نتایج دانشجویان از دوره‌های استاد عباس‌منش

  • -مرضیه شادان
    من با اینکه ۴۲ کیلو وزن داشتم و لاغر بودم، اما به خاطر مشکل بیماری تالاسمی ماژور و حفظ سلامتی‌، زندگی به شیوه دوره قانون سلامتی رو شروع کردم. می‌دونستم هر آنچه که استاد می‌گه، آگاهی‌ای از جانب خداوند داناست و مطمئن بودم که این مسیر من رو به سلامتی می‌رسونه.الان  شش ماهه که به شیوه دوره قانون سلامتی زندگی می‌کنم و یه روش و سبک جدید رو تجربه کردم. نتیجه؟ واقعا عالی!قبل از زندگی به شیوه دوره قانون سلامتی من مجبور بودم به خاطر مشکل تالاسمی، هر ماه خونگیری کنم. به خاطر همین، آهن بدنم بالا رفته بود و مجبور به مصرف داروی آهن‌زدا بودم. اما وقتی زندگی به شیوه دوره قانون سلامتی رو شروع کردم، میزان آهن بدنم از۵۷۰۰ به ۴۲۰۰ رسیده. و نکته‌ی جالب اینجاست که در این مدت خیلی کم از داروی آهن‌زدا استفاده کردم.قبل از دوره قانون سلامتی صورتم پر از کک‌ومک شده بود، حالا صاف و شفاف شده. چروک‌های صورتم برطرف شدن و با اینکه وزنم به ۳۹ کیلو رسیده، اما انرژی و شادابیم خیلی بیشتر شده.بیشتر از گذشته کار می‌کنم، اصلا احساس خستگی ندارم و به حرف‌هایی مثل \"چقدر لاغر شدی\" اهمیتی نمی‌دم، چون مهم اینه که سالم و شاد هستم. در این مدت، دقیقاً همون‌جوری که استاد گفتن، عمل کردم و نه‌تنها حالم عالی بوده، بلکه اصلا احساس گرسنگی نمی‌کردم. ورزش و پیاده‌روی رو هم در برنامه‌م داشتم و ریزش موهام کاملاً قطع شده. هر روز فیلم‌های ورزشی رو می‌ذارم و با پسرم ورزش می‌کنم. خدای عزیزم رو هزاران بار شکر می‌کنم که من رو به این مسیر سلامتی هدایت کرد.
  • -حسین محمدی
    زمانیکه با استاد عزیزم آشنا شدم از لحاظ روابط عاطفی زندگی من فاجعه بود. می تونم بگم شاید رابطه خراب از اون نمیتونه باشه.  بعد از آشنایی با استاد عباس منش و کار کردن با آموزه های ایشان من توانستم از اون رابطه نامناسب بیرون بیام آنهم به راحتی و آسانی. انگار وقتی شروع کردم به کار کردن روی خودم، همه جهان دست به دست هم داد تا مسائل من در این باره حل بشه.بعد از بیرون آمدن از آن رابطه نامناسب، من یک سری باورهای محدود کننده درباره ازدواج و یا جنس مخالف داشتم و این باورها باعث شده بود که درباره ازدواج بسیار بدبین باشم به طوری که ازدواج کردن رو عملی کاملا اشتباه می دونستم و فکر می کردم تنها بودن خیلی بهتره چون در تنهایی حداقل آن دردسرهای قبلی رو که در رابطه ام داشتم، ندارم.خدا رو شکر می کنم که دوره عزت نفس، پله ترقی من شد. با خریدن این دوره و کار کردن روی آموزه های این دوره، تونستم ترمزهای قوی در این باره رو در باورهام پیدا کنم و روی باورهام کار کردم. دوره عزت نفس به من یاد داد که مسئولیت مسائل زندگیم رو بپذیرم و به جای سرپوش گذاشتن روی مسائل، اونا رو حل کنم و رشد کنمدوره عزت نفس به من یاد داد که خودم رو ارزشمند بدونم؛ به من یاد داد که باور کنم مردهای زیادی با ویژگی های مثبت هستند و وقتی با آدم مناسب وارد رابطه بشم، تجربیات خیلی شیرینی رو در روابط عاطفی تجربه می کنم که تنهایی نمیشه اون تجربه رو داشت.کار کردن روی آگاهی ها و تمرینات دوره عزت نفس، باورهای قدرتمند کننده ای هم درباره روابط و هم درباره ارزشمندی خودم درون من ایجاد کرد و به خاطر این باورها به لطف خداوند هدایت شدم به سمت رابطه عاطفی ای که الان میتونم بگم بهترین رابطه عاطفی ای هست که تا حالا در زندگیم نه دیده بودم و نه شنیده بودم. الان من از رابطه ام لذت میبرم، هیچ وابستگی ای در این رابطه وجود نداره، هیچ احساس نیاز یا کنترلی وجود نداره و هر دو طرف رابطه، با آزادی کامل، داریم از ارتباط با هم لذت می بریم.نتیجه ی دیگه ای که از کار کردن با دوره عزت نفس گرفتم، احساس ارزشمندی درونی هست. قبلا من آرایش می کردم. درسته غلیظ نبود اما برام مهم بود که با آرایش برم بیرون. تا حدی که من بدون آرایش حتی یک دقیقه هم از خونه بیرون نمیومدم و جلوی چشم کسی ظاهر نمی شدم چون بدون آرایش احساس میکردم ارزشی ندارم. اما هرچه بیشتر روی آموزه ها کار کردم، تونستم این باور را در وجودم بسازم که من به خودی خود انسان ارزشمندی هستم. منطق های دوره عزت نفس درباره احساس لیاقت، به من کمک کردم که بتونم بدون نیاز به دلیل خاصی، خودم رو ارزشمند بدونم و به این نتیجه برسم همین که من توسط خداوند آفریده شدم، ارزشمندی هستم و ارزش من در درون من هست و نه در بیرون من و نه در ظاهر من. این باورها به من کمک کرد که دیگه نخوام با آرایش کردن برای خودم ارزش درست کنم. الان از فضای آرایش خیلی خیلی دورم و به خاطر ایجاد این تغییر، خیلی به خودم افتخار می کنم. در زمینه بهبود اوضاع مالی هم باید بگم تا همین 6 ماه قبل من هیچ درآمدی نداشتم. اما الان به خاطر کار کردن روی آموزه ها، درآمد ماهیانه من بالاتر از 20 میلیون تومان هست و تازه این اول راهه. از خداوند به خاطر هدایتم به سمت این آگاهی ها بسیار سپاسگزارم.
  • -ابوالفضل محمدی پیروز
    داستان آشنایی من با آموزه های استاد عباس منش، برمی‌گرده به سال ۱۴۰۰، زمانی که از قوانین آگاه نبودم. زندگی برام پر از مشکلاتی بود که اون موقع اون‌ها رو به عنوان \"مشکل\" می‌دیدم، نه تضادهایی برای رشد و پیشرفت. فیلم‌های غمگین می‌دیدم، اشعار غمگین می‌خوندم، ذهنم پر از باورهای تاریک و پوچ بود و مدارم روزبه‌روز پایین‌تر می‌رفت.  همه‌چیز تا جایی پیش رفت که سال ۱۴۰۰، معده‌ام به شدت دچار مشکل شد. دو بار پیش دکتر فوق تخصص رفتم، چندین بار دکتر عمومی و طب سنتی رو امتحان کردم، اما هیچ درمانی جواب نمی‌داد. در عرض سه ماه، ۱۱ کیلو وزن کم کردم. نه‌تنها مشکل معده داشتم، بلکه روحیه‌ام هم به‌شدت خراب شده بود. روزانه چندین قرص مصرف می‌کردم و امیدی به بهبود نداشتم.  تا اینکه از ته قلبم گفتم: \"خدایا، به فریادم برس.\" از خدا خواستم که دوباره سالم باشم، از غذا خوردن لذت ببرم، معده‌ام عالی کار کنه، شاد باشم، عاشق باشم، خوشبخت باشم. گفتم: \"خدایا، من هر راهی رو رفتم و نتیجه نگرفتم، تو خودت راه رو نشونم بده.\" چند روز بعد، توی باشگاه بدن‌سازی، یه دوست قدیمی دوران دبیرستان رو دیدم. میلاد که همیشه براش دعای خیر می‌کنم. وقتی از اوضاع و احوالم براش گفتم، گفت: \"می‌خوای حالت خوب بشه؟\" گفتم: \"آره.\" گفت: به سایت elmeservat.com برو و فایلها رو گوش کن که زندگیت رو دگرگون می کنه. اما من گوش ندادم. یه مدت گذشت. یه روز یه‌دفعه یاد اون سایت افتادم، وارد سایت شدم و شروع کردم به دانلود فایلها.اولین فایلی که باز کردم این جمله رو از استاد شنیدم:\"به نام خدای مهربان، من سید حسین عباس منش هستم. من شش ساله که حتی یکبار هم مریض نشدم، همیشه تنم سالمه و هیچ قرص و آمپولی مصرف نکردم.\"با شنیدن این جمله، چشم‌هام برق زد. با خودم گفتم: \"چقدر خوب! یعنی می‌شه منم این‌طوری همیشه سالم باشم؟\"بعد فایل \"فقط روی خدا حساب باز کن\" رو بارها و بارها گوش دادم و هر بار گریه کردم. فهمیدم که سال‌ها چقدر به خودم ظلم کردم، چقدر وجودم پر از شرک و احساس گناه بوده و این مسیر رو ادامه می دادم تا اینکه کم‌کم، نتایج وارد زندگیم شد. ایمانم بیشتر شد، آرامشم بیشتر شد، امیدم به خدا قوی‌تر شد.  قرص‌هام رو کمتر و کمتر کردم، تا اینکه یه روز، همه‌ی قرص‌ها رو ریختم توی سطل آشغال و گفتم: \"خدایا، من شفای واقعی رو از تو می‌خوام.\"  با  گوش دادن به آموزه های استاد و عمل به این آموزه ها:معده‌ام خوب شد و ایمانم به خداوند صدها برابر شد. این نتایج من رو مشتاق کرد تا هر روز مشتاق تر به این مسیر ادامه بدم. فایل‌های \"توحید عملی\" استاد عباس منش من رو دگرگون کرد و بعد دوره عزت نفس رو خریدم. من هر روز با عشق به آموزه ها گوش می دادم، سپاس‌گزاری رو هر شب انجام می‌دادم و دفتر مخصوص براش داشتم و بعد... یه اتفاق بزرگ افتاد. و عشق زندگیم، مهسا، وارد زندگیم شد.اون روز، برای خرید به سرای ایرانی رفته بودم. وقتی رفتم پشت باجه برای حساب کردن، عشق زندگیم رو برای اولین بار دیدم. همون لحظه، قلبم بهم گفت که پیشنهاد آشنایی بدم. با شجاعت جلو رفتم، شماره‌ام رو دادم. فردا صبحش اون بهم پیام داد و رابطه‌ی عاشقانه‌ی ما آغاز شد. بعد از پنج ماه، ازدواج کردیم و الان رابطه‌ای عاشقانه و فوق‌العاده داریم. لحظه‌به‌لحظه‌اش پر از عشق، شادی و آرامشه.  استاد با عمل به آموزه های شما ما خونه ساختیم، ماشین خریدیم، کلی وسایل قشنگ تهیه کردیم و داریم با عشق با هم زندگی می‌کنیم و الان هم به لطف الله یکتا و هدایت‌های خداوند، کسب‌وکار خودم رو شروع کردم و دارم هر روز رشد می‌کنم.همه‌ی این‌ها نتیجه‌ی حضورم در این مسیر نورانی، گوش دادن بارها و بارها به آموزه های استاد عباس منش و عمل کردن به آموزه‌هاست.**  به تازگی دوره \"عشق و مودت\" رو خریدم و دارم روی آموزه های این دوره کار می کنم و آرامشم هزار برابر شده. همه‌چیز داره دقیقاً همون‌طوری که می‌خوام پیش میره.می خوام بگم اگر داری این متن رو می‌خونی، بدون که این مسیر درسته. فقط و فقط باید ادامه بده و قطعش نکنی. 
  • -حمید سالکی
    من با آموزه های دوره 12 قدم کار می کنم و می خوام از تاثیرات این دوره در زندگیم و قدم هایی که برداشتم بنویسم:من سالهای سال کار چوب انجام میدادم. از معرق و منبت و ساخت تابلو های نفیس تا ساخت زیورآلات چوبی. تمام ذهنم فقط به روی چوب و کار با چوب بود. بعد که دیدم دیگه لذتی از کار های هنری نمیبرم رفتم به سمت نجاری و کار با چوب رو حرفه ای تر و در حوضه نجاری یاد گرفتم. ماه ها کار کردم و انصافا هم پیشرفت خوبی داشتم اما هم به دلیل رضایت نداشتن از درآمدم و هم به دلیل لذت نبردن از این کار، تصمیم گرفتم که شغل و مهارتم رو تغییر بدم. تا این که هدایت شدم به حوزه تیونینگ خودرو و با تحقیق، رسیدم به حوزه برق و الکترونیک خودرو که هم درآمد بالایی داره و هم تخصص بالایی نیاز داره.چند ماه آموزش دیدم. کلاس های حضوری و آنلاین مختلفی رفتم تا اینکه کلاسهای حضوری هم تمام شد و باید تصمیم میگرفتم برای شروع کارم. هم شاگردی های من به خاطر اینکه جرأت راه اندازی کسب و کار خودشون رو نداشتند، رفتند شاگردی کردند و من با یکی از هم دوره ای هام، با هم مغازه خودمون رو راه اندازی کردیم. بعد از مدتی کار با اون دوست عزیز که شریکم حساب میشد، نشانه هایی اومد که جدا بشم و تنها کار کنم. اولش خیلی زیاد ترس داشتم اما من از آموزش های استاد یاد گرفته بودم که باید این تغییر رو ایجاد کنم. به 2 هفته نکشید که نتیجه ایمانم رو دیدم. ابزارهایی که نیاز داشتم جور شد. مشتری ها اومدند و درآمدم بیشتر شد. الان که دارم این متن رو تایپ میکنم، از کل سابقه مغازه داری من در این حوضه 7 ماه هم نگذشته اما من تونستم به لطف الله برای خودم مغازه بخرم و الان شاگرد دارم. آنقدر در حوزه کاری خودم با لطف خدا پیشرفت داشتم که هرکسی میاد پیشم فکر میکنه سالهای ساله که سابقه کاری دارم. در حالی که سابقه کاری من هنوز یکسال هم نشده. امروز داشتم آگاهی های این قدم رو دوباره مرور می کردم. و اما تصمیمات من بعد از تکرار دوباره این قدم: تخصصی که من الان دارم مربوط میشه به ماشین های ایرانی. یعنی تخصصی روی ماشین های ایرانی کار میکنم و مدتی هست که احساس راکد بودن بهم دست داده بود. دوست داشتم تخصصم رو ببرم به سمت کار کردن روی ماشینهای وارداتی(ماشین های چینی و کیا و هیوندای) هم به خاطر اینکه چیزهای جدید رو یاد بگیرم و از این راکد بودن در بیام و هم به خاطر اینکه کار کردن روی ماشین های وارداتی انگار برام جذاب تره و البته کار کردن روی این ماشینها درآمد بیشتر رو هم برام داره. اما انگار از این تغییر ترس داشتم. ترس از اینکه نشه یا نتونم. اما با شنیدن دوباره آگاهی های این قدم، به خودم گفتم حمید تویی که تا چند ماه پیش هیچی از برق ماشین نمی دونستی و الان داری عیب هایی رو از ماشین ها در میاری و اصلاح می کنی که استاد کارهاش نتونستن در بیارن و برطرف کنند. پس مطمئن باش که میتونی. اتفاقا چند روز پیش بود که با یکی از اساتید در این حوزه صحبت کردم و قرار شد دوره ای رو بگذرونم پیش ایشون و یادآوری آگاهی این قدم، مهر تاییدی شد بر هدایت خداوند که باید این تغییر رو ایجاد کنم.این خلاصه ای بود از تغییراتی که من از خرداد ماه پارسال در خودم و زندگیم ایجاد کردم. فقط در پایان بگم که: نتیجه این تغییرات جدایی از اعتماد به نفس، احساس توانمندی و احساس ارزشمندی که من ایجاد کرده، درآمد من رو در کمتر از یک سال،  4 برابر افزایش داده. اگر با قدرت ادامه بدم میدونم خیلی سریع این عدد ها خیلی خیلی بزرگتر میشه. سپاسگزار خداوند هستم به خاطر این مسیر خودشناسی. سپاسگزارم به خاطر وجود استاد عزیزم و این آگاهی ها.
  • -نرگس بِنساله
    من تا کنون تا قدم سوم از دوره 12 قدم رو پیش رفتم و با این آگاهی های روی خودم کار می کنم. اما 2 کلید مهم از کار کردن روی آگاهی های این دوره گرفتم:اول اینکه: نتایج هرچقدر هم که خوب باشه، میتونه بهترم بشه.دوم اینکه: ذهن دقیقا مثل ورزش کردن میمونه. تا زمانی که ورزش میکنی اندام روی فرمی داری اما وقتی ورزش رو رها میکنی، تا یه مدت اتفاقی نمیوفته اما بعد از اون دوباره چربی ها برمیگرده. من نتایج خوبی از کار کردن روی آگاهی های دوره 12 قدم گرفتم.در طی کار کردن با این 3 قدم، من بسیار تغییر کردم و بسیار آگاه شدم. اعراض از ناخواسته ها رو یاد گرفتم و با افراد مناسب ارتباط برقرار کردم. توی شغلم خیلی رشد کردم. قبل از کار کردن با آگاهی های دوره 12 قدم، اگر کلی تلاش می کردم و خودمو میکشتم، به زور حجم فروش سازمانم 70 میلیون تومان بود اما خدا رو شکر به خاطر کار کردن روی این آگاهی ها، ماه قبل حجم فروش من 200 میلیون تومان شد و حدود 3 برابر افزایش پیدا کرده. عملکردم توی کارم خیلی خوب شده. به طرز جادویی ای خداوند جایگاهمو بین دوستان و همکارانم بالا برده و همه بسیار بهم احترام میزارن.الان به شدت این مسئله رو درک کردم که اگر مسیر کار کردن روی آگاهی های این دوره رو ادامه ندم، همه چیز میتونه به حالت قبل برگرده.  اما اگر مسیر رو ادامه بدی، نتایج میتونه خیلی بهتر بشه.من متوجه شدم که مثل ورزش کردن، وقتی از یک دوره نتیجه میگیری، نباید آگاهی ها رو رها کنی و فکر کنی که دیگه بلدی. بلکه باید این مسیر رو با کیفیت بهتر ادامه بدی تا نتایج بزرگتر بشه.الان برنامه ام اینه که: دوره 12 قدم رو تا قدم آخر دنبال کنم.  من خیلی دقیق روی آموزه های این دوره کار می کنم. جز به جز از کلید های هر جلسه رو توی یه سر رسید مینویسم و هر جلسه رو بارهای بار با خودم تکرار میکنم تا حسابی آگاهی ها رو درک کنم.
  • -محمد رضا دشت پیما
    امروز میخوام درباره نتایجی بنویسم که در طول کارکردن با آگاهی های دوره 12 قدم برام رخ داده:چند روز پیش داشتم چکاپ فرکانسی شروع دوره رو در قدم اول می خوندم و متوجه شدم که با رسیدن به قدم 2 از دوره 12 قدم، به نتایج خوبی رسیدم  و روند رو به رشد خیلی خوبی رو نسبت به گذشته داشتم.قبل از شروع دوره 12 قدم، اوضاع مالی و روحی مناسبی نداشتم. هر کسب و کاری رو شروع کرده بودم، موفقیتی نداشت و به تضاد میخوردم. رابطه جالبی با همسرم نداشتم. مستاجر بودم و هر سال یک خونه عوض میکردم.  هیچ کنترلی روی ذهنم و نشخوار ذهنی و درگیری های داخل ذهنم نداشتم. اما بعد از گذشت 6 قدم از دوره 12 قدم و کار کردن با آگاهی های این قدم ها، زندگی من کلی تغییر کرده.از نظر سلامت جسمانی و روحی، بسیار سلامت ترم و کلی روحیه و امیدواری دارم؛رابطه ام با همسرم خیلی خوب شده؛با یاری خداوند تونستم یک خونه بخرم و الان داریم توی خونه خودم که خدا بهمون هدیه داده، زندگی میکنیم؛اوضاع کسب و کارم خوبه و درآمد روزانه خوبی دار؛مهم تر از همه یاد گرفتم که ذهنم رو مانیتور کنم، ورودی های ذهنم رو کنترل کنم و از ناخواسته ها اعراض کنم و به خواسته هام توجه کنم؛ حل مسئله یاد گرفتم. استاد ازتون تشکر میکنم بابت تمام آموزه هایی که از شما دیدم، تغییراتی که کردم و خدایی که اون رو باور کردم و از شرک هایی که داشتم رها شدم. زاران بار بابت آموزه هاتون ازتون سپاسگزارم.
  • -بنیامین ترکمان
    یکی از مهم ترین نتایج من از کار کردن با دوره 12 قدم، احساس ارزشمندی و عزت نفسی است که در وجود من ساخته شده و این نتیجه، با هیچ نتیجه ای قابل مقایسه نیست.قبل از کار کردن با این آگاهی ها، من تو روابطم چه کاری چه رفاقتی و چه عاطفی برای خودم ارزش قائل نبودم و این پاشنه آشیل من بود. همیشه  بیشتر از یک سال سر یک کار دوام نمی آوردم چون یا من با صاحب کارم بحث می کردم و یا اون من رو اخراج می کرد. اما بعد از کار کردن روی بهبود شخصیتم به کمک این آگاهی ها، توی یه شغل حدود 3 سال کار کردم و در نهایت هم بدون بحث و ناراحتی و به اختیار خودم از اون کار اومدم بیرون و شغل مورد علاقه ام رو شروع کردم اونم با سرمایه کمی که در حد 10 میلیون تومان بود. الان در طی یک سال سرمایه ام حداقل 20 برابر رشد کرده که از نظر خودم این رشد عالی است.قبل از کار کردن با آگاهی های 12 قدم، روابط عاطفی من بیشتر از 2 ماه دوام نداشتدلیلش وابستگی من بود. من اون شخص رو به مراتب خیلی بیشتر از خودم دوست داشتم و برای خودم ارزش قائل نبودم. مثلا اول اون باید غذا می خورد؛ مسافرت بدون اون برام زهر مار بود؛ اگه ی روز نبود، انگار دنیام سیاه می شد اما وقتی روی خودم کار کردم، به لطف خدا همه چیز خوب شده. دلیل اصلیش این هست که تونستم برای خودم ارزش قائل بشم و با خودم در صلح باشم. تونستم خودم رو مهم بدونم و در اولویت قرار بدم و وابستگی نداشته باشم و الان روابطم ادامه دار و لذت بخش شده.البته به قول استاد پاشنه آشیل با یه مدت کار کردن، کامل تغییر نمی کنه و باید به طور مرتب روی این موضوع کار کنم تا این تغییر در شخصیت من تثبیت بشه.
  • -moghadam
    ورود من به دانشگاه خودشناسی elmeservat.com در سال 98 و با خرید دوره 12 قدم آغاز شد. در شروع دوره، چکاپ فرکانسیم رو نوشتم و در طی کار کردن روی خودم با آگاهی های این دوره، آرام آرام تبدیل به یک انسان جدید با شرایط جدید شدم و از این لحاظ به خودم میبالم. فایل های سفر به دور آمریکا و زندگی در بهشت دریچه جدیدی از زندگی را به رویم گشود و به من یاد داد که می شود جور دیگه ای هم به جهان نگاه کرد، باور داشت و زندگی کرد. میشود در تمام لحظات با خودت مهربان باشی و شرایط دلخواه را در زندگی برای خودت رقم بزنی. تکیه کلام استاد که همیشه با مدرک و نتیجه حرف بزنید رو سرلوحه قرار دادم و میخوام بخشی از نتایجم از عمل به آگاهی های دوره 12 قدم در طی 3سال اخیر رو بگم:در حوزه مالی: قبل از شروع دوره 12 قدم در سال 98 ، تنها سرمایه من فقط مقداری طلا بود.در طی این مدت در حوزه مالی، ورودی مالی چشمگیری رو داشتم و الان صاحب ملک و ماشین هستم. در حوزه سلامتی: وضعیت سلامت جسمانی من با ورود به دوره بینظیر قانون سلامتی، عالی است. هیچ قرص و دارویی مصرف نمیکنم. در طی تقریبا 2 سال حتی سرماخوردگی کوچک هم نداشتم. در حوزه روابط: در زمینه روابط قابل قیاس با گذشته نیستم. منی که همیشه از دیگران متوقع بودم و دائم انتقاد میکردم، الان با همه دوست هستم، به عقاید همه احترام میگذارم و سعی میکنم وجود آنها را در جهان بپذیرم. در زمینه ارتباط با خداوند: من وقتی سال 98 وارد سایت شدم به دنبال شناخت خدا بودم. فردی ضعیف بودم با باورهای پوسیده . به تدریج خدای درون من تبدیل به همراه و همدم و راهنمای من شد که هنوز هم این ارتباط نیاز به بهبود و بهتر شدن باورهام داره ولی آرامش درونی ام نشان از موفقیت من بوده است. در حوزه عزت نفس،نسبت به سال 98 تغییر عظیمی در من روی داده است. من تجربه یک سال زندگی در ملبورن استرالیا را داشتم. من در حالیکه زبان رو درست بلد نبودم اما تونستم دوستان زیادی پیدا کنم که هنوزم باهاشون در ارتباط هستم. گواهینامه استرالیا رو گرفتم و چقدر شخصیت من تغییر کرد. چقدر حضور در این سایت و دوره عزت نفس در این باره به پیشرفتم کمک کرد.زندگی موفقیت آمیز یک ساله من در ملبورن نه تنها کلی سد و مقاومت رو در ذهنم شکست بلکه باعث تغییر نگاه اطرافیانم هم شد. من با تجربه کار داوطلبانه، کلی چیز یاد گرفتم و باور فراوانی رو تونستم در خودم تقویت کنم. باوری که هیچ جوره شکسته نمیشد. سفر به ملبورن باعث شد که قسمت عظیمی از سد کمبود عزت نفس در من فرو بریزه و در کنترل ذهنم تواناتر بشم. ولی این موضوع همیشه جای کار داره. حضور من در کلاس های متعدد، مهمانی های افراد غریبه، تعامل با غریبه ها و … نشونه رشد من در این زمینه است. که استارتش رو در دوره عزت نفس زدم و موفقیت چشمگیری رو برام رقم زد.
  • -م رمضانیان
    من سال ۱۳۹۳ از طریق جستجو در گوگل با وب‌سایت استاد عباس منش آشنا شدم. اون روزها دوره‌ی سختی رو می‌گذروندم. نه آرامش داشتم، نه رابطه‌ی خوبی، نه رضایت شغلی. تازه از کاری که دوست نداشتم اخراج شده بودم. ذهنم کاملاً منطقی بود و همه‌چیز رو فقط از نگاه منطق بررسی می‌کردم، اما خبری از نتایج دلخواهم نبود.اسفند ۹۵، دوره‌ی راهنمای عملی تحقق رویاها رو خریدم و این دوره نقطه تحول زندگی من بود. همین که روی آگاهی‌های این دوره کار کردم، چیزی در من تغییر کرد. در کمتر از چند روز، شرایطی برام پیش اومد که آزادی مالی پیدا کنم و فقط روی باور‌هام کار کنم. توی اسفند همون سال، حقوق می‌گرفتم بدون اینکه سرکار برم!بعد تونستم ماشین پرایدم رو به ۲۰۶ صفر تبدیل کردم و تا سال 97 همچنان رشد آرام اما ادامه داری داشتم به طوریکه 🔹 یک درجه ترفیع گرفتم. 🔹 جایگاه کاری و درآمدم بالاتر رفت. 🔹 البته روی دوره عزت‌نفس کار می‌کردم و در این فرایند  🔹 درآمدم چهار برابر شد. 🔹 چندین سفر کاری و تفریحی به اروپا و آسیا داشتم. 🔹 با کار کردن روی دوره‌ی عشق و مودت، یک رابطه‌ی مخرب ۱۰ ساله رو برای همیشه رها کردم و بعد از کنار گذاشتن اون رابطه، اعتماد‌به‌نفسم به شکل محسوسی بیشتر شد. بعد از اون دوره روانشناسی ثروت 1 رو خریدم و کار کردن روی این دوره باعث پیشرفت‌های بزرگ مالی برام شد. در تهران یک خانه‌ی ۶۰ متری خریدم.  از وزن ۱۱۰ کیلو به ۷۰ کیلو رسیدم و بعد دوره 12 قدم رو خریدم. با یک فرد فوق‌العاده آشنا شدم و رابطه‌ای جدید و سالم رو تجربه کردم.الان که سال ۱۴۰۳ هست، من نتایج متعهد بودن بودن به این مسیر و عمل به آموزه ها به صورت مستمر رو به طرز محسوسی تجربه کردم به طوریکه: 🔹 کسب‌وکار خودم رو راه انداختم (هنوز کوچیکه، اما شروع شده). 🔹 مدیر بازاریابی یکی از هلدینگ‌های بزرگ کشور هستم. 🔹 هر سال حداقل ۳ سفر خارجی دارم. 🔹 رابطه‌ام با همسرم عاشقانه، پر از آرامش و زیباییه. 🔹 درآمدم بسیار عالی دارم.رابطه‌ام با خودم هم بهتر شده، از قبل شادتر هستم و می‌دونم که هنوز در ابتدای راه رشد و پیشرفت ایستادم و این تازه آغاز مسیر جدیده.
  • -حسین عظیم زاده
    من وقتی روی دوره‌ی حل مسائل زندگی و کشف قوانین کار کردم، بزرگ‌ترین ترمز و پاشنه آشیل خودم یعنی عدم احساس لیاقت رو در وجودم پیدا کردم. با اینکه دوره‌ی عزت نفس رو خیلی وقت قبل کار کرده بودم، اما تصمیم گرفتم دوباره اون دوره رو شروع کنم. در همون زمان، استاد دوره‌ی احساس لیاقت رو روی سایت گذاشتند و من مثل تشنه‌ای که به دریا رسیده، بلافاصله این دوره رو خریدم.یک بار تمام جلسات دوره احساس لیاقت رو کاملاً تمرکزی کار کردم و بعد تصمیم گرفتم تا پایان عمرم، همیشه در کنار بقیه دوره‌ها روی این دوره هم کار کنم. چون چه باگ‌هایی که از من شناسایی نکرد! چه پیشرفت‌هایی که در من ایجاد نکرد. واقعاً دوره‌ی احساس لیاقت در کنار هر دوره دیگه ای ضروریه.با کار کردن روی این دوره، شرایط من خیلی تغییر کرد و می‌تونم بگم از بین تمام دوره‌های استاد، این دوره رو بیشتر از همه دوست دارم، چون کمکم کرد بزرگ‌ترین نقطه‌ی ضعف خودم رو شناسایی کنم. به قول استاد:\"به خاطر فرکانس عدم احساس ارزشمندی است که: مدیر شما، قدرتان را نمی‌داند؛ ارزش‌هایی که در شغل خود ایجاد می‌کنید، دیده نمی‌شود و مورد تقدیر قرار نمی‌گیرد؛ مهارت‌های شما دیده نمی‌شود و بی‌ارزش دانسته می‌شود؛ همسرت قدرتان را نمی‌داند و به اندازه کافی برای شما ارزش قائل نمی‌شود؛ هنر، استعداد و توانایی‌های شما دیده نمی‌شود و بی‌ارزش به نظر می‌رسد؛ خدمات و محصولات شما بی‌ارزش به نظر می‌رسد و به فروش نمی‌رسد...\"زیرا قانون این است: به میزانی که از درون خود را ارزشمند می‌دانی، به همان اندازه جهان تو را ارزشمند می‌داند.\"این جملات تا عمق قلبم نفوذ می‌کنه و هر بار که می‌خونم، احساس عجیبی در درونم ایجاد می‌شه. خدایا، چطور شکرت رو به جا بیارم؟ خودت منو به مسیری هدایت کن که بتونم بیشتر از قبل شکرگزاری کنم.
1 6 7 8 9 10 39
161 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «شهرزاد» در این صفحه: 4
  1. -
    شهرزاد گفته:
    مدت عضویت: 2282 روز

    سلام به استاد عزیزم، خانم شایسته نازنین و دوستان فوق العاده م.

    آقا من میخوام از دوره محبوبم بین دوره های استاد بنویسم که احساس میکنم اونقدری که باید توسط خیلی از دوستان کشف نشده :) فکر میکنم تقریبا همه دوره های استاد رو تهیه کرده باشم اما میتونم بهترین دوره استاد رو برای خودم بگم دیگه؟ کلا چیزی به نام بهترین فایل برای همه وجود نداره چون نیازها و خواسته ها ، موقعیت فعلی و بک گراند قبلی هر کسی متفاوته، و طبیعتا ممکنه هر دوره ای برای یه شخصی مفیدتر باشه و حتی توی همون دوره هم یه فایلی بیشتر از بقیه برای اون‌شخص مفید باشه و به دلش بشینه و یا حتی تو همون فایل هم یه جمله ای بیشتر از بقیه جملات تکونش بده …

    برای شخصِ من با در نظر گرفتن تمام این شرایطی که گفتم، دوره روانشناسی ثروت 3 با اختلااااف به شدت تاثیرگزارتر از سایر دوره ها بوده و هست. حتی اون موقع که هنوز بیزینس خودمو‌شروع نکرده بودم این دوره عجیییب روم‌تاثیر گذاشت…

    و از بین 21 جلسه این دوره، جلسه دوم، جلسه پنجم و جلسه سیزدهم بیشتر از بقیه دلمو بردن

    اصلا دوره عجیب غریبیه!

    اون از فایل جلسه دوم که اصلا تووووحید خاااالصه و از نظر من زیبااااترین فایل استاد بین همه دوره های استاده و شروع عاشقیم با استاد هم با همین فایل شروع شد که یه تیکه هاییش توی تلگرام پخش شده بود…

    و بعد جلسه سوم در ادامه بحث توحیدیِ جلسه دوم.

    این چند ساله هروقت هر جا‌ گیر میکنم پناه من جلسه 2 و 3 روانشناسی ثروت 3 هست که زورِ خدا رو به یادم میاره ️

    جلسه چهارم در مورد باورها و مدارها، و جلسه پنجم که عششششق منه، در مورد باور فراوانی انقدددر قشنگ ذهن آدم‌ رو‌ به فراوانی باز میکنه که سیر نمیشم از فایل جلسه پنجم

    جلسه 6 ادامه بحث باورها، جلسه 7 بحث احساس لیاقت، جلسه 8 و 9 در مورد تمرکز که چقدددرررر نه فقط برای من بلکه برای مامان و شهروز هم موثر بود و جلوی کلی از تصمیمات اشتباهمون رو گرفت…

    جلسه 10 مروری هست به جلسات 1 تا 9 و تاکید بر اینکه این ما هستیم که اتفاقات زندگیمون رو رقم میرنیم… جلسه 11 پاسخ به سوالات دوستان و توضیح در مورد ملاک انتخاب شغل…

    جلسه 12 توضیح اقتصاد مشارکتی و مثال مخصوصش Airbnb که بسیار جذابه.

    جلسه 13 راجع به فرووووش که این جلسه هم عجیب غریبه و به شدت پاشنه آشیل برای 90درصدِ مردم از جمله خودم…و چقدددرررر من دوست دارم این فایل رو

    جلسه 14 اینترنت مارکتینگ…

    جلسه 15 ، 16 و 17 راجع به ایلان ماسک و بررسی باورهای مناسبش…

    جلسه 18 و 19 در مورد تضاد و راه حل…

    جلسه 20 توضیحات بیشتر در مورد بحث باورها

    جلسه 21 کیس اِستادی در مورد اهمیت حرکت کردن…

    جلسه 22 گفتگوی استاد با آقا ابراهیم

    انقدر این دوره شسته رُفته، مفید، جذاب و فوق العادس که من عاشقانه همیشه در حال تکرارشم دقیقا هر چی که یه آدم توی کارش یا بیزینسش ممکنه احتیاج داشته باشه در موردش صحبت شده و مستقیم رفته سر اصل مطلب و تمرکزی کسب و کار و اتفاقات مالی رو نشونه گرفته … هروقت یه معجزه عجیبی تو زندگیم اتفاق افتاده بعد از کار کردن تمرکزی روی این دوره س…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 99 رای:
  2. -
    شهرزاد گفته:
    مدت عضویت: 2282 روز

    از دوره قانون سلامتی بگم …

    من تا 17-18 سالگی هر روز دو ساعت در روز با کالکشن انواع آهنگهای 6 و 8 دهه 60 و 70 ایرانی میرقصیدم :) خونمون دوطبقه بود و طبقه دومش رو با ضبط صوتی که از کیش اورده بودیم تبدیل کرده بودم به کاباره سوسن با هنرنمایی شهرزاد :)) بعد ازونم همیشه ورزش میکردم و حتی یه مدت در حد نینجاهای جنگجو :)) اطرافیان میگفتن “فازت چیه؟! خب لااقل یه مسابقاتی چیزی شرکت کن یه هدفی داشته باشه این همه ورجه وورجه..” رژیم هم رعایت میکردم و کلا استعداد چاقی هم نداشتم اما با وجود این همه ورزش و دائمُ الرژیم بودن کمر خیلی باریکی نداشتم… باریک بودا ولی نه اونجور که دوست داشتم :)) حتی دیگه طبق آموزشهای چرت و پرت سطح جامعه به این نتیجه رسیده بودم که فرمت بدن من نمیتونه ساعت شنی بشه و تو ژنتیکم نیست. دوره قانون سلامتی استاد رو که شروع کردم فقط بعد از دو‌ ماه به اندامی رسیدم که وقتی یه مربی بعد از چندوقت تو باشگاه دیدتم گفت چه هیکلی ساختی ورزشتو عوض کردی؟! گفتم نه والا ورزشمو کمتر هم کردم چی بود چند ساعت هر روز تو باشگاه وقت و هزینه تلف کردن :)) قبلا همیشه نگران این بودم حالا که بدنم به ورزش زیاد عادت کرده نکنه با کمتر کردنش متابولیسمم بیاد پایین و چاق شم اما دوره قانون سلامتی کاملا بهم ثابت کرد که اصلا مسیر چیز دیگه ای بود…

    یکی از دوستان پرسید دوره قانون سلامتی مضمونش چیه . یه توضیحاتی دادم و گفت “اینایی که گفتی کلا شد ده دقیقه، پس استاد بقیه جلسات رو چه توضیحاتی میده؟”… استاد تک تک جمله هاش رو خیلی علمی توضیح میده و انقدر این پروسه رو برای ذهن منطقی میکنه که دیگه بوی پلو که بهت میخوره دست و پات شل نشه بشینی دو پرس بزنی! یه دونه ش رو نمیذاری دهنت! پروسه منطقی کردنش و اطمینان به اینکه با این دوره داری بزرگترین خدمت رو به بدنت، سلامتیت، پروسه جوانسازیت و طول عمرت میکنی، مهمترین بخش ماجراست که کمک میکنه اول به پذیرشش و بعد به ادامش…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 92 رای:
  3. -
    شهرزاد گفته:
    مدت عضویت: 2282 روز

    آخ آخخخ آخخخ… من تا حالا این بخش از سایت رو ندیده بودم :)) دیگه کار استاد و خانم شایسته جانم دراومد که هر روز بشینن نظرات منو تو بخش نتایج بخونن و منتشر کنن :))

    چیکار کنیم دیگه ما جوونهای در تلاش برای پیرو مسیر استاد بودن دلمون به همین نتایج خوشه و تکرارش برای خودمون و دوستای قشنگمون که همه با هم هی انرژی بگیریم و بریم تو شِکَمِ نجواهایی که انقدر روشون زیاده که بازم تا به یه چالش جدید میخوریم میخوان بترسوننمون :) ما انقدر از نتایجمون انرژی میگیریم که زور هیچ نجوایی بهمون نرسه :)

    از کجا شروع کنم که خدا رو خوش بیاد؟ :) از آخر برم به اول؟ :) از دوره قانون سلامتی بگم؟ :) نه بذار ازونجا شروع کنم که رابطم با خدا عاشقانه تر شد :) یعنی دروغ چرا، اون که همیشه عاشقم بود، خیلی زیاد روم کراش داشت از عنفوان کودکی :)) هی سعی میکرد بهم بفهونه ها ولی من تو باغ نبودم، نمیگرفتم پیامهای محبت آمیزشو :) فکر میکردم طبیعیه :) بعد خودش منو هدایت کرد به آشنایی به استاد جانم تا حواسم بهش جمع شه :) گفت بابا من اینجام دخترجون کجا رو نگاه میکنی؟ حواست کجاست؟ دنبال چی میگردی؟ من تو قلبتم، تو روحتم، تو مغز استخووناتم… یکم زمان برد تا با فرکانس استاد ارتباط برقرار کنم که داستانش رو توی داستان هدایتم نوشتم و نمیخوام تکرار مکررات باشه… ولی بازم میگم اصلا بذار تکرار مکررات شه :)) چی قشنگتر از تکرار داستان عاشقیِ من؟ :) دیدین این تازه عروس دامادا هر جا میرسن هی دوست دارن داستان آشناییشون رو به همه بگن :) منم میخوام بگم :)

    داستان ازونجا شروع شد که از یه مدت قبل از رفتنِ بابا، مامان شروع کرده بود به تلاش در تغییر درونیاتش. امروز کتاب تو حوزه توسعه فردی و موفقیت چاپ میشد، فردا یه نسخه ش دست مامان بود :) یک سری دوره ها هم میرفت که بعضیاش رسما بیراهه بود :) یادمه یه بار از سر کار برگشتم، کلید تو در انداختم اومدم تو خونه دیدم یه سری خانم تو تاریکی نشستن یه سری اصوات عجیب غریب از خودشون خارج میکنن… برگام ریخت :)) بعد فهمیدم از نظر خودشون داشتن پاکسازی میکردن :)) بیشتر برگ ریزون بود تا پاکسازی :)) بعد ازون دوره های چرند و پرند رفت دوره نیروی حال که حداقل خطر جانی برای اطرافیان ایجاد نمیکرد :)) و در نهایت پس از طی سرابهای مختلف رسیده بود به سرچشمه… به همونجایی که باید میرسید… و شروع کرد روحش رو با کلام استاد عباسمنش جانم شستشو دادن…

    حالا منی که اون دوره های قبلی مامان رو دورادور دیده بودم فکر میکردم استاد هم از همون تبهای گذراست… فقط خواهشم از مامان این بود که ما رو قاطی ماجرا نکنه و خودش در تنهایی گوش بده به صحبتهای استاد! ولی از یه جا دیگه منم به قول سوزان خانمِ روشن “افتادم تو دام عاشقی” :) استاد میگه من تبلیغ نمیکنم و جهان برام تبلیغ میکنه… من دقیقا از همون شاگردام که با تبلیغ جهان جذب استاد شدم… یه ناشناسی تو تلگرام بخشهایی از فایلهای استاد رو با موزیک قشنگ ادیت زده بود و پخش کرده بود و یه روزی که مامان یکی از همین فایلها رو پلِی کرد شهرزاد هم دل از کف داد :)

    دیگه ازون روز به جرات میتونم بگم شاید روزی نبوده باشه که حداقل یک فایل از استاد گوش نداده باشم.. یه فایل که سهله، اکثر اوقات کل روز استاد با منه و شب با صدای استاد میخوابم..

    من ازون شاگردای استادم که همه دوره های استاد رایگان دستم رسید و بعد اومدم همه رو خریدم…

    بریم سراغ نتایج؟ :) از قدیم الایام همیشه آدم کوشایی بودم ولی تا قبل از استاد خیلی نتایج دندونگیری دریافت نکرده بودم… با استاد که آشنا شدم شِکُفتم :)) از کارمندی اول ارتقا رتبه گرفتم و حقوقم چند برابر شد و بعد باز ارتقا رتبه گرفتم و مدیر شدم و بعد باز رشد کردم و کمیسیون و دلار و غیره که تو کامنتهام و داستان هدایتم زیاد راجع بهشون صحبت کردم و الانم که بیزینس خودمو و دارم و آزاد و رها، همه جهان سرای من است :) شنبه داریم با مامان میریم استانبول، دقیقا دو روز بعد از برگشت با بابا میرم آفریقا، بیست روز بعدش سفر کاری به چین دارم، بعدش سفر کاری به هند و بعد به سنگاپور و دبی. و چی لذتبخشتر از این همه آزادی؟ :)

    قبل از آشنایی با استاد یادمه برای یک روز مرخصی برای روز تولدم از چند وقت قبلش استرس میگرفتم و آخرشم انقدر بهم زنگ میزدن کوفتم میشد :) الان کی جلودارمه؟ :) اراده میکنم یک ساعت بعد بلیط میگیرم به هر جا میخوام :) قبل از آشنایی با استاد برای یه سفر سه روزه به ترکیه با حداقل هزینه ها باید کلی دو دو تا چهار تا میکردم… الان فقط باید جلوی خودمو بگیرم ازون ور بوم نیفتم با ریخت و پاش :)) سه چهار تا ملک توی این مدت خریدم، از بی آر تی سواری و تلاش در صندلی بازی و پیدا کردن صندلی خالی رسیدم به شاسی بلند سواری و برای مامان هم یه ماشین عین ماشین خودم خریدم…:)

    موفقیتهای کاریم رو بلاشک اول از دوره های روانشناسی ثروت 1 استاد دارم و علاوه بر اون تمام آموزه های توحیدیشون که توی همه فایلهای رایگان و محصولات هست . شروع بیزینسم رو از اهرم رنج و لذت دارم که استاد تو دوره روانشناسی ثروت 1 کامل راجع بهش توضیح دادند. در ادامه، دوره روانشناسی ثروت 3 استاد اصلا یکی از بینظیرترین دوره هاشونه که خیلی به کسب و کار کمک میکنه. قدمها رو تا یه جایی کار کردم و در ادامه هستم. دوره احساس لیاقت ، عزت نفس و … چی بگم آخه… همش بی نظیره… به من باشه که بنظرم اصلا استاد باید برای حق عضویت تو‌سایتشون هم هزینه subscribe بذارن. مگه میشه این همه آگاهی بدون پرداخت هزینه؟! پاچه خواری نمیکنما! من به شخصه با کمال میل پرداخت میکنم. نه که خیلی لارج باشم! نه! آخه بابا نتیجه گرفتم! نه یکی نه دو تا ! کل زندگیم زیر و رو شده! نه فقط زندگی خودم… حتی زندگی برادرم و مادرم… خدایا چطور سپاسگزارت باشم… عاشقتم استاد جانم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 121 رای:
  4. -
    شهرزاد گفته:
    مدت عضویت: 2282 روز

    سلام به دوست عزیزم مجتبی جان

    در پاسخ به سوال شما، واقعیت اینکه من به شخصه با لاغری و کشیدگی صورت مشکلی ندارم و اتفاقا شیک تر میدونمش، و این در رابطه با تاثیر دوره سلامتی روی لاغرتر شدن صورت من از تجربه خودم میگم، در ابتدا صورتم لاغرتر شد اما بعد از چند ماه انگار که بدنم با این سبک غذایی اَدابته شده باشه، صورتم یه مقدار پُرتر شد. ولی این تجربه من بوده، ممکنه برای شخص دیگه و بر حسب میزان و نوع پروتئین دریافتی روزانه ش منفاوت باشه. در کل برای استفاده از هر کدوم از دوره های استاد پیشنهاد میکنم ، مبنای تصمیم گیریتون رو معرفی خودِ استاد قرار بدید که چندین ویدیوی رایگان با توضیحات کامل در قسمت معرفی هر محصول گذاشتن. تجربه هر فرد بر اساس بَک گراندی که از قبل داشته و میزان تعهد فعلیش به آموزه ها میتونه متفاوت باشه . و در آخر ممنون که کامنتهای من رو خوندی و برات موفقیت هر روزه در تمام زمینه ها آرزو میکنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 22 رای: