«اعتماد به ربّ»، پیام ابراهیم از قربانی کردن فرزندش - صفحه 55 (به ترتیب امتیاز)


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    214MB
    18 دقیقه
  • فایل صوتی «اعتماد به ربّ»، پیام ابراهیم از قربانی کردن فرزندش
    16MB
    18 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

2079 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سحر گفته:
    مدت عضویت: 1721 روز

    رد پای روز سوم

    اعتماد به رب

    به نام خداوند زیبا و دوست داشتنی خودم😍

    سلام به استاد عزیزم و مریم بانوی زیبا❤

    چقدر زیباست توکل داشتن و ایمان داشتن به کسی و یاچیزی که بینهایت قدرتمند و جز خوبی برات چیزی رو نمیخواد

    اما درک کردن این موضوع همراه با ایمان محکم برای اثبات کردنش کاریه که باید هرروز روش کار بشه

    ایمانی که ابراهیم به خدا داشت واقعا ستودنیه نتایجی هم که گرفت همه از ایمان بینهایتش به رب بود

    چیزی که من حداقل یک هزارمش رو ندارم و خیلی وقتها به جای رفتن پیش خدا رفتم پیش خیلی ها که نباید میرفتم هرچند الان خداروشکر انقدر دارم روی خودم به کمک شما استاد عزیز کار میکنم که ایمانم هر روز قطره قطره داره بیشتر میشه و تو ظرف وجودیم شکل میگیره

    وقتی ایمان داشته باشم و سر سپرده ،

    اتفاقی اگر افتاد میگم قطعا بهترین اتفاق بوده و نهایتش برای من چیزی جز خیر نیست

    قبلا وقتی اتفاق بدی میوفتاد ذهنم ناخوداگاه میرفت سمت بدی ها و میگفت سحر چرا تو؟ تو که مقصر نبودی ؟ چرا الان ؟ چرا فلان شخص این کارو باهات کرد ؟ چرا چرا چرا …

    اما الان اگر اتفاقی هم بیوفته سریع به خودم میگم تو در بهترین زمان و بهترین مکان هستی سحر ببین آخرش چی میشه

    رها کردن و تسلیم شدن در مقابل خدا واقعا اوایلش سخت و ترسناک انگار وقتی میخوای بهش اعتماد کنی اونقدر نحیف و ضعیف میشی در قبال نجواهای شیطان و بدیهاش که میگه تو به کی میخوای اعتماد کنی؟ چطور به کسی که نیست میخوای تکیه کنی ؟ چطور انقدر بیخیال میخوای باشی ؟ اگه به فلانی بگی کارتو قطعا ردیف میکنه برو سمت اون

    و هزاران فکری که به همراهش دلهره و اضطراب میاره

    اما وقتی از قدم اول شروع میکنی و از کارهای کوچیک شروع به سرسپردگی میکنی کم کم ناخوداگاه وجود خدا رو کنارت حس میکنی تو هر لحظه میبینیش لمسش میکنی، درکش میکنی، شاید کم رنگ باشه اما یواش یواش این نقش کم رنگ برات پررنگ میشه با کار کردن رو خودت

    منم دارم رو خودم کار میکنم و خداروشکر میکنم که انقدر خوب کنارمه و خیلی وقتا خودش رو سریع بهم نشون میده به شکل یه تماس به شکل یه آدم به شکل یه متن به شکل یه موسیقی و…. هزاران مدل دیگه که خودتون قطعا بارها و بارها درکش کردید

    چند سال پیش بود که اولین بار شروع کردم ایمان اوردم به خدا و سر سپردگی رو خوب یادمه وقتی که برای آزمونی باید میرفتم و گزینش میشدم که برام واقعا سخت بود با اینکه خونده بودم اما بینهایت استرس داشتم که دلیلش عدم اعتماد به نفسم تو صحبت کردن در جمع بود وقتی داشتم وارد ساختمون اداری میشدم با توجه به فایل هایی که قبلا گوش داده بودم به خودم گفتم تو خدایی داری بینهایت بزرگ و مهربان و قدرتمند ، تو اون اتاق فقط خداست و بس ، تو از چی میترسی؟ کسی نیست که بخواد از اون قدرتمندتر باشه پس نترس و برو ، تو میتوتی

    رفتم داخل و نشستم روبروی سرپرست آزمون بعد از احوال پرسی گرمش خیلی راحت برگه ام رو گفت و امضا کرد و گفت بفرمایید گفتم تموم شد گفت بله و بدون هیچ آزمونی از اونجا اومدم بیرون و تا مدتها اون جمله سحر آمیز رو با خودم در زمان ترس و اضطراب برای انجام کاری میگفتم البته الانم میگم ،

    ( سحر تو خدای داری بینهایت بزرگ و قدرتمند اونجا کسی نیست جز تو و خدای مهربونت پس برو و نترس خودش هوات رو داره )

    و کار میکنه 😍🤷‍♀️

    بارها ازش نتیجه گرفتم

    و این به نظرم همون جسارتی که استاد میگه خدا گفته به شجاعان پاداش میده وقتی من با جسارت و ایمان برم تو دل ترسهام چیزی جز نور ایمان نمیبینم

    امیدوارم هرروز بهتر از قبل بشم و ایمانم رو بتونم به کمک شما استاد عزیز بهتر و قویتر کنم

    بابت این فایل باارزش ازتون سپاسگزارم

    دوستتون دارم زیااااااااد 😍😍😍😘😘😘⚘🙏

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  2. -
    سیما جلیلی گفته:
    مدت عضویت: 1397 روز

    سلام خدمت استاد عزیز و دوستان

    نمیدونم تاحالا چند بار این فایلو گوش دادم یکی از فایل هایی است که به شدت ایمانم رو قوی و رابطه ام با خدا را عالی کرده است.

    ۱۶ اسفند یه اتفاقی برای من و خانواده ام پیش آمد که از اراده ما خارج بود و یک هفته کار من هرشب گریه و دعا با خدا بود. یه روز یهو یاد این فایل افتادم که استاد فرمودند حضرت ابراهیم تسلیم خواست خدا بود و به خدا اعتماد کرد که فرزندش را حتی قربانی کند. این فایل رو پلی کردم و بار ها گوش کردم تمام مدت حس و حال عجیب و بدتر از اون دچار عذاب وجدان شدم که چجوری یه هفته از عمرم و به ناراحتی هدر دادم، همون شب تسلیم خواست خدا شدم و بهش گفتم که اگر این مشکل پیش اومده من رها میکنم و تسلیم تو‌هستم چون از دست من هیچ کاری ساخته نیست ، از ته دلم تسلیم شدم و رها کردم مشکلمو و قلبم آروم شدو دیگه بهش فکر نکردم. ۱۵ فروردین خبر خوش گرفتم که اون موضوع حل شده بود و‌من به شکر وجودی رسیدم و ایمان آوردم که زمانی که هیچ کاری از دستم بر نمیاد و موضوعی خارج از دست منه اونو رها کنم و‌تسلیم باشم نه الکی و از سر حرف باشه بلکه از صمیم قلبم باشه و آرامش و تو‌قلبم احساس کنم. من بعد مدتها دوباره ایمانم قوی شد و هرشب دارم رو خودم کار میکنم ساعتها بیدارم چون میخوام تو این سال جدید تحول اساسی در خودم به وجود بیارم از خدا میخوام که تا آخرش پشتم باشه و هدایتم کنه.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    Amin Iloon گفته:
    مدت عضویت: 979 روز

    https://elmeservat.com/fa/trust-in-lord/

    به نام خدایی که من رو همواره هدایت میکنه به بهترین مسیر…

    شکر خدا به خاطر انجام روز سوم سفر نامه و ردپا گذاشتن.

    به به ببینم ابراهیم چه ایمان در عملی داشته که خداوند ان رو الگو معرفی کرده انهم در قران.

    پیرو آئین ابراهیم باشید که اون موحد بود و مشرک نبود و از تمام ازمایش های ما سربلند بیرون آمد.

    نمیشه هدف زندگی بچه ها باشند – بهترین حمایتی که ما میتونیم از بچه هامون بکنیم که اصلا حمایتشون نکنیم.

    تنها گذاشتن فرزند در 6 ماهگی – بعد بیست سال برگشتن نه برای اینکه قربون صدقه اش بره – برای اینکه قربانی اش کنه.

    تسلیم بودن در برابر خداوند

    این قسمت چه اگاهی عجیبی داشت – اینکه بتونم تسلیم خدا باشم – اینکه بتونم بدون داشتن هیچ ایده ای به شهر بزرگ تر برم و ایمان داشته باشم که بار من رو زمین نمیمونه و خدا هدایت میکنه.

    من ی تجربه ای دارم از این موضوع – من در یکی از شهرستان های استان فارس بودم و دقیقا پارسال همین موقع رفتم استان -شیراز- و بدون هیچ ایده ای ولی تا ی هفته بعد هدایت شدم به ی کاری و شکر خدا ده ماه تو اون کار بودم و خودم پول در می اوردم و با اعتماد به نفس خرجش میکردم.

    چقدر حرکت خوبی بود – الان به خاطر دانشگاه امدم شهرستان ولی خب میخوام دوباره به یاری الله تجربه کنم مهاجرت رو …

    همون ایه ی بی نظیر قران که مگر زمین خدا پهناور نبود که مهاجرت کنید.

    نشانه اینکه به خدا ایمان دارم – اینکه تسلیم خداوندیم اینکه همواره آرامش داریم – در هر شرایطی میگم من به هدایت خدا ایمان دارم – من میرم قطعا خدا بهم برکت میده.

    چه فایل جالب بود – و ابراهیم چقدر قوی عملکرده – چقدر بی نظیر اجرا کرده که خداوند اینقدر تکرارش کرده

    می خواستم ی تجربه ای در مورد “بهترین حمایت از فرزند حمایت نکردن اونه” بگم.

    من و برادرم تو ی خانواده متوسط بزرگ شدیم و برادرم که از خودم بزرگ تر هست دسترسی بیشتری داره به اموال پدرم و الان 30 ساله اش هست و ازدواج کرده و ی پسر هم داره شکر خدا ولی پدرم دیگه میخواد بازنشسته کنه خودش رو ی جوری و الان برادرم حسابی تو دردسر افتاده که تو این سن کجا برم و فلان…

    ولی منی که پول خیلی کمی گیرم میومد وارد راهای موفقیت شدم – قبل از این هم ی دوره ی جذب دیگه هم داشتم – والان که از شروع 2023 امدم تو این سایت و با بهترین حد دارم ادامه میدم و پارسال هم 10 ماهی رفتم تو قلب استان مون و کار کردم – شکر خدا تهران رفتم و …

    این در حالی لست که تازه 21 سالمه

    ولی خب برادرم هنوز کار خاصی نکرده …

    اینکه حمایت نکن یبم فرزندان رو – و 18 سالگی ی جورایی از خونه پرتش کنیم بیرون و بگیم مسیولیت خورد و خوراک و‌.‌‌.. با خودت هست تا فرزندمون بره 22 سالگی با چندین میلیون دلار برگرده و زحمت اون 18 سالی که بزرگ کردیم رو با 18 سال واریز پولی برامون انجام بده..

    واقعا به نطرم جوون های این دوره قطعا میتونن در نوجوانی پول بسازن …

    چقدر خوب بود این نکنته – حمایت نکن بچه ات رو تا خودش بره مستقل بشه – خودش بره موفق بشه – ماهی به فرزندانمون ندیم – ماهی گیری یادشون بدیم.

