نتایج دانشجویان از دوره‌های استاد عباس‌منش

  • -مهدیه
    می خوام از معجزه عمل به آگاهی ها و تمرینات دوره شیوه حل مسائل زندگی بنویسم و با مدرک بهتون بگم که به قول آگاهی های این دوره، واقعا تمام مسائل، تمام مشکلات - بدون هیچ استثنایی- راه حل دارن و راه حل ساده ای هم دارن. من چند روز پیش با عمل به آگاهی های این دوره، مسئله ای رو در زندگیم حل کردم که یک سال درگیرش بودم و به نوعی به این باور رسیده بودم که باید تا آخر عمرم با این مسئله کنار بیام و تحملش کنم.مسئله این بود که من توی بدنم دچار یه مشکلی شده بودم که چون شخصی هست بیانش نمیکنم. اما این مشکل از زمانی شروع شد که من یه رفتار اشتباهی رو چند‌ روز با بدنم‌انجام دادم. یعنی شما فکر کنید به یه عضله ای که نباید فشار میاوردم، ناآگاهانه فشار وارد کردم و باعث آسیب به یک شریانی شدم. این مشکل به صورت سوزش و درد ظاهر می شد به طوریکه تمام زمان هایی که من میشستم پای فایلا و روی خودم کار میکردم، وجود اون سوزش توی بدنم تمرکزم رو میگرفت.تو این چند ماه چند تا دکتر رفتم داروهای مختلف مصرف کردم تمام دکتر ها میگفتن آزمایش هات و سونو گرافی هات هیچ مشکلی نداره و یه سری قرص چرک خشک کن بهم میدادن چون فکر می کردند که یه قسمت از بدنم عفونت داره. من اون قرص هارو مصرف میکردم و اونا هیچ فایده ای نداشتن. آخرین دکتری که رفتم گفت ببین این قرص بخور خوب شدی که هیچ، خوب نشدی بی خیالش شو و باهاش کنار بیا. اما این اصلا مسئله ای نبود که من بتونم بهش فکر نکنم و رهاش کنم چون واقعا اذیتم می‌کردمن یکسال این مشکل رو تحمل کردم چون باورم شده بود که این مسئله هیچ راه حلی نداره و هیچ وقت خوب نمیشه و به عنوان یه درد مزمن پذیرفته بودم. این اواخر بیشتر اذیتم میکرد و به عینه میدیدم‌ که چقدر ذهن من درگیر این مسئله است که الان سوزشش‌ دوباره شروع می شه و کلی اذیت میشم.تا اینکه چند روز پیش دوباره نشستم جلسه اول از دوره شیوه حل مسائل رو گوش دادم و تک تک کلیدهایی که استاد درباره مسائل که حل شده می گفت رو برای خودم می نوشتم و تکرار می کردم. به خاطر تمرکز روی این آگاهی ها، به همچین عبارتی توی وجودم شروع به تکرار شد که: این همه مسائل بزرگ و پیچیده حل شدن این همه بیماری های عجیب و غریب راه درمانشون پیدا شده مگه میشه یه همچنین مشکل کوچیکی که من دارم راه حل نداشته باشه!آگاهی های این جلسه بهم می گفت که چطور باید به مسئله نگاه کنم و من رو امیدوار می کرد که پس منطقیه اگه اون همه مسئله حل شده این مسئله هم حل بشه. من قبلا چندین بار توی یوتیوب درباره این راهکار این مسئله تحقیق کرده بودم و نظرات مختلف پزشکان رو دیده بودم اما راهکار هاشون برام فایده نداشت. اما بعد از اتمام جلسه اول و آگاهی های امیدوارکننده و توحیدی ای که به ذهنم داده بودم، همون روز با تمام وجودم از خدا کمک خواستم گفتم خدایا تو به من بگو ریشه این مشکل کجاست و تو بهم بگو چجوری حلش کنم؟! آنقدر با تمام وجودم از خدا خواستم که شب توی خواب داشتم خواب میدیدم یه‌خواب بی ربط به این مسئله اما من توی خوابم ذهنم درگیر این قضیه بود و هی از خدا کمکم میخواستم. فردا صبح بیدار شدم و دوباره رفتم یوتیوب و برخوردم به چند تا ویدیو جدید.تا قبل از این تمام ویدیو‌هایی که دیده بودم، درباره این بود که برای سوزش اون قسمت چیکار کنم، اما چند تا‌ ویدیو ای که اون روز صبح دیدم از یه دید وسیع تر و یه نگاه متفاوت تر ریشه مشکل این عضو از بدن رو بررسی کرده بودند. بعد از دیدن اون دوسه تا ویدیو و تطبیق حرفاشون با علائم خودم، من تازه بعد از یکسال فهمیدم کلا ریشه مشکل من کجاست؟! فهمیدم مسئله اصلی که داره این سوزش به وجود میاره چیه؟! من تازه ریشه مشکل پیدا کردم. ریشه مشکل این بود که اون فشاری که من به بدنم وارد کرده بودم باعث آسیب یک شریان شده بود و اون شریان یا مسدود و یا تنگ شده بود و در نتیجه سموم بدنم کامل نمیتونستن ازش عبور کنن و اونجا جمع میشدن و سوزش به وجود می آورد. باورهای مخرب من باعث شده بود من اصلا نفهم مشکل چیه. باعث شده بود اصلا نیام از یه زاویه دیگه از یه دید بالاتر این درد بررسی کنم. اصلا فکر نکنم به اینکه بابا این مشکل داره از کجا سرچشمه میگیره. چرا ؟ چون باور کرده بودم این درد راه درمان نداره و طبیعیه که این درد تا همیشه با من باشه. این درد تمرکز منو نابود می‌کرد و منم تحملش می کردم چون باور داشتم که خیلی از بیماری ها راه حل ندارن و چون چند بار سعی کرده بودم حلش کنم اما هیچ نتیجه ای نگرفته بودم، دیگه باور کرده بودم که نمیشه. وقتی ویدیو هارو دیدم امیدوار شدم که این مسئله میتونه حل بشه. بعد گفتم خدایا خودت ریشه مشکل رو به من‌ نشون دادی حالا خودت بگو چجوری حلش کنم. همون لحظه فهمیدم این مشکل دیگه چیزی نیست که با درمان های خانگی بتونم رفعش کنم بلکه باید با یک متخصص این عضو صحبت کنم تا این شریان رو بتونه باز کنه. توی اینترنت سرچ کردم و گشتم دنبال یه متخصص اون عضو و نتیجه این بود که فهمیدم پیش چه دکتری باید برم. هدایت شدم که زنگ بزنم از درمانگاه نزدیک خونمون بپرسم که آیا شما متخصص این عضو رو دارید و گفت اره داریم همین امروز هم میاد. حسم میگفت پیش همون برم که راه حل مسئله رو میدونه. دکتر متخصص وقتی آزمایش هام رو دید، گفت آزمایش ها سالمه و هیچ مشکلی رو نشون نمیده اما من با هدایتی که شده بودم، ریشه مشکل رو تونستم براش توضیح بدم. اون متخصص بعد از توضیحات من تازه فهمید مشکل چیه. بعد هم گفت این شریان با این دارو باز میشه و دارو رو برام نوشت. باورم نمیشه که با اولین قرصی که  خوردم، چقدرررر حالم بهتر شد و این درد بزرگ توی وجودم تقریبا از بین رفت. البته باید دوره درمان تکمیل کنم تا اون شریان کامل به حالت طبیعی خودش برگرده. چقدر الان خداروشکر می‌کنم و چقدر سپاسگزار آگاهی های دوره شیوه حل مسائل هستم. دوستان من چون باور کرده بودم که این مسئله راه حل نداره، فقط میرفتم دکتر که به خودم بگم دیدی من تلاشم کردم ولی نشد ولی فایده نداشت دیدی من چقدر دکتر رفتم ولی درمان نداره! دقیقا مثل همون مثالی بودم که استاد توی این دوره شیوه حل مسائل میزنن که: اون آدم با یه پیچ گوشتی داره تلاش میکنه مسئله ای رو حل کنه که به پیچگوشتی نیاز نداره تا فقط خودش رو راضی کنه و بگه که: ببین من بیکار نشستم من تلاشم دارم می‌کنم اما راه حل نداره. در حالیکه اون مسئله به راحتی با یه انبردست حل میشه. اما این فرد باید باور کنه که این مسئله راهکار داره تا بتونه به مسئله درست نگاه کنه و به راهکار هدایت بشه. یعنی من این چند روزه فهمیدم چقدر باور مهمه. وقتی باور من عوض شد که نه همه مسائل میتونن راهکار داشته باشن، من به راهکار هدایت شدم و مشکلی که بیشتر از یکسال درگیرش بودم رو درکمتر از 12ساعت حل کردم. سوم: این قضیه چقدر ایمان منو نسبت به خدا قوی کرد که: اگر واقعا از خدا بخوای و منتظر پاسخ باشی و اگه همون لحظه جواب رو نشنیدی، نه تنها ناامید نشی، بلکه گوشاتو تیز کنی برای شنیدن و واقعا امیدت به خدا باشه ته دلت این باشه که واقعا خدا پاسخ میده، اونوقت علاوه بر اینکه پاسخ میده خیلی سریع هم پاسخ رو بهت میده. یعنی من اون روز یاده اون آیه ای افتادم که استاد بارها تکرار میکنه که خدا میگه «اگر بندگان من درباره من از تو پرسیدن بگو من نزدیکم و اجابت می‌کنم دعای درخواست کننده رو به شرط اینکه اونا هم منو اجابت کنن » و چقدر ایمانم به جوابگو بودن خدا بیشتر شد. چقدر با چشمام دیدم اگر واقعا با باورهای درست نسبت به خدا و نسبت به مشکلات ازش کمک بخوای، ازش جواب رو بخوای و ازش انتظار فقط جواب رو داشته باشی، ازش بخوای ریشه مشکل رو بهت نشون بده و راهکار حل اون ریشه رو بگه، اون چقدر سریع پاسخ میده. الان دو روز از اون روز میگذره. من یه مسیر قشنگ و زیبا رو‌ از آگاهی های دوره شیوه حل مسائل زندگی یاد گرفتم که: هر وقت هر سوالی داشتم، هر مسئله ای بود، با این باور که این مسئله قطعا راهکار داره و قطعا خدا من رو هدایت میکنه به اون راهکار، از خدا بخوام و خیلی مهمه که منتظر پاسخش بمونم تا بهم بگه چیکار کنم و هر نشونه ای که میاد رو جدی بگیرم و براش قدم بردارم.
  • -مهدی حوازاده
    یه اتفاق جالب برام افتاد که مربوط به عمل کردن به تمرینات دوره‌ی شیوه‌ی حل مسائل زندگی بود، گفتم بیام و تجربه‌ام رو با شما به اشتراک بذارم.  ما آب خونمون از چاه تأمین می‌شه. چند روز پیش، ظاهراً چاه به مشکل خورده بود، اما چون حدود 1000 لیتر آب ذخیره داشتم، متوجه مشکل نشدم تا اینکه یکی از همسایه‌ها تماس گرفت و گفت پمپ کار نمی‌کنه. رفتم چک کردم، دیدم رله‌ی پمپ از کار افتاده.  اول گفتم: خب این کار من نیست، باید لوله‌کش بیاد و درستش کنه. یه روز صبر کردم و سعی کردم آب رو مدیریت کنم، منتظر کسی که بیاد و مشکل رو حل کنه. اما خبری نشد. مسئول شهرک به چند نفر زنگ زده بود، یکی اومده بود، نگاه کرده بود و گفته بود: \"رله سوخته\" و رفته بود. یکی دیگه هم گفته بود \"برف و بارونه، نمی‌تونم بیام.\" خلاصه، دیدم که دارم از مواجهه با مسئله فرار می‌کنم! همون لحظه یاد آگاهی‌های دوره شیوه‌ی حل مسائل افتادم، مخصوصاً مثال اون مدیر کارخانه. که به جای فرار از مسئله، هر چی از آگاهی های این دوره یاد گرفتم رو در عمل اجرا کنم.زنگ زدم به مسئول شهرک و راهنمایی خواستم. بعد با یکی دیگه هم مشورت کردم، گفت: \"پمپ رو یه‌سره کن، سیمش رو قطع کن و موقتی راهش بنداز.\" وقتی دست به کار شدم، فهمیدم کل کاری که باید انجام بدم اینه که فقط دو شاخه رو به برق بزنم تا تانک پر بشه و بعد قطعش کنم!  اول خیلی خوشحال شدم که حل کردن این مسئله فقط یک ثانیه زمان می‌برد. اما بعد یاد اومد که توی دوره شیوه حل مسائل، استاد به ما یاد می ده که ریشه مسائل را پیدا کنیم و اونا رو از ریشه حل کنیم تا دوباره کاری نشه. یه ندایی بهم گفت: \"حتی اون رله‌ای که فکر می‌کنی سوخته، نسوخته!\" به مسئول شهرک گفتم: \"حسم می‌گه رله سالمه.\" سیم‌ها رو دوباره وصل کردیم و دیدم بله، رله هم سالمه! فقط کمی آب رفته بود توی اتصالات، که اون هم به خاطر حل نکردن مسئله از پایه بود.  در نهایت، مشکلی که ممکن بود یکی دو هفته منتظر بمونم تا مسئول شهرک یا لوله‌کش بیاد و حلش کنه، بدون هیچ هزینه‌ای در کمتر از 10 دقیقه حل شد. این تجربه درسای زیادی برام داشت:چقدر من اولش این مسئله رو سخت کرده بودم و چقدر آگاهی‌های جلسات این دوره به من کمک کرد تا بپذیرم که:  من مسئول حل مسائل خودمم، نه بابام، نه مدیر شهرک، نه هیچ‌کس دیگه!  باورهایی که این دوره درباره‌ی توانایی حل مسئله به من داد، باعث شد بتونم مسئله‌ای رو که کلی آدم ازش ترسیده بودن و حتی خودم هم اولش ترسیده بودم، به سادگی حل کنم. این دوره به من یاد داد که همه‌ی مسائل راه‌حل دارن، و راه‌حل‌ها اغلب ساده‌تر از چیزی هستن که فکر می‌کنیم و وقتی با قصد حل مسائل با اونا مواجه بشیم، هدایت های خداوند برای حل مسائل رو دریافت می کنیم. این تجربه عزت نفسم رو بالا برد، شخصیت منو قوی‌تر کرد و از همه مهم‌تر، منو توحیدی‌تر کرد.  واقعا ظرف وجود ما با حل مسائلی که باهاشون مواجه میشیم، رشد می کنه. هر روز بیشتر می‌فهمم که زندگی چقدر ساده است وقتی توانایی خودمون در حل مسائل پیش رو رو باور کنیم.
  • -اصغر نیکو
    امروز ۲۸۰۰ روزه که من عضو سایت elmeservat.com هستم، یعنی حدود ۷سال و ۸ماه. یادمه اون اوایل که فایلهای استاد رو گوش میکردم همزمان کوهپیمایی هم میکردم. با گوش کردن به آموزه های استاد چه اشکها ریختم و چه آرامشی بهم دست می‌داد. اما بخاطر باورهای مخربی که در گذشته داشتم خیلی سخت به افراد اعتماد میکردم و فکر میکردم استاد عباس منش هم مثل بعضی از اساتید، فقط به فکر پر کردن جیب خودشون هستند.اوایل اسفند ۱۴۰۱ بود که بعد از دیدن چند قسمت از \\\"نتایج دوستان از آموزه های استاد عباس منش\\\"، برام باور پذیر شد که این مسیر درسته و اگه این دوستان تونستن به چنین موفقیت‌هایی برسن پس من هم میتونم و به خودم تعهد دادم که به مدت یک سال به صورت مداوم و تمرکزی روی آموزه های استاد در سایت کار کنم و فعال باشم و در پایان یک سال، نتایجم رو بسنجم. به خودم گفتم اگر نتیجه گرفتم و نتایج قابل قبول بود که همین مسیر رو ادامه میدم. وگرنه کلا بی خیال این مباحث می شوم و می چسبم به روند معمولی که بقیه دارن. به محض اینکه این تصمیم رو گرفتم، در قدم اول تمام فایلهایی که متعلق به محصولات استاد عباس منش بود و به صورت نامشروع به دستم رسیده بود رو از حافظه گوشیم پاک کردم. این تصمیم مصادف شده بود با بروزرسانی دوره شیوه حل مسائل زندگی و این دوره دوباره روی سایت قرار گرفت. من این دوره رو با افتخار خریداری کردم و در همون سه ماه اول که به طور تمرکزی در هم در سایت فعال بودم و هم در بخش کامنتها فعالیت مستمر داشتم، نتایج بطور معجزه آسایی تغییر کرد. منی که در چند سال گذشته، همیشه خریدهام به بازار تورمی می‌خورد و در زمان نامناسب خریدهای نامناسب رو داشتم یعنی من در گرون ترین حالت خریدهام انجام می شد، این بار برعکس شد. یعنی من هدایت شدم در بهترین زمان زمین خریدم،در بهترین زمان به خرید میلگرد و آهن برای ساخت ساختمان جدید هدایت شدم و چند خرید دیگه داشتم، در بهترین زمان ممکن چند واحد رو پیش فروش کردم و سود خیلی خوبی بردم. همه اینها در عرض چند ماه اتفاق افتاد.الان حدود یک سال و ۸ ماه از تعهد من میگذره. در این مدت اتفاقات مالی بسیار خوبی در کسب و کارم رخ داده و من همچنان با تعهد روی آموزه های استاد کار می کنم. در این مدت دوره های روانشناسی ثروت 1، دوره شیوه حل مسائل، دوره قانون سلامتی و دوره دوازده قدم و فایلهای بخش دانلودها رو تمرکزی کار کردم و نتایجم هم بسیار عالی بوده هم از نظر مالی و هم از سایت جهات. از نظر مالی قدرت خریدم خیلی بالا رفته. طوری که امسال تونستم برای عزیزانم، همسر عزیزم، دختر گلم و پسر عزیزم در روز تولدشون برای هر کدام یک گوشی آیفون ۱۵ بخرم یا معادل ریالیش رو واسشون واریز کنم. همچنین به سفرهای عالی رفتم. بطور کلی احساسم خیلی خوبه، شکرگزارم و با خدای درونم در صلح هستم.
  • -آمنه
    حدوداً یک سال و نیم پیش دوره شیوه حل مسائل زندگی رو رو خریدم. اولین بار که تمرین جلسه دوم رو انجام دادم، تعداد مسائلی که مشخص شد توی زندگیم دارم و باید حل بشن، 63 مسئله بود. توی سال اول، من در نهایت جلسه دوم رو 5 بار کار کردم. چون تمرین این جلسه باید هر هفته بررسی بشه. اما توی امسال یعنی 1403جدیتم رو بیشتر کردم و هفته ای یک بار روی جلسه ی دوم کار می کنم. یکی دو روز پیش که دوباره تمرین رو انجام دادم، تعداد مسائلی که مشخص شد باید حل کنم 12 تا مسئله بود. من بخاطر دیدن این عدد خیلی خوشحال شدم. چون این نتیجه نشون میده که من با عمل به آموزه های این دوره و هدایت خداوند، 51 مسئله رو حل کردم و من بخاطر این موضوع به خودم افتخار میکنم.یکی از نتایج این دوره برای من توانا شدن توی حل مسائلم بوده حتی مسائلی که تا حالا به حلشون فکر هم نمی کردم. یک مثال ساده  که میتونم بزنم این هست که: قبل از آموزه های دوره من به خاطر باورهای اشتباه، به عنوان یک خانم خودم رو برای انجام کارهای فنی عاجز میدونستم. ولی با مسئله ای مواجه شدم که قفل در ساختمون خراب شده بود و کلید توی در نمی چرخید. اما به دلیل اینکه باورها و آگاهی های دوره توی ذهنم تاثیر مثبت خودش رو گذاشته بود، بدون اینکه از شوهرم بخوام قفل رو درست کنه، برای اولین بار تصمیم گرفتم این مسئله رو خودم حل کنم. پیچ گوشتی برداشتم و قفل رو از در ساختمون باز کردم و آوردم توی خونه در حالی که حتی یکبار هم توی زندگیم هیچ تعمیری برای هیچ قفلی انجام نداده بودم و حتی یکبار هم از پیچ گوشتی استفاده نکرده بودم. قفل رو گذاشتم جلوم، توی اینترنت سرچ کردم ولی نحوه ی تعمیرش رو پیدا نکردم. اما یک ایده دیگه اومد که عکس های داخل قفل رو از توی اینترنت پیدا کردم و قفل رو باز کردم و با چند تا آزمون و خطا قفل رو تعمیر کردم و قفل رو به در وصل کردم و امتحانش کردم دیدم کلید به راحتی می‌چرخه و کار میکنه. اون موقع میخواستم از شدت خوشحالی جیغ بزنم. یجور احساس اعتماد بنفس و افتخار به خودم و \\\"توانستن\\\" توی وجودم شکوفا شد. باورهای درست حل مسئله که در این دوره روی اونها کار کردم، تاثیر مستقیمی روی عزت نفس و اعتماد بنفس و احساس لیاقت و احساس ارزشمندی و توانمندیم گذاشته. الان اگر کار فنی ای باشه تا جایی که بتونم من آچار به دستم و میرم درستش میکنم.خدایا شکرت خواستم این موضوع رو کامنت کنم تا یادم بمونه که شاید در نظر اول، آدم لازم نمی بینه که انجام تمرینات دوره ها رو جدی بگیره اما وقتی استمرار می ورزی توی انجام تمرینات به شکلی که توضیح داده شده، نتایج رو میبینی و این بهت انگیزه میده که این مسیر رو ادامه بدی. البته من مسائل خیلی بیشتری از 51 عدد مسئله رو در طی این مدت حل کردم. چون خیلی هاشون رو ننوشتم. الان زندگی من نسبت به یک سال و نیم پیش، خیلی آسون تر شده و من از این جهت از خداوند سپاسگزارم.
  • -علی اسدی
    من یک سال پیش دوره شیوه حل مسائل زندگی رو خریداری کردم و به جرات میتونم بگم که بیشترین تغییرات و نتایج زندگی من، از عمل به آگاهی ها و تمرینات این دوره بوجود اومده. این آگاهی ها به من کمک کرد تا به خداوند ایمان بیارم، توانایی های خودم رو باور کنم، ایمانم را در عمل نشان دهم و برای بهبود و شکوفایی زندگیم قدم بردارم. هر بار که با ایمان هر قدمی برداشتم، خداوند صدها قدم برای من برداشت و با هربار نتیجه گرفتن، توانایی های خودم رو بیشتر باور کردم.آگاهی های دوره شیوه حل مسائل زندگی من رو به این باور رسانده که با توکل و ایمان به خداوند و استمرار در عمل به این آگاهی ها، تحقق هر خواسته ای امکان پذیره و هر مسئله ای راهکار داره. اگه بخوام براتون بنویسم که در طی این یک سال عمل به این آگاهی ها، من توانستم کارهایی رو انجام بدم که همه میگفتن تو نمیتونی. اما خدا رو شکر همه ی اون کارها به نتیجه رسید. درامدم 3 برابر افزایش پیدا کرده؛تونستم از 1 میلیارد 200 میلیون تومان بدهی برسم به جایی که دیگه بدهی ندارم؛در همین اوضاع اقتصادی ای که اکثریت جامعه میگن ما هر چقدر کار میکنیم و می دویم، آخر ماه، فقط میتونم خرج و مخارج خونه و اجاره خونه رو بدیم، اما من توی همین اوضاع، هر روز دارم ثروت خلق میکنم و خداوند هر روز داره به کسب و کارم برکت بیشتری می ده، بار رو از دوشم بر می داره و دلها رو برام نرم می کنه. واقعا سپاسگزار خداوند و سپاسگزار استاد عباس منش به خاطر انتشار این آگاهی ها هستم.
  • -عاطفه زارعی
    بخشی از نتایج زندگی من بعد از کار کردن روی خودم به کمک آموزش های این دوره و شناسایی و حذف ریشه ای مسائل.اول از همه کنترل ذهنم عالی شده، به طوریکه دیگه رفتارهای اطرافیان (چه خوب و چه بد)، روی من تاثیری نداره و واقعاً سخته که این حس عالی رو براتون با کلمات بیان کنم.استرسم از بین رفته و به آرامش رسیدم. به طوریکه همه کارهام، چه شخصی و چه شغلی رو، خیلی راحت و بدون استرس انجام می دم و حذف استرس، خدا رو شکر من رو از شر ناراحتی معده خلاص کرده که برام باور نکردنیه. می تونم بگم انرژی جسمانیم 100 برابر افزایش پیدا کرده و اعتماد به نفسم خیلی بالا رفته. رزق و روزیم چندین برابر شده و قسطام هم تا 2 ماه دیگه تموم میشه و دیگه وام و قرض رو از زندگیم حذف کردم. طوریکه هر وقت اسم وام میاد، حالت تهوع می گیرم. -هرچی دلم می خواد، می تونم به راحتی بخرم بدون اینکه نگران پول باشم. خونه و زندگیم مثل گل تمیز شده. روابطم با همسرم عالی شده. وقتم رو به بهترین شکل برنامه ریزی می کنم و کارهای زیادی رو بدون هیچ فشاری انجام میدم و چرخ زندگیم روون شده.آنقدر تغییر کردم که وقتی به شیوه زندگی اطرافیانم و همکارانم نگاه می کنم زندگی گذشته خودم یادم میاد و ازش تعجب می کنم. البته تمام این تغییرات، همش به خاطر عمل به آموزش های استاد بوده.
  • -هادی قره قانی
    دوره شیوه حل مسائل زندگی برای من پر ااز لحظه خرید این دوره تا الان برکت بوده و درس. من حدود 3 ماه پیش، در حالی که یکی از سخت‌ ترین روزهای زندگی م رو از نظر مالی و سلامتی سپری میکردم، هدایت شدم به این دوره. 4 ماه بود که به دلیل مشکل سلامتی که بوجود اومده بود، یک ریال ورودی مالی نداشتم و حدود 125 میلیون هم، بدهی بابت کارم داشتم. وقتی وارد این دوره شدم به خودم گفتم: «استاد این دوره رو برای من آپدیت کرده و مجدد گذاشته باید خوب و دقیق از آگاهی های این دوره استفاده کنم.» خیلی ذوق برای شروع کردنش داشتم و متعهد شده بودم هر آنچه گفته شده رو باید دقیق انجام بدم.با دقت دوره رو شروع کردم و تمرینات رو انجام دادم و در دفتری که برای این دوره خریده بودم یادداشت می کردم. واقعا استاد چقدر درست گفتید که بهایی که برای دوره ها پرداخت می کنید، چندین برابرش بهتون برمیگرده. باورتون نمیشه بعد از شروع عمل به آگاهی های دوره، روزهای سخت بی درآمدی من داشت تموم می شد. نشونه ها و برکات از روز دوم شروع شد.دقیقا داشتم تمرینات جلسه دوم رو انجام میدادم که یکی از مشتری هام که خیلی وقت بود ازش خبری نداشتم باهام تماس گرفت و سفارش خیلی خوبی داد. واقعا باور کردنی نبود، این سفارش بیشترین حجم سفارش در 6 سال سابقه کاری من بود. واقعا از خوشحالی نمی‌دونستم چیکار کنم با این که رو تخت افتاده بودم ولی دلم میخواست پرواز کنم.انگیزه بیشتری گرفتم و گفتم باید بچسبم به دوره و جلسات و تمرینات رو یکی یکی با دقت انجام بدم. بیشترین دلیل خرید دوره شیوه حل مسائل برای من پرداخت بدهی هام بود. چون قشنگ سنگینی بار بدهی رو روی دوشم، حس می‌کردم. میدونستم اگر بدهیام رو پرداخت کنم شرایطم حتما تغییر می‌کنه. به خودم تعهد داده بودم بدهی هامو تسویه کنم.نجواهای شیطان هم مثل همیشه چیزی برای گفتن داشت و می‌گفت چجوری این همه بدهی رو میخای بدی در صورتی که چند ماهه یه ریال درآمد نداشتی؟من شروع کردم به عمل به تک تک جلسات دوره و انجام تمریناتش و به طرز باور نکردنی در کمتر از یک ماه من تونستم همه اون 125 میلیون بدهی رو پرداخت کنم. در صورتی که در شروع کار هیچ ایده ای برای پرداختشون نداشتم و روی تخت افتاده بودم و حتی توان حرکت کردن هم نداشتم.به خاطر عمل به آموزش ها، برکت ها شروع شد و از در و دیوار مشتری برام میومد در صورتیکه بقیه همکارانم شوکه شده بودن از فروش من، میگفتن تو این بازار اصلا نمیشه اینجوری فروخت. اونا نمی‌دونستن که کار من نیست همش کار خداست، اون داره مشتری می‌فرسته من که کاری نکردم. به قول خودتون استاد عزیزم، وقتی قدمی برای حل مسئله برمی‌داریم و حتی ایده ای هم نداریم راه و چاه خودش گفته میشه بهمون.الان که دارم این کامنت رو می‌نویسم چندین بار جلسات دوره رو از اول تا آخر گوش دادم و تمریناتش رو انجام دادم و با هر بار مرور جلسات و تمرینات دوره، درهای جدیدی برای حل مسئله هام باز شده.این دوره از من یه نسخه جدید از هادی ساخت. الان دیگه یه عزت نفسی دارم و یه احساس لیاقتی پیدا کردم که هر مسئله ای توی زندگی م پیش بیاد با آغوش باز پذیرای اون هستم و میرم که حلش کنم و از نعمت ها و برکاتش استفاده کنم. با آموزش های این دوره این رو تجربه کردم که انگار یه گنجی تو دل مسائل هست که تنها راه دستیابی به اون گنج، فقط حل کردن  مسئله از ریشه هست.خدارو شکر الان هم وضعیت سلامتی م بسیار بهبود پیدا کرده که واقعا شکر گزار این نعمت گرانبها هستم. همچنین به لطف خدا درآمدم 6 برابر بیشتر شده و مطمئنم بیشترم میشه. دوستای عزیزی که تازه این دوره رو خریداری کردید، تمام تمرکز تون رو بزارید رو این دوره. واقعا تمرینات این  دوره بی نهایت استادانه طراحی شده و وقتی به این تمرینات عمل کنید، از نتایجش شگفت زده خواهید شد. این دوره بی نظیر بارها و بارها برای هر مسئله بزرگ و کوچک به کارتون خواهد اومد و تا آخر عمر می تونید ازش استفاده کنید.
  • -سارا سهیلی
    دوره شیوه حل مسائل زندگی، مسئله رو از من حل کرد که 3 سال درگیرش بودم. مسئله این بود که نمی توانستم از کار مورد علاقه ام به صورت مستمر پول بسازم. هر ایده ای که بگید رو برای حل این مسئله امتحان کردم. به هر دری میزدم ولی نمیتونستم از کار مورد علاقم ، مستمر پول بسازم.با عمل به آگاهی های دوره شیوه حل مسئله، مسئله ی 3 ساله ی من حل شد. سوالات فوق العاده ای که توی این دوره طراحی شده، بهم فهموند که ریشه مسئله من چی هست. استاد من از فروردین ماه تا به الان خداروشکر دارم به صورت مستمر از کار مورد علاقم پول می سازم. چیزی که آرزوم شده بود که حل بشه رو دارم تجربه می کنم. تازه من حتی هنوز به جلسه آخر دوره شیوه حل مسئله نرسیدم. مهم ترین تمرکز من این بوده که سعی کردم تمرینات جلسه دوم دوره رو هر هفته انجام بدم.استاد توی سه هفته ی اخیر کسب و کار من زیر رو شده. منی که قبلا آرزوم بود در ماه یک سفارش 50 هزار تومنی بگیرم، الان تا مهر ظرفیتم تکمیل شده و مشتری هام دارم سفارشات شون رو برای مهر ماه رزرو می کنن. از اونطرف دوره فوقالعاده کشف قوانین زندگی، بهم دو تا ترمز مهم رو شناسوند که با برداشتن اون دو تا ترمز، کسب و کارم بسیار پر رونق شد. اینقدر توی این یکی دو روزه، مشتری اومده که من همش مشغول جواب دادن به مشتری ها بودم.برای من حل این مسئله مساوی با حل بزرگترین چالش زندگیمه و این تجربه موفق بهم فهموند که من بلدم مسئله حل کنم؛ مسائل حل میشن فقط باید ریشه رو بشناسی و راه حلش رو یاد بگیری.
  • -آیدا زینتی
    استاد وقتی دوره شیوه حل مسئله رو شروع کردم خیلی حالم بد بود. به بن بست رسیده بودم و هر روزم شده بود دست و پنجه نرم کردن با مسائلی که نمیدونستم چطور باید حلشون کنم. وقتی به هدایتم سمت این دوره فکر میکنم، می بینم که تا تصمیم گرفتم دوره رو بخرم پولش یک جا جور شد و من همه چیز - حتی لباس عید - رو گذاشتم کنار و کار کردن با دوره ی شیوه حل مسائل رو به هر چیزی ترجیح دادم. الان می بینم این دوره شده یکی از معجزات زندگی من. این سومین بار هست که دارم تمرین خودشناسی جلسه دوم رو انجام می دم و هربار عمیق تر و عمیق تر به درونم پی میبرم و به خاطر این خودشناسی، اتفاقات معجزه واری رو پشت سر گذاشتم که حداقل برای من خوده خوده معجزه بودن. مسائلی از من حل شده که مدت زمان زیادی درگیرشون بودم: از 1 سال گرفته تا هفت سال. همه ی این مسائل در عرض یک هفته حل شدن اونم فقط و فقط با انجام تمرینات و گوش کردن به آگاهیای این دو جلسه. به سمت راه حلایی هدایت شدم که درست بغل گوشم بود و من اصلا حتی یکبارم به ذهنم خطور نکرده بود که راه حل همنجا کنارم هست. این تجربه بهم نشون داده که واقعا تمام مسائل بدون استثنا راه حل هایی بسیار بسیار ساده دارن حالا بعد از حل اون مسائل، اعتماد به نفسم انقدر رفته بالا، انقدر احساس لیاقت میکنم انگار من ارزشمند ترین و قدرتمند ترین انسان روی زمینم. استاد یه مسئله ای از من به خاطر عمل به جلسات این دوره حل شده که من اسمشو میذارم شاه کلید حل بقیه مسائلم. با حل اون مسئله آزادی ذهنی بمن داده شد که اگر صد سال دیگه هم با روش قبل از آگاهی های این دوره پیش میرفتم، اتفاق نمیفتاد قبل از دوره، ترس از این مسائل و ناتوانی از حلشون،کلا منو از مسیر خارج کرده بود و نه میتونستم روی خودم کار کنم نه حتی راحت بخوابم. یعنی من آب میخوردم داشتم به این فکر میکردم مسائلم چرا حل نمیشن؟!!! الان آیدای جدید کلی نتیجه ی بزرگ و کوچیک داره. الان من اصلا اون آیدای قبلی نیستم که همه بهش میگفتن تو چقد ضعیفی! چقد زود گریت میگیره؛ چقد زود از کاه کوه میسازی.الان قوی تر شدم و همین یه کم قوی تر شدنم، زندگیمو عوض کرده. حالا فکر کن اگر این توانایی بیشتر بشه، واقعا زندگیم بهشت میشه. این دوره بهم یاد میده نه تنها مسائل رو میتونم حل کنم بلکه راحت تر از اونچه فکر می کنم، حل می شن. در کل تمرینات جلسه دوم اول از همه یادت میده که با خودت حداقل صادق باشی.وقتی توی تنهایی خودت صادق باشی دیگه نمیتونی هیچ کجای زندگیت به خودت دروغ بگی. به خاطر این صداقت با خودت، کاری رو انجام میدی که به نفعت باشه .دیگه آشغالا نمیدی زیر مبل . دیگه نمیتونی کویر رو نگه داری و بخوای توش برنج بکاری. چون اگاه شدی کویرت چیه.
  • -حامد امیری
    به لطف خدای مهربان و با کمک دوره شیوه حل مسائل که به تمام معنا هنرمندانه طراحی و بروزرسانی شده، تونستم مسائلی رو در زندگیم حل کنم که الان دیگه ایده های من برای بهبود راه حل ها و عالی تر شدن هست یک مروری بکنم بر جلسات دوره شیوه حل مسائل تا به اینجا: آگاهی ها و تمرینات جلسه اول، تمرکز ما رو گذاشت برای ساختن دو باور خیلی مهم: 1- مسائل نه تنها راه حل دارند بلکه راهکارهای بسیار ساده و قابل اجرا دارند 2- با هر بار حل مسئله اعتماد به نفس من صدها برابر بالاتر می رود. در جلسه دوم بوسیله تامل کردن و پاسخ دادن به سوالات هوشمندانه‌ای که طرح ریزی شده بود، ما مسائل خود را شناختیم، ترمزهای ذهنی خود را شناختیم، کویرهای خود را شناسایی کردیم، نشتی های انرژی خود را پیدا کرده و سپس با کمک و هدایت خداوند راه حل ها را روی میز کارمان گذاشتیم و به دنبال اجرای آن رفتیم. در جلسه سوم اما یک تمرین بسیار کارا و ساده جهت اینکه چگونه انگیزه و اشتیاق درونی و خودکار خود را روشن نگه داریم به طوریکه به صورت اتوماتیک، در طول مسیر حل مسئله، انگیزه و اشتیاق ما حفظ بشود. سپس در جلسه چهارم یک هشدار از طرف راهنمای دوره خانم شایسته به ما داده شد که شما باید از اصل بهبود گرایی در جهت حل مسائلتان استفاده کنید و با راهنما قرار دادن این اصل، بیماری کمالگرایی رو توی شخصیتمون مدیریت کنیم تا نخواهیم سنگ بزرگ را اول برداریم و به خودمون صدمه بزنیم. اینجا بود که من معنای آرامش واقعی داشتن در طول مسیر حل مسئله را یافتم و اینکه چطور به مسیر هموار حل مسئله هدایت شویم. در این جلسه من به معنای واقعی کلمه یاد گرفتم که ایمان بدون عمل مرگ است و زندگی بدون هدایت خداوند تماما گمراهی و سردرگمی است. تجارب من تا به اینجا من رو به این باور رسونده که: مسائل من نه تنها راهکار دارند بلکه راهکارهای ساده، قابل اجرا و در دسترس دارند. امروز به به لطف خداوند و برکت این دوره من مسائلی را در زندگی حل کرده ام که مدت ها درگیر حل آن بودم اما راهکاری نمی یافتم. اما حالا راهکارهای مسائلم را یافته ام. امروز برای یکی از مسائلی که سال ها درگیر آن بودم دارم به صورت روزانه یک کار ساده را عملی انجام می دهم، به همین راحتی. موفقیت و ثروت نتیجه انجام یکسری کارهای درست به صورت روزانه و هر روز هست. موفقیت و ثروت و برکت نتیجه اجرای اصل «بهبودگرایی» در عمل است که از مسیر هموار، مسئله را حل می کنید.
1 2
161 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    شیوا گفته:
    مدت عضویت: 469 روز

    دستاوردهای فایل های رایگان

    سلامی با عشق که مملو از احساس شوق و زندگی

    استاد عزیزم اول از هر چیز از اینکه شما زمینی هستید و اینکه در مسیر زندگی من قرار گرفتید هزاران بار شکر خدا رو میکنم

    از نظر من شما یک پیامبر هستی که به طرز باور نکردنی رسالتتون رو روی زمین دارید انجام میدید و بینهایت عاشقتونم و دوستون دارم .

    اما قصه زندگی من هرچند کم و کوچیک هست دوست دارم بگم ، بگم تا اونهایی که مثل من با خودشون یا در کنار دیگران احساس سر درگمی میکنند بدونند واقعا این چیزهایی که شما میگید وجود داره . خیلی وقت نیست که با شما آشنا شدم و در حال حاضر فقط از فایلهای رایگان شما دارم استفاده میکنم . الان که این مطلب مینویسم من به دلایل شرایط بد مالی و رابطه احساسی عذاب آوری که داشتم دیگه نمی تونستم تهران زندگی کنم و به ناچار مجبور شدم بعد از سالها به زادگاهم برگردم جایی که اصلا فکرشو نمیکردم وقتی برگشتم حدود یکسال نه دارامد درستی داشتم ، نه حال روحی خوبی داشتم ، کلا هیچی چیزی که قابل تعریف باشه تو زندگیم نداشتم و به شدت چاق شدم از افسردگی زیاد، بعد از یکسال در شرکت خصوصی مشغول به کار شدم اونم خیلی اتفاقی و توسط شخصی که همکارم بود تو مدتی خیلی کوتاه در کنار هم قرار گرفتیم با شما آشنا شدم و تازه داشتم یاد میگرفتم چه جوری طلب چیزهایی که دوست دارم بکنم اولین چیزی که خواستم یه ماشین بود که دقیقا بعد از چند روز تونستم با فروش طلاهای خودم و مقداری قرض ماشین بخرم اما یه مقدار از اون قرض رو من طلای از شخصی گرفتم و قرار شد بهش به همون مقدار طلا برگردونم . خلاصه پولهایی که دستی گرفتم برگردوندم و زمانی که خواستم طلاها برگردونم دقیقا مصادف شد با گرونی طلا یعنی از گرمی 3400 الان قیمت طلا شده 4هزار خورده ای اولش قلبم شکست که چرا این اتفاق افتاد یه مقدار سر خورده شدم ولی بعدش متوجه شدم که هر خواسته و آرزویی که دارم کاملا با جزئیات بخوام نه اینکه کلی گویی کنم و دوباره خودم و جمع جور کردم و رفتم سراغ فایلهای استاد و هی گوش میدادم میگفتم ایراد نداره از پس اینم بر میام الان که دارم این مطالب رو مینویسم درامدم از صفر رسیده به ماهی 15 تومن و از اون مقدار بدهی 5 گرم طلا پرداخت کردم و با اینکه دستاور کوچیکی بازم خوشحالم چون همه چیز کوچولو کوچولو داره پیش میره اما خوب داره پیش میره یعنی پیروی و باور از قانون تکامل منی که تا پارسال یک ریال هم درامد نداشتم ولی خدارو شکر الان دارم و به شدت احساس آرامش میکنم .

    یه نکته جالب من مدتهاست به کار املاک دارم فکرمیکنم و چند روز پیش یکی از دوستانم که توی کار ملک هست یکهو بهم پیشنهاد کار داد و سه روز مشغول به کارشدم با اینکه همه کسایی که تو این صنف هستند میگن بد موقعی اومدی بازار خرابه اما من بی توجه به کارم ادامه میدهم و قلبم دائم بهم گواه این و میده که میتونم یعنی باور دارم وقتی جهان هستی صدام زده و ازم خواسته تا اینجای راه رو برم مطمئنم بقیه شو واسم هموار میکنه اما مطلب مهم اینکه به شما عزیزان بگم به طور اتفاقی یکی از فایلهای استاد هست که میکن وام / قرض / چک رو از توی زندگیتون حذف کنید من این مطلب رو خیلی دوست دارم چون باعث شد به شغلی فکر کنم که توش میتونم بدون سرمایه خاصی توش فعالیت کنم و رشد داشته باشم البته بگم با اینکه این مطلب رو از استاد شنیدم ولی وسوسه هم میشدم که به سمت وام برم اما هر بار به خودم نهیب میزدم نه این کار درستی نیست و الان درسته از 9 صبح تا 9 شب دوتا کار رو انجام میدم و کاملا فیلدهای متفاوتی هستند اما مطمئنم خیلی زود از یه مسیر راحت به چیزهایی که میخوام میرسم و میام از حس و حال جدیدم دوباره براتون مینویسم .

    یه دستاورد خیلی بزرگتر هم به دست اوردم توی 4 الی 5 ماه 11 کیلو کم کردم اونم با تمرکز و کنترل ذهنم از آموزهای استاد بوده و خیلی خوشکلتر و جذابتر شدم .

    تو خواستن آرزوهاتون به جزئیات به دست آوردنش واقعا توجه کنید بهترین ها نصیب همه بشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
  2. -
    شهرزاد گفته:
    مدت عضویت: 2225 روز

    سلام به استاد عزیزم، خانم شایسته نازنین و دوستان فوق العاده م.

    آقا من میخوام از دوره محبوبم بین دوره های استاد بنویسم که احساس میکنم اونقدری که باید توسط خیلی از دوستان کشف نشده :) فکر میکنم تقریبا همه دوره های استاد رو تهیه کرده باشم اما میتونم بهترین دوره استاد رو برای خودم بگم دیگه؟ کلا چیزی به نام بهترین فایل برای همه وجود نداره چون نیازها و خواسته ها ، موقعیت فعلی و بک گراند قبلی هر کسی متفاوته، و طبیعتا ممکنه هر دوره ای برای یه شخصی مفیدتر باشه و حتی توی همون دوره هم یه فایلی بیشتر از بقیه برای اون‌شخص مفید باشه و به دلش بشینه و یا حتی تو همون فایل هم یه جمله ای بیشتر از بقیه جملات تکونش بده …

    برای شخصِ من با در نظر گرفتن تمام این شرایطی که گفتم، دوره روانشناسی ثروت 3 با اختلااااف به شدت تاثیرگزارتر از سایر دوره ها بوده و هست. حتی اون موقع که هنوز بیزینس خودمو‌شروع نکرده بودم این دوره عجیییب روم‌تاثیر گذاشت…

    و از بین 21 جلسه این دوره، جلسه دوم، جلسه پنجم و جلسه سیزدهم بیشتر از بقیه دلمو بردن

    اصلا دوره عجیب غریبیه!

    اون از فایل جلسه دوم که اصلا تووووحید خاااالصه و از نظر من زیبااااترین فایل استاد بین همه دوره های استاده و شروع عاشقیم با استاد هم با همین فایل شروع شد که یه تیکه هاییش توی تلگرام پخش شده بود…

    و بعد جلسه سوم در ادامه بحث توحیدیِ جلسه دوم.

    این چند ساله هروقت هر جا‌ گیر میکنم پناه من جلسه 2 و 3 روانشناسی ثروت 3 هست که زورِ خدا رو به یادم میاره ️

    جلسه چهارم در مورد باورها و مدارها، و جلسه پنجم که عششششق منه، در مورد باور فراوانی انقدددر قشنگ ذهن آدم‌ رو‌ به فراوانی باز میکنه که سیر نمیشم از فایل جلسه پنجم

    جلسه 6 ادامه بحث باورها، جلسه 7 بحث احساس لیاقت، جلسه 8 و 9 در مورد تمرکز که چقدددرررر نه فقط برای من بلکه برای مامان و شهروز هم موثر بود و جلوی کلی از تصمیمات اشتباهمون رو گرفت…

    جلسه 10 مروری هست به جلسات 1 تا 9 و تاکید بر اینکه این ما هستیم که اتفاقات زندگیمون رو رقم میرنیم… جلسه 11 پاسخ به سوالات دوستان و توضیح در مورد ملاک انتخاب شغل…

    جلسه 12 توضیح اقتصاد مشارکتی و مثال مخصوصش Airbnb که بسیار جذابه.

    جلسه 13 راجع به فرووووش که این جلسه هم عجیب غریبه و به شدت پاشنه آشیل برای 90درصدِ مردم از جمله خودم…و چقدددرررر من دوست دارم این فایل رو

    جلسه 14 اینترنت مارکتینگ…

    جلسه 15 ، 16 و 17 راجع به ایلان ماسک و بررسی باورهای مناسبش…

    جلسه 18 و 19 در مورد تضاد و راه حل…

    جلسه 20 توضیحات بیشتر در مورد بحث باورها

    جلسه 21 کیس اِستادی در مورد اهمیت حرکت کردن…

    جلسه 22 گفتگوی استاد با آقا ابراهیم

    انقدر این دوره شسته رُفته، مفید، جذاب و فوق العادس که من عاشقانه همیشه در حال تکرارشم دقیقا هر چی که یه آدم توی کارش یا بیزینسش ممکنه احتیاج داشته باشه در موردش صحبت شده و مستقیم رفته سر اصل مطلب و تمرکزی کسب و کار و اتفاقات مالی رو نشونه گرفته … هروقت یه معجزه عجیبی تو زندگیم اتفاق افتاده بعد از کار کردن تمرکزی روی این دوره س…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 99 رای:
    • -
      Maryam h گفته:
      مدت عضویت: 1030 روز

      سلام به شهرزادعزیز

      چقدرقشنگ روانشناسی روطبقه بندی کردی وگفتیدمنم تازه بیزینسم روشروع کردم وازاولین پولی که بدست بیارم دوست دارم این محصول روبخرم چون واقعا بهش نیازدارم وبیزینسم هم ازتمرکزروی فایلهای دانلودی و12قدم له من الهام شدوتاالان اینقدرراحت دارم هدایت میشم وخیالم راحته که به موقع ش این محصول رومیخرم وخداوندبهترین برنامه ریزی روداره.درپناه حق سلامت وثروتمندباشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      زهرا کاسه ساز گفته:
      مدت عضویت: 1538 روز

      سلام به شهرزاد عزیزم

      یعنی ادم ازاین جریان هدایت دهنش بازمیمونه بعضی موقع ها

      من چندوقته که به لطف خدا پولی برام جورشده تا دوره روانشناسی ثروت 3 رو بخرم واین پول توحسابمه اوایل شک داشتم یعنی ذهنم میگفت تو ثروت یک رو داری باهمون نتایج عالی بگیر بعد بیا ثروت 3روبخر بببین چقدر بچه ها با ثروت 1 نتابج بینظیری گرفتن ولی نشانه هارو که دنبال کردم دیدم من باید ثروت 3 رو که خریدش از اولین روز ورودم به سایت جزخواسته هام بوده رو بخرم

      امروز قبل از خوندن قران وشکرکزاری رورانه گفتم اول این دوره رو میخرم بعد روتین روزانه م روشروع میکنم وخیلی هدایتی به کامنته شما برخوردم قبل خریدم

      دیگه مطمئنم که باید بخرمش ونشانه ازاین واضحتر نبود برام

      دیشبم که یه خواب نایس از استاد دیدم

      دیگه چه جوری خدابهم بگه بخرش

      من یکساله توپارکینگ خونه کارگاه زدم وکارمورد علاقم رو انجام میدم ولی خیلی اروم اروم دارم پیش میرم

      مطمئم که این دوره برام خیلی نیازه تا ایرادهم رو برطرف کنم

      ازت ممنونم که این کامنتو نوشتی

      تا به من اطمینان بده که مسیرم درسته

      درپناه خدای مهربون باشی شهرزادجان

      خیلی خوشحالم برای خریدش الهی شکرت

      برم که بخرمش

      همش لطف خداست

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  3. -
    مریم گفته:
    مدت عضویت: 1433 روز

    سلام به اساتید عزیزم ودوستان هم فرکانسی

    این قسمت از سایت را واقعا ندیده بودم وهمیشه هم با خودم میگفتم کاش نظرات کسانی که دوره ها را خریدند درمورد محصولات میدونستیم تا بهتر میتونستیم انتخاب کنیم که به چه دوره ای نیاز داریم و هم اینکه با خوندن نتایج دوستان انرژی میگیریم وانگیزه ای قوی میشه برای کار بیشتر ما روی افکار وباورهامون ،خصوصا اینکه دسته بندی هم داشت که بسیار عالی بود و من تونستم به راحتی نظر دوستان استفاده کننده از دوره ی مدنظرم را بخونم وانصافا بااینکه خودم هم اون دوره را خریدم اما چون نتونستم وقت مناسبی روش بزارم وکارکنم پس نتایج کمی هم گرفتم اما واقعا همون نتایجی که فکر میکنم کوچک باشه درحد خودش خیلی به زندگی من کمک کرد واز خوندن نتایج دوستان واقعا انرژی گرفتم وباخودم عهد کردم که دوره را از اول شروع کنم تا به بهترین نتایج برسم وانشااله میام واز دستاوردهام در تمام زمینه ها میگم ،موفقیت دوستانم در دوره ی کشف قوانین زندگی را خوندم و به اسم برای تک تک خواهران وبرادران از خدا سپاسگزاری کردم و بادیدن دستاوردهاشون بسیارمسرور شدم والبته انگیزه ی فراوانی گرفتم که به قول استاد دیدن نتایج دوستان بهترین انگیزه است برای دیگران ،

    مدت عضویتم را ،(1111) برام جالب بود️

    درپناه رب بی همتا موفق وسلامت وشاد باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  4. -
    ونوشه گفته:
    مدت عضویت: 1692 روز

    سلام استاد گرانقدر

    من حدود 5 سال هست که با استاد و اموزش های ایشون اشنا شدم و دورهای 12 قدم، عزت نفس و کشف قوانین زندگی و قانون اغذینش خریدم.

    نتایج بسیار زیادی از این دورها گرفتم از افزایش درامدم، سفرهای خارجی، دارمد شخصی، شخصیت و روابط م ارتقا پیدا کرد. درامدم از 12 میلیون به ماهی 25 میلیون رسیده و چقدر ارام و سالم تر و خوشحال ترم.

    سپاسگزارم از شما استاد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  5. -
    میلاد خوشبخت گفته:
    مدت عضویت: 1245 روز

    سلام استاد عزیزم

    این قسمت خیلی فوق العاده است

    بهترین مکان برای کنترل ذهن و توجه به نکات مثبت هست

    اینجا خیلی خوب میشه الگوها رو دید و باورها رو قوی تر کرد با نتایج دوستان

    این قسمت پر است از معجزه های خداوند که بنده هاش خلق کردن با تغییر باورها.

    خدایا شکرت

    من ارزشمندم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  6. -
    شهرزاد گفته:
    مدت عضویت: 2225 روز

    از دوره قانون سلامتی بگم …

    من تا 17-18 سالگی هر روز دو ساعت در روز با کالکشن انواع آهنگهای 6 و 8 دهه 60 و 70 ایرانی میرقصیدم :) خونمون دوطبقه بود و طبقه دومش رو با ضبط صوتی که از کیش اورده بودیم تبدیل کرده بودم به کاباره سوسن با هنرنمایی شهرزاد :)) بعد ازونم همیشه ورزش میکردم و حتی یه مدت در حد نینجاهای جنگجو :)) اطرافیان میگفتن “فازت چیه؟! خب لااقل یه مسابقاتی چیزی شرکت کن یه هدفی داشته باشه این همه ورجه وورجه..” رژیم هم رعایت میکردم و کلا استعداد چاقی هم نداشتم اما با وجود این همه ورزش و دائمُ الرژیم بودن کمر خیلی باریکی نداشتم… باریک بودا ولی نه اونجور که دوست داشتم :)) حتی دیگه طبق آموزشهای چرت و پرت سطح جامعه به این نتیجه رسیده بودم که فرمت بدن من نمیتونه ساعت شنی بشه و تو ژنتیکم نیست. دوره قانون سلامتی استاد رو که شروع کردم فقط بعد از دو‌ ماه به اندامی رسیدم که وقتی یه مربی بعد از چندوقت تو باشگاه دیدتم گفت چه هیکلی ساختی ورزشتو عوض کردی؟! گفتم نه والا ورزشمو کمتر هم کردم چی بود چند ساعت هر روز تو باشگاه وقت و هزینه تلف کردن :)) قبلا همیشه نگران این بودم حالا که بدنم به ورزش زیاد عادت کرده نکنه با کمتر کردنش متابولیسمم بیاد پایین و چاق شم اما دوره قانون سلامتی کاملا بهم ثابت کرد که اصلا مسیر چیز دیگه ای بود…

    یکی از دوستان پرسید دوره قانون سلامتی مضمونش چیه . یه توضیحاتی دادم و گفت “اینایی که گفتی کلا شد ده دقیقه، پس استاد بقیه جلسات رو چه توضیحاتی میده؟”… استاد تک تک جمله هاش رو خیلی علمی توضیح میده و انقدر این پروسه رو برای ذهن منطقی میکنه که دیگه بوی پلو که بهت میخوره دست و پات شل نشه بشینی دو پرس بزنی! یه دونه ش رو نمیذاری دهنت! پروسه منطقی کردنش و اطمینان به اینکه با این دوره داری بزرگترین خدمت رو به بدنت، سلامتیت، پروسه جوانسازیت و طول عمرت میکنی، مهمترین بخش ماجراست که کمک میکنه اول به پذیرشش و بعد به ادامش…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 92 رای:
    • -
      راضیه گفته:
      مدت عضویت: 709 روز

      باز هم سلام شهرزاد عزیزم…

      خیلی دارم تلاش میکنم مدارم بیاد بالا و بتونم منم زوتر از دوره قانون سلامتی استفاده کنم…

      بعد از سالها الان تازگی با شروع و به برکت استارت 12قدم خدا برام جور کرد برم کلاس والیبال …

      سالها بود دوس داشتم برم ولی کلاسی ک خانم ها همسن خودم باشن پیدا نمیکردم برم…

      الان این کلاس والیبال نزردیک خونمونه و خیلی خیلی انرژی میگیرم مخصوصا ک خانم ها همه همسن خودم هستن و دهه شصتی….

      راستش منم مثل این دوست شما وقتی فایل هایی ک مربوط ب آگاهی های دوره قانون سلامتی هست رو گوش دادم با خودم گفتم خب سرجمع این دوره این هس ک کربوهیدرات ممنوع و قرص های ویتامین هم بخورم و چای و قهوه هم ک آزاده و هیچی دیگه…

      حلّه…

      و فکر کردم خیلی زرنگم و بدون اینکه پول بدم صاحب اطلاعات اصلی و چکیده دوره قانون سلامتی شدم و بُرد کردم:) خخخخخخخ

      ولی دو روز ک ب قول خودم از اون اراده اهنینینم میگذشت و خب قاعدتا برای اعضای خانواده باید اشپزی کنم و تعریف از خود نباشه آشپزیمم حرف نداره و عالیه و با بوی حالا خیلی سلف کنترل داشته باشم اولین پلو خودمو نبازم با بوی دومین پلو خودمو میبازم و بندو آب میدم و دست و پام شل میشه :/ خخخخ

      واقعا کسی ک بخاد از دوره ها نتیجه ببینه بااااااااید بهای اونو پرداخت کنه و با اموزشهای صاااادقانه و قدم ب قدم بره جلو.

      تا با تمارین استاد خودشو درونشو باورهاشو رشد بده…

      تو الگویی مناسب برام هستی شهرزاد جان…

      استاد مریم شایسته جانم ک همیشه قربون صدقه اش میرم و تحسینش میکنم ولی ب خاطر اینکه ذهنم نگه خب اون پیش استاد زندگی میکنه و طبیعیه ک این همه موفق باشه و رشد داده خودشو میام و از افراد ب قول سعیده جان عضو این غار حرا ک ب درک من نزدیکترن الگو انتخاب میکنم…

      منم همیشه دوس داشتم اندامم پرفکت و عالی و ب قول شما ساعت شنی باشم…

      درسته ک سه تا زایمان داشتم ولی ب لطف خدا اندامم درکل خوبه و البته بیصبرانه دلم میخاد وارد دوره سلامتی بشم و حال و روز جسمم رو هم التیام ببخشم انشالله…

      برات ارزوی بهترین ها رو دارم عزیزدلم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      محسن فصاحت گفته:
      مدت عضویت: 908 روز

      درود

      آفرین که تمام فاکتورها را تمام و کمال انجام می‌دین این تعهد شماست که نتایج دلخواه را بدست آوردین و سبک زندگی استاندارد را دارین

      یادمه خیلی وقت پیش یه ژاپنی بهم گفت شما در دینتون یه چیزی دارین به نام مومن ما میگیم کسی که استاندارد نیست مومن هم نیست

      سبک زندگی سالم=تقوی توحید توکل نماز مومن

      معراج یعنی نردبان

      جا پای خداوند بگذاریم و پله پله قدم قدم استپ تو استپ

      اجرای قانون= تأسی از صفات خداوند

      بی نهایت طریق که ما حتی فکرش هم نمی‌کنیم نعمت ثروت برکت هدایت رحمت به ما می رسد

      به شرط

      زلال بودن

      صافی شدن

      خالص شدن

      وقتی شراب تکامل خود را طی کرد و رسید زمانی هست که اینقدر زلال می شود که می توان عکس خودت را در آن دید.

      اینهمه نقش می و خط مخالف که نمود

      یک فروغ رخ ساقیست که در جام افتاد

      خدا را شکر به خاطر باورهای خوبی که خودم و دوستانم به واسطه این سایت الهی پیدا کردیم.

      خدا را شکر به خاطر منطقی شدن این آگاهی ها در ذهن من و عزیزان سایت.

      خدا را شکر به خاطر کمک کردن به زیباتر و بهتر شدن خودمان و جهان اطرافمان.

      و خدا را شکر به خاطر نعمت فرصت شکرگزاری…

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      مجتبی گفته:
      مدت عضویت: 464 روز

      سلام خدمت شما دوست عزیز

      چقدر وقتی که کامنت شما رو میخونم حس شور و شعف بهم دست میده چقدر انرژی مثبت داره و چقدر حال خوب داره بهتون تبریک میگم که خانوادگی هم فرکانس شدید و رو بجلو حرکت میکنید من میخواستم دوره روانشناسی 1رو تهیه کنم الحمدالله که تو کامنت شما خوندم شروع موفقیت شما با همین دوره بوده و به یقین رسیدم که این دوره رو تهیه کنم و الان سوالم از شما در مورد دوره قانون سلامتی هست و اینکه بنده اندام قابل قبولی دارم فقط برای سلامتی و تغذیه درست و سالم خوری می‌خوام این دوره رو تهیه کنم ومشکل من صورتمه که کشیده هست اگر دوره رو اجرا کنم صورتم کشیده تر نمیشود؟ آیا استاد توی دوره در مورد لاغر نشدن بیش از حد صورت هم دلیل میآورد. آخه قبلاً که رژیم ورزشی می‌گرفتم برای باریکتر شدن کمرم اول صورتم لاغر میشد والان دیگه دوست ندارم این اتفاق برام بیافتد اگر امکان دارد در مورد این دوره مقداری راهنمایی کنید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        شهرزاد گفته:
        مدت عضویت: 2225 روز

        سلام به دوست عزیزم مجتبی جان

        در پاسخ به سوال شما، واقعیت اینکه من به شخصه با لاغری و کشیدگی صورت مشکلی ندارم و اتفاقا شیک تر میدونمش، و این در رابطه با تاثیر دوره سلامتی روی لاغرتر شدن صورت من از تجربه خودم میگم، در ابتدا صورتم لاغرتر شد اما بعد از چند ماه انگار که بدنم با این سبک غذایی اَدابته شده باشه، صورتم یه مقدار پُرتر شد. ولی این تجربه من بوده، ممکنه برای شخص دیگه و بر حسب میزان و نوع پروتئین دریافتی روزانه ش منفاوت باشه. در کل برای استفاده از هر کدوم از دوره های استاد پیشنهاد میکنم ، مبنای تصمیم گیریتون رو معرفی خودِ استاد قرار بدید که چندین ویدیوی رایگان با توضیحات کامل در قسمت معرفی هر محصول گذاشتن. تجربه هر فرد بر اساس بَک گراندی که از قبل داشته و میزان تعهد فعلیش به آموزه ها میتونه متفاوت باشه . و در آخر ممنون که کامنتهای من رو خوندی و برات موفقیت هر روزه در تمام زمینه ها آرزو میکنم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 22 رای:
        • -
          مجتبی گفته:
          مدت عضویت: 464 روز

          شهزاد جان سپاسگزارم و اینکه باز هم کشیدگی صورت رو یک زیبایی قلمداد کردی و باز هم واسم انرژی مثبت فرستادی خدا رو شکر میکنم که دوستان خوبی مثل شما دارم و میتونیم باهم تبادل اطلاعات کنیم تشکر میکنم که من رو به خود استاد ارجاع دادید .من هم برای شما بهترین ها رو آرزو میکنم

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
    • -
      عاطفه نوری گفته:
      مدت عضویت: 2008 روز

      این کامنت رو اینجا با تمام وجودم مکتوب میکنم اولا منطق قوی تر و باور قوی تری رو به ذهنم داده باشم و بیشتر تاکید کنم عاطفه طبق تعهد و اصولت حرکت کن ادامه بده درگیر حاشیه سمی و بیماری زا جامعه نباش برو همون طور ک طبق دوره قوی شروع کردی همونطور ادامه بده عاطفه این کامنت هم یک نشانه از سوی پروردگار و تاکید منطق قانون سلامتی هست پس برو جلو قوی باش خودت رو گول نزن متعهدانه ترین حالت ممکن خودت رو زندگی کن….

      درود بینهایت به شما شهرزاد جان زیبا بینهایت سپاسگزارم و بینهایت تحسین میکنم و با تمام وجودم میگم خدایا شکرت من در این مکان هستم با چنین شخصیت ها و انسان‌هایی من هر لحظه در حال اپدیت شدن و یادگیری بیشترم هرلحظه وجودم مشتاق تر و تشنه تر هست سپاسگزارم ازت شهرزاد جان ک مینویسی قدر دان هستم بینهایت.

      من قبل از اینکه به دروه قانون سلامتی هدایت بشم دقیقا مسیری ک برای ورزش کردن رو شما رفتی شهرزاد جان من با شدت وحشتناک تری میرفتم و دریغ از یک کیلو کم کردن دریغ از تغییر شکل و سایز کم کردن بخدا…

      یادمه روزانه برای خودم هدف گذاشته بودم و هزارتا طناب میزدم

      ایروبیک کار میکردم خودم تنها با موزیک،

      بدنسازی کار میکردم روزانه چند ساعت وزنه های سنگین

      تردمیل حرکات ورزشی وحشتناک کار می‌کرد و دوندگی خیلی زیاد و پیاده روی های خیلی زیاد…

      یادمه یک بار توی باشگاه بهم گفتن داری برای مسابقات آماده میشی آیا مسابقه ای فینالی چیزی قراره بدی!!!!

      در این حد ورزش میکردم الان که فکر میکنم نمی‌دونم چرا انقدر ورزش میکردم…

      با این همه تلاش و تقلا خداوند شاهده من هیچ وزنی کم نمیکردم نهایتا سایز یکی یا دوتا کم میکردم و سریع جایگزین می‌شد خیلی احساس تقلا و زجر آوری بود خیلی…

      کلا بیخیال باشگاه و حرفه ای کار کردن شدم و هدایت شدم به سایت مقدس عزیزم و این مسیر توحیدی عزیزم و به مرور خیلی بیشتر فاصله گرفتم و بمب باران کردم و جهاد با مطالب سایت و دوره ها که بعد قانون سلامتی متولد شد و من هم تشنه ی لاغری و وزن کم کردن بودم وارد شدم و خیلی هم آماده و مستعد این دوره و سبک زندگی بودم چون من کل دوران زنده بودن و زندگی ام در حال رژیم بودم و ورزش و نخوردن پس قطعا خیلی آماده بودم و از همون روز اول یک وعده ای شروع کردم با پیاده روی خیلی آرام و تایم نهایت یک ساعت و توی یک ماه حدود 15 کیلو وزن کم کردم به همین راحتی و با هدایت پروردگار من هیچ کار خاصی نکردم تسلیم شدم رها کردم و بعد خدا منو هدایت کرد و انرژی من هزاران برابر بیشتر شد یادمه بمب باران میکردم خودم رو با سایت و چندین و چند ساعت مینوشتم بدون هیچ وعده ی غذایی نهایتا یک وعده خیلی ساده و مختصررر…

      بینهایت سپاسگزارم شهرزاد جانم از اینکه مینویسی و وقتی هدایت میشوم و مطالعه میکنم کامنتهارو ناخودآگاه قلبم باز میشه و جاری میشه و مکتوب میشه و بیشتر باور میکنم و منطق میدم به ذهنم و میگم عاطفه فقط توجه کن باور کن تمرکز کن ادامه بده قوی باش عاطفه قوی تو خودت رو داری و یک خدای بینهایت مهربان و بخشنده و همین کافیست پس فارغ از هر گونه حاشیه و نشتی انرژی برو جلو …

      الهی صد هزاران بار سپاس پروردگارم که در این لحظه در حال مکتوب کردن و توجه کردن و اتصال هستم و احساس بینیازی و رهایی و شما کافی ترین هستید برای ادامه این مسیر یا رب …

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  7. -
    شهرزاد گفته:
    مدت عضویت: 2225 روز

    آخ آخخخ آخخخ… من تا حالا این بخش از سایت رو ندیده بودم :)) دیگه کار استاد و خانم شایسته جانم دراومد که هر روز بشینن نظرات منو تو بخش نتایج بخونن و منتشر کنن :))

    چیکار کنیم دیگه ما جوونهای در تلاش برای پیرو مسیر استاد بودن دلمون به همین نتایج خوشه و تکرارش برای خودمون و دوستای قشنگمون که همه با هم هی انرژی بگیریم و بریم تو شِکَمِ نجواهایی که انقدر روشون زیاده که بازم تا به یه چالش جدید میخوریم میخوان بترسوننمون :) ما انقدر از نتایجمون انرژی میگیریم که زور هیچ نجوایی بهمون نرسه :)

    از کجا شروع کنم که خدا رو خوش بیاد؟ :) از آخر برم به اول؟ :) از دوره قانون سلامتی بگم؟ :) نه بذار ازونجا شروع کنم که رابطم با خدا عاشقانه تر شد :) یعنی دروغ چرا، اون که همیشه عاشقم بود، خیلی زیاد روم کراش داشت از عنفوان کودکی :)) هی سعی میکرد بهم بفهونه ها ولی من تو باغ نبودم، نمیگرفتم پیامهای محبت آمیزشو :) فکر میکردم طبیعیه :) بعد خودش منو هدایت کرد به آشنایی به استاد جانم تا حواسم بهش جمع شه :) گفت بابا من اینجام دخترجون کجا رو نگاه میکنی؟ حواست کجاست؟ دنبال چی میگردی؟ من تو قلبتم، تو روحتم، تو مغز استخووناتم… یکم زمان برد تا با فرکانس استاد ارتباط برقرار کنم که داستانش رو توی داستان هدایتم نوشتم و نمیخوام تکرار مکررات باشه… ولی بازم میگم اصلا بذار تکرار مکررات شه :)) چی قشنگتر از تکرار داستان عاشقیِ من؟ :) دیدین این تازه عروس دامادا هر جا میرسن هی دوست دارن داستان آشناییشون رو به همه بگن :) منم میخوام بگم :)

    داستان ازونجا شروع شد که از یه مدت قبل از رفتنِ بابا، مامان شروع کرده بود به تلاش در تغییر درونیاتش. امروز کتاب تو حوزه توسعه فردی و موفقیت چاپ میشد، فردا یه نسخه ش دست مامان بود :) یک سری دوره ها هم میرفت که بعضیاش رسما بیراهه بود :) یادمه یه بار از سر کار برگشتم، کلید تو در انداختم اومدم تو خونه دیدم یه سری خانم تو تاریکی نشستن یه سری اصوات عجیب غریب از خودشون خارج میکنن… برگام ریخت :)) بعد فهمیدم از نظر خودشون داشتن پاکسازی میکردن :)) بیشتر برگ ریزون بود تا پاکسازی :)) بعد ازون دوره های چرند و پرند رفت دوره نیروی حال که حداقل خطر جانی برای اطرافیان ایجاد نمیکرد :)) و در نهایت پس از طی سرابهای مختلف رسیده بود به سرچشمه… به همونجایی که باید میرسید… و شروع کرد روحش رو با کلام استاد عباسمنش جانم شستشو دادن…

    حالا منی که اون دوره های قبلی مامان رو دورادور دیده بودم فکر میکردم استاد هم از همون تبهای گذراست… فقط خواهشم از مامان این بود که ما رو قاطی ماجرا نکنه و خودش در تنهایی گوش بده به صحبتهای استاد! ولی از یه جا دیگه منم به قول سوزان خانمِ روشن “افتادم تو دام عاشقی” :) استاد میگه من تبلیغ نمیکنم و جهان برام تبلیغ میکنه… من دقیقا از همون شاگردام که با تبلیغ جهان جذب استاد شدم… یه ناشناسی تو تلگرام بخشهایی از فایلهای استاد رو با موزیک قشنگ ادیت زده بود و پخش کرده بود و یه روزی که مامان یکی از همین فایلها رو پلِی کرد شهرزاد هم دل از کف داد :)

    دیگه ازون روز به جرات میتونم بگم شاید روزی نبوده باشه که حداقل یک فایل از استاد گوش نداده باشم.. یه فایل که سهله، اکثر اوقات کل روز استاد با منه و شب با صدای استاد میخوابم..

    من ازون شاگردای استادم که همه دوره های استاد رایگان دستم رسید و بعد اومدم همه رو خریدم…

    بریم سراغ نتایج؟ :) از قدیم الایام همیشه آدم کوشایی بودم ولی تا قبل از استاد خیلی نتایج دندونگیری دریافت نکرده بودم… با استاد که آشنا شدم شِکُفتم :)) از کارمندی اول ارتقا رتبه گرفتم و حقوقم چند برابر شد و بعد باز ارتقا رتبه گرفتم و مدیر شدم و بعد باز رشد کردم و کمیسیون و دلار و غیره که تو کامنتهام و داستان هدایتم زیاد راجع بهشون صحبت کردم و الانم که بیزینس خودمو و دارم و آزاد و رها، همه جهان سرای من است :) شنبه داریم با مامان میریم استانبول، دقیقا دو روز بعد از برگشت با بابا میرم آفریقا، بیست روز بعدش سفر کاری به چین دارم، بعدش سفر کاری به هند و بعد به سنگاپور و دبی. و چی لذتبخشتر از این همه آزادی؟ :)

    قبل از آشنایی با استاد یادمه برای یک روز مرخصی برای روز تولدم از چند وقت قبلش استرس میگرفتم و آخرشم انقدر بهم زنگ میزدن کوفتم میشد :) الان کی جلودارمه؟ :) اراده میکنم یک ساعت بعد بلیط میگیرم به هر جا میخوام :) قبل از آشنایی با استاد برای یه سفر سه روزه به ترکیه با حداقل هزینه ها باید کلی دو دو تا چهار تا میکردم… الان فقط باید جلوی خودمو بگیرم ازون ور بوم نیفتم با ریخت و پاش :)) سه چهار تا ملک توی این مدت خریدم، از بی آر تی سواری و تلاش در صندلی بازی و پیدا کردن صندلی خالی رسیدم به شاسی بلند سواری و برای مامان هم یه ماشین عین ماشین خودم خریدم…:)

    موفقیتهای کاریم رو بلاشک اول از دوره های روانشناسی ثروت 1 استاد دارم و علاوه بر اون تمام آموزه های توحیدیشون که توی همه فایلهای رایگان و محصولات هست . شروع بیزینسم رو از اهرم رنج و لذت دارم که استاد تو دوره روانشناسی ثروت 1 کامل راجع بهش توضیح دادند. در ادامه، دوره روانشناسی ثروت 3 استاد اصلا یکی از بینظیرترین دوره هاشونه که خیلی به کسب و کار کمک میکنه. قدمها رو تا یه جایی کار کردم و در ادامه هستم. دوره احساس لیاقت ، عزت نفس و … چی بگم آخه… همش بی نظیره… به من باشه که بنظرم اصلا استاد باید برای حق عضویت تو‌سایتشون هم هزینه subscribe بذارن. مگه میشه این همه آگاهی بدون پرداخت هزینه؟! پاچه خواری نمیکنما! من به شخصه با کمال میل پرداخت میکنم. نه که خیلی لارج باشم! نه! آخه بابا نتیجه گرفتم! نه یکی نه دو تا ! کل زندگیم زیر و رو شده! نه فقط زندگی خودم… حتی زندگی برادرم و مادرم… خدایا چطور سپاسگزارت باشم… عاشقتم استاد جانم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 121 رای:
    • -
      راضیه گفته:
      مدت عضویت: 709 روز

      سلام شهرزاد نازنین

      بیزینس وومن موفق سایت

      دمت گرم دختر

      چقدر کیفتو میکنم

      ای ول داری والا

      داستلن هدایتت رو قبلا خونده بودم…

      و مات و مبهوت ک یه زن میتونه این همه موفق باشه…

      من همیشه دلم میخاسته شاغل باشم…

      چنتایی شغل رو هم تجربه کردم.

      ولی هیچ کدومو دوس نداشتم و رها کردم…

      چون ن تنها بهم لذت نمیداده بلکه ب خاطر چندقاز حقوق باید بچه هامو تنهت میذاشتم میرفتم سرکار.

      و رها کردم…

      الان نزدیک چهار ماهه ک قدم ها رو شروع کردم…

      ب خیلی لحاظ مخصوصا روابط زندگیم با خودم و عزیزدلم و بچه هام اروم شده…

      با خودم خیلی بیشتر از قبل در صلح هستم و خب نتیجش هم ارتباط توام با صلح با اطرافیان و عزیرانم هس…

      جای رشد خیلی دارم…

      خیلی…

      همیشه دنبال یه الگوی موفق واسه خودم بودم ک ببینمش با چشمام و لمس کنم و باور کنم ک یه زن هم میتونه بیزینس کنه و موفق باشه…

      نه ک فکر نکنم بشه. میدونم خانم های موفق زیادن… ولی ب قول حضرت ابراهیم برای اینکه قلبم آروم بشه میخاستم با چشمام ببینم لِیطمئِنَّ قلبی

      تو رو دیدم الان…

      دوس دارم بیشتر بفهممت…

      دوس دارم این قدرت خدا و این هدایت خدا رو توی تو بیشتر با قلبم درک کنم ک بگم راضیه مییییییشه میییییشه مییییییشه یه زن اینجور موفق و ثروتمند و آزاد و رها و کنار خانواده باشه…

      با تمام وجودم تحسینت میکنم شهرزاد جانم…

      تا حالا ندیدمت…

      ولی با اشک دارم این کامنت رو مینویسم و تجسم میکنم ک دستام تو دستاته و داری دستامو میفشاری و میگی راضیه تو هم میتونی موفق باشی تو هم میتونی در عین اینکه کنار خانوادت هستی ثروت هم خلق کنی…

      میدونم باید باورهامو از پی و از فنداسیون قوی و ب درد بخور بسازم…

      جوری ک هلم بده و کمکم کنه و مشوقم باشه…

      باورهایی ک نقش ترمز رو دارن الان …

      باید تغییر بدم…

      همیشه کامنت هات رو دنبال میکنم و با تمام وجودم تحسینت میکنم…

      سعیده شهریاری رو هم خیلی تحسین میکنم…

      هر دوتون جزو الگوهای موفق و توحیدی من هستید…

      ب خدادمیسپارمت نازنین پرنسس زیبای جذاب موفق شاد ثروتمند…

      زیر سایه هدایت الله باشی…

      خ د د

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
    • -
      محسن فصاحت گفته:
      مدت عضویت: 908 روز

      درود فراوان به اندازه تمام ریگهای کویر

      چند سال پیش چندتا مهمون خارجی داشتیم که من بردمشون کویر و گفتم تعارف نکنین هر کجا خواستین کمپ کنین همش مال خودمونه

      سرخپوستها اعراب و ما یزدیها بیابان را باغ خدا میگیم

      شاید باورتون نشه فقط آتیش درست کردیم و چای و قهوه…

      بعد از مدتی یک ایمیل برام اومد تمام سفر ما به ایران و سفرهایی که تا به حال داشتیم یک طرف و کویر یزد یک طرف

      برام جالب بود وقتی علت را پرسیدم

      از سکوت بیابان ،روزهای آفتابی و شب‌های پر ستاره خنک و آرامش کویر و هماهنگی روح و جسم و معنوی بودن فضا گفتن

      تمرکز عشق و علاقه شما به استاد و آگاهی های توحیدی و عمل به آن مرا یاد آنها انداخت

      به شما تبریک میگم و شما را دعوت میکنم به باغ خداوند.

      باعث غرور و افتخار هر ایرانی هست که یک خانم بیزینس موفق خودش را در داخل و خارج داشته باشه و اینقدر استقبال بشه

      خداوند یار و نگهدار شما باشد.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
      • -
        محمدحسین گنجی گفته:
        مدت عضویت: 950 روز

        سلام آقای فصاحت عزیز

        من هم اردکان یزد هستم خیلی علاقه دارم یه دوست عباسمنشی دو آتیشه داشته باشم و گاهی اوغات باهاش هم کلام بشم.

        اگر کامنت من رو خوندی باهم تماس بگیر صفر نهصد و سیزده هشتصد و هفتاد و چهار بیست و هشت بیست.

        موفق و پیروز باشی.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
        • -
          محسن فصاحت گفته:
          مدت عضویت: 908 روز

          درود بر محمد حسین خان از شهر معدن دلیران تو خودت گنج هستی ممنون بله حتما باعث افتخار است با کمال میل میهمان پذیر شما هستیم شما لطف می کنید و بر ما منت می گذارید

          تنها یک راه برای رسیدن به شادی وجود دارد و آن وصل شادی شدن هست

          وقتی حضرت سلیمان می گوید خدایا این نعمتها را به کس دیگری نده منظور ایشان این است که به هر کس که با من است و در حد من است بده و اگر نیست نده که باعث تباهی اوست.

          چرا که هر کس با شادی است با زیبایی هست دیگر غریبه نیست به قول استاد الهی قمشه‌ای

          اگر کسی نیست کار بدی کند و یک لحظه یاد خدا را در اندیشه خویش خطور دهد دیگر کار بد را انجام نمی دهد و یاد خدا همان زیبایی است دیدن یار مهربان یا دیدن یک نقاشی یا گوش دادن به موسیقی سمفونی …

          بهشت صحبت یاران همدست…

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
    • -
      الهام گفته:
      مدت عضویت: 2115 روز

      شهرزاد عزیزم سلام

      ساعت از 12 شب گذشته و داشتم پشت سر هم نظراتی که در سایت گذاشتی میخوندم …

      از داستان هدایتت و همه ی حرفایی که زدی

      و چقدر لذت بردم. اینکه پله پله جلو میری و هر بار از نتایج خفنی که گرفتی مینویسی یه انگیزه خیلی قوی شد برام.

      امشب به خودم قول دادم که با همه وجود در این مسیر ادامه بدم تا نتایج بزرگ و بزرگ تر بشن.

      مرسی از تو با حرفای قشنگت که برای من مثل یه نشونه بود.

      از استاد عزیز و خانم شایسته بی نهایت سپاسگزارم و مطمئنم که خیلی زود از نتایج خفنی که گرفتم مینویسم. درست مثل شهرزاد

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      سما گفته:
      مدت عضویت: 489 روز

      سلام شهرزاد قشنگم .

      مگه داااااااریم آخه .ازصبح داشتم تو بخش دانلودی بالا پایین میرفتم گوشم میدادم مینوشتم لذت میبردم یه لحظه گفتم واااای خسته شدم حالا کو تانتیجه تا من بتونم دوره ها رو خریداری کنم .ذهن چموش

      گفتم حالا بذارم محصولاتو ببینم همین که ببینم خودش کلی انکیزه ست برای من .

      هدایت شدم بخش کامنت ها

      کامنت ها رو که خودم از این همه نتیجه ی دوستان شوک شدم کفتم خدایا یعنی میشه من یه روز بیام اینجا کامنت بذارم و از داشته هام بنویسم .رسیدم به کامنت شما که باخوندنش قلبم داشت از جاش در میومد گفتم خدایاااااا داری چیکار میکنی کیف کردم و امیدوار گفتم ببین همه تونستند تو هم میتونیفقط باید کار کنی انقدر خوندن‌ کامنتا برام هیجان انگیز بود که ازشدت هیجان قلبم درد گرفته .

      هی کامنت میخوندم میگفتم بچه ه توروخدا بس کنید دارم میمیرم الان قلبم ایست میکنه .

      خلاصه حالم عالی شد و به ذهنم گفتم دیدی میشه ….

      هر جا هستید خدا خافظ و نگهبانتون

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      مهدی رحیمی گفته:
      مدت عضویت: 1988 روز

      سلام به شهرزاد عزیز امیدوارم هر جای این جهان هستی هستی بیش از پیش بدرخشی دختر بگو چرا امشب خوابم نمیبرد باید هدایت میشدم به کامنت های شما میگم خدایا چم شده خوابم نمیبره قلبم گفت برو تو سایت کامنت بخون از نتایج بچه ها…خلاصه خوندم و خوندم رسیدم به کامنتای جذاب شما شهرزاد عزیز واقعا تحسینت میکنم بزای اینکه خیلی شفاف و راحت کامنت میزاری و از دست اوردهات میگی نمیدونی چقدر به من کمک کردی اگر قرار بود بعد از خودت تو سایت یکی تحت تاثیر کامنتات قرار بگیره اون خودمم…اومدم نصف شبی که الان ساعت 3 شب هست به وقت ایران کامنت بزارم که یوقت تو انبوهی از کامنتا گمت نکنم بی صبرانه مشتاقم تمام کامنت های شما رو بخونم و کلی برای ذهنم منطقی بشه و قابل باورتر از همیشه که چقدر خوبه اگر جدی روی خودت کار کنی از این به بعد ری اکشن های منو به کامنتات بیشتر میبینی دوست خوب هم فرکانسیم به الله یکتا فرمانروای کیهان میسپارمت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      حمزه لطیفی صدر گفته:
      مدت عضویت: 1319 روز

      درود بر شما شهرزاد خانم عزیز

      واقعا بابت این نتایج و موفقیت های که کسب کردی تبریک میگم و آفرین به شما میگم که اینقدر به آموزش های استاد پایبند بودین و همچنان این مسیر رو محکم دارین ادامه می‌دین

      خدا رو شکر که استاد همچین شاگردهای شجاع و قوی رو تربیت میکنند

      تکرار و تمرین مادر همه چیز هست و قضاوت ها همیشه از طرف افرادی میاد که هیچ هدفی یا غلطی تو زندگشون نکردن بخند و ازشون رد شو

      دوست عزیز از کامنتت لذت بردم و خیلی انرژی خوبی به من داد بی نهایت ازتون سپاسگزارم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    امیر فدایی گفته:
    مدت عضویت: 476 روز

    با سلام و درود خدمت استاد عزیزم جناب اقای عباس منش،استاد نمیدونم چجوری و با چه کلماتی احساسات خودم را نسبت به شما بیان کنم،ولی خدا خودش میدونه صبح تا شب دارم براتون درود میفرستم و قربون صدقه تون میرم،نمیدونم این چه احساسی هست که تا حالا هم هیچ وقت این احساس رو نداشتم ولی وقتی صحبت های شما رو گوش می‌کنم آرامش کامل تمام وجودم رو فرا میگیره و یه حسی بهم میگه که صحبت های شما از عمق وجودتون و با صداقت کامل هست و تا حالا این حس رو با هیچ انسانی و با صحبت ها و کلام هیچ کسی تجربه نکرده بودم،از روزی که خداوند مهربان شما رو در مسیر زندگی من قرار داد روز به روز حال و احساسم بهتر و بهتر و بهتر میشه،من یه آدم ورشکسته بود و کلی هم غرض داشتم و دارم ولی از روزی که با شما آشنا شدم و کلیپ های شما رو نگاه میکنم تصمیم گرفتم دیگه از کسی غرضی نگیرم و دیگه پول نزولی هم نگیرم و از روزی که به خودم و خدای خودم این قول رو دادم روز به روز کاسبی مغازم داره بهتر و بهتر میشه،مغازه ای که فروشش به روزی زیر یک میلیون تومن و بعضی وقت ها چندین روز هیچ کاسبی نمیکردم الان جوری شده که هدف های روزی 10 میلیونی رو میزنم و توقع 20 میلیون دارم و کمترین فروش مغازم به چهار پنج میلیون رسیده،آنقدر حالم خوبه و احساس شادمانی دارم که قابل بیان نیست،همسرم از دست بدهکاری های من افسردگی گرفته بود و دیگه کاملا داشت از لحاظ روحی و احساسی و عاطفی از بین میرفت،ولی الان خدا رو شکر برق شادی و خوشحالی رو توی چشماش میبینم،جوری شده بود که دیگه هیچ امیدی به بهبودیش نداشتم ولی به لطف شما الان میگه میخنده امیدوار شده ومنم یکسره از قوانینی که شما میگین براش حرف میزنم و اونم روز به روز امیدوار تر و پر انرژی تر میشه،آنقدر از شما تعریف کردم توی خونه که دخترام تا حرفی میزنم میگن بابایی عباس منش گفته اینم،خدا رو روزی هزار بار شکر میکنم که شما رو سر راه من و خانواده من قرار داد تا امیدم به زندگی و سرپا شدن در کاسبی هزاران برابر بیشتر و بیشتر بشه،و اینم بگم که چه اتفاقات جالبی داره میوفته،منی که دیگه هیچ کس قبولم نداشت و هیچ کسی بهم جنس نمی‌داد در عرض یکی دوهفته ششصد هفتصد میلیون جنس اومد تو مغازم و خدا رو شکر بازارم خوب شد و مشتری هام برگشتن،نمیدونم چجوری بگم ولی مطمئنم شما یه روزی این احساس الان منو داشتین و منو وکاملا درک میکنین،چون وقتی شما دارین حرف میزنین از طرز صحبت کردن تون و از هیجان صحبت کردنتون متوجه میشم که همه چیز رو راست راست و بدون هیچ گونه‌ اغراقی دارین میگین،خیلی خیلی خیلی دوستتون دارم استاد عزیزم،استاد خوبم،باور کنین از نظر من شما یک انسان پیامبر گونه در عصر جدید هستید،بی نهایت دوستتون دارم و آرزوی سلامتی و عمر دراز براتون دارم️️️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 24 رای:
  9. -
    فاطمه جلیل خانی گفته:
    مدت عضویت: 606 روز

    بنام خدا که رحمتش شامل حالم شده

    سلام فاطمه هستم

    درود بر استادبینظرم که خداوند شماراراهنمای من قرارداده بخاطر وجودتون ازخداوندمتعال سپاسگزارم

    دروهله اول خانم خانه داربودم ودارای 3فرزند که یکی از یکی زیباترو باایده و خلاق تر(خداروشکرمیکنم بخاطر داشته های زندگیم)

    همیشه ازخدامیخاستم که برام دری بازکنه

    تااینکه به کمک یکی از دوستانم بهم پیشنهاد کاری شده بود

    حدود5سال پیش شغلی بهم پیشنهادشده بود که هیچ آشنایی با این شغل نداشتم بعدچندوقت رفت و آمد هایکی ازدوستان وویسهای رایگان استاد روبرام فرستاده بود.انگارباشنیدن این وویسها یک آرامش خاصی از درونم داشتم و یکی بهم میگفت که خیالت راحت باشه.

    ولی بازیک زمزمه هایی هرازگاهی باخودم داشتم.

    درگذشته من درواقع یک بازگشت به زندگیم داشتم ولی خداروشکرمیکنم که دری به روم بازشده که تونستم باهمین درآمدی که دارم برای خودم خریددوره داشته باشم.همیشه توخونه وویسهای استادروپخش میکنم.انگارکل خونمون آرامش خاصی داره و هرکسی میادمیگه چقدرخونتون حس خوبی داره.من واقعا آرامش رادرخانه ام باتمام وجودم حس میکنم خداروشکر تونستم تحصیل خودمو ادامه بدم شاغل هم هستم کارمنزل هم انجام میدم.خداروشکربرخورد همسرم بامن خیلی خوب شده.بهم میگه دیگه نمیتونم بهت دروغ بگم. وقتی حالم توخونه خوبه اونم حالش خوب.

    سپاسگذاری روزانه انجام میدم همیشه

    تازه اولین بار که دارم دیدگاه میفرستم تازه یادگرفتم که چطوری بفرستم

    همینکه ازدیروزخودم بهترم خداروشکرمیکنم

    سپاس فراوان از استادگلم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 20 رای:
  10. -
    حاتم خُرم گفته:
    مدت عضویت: 695 روز

    بنام رب تنها قدرت جهان .

    سلام سلام و صد تا سلام .

    به همه هم فرکانسی های عزیزم .اول از استاد گهربونمون و خانم شایسته عزیز بگم . که واقعا خدارو صد هزار مرتبه شکر برای وجودشون توی زندگیمون .

    بعدشم من از وقتی دوره 12 قدم ‌شروع کردم اول اینکه خیلی سبک شدم . ینی اندازه ی پر سبکم. دوم اینوه هر صبح و هر شب تمرین ستاره قطبی و انجام میدم . و دقیقا به راحتی کار میکنه حتی از خدا خواستم بارون بزنه و بارون زد بدون اطلاعی بگیرم از هواشناسی . بطور معجزه اسایی درامدم بیشتر شده و خدارو شکر مسافرا از چند روز قبل بهم زنگ میزنن ک رزرو کنن ماشبنمو بعدشم . حتی ی یخچال داشتم برای فروش تا نیت کددم و صبحش نوشتم ک ب فروش بره تا گذاشتم‌توی بزنامه دیوار نیم ساعت دقیق بعدش فروخوم و پول و هم نقد گرفتم . و بیشتر قرض هام و صاف کردم

    منی ک همیشه دوس داشنم دوره از سایت استاد بخرم چند روزیش دوره عزت نفس و هم نقد خریداری کردم . خدارو صد هزار مرتبه شکرت .

    من 1میلیون 450 هزار اماده کرده بودم برای قدم 2 دیدم‌استاد با 600 تومن فکر کنم خریداری کردم ازش .و سوم اینکه قدم سوم و خواستم بحرم اومم با 870 تومن خریدم . خدارو بی نهایت بار شکر .

    بعد بزکت خونمون ب شدت زیاد شده مایی ک نمیتونستیم یک ملیون یک میلیون مرغ بخریم الان یک میلیون یک میلیون میخریم .

    من همیشه میزفتم تهران. و خالی برمیگشتم از موقعی کب انجان تمرینات متعد شدم مخصوصا ستاره قطبی . مرتبا از تهران مسافر میزنم و میبرم .خدارو شکر .

    و از وقتی ک وارد دوره12 قدم شدم هر شب کامت میخونم و کامنت میزارم. و لذت میبرم . خدارو بی نهایت بار شکر در تمام مراحل زندگیم معحزه داره رخ میده منی ک ارزو این بود. که از شهر خودم مهانرت کنم با وردود ب دوره 12 قدم مهاحرت کرردم البته اون موقع ها هم از قانون افرینش استفاده میکردم خدارو صد هزار مرتبه شکر کار روز افراد انرژی مثبت ب پستم میخوره و لذت میبرم و تیکه کلامشکن خدایاشکرت هستش خدارو شکر دوستون دارم 1403.04.03 ساعت 1:32دقیقه صبح فردا هم مسافر دارم برای اصفهان ️️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 20 رای: