این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.
https://elmeservat.com/fa/wp-content/uploads/2022/07/abasmanesh-5.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2016-09-12 09:33:282024-06-08 22:16:13«اعتماد به ربّ»، پیام ابراهیم از قربانی کردن فرزندش
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
این متن.”روز سوم سفرنامه رو” چندروزی میشه که پشت سرهم دارم میخونمش و هر روز که می خونمش بیشتر به ارزش و اهمیت اعتماد به رب پی می برم و بیشتر میفهمم اعتماد کردن به الله و توکل کردن به او یعنی چه!
و قطع به یقین تاثیرگذار هم بوده چراکه نسبت به رسیدن به یکی از جدیدترین و بزرگ ترین خواسته ام ترس داشتم اما الان با خوندن این متن هرزمان که ترس میاد سراغم فقط به خودم یادآوری می کنم که باید به پروردگارم اعتماد داشته باشم و به چیز دیگه ای فکر نکنم که مثلا چطور ممکنه رخ بده؟ یا چه خطراتی ممکن در پیش روم باشه؟ و این راه برم و از عاقبتش نترسم چراکه هرکسی که توکل کرده گمراه نشده و برعکس هدایت یافته و خداوند با متوکلین.
وباید بگم این خواسته جدید من ماه هاست که به دلم افتاده ومن درست و درمون پیگیریش نکردم اما الان مشتاقانه تر رفتم سراغش و دارم واسش پاورپوینت میسازم که هرروز نگاش کنم و تو تجسم کردنم بهم کمک بشه و هروقت به صورت اتفاقی خواستم برای کسی میبینم که محقق شده امیدوار و خوشحال میشم هم برای خودم و هم برای اون.
همگی در پناه او آرام و سالم و سرزنده و موفق باشیم*
به نام خدا…خدای که منوافریدتادرزمین بندگیشوبکنم…خدای که من اول خیلی وقتی ناراحت بودم به سراغش میرفتم خدای که واقعاناامیدبودم بامن مثل خودم برخوردنکردوجوابموبالطف و مهربانی مثل یک مادردادوتوقع اینکه بگه من کارتوروانجام دادم وتوبندگی منو بکن رو نداشت.خداخیلی صبورهست هیچ وقت مثل بندگانش که باهم رفتارمیکنیم بامارفتارنکرده…من خودم شخصا خیلی ایمانم ضعیف بودهروقت ناراحتی داشتم به یادقران ونمازمیفتادم ولی الان از۱ماه ونیم هست که به خداایمانم بیشتر شده مخصوصاازوقتی ابجیم منوبااستاداشناکردخیلی بهترشدم من به فرزندم که پسر هست و شوهرم وابستگی زیادی داشتم ولی الان از وقتی صحبتهای استادروشنیدم رو خودم ودلبستگیم کار کردم وبه لطف خدابیشتروابسته شدم تا دنیا…بعضی جاهامیگم خدامنوبعد۳۷سال بهم عمرداده الان ایمانم به خدابیشترشده وهرروزم روبانام خداشروع میکنم این دلبستگی من مثل قربانی کردن حضرت اسماعیل بود منم دلبستگیموقربانی کردم تاخودموبیازمایم توببینم منم مثل حضرت ابراهیم میتوانم قوی باشم وازدلبستگیم گذاشتم وبه خدادل دادم خدای که اگه من خطای کردم منوبخشیدودررحمتش همیشه به رویم بازبودوهست خدایاواقعاشکرت به خاطرصبری که بهم دادی و خواهی داد من الان فقط باخدای خودم درد ودل میکنم نه بنده اش…خدایاشکرت که بااستادوشایسته خانوم به لطفی که به ابجیم داشتی اشناشدومن روهم با ایشان اشناکردواقعاعاشقتم خداکه عاشقی روبه بنده ات دادی واقعا ممنونم ازاستادوزحمات و تلاشهای ایشان که می کشن برای اینکه ماروبه جای که لیاقتشوداریم برسیم….خدایاعاشقانه دوستت دارم وزندگی میکنم..…..
ابراهیم کسی بود که خدارو باور داشت وبه خداایمان داشت طوری که تونست همسروبچه اش رو رها کن وبره اما ایا ما این کار رو میکنیم مریم تو خودت چقدر خدارو باورکردی ایا میتونی از بچه هات رها بشی تا بخداوند برسی
کاری که ابراهیم کرد ترک از وابستگی ها بود یعنی برای رسیدن به خداوند باید از همه چیز بگذری تا به او برسی حالا با خودت فکر کن میتونی این کار رو انجام بدی
یادم میاد دفعه قبل که این فایلو گوش دادن نشستم مدام گریه کردم نمیدونم هرروز تا یک هفته مدام اشک میرختم که ایا منم میتونم مثل حضرت ابراهیم تسلیم باشم اولش مقاومت داشتم ولی بعد کم کم اروم شدم
تسلیم بودن وسپردن کارها به دست تنها قدرت جهان
استاد میخواستم دوسه روز پیش گوشوارهای دختر وکوچکم رو بفروشم که فایل عزت نفس رو بگیرم دختر کوچولوم میگفت مامان گوشواره من نفروشم من گوشوارها رو در اوردم ولی به خودش هیچی نگفتم رفتم بازار تمام طلا فروشیها بست بود اون شبش من تا صبح فکر میکردم که باید چیکار کنم بتونم فایل عزت نفس رو بگیرم یک روز اروم وقرار نداشتم چون میخواستم سال جدید رو با گرفتن فایل عزت نفس شروع کنم همونطور که از خداوند کمک میخواستم یکباره بخودم امدم ندای دردرونم گفت مگر تو خالق نیستی مگر تو بخدا ایمان نداری چرا میخواهی گوشواره فرزندنت رو بفروشی مگر استاد از بندرعباس اومد تهران چیزی باخودش اورد استاد تمام اون چیزها رو هدیه داد به یک زن وشوهر وهیچی با خودش نیاورد
بعد ندا اومد برو فایل توخالق زندگیت هستی رو نگاه کنم بعداز اون فایل ارامش عجیبی سراسر وجودم را فراگرفت و خوشحال شدم گفتم من خلق میکنم گفتم خداوند کمکم میکنه نمیدونم چطوری ولی فایلو درزمان مناسبش بهم میده دیگه تقلا نداشتم که من باید هرجوری شده فایل دوره رو بگیرم بلکه ارامش گرفتم وشروع کردم به گوش دادن فایلهای رایگان عزت نفس
بعد از اون هدایت شدم به کتاب رویای که رویا نیستم اونجا فهمیدم باید خواسته ام رو واضح بگم و کودک شوم وتجسم کنم تا به خواسته ام برسم
وبعد دختر کوچولوم رو صدا زدم گفتم حسنا حسنا بیااینجا گوشوارهایش رو گوشش کردم وبهش قول دادم که نفروشمشون دخترم خیلی خوشحال شد بعد رفت پیش خواهرش گفت بهش مامان دیگه گوشوارهامو نمیفروشه دختر نازم 😂
حالا میفهمم که ابراهیم چه رفیق جوون جوونی خداوند هست وچقدر به خدا ایمان داشت
این فایل بی نظیر بود و نمیدونم بار چندمه ک دارم گوشش میکنم ولی هربار،بیشتر از قبل عاشقش میشم
عاشق این مسیر و این راه،عاشق موحد بودن و عاشق الله یکتا
واقعا درست میگید،من تجربه کردم،میدونم نتیجه ی ایمان ب رب چی هست و میفهمم وقتی میگید هروقت ب خودش تکیه کردم و از خودش خاستم بارم رو زمین نمونده یعنی چی
شاید بتونم بگم تو سال ۹۸ من بیشترین نتیجه رو از موحد بودنم گرفتم،از توحید،ازینکه جز از الله یکتا از هیچ کس هیچی نخام و چقد بی نظیر برام خودش همه چی رو فراهم کرد
یکی از بزرگترین تصمیمات زندگی مو تو سال ۹۸ گرفتم،از خونه ی مشترک مون و زندگی با همسرم خارج شدم و تصمیم گرفتم تنها زندگی کنم،خیلی ترس ها تو دلم بود ولی خودش بهم گفت از هیچی نترس،من کنارتم،اومدم بیرون از خونه،کلی میترسیدم،انقد خودش دست های مختلف شو برام فرستاد،ادم هایی ک واقعا و خالصانه و از ته دل بهم کمک کردن برا اینکه بتونم خونه پیدا کنم،وسایل مو ببرم،ماشینمو بفروشم و خونه بخرم
خونه رو بازسازی کنم و تا قبل سال تحویل ۹۹ مرتب و تمیز و آماده برم توش تا یه زندگی جدید و شروع کنم،الان ک دارم فک میکنم چجوری همه ی آدما دست بدست هم دادن تا همه چی برام فراهم بشه چشمام پراشک میشن،انقد ک الله من بزرگه،انقد ک الله من توانا و فرمانرواس،انقد ک رب العالمینه
الان از خونه ی خودم دارم مینویسم،از خونه ای ک تو بهترین نقطه ی شهر پیدا کرد خودش برام،با همسایه هایی ک محشرن و بی نظیر،ماشینمو فروختم ک خونه بخرم ولی حتی یه روز بی ماشین نموندم و تونستم یه ماشین دیگه با قیمت مناسب بخرم برا خودم
الان هم خونه دارم هم ماشین هم ارامش هم الله یکتامو و فک میکنم همه ی اینا رو هم اگه نداشتم ولی فقط الله یکتا رو داشتم،کافی بود
مگه نه اینکه خودش گفته “ایا من برای بنده ام کافی نیستم؟”
و معلومه ک هست
من تصمیم گرفتم یه روزی موحد باشم،برم ازین مسیر توحید و ب راهی ک شما بهش دعوتمون کردید لبیک گفتم و حرکت کردم،یه روزی حدود ۳ سال و نیم پیش
گاهی وقتا اشتباه کردم،خطا کردم و یادم رفته عهد روز اولمو ولی باز برگشتم،من جزین راه،راهی ندارم،مسیری ندارم،ایمان دارم ک ته این جاده خوشبختیه و در تک تک لحظات مسیرش
همین امشب از الله یکتام میخام منو در زمره ی هدایت شدگان قرار بده،خطاهای منو راه هایی ک ب اشتباه رفتم و اگه گاهی شرک ورزیدم و مشرک شدم و ببخشه و ایمان دارم ک خدای من،خطاپذیر بخشنده س
ازتون تشکر میکنم بابت این فایل بی نظیر
منو دوباره ب راهم برگردوند و دوباره یادم اورد عهدی رو ک با خدای خودم بسته بودم چندسال پیش
بعدازین بیشتر تلاش میکنم برا موحد بودن
تمام تلاشمو میکنم ک ب هیچ چیز و هیچ کسی جز الله یکتام قدرت ندم و فقط از خودش بخام همه ی چیزهایی ک میخام و،همه ی ارامش روزگارمو،همه ی ثروت ها و سلامتی و شادی رو
خدارو سپاسگزارم که روزم رو با گرفتن این پیام شروع کردم….
امروز از خواب بلند شدم ناخودآگاد با ۳ترس تو ذهنم مواجه شدم ….نگرانی از پاکی همسرم (از اعتیاد) و یا امکان لغزش دوباره که مثل خوره افتاد به جونم….دوم نگران از آلودگیهای ذهنی که برای فرزند ۵سالم با تربیت شاید ناقصم ایجاد کرده باشم و ضمیر ناخودآگاهی که به نااگاهی خراب کرده باشم …و درختاو گل کیاه محل کارم کهنگران آبیاری شدنش بودم که
خدارو سپاس که پیام امروزم شد توووووحید وتسلیم محض نیرویی برتر که بی اذن او برگی هم از درخت بر زمین نمیفته….و من ارامشی عجیب تمام وجودم رو گرفت که من چرا باید نگران باشم وقتی چنین نیروی عظیمی که جهان و تمام موجودات و کهکشانهارو مدیریت میکنه نگهداره من و مسائل من هست
این فایل خیلی مطالب عجیبی برای من داشت، من خودم یک پسر کوچیک دارم و صحبت های استاد رو خوب متوجه میشدم در مورد عشق به فرزند. و اینکه بخوام اینقدر تسلیم پروردگار باشم حتی در تصورم هم نمیاد و این نشون میده که چقدر باید روی ایمانم کار کنم و چقدر با اون جایگاه فاصله دارم و نکته ای که خیلی نظرم رو جلب کرد این بود که از گذشته به ما گفته بودند که پیامبران آدم های خاصی بودن و نظر کرده خدا بودند و …
اما بنا بر عدل خدا و قوانین کائنات اون بزرگواران فقط بندگان قدرتمند خدا بودند که به خاطر لیاقتشون به اون جایگاه رسیدند و هیچ تبعیضی از ناحیه خداوند بین بندگانش وجود نداره و این موضوع چقدر امیدوار کنندس و چقدر جایگاه و قدرت های انسان رو به ما نشان میدهد، اگر ما هم روی خودمان و ایمان و باورهایمان کار کنیم قطعا به همان نتایج میرسیم.
با آرزوی سلامتی برای استاد عباسمنش عزیز و بهترین ها برای شما دوستان
سلام استاد عزیزم و همه دوستان . استاد شما با اینکه اینهمه روی ذهنتون کار کردید با جرات میگید باید بیشتر کار کنم روی ایمانم روی ذهنم یه لحظه به خودم نگاه کردم دیدم چقدر پرت بودم از خودم که با یه هدایت کوچیک به خودم میگفتم دیگه تموم شد من به خدا نزیک شدم و همین باعث مغرور شدنم و خبر نداشتم که مغرور شدم و سقوط و سقوط بیشتر واقعا خدا عاشق ماست که با تمام اینهمه جفا دنبال بهانست بریم سمتش.
سلام دوستان عزیز
این متن.”روز سوم سفرنامه رو” چندروزی میشه که پشت سرهم دارم میخونمش و هر روز که می خونمش بیشتر به ارزش و اهمیت اعتماد به رب پی می برم و بیشتر میفهمم اعتماد کردن به الله و توکل کردن به او یعنی چه!
و قطع به یقین تاثیرگذار هم بوده چراکه نسبت به رسیدن به یکی از جدیدترین و بزرگ ترین خواسته ام ترس داشتم اما الان با خوندن این متن هرزمان که ترس میاد سراغم فقط به خودم یادآوری می کنم که باید به پروردگارم اعتماد داشته باشم و به چیز دیگه ای فکر نکنم که مثلا چطور ممکنه رخ بده؟ یا چه خطراتی ممکن در پیش روم باشه؟ و این راه برم و از عاقبتش نترسم چراکه هرکسی که توکل کرده گمراه نشده و برعکس هدایت یافته و خداوند با متوکلین.
وباید بگم این خواسته جدید من ماه هاست که به دلم افتاده ومن درست و درمون پیگیریش نکردم اما الان مشتاقانه تر رفتم سراغش و دارم واسش پاورپوینت میسازم که هرروز نگاش کنم و تو تجسم کردنم بهم کمک بشه و هروقت به صورت اتفاقی خواستم برای کسی میبینم که محقق شده امیدوار و خوشحال میشم هم برای خودم و هم برای اون.
همگی در پناه او آرام و سالم و سرزنده و موفق باشیم*
به نام خدا…خدای که منوافریدتادرزمین بندگیشوبکنم…خدای که من اول خیلی وقتی ناراحت بودم به سراغش میرفتم خدای که واقعاناامیدبودم بامن مثل خودم برخوردنکردوجوابموبالطف و مهربانی مثل یک مادردادوتوقع اینکه بگه من کارتوروانجام دادم وتوبندگی منو بکن رو نداشت.خداخیلی صبورهست هیچ وقت مثل بندگانش که باهم رفتارمیکنیم بامارفتارنکرده…من خودم شخصا خیلی ایمانم ضعیف بودهروقت ناراحتی داشتم به یادقران ونمازمیفتادم ولی الان از۱ماه ونیم هست که به خداایمانم بیشتر شده مخصوصاازوقتی ابجیم منوبااستاداشناکردخیلی بهترشدم من به فرزندم که پسر هست و شوهرم وابستگی زیادی داشتم ولی الان از وقتی صحبتهای استادروشنیدم رو خودم ودلبستگیم کار کردم وبه لطف خدابیشتروابسته شدم تا دنیا…بعضی جاهامیگم خدامنوبعد۳۷سال بهم عمرداده الان ایمانم به خدابیشترشده وهرروزم روبانام خداشروع میکنم این دلبستگی من مثل قربانی کردن حضرت اسماعیل بود منم دلبستگیموقربانی کردم تاخودموبیازمایم توببینم منم مثل حضرت ابراهیم میتوانم قوی باشم وازدلبستگیم گذاشتم وبه خدادل دادم خدای که اگه من خطای کردم منوبخشیدودررحمتش همیشه به رویم بازبودوهست خدایاواقعاشکرت به خاطرصبری که بهم دادی و خواهی داد من الان فقط باخدای خودم درد ودل میکنم نه بنده اش…خدایاشکرت که بااستادوشایسته خانوم به لطفی که به ابجیم داشتی اشناشدومن روهم با ایشان اشناکردواقعاعاشقتم خداکه عاشقی روبه بنده ات دادی واقعا ممنونم ازاستادوزحمات و تلاشهای ایشان که می کشن برای اینکه ماروبه جای که لیاقتشوداریم برسیم….خدایاعاشقانه دوستت دارم وزندگی میکنم..…..
بسم الله الرحمن الرحیم
روز سوم سفرنامه
سلام بخدای خودم واستادعزیز ومریم عزیز
ابراهیم کسی بود که خدارو باور داشت وبه خداایمان داشت طوری که تونست همسروبچه اش رو رها کن وبره اما ایا ما این کار رو میکنیم مریم تو خودت چقدر خدارو باورکردی ایا میتونی از بچه هات رها بشی تا بخداوند برسی
کاری که ابراهیم کرد ترک از وابستگی ها بود یعنی برای رسیدن به خداوند باید از همه چیز بگذری تا به او برسی حالا با خودت فکر کن میتونی این کار رو انجام بدی
یادم میاد دفعه قبل که این فایلو گوش دادن نشستم مدام گریه کردم نمیدونم هرروز تا یک هفته مدام اشک میرختم که ایا منم میتونم مثل حضرت ابراهیم تسلیم باشم اولش مقاومت داشتم ولی بعد کم کم اروم شدم
تسلیم بودن وسپردن کارها به دست تنها قدرت جهان
استاد میخواستم دوسه روز پیش گوشوارهای دختر وکوچکم رو بفروشم که فایل عزت نفس رو بگیرم دختر کوچولوم میگفت مامان گوشواره من نفروشم من گوشوارها رو در اوردم ولی به خودش هیچی نگفتم رفتم بازار تمام طلا فروشیها بست بود اون شبش من تا صبح فکر میکردم که باید چیکار کنم بتونم فایل عزت نفس رو بگیرم یک روز اروم وقرار نداشتم چون میخواستم سال جدید رو با گرفتن فایل عزت نفس شروع کنم همونطور که از خداوند کمک میخواستم یکباره بخودم امدم ندای دردرونم گفت مگر تو خالق نیستی مگر تو بخدا ایمان نداری چرا میخواهی گوشواره فرزندنت رو بفروشی مگر استاد از بندرعباس اومد تهران چیزی باخودش اورد استاد تمام اون چیزها رو هدیه داد به یک زن وشوهر وهیچی با خودش نیاورد
بعد ندا اومد برو فایل توخالق زندگیت هستی رو نگاه کنم بعداز اون فایل ارامش عجیبی سراسر وجودم را فراگرفت و خوشحال شدم گفتم من خلق میکنم گفتم خداوند کمکم میکنه نمیدونم چطوری ولی فایلو درزمان مناسبش بهم میده دیگه تقلا نداشتم که من باید هرجوری شده فایل دوره رو بگیرم بلکه ارامش گرفتم وشروع کردم به گوش دادن فایلهای رایگان عزت نفس
بعد از اون هدایت شدم به کتاب رویای که رویا نیستم اونجا فهمیدم باید خواسته ام رو واضح بگم و کودک شوم وتجسم کنم تا به خواسته ام برسم
وبعد دختر کوچولوم رو صدا زدم گفتم حسنا حسنا بیااینجا گوشوارهایش رو گوشش کردم وبهش قول دادم که نفروشمشون دخترم خیلی خوشحال شد بعد رفت پیش خواهرش گفت بهش مامان دیگه گوشوارهامو نمیفروشه دختر نازم 😂
حالا میفهمم که ابراهیم چه رفیق جوون جوونی خداوند هست وچقدر به خدا ایمان داشت
وقتی تسلیم خداوند میشوی واجازه میدهی تا خداوند برایت کارها روانجام بده تودیگر ناراحت نیستی نگران نیستی بلکه احساسی خاصی داری وامیدوار وخووشحال هستی
استا میدانم خداوند به وقتش فایل عزت نفس رو به من میده پس من تصمیم دارم تا در این سفرنامه تا اخرین قدم هرروز ردپای بزارم تا هدایت بشم به دوره عزت نفس
خدایا به ما کمک کن که مانند حضرت ابراهیم بتوانم در درگاه توتسلیم باشیم ودراه تو هرلحظه وهرثانیه قدم برداریم
خداوند مارابا صالحان مشهوره بفرما
ب نام الله یکتا
این فایل بی نظیر بود و نمیدونم بار چندمه ک دارم گوشش میکنم ولی هربار،بیشتر از قبل عاشقش میشم
عاشق این مسیر و این راه،عاشق موحد بودن و عاشق الله یکتا
واقعا درست میگید،من تجربه کردم،میدونم نتیجه ی ایمان ب رب چی هست و میفهمم وقتی میگید هروقت ب خودش تکیه کردم و از خودش خاستم بارم رو زمین نمونده یعنی چی
شاید بتونم بگم تو سال ۹۸ من بیشترین نتیجه رو از موحد بودنم گرفتم،از توحید،ازینکه جز از الله یکتا از هیچ کس هیچی نخام و چقد بی نظیر برام خودش همه چی رو فراهم کرد
یکی از بزرگترین تصمیمات زندگی مو تو سال ۹۸ گرفتم،از خونه ی مشترک مون و زندگی با همسرم خارج شدم و تصمیم گرفتم تنها زندگی کنم،خیلی ترس ها تو دلم بود ولی خودش بهم گفت از هیچی نترس،من کنارتم،اومدم بیرون از خونه،کلی میترسیدم،انقد خودش دست های مختلف شو برام فرستاد،ادم هایی ک واقعا و خالصانه و از ته دل بهم کمک کردن برا اینکه بتونم خونه پیدا کنم،وسایل مو ببرم،ماشینمو بفروشم و خونه بخرم
خونه رو بازسازی کنم و تا قبل سال تحویل ۹۹ مرتب و تمیز و آماده برم توش تا یه زندگی جدید و شروع کنم،الان ک دارم فک میکنم چجوری همه ی آدما دست بدست هم دادن تا همه چی برام فراهم بشه چشمام پراشک میشن،انقد ک الله من بزرگه،انقد ک الله من توانا و فرمانرواس،انقد ک رب العالمینه
الان از خونه ی خودم دارم مینویسم،از خونه ای ک تو بهترین نقطه ی شهر پیدا کرد خودش برام،با همسایه هایی ک محشرن و بی نظیر،ماشینمو فروختم ک خونه بخرم ولی حتی یه روز بی ماشین نموندم و تونستم یه ماشین دیگه با قیمت مناسب بخرم برا خودم
الان هم خونه دارم هم ماشین هم ارامش هم الله یکتامو و فک میکنم همه ی اینا رو هم اگه نداشتم ولی فقط الله یکتا رو داشتم،کافی بود
مگه نه اینکه خودش گفته “ایا من برای بنده ام کافی نیستم؟”
و معلومه ک هست
من تصمیم گرفتم یه روزی موحد باشم،برم ازین مسیر توحید و ب راهی ک شما بهش دعوتمون کردید لبیک گفتم و حرکت کردم،یه روزی حدود ۳ سال و نیم پیش
گاهی وقتا اشتباه کردم،خطا کردم و یادم رفته عهد روز اولمو ولی باز برگشتم،من جزین راه،راهی ندارم،مسیری ندارم،ایمان دارم ک ته این جاده خوشبختیه و در تک تک لحظات مسیرش
همین امشب از الله یکتام میخام منو در زمره ی هدایت شدگان قرار بده،خطاهای منو راه هایی ک ب اشتباه رفتم و اگه گاهی شرک ورزیدم و مشرک شدم و ببخشه و ایمان دارم ک خدای من،خطاپذیر بخشنده س
ازتون تشکر میکنم بابت این فایل بی نظیر
منو دوباره ب راهم برگردوند و دوباره یادم اورد عهدی رو ک با خدای خودم بسته بودم چندسال پیش
بعدازین بیشتر تلاش میکنم برا موحد بودن
تمام تلاشمو میکنم ک ب هیچ چیز و هیچ کسی جز الله یکتام قدرت ندم و فقط از خودش بخام همه ی چیزهایی ک میخام و،همه ی ارامش روزگارمو،همه ی ثروت ها و سلامتی و شادی رو
دوستون دارم
در پناه الله یکتا باشید
با احترام ❤
درک رابطه ی میان توحید عملی و قانون فرکانس است که من به تجربه احساس
خوب وابسته میشوم.
تسلیم بودن با احساس خوب داشتن نیز رابطه ای مستقیم دارد.
تسیلیم بودن برای من به معنای طبیعی بودن است.
زمانی که تصمیم میگیرم فارغ از هر شرایطی به احساس خوب برسم و خود را رها کنم
و به صورت طبیعی زندگی کنم و در این رابطه با انرژی منبع بمانم.
تنها باور های من است که شرایط زندگی ام را رقم میزند.
و جهان همواره درحال پاسخ دادن به فرکانس های من است.
و در این مسیر خداوند تنها حامی من است.
و چه کسی بهتر از او.
با خداباش و پادشاهی کن . بیخدا باش و هر چه خواهی کن.
توحید عملی که اموختم و در حال کار بر روی ان هستم به من وعده ی همین الان
را میدهد و بزرگترین پاداشش نیز همین لحظه است که خود را در قالب احساس خوب
نشان میدهد. احساس خوبی که نشانه ی واضحی از اتصال به منبع است.
بهترین جای دنیا.
اولین ویژگی مومنان ایمان به غیب است ایمانی که با خود تسلیم بودن و متوکل بودن را
می اورد. ایمان به غیب ایمان به چیزی که نمیبینی ولی به طرز خوبی میتوانی انرا حس کنی.
و مهمترین کار زندگی مثل نفس کشیدن کنترل احساس خوب است.
هر لحظه باید این نکته را به خودم یاد اور بشوم زیرا انسان فراموش کاراست.
استاد عزیز و دوستان سلام…..
خدارو سپاسگزارم که روزم رو با گرفتن این پیام شروع کردم….
امروز از خواب بلند شدم ناخودآگاد با ۳ترس تو ذهنم مواجه شدم ….نگرانی از پاکی همسرم (از اعتیاد) و یا امکان لغزش دوباره که مثل خوره افتاد به جونم….دوم نگران از آلودگیهای ذهنی که برای فرزند ۵سالم با تربیت شاید ناقصم ایجاد کرده باشم و ضمیر ناخودآگاهی که به نااگاهی خراب کرده باشم …و درختاو گل کیاه محل کارم کهنگران آبیاری شدنش بودم که
خدارو سپاس که پیام امروزم شد توووووحید وتسلیم محض نیرویی برتر که بی اذن او برگی هم از درخت بر زمین نمیفته….و من ارامشی عجیب تمام وجودم رو گرفت که من چرا باید نگران باشم وقتی چنین نیروی عظیمی که جهان و تمام موجودات و کهکشانهارو مدیریت میکنه نگهداره من و مسائل من هست
شاد و پیروز و تروتمند باشید
سلام استاد عزیز و دوستان خوبم
، روز سوم سفرنامه :
این فایل خیلی مطالب عجیبی برای من داشت، من خودم یک پسر کوچیک دارم و صحبت های استاد رو خوب متوجه میشدم در مورد عشق به فرزند. و اینکه بخوام اینقدر تسلیم پروردگار باشم حتی در تصورم هم نمیاد و این نشون میده که چقدر باید روی ایمانم کار کنم و چقدر با اون جایگاه فاصله دارم و نکته ای که خیلی نظرم رو جلب کرد این بود که از گذشته به ما گفته بودند که پیامبران آدم های خاصی بودن و نظر کرده خدا بودند و …
اما بنا بر عدل خدا و قوانین کائنات اون بزرگواران فقط بندگان قدرتمند خدا بودند که به خاطر لیاقتشون به اون جایگاه رسیدند و هیچ تبعیضی از ناحیه خداوند بین بندگانش وجود نداره و این موضوع چقدر امیدوار کنندس و چقدر جایگاه و قدرت های انسان رو به ما نشان میدهد، اگر ما هم روی خودمان و ایمان و باورهایمان کار کنیم قطعا به همان نتایج میرسیم.
با آرزوی سلامتی برای استاد عباسمنش عزیز و بهترین ها برای شما دوستان
خدایا هدایتم کن تا ایمانم زیاد شود .
خدایا هدایتم کن و راه را نشانم بده
خدایا هدایتم کن تا هر روز از هر جهت بهتر و بهتر شم
خدایا هدایتم کن در مسیر هدفم با حداکثر سرعت فیزیکی و روانی حرکت کنم و معنای خوشبختی را در تمام لحظه های زندگیم حس کنم
خدایا …………….
قسم به قلم
سلام استاد عزیزم
الان که دارم این کامنت رو مینویسم عید قربان نیست.دلم میخواد بیشتر در مورد توحید عملی بدونم و بیشتر بهش عمل کنم.دلم میخواد همه جز خدا از دلم بیوفتن
هر روز رو خودم کار میکنم تا از وابستگیام کم کنم و به توحید برسم.
استاد نزدیک خونمون یه تپه هست من واسه خلوت کردن با خدا میرم اونجا
چند روز پیش رفتم،بعد از ظهر
هوا طوفانی بود،ابرهایه سیاه با باد خیلی شدید
رعد و برق میزد،هوا تاریک بود اما من تلاش میکردم رو ترسام غلبه کنم
و با خدا صحبت میکردم
نگاه کردم به ابرا گفتم خدایا مرسی بابت استاد عباسمنش یهو رعد بزرگی توو آسمون بوجود اومد.میدونستم پاسخ خدا بود
استاد میخوام بگم شما اونقدر بزرگ هستین که خدا اینجور پاسخ میده
شما کم از ابراهیم نیستین
من به شما،به خودم،به حضرت ابراهیم به حضرت مریم که رسالت سنگینی رو به عهده گرفت،افتخار میکنم
استاد من شمارو خیلی دوس دارم
شما تنها کسی هستین که من وقتمو باهاش پر میکنم تا به ذهنم ورودیهایه ناب بدم تا منم رشد کنم و به بالندگی برسم به یاری خدا
خدایا شکرت که من اینجام،همین
خداوندا تنها تورا میپرستیم و تنها از تو یاری میجوییم و بس
خدایا عاشقونه دوست دارم،بوس
به امید دیدار استادم
God bless America,our home,for ever…
Only God
سلام استاد عزیزم و همه دوستان . استاد شما با اینکه اینهمه روی ذهنتون کار کردید با جرات میگید باید بیشتر کار کنم روی ایمانم روی ذهنم یه لحظه به خودم نگاه کردم دیدم چقدر پرت بودم از خودم که با یه هدایت کوچیک به خودم میگفتم دیگه تموم شد من به خدا نزیک شدم و همین باعث مغرور شدنم و خبر نداشتم که مغرور شدم و سقوط و سقوط بیشتر واقعا خدا عاشق ماست که با تمام اینهمه جفا دنبال بهانست بریم سمتش.