮ ﻧﻌﻤﺖ ﺍﻧﺪ(56)

        و در ادامه از آیه 58 تا آیه 65 که همه آیاتی امید بخش هستند که آخرش منتهی میشه به اسماءالحسنی الهی.

        «وَالَّذِینَ هَاجَرُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ ثُمَّ قُتِلُوا أَوْ مَاتُوا لَیَرْزُقَنَّهُمُ اللَّهُ رِزْقًا حَسَنًا وَإِنَّ اللَّهَ لَهُوَ خَیْرُ الرَّازِقِینَ»

        ﻭ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺧﺪﺍ ﻫﺠﺮﺕ ﻛﺮﺩﻩ ﺳﭙﺲ ﻛﺸﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﻳﺎ ﻣﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ، ﺑﻪ ﻳﻘﻴﻦ ﺧﺪﺍ ﺭﺯﻗﻲ ﻧﻴﻜﻮ ﺑﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﻣﻰ ﺩﻫﺪ؛ ﻭ ﻗﻄﻌﺎً ﺧﺪﺍ ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﺭﻭﺯﻱ ﺩﻫﻨﺪﮔﺎﻥ ﺍﺳﺖ .(5٨)

        «لَیُدْخِلَنَّهُم مُّدْخَلًا یَرْضَوْنَهُ وَإِنَّ اللَّهَ لَعَلِیمٌ حَلِیمٌ»

        ﻣﺴﻠﻤﺎً ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺟﺎﻳﮕﺎﻫﻲ ﻛﻪ ﺁﻥ ﺭﺍ ﻣﻰ ﭘﺴﻨﺪﻧﺪ ﻭﺍﺭﺩ ﻣﻰﻛﻨﺪ؛ ﻭ ﺑﻲ ﺗﺮﺩﻳﺪ ﺧﺪﺍ ﺩﺍﻧﺎ ﻭ ﺑﺮﺩﺑﺎﺭ ﺍﺳﺖ (5٩)

        «ذَٰلِکَ وَمَنْ عَاقَبَ بِمِثْلِ مَا عُوقِبَ بِهِ ثُمَّ بُغِیَ عَلَیْهِ لَیَنصُرَنَّهُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ لَعَفُوٌّ غَفُورٌ»

        ﻫﻤﺎﻥ ﺍﺳﺖ، ﻭ ﻫﺮ ﻛﺲ ﺑﻪ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺁﻧﭽﻪ ﺑﻪ ﺁﻥ ﻋﻘﻮﺑﺖ ﺷﺪﻩ ﻋﻘﻮﺑﺖ ﻛﻨﺪ ، ﺁﻥ ﮔﺎﻩ ﺑﻪ ﻭﻱ ﺳﺘﻢ ﺷﻮﺩ ، ﻳﻘﻴﻨﺎً ﺧﺪﺍ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻳﺎﺭﻱ ﻣﻰﺩﻫﺪ؛ ﺯﻳﺮﺍ ﺧﺪﺍ ﺑﺎﮔﺬﺷﺖ ﻭ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺁﻣﺮﺯﻧﺪﻩ ﺍﺳﺖ (6٠)

        «ذَٰلِکَ بِأَنَّ اللَّهَ یُولِجُ اللَّیْلَ فِی النَّهَارِ وَیُولِجُ النَّهَارَ فِی اللَّیْلِ وَأَنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ بَصِیرٌ»

        ﺍﻳﻦ ﺑﻪ ﺳﺒﺐ ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺧﺪﺍ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﺷﺐ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ﻭ ﺭﻭﺯ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺷﺐ ﺩﺭﻣﻰ ﺁﻭﺭﺩ؛ ﻭ ﺑﻪ ﻳﻘﻴﻦ ﺧﺪﺍ ﺷﻨﻮﺍ ﻭ ﺑﻴﻨﺎﺳﺖ (6١)

        «ذَٰلِکَ بِأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ وَأَنَّ مَا یَدْعُونَ مِن دُونِهِ هُوَ الْبَاطِلُ وَأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْعَلِیُّ الْکَبِیرُ»

        ﺍﻳﻦ ﺑﺮﺍﻱ ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻓﻘﻂ ﺧﺪﺍ ﺣﻖ ﺍﺳﺖ، ﻭ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺁﻧﭽﻪ ﺭﺍ ﺟﺰ ﺍﻭ ﻣﻰ ﭘﺮﺳﺘﻴﺪ ، ﺑﺎﻃﻞ ﺍﺳﺖ ، ﻭ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﻓﻘﻂ ﺧﺪﺍ ﺑﻠﻨﺪ ﻣﺮﺗﺒﻪ ﻭ ﺑﺰﺭﮒ ﺍﺳﺖ (6٢)

        «أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ أَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَتُصْبِحُ الْأَرْضُ مُخْضَرَّهً إِنَّ اللَّهَ لَطِیفٌ خَبِیرٌ»

        ﺁﻳﺎ ﻧﺪﺍﻧﺴﺘﻪ ﺍﻱ ﻛﻪ ﺧﺪﺍ ﺍﺯ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺁﺑﻲ ﻧﺎﺯﻝ ﻣﻰﻛﻨﺪ، ﺩﺭ ﻧﺘﻴﺠﻪ ﺯﻣﻴﻦ ﺳﺮﺳﺒﺰ ﻭ ﺧﺮم ﻣﻰ ﺷﻮﺩ؛ ﺑﻪ ﻳﻘﻴﻦ ﺧﺪﺍ ﻟﻄﻴﻒ ﻭ ﺁﮔﺎﻩ ﺍﺳﺖ (6٣)

        «لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ وَإِنَّ اللَّهَ لَهُوَ الْغَنِیُّ الْحَمِیدُ»

        ﺁﻧﭽﻪ ﺩﺭ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﻫﺎ ﻭ ﺁﻧﭽﻪ ﺩﺭ ﺯﻣﻴﻦ ﺍﺳﺖ ، ﻓﻘﻂ ﺩﺭ ﺳﻴﻄﺮﻩ ﻣﺎﻟﻜﻴّﺖ ﻭ ﻓﺮﻣﺎﻧﺮﻭﺍﻳﻲ ﺍﻭﺳﺖ؛ ﻭ ﻳﻘﻴﻨﺎً ﺧﺪﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻲ ﻧﻴﺎﺯ ﻭ ﺳﺘﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ (64)

        «أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَکُم مَّا فِی الْأَرْضِ وَالْفُلْکَ تَجْرِی فِی الْبَحْرِ بِأَمْرِهِ وَیُمْسِکُ السَّمَاءَ أَن تَقَعَ عَلَى الْأَرْضِ إِلَّا بِإِذْنِهِ إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَءُوفٌ رَّحِیمٌ»

        ﺁﻳﺎ ﻧﺪﺍﻧﺴﺘﻪ ﺍﻱ ﻛﻪ ﺧﺪﺍ ﺁﻧﭽﻪ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺯﻣﻴﻦ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻛﺸﺘﻲ ﻫﺎ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﺍﻭ ﺩﺭ ﺩﺭﻳﺎ ﺭﻭﺍﻧﻨﺪ، ﺑﺮﺍﻱ ﺷﻤﺎ ﺭﺍم ﻭ ﻣﺴﺨّﺮ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ؟ ﻭ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﻧﮕﻪ ﻣﻰ ﺩﺍﺭﺩ ﻛﻪ ﺑﺮ ﺯﻣﻴﻦ ﻧﻴﻔﺘﺪ ﻣﮕﺮ ﺑﻪ ﺍﺫﻥ ﺍﻭ؟ ﻳﻘﻴﻨﺎً ﺧﺪﺍ ﺑﻪ ﻫﻤﻪ ﻣﺮﺩم ﺭﺅﻭﻑ ﻭ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﺍﺳﺖ (65)

        این آیات رو خیلی دوست دارم و همیشه برام امید بخشه. مخصوصاً بخاطر این اسماءالحسنی خداوند، که خداوند توی قرآن گفته اسماءالحسنی ویژه خداست و خدا رو با اونها صدا بزنید. مثل سلیمان که وقتی درخواست می‌کنه آخرش میگه همانا تو وهاب هستی. یا در پاسخ به موسی خدا میگه چون خدا غفور الرحیم ه ، یا درخواست زکریا که میگه خدایا تو خیرالوارثین هستی، یا عیسی که خدا رو با خیرالرازقین بودنش خطاب می‌کنه، یا ایوب که خدا رو ارحم الراحمین خطاب می‌کنه ، یا ابراهیم که توی آیات 127-129 بقره خدا رو السمیع العلیم و التواب الرحیم و العزیز الحکیم خطاب می‌کنه.

        این اسماء الحسنی «خَیْرُ الرَّازِقِینَ» «لَعَلِیمٌ حَلِیمٌ» «لَعَفُوٌّ غَفُورٌ» «سَمِیعٌ بَصِیرٌ» «الْعَلِیُّ الْکَبِیرُ» «لَطِیفٌ خَبِیرٌ» «الْغَنِیُّ الْحَمِیدُ» «لَرَءُوفٌ رَّحِیمٌ» ویژگی ها و صفات و قدرت‌هایی از خداوند هستند که اگر به باور حقیقی ما تبدیل بشن کیلومتر ها زندگی مون رو‌ متحول می‌کنه. کاش خود من بتونم اینها رو باور کنم. نوشتنش یه چیزیه و باور کردنش یه چیزی دیگه. از خداوند خودش درخواست میکنم که این اسماء الحسنی رو به باور حقیقی من تبدیل کنه، و فقط یه بلندگوی پر سر و صدا نباشم برای حرف زدن.

        چون در ادامه همین آیات 58-65 سوره حج توی آیه 66 توصیف خداوند در مورد انسان اینه «إِنَّ الْإِنسَانَ لَکَفُورٌ»، حتی نگفته انسان کفوره، گفته انسان لکفوره، با تاکید ویژه مطلق وجود و ذات انسان ناسپاسیه به درگاه خداوند.

        از خداوند درخواست هدایت و ایمان و باور قلبی میکنم که از مدار کفور بودن به مدار توحید و باور اسماءالحسنی الهی برسم. واقعاً از سمت خودم اعلام عجز میکنم و دست تسلیم و درخواست یاری به سمت درگاهش بالا میبرم. اگه خودش کمک مون نکنه کاری ازمون ساخته نیست.

        —————————————————————————

        ازت بی‌نهایت سپاسگزارم بخاطر کامنت ارزشمندت. الهی که در هر لحظه به جریان هدایت الهی وصل باشی و قلبت نورانی به نور خداوند.

        آیاتی که الان از گوشی داشت پخش میشد رو برات کپی میکنم.

        «وَیَقُولُونَ مَتَىٰ هَٰذَا الْوَعْدُ إِن کُنتُمْ صَادِقِینَ»

        ﻭ ﻣﻰﮔﻮﻳﻨﺪ : ﺍﮔﺮ ﺭﺍﺳﺘﮕﻮﻳﻴﺪ ﺍﻳﻦ ﻭﻋﺪﻩ ﻭﻗﻮﻉ ﻛﻲ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ ؟(٢5)

        «قُلْ إِنَّمَا الْعِلْمُ عِندَ اللَّهِ وَإِنَّمَا أَنَا نَذِیرٌ مُّبِینٌ»

        ﺑﮕﻮ : ﺩﺍﻧﺶ ﻭ ﺁﮔﺎﻫﻲ ﻓﻘﻂ ﻧﺰﺩ ﺧﺪﺍﺳﺖ ﻭ ﻣﻦ ﺗﻨﻬﺎ ﺑﻴﻢ ﺩﻫﻨﺪﻩ ﺍﻱ ﺁﺷﻜﺎﺭم (٢6)

        —————————————————————————

        در پناه رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق و نورانی باشی.

        «فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ»

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 72 رای:
        • -
          فاطمه علی پور گفته:
          مدت عضویت: 1319 روز

          سلام و درود به حمید عزیز ..به حمید آیات اللهی…

          الخیر فی ما وقع…حتما خیر الهیه..که بیام صلاتمو با بردار عزیزم.در میون بزارم..

          حمید وضعیت گرما چجوره..اینجا خارک و خرماها رسیدن..و ما شیرینی چند ماه کنترل ذهن.در این گرما رو،’دارییم نوش جان میکنیم…

          حمید همین درخت نخل..چقدر از اوایل عید..کنترل ذهنشو داره بخوبی،میگذرونه..وای وای وسطای مرداد که نگو..آخراش که هم که نگو و نپرس….

          ولی هوا گرمم..خاشه..قدر هوا خوبه بیشتر میفهمی!درسته یا نه….

          جات خالی تو وسطای تابستون ما بیشتر وقتها..مثل استاد میپریدیم تو اب چشمه..اینم با کیفیت دمای پایین..نگو نپرس چه حالی داشت…

          مگه میشه تو دل تابستون از شدت خنکی اب..آتیش روشن کنی که گرمت بشه…

          ای عجب!این ادمیزاد..چه زود خالی میکنه ولی بهر حال خیلی کیف میده…

          لطف خدا شامل حالمون شده..که نیم ساعت بعد از این گرما میرسی به جای خنک و پر اب..همه رو لطف خدا می بینم.که همیشه رحمتشو بر سر بندگانش،’قرار میده…

          وقتی میفتم تو اووو(آب)..اینقدر لذت داره..انگار تو بهشتوم..اینقدر از شدت خوشحالی و شدت سرمای اب جیغ میزنوم…تا عطش خوشحالیم فروکش کنه…

          .

          چقدر اب پردایس برای استاد جای شکرگزاری داره..حالا تو دل استاده میفهموم!..

          ……..

          حمید دلوم خاس،ایحرفلو بنویسوم..خودت دیه میفهمی.وقتی تو هوا گرمی میری بسمت جای خنک،میفتی تو اووو سرد چه خاشه…اییم تو چشمه ایی که از دل کوه بیا سهرو.(بیا بیرون)…

          ………

          حمید جان.کامنتت خیلی زیبا بود..پر از عطر خداوند…پر از حس شادی وصف ناپذیر…

          مخصوصا اسمای نیک خداوند..چه روزنه ایی از وجود الهی رو در زندگیم باز میکنه…

          این صحبتت خیلی زیبا بود!

          از خداوند درخواست هدایت و ایمان و باور قلبی میکنم که از مدار کفور بودن به مدار توحید و باور اسماءالحسنی الهی برسم. واقعاً از سمت خودم اعلام عجز میکنم و دست تسلیم و درخواست یاری به سمت درگاهش بالا میبرم. اگه خودش کمک مون نکنه کاری ازمون ساخته نیست.

          حمید بعد از 15سال کار کردن تو رشته خودم..خدا منو هدایت کرد.به یه بیزنسی تو حیطه خودم..اصلا فکرشو نمیکردم…

          .حدودا چند روز پیش از طرف شخصی مستقیم بهم گفت..

          خواب دیدم تو با شخصی برای مغازه اش درصدی میخاستی باهاش همکاری کنی…

          و من با هدایت خدا!خودش باهام صحبت کرد..و ناگفتنه نمونه چند سری خدا تمریناتی بهم داد…

          و بازم به لطف خودش من جلو رفتم .و درسها رو بهم نشون داد…

          و ایشون نابترین پوشاکی و تمییز ترین و شیک ترین.تو شهرمون هست..و ایشون قصد همکاری کرده…

          و من اینو دستی از دستان خدا میدونم.و بگم هنوز فعلا دارم با هدایت پیش میرم.بخدا من هیچ ،’چیزی نمیدونستم.و همین الانم ندارم..ولی این شخص.تو دستان من نرم شده…

          هیچ وقت فکرشو نمیکردم این چنین موقعیتی تو زندگیم پیش بیاد..

          چون قبلانم همین مورد واسم پیش اومد.ولی چون شرک بود.مورد توهین قرار گرفتم…

          ولی امروز که این پیام رو مینویسم.این شخص بسیار فردی.همجوره خوب هستند و من این مورد رو میخام کردیت بدم بخدا…

          چون میخام کارم خالی از شرک باشه…

          و در ادامه…من چند نمونه برای این شخص کار کردم.و ایشون سفارش کار داده..

          چقدر این نمونه کارا خوشکل شده..که با یچیزی ..خداشاهده من اصلا نمیدونستم باید چجور مواد اولیه شو ،بخرم..ولی با هدایت انجام شد..دقیق و درست همه چیز عالی!..

          هر چقدر از این معجزه های خداوند رو در طی این شش ماه تو بیزنسم بگم..زبانم قاصره…

          و اینفرد دوستداشته،’ با من همکاری کنه..دیگه این خودش جای خیلی سوال داره…

          میخام بگم.حمید بازم..بریم سر توحید…ایمان بخدا…درهایی بروت باز میکنه..اینم بگم.اینقدر این تعقییرات،اهسته بود..که ذهنم بقول خودت مدام میگه چجوری…

          حالا اینو میخام توی تمام الهامات خداوند بگما!

          مدام میگه چجوری؟

          ای ذهن خرفت…که عمرت جز حرف لق و بیخود چیز دیگه ایی بلد نیستی..

          .همیشه بخاطر این حرفهای لقش..مورد قربانی قرار میگرفتم!چقدر تو دهن خورده ولی بازم حالیش نیست؟

          حمید امروز خواب دیدم..توی یه قبیله زندگی میکنم..همه دختر بودن هم سن سالهای خودم..

          خودم تنهایی رفته بودم یجا!

          یه شخصی که یه خانم بود ارشد اون قسمت بود..

          یه لحظه دیدم افرادی هجوم آوردن اون قسمت..

          من فقط از اون شخص خداحافظی کردم..و رفتم!

          دیدم یه تعداد دخترهای زیادی دارن بسمت اون خونه اون شخص…میرن..و با احساس بد و ترس و نگرانی…داشتن ،’موهاشونو میچیدن….ولی من با شتاب فراوانی از اون قسمتها پرواز میکردمو،’ میرفتم…

          خیلی تعدادشون زیاد بود..ولی من داشتم برگشت میکردم..

          این خواب قدرت درون من بود..که من نمیزارم کسی برام تصمیم بگیره…

          که موهامو بچینه!.و من مورد قربانی اطرافیانم قرار بگیرم…

          همین امروز مادرم پشت سفره ناهار بهم گفت..ایشون رفته بودن کربلا..میگفت یه شخصی..که مادر و دختری بودن..اون قسمتی که بودییم.اینقدر فحش مامانش میداد.اینقدر بد بیراه بهم میگفتن…

          یه کم منو برگردوند به گذشته…خودم!..ناگفتنه نمونه.منم تو همین مدار بودم..ولی نوعش یکم متفاوت بود…

          یکم بخودم اومدم.گفتم نگاه کن..یه انسان چقدر میتونه تعقییر کنه…

          یه انسان از کجا به کجا میرسه…

          حالا من کاری به شرایط.یا افراد ندارم..

          میخام بگم..

          وقتی تعقییر میکنی دنیا بروت بهشت میشه…

          دیگه کسی نیست که به اجبار تو مثل اون خواب..گیساتو ببره..

          دیگه تو یه دختر قوی میشی..که همه بهت احترام میزارن…و لایی پوشی نمیکنی..و خودتی..بدون اینکه ظاهرتو جلوه بدی.و خودتو به ظاهرت،مشرک کنی…

          میای از درون خودتو میسازی…

          نه با خانواده ات..بلکه همسری خوب برای اینده ات میشی..و مادری خوب برای فرزندی که نسلها پیش میره…این تربیت…(ناگفتنه نمونه.ما نمیتونیم کسی رو تعقییر بدییم)ولی بازم یسری اتفاقات میتونه از افراد بوجود بیاد.اینم از طرف خانواده..زود رشد میکنه..

          .

          میخام بگم…همه چیز خداونده..نمیدونم لطف خدا شامل حالم شد که بیام این پیام رو با شما در میون بزارم..

          ایتروزا تمام خوابهام شده بال پرواز.و احساس خوب و قوی شدن…

          بر عکس خوابهای قبلانم.گریز از حال بد بود..پروازم حس ترس و ناامیدی داشت…

          ولی بازم یاداوری میکنم…امروز خوابهاییم ایمان بخدا..و پرواز حس عالی برای زندگی عالی و شرایط عالی هست..و قوی بودنمو.و حس بزرگ بودن درونمو تو خواب خداوند بهم الهام میکنه…

          .

          حمید عزیز سرتو درد اوردم..میخام بگم…همین الان اسما خداوند رو سرچ کردم..چقدر خداوند رو میشه…

          با احساس خوب…و احساس بد…تو این اسما الحسنی درک کرد…

          معز و مزل….

          خوار کننده و عزیز کننده…

          دقیقا بازم قوانین الهی رو برای ما یاداور میشه…

          که واقعا نمیشه توصیفش کرد!

          حالا دست ما هست..میخای خوار بشی..یا عزیز بشی…

          الله اکبر…

          حمید جان در اخر صحبتهام..خیلی سپاسگزار شما…و سپاسگزار این خداوتد..و سپاسگزار این بهشت استاد عباسمنشی هستم..که هر لحظه بیشتر منو یکدل و هم صدا میکند..برای توحید و یکتاپرستی…

          هر چقدر سجده گوی این خداوند بخشنده و مهربان باشم بازم کمه!.

          به امید بهترینها برای شما دوست عزیز..بوشهریمون..

          یه اهنگی میخونه..میگو !عسلو کار میکنم جوشکار پلیتوم..یادته خوو……

          راسی حمید یه شو اومدیم پارک چغادک..بر بچ.رختن وسط یه تمپکی ورداشته بیدن.ای زدنو رقصیدن..چقه شوی خاشی بی…کنار دریا..به به

          با شویل دلوار تو پاساژاش.بوی ادکلان عربیشون واقعا خاشه!.

          که بازم لطف خدا دستانشو اورد،’تا منم اینایه تجربه کنوم..

          راسی قبلن ای تجربیل تو کار نبیه.اا.همش لطف خدا و سعادتمندی این بهشت بی!

          .

          به امید خدا…بیام کامنت دییته بخونوم!

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
          • -
            حمید امیری Maverick گفته:
            مدت عضویت: 1274 روز

            سلام و درود به شما خانم علیپور گرانقدر. الهی که حال تون عالی باشه و همواره به جریان هدایت الهی وصل باشید.

            از شما بینهایت سپاسگزارم بخاطر کامنت ارزشمند تون.

            آره حق با شماست ، تابستونه و شیرینی‌هاش. حالا رطب و خرما باشه یا توی استخر و رودخانه و دریا شنا کردن.

            یادمه زمان نوجوونی اینقدر میرفتم استخر که آلموست سبزه شکلاتی شده بودم. و بعدها دریا …

            نمی‌دونم بگم یادش بخیر یا نه … بگذریم.

            بینهایت تحسینتون می‌کنم از اینکه به قانون عمل میکنید و در هر مرحله تسلیم جریان هدایت هستید و از خداوند درخواست هدایت میکنید.

            خداوند همواره به مسیر پر از نعمت و ثروت و سلامتی و آرامش هدایتمون می‌کنه.

            براتون از خداوند بهترین نعمتها رو‌ خواستارم.

            راستی یادمه قدیمی ها یه شعری رو میخوندن در مورد گرما، شعر رو یادم نیست ولی مفهومش این بود که «بنظرتون اگه امسال همه نخل ها رو قطع کنیم بازم هوا گرم میشه ؟؟»

            در پناه رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشید.

            «فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ»

            میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای:
        • -
          حسین عبادی گفته:
          مدت عضویت: 1841 روز

          بنام خداونده بخنشده و مهربانم…..

          وَلِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ ۚ یَغْفِرُ لِمَنْ یَشَاءُ وَیُعَذِّبُ مَنْ یَشَاءُ ۚ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ

          از آن خداست هر چه در آسمانها و زمین است. هر که را بخواهد مى‌آمرزد و هر که را بخواهد عذاب مى‌کند، و خدا آمرزنده و مهربان است.

          سلام حمید عزیزم الهی که حال دلت عالی باشه و رو براه در پناه رب…

          حمید نمیدونم چرا نتونستم از کامنتت بگزرم ببخشم میام زیر کامنتهای شما که برای هم مینویسید کامنت میزارم اخه بدجوری میچسبممم و جذبم میکنه و از دیروز تا به الان میخواستم کامنتتو رو بخونم نشد و الان فرصت پیدا کردم ….

          این همه اگاهی نوش روحت باشه پسر چقدر قشنگگگگگ برام این همه زیبایی کلامت که از قلبت میاد حمید همیشه بنویس همیش برام بگو از قران همیشه در مورد شخصیتهای بینظیر قران برامون صحبت کن حمید تو به لطف الله خیلی جلویی خیلیییی

          برا هممون یه esdv با عملکرد بینهایت بالا که هیچ نویزی نتونه جلوش رو بگیره ارزو میکنم که بتونیم بدون هیچ اختلالی ببندیم هر چی ورودی و خروجی و بریم تویه حالتی که که میخوایم….

          چقدر اسما حسنی رو دوست داشتم…

          الان سوره ال عمران داره بخش میشه و ایه 186 بخش شد…

          دقیقا سر ایستادگی . که گفت دارم کامنت رو مینویسممممم….

          حمید ممنونم ازت برای

          وَقُلْ رَبِّ أَنْزِلْنِی مُنْزَلًا مُبَارَکًا وَأَنْتَ خَیْرُ الْمُنْزِلِینَ

          الهی صد هزار بار شکر الهی بینهایت شکرش که تویه فرکانسی قرار گرفتم که همش داره باهام حرف میزنه دقیقا در مورد همین موضوع الهی شکرش الهی شکرششش…

          حمید خیلی دوستت دارم

          همیشه باش و از یاد بگیرم دستهای خداااااااااااا…

          در پناه جان جانان رب العامین شاد سلامت و ثروتمند باشی

          با عشق حسین عبادی بنده خوب خدا

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
          • -
            حمید امیری Maverick گفته:
            مدت عضویت: 1274 روز

            سلام و درود فراوان به حسین جان عبادی بنده خوب خداوند.

            الهی صد هزار مرتبه شکر بخاطر وجود ارزشمندت حسین جان. الهی که حال دلت عالی عالی عالی باشه و در هر لحظه به رب العالمین وصل باشی.

            حسین جان کامنتت گزینه پاسخ رو نداشت من اومدم یه کامنت بالاتر جواب کامنتتو بدم.

            ازت متشکرم حسین جان که هر روز برام کامنت میذاری. ازت متشکرم.

            یه جورایی باهات موافقم حسین از اون جهت که خیلی وقتها خودمو دست کم میگیرم. خیلی وقتها میگم خب که چی این که چیزی نیست همه میتونن.

            امروز میخواستم یه چیزی رو بگیرم. با تی‌شرت خونگی و دمپایی رفتم توی یه فروشگاه بزرگ ، نداشتن بعدش رفتم برم توی یه فروشگاه دیگه که خیلی حالا ظاهر لاکچری داشت. بعد یه لحظه ذهنم خواست نجوا کنه که اینجا جای آدم پولدارا ست تو با این شر و وضع خونگی و دمپایی میخوای بری تو فروشگاهی که همه مشتری هاش با ماشین خارجی میان.

            گفتم بابا بیخیال ، استاد با دمپایی و زیرپوش فلوریداییش می‌رفت ملک می‌خرید.

            اتفاقاً اینجا باید جلوی ذهنتو بگیری. خلاصه هیچی دیگه رفتم داخل و بعد که اومدم بیرون گفتم من از کی اینقدر تغییر کردم که نظر بقیه برام مهم نیست؟؟ اتفاقاً اونهایی هم که اونجا بودن واکنششون خیلی محترمانه بود.

            آره حق با شماست یه جاهایی من تغییر کردم ولی خب ذهن کارش نجوا کردنه. این روزها درگیر یه سری نجواها شدم که هر از گاهی تا حالم خوب میشه، یه ذره روی خودم کار میکنم ، یه ذره فایل گوش میدم. چند صفحه شکرگزاری می‌نویسم تا میخوام‌ بیام کامنت بذارم یهو نجوای ذهن میاد میگه فلان موضوع رو یادته؟ میخوای چیکار کنی؟ حالا اینم یه کاریش کردی، اون یکی رو چی ؟

            دیشب داشتم یکی از فایلهای دوازده قدم رو گوش میدادم که استاد در مورد نجوای کمبود ذهن میگه. یادم از نجواهای ذهن خودم افتاد ، دیدم خداوکیلی اوضاع اونقدر ها هم کمبود و جهنم نیست ولی ذهن داره یه سناریوی آخرالزمانی درست می‌کنه که دیگه بدبخت شدی ، دیگه نابود شدی، دیگه هیچ کاری ازت ساخته نیست.

            در حالیکه به قول شما خداوند بارها توی قرآن اشاره کرده به این موضوع که ما زمین و ماه و آسمان و خورشید رو مسخر انسان قرار دادیم.

            کاش یه ذره حرف خدا رو باور کنم…

            حسین جان ازت متشکرم بخاطر کامنت ارزشمندت. الهی که در پناه رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشی ، بنده خوب خداوند.

            «فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ»

            میانگین امتیاز به دیدگاه بین 34 رای:
            • -
              حسین عبادی گفته:
              مدت عضویت: 1841 روز

              بنام خداونده بخنشده و مهربانم…..

              حمید عزیزم سلامممم حمید جان سلاممم الهی که حال دلت عالیه عالی باشه در پناه رب منان …

              خدارو شکر که خدا یه فرصت دیگه بهم داد که برات بنویسم و این حال بهترین حال دنیاست…

              حمید نمیدونم میدونی یا که من تاتتر بازی میکنم و به لطف الله تونستم خیلی موفق باشم تویه کار طنز و همیشه دوست دارم که حال دلم رو خوب کنم و حال اونایی که میان اجرامون رو مبینن رو همه قشنگ کنم که این کار به لطف الله انجام شده و همیشه کارهایی هم که میبندیم خیلی مخاطب داره به لطف الله…

              حمید من یه پیج اینستا داشتم که خیلی فالور داشت و خیلی ادمها بهم اردات داشتن چندتا شبکه تلو زیون به واسطه الله و لطف کودکان مبتلا به سرطان من رو دعوت کردن و حتی برنامه ماه رمضان امسال بخش زنده داشتم از شبکه دو ایران …

              و یه جورایی اکثر ادمهای شهرم من رو میشناسن به لطف رب…

              حالا اینارو گفتم که بهت بگم من همیشه تلاشم رو میکنم که ادمهارو زیاد بهشون اهمیت ندم زیبایی های شون رو مبینم و تحسین میکنم اما خودم رو ترجیه میدم به اونا چطوررر خودم رو ترجیه میدم؟؟؟

              حمید من خیلی وقتا تویه سطح شهر به لطف رب کار برقکاری ساختمان انجام میدم یا نصب کولر دو تیکه…

              وقتی میرم سر کار لباسهام وضع و ظاهر درستی نذاره خیلی وقتا شده با سر و صورت خاکی لباس کثیف یا بحضا پاره و…. میزنم تو خیابون میرم میشینم در کافه و خدارو شاکرم که بهم این قدرت داده که مهندس بودنم هیچ دخل و تصرفی تویه این قضیه خودم بودن نداشت…

              و خیلی وقتا با شلوارک و دمپایی میرم تویه فروشگاهای بزرگ و و و….

              همه هم من رو میشناسن برام اهمیتی نداره حتی خانومم هم این رو متوجه شده که حسین اینجور راحتر….

              و همیشه تلاش میکنم تویه هر شرایطی که هستم خودم رو بپذیرم و کار کسی نداشت باشم…

              اینم به این دلیل که ایجور فکر میکنم که ادمهااصن به من فکر نمیکنه ادمها چکار من دارن ادمها حسین رو میشناسن و میدون اون کیه اصن براش مهم نیست که کی چجور قضاوتش میکنه خدارو شکررررررررررررررررررررررررررررررررر…

              حمید کامنتت رو دوست داشتم و ایناهارو برای خودم نوشتم که چراغی باشه برای مسیری که دارم میرم و بدونم من یه ایجور چیزایی تو خودم دارم ….

              چقدر خوب بود که بهم جواب دادی حمید چقدر قشنگ بود که بهم جواب دادی ممنونم ازت که رفتی فروشگاه ممنونم ازت که این کامنت رو نوشتی برای من ممنونم حمید عزیزمممممم ممنونم خیلی دوستت دارم…

              حمید کامنت برام خیلی با ارزش بود که به خودم یاد اوری کنم…

              حمید ببخش اگر همش از خودم گفتم تویه این کامنتتت فقد برای مورو بوده مرور مسیر خودم دوستت دارم

              از خدا میخوام که زندگیمون رو به خودش گره کور بزن چون گره کور رو هیچکس نمیتونه باز کنه…

              در پناه جان جانان رب العامین شاد سلامت و ثروتمند باشی…

              با عشق بنده خوب خدا حسین عبادی

              میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
          • -
            حمید امیری Maverick گفته:
            مدت عضویت: 1274 روز

            سلام و درود بینهایت حسین جان. الهی که حال دلت عالی عالی عالی باشه. ازت متشکرم بخاطر کامنت ارزشمندت. بینهایت تحسینت میکنم حسین جان و ازت ممنونم که برام کامنت فرستادی.

            اتفاقاً من از خدامه کامنت دریافت کنم منتها به علت تنبلی یه وقتایی وقت کم میارم برای کامنت جواب دادن. الان کلی از کامنتای بچه ها مونده بی جواب و من گوشه ذهنم همش میگم کاش بتونم کامنت دوستان رو جواب بدم. نه اینکه جواب ندم اذیت بشم، نه خودم لذت میبرم کامنت دوستان رو جواب بدم.

            ازت متشکرم حسین عزیز.

            امیدت به رب العالمین باشه.

            امیدت به خدایی که خیرالمنزلین هست.

            توی کامنتت نوشته بودی «حمید تو به لطف الله خیلی جلویی» ولی باور کن اینجوری نیست من خودم که اصلا از عملکرد خودم راضی نیستم.

            در پناه رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشی حسین جان.

            «فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ»

            میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای:
            • -
              حسین عبادی گفته:
              مدت عضویت: 1841 روز

              بنام خداونده بخشنده و مهربانم…

              سلام به حمید عزیزمممممم دووستت دارم دوستت دارم دوستت دارم…

              حمید یه چیزی بگم ما باور نمیکنیم که جلوییم ما نمخوایم بپذیریم که جلوییم تازه داشتم کامننت رو میخوندم همین که زدی روی داشبورت میدونی که جلویی همین که سپاس گزاریم میدونی که جلویی همین که اینجاییم میدونی که جلویی همین که اینقدر قران رو برامون قشنگ میگی میدونی که جلویی همین که اینقدر همه دوستتون دران میدونی که جلویی و و و ……….

              حمید مشکل ما اینه که خودمون باور نداریم مشکل ما اینه که نیتونیم درک کنیم که جلویمممم

              دوستت دارم حمید دوستت دارم…

              حمید امروز داشتم با رییس امور اداریمون حرف میزدم گفت حسین ازت خواهش میکنم هر روز بیا پیشمممم هر روز بیا پیشممم خیلی خوبه که میایی پیشم اصن از همچیز رها میشمممممممم

              گفتم خدایااااااااا شکرت که همرو مسخره من کردی همروو مسخره من کردی اینها اعتبارش برای تووووو برای تووووووووووووووو دوستت دارم رب من دوستت دارم من بدون تو هیچچچچچچچچچچچچچی نیستم هیچی اینا همش تویی صد هزار بار شکرتتتتتتتتتتتتتت رب نازنینم….

              خدایا زندگیمون رو به خودت گره کور بزن گره کور هیچ وقت باز نمیشه….

              در پناه جان جانان رب العالمین شاد سلامت و ثروتمند باشی…

              با عشق حسین عبادی بنده خوب خدا

              خدایااااااااااااااااااااااا شکرت خدایا شکرتتتتتتت

              میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
      • -
        مجید فقیه گفته:
        مدت عضویت: 1454 روز

        سلام و سلامتی و سعادت و نور به وجود شما سعیده خانم ،

        خواهر نمونه توحیدی

        امیدوارم که حال دلت عالی عالی باشه

        خیلی ازت ممنونم بابت این کامنتهای زیبات

        حقیقتش مدتهاست که ذهنم درگیره و بهتره بگم یه کم مُشَوشه

        دیشب تو حال خودم بودم که خانمم گفت سعیده و حمید کامنت گذاشتن منم گفتم بخون

        خلاصه کامنتهای مربوط به این فایل ارزشمند را شروع کرد بخونه … هرچی بیشتر کامنتهای شما و حمید و اسدالله و سیدعلی را میخوند بیشتر به فکر فرو میرفتم …

        از تلنگر سیدعلی برای تعهد دادن و تمرکز کردن روی کار ومدیریت زمانش،

        از اراده و تلاش و تعهد و ایمان ونتایج خارق العاده شما

        از دقت و موشکافی و فهم بی نظیر آقا حمید عزیز

        از حوصله و تعهد و اشتیاق و توجه آقا اسدالله عزیز

        و از نکات ارزشمندی که دوستان کامنت میکردن

        خیلی به فکر فرو رفتم … هی با خودم میگم چرا نتایج من مثه یویو میمونه ؟ چرا خداوند مثل این نورچشمیا با منم حرف نمیزنه ؟ چرا من اون آرامشی که باید داشته باشم را ندارم و چراهایی که درگیرم کرده …

        نه اینکه حسادتی داشته باشم نه اصلا اینطور نیست

        فقط ذهنم درگیره … میبینم خیلیا مثل شما، شهرزاد خانم، افلاطون، سیدعلی، حمید و اسدالله و رضا و خود استاد عزیزمون که سرآمد همه هستند اینقد راحت و زیبا به دستاوردها میرسند اما بعضیا نه و حتی خودمم نه اونقدر

        تو خیلی چیزا خیلی نتایج خوبی گرفتم اما تو بحث مالی هنوز نه

        و دیدم وجه مشترک همه شما که اینقدر خدارا شکر نتیجه گرفتین اینه که شما تمرکز و تعهد دارین به این مطالب، شما زندگی میکنین با این سایت؛ شما صلاتتون این سایت و این مطالبه

        اما اعتراف میکنم که درسته که منم هر روز تو سایت هستم و مطالب را میخونم و دارم برای خودشناسی و خودسازی تلاش میکنم اما مثل شما تعهد ندارم

        برای همینه که نتایجمم اونقدرا که انتظار دارم نیست و تصمیم گرفتم به خودم بیام و به خودم تعهد بدم که زندگی کنم با این سایت و امیدوارم خداوند هم کمک کنه تا بتونم این مسیرزیبا را درک کنم و لذت ببرم

        سعیده خانم این کامنتهایی که در این فایل از شما و بقیه دوستان خوندم چند تا نکته داشت برام که لازمه یه مقداری خودم در این زمینه یا تجدید نظر اساسی بکنم یا اینکه محکمتر و با تعهد بیشتر ادامه بدم

        اما نکاتی که از کامنتهای شما برداشتم و تصمیم گرفتم عملی کنم :

        1) تعهد بیشتر برای تمرکز درست روی دوره مقدس 12 قدم

        2)تعهد و استمرار و تمرکز روی تمرین ارزشمند ستاره قطبی

        3)تلاش برای تحقق قانون لذت بردن بیشتر از زندگی=دریافت لذت بیشتر

        4)تسلیم بودن و مقاومت نداشتن و سپردن خودم به خداوند

        سعیده خانم شما تو همین کامنتات گفتی :با اینکه هیچ ایده ای ندارم قراره چه اتفاقی بیفته!نمیدونم تکلیف من و دخترا و همسر چی میشه و به کجا ختم میشه ولی ایمان دارم داره یک اتفاقات عالی میفته که من ازش بی خبرم، تنها کاری که باید بکنم اینکه روی ریل بمونم و بزارم قطار هدایت درست برونه وببره اونجایی که باید …

        خیلی این جمله ت امیدبخش بود برام.چه شجاعانه تسلیم شدی و خودتو سپردی به هدایت خداوند و خداوند هم پاسخ این شجاعتت را داد

        اینا درسه بخدا

        اینا امیده اینا تزریق آرامشه

        ازت ممنونم خواهر عزیزم

        و

        چقدر استاد عزیزمون قشنگ گفتن :وقتی تو شرایط سخت هستید که هیچ ایده ای برای حل مسائل ندارید باید بتونید مسئله رو رها کنید،وقتی توی مردابی اگر دست و پا بزنی میری پایینتر!این موضوع به حرف راحته ولی توی عمل رها کردن مشکل خیلی سخته،اما باید بتونی،باید بتونی به مشکل تمرکز نکنی و اجازه بدی خدا کارهارو انجام بده. اگر آروم بگیری و دست و پانزنی،خدا یکیو می‌فرسته که خیلی راحت از مرداب میارتت بیرون و میزارتت تو جاده آسفالت میگه حالا راه برو لذت ببر! قانونش اینه!

        وچقدر این حرف استاد جان به دلم نشست

        خیلی قشنگ آرومترم کرد

        استاد جان ازت بی نهایت سپاسگذارم که هستی

        5) تعهد و تمرکز مجدد روی دوره بی نظیر و بینهایت ارزشمند سلامتی با استارت باشگاه و ورزش پیاده روی و تعهد دوباره روی رژیم غذایی سالم و مناسب برای بدنم

        6)نوشتن خواسته ها بجای تمرکز به ناخواسته ها

        7) تلاش و تمرین برای انجام سپاسگزاری با حال خوب

        خدایا به من و به همه ما آرامشی از جنس خودت بده

        ببخشید که کامنتم طولانی شد …فقط میخواستم با نوشتن این کامنت یه کم آرومتر بگیرم

        خدایا ما را هدایت کن به راهی که سراسر نعمته ، سراسر آرامشه، سراسر لذته

        سعیده خانم

        امیدوارم روز به روز خبرهای مسرت بخش بیشتری دریافت کنی و این تجربیات نابت را با ما در میون بذاری

        و اما به عنوان مطلب آخر

        کامنتهای ارزشمندت را که دنبال میکنم به وضوح تغییر سبک نوشتنت، تغییر و بهبود زندگیت، تغییر و بهبود آرامش و موفقیتت، الگوی توحیدی بودنت و حتی افزایش پسندهای کامنتتهات را میبینم که چقدر این قلمت شیوا و جذابه، چقدر به دل میشینه ، چقدر رنگ و بوی خدایی داره که اینها همش ثمره تسلیم و امید داشتن به خداییه که یَدُ اللهَ فوق ایدیهم هست

        نوش جونت این آرامش

        نوش جونت این موفقیتها و خوشیها

        حرف برای گفتن خیلی دارم اما نمیخام بیش از این طولانی بشه

        از همه دوستان عزیزم که کامنتهای ارزشمند میذارن سپاسگزارم

        از استاد عباس منش و استاد شایسته عزیز هم بی نهایت سپاسگذار و ممنونم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 25 رای:
        • -
          سعیده شهریاری گفته:
          مدت عضویت: 1289 روز

          سلام به برادر عزیزم آقا مجید

          سلام و سلامتی و نور و عشق و رحمت الله برای شما و خانوم قشنگتون،سلام گرم من رو بهش برسونید.

          بینهایت تحسینتون میکنم،این هم مداری و این رابطه‌ی توحیدی رو،این تعهد به آموزش ها و اجرای توحید در عمل،خداروصدهزار مرتبه شکر که تو مسیر سعادت دنیا و آخرت بال پرواز هم هستید.الهی که در پناه نور آسمون ها وزمین همیشه خوشبخت و سعادتمند باشید.

          از شما سپاسگزارم که به ندای قلبتون گوش کردید و برام نوشتید و طولانی هم نوشتید،من به این تلگراف ها میگم نقطه ی آبی پربرکت،هر روز صبح تو تمرین ستاره ی قطبیم از خداوند درخواست میکنم برام نقطه های آبی پربرکت بفرست که نور تورو برام بیاره،ازت ممنونم داداش که نور خدا رو برام آوردی.

          نکته هایی که نوشتید خیلی برام ارزشمند بود و چند بار با دقت خوندم تا درسشو بگیرم،مهم نیست اگر تکرار حرفای من بوده،مهم اینکه قانون بود و برای من یادگیری از قانون هیچ انتهایی نداره…

          یک چیزی درمورد نتیجه ی مالی نوشتید،که دلم خواست بهتون بگم من هم هنوز به نتیجه ی مالی پایدار نرسیدم،من هنوز و هنوز دارم شخصیت توحیدیم رو رشد میدم و تلاش میکنم تسلیم بودن رو تمرین کنم و فرمون زندگیم رو بدم به دست الله تا قدم به قدم همه چیز رو با توحید بسازم.

          این به این معنی نیست که توحید جدا از ثروت یا ثروت ساختن جدا از توحید عملیه!نه اتفاقا ،توحید خود خود ثروت ،و ثروت خود خود توحیده!

          اما من دنبال موفقیت یک شبه نیستم،دنبال اینکه به هرقیمتی پول بیاد توی زندگیم،،دنبال اینکه یک تلاش بیرونی بکنم تا ثروت بیاد نیستم که بعد بگم حالا حالم رو باهاش خوب کنم!

          من دنبال خلق ارزشم،دنبال اصل توحید،دنبال عشق خدا …

          من دارم قدم به قدم این مسیر رو میام.

          من هنوز نتیجه ی مالی دلخواه ندارم ،چون هنوز به اندازه ی کافی باور هام تغییر نکرده و همچنین عملکردم!

          اما نتیجه ی توحید چرا!

          رشد شخصیت توحیدی چرا!

          عمل به قانون و تسلیم بودن چرا!

          این اون چیزی بود که بعد از انصراف از شغل رسمیم درخواستش کردم،کمک به گسترش جهان توحیدی.

          اگر ابراهیم وارد ترس هاش نمیشد و نمیپرید توی آتیش ،آیا هیچ آتیشی تبدیل به گلستان میشد که توحید رو به ما یاد بده ؟

          اگر ابراهیم بچه رو توی صحرا رها نمیکرد،هیچ چشمه ی زمزمی از زیر پای بچه درمیومد که قدرت خدا رو به رخ بکشه؟

          اگر ابراهیم چاقو رو زیر گلوی بچه نمیزاشت،ایا هیچ قوچی میومد که بگه ابراهیم تو از این امتحان سربلند بیرون اومدی؟

          اگر وقتی خدا به قلب من الهام کرد برو کیش،من با هزارتا بهونه که دستم بود میگفتم نه امکانش نیست و نمی‌رفتم.

          آیا اون خواب مادربزرگ فاطمه جان به کمکم میومد که الان بشه یک فکت محکم دست بچه های سایت که بیشتر سعی کنن توی مسیر حرکت کنند و فقط از خدا و توحید کمک بخوان؟

          همین الان داداش!همین الان!

          زندگی در کیش! این کار راحت و عزت مندانه،این شرکت بزرگ و پر اعتبار ،این مدیرعامل توحیدی بی نظیر،این همکار فوق العاده ….

          خدا گفت رها کن…

          گفتم چشم …

          چشمی که از سر تسلیم بود

          سخت بود ولی انجامش دادم.

          به الله ای که میپرستم قسم میخورم همین الان هیچی نمیدونم،نه می‌دونم قدم بعدی چیه،کجا باید برم،چه کاری انجام بدم،کجا میخوام زندگی کنم،تو کیش میمونم؟برمیگردم شمال ؟یا مهاجرت دیگه ای در پیشه؟

          من هیچی نمی‌دونم.

          فقط دارم تلاش میکنم مثل همیشه روی خودم کار کنم،روی ایمان و توکلم کار کنم،قلبم رو روشن نگه دارم تا الهام بعدی از راه برسه …

          و بخاطر تموم نتایجی که از قبل بخاطر حرکت کردن هام به دست آوردم ،الان به دست گردن افسار ذهن و کنترل نجواهای شیطان از دفعه های قبل امکان پذیر تره….

          چرا؟

          چون من حرکت کردم،من ایده هارو تست کردم،من عمل کردم،از همون اول هر ایده ای میومد میرفتم تو دلش …ایده های کوچیک کوچیک …نتیجه های کوچیک کوچیک،ایمانم رو پله پله ساخت.

          به قول استاد ایمان و باور فقط منطقی می‌ره بالاتر،حتی ایمان حضرت ابراهیم هم منطقی رفت بالا و آخرش شد خلیل الله.

          موقعیتی که الان توش هستم خیلی از ترنینگ پوینت های قبلی بزرگتره!اما منم خیلی بزرگترم!خیلی با ایمان ترم،خیلی متوکل ترم…

          و روزی هزار بار تکرار میکنم:

          قراره اتفاقات عالی بیفته …

          و تموم تلاشم رو میکنم فقط تمرکزم رو از روی مسائلی که هیچ راه حلی براش ندارم بردارم و بزارم روی زیبایی ها و نکات مثبت و هرچیزی که بهم احساس بهتری میده…

          و منتظرم درها باز بشه…وعده‌ی خداست که حقه و چه کسی از خداوند به عهدش وفادارتر …

          ازتون بینهایت ممنونم که برام نوشتید و باعث شدید این تلگراف توحیدی رو بنویسم و خودم قلبم باهاش روشن و روشن تر بشه …

          به امید دریافت یک نقطه‌ی آبی پربرکت دیگه ای ازتون

          در پناه نور باشید همیشه

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 77 رای:
          • -
            مجید فقیه گفته:
            مدت عضویت: 1454 روز

            به نام خدا

            سلام به خواهر توحیدی ام، سعیده خانم

            خیلی ازت ممنونم که این کامنت زیبا و دلچسب را نوشتی

            خیلی به عمق جانم نشست

            داشتم یه مرور کوتاهی بر اتفاقات حضرت ابراهیم می کردم

            چرا تنها، ابراهیم مقام خلیل اللهی را بدست آورد؟

            چرا خدا مقام امامت بهش داد؟

            چرا ابراهیم خودش یک امت بود؟

            و…

            چون ابراهیم حنیف بود، مسلم بود و مشرک نبود

            هر چی خدا بهش گفت انجام بده گفت چشم

            نه چَشم گفتنی که بعدش کلی غر غر و نق زدن باشه

            چَشمی که همراه با آرامش بود

            چَشم گفتنی که از دل ایمانه، از یقینه، از اعتماده

            سعیده خانم

            میبینی چقدر خدا ابراهیم را آزمایش کرد؟ اونم چه آزمایش‌هایی؟

            و ابراهیم همه جوره حرف و عملش را ثابت میکنه

            و اما آخر چی میشه؟؟؟

            آخرش این میشه که افتخار ساختن کعبه به ابراهیم میرسه

            دارای مقام ابراهیم میشه

            الگوی یک امت میشه

            مقام امامت میگیره

            تنها اشاعه کننده توحید در جهان میشه

            ابراهیم یهودی نبود، مسیحی نبود اما حنیف مسلم بود

            ابراهیم تسلیم بود…

            اما همین تسلیم بودن به این راحتیا هم نیست

            ابراهیم برای نشون دادن تسلیم بودنش از فرزندش میگذره و خدا همین تسلیم بودن و اجرای فرمانش را در این مورد، یکی از نمادهای حج قرار میده

            ابراهیم برای نشون دادن تسلیم بودنش همسر و فرزندش را میبره تو بیابون لَم یَزرَع رها میکنه و خدا چشمه زمزم جاودان را برای اونا پدید میاره که هرگز نخشکیده و همینطور میجوشه

            الله اکبر

            عجب قدرتی داره این تسلیم بودن و مطیع بودن

            تو تسلیم باش و پادشاهی کن

            تو تسلیم باش یوسف شو

            تو تسلیم باش ابراهیم شو

            تو تسلیم باش سلیمان شو

            تو تسلیم باش نور چشم شو

            خواهرم به زودی تو رو در اوج خواهیم دید به شرط تسلیم بی‌قید و شرط و بی‌چون و چرا

            چه خوش سعادتی که داری با خدا عشقبازی میکنی

            از خدا برات بهترینها رو میخوام

            ان شا الله این کامنتم در بهترین زمان و مکان بدستت برسه

            یا حق

            میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
          • -
            سید علی حسینی گفته:
            مدت عضویت: 1814 روز

            به نام زیبای بی همتا خداوند یکتا

            سلام به سعیده خانم عزیز

            امیدوارم حال دلت عالی باشه

            دوست داشتم برای شما و همه دوستان بنویسم

            نمیدونم چطور بنویسم ولی اتفاق زندگی من از توحید شروع میشه

            توحید بنظرم یکی از رموز جهان هستیه که باید بهش برسی تا از نعمت های بینهات این جهان هستی بهت بیشتر بدن

            منم دوستان عزیز زیادی رو دنبال کردم تو سایت اونهایی که مثل شما تو زندگی به موفقیت های بالا رسیدن توحیدشون رو نشون دادن

            باورتون نمیشه منم زندگیم از زمانی که تصمیم بزرگی گرفتم شروع شد

            وقتی بخاطر درآمد پایین و شرایط سختی که تو کار قبلیم بازار تحمل میکردم و بخاطر نداشتن باور به خودم و قوانین جهان هستی که همیشه توسط استاد بیان میشه مثل قانون درخواست، قانون تمرکز بر خواسته ها و قانون حال خوب

            انقدر تغییر نکردن من ادامه داشت که جهان با سیلی های محکم منو بیدار کرد ولی واقعا نمیدونستم چیکار کنم

            فقط میدونستم اگر روی خودت و شخصیتم کار کنم فرصت ها میاد و اینکه زندگی مسیر هدایت داره یعنی شاید اون چیزی که فکر میکنی برای تو مناسبه مناسب نباشه و خدا از یه طریق راحت تر میخواد به تو نعمت بده

            تا اینکه یه فرصت خدادادی در اوج مشکلات اومد تا بهم بگه اگه روی ترسهات پا بزاری میتونی زندگی توحیدی رو تجربه کنی

            بخداوندی خدا از مباحث مالی و شرایط زندگی که تو این 9 ماه برای من تغییر کرده بگذریم درآمدی حدود 5 برابر شده بگذریم چیزی که منو خیلی متعجب کرده اون توحید بخدای یگانه که جلوی همه ترس های واهی که از طرف شیطان هستند ایستادم و با قلبی پر از امید بخدا اومدم و باعث شد زندگیم رو تغییر بدم

            اینها بخاطر منم علی حسینی نبود بخاطر اون توحیدی بود که از خودم نشون دادم و نتیجش رو دیدم و امیدوارم که بتونم تو مسیر بمونم بنظرم سخت ترین کار موندن تو مسیرع و فراموش نکردن اینکه چطور از چه زندگی به اینجا رسیدم

            لذت میبرم از عشق بازی شما با خداوند و کامنت های زیبای شما و رضای عزیز سید علی عزیز و همه دوستان الهی که واقعا خودتون ندونید ولی یکی از بهترین دوستای من هستید

            ببخشید که زیاد شد ولی حس میکنم باید این احساسمو به اشتراک میگذاشتم

            امیدوارم همیشه در پناه الله یکتا باشید بمونید تو این مسیر قشنگ 

            میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        فیروزه گفته:
        مدت عضویت: 1070 روز

        سلام بر یگانه معبود عالم هستی

        سلام بر  سعیده جان روی سکوی پرواز

        بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

        کهیعص ﴿١﴾

        کاف، هاء، یاء، عَین، صاد

        ذِکْرُ رَحْمَتِ رَبِّکَ عَبْدَهُ زَکَرِیَّا ﴿٢﴾

        [آیاتی که بر تو خوانده می شود] یاد رحمت پروردگارت بر بنده اش زکریاست.

        وسط  کار کردن و مشغول بودن،حسم رهام نکرد هر چی خواستم تمرکز کنم رو کارم ، فقط میگفت بنویس بنویس

         

          سوره مریم را که دیدم این حس دیگه به من امان نداد.

        ی کم‌ ترجمه دل یش و ی فایل از استاد  در مورد ذکریا را مینویسم  که امیدوارم نور علی نور بشه بتابه به قلبت،آرامش بشه به وجودت  و چراغ راهت بشه برای روشنایی مسیرت، رحمت ویژه بشه مثل  ذکریا.

        سوره مریم، که اگر ی  ذره هم ایمان ذکریا  را بیاریم کافیه.

        به  یاد  اون رحمت ویژه  پروردگارت به بنده اش ذکریا

        ما به اندازه ای که ایمان داریم میتونیم خلق کنیم.

        ی روز  حضرت ذکریا میره پیش حضرت مریم میگه این غذا ها(رزق) چیه اینجاست؟؟میگه اینا  از خدای منه ،خدای من بی حساب روزی میده  به هر کسی که بخواد.

        بعد اونجا ذکریا که تو پیری  براش سوال میشه و براش منطقی میشه  که یعنی  خدا تا این حد میتونه  کار کنه که غذا هم برات فراهم کنه.

        منطقی میشه براش

        اونجا درخواست بچه میکنه و خدا بهش،میگه

        تو الان، الان درخواست کردی  من را باور کردی ،دعا کردی، ذکریا تا وقتی این صحنه  را ندیده بود  خیلی نمیتونست قبول کنه و که با همسر نازا و پیر درخواسته بچه کنه.

        ولی دید خلق بزرگی تری برای حضرت مریم اتفاق افتاده براش  منطقی شد که میشه و حضرت مریم شد سکوی پروازش برای اینکه باور کنه، ایمان بیاره  که میشه میشه.

        کافیه  باور کنیم برای خدا آسونه  و اون کاری که برای ذکریا کرده قطعا برای ما هم میتونه انجام بده.

        فقط کافیه به خلق ها به باور ها به ایمان های قبلی فکر کنیم و از همونا سکو بسازیم برای پرواز  ما فقط کافیه ی خط قرآن ،ی فایل استاد و ی اسم اسما  حسنی  را باور کنیم  و ایمان بیاریم  که میشه.

        به اندازه که باورش کنیم و ایمان بیاریم  اون درخواست اجابت میشه.

        مثل سلیمان که فقط ،وهاب بودن را باور کرد.

        ایوب ارحم الراحمین  خدا را باور  کرد.

        مریم رزاق بودن را باور کرد.

        استاد در قدم 12 جلسه 2 توضیح میدن:

        فلانی چطور تونست  این کار را انجام بده

        بخاطری که باور داشت  که میتونه این کار را انجام بده فقط بخاطره همین

        وقتی که  باور داری میتونی  تمام مؤلف ها وارد زندگیت میشه و تمام آنچه که نیاز داری وارد زندگیت میشه. کی؟

        وقتی  که این  خودباوری وجود داشته باشه  وقتی این انرژی مثبت وجود داشته باشه  وقتی این توانمندی وجود داشته باشه اون وقت اتفاق میفته ،شرایط رخ میده.

        امیدوارم اون  اتفاق  عالی که قرار اتفاق بیفته به زودی برات اتفاق بیفته.

        با این‌آهنگ خودتا آماده کن برای اتفاقات عالی و ی رقص عالی دو نفره.

        باغ سلام میکند سرو قیام میکند

        رونق باغ میرسد چشم و چراغ میرسد

        سعیده شیرین بیان من ، ازت سپاسگزارم  تک تک جمله هات نور شد و تابید، امیدوارم بتونم ازش قدرت و ایمان بگیرم برای خلق کردن.ازت ممنونم که باعث شدی درس ها را به خودم یادآوری کنم، و بتونم عمل کنم و عمل کنم‌..

        و باور کنم که حضرت مریم و ذکریا و من

        تفاوتمون تو ایمان و باوری که به خدای خودمون داریم،

        خدای که تو ذهنمون ساختیم و بس وگرنه خدا همون خداست خدای ابراهیم و عیسی و موسی…چقدر من باورش دارم؟؟؟؟چقدر من ایمان دارم؟؟؟؟

        هرجا که باشی دوستت دارم ،میبوسمت ی عالمه.

        در پناه نورٌ علی نورٌ  باشی.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
    • -
      فرنگیس محمدی گفته:
      مدت عضویت: 2653 روز

      سلام آقای امیری عزیز

      چقدر زیبا آیاتی که نوشتید، رو تفسیر کردید،که بدوید و عجله کنید و مغفرت بخواهید تا از نعمت های من بهره ببرید

      چقدر این تفسیر شما با این باور که «خداوند بیشتر از من میخواهد که من ثروتمند شوم»تناسب داره

      بنظرم طی همین مدت کمی که از سال 402, گذشته خیلی زیاد به هدف امسال تون که توحید و شناخت بیشتر خداوند بوده دست پیدا کردید،تبریک میگم

      من جای شما بودم بیشتر به خودم افتخار میکردم

      اصلا مگه، ما جز خودمون کی رو داریم که خودمون هم بخواهیم به خودمون سخت بگیریم و دستاورد هامون رو کوچک بدونیم ،فقط خودمون می‌دونیم که چقدر تلاش کردیم ،هر چند که نتیجه که میخواهیم هنوز بدست نیومده باشه

      شاید اون همه کار مفیدی که طی سالهای گذشته در موقعیت های قبلی انجام دادید و نادیده گرفته شده یا کمتر دیده شد ،ولی مسلما انجام موفقیت امیز اون کارها به شما اعتماد بنفس بسیار مزاعف داده برای انجام کارهای بیشتر و ناممکن تر و تقویت باور اگر اون شد ،بقیه هم امکانپذیره

      شما با همین کامنت تون و در میان گذاشتن درک و آگاهی تون از آیاتی که نوشتید در این لحظه به گسترش این آگاهی ها در این سایت و اسکیل کوچکتر شخص من خیلی کمک کردید

      خیلی آگاه تر شدم و غبطه خوردم به درک بالا ی شما و قلم خوبی که دارید

      سپاس از کامنت ارزشمندشما

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
      • -
        حمید امیری Maverick گفته:
        مدت عضویت: 1274 روز

        سلام و درود به شما خانم محمدی عزیز.

        بسیار بسیار ممنون و سپاسگزارم از لطف و محبت و بزرگواری شما. از اینکه زمان ارزشمندتون رو برای نوشتن کامنت برای من اختصاص دادین سپاسگزارم.

        متن کامنتتون رو که خوندم چشمام از تعجب گرد شد. عجب کامنتی، عجب باورهایی، چقدر کلمات ارزشمند و باورهای درست و توحیدی توی کامنتتون نوشته بودین. گفتم خانم محمدی بینظیره، عجب نکات طلایی. بلافاصله رفتم پروفایلتون رو دیدم کنجکاو بودم که ببینم چه دوره هایی رو کار کردین و دیدم بعله حدسم درسته. دوره های دستیابی عملی، دوازده قدم ، عزت نفس، ثروت 1، عشق و مودت و و و … دیدم بقول شاعر «آنچه خوبان همه دارند تو تنها داری»

        بسیار بسیار تحسینتون کردم ، داستان هدایت تون رو هم خوندم و چقدر ذوق کردم و تحسینتون کردم که از کجا به کجا رسیدین.

        متن بینظیر کامنتتون رو خوندم و لذت بردم و لذت بردم. اینجا که نوشته بودین «اصلا مگه، ما جز خودمون کی رو داریم که خودمون هم بخواهیم به خودمون سخت بگیریم و دستاورد هامون رو کوچک بدونیم ،فقط خودمون می‌دونیم که چقدر تلاش کردیم ،هر چند که نتیجه که میخواهیم هنوز بدست نیومده باشه» اشک تو چشمام جمع شد گفتم آره واقعاً ، من چرا اینقدر با خودم نامهربانی کردم، چرا اینقدر با خودم در صلح نبودم. چرا دستاوردهای گذشته ام رو نادیده گرفتم. اصلا چه کسی توی این جهان به جز خودم و خداوند از خلوت من خبر داره. اینجا رو که خوندم، بی اختیار ذهنم رفت به گذشته و یاد یک شب طوفانی افتادم که با ناوچه نیروی دریایی توی دریای عمان بودیم، و داشتیم از ماموریتی که تا حوالی مسقط رفته بودیم برمیگشتیم بندرعباس. (یا شاید توی مسیر رفت بودیم ولی همون ماموریت بود) اونقدر دریا طوفانی و خراب بود و من اونقدر توی موتورخانه حالم بد شده بود و دریازده شده بودم که انگار تمام معده و روده ام میخواست از دهانم بیاد بیرون. توی اون وضعیت یه باد خنکی از یک دریچه هچ که منتهی به عرشه اصلی میشد اومد داخل. آخرین رمقی که توی پاهام بود گفتم از این راه پله برم بالا تا کمی هوا بخورم. رفتم رسیدم به عرشه ، مرز دریا و آسمان مشخص نبود، هیچ چراغی به جز چراغهای دکل ناوچه خودمون دیده نمیشد. سیاهی و تاریکی مطلق. فقط یه اندازه ای که نور چراغ های دکل میخورد به اطراف دیدم که سینه ناوچه با زاویه حدود سی درجه می‌ره بالا، چهل و پنج درجه می‌خوابه به سمت چپ ، دوباره با زاویه تند سینه ناوچه کاملاً می‌ره تو آب و ناوچه 45 درجه می‌خوابه به راست. از دیدن حجم طوفان وحشت زده برگشتم توی موتور خونه، گفتم اگه اینجا من پرت بشم توی دریا هیچکس تا رسیدن به مقصد متوجه نمیشه. همیشه توی بعضی شرایط سخت بی اختیار یاد وحشت اون طوفان میافتم. (هر چند الان دلم خواست یبار دیگه تجربه اش کنم) اون لحظه وقتی با اون حال بد داشتم یکی یکی تجهیزات موتورخانه رو چک میکردم و برگه های نگهبانی رو تیک میزدم ، تنها بودم. کسی نبود که شاهد جدیت من در کار باشه. ولی الان این جمله شما این حس زیبا رو بهم داد. چه کسی جز خودم که بدونه بر این حمید چه گذشته. ازتون ممنونم که اون تجربیات سخت گذشته رو در ذهنم با این جمله زیبا تبدیل کردین به باورهای قدرتمند کننده. ازتون ممنونم.

        و پاراگراف بعدی کامنتتون مخصوصاً این قسمتش «انجام موفقیت امیز اون کارها به شما اعتماد بنفس بسیار مزاعف داده برای انجام کارهای بیشتر و ناممکن تر و تقویت باور اگر اون شد ،بقیه هم امکانپذیره» بی نظیر بود . آره واقعاً حق با شماست. من کارهایی که میکردم در اون زمان که افراد با تجربه تر از من از این حجم فعالیت و مهارت و دانش من تعجب میکردن. واقعاً اینجوری بود. همین آتش نشانی پالایشگاه گاز که الان شاغلم، توی مدت 2 هفته چنان استعدادی در آموزشها از خودم نشون داده بودم که مربیم متعجب بود، رفته بود به رئیسمون گفته بود این هر چی من میگم خودش بلده. بعضی چیزا رو بهتر از من می‌دونه. باورتون میشه من اینا رو یادم رفته بود، کامنت شما اینها رو از اعماق ذهنم کشید بیرون ، واقعاً ازتون ممنونم. سال دومی که اینجا بودم آموزش برگذار میکردم. آدمی که پنج سال از من سابقه اش بیشتر بود صدام میزد حمید اینجا چرا اینجوریه ، اون دستگاه چطوری کار می‌کنه و … همیشه گشت سایت نفرات رو عوض میکرد، ولی همیشه گشت خودش رو با من می‌نوشت که ازم سوال بپرسه.

        واقعاً کامنتتون باعث شد من الان برای خودم تمرین آگهی بازرگانی بنویسم.

        چقدر کامنتتون برام انگیزه بخش بود، اینهایی رو که نوشتم مدتها بود فراموش کرده بودم. ازتون بسیار بسیار ممنون و سپاسگزارم. و بسیار بسیار تحسین تون میکنم.

        الهی که همیشه همیشه حال دلتون عالی باشه، در پناه جان جانان رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشید.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
    • -
      محمد حسین تجلی گفته:
      مدت عضویت: 2231 روز

      به نام خداوند مهربانی ها

      درود بر شما دوست عزیز و هم فرکانسی من

      اول از همه عکس پروفایل جدید مبارک :) اینو تو دیدگاه صبحم یادم رفت بگم

      من امروز بعد از ناهار اومدم توی سایت چند تا دیدگاه خواندم

      هوس کردم بیام پروفایل شما داستان هدایتت رو دوباره بخوانم

      اما وقتی اومدم حسم گفت نه!

      برو یکی از دیدگاه های حمید رو بخون… :)

      من هم گفتم چشم :)

      آقا من اسکرول کردم اومدم بالا که بزنم روی گزینه دیدگاه های شما (الان یادم افتاد که باید می اومدم پایین!! چرا رفتم بالا!! چون دست خودم نبود من فقط رها بودم جریان هدایت داشت منو با خودش می برد) در فایل های دانلودی

      میدونی چه اتفاقی افتاد!!

      شاید برات خنده دار باشه ولی این دقیقاً و دقیقاً هدایت الله مهربانم بود

      چند تا میس تاچ پشت سرهم و ناخواسته داشتم!!!!

      اول دستم خورد روی اون نوار باز شو فایل های دانلودی (بالای سایت) بعد دستم خورد روی گزینه‌ی ایمانی که عمل می آورد

      در صورتی که من اصلاً می خواستم اون نوار رو ببندم !!!

      به همین سادگی

      ولی در یک آن حسم گفت محمد تو نمیدونی من میدونم تو نمی فهمی من می فهمم

      گفت بزن روی اولین فایل یعنی همین فایل هدف گذاری و تأثیر آن در زندگی

      گفت اینجا دیدگاه ها رو بگذار روی به ترتیب امتیاز دیدگاه حمید همین بالاهاست ، این رو بخون!! الله اکبر همین الان موهای تنم سیخ شده

      آقا من هم زدم نمایش به ترتیب امتیاز

      دیدگاه اول ، سید علی خوشدل! دیدگاه دوم سعیده شهریاری!

      دیدگاه سوم اسدالله زرگوشی!

      گفتم خب اینا رو که اون بالا خود سیستم امتیاز بندی سایت هم نشون میده اما…

      چیزی که من رو شک زده کرد این بود که دیدگاه شما دقیقاً و دقیقاً دیدگاه چهارم بود! بی گمان نبود که خدا می گفت دیدگاه حمید همین بالاهاست! این موضوع که دیدگاه شما چهارمی بود و موضوع بعدی هم اینکه من هنوز این دیدگاه رو نخواندم و بهش امتیازی هم ندادم دیگه به طور صد در صد و یقین بهم ثابت کرد که همین چند دقیقه پیش خدا به طور واضح با من حرف زد!! به خدا الان اشک شوق توی چشمام هست!! هنوز هم نرفتم دیدگاه رو بخوانم الان می خواهم برم ولی این ها رو اینجا نوشتم تا یادم نره

      حالا الان میرم بالا خود دیدگاه هم بخوانم ببینم چه درس هایی برایم داره

      بعد میام اینجا و دکمه ارسال دیدگاهم رو می زنم…

      ————————————————–

      الان که دارم می نویسم

      دیدگاه شما رو خط به خط و کلمه به کلمه مطالعه کردم!!

      میدونی چیه حمید جان؟

      احساس کردم بخش اول دیدگاهت (نگرشی که داشتی خیلی شبیه به منه…)

      من هم تا همین چند وقت پیش همین احساسات رو داشتم

      اینکه چقدر جاهای مختلف صادقانه و خالصانه خدمت کردم

      و اگر این انرژی و تلاش رو می گذاشتم روی راه اندازی کسب و کار شخصی خودم….

      اگر … فلان می کردم… فلان اتفاق می افتاد

      آقا حمید می خواهم یه پشینهاد دوستانه بهت بدهم، هر چند که میدونم خودت هم تصمیمش رو داری…

      دوره عزت

      بخر و ازش استفاده کن و آگاهی هاش رو ببلع یعنی جوری ازش استفاده کن که رخنه کنه در وجودت!!!

      https://elmeservat.com/fa/profile/123472/

      محمد حسین توسلی

      بچه یزده الان هم تهران زندگی‌ می کنه

      عاشق استند آپ کمدیه و رسالت خودش این هنر رو انتخاب کرده

      در برنامه رامبد جوان خندوانه در فینال خندوانه قهرمان شد

      ویدیوهای زیادی از اجراهای ایشون در‌گوگل هست فقط کافیه اسم‌و فامیلیش رو‌ سرچ کنی

      من چند وقت پیش به صورت کاملاً هدایتی از طریق یکی از رفیق های مشترک من و محمد حسین با محمد حسین آشنا شدم

      چندین بار مکالمه تلفنی داشتیم و ویس هایی در تلگرام برای هم می فرستادیم

      میدونی در بین مکالمه های طولانی ای که من با محمد حسین داشتم بزرگترین عامل موفقیتش رو چی‌ می دیدم؟

      استفاده از دوره‌ی عزت نفس

      حمید جان میدونی مسئله‌ی من و خیلی از دوستای دیگمون که در سایت هستیم چیه؟

      خود سرزنشی و احساس عدم‌‌ لیاقت

      شاید برایت جالب باشه اگه بگم محمد حسین برای من تعریف می کرد و می گفت چطور به اون جایگاه رسیده

      چطور توانسته اونقدر در خودش احساس لیاقت ایجاد کنه که در فینال خندوانه در بین اون همه شرکت کننده ، بیشترین تعداد رأی رو از مردم بگیره و قهرمان بشه!!

      یکی از دلایلی که خودش بارها مطرح کرده و می کنه ایجادِ عادت تحسین کردن دیگران در درون خودش بوده

      و تواناییِ دیدنِ تحسین شدن های خودش توسط دیگران و بارها و بارها برای خودش تکرار کردنِ اون تحسین ها

      می گفت من هر بار هر کسی ازم‌ تعریف می کرد و تحسینم می کرد بعدش خودم با صدای خودم اون موضوع و اون اتفاق رو بازگو می کردم ضبط می کردم و بارها و بارها و بارها گوش میدادم

      من هم این کار رو امتحان کردم

      واقعاً جواب میده

      هدف من از گفتن این صحبت ها کمک کردن به شما بود

      امیدوارم توانسته باشم منظورم رو برسونم

      ———————————————-

      چند وقت پیش در نشانه روزانه ام هدایت شدم و بهم گفته شد که یه تعهد سه ماهه بدهم و از دوره عزت نفس استفاده کنم

      من هم گفتم چشم

      ولی

      در این مسیر که حدوداً یک ماهه شورع کردم… خیلی بالا و پایین داشتم

      یه سوالی از شما دارم

      در واقع دو تا سوال

      شیوه گوش دادن و نت برداری شما از جلسات چطوریه؟!

      برای من خیلی زمان بر هستش :)

      یه لحظه صبر کن…

      الان رفتم سر رسیدم رو باز کردم و شمردم، 35 صفحه فقط از جلسه اول نت برداری کردم و البته که چندین و چند روز هم طول کشید چون من صبح ها میرم کتابخونه و یه برنامه ریزی برای خودم کردم که فقط صبح ها روی دوره کار کنم بقیه روز رو بیام کار کنم (کسب و کارم املاک منظورمه) و یه چند ساعتی هم راجع به عشق و علاقم یعنی عکاسی مطالعه کنم

      اگر هر تجربه و یا نکته ای در این باره داری ممنون میشم بهم بگی

      شیوه گوش دادن و نت برداری شما از جلسات چطوریه؟!

      به دستان توانمند الله مهربان می سپارمت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
      گزارش نقض قوانین سایت
    • -
      جواد صنمی گفته:
      مدت عضویت: 1948 روز

      به نام خدای هادی و حامی

      سلام حمید عزیزم

      برادر بزرگ و کرانقدرم

      نمیدونی چقدر از دیدن کامنتت خوشحال شدم با اینکه ایمیلم فعال هست نمی‌دونم چرا کامنت هات برام نمیاد

      حتی زیر کامنت های دوستان یادت کردم و چقدر این روز ها توی ذهنم دنبال شما می‌گشتم

      خیلی خوشحال هستم از اینکه الان دیدمت و کامنت زیبات رو با آیات و نشانه های الهی خوندم

      حمید عزیزم شاید اشتباه میکنم که انشاالله که همینطور هست

      اما توی کامنت شما به یک چیزی برخوردم که اون هم یک جورایی تا رضایتی از خودت هست

      از اشتباهاتی که کردی یا کارهایی که انجام دادی و یا هر مسئله دیگه ای که هست

      ولی حمید جان هر چی بوده تموم شده رفته از الانت شروع کن از لحظه حالت شروع کن الانت رو در یاب

      توی خیلی خوب و خوشگل از خدایی که باهات حرف میزنه و نشونه هایی که بهت میده توی کامنت هات گفتی

      یادته گفتی که توی مسیر پیاده روی به پالایشگاه یک نم بارونی زده و تو یصدای قرآن رو شنیدی و خدا بهت نشونه داده و از خود بی خود شدی و غرق عشق بازی با مغبودت شدی ؟

      یادته؟

      من یادمه و چقدر این کامنتت حالم رو خوب کرد و چقدر از این حالات عالی برای همه ما اتفاق افتاده و میفته

      پس باز هم میشه شروع کرد و داشتش میشه خودمون رو ببخشیم و سرزنش نکنیم و ادامه بدیم و امیدوار باشیم

      حمید جان بخدا ما باید ثانیه به ثانیه مراقب ذهن و افکارمون باشیم

      من خودم روزی هزار بار از مسیر خارج میشم و امرژیم میفته ولی هی به خودم یادآوری میکنم موفقیت های خوب خودم رو استادم رو و دوستان عزیزم توی این سایت همچنین خود تورو

      حمید جان

      افلاطون عزیز برام یک کامنت زیبا نوشته بود که ذخیرش کردم برای خودم هر چند روز یکبار بهش سر میزنم و میخونم تا یادآوری بشه برام

      که آقا بخاطر هر ثانیه از زندگیمون شکر گذار باشیم صحبتی که استاد بارها و بارها برای همممون گفته ولی متاسفانه خود من خیلی فراموش میکنم اما هی یادآوری میکنم به خودم و البته که خداوند مهربان هم همیشه بهم لطف می‌کنه و بیادم میاره نعمت هام رو

      حمید الانی که دارم برات کامنت میذارم حالم عاااااااالیه عالی هست

      و همش از لطف خودش هست

      منم خیلی وقتا خودم رو مقایسه میکنم با سعیده شهریاری عزیز که اینقدر سیمش وصله به رب العالمین

      و خیلی تحسینش میکنم به افلاطون به خودت به حامد امیری به دوستان عزیزی که واقعا عالی کار میکنند اما بعد نگاه میکنم به نتایج خودم توی این یکساله میبینم که الله اکبر چقدر من از خودم بهتر شدم از یکسال پیش خودم از روز قبل خودم حتی و اینجوری خیلی حالم نسبت به خودم توانایی هام نسبت به خدا و قوانینش بهتر میشه که آقا میشود فقط باید من سمت خودم رو انجام بدم

      حمید جان با عزت نفس بالا با یاری خدا و با تعهد قوی دوره 12 قدم رو شروع کن

      بعد میبینی که چطور خدا بهت پاداش میده هرچند که خودت بهتر از من میدونید

      بخدا این حرف ها رو اول برای خودم میزنم که یادآوری بشه بهم و حرف مفت نزنم و خودم هم عمل کنم

      داداش شروع کن خدا کمکت می‌کنه

      In god we trust

      خدا همیشه با ماست

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
      • -
        حمید امیری Maverick گفته:
        مدت عضویت: 1274 روز

        سلام و درووووووود فراووون جواد عزیزم. داداش مهربان. منو ببخش که من برات کامنت نذاشتم. همیشه تویی که با مهر و محبتت به من لطف داری. سپاسگزارم ازت و خدا رو بخاطر وجود نازنینت سپاسگزارم.

        ازت ممنونم بخاطر این کامنت ارزشمندت.

        نارضایتی که چه عرض کنم، شاید منظورم این بود که باید بهتر عمل میکردم. توقع بیشتری از خودم داشتم. شاید هم این حرفها بخاطر عجول بودنم باشه. وقتی کامنتت رو خوندم بی اختیار اشکم سرازیر شد. آره داداش، واقعاً حق با توه. من از گذشته خودم خیلی بهتر شدم. حتی تو این یکسال و خورده ای میتونم بگم که کیلومترها از گذشته خودم فاصله گرفتم. ازت ممنونم که اون کامنت رو بیادم آوردی و اون روز بارونی. امان از دست این ذهن نجواگر کفور که منفی‌ها رو بُلد می‌کنه ولی قشنگی ها رو فراموش می‌کنه ، شاید هم بخاطر این باشه که قشنگی ها و زیباییها و نعمات چرخه طبیعی عالم هست و منفی ها و ناراستی ها غیر طبیعیه. شاید بخاطر همینه که ذهن اینقدر روی منفی‌ها حساس میشه.

        خدا رو صد هزار مرتبه شکر بخاطر حال خوبت جواد جان. الهی که همیشه همیشه حال دلت خوب باشه و اتفاقات و شرایط خوب برات از در و دیوار بیاد. جواد کامنتت خیلی حالمو خوب کرد. خیلی زیاد. آرامم کرد. همین که بیاد خودم بیارم از گذشته خودم بهتر شدم خودش بهترین انگیزه است که توی مسیر بهتر و بیشتر ادامه بدم.

        جواد عزیزم ، ازت خیلی ممنونم ، کامنتت حالمو زیبا و عالی کرد. بسیار بسیار ازت متشکرم ، و از درگاه خداوند بهترین نعمتها و شادمانه ترین لحظات رو برات درخواست میکنم.

        در پناه جان جانان رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشی.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      Amin Iloon گفته:
      مدت عضویت: 900 روز

      سلام حمید جان چطئری عزیزم…

      چقدر کامنتت برا من مهم و حائز اهمیت بود

      من دوره عزت نفس رو گرفتم تو اول اردیبهشت اینها

      و روش کار کردم تا فایل چهارم ..

      تو فایل چهارم گفته شده بود که پر قدرت صحبت کنید و برید با افراد صحبت کنید و قال قضیه رو بگید..

      منم شکر خدا تونستم با این لول صحبت کردن مبلغ 50 تومانی رو بدست بیارم و لب تاپ مورد علاقه ام رو تهیه کنم.

      و شکر خدا با داشتن این لب تاپ فوق العاده که دارم الان باهاش تایپ میکنم میتونم تو شغلی که بهش علاقه دارم وارد بشم و با عشق شروعش کنم..

      ولی این دو هفته قبل به طور کلی من استپ کردم و نتونستم قوی ادامه بدم..

      دقیقا شبیه داستان شما..

      من با دو هفته نوشتن به تارگتم رسیدم ولی چرا ادامه ندادم..

      باید پر قدرت ادامه بدم تو شغل مورد علاقه ام ولی نباید از سایت جدا بشم…

      خدا جونم من رو هم هدایت کن برا ادامه دادن و لذت بردن..

      کسب نتایج خارق العاده و بی نظیر…

      خدایا شکرت بابت این سایت که هر وقت واردش میشم دیگه دوست ندارم بیام بیرون

      الان شارژ لب تاپم داره تموم میشه و باید برم مهمونی…

      شکر خدا بابت این همه کامنت های زیبا و توانایی هایی دوستان…

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
      • -
        حمید امیری Maverick گفته:
        مدت عضویت: 1274 روز

        سلام و درود به تو محمد امین عزیز ، حالت چطوره داداااااش. خیلی ممنونم از لطف و محبتت.

        خدا رو شکر بخاطر اینکه دوره ارزشمند عزت نفس رو تهیه کردی. و نکاتش رو برای من هم نوشتی . بخاطر کسب موفقیت بهت تبریک میگم و خدا رو شاکرم. الهی صد هزار مرتبه شکر. بهت تبریک میگم بخاطر تهیه کردن لپتاپ که میتونی باهاش کلی کار مثبت انجام بدی و موفقیتت رو بسازی. دستان خداوند همواره یاری رسان توه، و اینو یادت باشه که خداوند هیچوقت مارو رها نمیکنه.

        ازت خیلی ممنونم.

        خدا رو صد هزار مرتبه شکر بخاطر وجود ارزشمندت. در پناه جان جانان رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشی.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
        • -
          Amin Iloon گفته:
          مدت عضویت: 900 روز

          حمید عزیزم ازت ممنونم که با این احساس بی نظیر جوابمون رو دادی و دیوانه مون کردی

          خدا را شکر که دوستان بی نظیری همچون شما دارم و صد درصد که همگی با هم میترکونیم..

          چرا که اگه متعهد به تغییر نبودیم دیگه اینجا پیدامون نمی شد

          پسر جان انشالله که مصاحبت رو بتکونی جوون

          غمت نباشه – خدا کنارته – تو از پسش بر میای…

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      هایده عبدپناه گفته:
      مدت عضویت: 1057 روز

      سلام خدمت دوست خوب هم فرکانسیم آقا حمید عزیز،، واقعا لذت بردم از کامنتتون چه خوب هدفی رو برای امسالتون انتخاب کردین احسنت چه درک خوبی از آیات قرآن داشتین ،، مثالها و آیاتی رو آوردین آدمودبه وجد میاره ، کامنتتونو تو قیمت آرشیو ذخیره کردم

      داداش گلم امیدوارم به زودی شاهد نتایج عالی تون باشم همین که بپذیریم نشتی انرژیمون از کجاست و از ریشه بخوایم قضیه رو حل کنیم نتایج خودش وارد میشه ان شاءالله

      از خدا میخوام در بهترین زمان و مکان مناسب قرارتون بده و به بهترین مسیرها هدایت بشین

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
      • -
        حمید امیری Maverick گفته:
        مدت عضویت: 1274 روز

        سلام و درود فراوان به شما خواهر بزرگوار و گرانقدر. بسیار بسیار از شما ممنون و سپاسگزارم. ممنونم که زمان ارزشمندتون رو برای پاسخ نوشتن به من اختصاص دادین. کودک درونم کنجکاو شده که سبک معماری پشت سرتون توی عکس متعلق به کجاست.

        از شما خیلی ممنون و سپاسگزارم. آره حق با شماست ، همین که بدونیم نشتی و اتلاف انرژی کجاست کم‌کم در راستای بهبودش اقدام میکنیم. مثلاً توی دوره شیوه حل مسائل متوجه کمالگرایی شدم. که بشدت انسان رو زمینگیر می‌کنه ، هنوز کاری در زمینه بهبودش نکردم ولی همین که میدونم کمال گرایی چطوری میاد سراغم خودش کلی پیشرفت محسوب میشه.

        از شما خیلی خیلی ممنون و سپاسگزارم. در پناه جان جانان رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشید در بهترین زمان و مکان و شرایط.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
        • -
          هایده عبدپناه گفته:
          مدت عضویت: 1057 روز

          سلام بزرگوار وقت بخیر عذر میخوام چند روزی آنلاین نبودم واسه همین دیر جواب دادم

          خداروشکر که نشتی انرژی رو پیدا کردین همین که بدونی کجاست و چیه کلی جلو افتادی و یه قدم اساسی واسه بهبود برداشتی،،، منم تو همین دوره متوجه عزت نفسم شدم که چند ماهیه درجا میزنم این پاشنه آشیلم بازم ریشه دوانده بود و من متوجه نشده بودم خدا رو شکر از وقتی فهمیدم به نسبت خیلی بهترشدم همین آرامش خودش بزرگترین نتیجه اس

          دوست عزیزم من کرد سنندجم اینم یکی از روستاهای سنندج به اسم آویهنگه منم اینجا زندگی میکنم،،، خونه های طرف اورامانت پلکانیه خیلی سبک خونه هاش جالبه

          ان شاءالله خودتون تشریف بیارید و از نزدیک این مناطق زیبارو مشاهده کنین خوشحال میشیم

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
          • -
            حمید امیری Maverick گفته:
            مدت عضویت: 1274 روز

            سلام و درود به شما خواهر بزرگوار. الهی که حال دلت عالی عالی باشه. درود به شما. همیشه حرفهای بسیار زیبایی در مورد مردم کرد شنیدم و شهرها و سبک زندگی زیبایی که دارن. قبلاً که توی اینستاگرام فعال بودم، چندتا پیج رو دنبال میکردم و همیشه دوست داشتم یه سفر برم غرب کشور. نشان در صلح بودن شما عزیزان همین سبک معماری زیبا.‌ سقف خونه یه نفر حیاط و کوچه است برای یه نفر دیگه. و همه با هم در صلح و آرامش و دوستی و محبت و امنیت دارن زندگی میکنند. رفتم توی گوگل و آویهنگ رو سرچ کردم و بسیار از دیدن تصاویر زیبا و طبیعت جذاب آویهنگ لذت بردم. خدا رو صد هزار مرتبه شکر بخاطر این همه زیبایی. در پناه جان جانان رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشید.

            میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
            • -
              هایده عبدپناه گفته:
              مدت عضویت: 1057 روز

              سلام و درود به شما دوست عزیز ،،، ایام به کامتون باشه ان شاءالله

              ممنون شما لطف دارین،، چه جالب این سبک خونه هارو به در صلح بودن مطابقت دادین من تا الان از این منظر بهش نگاه نکردم سپاسگذارم بزرگوار دقیقا همینه

              سپاس از محبتتون که انقد واستون مهم بود رفتین تو گوگل سرچ کردین نشان از بزرگی و لطف شماست منت گذاشتین ،،، ان شاءالله یه روز تشریف بیارین و از زیبایی های این مناطق زیبا لذت ببرین طرفای مریوان و اورامانت محشره

              واقعا خدارو شاکرم برای حضور عزیزانی مثل شما تو زندگیم

              هرجا هستین دلتون شاد و تنتون سالم در پناه خالق یکتا

              میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      زهرا گفته:
      مدت عضویت: 1425 روز

      سلام آقای امیری عزیز

      من به شخصه از خوندن کامنتهای زیباتون کلی لذت میبرم و کلیییی تحسینتون میکنم از اطلاعات عالی که خیلی درموردشون تحقیق کردین و همینطوری قبول نکردید از شعرها و آیاتی که گاهی اشکم رو در آورده خوندنشون و جقدر احساس خوبی گرفتم از مهارتهایی که تو حل کردن مسائل پیش روتون دارید از استعدادتون تو زبان انگلیسی از استمرار در ورزش با وجود کار چون خیلی دیدم آتش نشان هایی که اصلا به فکر تناسب اندامشون نیستن یعنی قطعا این اراده شخصی شماست نه بخشی از کار و…

      داداش گلم این دلسرد شدن تو مسیر قطعا برای هممون هست نمیشه نباشه مهم اینه خیلی ببخشید پرووو ادامه بدیم و نمونیم تو اون مود و این نقطه یه جورایی آدم ها سرند میشن

      در مورد کارهای گذشته مطمئن باشید هیچ کدوم از کارهایی که انجام دادید بیهوده نبوده قطعا بخشی از مسیرتون بوده بعدها شاید متوجه بشید شایدم نشید اصلا، اما قطعا یه مهره از مسیر بوده براتون تا اینجا الان تو سایت باشید و به این مسیر هدایت بشید به این فکر کنید که اگر به قول شما اون کارها به بهترین شکل انجام میشد شما در بهترین حالت مدیر یه واحد بودید و دوباره کارمند بودید اصلا به اینکه مستقل بشید و به آزادی مالی برسید یا رسالتتون رو پیدا کنید فکر میکردین؟

      در کل هیچ چیزی تو این جهان از بین نمیره و بیهوده اتفاق نمیوفته حتی اون اتفاق هایی که ما دوستشون نداریم ! چون فقط ظاهرش خوشگل نیست برامون و یه نکته دیگه استادتو دوره عزت نفس میگن اصلا خودتون رو با نتایج نسنجید همینکه اون کار رو انجام دادید خودش دستاورده درسته دیگران تشویق نکردن اما خود آدم که میدونه چقدر بعد انجامش اعتماد بفسش بیشتر شده این نگاه به آدم خیلی آرامش میده و مطمئنم نتایج بزرگتون هم به وقتش اتفاق میوفته و اون موقع از همون گذشته به عنوان نقطه قوتتون یاد میکنید و اینکه شما واقعا با شغل فعلیتون هم کلی دارید به جامعه ک مردم خدمت میکنید و کارتون ارزشمنده!!!!

      وظیفه ما اینه که امروز رو بسازیم و همین امروز بهترینمون باشیم و خدا وعده داده باقیش رو میسازه خیلی درگیر گذشته و آینده دور نباشید به قولی آهو اگر به عقب برنمیگشت هیچوقت شکار شیر نمیشد گذشته رو شخم نزنید ما همه لایق بهترین ها هستیم و اگر اینجاییم یعنی رشد کردن برامون مهمه و از خیلی های دیگه که درگیر روزمرگی و بی هدفی هستن خداروشکر جدا شدیم و این بزرگترین نعمته ولی متاسفانه این ذهن چموش یادش میره کجا بوده و الان کجاست درسته نتایج اونقدری بزرگ نشده ولی قبلا همین نتایج که مهمترینش آرامش هست اصلاا نبوده ! اصلا چیزی به عنوان دغدغه برای پیدا کردن علاقه و هدف نبود! یه زندگی معمولی بدون هیچ هیجان خاصی ولی این ذهن ناسپاس همش فراموش میکنه و ما باید افسارش رو بگیریم که نره تو جاده خاکی چون اونوقت سخت میشه کار

      ان شاالله مسیر زندگیتون هموار و به سمت ثروت و عشق و آرامش باشه و همیشه از حال خوبتون و کودک درونتون بنویسین و ما لذت ببریم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
      • -
        حمید امیری Maverick گفته:
        مدت عضویت: 1274 روز

        سلام و درود به شما خواهر بزرگوارم زهرا خانم عزیز. از همه لطف و محبت های شما بسیار بسیار ممنون و سپاسگزارم.

        خیلی ممنونم بخاطر کامنت ارزشمند تون. کاملاً حق با شماست. نمیدونم کار خوبی کردم این کامنت رو نوشتم یا نه. اون موضوعات گذشته رو مرور کردم. حداقلش باعث شد این گنجهای بینظیر از کامنت های دوستان نصیبم بشه. و چقدر نکات خوبی رو گفتین برام. هر کدوم از اون تجربیات گذشته یه قطعه پازل بوده، یه وقتایی هست ما یه پازل رو میخوایم تکمیل کنیم ممکنه یه قطعه اش هیچ تصویری روش نباشه. ولی توی صفحه پازل یه جای خالی براش هست. باید اون قطعه باشه تا پازل تکمیل بشه. باید این سوال رو مکرر از خودم بپرسم درسش برای من چی بود؟

        و چه مثال قشنگی زدین از آهویی که در حین دویدن به پشت سرش نگاه میکنه. اگه کسی بود که به آهو یاد بده بیخیال پشت سر، فقط تلاش کن تا با حداکثر سرعت برسی به فلان نقطه از اونجا به بعد در امنیت هستی ، اونوقت شکار نمیشد. همون دانش و تجربه گذشته برام کافیه. نباید هر بار و هر بار تکرارش کنم. بلکه باید بهش افتخار کنم. چقدر لذت بردم و ازتون ممنونم بخاطر اون نکته طلایی از دوره عزت نفس. همین که کاری رو انجام دادم که ماموریت خودم بوده و دیگری انجامش نداده، خودش موفقیت محسوب میشه.

        این صحبت شما در مورد عزت نفس و عدم تشویق دیگران منو یاد یه ماجرایی انداخت. توی همون نیروی دریایی یه فرمانده داشتیم،بسیار سختگیر ، اهل داد و بیداد کردن، ولی بسیار قلب مهربانی داشت و بسیار انسان متعهدی بود به کار. وقتی داد و بیداد سرمون میکرد ما میفهمیدیم این حرف دلش نیست. بیشترش شوخیه. فقط میخندیدیم. یبار با بچه های مکانیک موتور خونه رو تمیز کرده بودیم و کلی رنگ گرفته بودیم تمام موتورخونه ناوچه رو رنگ‌ زده بودیم. هر لوله ای رو یه رنگی زده بودیم به تفکیک رنگ میشد فهمید که اون لوله چیه. آب دریا سبز، آب شیرین آبی ، سوخت قهوه ای تیره، لوله های پمپ حریق قرمز و … از ستاد اومده بودن بازدید ناوچه مون. بعدش یکی از مسئولین گفت آفرین بچه ها، احسنت موتورخانه خیلی تمیز شده. کارتون عالیه. یهو فرمانده مون داد زد ،ازشون تعریف نکنید، پر رو میشن، خاک تو سرتون کنن با این کار کردنتون. گند زدین. و … منم می‌خندیدم به این حرفاش. بعدش که رفتم بالا تا برامون نامه تشویقی زده. هر وقت یاد این خاطره میافتم بی اختیار میخندم. امیدوارم خداوند بهترین ها رو به زندگیش بده.

        از شما ممنونم با این کامنت بی نظیرتون چقدر احساس خوب و مثبت بهم هدیه دادین. بسیار ممنون و سپاسگزارم.

        از درگاه خداوند بهترین نعمتها و شادمانه ترین لحظات رو براتون میخوام. در پناه جان جانان رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشید.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      مجید فقیه گفته:
      مدت عضویت: 1454 روز

      به نام خداوند ارحم الراحمین

      سلام و درود به آقا حمید عزیز

      امیدوارم که حال دلت عالی باشه

      راستش با اینکه مرتب دارم کامنتاتون را میخونم اما تا الان نشده که براتون کامنت بنویسم حتما تو مدارش نبودم…

      نمیدونم واقعا…

      آقا حمید واقعا ازت تشکر میکنم

      کامنتات پر از اگاهی های علمی، توحیدی و قرآنی هست

      خداوند هوش و ذکاوت سرشاری را نصیب شما کرده و خدا را شکر خوب ازش استفاده میکنی

      گاهی اوقات میگم این آقا حمید باید یه تفسیر بنویسه از بس این برداشتها قشنگ و دقیقه

      مرحبا و دست مریزاد

      یه برداشتی از آیه وسارعوا الی مغفره… داشتید که عجیب برام قشنگ بود

      خداوند با بخشش نعمتهاش، بخشندگی خودش رو داره به اثبات می‌رسونه، و خصیصه ای بنام بخل در وجود ذات اقدس پروردگار عالم جایی نداره، همه اش فضل و جود و کرم و بخشش و مهربانی بر بندگانه

      این جمله تون خیلی با موضوع پایان نامه من مرتبط هست و خیلی گِرا به من داد

      خیلی برای توجیه اینکه چرا فضل الهی را میتونیم جزو مصادیق ثروت حساب کنیم، به کار میاد

      و فهمیدم فضل الهی چون همیشه جاریه و بخل در اون نیست بهترین توجیهه برای اینکه جزو ثروت محسوب بشه

      آقا حمید عزیز بازم ممنونم ازت

      امیدوارم بیشتر در مدار خوندن کامنتهات قرار بگیرم

      و امیدوارم بیشتر از دانش شما بهره ببریم

      در پناه حضرت حق باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
      • -
        حمید امیری Maverick گفته:
        مدت عضویت: 1274 روز

        بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

        «هُمُ الَّذِینَ یَقُولُونَ لَا تُنفِقُوا عَلَىٰ مَنْ عِندَ رَسُولِ اللَّهِ حَتَّىٰ یَنفَضُّوا وَلِلَّهِ خَزَائِنُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلَٰکِنَّ الْمُنَافِقِینَ لَا یَفْقَهُونَ»

        (ﻓﻘﻂ ﺁﻧﺎﻧﻨﺪ ﻛﻪ ﻣﻰﮔﻮﻳﻨﺪ : ﺑﻪ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﻧﺰﺩ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺧﺪﺍﻳﻨﺪ ، ﺍﻧﻔﺎﻕ ﻣﻜﻨﻴﺪ ﺗﺎ [ ﺍﺯ ﭘﻴﺮﺍﻣﻮﻥ ﺍﻭ ] ﭘﺮﺍﻛﻨﺪﻩ ﺷﻮﻧﺪ. ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻲ ﻛﻪ ﺧﺰﺍﻧﻪ ﻫﺎﻱ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﻫﺎ ﻭ ﺯﻣﻴﻦ ﺩﺭ ﺳﻴﻄﺮﻩ ﺧﺪﺍﺳﺖ ، ﻭﻟﻲ ﻣﻨﺎﻓﻘﺎﻥ ﻧﻤﻰﻓﻬﻤﻨﺪ.

        (٧ منافقون)

        —————————————————————————

        سلام و درود فراوان به برادر عزیزم آقا مجید گل. الهی که حال دلت عالی عالی عالی باشه. ازت ممنونم داداش عزیزم. یه نکته اینکه هم اسم برادر بزرگترم هستین. ولی برام از برادرم هم هم مدار تر هستین. ازتون بینهایت سپاسگزارم بخاطر کامنت ارزشمندتون و تحسین هایی که نوشتین. واقعاً هیچ اعتباری رو به خودم نمیدم، و اگه کامنت های من نکته مثبتی توش داره همه اش از آن خداست، و من سپاسگزار درگاه خداوند هستم که بهم الهام می‌کنه.

        یه حسی بهم گفت پاسخی که میخوام براتون بنویسم رو با یه آیه قرآن شروع کنم. شما توی کامنتتون یه نکته عالی نوشته بودین که خیلی برام لذت‌بخش بود و به جانم نشست. اینکه فضل دائمی و همیشگی خداوند از مصادیق ثروته و اصلا چه دلیلی محکم‌تر از فضل خداوند. حالا هدایت قرآنی رو ببینید، وقتی هدایت گرفتم صفحه 555 باز شد. عاشق این جمله از آیه 7 سوره منافقون هستم ، «وَلِلَّهِ خَزَائِنُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ» حس آب خنک و گوارا وسط گرمای تابستونه. به جان آدم میشینه. خدا داره میگه نگران نباش، خزائن آسمانها و زمین متعلق به منه ، و تو منو داری، نگران چی هستی؟

        این آیه توی صفحه 555 قرآن بود. عدد 55 یا 555 رو من توی ذهنم تعریف کردم به نماد پول و ثروت. هر جا رد میشم این عدد رو میبینم میگم خدایا شکرت که پول و ثروت داره به زندگیم میاد. یه وقتایی چندبار تکرار میشه. و من ذوق میکنم و احساسم خوب میشه. درسته این یه بازی ذهنیه ولی حالا اگه ربطش بدیم به فضل دائمی خداوند پس من بیراه نگفتم. هر جا 55 و 555 رو میبینم میگم خدایا شکرت که داری نعمت و ثروت بهم میدی. من ازت ممنونم. خبرهای خوب در راهه. و اینجوری احساسم رو خوب نگه میدارم.

        (درکل اعداد و ارقام رو ربط میدم به قرآن. چند روز پیش بود پشت فرمون بودم یه ماشین جلوم بود عدد سه رقمی پلاکش 275 بود ازش رد شدم یه ماشین جلوتر پلاکش 276 بود. گفتم این اتفاقی نیست. رفتم سراغ صفحه 275و 276 قرآن برای کنترل ذهن)

        نوش جانت این هدایت قرآنی. این جمله «وَلِلَّهِ خَزَائِنُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ» و «وَقُلْ رَبِّ أَنْزِلْنِی مُنْزَلًا مُبَارَکًا وَأَنْتَ خَیْرُ الْمُنْزِلِینَ» رو روی یه کاغذ نوشتم چسبوندم جلوی میز کارم توی خونه.

        اگه این نسخه های الهی غیر ممکن بود خدا به بنده هاش قولش رو نمی‌داد.

        ازت متشکرم مجید جان. بینهایت سپاسگزارم ، و تحسین تون میکنم که این مسیر رو متعهدانه ادامه میدین.

        در پناه رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشید.

        «فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ»

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 25 رای:
        • -
          الهام وابراهیم گفته:
          مدت عضویت: 1530 روز

          سلام به برادر حمید حنیف

          چقدر این نوشته است قلبمو آروم کرد.. بینهایت سپاسگزارم وبراتون شادی وثروت ونعمت وعشق الهی را از خدا می‌خوام.

          (وقتی هدایت گرفتم صفحه 555 باز شد. عاشق این جمله از آیه 7 سوره منافقون هستم ، «وَلِلَّهِ خَزَائِنُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ» حس آب خنک و گوارا وسط گرمای تابستونه. به جان آدم میشینه. خدا داره میگه نگران نباش، خزائن آسمانها و زمین متعلق به منه ، و تو منو داری، نگران چی هستی؟)

          من نیم ساعت پیش داشتم به خودم میگفتم..چرا نگرانی؟؟؟

          نگرانی یعنی شرک؟؟

          تو چرا توحیدی عمل نمیکنی ..؟

          بعد میگی من عباسمنشی هستم؟؟؟

          خیلی با خودم وذهنم درگیر بودم..اومدم چند صفحه عاشقانه با خدا حرف زدم نوشتم و اومدم گفتم برم ببینیم که حمید حنیف چی نوشته؟؟

          خوندم و اشکم در اومد…

          خدایاشکرت که با دوست های توحیدی این سایت برام نشونه می‌فرستی …

          من تسلیمممم….

          خدایا خودت قلبمو آروم کن و منو هدایت کن به راه حل های عالی و بینظیر…

          خدایا شکرت.

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
          • -
            حمید امیری Maverick گفته:
            مدت عضویت: 1274 روز

            سلام و درود به شما دوست گرانقدر. امیدوارم که حالتون عالی باشه و در پناه رب العالمین باشید.

            از شما متشکرم بخاطر کامنتتون.

            خدا رو صد هزار مرتبه شکر که با این کامنت حالتون خوب و مثبت شده. حال خوب و مثبت یعنی اتصال قلبی به خداوند. هر چی رو درخواست میکنیم، برای اینه که حالمون خوب بشه. اینکه قلبمون به خداوند وصل باشه. چه حسی بهشتی تر از اتصال قلبی به خداوند.

            در پناه رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق و توحیدی باشید.

            «فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ»

            میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
        • -
          الهام امیریان گفته:
          مدت عضویت: 1148 روز

          سلام و درود خدمت داداش گلم حمید جان

          چقدر از کامنتهات لذت میبرم و منو با برداشتت از آیه های قرآنیت شگفت زده میکنی.

          وقتی که کامنتتو در جواب به آقا مجید خوندم دهنم وا موند از هدایت خداوند اتفاقا منم عدد 55خیلی برام بولد میشه و مدام از خداوند میپرسم که منظورش چیه از این عدد تا اینکه به پاسخ شما هدایت شدم خیلی برام جالب بود و خوشحال کننده که آره درسته منم برم قرآن رو مطالعه کنم همین که رفتم اپلیکیشن قرآنی رو باز کنم آیه 43سوره اعراف از صفحه 155 رو صفحه اصلی بود و باز هم خداوند منو شگفت زده کرد و از نوشته شما خداوند بهم فهموند که هر وقت یه عدد برات بولد میشه برو سراغ قرآن و اونجا دنبال جوابت باش

          بی نهایت ازت سپاسگزارم که دستی از دستان خداوند شدی تا منو هوشیارتر کنی به نشانه ها

          درپناه الله همیشه شاد و سرزنده باشی

          سوره اعراف

          وَنَزَعۡنَا مَا فِی صُدُورِهِم مِّنۡ غِلّٖ تَجۡرِی مِن تَحۡتِهِمُ ٱلۡأَنۡهَٰرُۖ وَقَالُواْ ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ ٱلَّذِی هَدَىٰنَا لِهَٰذَا وَمَا کُنَّا لِنَهۡتَدِیَ لَوۡلَآ أَنۡ هَدَىٰنَا ٱللَّهُۖ لَقَدۡ جَآءَتۡ رُسُلُ رَبِّنَا بِٱلۡحَقِّۖ وَنُودُوٓاْ أَن تِلۡکُمُ ٱلۡجَنَّهُ أُورِثۡتُمُوهَا بِمَا کُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ (۴٣)

          و آنچه از کینه و خشم در سینه هاى آنان است، بَر مى کنیم [تا در بهشت با خوشى و سلامت کامل کنار هم زندگى کنند؛] از زیر [کاخ ها و عمارت هاى] شان نهرها جارى است و مى گویند: و همه ستایش ها ویژۀ خداست که ما را به این [نعمت ها] هدایت کرد، و اگر خدا ما را هدایت نمى کرد هدایت نمى یافتیم، مسلماً پیامبران پروردگارمان حق را به سوى ما آوردند، و ندایشان مى دهند به پاداش اعمال شایسته اى که همواره انجام مى دادید، این بهشت را به ارث بردید

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      حسین عبادی گفته:
      مدت عضویت: 1841 روز

      بنام خداونده بخشنده و مهربانم

      حمید عزیزم سلام خدا قوتت بده برای این عملیات موفقیت امیز مهار شعله های اتش…

      خدا قوت

      حمید اینو نگو منفعت داری بینهایت نمام بچه ها من به شخص بینهایت ازشما و از همع دوستان سپاس گزارم و چقدر درس ازتون یاد میگیرم و جقدر مسیر برام راحتر میشه جقدر حس خوبی میگیرم شاید کانت ننویسم خیلی وقتا در جواب بچه ها ولی ذوووووووووووووووووووق مرگ میشم برا همتون ایقدر که باخنده و اشک میگممم خدایاااااا شکرتتتت چقدر خوبیدددددداهی شکرر

      برای بودن همتون از خدا از استاد و از تک تکتون مممنونمممم بینهایت دوستتون دارم

      در پناه رب باشیددددد

      بنهایت دوستتون دارم

      دنیااا خیلی کوچیک یه روزی یه جایی همتووون مبینم

      به امید ربببببب

      دوستتون دارممممممممممممممممممممممممم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
      • -
        حمید امیری Maverick گفته:
        مدت عضویت: 1274 روز

        سلام و درود فراوان به شما حسین جان ، از لطف و محبت و بزرگواری شما بسیار بسیار ممنونم.‌

        الهی صد هزار مرتبه شکر بخاطر وجود ارزشمندت.

        خدا قوت به شما حسین جان.

        هر چی هست لطف و محبت و هدایت خداست، من کی هستم. یه بنده ناچیز و محتاج به رب العالمین که دست نیاز و درخواستم به درگاهش درازه و هر روز مناجات موسی پیامبر رو بهش میگم «رَبِّ إِنِّی لِما أَنْزَلْتَ إِلَیَّ مِنْ خَیْرٍ فَقِیرٌ»

        من هم مشتاقم دوستان عزیزم توی سایت رو ملاقات کنم در بهترین زمان و مکان و شرایط.

        برات از خداوند بهترین نعمتها و شادمانه ترین لحظات رو میخوام.

        در پناه جان جانان رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشی حسین جان.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
        • -
          حسین عبادی گفته:
          مدت عضویت: 1841 روز

          بنام خداونده بخشنده و مهربانم

          حمید کاکا سلام سلام به روی ماهت دورت گشتوممممم

          حمید این ایه نوشتم تو دفترم چقدر قشنگ بود چقدر عالی بود به امید خدا منم بتونم مثل شما و بچه ها قران قشنگ درک کنم و قشنگ بفهممششش به امید خودشششششش

          رَبِّ إِنِّی لِما أَنْزَلْتَ إِلَیَّ مِنْ خَیْرٍ فَقِیرٌ»

          بارالها من ازهر خیری که از تو به من برسد محتاجمممممم

          الهی صد هزار مرتبه شکرتتتتتتتتتت…..

          به متاج تو محتاجی حرامستتتتتتت

          در پناه رب عزیزم شاد سلامت ثروتمند و عاقبت بخیر باشی و امید وارم که مصاحبتو عالی داد باشی و با یه داستان قشنگ دیگه بیایی برامون دوستت دارم کاکا……

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      فهیمه زارع گفته:
      مدت عضویت: 2976 روز

      بنام خداوند بخشنده ومهربان

      سلام به حمیدآقا دوست ارزشمند وتوحیدی ام

      اول ازهمه شما را تحسین میکنم که هرروز برای رسیدن به هدفی که انتخاب کردی درحال پبشرفتی از صمیم قلبم سپاسگزارم وجود ارزشمندتم

      آقا حمید منم هدف امسالم راخود شناسی وتغییر باورام وزندگیم گذاشتم چون تا قبل از شروع قدم اول فکر میکردم خودم را خیلی خوب میشناسم ولی ای دل غافل وقتی خوب دقیق شدم هیچ وقت تو زندگیم این فهیمه واقعی نبودم همیشه دنبال تایید طلبی ،جلب توجه دیگران بودم حالا خواسته یا ناخواسته خودم راقشنگ موشکافی کردم تا جلسه 4 قدم دوم پیش رفتم ولی دیدم نه نمیتونم آنطور که شایسته هست مطالب را درک کنم تا قدم سوم را تهیه کردم دیگه گفتم فهیمه مهم اینه عمل کنی تو دوره کشف قوانین زندگی یا عزت نفس رو 6 سال پیش تهیه کردی وهمان موقعه یه دور همین جوری گوش دادی واندازه ای که دست وپا شکسته بهش عمل کردی چند برابرش نتیجه داد اینکه استاد تو فایلها میگه یه قدم برداری جهان ده ها قدم برای یاری شما بر میداره دقیقا درسته ولی اینکه تو جواب دوستتون گفتید یه اشتباهی کردم که از لحاظ احساسی یه ماه عقب افتادم کاملا درکتون میکنم چون اگر در مدار درک آگاهیهای یه دوره نباشیم چه بسا که برداشت‌های اشتباهی از آن آگاهیها داشته باشیم مطمئنم شما وهمچنین خودم در زمان درست به درک آگاهیهای این دوره ودوره های دیگه هدایت میشیم منم تواین دوماهه گذشته سه بار نشانه روزانه ام قدم سوم ودوباره قدم ششم ویکبار قدم هشتم بوده که من اصلا از محتوی این قدمها خبر ندارم ولی تصمیم گرفتم تا سه قدم را کار نکردم وبه درک وعمل نرسیدم بقیه اش راتهیه نکنم حمیدآقا دیدید که استاد تو اکثر فایلها هرجا که میرن به هر موردی که بر میخوردند دنبال رگه هایی از قانون هستند امروز صبح مستندی می دیدم بنام تنهایی در کوهستان فکر میکنم یه گروه 9 نفره بودند که هرکدام یه منطقه ای را انتخاب کرده بودند برا تحقیق منکه از وسطهای مستند رسیدم نفر سوم داشت صحبت می‌کرد گفت چند روز غذا نخوردم ولی عاشق این کارم وباعث شده چند روز دیگه صبر کنم امروز برای جستجوی غذا بیرون میرم مطمئنم میتونم یه چیزی پیدا کنم بخودم گفتم این همان عشق وعلاقه ای که استاد میگه باعث حرکت میشه از پناهگاهش آمد بیرون چند قدم رفت جای پای گوزن دید گفت اولین نشانه واین نشانه انگیزه منو بیشتر کرد که مسیرم درسته پس ادامه داد یه کمی جلوتر فضله گوزن را دید وگفت دومین نشانه ولی آن رفته من مسیر را بیاد میسپارم وفردا برمیگردم فردا همون مسیر را رفت دوباره نشانه چند جا فضله تازه گوزن دید گفت که چندتا گوزن این اطراف هست وحتی یکیشون را دید وامیدوارم شد وگفت بله درسته دقیقا من کلمه به کلمه حرفهاش را با قانون برا خودم حلاجی میکردم بعد یکی از دیگه همسفرهاش را نشون داد که چون نتونست برا خودش غذایی پیدا کنه به مرکز اعلام کرد که من از ادامه جستجو انصراف میدم واین قسمت حرفش جالب بود که انصراف من به معنی این نیست که من شکست خوردم به این معنیه که من تجربه های زیادی آموختم وفهیمدم خانواده ام را دوست دارم ،همسرم را دوست دارم،من دلم برا دوستانم تنگ شده وگفت خوشحالم که این آگاهیها را بدست آوردم آن خانمی که مصاحبه میکرد از یکی دیگه از اعضا این گروه سوال کرد شما هم انصراف دادی چون غذایی پیدا نکردی چه احساسی داشتی گفت من تمام تلاشم را کردم وهرچه که شما فکرش را بکنی بعنوان غذا خوردم جیر جیرک ریشه گیاهان و… ولی زیبایی طبیعت و آرامش آن هنوز هم برام لذت بخشه هر موقعه به یاد خود میارم پراز حس فوق العاده میشم به خودم گفتم چه خوب با کمی دقت میشه قانون را در هرچیزی درک کرد نباید که فقط دوره های بیشتری کار کنی نمیدونم چرا این تجربه امروزم را که فقط از خدا خواستم ورودیهای میخوام مثبت باشه چون روزهای تعطیل وساعاتی که همسرم منزل هست تلویزیون روشن میکنه ومتاسفانه فقط دنبال اخباره البته من کاری به کار ایشون ندارم یا تو سایت کامنتها رو میخونم یا بخش عقل کلم خیلی هم ذهنم خسته باشه عاشق کارتون دوران بچگیمون هستم تام وجری ،عصر یخبندان،شرک منم اینجوری خودم را سرگرم میکنم وخداوند مرا به سمت تماشای این مستند با همسرم هدایت کرد نمیدونم چرا اینها را اینجا نوشتم فقط خواستم در ابتدا قدردان حضورت باشم وبهت تبریک بگم که هرروز در حال پیشرفتی ولی به اینجاها کشید کامنتم

      بهترینها را برات آرزو مندم

      در پناه جان جانان شاد وسلامت وثروتمند وسعادتمند باشید در دنیا وآخرت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
      • -
        حمید امیری Maverick گفته:
        مدت عضویت: 1274 روز

        سلام و درود به شما خانم زارع

        از شما بسیار بسیار ممنون و سپاسگزارم. کامنت بسیار زیبا و ارزشمندی رو برام نوشتین.

        واقعاً یه وقتایی هدایت میشم به یکی از فایلهای استاد و میبینم این فایل رو قبلاً چندین بار دیدم ، ولی درک و فهم و برداشتم از اون فایل تغییر می‌کنه. ما بارها و بارها باید این قدم‌ها رو کار کنیم و هر بار بیشتر ازش یاد بگیریم.

        در مورد اون مستند نوشته بودین خیلی جالب بود. ازتون سپاسگزارم.

        امیدوارم همسر گرانقدر هم با شما همراه بشن در این مسیر توحیدی و زیبا. خیلی فرق می‌کنه وقتی یه نفر به تنهایی تلاش کنه و از طرفی مقاومت‌هایی در محیط خانه داشته باشه ، و یا اینکه باهاش همراهی بشه و در مورد قانون صحبت کنن و هر بار تکرار و تمرین ادامه داشته باشه. من هم همسرم توی این فضای آموزشی نیست. و من دارم روی خودم کار میکنم. ولی چند روز پیش یه موضوعی براش پیش اومده بود که خیلی هیجان زده میخواست برای من بگه ، ازش پرسیدم ببین چه درس‌هایی برات داره. ببین خدا چطوری داره کمکت می‌کنه.

        بسیار تحسین تون میکنم که شما در سایت و عقل کل فعالین و اینقدر عالی کنترل ذهن میکنید.‌ چند روز پیش توی محل کار با نفرات یه شیفت دیگه بودم. یکی شون با صدای بلند داشت یه خبری رو میخوند. که رئیس فلان سازمان در فلان جلسه در مورد فلان موضوع نظرش این بود … و من با تعجب داشتم نگاهش میکردم ؟

        انگار بعد از سالها انقراض ، برای اولین بار داشتم یه دایناسور میدیدم. تعجبم از خبر نبود. تعجبم از این بود که مگه شما هنوز اخبار رو باور میکنید؟ هنوز دنبال میکنید؟ بیخیال بابا. این خبر کجای زندگیمونه؟ اینا رو بهش نگفتم و فقط با خودم تکرار کردم. و گفتم خدایا شکرت که من از این مرحله جدا شدم. بهش نگفتم چون میدونستم قانون چطوری کار می‌کنه و گفتن من بی فایده است.

        آره اخبار هیچ چیز مفیدی نداره.‌ جز اضطراب و استرس و ناراحتی.

        الهی که شما همیشه و همیشه از ناخواسته ها و تضادها به دور باشید و در مدار توحید موفق و موفق‌تر باشید. بسیار تحسین تون میکنم بخاطر اینکه امسال به هدف مشخص رو دارید و با جدیت دارید ادامه میدین. درود به شما انسان توحیدی.

        از درگاه خداوند بهترین نعمتها رو براتون درخواست میکنم. در پناه جان جانان رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشید.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      زینب باوی گفته:
      مدت عضویت: 1063 روز

      سلام به شما دوست عزیز

      آقا حمید واقعا کامنت بنده رو متاثر کرد و اشکها ریختم و شمارو که چه زیبا آیات قرآن رو تحلیل میکنید رو تحسین کردم و میکنم سپاسگزارم و برای شما از الله یکتا آرزوی بهترینها رو دارم احساسم عالی است خدارو شکر بعد از خواندن کامنت شما و تامل در آن

      در پناه الله یکتا باشین

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
      • -
        حمید امیری Maverick گفته:
        مدت عضویت: 1274 روز

        سلام و درود به شما خواهر بزرگوار و توحیدی ، از درگاه خداوند بهترین ها رو براتون میخوام.

        بسیار ممنون و سپاسگزارم از لطف و محبت و بزرگواری شما. خداوند متعال رو شاکرم بخاطر اینکه چیزی رو به قلبم جاری کرد تا با نوشتنش حال و احساس مثبت در قلب دوستانم بوجود بیارم. در پناه درگاه جان جانان رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشید.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      سعادت گفته:
      مدت عضویت: 1861 روز

      سلام و خدا قوت خدمت آقای امیری عزیز

      از کامنت قشنگت به وجد آمدم لذت بردم و در وجودت خدا را دیدم چقدر قشنگ آیه قرآن را تفسیر کردی و چقدر حس خوب و معنوی داری . ردپایت راهنمای من در ادامه این مسیر توحیدی می باشد . از اینکه این چنین دقیق و موشکافانه به موضوعات و زیبایی ها و توحید توجه داری بسیار خوشحالم و برایت حال خوب و سعادت و خیر و برکت و توحید آرزومندم .

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        حمید امیری Maverick گفته:
        مدت عضویت: 1274 روز

        سلام و درود به شما سعادت عزیز. الهی که همیشه همیشه حال دلتون عالی باشه.

        خیلی ممنونم از شما بخاطر کامنت ارزشمندتون.

        خدا رو شکر میکنم که خداوند چیزی رو بر قلبم الهام کرد تا باعث حال خوب دوستانم باشه.

        در پناه جان جانان رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشید. سپاسگزارم.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    اسداله زرگوشی گفته:
    مدت عضویت: 1274 روز

    به نام خداوند رزاقُ وهاب

    سلام و درود بر استاد عباسمنش گرانقدر

    سلام و درود بر استاد شایسته عزیز

    سلام و درود بر دوستان گرامی

    استاد قبل از همه چیز میخواهم تحسین کنم اندام زیبا ؛ عضلات قوی و بدن خوشتیپتون را که خدا رو شکر روز به روز داره زیباتر و خوش فرم تر میشه.اوایل که با مباحث توسعه فردی آشنا شده بودم یکی از ویژگیهای افراد موفق را سبک زندگی یا لایف استایل عنوان می دانستند. و شروع تغییرات در زندگی من با تغییر لایف استایلم استارت خورد. به همین خاطر خیلی دوست داشتم شما که از هر لحاظ برای من الگو هستید لایف استایلتونم عالی باشه. که به لطف دوره قانون سلامتی نه تنها این اتفاق به بهترین شکل افتاده بلکه فراتر از آن را شاهد هستیم.بگونه ای که اگر استاد میخواست لیپوساکشن هم بکنند عمرآ نتیجه کار (فارغ از عوارض آن)

    اینگونه عالی می شد.

    ============================================

    کلید رسیدن به اهداف و خواسته ها

    عامل حرکت کردن و رسیدن به اهداف و خواسته ها «انگیزه» است. انگیزه هم محصول اهرم رنج و لذت در ذهن ماست. این اهرم یا بصورت ناخودآگاه در ذهنمان شکل می گیرد یا آنرا بصورت آگاهانه در ذهنمان ایجاد می کنیم تا به اهداف و خواسته هایمان برسیم . دیروز داشتم در جلسه سوم دوره فوق العاده حل مسائل روی اهرم رنج و لذت کار می کردم و امروز که داشتم به صحبت های شما در مورد الگوها و دلایل موفقیت ها و نحوه رسیدن به اهدافم فکر می کردم ، به این نتیجه رسیدم که مهمترین و عامل مشترک همه موفقیت هایم اهرم رنج و لذتی بوده که در ذهنم وجود داشته یا ساخته ام که منو به جلو هُل داده است.

    =============================================

    نمونه اهدفی که در زندگی به آن‌ها رسیده‌ام

    در دوران راهنمایی معلم علوم و هنر ما آقایی به اسم «کناریوند» بود که انسان فرهیخته و نجیبی بود. زنگ هنر برخلاف زنگ علوم در هفته بصورت نصف زنگ بود و معلمین معمولا از این نصف زنگ برای تقویت درس اصلی که معمولا ریاضی یا علوم بود استفاده می کردند و عملا زنگ هنری وجود نداشت! این معلم ما بر خلاف سایر معلمین به این شیوه از این تک زنگ بهره می گرفت که می آمد از ما در زنگ علوم امتحان می گرفت و هر کس نمره بالای 14 می آورد بعنوان جایزه می تونست از آن تک زنگ استفاده کند و برود فوتبال یا تنیس روی میز انجام دهد و بقیه که نمره لازم را نمی آوردند در کلاس می ماندند و همان درسی رو که امتحان گرفته شده بود را مطالعه می کردند. این آپشن و جایزه خیلی به مزاق ما خوش می آمد و بقدری از آن تک زنگ لذت میبردیم که انگار تمام دنیا مال ما بود.به همین دلیل خواندن علوم از خواندن بقیه دریها برایم اولویت بیشتری داشت وهمواره تلاشم این بود که آنرا از دست ندهم و اینگونه بصورت ناخودآگاه این معلممان در ذهن ما اهرم رنج و لذت را ساخته بود. و انگیزه بوجود آمده ما را به جلو هُل می داد که بهتر و بیشتر علوم بخوانیم و نمرات بهتری رو نسبت به بقیه درسها کسب کنیم.

    نمونه و مثالهایی از این دست زیاد تو زندگیم دارم. که اهرم محرکشون همان اهرم رنج و لذت ناآگاهانه بوده. ولی مهمترین دستاوردی که با اهرم رنج و لذت آگاهانه بهش دست پیدا کردم مربوط به دوره سلامته.

    به نظرم افرادی که بتوانند قانون دوره سلامتی را به درستی و به نحوی که استاد گفتند اجرا کنند؛ قادر به انجام هر کار دیگه ای هستند! اینو استاد و کسانی که این دوره را عمل می کنند می توانند تائید کنند.

    من بر خلاف خیلی ها برای تناسب اندام یا کاهش وزن این دوره را تهیه نکردم. بلکه دلیل اصلی ای که باعث شد من به این دوره هدایت شوم بدست آوردن انرژی بیشتر بود. و آنقدر این مسئله برایم اهمیت داشت که حاضر بودم دست به هر کاری بزنم. یعنی اهرم رنج من از قبل آماده کوک شدن بود و با توضیحات استاد در دوره این اهرم در جای درست خودش قرار گرفت.

    من در شروع دوره 68 کیلو بودم چون مرتب ورزش می کردم حتی در دوران پندمیک و از این بابت نسبت به قدم که 172 سانتیمتر است چند کیلو کم داشتم.

    یکماه اول سختترین روزهای این دوره است زیرا علاوه بر تغییرات شدید آداب غذایی و فیزیولوژی بدن باید در جبهه تذهیب نفس و مقابله با نجواهای ذهن و وسوسه هایی که از هر طرف بهت هجوم میارند دوام بیاورید. از طرف دیگه درس عزت نفس نیز هست. اگر قضاوت و حرف دیگران ذره ای برایت اهمیت داشته باشد نمی توانید از این دوره سربلند بیرون بیاید.

    من در 20 روز اول وزنم تا 62 کیلو پائین اومد.یعنی 10 کیلو گرم کمتر از وزن نرمال.تمام چربی های شکم و دور شکمم با کمترین تلاش آب شد. من قبلا برای کاهش چربی های شکمم گاهی 20 دور استادیوم می دویدم بگونه ای که ذانوهام درد می گرفت و پاهایم بی حس میشد ولی انگار نه انگار! و من در طول دوره فهمیدم که اینگونه چربی ها رو فقط میتوان با رژیم غذایی آب کرد و از بین برد.

    هرکسی منو می دید اگه فامیل بود شروع به سرزنش و نصیحت من می کرد از سر دلسوزی و اگر دوست یا آشنا بود می پرسید بیماری چیزی مبتلا شده ای؟! و من فقط می خندیدم و با شوخی بحثو عوض میکردم و میگفتم دارم تست میکنم و موقتیه تا دست از سرم بردارند.

    در مدت کوناهی انرژی من روز بروز بیشتر میشد و بدنم با دوره سازگارتر . دیدن این تغییرات و بدست آوردن انرژی زیاد نتیجه ای بود که حاضر بودم هر محدودیت یا ممنوعه ای را بپذیرم و انگیزه من برای ادامه دوره بیشتر و بیشتر شود.بعد از یکماه بدن من به ثبات رسید و دیگر کاهش وزن نداشتم. بعدش تمرینات نوبت انجام تمرینات ورزشی رسید که آقا علی حرکات نرمشی و بدنسازی در منزل را با ساده ترین ابزارها به ما آموزش دادند و قدردان زحمتشون هستم. انجام آن تمرینات سبب هدایت من به باشگاه بدنسازی شد و با باز شدن باشگاه ها من 7 ماهه مرتب تمرینات بدنسازی انجام می دهم و با عضله سازی وزنم به 70 کیلو رسیده است. و بدنم بقدری خوش فرم شده و عضلاتم عالی شدند که هر وقت خودم رو در آئینه می بینم انگیزه من برای رفتن به باشگاه افزایش پیدا می کند و من حتی در ماه مبارک رمضان هم تمرینات بدنسازیم را متوقف نکردم. مربی من بمن میگفت هر کسی بدن تو رو ببینه باور نمیکنه در این مدت کم بدنت اینقدر عالی فرم گرفته آنهم بدون مصرف کراتین یا هر مکمل غذایی مجاز دیگری.

    دستاوردهای ملموس این دوره برای من کاهش و بهبود درد زانوهایم؛ شفاف تر شدن پوستم؛ استاندارد شدن چربی پوست و موهایم بگونه ای که احتیاج به هیچگونه افتر شیو یا ژل یا واکس مویی ندارم. کم انرژی بودن من که دکترها دلیلش را کم خونی ارژی می دانستند با این دوره رفع شده. عدم احساس خواب پس از صرف غذا؛ قطع شدن خروپف هنگام خواب؛ نداشتن عرق بدن حتی هنگام تمرین و ورزش نمونه هایی از لذت های انجام این دوره است که بصورت اشانتیون و جایزه انجام دوره، بدنت بهت هدیه میده و دیدن این نتایج و تائیدشان سبب میشه که نجواها نتوانند من را از ادامه این سبک غذایی منصرف کنند. با وجودی که همسر و دخترم همون سبک غذایی قبلی را دارند ولی همسرم در اجرای این دوره همراه من است و به من در تهیه و آماده سازی سبک غذائیم کمک می کنند که همینجا از ایشان تشکر و قدردانی می کنم.یا حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 262 رای:
    • -
      الهه رشیدی گفته:
      مدت عضویت: 2219 روز

      به نام خدای مهربان

      سلام اقای زرگوشی عزیز

      خداروشکر میکنم که خدا منو هدایت کرد به کامنت زیبا و بینظیر شما دوست الهی م

      و همیشه از خوندن کامنت های زیباتون لذت میبرم

      و چقدر لذت بردم به خاطر این نتایج عالی که در تمام زمینه ها به خصوص سلامتی رو کسب کردین و اونم به خاطر عمل کردن به قانون هست

      با تمام وجودم تحسین میکنم این انگیزه ی بالا و والاتون رو که اینقدر زیبا دارید این مسیر الهی رو هر چه زیباتر و مصمم تر ادامه میدید

      با تمام وجودم این وجود الهی و توحیدی تون رو تحسین میکنم

      تحسین میکنم این حس و حال عالی تون رو و این انرژی فوق العاده تون

      عاشقتم دادش بینظیرم

      الهی که همیشه تن تون سالم و دلتون شاد و لبتون خندون باشه

      الهی که از زمین و اسمون براتون نعمت و ثروت و پول بباره

      الهی که همیشه غرق در عشق الله باشین

      الهی که همیشه در بهترین حس و حال دنیا باشین

      عاشقتونم

      بازم ممنونم به خاطر این کامنت زیباتون که بهم یه دنیا حس و حال عالی رو هدیه داد

      خدایا شکرت ادامه میدیم این مسیر الهی رو مصمم تر و با اراده ی پولادین مون همراه با الله یکتا

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 26 رای:
      • -
        اسداله زرگوشی گفته:
        مدت عضویت: 1274 روز

        سلام و درود الهه عزیز

        هر وقت شما رو میبینم یاد اون لهجه زیبای جنوبیتون میفتم که در کامنت هاتون استفاده می کردید و بی اختیار گل از گلم میشکفه.

        خواهر گلم اینهمه عشق و احساس پاک و لطفی که ابراز کردید فقط از کسی برمیاد که دلش مثل آب ضلال ، مثل آئینه شفاف و لبریز از احساس خوب توحیدی باشد.بی دلیل نیست که چنین اسم زیبایی دارید.

        امیدوارم روز به روز در عکاسی بدرخشید و برایمان از موفقیتهای روز افزونتان در شهر زیبای شیراز تعریف کنید و ما لذت ببریم.

        الهه عزیز ممنونم ازینکه کامنتمو خوندی و برایم کامنت گذاشتی . امیدوارم این حس خوبی که منتقل کردید هزاران برابرش برگرده به وجود ارزشمندتان.

        برایتان شادابی و سعادت و ثروت آرزو میکنم دوست عزیز.یا حق

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
    • -
      آزاده کاکاوندی گفته:
      مدت عضویت: 1451 روز

      سلام به اسداله عزیز پسر عالی بود کامنت زیبات

      عالی بود از اینکه گفتی عامل حرکت کردن و رسیدن به اهداف و خواسته ها «انگیزه» است. انگیزه هم محصول اهرم رنج و لذت در ذهن ماست. این اهرم یا بصورت ناخودآگاه در ذهنمان شکل می گیرد یا آنرا بصورت آگاهانه در ذهنمان ایجاد می کنیم تا به اهداف و خواسته هایمان برسیم .

      من هر وقت از این اهرم ب صورت خودآگاه استفاده میکردم مثلا 21 روز یا 1 ماه و چند ماه میدیدم نتیجه نمیده میگفتم ینی چی چرا برای بقیه نتیجه میده برای من تا اینکه رها میکردم میدیم خیلی راحت بعد ی مدت جواب میداد

      اینکه داستان زیبات از اهرم رنج و لذت از درس علوم گفتی خیلی تحسین برانگیز بود و بهم انگیزه رو داد ب این روش از اهرم استفاده کنم به صورت ناخوادکاه اما طبق قانون و چیزی ک تو ذهنمه تا نتیجه عالی بده

      در قسمت دوم صحبتهات وقتی از قانون سلامتی گفتی و رسیدن ب وزن ایده آلت گفتم عه این که وزنش نرمال بوده پس چرا 10 کیلو کم کرده اما وقتی در ادامه کامنتتو خوندم واقعا متوجه نتایج عالیت و توضیحات کاملت درمورد سلامتی و رسیدن ب وزن نرمالت شدم و برات خیلی خوشحال شدم و لذت بردم و گفتم آزاده به نجوای ذهنت گوش نده عرض یک ثانیه ی نجوایی اومد این ک وزنش نرمال بود چرا کم شد و در ادامه نتیجه رو دیدی پس برای موفقیتت و هدفات تکاملی پیش برو و به نجواها گوش نده

      ینی پسر عالی هستی همیشه لذت میبرم از کامنتهات

      من بیشتر از این نمیدونم چجوری کامنت بزارم ولی همینم به خودم میگم در این حد عالیه به مرور کامل تر میشی و کامنت عالی تر میزاری

      بازم سپاسگزارم از توضیحات عالیت از نتایج عالیت به امید موفقیتهای بالاتر برات اسداله عزیز

      در پناه الله یکتا شاد و ثروتمند باشی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
      • -
        اسداله زرگوشی گفته:
        مدت عضویت: 1274 روز

        سلام و درود آزاده عزیز

        آزاده جان همین کامنت هایی که برای عزیزان سایت میزارید خیلیم عالی هستند!

        ذهنت را باز بگذار و هر چه بر قلمت جاری می شود بنویس، هیچوقت سعی نکن کامنت کامل یا بی عیبی بنویسی،اینگونه راحتتر میتوانی آنچه در ذهنت است رو جاری کنی و بنویسی.

        کمالگرایی نباید مانع شما در نوشتن بشه. هیچوقت جملات تضعیف کننده بخودتون نگید. خیلی ها هستند نمی توانند یک خط بنویسند یا اصلا در فرکانس نوشتن نیستند. شما خیلی هم توانمندید در نوشتن که به راحتی برای همه کامنت میزارید.

        هر چقدر تلاش کنیم که خودمان را همانگونه که هستیم بپذیریم نه اینکه ورژن عالی خودمان را فقط قبول داشته باشیم و بهبود گرایی را جایگزین کمالگرایی کنیم، میتونیم بیشتر رشد کنیم و راحتتر و بهتر و سریعتر گام برداریم.

        ممنون و سپاسگزارم که وقت گذاشتید و برایم نوشتید. برایتان سلامت و ثروت و سعادت در دنیا و آخرت آرزو میکنم دوست عزیز.یا حق

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
    • -
      بهجت مشفق گفته:
      مدت عضویت: 1732 روز

      درود بر شما اسداله عزیز

      من همیشه هرموقع کامنتای شما رو میخونم کلی انرژی مثبت و انگیزه میگیرم که چقدررررر مشتاقانه تمرین های استاد رو انجام میدین و همیشه تو این مسیر زیبا پشتکار و مداومت دارید و همه مواردی که استاد تاکید میکنن رو جدی میگیرین.

      واقعا هزاران آفرین بر شما

      تحسینتون میکنم که تو اجرای قانون سلامتی انقدرررر مداومت و پایداری داشتین.

      شما برای من بعنوان یه الگوی بسیار عالی و مناسب، در اجرای صحیح و همیشگی آموزه های استاد هستین و همیشه تحسینتون میکنم.

      واقعا احسنت بر شما

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
      • -
        اسداله زرگوشی گفته:
        مدت عضویت: 1274 روز

        سلام و درود بهجت عزیز

        هر وقت صحبت از وکیل و وکالت میشه من یاد فیلم «وکیل مدافع شیطان» میفتم و توی خیالم به خودم میگفتم چقدر خوب میشد اگه شرایطی فراهم میشد که این فیلم رو همه کسانی که می خواهند وکیل شوند، ببینند.

        وقتی کامنت های شما رو میخوندم و متوجه شدم وکیل هستین خیلی در دلم تحسینتون کردم و خدا رو شکر کردم که یک وکیل عباسمنشی چقدر میتونه در جامعه ما اثرگذار باشه و نقش آفرینی کنه و متمایز از هم صنفی های خودش باشد. اصلا همینکه عضو این سایت شدید 10 صفر از بقیه جلوترید. اینو از صمیم قلبم میگم و چقدر به وجود شما عزیزان من افتخار میکنم و سپاسگزارم از خداوند بابت همه چیز.

        بهجت عزیز اینکه کامنت من و شما کنار هم قرار گرفته به هیچ وجه اتفاقی نیست. زیرا در این دنیا هیچ چیزی اتفاقی اتفاق نمیفته. و من اینو باور دارم.

        جسارت و شجاعتتون رو واقعآ تحسین میکنم. همینکه هدف آینده تون رو صریح و واضح بیان کردید نشان از اعتماد به نفس بالا و اراده قویتان دارد و همواره احساس میکنم که شما شخصیت محکم، مستقلی دارید که میتوانید به راحتی به اهداف و خواسته هایتان برسید.

        برایتان در این مسیر زیبا، رشد روزافزون و خلق زندگی و خواسته هایتان را آرزو میکنم دوست عزیز. یا حق

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
    • -
      سارا مرادی همت گفته:
      مدت عضویت: 1058 روز

      بنام خدای مهربون

      سلام خدمت آقای زرگوشی

      سپاسگزارم که اینقدر عالی نوشتین و کلی یاد گرفتم

      خداروشکر که در مسیر متعهد هستین و هر روز نتایج بیشتری دریافت میکنین

      لذت بردم از سپاسگزاری و تشکری که از همسرتون کردین و چقدر لذت بردم از این استقلالی که در رابطه دارین و با عشق در کنار هم به عقاید هم احترام میزارید

      ایشالا که سعادتمند و شاد باشین

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      مهدی رجبی گفته:
      مدت عضویت: 3853 روز

      به به سلام و درود آقای زرگوشی عزیز و دوست داشتنیم.

      @@@@@@@@@@@

      @@@@@@@@@@@

      اول بگم خیلی حال میکنم و لذت میبرم وتحسین میکنم شما رو که اینقدر خوب فعالید و از کامنت های شما لذت میبرم و استفاده میکنم و از این بابت خدا رو شکر میکنم که بهم فرصت داده تا در بین شماها باشم و به تجربیات شما هدایت بشم و روز بروز هدایت هام بهتر و بهتر و دریافت هام بهتر و بهتر و تغییراتم بزرگ و بیشتر و با کیفیت تر باشه.

      دوم بگم چقدر عالی مثال کاربردی از رنج و لذت زدید

      در اصل همون برانگیختن حس شوقه

      انگار زندگی و جهان هستی به میزان اشتیاق و میل درونی پاداش میده هر چه اشتیاق بیشتر به همون نسبت زندگی هم شوقشو بیشتر نشون میده و بیشتر به وجد میاد.

      راستی چقدر مرتب و منظم و خوشگل تیترها رو بلد میکنید و با سلیقه بین جملات و نوشته ها فاصله میزارید و خطوط فاصله ایجاد میکنید هم باعث بهتر خونده شدن میشه و خوندن رو لذت بخش تر و ساده تر میکنه

      هم نظم و آراستگی و حوصله و دقت شما رو نشون میده، کیف کردم دمتون گرم حرف ندارید.

      ……………………………………………..

      *

      چقدر بابت دوره قانون سلامتی بهم ایده دادید و همین کامنت و تجربه شما این الگو و انگیزه رو بیشتر در منم ایجاد کرد که این باور رو بسازم که میشود

      البته که منم مشکل چاقی و اضافه وزن که ندارم که هیچ حتی حدود شاید 4 تا 6 کلیو هم میتونم و خوبه اضافه کنم و تقریبا اهل هله هوله بخور هم نیستم در 99 درصد اوقات. و همیشه سبک زندگی رو به سالم رو بیشتر مایل بودم. و برنامه های مختلف ورزشی و غذایی رو امتحان کردم.

      ولی با این الگویی که در من شما ساختید یک جرقه های زده شد که چطور میشه و میتونم پس منم اینطوری بهتر عمل کنم بدن جواب میده به لطف الله میتونم ازش هدایت بخوام. خدایا شکرت.

      خیلی خوبه که دونه به دونه مثال میزنید تا جا بیفته ملموس.

      *

      چقدر عالیه که همسرتون هم بسادگی و با عشق باهاتون همکاری میکنه و اینقدر براشون مهم هستید که کمک تون میکنه و در این هدف کنارتون هست الهی در کنار همسر و دختر نازنینتون همیشه در صحت و سلامتی و شادی و خوشی روز به روز بیشتر باشید.

      *

      ارادتمند

      مهدی رجبی

      یا حق

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      Amin Iloon گفته:
      مدت عضویت: 900 روز

      افرین بهت دوست عزیزم

      چقدر عالی تونستی از پسش بر بیای و واقعا بهت خسته نباشید میگم.

      چقدر خوبه که با عمل به این دوره تونستی بهترین نتیجه رو کسب کنی و انرژی ات افزایش پیدا کنه..

      افرین بهت که با شیر کردن داستان موفقیتت به ذهن منطقی مون فهماندی که صد درصد این مسیر بی نظیر جواب میدهد و این سایت جزء بهترین ها است.

      خدا را صد هزار مرتبه شکر بابت این نتایج و این کامنت های بی نظیر…

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      مهدی کاتبی گفته:
      مدت عضویت: 1250 روز

      سلام برادر عزیزم جناب آقای زرگوشی درود بر شما خیلی تحسینتون میکنم که به درک خیلی خوبی از آموزه های استاد عزیز و سیستم بی نظیر خداوند رسیدید

      علت اینکه ذوق و شوق من ،منو هدایت کرد به نوشتن کامنت برای شما این بود که من مدت ها بود سطح انرژی قانون سلامتی رو میخواستم چون کاملا به این موضوع آگاه شدم که منه حدوداً 24 ساله اصلا انرژی کافی برای انجام کارهام رو ندارم ، از طرفی ذهنم مقاومت شدید داشت با دو مسئله در مسیر قانون سلامتی 1- من خودم خیلی کمبود وزن دارم نسبت به قدم و چوب شورم قشنگ خخخخ و همش میگفتم اگر توی این رژیم برم خیلی لاغر میشم و بعدش حجم آوردن چی؟ با اینکه یکی از دوستان نزدیک من این دوره رو شرکت کرده و خداروشکر نتیجه خیلی خوبی گرفته و همچنان در مسیره من مقاومت داشتم، خلاصه دنبال یه نمونه ای بودم که کمبود وزن داشته و وقتی شما از مسیر شروع قانون سلامتی تا شروع ورزشتون و حجم و انرژی و شفافیت پوست گفتید ناخودآگاه از پشت سیستم پاشدم خداروشکر کردم که کامنت شمارو خوندم 2- من بسیار هله و هوله خورم اما مطمئنم این قضیه رو خیلی راحت حل میکنم تو سلامتی چون رنج ذهنم از بابت کمبود انرژی و تناسب اندام انقدر فعاله که شما فقط بیا بگو مسیر سلامتی چیه من بجوئم اون مسیر رو .

      چقدر ارتباط سلامتی با عزت نفس رو درست گفتید و من عمیقاً این ارتباط رو درک میکنم چون شاگرد دوره عزت نفس هستم و گاهی اوقات میفهمم شهودم میگه فلان کار درسته پاشو برو تو دلش اما کمبود انرژی و خستگی همیشگی بدنم با نجواها دست دوستی میدن و منو پرتاب میکنن تو مسیر نادرست

      خیلی تحسینتون میکنم خیلی ممنون بابت این کامنتتون و خوشحالم هم کلاسی شمام در شیوه حل مسائل زندگی

      بهترینا از شادی،سلامتی،ثروت و سعادت برای شما برادر ارجمندم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      میلاد گفته:
      مدت عضویت: 3816 روز

      سلام جناب زرگوشی عزیز بصورت هدایتی با کامنت شما برخورد کردم و قشنگ بسیار احساس لذتو تجربه کردم و واقعا 200 تا لایک رو حداقل حق این کامنت زیبا بود و پاسخ دوستان و جواب شما به پاسخ ها هم اینقد خوشمزه و انرژی بهش بود که واقعا هرکس بخونه بنظرم قشنگ به دلش میشینه

      سپاسگزارم از شما دوست عزیز و گرامی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      بتول مجدی منفرد گفته:
      مدت عضویت: 2266 روز

      سلامم دوست عزیز

      خداروشکر بابت تک تک لحظه های ک با لذت داری روی خودت کار میکنی ونتایجشو لمس میکنی

      اکثر کامنتای شما ک میخونم واقعا برام لذت بخش والهام اور هستش

      داشتم بیو ک نوشتین میخوندم چقدر مطالبش برام قابل درک بود و انگار از من نوشتین خیلی بهم انگیزه داد ک این حسهای (پوچی ،اکثر وقتا بی انگیزه و بی هدف میش رفتن) که دارم طبیعیه و چیز عجیبی نیس فقط باید تمرکز لیزر رو ب مثبت داشته باشم ک بتونم تغییر دلخواهم بدست بیارم .

      خاطر تون هست کدوم فایل استاد راجب علاقه صبحت کرده وازش نوشتین کدوم فایله؟

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        اسداله زرگوشی گفته:
        مدت عضویت: 1274 روز

        سلام و درود خانم مجدی منفرد

        راجع به مسئله علاقه من خیلی مطالب خوندم ولی هیچکدومشون ریشه ای این مطلب رو بررسی نکرده بودند. هر چقدر که بیشتر روی خودم کار کردم به این نتیجه رسیدم که هر چقدر که من شناختم از خودم بیشتر شود و زوایای ناشناخته و تاریک درونم را روشن کنم بهتر میتوانم به شناخت خوبی از علاقه واقعیم برسم.

        از وقتی که کامنت شما رو خوندم خیلی تلاش کردم که آن فایل رو پیدا کنم و لینکشو براتون بفرستم و حتی از خداوند هدایت خواستم که سوالتون بی حواب نگذارم. من یک گروه تلگرام داشتم قبل از اومدن به سایت که تکه هایی از صحبت های استاد رو در کانال قرار می داد و من بعد از اینکه متوجه شدم کانال فیک است آنرا حذف کردم. من این جمله رو که قسمت انتهایی فایل بود خیلی گوش می کردم برای همین جملاتش یادم مونده.شایدم در دوره عزت نفس به آن اشاره شده باشه که من آن دوره را ندارم.اگر کسی از دوستان این پیام رو خوندن و جواب سوال بتول خانم را داشتند ممنون میشم که زیر همین پست کامنت بگذارند که هم ایشان استفاده کنند و هم من.

        روی لپ تابم فایلهای زیادی از استاد است که سعی میکنم به مرور دوباره گوش بدم و اگه فایل مد نظر رو پیدا کردم حتمآ در کامنت دیگری آدرسش و لینکشو در اختیارتون قرار میدم.

        بهترینها رو برات آرزو میکنم دوست عزیز.یا حق

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
        • -
          اسداله زرگوشی گفته:
          مدت عضویت: 1274 روز

          سلام و درود مجدد دوست عزیز

          با اینکه هنوز پیام قبلی منو روئیت نکردی ولی پیامتون سبب شد فایلهای صوتی لپ تابمو مرور کنم و مطمئن شدم که جز فایلهای کوتاه چند دقیقه ای بوده که از آن گروه تلگرامی من دریافت و ذخیره می کردم. به همین دوباره تلگرامم رو نصب کردم و تونستم آن فایل رو پیدا کنم که برای خودمم مفید و جالب بود . صحبت های استاد در آن فایل رو عینآ اینجا تایپ میکنم که امیدوارم برای شما هم مفید باشه.

          بعضی ها می گویند من نمی دونم چیو دوست دارم! اگه نمی دونی واقعآ چیو دوست داری باید روی خودت کار کنی.باید به خودشناسی برسی.باید به گذشته ات فکر کنی.باید فکر کنی. این تمرینیه دوستان که من همیشه میگم انجام دادنش زندگی شما رو متحول میکنه!

          باید فکر کنید دوستان که جهان نامحدوده.و هر چیزی رو بخواهید میتونید بهش برسید.هر رشته ای رو بخواهید میتونید انتخاب کنید.هر شغلی رو بخواهید میتونید داشته باشید.هیچ محدودیتیم نداره. نه سنت، نه سرمایه اولیه، نه زندگی در کشوری که میکنیم. با این تفکر دوست دارید چی رو داشته باشید؟ دوست دارید تو چه شغلی وارد بشید؟دوست دارید تو چه رشته ای وارد بشید.

          خیلی از افرادی که میگند علاقمونو نشناختیم ؛نمیدونم واقعآ چیو دوس داریم بخاطر اینه که اینقدر توی این ذهنشون باورهای مخرب است؛ اینقدر محدودیتهای زیادی هست؛ که علاقه و عشقشون دفن شده زیر محدودیتهاای که خودشان در ذهنشون بوجود آوردن.

          برای اینکه بفهمید واقعآ چیو دوست دارید تصور کن، باور کن که هیچ محدودیتی وجود نداره… من میخوام این دیدگاه رو در خودتون ایجاد کنید که عشق و علاقه مهمترین آیتمه. بقیه چیزها ؛ مسائل و اتفاقات خودبخود رخ میده مطمئن باش.

          این تمرین و انجام بدید:بنویس که در گذشته به چه اهداف و چه خواسته هایی رسیدید که عشق و علاقه مهمترین آیتمش بوده؟

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
          • -
            منیژه رجاییان گفته:
            مدت عضویت: 1462 روز

            سلام آقای زرگوشی عزیز ممنونم بابت احساس مسئولیتون که اینقدر پیگیری کردید و اون فایلی که گفته بودین به دوست عزیزمون را پیدا کردین و گذاشتین واقعا چهقدر بی نظیرو آموزنده و کمک کننده هست ممنون از شما که لطف کردید و این فایل رو گذاشتین

            با آرزوی بهترینها برای شما دوست عزیز

            میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    سعیده شهریاری گفته:
    مدت عضویت: 1289 روز

    به نام خداوند جان و خرد،کزین برتر اندیشه برنگذرد

    خداوند نام و خداوند جای،خداوند روزی دهنده ی رهنمای

    سلام به زیباترین،خوش هیکلترین،صادقترین،با ایمان ترین،متعهدترین استاد دنیا

    سلامی به زیبایی رنگ دستگاه های حرفه ای پلنت فیتنس

    سلامی به گرمی عضلات تحت فشار

    سلامی به شیرینی کلام شما

    سلامی به زلالی قلبتون

    سلام وسر سلامتی برای شما استاد عباسمنش،خانم شایسته جانم،برای علی آقا رفیق بهشتی و برای تموم دوستان نازنینم

    بارها و بارها دیدم من یا بقیه دوستان یک مسئله داشتیم و با ایمان اینکه خدا جواب میده،از قرآن کمک خواستیم و برای هرکدوم از ما،درمورد هر شرایطی به جواب درستی رسیدیم

    استاد اینکه هر فایلی که شما میزارید دقیقا نیاز همون موقع ماست،دقیقا به همین صحبت ها احتیاج داریم،دقیقا مثل قطعات خالی پازل سرجاش میشینه،نشون دهنده ی اینکه قرآن از قلب و روح و عمل شما جاریه …خیلی شبیهید به قرآن استاد …من دیگه ایمان آوردم

    و به قول شما اگر تموم جهان بیان بگن سعیده اشتباه میکنیمن تک تک نتایجمون رو میکوبم توی صورت جهان

    این اتفاقی نیست وقتی حس میکنم جریان هدایت بهم میگه دوره دوازده قدم رو از اول شروع کن،همون موقع میبینم متن داستان تولد خانواده ی عباسمنش در صفحه ی اول سایت عوض شده و به خط اولش دوره دوازده قدم اضافه شده!که فایل پیشنهادی سایت میشه از دوازده قدم،که تو نشانه ی روزانه م نشونه ش میاد …اینم از امروز که خدا تیر آخر رو زد …و من اگر از همین امروز تمرکز نزارم روی قدم اول به قول قرآن جاهلم …

    استاد اگر اجازه میدی خودم دور سر این عزت نفستون بگردم،ندیدم آدم توی دنیا مثل شما!

    همون روزای اول که با سایت آشنا شدم و قدم 1 رو شروع کردم و رسیدم به فایل هدفگزاری و این فیلم شمارو دیدم دهنم وا مووند که عجبببب اعتماد به نفسسسی!

    مردم بعد رسیدن به نتیجه هم اعتماد به نفسش رو ندارن چه برسه به اینکه نرسیده بیای جلوی دوربین و بگی این منم! و هدفم اینه!

    و ایمان داشته باشی بهش میرسی ….!

    اعتراف میکنم حتی الان هم جرئتشو ندارم به بقیه بگم من تا آخر امسال فلان ماشینو میخرم،نمیتونم از زیر فشار نجوا و کنایه ها سالم در بیام!

    ولی جا نمیزنم،هدف گزاری میکنم،متعهد میمونم،ادامه میدم!

    همون مسیری که من رو به اینجا رسونده،بقیه ش باید خیلی راحت تر پیش بره،چون من خیلی وقته گاری زوار درفته ی افکار و باور های منفی رو فرستادم ته دره و حالا دارم تو جاده جنگلی ستاره قطبی سوت زنان قدم میزنم و فقط لذت میبرم!

    لذت بردن از زندگی=دریافت لذت بیشتر

    استاد این سعیده ای که داره برات مینوسه،جریان انتقالیش که همش با هدایت بوده،تو خونه ی آخر استپ خورده!

    احساسم شبیه وقتی که سایتتون رو فیلتر کردند!

    شبیه وقتی کارت بانکیتون دیگه کار نکرد و بهتون الهام شد دیگه باید برید!دیگه وقتشه !…

    با اینکه هیچ ایده ای ندارم قراره چه اتفاقی بیفته!نمیدونم تکلیف من و دخترا و همسر چی میشه و به کجا ختم میشه ولی ایمان دارم داره یک اتفاقات عالی میفته که من ازش بی خبرم

    تنها کاری که باید بکنم اینکه روی ریل بمونم و بزارم قطار هدایت درست برونه وببره اونجایی که باید …

    باید پارو نزد وا داد،باید دل رو به دریا داد

    خودش میبردت هرجا دلش خواست

    به هرجا برد بدون ساحل همونجاست

    استاد امروز یک قدم عملی دیگه برداشتم بعد دیدن این ویدئو گفتم من باید استارت باشگاه رو بزنم،رفتم برای پیاده روی و توی ذهنم یک باشگاه رو انتخاب کردم برم بپرسم ولی به قول شما دست خدارو باز گذاشتم و خداوند توی مسیر من رو به یک باشگاه دیگه هدایت کرد که زمانش خیلی فلکسیبله و برای من که شغلم شیفیته خیلی مناسبتره …

    بله هدایت خدا همیشه هست …ما باید مقاومت هارو برداریم ..

    تو مثال باشگاه من مقاومتی نداشتم هی نمیگفتم چه جوری از کجا !

    اما تو خرید ماشین شخصی روزی هزار بار ذهنم میگه از کجا چه جوری؟

    من اگر همین یکارو درست انجام بدم و جلوی نجواهارو بگیرم هدایت خدا میاد

    چون به قول استاد

    ثروت مثل اکسیژن هواست!

    اگر نداریمش ما جلوی مجاری تنفسیمون رو گرفتیم!

    وگرنه هوا همه جا هست!

    خدایا کمکمون کن درست بشناسیمت،میدونم بیشتر از ما میخوای ما ثروتمند بشیم …ما لذت ببریم از زندگی

    مثل مادری که کلی غذای خوشمزه درست کرده و عاشقانه غذا خوردن بچه هاشو نگاه میکنه و منتظره تا باز هم براشون جا کنه …

    امروز قران رو توی دستام گرفتم و گفتم خدایا من میخوام توی سایت کامنت بزارم من رو هدایت کن به آیاتی که برای من و برای هم مدارهای من این کامنت رو میخونند،روشنی بخشه …

    و بازهم دوباره …آیه 35 و 36 سوره نور….

    بین این همه صفحه و آیه …؟؟؟؟

    دوباره همون آیه …همون مفهموم …

    خدا …نورآسمون ها و زمینه

    این نور شبیه نور یک چراغی توی یک شیشه ست

    انقدر درخشش داره فکر میکنی ستاره ست

    روغن این چراغ از درخت پربرکت زیتون که نه تو شرق پیدا میشه نه توی غرب

    بدون اینکه آتیش بهش نزدیک شده باشه،روشنی میده

    نوری روی یک نور دیگه

    خدا راه هدایتِ هرکی رو بخواد(یشا) به این نور روشن میکنه

    خدا این مثال هارو برای انسان های هوشمند میزنه

    وخدا به همه کارها دانا و آگاهه

    این نور تو خونه هایی که خدا اجازه داده ترفیع پیداکنند

    خونه هایی که صبح و شب اسم خدا آورده میشه و تسبیح خدارو میگن

    خدایا بهمون کمک کن،قلبمون رو با نور پرفروغ و بی پایانت جلا بدیم ….

    خدایا دستمون رو بگیر مارو غرق توحید کن

    خدایا مارو هدایت کن …به راه راست …به راه بندگانت که به آنها نعمت داده ای …

    الهی آمین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 317 رای:
    • -
      فرزانه گفته:
      مدت عضویت: 1755 روز

      سلام به سعیده خانم گرامی دوست عزیزم

      چو خدا بود پناهت چه خطر بود ز راهت

      به فلک رسد کلاهت که سر همه سرانی

      چه نکو طریق باشد که خدا رفیق باشد

      سفر درشت گردد چو بهشت جاودانی

      مولانا

      در حمایت از اینکه گفتین میخواین ورزش شروع کنین من از بچگی ورزش کردم و بعدم ورزش خوندم و معجزاتی از ورزش دیدم البته من حیطه فعالیتم ورزش سلامت و توانبخشیه قهرمانی و مسابقاتی نیست.

      شروع کنین حتما :)))

      فک میکنم تا الان این سومین کامنته که از شما خوندم و از انرژی که دارین، و دل نوشتتون لذت بردم.

      سالها پیش یه استاد داشتم ازش یوگا یاد میگرفتم همیشه میگفت یادت باشه سطح انرژی بالا یه بدن سطح بالا میخواد….

      تو اون کلاسا از ارتعاش و انرژی میگفتن البته نه شبیه اینجا خیلی متفاوت و گاها مبهم و تکنیکی. کلی جملات و کتابای سنگین میخوندیم تهشم یکم عرفانی می شدیم تهشم هیچی سر خط!

      اما این جملشون خیلی با ارزش بود.

      بدن باید قوی باشه، کشش ارتعاشات سطح بالا رو داشته باشه و معبد مناسبی برای انرژی های پاک باشه!

      زمانیم که ورزش های رزمی کار می‌کردم استادامون خیلی حساس بودن که تازه واردا باید به ارشد ترا احترام بزارن و همه خیلی حریم نگه می داشتن.

      الانم تاریخی من زودتر عضو شدم(هیچ وقت یادم‌ نمیاد به چه دلیل) اما در شروع دوره ها و نتایج و کمالات شما ارشدی.

      تمام قد برای شما و تمام دوستان قدیمی تر احترام قائلم، از شما یاد میگیریم.

      در پناه خداوند شاد و سلامت باشید.

      لایق بهترین هایید.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 45 رای:
      • -
        محمد کرمی گفته:
        مدت عضویت: 1223 روز

        سلام دوست عزیزم

        ستایش میکنم شما رو و این قلم شیواتونو

        چقدر گرم صمیمی و پر از انرژی و حس خوب کلمات نوشین و حق احترام بجا آوردین

        لذت بردم از این همه زیبای کلام که به زیبای افکار شما وصله

        جمله ای که گفتین سطح انرژی بالا یه بدن پر انرژی با سطح توانمندی بالا میخواد عجیب برام پر رنگ بود ..

        انگار یه کد زدن که رفت نشست تو مغز من

        اخه من با فایلهای رایگان استاد در مورد قانون سلامتی کلی وزن کم کردم کلی انرژیم رفت بالا و به اندامی رسیدم که هیچوقت نداشتم

        اما ورزش نمیکردم باید شروع کنم و این جمله شما برام منطقیش کرد

        شپاسگزارم ازتون

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
        • -
          فرزانه گفته:
          مدت عضویت: 1755 روز

          سلام آقا محمد، دوست گرامی

          خیلی عالیه بهتون تبریک میگم، آفرین به این اراده و نتایج از فایل های رایگان.

          خوشحالم که انگیزه گرفتین برای ورزش، جاتون سبز الان که دارم جواب کامنتتون رو تایپ میکنم اومدم پیاده روی کنار زاینده رود.

          با همین فرمون پیش برم اعضای سایت عباس منش دات کام همگی ورزشکار میشن :)))

          بدن برای حرکت آفریده شده

          دانشمندان در تحقیقاتشون اینو گفتن که عدم تحرک در یک ساعت هم میتونه به سلامت بدن آسیب بزنه یعنی حتی وقتی کاری داریم که لازمش نشستنه باید تغییر پوزیشن داشته باشیم.

          و در ورزش هم با هر حرکت صحیح کلی اتفاق خوب در کل بدن میفته…

          در پناه خداوند ورزشکار باشید:)))

          لایق بهترین ها هستین

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
    • -
      الهه رشیدی گفته:
      مدت عضویت: 2219 روز

      به نام خدایی که همین نزدیک ست

      خدایی که نام و یادش ارامش بخش قلب هاست

      سلام به فرشته ی نازنین و زیبا و الهی خدا

      من عاشقتم عزیزدلمم

      عاشق اون چهره ی پر از نور الله تم

      عاشق این نوشته های الهی تم

      که هر وقت میخونم مثل الان یه بغض شیرینی گلوم میگیره و اشک توی چشمام جمع میشه

      سعیده جان فقط اومدم با تمام وجودم بهت بگم شما بینظیرترین و عشق ترین ملکه ی خدایی

      خدا بهت افتخار میکنه

      خدا عاشقته

      خدا تو رو به تمام خواسته هات رسونده

      خدا عاشق ادم های عملگرا س

      خدا عاشق ادم های با ایمان و متوکله

      این روزها بیشتر از همیشه وابسته به خدا شدم

      وابسته به خدایی که هر لحظه و هر ثانیه از عمرمون داره ما رو هدایت میکنه

      عزیزدلم میخاستم کامنتم رو تا همین جا کوتاه کنم

      ولی خدا منو یاد یه اتفاق زیبایی که دو روز پیش برام افتاد انداخت که بهم گفت باید توی این کامنت بنویسی

      منم به عشق ابدی م گفتم چشم به روی چشمم

      دور روز پیش بود که صبح داشتم مسیر خونه تا محل کار بهشتی م رو حافظیه ی بهشتی رو پیاده میرفتم

      داشتم در مورد حضرت حافظ اطلاعاتی رو میخوندم

      یهو دیدم گوشی م صدای پیامش اومد

      پیام رو باز کردم

      دیدم داداش عزیز و الهی م حمید جان هست

      اره حمید امیری عزیز خودمون

      دیدم پیامش پر از عشق به الله ست

      دیدم برام دو تا از ایه های زیبای قران در مورد رزق و روزی برام فرستاده

      خوندمش و اشک هام جاری شد

      ادامه ی مسیر رو تا محل کار بهشتی م با خدا مناجات کردم

      سعید جان اینو هم بگم وقتی از در ورودی حافظیه میرم داخل بوی گل ها و چمن ها و درختای سرو و درختای نارنج ادمو مدهوش میکنه

      اون پروانه های زیبایی که دارن دور گل ها میچرخند ادمو دیووانه و مست میکنن

      به خدا من تا پامو توی حافظیه میزارم انگار وارد بهشت شدم اینقدر که زیباست

      اینقدر که بوی خدا همه جا پیچیده

      اینقدر که همه حس و حالشون الهی و توحیدیه

      ببخشید اینو باز حسم گفت که در مورد زیبایی محل کار بهشتی م برات بنویسم

      خلاصه بعد از اینکه به حافظیه رسیدم یه سلام از طرف داداش حمید به حضرت حافظ دادم و یه فاتحه براش خوندم

      اومدم ورودی مو زدم و رفتم در اتلیه پایین مون که عکاسی سنتی هست رو باز کردم

      رفتم بالا ؛دفتر عکاسی مون که با چندین پله با عکاسی سنتی مون فاصله داره

      یه چند دقیقه ای رو پشت سیستم موندم

      ساعت 8 و نیم شد

      حسم گفت الهه برو دوباره اتلیه پایین

      رفتم دیدم یه خانم بینظیری داره توی پرو اتلیه ها لباس هاش رو مرتب میکنه و یه چمدون کوچیک همراهش بود

      در چمدونش باز بود

      ناخودگاه چشمم به چمدونش خورد که باز بود

      دیدم یه قران کوچیک روی لباس های تا خورده گذاشته شده

      گفتم خدای عزیزم چی میهای بهم بگی

      و اون خانم شروع کرد در مورد خدا برامون صحبت کردن

      اون از خدا میگفت و من چشمام پر از اشک میشد

      اون از خدا میگفت و من اشکامو پاک میکردم

      گفت من بعد از 18 سال خدا رو پیدا کردم

      و هر چقدر خدا رو بیشتر توی وجودم پیداش کردم خیلی از ادما منو تنها گذاشتن

      هر چقدر به خدا وابسته تر شدم زندگیم لذت بخش تر شد

      هر چقدر به خدا دلبسته تر شدم در لحظه زندگی کردم

      بهم گفت ” ما ادم گذشته و اینده نیستیم ” چون گذشته ما رو ناراحت و غمگین میکنه و اینده ترس و نگرانی رو بهمون میده ” لا خوف علیهم و لا هم یحزنون”

      اه خدایا شکرت

      ابجی بینظیرم به خدا الان که دارم برات مینویسم حس و حالم دگرگون شده

      سعیده جان اون خانم با چشمای پر از اشک و لبخند زیباش داشت با کلام خداوند باهام حرف میزد

      بابا الهه تو ادم گذشته و اینده نیستی تو باید در لحظه ی حال زندگی کنی

      از لحظه ت لذت ببر

      اه خدایا شکرت من عاشقتم خدای وهابم

      تو عشق و قلب منی

      تو زندگی منی

      تو عطر نفس های منی

      سعیده جان بعد از اون صحبت های الهی اون خانم میخاستم دیوونه بشم

      برگشتم خونه دیدم فایل جدید روی سایت اومده که استاد داره در مورد توحید و در لحظه بودن برامون صحبت میکنه

      و هر روز دارم توی تمرین ستاره ی قطبی م همینو از خدا میخام که خدایا من میخام امروز توحیدی تر زندگی کنم

      ابجی قشنگم ببخش اگه که کامنتم طولانی شد

      چون خدا بهم گفت و منم بهش عمل کردم

      عاشقتم

      الهی شکرت؛ ادامه میدیم این مسیر الهی رو مصمم تر و با اراده ی پولادین مون همراه با الله یکتا

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 42 رای:
    • -
      سمانه جان صوفی گفته:
      مدت عضویت: 1908 روز

      سلام سعیده جانم.

      اومدم دو مورد رو بگم بهت تا بعدا سرِ فرصت یه دلِ سیر بیام دوباره فایل رو ببینم، کامنت ها رو هم بخونم و خودمم بنویسم.

      1- پروفایلت خیلی قشنگه.

      مبارکه.

      پر از حسِ خوبه.

      کانونِ خانواده ات گرم و صمیمی باشه عزیزم با همسر و فسقلی های قشنگتون.

      2- شما برای دومین بار برخورد کردی به آیه خدا نور آسمانها و زمینه …

      من جفت کامنتهاتو خوندم …

      امشب، قبل اذان مغرب، تلویزیون دقیقا داشت همین آیه رو میخوند و دیدم …

      میخکوب شدم.

      هر کسی تعبیرش رو میبره تو زندگیِ خودش…

      برای من اینطوریه که در مورد مسئله ی توی ذهنم که سپردم به خدا فردا گشایش خواهد شد…

      شک ندارم.

      خدا رو بی نهایت سپاس گزارم برای زبانِ نشانه ها.

      خدا رو شکر برای همه چیز

      خدا رو شکر برای همیشه

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 20 رای:
    • -
      سعید گفته:
      مدت عضویت: 626 روز

      سلام به سعیده عزیز دوست محبوب خدا

      اصلا قصد نداشتم برات کامنت بنویسم ، نه برای تو ، کلا برای هیچ کس

      ولی پیش خداوند خیلی محبوب هستی و خداوند اینو بهم گفت

      گفت برات بنویسم و من مقاومت داشتم.

      کامنتت رو خودم تاریخش مربوط به حدود یکسال پیش هست ،

      هیچ وقت فکر میکردی به اینجا برسی؟

      منم فکر نمیکردم ابدا ،

      منی که به کارتن خوابی تو راه اهن تهران رسیده بودم . تو مخیله م نمیگنجید

      بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

      أَلَمْ نَشْرَحْ لَکَ صَدْرَکَ

      (یا محمد) آیا براى تو سینه (قلب) تو را شرح و وسعت ندادیم تا این که براى امور سنگین نبوت و دعوت مشرکین و تحمل ایذاء و اذیت آنها متحمل شوى و به علاوه به هر گونه علوم و حکمت در قلب تو جا و وسعت باشد

      وَوَضَعْنَا عَنْکَ وِزْرَکَ

      و بارى را که بر دوش تو سنگینى مى‌کرد از تو برداشتیم

      الَّذِی أَنْقَضَ ظَهْرَکَ

      که شکسته بود پشت تو را

      وَرَفَعْنَا لَکَ ذِکْرَکَ 

      و آوازه‌ات را به نیکى بلند ساختیم‌

      فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا 

      بى‌گمان در جنب دشوارى، آسانى است

      إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا 

      حتما با هر دشوارى گشایشى خواهد بود

      فَإِذَا فَرَغْتَ فَانْصَبْ 

      پس هنگامى که فارغ شدى [از کارى]، به کارى دیگر برخیز

      وَإِلَىٰ رَبِّکَ فَارْغَبْ 

      و به سوى خداى خود همیشه متوجه و مشتاق باش

      کلام اخر

      بدون این که بفهمیم تو مسیر هستیم ، حتا موقعی که کار سخته همونجا هم در مسیریم.

      ناخدا اونه ، ما چکاره ایم

      ما أَصابَ مِنْ مُصِیبَهٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّـهِ وَ مَنْ یُؤْمِنْ بِاللَّـهِ یَهْدِ قَلْبَهُ وَ اللَّـهُ بِکُلِّ شَیْ‌ءٍ عَلِیمٌ

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای:
      • -
        سعیده شهریاری گفته:
        مدت عضویت: 1289 روز

        سلام داداش سعید

        مرررررررسی که برام نوشتی !

        پیغام خداوند واضح و روووشن رسسسسید!

        سپاسگزارم که با قلب سلیمتون،نور الله رو برام فرستادید،قلبم روشن شد.

        دعا میکنم نور آسمون ها وزمین تموم زندگیتون رو به عشق خودش روشن کنه…

        نااااااخدا اونهههه! ما چکاره ایمممممممممم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 26 رای:
    • -
      سید عظیم بساطیان گفته:
      مدت عضویت: 818 روز

      حمد و سپاس مخصوص پروردگاری ست که آفریننده جهانیان است، سلام دارم خدمت خانم شهریاری توحیدی ، و همه دوستان فوق‌العععععاده، که من همشونو دوست دارم از صمیم قلب، انسان بی هدف مثل مسافر بی مقصد میمونه، اگر هدف نداشته باشی، زندگی تو رو هر کجا بخاد میبره،

      پروفایلتون چه قشنگه، و جای تحسین داره ،

      چقدر خوبه که شما هر موقع میخای کامنت بنویسید از خدا کمک میخاید ، و میگید خدا یا بگو تا من بنویسم، مال همینه قلمتون تاثیرگذار هستش، وبه قلب ما میشینه، همیشه با قرآن مینویسید و چقدر خوب تفسیر میکنید و بار های، بار، شده من کامنت شما رو توی یک فایل میخونم و لذت میبرم .

      استاد همه ی ما رو عاشق ورزش کردن،

      ما انسانها بی هدف آفریده نشده ایم،که بی هدف زندگی کنیم ،

      می دانم آفریدگارم،که همیشه هست ، رهایم نمیکندو تنهایم نمیگذارد؟

      خدا یا قلب ما رو پر از نور کن ، خدایا ، ما رو به غیراز خودت به کسی وا مگذار،

      خدایا ، به خواهر مون که اینقدر راحت کلام خداوند از زبانش جاری میشه؟ ثروت و نعمت فراوان بده و به اون سلامتی بده …

      خداوندا به خواهر توحیدیم و همه ی ما ها جرات عطاکن ، تا اهدافمون رو بر زبان بیاریم….

      خدا وندا قلب ما رو مملو از ، نور و روشنایی و رحمت کن ،و همیشه ما رو به بهترین ها هدایت کن ،

      بازم تشکر فراوان دارم خانم شهریاری توحیدی که کامنت نوشتید التماس دعا دارم ازتون ،و بهترین ها رو براتون آرزومندم. در کنار خانوادتون و اون دوقلو های قشنگ و نازتون، بهترین روزها رو تجربه کنید ، علم و تقوا داشته باشید و توی جامعه به افرادی مثل شما نیاز داریم .خدا حفظتون کنه و سایتون همیشه برقرار باشه. الهی آمین

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
      • -
        جمال خسروی گفته:
        مدت عضویت: 1276 روز

        سلام وصد سلام

        خیلی خیلی حس زیبا وپر آرامشی گرفتم از کامنت شما

        ممنون وسپاسگذارم

        سپاسگذارم

        ناخودگاه چشمم به چمدونش خورد که باز بود

        دیدم یه قران کوچیک روی لباس های تا خورده گذاشته شده

        گفتم خدای عزیزم چی میهای بهم بگی

        و اون خانم شروع کرد در مورد خدا برامون صحبت کردن

        اون از خدا میگفت و من چشمام پر از اشک میشد

        اون از خدا میگفت و من اشکامو پاک میکردم

        گفت من بعد از 18 سال خدا رو پیدا کردم

        و هر چقدر خدا رو بیشتر توی وجودم پیداش کردم خیلی از ادما منو تنها گذاشتن

        هر چقدر به خدا وابسته تر شدم زندگیم لذت بخش تر شد

        هر چقدر به خدا دلبسته تر شدم در لحظه زندگی کردم

        بهم گفت ” ما ادم گذشته و اینده نیستیم ” چون گذشته ما رو ناراحت و غمگین میکنه و اینده ترس و نگرانی رو بهمون میده ” لا خوف علیهم و لا هم یحزنون”

        اه خدایا شکرت

        ابجی بینظیرم به خدا الان که دارم برات مینویسم حس و حالم دگرگون شده

        سعیده جان اون

        سپاسگذارم لذت بردم در لحظه بودن خیلی زیباست وتمرین واستمرار میخواهد تاارام آرام در لحظه باشیم آرزو میکنم در لحظه بمانیم ویاد خدا آرام گیرد درون قلبهایمان …سپاسگذارم‌

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
        • -
          سید عظیم بساطیان گفته:
          مدت عضویت: 818 روز

          سلام آقا جمال ، چقدر کامنت تون حس و حال خوبی بهمون داد،درسته؟ من خودم به گذشته فکر میکنم فقط و فقط حالم خراب تر میشه، آینده خوش میاد ما فقط برای امروز باید زندگی کنیم .

          شما بی نظیرید، قرآن همه ی ما رو هدایت کنه به بهترین مسیر، و قلب مون رو پر نور کنه، به قول سعیده عزیز و توحیدی ،من چقدر خوشبختم که دوستانی مثل شما دارم ،به قول شهریار ، من با علی ، خدا رو شناختم .

          من با شما دوستان که هستم هر روز بیشترو بیشتر به خدا نزدیک میشم ، همه ی شما بوی خدا میدید ، همه ی ما قطره ای از وجود اون خدایم،اون فرمانروای مهربانی که اومده و میگه درخواست کن تا من اجابت کنم شما رو … تو یک ذره ایمان نشون بده ، ببینم چکار میکنم برات …

          بهترین ها رو براتون آرزومندم… و هر کجا هستید شاد و سلامت و ثروت مند باشید .دوستتون دارم و عاشقتونم

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      سیما کشاورز گفته:
      مدت عضویت: 1363 روز

      سلام به سعیده جان، عزیز دلم

      سعیده عزیزم کامنت شما همیشه سرشار از درک واقعی حرفهای استاد عزیزمان هست

      سعیده جان ممنونم که از مثال روزمره ی خودت همیشه کامنت میزاری و ما رو آگاه میکنی که میشه، آره میشه

      باید ایمان بیاریم به خدا و حرفهای استاد عزیزمان رو عملی کنیم

      سپاسگزارم از شما بانوی عزیز

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
    • -
      شقایق گفته:
      مدت عضویت: 930 روز

      سلام سعیده ی عزیزم

      اشکم درومد با خواندن داستان هدایتت و با این کامنت زیبات

      اول از همه اونجایی که توی داستان هدایتت گفتی:

      من لیاقت خودم رو به جهان ثابت کردم

      که برق منو گرفت…

      همش افسوس میخورم که چرا انقدر دیر با این بهشت آشنا شدم اما چند وقت پیش یه چیزایی یادم اومد که فهمیدم چرا…سالها بود که دلم میخواست قرآن رو کامل بخونم اما سستی میکردم و حالشونداشتم و هربار یه بهونه ای میاوردم که مثلا خیلی زیاده و تموم نمیشه و …حتی من برای کنکورم که سال 77 بود نذر کرده بودم اگر قبول شدم دوبار قرآن رو کامل بخونم اما متاسفانه بعدش توی شرایط و زندگی ای قرارگرفتم که این امکان بهیچ عنوان برام فراهم نبودو من بعد از اینکه 6 سال قبل زندگی مستقلم رو شروع کردم بازم هنوز توی اون جو بودم و نمیخوندم. تا اینکه شهریور پارسال یعنی 1401 بصورت خیلی اتفاقی گفتم بذار شروع میکنم یواش یواش میخونم هروقت تموم شد طوری نیست مگه باید حتما هر روز یک جزئ بخونم!

      وبعدشروع کردم از روی قرآن میخوندم و توی گوشی هم ترجمه یکی از اساتید رو پیدا کردم و ترجمشم آیه به آیه از گوشی میخوندم و هر کسی هم میدیدم توی این خطها هست باهاش در موردش گفتگو میکردم…بعد کم کم رسیدم به اینکه من باید تفسیرشم بلد بشم و افتادم دنبال اینکه یه تفسیر خوب پیدا کنم ، دیگه در حین همین جستجوها بود که بقول شما:

      جهان منم لایق دونست

      و به این سایت هدایت شدم اما جمله شو نمیدونستم و الان فهمیدم که من لایق نبودم و بعد لایق شدم.

      بعد یکجای دیگه گفته بودی لعلک ترضی شدم که این جمله هم خیلی خیلی قشنگ بود و واقعا ممنونم بابت قلم زیبات و بیان شیوایی که داری کلمه به کلمه حرفات رو با تمام وجودم خوندم و دوست داشتم و یه چیز جالب دیگه هم بگم در مورد قرآن:

      روزی که من ترجمه اون استادی که گفتم رو دانلود کردم و شروع کردم توی سایت خیلی گشتم که قرآنی پیدا کنم که از گوشی چشمم اذیت نشه ولی چون کلا خرید اینترنتی کم میکنم اعتماد نکردم و بیخیال شدم تا اینکه یکی دوماه پیش چشمم روی گوشی خیلی اذیت بود و کلا من بعد هر بار گوشی دست گرفتن تا چند ساعت نمیتونم روش نگاه کنم ،،بعد تصمیم گرفتم یه قرآن بزرگ بخرم که بازم با اون ترجمه که میخواستم نبود و بیخیال شدم.

      تا اینکه یه روز با خودم گفتم: بابااا قرآن سر سفره عقدت به این گندگی بوده خب برو اونو بردار بخون..تازه بعد از نزدیک 20 سال که از عقدم گذشته و چند سال هم از جدایی، رفتم اون قرآن رو از توی جعبه درآوردم ( یه جعبه قشنگ اونموقعها مامانم داده بود براش ساخته بودن) و دیدم عه خودش تازه تو یه جلد دیگست خلاصه درش آوردم و پاکش کردم و بدون اینکه روشو بخونم رفتم سراغ دنباله سوره ها و معنیش از روی گوشی.

      یه روزم ظهر بود اومدم بخوابم دیدم روی جلد قرآنه یه چیزایی نوشته عینکمو زدم دیدم یا خداااا،، ترجمه ی همون استاده و اونموقع بود که اشکام سرازیر شد و کلی استغفار از خدا که اینهمه سال بخاطر ترس از بنده ش من لای این قرآنو باز نکرده بودم ولی حالا هرشب توی دستمه و دارم با خدای خودم عشق میکنم.

      امیدوارم این مسیر هر روز و هر روز برات نورانی تر بشه و همیشه شاد و سلامت و موفق باشی.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
    • -
      سارا مرادی همت گفته:
      مدت عضویت: 1058 روز

      بنام خدایی که در قلب تک تکمون جاریه

      سلام سعیده قشنگم وای خیلی عکستون زیباست عزیزم

      ایشالا که همیشه شاد و سعادتمند باشین

      کامنتت بینظیر بود خیلی لذت بردم

      وقتی کامنت های ی سری از بچه ها رو میخونم میبینم چقدر جنس حرف‌هاشون شبیه همدیگه اس

      الهی هزاران بار شکر که همگی هدایت شدیم به راه نعمت و شادی و خوشبختی

      سعیده جونم بینهایت ازت سپاسگزارم که مینویسی و کلی به منم درس یاد میدی

      راستی از حالت نوشتنت خیلی خوشم میاد که ترکیب طنز و تحسین و اتفاقات و با هم میکس میکنی و این نشون میده که کودک درون شادی داری عزیزم

      دوستت دارم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
      • -
        سید عظیم بساطیان گفته:
        مدت عضویت: 818 روز

        پایان کامنت هامون

        لحظه ی دیدار با دوستانه ،

        چقدر زیباست …

        و چقدر لذت بخشه …اون لحظه‌، پایان کامنت =لحظه ی دیدار …سلام و هزار سلام بر خانم مرادی همت، شما خودتون بی نظیرید که دیگران رو تحسین میکنید ،بنده کامنت های قشنگ و تاثیر گذار تون رو میخونم و همیشه لذت میبرم ، ایول به شما …

        خدا وند رو سپاسگزارم به خاطر شما ، به خاطر وجود شما ، و فعالیت تون توی این سایت الهی … قلبتون پر از نور و روشنایی…

        دعا گوی شما هستیم و هر کجا ی این کره ی خاکی هستید ، یک سبد گل یاس ، به رنگ امید که پر از عشق و محبت و سلامتی و ثروت هست تقدیم میکنم … شما کلامتون و حرفتون خداییه، وجود شما به آدم آرامش میده، و هرچی از شما بگم کم گفتم، ما قطره ای هستیم ازوجود خداوند، خدا رو با تمام وجود م صدا میزنم و برای قلب زیبایت، برای رفع غمهایت، دعا میکنم … یقین دارم دعایم اثر دارد.

        امیدوارم در کنار خانواده تون روز گار به کامتون باشه، وهر روزتون بهتر از دیروز .

        دستتون دارم و عاشقتونم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      شیرین حمزه ای گفته:
      مدت عضویت: 2692 روز

      درودبرسعیده جانم دوست توحیدی وارزشمندم

      سعیده جانم خوندن تکه ی اخرنوشته ات اشک رودرچشمانم جاری کردوخداروسپاسگزارم برای وجودت وقلب پاکت که چنین زیبانورهدایت برقلبت جاری میشه ومیشه نورهدایتی برای من که یاداوریم بشه اول صبح که اگرموردتوجه قرارمیگیرم، اگرمحبتی دریافت میکنم، اگرمحبوب قلب هاشدم وتحسین میشم دلیلش روبفهمم که چون من روکردم بسمت نور، وقتی توبسمت نورمیری وخودتوپرمیکنی ازاین نور همه دوست دارن بسمتت بیان چون همه دنبال نورن، بی نیازی یعنی این که من ازاین منبع نوربی نهایت تغذیه کنم نوری که هدایت راهم میشه گره گشای مشکلاتم میشه، نوری که منوزیباجلوه میده وهرگزکم نمیشه این نوربلکه هرچقدرمن بهش نزدیکترمیشم واکنش این نوربه من شدیدترمیشه وغنی ترم میکنه، اماامان ازوقتی که روبرگردوندم ازاین نوروازیادش غافل شدم.. همه چیزبرمیگرده..

      خدایاشکرت که هرکس نام توروصدازد، توبزرگ قراردادی نامش رو،

      دوست خوبم سعیده جان الهی نورهدایت رب العالمین درتک تک لحظات زندگی حامی وراهگشای تمام مساعلت باشه.. آمییین

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
      • -
        سید عظیم بساطیان گفته:
        مدت عضویت: 818 روز

        سلام بر شیرین ترین خواهرم ، خدا وند رو شاکرم که قوانینی رو وضع کرد ، که هر کس از این قوانین پیروی کنه ، به نور و روشنایی، هدایت میشه ،خدا وند را شاکرم برای وجود شما دوستان عزیز، که چقدر کلامتون، حرفاتون خداییه و آدم وقتی شما رو میبینه از تون ، آرامش میگیره، این همه ی حال خوب ، قطعا به خودتون بر میگرده، باور کنید ،یه سری از دوستان وقتی اسم شون رو میشنوم، و کامنت هاشون رو میخونم بنده فقط گریه میکنم ، و چقدر آدم سبک و لطیف میشه، خدایا شکرت به خاطر وجود شما، خانم حمزه ای ، شما بی نظیرید و کلامتون و حرفتون خداییه، و آدم حیفش میاد براتون کامنت نذاره… بهترین ها رو براتون آرزومندم. هر کجا هستید قلبتون پر از نور و روشنایی باد .دستتون دارم و عاشقتونم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      Amin Iloon گفته:
      مدت عضویت: 900 روز

      سعیده جان بهت تبریک میگم بابت این همه هدایتی که شدی..

      افرین بهت بابت این همه عملگرایی

      این جسارتی که میتوانی رک بگی که آقا جان من اینقدر شهامت ندارم که جار بزنم که به این هدف میرسم.

      واقعا سعیده جان هر وقتی که کامنتت رو میخونم کلی لذت میبرم و کلی تحسینت میکنم بابت این همه عملگرایی که داشتی و واقعا دست مریزاد

      من میدونم که چقدر خوبه این سایت – چقدر آگاهی هاش بی نظیری ولی بعضی مواقع نجواها نمیگزارن آدم جون سالم بگیره و ادامه بده…

      خدا را شکر دارم رو عزت نفسم کار میکنم و ادامه میدم و قبلا فکر میکردم که من کی یهو 30 تومن پول گیر میارم که لب تاپ بخرم حتما ی سال طول میکشه که بهش برسم ولی الان بعد ی ماه من ی لب تاپ 53 میلیونی خفن گرفتم و با عشق میرم دنبال علاقه ام و ادامه دادن…

      با این منوال میفهمم که خیلی راحت میتونی ماشین بخری – چرا که نه…

      خدا را شکر بابت این همه نشانه و این سایت

      انشالله به یاری الله که بتونم خیلی عالی ادامه بدم و لذت ببرم.

      تا دیدار و کامنتی بعد…

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      رضا دهنوی گفته:
      مدت عضویت: 2611 روز

      سلام بر خواهر سعیده

      خواهر گلم اصن لذت میبرم از این کامنتات ماشالا بهت که اینقدر الهی هستی..

      چند وقتیه در گیر واژه ی نور شدم و خدا به شکل های مختلف و با مثال های مختلف نور رو برام تعریف میکنه … ازه نور !! نور روشنایی بخش.. انگار نور داره از توی مغز تاریکم وارد قلبم میسه و چشم و دلم داره باز میشه ..

      ممنون از خواهر عزیزم .. هر وقت به کامنتات بر میخورم و میخونمش.. کامنتات پاسخ سوالاتم میشن..

      خداوند من رو به مسیر پر از نور و روشنایی هدایت کند ..

      خدایا نور هدایتت را بر قلب من بتابان …

      خدایا شکرت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      امیر آهنگری گفته:
      مدت عضویت: 1680 روز

      سلام سعیده عزیز

      چقد تصویرتون زیبا دخترای دوقلو زیبا با لبخند زیباتر شدن و دخترای زیبا که شبیه مامان باباشون هستن چقد خانواده خوبی خداروشکر

      اول تبریک میگم بهتون برای این خانواده دورهمی زیبایی که دارین برای روابط عاشقانه ای که دارین

      بعد تحسین میکنم برای خرید این همه دوره از سایت

      وتحسین میکنم در مسیردرست هستید و این جملات عالی استاد شنیدید درک کردید و اینقد زیبا نوشتید

      ممنون برای ایات خداوند که چقد عالی بود باور به همین آیات میتونه زندگی مارو‌ شکوفاتر بکنه با لذت آرامش

      ودر زمانی از مسیر هستی که فک میکنم همه من و دوستانم بهش برخورد میکنیم

      باید بگردیم الگو پیدا کنیم تا ذهنمون منطقی بشه براش

      باید آگاهانه در احساس خوب بمونیم و کانون توجه بزاریم به روی خواسته ها

      کل موضوع اینه

      باید کانون توجه روی خواسته هامون باشه همونجور که قبلن بودن نتیجه هم داده

      ولی نجواهایی میاد که نتایج مالی این کانون توجه کار نمیکنه باید با این پاشنه اشیل جنگید

      و الگو اورد باور ساخت

      میدونم همه اینهارو بهترشو میدونید

      باید فقط همگی مسیر ادامه بدیم با فیلترهای بیشتر در ذهنمون

      با کنار گذاشتن منطق و اجازه دادن به هدایت شدن از سمت خدای مهربان

      قدم هفت جلسه سه نکات عالی برای هدایت و دریافت الهامات

      آرزوی سلامتی شادی ثروت حال خوب و هدایت الله دارم براتون

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      یاسمن زمانی گفته:
      مدت عضویت: 2399 روز

      سلام به خواهر گلم سعیده!

      سعیده جان کامنتت مثل همیشه بی نظیر بود و بی نهایت توحیدی! چقدر با انرژی و زیبا می نویسی واقعاً تحسینت میکنم. ایمان واقعی به خدا توی تک تک جملاتت موج میزنه و حس فوق العاده خوبی به خواننده میده! چقدر زیبا از قرآن کمک میگیری برای کامنت گذاشتن تو سایت و چه آیه های زیبایی، اشک تو چشمام جمع شد! خدایا شکرت به خاطر وجود این سایت الهی و این دوستان الهی! دوسِت دارم سعیده جانم (قلب)

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      جمشید انوری گفته:
      مدت عضویت: 2303 روز

      درود بر شما خانم شهریاری بزرگوار

      وقتی به آخرای کامنتتون رسیدم ناخوآگاه اشک در چشمانم جمع شد و از خداوند خیلی سپاسگزاری کردم و میکنم

      گفتم خدایا چه دعایی پشت من بوده که منو به این مکان ملکوتی پر از انسانهای الهی هدایت کردی

      از شما سپاسگزارم که خداوند رو معرفی کردین و زبان او تعالی شدین

      بقول قرآن که میفرماید چه کسی خوش سخنتر از آنکه بسوی خداوند و عمل صالح دعوت کند؟

      الهی بینهایت شکرت

      الهی شکرت بینهایت بار

      شاد و ثروتمند بمانید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    سیدعلی خوشدل گفته:
    مدت عضویت: 2632 روز

    به نام رب هادی و خدای اراده ها

    سلام به همه رفقای گلم امیدوارم حالتون عاااالی و درجه یک باشه

    انگار استاد دقیقا دارن تو این فایل با من صحبت می کنن و به دیدگاه قبلی من پاسخ دادن!

    منم دوست داشتم نتایج 4 روز تعهد و عمل کردن رو بزارم اینجا خیلی فکر می کنم مرتبط به این فایل!

    من طیق تعهدی که دادم و واقعا روزهای اولش خیلی سخت بود مخصوصا اینکه بعضی کارهارو نباید بیشتر بکنم و بعضی از کارهارو باید انجام بدم ذهنم خیلی مقاومت شدیدی و داشت و خب واقعا سخت هم بود:|

    ولی توی ذهنم این انتظار شکل گرفته بود که نتایجش باید شاهکار باش

    من اولین نتیجه مهمش رو افزایش ورودی و مخاطب داخل سایت انکلیسیم در نظر گرفته بودم

    خب به ترتیب هر بخش رو میگم و دسته بنده میکنم و سعی می کنم از حداقل روز هفتم تا 10 ام یکم تعداد کامنت هارو ببرم بالا تر

    اما تجربه من از 4 روز زندکی توحیدی:

    من راستیتش روزی که کامنت رو گذاشتم برای دست گرمی این زندگی رو شروع کردم و خب با ورزش و یکم زبان قضیه رو بردم جلو و خیلی بهم حال خوبی داد!

    قسمت تمرین فیزیکی:

    اولین اتفاق جالبی که افتاد وقتی من تونستم روزی 60 دقیقه ورزش بکنم اونم ورزش هوازی سنگین

    من خیلی علاقه زیادی به ورزش های هوازی دارم و ترجیحم این بود که استقامت بدنی و امنیت بدنیم در ابتدا رشد بکنه تا عضله

    فعلا نیاز خاصی به عضله ندارم و بیشتر بدن سالم نیاز دارم

    پس تمرکزم رو از روی صرفا عضله سازی به اینکه تنفس قوی تر بشه گذاشتم

    و با 4 تا دستگاه هوازی مختلف روی هر کدوم 15 دقیقه کار کردم با کمترین سطح ممکنه

    راستشو بگم بعد 30 دقیقه دیگه ذهنم شروع کرد

    الان که تو پای کامپیوتر نیستی !

    کی کد بزنه

    زمانت رفت و …

    خب فهمیدم شیطان کارش رو شروع کرد!

    خلاصه هرجوری بود 60 دقیقه رو تموم کردم و سعی کردم از دقیقه 40 با خدا بیشتر صحبت کنم و روی ارزش خروجی این کار تمرکز کنم!

    بعد از روز اول ورزش اولین تاثیر جذابی که روی من گذاشته شد به شکل خفنی تغذیم عالی شد

    من واقعا به خاطر عادات غذایی خیلییییی خوردن پروتئین برام سخته و هر بار مبینیم استاد اونقدر استیک میزنه بر بدن واقعا کف و خون قاطی می کنم

    حتی از مخیلم نمی گذره هنوزم که بتونم صرفا پروتئین بخورم

    البته که من کلا اضافه وزن ندارم و حدود 7 سالی هست رو عدد 63 هتسم :)))

    ولی به طور کلی تغذیم هم خیلی هیولا نیست

    تا اینکه روز اول تمایل شدیدی به خورد گوشت ماهی پیدا کردم و به طرز معجزه آساسی تونستم واقعا صرفا ماهی بخورم

    و چه قدر خوشمزه بود! اونم یه سالمون خوشمزه نورژی

    اما روز دوم واقعا با بدن درد نسبی و کمی که داشتم اول از همه رفتم باشگاه یا علی مدد

    یکم سعی کردم فشار و بیشتر کنم و هم زمان هم روی دست تمرکزم باشه و هم پا ولی در عین حال بازم غایبت هوازی بود

    خلاصه تا اینکه روز چهارم که دیروز بود تو باشگاه متوجه شدم من در حین ورزش کردن چه قدر میتونم الهاماتم رو بهتر پردازش کنم و چه قدر به طرز وحشتناکی روی عزت نفسم تاثیر میزاره

    دوست دارم خودم رو بیشتر نگاه کنم

    خوشم میاد از چهرم و …

    که باعث شده بود دلم بخواد با بقیه صحبت کنم بیشتر

    کلا آدم پر حرف و زیاد صحبت بکنی هستم ولی همین ورزش باعث کاهش خجالتم شد

    و چندین و چند الهام درجه یک در مورد کارم گرفتم که نتایجشون کمتر از یک روز قابل مشاهده بود

    و الان من به مراتب تغذیم عالی شده و این فقط نتیجه 4 روز تعهد به مسیر این زندگی توحیدی بود

    اما بریم سر قسمت کار:

    من واقعا روزی 10 ساعت رو کار می کنم چون عااااشق کد زدنم و حتی بهشتم باشم باید لبتابم باشه و حتما یه چیز خفن و جدیدی رو تست کنم

    حداقل باید بشینم سایتم رو نگاه کنم ببینم مخاطب چه کار می کنه

    کجای کار می لنگه و….

    .قتی من تعهد دادم 6 ساعت کار کنم اتفاق قشنگی افتاد این بود که من فهمیدم چه قدر خوب دارم کار می کنم و باز هم این به عزت نفسم بسیار کمک بزرگی کرد

    خیلی وقتی من نمیفهمیدم چه قدر دارم کار می کنم و خب در نهایت همین ندونستن هیچ ارزش افزوده ای نداشت ولی وقتی تو بدونی که با تغییر خودت چه دنیای خفنی رو می تونی رقم بزنی و اینو قبول داشته باشی که انرژی بیشتر مساوی خروجی بیشتر

    اونجاست که خودت رو لایق بهترشدن مسیرت میدونی!

    من کارم رو یکم هدف مند تر کردم و بیهوده پای لبتاب نشستن رو به حداقل رسوندم چون از اونور وقت کمی دارم برای بقیه کار ها!

    پس در نهایت تصمیم گرفتم که بدونم چه کار می کنم و همینک الهاماتم رو موقع ورزش دریافت می کردم خودش خیلی عالی کمکم میکرد

    مثل اینکه سایتم رو چند زبانه کنم و کاری کنم توی گوگل زیر چند ثانیه ثبت بشه!

    خب اولش خیلی ایده سختی به نظر میرسید ولی به لطف خدا با 3 روز کار کردن الان سایتم 12 زبانس :)))

    و مثل بلبل داره توی گوگل ثبت میشه و نتایجشم خیلی حال میده

    بخش بعدی زبان !

    من یه دوستی داشتم اهل کانادا بود که اسمش محسن بود ولی این آقا محسن متولد اونجا بود و فقط از فارسی اسمش رو داشت و یک کلمه سلام!

    دست بر قضا بهم پیان داد و گفت که نمیدونم شرایط کانادا اینطوری هست و فلان من می خوام یه حرکتی بزنم

    همه چیز رو دسته بندی کرده

    حتی فضای فیس بوک رو تحت عنوان آکادمی خودش توی محیط خودش طرحی کرده بود

    انگار یک محیط مثل سایت استاد

    میتونستی با بچه ها صحبت کنی و میدیدی که چه قدر نتایج خفنه

    بیش از 1000 ویدیو اموزشی با script هاش و اصلا عالی

    و از همه مهم تر این خانم روی حقایق در پس انگلیسی کار می کرد مثل اینکه ما توی اکسنت آمریکن دو نوع L داریم که یکیش Dark L هست و به قول خودش واقعا اینا تو دیکشنری نیست و باید بشینی کد گشایی کنی

    و با قیمت مفتتت و و بارنکردنی ماهی 30 40 درهم میتونی عضو سایت بشی و ماهاناه استفاده کنی و من واقعااا کیف کردم!

    چه قدر احساس خوبی داشتم که هم زمانی همه چیز رو برام فراهم کرد و نمیتونم تصور کنم در عرض یک سال چه قدرررر زبانم عالی میشه و دارم به زبان سوم فکر می کنم که یا فرانسه یاد بگیرم یا اسپانیایی !

    بخش بعدی قران آموزی:

    وای وایییی وایی من دیوانه شدم

    4 روز کلا روی سوره رحمان قفلی زدم و راستش رو بگم خیلییییی برام سخت بود بیشتر از نیم ساعت کار نکنم ولی واقعا بهش متعهد بودم

    من فقط دارم آیات رو می خونم هعیی گریم میگیره!

    سوره خیلی کد گذاری شدست خیلی داره با منطق بی نظیری صحبت می کنه!

    اول صفت رحمان خدارو بیان میکنه

    همونطوری که میدونین میگن الرحمن و الرحیم

    رحمن برای عموم بندگان ولی رحیم برای مومنان و خواصه

    حالا تو این سوره میگه الرحمن

    علم القران!

    انکه قرآن رو آموخت – خیلی برام جالبه که خدا اینجا میگه ما قرآن رو به شما می آموزیم و همیشه ما میتونیم معنی و درک دقیق از قرآن رو از خدا بخوایم تا به بهترین پاسخ ممکنه برسیم

    نکته قشنگ دیگش اینه که بعدش میگه و انسان رو خلق کرد!

    انگار آموزش قرآن قبل از خلقت ما بوده و این خیلی منو به فکر فرو برد!

    وای آیه بعدش من همش گریم میگیره علمه البیان

    خیلی تعابیر مختلفی برای بیان هست ولی من فقط ساده ترینش یعنی صحبت کردن رو در نظر میگیرم

    غیر از اینه که خدا به ما حرف زدن رو یاد داد؟

    غیر ازینه که با کمک اون کلاممون شیوا شد

    وقتی استاد میگه خدایا بر زبانم جاری شو یعنی عمل کردن به این آیه

    پس اونم میتونه کمکم کنه تو زبان انگلیسی

    اونم میتونه کمکم کنه توی رسیدن به بهتر حرف زدن

    تو شیوایی کلمان

    تو تاثیر گذاری بیانم!

    بعد میگه الشَّمْسُ وَالْقَمَرُ بِحُسْبَانٍ

    یعنی یه ذر مو لا درز تاریخ های شمسی نمیره

    یک ثانیه جا به جا نمیشه چندین هزار ساله و شاید ها میلیون ها که همه چیز رو حسابه و واقعا نباید این خدا به تعهداتش عمل گنه؟

    تمام این آیات برای شرطی کردن باور به خداست که ما بهتر و بهتر خدارو درک کنیم!

    خدارو بفهمیم

    و خدارو سپاس گزاری کنیم

    و اگر با شرط خدارو بپذیریم اونجاست که تازه همه چیز گلگون میشه

    این آیه بی نظیر : وَالنَّجْمُ وَالشَّجَرُ یَسْجُدَانِ

    ای خدای من تعیبر سجده

    من هیچ وقت اینو نفهمیدم تا اینکه یه جایی شنیدم یه بنده خدایی که تجربه مرگ داشت و برگشته بود میگفت دیدم شاخه درختان نور بودن

    و وقتی کسی می خواست به درختی از عمد آسییب بزنه اون درخت خواهش می کرد که اینکار نکنین

    من با شاخه هام به خدا سبحان سجده می کنم!

    چه قدر ما انساسن ها مغروریم که سجده کردن رو فراموش می کنیم

    چه قدر ما انسان ها فکر می کنیم میدونیم که سرمون رو به عظمت پروردگارمون به زمین نمیزاریم

    وقتی سر بیاد روی زمین تازه اونجاست که روزنه باز میشه

    وقتی سجده می کنی همه چیز پیدا میشه

    حتی گیاهان و درختان هم به گفت این آیه سجده می کنن!

    اما مسئله بعدی یادگیری آگاهی های جدید و تعهد در کسب و کار بودش:

    همیشه آدم چوب توهم دونستن رو می خوره و میلش به رشد کم میشه

    من که حالا 4 5 تا زبون برنامه نویسی بلدم بسه دیگه

    حالا من که همه کار می کنم بسه دیگه!

    برای من خیلی واقعا پیدا کردن دیتا جدید سخت چون عادت به تکرار و انجام دادن هر چیزی که تو ذهنم هست بهم اینو میگه تو نیاز نداری به یادگیری

    ولی طبق تعهدی که دادم این بود که چه طوری میتونم حداقل وابستگی به ایترنت رو برای کد زدن کمتر کنم که تازهه یه عالم دیتا جدید اومد

    وقتشه کد زدن روی سخت افزار رو شروع کنم و ببینم چه طوری می تونم دستگاه های دلخواهم رو بسازم و هوش مصنوعی رو بیارم تو زندگیم

    مثل اینکه وقتی در خونه باز شد لبتابم روشن شه و صفحات کد من رو بیاره

    وقتی در لب تاب رو بستم شب خود به خود بر اساس ساعت تشخیص بده و چراغ خاموش بشه

    صبح که می خوام از خواب بیدار شم اسپکری که خودم ساختمش که البته یکی هم ساختم با کمک رفیقم اون آهنگ دلخواهم رو پخش کنه

    اینکه من یه سیستم صوتی طراحی کنم که فایل هایی که از استاد عباس منش می خوام یا دسته بندی کردم رو با گفتن اسمش برام پلی کنه

    یا حتی من موضوع بدم و اون بر اساس دسته بندی ها خانوم شایسته برام فایل بیاره ( منظورم تگ ها هست) و خودش دانلود کنه تو گوشی

    وقتی فایل تموم شد صوتم رو تبدیل به کامنت کنه و خودش روی سایت استاد بارگزاری کنه

    سرویس ایمیلم رو چک کنه و هر موقع ایمیلی اومد که بچه ها به کامنتم پاسخ دادن تبدیل به ویسش کنه و تلگرام برام بفرسته و …..

    یه عالم کار دیگه ای که همش با چند ساعت کد زدن انجام میشه!

    و این واقعا تخصص اصلیه منه و حس می کنم من یه نمونه خفن تبدیل تبنلی به مسیر اتوماسیونم

    کار کردن روی شخصیت:

    خوشبختانه من بیشتر از یکساعت در روز تونستم برای افزایش شخصیتم وقت بزارم و علاوه بر فایل های استاد درک بیشتر از خودم پیدا کردم

    خیلی با خودم خلوت می کنم و دو نفره خودمونی با درونم دارم

    خیلی بررسی می کنم و باهم میشینیم مشورت می کنیم و تصمیم میگیریم

    و همین دیشب بود که تصمیم گرفتم برم اروپا

    همینطوری گفتم خدایا حالا که همه چیز درست شده

    حساب بانکی دارم

    گردش خوب دارم

    برم اونجا یکم بمونم 2 3 ماهی هوا هم اینجا خنک تر بشه میام

    شایدم نیام!

    شاید بگم در یک ثانیه شکل گرفت

    و داشتم با پدربزرگم صحبت می کردم یهو جویی احوال خواهرشون شدم که اتریشن که میشن عمه بزرگ من

    بابازرگم گفت می خوای شمارشو بدم بهت

    من گفتم خدایا چی بگم؟!

    همونجا گفتم آره زنگ میزنی دیگه یه صحبته و شایدم سوال کردی

    در عرض بیست دقیقه شمارشو فرستاد و بنده خدا هم گفت منتظر تماسه :)))

    منم کلا نه نمی گم زنگ زدم و یه عالم صحبت کردیم

    قشنگ حس کردم با یک نفری دارم صحبت می کنم که یه عالم روی خودش کار کرده

    و گفت اتفاقا خیلی راحته فردا پاشو برو سفارت بگو میخوام برم تو دبی هستی دیگه بابا بعدشم سریع بیا

    راستیتش من خیلی متوجه شدم که فضای شهری باب میلم نیست!

    من که خدا بهم کاری داده که میتونم آزاااد باشم و هرجایی زندگی کنم چرا دائم در سفر نباشم

    خانوم خوشگلمم که عاشق سفره و ویدیو گرفتن

    هم من به خواسته هام میرسم هم میتونم خدارو بیشتر درک کنم

    و خلاصه الان حدود 5 صبحه منتظرم زودتر 9:30 بشه برم سفارت و بگم خب آقا چه قدر میدین بیام کشورتون :)))

    بخش بعدی افزایش اطلاعات عمومی:

    من دارم سعی می کنم اطلاعات عمومیم رو مربوط به فرهنگ مردم افزایش بدم که بتونم با زبان خودشون و ساختار خودشون باهشون صحبت کنم

    وقتی آدم ها می فهمن که تو میتونی درکشون کنی و شناختی از کشورشون داری خیلی لذت میبرن از اینکه اطلاعات بهت بدن

    برای همین خیلی دارم با ملت ها بیشتر آشنا میشم و برای امروز مثلا می خوام نقاط قشنگ اتریش رو ببینم

    ببینم چه محیط های خوبی داره

    خونه هارو تو ایربی ان بی ببینم

    چه جوری میتونم ماشین بگیرم و …..

    یه عالم تحقیق در مورد چیز های باحالی که میتونم انجام بدم

    اما بخش آخر و ترسناک کار خونه:

    اصلا تو بهم بگو علی بیا بیل بزنیم

    بیا روزی 10 ساعت در مورد کوانتوم فرا سیاره صحبت کنیم ولی ظرف نشوریم

    کارخونه نکنیم

    اصلا آنچنان اهرم رنجی توی مغز منه تو این موضوع که حس می کنم سرشتم رو با کار نکردن بستن

    خیلی از بچه های که نزدیک استاد عباس منشن پیگیر خانوم شایسته هستم

    ماشالللله اصلا تر و فرز

    یعنی مطمئنم اصلا کسی به گرد پاشون نمیرسه

    و خیلی دلم میخواد یادبگیرم

    اینجا یکم به خودم فرجه دادم و تصمیم گرفتم بیشتر خرید های خونه رو وقت بزارم :))))

    ولی دیگه امروز باید ظرف بشورم

    خیلی مهمه که تو ذهنم کاری نباشه که آزارم بده چون اگر در شرایطش قرار بگیرم میدونم احساسم رو نا خوب می کنه

    اگر بتونی برای خودت وقت بزاری و حداقل خودت رو تو این موارد سهیم بدونی زندگییت پر برکت و خیر میشه به امید الله مهربان

    اما نتایج شاهکار تعهد!

    خیلی ساده شیک ورودی سایتم 3 برابر شد در عرض 4 روز و امروز قرار بالا تر و تا آخر ماه خدا میدونه چی بشه

    از روزی 120 نفر خارجی رسیده به 400 تا

    قبلا زمان مطالعشون حدود 15 ثانیه بود الان به1 دقیقه رسیده

    معمولا نرخ خروجی نزدیک 93 درصد بود الان 84 درصد شده

    تعداد واکنش هاشون داخل صفحه 1 یا صفر بود الان به 2 رسیده!

    رتبه خیلی از کلماتم رشد شیرین و قشنگی داشته

    سایتم مورد اعتماد گوگل قرار گرفته و توی دیسکاری گوگل رفته و روزانه به 25000 نفر مطالبم نشون داده میشه که فک می کنم تا آخر ماه به روزی 1 میلیون میرسه قطعا انشالله

    و اسم خودم رو به عنوان نویسنده سایت گذاشتم و خیلی حال دارم می کنم

    می خوام هویتم رو به این سایت متصل کنم

    به زودی سایتم میشه بزرگ مرجع فارم های محلی دنیا خیلی زووود

    خیلی عاشقتونم و ازخدا براتون آرزوی بهترین هار و می خوام

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 438 رای:
    • -
      سعیده شهریاری گفته:
      مدت عضویت: 1289 روز

      به نام خداوند هدایتگر

      علی آقا

      مرسی که هستی

      مرسی که مینوسی

      تحسینت میکنم بی نهایت

      این هوش فوق العاده ت رو

      این تعهدت به مسیر رو

      این رسیدن به خواست هات رو

      خودت شاید ندونی چه جوری نور ایمان رو توی دل ما روشن نگه میداری

      چقدر پای مارو برای قدم های بزرگتر سفت میکنی

      چقدر کمک میکنی تعهدمون رو بیشتر کنیم

      تو فوق العاده ای پسر

      نمیدونی چه چطور داری به گسترش جهان توحیدی عمل میکنی…

      و خواسته های بزرگتر و بزرگترت با سرعت نور درحال رسیدن به شما و خانم زیباتن

      این پاداش طبیعی و به حق جهان به شماست

      دوستت دارم داداش از ته قلبم …از ته قلبم لذت میبرم از خوندن نتایجت…

      صورت مثل ماه عادله رو ببوس

      از خدا میخوام بزودی ببینمتون …

      بنده های خوب خدا …نوش جونتون خوشبختی های بی پایان

      بی صبرانه منتظر خوندن کامنت های بعدیت هستم

      خدااایااااا …

      :) I want some thing just like this

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 58 رای:
      • -
        سیدعلی خوشدل گفته:
        مدت عضویت: 2632 روز

        متشکرم از شما خانم شهریاری عزیز

        به به ماشالله چه قدر انرژی و چه قدر این عشق و علاقه در سایت استاد دیوانه واره

        یاد دوران دوازده قدم افتادم که شاید روزی 10 ساعت مشغول خوندن و نوشتن کامنت بودم

        حتی یک جسله تقریبا به 90 درصد کامنت ها پاسخ دادم

        چه قدر خوبه که انسان انقدر بهم محبت دارن و این نشان از لطف و کرامت خداست

        وقتی یک بنده انقدر میتونه علاقه و احساس رو در جریان قرار بده خالق چه کار ها که نمی کنه!

        خالق که چه علاقه ها نداره

        خالق که چه دست هایی رو در راه نمیزاه

        خالق دنیاست ها

        پس باز هم اگر محبت همه انسان هارو با هم جمع کنی باز هم باید بگی الله اکبر یعنی خدا باز هم بیشتره تو این قضیه

        خیلی ممنونم بازم

        you will get this because you deserve it but it takes a little courage!

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 41 رای:
    • -
      مهدی کاتبی گفته:
      مدت عضویت: 1250 روز

      سلااااام سید علی ماشالله ماشالله

      با خوندن کامنتت معنی واقعی تمرکز و تعهد رو حس کردم و چقدر علاقه مند شدم قرآن رو بصورت مستمر دنبال کنم و بخونم، تا الان اصلا خودم رو لایق فهمیدن قران نمیدونستم حس میکردم یه فن عجیب غریبی میخواد… ولی وقتی میشه از خوده خدا درخواست کرد فهمیدنشو چرا شروع نکنم، الله اکبر، چقدر حسم خوب شد دمتگرم سید علی خوشدل مرسی،، برات آرزوی بهترینارو دارم خدارو شکر که اینجام اینجا واقعا یه محیط ملکوتیه ️️️

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای:
    • -
      سارا مرادی همت گفته:
      مدت عضویت: 1058 روز

      بنام خدای مهربونم

      سلام به روی ماهِ علی آقای گل و همسر زیبا و مهربونتون

      وقتی تازه وارد سایت شده بودم مصاحبه شما و عادله جان و شکیبا جان که شنیدم تو کامنت ها پیداتون کردم و خیلی از کامنت های شما رو خوندم و کلی لذت بردم

      و تکامل در روند حرکتتون کاملا میشه دید

      خداروشکر که همگی هدایت شدیم به راه نعمت و سعادتمندی

      دیدم میخواین بیاین اتریش گفتم بهتون بگم منم هلندم و خیلی به اتریش نزدیکم ،خوشحال میشم ببینمتون

      در خونه من به روی شما باز و خوش اومدین

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای:
      • -
        رقیه اسدی گفته:
        مدت عضویت: 2021 روز

        سلام سارای عزیزم

        تبریک می گم به خاطر ثبیت پایه های موفقیت در خود و زندگی تون.

        من خیلی خوشحال شدم که شنیدم ارامش بسیار خوبی دارید.خدا را هزاران مرتبه شکر

        و خیلی خوشحال تر شدم که شما در هلند زندگی می کنید.من خیلی مشتاق ام که برای بیزینس ام با یکی که در هلند زندگی می کند کارکنم.منتظر پاسخ شما هستم.

        زندگی تون پر از خیر و برکت باشه به لطف خدا

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
        • -
          سارا مرادی همت گفته:
          مدت عضویت: 1058 روز

          بنام خدای هادی و حامی

          سلام به روی ماهت رقیه جونم

          سپاسگزارم از کامنت زیبای شما

          خوب است و خیر

          خداروشکر که دراین سایت فوق العاده همگی در کنار هم در حال رشد هستیم

          جانم عزیزم چه کمکی میتونم بهتون بکنم ؟

          قطعا که دیدن کامنت من و پیام شما هدایتِ الله مهربانِ

          خدایا بینهایت سپاسگزارم که هر لحظه جاری هستی

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      الناز محمدی گفته:
      مدت عضویت: 1231 روز

      به نام خداوند جان و خرد

      سلام خدمت تمام عزیزان دلم

      و یه سلام ویژه خدمت دوست عزیز جناب آقای خوشدل

      واقعا کامنت تون بیظیر بود خیلی از خوندنش لذت بردم و کلی انگیزه گرفتم سپاسگزارم که عملکرد و نتایج عالی تون رو با ما به اشتراک میزارید

      ماشاالله چه پشت کاری دارید از ته دلم با تمام وجودم تحسین تون میکنم

      خوشحال و سپاسگزار خداوند مهربانم هستم که عضو چنین سایت فوق‌العاده یی با عضو های شگفت انگیزی چون شما هستم

      در پناه رب شاد و پیروز باشید

      خدانگهدار

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
    • -
      حسن گرامی گفته:
      مدت عضویت: 1345 روز

      سلام سید علی جان

      دوباره کامنتت رو دو بار خوندم

      خیلی باعث الگو گرفتن هستی

      راحت بودن با خودت

      تحقیقاتی بودنت توی زمینه های مورد علاقه ات

      و خیلی موارد دیگه

      سید جان یه چیزی که متوجه شدم مثل اینکه تو به سوره رحمان خیلی علاقه داری ، اونم بخاطر اینه که خیلی درکش کردی ، خیلی هم روون و ساده در مورد آیه ها توضیح دادی ، این نشون میده چقدر دنبال دلایل منطقی حتی توی قرآن هستی

      علی جان تحسینت میکنم بخاطر این شخصیت قوی و با ایمانی که از خودت ساختی ، تحسینت میکنم بابت دنبال کردن تک تک آرزوهایی که توی زندگیت داشتی ، تحسینت میکنم بخاطر اینکه هر الهامی بهت میشه بهشون عمل میکنی و شجاعت به خرج میدی

      تحسنت میکنم علی جان تحسنیت میکنم

      عاشقتم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
    • -
      Ehsan Moqadam گفته:
      مدت عضویت: 1932 روز

      درود بر شما سیدعلی جان خوشدلم

      هربار که کامنت شما را می‌بینم کلی لذت می‌برم، یاد می‌گیرم و انگیزم زیادتر و میلم به رشد بیشتر میشه.

      شما جز اون دسته از دستان خداوند هستی که همیشه باعث میشه از نظر مداری لول اپ بشم و قشنگ از نظر فرکانسی یه پله نسبت‌به قبل رشد داشته باشم.

      مطمئن هستم به تمام چیزهایی که دربارش صحبت کردی میرسی و درباره جزئیاتش بیشتر برامون صحبت میکنی و بیشتر از مزایاش بهره‌مند میشیم.

      واقعاً دمت گرم که انقدر زیبا و لطیف داری این مسیر الهی را پیش میری، آفرین

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
    • -
      سید عظیم بساطیان گفته:
      مدت عضویت: 818 روز

      سلام علی جان، چقدر شیرینه کامنتاتون و آدم خسته نمیشه، خدایا شکرت بخاطر وجود شما ، وقتی آدم شما رو میبینه و حرف های شما رو گوش میده ، لذت میبره …

      میدونی چرا ؟

      چون حرفتون

      و کلامتون، خداییه، چون صداقته و

      وصل هستید ، شما یک الگوی خوبی هستید ، برای افرادی مثل من ،وقتی حرف از قرآن زدید ، منم اشک ریختم و لذت بردم …

      شما رفیق شدید با خداوند ، و هر روز و هر شب پر رنگ تر میشه، رفاقت و دوستی تون …به به چه رفیق خوبی ؟

      وقتی کامنت های شما رو میخونم باعث میشه منم حرکت کنم در مسیرم و انگار با حرفتون و کامنت تون با من حرف می زنید،

      دقیقا نه من اکثرا بچه ها تو کامنتاشون این حرف رو میزنن…اتفاقا منم دیروز یک هدف رو داشتم می نوشتم و میخاستم ادامه بدم و اجراش کنم ، یه حسی به من گفت برو توی سایت، تا سایت رو باز کردم. انگار استاد میدونست ، و من چقدر نیاز داشتم به اون حرفها… استاد دمتون گرم خودت بهتر ینی و بهترینها رو توی این سایت جمع کردی…

      سید علی، من خیلی دوستون دارم و عاشقتونم

      می دونم به هر چی که میخای میرسی ، هر چند الانم مسیرت و کامنت هاتون …و شب و روزتون شاهدند و شاهد بودن… ونتایج تون گواه بر درستیه این مسیره…

      هر چی بگم کم گفتم و زبون من قاصره و ظرفیت وجودیم در حد این جملاته. ببخشید خوب نتونستم بر روی زبون بیارم و برات بنویسم.

      وقت می تونم مسیرت درسته ، و ادامه بده ،خدا وند شما رو بی نیاز میکنه و هر چی بخای بهت میده من مطمئن هیچی ، یقین دارم و برام مثل روز روشنه…

      جملات من در مقابل شما ضعیف و ناقص اند و کم میارن …وقت اینو میتونم بگم، هر کجا هستید شاد و پیروز باشید و بهترینها رو براتون آرزومندم، چشم امید ما به علم و تقوای شماست هر چه بیشتر تلاش کن و خود را برای مسیری که خداوند برات مقدر ساخته مهیا ساز ،

      سلام ما رو به خواهر توحیدیم عادله عزیز برسونید و خدا وند همه ما رو به راه راست ، هدایت کنه .ان شا الله… امیدوارم در زمان و مکان مناسب شما رو زیارت کنم و شما رو درآغوش بگیرم … تشکر کمه ، تشکرات از کامنت بی نظیرتون، بازم برامون بنویسید…یا علی (ع )

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
      • -
        سیدعلی خوشدل گفته:
        مدت عضویت: 2632 روز

        سلام بر برادر عزیز و نازنیم سید عظیم

        انشالله که زندیگت همانند فامیلی قشنگت همیشه باسط و پر برکت و گشاده باشه که قطعا همینطوره

        واقعا متشکرم از شما که انقدر با انرژی و با کلام زیبا از نگرش قشنگتون با من صحبت کردین و پیام پر انرژیتون رو به من ارسال کردین

        قطعا این حجم از عشق و محبت اعتبارش به خاطر عنایت رب هادیه و اگر همه ما صداقت رو توی مسیرمون قرار بدیم هر روز برکت ها فراوان میاد برامون

        چه قدر من دوست دارم صادق تر و صادق تر باشم و حتی وقتی چیزی 109 هست نگم 110 و نگم صد ها

        خیلی دارم رو این تمرین می کنم ثانیه ای ذهنم بهم دروغ نگه و برای یک لحظه سیمم قطع نشه و با غلو های واهی راهم رو کج کنم

        گرچه که میدونم بسیار ضعیف عملکردم تو مسئله صداقت و خیلیییی جای کار دارم و هر روز باید روی خودم کار کنم

        ولی بازم ممنونم از این انرژی فوق العاده و سلام گرمتون رو هم به عادله جانم رسوندم

        انشالله که در عشق الهی غرق بشی رفیق

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
    • -
      مهدی رجبی گفته:
      مدت عضویت: 3853 روز

      سلام و درود آقای خوشدل عزیز

      اینقدر عالی و ملموس و دونه به دونه چندین مثال باحال و کاربردی زدید و اینقدر بی نظیرید دارید پیش میرید و اینقدر واقعا نکات عالی رو اشاره کردید که واقعا فقط میتونم بگم دمتون گرم خیلی بهم کمک شد خیلی بی نظیر بود واقعا خواستم از حضور شما و تجربه های ملموس تون سپاسگزاری کنم

      چقدر باحال و عالی و با حس خوب و لبخند زیبا، جمله ای سرشار از عزت نفس و عظمت و شکوه درونتو بیان کردید : ای اتریش سفارت اتریش، آقا چقدر میدین بیام کشورتون.

      این مثال رو توی دلم برای خیلی چیزا گفتم میشه استفاده کرد اصلا یه ارتعاشی ایجاد میکنه که نگوووو که حس ارزشمندی و شدن در برابر خواسته ها رو میده چه روابط چه همین سفر چه کار

      بخصوص جاهایی که فکر میکنیم یا قبلا فکر میکردم سخته یا نشدنیه یا تواناییشو ندارم یا امکان پذیر نیست یا برای از ما بهترونه ماکه فعلا از سرمون همینم زیاده، نه اتفاقا باید بدن تا افتخار بدم فلان اتفاق به لطف الله مهربان بیفته از خداشونم هست.

      خیلی لذت بردم از خط به خط کامنت تون

      براتون سفر عالی و روح نواز و پیشرفت سایت تون و روابط عالی عاشقانه تون و سلامت و تندرستی و سرحالی جسمی تونو از خداوند از صمیم قلبم میخوام.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
    • -
      الهام و نگین گفته:
      مدت عضویت: 1045 روز

      سلام به دوست عزیزم مول همیشه عالی و بینظیر

      واقعا قابل تحسینید شما

      در مورد مطالب قرآنی که نوشتید کیف کردم و‌چقدر تحسینتون کردم از این درک که پیدا کردین

      خیلی لذت بردم بخاطر سایتتون که به این خوبی پیشرفت کرده

      خیلی لذت بردم از دیدن نتایجتون

      و این یادآوری به خودم که اگه یکی تونسته تین نتایج و به دست بیاره و موفق بشه در کاری که عشقش و‌داره منم میتونم

      پس می‌شود ‌ادامه بده و تکاملت و طی کن تو هم مول دوستمون میزی و دست پر میای و تو سایت مینویسی

      شاد،سلامت،موفق،ثروتمند و سعادتمند در این دنیا و اون دنیا باشیند

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
    • -
      سمیه مصطفائی گفته:
      مدت عضویت: 3555 روز

      به نام رب هدایتگر

      سلام علی جان

      به به چه کامنتی ، چه پسری ، الحق که پنج ستاره کمه برای اینهمه حرف حساب .

      خوب میکنی که کامنت میذاری و خودتو به چالش میکشی و ما رو هم به چالش میکشی ، نوشتن یعنی تعهد دادن و تعهد دادن قدم مهم در عمل کردنه !

      معتقدم که این جاری کردن و به حرکت درآوردن انرژی از طریق نوشتن ات به من بسیار کمک میکنه و به تمام کسانی که اینجا هستن ؛ گاهی مثل یه تلنگر می مونه ، گاهی مثل یه سوخت برای ادامه دادن ، گاهی مثل یه جوون اضافه سر بزنگاه ، گاهی یه ایده گرفتن ،

      بسی لذت بردیم …

      ممنونم ازت و برات سلامتی و شادی و قلب گشاده به روی هدایتها آرزو میکنم.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
      • -
        سیدعلی خوشدل گفته:
        مدت عضویت: 2632 روز

        سلاااام به سمیه عزیزم

        به به رفیق شفیق

        حال شما چه طوره ؟

        امیدوارم که انشالله هر جا هستی شاد و سالم باشی و در زندگی مثل همیشه بدرخشی با لهجه شیرینت

        من هنوز اون کلمه زیبا (کرمانشان )‌رو تو ذهنم دارم خیلی وقتی مرور می کنم

        واقعا شاد و مسرور میشم وقتی از رفقای و همقدمای اولم اینجا دوستانی رو میبینم که هنوز تعهد دارن

        و با ذوق و شوق براشون می نویسم

        برات‌ آرزوی زیباترین هارو دارم سمیه جانم

        و از خدای می خوام مصطفایی کنه و واقعا برگزیده و انتخاب شده باشی که قطعا هستی

        سرت سلامت و دلت شاااد

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      فرشته شریفی گفته:
      مدت عضویت: 1286 روز

      سلام به دوست عزیزم اقای سید علی

      یادمه اولین بار که داستان هدایتتون و نتایجتون رو که خوندم کلی گریه کردم و باخودم گفتم این محشره

      گفتم اگه علی تونسته منم میتونم

      ولی چند وقتی بود ک اسمتون رو توی کامنتها نمیدیدم و کلا دنبالتون نکردم

      ولی همیشه یادمه که دربارع نتایج عاطفیتون گفته بودید و خیلی ذوق داشتم بدونم که کیه خانومتون

      و امروز متوجه شدم دوستان گفتن عادله و شکیبا

      یادم افتاد به یکی از کامنتهای منتخب دوره دوازده قدم که اسم عادله و شکیبارو اونجا دیده بودم و کامنتشونو خونده بودم و ن یک بار بلکه ده ها بار خوندم و کلیی اشک ریختم

      از طرف من بهشون سلام برسونید و خوشبختیتون در این مسیر زیبارو بهتون تبریک میگم و انشالله که ادامه دار باشه

      منم خیلی دوستدارم همسر عزیزم یکی از بچهای سایت باشه و صدالبته اینکه یکی از شاگرد زرنگای استاد باشه

      شما برام شدید یه نمونه یه الگو که میشود که همسرت عباسمنشی باشه

      و از نتایجتون گفتید

      ی لحظه خودم رو باهاتون مقایسه کردم

      منی ک سه ماهِ کار میکنم رو خودم ولی هنوز یو یو هستم و اینکه هنوز اونجور ک میخام باخداوند نتونستم ارتباط بگیرم حس بدی بهم دست داد

      گاهی اوقات که به مسیرم نگاه میکنم بااینکه نتایج کوچیک گرفتم اما حسم قبول نمیکنه چون خیلیی از بچها تو 3یا4ماه نتایج بسیار بزرگتری میگیرن

      حس ناامیدی میاد سراغم

      گاهی حس حسادت

      گاهی اما که زمان بیشتری اینجوریم احساس شوق و ذوق بسیار زیادی دارم

      متوجه شدم نتایج شما برای چیه!و شما چیکارهایی ک میکنید ک این نتایج بزرگ از نظر من رو گرفتید

      تعهدی ک شما به انجام تمرینا و کاراتون دارید رو من ندارم

      تمرکزی ک شما داری رو من ندارم

      ایمان و توکلی ک شما داری رو من ندارم

      من ارزوهای بزرگی دارم اما کارایی ک میکنم در حد ی موفقیت کوچیکه

      اینکه میگن برای موفقیت باید بهاشو بپردازی حقیقته .

      ممنونم که بهم انگیزه دادید که از وقتای خالیم بجای گوش دادن ب اهنگای چرت و تفکر به مساعل پوچ

      بچسبم به قرآن و درک کنمش

      وقت بزارم تفکر کنم راجبش

      اولین قدم همین الان میرم و برنامه ریزی روزانه مینویسم و قول میدم ک هرروز اون کارارو انجام بدم

      و از زمانم درست استفاده کنم.

      سپاسگزارم دوست من

      واقعن سپاسگزارم.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
      • -
        امیرحسین سالارزاده گفته:
        مدت عضویت: 1753 روز

        سلام فرشته خانوم عزیز امیدوارم حالتون عالی باشه وپرازانرژی .

        داستان هدایتت رو درصفحه شخصیت خوندم وخیلی لذت بردم ازتغییرات خوبی که توی زندگیت داشتی بهت تبریک میگم وتحسینت میکنم که تونستی زاویه نگاهت رو عوض کنی وتغییرات بزرگی در احساس خودت ایجاد کنی وخدای واقعی رو دردرون خودت رشد بدی .

        امیدوارم به این سفرلذت بخش تغییر ادامه بدیم وهمیشه درحال بهبود شخصیت باشیم .امیدوارم درصنعت زیبایی بسیار موفق بشی وخبرهای بزرگی ازت بشنوم توی سایت .

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
        • -
          فرشته شریفی گفته:
          مدت عضویت: 1286 روز

          سلام اقا امیرحسین عزیز

          سپاسگزارم که باکامنت بینظیرتون صبح قشنگم رو قشنگتر کردید

          سپاسگزارم از وجود ارزشمندتون دوست خوب من

          حتما به امید الله مهربان نتایج بزرگی میگیرم و از نتایجم میگم براهمه

          انشالله که در مسیر الله مهربان همگی درحال گسترش این جهان ثروتمند باشیم

          درپناه الله یکتا باشید

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      یاسمن حری گفته:
      مدت عضویت: 1202 روز

      به نام رب

      خیلی از کامنتتون الگو گرفتم ،برای منی که سه ساله میخواد سایت فروشگاهی بزنه اما نمی‌دونه چطور ،و از کجا شروع کنه و ترس نشدن و نتیجه ندادن داره خیلی انرژی خوبی دادید فکرکنم بقول استاد خدا شما رو آسان کرده برای آسانی ها ..

      اگر روزی کامنت منو ندیدید خیلی دوستدارم به عنوان کسی که متخصص حرفه سایت هست و اینقدر عاشق کارشه

      راهنماییم کنید که من چطور میتونم به راحتی سایت بزنم و محصولاتم روی گوگل بالا بیاد .

      سپاسگزار انرژی خوبتون هستم.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      Sara گفته:
      مدت عضویت: 2277 روز

      سید علی جان سلام

      امیدوارم حال دلت همیشه عالی عالی باشه

      چقدر کامنت هات بهم انرژی میده چقدر حال دلمو خوب می‌کنه چقدر بهم انگیزه میده ،چقدر ذوق کد نویسی هاتو میکنم ،چقدر خوب افکارتو به وسیله کد نویسی به واقعیت تبدیل می‌کنی اینکه با بستن لب تاپ چراغ های خونه خاموش بشه و……

      چقدر خوب داری روی قرآن کار می‌کنی ،چقدر خوبی تو پسر چقدر خوبی توووووو

      چقدر عشق مهاجرت دارم چقدر عشق مهاجرت دارم و چقدر با گفتنت که میخوای یه سفر بری پیش عمه خانوم اتریش خوشحال شدم برات انگار خودم می‌خوام برم

      هر لحظه زندگیت در از فراوانی ثروت و شادی و سلامتی و آزادی زمانی و مکانی باشه علی جان

      خدا حافطت باشه

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      Amin Iloon گفته:
      مدت عضویت: 900 روز

      ماشالله بهت سید علی جان

      چقدر کامنتت الهام بخش من هست و چقدر لذت بردم..

      چقدر در مورد کد زنی عالی عمل کردی و خدا را شکر امسال منم توتستم لب تاپ بخرم و شروع کنم به یادکیری فلاتر

      ممنون بهت که کامنت گذاشتی و تبدیل شدی به الگو که من باور کنم که صد درصد از پسش بر نیام

      واقعا دمت کرم با این فرکانس بی نظیرت – با اینکه خانومت اهل سایت هست…

      خودت چهار تا زبان یادگرفتی با عشق

      رو خودت ابنگونه عمل کردی

      در مورد ورزش

      افرین بهت که واقعا تحسین بر انگیزی و واقعا لذت بردم…

      منم ی کم فاصله گرفتم و الان دوباره برگشتم پر قدرت و دارم ادامه میدم…

      خدا را صد هزار مرتبه شکر

      واقعا این سایت بی تظیر هست و خوندن کامنت ها و کار کردن خودش رشد کردن…

      مرسی بابت کامنت زیبات – افرین بهت…

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      عمران نوری گفته:
      مدت عضویت: 1986 روز

      ایو‌‌ووووول سید علی عزیز

      من کیف کردم از این همه پیشرفت و اگاهی و درک و مسلط بودن به قوانین

      تو صحبتهات واقعا اون باور لیاقت و ارزشمندی رو کامل میشه دید که چقدر خوب نشون میدادی واقعا تحسینت میکنم

      مخصوصا اونجایی که گفتی قرار بری سفارت و بگی چقدر پول میدید من بیام کشورشون؟

      خیلی لذت بردم

      درسته شاید تو واقعیت گفته نشه ولی همین که خودتون رو لایق بهترین ها میدونید و در درون خودتون دارید اینو میسازید مطمئنا این اتفاق هم براتون رخ میده که هدایت میشید به مسیرهایی که بقیه میان ازتون التماس میکنند که شما جز مهمان ویژه‌شون باشید

      بی‌نهایت سپاسگزارم از اینکه این علم و تخصص و پیشرفتهایی که بدست اوردید رو با ما به اشتراک گذاشتید و کمک کردید تا ایمان‌مون قویتر بشه و با تعهد بیشتر این مسیر الهی رو ادامه بدیم

      انشالله هر کجا از این کره خاکی هستی در پناه الله یکتا ، شاد ، سالم ، خوشبخت ، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و اخرت باشید

      فعلا

      یا حق

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      لیلا گفته:
      مدت عضویت: 1783 روز

      سلام و خدا قوت به شما سید علی با انگیزه

      وایی چقدر این انگیزه شما قویه

      چقدر دارین عالی پیش میرید

      چقدر فوق‌العاده به تعهد نامه پایبند هستین

      و در جهتش حرکت کردین و عمل میکنید

      خیلی خیلی لذت بردم

      شما از قوانین درک درستی دارین و دارین به نحو احسن ازش استفاده می‌کنید

      و هر روز بهتر و بهتر میشوید

      این نتایج شگفت انگیز گوارای وجودتان

      و مطمئن هستم که رشد خیلی خیلی بیشتر از اینها میکنید

      در پناه الله یکتا شاد باشی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      فهیمه زارع گفته:
      مدت عضویت: 2976 روز

      بنام خدا

      سلام علی آقا دوست ارزشمند م

      احسنت به شما با این تلاش وتعهد وعمل به آن

      ممنون بخاطر وجود بی نظیرت

      ممنون که نوشتی از نتایج عالیت

      ممنون که نوشتی تا من وامثال من انرژی بگیریم برای ادامه دادن مسیر عمل کردن به تعهداتمون

      سپاس گزار خداوندی هستم که مرا به کامنت ارزشمندت هدایت کرد

      از صمیم قلبم برات خوشحالم که به هرآنچه خواستی داری می رسید بهت تبریک میگم

      چقدر لذت بردم از کلمه به کلمه کامنتت

      مرسی علی آقا با خواندن کامنت خیلی چیزا دستگیرم درواقع تا حدودی متوجه شدم چه جوری باید رو خودم کار کنم

      سپاسگزار وجودت

      درپناه حق در کنار همسر مهربانت شاد وسلامت وثروتمند وسعادتمند باشید در دنیا وآخرت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      امیر بهاری گفته:
      مدت عضویت: 2257 روز

      سلام سید علی جان ..همین دیروز یا پریروز بود که کامنتت رو خوندم زیر کدوم فایل بود دقیقا یادم نیست ولی بنظرم تو همین فایل های اخیری بود که استاد به تازگی روی سایت گذاشتن همون کامنتی که در مورد حساب کردن روی دوستت گفته بودی در مورد جریان فروش و خلاصه ادامه نوشته های زیبایت…من همیشه یه دونه از درخواست های لاینفک تویه ستاره قطبیم اینه که مینویسم خدایا دوست دارم امروز درکم از قوانینت بیشتر بشه و امروز هم طبق روال این رو تو ستاره قطبیم نوشتم والله اکبر که خداوند سریع الاجابه و امروز دقیقا یه اتفاقی افتاد که قانون برام مرور شد و دوباره قشنگ با پوست وگوشت واستخون با یه تصاد خیلی خیلی ریز که من بهش میگم موهبت بهم گفت اینه هاااا امیر اگه رو خودت کار نکنی هر چقدرم تو ذهنت بگی من بلدم من بلدم گوشتو میپیچونه و تبدیلی تو این سنت الهی نیست ومن از بعد از ظهر هی دارم به خودم یادآوری میکنم که اگه شل کنی قانون نمیگه نه این آقا امیر بچه باحالیه حالا خیلی به این سخت نگیریم.نه به هیچ وجه اینطور نیست و کار خودشو با نهایت دقت انجام میده..خلاصه که امروز اون تلنگره بهم زده شد وباعث شد از همین امشب به خودم بیام واومدم تو سایت مردد بودم که تو سه تا فایل آخر استاد کدومو پلی کنم و ببینم و هدایت شدم به این فایل و هنوز فایلو ندیدم وتا اسم شما و خانم سعیده شهریاری رو دیدم یه اخ جان به خودم گفتم که بهبه شاگرد اولا بازم دست به قلم شدن سریع زدم رو کامنت شما و خوندم و بازهم میرم سره همون درخواست همیشگیم تو ستاره قطبی که خدایا دوست دارم امروز درکم نسبت به قوانینت بیشتر بشه و بازهم از طریق شما درخواستو اجابت کرد و دوباره بهم گفت امیر «تمرکز»»» ،امیر «تعهدددد» باید باید اینارو بزاری تواولویت که من شل کرده بودم ومیگفتم نتیجه هه کو..خلاصه که کامنتم رو اینجا میبندم و بازم ازت سپاسگزارم که باعث شدی من این کامنتم بنویسم و به خودم بیام..و ماشالله به این همه دستاورد و این حجم از ایمان و امیدوارم هروروز بیشتر و بیشتر بشه این نتایجی که از ایمان و اقدام به سمتت سرازیر میشه خدایا شکرت بابت همه چی

      یک خرداد1402

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      مائده بابائی گفته:
      مدت عضویت: 1649 روز

      دوست عزیز و بسیار باهوش و قدرتمند سلام

      انقدر اشک ریختم و لذت بردم از تک تک کلماتتون که خدا رو کاملا حس کردم

      مرسی ازتون مرسی که انقدر با هیجان نوشتید چون کاملا حس کردم با تک تک سلول هام

      چقدر سقف ذهنی رو برید بالا

      واقعا جمله و کلمه ای ندارم برای تحسین نوشته هاتون

      فقط آرزو دارم به زودی بیاید از تک تک نتایج بینظریتون بیاید بنویسید

      من لذت ببرم

      بیشتر وجود خدا رو حس کنم

      مرسی برا وجود پر از مهرتون

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      سعيده رضايى گفته:
      مدت عضویت: 2009 روز

      بسم الله النور

      سلام به آقاسید خوشدل و خوش مشرب که من از اولین کامنتی که از شما خوندم شیفته تعهدتون و مرامتون شدم و سریعا فالو کردم.

      این نور الهی هست که بر زبان شما جاری شده چون قلبتون متصل شده به منبع نور الهی. با چه زبانی تحسین کنم شما رو که متوجه شدی اصل کدومه و باقدرت و جسارت کم نظیرت فرعیات و مقاومتهای بزرگ و زیادی رو کنار گذاشتی و نتایج شیرینت انقدر زیاد شده که واسه ذهن من عین بهمن میمونه و فقط با خوندنش زیر آوارش موندم و هنوز هضمش نکردم.

      چقدر زیبا سوره الرحمن رو واسمون شرح دادی. مختصر ولی بسیار مفید.

      چقدر برازنده شماست با این حجم از خودسازی عمیق که ورودی سایت و نتایج مالی و بازدیدهات چندین برابر بشه و این حق مسلم شما و لیاقت شما بوده که با برداشتن مقاومتهات نعمتهای خدا رو بیحساب دریافت کنی. ای بنده شیرین بیان خدا. ای بسیار سجده کننده.

      من متوجه شده بودم که خیلی از دوستان قدیمم کمکی بهم نمی کنند و باید با کمال آرامش توکل کنم به خدا و ارتباطم رو کم یا با بعضی قطع کنم. گفتم خدایا تو برام بساز. آدمهایی رو وارد دایره ارتباط دوستیم کن که ازشون بیاموزم و رشد کنم. کسانی که متعهد به خودشناسی و خداشناسی هستند. کسانی که در مسیری که پیش گرفتم کمکم کنند. و خدا چه سخاوتمندانه منو در جمع شما قرار داد و با کسانی مثل شما آشنا کرد. که از بیانشون و دیدن نتایجشون اشک شوق میریزم.

      من هنوز خودم رو در مقامی نمی بینم که کسی ازم چیزی یاد بگیره چون در مقایسه با ابرقهرمانانی مثل استاد و خانم شایسته و شما و خیلی از دوستانم در سایت نتیجه بزرگی رقم نزدم ولی متواضعانه امیدوارم بتونم از راه و رسم زندگی شما و مکنونات قلبی شما سید خوشدل بیشتر بیاموزم و همیشه در مدارتون باقی بمونم.

      الان که چنین شاگردای نازنینی رو از استاد رو می بینم بیشتر پی میبرم که استادم چه استاد مافوق تصوریه که شاگردهاش شماها هستید.

      به قول ارسطو «من از آن جهت در دید مردم بسیار میدانم که بیشتر از همه به این نتیجه رسیده ام که نمیدانم.» و این مفهوم در کلام هم شما و هم استاد نمایانه.

      هروقت اسیر این جمله سه کلمه ای شدیم ‘I Know That’ اون وقته که باید فاتحه خودمونو بخونیم. و من امروز با این کامنت شما متوجه شدم که چقدر در این زمینه باگ داشتم.

      ارادت منو بپذیرید و ممنونم که هستید.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      علی محققی گفته:
      مدت عضویت: 1158 روز

      سلام، دوست عزیز

      ممنون از کامنت زیباو عالیتون

      خیلی حس خوبی بهم دست داد و لذت بردم و کیف کردم

      لز این تعهد و صبر و پایداری در مسیر خواسته‌ هایی که داری و ایمانی که نش ن دادی تا خودت رو ثابت کنی

      ممنون که اینهمه ساده و روشن مطالب‌ رو درمیون گذاشتی و از نتایج گفتی تا من هم بدونم و بتونم مثل شما ودوست عزیز استارت خواسته هامو بزنم

      خدایا شکرت که درمیان این افراد و دوستان عزیز هستم و بهم انگیزه و امیدواری و قدرت انجام کارهامو میدن

      درپناه ایزد منان

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      فاطمه علی پور گفته:
      مدت عضویت: 1319 روز

      سلام دوست عزیزم..من هر لحظه از کلام هایی که تو این مطلب گذاشتین رو تحسین میکنم.

      من سپاسگزار این خداوندم که اینهمه آدمهای شریف رو .هم مداری من قرار داده..

      خدای عزیزم داری چکار میکنی با این قوانین بدون تغییرت..

      علی عزیز من از اولین کامنتون مخصوصا بخش قرآنی و نتایجتون تحسین کردم ،گریه کردم..خیلی دوستتون دارم که اینقدر قلب پاک داریید هر روز داریید روی نور الهیتون کار میکنید…تبریکتون میگم.

      استاد زیباییم ممنونم از این سایت بهشیتون.داریید هر روز انقلاب شگفت انگیزی رو در قلبم جاسازی میکنید..انشالله به یاری خداوند بتونیم متاهد در اینراه ادامه بدییم.و آسان بشیم بسوی آسانیها…

      بقول علی عزیز..خداوند همه چیز برامون میشه…..(الله اکبر).

      همه در برابر خداوند سر سجده فرو میگذاریم.و پیروی میکنیم از الهاماتش..و اینراه برای همیشه ادامه دار هست.

      من سپاسگزارم تشکر از شما

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      گزارش نقض قوانین سایت
    • -
      فائزه احمدخانی گفته:
      مدت عضویت: 862 روز

      سللاااااام ب دوست عزیزم جناب خوشدل

      کیییف کردم از خوندن کامنت عاااالیتون اصلا دم شما گرم

      کلیییی تحسینتون کردم موقع خوندن کامنتتون هزاااار ماشالله ب این حجم از تعهد هزاااار ماشالله ب این حجم از توانایی و تلاش و سرمایه گذاری روی خودتون واااقعا ک دم شما گرم

      انشالله ک ب راحتی و خوشی و لذت از ایران سفر کنید و هرررجایی ک لذت میبرید برید و محاجرت کنید

      و بسسسیاااار بسسسسیااار تحسینتون میکنم ب خاطر داشتن شغلی ک هم عاشقش هستید و هم انقققددر با تعهد انجامش میدید و از همه مهمتر اینکه آزادی دارین و میتونید هرجایی ک دوست دارین باشین و کار کد نویسیتون رو هم انجام بدین

      وااااقعا ک شما لایق تحسین و الگو برداری هستید واقعا ک لایق بههههههههترینها هستید

      جناب علی خوشدل بزرگوار بییینهااابت با خوندن کامنت زیباتون خوشحال شدم و براتون زیباترینها رو آرزو میکنم

      هررکجا ک هستید درپناه الله شاد وسلامت و آزاد و ثروتمند باشید ️

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      فاطمه گفته:
      مدت عضویت: 2006 روز

      سلام علی عزیز

      چقدر بهم انرژی دادی پسر

      چققققدر خوشحالم ک ب کامنتت هدایت شدم

      الان میفهمم دارم قدم ب قدم به کجا و برای چی هدایت میشم…

      پاسخ درخواستم از ربّ هدایتگرم و چقــــدر زود پاسخ میدی ربّ بی نظیر من.

      شکرت، شکرت ماه جان.

      علی جان سپاسگزارم ک وقت گذاشتی و انقدر خوب نوشتی و توضیح دادی.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      حسین عبادی گفته:
      مدت عضویت: 1841 روز

      بنام خداونده بخشنده و مهربانمممم

      دورود وسلام به سید خدااااا

      سید علی دمت گرممم

      کامنتتو هنوز نخوندم گفتم کارام تمام بشه و با عشققق بخونم کامنتت رو

      سید علی خدا نگهدار برا مااا .

      از وجودتت و نتایجت لذت میبرم

      چقدر خوب وجودت

      ممنونم براب بودنت

      سپاس گزارم برای اینقدر قشنگ نوشتنت

      سپاس گزارم که دونه دونه و دقیق و با حوصله میایی و برا ما تعریف میکنی که داستان چیه

      سپاس گزارم برای این همه قشنگی که داری

      سپاس گزارم برای این ایده هایی نابی که میدی و ما هم میگیم الله اکبر سپاس گزارممممممم رفیق الهی شکر

      در پناه رب باشی عشق ترین سید خداااااا

      دوستت دارممممم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      یاسر ملکی گفته:
      مدت عضویت: 1418 روز

      سلام به سیدعلی خوش دل

      تحسینت میکنم به خاطرایمان واستمراری که درمسیری داری واقعاحرفات انرژی خواصی داره که من هربارباخوندن کامنت هایت دیدن نتایجت خوشحال میشم وتحسینت میکنم ومتعهدبه انجام تمریناتم میشم این کارکردن روی خودتون نشون میده استادوحرفهای استادروباتمام وجودتون قبول دارین ودارین توزندگیتون بهش عمل میکنی

      کوچیکترین نتایج رومیبینی واقعااین تمرکزشما خیلی ستودنی هست موفق باشی عاشقتم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      خوشبخت ترینم گفته:
      مدت عضویت: 794 روز

      سلام به علی آقای خوشدل عزیز ……..

      واقعا خداروشاکرم که میبینم چه انسان های خوبی در این سایت گرد هم اومدن و فقط و فقط از موفقیتهاشون میگن…….

      و یه تبریک مشتی و جانانه به شما داداش گلم میگم که با‌پشتکاری که داشتی اینقدر نتایج فوق العاده گرفتی واقعا این همه کار کردنی که شما در موردش صحبت کردی خارج از درکه

      اینکه به همه ی جنبه ها پرداختین مثل قرآن خواندن و همزمان در سایت کار کردن بدنسازی و اینا همه نشان از این داره که شما چقدر به هدفات متعهد هستی

      در پناه خدا باشی دوست عزیز ……

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      زهرا جوهری گفته:
      مدت عضویت: 1907 روز

      سلام به آقای خوشدل ومتعهد

      سپاسگزارم بابت وقتی که گذاشتین واین کامنت پر محتوی رو گذاشتین

      سپاسگزارم بابت هدایتم به خوندن کامنت شما

      سپاس از تجربه ای که از درک سوره الرحمن نوشتین وچقدر آگاهی خوبی رو به ما میده که تمرکز بیشتری بذاریم ولذت ببریم از این ارتباطمون با خداوند وحرف بزنیم باهاش وبا سجده کردن سپاسگزار باشیم

      سپاس از اینکه نتایج تون رو در برنامه روزانه تون مینویسین ودرک بهتری از متعهد بودن به دیدن نتایج کوچک روزانه وادامه دادن مسیر میدین

      لذت ببرین از این مسیر زیبایی که با تعهد تون وتوحیدی عمل کردن هر روز براتون روشن تر وشفاف تر میشه

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
    • -
      پوران سلاجقه گفته:
      مدت عضویت: 1056 روز

      به نام تنهاوفرمانروایوقدرتمند جهان

      چقدر کامنت شما پر انرڙی وزیبا بود بیشتر کامنت های شما را مطالعه میکنم خیلی عالیه پشتکار و اراده وتمرکز ذهنتون چقدر تحسین امیز

      گفتید 4روزه به خودم تعهد توحیدی دادم خیلی این کلمه تعهد دوست دارم

      میشه بیشتر توضیح بدین چجوری انجام میدهین

      موفقیت هاتون خیلی ادم خوشحال میکنه

      سربلند باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
    • -
      اشرف مخلوقاتم گفته:
      مدت عضویت: 966 روز

      دوست داشتنی باحال درجه یک نور روشنایی عشق سلام بر تو که چه کردی با ما از آیات ناب سوره مبارکه رحمان خیلی لذت بردم همین الان میخوام برم این سوره رو از امروز حداقل روزی یکبار کامل بخونمش و از خدا هدایت بخوام منم میخوام منم موفقیت زیبا میخوام منم محدود نبودن به زمان و مکان پول در آوردن میخوام منم سفر به زیباترین جاهای دنیا رو میخوام منم سفر با کشتی های تفریحی بزرگ میخوام منم آگاهی ناب قرآنی میخوام من دوستی و همنشینی با آدمای شبیه علی آقا خوشدل و میخوام منم دلم میخواد تو بیرون از اینجا دوستا رفقای شبیه همه شما رو میخوام من استاد و میخوام من آگاهی ناب همراه با خرد عمل به دونه دونه این آگاهی های ناب و میخوام خدایااااا مرسی که هستی میتونی همه چی شوی مارا بشرط ایمان قلبی خدایا برام ایمانی راسخ و قلبی شکرگزار بساز

      آمییییین

      ممنونم از اینهمه ایمان و موفقیتی که واسه خودت و ما ساختی موفق شدی اومدی اینجا ردپا گذاشتی تا ما با این ردپا به بهشتی که خدا وعده شو تو این دنیا بهمون داد برسیم ممنونم علی آقای گل دلت خوش باشه الهی مثل فامیلی عالی ات خوشدل

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای: