این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.
https://elmeservat.com/fa/wp-content/uploads/2023/05/abasmanesh-4.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2023-05-17 01:02:472023-05-20 21:42:41هدفگذاری و تأثیر آن در زندگی
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته مهربان و دوست داشتنی
استاد عزیزم روزی نیست که بابت وجود شما و خلق شما و هدایت من به مسیر شما خدایم را هزاران هزاران بار سپاسگزاری نکرده باشم و الان در محضر خودتون بازهم رب خودم را بابت هدایتم به این مسیر شاکرم و بوسه بر دستانتان می زنم .
من حدودا یکسال هست با سایت شما و دوره های شما آشنا شدم و دوره های زیادی خریداری کردم و انصافا با علاقه مطالب و توصیه های شما را در زندگیم به کار بردم اما امان از ذهن نجواگر امان از کمال گرایی که از کودکی بر روی ذهنم رفتارم و کردارم حکومت می کرد این یکسال با اینکه نتیایج زیادی ندیده بودم اما تمام اصول را تا جایی که تکاملم را طی کرده بودم رعایت می کردم سعی می کردم ستاره قطبی را با تمام مقاومت های ذهنی که داشتم انجام بدم هدف گذاری کردم با تمام سوالاتی که در ذهنم داشتم و مدام در پی حل کردنش بودم دریم بوردم را روی دیوار زدم و خواسته هایم را به تصویر کشیدم و اماا اشتباهم تعیین ددلاینی بود که مثلا شش ماهه گذاشتم و به یکسری خواسته ها رسیدم اما به خواسته های اصلی تا زمان ددلاین نرسیدم کمی سرد شدم ذهن نجواگرم تا مدتی بهم حکومت می کرد اماا دیدم نه حالی که اون روزها با وجود مبتدی بودن و داشتن ایراد قابل مقایسه با این روزهایم نیست و دوباره استارتم را زدم اما این بار با تجربه و جالبه اسفند ماه دوره قانون سلامتی را خریداری کردم وای خدایا در عرض سه ماه شانزده کیلو تا الان کم کردم اما این کاهش وزن کمترین نتیجه اش کاهش وزنم هست اعتماد به نفسم انرژی زیاد من خواب کمتر حال خوب و مهم نبودن نظر دیگران تا این اندازه برام غوغایی در درونم به پا خوااست که همش میگم پس من دیگه میتونم کوه را جابجا کنم و اما یکی از نجواهای ذهنی من رسیدن به هدف مورد نظر در ددلاینی که ذهنم برام درست می کرد بود و اگر در ددلاین مورد نظر نمی رسدم عجیب موفق میشد من را بنده خودش کنه در دریم بورد من اندام این روزهایی که الان دارم تجربه می کنم را گذاشته بودم اما برایم غیرقابل تصور بود و ذهن من نمی توانست قبول کنه اما من کاری به ذهنم نداشتم و فقط هر روز اون تصویر را می دیدم و اما بعد از یکسال به اون اندام رسیدم الله اکبر خدایا شکرت.
و اینکه همیشه در دوره دوازده قدم منتظر بودم استاد در پایان قدم دوازده به اندام ایده ال رسیده باشه و وقتی دیرتر از تایمی که من متصور بودم رسید و نتیجه اش را دیدم به خودم گفته شادی ببین پس اصل قانون اینه پس برای استاد هم این مسیله صادقه چون نجوای ذهنی دیگری که این مدت زیاد من را اذیت می کرد این بود که این مطالب برای استاد هست و تو خوب اجرای قوانین را بلد نیستی واسه همین برات یا جواب نمیده یا دیر جواب میده اگه استاد بود تا الان سریع به درخواستش می رسید و برای اون زود جواب میده اما برای تو نه و اما دیدم نه برای استاد من هم در زمان مناسب جواب میده به قول خودتون من تمام این مدت نتیجه تلاش های شما را دیدم و ریشه ها را ندیدم اگرچه هم بارها در تمام دوره ها و فایل های دانلودی گفته بودین خیلی هم سریع به یه سری خواسته ها نرسیدم اما انگار ذهن من با این مسیله که پاشنه اشیل من بود مدام من را اذیت می کرد به من حکومت می کرد اما خدایم را شاکرم این بار مسیر و ریشه طی شده این هدف استاد را خودم دیدم و دیگر ذهنم نمی تواند حکومت کند حداقل در این مسایل و بازهم امروز با این ویدیو مهر تایید بر تمام دیده ها و باورهای جدیدم بود اصل را یافتم به جوابم رسیدم ما هدف تعیین می کنیم خواستمون را به جهان اعلام میکنیم و با توجه به تکامل خودمون حرکت می کنیم بدون عجله و حس بد و ذهن نجواگر با این ذهنیت و باور که خدایم قولشو با قوانینش به من داده و من در زمان مناسب با توجه به ظرف وجودم بهش می رسم و دیگر می توانم شعله ذهنم را خاموش کنم .
به نظر من این یکسال سخت ترین مرحله من در این دوره ها بود چون قبلا و در طی این یکسال من نتایج خاصی نداشتم و مدام ذهنم با نتایج گذشته که به موفقیت رسیده بودم اما با سختی با تقلا با استرس و حال بد و همیشه ذهن نجواگرم می گفت الکی فکر نکن با این حرفها به اهدافت می رسی ببین به ابن هدف و اون هدفت بدون داشتن حال خوب و باور خوب و ستاره قطبی رسیدی و ببین با این حرفها به اهدافت نمی رسی .
اما امروز یک قدم پیشرفت کردم امروز نتیجه دستمه این بار به اهدافم با حال خوب رسیدم دیگه ذهن نجواگرم را میتونم با دلیل و مدرک خاموش کنم و به نظر خودم سختترین قسمت زندگی من در این دوره جدید و اشنایی با استاد و قوانین امسالم بوده اما به خودم افتخار می کنم با تمام نجواهایم با تمام کمال گرایی اما ثابت قدم موندم و مسیرم را طی کردم
و ویدیو امروز استاد ، جایزه و پاداش استاد به من ، منی که ثابت قدم موندم دوره ها را خریدم گوش دادم نوشتم یه جاهاییی عالی عمل کردم یه جاهایی فکر می کردم باور کردم و یک جاهایی تلاش می کردم باور کنم بود.
خدایم را هزاران هزاران بار شاکرم بابت ساختن شادی جدید بابت این مسیر و من قراره چه کارهای بزرگی انجام بدم خدایا مطمینم این انقلابی که در من به پا شده این اعتماد به نفس این حال خوب و از همه مهمتر این دانشی که الان بعد از یکسال از دوره های استادم به صورت عملی به دست اوردم قبلا هیچ دیدی به این مسایل و تفکر نداشتم چون در جامعه خلاف این مسایل را همیشه دیدم و ورودی هایی ذهنی در جهت تایید آن باورها داشتم و فکر می کردم خوب درست همینه دیگه، استرس و اضطراب جزیی از زندگیه حال بد جزیی از زندگیه اما الان میدونم من جزیی از یک درصد جامعه هستم که دیگر اینطوری نمی خواد فکر کنه و آگاهانه ورودی های ذهنی بدنی و افکارش را رصد ومدیریت می کند
جالبه من توی این یکسال نمی فهمیدم کار کردن روی خودم یعنی چه؟هرچی استادم می گفت روی خودتون کار کنید فکر می کردم هرچه بیشتر گوش کنم و بنویسم خوب یعنی روی خودم دارم کار می کنم درسته اینها واقعا قدم اولی بودند که باید طی می شد اما من در قانون سلامتی تازه فهمیدم کار کردن روی خودم یعنی چی؟اهرم رنج و لذتی در ذهنم ساختم که خودم متعجبم اگر زمانی به من می گفتند تو این چنین سبک زندگی پیدا می کنی باورم نمیشد و می گفتم محاله مگه میشه یک وعده غذا خورد و خوشحال بود مگه میشه خواب من کم بشود مگه میشه انرژی من به این اندازه برسد مگر میشه ادم های کنارم انقدر از لاغر شدن صورتم با حالتی بگن و من عین خیالم نباشه و با قدرت ادامه بدم و اما شده اینها معجزه هدایتم به مسیر استاد و جواب تلاش من به هدف تغییر خودم زندگیم و افکارم هست .ببخشید زیاد طولانی شد اما راستش من خیلی کامنت نمی نویسم و این همچنان مقاومت ذهنی من و پاشنه اشیل من هستش که امیدوارم با طی کردن تکاملم و کار کردن بر روی ذهنم بتونم این مورد راهم حل کنم اما من زندگیم کامل عوض شده من دارم ورژنی از خودم را می بینم که اگر در خواب هم می دیدم باورم نمی شد و این ورژن فقط یکسال بودن ،با تمام مقاومت های ذهنی من هست و خدایا چه تغییر و تحولی قرار است در اینده برایم رقم بخورد.
هزاران هزاران بار خدایم را شاکرم .امروز زیاد نوشتم چون خدایم خواست بنویسم و نوشتم .
امیدوارم خدایم به استاد عزیزم و شایسته بانوی مهربانم و تمام دوستان این مسیر سلامتی خوشبختی و ثروت عطا کند .
واقعا چقدر با کامنتتون همزادپنداری کردم انگار خودم دارم مینویسم یعنی پاشنه آشیل منم اینه خب اینهمه من قبلا موفقیت داشتم مثلا فلان دانشگاه دولتی قبول شدم یا فلان کارو پیدا کردم ولی باکلی زحمت رسیدم حالمم خوب نبوده و لذت خاصی نبردم یا اینهمه افراد موفق مگه همه از مسیر لذت بردن !! وای اینا مقاومت های منم هست
اما به خودم میگم آره اونم میشه بستگی داره تو مسیر سنگلاخی رو بری یا هموار رو !! بعد میگم من اینجا هستم تا آدرس اون مسیر هموار رو پیدا کنم همون که استاد تو 12قدم میگن و لذت بخش کنم زندگی رو و واقعا الان دارم میفهمم که بخدا میشه هم لذت برد و هم به موفقیت رسیدفقط باید بهش ایمان بیاریم که میشه تا بتونیم ببینیمش ولی امان از ذهن که فراموشکاره و ناسپاس
این قسمت کامنتتون که گفتید استاد هدف گذاری کردن ولی پایان 12قدم بهش نرسید اما در زمان مناسبش براش اتفاق افتاد محشر و فوق العاده بود یعنی بهترین کاری که استاد میتونست انجام بده همین بود و این باعث میشه من نگم برای من جواب نمیده یا من نمیتونم یا من بلد نیستم از قانون استفاده کنم بلکه به خودم یادآوری میکنم مسیری که استاد رفته تست کردن ایده هاش بوده و بعد کم کم نتیجه گرفتن و هدایت شدن به مسیرهای بهتر و در نهایت رسیدن به هدف و همین ادامه دادنه و نا امید نشده مهمه این الگو رو استاد برای رسیدن به هرچیزی ازش استفاده کرده که منم باید ازش الگو بگیرم و انقدر زود ناامید و تسلیم نشم
ممنون شادی عزیز برای یاداوری کردن این موضوع مهم و اساسی
ان شاالله همواره در مسیر هموار و رو به رشد و ثروت و نعمت ها باشی
چقدر جالب که من دیروز مهمان داشتم و اصلا فرصت نشد سایت رو باز کنم
و تو مهمونی م وقتی همه مناسبت ش رو پرسیدن با افتخار و اعتماد بنفس بعد از دو سال تلاش و نتایج عالی (که تا الان به هیچ کس نگفته بودم دقیقا مشغول چه فعالیتی هستم)
اعلام کردم که: این مهمونی رو به افتخار خودم و تلاش های زیادی که کردم و نتایج عالی که کسب کردم برگزار کردم
:من یک شرکت تولید فرش و گلیم دستباف زدم و تا العان کلی فعالیت داشتم با کلی بافنده ماهر آشناشدم ،
:دلیل غیبت من تو دورهمی های شما اینه که خیلی مشغول و سرگرم کار خودم هستم از تهران رفتن هام وپیگیر بازار فروش برای محصولات م خیلی لذت میبرم ، و به لطف خدا بازار فروش کارم رو پیدا کردم و کاری دارم که خیلی از انجام اون لذت میبرم و آزادی زمانی و مکانی در انجام اون دارم به زودی با آزادی مالی هم میرسه
استاد ،من کلی راجع به این قضیه فکر کردم که به این دلیل دوست دارم اینو به بقیه اعلام کنم که اولا به این نتیجه رسیدم که من دیگه از این مسیر برنمیگردم،
دوما این در میون گذاشتن با دیگران رو به اهرمی کنم برای خودم من ببین که الا که گفتی باید موفق بشی ،باید بهترین باشی
و چقدر جالب که شما دقیقا تو این فایل همین ها و عنوان کردید
آخرین صحبت دیروزم با خاله هام و بقیه این بود که انشالله مهمونی بعدی خونه من زمانی که من تو حرفه خودم کارآفرین نمونه بشم
از اول به خودم قول دادم که باید با لذت بردن طی مسیر پیشرفت ام اول باشم و هر روز خودم رو با دیروز خودم مقایسه کنم نه با بقیه
به عوامل بیرونی کاری نداشته باشم و خداوند رو شریک و همراه بیزنس خودم کنم
طی این مسیر که دو سال از شروع ش میگذره اصلا کارها اون طور که تو ذهن من برنامه ریزی شده بود بود پیش نرفت ،چند بار احساس خوبم رو از دست دادم ،رفتم تو لاک خودم،کارها رو از قیمت خودشون گرونتر خریدم و ضرر کردم ،عجله کردم و بعد پشیمون شدم و به مدت چند ساعت،حالم خیلی بد بوده
،اما باز از نو شروع کردم و همه ،همه اونها ،تجربه شد ،اصلا اشتباه نبود باعث شد مهارتم تو شناخت فرش و گلیم بیشتر بشه ،اشکالات کار رو فهمیدم ، با پرداخت بها ی اندک
وقتی دیدم تو همین سایت کسایی مثل یاشار که خیلی هم دور نیستن تو همین شهرستان خودمون با استفاده از فایلهای رایگان بدون خرید محصولات استاد تو این حرفه موفق شدن ،خب چرا من نمیتونم ،
من تونستم کلی تو زمینه ورزش و ساخت اندام ایده آل موفق باشم و10 کیلو کاهش وزن داشته باشم ،وقتی اون شد که یه غول بزرگ بود برا من ،این هم میشه ،با همون تلاشها ،تو این زمینه هم میتونم موفق باشم
و همیشه سورپرایز شدم با راههای بینهایت خداوند
به فاطله چند روز با یه کسایی آشنا شدم که طوری سرعت پیشرفت و آشنایی منو با کلی بافنده ها تسهیل کردن که فقط تونستم بگم خدایا من معذرت میخوام که چند روز پیش ناشکری کردم و از رههای بسیار نامحدود خداوند و برنامه ریزی ش شگفت زده واز ذهن محدود خودم خجالت زده شدم
دقیقا من با کارم ،به خودم و به کلی آدم دیگه تو روستا ها و شهر خودمون و نشان دادن هنر و خلاقیت اونها کمک میکنم و طبق قانون بدون تغییر خداوند لاجرم ثروت فروان صد برابر نصیب خودم میگردد و العان سعی میکنم اصلا عجله ای در این مسیر نداشته باشم و با لذت مسیر تکاملی خودم روپیش برم
بییییییییینهاااااااااایت تحسینتون میکنم. آفرین ، احسنت، درود به شما، شما بسیار تحسین برانگیز و بینظیر هستین. چقدر از خوندن کامنت تون لذت بردم و توی دلم تحسینتون کردم و خدا رو شکر کردم. وقتی داستان موفقیت های بچه های سایت رو میخونم اشک شوقم سرازیر میشه و میگم الهی شکر. چقدر عالیه. خدایا شکرت که از زبان این دوستم و تجربیاتش به من درس میدی.
براتون از خداوند بهترین نعمتها و شادمانه ترین لحظات و شیرین ترین موفقیت ها رو درخواست میکنم. در پناه جان جانان رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشی خواهر گلم.
سپاسگزارم بابت این همه تحسین تشکر بابت زمانی که به خوندن کامنت بنده و پاسخ به اون اختصاص دادید
من هم از خواندن پاسخ های دوستان به کامنت هایم یا داستان موفقیت هاشون،تضاد هایی که پشت سر گذاشتند،موفقیت هاشون ، امید و انگیزه م مضاعف میشه ،و به خودم افتخار میکنم که حتی زمانی که مشغول استراحت یا پیاده روی هستم نتنها زمان باارزشم از دست نمیره بله کلی انگیزه هام تقویت میشه،و مطالبی میخونم که تو هیچ کتاب موفقیتی نظیرش نیست و از راه دور دوستانه دارم که از نزدیک ترین کسای آدم، بیشتر بهت امید و انگیزه میدم و تشویقت میکنن
وقتی داشتم اتفاقاتی که تو اون شب طوفان ی بر شما گذشت رو میخوندم ناخداگاه ،لحظه به لحظه اش رو تجسم کردم ،یعنی به قدری تجسم من قوی هستش که برای من کاملا غیر ارادی این اتفاق میافته، که اون حجم آبی که احتمالا با تکانهای کشتی وارد اون میشد رو میدیدم، دریازدگی رو حس میکردم ،
صداهای گرفته ای که خیلی فریاد زده بودن رو میشنیدم ،
«تو تجسم من هنوز خبری از بیسم و صحبت از راه دور نیست !! »
و در نهایت یه آدم جسور که نمیدونم به چه علتی دوست داره اون تجربه دوباره تکرار بشه ،
اعتراف میکنم که برخلاف شما همیشه دنبال امنیت بودم ،ادم شجاعی نیستم ،فکمیکردم این صحنه ها نهایت برا فیلم تایتانیک و امثال اون باشه ،خیلی شرایط سختیه ،خیلی ،
واقعا مرد میخواد که از اون شرایط خودش رو زنده بیرون بشه ،یه توکل قوی میخواد که ارتباط ت رو با منبع حفظ کنی ، مدیریت بحران شرایط سخت رو داشته باشی،کنترل ذهن داشته باشی،
تازه همچنان مشغول انجام وظایف ت باشی
حیفم اومد این نکته ها رو براتون ننویسم و از راه دور تحسین تون نکنم
شما بسیار باهوش ،جسور ،مسئولیت پذیر ، دقیق ،و صد البته نویسنده قابلی هستید
خیلی متشکرم ،دوست جانم خوشحالم که دلنوشته های من حالت رو عوض کرده
ما یه تعداد آدم هستیم که روزی از ته اعماقمان هدایت خواستیم و العان اینجا دور استادجمع شدیم ،از تضادها خسته شدیم ،از غل خوردن های زیادی به امان آمدیم و می خواهیم هر طور شده مطابق قانون عمل کنیم و ذهنمون رو کنترل کنیم و خدای قدرتمندی که در درون هر کدام از ماست رو پیدا کنیم و قوانینش رو باور کنیم و در زندگی به کار گیریم
خداروشکر بابت فضای روحانی این سایت، که میتونیم از فاصله های خیلی دور کلی به هم انرژی مثبت بدیم و در جریان پیشرفت های هم قرار بگیریم و از پیشرفت های هم کلی انگیزه بگیریم
من هم عاشقانه ، منتظر خواندن قدم به قدم های تلاشها ت درمسیر موفقیت هستم ،دوست نازنینم
چقدر ذوق کردم. خیلی بهت تبریک می گم برای موفقیت در کارت.
هزاران بار تحسینت می کنم که تونستی به تنهایی یک شرکت بزنی و اینطور در کارت موفق بشی و تا الان هم تونستی به دیگران نگی که مشغول چه کاری بودی. آفرین بهت دختر قوی و متعهد.
من هم دو ماهه کاری رو شروع کردم که به هیچ کسی حتی همسرم نگفتم، چون نگران طعنه ها و تمسخرها و انرژی های منفی اونها هستم که باعث می شه از مسیر بازبمونم. و انصافاً همین پنهان کردن کسب و کار خیلی کوچیکم از دیگران بسیار سخته.
برای همین خیلی تحسینتون می کنم که تونستید موفق بشید.
فرنگیس جانم منتظر روزی – بهترین زمان – هستم که بیای و بگی که کارآفرین نمونه شدی و مهمونی گرفتی. و منم از همین جا چشمام پر اشک بشه و برات خوشحالی کنم و دست بزنم.
دوست همفرکانسی من ،متشکرم ،سپاسگذارم بابت این همه لطف و محبت شما
سپاس بابت دعاها و آرزوهای زیباتون ،هزار برار این انرژی مثبت ی که فرستادید سمت خودتون برگرده ،انشالله
کلا با توجه به روحیه مون یا درون گرا هستیم یا برون گرا ،
برای شخص بنده اصلا سخت نیست حتی مسائل خیلی مهم یا چیزی که خیلی ناراحتم کرده رو برای کسی بازگو کنم ،تو این مواقع تنها راهکارم اینه که،
1, بنویسم هر آنچه باعث رنجش من شده ،اینقدر بنویسم وبنویسم تا مغزم خالی شه ،تا دستام خسته بشن،چشمام رو میبندم و هر آنچه در ذهنم مرور میشه رو تند تند روی کاغذ میارم,بدون سانسور ،پیشنهاد میکنم و بعد اون برگه رو ریز ریز میکنم و خیلی حالم خوب میشه
2,یا اینکه هندسفری رو برمیدارم و میرم پیاده روی و شاید ساعتها فقط یه آهنگ رو که بهم حس خوب میده رو گوش دادم
،منظورم اینه که اگر من برون گرا بودم، احتمالا برای منم سخت بود و همین تفاوت بین من و شما و تمام ما آدمها باعث زیبایی و تنوع جهان و گسترش اون میشه
همونطوری که استاد گفتند خیلی از آدما با تشویق و تحسین انرژی مضاعف می گیرند انگیزهدشون برای انجام اهدافشون و کار هاشون چند برابر میشه و خیلی ها م با اینکه یکی بهشون بگه، تو از پس این کار بر نمی ایی،بابا ولش کن کار تو نیست ،بیکاری مگه ،دنبار دردی تازه ای و… بیشتر، انگیزه می گیرند تا وقتی تحسین و تشویق شن و حتماً دوروبرتون دوستان خوبی هم هستند که بخواهیم ایدهای که دارین و کاری که مشغول ش هستید رو براشون بگید تا انگیزه تون مضاعف بشه برای ادامه دادن ،مخصوصا در شرایطی که کار کمی سخت بشه واگر که اینکار خوشحالتون میکنه و بهتون چند برابر انگیزه میده حتما با کسی که همفرکانس شما باشه در میان بزارید
انشاالله من هم از موفقیت های شما دوست نازنینم خبر دار بشم به امید اون روز، که حتما آمدنی هست
بله با توجه به اینکه که من تا دو سال پیش برای آزمون دکترای روانشناسی آماده میشدم
یه فضای پر چالشی که توی اون شغل تجربه کرده بودم مخصوصاً شاخه هیپنوتیسم که کلی باید اتفاقات کودکی تا العان رو زیر و رو کنی،
برعکسش کار جدیدم سر و کارت فقط با رنگ ها ،خلاقیت، طبیعت و آدمهای خوش ذوق و هنرمندو طرح های ذهنی بافت است
من کارم رو خیلی دوست دارم وقتی که گلیم ها آماده میشه برای فروش، انقدر خودم از دیدنشون ذوق می کنم ، اونا رو تو خونه پهن می کنم و شروع می کنم به رقصیدن
خیلی حس خوبیه
تصور میکنم اینها هر خونه ای پهن شن با خودشون هزاران برابر انرژی مثبت و زیبایی و ارامش به ارمغان میارن
با اینکه یکی از بزرگ ترین ریسک های زندگیم بودو با ترس به الهامی که کاملا واضح بود عمل کردم ،از صفر صفر شروع کردم یک سال تمام آموزش دیدم و کل مدارکش رو گرفتم ،ولی ارزشش رو داشت
یه کاری که آزادی زمانی، مکانی داره ،باعث گسترش خلاقیت و زیبایی میشه
بهترینها رو از خدای بزرگ و مهربان که خزائن آسمانها و زمین در دستان اوست برایت ارزومندم
واااای نمیدونی چقد شگفت زده شدم از خوندن پیامتون ..چقدرقصیدم ودیونه بازی دراوردم ..تا یکی دوساعت قبلش سوالاتی تو ذهنم بود درمورد هدفم ،فقط از ذهنم رد میشدن وکامنت شما، اینققققدررپیام وهدابت واضح؟؟!! خدااایا شکرررت
عزیزم یک دنیا سپاس که وقت گذاشتی وازتجربیاتت برام نوشتی،،تا چندساعت قبل توحالت اضطراب یه احساس بی پشتوانگی بهم دست داد که ازکی راهنمایی بخوام که اگاه باشه گرچه هدایتها همیشه هستن ولی احساس که خوب باشه اتفاقات خوب میوفته وهدایتهارو میبینیم ویه دوش گرفتموموزیک گوش دادم واالان که خدا اینقد واضح از طریق خانواده توحیدیم هدایتم میکنه شرمنده اون طرز فکرم شدم والبته به مسیرم وقوانین مطمئن تر….
احساس خوب=اتفافات خوب ،،،،ودیدن هدایتها
خداهمه چیز میشود همه کس را
داستان هدایتتونم خوندم ولذت بردم ،بهت تبریک میگم بخاطر تلاش وپشتکار واشتیاقتون ودیدن نکات مثبت هدف قبلیتون..باعث شد منم بیشتر به نکات مثبت علاقم به روانکاوی نگاه کنم اون یه مرحله بوده که باید طی میشده تاالان اینجا باشم….بدون اینکه لازم باشه حتما تااخرش برم..
برات بهترینها رو ازخدای مهربان خواستارم …بووووس ولایک وکلی قلب
فرنگیس عزیز و دوست داشتنی سلام. کامنتتون رو خوندم و کلی لذت بردم از نتایجتتون و از صمیم قلب تحسین میکنم این استمرار در کار کردن رو خودتون و مطمینم و منتظرم که نتایج عاااالی تر از را ازتون بخونم و لذت ببرم و الگویی باشین برای ما در این سایت ….. حال دلت همیشه عالی باشه در یاد خدا جووووون، فرنگیس عزیز و دوست داشتنی …..
هزار ماشالا ب شما.واقا بنازم غیرتتونو ک هر حرفی میزنین پاش میمونین و انجامش میدین..
استاد،،بغیر از موفقیتای کوچیک و بزرگی ک بدست آوردم،،بزرگترین موفقیت من آشنایی و هدایت شدنم به این مسیر و خلق زندگیم،،آگاهی از قوانین خدا بوده ک خداوند همه ی این آگاهی ها رو از طریق شما ب من نشون داد…خدا منو هدایت کرد و من رو با شما آشنا کرد تا از طریق شما با من صحبت کنه و هم از طریق قلبم و شما،،منو هدایت کنه..
سه سال پیش وقتی برای اولین بار با این قانون و مسیر آشنا شدم،،حس میکردم ک دروازه عظیمی بروم باز شده تا ب هر چی ک میخوام برسم،و زندگی دلخواهمو داشته باشم..و خدارو هزار مرتبه شکر،،الان در مسیر خلق زندگی دلخواهم هستم..
من موفق شدم ک تو این مسیر بمونم،با وجود تمام مقاومت های ذهنی و دلسرد شدنا..
من انگیزمو،با تصور اینکه به هرانچه ک خواستم رسیدم،،و اینکه من خالق زندگیمم و همه چیز زندگیم دست خودمه حفظ کردم..
از بچگیم به نشونه ها ایمان داشتم.،هرچند این ایمان با بزرگتر شدنم کم شد ولی دوباره با تفکرات درست راجب خداوند،،و گفتن اینکه خدا توی قلب منه و منو هدایت میکنه،،باور کردم و ب قلبم اعتماد کردم چون مطمعن بودم خدا حواسش به منه و هرموقه ک از خداوند هدایت خواستم بصورت آگاهانه و یا ناخودآگاه،،اون منو با نشونه هاش هدایت کرده.
نجواهای منفی توی ذهنم میگفتن ک تو نتیجه نمیگیری و بیخیال شو و نجواهای دیگ رو وقتی سراغم میومدن،،با گفتن این حرفا ب خودم،کنترلشون میکردم،،اینکه اگه نتیجه ای نیست من ب اندازه کافی رو خودم کار نکردم وگرنه جهان ایرادی در کارش نیست…ب فایلهای شما بارها گوش میکردم و میکنم
و افکارم رو مینوشتم روی کاغذ و مخالفشون رو با منطق به ذهنم میفهموندم و به خودم ایرادی زندگیمو نشون میدادم و میگفتم ک ببین،،اگه اینجوریه این باور رو راجبش داری و خودمو قانع میکردم ک اتفاقات زندگیم حاصل باورای خودمه..
با دیدن زندگی شما،،شما رو الگو قرار دادم،و افراد موفق دیگه ای ک از هیچ ب جایگاه های عالی رسیدن،،این باور رو در من تقویت میکنه ک میشه به هر چی ک خواست رسید،به قول شما فقط باید باورهای درست داشت و مثه اون فرد عمل کرد..
و من در حال حاظر،همیشه روی باوران کار میکنم…قبلاً سرعتم کم بود ولی دارم روز ب روز بهتر و سریعتر میشم..
و من الان بهتر درک کردم ک برای حفظ انگیزم،،دریافت هدایت ها و نشونه ها،،،دیدن و درک هدایت ها و نشونه ها و عمل بهشون،،باید باورای درست رو همیشه ساخت و با داشتن باورای درست،،عملکرد درست رخ میده،،نتایج درست میشن و با دیدن نتایج خوب انگیزه بیشتر میشه،،احساس خوبتر میشه و با احساس خوب هدایت ها دریافت میشن،،برای کنترل نجواها باید آگاه باشیم ک نجوای منفی از شیطانه و اگاهانه گفتگوهای مثبت بسازیم و تکرار کنیم با خودمون،،و با تغییر باور ها و عمل ب ایده ها و کنترل آگاهانه نجواها و ورودیها،،و ساختن عادات جدید،،خودمون ب الگوی موفقی برای دیگر افراد تبدیل میشیم..
فقط باید باورهامونو تغییر بدیم در جهت مثبت و آگاهانه افسار زندگیمون رو در دست بگیریم..
این قسمت رو دیدم به ذهنم امد که شاید خوبه که منم بنویسم.
داستان من مربوطه به سال 97،تازه با فایل های رایگان استاد اشنا شده بودم و هرروز گوش میکردم یادم نیست از کجا گیرم امده بود ولی برام دلچسب بود.اونموقع من دایم الخمر بودم،روزانه دوپاکت سیگار مصرف میکردم و هرروز ماری جوانا.با گوش کردن به اون فایلا من با خواننده م توی امریکا که سالها اهنگهاشو گوش میکردم همصحبت شدم و باز هم نمیدونم چرا یهو تصمیم گرفتم باید مدل بشم(فشن مادلfashion model)اونموقع نزدیک به صد کیلو وزنم بود.یه روز یهو لباسام برداشتم و رفتم باشگاه همه تعجب کردن امیید ،باشگاه؟!!دیوونه شدی.اول یه باشگاه کوچک توی شهرم رفتم و یکی دوماه تمرین کردم بعد هدایت شدم به باشگاه بهتر شهرم و خیلی زود مشروب سیگار و ماری جوانا رو کنار گذاشتم.شدت گوش دادن به فایلها زیاد شد و شد مهمترین کار زندگیم.چیزی نگذشت باشگاهی که با استرس اینکه بلد نیستم تمرین کنم واردش شدم منو استوری کرد بعنوان ورزشکار نمونه و چندی بعد شدم یه نقطه برای الگو برداری شاگردان ان مربی در باشگاه.خیلی بهتر شدم و هدایت شدم به بهترین باشگاه شهرم و بعد از اون هدایت شدم به یک مربی بزرگ که در کانادا زندگی میکنه.بعد از مدتی اون مربی هم من رو توی پیجش بعنوان ورزشکار نمونه قرار داد و کم کم راهی تهرانی شدم و وارد کلاسهای اموزشی مادلینگ.بعد از مدتی انتخاب و دعوت شدم به دیجی کالا و بعنوان مادل در پرفروشترین فروشگاه کشور عکاسی انجام دادم و عکسام رفت توی دیجی کالا و بیلبورد.با مدلها و عکاسان زیادی ارتباط برقرار کردم و جلو رفتم و شدم الگوی بزرگی برای اشنایان ،کسی که به پشتکار سختکوشی و اراده مطرح شد.بخوام داستان رو کوتاه کنم این پست استاد رو توی دبی دیدم،زمانی که از یک طرف یه کارگردان مطرح در اسیا به اونجا دعوت شدم برای اجرا.جایی که تمام مدلهای ایرانی و خارجی که من فالوورشون بودم شرکت داشتن و با همشون خوش و بش گرم داشتم و خودم رو معرفی کردم به همه،بعد از اجرام من انتخاب شدم بعنوان مدل به بزرگترین فشن شو اسیا که نزدیک به 20روز دیگه برگزار میشه.(جالبه قبل از دعوت نامه توی ایران با یه توریست اتریشی اشنا شدم که بعد برام در بهترین جای دبی یه هتل رزرو کرد با قیمتی کمتر از نصف پایینترین هتل دبی)الان امیدوارم برم توی اون فشن شو و یکی از خواسته هام رو تیک بزنم.اول برام خیلی بزرگ به نظر میومد و لی حالا میبینم رسیدن بهش خیلیم چیز شاقی نیست،مدلهایی که برام خیلی شاخ بودن هم ادمهایی بودن بسیار عادی و توجه کردم هرچی مادل بزرگتر بود سربه زیر تر.امروز ادم کم حرفی شدم در جمع ها،کمتر چیزی منو هیجان میندازه و بیشتر عاشق عشق ورزیدن شدم.
استاد عزیزم ازتون ممنونم بابت تمام کمکهاتون،درسهایی که به ما دادین و امیدوارم بتونم ببینمتون خیلی زود
کامنت شما بسیار برای من جذاب بود و حتی اسمتون رو هم توی گوگل سرچ کردم
بهتون تبریک میگم برای این رشد و پیشرفتتون و یک تبریک و تحسین ویژه میگم بهتون برای ترک ماریجوانا و….
و بازهم یک تبریک و تحسین دیگه برای اینکه ورزشکار برتر هستید و ب خاطر رشد و پیشرفتتون ک از یک باشگاه ساده هدایت شدین ب بهترین باشگاه شهرتون و درحال حاضر هم ک نتایجتون بسیار زیبا و قابل تحسین هست
راستش منم عاشق حرفه مدلینگ هستم و انشالله در زمان مناسبش مسیر هدایت برام باز میشه
کامنت شما بسیار برای من جذاب بود و حتی اسمتون رو هم توی گوگل سرچ کردم
بهتون تبریک میکم برای این رشد و پیشرفتتون و یک تبریک و تحسین ویژه میگم بهتون برای ترک ماریجوانا و…. براتون بهترینهارو آرزو میکنم و منتظر خوندن نتایج بزرگتر شما هستم
استاد نازنینم کلمات در تحسینتان کم می آورند. اندام زیبایتان هربار مرا به تحسین وا میدارد.
برای منی که ته این داستان را درآورده ام داشتن این اندام به روش طبیعی یک معجزه حساب می آید.
برای خلق این اندام زیبا به طبیعی ترین شکل تبریک میگویم.
من عاااشق این تعهدتان برای تیک زدن اهدافتان هستم.
چه بگویم از 12 قدم که مرا دگرگون کرد. کوبید و از نو ساخت قدم به قدم
تک تک قدم هایش در مسیرم در زمان مناسب همچون سوخت موشکی بهم تزریق میشد و با کلام الهی تان نقش همان ساپورتری را داشت که برای ادامه مسیر در زمان های نا امیدی و شرایط به ظاهر بر علیه و درهای به ظاهر بسته به یاری ام می آمد و جانی دوباره برای حرکت و شجاعت به من میداد.
به وضوح میبینم وقتی به هدفی میرسید که برای دیگران غیر ممکن هست چقدر الهام بخش شده و چقدر ایمان و باور و امید در قلبها ایجاد میکنید.
حتی جنس گفتار و نوشته هایمان تغییر میکند. آنقدر تأثیر گذاری ایجاد میشود که در دل سنگ نیز نفوذ میکند.
بارها از عزیزی شنیده ام که میگوید نفیس تو که میگویی من قبول میکنم اصلا جنس حرفهای تو متفاوت هست.
جلسه 6 قدم اول بود ، هدفم را استقلال و آزادی مالی گذاشتم.
هر ایده ای به ذهنم می آمد عمل میکردم. مدتی بود کسب و کارم را از یکی از بهترین گالری های تهران جمع کرده بودم.و تمرکزم را لیزری روی درک قوانین الهی و قرآن گذاشته بودم.
بعد از آن بود که هدایت شدم به مسیر بورس و سهامداری و میدیدم که چقدر هدایت های الهی در خرید تک تک سهام ها به یاری ام می آید و سهم هایی معرفی میکند که در عرض یک شب نجومی رشد میکند.
با توجه به محدودیت ها و ممانعت هایی که داشتم به این نتیجه رسیده بودم مسیر ثروت سازی من از طریق غیر فعال هست.
پدری داشتم عاشق که همیشه برای بیرون کار کردن مانعم میشد و میگفت خودم تا آخر عمر نوکری ات را میکنم اما نمیذارم زیر دست کسی کار کنی.میخواهی کار کنی درس بخون مهندس شو با
همسری داشتم عاشق که تا پای جونش تا آخرین لحظه ایستاد و اجازه نداد من برای کسی کار کنم و باورش این بود زنی که پاک زندگی میکنه مثل یک ملکه تو خونه میشینه دستور میده مرد وظیفه اش هست بره شده تو اسنپ کار کنه نیازهای اون زن رو فراهم کنه.
هرگز از خاطر نمیبرم وقتی رفتم سرکار چطور یک شهر را به هم ریخت تا من را به خانه برگرداند.
این باور ملکه و فرمانده خانه بودن و امر کردن را او در من القا کرد.
اینکه من لایق بهترین ها هستم را او در من القا کرد.
اگر یک خودکار میخواستم او دو خودکار از بهترین نوعش را برایم میگرفت.
و اغلب مازاد نیازم درخواست هایم را فراهم میکرد.
او مأموری بود تا ارزشهایم را به من یادآوری کند.
و برای حضورش در زندگی از خدا سپاسگذارم.
اما من استقلال و آزادی مالی میخواستم. زیرا به تضادهایی برخورده بودم که متوجه شده بودم. این وابستگی مالی اعتماد به نفس مرا به شدت پایین آورده.
ایده های مختلف را اجرا میکردم ،ایده بعدی نوشتن کتاب آموزشی طراحی و دوخت لباس بود با عشقی فراوان شروع به نوشتن کتاب کردم. و تا انتها آن را به پایان رساندم.
اما مسیر نشر آن با دشواری و سختی پیش می رفت و از آنجا که از شما یاد گرفته بودم هر مسیر سختی مسیر اشتباهی است استاپ میکردم و دوباره مسیر را بررسی میکردم.
برگشته و از اول قدم ها را گوش میکردم مینوشتم.
کامنت ها را تک به تک میخواندم،
قرآن را مطالعه میکردم.
و رسیدم به حقوق الهی زن در ازدواج.
همین بود ، همین بود.
زمانی که خدا آیاتش را در قرآن همچون نگینی پیش چشمانم درخشاند.
متوجه شدم چه نا محسوس به حقوق الهی که خدا به واسطه انتخاب آگاهانه پاکدامنی و زوجیت داشتم کفر ورزیده و در بیرون به دنبال کسب ثروت میگشتم.آب در کوزه و من گرد جهان میگشتم.
خدایم چه با عزت و آسان برایم منبعی برای استقلال و آزادی مالی قرار داده و من چه کافرانه هربار به آن پشت کرده و از ترس قضاوت ها و …. آن را بخشیده و همان کد مخرب کی داده کی گرفته ، مهرم حلال جانم آزاد را در عمل اجرا میکنم.
خدایم چه عزتمندانه برایم استقلال و آزادی مالی خواسته و من چه بی اعتماد به نفسانه خودم را لایق دریافت این رزق الهی ام نمیدانستم و هر بار آن را پس زده و خدا با برگرداندن و دوبرابر کردنش میخواست به من بفهماند که تو به واسطه انتخاب آگاهانه پاکدامنی مشمول رزق مریمی من هستی.
تو را چه به تقلا تو را چه به کار فیزیکی برای خلق ثروت.
خدا بر کلام همسرم جاری میشد و هربار به من یادآوری میکرد اما من درک نمیکردم.
آنجا بود که عزمم را جزم کردم این پاشنه آشیل را درست کرده و شده تا پای جانم بایستم اما این نقطه ضعف را در خودم درست کنم.
شروع کردم به نوشتن اهرم رنج و لذت و چقدر برای رفتن به دل ترسهایم کمک کننده بود.
به خاطر می آوردم که همیشه من را به مادی بودن متهم میکردن که فقط پول را میبینم.
لازم بود روی عزت نفس و مهم نبودن نظر بقیه کار کنم.
و چقدر بسته عزت نفس و همان 12 قدم در این مسیر به من کمک کرد.
آن گور بابای حرف مردمتان ، هربار که حرف مردم برایم مهم میشود در گوشم زمزمه میکرد و ترس از قضاوت ها را برایم کم رنگ تر میکرد.
هدایت الهی در بهترین موقعیت ارتباطی به من میگفت درخواست مهریه و نفقه ات را کلامی دقیق و کامل بدون درخواست طلاق بیان کن.
به همه اعلامش کردم برایشان خنده آور بود کسی وسط زندگی وقتی همه چیز عالی شده چنین درخواستی به طرف مقابلش بدهد زیرا تا بوده در فرهنگ غلط ما چنین بوده که در انتهای زندگی این مسائل مطرح میشود.
روزها بود که این درخواست به شوخی و خنده گرفته میشد. اما من پای هدفم ایستاده بودم.
زیرا به وضوح دریافته بودم تا وقتی خود را لایق دریافت این بخش از رزق حلال و طیب الهی ام ندانسته و این پرونده باز را در زندگی ام نبندم سطلی دارم سوراخ در بخش ثروت سازی ام.
واکنش های جهان را میدیدم و همه اش درست بود رزقی بود که همیشه انکارش کرده بودم. پس طبیعی بود بقیه هم انکارش کنند.
آشغالی بود که زیر مبل قایمش کرده بودم.استادم استادم چه زیبا مثال میزدی در 12 قدم و مرا بیدار میکردی.
همه کارهایم را تعطیل کرده حتی همه سهام هایم را فروخته بودم زیرا آنجا هم سطل سوراخ ثروت خودش را نشان داده بود.
فقط با جهادی اکبر و تعهد روی دریافت عزتمندانه و آسان این بخش از رزق الهی ام کار میکردم.
آنقدر روی عزت نفس و مهم نبودن نظر بقیه کار کرده بودم که دیگر سرزنش ها تهمت ها تهدید های هیچ کس پشتم را نمی لرزاند مثال آن گربه تان همیشه یادم هست.
با توجه به سابقه خرابی که در این بخش داشتم و دوبار این رزق الهی ام را بخشیده بودم در سند ازدواج حق بذل مهریه را از خودم سلب کرده بودم و این هدایتی بود از طرف خدا تا به من درسی قشنگ بدهد.
روزی که قاضی پرسید چقدر از مهریه تان را میبخشید با قاطعیت گفتم :هزار تومن هم نمیبخشم من تعهد دادم نوشتم در سند ازدواجم قید شده.
برایم مهم نبود هرچقدر وکیلم قصد داشت مرا متقاعد کند که قاضی های ایران تا نبخشی حق طلاق را به تو نمیدهند.
وقتی اولین بار درخواستم رد شد از قاضی تشکری کرده و حتی تحسینش هم کردم.
اما در ذهنم این میگذشت که قاضی کیه قاضی من خداست.خودش گفته اگر زن راضی بود ببخشه.
و من باید این درس را به خودم میدادم من باید خودم را لایق دریافت رزق الهی ام که به واسطه انتخاب آگاهانه رابطه سالم و پاکدامنی داشتم میدیدم.
من میخواستم با این رزق الهی ام به صلح برسم من همه راه های رسیدن به آزادی و استقلال مالی را طی کرده بودم دیده بودم این عدم صلح با این بخش از رزق الهی ام چه نشتی انرژی برایم ایجاد کرده پس باید میتوانستم در مقابل بلندگوهای شیطان اطرافم ذهنم را کنترل کرده و با ایمان و توکل به مسیرم ادامه دهم.
باورهایم داشت کار میکرد زمانی که جهان تعهد من را دید زمانی که دید حتی با وجود سرقت ماشینی که درخواست توقیفش را داده بودم ،باز هم ذهنم را کنترل کرده و جهل هایم را کنار گذاشته و دلسوزی ترحم را کنار گذاشته و به مسیر قبل برنگشتم.
حتی همان سرقت هم کمکی بود برای من زیرا همه مدارک برای انتقال سند با سرقت ماشین رفت.
زمانی که نزدیک ترین افرادم مرا سرزنش به بی رحمی کردن که با وجود سانحه ای که برای همسرم پیش آمده اما از خواسته ام کوتاه نمی آیم باید میتوانستم جهلهایم را کنار بگذارم و طبق اصل قانون بقای اصلح عمل کنم.
من به وضوح دیده بودم که وقتی از حقت از خودت میگذری جهان نیز از تو میگذرد به همین دلیل بود مرگ و زندگی را برای خلق این هدف قرار داده بودم.
هربار پیشنهادی جدید میشنیدم با خودم میگفتم ببین این یک نشانه است باورهات داره کار میکنه از انکار رسیده به یک پنجم.
هروقت اطرافیان میخواستن باور های ترس و کمبود را برایم ایجاد کنند که به همان راضی شده و قائله را ختم دهم بیشتر بر ایمانم افزوده و با قدرت بیشتری ادامه میدادم.
چه الگوی زیبایی بودید برایم استادم. چه زیبا به من یاد دادی که به ترسهایم حمله کنم.
چه زیبا به من یاد دادی که باج ندهم.
برای من بخشیدن حتی هزار تومن از مهریه در قبال طلاق حکم باجی داشت که با توحیدی که سه سال داشتم لیزری رویش کار میکردم تناسخ داشت.
آنقدر این مسئله برایم رنج آور شد آنقدر رویش کار کردم
چنان اهرم رنج و لذتی برایش ساختم که در آخرین لحظه به پاداش ایمانم طلای 18 عیارم به 24 عیار تبدیل شد از جایی که گمان نکرده بودم
همان وعده صدق یرزقه من حیث لایحتسب
آنقدر اهرم رنج و لذت را در خودم قوی ساختم آنقدر این گذشتن از حق الهی و عدم لیاقت دریافت رزق الهی را در خودم درست کردم که درآخرین لحظه حتی با اینکه قانون به این صورت بود که باید جزئی از مهریه بخشیده میشد تا حق طلاق داده شود وقتی برای من 10 هزار تومن قرار داده بودن همان را هم وکیلم به دلیل داشتن 10 هزار تومنی در کیفش پرداخت کرد.
و در اصل خدا این قانون را برای من تغییر داد.
همان تعهد همان ماندن در مسیر و ادامه دادن برایم درهایی باز کرد که هیچ احدالناسی هیچ لشکر و سپاه و قانونی توانایی بستن آن را پیدا نکرد.
حتی در همان زمان بود که لیزری روی قانون سلامتی کار میکردم.زیرا اصلی ترین هدف من داشتن یک رابطه عاشقانه درست بدون وابستگی و مادر شدن بود.
در ابتدای مسیر فکر میکردم خودم با کار فیزیکی باید کسب ثروت کنم اما ایده دیگری آمد و من دست خدا را باز گذاشتم و به آن ایده عمل کردم.
خرید آپارتمانی نوساز که در عرض چند ماه ارزشش دو برابر شد. و شد درآمد غیر فعال من برای اینکه بتوانم آزادانه روی اهدافم و درک قوانین کار کنم شد اولین نتیجه تعهدم.
آزادی ام در همه جنبه های زندگی ام شد مهمترین و قشنگترین نتیجه تعهدم.
اینک با تعهدی لیزری همه کارهایم در زمینه معماری در بهترین شرایط کاری که همه آرزویش را دارند که آن هم یا در راستای رسیدن به آزادی خلقش کردم با دیدن نشانه ها و تبعیت از هدایت الهی تعطیل کرده وقصد دارم با هدف خلق یک رابطه پاک و سالم و عاشقانه با شرایطی خیلی بهتر از قبل از همه لحاظ در غالب ازدواج و تجربه مادر شدن ،
روی دوره ها و مهمتر از همه عزت نفس و قانون سلامتی و ایجاد یک اندام عضلانی کار کرده و این خواسته ای که در ابتدای مسیر داشتم را تیک بزنم.
ثروت می آید الان مهم ترین کار من درست کردن این تکه از پازل زندگی ام است.
ساعت 1:20 بامداد چهارشنبه است و هنوز فایل جدیدی روی سایت قرار نگرفته، ولی میدونم که امشب استاد فایل جدید میذاره رو سایت
و انقدرررر منتظرم که فایل جدید بیاد تا بدن استاد رو ببینم و لذت ببرم.
دیروز داشتم اون قسمت از سریال زندگی در بهشت و میدیدم که دوستای امریکاییه استاد مهمون پارادایس بودن
سه تا ماشین مهمون اومده بودن و دو تا غذای خاص درست کردن
اگه اشتباه نکنم قسمت 55 بود
که استاد اون زمان گیاهخواری میکرد
استاد تو اون فایل گفت:
من تصمیم گرفتم گوشت نخورم، به خاطر همین هم اصلا این دو تا غذا رو تست هم نکردم. و خودش رو تحسین کرد به خاطر اینکه انقدر خوب و محکم خودشو کنترل کرده بود.
انقدر محکم رو تصمیمش مونده بود
حتی خانم شایسته هر دو تا غذا رو تست کرده بود و خوشمزه بودنش رو برای استاد توصیف کرد. ولی استاد حتی وسوسه هم نشد که تستش کنه.
این اراده و این استقامت رو منم میخوام.
در تمام جنبههای زندگیم میخوام نه تنها در غذا خوردن.
البته دوره قانون سلامتی این اراده رو در مورد تغذیه در من ساخته و بابتش ممنونم از استاد.
راستشو بگم غبطه خوردم به این جدیت استاد ولی خیلی زود تحسینش کردم.
جدیدن شروع کردم با تحسین کردن ویژگیهای شخصیتیه استاد، اون ویژگیها رو در خودم ایجاد و تقویت کنم.
وقتی چیزی رو تحسین میکنم و در موردش مینویسم و حرف میزنم، اون چیز رو در زندگیم میسازم.
حالا میخواد یک جسم یا کالا باشه یا یک نوع نگرش و شخصیته خاص.
و این رو از استاد یاد گرفتم.
یادتونه تو قسمتهای آخریه سفر به دور امریکا استاد و خانم شایسته کامنتهای خوب رو انتخاب میکردن و در مورد اونها صحبت میکردن؟
یادتونه؟؟
حالا برید فایلهایی که بعد از اون فایلهای خوندن و تحسین کردنه کامنتها روی سایت گذاشته شده رو مقایسه کنید با فایلهای قبل از تحسین کامنتهای خوب و به چشم ببینید که چقدر میزان مشارکت دوستان بیشتر شده.
چقدر کامنتهای خوب بیشتر شده.
اینا رو استاد خلق کرد
چجوری؟؟
با تحسین کردن
با بازگو کردن
با مرور کردن و خوندن دوباره اونها
وَاذْکُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ
نعمت خدا بر خود را به یاد آرید
وذکرو یعنی به یاد آوردن و بازگو کردن و تکرار کردن
در واقع فلسفهی ذکر گفتن هم همینه
ذکر نعمت
ذکر نکات مثبت
ذکر زیباییها
ذکر خوبیها
منم سعی میکنم این کار و انجام بدم
وقتی انقدر راحته خلق کردن، وقتی انقدر زود خداوند جواب میده، خب منم همین کار و بکنم دیگه.
استاد اجرای قوانین
بهترین الگوی اجرای قوانین
خود استاد میگه که کل داستان اینه که…
اگر کسی تونسته تو این جهان به چیزی برسه، من هم میتونم. فقط باید مثل اون شخص فکرکنم، باور کنم و مثل اون شخص عمل کنم.
چه الگوی مناسبی بهتر از خود استاد میتونه برای من باشه؟
باز هم سپاسگزار خداوندم که در زمانی دارم زندگی میکنم که دو تا نعمت خیلی خوب تو زندگیم هست…
بودن استاد در زمانهای که من دارم زندگی میکنم و بودن اینترنت که میتونم این آگاهیها رو دریافت کنم.
اصلا من با استاد هم از طریق اینترنت آشنا شدم
خدا رو شکر که من توانایی و قدرت مالیه اینو دارم که بسته اینترنت بگیرم.
خدا رو شکر که حجم اینترنتم و در این مسیر دارم خرج میکنم.
خدا رو شکر که همیشه به بهترین افراد هدایت میشم.
استاد باز هم ممنونم بابت این حجم از آگاهی که با دست و دلبازی در اختیار ما قرار میدین.
چقدر خوب و عالی و به جا از آیات استفاده میکنید و چقدر خداوند من رو دوست داره که دوستانِ خوبی مثل شما رو در مسیرم قرار میده تا بتونم بهتر و خالصتر شخصیتم رو هر روز بهبود بدم
درود و خداقوت به استاد عزیزم، بانو شایسته نازنین و همه دوستان بزرگوار در این خانواده دوست داشتنی
بیشتر از همیشه احساس نزدیکی و همجهتی با شما را دارم بهطوری که هر فایلی که این روزها میگذارید بخشهایی از پازل تکامل من برای رسیدن به زندگی بهترمه و انقدر سپاسگزارتر از همیشه هستم برای حضور شما در زندگیم که باعث شده این خواسته در وجودم شکل بگیره که بخواهم یکی از دوستان صمیمی شما باشم و اتفاقاً نشانههایی هم از این موضوع دیدم. چون همیشه در ذهنم قبلاً این بودکه چقدر خوب میشد مثلاً در زمان پیامبر بودم و تبدیل میشدم یکی از یاران ایشون و چه حیف که الان اون زمان نیست اما از زمانی که با شما آشنا شدم به این نتیجه رسیدم که اتفاقاً این زمان بهترین زمانی است که میتوانستم باشم و استاد برای من نقشی بسیار تأثیرگذار و حیاتی داشته.
یادمه دقیقاً وقتی این فایل را تو دوره دوازده قدم دیدم با خودم گفتم این مرد حتماً به این چیزی که میگه میرسه و زمانی که دوره قانون سلامتی اومد و نتایج شما را دیدم ایمانم به حقیقت حرف و راه شما بهمراتب بیشتر شد و از اون روز با جدیت بسیار بیشتری دارم این مسیر را دنبال میکنم و از خدا خواستم و اینجا هم اعلام میکنم که یکی از اهداف مهم من اینکه یک دوست صمیمی برای شما باشم و ایمان دارم که این اتفاق خواهد افتاد و الان هم افتاده. یاد جمله خانم شایسته در یکی از فایلهای دوازده قدم افتادم که درباره تحسین کردن بود و ایشون میگفتند که حالا که فکر میکنم یکی از دلایلی که من در فرکانس شما قرار گرفتم این بود که همیشه شما را تحسین میکردم، کاری که من الان دارم انجام میدم و بهشدت این روحیه و شخصیت و سبک فکری و زندگی شما را تحسین میکنم و همین موضوع بهمرور باعث خواهد شد که در مدار نزدیکتری نسبتبه شما قرار بگیرم.
اتفاقاً همین امروز داشتم در مورد هدفگذاری و تعیین کردن یک هدف مهم و اساسی برای یکی از شاگردانم توضیح میدادم و از قدرتی که این کار داره و تأثیری که در زندگی کاری و شخصیت میگذاره و تغییراتی که در روحیت ایجاد میکنه شبیه صحبتهایی که شما در این فایل گفتید را قبل از اینکه این فایل را ببینم بهش گفتم و براش مثال آوردم از خودم و هدفی که برای خودم تعیین کردم در زندگیم و از واکنشش حس کردم دقیقاً همان حسی که من نسبتبه صحبت شما در دوازده قدم داشتم را این فرد نسبتبه حرف خودم داره.
هر نفسی که در این مسیر هستم انرژی و اشتیاق بیشتری درونم احساس میکنم و هر روز اهدافم را با خودم مرور میکنم و به خودم میگم تو زنده هستی که به اهدافت برسی. تو اینجا هستی که جهان را گسترش بدی، پس اگر با تضادی برخورد میکنی و مسئلهای برات پیش میاد بهایندلیله که باید حلش کنی و کمک کنی تا جهان جای بهتری برای زندگی بشه.
همین تغییر زاویه دید برای من بهاندازه یک دنیا ارزش داره.
مهمترین کاری که برای رسید به هر هدفی باید انجام بدیم اینکه باور کنیم این هدف دستیافتنی است و بعد بگردیم الگوش را پیدا کنیم و این مسیر و را تکرار کنیم و یادآور بشیم.
دیشب به دوستم میگفتم که چی میشه که وقتی به یه موضوع نامناسب فکر میکنیم خیلی سریع برامون اتفاق میفته اما وقتی به چیزهایی خوب فکر میکنیم زمان میبره تا نتیجه اون موضوع در دنیای مادی ما بوجود بیاد؟ به این خاطره که ذهن ما پر شده از باورهای نامناسب و نشدنها و نگرانی و ترس و باید بدونیم که رمز رسیدن به هر اتفاق خوبی بودن در احساس خوبه. یعنی تا وقتی که احساس خوبی نداشته باشیم از انجام کارهامون هرگز اون کارها نتایج دلخواه را برامون ایجاد نمیکنه. باید ذهنمون را بمباران کنیم از باورهای مناسب، از امیدواری، از ایمان، از توکل. باید بهیاد بیاریم که چی شد که این نتایج خوب برامون اتفاق افتاد. مثلاً یکی از نتایج خیلی خوبی که من گرفتم این بود که من دانشگاه تهران قبول شد و وقتی مرور میکنم دلیل این اتفاق را میبینم که من باور کردم که این اتفاق میتونه بیفته و چون پسرخالم هم قبلاً تونسته بود که اونجا قبول بشه من مصمم شدم که این اتفاق برام بیفته و اومدم یه برنامهریزی برای خودم کردم و قدم قدم هدایت شدم و واقعاً از لحظهبهلحظه زندگیم لذت بردم، بهطوری که هربار با دوستان اون زمان صحبت میکنیم از اون سال بهعنوان یکی از بهترین سالهای زندگیم یاد میکنیم و شکرخدا خیلی خیلی راحت هم این اتفاق افتاد. خیلی مثال دارم از اتفاقهایی که بهاینشکل افتاده.
یهسری از اهداف نیاز داره که خودمون یه سری کارها را از نظر فیزیکی انجام بدیم اما خیلی از کارهای دیگه نیازی نیست که حتماً بهشکل فیزیکی کار خاصی انجام بدیم و باید توکلمون را بیشتر کنیم و اجازه بدیم که خداوند برامون انجام بده، یعنی دقیقاً همان موضوعی که استاد در جلسه 7 شیوه حل مسئله توضیح دادند.
تجسم نتیجه پایانی و احساس داشتن و دستیابی به اون هدف یکی از کاربردیترین تمریناتیه که خیلی به من در دستیابی به خواستههام کمک کرده. یعنی به جرئت بگم هر چیز خوبی که من در زندگیم دارم قبلاً تو ذهنم تجسمش کردم. بسیار این تمرین تاثیرگذاره.
موضوعی که در هدفگذاری بسیار به ما کمک میکنه و باعث میشه که انگیزه خودمان را حفظ کنیم و هر روز مشتاقانهتر به مسیرمون ادامه بدیم یادآوری این اصله که ما خودمون قبل از اینکه به این جهان بیایم انتخاب کردیم این زندگی رو و تمام مسائل و چالشهایی که برامون بوجود میاد پاسخهای جهان برای گسترشه. جهان از ما میخواد تا با تعیین اهداف و رسیدن بهشون باعث گسترشش بشیم.
مثلاً در کار خودم و فعالیتهایی که انجام دادم دقیقاً پاسخ جهان به تضادها و مسائلی بود که در حرفه من پیش اومده بود و باعث شد که من مصمم بشم که برم و راهکار مناسب برای این مسئله رو پیدا کنم و موجب ایجاد بهبود و ارزش در زندگی خود و کسانی که از خدمات من استفاده میکنند بشم.
یعنی چیزی که اطرافیان و شاگردانم میگن که شخصیت و روحیه تو باعث شد که ما نگاه تازهای نسبتبه جهان پیدا کنیم و خیلی هدفمندتر زندگی کنیم و اصلاً بفهمیم که بازی دنیا از چه قراره.
آگاهی و ایمان به هدایت یکی از مهمترین اصولی است که در مسیر رسیدن به اهداف بسیار میتونه به ما کمک کنه و انگیزهبخش باشه، چیزی که من ندیدم هیچکس غیر از استاد انقدر دقیق و کاربردی بهش اشاره کنه. اینکه ما در جهانی پویا زندگی میکنیم و جهان در هر لحظه داره ما را بهسمت کانون توجهمون هدایت میکنه و خداوند هدایت بندگان را بر خودش واجب کرده. نیازی نیست که ما از همان شروع همه مسیر را کامل بدونیم. باور کنیم که هدایت میشیم و این اتفاق حتماً میفته.
یکی از بهتری کارهایی که همیشه ما را در مسیر رسیدن به اهداف باانگیزه نگه میداره رعایت قانون تکامل و تحسین دستاوردهای مسیر و درمان بیماری کمالگرایی است. همیشه ما فکر میکنیم که وقتی داریم رو یه باور یا موضوعی کار میکنیم همان موقع باید نتایج خارقالعاده را مشاهده کنیم و همین موضوع باعث میشه که دستاوردهای مهم و کوچکی از همان ابتدا بوجود میاد را نادیده بگیریم و بعد از یه مدت دلسرد بشیم و درنهایت به هدف خودمون نرسیم اما وقتی میایم میپذیریم که همه چیز برمبنای تکامل بوجود میاد و حتی بزرگترین سازههای جهان هم با آجر اول ساخته میشوند، دیگه نمیریم تو این فضا و از لحظهبهلحظه این رشد لذت میبریم و این احساس خوب ما را هدایت میکنه به تجربههای لذتبخشتر و مسیرهای سرراستتر برای رسیدن به خواستههامون.
بسیار خوشحالم که در این مسیر هستم. دیروز یه مستندی را داشتم نگاه میکردم که مجری داشت درباره آثاری که دیگران از گذشته به یادگار میگذارند و در تاریخ اسمشون ثبت میشه صحبت میکرد و پرسید که ما چه یادگاری داریم از خودمون بهجا میگذاریم و چه دستاوردهایی داریم؟ و وقتی به زندگی خودم نگاه کردم دیدم که بهلطف خدا در مسیرش هستم و کارهای بسیار مهم و ارزشمندی دارم انجام میدم و همین موضوع باعث شده تا روح و جسمم راضی باشه. واقعاً خداروشکر میکنم و ایمان دارم که هرکس که با تعهد و تمرکز باشه نسبتبه اهدافش و این باور را ایجاد کنه که هدفش دستیافتنی است، امکان نداره که به اون خواسته نرسه. خداروشکر میکنم که دارم این اصول را درک و اجرا میکنم و باز هم از شما استاد نازنین سپاسگزارم که الگوی من هستید برای داشتن زندگی بهتر.
سلام اقای مقدم خیلی کامنتتون زیبا بود خیلی اگاهی داشت برام ,,تمرینات و نکات ارزشمندی گفتین ,از تمام نکات مهمش اسکرین شات گرفتم که دوباره بخونم و متن کامل کامنتتون رو کپی کردم برای خودم بازم سپاس گزارم ازتون برادر مهربانم ان شاالله هر روز موفق تر از روز قبل باشین
در دوره دوازده قدم کامنتی از شما خوندم که در مورد عمل کردن به الهامتون بود و بسیار تو ذهنم مونده بود. این هفته یهو یاد کامنت شما افتادم و امروز تصادفی بین این همه کامنت به اسم شما برخوردم و این کامنت زیباتون رو خوندم و لذت بردم و درک بالاتون رو تحسین کردم.
اگر خیلی مطمئن باشی و متعهد باشی که میخوای به هدفت برسی،میتونی بیای اعلامش کنی!
کارراحتی نیست،کار ذهنی پیچیده ایه!
اما اگربه اون حد ازآمادگی،به اون حد از تعهد،به اون حد از ایمان رسیده باشی که من میخوام به این هدفم برسم!
اون شجاعت و جسارت رو داری که بیای جلوی بقیه اعلامش کنی!
کسانی که انسان های قضاوتگر و منفی نگر نباشند و ساپرتت کنند بیا اعلام کن که من میخوام این هدف رو پیگیری کنم و بهش برسم!این بهت کمک میکنه که روزهایی که سخت میشه اوضاع و داری ناامید میشی و داری شل میگیری،روزهایی که میخوای بیخیالش بشی و ولش کنی و دنبالش نری،یادت بیاد من اینو یک جایی اعلامش کردم و الان باید پیگیر باشم و ادامه بدم!
یک…دو…سه …امتحان میشه!صدا میاد؟از همین تریبون اعلام میکنم من به خودم تعهد دادم تا 3 ماه آینده تمرکز صد در صدی بزارم روی دوره عشق و مودت و پرونده ی بزرگترین نشتی انرژیم رو ببندم و روی خودم کار کنم و اجازه بدم مدیر کیهان و کهکشان ها که قانون مدارهارو روی این جهان پیاده کرده،قانون الطیبین الطیبات رو رعایت کنه،این نوشته یک تعهد رسمی از طرف اینجانب میباشد.و این آیه رو شاهد بین خودم و الله قرار میدم که به عهدم وفا کنم و اجازه بدم به عهدش وفا کنه!
وقتی حرکت میکنی و ایمان داری و باور داری،خداوند هدایتت میکنه از مسیر هایی که شاید اولش ایده ای براش نداشتی!
خیلی موقع ها هست،وقتی یک هدفی رو انتخاب میکنیم،یک سری ایده داریم برای رسیدن به اون هدف ولی احتمالا وقتی به الهاماتمون گوش میکنیم،وقتی از خداوند هدایت میطلبیم،چیزهایی به ما گفته میشه و مسیرهای جدیدی به ما گفته میشه که با ایده اولیه ما در ارتباط نیست!
و آدم باید باز بزاره ذهنش رو برای الهامات و برای تغییر این مسیر!
نباید بچسبه بگه من میخوام به این هدفم برسم،فقط هم میخوام ازین طریق به هدفم برسم!
نه من میخوام به هدفم برسم،از هر مسیری که هدایت بشم!
من اولین چیزی که به ذهنم بیاد حرکت میکنم ومنتظرم که توی مسیر هدایت ها گفته بشه و من ادامه بدم …
راه های رسیدن به هدفت و ذهنت رو باز بزار درمورد انتخاب هایی که ممکنه داشته باشی برای رسیدن به هدفت،مسیرهایی که ممکنه گفته بشه برای رسیدن به هدفت!
و اجازه میدی خداوند تورو هدایت کنه!
نمیچسبی به یک مسیر خاص!
و بعد میبینی از چه راه هایی که اصلا به فکرتم نمیرسید هدایت میشی!
من به خودم تعهد میدم ذهنم رو از هر پیش فرض قبلی،هر کویرِ غیر قابل کشت،هر منطق ذهنی پاک کنم،فقط و فقط روی خودم کار کنم و اجازه بدم خداوند من رو هدایت کنه و از مسیری که بهترین و راحت ترین و قشنگترین مسیر رسیدن به خواسته ست،من رو به هدفم برسونه!میشینم روی دوش خداوند و دیگه هی نمیزنم پس گردنش که نه اینوری نرو!اونوری برو!
پیامبر، خود به آنچه از جانب پروردگارش به او نازل شده ایمان دارد. و همه مؤمنان، به خدا و فرشتگانش و کتابهایش و پیامبرانش ایمان دارند. میان هیچ یک از پیامبرانش فرقى نمىنهیم. گفتند: شنیدیم و اطاعت کردیم، اى پروردگار ما، آمرزش تو را خواستاریم که سرانجام همه به سوى توست.
وقتی نتیجه ها میاد،همون نتیجه انگیزه میده برای ادامه ی مسیر درست!
نتیجه ها کمک میکنه شما مسیررو ادامه بدی بعد که ادامه میدی نتیجه ها بزرگتر میشه،ونتیجه های بزرگتر کمک بیشتری میکنه تا مسیر رو ادامه بدی،و این تو یک سیکل مثبت میفته!
ولی این مهمه بدونی از چه مسیری این نتیجه ها اتفاق افتاده!
کریستال کلییر…
مسیر جدید رو به عادت تبدیل کنید!
من دنبال نتایج کوتاه مدت نیستم!من دنبال موفقیت کوتاه مدت نیستم!
من دنبال مسیری ام که فقط رو به بهبود باشه!
برای اینکه نتایج همیشه روبه بهبود باشه،باید در مسیر درست استوار ادامه بدم.
خودم رو متعهد میکنم با دیدن نتایج،مسیر رو با قدرت ادامه بدم،هرگز به شیوه های قبل برنگردم،و نزارم مثل تموم روزهای گذشته،یک رابطه ی سینوسی رو تجربه کنم،بلکه فقط و فقط رو به پیشرفت باشم.برای این تعهد از اهرم رنج و لذت کمک میگیرم و همچنین توکل میکنم بر فرمانروای جهان
وقتی تو به نتایج خوب و پایدار میرسی،تو فقط ازش استفاده نمیکنی،تو تنها کسی نیستی که ازش سود میبری بلکه الگو میشی برای بقیه تا اون ها هم به اهدافشون برسند!باور ایجاد میکنی برای بقیه که میشود!الگو میشوی برای دیگران که باور کنند میشود!که میشود این اتفاق بیفته و این چقدر ارزشمنده!
پس هدف هایی که شما انتخاب میکنی و بهش میرسی،فقط به شما سود نمیده،به جهان سود میده!
اهرم لذت ذهن من برای ثابت قدم موندن توی این مسیر همین به جهان سود رسونده،وقتی من میام از قدم اول هدف و مسیرم رو شفاف بین رفیق های سایت اعلام میکنم،شک ندارم رسیدن به هدفم میتونه کلی انگیزه ایجاد کنه برای بقیه که اگر برای سعیده اتفاق افتاده،برای ما هم حتما میشه!پس به امید الله،تموم تلاشم رو میکنم که با توکل برخودش،این هدفم رو تیک مثبت بزنم
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته مهربان و همه دوستان که هدایت شدن به صراط مستقیم
سلام به سعیده خانم دوست توحیدی و تحسین برانگیز
چقدر شما تو مسیر بندگی و شناخت صاحب کیهان خوب عمل میکنی چقدر حرفات به دل میشینه چقدر من رو بیشتر ترقیب میکنی که منم قرآن رو خیلی جدی باید بزارم تو برنامه هرروز صبحم چقدر انگیزه میده به شخص من ،نمیدونی چه شور ذوقی در من ایجاد کرده این کامنت های دو سه روز اخیر شما که فکر میکنم از کامنت شما به جوابی که آقا ابراهیم توی عقل کل داده بود شروع شد
من هم مدتی هست که دیگه نتایج بزرگ (منظورم در حد مدار خودم )نمیگیرم و احساس میکنم متوقف شدم و نگرانی ها داره میاد سراغم و از مسیر دور میشم میدونم بخاطر اینه که اون رونده رو به رشد و بهبود رو کم رنگ کردم و تمرکزم رو روی چنتا دوره گذاشتم من اون موقعی که رو دوره خاصی تمرکزی کار میکردم واقعا نتیجه ها خیلی واضح بود ولی این رو متوجه نشده بودم آقا تمرکز رو نمیشه رو چنتا موضوع گذاشت و انتظار نتیجه خوب و قابل لمس داشت و از طرفی تضادی داشتم که نتونستم بخاطر عزت نفس پایین برطرفش کنم و قشنگ منو به چالش کشید تا بخوام قبول کنم این مهمترین پاشنه آشیل و بزرگترین نشتی انرژی منه و عدم خود ارزشی و توانایی نه گفتن، بشدت تمرکزم رو داره میگیره و خیلی سخت میتونم اعراض کنم و خیلی تلاش کردم که با حرف زدن اطرافیان رو توجیه کنم ولی غافل از اینکه قانون اینه که شما فقط باید رو خودت کار کنی اتفاقات خوب خودش میفته و نمیتونه غیر از این باشه ،ما رو خودمون کار میکنم و نتایج خودش میاد
این بود که گفتم رب من ، من تسلیمم به هر خیری که از تو برسه و هر بدی باشه از سمت خودمه پس هدایتم کن
امروز گفتم باید از یه جا برای شروع دوباره اقدام کنم نمیدونم یه حسی گفت برو دفتر جدید بخر رفتم دو تا دفتر خریدم برای خودم و گفتم اینم قدم من و بعدش کامنت شما غوغایی به پا کرد به خودم گفتم همینه چیزی که الان نیاز داری همین تعهد و ایمان و تمرکز لیزی روی عزت نفس تا از این چرخه اشتباه در بیایی و نتیجه ملموس داشته باشی تا قوی تر و با ایمان بیشتر حرکت کنی
منم مثل شما و آقا ابراهیم عزیز تعهد میدم با صددرصد تمرکز رو عزت نفس و متعهد بودن به تمرینات و رها بودن و سرسپردگی ،مسیر تکاملی خودم رو طی کنم تا نتایج پایدار و از نتایج بدست اومده اهداف بزرگتری رو با این الگو تیک بزنم
سپاسگزارم از شما دست خدا برای امین 29شهریور 1402
اولین کامنتم تو سایت بود و میخوام با تعهد این رد پارو اینجا بزارم و از امین 29آذر بگم اگه با ایمان حرکت کنیم پاسخی که دریافت میکنیم اینه
خداوند آسمان ها و زمین را هدفمند آفرید، همانا در این آفرینش، براى اهل ایمان نشانه ى قطعى است.
سوره عنکبوت 44
سلام سعیده خانم
این اولین کامنت من به دیدگاه شماست البته همه کامنت های زیبای شما را مطالعه میکنم.
نکتهای باعث شد تا بنویسم جسارت و ایمان شما که آشکارا هدف خودت اعلام کردی و اعلام کردی که ، پرونده دوره عشق و مودت را با موفقیت ببندی و به هدف خود برسی
من هم برات دعا میکنم از شهر مشهد مقدس که به هدفت برسی ،
و مطمئن باش وقتی به هدفت برسی چقدر در ایمان و انگیزه بچه های سایت تاثیر مثبت میذارین
سلام به برادر عزیزم آقا علیرضا،برادر شاه دوماد سایت
چقدر من خوشحال میشم و ذوق میکنم اعضای یک خانواده انقدر باهم هم فرکانس هستند و روی مدار هدایت الله،بال پرواز هم به سمت توحیدن…
خیلی خیلی از لطفتون ممنونم برادر عزیزم،از خداوند طلب هدایت و رحمت و کمک میکنم تا کمکم کنه توی این مسیر پایدار بمونم و سه ماه دیگه با دست پر کامنت بزارم.
سپاسگزارم که برام نوشتید،به دستان قدرتمند الله یکتا میسپارمتون.
سلام سعیده جان.تبریک منو پذیرا باشید پیشاپیش برای رسیدن به هدفت.مطمئنم با این تعهد وپشتکاری که داری حتما این نشتی انرژی رو میبندی ویه روزی تو سایت برای ماها اعلام میکنی.به امید حق.خداتوفیقت بده که اینقدر کامنتهای عالی می نویسید وما استفاده میکنیم.این فایل نشانه ی امروز من بود که خیلی بهش نیاز داشتم چون از وقتی توی این مسیر اومدم شکر خدا به سه تا از خواسته های اساسی که سالیان دنبالش بودم رسیدم در عرض سه سال.ودنبال گذاشتن یه هدف جدید بودم که پر قدرت تر ادامه بدم.که کامنت شما رو هم خوندم .واقعا باید این جمله استاد را که میگه فاصله بین شما با خواسته تون فقط با احساس خوب پر میشود را با طلا نوشت که خودم با گوشت وپوست واستخونم تجربش کردم فقط احساسم رو خوب نگه داشتم وخواسته هام بعد سالها یکی یکی اومدن.همکار عزیزم برات ارزوی سلامتی واحساس خوب دارم.
من اگه تمام نتایج زندگیم رو بزارم روی یه کفه ی ترازو ونتیجه ی استفاده از دوره ی قانون سلامتی رو بزارم روی کفه ی دیگه به جرات میتونم بگم که این کفه سنگینتره.
حالا چرا سنگینتره؟
چون تاثیر استفاده از این دوره که همون رسیدن به سلامتی وانرژی جسمانی بالاست رو در تمام ابعاد زندگیم به عینه شاهدش بودم.
تجربه ی رسیدن به احساس عالی وقتی که با سلامتی وانرژی بالا تمام کارهای مربوط به خونه وکسب وکارم رو عالی انجام میدم بدون خستگی وکسالت، این خودش یه دنیا ارزش داره برام.
به یاد میارم تمام اون احساسات ناخوبی که برای سرزنش خودم بخاطر خواب زیاد وعدم توانایی در انجام اقدامات لازم زندگیم ، بهم دست میداد.
همیشه فرصت کم میومد برای کارهام ویه عالمه کار انجام نشده روی هم تلنبار میشد وفکر کردن به این همه کار احساس منو بدتر میکرد واحساس خود سرزنشی فرکانس منو پایینتر میآورد.
حالا اینکه دلم میخواست این همه فعالیت فیزیکی داشته باشم وکارهای عقب افتاده رو انجام بدم اما نه انرژی کافی داشتم ونه بخاطر خواب زیاد فرصت کافی برای انجام اونها.
خوب طبیعتا هرچقدرم من هدف تعیین میکردم ولی چون نمیتونستم در جهت رسیدن به اهدافم وقت وانرژی بزارم واقدامات لازم رو انجام بدم نتایج پررنگی حاصل نمیشد ودر ضمن بخاطر همین فرکانس پایین حاصل از خود سرزنشی نمیزاشت ایده ی درستی بهم الهام بشه پس خبری از نتایج بزرگ درزندگیم نبود البته که من دوره های قبل استاد رو تهیه کرده بودم ودر بسیاری از ابعاد زندگیم داشتم رشد وپیشرفت میکردم ولی قانون رو نمیشه با درک وفهم خالی اگاهیها وبدون اقدام عملی ، دور زد .تا در جهت خواسته ها به ایده ها عمل نشه وفقط بشینیم بگی من دارم روی باورهام کار میکنم اتفاق خاصی نمی افته. منم قانون رو خوب تو اموزشهای استاد درک کرده بودم اما جسمم منو یاری نمیکرد.چون همیشه ضعف داشتم وهمیشه طبق باورهای اشتباه با خوردن مواد خوراکیه اشتباه سعی در جبران این ضعف داشتم بی خبر از اینکه جسم من با خوردن اونها بیشتر داره انرژی از دست میده .
من با ایمان کامل به استاد وآموزش های ایشون اقدام به تهیه این دوره کردم واز همون هفته های اول نتایج خودش رو نشون داد ومن با تایید این نتایج وتقدیر از استادوتحسین خودم به مسیر ادامه دادم واین سبک زندگیه من شده از فروردین سال گذشته تا به امروز وتابه هرزمان که زنده هستم
.
وزنم از 83 رسیده به 58
انرژی جسمانی بالاست خستگی ناپذیر.
تحرک جسمانی بی نظیر.
شادابی ونشاط عالی
فعالیت در کسب وکارم (رستوران) عالی
کار انباشته شده صفر
احساس ارزشمندی بالاست.
نتایج مالی عالی.
والبته تا فراموش نکردم بگم که من مدت دوسال بود که طبق تشخیص متخصص زنان وزایمان دچار یائسگی زودرس شده وپرید نمیشدم الان مدت یکساله که منظم پرید میشم.
روابط خصوصی من با همسرم خیلی کم وسرد شده بود که اونم به لطف خدا واگاهیهای دوره ی قانون سلامتی روابط فوقالعاده خوبی رو تجربه میکنیم.
فقط من با دیدن این فایل یه هدف فراموش شده رو به یاد آوردم اونم ساختن عضلاتی زیبا وبزرگ مثل استاد ومریم عزیزم بود.
البته من یه دوره ای باشگاه رفتم وعضلاتم داشت رشد خوبی میکرد اما چون براش اهرم رنج ولذت درستی نساختم خیلی زود بخاطر نداشتن تایم کافی برای رفتن به باشگاه ، بی خیال شدم وبه همون پیاده روی روزانه بسنده کردم ولی حالا چقدر این خواسته درونم شعله کشید که اره منم میخوام چنین شیپ عضلانی زیبایی داشته باشم .آره منم میخوام.
وهمین جا تو همین کامنت جلوی همه ی شما اعضای صمیمی خانوادهام که میدونم فقط وفقط تشویق کننده هستیم برای هم تعهد میدم که از الان تا یکسال آینده به صورت مرتب ومستمر روی تقویت ورشد عضلاتم کار کنم برای رفتن به باشگاه تایم آزاد کنم .
استاد نمیدونم با چه زبونی میتونم از شما تشکر کنم .برای رشدو پیشرفت وبهبود در تمام ابعاد زندگیم .سلامتی وارامش وروابط وثروت که بی نظیر ترین شرایط رو تجربه میکنم همیشه در ذره ذره ی وجودم سپاسگزارم ازشما بهترین استاد جهان.عاشقتونم .
خیلی خیلی تبریک می گم و خوشحالم برای نتایجتون. و خیلی این چهره زیباتون رو تحسین می کنم.
ماشاالله به این چهره زیبا و دلنشین. وقتی خوندم که درباره یائسگی نوشتید، تعجب کردم چون اصلاً به عکستون نمیاد. خیلی تحسینتون می کنم. خدا رو صد هزار بار شکر برای این همه نتایج عالی که از دوره قانون سلامتی گرفتید. برای انرژی بالا، برای فعالیت زیاد بدون خستگی، برای سلامتی کامل، شروع دوباره پریود منظم،… چشم هام پر اشک شده… خدا رو شکر که تونستید با این دوره این همه به احساس خوب و لذتبخش برسید.
راستی در یک کامنت قدیمیتون تا حدودی در جریان کار رستوران قرار گرفته بودم و باز موفقیتتون رو در کسب و کار تحسین می کنم. موفقیت هاتون هزاران هزار برابر بشه.
استاد نمیدونم چی بگم در مورد این فایل.هیچوقت اینطور حسی نداشتم.چندین بار مو به تنم سیخ شد و چندین بار از صحبتهاتون پشتم سرد و گرم شد.بشدت این آگاهی ها رو میخواستم و اون رو از خدا خواسته بودم چند روز قبل که هدایتم کن و بهم بگو مسیرم چیه.چطور باید به این هدفی که بهم الهام کردی برسم.
دمتنون گرم استاد.اتفاقا چند روزی بود که اهرم رنج و لذت نوشته بودم برای شروع دوباره ورزش.اقدام عملی که به ذهنم رسید این بود که حداقل برم بپرسم ببینم کدوم باشگاه برم و از کجا شروع کنم و وقتی رفتم و اقدام کردم اولین باشگاهی که رسیدم از بیرون بنظرم جالب نمیومد.ولی خانمی که اونجا بودن بهم یدونه کوله پشتی هدیه دادن و این رو به عنوان نشونه دونستم و همنجا رو انتخاب کردم.بعد که ثبت نام کردم متوجه شدم که این باشگاه یک باشگاه زنجیره ای هست و من توی هر شهری که باشم میتونم برم و ورزش کنم توی هر کروم از شعبه ها.امروز وقتی برای اولین بار رفتم توی محیط باشگاه متوجه شدم که این باشگاه دو قسمت داره و اون قسمتی که من اصلا ندیده بودم دقیقا همون محیطی هست که میخوام.تمیز.بزرگ.مرتب.شیک.کامل.خلوت.
خدا رو بارها شکر کردم و چنتا پیام برام داشت.اول اینکه من وقتی قدم برمیدارم بصورت خیلی راحت و طبیعی هدایت میشم به مسیر درست(مثل همین فایل که برام یک هدایت واضح بود برای هدف بعدیم).بعدیش این بود که چند وقته دارم روی باور فراوانی کار میکنم و امروز کلی فراوانی دیدم که دهنم وا مونده بود فقط.سوم اون احساسه خوبه بعد از عمل به الهامات هست که بهم میفهمونه مسیر درست کدومه و بقول خودتون همون قطب نمایی هست که سالمه و درست کار میکنه.
دمتون گرم استاد.بهتون تبریک میگم بابت این تغییر زیبایی که کردید و حستون رو کاملا درک میکنم چون تجربه یک بدن خوب رو دارم و با توجه به آموزشهای شما میخوام پایدارش کنم.
خداروشکر میکنم بخاطر وجود شما.سلامت و تندرست و غرق در نعمت باشید شما و همه دوستان عزیزم
سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته مهربان و دوست داشتنی
استاد عزیزم روزی نیست که بابت وجود شما و خلق شما و هدایت من به مسیر شما خدایم را هزاران هزاران بار سپاسگزاری نکرده باشم و الان در محضر خودتون بازهم رب خودم را بابت هدایتم به این مسیر شاکرم و بوسه بر دستانتان می زنم .
من حدودا یکسال هست با سایت شما و دوره های شما آشنا شدم و دوره های زیادی خریداری کردم و انصافا با علاقه مطالب و توصیه های شما را در زندگیم به کار بردم اما امان از ذهن نجواگر امان از کمال گرایی که از کودکی بر روی ذهنم رفتارم و کردارم حکومت می کرد این یکسال با اینکه نتیایج زیادی ندیده بودم اما تمام اصول را تا جایی که تکاملم را طی کرده بودم رعایت می کردم سعی می کردم ستاره قطبی را با تمام مقاومت های ذهنی که داشتم انجام بدم هدف گذاری کردم با تمام سوالاتی که در ذهنم داشتم و مدام در پی حل کردنش بودم دریم بوردم را روی دیوار زدم و خواسته هایم را به تصویر کشیدم و اماا اشتباهم تعیین ددلاینی بود که مثلا شش ماهه گذاشتم و به یکسری خواسته ها رسیدم اما به خواسته های اصلی تا زمان ددلاین نرسیدم کمی سرد شدم ذهن نجواگرم تا مدتی بهم حکومت می کرد اماا دیدم نه حالی که اون روزها با وجود مبتدی بودن و داشتن ایراد قابل مقایسه با این روزهایم نیست و دوباره استارتم را زدم اما این بار با تجربه و جالبه اسفند ماه دوره قانون سلامتی را خریداری کردم وای خدایا در عرض سه ماه شانزده کیلو تا الان کم کردم اما این کاهش وزن کمترین نتیجه اش کاهش وزنم هست اعتماد به نفسم انرژی زیاد من خواب کمتر حال خوب و مهم نبودن نظر دیگران تا این اندازه برام غوغایی در درونم به پا خوااست که همش میگم پس من دیگه میتونم کوه را جابجا کنم و اما یکی از نجواهای ذهنی من رسیدن به هدف مورد نظر در ددلاینی که ذهنم برام درست می کرد بود و اگر در ددلاین مورد نظر نمی رسدم عجیب موفق میشد من را بنده خودش کنه در دریم بورد من اندام این روزهایی که الان دارم تجربه می کنم را گذاشته بودم اما برایم غیرقابل تصور بود و ذهن من نمی توانست قبول کنه اما من کاری به ذهنم نداشتم و فقط هر روز اون تصویر را می دیدم و اما بعد از یکسال به اون اندام رسیدم الله اکبر خدایا شکرت.
و اینکه همیشه در دوره دوازده قدم منتظر بودم استاد در پایان قدم دوازده به اندام ایده ال رسیده باشه و وقتی دیرتر از تایمی که من متصور بودم رسید و نتیجه اش را دیدم به خودم گفته شادی ببین پس اصل قانون اینه پس برای استاد هم این مسیله صادقه چون نجوای ذهنی دیگری که این مدت زیاد من را اذیت می کرد این بود که این مطالب برای استاد هست و تو خوب اجرای قوانین را بلد نیستی واسه همین برات یا جواب نمیده یا دیر جواب میده اگه استاد بود تا الان سریع به درخواستش می رسید و برای اون زود جواب میده اما برای تو نه و اما دیدم نه برای استاد من هم در زمان مناسب جواب میده به قول خودتون من تمام این مدت نتیجه تلاش های شما را دیدم و ریشه ها را ندیدم اگرچه هم بارها در تمام دوره ها و فایل های دانلودی گفته بودین خیلی هم سریع به یه سری خواسته ها نرسیدم اما انگار ذهن من با این مسیله که پاشنه اشیل من بود مدام من را اذیت می کرد به من حکومت می کرد اما خدایم را شاکرم این بار مسیر و ریشه طی شده این هدف استاد را خودم دیدم و دیگر ذهنم نمی تواند حکومت کند حداقل در این مسایل و بازهم امروز با این ویدیو مهر تایید بر تمام دیده ها و باورهای جدیدم بود اصل را یافتم به جوابم رسیدم ما هدف تعیین می کنیم خواستمون را به جهان اعلام میکنیم و با توجه به تکامل خودمون حرکت می کنیم بدون عجله و حس بد و ذهن نجواگر با این ذهنیت و باور که خدایم قولشو با قوانینش به من داده و من در زمان مناسب با توجه به ظرف وجودم بهش می رسم و دیگر می توانم شعله ذهنم را خاموش کنم .
به نظر من این یکسال سخت ترین مرحله من در این دوره ها بود چون قبلا و در طی این یکسال من نتایج خاصی نداشتم و مدام ذهنم با نتایج گذشته که به موفقیت رسیده بودم اما با سختی با تقلا با استرس و حال بد و همیشه ذهن نجواگرم می گفت الکی فکر نکن با این حرفها به اهدافت می رسی ببین به ابن هدف و اون هدفت بدون داشتن حال خوب و باور خوب و ستاره قطبی رسیدی و ببین با این حرفها به اهدافت نمی رسی .
اما امروز یک قدم پیشرفت کردم امروز نتیجه دستمه این بار به اهدافم با حال خوب رسیدم دیگه ذهن نجواگرم را میتونم با دلیل و مدرک خاموش کنم و به نظر خودم سختترین قسمت زندگی من در این دوره جدید و اشنایی با استاد و قوانین امسالم بوده اما به خودم افتخار می کنم با تمام نجواهایم با تمام کمال گرایی اما ثابت قدم موندم و مسیرم را طی کردم
و ویدیو امروز استاد ، جایزه و پاداش استاد به من ، منی که ثابت قدم موندم دوره ها را خریدم گوش دادم نوشتم یه جاهاییی عالی عمل کردم یه جاهایی فکر می کردم باور کردم و یک جاهایی تلاش می کردم باور کنم بود.
خدایم را هزاران هزاران بار شاکرم بابت ساختن شادی جدید بابت این مسیر و من قراره چه کارهای بزرگی انجام بدم خدایا مطمینم این انقلابی که در من به پا شده این اعتماد به نفس این حال خوب و از همه مهمتر این دانشی که الان بعد از یکسال از دوره های استادم به صورت عملی به دست اوردم قبلا هیچ دیدی به این مسایل و تفکر نداشتم چون در جامعه خلاف این مسایل را همیشه دیدم و ورودی هایی ذهنی در جهت تایید آن باورها داشتم و فکر می کردم خوب درست همینه دیگه، استرس و اضطراب جزیی از زندگیه حال بد جزیی از زندگیه اما الان میدونم من جزیی از یک درصد جامعه هستم که دیگر اینطوری نمی خواد فکر کنه و آگاهانه ورودی های ذهنی بدنی و افکارش را رصد ومدیریت می کند
جالبه من توی این یکسال نمی فهمیدم کار کردن روی خودم یعنی چه؟هرچی استادم می گفت روی خودتون کار کنید فکر می کردم هرچه بیشتر گوش کنم و بنویسم خوب یعنی روی خودم دارم کار می کنم درسته اینها واقعا قدم اولی بودند که باید طی می شد اما من در قانون سلامتی تازه فهمیدم کار کردن روی خودم یعنی چی؟اهرم رنج و لذتی در ذهنم ساختم که خودم متعجبم اگر زمانی به من می گفتند تو این چنین سبک زندگی پیدا می کنی باورم نمیشد و می گفتم محاله مگه میشه یک وعده غذا خورد و خوشحال بود مگه میشه خواب من کم بشود مگه میشه انرژی من به این اندازه برسد مگر میشه ادم های کنارم انقدر از لاغر شدن صورتم با حالتی بگن و من عین خیالم نباشه و با قدرت ادامه بدم و اما شده اینها معجزه هدایتم به مسیر استاد و جواب تلاش من به هدف تغییر خودم زندگیم و افکارم هست .ببخشید زیاد طولانی شد اما راستش من خیلی کامنت نمی نویسم و این همچنان مقاومت ذهنی من و پاشنه اشیل من هستش که امیدوارم با طی کردن تکاملم و کار کردن بر روی ذهنم بتونم این مورد راهم حل کنم اما من زندگیم کامل عوض شده من دارم ورژنی از خودم را می بینم که اگر در خواب هم می دیدم باورم نمی شد و این ورژن فقط یکسال بودن ،با تمام مقاومت های ذهنی من هست و خدایا چه تغییر و تحولی قرار است در اینده برایم رقم بخورد.
هزاران هزاران بار خدایم را شاکرم .امروز زیاد نوشتم چون خدایم خواست بنویسم و نوشتم .
امیدوارم خدایم به استاد عزیزم و شایسته بانوی مهربانم و تمام دوستان این مسیر سلامتی خوشبختی و ثروت عطا کند .
در پناه الله شاد سلامت خوشبخت و ثروتمند باشد.
سلام دوست عزیز
واقعا چقدر با کامنتتون همزادپنداری کردم انگار خودم دارم مینویسم یعنی پاشنه آشیل منم اینه خب اینهمه من قبلا موفقیت داشتم مثلا فلان دانشگاه دولتی قبول شدم یا فلان کارو پیدا کردم ولی باکلی زحمت رسیدم حالمم خوب نبوده و لذت خاصی نبردم یا اینهمه افراد موفق مگه همه از مسیر لذت بردن !! وای اینا مقاومت های منم هست
اما به خودم میگم آره اونم میشه بستگی داره تو مسیر سنگلاخی رو بری یا هموار رو !! بعد میگم من اینجا هستم تا آدرس اون مسیر هموار رو پیدا کنم همون که استاد تو 12قدم میگن و لذت بخش کنم زندگی رو و واقعا الان دارم میفهمم که بخدا میشه هم لذت برد و هم به موفقیت رسیدفقط باید بهش ایمان بیاریم که میشه تا بتونیم ببینیمش ولی امان از ذهن که فراموشکاره و ناسپاس
این قسمت کامنتتون که گفتید استاد هدف گذاری کردن ولی پایان 12قدم بهش نرسید اما در زمان مناسبش براش اتفاق افتاد محشر و فوق العاده بود یعنی بهترین کاری که استاد میتونست انجام بده همین بود و این باعث میشه من نگم برای من جواب نمیده یا من نمیتونم یا من بلد نیستم از قانون استفاده کنم بلکه به خودم یادآوری میکنم مسیری که استاد رفته تست کردن ایده هاش بوده و بعد کم کم نتیجه گرفتن و هدایت شدن به مسیرهای بهتر و در نهایت رسیدن به هدف و همین ادامه دادنه و نا امید نشده مهمه این الگو رو استاد برای رسیدن به هرچیزی ازش استفاده کرده که منم باید ازش الگو بگیرم و انقدر زود ناامید و تسلیم نشم
ممنون شادی عزیز برای یاداوری کردن این موضوع مهم و اساسی
ان شاالله همواره در مسیر هموار و رو به رشد و ثروت و نعمت ها باشی
سلام استاد جان
چقدر جالب که من دیروز مهمان داشتم و اصلا فرصت نشد سایت رو باز کنم
و تو مهمونی م وقتی همه مناسبت ش رو پرسیدن با افتخار و اعتماد بنفس بعد از دو سال تلاش و نتایج عالی (که تا الان به هیچ کس نگفته بودم دقیقا مشغول چه فعالیتی هستم)
اعلام کردم که: این مهمونی رو به افتخار خودم و تلاش های زیادی که کردم و نتایج عالی که کسب کردم برگزار کردم
:من یک شرکت تولید فرش و گلیم دستباف زدم و تا العان کلی فعالیت داشتم با کلی بافنده ماهر آشناشدم ،
:دلیل غیبت من تو دورهمی های شما اینه که خیلی مشغول و سرگرم کار خودم هستم از تهران رفتن هام وپیگیر بازار فروش برای محصولات م خیلی لذت میبرم ، و به لطف خدا بازار فروش کارم رو پیدا کردم و کاری دارم که خیلی از انجام اون لذت میبرم و آزادی زمانی و مکانی در انجام اون دارم به زودی با آزادی مالی هم میرسه
استاد ،من کلی راجع به این قضیه فکر کردم که به این دلیل دوست دارم اینو به بقیه اعلام کنم که اولا به این نتیجه رسیدم که من دیگه از این مسیر برنمیگردم،
دوما این در میون گذاشتن با دیگران رو به اهرمی کنم برای خودم من ببین که الا که گفتی باید موفق بشی ،باید بهترین باشی
و چقدر جالب که شما دقیقا تو این فایل همین ها و عنوان کردید
آخرین صحبت دیروزم با خاله هام و بقیه این بود که انشالله مهمونی بعدی خونه من زمانی که من تو حرفه خودم کارآفرین نمونه بشم
از اول به خودم قول دادم که باید با لذت بردن طی مسیر پیشرفت ام اول باشم و هر روز خودم رو با دیروز خودم مقایسه کنم نه با بقیه
به عوامل بیرونی کاری نداشته باشم و خداوند رو شریک و همراه بیزنس خودم کنم
طی این مسیر که دو سال از شروع ش میگذره اصلا کارها اون طور که تو ذهن من برنامه ریزی شده بود بود پیش نرفت ،چند بار احساس خوبم رو از دست دادم ،رفتم تو لاک خودم،کارها رو از قیمت خودشون گرونتر خریدم و ضرر کردم ،عجله کردم و بعد پشیمون شدم و به مدت چند ساعت،حالم خیلی بد بوده
،اما باز از نو شروع کردم و همه ،همه اونها ،تجربه شد ،اصلا اشتباه نبود باعث شد مهارتم تو شناخت فرش و گلیم بیشتر بشه ،اشکالات کار رو فهمیدم ، با پرداخت بها ی اندک
وقتی دیدم تو همین سایت کسایی مثل یاشار که خیلی هم دور نیستن تو همین شهرستان خودمون با استفاده از فایلهای رایگان بدون خرید محصولات استاد تو این حرفه موفق شدن ،خب چرا من نمیتونم ،
من تونستم کلی تو زمینه ورزش و ساخت اندام ایده آل موفق باشم و10 کیلو کاهش وزن داشته باشم ،وقتی اون شد که یه غول بزرگ بود برا من ،این هم میشه ،با همون تلاشها ،تو این زمینه هم میتونم موفق باشم
و همیشه سورپرایز شدم با راههای بینهایت خداوند
به فاطله چند روز با یه کسایی آشنا شدم که طوری سرعت پیشرفت و آشنایی منو با کلی بافنده ها تسهیل کردن که فقط تونستم بگم خدایا من معذرت میخوام که چند روز پیش ناشکری کردم و از رههای بسیار نامحدود خداوند و برنامه ریزی ش شگفت زده واز ذهن محدود خودم خجالت زده شدم
دقیقا من با کارم ،به خودم و به کلی آدم دیگه تو روستا ها و شهر خودمون و نشان دادن هنر و خلاقیت اونها کمک میکنم و طبق قانون بدون تغییر خداوند لاجرم ثروت فروان صد برابر نصیب خودم میگردد و العان سعی میکنم اصلا عجله ای در این مسیر نداشته باشم و با لذت مسیر تکاملی خودم روپیش برم
خدایا شکرت برای وجود شما در زندگی ام
سلام و درود به شما خانم محمدی.
بییییییییینهاااااااااایت تحسینتون میکنم. آفرین ، احسنت، درود به شما، شما بسیار تحسین برانگیز و بینظیر هستین. چقدر از خوندن کامنت تون لذت بردم و توی دلم تحسینتون کردم و خدا رو شکر کردم. وقتی داستان موفقیت های بچه های سایت رو میخونم اشک شوقم سرازیر میشه و میگم الهی شکر. چقدر عالیه. خدایا شکرت که از زبان این دوستم و تجربیاتش به من درس میدی.
براتون از خداوند بهترین نعمتها و شادمانه ترین لحظات و شیرین ترین موفقیت ها رو درخواست میکنم. در پناه جان جانان رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشی خواهر گلم.
سلام آقای امیری گرامی
سپاسگزارم بابت این همه تحسین تشکر بابت زمانی که به خوندن کامنت بنده و پاسخ به اون اختصاص دادید
من هم از خواندن پاسخ های دوستان به کامنت هایم یا داستان موفقیت هاشون،تضاد هایی که پشت سر گذاشتند،موفقیت هاشون ، امید و انگیزه م مضاعف میشه ،و به خودم افتخار میکنم که حتی زمانی که مشغول استراحت یا پیاده روی هستم نتنها زمان باارزشم از دست نمیره بله کلی انگیزه هام تقویت میشه،و مطالبی میخونم که تو هیچ کتاب موفقیتی نظیرش نیست و از راه دور دوستانه دارم که از نزدیک ترین کسای آدم، بیشتر بهت امید و انگیزه میدم و تشویقت میکنن
وقتی داشتم اتفاقاتی که تو اون شب طوفان ی بر شما گذشت رو میخوندم ناخداگاه ،لحظه به لحظه اش رو تجسم کردم ،یعنی به قدری تجسم من قوی هستش که برای من کاملا غیر ارادی این اتفاق میافته، که اون حجم آبی که احتمالا با تکانهای کشتی وارد اون میشد رو میدیدم، دریازدگی رو حس میکردم ،
صداهای گرفته ای که خیلی فریاد زده بودن رو میشنیدم ،
«تو تجسم من هنوز خبری از بیسم و صحبت از راه دور نیست !! »
و در نهایت یه آدم جسور که نمیدونم به چه علتی دوست داره اون تجربه دوباره تکرار بشه ،
اعتراف میکنم که برخلاف شما همیشه دنبال امنیت بودم ،ادم شجاعی نیستم ،فکمیکردم این صحنه ها نهایت برا فیلم تایتانیک و امثال اون باشه ،خیلی شرایط سختیه ،خیلی ،
واقعا مرد میخواد که از اون شرایط خودش رو زنده بیرون بشه ،یه توکل قوی میخواد که ارتباط ت رو با منبع حفظ کنی ، مدیریت بحران شرایط سخت رو داشته باشی،کنترل ذهن داشته باشی،
تازه همچنان مشغول انجام وظایف ت باشی
حیفم اومد این نکته ها رو براتون ننویسم و از راه دور تحسین تون نکنم
شما بسیار باهوش ،جسور ،مسئولیت پذیر ، دقیق ،و صد البته نویسنده قابلی هستید
در پناه الله مهربان بهترینها نصیب تان
فرنگیس زیباروی من سلام
چقدر خوندن کامنتت حالم رو خوب کرد
چون خودم هم تواین مدت تصمیماتی گرفتم،ودقیقا مثل شما،کلا خیلی حاشیه هارو کنار گذاشتم،دارم آروم آروم به خواسته هام میرسم..
انگار خودم این کامنت شمارو نوشته بودم
خدایا شکرت به خاطر این همه نزدیکی به دوستانم
عاشقتم مهربانوی من
منتظر نوشتن خبرهای عاااالیت هستیم عزیز دلم..
سلام شهلا ی عزیز
خیلی متشکرم ،دوست جانم خوشحالم که دلنوشته های من حالت رو عوض کرده
ما یه تعداد آدم هستیم که روزی از ته اعماقمان هدایت خواستیم و العان اینجا دور استادجمع شدیم ،از تضادها خسته شدیم ،از غل خوردن های زیادی به امان آمدیم و می خواهیم هر طور شده مطابق قانون عمل کنیم و ذهنمون رو کنترل کنیم و خدای قدرتمندی که در درون هر کدام از ماست رو پیدا کنیم و قوانینش رو باور کنیم و در زندگی به کار گیریم
خداروشکر بابت فضای روحانی این سایت، که میتونیم از فاصله های خیلی دور کلی به هم انرژی مثبت بدیم و در جریان پیشرفت های هم قرار بگیریم و از پیشرفت های هم کلی انگیزه بگیریم
من هم عاشقانه ، منتظر خواندن قدم به قدم های تلاشها ت درمسیر موفقیت هستم ،دوست نازنینم
سلام فرنگیس زیبا و عزیزم
چقدر ذوق کردم. خیلی بهت تبریک می گم برای موفقیت در کارت.
هزاران بار تحسینت می کنم که تونستی به تنهایی یک شرکت بزنی و اینطور در کارت موفق بشی و تا الان هم تونستی به دیگران نگی که مشغول چه کاری بودی. آفرین بهت دختر قوی و متعهد.
من هم دو ماهه کاری رو شروع کردم که به هیچ کسی حتی همسرم نگفتم، چون نگران طعنه ها و تمسخرها و انرژی های منفی اونها هستم که باعث می شه از مسیر بازبمونم. و انصافاً همین پنهان کردن کسب و کار خیلی کوچیکم از دیگران بسیار سخته.
برای همین خیلی تحسینتون می کنم که تونستید موفق بشید.
فرنگیس جانم منتظر روزی – بهترین زمان – هستم که بیای و بگی که کارآفرین نمونه شدی و مهمونی گرفتی. و منم از همین جا چشمام پر اشک بشه و برات خوشحالی کنم و دست بزنم.
سلام یگانه جان
دوست همفرکانسی من ،متشکرم ،سپاسگذارم بابت این همه لطف و محبت شما
سپاس بابت دعاها و آرزوهای زیباتون ،هزار برار این انرژی مثبت ی که فرستادید سمت خودتون برگرده ،انشالله
کلا با توجه به روحیه مون یا درون گرا هستیم یا برون گرا ،
برای شخص بنده اصلا سخت نیست حتی مسائل خیلی مهم یا چیزی که خیلی ناراحتم کرده رو برای کسی بازگو کنم ،تو این مواقع تنها راهکارم اینه که،
1, بنویسم هر آنچه باعث رنجش من شده ،اینقدر بنویسم وبنویسم تا مغزم خالی شه ،تا دستام خسته بشن،چشمام رو میبندم و هر آنچه در ذهنم مرور میشه رو تند تند روی کاغذ میارم,بدون سانسور ،پیشنهاد میکنم و بعد اون برگه رو ریز ریز میکنم و خیلی حالم خوب میشه
2,یا اینکه هندسفری رو برمیدارم و میرم پیاده روی و شاید ساعتها فقط یه آهنگ رو که بهم حس خوب میده رو گوش دادم
،منظورم اینه که اگر من برون گرا بودم، احتمالا برای منم سخت بود و همین تفاوت بین من و شما و تمام ما آدمها باعث زیبایی و تنوع جهان و گسترش اون میشه
همونطوری که استاد گفتند خیلی از آدما با تشویق و تحسین انرژی مضاعف می گیرند انگیزهدشون برای انجام اهدافشون و کار هاشون چند برابر میشه و خیلی ها م با اینکه یکی بهشون بگه، تو از پس این کار بر نمی ایی،بابا ولش کن کار تو نیست ،بیکاری مگه ،دنبار دردی تازه ای و… بیشتر، انگیزه می گیرند تا وقتی تحسین و تشویق شن و حتماً دوروبرتون دوستان خوبی هم هستند که بخواهیم ایدهای که دارین و کاری که مشغول ش هستید رو براشون بگید تا انگیزه تون مضاعف بشه برای ادامه دادن ،مخصوصا در شرایطی که کار کمی سخت بشه واگر که اینکار خوشحالتون میکنه و بهتون چند برابر انگیزه میده حتما با کسی که همفرکانس شما باشه در میان بزارید
انشاالله من هم از موفقیت های شما دوست نازنینم خبر دار بشم به امید اون روز، که حتما آمدنی هست
سلام فرنگیس جان عزیز
تحسینت میکنم عزیزم این حداز توکل واشتیاقت رو…
تحسینت میکنم هدفمندی وانگیزه و ارزشی که واسه هدف وعلاقت داری
چفدرلذت بردم وکیف کردم ازخوندن تجربت وتعهدی که دادی واقعا یه شوق مضاعف و حس اطمینانی تو وجودم روشن کردی گلم مررسی ازت
بهترینِ بهترینها نصیب هرقدمی که برمیداری
چقدکارت جذاب و پررنگ ولعابه وحس دلنشین نوستالژی و ارامش رو داره ….
موفق باشی دختر مهربون و شجاع …بازم منتظریم بیای از موفقیتهای بعدیت بنویسی گلم
درپناه سلطان جهان
سلام الهام جانم
سپاسگزارم بابت این همه لطف و محبت
بله با توجه به اینکه که من تا دو سال پیش برای آزمون دکترای روانشناسی آماده میشدم
یه فضای پر چالشی که توی اون شغل تجربه کرده بودم مخصوصاً شاخه هیپنوتیسم که کلی باید اتفاقات کودکی تا العان رو زیر و رو کنی،
برعکسش کار جدیدم سر و کارت فقط با رنگ ها ،خلاقیت، طبیعت و آدمهای خوش ذوق و هنرمندو طرح های ذهنی بافت است
من کارم رو خیلی دوست دارم وقتی که گلیم ها آماده میشه برای فروش، انقدر خودم از دیدنشون ذوق می کنم ، اونا رو تو خونه پهن می کنم و شروع می کنم به رقصیدن
خیلی حس خوبیه
تصور میکنم اینها هر خونه ای پهن شن با خودشون هزاران برابر انرژی مثبت و زیبایی و ارامش به ارمغان میارن
با اینکه یکی از بزرگ ترین ریسک های زندگیم بودو با ترس به الهامی که کاملا واضح بود عمل کردم ،از صفر صفر شروع کردم یک سال تمام آموزش دیدم و کل مدارکش رو گرفتم ،ولی ارزشش رو داشت
یه کاری که آزادی زمانی، مکانی داره ،باعث گسترش خلاقیت و زیبایی میشه
بهترینها رو از خدای بزرگ و مهربان که خزائن آسمانها و زمین در دستان اوست برایت ارزومندم
سلام مجددفرنگیس جانم
واااای نمیدونی چقد شگفت زده شدم از خوندن پیامتون ..چقدرقصیدم ودیونه بازی دراوردم ..تا یکی دوساعت قبلش سوالاتی تو ذهنم بود درمورد هدفم ،فقط از ذهنم رد میشدن وکامنت شما، اینققققدررپیام وهدابت واضح؟؟!! خدااایا شکرررت
عزیزم یک دنیا سپاس که وقت گذاشتی وازتجربیاتت برام نوشتی،،تا چندساعت قبل توحالت اضطراب یه احساس بی پشتوانگی بهم دست داد که ازکی راهنمایی بخوام که اگاه باشه گرچه هدایتها همیشه هستن ولی احساس که خوب باشه اتفاقات خوب میوفته وهدایتهارو میبینیم ویه دوش گرفتموموزیک گوش دادم واالان که خدا اینقد واضح از طریق خانواده توحیدیم هدایتم میکنه شرمنده اون طرز فکرم شدم والبته به مسیرم وقوانین مطمئن تر….
احساس خوب=اتفافات خوب ،،،،ودیدن هدایتها
خداهمه چیز میشود همه کس را
داستان هدایتتونم خوندم ولذت بردم ،بهت تبریک میگم بخاطر تلاش وپشتکار واشتیاقتون ودیدن نکات مثبت هدف قبلیتون..باعث شد منم بیشتر به نکات مثبت علاقم به روانکاوی نگاه کنم اون یه مرحله بوده که باید طی میشده تاالان اینجا باشم….بدون اینکه لازم باشه حتما تااخرش برم..
برات بهترینها رو ازخدای مهربان خواستارم …بووووس ولایک وکلی قلب
فرنگیس عزیز و دوست داشتنی سلام. کامنتتون رو خوندم و کلی لذت بردم از نتایجتتون و از صمیم قلب تحسین میکنم این استمرار در کار کردن رو خودتون و مطمینم و منتظرم که نتایج عاااالی تر از را ازتون بخونم و لذت ببرم و الگویی باشین برای ما در این سایت ….. حال دلت همیشه عالی باشه در یاد خدا جووووون، فرنگیس عزیز و دوست داشتنی …..
در پناه خود خود خودش باشی بانو فرنگیس
شیما بانو
سلام به استاد فوقالعاده عالیم و دوستان گلم.
هزار ماشالا ب شما.واقا بنازم غیرتتونو ک هر حرفی میزنین پاش میمونین و انجامش میدین..
استاد،،بغیر از موفقیتای کوچیک و بزرگی ک بدست آوردم،،بزرگترین موفقیت من آشنایی و هدایت شدنم به این مسیر و خلق زندگیم،،آگاهی از قوانین خدا بوده ک خداوند همه ی این آگاهی ها رو از طریق شما ب من نشون داد…خدا منو هدایت کرد و من رو با شما آشنا کرد تا از طریق شما با من صحبت کنه و هم از طریق قلبم و شما،،منو هدایت کنه..
سه سال پیش وقتی برای اولین بار با این قانون و مسیر آشنا شدم،،حس میکردم ک دروازه عظیمی بروم باز شده تا ب هر چی ک میخوام برسم،و زندگی دلخواهمو داشته باشم..و خدارو هزار مرتبه شکر،،الان در مسیر خلق زندگی دلخواهم هستم..
من موفق شدم ک تو این مسیر بمونم،با وجود تمام مقاومت های ذهنی و دلسرد شدنا..
من انگیزمو،با تصور اینکه به هرانچه ک خواستم رسیدم،،و اینکه من خالق زندگیمم و همه چیز زندگیم دست خودمه حفظ کردم..
از بچگیم به نشونه ها ایمان داشتم.،هرچند این ایمان با بزرگتر شدنم کم شد ولی دوباره با تفکرات درست راجب خداوند،،و گفتن اینکه خدا توی قلب منه و منو هدایت میکنه،،باور کردم و ب قلبم اعتماد کردم چون مطمعن بودم خدا حواسش به منه و هرموقه ک از خداوند هدایت خواستم بصورت آگاهانه و یا ناخودآگاه،،اون منو با نشونه هاش هدایت کرده.
نجواهای منفی توی ذهنم میگفتن ک تو نتیجه نمیگیری و بیخیال شو و نجواهای دیگ رو وقتی سراغم میومدن،،با گفتن این حرفا ب خودم،کنترلشون میکردم،،اینکه اگه نتیجه ای نیست من ب اندازه کافی رو خودم کار نکردم وگرنه جهان ایرادی در کارش نیست…ب فایلهای شما بارها گوش میکردم و میکنم
و افکارم رو مینوشتم روی کاغذ و مخالفشون رو با منطق به ذهنم میفهموندم و به خودم ایرادی زندگیمو نشون میدادم و میگفتم ک ببین،،اگه اینجوریه این باور رو راجبش داری و خودمو قانع میکردم ک اتفاقات زندگیم حاصل باورای خودمه..
با دیدن زندگی شما،،شما رو الگو قرار دادم،و افراد موفق دیگه ای ک از هیچ ب جایگاه های عالی رسیدن،،این باور رو در من تقویت میکنه ک میشه به هر چی ک خواست رسید،به قول شما فقط باید باورهای درست داشت و مثه اون فرد عمل کرد..
و من در حال حاظر،همیشه روی باوران کار میکنم…قبلاً سرعتم کم بود ولی دارم روز ب روز بهتر و سریعتر میشم..
و من الان بهتر درک کردم ک برای حفظ انگیزم،،دریافت هدایت ها و نشونه ها،،،دیدن و درک هدایت ها و نشونه ها و عمل بهشون،،باید باورای درست رو همیشه ساخت و با داشتن باورای درست،،عملکرد درست رخ میده،،نتایج درست میشن و با دیدن نتایج خوب انگیزه بیشتر میشه،،احساس خوبتر میشه و با احساس خوب هدایت ها دریافت میشن،،برای کنترل نجواها باید آگاه باشیم ک نجوای منفی از شیطانه و اگاهانه گفتگوهای مثبت بسازیم و تکرار کنیم با خودمون،،و با تغییر باور ها و عمل ب ایده ها و کنترل آگاهانه نجواها و ورودیها،،و ساختن عادات جدید،،خودمون ب الگوی موفقی برای دیگر افراد تبدیل میشیم..
فقط باید باورهامونو تغییر بدیم در جهت مثبت و آگاهانه افسار زندگیمون رو در دست بگیریم..
در پناه الله
سلام خدمت استاد عزیز،مریم خانم شایسته و دوستان.
این قسمت رو دیدم به ذهنم امد که شاید خوبه که منم بنویسم.
داستان من مربوطه به سال 97،تازه با فایل های رایگان استاد اشنا شده بودم و هرروز گوش میکردم یادم نیست از کجا گیرم امده بود ولی برام دلچسب بود.اونموقع من دایم الخمر بودم،روزانه دوپاکت سیگار مصرف میکردم و هرروز ماری جوانا.با گوش کردن به اون فایلا من با خواننده م توی امریکا که سالها اهنگهاشو گوش میکردم همصحبت شدم و باز هم نمیدونم چرا یهو تصمیم گرفتم باید مدل بشم(فشن مادلfashion model)اونموقع نزدیک به صد کیلو وزنم بود.یه روز یهو لباسام برداشتم و رفتم باشگاه همه تعجب کردن امیید ،باشگاه؟!!دیوونه شدی.اول یه باشگاه کوچک توی شهرم رفتم و یکی دوماه تمرین کردم بعد هدایت شدم به باشگاه بهتر شهرم و خیلی زود مشروب سیگار و ماری جوانا رو کنار گذاشتم.شدت گوش دادن به فایلها زیاد شد و شد مهمترین کار زندگیم.چیزی نگذشت باشگاهی که با استرس اینکه بلد نیستم تمرین کنم واردش شدم منو استوری کرد بعنوان ورزشکار نمونه و چندی بعد شدم یه نقطه برای الگو برداری شاگردان ان مربی در باشگاه.خیلی بهتر شدم و هدایت شدم به بهترین باشگاه شهرم و بعد از اون هدایت شدم به یک مربی بزرگ که در کانادا زندگی میکنه.بعد از مدتی اون مربی هم من رو توی پیجش بعنوان ورزشکار نمونه قرار داد و کم کم راهی تهرانی شدم و وارد کلاسهای اموزشی مادلینگ.بعد از مدتی انتخاب و دعوت شدم به دیجی کالا و بعنوان مادل در پرفروشترین فروشگاه کشور عکاسی انجام دادم و عکسام رفت توی دیجی کالا و بیلبورد.با مدلها و عکاسان زیادی ارتباط برقرار کردم و جلو رفتم و شدم الگوی بزرگی برای اشنایان ،کسی که به پشتکار سختکوشی و اراده مطرح شد.بخوام داستان رو کوتاه کنم این پست استاد رو توی دبی دیدم،زمانی که از یک طرف یه کارگردان مطرح در اسیا به اونجا دعوت شدم برای اجرا.جایی که تمام مدلهای ایرانی و خارجی که من فالوورشون بودم شرکت داشتن و با همشون خوش و بش گرم داشتم و خودم رو معرفی کردم به همه،بعد از اجرام من انتخاب شدم بعنوان مدل به بزرگترین فشن شو اسیا که نزدیک به 20روز دیگه برگزار میشه.(جالبه قبل از دعوت نامه توی ایران با یه توریست اتریشی اشنا شدم که بعد برام در بهترین جای دبی یه هتل رزرو کرد با قیمتی کمتر از نصف پایینترین هتل دبی)الان امیدوارم برم توی اون فشن شو و یکی از خواسته هام رو تیک بزنم.اول برام خیلی بزرگ به نظر میومد و لی حالا میبینم رسیدن بهش خیلیم چیز شاقی نیست،مدلهایی که برام خیلی شاخ بودن هم ادمهایی بودن بسیار عادی و توجه کردم هرچی مادل بزرگتر بود سربه زیر تر.امروز ادم کم حرفی شدم در جمع ها،کمتر چیزی منو هیجان میندازه و بیشتر عاشق عشق ورزیدن شدم.
استاد عزیزم ازتون ممنونم بابت تمام کمکهاتون،درسهایی که به ما دادین و امیدوارم بتونم ببینمتون خیلی زود
سلام ب دوست عزیز امیدجان
کامنت شما بسیار برای من جذاب بود و حتی اسمتون رو هم توی گوگل سرچ کردم
بهتون تبریک میگم برای این رشد و پیشرفتتون و یک تبریک و تحسین ویژه میگم بهتون برای ترک ماریجوانا و….
و بازهم یک تبریک و تحسین دیگه برای اینکه ورزشکار برتر هستید و ب خاطر رشد و پیشرفتتون ک از یک باشگاه ساده هدایت شدین ب بهترین باشگاه شهرتون و درحال حاضر هم ک نتایجتون بسیار زیبا و قابل تحسین هست
راستش منم عاشق حرفه مدلینگ هستم و انشالله در زمان مناسبش مسیر هدایت برام باز میشه
براتون بهترینهارو آرزو میکنم و منتظر خوندن نتایج بزرگتر شما هستم
موفق و پیروز باشید
درپناه الله باشید
سلام ب دوست عزیز امیدجان
کامنت شما بسیار برای من جذاب بود و حتی اسمتون رو هم توی گوگل سرچ کردم
بهتون تبریک میکم برای این رشد و پیشرفتتون و یک تبریک و تحسین ویژه میگم بهتون برای ترک ماریجوانا و…. براتون بهترینهارو آرزو میکنم و منتظر خوندن نتایج بزرگتر شما هستم
موفق و پیروز باشید
درپناه الله باشید
سلام امید جان
کامنتت عالی و پر از حس خوب بود
انگار از یه طرف آرزو های من و از طرفی زندگی منو نوشتی
تحسینت میکنم پسر خیلی عالی روی خودت کار کردی و موفقیت هات رو بهت تبریک میگم و نوش جانت
همین که توی مسیر ماندی و نجوا ها و ذهنت رو کنترل کردی باید بهت احسنت گفت و خداوند پاداش صابرین رو قطعا خواهد داد
موفق باشی دوست عزیزم
به نام تنها ابر قدرت حاکم بر جهان هستی
سلام به همه عزیزانم
استاد نازنینم کلمات در تحسینتان کم می آورند. اندام زیبایتان هربار مرا به تحسین وا میدارد.
برای منی که ته این داستان را درآورده ام داشتن این اندام به روش طبیعی یک معجزه حساب می آید.
برای خلق این اندام زیبا به طبیعی ترین شکل تبریک میگویم.
من عاااشق این تعهدتان برای تیک زدن اهدافتان هستم.
چه بگویم از 12 قدم که مرا دگرگون کرد. کوبید و از نو ساخت قدم به قدم
تک تک قدم هایش در مسیرم در زمان مناسب همچون سوخت موشکی بهم تزریق میشد و با کلام الهی تان نقش همان ساپورتری را داشت که برای ادامه مسیر در زمان های نا امیدی و شرایط به ظاهر بر علیه و درهای به ظاهر بسته به یاری ام می آمد و جانی دوباره برای حرکت و شجاعت به من میداد.
به وضوح میبینم وقتی به هدفی میرسید که برای دیگران غیر ممکن هست چقدر الهام بخش شده و چقدر ایمان و باور و امید در قلبها ایجاد میکنید.
حتی جنس گفتار و نوشته هایمان تغییر میکند. آنقدر تأثیر گذاری ایجاد میشود که در دل سنگ نیز نفوذ میکند.
بارها از عزیزی شنیده ام که میگوید نفیس تو که میگویی من قبول میکنم اصلا جنس حرفهای تو متفاوت هست.
جلسه 6 قدم اول بود ، هدفم را استقلال و آزادی مالی گذاشتم.
هر ایده ای به ذهنم می آمد عمل میکردم. مدتی بود کسب و کارم را از یکی از بهترین گالری های تهران جمع کرده بودم.و تمرکزم را لیزری روی درک قوانین الهی و قرآن گذاشته بودم.
بعد از آن بود که هدایت شدم به مسیر بورس و سهامداری و میدیدم که چقدر هدایت های الهی در خرید تک تک سهام ها به یاری ام می آید و سهم هایی معرفی میکند که در عرض یک شب نجومی رشد میکند.
با توجه به محدودیت ها و ممانعت هایی که داشتم به این نتیجه رسیده بودم مسیر ثروت سازی من از طریق غیر فعال هست.
پدری داشتم عاشق که همیشه برای بیرون کار کردن مانعم میشد و میگفت خودم تا آخر عمر نوکری ات را میکنم اما نمیذارم زیر دست کسی کار کنی.میخواهی کار کنی درس بخون مهندس شو با
همسری داشتم عاشق که تا پای جونش تا آخرین لحظه ایستاد و اجازه نداد من برای کسی کار کنم و باورش این بود زنی که پاک زندگی میکنه مثل یک ملکه تو خونه میشینه دستور میده مرد وظیفه اش هست بره شده تو اسنپ کار کنه نیازهای اون زن رو فراهم کنه.
هرگز از خاطر نمیبرم وقتی رفتم سرکار چطور یک شهر را به هم ریخت تا من را به خانه برگرداند.
این باور ملکه و فرمانده خانه بودن و امر کردن را او در من القا کرد.
اینکه من لایق بهترین ها هستم را او در من القا کرد.
اگر یک خودکار میخواستم او دو خودکار از بهترین نوعش را برایم میگرفت.
و اغلب مازاد نیازم درخواست هایم را فراهم میکرد.
او مأموری بود تا ارزشهایم را به من یادآوری کند.
و برای حضورش در زندگی از خدا سپاسگذارم.
اما من استقلال و آزادی مالی میخواستم. زیرا به تضادهایی برخورده بودم که متوجه شده بودم. این وابستگی مالی اعتماد به نفس مرا به شدت پایین آورده.
ایده های مختلف را اجرا میکردم ،ایده بعدی نوشتن کتاب آموزشی طراحی و دوخت لباس بود با عشقی فراوان شروع به نوشتن کتاب کردم. و تا انتها آن را به پایان رساندم.
اما مسیر نشر آن با دشواری و سختی پیش می رفت و از آنجا که از شما یاد گرفته بودم هر مسیر سختی مسیر اشتباهی است استاپ میکردم و دوباره مسیر را بررسی میکردم.
برگشته و از اول قدم ها را گوش میکردم مینوشتم.
کامنت ها را تک به تک میخواندم،
قرآن را مطالعه میکردم.
و رسیدم به حقوق الهی زن در ازدواج.
همین بود ، همین بود.
زمانی که خدا آیاتش را در قرآن همچون نگینی پیش چشمانم درخشاند.
متوجه شدم چه نا محسوس به حقوق الهی که خدا به واسطه انتخاب آگاهانه پاکدامنی و زوجیت داشتم کفر ورزیده و در بیرون به دنبال کسب ثروت میگشتم.آب در کوزه و من گرد جهان میگشتم.
خدایم چه با عزت و آسان برایم منبعی برای استقلال و آزادی مالی قرار داده و من چه کافرانه هربار به آن پشت کرده و از ترس قضاوت ها و …. آن را بخشیده و همان کد مخرب کی داده کی گرفته ، مهرم حلال جانم آزاد را در عمل اجرا میکنم.
خدایم چه عزتمندانه برایم استقلال و آزادی مالی خواسته و من چه بی اعتماد به نفسانه خودم را لایق دریافت این رزق الهی ام نمیدانستم و هر بار آن را پس زده و خدا با برگرداندن و دوبرابر کردنش میخواست به من بفهماند که تو به واسطه انتخاب آگاهانه پاکدامنی مشمول رزق مریمی من هستی.
تو را چه به تقلا تو را چه به کار فیزیکی برای خلق ثروت.
خدا بر کلام همسرم جاری میشد و هربار به من یادآوری میکرد اما من درک نمیکردم.
آنجا بود که عزمم را جزم کردم این پاشنه آشیل را درست کرده و شده تا پای جانم بایستم اما این نقطه ضعف را در خودم درست کنم.
شروع کردم به نوشتن اهرم رنج و لذت و چقدر برای رفتن به دل ترسهایم کمک کننده بود.
به خاطر می آوردم که همیشه من را به مادی بودن متهم میکردن که فقط پول را میبینم.
لازم بود روی عزت نفس و مهم نبودن نظر بقیه کار کنم.
و چقدر بسته عزت نفس و همان 12 قدم در این مسیر به من کمک کرد.
آن گور بابای حرف مردمتان ، هربار که حرف مردم برایم مهم میشود در گوشم زمزمه میکرد و ترس از قضاوت ها را برایم کم رنگ تر میکرد.
هدایت الهی در بهترین موقعیت ارتباطی به من میگفت درخواست مهریه و نفقه ات را کلامی دقیق و کامل بدون درخواست طلاق بیان کن.
به همه اعلامش کردم برایشان خنده آور بود کسی وسط زندگی وقتی همه چیز عالی شده چنین درخواستی به طرف مقابلش بدهد زیرا تا بوده در فرهنگ غلط ما چنین بوده که در انتهای زندگی این مسائل مطرح میشود.
روزها بود که این درخواست به شوخی و خنده گرفته میشد. اما من پای هدفم ایستاده بودم.
زیرا به وضوح دریافته بودم تا وقتی خود را لایق دریافت این بخش از رزق حلال و طیب الهی ام ندانسته و این پرونده باز را در زندگی ام نبندم سطلی دارم سوراخ در بخش ثروت سازی ام.
واکنش های جهان را میدیدم و همه اش درست بود رزقی بود که همیشه انکارش کرده بودم. پس طبیعی بود بقیه هم انکارش کنند.
آشغالی بود که زیر مبل قایمش کرده بودم.استادم استادم چه زیبا مثال میزدی در 12 قدم و مرا بیدار میکردی.
همه کارهایم را تعطیل کرده حتی همه سهام هایم را فروخته بودم زیرا آنجا هم سطل سوراخ ثروت خودش را نشان داده بود.
فقط با جهادی اکبر و تعهد روی دریافت عزتمندانه و آسان این بخش از رزق الهی ام کار میکردم.
آنقدر روی عزت نفس و مهم نبودن نظر بقیه کار کرده بودم که دیگر سرزنش ها تهمت ها تهدید های هیچ کس پشتم را نمی لرزاند مثال آن گربه تان همیشه یادم هست.
با توجه به سابقه خرابی که در این بخش داشتم و دوبار این رزق الهی ام را بخشیده بودم در سند ازدواج حق بذل مهریه را از خودم سلب کرده بودم و این هدایتی بود از طرف خدا تا به من درسی قشنگ بدهد.
روزی که قاضی پرسید چقدر از مهریه تان را میبخشید با قاطعیت گفتم :هزار تومن هم نمیبخشم من تعهد دادم نوشتم در سند ازدواجم قید شده.
برایم مهم نبود هرچقدر وکیلم قصد داشت مرا متقاعد کند که قاضی های ایران تا نبخشی حق طلاق را به تو نمیدهند.
وقتی اولین بار درخواستم رد شد از قاضی تشکری کرده و حتی تحسینش هم کردم.
اما در ذهنم این میگذشت که قاضی کیه قاضی من خداست.خودش گفته اگر زن راضی بود ببخشه.
و من باید این درس را به خودم میدادم من باید خودم را لایق دریافت رزق الهی ام که به واسطه انتخاب آگاهانه رابطه سالم و پاکدامنی داشتم میدیدم.
من میخواستم با این رزق الهی ام به صلح برسم من همه راه های رسیدن به آزادی و استقلال مالی را طی کرده بودم دیده بودم این عدم صلح با این بخش از رزق الهی ام چه نشتی انرژی برایم ایجاد کرده پس باید میتوانستم در مقابل بلندگوهای شیطان اطرافم ذهنم را کنترل کرده و با ایمان و توکل به مسیرم ادامه دهم.
باورهایم داشت کار میکرد زمانی که جهان تعهد من را دید زمانی که دید حتی با وجود سرقت ماشینی که درخواست توقیفش را داده بودم ،باز هم ذهنم را کنترل کرده و جهل هایم را کنار گذاشته و دلسوزی ترحم را کنار گذاشته و به مسیر قبل برنگشتم.
حتی همان سرقت هم کمکی بود برای من زیرا همه مدارک برای انتقال سند با سرقت ماشین رفت.
زمانی که نزدیک ترین افرادم مرا سرزنش به بی رحمی کردن که با وجود سانحه ای که برای همسرم پیش آمده اما از خواسته ام کوتاه نمی آیم باید میتوانستم جهلهایم را کنار بگذارم و طبق اصل قانون بقای اصلح عمل کنم.
من به وضوح دیده بودم که وقتی از حقت از خودت میگذری جهان نیز از تو میگذرد به همین دلیل بود مرگ و زندگی را برای خلق این هدف قرار داده بودم.
هربار پیشنهادی جدید میشنیدم با خودم میگفتم ببین این یک نشانه است باورهات داره کار میکنه از انکار رسیده به یک پنجم.
هروقت اطرافیان میخواستن باور های ترس و کمبود را برایم ایجاد کنند که به همان راضی شده و قائله را ختم دهم بیشتر بر ایمانم افزوده و با قدرت بیشتری ادامه میدادم.
چه الگوی زیبایی بودید برایم استادم. چه زیبا به من یاد دادی که به ترسهایم حمله کنم.
چه زیبا به من یاد دادی که باج ندهم.
برای من بخشیدن حتی هزار تومن از مهریه در قبال طلاق حکم باجی داشت که با توحیدی که سه سال داشتم لیزری رویش کار میکردم تناسخ داشت.
آنقدر این مسئله برایم رنج آور شد آنقدر رویش کار کردم
چنان اهرم رنج و لذتی برایش ساختم که در آخرین لحظه به پاداش ایمانم طلای 18 عیارم به 24 عیار تبدیل شد از جایی که گمان نکرده بودم
همان وعده صدق یرزقه من حیث لایحتسب
آنقدر اهرم رنج و لذت را در خودم قوی ساختم آنقدر این گذشتن از حق الهی و عدم لیاقت دریافت رزق الهی را در خودم درست کردم که درآخرین لحظه حتی با اینکه قانون به این صورت بود که باید جزئی از مهریه بخشیده میشد تا حق طلاق داده شود وقتی برای من 10 هزار تومن قرار داده بودن همان را هم وکیلم به دلیل داشتن 10 هزار تومنی در کیفش پرداخت کرد.
و در اصل خدا این قانون را برای من تغییر داد.
همان تعهد همان ماندن در مسیر و ادامه دادن برایم درهایی باز کرد که هیچ احدالناسی هیچ لشکر و سپاه و قانونی توانایی بستن آن را پیدا نکرد.
حتی در همان زمان بود که لیزری روی قانون سلامتی کار میکردم.زیرا اصلی ترین هدف من داشتن یک رابطه عاشقانه درست بدون وابستگی و مادر شدن بود.
در ابتدای مسیر فکر میکردم خودم با کار فیزیکی باید کسب ثروت کنم اما ایده دیگری آمد و من دست خدا را باز گذاشتم و به آن ایده عمل کردم.
خرید آپارتمانی نوساز که در عرض چند ماه ارزشش دو برابر شد. و شد درآمد غیر فعال من برای اینکه بتوانم آزادانه روی اهدافم و درک قوانین کار کنم شد اولین نتیجه تعهدم.
آزادی ام در همه جنبه های زندگی ام شد مهمترین و قشنگترین نتیجه تعهدم.
اینک با تعهدی لیزری همه کارهایم در زمینه معماری در بهترین شرایط کاری که همه آرزویش را دارند که آن هم یا در راستای رسیدن به آزادی خلقش کردم با دیدن نشانه ها و تبعیت از هدایت الهی تعطیل کرده وقصد دارم با هدف خلق یک رابطه پاک و سالم و عاشقانه با شرایطی خیلی بهتر از قبل از همه لحاظ در غالب ازدواج و تجربه مادر شدن ،
روی دوره ها و مهمتر از همه عزت نفس و قانون سلامتی و ایجاد یک اندام عضلانی کار کرده و این خواسته ای که در ابتدای مسیر داشتم را تیک بزنم.
ثروت می آید الان مهم ترین کار من درست کردن این تکه از پازل زندگی ام است.
بنام الله رحمن
سلام به استاد عزیز و خانم شایسته
سلام به دوستان عزیزم
خدا رو شکر میکنم برای این احساس خوبی که الان دارم
ساعت 1:20 بامداد چهارشنبه است و هنوز فایل جدیدی روی سایت قرار نگرفته، ولی میدونم که امشب استاد فایل جدید میذاره رو سایت
و انقدرررر منتظرم که فایل جدید بیاد تا بدن استاد رو ببینم و لذت ببرم.
دیروز داشتم اون قسمت از سریال زندگی در بهشت و میدیدم که دوستای امریکاییه استاد مهمون پارادایس بودن
سه تا ماشین مهمون اومده بودن و دو تا غذای خاص درست کردن
اگه اشتباه نکنم قسمت 55 بود
که استاد اون زمان گیاهخواری میکرد
استاد تو اون فایل گفت:
من تصمیم گرفتم گوشت نخورم، به خاطر همین هم اصلا این دو تا غذا رو تست هم نکردم. و خودش رو تحسین کرد به خاطر اینکه انقدر خوب و محکم خودشو کنترل کرده بود.
انقدر محکم رو تصمیمش مونده بود
حتی خانم شایسته هر دو تا غذا رو تست کرده بود و خوشمزه بودنش رو برای استاد توصیف کرد. ولی استاد حتی وسوسه هم نشد که تستش کنه.
این اراده و این استقامت رو منم میخوام.
در تمام جنبههای زندگیم میخوام نه تنها در غذا خوردن.
البته دوره قانون سلامتی این اراده رو در مورد تغذیه در من ساخته و بابتش ممنونم از استاد.
راستشو بگم غبطه خوردم به این جدیت استاد ولی خیلی زود تحسینش کردم.
جدیدن شروع کردم با تحسین کردن ویژگیهای شخصیتیه استاد، اون ویژگیها رو در خودم ایجاد و تقویت کنم.
وقتی چیزی رو تحسین میکنم و در موردش مینویسم و حرف میزنم، اون چیز رو در زندگیم میسازم.
حالا میخواد یک جسم یا کالا باشه یا یک نوع نگرش و شخصیته خاص.
و این رو از استاد یاد گرفتم.
یادتونه تو قسمتهای آخریه سفر به دور امریکا استاد و خانم شایسته کامنتهای خوب رو انتخاب میکردن و در مورد اونها صحبت میکردن؟
یادتونه؟؟
حالا برید فایلهایی که بعد از اون فایلهای خوندن و تحسین کردنه کامنتها روی سایت گذاشته شده رو مقایسه کنید با فایلهای قبل از تحسین کامنتهای خوب و به چشم ببینید که چقدر میزان مشارکت دوستان بیشتر شده.
چقدر کامنتهای خوب بیشتر شده.
اینا رو استاد خلق کرد
چجوری؟؟
با تحسین کردن
با بازگو کردن
با مرور کردن و خوندن دوباره اونها
وَاذْکُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ
نعمت خدا بر خود را به یاد آرید
وذکرو یعنی به یاد آوردن و بازگو کردن و تکرار کردن
در واقع فلسفهی ذکر گفتن هم همینه
ذکر نعمت
ذکر نکات مثبت
ذکر زیباییها
ذکر خوبیها
منم سعی میکنم این کار و انجام بدم
وقتی انقدر راحته خلق کردن، وقتی انقدر زود خداوند جواب میده، خب منم همین کار و بکنم دیگه.
استاد اجرای قوانین
بهترین الگوی اجرای قوانین
خود استاد میگه که کل داستان اینه که…
اگر کسی تونسته تو این جهان به چیزی برسه، من هم میتونم. فقط باید مثل اون شخص فکرکنم، باور کنم و مثل اون شخص عمل کنم.
چه الگوی مناسبی بهتر از خود استاد میتونه برای من باشه؟
باز هم سپاسگزار خداوندم که در زمانی دارم زندگی میکنم که دو تا نعمت خیلی خوب تو زندگیم هست…
بودن استاد در زمانهای که من دارم زندگی میکنم و بودن اینترنت که میتونم این آگاهیها رو دریافت کنم.
اصلا من با استاد هم از طریق اینترنت آشنا شدم
خدا رو شکر که من توانایی و قدرت مالیه اینو دارم که بسته اینترنت بگیرم.
خدا رو شکر که حجم اینترنتم و در این مسیر دارم خرج میکنم.
خدا رو شکر که همیشه به بهترین افراد هدایت میشم.
استاد باز هم ممنونم بابت این حجم از آگاهی که با دست و دلبازی در اختیار ما قرار میدین.
خدا هزاران برابرش رو در زندگی شما جاری کنه
در پناه الله رحمن باشید
قَالَ الَّذِی عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْکِتَابِ أَنَا آتِیکَ بِهِ قَبْلَ أَنْ یَرْتَدَّ إِلَیْکَ طَرْفُکَ ۚ فَلَمَّا رَآهُ مُسْتَقِرًّا عِنْدَهُ قَالَ هَٰذَا مِنْ فَضْلِ رَبِّی لِیَبْلُوَنِی أَأَشْکُرُ أَمْ أَکْفُرُ ۖ وَمَنْ شَکَرَ فَإِنَّمَا یَشْکُرُ لِنَفْسِهِ ۖ وَمَنْ کَفَرَ فَإِنَّ رَبِّی غَنِیٌّ کَرِیمٌ
سلیمان نبی در این آیه میگه این نعمت ها آزمایشی از طرف خدا تا متوجه بشم که سپاسگزارم یا کافر؟؟؟ و خداوند بی نیاز و سخاوتمند ِ
سلام نوید جان ،سپاسگزارم که نوشتی و سپاسگزار بودن و به منم یادآوری کری
سلام سارای عزیز
دوست و همفرکانسیِ زیبا نویس
ماشالا…
چقدر به آیات قرآن مسلط هستین
چقدر خوب و عالی و به جا از آیات استفاده میکنید و چقدر خداوند من رو دوست داره که دوستانِ خوبی مثل شما رو در مسیرم قرار میده تا بتونم بهتر و خالصتر شخصیتم رو هر روز بهبود بدم
ممنونم از اینکه مینویسید و فعال هستید
منم از نوشتههای شما خیلی یاد میگیرم
خدا رو شکر بابت این نعمت
سلام بهت نوید جان – بهت تبریک میگم بابت این آگاهی های بی نظیری نوشتی – دمت گرم واقعا
عکس پروفایلت من رو برد طرف کیش و سواحل عسلویه
دقیقا اون قسمت سریال زندگی در بهشت رو یادم هست کاملا
و واقعا استاد عزیز تحسین بر انگیز هستند و عملگرای شون قابل تحسین…
چقدر قشنگ گفتید در مورد تحسین استاد از کامنت ها و اضافه شدن کامنت های بی تظیر در سایت
.واقعا که دیدگاه بی نظیری رو در ایت فایل برامون تدارک دیدی و واقعا لذت بردم و کیف کردم..
دمت گرم – انشالله که موفقیت روز افزونت رو ببینم..
سلام محمد جان
دوست خوبم
ممنونم ازت که باعث شدی دوباره مرور کنم کامنت خودم رو
چقدر خوبه این سایت
دوستانی رو دارم که با ریزبینی زیباییها و نکات مثبت رو میبینن و تحسین میکنن
حسادت و احساس منفی هیچ جایی تو این سایت نداره و این خیلی خوبه
باز خم ممنونم ازت پسر
هر جا هستی در پناه الله رحمن شاد باشی و سلامت و موفق
به نام خالق عشق و زیبایی
درود و خداقوت به استاد عزیزم، بانو شایسته نازنین و همه دوستان بزرگوار در این خانواده دوست داشتنی
بیشتر از همیشه احساس نزدیکی و همجهتی با شما را دارم بهطوری که هر فایلی که این روزها میگذارید بخشهایی از پازل تکامل من برای رسیدن به زندگی بهترمه و انقدر سپاسگزارتر از همیشه هستم برای حضور شما در زندگیم که باعث شده این خواسته در وجودم شکل بگیره که بخواهم یکی از دوستان صمیمی شما باشم و اتفاقاً نشانههایی هم از این موضوع دیدم. چون همیشه در ذهنم قبلاً این بودکه چقدر خوب میشد مثلاً در زمان پیامبر بودم و تبدیل میشدم یکی از یاران ایشون و چه حیف که الان اون زمان نیست اما از زمانی که با شما آشنا شدم به این نتیجه رسیدم که اتفاقاً این زمان بهترین زمانی است که میتوانستم باشم و استاد برای من نقشی بسیار تأثیرگذار و حیاتی داشته.
یادمه دقیقاً وقتی این فایل را تو دوره دوازده قدم دیدم با خودم گفتم این مرد حتماً به این چیزی که میگه میرسه و زمانی که دوره قانون سلامتی اومد و نتایج شما را دیدم ایمانم به حقیقت حرف و راه شما بهمراتب بیشتر شد و از اون روز با جدیت بسیار بیشتری دارم این مسیر را دنبال میکنم و از خدا خواستم و اینجا هم اعلام میکنم که یکی از اهداف مهم من اینکه یک دوست صمیمی برای شما باشم و ایمان دارم که این اتفاق خواهد افتاد و الان هم افتاده. یاد جمله خانم شایسته در یکی از فایلهای دوازده قدم افتادم که درباره تحسین کردن بود و ایشون میگفتند که حالا که فکر میکنم یکی از دلایلی که من در فرکانس شما قرار گرفتم این بود که همیشه شما را تحسین میکردم، کاری که من الان دارم انجام میدم و بهشدت این روحیه و شخصیت و سبک فکری و زندگی شما را تحسین میکنم و همین موضوع بهمرور باعث خواهد شد که در مدار نزدیکتری نسبتبه شما قرار بگیرم.
اتفاقاً همین امروز داشتم در مورد هدفگذاری و تعیین کردن یک هدف مهم و اساسی برای یکی از شاگردانم توضیح میدادم و از قدرتی که این کار داره و تأثیری که در زندگی کاری و شخصیت میگذاره و تغییراتی که در روحیت ایجاد میکنه شبیه صحبتهایی که شما در این فایل گفتید را قبل از اینکه این فایل را ببینم بهش گفتم و براش مثال آوردم از خودم و هدفی که برای خودم تعیین کردم در زندگیم و از واکنشش حس کردم دقیقاً همان حسی که من نسبتبه صحبت شما در دوازده قدم داشتم را این فرد نسبتبه حرف خودم داره.
هر نفسی که در این مسیر هستم انرژی و اشتیاق بیشتری درونم احساس میکنم و هر روز اهدافم را با خودم مرور میکنم و به خودم میگم تو زنده هستی که به اهدافت برسی. تو اینجا هستی که جهان را گسترش بدی، پس اگر با تضادی برخورد میکنی و مسئلهای برات پیش میاد بهایندلیله که باید حلش کنی و کمک کنی تا جهان جای بهتری برای زندگی بشه.
همین تغییر زاویه دید برای من بهاندازه یک دنیا ارزش داره.
مهمترین کاری که برای رسید به هر هدفی باید انجام بدیم اینکه باور کنیم این هدف دستیافتنی است و بعد بگردیم الگوش را پیدا کنیم و این مسیر و را تکرار کنیم و یادآور بشیم.
دیشب به دوستم میگفتم که چی میشه که وقتی به یه موضوع نامناسب فکر میکنیم خیلی سریع برامون اتفاق میفته اما وقتی به چیزهایی خوب فکر میکنیم زمان میبره تا نتیجه اون موضوع در دنیای مادی ما بوجود بیاد؟ به این خاطره که ذهن ما پر شده از باورهای نامناسب و نشدنها و نگرانی و ترس و باید بدونیم که رمز رسیدن به هر اتفاق خوبی بودن در احساس خوبه. یعنی تا وقتی که احساس خوبی نداشته باشیم از انجام کارهامون هرگز اون کارها نتایج دلخواه را برامون ایجاد نمیکنه. باید ذهنمون را بمباران کنیم از باورهای مناسب، از امیدواری، از ایمان، از توکل. باید بهیاد بیاریم که چی شد که این نتایج خوب برامون اتفاق افتاد. مثلاً یکی از نتایج خیلی خوبی که من گرفتم این بود که من دانشگاه تهران قبول شد و وقتی مرور میکنم دلیل این اتفاق را میبینم که من باور کردم که این اتفاق میتونه بیفته و چون پسرخالم هم قبلاً تونسته بود که اونجا قبول بشه من مصمم شدم که این اتفاق برام بیفته و اومدم یه برنامهریزی برای خودم کردم و قدم قدم هدایت شدم و واقعاً از لحظهبهلحظه زندگیم لذت بردم، بهطوری که هربار با دوستان اون زمان صحبت میکنیم از اون سال بهعنوان یکی از بهترین سالهای زندگیم یاد میکنیم و شکرخدا خیلی خیلی راحت هم این اتفاق افتاد. خیلی مثال دارم از اتفاقهایی که بهاینشکل افتاده.
یهسری از اهداف نیاز داره که خودمون یه سری کارها را از نظر فیزیکی انجام بدیم اما خیلی از کارهای دیگه نیازی نیست که حتماً بهشکل فیزیکی کار خاصی انجام بدیم و باید توکلمون را بیشتر کنیم و اجازه بدیم که خداوند برامون انجام بده، یعنی دقیقاً همان موضوعی که استاد در جلسه 7 شیوه حل مسئله توضیح دادند.
تجسم نتیجه پایانی و احساس داشتن و دستیابی به اون هدف یکی از کاربردیترین تمریناتیه که خیلی به من در دستیابی به خواستههام کمک کرده. یعنی به جرئت بگم هر چیز خوبی که من در زندگیم دارم قبلاً تو ذهنم تجسمش کردم. بسیار این تمرین تاثیرگذاره.
موضوعی که در هدفگذاری بسیار به ما کمک میکنه و باعث میشه که انگیزه خودمان را حفظ کنیم و هر روز مشتاقانهتر به مسیرمون ادامه بدیم یادآوری این اصله که ما خودمون قبل از اینکه به این جهان بیایم انتخاب کردیم این زندگی رو و تمام مسائل و چالشهایی که برامون بوجود میاد پاسخهای جهان برای گسترشه. جهان از ما میخواد تا با تعیین اهداف و رسیدن بهشون باعث گسترشش بشیم.
مثلاً در کار خودم و فعالیتهایی که انجام دادم دقیقاً پاسخ جهان به تضادها و مسائلی بود که در حرفه من پیش اومده بود و باعث شد که من مصمم بشم که برم و راهکار مناسب برای این مسئله رو پیدا کنم و موجب ایجاد بهبود و ارزش در زندگی خود و کسانی که از خدمات من استفاده میکنند بشم.
یعنی چیزی که اطرافیان و شاگردانم میگن که شخصیت و روحیه تو باعث شد که ما نگاه تازهای نسبتبه جهان پیدا کنیم و خیلی هدفمندتر زندگی کنیم و اصلاً بفهمیم که بازی دنیا از چه قراره.
آگاهی و ایمان به هدایت یکی از مهمترین اصولی است که در مسیر رسیدن به اهداف بسیار میتونه به ما کمک کنه و انگیزهبخش باشه، چیزی که من ندیدم هیچکس غیر از استاد انقدر دقیق و کاربردی بهش اشاره کنه. اینکه ما در جهانی پویا زندگی میکنیم و جهان در هر لحظه داره ما را بهسمت کانون توجهمون هدایت میکنه و خداوند هدایت بندگان را بر خودش واجب کرده. نیازی نیست که ما از همان شروع همه مسیر را کامل بدونیم. باور کنیم که هدایت میشیم و این اتفاق حتماً میفته.
یکی از بهتری کارهایی که همیشه ما را در مسیر رسیدن به اهداف باانگیزه نگه میداره رعایت قانون تکامل و تحسین دستاوردهای مسیر و درمان بیماری کمالگرایی است. همیشه ما فکر میکنیم که وقتی داریم رو یه باور یا موضوعی کار میکنیم همان موقع باید نتایج خارقالعاده را مشاهده کنیم و همین موضوع باعث میشه که دستاوردهای مهم و کوچکی از همان ابتدا بوجود میاد را نادیده بگیریم و بعد از یه مدت دلسرد بشیم و درنهایت به هدف خودمون نرسیم اما وقتی میایم میپذیریم که همه چیز برمبنای تکامل بوجود میاد و حتی بزرگترین سازههای جهان هم با آجر اول ساخته میشوند، دیگه نمیریم تو این فضا و از لحظهبهلحظه این رشد لذت میبریم و این احساس خوب ما را هدایت میکنه به تجربههای لذتبخشتر و مسیرهای سرراستتر برای رسیدن به خواستههامون.
بسیار خوشحالم که در این مسیر هستم. دیروز یه مستندی را داشتم نگاه میکردم که مجری داشت درباره آثاری که دیگران از گذشته به یادگار میگذارند و در تاریخ اسمشون ثبت میشه صحبت میکرد و پرسید که ما چه یادگاری داریم از خودمون بهجا میگذاریم و چه دستاوردهایی داریم؟ و وقتی به زندگی خودم نگاه کردم دیدم که بهلطف خدا در مسیرش هستم و کارهای بسیار مهم و ارزشمندی دارم انجام میدم و همین موضوع باعث شده تا روح و جسمم راضی باشه. واقعاً خداروشکر میکنم و ایمان دارم که هرکس که با تعهد و تمرکز باشه نسبتبه اهدافش و این باور را ایجاد کنه که هدفش دستیافتنی است، امکان نداره که به اون خواسته نرسه. خداروشکر میکنم که دارم این اصول را درک و اجرا میکنم و باز هم از شما استاد نازنین سپاسگزارم که الگوی من هستید برای داشتن زندگی بهتر.
سلام اقای مقدم خیلی کامنتتون زیبا بود خیلی اگاهی داشت برام ,,تمرینات و نکات ارزشمندی گفتین ,از تمام نکات مهمش اسکرین شات گرفتم که دوباره بخونم و متن کامل کامنتتون رو کپی کردم برای خودم بازم سپاس گزارم ازتون برادر مهربانم ان شاالله هر روز موفق تر از روز قبل باشین
سلام احسان عزیز
چقدر کامنتت کامل و پر از آگاهی بود
چقدر جالب نکات ریز رو وسط کامنتون جا داده بودین که باعث میشد هر سزی برگردم و مجدد مرور کنم…
چه دیدگاه بی نظیری هست گذاشتن اثر – زیبا کردن جهان – تبدیل کردن جهان به جای زیباتر
واقعا این طرز فکر بی نظیر باید برا تموم ماها و اعضای این سایت نمود پیدا کنه – چرا که نه
باید همواره تحسین کنم – ادامه بدم – رشد کنم….
باید دوره ها رو با قدرت بیشتری ادامه بدم…
و با نتایج صحبت کنم…
سلام احسان عزیز
در دوره دوازده قدم کامنتی از شما خوندم که در مورد عمل کردن به الهامتون بود و بسیار تو ذهنم مونده بود. این هفته یهو یاد کامنت شما افتادم و امروز تصادفی بین این همه کامنت به اسم شما برخوردم و این کامنت زیباتون رو خوندم و لذت بردم و درک بالاتون رو تحسین کردم.
موفق باشید و پاینده
بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ
قد قامت الصلاه
قد قامت الصلاه
الله اکبر
الله اکبر
الله اکبر به این سایت…الله اکبر به نشانه ی روزانه…الله اکبر به جریان هدایت …
زبان قاصره از میزان شگفتی من،مگه میشه ؟ مگه داریم؟
به محض اینکه من یک قدم برداشتم و برای 3 ماه آینده یک هدف واضح رو نوشتم!
نشانه ی روزانه من بیاد درمورد هدف گزاری بگه!
بگه سعیده جان!
هدف داری؟
بیا کمکت کنم چطوری قدم برداری!
الله تو چقدر مهربونی؟چقدر قدرتمندی؟
یک جو ایمان نشون میدم،یک عالم کار برام انجام میدی بی مزد و منت …
خدایا به من نعمت بندگی و سپاسگزاری و تسلیم هرچه بیشتر و بیشتر عطا کن ….
============================================================================
اردیبهشت ماه امسال تو کامنت های همین فایل، برای سید علی جان نوشتم:
خدااایااااا …
:) I want some thing just like this
عجب جواااب خفنی از سید علی گرفتم …جواب سیدعلی برای سعیده ی شهریور ماه بود:
you will get this because you deserve it but it takes a little courage!
============================================================================
بنظرم این فایل خودش به تنهایی که دوره ی کامله!نمیدونم از دیروز چند بار بهش گوش دادم ولی واقعا آگاهی هاش تموم شدنی نیست…
پس برای درک بیشتر حرفای استاد شروع کردم به نوشتن نکته های اساسی:
ما خیلی خواسته داریم توی زندگیمون!
ولی اون اصلی که الان خیلی مهمه!
که اگر بهش برسی یک عالمه هدف دیگه رو خود به خود درست میکنه!
خود به خود به محقق شدن بقیه اهداف کمک میکنه!
اصله!اساسه! اعتماد به نفست رو خیلی میبره بالا!
اون رو بزار تو اولویت …و تمرکز بالا!
وقتی شما به یک موفقیتی میرسی!راه رسیدن به بقیه موفقیت هارو پیدا میکنی!چون راهش یکیه!الگوش یکیه!روشش یکیه!
======================================================================================
نکته ی اول:
اگر خیلی مطمئن باشی و متعهد باشی که میخوای به هدفت برسی،میتونی بیای اعلامش کنی!
کارراحتی نیست،کار ذهنی پیچیده ایه!
اما اگربه اون حد ازآمادگی،به اون حد از تعهد،به اون حد از ایمان رسیده باشی که من میخوام به این هدفم برسم!
اون شجاعت و جسارت رو داری که بیای جلوی بقیه اعلامش کنی!
کسانی که انسان های قضاوتگر و منفی نگر نباشند و ساپرتت کنند بیا اعلام کن که من میخوام این هدف رو پیگیری کنم و بهش برسم!این بهت کمک میکنه که روزهایی که سخت میشه اوضاع و داری ناامید میشی و داری شل میگیری،روزهایی که میخوای بیخیالش بشی و ولش کنی و دنبالش نری،یادت بیاد من اینو یک جایی اعلامش کردم و الان باید پیگیر باشم و ادامه بدم!
یک…دو…سه …امتحان میشه!صدا میاد؟از همین تریبون اعلام میکنم من به خودم تعهد دادم تا 3 ماه آینده تمرکز صد در صدی بزارم روی دوره عشق و مودت و پرونده ی بزرگترین نشتی انرژیم رو ببندم و روی خودم کار کنم و اجازه بدم مدیر کیهان و کهکشان ها که قانون مدارهارو روی این جهان پیاده کرده،قانون الطیبین الطیبات رو رعایت کنه،این نوشته یک تعهد رسمی از طرف اینجانب میباشد.و این آیه رو شاهد بین خودم و الله قرار میدم که به عهدم وفا کنم و اجازه بدم به عهدش وفا کنه!
یَا بَنِی إِسْرَائِیلَ اذْکُرُوا نِعْمَتِیَ الَّتِی أَنْعَمْتُ عَلَیْکُمْ وَأَوْفُوا بِعَهْدِی أُوفِ بِعَهْدِکُمْ وَإِیَّایَ فَارْهَبُونِ
ای بنی اسرائیل، به یاد آرید نعمتهایی که به شما عطا کردم، و به عهد من وفا کنید تا به عهد شما وفا کنم، و تنها از من بر حذر باشید.
=======================================================================================
نکته دوم:
وقتی حرکت میکنی و ایمان داری و باور داری،خداوند هدایتت میکنه از مسیر هایی که شاید اولش ایده ای براش نداشتی!
خیلی موقع ها هست،وقتی یک هدفی رو انتخاب میکنیم،یک سری ایده داریم برای رسیدن به اون هدف ولی احتمالا وقتی به الهاماتمون گوش میکنیم،وقتی از خداوند هدایت میطلبیم،چیزهایی به ما گفته میشه و مسیرهای جدیدی به ما گفته میشه که با ایده اولیه ما در ارتباط نیست!
و آدم باید باز بزاره ذهنش رو برای الهامات و برای تغییر این مسیر!
نباید بچسبه بگه من میخوام به این هدفم برسم،فقط هم میخوام ازین طریق به هدفم برسم!
نه من میخوام به هدفم برسم،از هر مسیری که هدایت بشم!
من اولین چیزی که به ذهنم بیاد حرکت میکنم ومنتظرم که توی مسیر هدایت ها گفته بشه و من ادامه بدم …
راه های رسیدن به هدفت و ذهنت رو باز بزار درمورد انتخاب هایی که ممکنه داشته باشی برای رسیدن به هدفت،مسیرهایی که ممکنه گفته بشه برای رسیدن به هدفت!
و اجازه میدی خداوند تورو هدایت کنه!
نمیچسبی به یک مسیر خاص!
و بعد میبینی از چه راه هایی که اصلا به فکرتم نمیرسید هدایت میشی!
من به خودم تعهد میدم ذهنم رو از هر پیش فرض قبلی،هر کویرِ غیر قابل کشت،هر منطق ذهنی پاک کنم،فقط و فقط روی خودم کار کنم و اجازه بدم خداوند من رو هدایت کنه و از مسیری که بهترین و راحت ترین و قشنگترین مسیر رسیدن به خواسته ست،من رو به هدفم برسونه!میشینم روی دوش خداوند و دیگه هی نمیزنم پس گردنش که نه اینوری نرو!اونوری برو!
آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنْزِلَ إِلَیْهِ مِنْ رَبِّهِ وَالْمُؤْمِنُونَ ۚ کُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَمَلَائِکَتِهِ وَکُتُبِهِ وَرُسُلِهِ لَا نُفَرِّقُ بَیْنَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ ۚ وَقَالُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا ۖ غُفْرَانَکَ رَبَّنَا وَإِلَیْکَ الْمَصِیرُ
پیامبر، خود به آنچه از جانب پروردگارش به او نازل شده ایمان دارد. و همه مؤمنان، به خدا و فرشتگانش و کتابهایش و پیامبرانش ایمان دارند. میان هیچ یک از پیامبرانش فرقى نمىنهیم. گفتند: شنیدیم و اطاعت کردیم، اى پروردگار ما، آمرزش تو را خواستاریم که سرانجام همه به سوى توست.
======================================================================================
نکته ی سوم:
وقتی نتیجه ها میاد،همون نتیجه انگیزه میده برای ادامه ی مسیر درست!
نتیجه ها کمک میکنه شما مسیررو ادامه بدی بعد که ادامه میدی نتیجه ها بزرگتر میشه،ونتیجه های بزرگتر کمک بیشتری میکنه تا مسیر رو ادامه بدی،و این تو یک سیکل مثبت میفته!
ولی این مهمه بدونی از چه مسیری این نتیجه ها اتفاق افتاده!
کریستال کلییر…
مسیر جدید رو به عادت تبدیل کنید!
من دنبال نتایج کوتاه مدت نیستم!من دنبال موفقیت کوتاه مدت نیستم!
من دنبال مسیری ام که فقط رو به بهبود باشه!
برای اینکه نتایج همیشه روبه بهبود باشه،باید در مسیر درست استوار ادامه بدم.
خودم رو متعهد میکنم با دیدن نتایج،مسیر رو با قدرت ادامه بدم،هرگز به شیوه های قبل برنگردم،و نزارم مثل تموم روزهای گذشته،یک رابطه ی سینوسی رو تجربه کنم،بلکه فقط و فقط رو به پیشرفت باشم.برای این تعهد از اهرم رنج و لذت کمک میگیرم و همچنین توکل میکنم بر فرمانروای جهان
رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَیْنَا صَبْرًا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانْصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْکَافِرِینَ
«پروردگارا، بر [دلهاى] ما شکیبایى فرو ریز، و گامهاى ما را استوار دار، و ما را بر گروه کافران پیروز فرماى.»
=========================================================================================
نکته ی چهارم:
وقتی تو به نتایج خوب و پایدار میرسی،تو فقط ازش استفاده نمیکنی،تو تنها کسی نیستی که ازش سود میبری بلکه الگو میشی برای بقیه تا اون ها هم به اهدافشون برسند!باور ایجاد میکنی برای بقیه که میشود!الگو میشوی برای دیگران که باور کنند میشود!که میشود این اتفاق بیفته و این چقدر ارزشمنده!
پس هدف هایی که شما انتخاب میکنی و بهش میرسی،فقط به شما سود نمیده،به جهان سود میده!
اهرم لذت ذهن من برای ثابت قدم موندن توی این مسیر همین به جهان سود رسونده،وقتی من میام از قدم اول هدف و مسیرم رو شفاف بین رفیق های سایت اعلام میکنم،شک ندارم رسیدن به هدفم میتونه کلی انگیزه ایجاد کنه برای بقیه که اگر برای سعیده اتفاق افتاده،برای ما هم حتما میشه!پس به امید الله،تموم تلاشم رو میکنم که با توکل برخودش،این هدفم رو تیک مثبت بزنم
وَقُلْ رَبِّ أَعُوذُ بِکَ مِنْ هَمَزَاتِ الشَّیَاطِینِ
بگو: اى پروردگار من، از وسوسههاى شیطان به تو پناه مىآورم.
وَأُفَوِّضُ أَمْرِی إِلَى اللَّهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ بَصِیرٌ بِالْعِبَادِ
وکارم را به خدا مىسپارم؛ خداست که به [حال] بندگان [خود] بیناست.
وَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ ۚ وَکَفَىٰ بِاللَّهِ وَکِیلًا
و در کارها بر خدا توکّل کن، و تنها خدا برای مدد و نگهبانی کفایت است.
=========================================================================================================
خداروصدهزار مرتبه شکر برای همینجای زندگیم،همین سوار بر جریان هدایت بودن،همین احساس عشق و امید و رهایی،همین احساس خوشبختی بی قید وشرط
خدایا خیلی دوستت دارم، باشه؟
استاد مررررسی که هسسستی مرسسسسسی
عاشقتم
به امید دیدار روی ماهت در بهترین زمان و مکان
قلبِ فراوانِ فراوانِ فراوان
ظهرِ بیست و نه شهریور ماه 1402
تنهایی دلچسب توحیدی در خانه ی پدری در شهر گرگان
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته مهربان و همه دوستان که هدایت شدن به صراط مستقیم
سلام به سعیده خانم دوست توحیدی و تحسین برانگیز
چقدر شما تو مسیر بندگی و شناخت صاحب کیهان خوب عمل میکنی چقدر حرفات به دل میشینه چقدر من رو بیشتر ترقیب میکنی که منم قرآن رو خیلی جدی باید بزارم تو برنامه هرروز صبحم چقدر انگیزه میده به شخص من ،نمیدونی چه شور ذوقی در من ایجاد کرده این کامنت های دو سه روز اخیر شما که فکر میکنم از کامنت شما به جوابی که آقا ابراهیم توی عقل کل داده بود شروع شد
من هم مدتی هست که دیگه نتایج بزرگ (منظورم در حد مدار خودم )نمیگیرم و احساس میکنم متوقف شدم و نگرانی ها داره میاد سراغم و از مسیر دور میشم میدونم بخاطر اینه که اون رونده رو به رشد و بهبود رو کم رنگ کردم و تمرکزم رو روی چنتا دوره گذاشتم من اون موقعی که رو دوره خاصی تمرکزی کار میکردم واقعا نتیجه ها خیلی واضح بود ولی این رو متوجه نشده بودم آقا تمرکز رو نمیشه رو چنتا موضوع گذاشت و انتظار نتیجه خوب و قابل لمس داشت و از طرفی تضادی داشتم که نتونستم بخاطر عزت نفس پایین برطرفش کنم و قشنگ منو به چالش کشید تا بخوام قبول کنم این مهمترین پاشنه آشیل و بزرگترین نشتی انرژی منه و عدم خود ارزشی و توانایی نه گفتن، بشدت تمرکزم رو داره میگیره و خیلی سخت میتونم اعراض کنم و خیلی تلاش کردم که با حرف زدن اطرافیان رو توجیه کنم ولی غافل از اینکه قانون اینه که شما فقط باید رو خودت کار کنی اتفاقات خوب خودش میفته و نمیتونه غیر از این باشه ،ما رو خودمون کار میکنم و نتایج خودش میاد
این بود که گفتم رب من ، من تسلیمم به هر خیری که از تو برسه و هر بدی باشه از سمت خودمه پس هدایتم کن
امروز گفتم باید از یه جا برای شروع دوباره اقدام کنم نمیدونم یه حسی گفت برو دفتر جدید بخر رفتم دو تا دفتر خریدم برای خودم و گفتم اینم قدم من و بعدش کامنت شما غوغایی به پا کرد به خودم گفتم همینه چیزی که الان نیاز داری همین تعهد و ایمان و تمرکز لیزی روی عزت نفس تا از این چرخه اشتباه در بیایی و نتیجه ملموس داشته باشی تا قوی تر و با ایمان بیشتر حرکت کنی
منم مثل شما و آقا ابراهیم عزیز تعهد میدم با صددرصد تمرکز رو عزت نفس و متعهد بودن به تمرینات و رها بودن و سرسپردگی ،مسیر تکاملی خودم رو طی کنم تا نتایج پایدار و از نتایج بدست اومده اهداف بزرگتری رو با این الگو تیک بزنم
سپاسگزارم از شما دست خدا برای امین 29شهریور 1402
اولین کامنتم تو سایت بود و میخوام با تعهد این رد پارو اینجا بزارم و از امین 29آذر بگم اگه با ایمان حرکت کنیم پاسخی که دریافت میکنیم اینه
نَصۡرٞ مِّنَ ٱللَّهِ وَفَتۡحٞ قَرِیبٞۗ
به یاری خدا پیروزی نزدیک است
به نام خداوند مهربان وهدایتگر
خَلَقَ اللَّهُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ بِالْحَقِّ إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیَهً لِلْمُؤْمِنِینَ
خداوند آسمان ها و زمین را هدفمند آفرید، همانا در این آفرینش، براى اهل ایمان نشانه ى قطعى است.
سوره عنکبوت 44
سلام سعیده خانم
این اولین کامنت من به دیدگاه شماست البته همه کامنت های زیبای شما را مطالعه میکنم.
نکتهای باعث شد تا بنویسم جسارت و ایمان شما که آشکارا هدف خودت اعلام کردی و اعلام کردی که ، پرونده دوره عشق و مودت را با موفقیت ببندی و به هدف خود برسی
من هم برات دعا میکنم از شهر مشهد مقدس که به هدفت برسی ،
و مطمئن باش وقتی به هدفت برسی چقدر در ایمان و انگیزه بچه های سایت تاثیر مثبت میذارین
پس منتظر خبر خوش شما هستم .
سلام به برادر عزیزم آقا علیرضا،برادر شاه دوماد سایت
چقدر من خوشحال میشم و ذوق میکنم اعضای یک خانواده انقدر باهم هم فرکانس هستند و روی مدار هدایت الله،بال پرواز هم به سمت توحیدن…
خیلی خیلی از لطفتون ممنونم برادر عزیزم،از خداوند طلب هدایت و رحمت و کمک میکنم تا کمکم کنه توی این مسیر پایدار بمونم و سه ماه دیگه با دست پر کامنت بزارم.
سپاسگزارم که برام نوشتید،به دستان قدرتمند الله یکتا میسپارمتون.
قلبِ فراوان
سلام سعیده جان.تبریک منو پذیرا باشید پیشاپیش برای رسیدن به هدفت.مطمئنم با این تعهد وپشتکاری که داری حتما این نشتی انرژی رو میبندی ویه روزی تو سایت برای ماها اعلام میکنی.به امید حق.خداتوفیقت بده که اینقدر کامنتهای عالی می نویسید وما استفاده میکنیم.این فایل نشانه ی امروز من بود که خیلی بهش نیاز داشتم چون از وقتی توی این مسیر اومدم شکر خدا به سه تا از خواسته های اساسی که سالیان دنبالش بودم رسیدم در عرض سه سال.ودنبال گذاشتن یه هدف جدید بودم که پر قدرت تر ادامه بدم.که کامنت شما رو هم خوندم .واقعا باید این جمله استاد را که میگه فاصله بین شما با خواسته تون فقط با احساس خوب پر میشود را با طلا نوشت که خودم با گوشت وپوست واستخونم تجربش کردم فقط احساسم رو خوب نگه داشتم وخواسته هام بعد سالها یکی یکی اومدن.همکار عزیزم برات ارزوی سلامتی واحساس خوب دارم.
به نام خدا
سلام وصد سلام به استاد زیبای خودم
اگه میلیاردها بارم بگم آفرین بازم کم گفتم .
چه شیپ بدنی زیبایی ساختین.
هزاران هزار تحسین برای این حد از تداوم واستمرار.
استاد شما هرچی درس میدین خودتون زندگی میکنید.
اخه چطور میشه با چنین استادی نتیجه نگرفت؟!
من اگه تمام نتایج زندگیم رو بزارم روی یه کفه ی ترازو ونتیجه ی استفاده از دوره ی قانون سلامتی رو بزارم روی کفه ی دیگه به جرات میتونم بگم که این کفه سنگینتره.
حالا چرا سنگینتره؟
چون تاثیر استفاده از این دوره که همون رسیدن به سلامتی وانرژی جسمانی بالاست رو در تمام ابعاد زندگیم به عینه شاهدش بودم.
تجربه ی رسیدن به احساس عالی وقتی که با سلامتی وانرژی بالا تمام کارهای مربوط به خونه وکسب وکارم رو عالی انجام میدم بدون خستگی وکسالت، این خودش یه دنیا ارزش داره برام.
به یاد میارم تمام اون احساسات ناخوبی که برای سرزنش خودم بخاطر خواب زیاد وعدم توانایی در انجام اقدامات لازم زندگیم ، بهم دست میداد.
همیشه فرصت کم میومد برای کارهام ویه عالمه کار انجام نشده روی هم تلنبار میشد وفکر کردن به این همه کار احساس منو بدتر میکرد واحساس خود سرزنشی فرکانس منو پایینتر میآورد.
حالا اینکه دلم میخواست این همه فعالیت فیزیکی داشته باشم وکارهای عقب افتاده رو انجام بدم اما نه انرژی کافی داشتم ونه بخاطر خواب زیاد فرصت کافی برای انجام اونها.
خوب طبیعتا هرچقدرم من هدف تعیین میکردم ولی چون نمیتونستم در جهت رسیدن به اهدافم وقت وانرژی بزارم واقدامات لازم رو انجام بدم نتایج پررنگی حاصل نمیشد ودر ضمن بخاطر همین فرکانس پایین حاصل از خود سرزنشی نمیزاشت ایده ی درستی بهم الهام بشه پس خبری از نتایج بزرگ درزندگیم نبود البته که من دوره های قبل استاد رو تهیه کرده بودم ودر بسیاری از ابعاد زندگیم داشتم رشد وپیشرفت میکردم ولی قانون رو نمیشه با درک وفهم خالی اگاهیها وبدون اقدام عملی ، دور زد .تا در جهت خواسته ها به ایده ها عمل نشه وفقط بشینیم بگی من دارم روی باورهام کار میکنم اتفاق خاصی نمی افته. منم قانون رو خوب تو اموزشهای استاد درک کرده بودم اما جسمم منو یاری نمیکرد.چون همیشه ضعف داشتم وهمیشه طبق باورهای اشتباه با خوردن مواد خوراکیه اشتباه سعی در جبران این ضعف داشتم بی خبر از اینکه جسم من با خوردن اونها بیشتر داره انرژی از دست میده .
من با ایمان کامل به استاد وآموزش های ایشون اقدام به تهیه این دوره کردم واز همون هفته های اول نتایج خودش رو نشون داد ومن با تایید این نتایج وتقدیر از استادوتحسین خودم به مسیر ادامه دادم واین سبک زندگیه من شده از فروردین سال گذشته تا به امروز وتابه هرزمان که زنده هستم
.
وزنم از 83 رسیده به 58
انرژی جسمانی بالاست خستگی ناپذیر.
تحرک جسمانی بی نظیر.
شادابی ونشاط عالی
فعالیت در کسب وکارم (رستوران) عالی
کار انباشته شده صفر
احساس ارزشمندی بالاست.
نتایج مالی عالی.
والبته تا فراموش نکردم بگم که من مدت دوسال بود که طبق تشخیص متخصص زنان وزایمان دچار یائسگی زودرس شده وپرید نمیشدم الان مدت یکساله که منظم پرید میشم.
روابط خصوصی من با همسرم خیلی کم وسرد شده بود که اونم به لطف خدا واگاهیهای دوره ی قانون سلامتی روابط فوقالعاده خوبی رو تجربه میکنیم.
فقط من با دیدن این فایل یه هدف فراموش شده رو به یاد آوردم اونم ساختن عضلاتی زیبا وبزرگ مثل استاد ومریم عزیزم بود.
البته من یه دوره ای باشگاه رفتم وعضلاتم داشت رشد خوبی میکرد اما چون براش اهرم رنج ولذت درستی نساختم خیلی زود بخاطر نداشتن تایم کافی برای رفتن به باشگاه ، بی خیال شدم وبه همون پیاده روی روزانه بسنده کردم ولی حالا چقدر این خواسته درونم شعله کشید که اره منم میخوام چنین شیپ عضلانی زیبایی داشته باشم .آره منم میخوام.
وهمین جا تو همین کامنت جلوی همه ی شما اعضای صمیمی خانوادهام که میدونم فقط وفقط تشویق کننده هستیم برای هم تعهد میدم که از الان تا یکسال آینده به صورت مرتب ومستمر روی تقویت ورشد عضلاتم کار کنم برای رفتن به باشگاه تایم آزاد کنم .
استاد نمیدونم با چه زبونی میتونم از شما تشکر کنم .برای رشدو پیشرفت وبهبود در تمام ابعاد زندگیم .سلامتی وارامش وروابط وثروت که بی نظیر ترین شرایط رو تجربه میکنم همیشه در ذره ذره ی وجودم سپاسگزارم ازشما بهترین استاد جهان.عاشقتونم .
به نام خدایی که همین نزدیکی ست
سلام به شما لیلای عزیزم
اسم زیباتون منو یاد این اهنگ زیبا انداخت که میگه
این نامه رو لیلا فقط بخونه
عاشقتم من دوست بینظیرم
چقدر کامنت زیباتون پر از حس خوب بود
و یه جاهایی ش اشک توی چشمام جمع شده بود
چقدر این ادامه دادن تون رو توی این مسیر الهی و عمل کردن به قانون رو تحسین میکنم
تحسین میکنم این عزت نفس بالا و والاتون رو
تحسین میکنم این انرژی فوق العاده تون رو
تحسین میکنم این سلامتی جسمی و روحی تون رو
تحسین میکنم این شادی های زیباتون رو
تحسین میکنم این نتایج عالی مالی تون رو
تحسین میکنم این همه کوه انگیزه بودن تون رو
خداروشکر به خاطر این همه نتایج عالی که توی زندگی تون گرفتین
خداروشکر به خاطر وجود ارزشمند شما تک تک دوستای بهشتی م
خداروشکر به خاطر وجود ارزشمند استاد و مریم جانم
بازم ممنونم به خاطر این کامنت زیبایی که با عشق برامون نوشتین
عاشقتم
ادامه میدیم این مسیر الهی رو مصمم تر و با اراده ی پوادین مون همراه با الله یکتا
لیلای زیبا و عزیزم سلام
خیلی خیلی تبریک می گم و خوشحالم برای نتایجتون. و خیلی این چهره زیباتون رو تحسین می کنم.
ماشاالله به این چهره زیبا و دلنشین. وقتی خوندم که درباره یائسگی نوشتید، تعجب کردم چون اصلاً به عکستون نمیاد. خیلی تحسینتون می کنم. خدا رو صد هزار بار شکر برای این همه نتایج عالی که از دوره قانون سلامتی گرفتید. برای انرژی بالا، برای فعالیت زیاد بدون خستگی، برای سلامتی کامل، شروع دوباره پریود منظم،… چشم هام پر اشک شده… خدا رو شکر که تونستید با این دوره این همه به احساس خوب و لذتبخش برسید.
راستی در یک کامنت قدیمیتون تا حدودی در جریان کار رستوران قرار گرفته بودم و باز موفقیتتون رو در کسب و کار تحسین می کنم. موفقیت هاتون هزاران هزار برابر بشه.
در پناه خدا سلامت تر، و شادتر و ثروتمندتر باشید.
به نام خدای وهاب و هدایتگر
سلام به استاد عزیزم و تمام دوستانم
استاد نمیدونم چی بگم در مورد این فایل.هیچوقت اینطور حسی نداشتم.چندین بار مو به تنم سیخ شد و چندین بار از صحبتهاتون پشتم سرد و گرم شد.بشدت این آگاهی ها رو میخواستم و اون رو از خدا خواسته بودم چند روز قبل که هدایتم کن و بهم بگو مسیرم چیه.چطور باید به این هدفی که بهم الهام کردی برسم.
دمتنون گرم استاد.اتفاقا چند روزی بود که اهرم رنج و لذت نوشته بودم برای شروع دوباره ورزش.اقدام عملی که به ذهنم رسید این بود که حداقل برم بپرسم ببینم کدوم باشگاه برم و از کجا شروع کنم و وقتی رفتم و اقدام کردم اولین باشگاهی که رسیدم از بیرون بنظرم جالب نمیومد.ولی خانمی که اونجا بودن بهم یدونه کوله پشتی هدیه دادن و این رو به عنوان نشونه دونستم و همنجا رو انتخاب کردم.بعد که ثبت نام کردم متوجه شدم که این باشگاه یک باشگاه زنجیره ای هست و من توی هر شهری که باشم میتونم برم و ورزش کنم توی هر کروم از شعبه ها.امروز وقتی برای اولین بار رفتم توی محیط باشگاه متوجه شدم که این باشگاه دو قسمت داره و اون قسمتی که من اصلا ندیده بودم دقیقا همون محیطی هست که میخوام.تمیز.بزرگ.مرتب.شیک.کامل.خلوت.
خدا رو بارها شکر کردم و چنتا پیام برام داشت.اول اینکه من وقتی قدم برمیدارم بصورت خیلی راحت و طبیعی هدایت میشم به مسیر درست(مثل همین فایل که برام یک هدایت واضح بود برای هدف بعدیم).بعدیش این بود که چند وقته دارم روی باور فراوانی کار میکنم و امروز کلی فراوانی دیدم که دهنم وا مونده بود فقط.سوم اون احساسه خوبه بعد از عمل به الهامات هست که بهم میفهمونه مسیر درست کدومه و بقول خودتون همون قطب نمایی هست که سالمه و درست کار میکنه.
دمتون گرم استاد.بهتون تبریک میگم بابت این تغییر زیبایی که کردید و حستون رو کاملا درک میکنم چون تجربه یک بدن خوب رو دارم و با توجه به آموزشهای شما میخوام پایدارش کنم.
خداروشکر میکنم بخاطر وجود شما.سلامت و تندرست و غرق در نعمت باشید شما و همه دوستان عزیزم
خدا را شکر به خاطر این تغییرات احساسی تون و اینکه شکر خدا هدایت میشین به زیبایی ها و فراوانی ها
واقعا که عمل به قانون نتیجه بی نظیری داره و باعث رشد و لذت در زندگی میشه..
اتفاقا منم چند روز قبل رفتم چند تا باشگاه بررسی کردم برا ثبت نام…
خدا را شکر واقعا به خاطر این سابت – این دیدگاه های – این کامنت ها…
مرسی ازت بابت به اشتراک گذاشتن نتایج و احساس عالی ات…