    دوست توون دارم تا خانواده های دوست داشتنی عباسمنشی…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  4. -
    مهری محمدیان گفته:
    مدت عضویت: 704 روز

    هو الحکیم

    سلام خدمت استاد عباس منش عزیز و سرکار خانم شایسته مهربان که دلسوزانه ما رو در این سفر معنوی همراهی می کنید و به لطف حق کلامتون آرامش بخش قلبهای ماهایی هست که تازه در مسیر آگاهی قرار گرفتیم.

    امروز سومین برگ از سفرنامه ام ورق خورد به لطف پروردگار مهربانم حالم خیلی بهتره آروم ترم ایمان و اعتمادم به خدا بیشتر شده و در مورد شرایط کنونی زندگیم تسلیم تقدیر و حکمت خدا شدم.

    من بین کامنت ها دنبال مواردی می گردم که دوستان با جزئیات از تجاربشون و مسیری که طی کردن به باور خاصی برسن و از این رو به دستاورد دلخواه یا حتی دستاوردی فراتر از اونچه مد نظرشون بوده رسیدن تعریف می کنن تا باعث تقویت انگیزه ام برای ادامه مسیر و ارتقای درجه ی ایمان و توکل و تسلیمم بشه بنابراین خودم هم سعی می کنم تجارب مثبت سفر تحول زندگیم رو شفاف توضیح بدم تا به قول استاد رد پایی گذاشته باشم برای اونایی که بعد از من از این مسیر گذر خواهند کرد.

    دیشب باز ترس و دلهره سراغم اومد با خودم گفتم نکنه خودم باید اقدام خاصی انجام بدم و قدمی برای تغییر شرایطم بردارم؟ دقیق تر بخوام بگم از خدا پرسیدم خدایا فلان مدرک رو به وکیلم بدم برای دفاع از حق من و عزیزم ازش استفاده کنه؟ عین این جمله بهم الهام شد “هر که به حسن انتخاب خداوند تکیه کند، جز آن وضعی را که خدا برایش برگزیده است، آرزوی داشتن وضعی دیگر نکند.” درکم از این الهام این بود که در مقابل حکمت حق باز هم باید صبوری کنم، خداوند تصمیمش اینه منو با جان جانان به امتحان بکشونه…

    امروز حرفهای خانم شایسته ی عزیز چراغی بود که مسیرم رو روشن تر کرد اینکه گفتن اگر من در شرایط نادلخواه زندگیم حتی بی هیچ انتظار کمکی از عوامل بیرونی بتونم آرامش درونم رو حفظ کنم و احساسم رو خوب نگه دارم محاااله شرایط به نفع من تغییر نکنه.

    حرفهای آرامش دهنده ی استاد هم به این باور صحه گذاشت و از حرفاشون اینطور متوجه شدم خدا می خواد مثل ابراهیم با قربانی کردن عزیزترینم به خاموش کردن وابستگی هام و اعتماد و تسلیم مطلق در برابرش برسم از خدا می خوام حالا که امتحانم شبیه ابراهیمه آگاهی و صبر و آرامشش رو هم بهم بده بتونم در مسیر بمونم.

    با تمام توان سعی می کنم از این آزمون سربلند بیرون بیام…

    از ایزد منان سپاسگزارم منو به دنیای زیبایی، عشق، سلامتی، آرامش، سعادت و ثروت هدایت می کنه.

    برای همه اونایی که سعی دارن بهترین خودشون باشن و جهان رو به جای بهتری تبدیل کنن آرزوی بهترین ها رو می کنم و امیدوارم خدا به همه مون قدرت تمیز هدایت خودش از وسوسه و وعده ابلیس رو بده و عاقبت به خیرمون کنه…آمین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  5. -
    ناصر لطفی گفته:
    مدت عضویت: 1290 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام به استادان گرانقدر و دوستان عزیزم

    روز سوم از سفرنامه زندگی من

    این فایل در مورد اعتماد به رب و نیت حضرت ابراهیم بود وقتی که پسر خودش رو میخواست قربانی کنه ؛ انقدر که این بشر اعتماد داشت به خداوند که شد اسوه همه پیامبران که شد خلیل الله یعنی رفیق خداوند هرچقدر این شخصیت رو تحسین کنیم باز هم کمه که شد نماد یکتا پرستی که شد نماد تسلیم بودن در برابر خداوند حالا وظیفه ما اینکه وقتی در مسیر توحید و یکتا پرستی قدم برمیداریم و به احساس خوب میرسیم الهاماتی که بهمون میشه رو عملی کنیم اعتماد کنیم به این احساس خوب به این حسی که از قلب میاد و بهمون قدرت میده که میتونیم فلان کارو بکنیم شاید در ظاهر غیر منطقی باشه و مطمئنا نجواهای شیطانی هم که از ذهنمون میاد هم هست ولی اینجاست که باید اعتماد کنیم به خداوند و ایمان داشته باشیم که میشه منم میتونم در هرکاری که واردش میشم عالی عمل کنم؛اعتماد به رب کاریه که تعداد کمی از آدما میتونن انجام بدم چون شیطان با ترسها دست و پای فرد رو مثل زنجیر نامرئی بسته ولی این فقط ترس و هیچ قدرتی نداره این ماییم که بهش قدرت میدیم بخاطر بی ایمانی و ترس و شرکی که در وجودمون داریم؛یکی از ویژگی های استاد در مقایسه با سایر اساتید مطمئنا توحید و اعتماد به خداوند که خداوند همه چی بهش داده در همه ابعادش

    خدارو شکر میکنم بخاطر این فایل فوق العاده و خداروشکر میکنم بخاطر وجود نازنین استاد عزیزم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  6. -
    محدثه آزاد گفته:
    مدت عضویت: 1390 روز

    سلام استاد جونم و مریم عزیزم

    امیدوارم حالتون عالی باشه و هرچند انسان های هدایت یافته همیشه حالشون عالی عالیه

    سپاس گزارم خدای مهربونمم ک امروز رد پای دیگه ای بر جا میزارم تا مثل کامنت فایل چهارم گفت و گوی استاد با دوستان کامنت برتر دوستم سپیده ک

    کامنت های دوسال پیشش رو پیست کرده بود توی کامنت جدیدش واقعا با اینک بسیار کامنت طولانی بود لذت بردم و گفتم ب خودم ایولا منم اگ برا خودم کامنت بزارم رد پا بزارم بعدا یه سال دوسال دیگ ک حسابی مدارم بالاتر رفته میام این کامنتهام رو میخونم و این رد پاهام رو میخونم و ایمانم بیشتر میشه و اصلا برام مث یه چکاپ فرکانسیه

    خلاصه ک ایمانم برای نوشتن کامنت های بیشتر و گذاشتن کامنت های بیشتر ،بیشتر شده

    اول ک بگم قربانی کردن اسماعیل توسط ابراهیم رو اصلا اون اوایل افسانه میدونستم

    و ب خودم اینطوری میگفتم اگ واقعی باشه ک اوکی

    چون پیامبران اصلا فقط قیافه شون مث ما بوده وگرنه همه چی شون با ما فرق میکرده

    اونا از توی شکم مادر خاص بودن

    و ما هم هیچوقت ب گرد پاشون هم نمیرسیم

    و شرک و شرک ک جز 100 درصد زندگی ام شده بود

    و الانم نمیگم ک نیست ولی در تلاشم آگاهانه برای عوض کردن خودم برای اینک لیاقت بهتر از این هارو دارم و براش تلاش آگاهانه ذهنی میکنم

    من ب خودم آرامش ثروت سلامتی داشتن رابطه عاشقانه زیبا رو مدیونم

    و باید باید بدستمان بیارم

    خدایی نمیدونم چطوری ولی استاد میگه میشه خداهم میگه میشه و فقط اینجا منم گ باید ب خودم بگم باشه

    استاد من هنوز ازدواج نکردم و هنوز بچه ای هم ندارم و این عشق والدین ب فرزند رو درک نمیکنم ولی اگ مث عشق خاله ب خواهرزاده اش باشه پس بی نهایت عمیقه

    آخه من هنوز عمه نشدم

    و بی نهایت عاشق خواهرزاده هامم و گفتم بیام ب خودم بگم مثلا اگ خدا بهم میگفت مثلا برای یکتا ک خواهرزاده ام هست رو قربانی کنم

    فکرشم دیوانه کنندست و ترجیح میدادم ک خودم رو فدا کنم

    و الان ک فک میکنم حضرت ابراهیم دیگ تا ته همه چی رو رفته و واقعا باید استوره و تک باشه توی قرآن

    من نمیگم خدایا منو برسون ب جایگاه حضرت ابراهیم

    من میگم منو هدایت کن ک مث اون تنها تورو بپرستم و تنها از تو یاری بجوییم فقط 30 درصد رشد کنم توی این موضوع هدایت

    توی بی خیالی ب کمک این آدم و اون آدم

    توی خارج شدن از ترس از انجام کارها

    توی دل قرص بودن

    فقط میخوام 30 درصد رشد کنم امسال مث حضرت ابراهیم

    خدایا لطفا منو هدایت کن حمایت کن و دستم رو بگیر ک ب تو نگاه کنم ن ب آدم ها و وعده های هفت رنگ رنگین کمانی شون

    خدایا عاشقتم لطفا نگاه ابراهیمی و شجاعت ابراهیمی بهم عطا کن

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  7. -
    ناهید و حبیب گفته:
    مدت عضویت: 671 روز

    به نام خدواند هدایتگر

    سلام

    «ناهید»

    قدم سوم.

    واقعا تنم لرزید از این همه توکل، ایمان، تسلیم بودن.

    من یه جوجه دارم به اسم تحفه

    چند روز پیش حبیب جانم میخاست سرشو ببره، یه حس ناراحت کننده ای اومد سمتم.

    نزاشتم سرشو ببره.

    یه لحظه یه حس بغض میخواست بیاد سمتم که سریع خودمو جمع کردم.

    واقعا چه توکلی باید توی وجودت باشه که بچه خودتو قربانی کنی.

    من یه جوجه که فقط بهش دونه میدم رو نتونستم سر ببرم

    خدایا ازت یه قدرت،توکل،و تسلیم بودن اینجوری میخوام در برابر تمام مسائل زندگیم.

    میخوام ابراهیمت باشم.

    میخوام جوری بهت اعتماد کنم که ازم مثل ابراهیم تسلیم در برابر خدا یاد بشه.

    چقدر ابراهیم ادم بزرگیه

    من این فایل رو قبلا هم گوش داده بودم ولی اصلا به این درک نرسیده بودم.

    نت برداری:

    بهترین حمایتی که میتوان از یک بچه کرد این است که آن را حمایت نکنیم.

    «من باید در هر شرایطی تسلیم باشم»

    باور داشته باشمـ که خداوند من را حمایت میکند.

    تسلیم بودن یعنی:(من خودم را رها میکنم، من خودم را به خدا میسپارم و ایمان دارم که خداوند حمایت و کمکم میکند.)

    «باید در حدی تسلیم باشم که اگر خداوند از من خواست فرزندم را قربانی کنم؛ این کار را انجام دهم.»

    (من ایمان دارم که خداوند به من کمک میکند)

    من ایمان دارم که شرایط جوری پیش میرود، دستهای خداوند جوری پیش میرود، اتفاقات به شکلی پیش میرود که من هرجا که باشم تنها نمیمانم، بارم روی زمین نمی ماند، کارم حل میشود، بدون هیچ ایده ای، بدون شناخت هیچ کسی، بدون هیچ کاری، بدون هیچ درآمدی، میرم توی دل مسائل.

    “من توکل میکنم به خداوند و ایمان دارم که کارهایم انجام میشود”

    ایمان دارم که هدایت میشوم.

    ایمان دارم که مورد حمایت خداوند قرار میگیرم.

    خداوند بینهایت دست دارد که به من کمک کند.

    همیشه احساسم خوب است؛ چون همیشه ایمان دارم که خداوند هست و مرا هدایت و حمایت میکند.

    من پشتم به خداوند گرم است.

    پیش میروم، امیدوارم، خسته نمیشوم، شجاعم، حرکت میکنم.

    من حرکت میکنم و خداوند به من برکت میدهد.

    من ایمان دارم که خداوند کمکم میکند.

    من تسلیم امر پروردگارم.

    من تسلیم قدرت خداوندم و هر اتفاقی که می افتد جزئی از طبیعت است.«مثل از دست دادن عزیزم»

    تسلیم هستم نسبت به اتفاقاتی که برایم رخ میدهد.

    •اگر یک نفر در جهان توانسته یک کار را انجام دهد، پس من هم میتوانم•

    خدایا من را هدایت و حمایت کن تا ابراهیمت باشم.

    خدایا من را حمایت کن تا به دل ترس هایم بروم، حرکت کنم و ایمان داشته باشم که من را هدایت و حمایت میکنی.

    خدایا کاری کن که در زندگی ام توکل و ایمان قوی داشته باشم.

    خدایا شکر بابت عظمتت.

    خدانگهدار.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  8. -
    میثم نجفی گفته:
    مدت عضویت: 2661 روز

    سلام عرض ادب و احترام خدمت دوستان عزیز و استاد عباس منش عزیز

    اعتماد ابراهیم به خداوند بزرگ در حقیقت همان اعتماد به نفس است زیرا نفس ما از خداوند و یا بهتر بگویم از رب العالمین جدا نیست و نفس ما در حقیقت همان رب است که در کالبد فیزیکی ما دمیده شده و تمام ویژگی خداوند را به بشر به واسطه این دمیده شدن روح الله انتقال داده است پس ابراهیم خلیل الله نیز به واسطه اعتماد به نفس بالایی که داشت انقدر آرام و رها اسماعیل را به قربانگاه برد و خداوند هم که در نفس او در جریان بود نتیجه اعتمادش انقدر مسرت بخش و زیبا داد

    حقیقتا که تنها راه افزایش میزان اعتماد به رب تمرین و تمرین و تمرین است

    هیچ عضله ای بدون ورزش و تمرکز رشد نکرده است در نتیجه برای افزایش اعتماد به نفس و اعتماد به رب باید با سرمشق های ساده و کاربردی استاد و گسترده کردن کانون توجهمان آرام آرام در مسیر تعالی و تکامل در این موضوع قرار بگیریم

    من چند وقتی است که به لطف خداوند بزرگ و با تکیه بر حس کنجکاویه زایدالوصفم مسیر را درک کرده ام ولی هنوز هم لحظه به لحظه نیاز به تمرین برای ماندن در مسیر درست و پیشرفت و ارتقا سطح فرکانسیمدارم و خیلی خوشحال و آرامم که نگاهم به خدا و نگاهم به جهان تغییر کرده است

    پروردگار من از تو به خاطر تمام نعمت هایی که به م عطا کرده ای از صمیم قلب سپاسگزارم زیرا وقتی از دید قوانین به وجودت می اندیشم درستی و عدالت و لایتناهی بودنت برایم روشن تر و در نتیجه اعتمادم به تو بیشتر و زندگیم در تمام جهات ارتقا باورنکردنی کرده است

    متشکرم

    متشکرم

    متشکرم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  9. -
    شکیبا کیانی فر گفته:
    مدت عضویت: 2451 روز

    سلام‌ بر استاد خوبم و تمامی اعضای خانواده‌ام

    از گوش دادن به این فایل خسته نمیشم، واقعا فهمیدم چقدرررر باید رو ایمانم نسبت به خدا کار کنم(تا آخر عمر) و واقعا چه الگوی خوبی هستن حضرت ابراهیم (ع). همیشه با خودم میگفتم خدایا حضرت ابراهیم چقدر میتونست بی رحم باشه که بخواد سر بچش رو ببره همین خواستنش چقدر بزرگ بوده. ولی امروز میفهمم این کار ناشی از ایمان عظیمی بوده که در قلبش بزرگ کرده بوده.واقعا خدای بزرگ رو شاکرم که همچین الگوهای بزرگ و قدرتمندی رو در قرار داده که بتونیم سعی کنیم مانند اونها ایمانمون رو شکل بدیم و حرکت کنیم.بعد از گوش دادن به فایل برای بار دهم هندزفری رو از گوشم برداشتم و به دیوار برای چندین دقیقه خیره شدم. گفتم خدایا معذرت میخوام ولی ایمانم اونقدرا قوی نشده که اگه بیای و بهم بگی برو حتی خواهرت یا عزیزترین کست رو در حد مرگ بزن، من نمیتونم واقعا. چه دل بزرگی داشته چه ایمانی، چه قدرتی!!!!!

    فقط از خدای بزرگ میخوام که من رو در این راه به شکلی هدایت کنه که نه به۱۰۰ درصد اندازه حضرت ابراهیم ولی حداقل ۶۰ درصد مثل ایشون ایمان پیدا کنم. و شاید بعد از این همه مدت کار کردن روی خودم تازه میفهمم که ۲۰ درصد شایدم کمتر ایمان پیدا کردم در برابر این شخصیت بزرگ. واقعا ایمان من هیچه در برابرشون! ولی واقعا در سخت ترین شرایط تمام سعیم رو میکنم که بسپارم به خدا و نگران نباشم زیرا نگرانی ناشی از عدم ایمانه و سعی میکنم حالم رو خوب نگه دارم تا اتفاقات خوب هر روز بیشتر بشه

    خدایا شکرت که استاد عباس منش رو دستی از دستانت قرار دادی تا انقدر تاثیرگذار باشن

    ممنونم استاد ممنونم ممنونم ممنونم….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  10. -
    بهمن جمعی گفته:
    مدت عضویت: 3106 روز

    سلام به دوستان عزیز و تشکر از خانم شایسته بابت سفری که راه انداختن من از سفر جا موندم ولی تصمیم گرفتم خودم رو به دوستان برسونم.

    واقعا این فایل توحید و توکل در عمل رو از ما میخواد . ما تو فایلهای زیادی از استاد آموزش دیدیم که چطور خوب زندگی کنیم و جهان رو جای خوبی برای زندگی کردن بکنیم. ولی تو این فایل که هر چقدر گوش میکنمش باز احساس میکنم باید یه بار دیگه بهش گوش بدم از ما میخواد که توکل و ایمانمون رو در عمل نشون بدیم. این فایل من رو یاد امتحان پایان ترم انداخت که دیگه باید بشینم سخت تلاش کنیم برای امتحان آخر ترم و در عمل نشون بدیم که چقدر به این راه و آموزشهاش و به پروردگارمون ایمان و توکل داریم. از خدا می خوام هممون رو هدایت کنه و دستمون رو بگیره و تو دلمون رو قرص کنه تا شیطون نتونه به لرزه در بیاره و گمراهمون کنه از خدا میخوام به راه راست هدایتمون کنه راه کسانی که بهشون نعمت داد . دوستدار شما بهمن جمعی یا حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: