«اعتماد به ربّ»، پیام ابراهیم از قربانی کردن فرزندش - صفحه 58 (به ترتیب امتیاز)


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    214MB
    18 دقیقه
  • فایل صوتی «اعتماد به ربّ»، پیام ابراهیم از قربانی کردن فرزندش
    16MB
    18 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

2079 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    فرشاد نصیری گفته:
    مدت عضویت: 1156 روز

    سلام

    روز سوم سفرنامه

    اعتماد به غیب

    باور به قدرتی که با چشم فیزیک قابل رویت نیست.

    راستی که خدا رو دیده؟؟؟؟؟

    اگر کسی از ماها پرسید این خدا کجاست که هی خدا خدا میکنی بابد بگیم چی؟؟؟

    درست زمانی که به استاد گفتن تو هی خدا خدا میکنی پس ثروتت کو.پول بانکیت کو.خونه و ماشین فوق گرونت کو.

    اما اگر کسی از من پرسید خدا کجاست یا مگه تو خدا رو دیدی که هی خدا خدا میکنی،

    بهش میگم من خدا رو دیدم.

    میگم خدا رو به صورت اتفاقاتی دیدم که به نفع من شد.

    میگم خدا رو در قالب پول هایی میبینم که وقتی ازش درست درخواست میکنم و ایمان به وهاب بودنش دارم بهم میده.

    من خدا رو در ماه زیبای وسط آسمون میبینم که وقتی قرص کامل میشه من هر جا باشم باید مدهوش به ماه نگاه کنم و پشت سر هم سپاسگزاری میکنم.

    من خدا در قالب کارهایی دیدم که ازش خواستم کار میخوام و اون به شکل کار وارد زندگیم شد

    خدا همه چیزه.خدا همه کسِ،خدا همه جاست.

    به شرط ایمان به شرط پاکی دل به شرط اجرای توحید.

    خدا همه چیزه

    همه چیز خداست

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    طیبه مزرعه لی گفته:
    مدت عضویت: 778 روز

    سلام

    سلامی پر از عشق به شما

    امروز سومین روز از روز شمار تحول زندگی من هست

    چقدر دقیق و قدرتمنده این انرژی عظیم رب من

    چقدر من دوستش دارم

    وقتی به این صفحه اعتماد به رب هدایت شدم متوجه یه چیز شدم یک ساعت قبل بر سر یه موضوعی گفتم خدا بهت اعتماد میکنم و این پل رو هم میشکنم

    درمورد سلامتی و غذا خوردن و این موضوع هابود

    که پل ترسی که داشتم شکستم و خودمو به خدا سپردم و من تو این یک ساعت خیلی حالم فوق العاده هست

    و الان که سومین روز تحول زندگیم منو به اینجا هدایت کرد از خوشحالی اشک ریختم و خندیدم

    درسته قبلا این فایل رو گوش دادم ولی میدونم که خدا میخواد دوباره با عشق گوش بدم و به آگاهی هاش عمل کنم

    خدایا شکرت شکرت که هستی بهترین رب من

    امروز من یهویی تو گوگل نوشتم سلامتی و ورزش عباس منش تمام سوالات عقل کل رو درمورد ورزش و باورای صحیح و قدرتمند کننده آورد رفتم خوندم خیلی بهم حس خوبی داد شروع کردم به نوشتن باورای قدرتمند درباره سلامتیم

    قبلا هم شکر میکردم و با حال خوب غذا میخوردم ولی مثل امروز نبود

    امروز وقتی غذا میخوردم با یه احساس فوق العاده غذامو خوردم ،با بدنم با تک تک سلول هام با روحم حسش کردم و سلامتی رو در وجودم با انرژی که جریان داشت و هنوزم در جریانه و حسش میکنم با اعماق وجودم ،قشنگ حس میکردم که تمام ویتامین ها و پرتئین ها و تمام مواد لازم برای بدنم در حال جریان پیدا کردن به سمت تک تک سلول های بدنم هستن و حتی براشون حرف میزدم و تشکر میکردم چه حس خوبی داشت سپاسگزاری از خدا از تک تک اعضای بدنم و تمام سلامتی که قدرت خدا بهم داده

    بی نظیر بود این حس

    و من از امروز به بعد میخوام هر بار با غذا خوردن این حس فوق العاده رو دریافت کنم و باورهای قدرتمند درباره سلامتیم داشته باشم و در راس این باور ها اعتماد به رب ،باور به رب،قدرت به رب هست

    رب تمام جهان هستی

    از وقتی این سفر نامه عشق رو شروع کردم هر روز بهترین ها برام رقم میخوره هر روز به خودم یادآورم که خودم خالق زندگی خودم هستم

    خدایا شکرت عاشقتم

    از شما مریم خانم زیبا و شایسته بابت متن زیباتون سپاسگزارم و تمام زحماتی که میکشید برای سایت پر از آگاهی خدا

    ممنونم از تک تک اعضای سایت که با خوندن نظراتشون حالم فوق العاده تغییر میکنه به سمت زیبایی و آرامش و کلی باور های قدرتمند کننده ازشون یاد میگیرم

    خدایا سپاسگزارم که انسان های عالی رو در مسیر زندگی من قرار دادی تا از طریق اونها از تو یاد بگیرم و توحیدی تر عمل کنم

    خدایا بی نظیر دوست داشتی من عشق من دوستت دارم ماچ بهت بهترین رب من

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    علی نوری گفته:
    مدت عضویت: 2293 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    أَمِ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِیَاءَ ۖ فَاللَّهُ هُوَ الْوَلِیُّ وَهُوَ یُحْیِی الْمَوْتَىٰ وَهُوَ عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ ﴿٩﴾

    آیا به جای او سرپرستان و معبودانی برای خود گرفته اند؟ در حالی که سرپرست و معبود واقعی خداست، و تنها اوست که مردگان را زنده می کند و فقط اوست که بر هر کاری تواناست؛ (9)

    10

    وَمَا اخْتَلَفْتُمْ فِیهِ مِنْ شَیْءٍ فَحُکْمُهُ إِلَى اللَّهِ ۚ ذَٰلِکُمُ اللَّهُ رَبِّی عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَإِلَیْهِ أُنِیبُ ﴿١٠﴾

    و آنچه را [از امور دین، عقاید و احکام] در آن اختلاف دارید، داوری اش با خداست. این است خدا پروردگار من، بر او توکل کردم و به او باز می گردم. (10)

    11

    فَاطِرُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۚ جَعَلَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْوَاجًا وَمِنَ الْأَنْعَامِ أَزْوَاجًا ۖ یَذْرَؤُکُمْ فِیهِ ۚ لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْءٌ ۖ وَهُوَ السَّمِیعُ الْبَصِیرُ ﴿١١﴾

    آفریننده آسمان ها و زمین است. از خودتان برایتان جفت هایی قرار داد، و از چهارپایان هم جفت هایی آفرید. شما را با این [تدبیر حکیمانه] زیاد می کند. هیچ چیزی مانند او نیست و او شنوا و بیناست. (11)

    12

    لَهُ مَقَالِیدُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۖ یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ یَشَاءُ وَیَقْدِرُ ۚ إِنَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ ﴿١٢﴾

    کلیدهای آسمان ها و زمین فقط در سیطره مالکیّت اوست. رزق و روزی را برای هر کس که بخواهد وسعت می دهد و یا تنگ می گیرد. یقیناً او به همه چیز داناست. (12) شوری

    به نام خالق زیبایی ها

    روز 3

    خداوند رو بی نهایت سپاسگزارم بابت هدایتم به این مسیر توحیدی

    استاد جان چقدر زیبا این اصل حقیقی و ثایت جهان را به زیبایی بیان می کنید.

    حقیقتا توحید اصله. استاد جان هممون عینا دیدیم وقتی از همه جا بریدیم و وصل شدیم به خودش چنان درهایی رو به رومون باز کرده، چنان ورق برگشته که خودمان حیران میمونیم.

    ولی متاسفانه با این که تو زندگیمون می بینیم ولی بازهم فراموش می کنیم.

    به خاطر همینه که استاد همیشه می گن اگه دیگه روی باورهات کار نکنی، نتایج برمیگرده انگار نه انگار که قبلا روی باورهامون کار کردیم.

    استاد جان بی نهایت ازتون سپاسگزارم بابت این فایل های ناب که باعث میشه فکر کنیم به جهان هستی، به سیستمی بودن خدا فکر کنیم. و ببینیم که خداوند مثل یک آینه عمل می کند هر باورهایی که ما نسبت به خداوند داشته باشیم. همونو تو زندگیمون می بینیم.

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    وهاب زارعی گفته:
    مدت عضویت: 2478 روز

    رد پای من در روز سوم سفرنامه

    با درود خدمت استاد ، خانم شایسته عزیز و هم سفران هم فرکانسم

    وابستگی به هر کسی از خانواده ، فرزند ، همسر و … و چیزهای دنیوی خانه ، پول ، ثروت و … و جایگزین کردن آنها با نیروی برتر ، یعنی خدا ، رب العالمین باعث جدایی از همه چیز در دنیا و آخرت می‌شود و تسلیم شدن به او باید کامل و ابراهیم وار باشد که با اینکه سخت ترین کار دنیاست تنها راه نزدیکی به خداست و اگر به خدا نزدیک شوی او همه کس تو شده و تو را در آغوش می‌گیرد و همه ی کارهایت به بهترین شکل و ممکنترین راه به مقصد می رسد .

    من تصور کردم حتی تصور آنهم مشکل ترین است که به جای ابراهیم باشی که فرزندت نه اصلا نمیتوانم فرد نه موجود دیگری که با او اخت دارم را قربانی کنم حتی گیاه که صدایی ندارد اما از خدا می خواهم این قدرت را به من هم بدهد تا با تکامل از همه چیز بگذرم ، البته اگر ابراهیم توانست من هم می توانم و شدنی می شود ، البته می دانم که این به معنای بی احترامی به دیگران نیست ، بلکه نشان دادن اهمیت خدا نزد توست ، خدایا کاری کن که من هم در عمل به ابراهیم نزدیک شوم و بتهای درونم را بشکنم و به تو نزدیک شوم ، ولی چقدر سخت است که بگذری اما تنها راه است.

    اصل مطلب درک این است که تنها لایتناهی اوست و باید به او بازگردیم همانطور که از دمیدن او ساخته شدیم ، باید صبر کنیم با امید و احساس خوب همیشه با ما باشد که تنها راهنمای ما برای رسیدن به اوست و شکر خدای را که من در این راه و نزدیک شدن به او هستم.

    به رسم تشکر از دست بزرگ خدا استاد عباس منش و خانم شایسته مهربان قدردانی میکنم تا خودم هم ظرفم بزرگ شده و مانند آنها بتوانم این شدنی که آنها انجام دادند را انجام دهم ، همه ی ای اعتبارها برای خداست و شکرگزار و سپاسگزار او هستم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      مژگان مومنی گفته:
      مدت عضویت: 1448 روز

      سلام عالی عزیزم

      چقدر خوب نوشتی

      خیلی خوبه که توی این سن کم به این آگاهی رسیدی عزیزم

      وقتی کامنتت رو میخوندن خیلی خوشحال شدم (اول میخواستم بگم غبطه خوردم ولی خوب فکر کردم،دیدم غبطه نیست این خوشحالیه ) که توی 18 سالگی به این آگاهی رسیدی ودرک خوبی از قانون داری

      کامنتت رو سئو کردم که بارها بخونمش چون خیلی چیزها رو هم برای من یاد آوری کرد ‌که ما چقدر زود وراحت به خدا شرک میورزیم

      عزیزم ایشالله که روز به روز در این را ثابت قدم تر بشی وبه راحتی بتونی به قانون توی لحظه به لحظه زندگیت استفاده کنی ولذذذتش رو ببری

      از دور میبوسمت عاطی جون

      پیروز ومانا باشی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  5. -
    ریحانه رحمتی گفته:
    مدت عضویت: 1500 روز

    به نام خدای وهاب و زیبایی ها

    سلام به استاد جان جان جان من و مریم جان عزیزم و دوستان عالی و بینظیرم

    روز سوم

    الهی شکرت

    من خیلی راجبه این موضوع فایل فکر کردم و به خودم گفتم چه چیزهایی رو باید قربانی کنم .

    اولش من دچار کج فهمی هایی شدم و اشتباه متوجه شده بودم .اما این باور در من خیلی خوب کار میکنه که خداوند من رو هدایت میکنه و حواسش بهم هست و خداروشکر من متوجه اشتباهم شدم و باعث شد، من به خاطر نعمت هایی که دارم با تمام وجودم سپاسگزاری کنم ، خدایا شکرت .

    امروز یک سری اتفاقاتی افتاد و متوجه شدم چه چیزهایی رو من باید قربانی کنم اول از همه شرک بعدش تعصباتم ، قضاوت کردن درباره ی دیگران( البته خیلی کم شده ولی باز هم وجود داره)، جهل ، کمال گرایی، توجه به نکات منفی (البته این هم خیلی کمتر شده ولی باز هم وجود داره )مهم بودن نظر دیگران دوباره ی من .

    طبق قانون تکامل و احساس خوب و توکل به خدای مهربانم میتوانم شخصیتم رو به بهترین شکل تغییر بدهم .

    الهی آمین

    خدایا شکرت

    دوستتون دارم آرامش من

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    ایرج بیات گفته:
    مدت عضویت: 1290 روز

    سلام استاد عزیز

    من مدتی هست که دارم کارهامو به خدا میسپارم و سعی میکنم تسلیم باشم با دیدن فایل روز سوم و درسی که از حضرت ابراهیم میگیرم برای تسلیم محض بودن،فکر میکنم فاصله دارم و باید روی خودم کار کنم اما استارت زده شده و این فایل هم امروز به من یادآوری کرد که باید با ایمان به خدا بسپارم همه چیز رو ،زندگیم رو

    من قبلا وقتی جایی یا مسافرتی میرفتم به همسایه میگفتم حواست به خونه ما باشه ولی الان مدتی هست به کسی نمیگم و میگم خدایا به خودت سپردم و واقعا بعدش دیگه هیچ نگران نیستم و استرسی ندارم

    از خداوند می‌خوام به همه ما سپردن و تسلیمی از جنس تسلیم ابراهیم عطا بفرماید

    در پناه نور باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    فاطمه رستاخیز گفته:
    مدت عضویت: 1457 روز

    به نام خدایی که مارا به آسان ترین شکل ممکن به مسیرخواسته هایمان هدایت میکند

    و ابراهیمی که دوست نزدیک خداوند بود

    در این کتاب ابراهیم را یاد کن که وی بسیار راستگو و پیغمبر خدا بود(41).

    آندم که به پدرش گفت: ای پدر!چرا بتی را پرستش می کنی که نه می شنود و نه می بیند و نه تو رااز چیزی بی نیاز می کند(42).

    ای پدر!علمی برای من آمده که برای تو نیامده مرا پیروی کن تا تو را به راهی راست هدایت کنم(43).

    ای پدر!بندگی شیطان مکن که شیطان عاصی درگاه خدای رحمان است(44).

    ای پدر!من بیم آن دارم که از خدای رحمان عذابی به تو رسد و دوستدار شیطان شوی(45).

    گفت: ای ابراهیم مگر از خدایان من روی گردانی؟اگر بس نکنی تو را سنگسار می کنم و آنگاه باید مدتی دراز از من جدا شوی(46).

    ابراهیم گفت: سلام بر تو باد.برای تو ازپروردگارم آمرزش خواهم خواست که او به من مهربان است(47).

    و از شما و آنچه سوای خدا می خوانید کناره می کنم و پروردگارم را می خوانم شاید در مورد دعای پروردگارم کم اطلاع نباشم(48).

    و همینکه از آنها و بتها که به جای خدا می پرستیدند کناره گرفت اسحاق و یعقوب را بدو بخشیدیم و هر یک را پیامبر قرار دادیم(49).

    و از رحمت خویش به آنهاعطا کردیم و ذکر خیر بلند آوازه ای به ایشان دادیم(50).

    کی میتونه همچین اعتماد و باوری به خداوند داشته باشه که بچه اش رو رها کنه با اعتماد به خداوند

    تسلیم باشه

    به الهاماتش عمل کنه

    تسلیم بودن به معنای رها کردن و تسلیم خودم به خداوند هست تا همه چیز را خداوند درست کند

    تفاوت آدم ها در قدم گزاشتن در دل ترس است

    من باید باور داشته باشم که اتفاقات و دست های خداوند به گونه ای پیش می رود که اتفاقات به صورت مثبت پیش میروند

    ایمان به اینکه هدایت میشویم

    وقتی من تسلیم باشم و بدانم خداوند تنها خیر من را میخواهد و همیشه حامی و پشتیبان من است پس به خداوند اعتماد میکنم

    من احساس بسیار خوبی دارم، شجاع میشم

    من ایمان به خداوند دارم و خداوند من رو هدایت میکنه

    اگه یک انسان درهرکجای جهان توانسته کاری انجام دهد پس من هم میتواانم

    خیلی مواقع الگوهای موفق رو میبینم و به خودم میگم واقعا این انسان چطور تونسته در این مسیر انقدر موفقیت به دست بیاره و بعد میبینم چه باورهای خالصی داشته چقدر به خداوند ایمان و باور داشته و باور کرده که خداوند در همه حال بهش کمک میکنه و پشتیبانشه

    دیروز داشتم مصاحبه استاد محمود فرشچیان رو میدیدم که چقدر برام جالب بود از اینهمه نگاه توحیدی و متواضع بودن در برابر خداوند که با چشم بسته نقاشی میکشیده و چقدر زیبا در این مسیر خداوند دستان آسیب دیده اش رو شفا داده بود

    صحبت های استاد فرشچیان:

    برای من معجزه بود. به عنایت خداوند در حال حاضر دست راستم از جوانی ام بسیار قوی تر و بدون لرزش است!

    داستان از این قرار بود که بنده می خواستم کتاب سومم را چاپ کنم، ناچار بودم فرم های کتاب را با خودم به آلمان ببرم اگر احیاناً چند صفحه ای گم می شد همه کار من عقب می افتاد، یادم هست که ناچار بودم با دست خودم این صفحات را حمل کنم، قطار راه آهن آلمان که می خواست تغییر جهت دهد، دست من لای در قطار رفت و تمام عضلات دستم پاره شد، انقدر درد شدید بود که بی تاب شدم، مقداری آلمان مداوا کردم، اما افاقه نمی کرد، به آمریکا آمدم و دو تا از دکتری بزرگ آلمان که ورزشکاران را عمل می کردند گفتند اگر دستت را عمل نکنی، عضلات دستت ضعیف تر می شود و از کار می افتد و اگر هم بخواهی عمل کنی باید 6 ماه در گچ بماند. من خیلی ناراحت شدم.

    از دفتر تولیت آستان قدس رضوی مرحوم آقای طبسی تماس گرفتند و به من گفتند که ضریحی برای حضرت علی ابن موسی الرضا طراحی کنم و بسازم، من خیلی خوشحال شدم و در دلم یک نوری یا یک لطفی ساری و جاری شد، آن زمان درد دستم بسیار دردناک و مشقت آور بود البته ناگفته نماند که چند جلسه ای هم فیزیوتراپی رفتم که اگر می رفتم یا نمی رفتم تفاوتی نمی کرد چون درد دستم همچنان ادامه داشت؛ وقتی این طرح و کاغذهای بزرگ و پهناوری که طرح ضریح روی آن هست را روی میز کارم پهن کردم، خدا گواه است که وقتی قلم را به دست گرفتم، کوچک ترین دردی احساس نکردم، طرح های ضریح را انجام دادم و دست راستم شفا پیدا کرد.

    یک نکته ای را می خواهم بگویم و آن اینکه ضریح، گل و بوته ها، نقره و طلا یا کاشی کاری، همه وسیله است که ما بدین وسیله به درگاه الهی تقرب پیدا کنیم، وقتی زائر در مقابل ضریح قرار می گیرد اسما الله را می بیند، در دلش با خدای خود راز و نیاز می کند. در اروپا هم بزرگان مسیحی و مسلمانان به واسطه ائمه اطهار و بزرگان دین به درگاه الهی تقرب پیدا می کنند. باز تأکید می کنم نقوشی که می بینید وسیله ای است برای هدایت و ارتقای انسان. این اتفاق برای من هم افتاده، مخصوصاً در مورد ضریح حضرت علی ابن موسی الرضا، حضرت امام حسین و شاه عبدالعظیم حسنی که بنده افتخار طراحی آن را داشتم، در حقیقت به منِ کمترین و ناچیزترین منت گذاشتن و اهمیت دادند و ساخت این ضریح ها نصیب من شد و موجب گردید هدایت و ارتقا معنوی پیدا کنم.

    با دیدن الگوهای بسیار مناسب و موفق فقط میتوانم به خودم بگویم که اگر این انسان توانسته پس من هم میتوانم و خداوند همه چیز را مدیریت میکند

    در پناه خالقی باشید که قدرت خلق زندگی را به ما داد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    نسترن ص گفته:
    مدت عضویت: 1087 روز

    سلام استاد عزیزم نمی تونم وصف کنم چقدر برام با ارزش و قابل احترامین و چقدر باورتون دارم. خدا رو شاکرم برای افرینش انسان بی نظیری چون شما و برای این که منو به سمت اموزش های شما هدایت کرد.

    مصمم شدم تا تک تک فایل های رایگان و سپس دوره هاتونو با گوش جان بشنوم و به توصیه هاتون عمل کنم.

    امیدوارم هر روز بیشتر از قبل تسلیم خداوند بشم و شاگرد اول مکتب شما بشم. بزرگترین ارزوم اینه که روزی بتونم وارد مدار شما و خانم شایسته عزیزم بشم و لذتی که از زندگی می برین رو من هم تجربه کنم.

    خدا پشت و پناهتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    رضا گفته:
    مدت عضویت: 705 روز

    بنام خدا

    با سلام خدمت دوستان

    چه مفهوم دوست داشتنی هست این توکل که خودش از تسلیم بودن میاد به خاطر شرایط کاری چندین بار مجبور شدم شرکتهای مختلفی رو عوض کنم مثلا یه بار بهم گفتن تا اخر ماه باید نیرو کم کنیم و تو لیست تعدیلی اولش شوک شدم ونگران ولی از اونجایی که اطمینان داشتم خدا هوامو داره توکل کردم و سر یک هفته یه کار جدید تو یه شرکت بهتر با حقوق دوبرابر شرکت قبلیم برام پیدا شد و مشغول شدم خدا رو شاکرم و دلم میخواد بتونم توکل و تسلیم بودن به خدا رو در خودم تقویت کنم به قول استاد وقتی یه نفر بتونه یه کاری رو انجام بده بقیه هم میتونن اونو انجام بدن اگر ابراهیم تونست به این درجه از تسلیم برسه پس این کار شدنی هست.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    مریم گفته:
    مدت عضویت: 1015 روز

    سلام به پروردگار مهربانی ها

    به استاد عزیزم آقای عباسمنش و بانو مریم جان شایسته

    موضوع ایمان و توکل که در زندگی ابراهیم مطرح شد واقعا آخرشه

    منم این جنس ایمان و توکل رو یه زمان هایی داشتم و شاید انگشت شماره

    در حد همون ایمان و توکل نتیجه گرفتم

    کارهام ردیف شده عالی

    یکی از این شرایط این بود که کرونا بود و پدر و مادر من کرونا داشتن من بشدت وابسته مادرم بودم

    و اون زمان ترس از کرونا به یک بحران تبدیل شده بود و رنگ و روی مادرم نشان از مرگ میداد

    یادمه با خودم گفتم خدایا من سهم خودمو انجام میدم بقیش دیگه از توان من خارجه

    تو بخوای مادرمو ببری من کاری از دستم برنمیاد

    خلاصه تو اون وضعیت رفتم خونه مادرم و موندم

    ترسی از کرونا نداشتم که بگیرم

    گفتم تا خدا نخواد برگی از درخت نمیفته

    پرستاریشون کردم یسر خرید بودم آشپزی میکردم و بچه هام همرام بودن

    و اینکه استاد میگه وقتی قلبت آرومه مشخصه توکل داریم یا تسلیمیم

    من واقعا قلبمم آروم بود و راحت کارهامو میکردم

    خلاصه نتیجه اون توکل و تسلیم بودن این شد اولا پدر و مادرم خوب شدن

    دوما من کرونا هم نگرفتم

    عجیب بود همسفره دو تا آدم کرونایی باشی باهاشون غذا بخوری کرونا نگیری

    تجربه برام عالی بود از قدرت خدا

    خدایا کمکم کن باز هم قدرت رو به خودت بدم با قلبی آروم و ایمانی راسخ قدم بردارم

    سفرنامه روز سوم️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: