نتایج دانشجویان از دوره‌های استاد عباس‌منش

  • -الهه
    من رویا هستم و با حساب کاربری خواهر عزیزم کامنت می نویسم:اومدم نتایجم از زندگی به شیوه دوره قانون سلامتی رو بگم و البته یک اعتراف هم دارم. الان 44 روز هست که به شیوه دوره قانون سلامتی زندگی می کنم و اینها بخشی از نتایج من هستند:از وزن 67 کیلو به 60 کیلو رسیدم. خواسته ای که قبل از دوره توی دفترم نوشتم، رسیدم به همین وزن بود؛چربی دور شکم و پهلوهام خیلی کمتر شده؛کمر دردی که بخاطر گودی کمر هر روزه داشتم و بعد هر بار کار کردن بدتر میشد، کاملا از بین رفته؛صورتم به شدت شفاف شده وهر دفعه جلو اینه خودم تحسین میکنم؛دندون هام براق شده؛باد معده ندارم دیگه؛ریزش موهام خیلی کمتر شده؛خارش سرم کمتر شده؛انرژیم به شدت بالا رفته به طوری که دائم در حال کار کردن هستم؛تمرکزم بالاتر رفته و هدایت ها رو عالی دریافت میکنم؛من عاشق میوه های تابستونی بودم. چند روز پیش که برای تفریح بیرون رفتیم، خیلی وسوسه شدم و مواد غذایی خارج از قانون سلامتی مثل میوه های گیلاس زردآلو شلیل و خیار خوردم. به طوریکه کنترل ذهنم رو از دست دادم و حتی خوراکی های غیر مجاز دیگه رو هم امتحان کردم. انگار ذهنم می گفت حالا که به شیوه دوره قانون سلامتی عمل نکردی، برو چیزای دیگه رو یکبار بخور.انگار برای تنبیه خودم اجازه دادم که بخورم تا اون درد رو بچشم و اون لذت گذرا  رو تجربه کنم. آخر شب که شد، سردرد عجیب سراغم اومد، دفع عجیب و بدی داشتم به طوریکه مقعدم درد شدید گرفت، زیر شکمم به شدت درد گرفت به طوری که قادر به ایستادن نبودم. اون شب رو به حالت جمع شده خوابیدم و این ناراحتی تا 48 ساعت ادامه داشت. قبل از زندگی به شیوه دوره قانون سلامتی من به مدت چندین سال، عفونت ادراری شدید داشتم. بعد از زندگی به شیوه دوره قانون سلامتی این مشکل کاملاً برطرف شد. اما بعد از تقلب آن روز، این مشکل دوباره برگشت و این تضاد به یاد من آورد که چقدر با زندگی به شیوه این دوره نتیجه گرفته بودم و چقدر متعهد شدم تا کاملاً به شیوه دوره قانون سلامتی زندگی کنم.بعد از این تجربه، درسم رو گرفتم و بلافاصله رژیم لیکی گات رو شروع کردم و امروز روز 6 ام هستم. استاد من ساعت ها در سایت فعال هستم، به آموزش های شما گوش میدم، به شدت تمرکز و انرژیم بالا رفته، خستگی ناپذیر شدم، تمیز شدم، خوابم کمتر شده، همزمان دارم روی آموزه های دوره های 12 قدم، عزت نفس، و عشق و مودت در روابط کار می کنم. من از دوره عزت نفس از شما یاد گرفتم که خودم رو با وجود هر خطا و اشتباهی، دوست داشته باشم. بابت یک اشتباه خودم رو سرزنش نکنم، بجاش درسم رو بگیرم. بخاطر همین، آگاهانه به خاطر اون تقلب، حسم رو بد نکردم و درسم رو گرفتم و دارم به شیوه دوره قانون سلامتی با تعهد تر عمل می کنم.
  • -مهشید و شیرین
    ما (مهشید و شیرین) از زمانی که به شیوه دوره قانون سلامتی زندگی می کنیم و هرچه بیشتر به اصول این دوره عمل می کنیم، ظاهرمان زیباتر می شود. به طوریکه زیبایی های ما هر روز بیشتر از دیروز می شود؛هر بار جلوی آینه خود را می بینیم خدا را هزاران مرتبه شکر می کنیم که پوستمان چقدر زیباتر و شفاف تر شده، لکه های صورتمان ناپدید شده، حتی مژه های ما بسیار بلند و فر خورده، موهایمان بسیار پرپشت شده و هزاران نتیجه ی دیگر که لزومی به گفتن ان شاید نباشد و جا دارد از استاد عزیزمان سپاسگزاری کنیم به خاطر دوره ارزشمند قانون سلامتی.زندگی به شیوه دوره قانون سلامتی عزت نفس ما را خصوصا در زمینه ی ظاهر البته به غیر از ظاهر در بسیاری از خصوصیات هزاران برابر افزایش داده است. به نظر ما، اولین و بهترین قدم برای رشد و پیشرفت در هر حوزه ای، زندگی کردن و عمل کردن مانند وحی منزل و کلام خداوند به شیوه دوره قانون سلامتی است.
  • -اکرم زینلو
    امروز 16 ماهه که دارم به شیوه دوره قانون سلامتی زندگی می کنم و بسیار بسیار بسیار و باز هم بسیار راضی هستم. همون 6 ماهه اول به وزن ایده آلم رسیدم و عملا میتونم بگم برای رسیدن به وزن ایده الم سختی هم نکشیدم. به الله مثله آب خوردن به وزن ایده آلم رسیدم ضمن اینکه مشکل معده ام هم تماماً حل شد. اونم مشکلی که امانم رو بریده بود. الان واقعا از این سبک زندگی دارم لذت میبرم. دخترم مربی بدنسازی هست و جالبیش اینه که بعضی از لباسهای دخترم که 20 سال باهام تفاوت سنی داره، اندازمه و میپوشم. کلی از تناسب اندام و خوش تیپی خودم لذت میبرم. الان در سن 49 سالگی احساس یک زن 35 ساله رو دارم شایدم کمتر. حتی بعضی دوستان و آشناها میگن که: چقدر سنت کمتر میزنه. از خداوند سپاسگزارم که هدایتم کرد برای این دوره ی بینظیر و  باز هم سپاسگزارم برای وجود استاد عباس منش عزیز در زندگیم.من احساسم و نتایجم رو نوشتم تا افرای که تازه وارد دوره شدن، انگیزه بگیرن و زندگی به شیوه دوره قانون سلامتی رو ادامه بدن. امروز فرم اولین جلسه ی این دوره رو که 16 ماهه پیش پر کرده بودم رو مرور کردم. کلی لذت بردم و بالیدم به خودم که هر آنچه خواسته بودم، با تعهد به زندگی به شیوه دوره قانون سلامتی، بهشون رسیدم:اندام زیبا؛ سلامتیم؛ جوانی و پرانرژی شدنم؛
  • -بیت اله دوستی اوج
    من می خوام از نتایج خانوادگیمون از زندگی به شیوه دوره قانون سلامتی بگم. من و دختر و مادرم با هم زندگی می کنیم:اوضاع جسمی خودم قبل و بعد از دوره قانون سلامتی: قبل از دوره قانون سلامتی، دچار  جوش‌های خال دار و تیرگی زیر بغل بودم اگر روزی کار اداری داشتم، حتما سردرد می شدم و تا نمی خوابیدم هم خوب نمیشد.بعد از زندگی به شیوه دوره قانون سلامتی، جوشها برطرف شد و تیرگی زیر بغل به رنگ طبیعی تبدیل شده؛ خوابم بسیار خوب و راحت شده و تمام این موارد عالی شده.وضعیت سلامتی دخترم قبل و بعد از دوره:دخترم پارسال قبل از دوره قانون سلامتی عمل کیست انجام داد. کیست تا حدود 9 سانت بود. اون روزا من خیلی دوست داشتم یک محصول مجدد از استاد بخرم. دخترم رو به خاطر درد به دکتر بردم که سونوگرافی تجویز کرد و در این سونوگرافی 2 تا کیست 35 میلی رو نشون داد. اون روز من داشتم مسیر خانه تا اداره که البته حدود 100 کیلومتر هست رو میومدم و توی این مسیر فقط فایل های استاد عباس منش رو‌ گوش می دادم. توی یکی از فایلها استاد درباره دوره قانون سلامتی صحبت کرد. اون روز من تصمیم گرفتم به جای هزینه بیمارستان و عمل دوباره دخترم، دوره قانون سلامتی رو بخرم و روز زندگی به شیوه دوره قانون سلامتی رو شروع کردیم.40 روز بعد از زندگی به شیوه دوره قانون سلامتی، دکتر مجددا سونوگرافی نوشت و این بار هیچ کیستی نبود. قبل از زندگی به شیوه دوره قانون سلامتی، صورت دخترم مثل یه دستگاه تولید جوش بود اما الان به خاطر زندگی به شیوه این دوره، کاملاً پوست صورتش صاف شده قبل از زندگی به شیوه دوره قانون سلامتی، سر دخترم پر از شوره بود و شکمش 2 طبقه بود، اما الان شوره سرش کاملاً رفع شده و چربی های شکمش هم رفته و خیلی عالی شده؛وضعیت سلامتی مادرم قبل و بعد از دوره: مادرم به مدت 25 سال بود که به خاطر فشار خون تحت نظر دکتر بود و هر 3 ماه یکبار معاینه می شد و تنها اتفاقی که می افتاد این بود که دوز قرص ها بیشتر می شد یا نوعشون عوض می شد.از اونجا که من و دخترم و مادرم باهم زندگی میکنیم، به خاطر اینکه تنها غذای ما همون غذاهای مجاز قانون سلامتی پخته می شد، مادرم هم همون شیوه تغذیه رو رفت و وقتی دید کیست دخترم از بین رفته، انگیزه اش بیشتر شد. الان فشار خونش معمولی شده و دارو مصرف نمی کنه و مشکلات سلامتی قبلیش رفع شده.قبل از دوره قانون سلامتی مادرم دچار فراموشی بود که الان خیلی بهتر شده.واقعا خدا رو شکر می کنم چون قبل از دوره قانون سلامتی چقدر باید پول پرداخت می کردیم بابت اونهمه بیماری هایی که خانواده ما درگیرش بود و حتی بیماری های پنهانی که هنوز بروز نکرده بود. اما الان نه تنها اون بیماری ها رفع شده بلکه کلی بیماری پنهان که خبر نداشتیم هم رفع شده.من در طی زندگی به شیوه دوره قانون سلامیت، حتی یک بار هم تقلب نکردم و از شیوه دوره بیرون نرفتم. بعد از رژیم لیکی گات، کلا به شیوه رژیم لیکی گات عمل می کنم و حتی نمی خوام یه سری مواد غذایی حتی مجاز رو هم امتحان کنم که ببینم بهم می سازه یا نه چون یه بار گوشت رو با فلفل دلمه پختم و فرداش گوش درد گرفتم. یادمه قبل از قانون سلامتی هم گوش درد داشتم و بعد به خودم گفتم دیگه اصلا ریسک نمی کنم.سپاسگزار خداوندم که هدایت شدم به زندگی به شیوه عالی دوره قانون سلامتی.
  • -زهرا خضری
    قبل از دوره قانون سلامتی، تمام ساق پا و دستان من کاملا رنگش تیره شده بود. ناخن هام کاملا خراب شده بود اما من با زندگی به شیوه دوره قانون سلامتی نجات یافتم  و رنگ پوستم طبیعی شده. یک معجزه دیگه هم این اواخر رخ داده و اون این هست که ناخن جدید و بسیار با طراوت  و‌نو در آوردم.سپاس فراوان از خداوند مهربان به خاطر هدایت به آموزه های حیرت انگیز استاد عباس منش که کلام خداونده برای نجات ما.
  • -وهاب زارعی
    تقریبا 8 ماه از روزی که من زندگی به شیوه دوره قانون سلامتی رو شروع کردم میگذره. من تصمیم گرفتم توی هر جلسه از دوره قانون سلامتی، بخشی از تجربه ها و نتایجم رو بنویسم تا هم بتونم تا حدودی دینم رو به استاد انجام بدم و هم اینکه نتیجه های من برای سایر دوستان هم فرکانسی انگیزه ایجاد کنه تا افرادی که درگیر شرایط قبلی من هستند، باور کنند که سلامتی دوباره امکان پذیر هست فارغ از اینکه دکترها بگن فلان بیماری لاعلاج هست. دوست دارم با اشتراک نتایجم، این باور قدرتمند کننده گسترش پیدا کنه که: همه ما باید سلامت باشیم و این نعمت برای همه یکسان هست فقط باید در مدارش قرار بگیری.قبل از شروع دوره قانون سلامتی، به گفته آزمایش هام به گفته آزمایشهام و ام ار آی درگیر بیماری مولتیپل اسکلروز (ام اس) بودم  و نشانه ها و حملات رو داشتم. از همون شروع مشخص شدن بیماری، دوره قانون سلامتی را خریدم و زندگی به شیوه دوره قانون سلامتی را شروع کردم.در طی این 8 ماه، نتایج بسیار خوبی گرفتم که 2 تا از بزرگترین اونها رو می نویسم:نزدیک 22 کیلو وزن کم کردم؛و بیماری ام اس تا حدود 80 درصد بهبود یافته و رو به درمان است تا حدی که نشانه های بیماری خیلی کم شده و به راحتی زندگی می کنم.خدایا شکرت برای هدایت من به سمت دوره قانون سلامتی و آگاهی های دوره قانون سلامتی؛ خدایا شکرت برای وجود استاد و خانم شایسته؛ خدایا شکرت برای قانونمندی این جهان؛خدایا شکرت به خاطر متعهد کردن من در عمل به این دوره و دیدن نتایج و نعمتهای دور از تصورم؛
  • -آرزو جمشیدی
    قبل از زندگی به شیوه دوره قانون سلامتی، حدود 5 سالی بود که درگیر بیماری هایی شده بودم و اوضاع خیلی سخت و پیچیده شده بود. البته از زمانی که با آموزه های استاد آشنا شده بودم، درباره بیماری با دیگران صحبت نمیکردم ولی قبل از آشنایی با استاد، مثل بقیه ی آدم ها مرتباً با دیگران در این باره صحبت می کردم که خوب اوضاع حتی بدتر هم می شد. تا اینکه وارد سایت elmeservat.com شدم. خیلی خسته بودم. ماه ها بود که از خدا طلب سلامتی کرده بودم تا اینکه دوره قانون سلامتی رو دیدم و با هدایت خدا که آنقدر قشنگ توی خواب با من حرف زد، دوره قانون سلامتی رو خریدم.با شروع دوره قانون سلامتی، من نکته به نکته حرف های استاد را پذیرفتم و مقاومت های ذهنیم درباره پیش فرضهای قبلی درباره غذا رو کنار گذاشتم و زندگی به شیوه قانون سلامتی رو شروع کردم. بعد از 5 ماه من به بهترین وزن و تناسب اندامی رسیدم که سال ها بود آرزوی اون داشتم؛ بدنم سلامتی خودش را به دست آورد.قبل از دوره قانون سلامتی، صورتم پر از لکه و تیرگی بود. شکر خدا الان 80 درصد لکه ها رفته؛ قبل از دوره قانون سلامتی من صورت تیره ایی داشتم که با کرم روشنش میکردم و خیلی دوست نداشتم. اما الان صورتم روشن شده و فقط ضد افتاب میزنم و رژ.اندام فوق العاده شده؛ کمرم باریک شده و شونه هام صاف شده در صورتی که من کمر خمیده داشتم و پشت کمرم همیشه توی لباس ها خیلی بد نشون داده می شد. من از سایز 44 به سایز 38 رسیدم و از وزن 77 ب 57 رسیدم خدایا شکرت .اندامم آنقدر فوق العاده شده که هر لباسی بپوشم بهم میاد. سنم خیلی کم میزنه که دیگران فکر میکنند مجردم. قبل از دوره قانون سلامتی من پریودهای نامنظم داشتم که با درد شدید یک هفته همراه بود. الان پریودم منظم شده، سر وقت پریود میشم و بدون درد هست. گاهی چند روز قبل از پریودی، دل درد خیلی خیلی کمی دارم قبل از دوره قانون سلامتی سرگیجه و تاری دید ناشی از فشار خون نامنظم داشتم، صدای وزوز گوش داشتم و معده درد شدید که اوضاع روحیم رو هم داغون کرده بود. اما با زندگی به شیوه دوره قانون سلامتی همه این مسائل از بین رفته. الان هر باری فشار خونم رو میگیرم، شکر خدا منظم و عالی است؛ سرگیجه و تاری دید ندارم؛ معده دردم به کلی رفته و به صفر رسیده خدایا شکرت از اندام فوق العاده بگم که هاز لحاظ رابطه مشکل داشتم که خدا رو شکر مشکلم حل شده؛ خیلی زرنگ تر شدم اعتماد به نفسم بالا رفته. الان تمرینات عضله سازی رو شروع کردم و در حال ساخت عضله ام. 3 ماه دیگه میام از نتایج عضله سازیم میگم.
  • -سهند
    خواستم از یک موفقیت خودم صحبت کنم. من از بچگی، با بیماری زانو درد و لگن درد درگیر بودم و دکتر بهم گفته بود که تو به چی وجه نمی تونی ورزش حرفه ایی انجام بدی به همین دلیل من هرگز تو زندگیم هیچ تلاشی نمی کردم که ورزش کنم چه برسه به ورزش حرفه ایی.تا اینکه اتفاقی توی یکی از فیلم های انگیزشی دیدم که طرف پا نداره و با پای مصنوعی توی مسابقات دو شرکت کرده. منم آرزوم این بود که بتونم تند راه برم، چه برسه به اینکه بدوم.بعد از این ماجرا من تصمیم گرفتم این باور رو تغییر بدم و به خودم گفتم که پس منم میتونم. البته هدایت شدم به دوره 12 قدم و دوره قانون سلامتیآموزه های دوره 12 قدم، یک باور سازی عالی درباره باورهای قدرتمند کننده برام داشتهو زندگی به شیوه دوره قانون سلامتی هم کلی پیشرفت و بهبود در زمینه سلامت جسمانی برام داشته. با کمک آموزه های این 2 دوره، هم از نظر سلامتی و هم از نظر باورهای قدرتمند کننده، کلی بهبود داشتم و شروع کردم قدم به قدم، یه کم تند راه رفتن و بعد کمی بیشترش کردم.یه پارک کوچک کنار خونمون بود شروع کردم یه دور آروم دویدن. هر روز صبح زود پا میشدم و یه دور آروم می دویدم. کم کم توی اینستا با یه مربی دو آشنا شدم و توی کلاساشون شرکت کردم و با تمرینات تخصصی ای که دادند، پاهام خیلی قوی تر شدن و اصلا اون درد های قبل رو نداشتم. بعد برای اولین بار ده کیلومتر رو دویدم و بعد شد 15 کیلومتر. بعد برای اولین بار دوی ماراتن دشت بیابانی شهداد 21 کیلومتر رو شرکت کردم. درسته اول نشدم ولی تونستم توی ماسه 21 کیلومتر رو بدوم و این یه موفقیت و رسیدن به تارگت شخصی عالی برای من بود.الان دارم به دوی ماراتن 42 کیلومتر جزیره کیش فکر میکنم که روزی حتما اون تارگت رو هم میزنم و به همه میگم که اگه بخوای بشه میشه. چون وقتی تو می خوای و برای اون خواسته قدم برمیداری، همه چیز دست به دست هم میدن که تو موفق بشی.استاد جان من دارم توی این مسیر حسابی روی خودم کار می کنم و توکل کرده ام به خداوند.
  • -امین زندی
    درمان بیماری ام اس
    من حدود 2 ساله که دارم به شیوه دوره قانون سلامتی زندگی می کنم و میخوام همه چی رو از اول توضیح بدم: اوایل تیرماه سال 1401 بنده دوره سلامتی رو خریداری کردم و خیلی پر قدرت و با تعهد شروع کردم به عمل کردن به دوره. طبق آنچه استاد در جلسه اول خواسته بود، آزمایش های اولیه رو انجام دادم و شرایط من در شروع دوره قانون سلامتی به این شکل بود:وزن 103 کیلو گرم؛ سلامتی: داغون؛ رابطه زناشویی: داغون؛ وابستگی به خانواده و مادرم بسیار شدید و…الا که دارم اینا رو میگم و شرایط اون موقع رو بیاد میارم واقعا بی نهایت شکرگزار خداوند می شم و ایمانم خیلی قوی می شه از اینکه شرایط اون زمان من کجا و الان کجا!حتی خودم هم باورم نمیشه که اینقدر تغییر کردم و نتیجه گرفتم. حتی مسائلم اصلا یادم رفته بود. قبل از شروع دوره قانون سلامتی من دچار بیماری ام اس بودم. تمام مدارک و جواب MRI هم هست و کلی دارو مصرف می کردم تا اینکه خیلی شگفت انگیز به دوره قانون سلامتی هدایت شدم. یه حسی توی وجودم بود همیشه که انگار میدونستم خداوند دوباره سلامتی منو بهم میده. همیشه تجسم میکردم که خداوند دوباره سلامتیم رو بهم داره و برای اون لحظات و حس اون حدّ از سلامتی اشک شوق می ریختم.  واقعا با به یاد آوردن اون روزها، ایمانم به قانون خیلی قوی تر میشه.قبل از دوره قانون سلامتی من همیشه در رژیم بودم و همسرم در طی روز کلی وعده غذایی برای من درست می‌کرد و انگار تمام روز در حال درست کردن غذای من بود. اصلا انگیزه ای برای زندگی نداشتم تا اینکه وارد دوره قانون سلامتی شدم و با تعهد این دوره رو شروع کردم.در طی 3 ماه اول، وزن من به 92 کیلوگرم رسید و حتی تا 87 کیلوگرم هم رسید. بعد از مدتی عمل به دوره قانون سلامتی، داروهام رو قطع کردم و در عوض آموزه های دوره قانون سلامتی را گوش می دادم و اجرا می کردم. اینم بگم که وقتی وارد این دوره بی نظیر شدم، خیلی‌ها میگفتن با پزشک مشورت کن اما صدای خداوند بلند تر بود که می گفت با تعهد به شیوه دوره قانون سلامتی عمل کن. از همون اول، تک تک حرفای استاد برای من وحی منزل بود به همین دلیل همه چیز برام خیلی خوب پیش رفت. وقتی که وزن کم کردم، پوست من اصلاً شل نشد. اما در مورد نتایج من و وضعیت سلامتی من: الان مدت 2 سال است که من کاملا به شیوه دوره قانون سلامتی زندگی می کنم.در حال حاضر، وزن من نرمال و ثابت شده؛ هر روز بدنسازی رو توی باشگاه کار می کنم و به محض اینکه بتونم پیاده روی می کنمپوستم شفاف و نرم شده؛ بسیار خوش هیکل شدم. صورتم استخوانی اما بسیار خوش فرم شده؛عزت نفسم خیلی بالا رفته به لطف خداوند؛سایز لباسام کلی تغییر کرده  و همه با سایز جدیده این در صورتی هست که خانواده من مثل اکثریت جامعه به ژنتیک اعتقاد دارن و میگن که ژنتیک ما چاق هست اما من با دوره قانون سلامتی دیگه قانون بدن و قانون سلامتی رو درک کردم؛بیماری MS در بدنم درمان شده و دیگه هیچکدوم از علائم ام اس رو ندارم؛ دیگه ریزش مو ندارم و چقدر موهام خوب شده؛ خلط پشت گلو ندارم؛ بینایی چشمام به شدت خوب شده؛قبل از دوره قانون سلامتی به خاطر بیماری ام اس لکنت زمان داشتم اما الان این مسئله حل شده و دیگه لکنت زبان ندارمقبل از دوره قانون سلامتی به خاطر بیماری ام اس بی حسی عصبی داشتم، اما الان ندارم؛قبل از دوره قانون سلامتی لرزش دست و پا سمت چپ داشتم، اما الان ندارم و چقدر شکرگزار خداوند هستم که همه چیز به ما قدمت ایدیهم هست.خدا رو شکر می کنم. عمل به قانون و تجسم خیلی کمک کرد که من به مسیر دوره قانون سلامتی هدایت بشم در حالیکه اون زمان که برای سلامتیم تجسم می کردم هیچی از قانون نمیدونستم اما الان میدونم که چرا و چطور به اینجا و این نتایج رسیدم و می تونم از همین قانون استفاده کنم برای تحقق هدفهای دیگه ام. الان با این نتایج عزت نفسم خیلی زیاد شده .بعد از یک سال عمل به دوره قانون سلامتی، بیماری ام اس در من درمان شد و تمامی علائم بیماری قطع شد. الان هم یک سال از درمان من می گذره که به شکر خداوند هیچ علائمی از این بیماری ندیدم و به طور کلی 2 سال است که به شیوه این دوره زندگی می کنم. به خاطر زندگی به شیوه دوره قانون سلامتی علاوه بر اینکه بعد از 10 سال از شر رژیم گرفتن های پی در پی برای کاهش وزن خلاص شدم، به سلامتی هم رسیدم و بیماری ام اس هم درمان شداین رو هم اضافه کنم که در مورد برنامه غذاییم، من کاملا و متعهدانه به شیوه دوره قانون سلامتی عمل می کنم خصوصا توضیحات مربوط به رژیم لیکی گات که در جلسات 10 به بعد دوره است. استاد واقعا ازتون سپاسگزارم.
  • -اختر
    من 3 ماہ میشه که دوره قانون سلامتی رو خریدم و به شیوه دوره قانون سلامتی زندگی می کنم.در طی این مدت، من از وزن 73 کیلوگرم به وزن 62 رسیدم. خیلی هم عالی و رو فرم شدم و البته بدنم با جلسات ورزشی این دوره ، خیلی خوش هیکل تر شده در حالی که پوست بدنم اصلا شل نشده. در حالی که قبلا اگر لاغر می شدم پوست بدنم سریع می افتاد.قبل از دوره قانون سلامتی من دچار لرزش شدید دست بودم. اما با عمل به دوره قانون سلامتی هر بار به مرور لرزش دست من کم شد و الان خیلی کمتر شده و قدرت دستام هم زیاد شده.
1 2 3 4 5 12
161 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    افسانه شاکری گفته:
    مدت عضویت: 166 روز

    سلام استاد

    گفته بودین که باور کمبود کجاها توی زندگیتون هست میدنم که خیلی خیلی وجود داره ولی چند تاش که تونستم پیدا کنم من خیاط هستم وهمیشه میخاستم که یکی کمکی داشته باشم ولی باورم این بود که خیاط خوب نیست اگرم باشهاگر خیاط بگیرم حقوقش رو چه جوری بدم اگر درامد کافی نداشته باشم یا مثلا ایده به ذهنم میومد یه رگال لباس تولید کنم مشتری هام که میان از رگال هم دیدن کنن وبفروشم دوباره فکر منفی میومد که اگر فروش نره چی رودستت بمونه چی وهمین ترس باعث شده که هیچ وقت قدمی برندارم

    وبابت اینکه گفتین باچه مساعلی روبرو شدید که فکر میکردین راه حلی نداره من با پسرم که الان پونزده ساله خیلی بحث‌ میکریم فکر میکردم میتونم کنترل کنم وبعضی وقتا دیگه اینقد عاجز میشدم تو خلوتم گریه میکردم یروز از خدا خاستم که کمکم کنه همون روزا بود که خواهرم یه کلاسی رو معرفی کرد که برای فرزند پروری بود اونجا بود که فهمیدم مشکل پسرم نبوده خودم بودم با افکار منفی که ممنتوم میگرفتن منو با پسرم دذگیر میکرد واز من بعد از اون چند جلسه کلاس نه تنها دیگه با پسرم درگیر نبودم بلکه باهم دوستو رفیق هم شدیم الان همه چی رو میاد برام تعریف میکنه در صورتی که قبلا اگر میپرسیدم هم چیزی نمیگفت الان خودش میاد بغلم میکنه بوسم میکنه

    یوقتایی که صداشو بلند مبکنه میاد معذرت خاهی میکنه

    این اولین دوره ای هست که ازتون گرفتم امیدوارم به دستاورهای بزرگتری برسم وبیام باهاتون در میون بزارم بازم ممنون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    معصومه حقی گفته:
    مدت عضویت: 485 روز

    سلام خدای جانم

    سلام استاد عزیزم ودوستان مهربونم

    من دیروز فایل دوم استاد رو گوش دادم در مورد راحت کارها براشون انجام میشه وبا هدایت پیش میرن دیروز تصادف کرده بود همسرم خداروشکر اتفاق بدی نیافتاده بود مقصرم نبودن رفته بودن بیمه اونجا کروکی ازشون خواستن وهمسرم رو 4تاکلانتری فرستاده بودن دنبال کروکی هر جا روفته بود جای دیگه ایی رو گفته بودن بره و…کلی درد سر داشتن دیروز

    حالا امروز همسرم وقت نداشت بره سرکار بود به من گفت برم کروکی رو بگیرم به خیال خودمون کلانتری مورد نظر رو پیدا کرده بودیم گفت برو اونجا بگیرش منم رفتم گفتن سرهنگ فلانی اینجا نیست برو فلان کلانتری بازم یه جای دیگه منم تو دلم گفتم چرا این جوری شد من برا نیم ساعت مرخصی گرفتم نکنه خیلی طول بکشه منو الکی این ور واون ور بفرستن بعد یاد حرف استاد افتادم گفتم خدایا منو هدایتم کن من به راحت ترین راه بتونم کارمو انجام بدم برم خیلی سریع کارم راه بیافته و…بعد به گروهبان گفتم آدرس رو تو نشان برام من علامت بزن با همون مسیر یاب برم چون من اونجارو بلد نبودم وقتی که به مقصد رسیدم دیدم تو اون منطقه اصلا کلانتری وجود نداره از یه آقایی پرسیدم این خیابون کلانتری هست منو اینجا فرستادن ایشونم خیلی آدم مطلعی بود گفتن نه اصلا کلانتری نداره واون کلانتری که گفته بودن بهم گفت که خیلی از اینجا دوره و….

    بعد کلی راهنمایی کرد که کروکی فلان بگیری اگه دست نویس کردن بیمه قبول نمیکنه وووو

    بعد رفتن منم با ماشین راه افتادم دیدم این آقا به سمت ماشین من میاد منم نگه داشتم گفتن این خیابون یه طرفه س تهش از اینجا نمیتونی دور بزنی یه راهنمایی رانندگی هم چند تا کوچه بالاتر هست اگه بری از اونا بپرسی چون اداره کل شونه بهتر راهنماییت میکنن آدرس داد منم رفتم خیلی راحت پیداش کردم رفتم پرسیدم فلان جا تصادف کردیم و…کجا برم آدرس قبلی رو بهم دادن گفتم اونجا رفتم یه کلانتری دیگه روگفتن سرهنگ فلانی اینو که گفتم گفتن سرهنگ اینجاس در رو باز کردن بیا تو من شوکه شده بودم چون فقط رفته بودم آدرس بپرسم که کدوم کلانتری برم

    همون جا کروکی رو بهم دادن راحت وآسان خداروشکر انقدر ذوق زده شدم از این اتفاق که نمیتونم براتون توصیفش کنم اشکم دراومد که ببین استاد میگفت این طوری شد هدایت خواستم کارها برام آسون شد منم کارم آسون پیش رفت خداروشکر من اینو معجزه میدیدم واقعا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    الا رستگار گفته:
    مدت عضویت: 145 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام علیکم و رحمت الله و برکاته

    به اذن الله و هدایتش دوره ی هم جهت با جریان خداوند رو تهیه کردم قبلا قانون سلامتی رو تهیه کرده بودم و بعدش توی قلبم گفتم ان‌شاءالله

    دوره ی روان شناسی ثروت رو تهیه میکنم اما هربار به یه مانع میخوردم

    حس میکردم ناخالصی و بیقراری و عجله و استرس اذیتم می‌کنه با اینکه نزدیک به پنج ساله همش سعی میکنم روی خودم کار کنم (و پنج ساله که با استاد بزرگوارم آشنا شدم)

    اما همش می کوبیدم به جاده خاکی و باز خراب میکردم هربار ..

    گاهی پر از غم و حسرت میشدم و گریه ها سر میدادم و هدایت می طلبیدم و همه چی آسون و بهتر میشد و همین که میخواستم دور بگیرم و یا نزدیک دور گرفتنم بود همون قانون مومنتوم که استاد بزرگوارم گفتند ولی من خودم همه چیزو خراب میکردم و زمین و زمان و همه کس و همه چیز رو مقصر میدونستم غیر از خودم

    گاهی زندگی و جهانم رو خودم آگاهانه یا ناآگاهانه پر از تراژدی میکردم خودم رو به تضاد و درد سر مینداختم با دستای خودم دیگه از بس رفتمو برگشتم هزار بار شد و خسته شدم

    و بعد از کلی جنگیدن با خودم و به اذن الله بازم بیدار شدم و با خودم گفتم قانون سلامتی رو تهیه کردی قبل از قانون سلامتی توی جهنمی بودی که هربار تا لبه ی قبر می رفتیو برمیگشتی و بعد به اذن الله هدایت شدی به قانون سلامتی و همه چیز عالی شد معجزه ها شد .

    و از ته قلبم سپاسگزار الله متعالم و زیباترین دعاها رو در حق استاد بزرگوارم کردم

    وقتی راجب خداوند و توحید و شرک نورزیدن حرف میزنید من اشکم میاد و قلبم پر از شادیو امید و عشق میشه و زنده میشم و لذت میبرم و لذت میبرم ولذت میبرم قلبم پر از شجاعت میشه و از شر

    همه ی ترسام خلاص میشم استاد

    همیشه توی قلبم با شما حرف میزنم و میگم که دوستون دارم و بهتون افتخار میکنم ینی وقتی که گوش میدم به حرفاتون تموم حرفاتون حرفای قلب منه و لحظه به لحظه صداقت رو حس میکنم و همین صداقت شما استوار موندتون و شجاعتتون منو پر از ایمان می‌کنه به اذن الله

    اگرچه اینجا قرار بوده که دیدگاهمو راجب به دوره ی هم جهت با جریان خداوند بنویسم اما من با قلبم نوشتم

    و چون متاسفانه ایملم رو گم کردم نتونستم این حرف قلبمو توی نظرات قانون سلامتی بنویسم

    حس میکنم وقتی شکستم از همه نظر و خودمو برای الله خالص کردم و دعا کردم الله یکتا نجاتم بده و شرک نورزیدم اون وقت هدایت شدم به قانون سلامتی ینی حس میکنم توحید من رو به شما وصل کرد یعنی چون شرک نورزیدم هدایت شدم به سمت قلب شما استاد بزرگوارم و من با تموم وجودم به این خصوصیت یکتاپرستی شما و شجاعت و شهامتتون افتخار میکنم

    هدایت رو خودم چشیدم با تموم وجودم الله پاسخ منو داد رب العالمین پاسخ قلب

    شکسته ی منو داد

    من تکرار میکردم با خودم با اخلاص واقعی

    ( ای خدایی که جز تو خدایی نیست منو به سمت خواسته ام هدایت کن ؛ خواسته ام شفای کامل و سلامتی کامل قلبو روحو جسمم است) و بعدش معجزه شد و با قانون سلامتی همه چی روز به روز عالی تر شد

    تا اینکه من تصمیم گرفتم دوره ی روانشناسی ثروت رو تهیه کنم اما گفتم که هر بار با موانع..

    و هربار اشتباهات جدید

    حسم بد بود ینی سعی میکردم بد نشه بد نمونه یه چیزایی از درون و بیرون عذابم میداد

    آشوب میشدم یه جورایی عجله و استرس و ناامیدی کلی چیزای دیگه میومد سراغم

    تا اینکه سعی کردم خودمو آروم کنم و دعا کنم و نظافت کنم جهانمو یعنی هم درونم رو هم بیرونم همم از همه نظر

    بعدش کمی بهتر شدم اما هنوز هیجان رو حس میکردم توی درونم

    به سایت سر میزدم و همین دوره ی هم جهت با جریان خداوند رو دیدم حسم خوب شد با خودم گفتم ان‌شاءالله بعدا تهیش میکنم فعلا نمیشه و اصلا بهش توجه نکردم گفتم توجهم رو روی روانشناسی ثروت فعلا میذارم

    اما به خاطر دعاهام چن تا نشونه اومد و منم به نشونه ها و حرف قلبم اعتماد کردم و این دوره ی زیبا رو تهیه کردم به اذن الله

    به محض اینکه تهیش کردم آروم شدم و تازه اولین جلسه رو گوش دادم سه بار و بعضی حرفاتون رو استاد بزرگوارم بارها و بارها گوش دادم و نوشتم و نکته برداری کردم حالم خیلی بهتر شده حس میکنم دارم بهتر میشم و بیشتر می فهمم بیشتر از قبل به اذن الله جهانمم زیباتر شده و ایمان دارم زیباترم میشه دیدگاهای دوستانمم خوندم عالی بود

    خیلی دوس دارم منم از نتایجم بگم

    یکی از نتایجم همزمان با خریدن دوره بود اینکه اون استرس و حس بد و ناخوشی که داشتم تونستم تا حدودی بهش غلبه کنم و البته اینبار آگاهانه تر و واقعی تر غلبه کردم و لذتشم چشیدم و خدا رو بابتش هزاران بار شکر کردم

    و دومیش اینکه از روی محبت و عشق و انسانیت و دلسوزی به خاطر خدا به شخصی گرفتار پول قرض دادم با اینکه خودمم خیلی نیاز داشتم و بهم قول داد که برمیگردونه و حتی جبران کنه و تا آخرین لحظه ی عمرش فراموش نمی کنه که توی چه

    لحظه ی سختی که کسی حاضر نبود کمکش کنه من کمکش کردم

    خوشحال بودم که تونستم بنده ای از بندگان الله رو شاد کنم اما فقط چند روز طول کشید بنا به دلایلی اون شخص خیلی گند از آب دراومد فقط به این خاطر که از من چیزی خواست که من نمیتونستم انجام بدم و نه از قلبم و نه از خدام اجازشو نداشتم و البته اینم بگم که قبول میکنم خودم اجازه دادم که ناراحتم کنه و خودم به دنیای خودم جذبش کردم با اعمالم و گفتارم کردارم و احساسم پذیرفتم که خودم کردم اشتباه از خودم بود ضعف خودم بود به گردن گرفتم که ضعف خودم بود و سعی میکردم حتی توی قلبم اون شخص رو سرزنشم نکنم و رهاش کنم

    و رابطمم باهاش قطع کردم چون حسم رو بد میکرد و قطع کردم بعدشم بهش گفتم حقم رو پس بده و ماه ها گذشت و خبری از پس دادنش نبود و حتی جوری حرف میزد و رفتار میکرد که انگار طلب کاره

    ینی دیگه جوری شد از خیرش گذشتم و گفتم عاقا اصلا نخواه که حقتو بگیری ولش همون که شرش کم بشه قطع ارتباط بشه کافیه اما واقعا قلبم میگفت حقتو پس بگیر حتی به قیمت جونت چون لیاقتشو نداشت

    به هر راهی میرفتم که حقمو بگیرم بن بست آهنین میشد اما همین که نیت کردم دوره رو تهیه کنم طرف مسیج داد که تا یه ماه دیگه پولتو پس میدم ینی اصلا حس میکردم ترس خدای من افتاده توی قلبش و اصلا راهی نداره جز اینکه حق منو پس بده و بعداز تقریبا پونزده روز حقمو پس داد خوشحال شدم چون موقعه ای پس داد که باید میداد و برای چیزای خیلی خوبی بهش احتیاج داشتم

    و سوم اینکه قبل ازینکه به این دوره هدایت بشم حالم یه جوری شده بود با خودم گفتم بهتره برم

    آرام بخش مصرف کنم و کردمم اما ناراحتم میکرد آرامشش سطحی و بد بود حال قلبم رو بد میکرد یه جور انگار قلبم خوش نبود حال نمیکردم ولی از ترس میگفتم حالا بخورم فعلا نکنه نتونم بخوابم

    اما با گوش دادن جلسه ی اول دیگه نخوردمش

    اگرچه هنوز اول راهم اما واقعا حال دلم بهتر شده و انگار جهانم داره واضح و شفاف میشه

    همیشه من میگفتم لحظاتی داشتم که انگار توی آغوش خداوندم و هیچی نمیتونه آرامشمو بهم بزنه اما این حس خراب میشد آرزو میکردم بازم تجربش کنم و الان انگار کم کم دارم به اون حس میرسم ولی اینبار فرق می‌کنه فرقش اینه که نمیترسم تموم بشه و یا از دستش بدم و همین خیلی زیباست

    وقتی هنوز دوره رو نخریده بودم و فقط نیتشو داشتم رفته بودم خرید ولی نمی‌دونم چرا اینقد خوشحال بودم یه آرامشو شادی سراسر وجودمو گرفته بود انگاری حس میکردم خداوند دستمو گرفته و بهم میگه دیگه رهام نکن بخدا همین حس رو داشتم و الان که می نویسم اشک توی چشمام جم شده و حس میکردم مث قبل توی گذشته یا آینده نیستم توی زمان حال بودم عصبی نبودم و از همه چی لذت می‌بردم دلم میخواست به همه لبخند بزنم و همه رو بغل کنم همه چیز زیباتر شده بود آسمونو زمین همه چی پراز زیبایی بود و برخلاف گذشته توی مغزم سروصدا نبود سکوت بود آروم بودم ینی حس میکردم خودم تنهام با خداوند هیچ چیز و هیچ کس رو نمی دیدم و پر از شادی بودم با خودمو خدام فقط لذت می‌بردم خرید زیادی هم نکردم ولی خیلی خوش تر از قبل گذشت خوش تر از همیشه و اینکه همش میخواستم این شادی و آرامش رو پخش کنم به همه چیز ببخشم به همه کس اول از همه همسرم و پسرم پس قلبم گفت براشون هدیه بخر و خریدم بعدش مادرشوهرم که دو ماه بود نمی تونستم بر خلاف گذشته که همیشه می بخشیدمش اینبار دو ماه بود که نتونسته بودم ببخشمش و واقعا تلخی رو می چشیدم و هرچی با خودم جنگیدم نتونستم ببخشمش تا اینکه همون روز آزادش کردم ذهنی و قلبی بخشیدمش رهاش کردم نمی‌دونم چطور شد قلبم فقط جوری بخشیدمش که قلبم براش غل میزد و دلتنگش شدم و نمی‌دونم اصلا چجوری شد که حتی به خاطر وجودش و سلامتیش خدا رو شکر کردم و حتی از نزدیک منزلشم راهم خورد قلبم دوس داشت برم پیشش بغلش کنم ببوسمش اما چون غروب شده بود باید برمیگشتم ولی از ته قلبم بخشیدمش بعدش بازم لبریز از شادی و آرامش بودم میخواستم همش این حس رو هدیه بدم وجالب بود تا وقت برگشتنم تا رسیدنم به خونه چهار نفر دیگه رو شاد کردم خدمت جزیی انجام دادم اما هنوز لبریز از شادی و آرامش بودم و همش دلم میخواست این حس رو به دیگران و اطرافیانم ببخشم

    الحمدلله رب العالمین به خاطر هرلحظه و هر نفس و تمومه هدایت ها و وجود شما استاد بزرگوار

    زیباترین دعاها رو در حق شما و خونواده ی زیباتون میکنم

    خیلی دوس دارم شما دیدگاه منو بخونین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    الماس زیبا وهمسرجان گفته:
    مدت عضویت: 829 روز

    سلام به استاد عزیزم

    خدای مهربانم هرچه دارم ازتودارم

    من اصلا یک درصد فکر نمی‌کردم بتونم تا قبل از زمان تخفیف دوره رو بخرم بصورت ناگهانی

    البته چند وقتی هست که همسرم در برنامه های استاده وخیلی تمایل به خرید این دوره داشت همش میگفت یه جوری این دوره رو بخریم قبل از عید توسط یکی از دوستان غرفه روسری زدیم وخداروشکر پول دوره برامون جفت و جور شد حتی چند برابرش ….وتمام مخارج عیدمون رسید نزدیک به 10میلیون عیدی سوغات بردم اصلا فکرشو نمی‌کردم ..ایام عید کلی بهم خوش گذشت ….مادر شوهرم کلی بهمون سوغات داد البته مادر شوهرم زنی دست ودلبازن ….وخداروشکر نتایج دارن میان اینها رو داشته باشین تا نتایج بیشتر رو هم بیام بنویسم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    معصومه حقی گفته:
    مدت عضویت: 485 روز

    سلام خدای جانم مهربان ترینم عزیزم هادی ام هستی ام آرامشم خدای زیبایم خدای رحمانم رحیمم سخائم ستارم

    وسلام ودرود بر استاد عزیزم خیلی خیلی دوستون دارم برام خیلی باارزشینخداروشکر خدا منو به سمت شما هدایت کرد

    خواستم تو دفتر یادداشتم اینو بنویسم ولی حسم گفت بیام واینجا بنویسم

    بنویسم وتقاضای هدایت کنم از خدای عزیزم برای کسب وکاری که میخوام راه بندازم شروع کنم خدایا مدرسم باش هدایتم کن چطور شروع کنم کجا برم چه چیزهایی بخرم خودت کمکم کن تایم خالی برام باز کن من با آرامش و وقت کافی بتونم کارمو شروع کنم

    این رو به عنوان یه رد پا برای خودم گذاشتم توکل علی الله

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    کبری مشتاقی گفته:
    مدت عضویت: 961 روز

    به نام خدای مهربانم خدای خوب و قدرتمندم

    سلام به استاد عزیزم و مریم جانم سلام به دوستان همفرکانسم

    این روزها با اینکه هنوز نتونستم دوره رو تهیه کنم

    اما متوجه شدم به خداوند خیلی نزدیک تر شدم

    و راحت تر خواسته هامو میخوام و بهم داده میشه

    و الان اومدم کامنتها رو بخونم چقدر قشنگ نوشتن دوستانم من فدای شما بشم

    خیلی خوشحالم که نتایج عالی گرفتین در این مدت کم

    بعضی از دوستان گفتن بعد از دو یا سه جلسه تمرین حل کردن نتایج عالی رو گرفتن خب خیلی خوبه

    این مشخص میکنه چقدر دوره مهمیه چقدر بازخورد گرفتن دوستان

    چقدر تلاش ذهنیشون بالا بوده و برای من درس داره که روی هر دوره ای تمرکزی کار کنی پاسخ مثبت میده تحسینتون میکنم مرحبا مرحبا

    خدارو شکر میکنم برای داشتن همچین استادی و همچین دوستانی الهی شکرت سپاسگزارتم

    خوش باش که هر که راز داند

    داند که خوشی خوشی کشاند

    شاد و سلامت و ثروتمند باشین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  7. -
    سیده گفته:
    مدت عضویت: 505 روز

    به نام خداوند قادر مطلق خدایی که این روزا اینقدر باهاش صمیمی شدم که هر لحظه دارم باهاش حرف میزنم

    خدایی غیر از خدایی که قبلاً می شناختمش

    الان هم اومدم نتایج شما دوستان عزیزم رو برای اولین بار توی این قسمت از سایت بخونم ،که خدا یهویی بهم گفت تو هم بنویس

    بنویس که همه باور کنن اگه با من رفیق بشن دیگه نگران هیچی نمیشین.،من میگم چی کار کنن که چرخ زندگی شون روان بشه

    به خدا الان که دارم می‌نویسم اشک از چشمام سرازیره .

    نه از ناراحتی بلکه از سر شوق که چنین خدایی داشتم و ازش بی خبر بودم.

    تازه منی که خیلی ادعای خداشناسی و این حرفا رو داشتم.

    برای همه مادر بودم برا خودم زن بابا

    از بس باورهای خراب تو ذهنم بود

    باور این که خدا دعاهای منو در حق دیگران چقدر زود جواب میده ولی برای خودم نه

    همه ازم التماس دعا داشتم و منم به خدا میگفتم تو که خیلی مهربونه حاجتشون رو بده و جالب این که همه به حاجتشون میرسیدن و البته وصد البته این به خاطر باور خودشون بود که جواب میگرفتن نه به خاطر دعای من

    و

    من اینو میدونستم و به روی خودم نیاوردم.

    و

    به خودم میگفتم چون خدا خیلی دوستم داره

    هی میخواد ازش التماس کنم برای گرفتن حاجت خودم

    و

    با خودم میگفتم هر چه بیشتر دارم اذیت میشم

    پس جایگاه بهتری پیش خدا دارم

    پس اگه اینجا نشد حتما اون دنیا برام بهتره

    و

    این هم یه باور مخرب دیگه و

    هزاران باور دیگه که به خدا میچسپوندم

    البته که این باور در جامعه آیی که بودم تاثیر گرفته بودم و در خودم تقویت کرده بودم متاسفانه.

    اما خدای درون الانم کجا و اون خدا کجا

    که هر لحظه داره منو هدایت می کنه به بهترین راه ها ،

    و این رو مدیون آموزش های استاد عزیزم می‌دونم.

    که زندگی منو عوض کرده از هر لحاظ.

    خدایا شکرت

    همیشه با خودم میگم استاد عزیزم تو که دراستان من در صد کیلومتر متری من سالها زندگی کردی و آغاز تغییرت از اون جا بود

    چرا امن

    من این همه دیر با شما آشنا شدم.

    از فایلهای رایگان که ارزش میلیاردی دارن شروع کردیم و الا با دوازده قدم داریم رو به جلو پیش میریم چ بیشتر از چیزی که می‌شنوم دارم به گفته های استاد عمل می کنم.

    به هر حال خدا را هزاران بار شکر از بودن در کنار شما و این دوستان عزیز و خصوصاً عزیز دلت مریم جان که هر روز با دیدن زندگی پر بهشت دارم در بهشت افکارم زندگی میکنم.

    از لحاظ روابط با همسرم که عالی شده و تا قبل از این که ایشون واقعا یه آدم دیگه آیی شده

    ما هر روز زندگی در بهشت رو با هم میبینم و این همه فراوانی و عشق رو از بودن با شما تجربه می کنیم .

    فایلهای توحیدی استاد عزیزم انقلابی در ما به وجود آورده که الان با قدرت و یقین به هدایت الله با دست خالی و به صورت تکاملی طی مدت یک سال اخیر داریم کاری رو برای اولین بار شروع می کنیم که

    خدا خودش بهم الهام کرده و مجوزش رو هم خودش داده و مطمئن هستم به بهترین شکل پیش می‌ره و ما رو به ثروت و روزی به غیر حساب می‌رسونه.

    در هر حال اینو به دوستان گلم خواستم بگم که هر طوری تو خدا رو توی ذهنت بسازید همون رو می بینی .

    من الان یه جوری باهاش رفیق شدم که دوست ندارم وقتم رو پیش کسی دیگه ایی بذارم.

    من الان هر چه ازش بخوام بهم میده

    و

    مهم تر از همه رفاقت با خودشه .

    حال خوب بودن با خودش.

    دورت بگردم خدای ارحم الراحمین.

    ممنون از شما دوستان عزیزم که کامنت منو خوندید و باور کردید هم حرفای منو

    هم خدای درون وجود خودت رو

    در پناه الله یکتا شاد و پیروز و ثروتمند و سعادتمند باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 23 رای:
  8. -
    راضیه نوروزی گفته:
    مدت عضویت: 169 روز

    سلام به خدای مهربانم سلام به استاد عزیزم و مریم جان عزیز استاد عزیز من و همسرم 4 ماهه که با فایل های شما اشنا شدیم در اصل خدا مارو هدایت کرد به سمت این فایل ها ولی تو این 4 ماه اندازه ی یک سال من رو خودم کار کردم جوری که صبح که از خواب پامیشدم فقط تو گوشم صحبت های شما بود تا شب که میرم بخوابم یعنی جوری شده که من تو خونه موقع کار تو ماشین تو مهمونی تو خرید هر جا که باشم دارم از صحبت های شما استفاده میکنم من و همسرم خیییلی خوشحال و خوشبختیم که با شما اشنا شدیم و این هم از لطف خداس تو این 4 ماه خیلی چیزا تغیر کرده هم رابطه ی عاطفی ما هم سلامتیمون هم ارامشون هم نعمتهامون ما یه دختر 15 ساله داریم بعد از شنیدن صحبت های شما برای خودش دفتر شکر کزاری و دفتر هدف گزاری درست کرده و من خیلی خوشحالم که شما استاد عزیز مانند یه نور پاک وارد زندگی ما شدید و خیلی شیرین و دوست داشتنی مارو هدایت میکنید خدایا هزارررران بار شکر برای وجود خودت برای وجود استاد عزیز برای اینکه من و خانواده ام لایق این هدایت شده ایم ما هر روز بیشتر و بیشتر تلاش میکنیم تا به بهترین خودمون تبدیل بشیم ممنونم از شما استاد عزیز شما نور الهی هستید برای روشن کردن زندگی دیگران خوش به سعادت شما و خوش به حال ما که شمارو داریم خدارا سپاس برای این لحظه و هر لحظه به امید موفقیت بیشتر و بیشتر خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 21 رای:
  9. -
    خدیجه اعتمادی گفته:
    مدت عضویت: 1757 روز

    داستان هدایت میرسه به زمستان 1401.زمانی که در شرایط روحی و مالی خیلی‌ بدی قرار داشتم .دو ماه شده بود که پدر نازنینم رو از دست داده بودم و پذیرش نبودش برام غیرممکن بود. غمی که به اندازه ده سال پیرتر شدم .چون وابستگی شدیدی به پدرم داشتم و یجورایی بابایی تمرین آدم خانواده مون بودم. بابرادرم که با آموزشهای شما کلی نتیجه گرفته بود و باهم از لحاظ روحی نزدیکیم . داداشم پیشنهاد داد که باید از خانه بزنی بیرون و یه کاری رو شروع کنی منم که تنها داراییم یه پراید بود تصمیم گرفتم باهاش کار کنم تا هم کمی وضعیت مالی مون بهتر بشه و هم وضعیت روحیم. خلاصه شروع کارم شد شروع آموزشهام . سابقه عضویت من به خیلی قبل‌تر برمیگرده و دلیلشم اینه که برادرم خارج از ایران زندگی می‌کنه و من این پروفایل رو برای ایشون ایجاد کردم و چندتا از دوره های شما رو با پول خودش خریدم .و اگه به خیلی‌ قبل‌تر برگردم من برای اولین بار سال 94 یه فایل از شما دیدم فقط اون تی شرت قرمز رنگ و فضای سبز شمال که اونجا فایل ضبط شده بود یادمه ولی تو مدار دریافت آگاهی نبودم و از حرفا تون هیچی یادم نیست فقط حس خوبی که به من داده بود باعث شد که اسم تون تو ذهنم بمونه . خلاصه من همزمان با کارکردن با پرایدم شروع کردم فایل‌های عزت نفس رو که برای برادرم خریده بودم با اجازه خودش گوش دادن . 6 ماه فقط عزت نفس گوش دادم. تو اون 6 ماه به لطف خدا و آموزش‌ها اولاً پذیرشم در مورد از دست دادن پدرم رفت بالا. دوماً اعتماد به نفس من خیلی‌ تقویت شد و من چالش هایی که در مورد شغلم پیش آمده بود با تکیه بر آموزه های عزت نفس پشت سر گذاشتم و همه بدهی هامون پرداخت کردم .بعد از اون چندین ماه فایل های رایگان رو استفاده کردم .استاد من با فایل‌های توحیدی خدایی در درونم پیدا کردم که رفیق منه و من هر لحظه من در آغوش امن او هستم و این آرامش درونم شروع تحول من بود.ماشینمو عوض کردم و از لحاظ مالی به اندازه تمام 35 سال عمرم پس انداز کردم و سرمایه جمع کردم و به لطف الله از اول سال 1403 من دوره قانون سلامتی رو استارت زدم .

    در شروع دوره چربی خونم 485 . سردرد های تنشی و ضربه ای، افزایش وزن با دور کمر 94 و دور شکم 95 ، غده ای تیله مانند زیر بغلم ، کبد چرب و معده آندوسکوپی شده به دلیل خونریزی و و وزن 61 کیلو و چندین مشکل دیگه که جمعا 22 مورد من در شروع دوره نوشته بودم ولی الان در تاریخ 13 اسفند 1403 به لطف دوره قانون سلامتی چربی خونم کامل برطرف شده و منی که تا یادمه سر درد داشتم هیچگونه سردردی بعد از سه ماه که از دوره گذشت ندارم بدون حتی یه دونه قرص. اوایل دوره وسوسه میشدم که قرص بخورم ولی من خودمو متعهد کرده بودم که با شیوه قانون سلامتی ،سلامتی مو به دست بیارم .دور کمر الان 76و شکم 83،و وزن 48 کیلو خدا را شاهد میگیرم در این مدت حدود 1 سال که به شیوه قانون سلامتی زندگی کردم حتی حتی حتی یدونه قرص نخوردم و این به اعتماد به نفس داد. و انرژی باور نکردنی که حتی من تو18 سالگی اینقدر سالم و پر انرژی نبودم و استفاده از دوره عشق و مودت در روابط که عشق واقعی رو دارم تجربه میکنم عشق بدون وابستگی و در یک کلام مثل دوره نامزدی که همه میگن بهترین دوره مزدوجی هست ولی من با 8 سال زندگی مشترک دارم مثل دوران نامزدی زندگی میکنم . و الان شروع دوره بی نظیر هم جهت با جریان خداوند و نتایجی بعدا خواهم نوشت .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای:
    • -
      مریم فرقدانی گفته:
      مدت عضویت: 1189 روز

      به نام خداوند بی همتا

      سلام خدیجه جان ،واقعا تحسینتون میکنم به خاطر موفقیت‌ها و پیشرفتی که کردید.

      ازتون میخوام بپرسم که شما به چه روشی فایلها رو تمرین میکنیدوعمل میکنید ؟؟ که اینقدر نتایج خوب گرفتید.من با اینکه چندین سال است که روی خودم کار میکنم آنطور که باید نتیجه نگرفتم. از همه لحاظ پیشرفت آنچنان نگرفتم و اگر هم بوده یه دوره کوتاهبوده و دوباره به حالت قبل برمیگردم .

      ممنون میشم تجربیات خودتون رو دراختیارمون بزارین.

      در پناه الله شاد و سلامت و ثروتمندو سعادتمند در دنیا وآخرت باشید.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
    • -
      سحر رستمی گفته:
      مدت عضویت: 584 روز

      سلام به استاد عزیزم و مریم جانم

      سلام به دوستان هم فرکانسی و خدیجه خانم عزیز،مدتها بود کامنت نذاشته بودم،الان با دیدن پیام شما یچیزی درونم گفت دست به قلم شم و بنویسم.

      خدیجه عزیز من هم مثل شما درگیر سردرد های تنشی و میگرن عصبی هستم،که 12 ساله درگیرم کرده،هر شب باید دارو بخورم همیشه کیفام پره دارو هست،یخچال و کابینت های آشپزخونه

      عین پیرزنای 80 ساله فقط با خودم دارو حمل میکنم اینور اونور،من 32 سالمه،الان نزدیک دو ماهه که سردردم یکباره شدید تر شده و حتی داروهای همیشگی خودم هم نتونستن ساکتش کنن،و حتی امروز هم نتونستم برم سرکار مرخصی گرفتم من دبیر هستم،الان یک ماهی بود که با خودم درگیر بودم قانون سلامتی رو بگیرم یا نه،میتونه این سردرد 12 ساله منو درمان بکنه یا نه،همش دو دل بودم،از خدا میخواستم یه نشونه یه پیام یه چیزی از تو سایت بهم نشون بده که دلم رو قرص کنه با خیال راحت قانون سلامتی رو تهیه کنم،تا اینکه امروز از صب تو سایت چرخیدم رفتم تو صفحات مربوط به کامنت های قانون سلامتی کلی اونجا کامنت خوندم وقتی چشمم افتاد به پیام دوست عزیزی که نوشته بود میگرن داشته و بعد از 20 روز عمل به قانون سلامتی بکل سردردش از بین رفته و خوبشده از شدت خوشحالی اشکم ریخت گفتم خدایا شکرت بالاخره جواب دو دل بودنم رو دادی،دیگه مصمم شدم همین هفته این دوره رو تهیه کنم،بعدش هم به پیام شما هدایت شدم بی نهایت خوشحال شدم خدارو سپاسگزاری کردم بابت این جوابی که از طریق دوستان عزیزی چون شما بهم داد.

      خدایا ازت بینهایت سپاسگذارم،بابت جوابهای خوبی که از طریق کامنت های دوستانم بهم گفتی،باورم نمیشه چقدر خوشحالم خیالم راحت که دیگه میتونم با عمل به قانون سلامتی از شر این سردرد چندین ساله خلاص بشم.

      استاد عزیزم بی نهایت از شما سپاسگذارم بابت این دوره های فوق العاده هر چقدر از شما سپاسگذاری بکنم بازم کمه.

      خیلی دوستتون دارم استاد جانم

      عاشقتونم مریم عزیزم

      دوستان هم فرکانسی من خیلی دوستتون دارم،نمیدونید با کامنت های شما چقدر از جواب سوالاتم پیدا میکنم.حالم خوب میشه

      امشب این ساعت این لحظه خواستم این رد پارو از خودم بذارم تا بعد از تهیه قانون سلامتی و عمل به آموزه هاش بیام و مثل خدیجه عزیز با خوشحالی از نتایجم بنویسم از سلامتیم.

      خدایااااااااااااا من عاشقتممممممم

      شکررررررررررررررتتتتتتتتتت خدا

      دوستدار شما=سحر

      1404/1/18

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای: