نتایج دانشجویان از دوره‌های استاد عباس‌منش

  • -سید حسن
    الان 6 ماه است که با آموزه های دوره کشف قوانین زندگی کار می کنم و امروز روز  12 ام از تمرین کدنویسی خواسته ها در ماه ششم بود. من 6 ماهه که مرتباً دارم تمرین کدنویسی رو انجام میدم و در این 6 ماهه، همه چیز برام خیلی ساده تر اتفاق می افته:با عمل به آموزه های دوره کشف قوانین زندگی، روابط خیلی زیباتری را در هر روز می‌سازم .زندگی برام خیلی لذت بخش تر شده و همه چیز برام بوی خوش زندگی میدهد؛از درآمد نگم که چقدر آسان من دارم درآمدهایی عالی را هرروز کسب میکنم و در هر ماه درآمدم در حال افزایش هست به طوری که در ماه پیش تا درآمد 175میلیون تومان هم پیش رفتم و انشاالله این ماه بهتر هم می شود چون دارم به قوانین عمل می کنم. خیلی آسانتر مشتری جذب می کنم؛ خیلی آسان اتفاقات دلخواه را در زندگی ام خلق میکنم آن هم از نوع اتفاقات خوب که خود به خود وارد زندگی ام میشود.خواسته هام رو کد نویسی می کنم و اتفاق می افتد چون قوانین خداوند ریاضی وار داره عمل می‌کنه و دقیق هست. خدایا سپاسگزارم بابت این آرامشی که دارم.
  • -رضا عزیزی
    اون اوایل که من با آموزه های استاد عباس منش آشنا شده بودم، آموزه های سایت رو چندان جدی نمیگرفتم. یعنی هراز گاهی یه فایل گوش میدادم و تا چندین روز پیگیر سایت نمیشدم. تا اینکه عید ۱۴۰۲ تصمیم جدی گرفتم برای اینکه آموزه های سایت رو با تعهد استفاده کنم. یعنی هر روز حداقل یک فایل از بخش دانلودها گوش می دادم، نکته برداری میکردم و سعی می کردم به آموزه ها عمل کنم. این روند بعده ۴ ماه برام نتیجه داد. مغازه ای که ۳ سال بود اجاره اش کرده بودم رو خدا با معجزه هاش برام خرید. اون موقع بود که فهمیدم سایت elmeservat.com و مطالبش چقدر تاثیر گذاره و چقدر زندگی رو متحول می کنه اگر با تعهد پیگیر آموزه ها باشی و البته عمل کنی. درسته که من اول راه هستم و بالا و پایین زیادی تو زندگی داشتم اما با استفاده از آموزه های استاد عباس منش فونداسیون یک شخصیت عالی رو پی ریزی کردم و وقتی چالش و مسئله ای پیش میاد، قانون رو به یاد میارم میفهمم که چطور باید خودم و باور هام رو تغییر بدم و دیگه دنبال مقصر بیرونی نمی گردم. من تقریبا همه ی فایل های بخش دانلودها در سایت رو گوش دادم و نکته برداری کردم و در بین محصولات هم فعلا کتاب های الکترونیکی استاد رو خریدم و معالعه کردم و نکات کلیدی زیادی رو از این آموزه ها یاد گرفتم که برای رشد شخصیتی لازمه.
  • -هادی و مهسا
    داستان تحول زندگی من از اینجا شروع شد که من درگیر نوع بدی از بیماری کوید شده بودم. توی اون احوال، خانمم از سایت شما سریال زندگی در بهشت رو میدید. منم از سر ناچاری و بی حوصلگی سریال رو نگاه کردم و نگاه کردن قسمت اول سریال همانا و اینکه من توی 3 روز کل سریال زندگی در بهشت رو دیدم. بعد از اون رفتم سراغ فایلهای دانلودی و بعد از خدا خواستم هدایتم کنه که یک دوره آموزشی رو از سایت بخرم. برای خودم نشونه گذاشتم و به دوره 12 قدم هدایت شدم و دوره رو خریدم.در شروع 12 قدم، من یک تولیدی کوچک داشتم که در آن زمان هیچ گونه درآمدی برام نداشت. فقط اسمم تولید کننده بود اما کل زمانم رو توی اسنپ کار می‌کردم. یه روز توی یه جلسه استاد گفت تا کی میخوای واسه چندرقاز تو خیابونا دنده عوض کنی؟!این حرف استاد زنگی رو توی وجودم به صدا در آورد و گفتم دیگه اسنپ کار نمیکنم و تمام تمرکزم رو روی کار تولیدیم میگذارم.چسبیدم به کار خودم و در عرض چند ماه درآمدم رو چند برابر اضافه کردم و به ۲۵میلیون تومان رسوندم. اما بعد دوباره کار کردن روی باورهام رو رها کردم و درآمدم کمتر و کمتر شد و به جایی رسید که هیچ درآمد و هیچ فروش نقدی نداشتم.الان که این متن رو مینویسم، تقریبا یک ماهه که دوباره به صورت جدّی روی آموزش ها و باورهام کار می کنم و توی همین زمان کم، از اون وضعیتی که دیگه هیچ مشتری و درآمدی نداشتم، چندین فروش نقدی ایجاد کردم به طوریکه در طی یک هفته، 18 میلیون فروش نقدی داشتم غیر از فروش های چکی کوتاه مدتی که هم داشتم. الان ساعت ۱۲ شبه که دارم این کامنت رو مینویسم و مشتری ازم بار خواسته برای فردا اونم نقد. خدایا سپاسگزارم. باز هم میام و از پیشرفت‌های بعدیم می نویسم.
  • -وهاب زارعی
    تقریبا 8 ماه از روزی که من زندگی به شیوه دوره قانون سلامتی رو شروع کردم میگذره. من تصمیم گرفتم توی هر جلسه از دوره قانون سلامتی، بخشی از تجربه ها و نتایجم رو بنویسم تا هم بتونم تا حدودی دینم رو به استاد انجام بدم و هم اینکه نتیجه های من برای سایر دوستان هم فرکانسی انگیزه ایجاد کنه تا افرادی که درگیر شرایط قبلی من هستند، باور کنند که سلامتی دوباره امکان پذیر هست فارغ از اینکه دکترها بگن فلان بیماری لاعلاج هست. دوست دارم با اشتراک نتایجم، این باور قدرتمند کننده گسترش پیدا کنه که: همه ما باید سلامت باشیم و این نعمت برای همه یکسان هست فقط باید در مدارش قرار بگیری.قبل از شروع دوره قانون سلامتی، به گفته آزمایش هام به گفته آزمایشهام و ام ار آی درگیر بیماری مولتیپل اسکلروز (ام اس) بودم  و نشانه ها و حملات رو داشتم. از همون شروع مشخص شدن بیماری، دوره قانون سلامتی را خریدم و زندگی به شیوه دوره قانون سلامتی را شروع کردم.در طی این 8 ماه، نتایج بسیار خوبی گرفتم که 2 تا از بزرگترین اونها رو می نویسم:نزدیک 22 کیلو وزن کم کردم؛و بیماری ام اس تا حدود 80 درصد بهبود یافته و رو به درمان است تا حدی که نشانه های بیماری خیلی کم شده و به راحتی زندگی می کنم.خدایا شکرت برای هدایت من به سمت دوره قانون سلامتی و آگاهی های دوره قانون سلامتی؛ خدایا شکرت برای وجود استاد و خانم شایسته؛ خدایا شکرت برای قانونمندی این جهان؛خدایا شکرت به خاطر متعهد کردن من در عمل به این دوره و دیدن نتایج و نعمتهای دور از تصورم؛
  • -آرام گیان
    من سالهای سال بود که اسم استاد عباس منش رو می شنیدم اما حتی اگر دوستانم هم فایلهای ایشون رو برام می فرستادند، گوش نمی دادم چون تو فرکانس ادراک این آگاهی ها نبودم. خلاصه برگ برگشت و من وارد سایت شدم و چند ماه شبانه روز به صورت سیری ناپذیری آگاهی های سایت رو گوش می دادم.من از عمل به آگاهی های فایلهای دانلودی استاد در سایت نتایج عظیم گرفتم و بعد وارد دوره 12 قدم شدم. «قانون کار میکنه! بهش اعتماد کنید». به خارج از ایران مهاجرت کردم و درآمدم بیشتر از ۱۲برابر اضافه شد.هر روز شکرگزاری میکنم؛ تمرین های دوره رو انجام می دم و آگاهی های سایت رو برای خودم مرور می کنم. وقتی به پشت سرم و مسیری که اومدم نگاه میکنم، به نوشته های توی دفترهام که نگاه میکنم، باورم نمیشه این همه راه قشنگو اومدم.دیشب یه یادداشت پیدا کردم که مال۲۰۲۲ بود، اون روزایی که از کار اخراج شده بودم و توی اون دفتر نوشته بودم که تعهد میدم به خودم سال دیگه این موقع درآمدم 3 برابر شده باشه. حساب کردم دیدم اون سال درآمدم 3 برابر افزایش پیدا کرده و امسال هم درآمدم  کمی بیشتر از۶ برابر افزایش پیدا کرده.الهی شکر از وقتی که روی خودم کار می کنم، هر بار از هر رابطه و شغلی که بیرون اومدم، با اینکه یه مدت همه چیز تاریک بود برام ولی دیری نگذشت که موقعیتی 100 برابر بهتر و باور نکردنی وارد زندگیم شده.
  • -آرزو جمشیدی
    قبل از زندگی به شیوه دوره قانون سلامتی، حدود 5 سالی بود که درگیر بیماری هایی شده بودم و اوضاع خیلی سخت و پیچیده شده بود. البته از زمانی که با آموزه های استاد آشنا شده بودم، درباره بیماری با دیگران صحبت نمیکردم ولی قبل از آشنایی با استاد، مثل بقیه ی آدم ها مرتباً با دیگران در این باره صحبت می کردم که خوب اوضاع حتی بدتر هم می شد. تا اینکه وارد سایت elmeservat.com شدم. خیلی خسته بودم. ماه ها بود که از خدا طلب سلامتی کرده بودم تا اینکه دوره قانون سلامتی رو دیدم و با هدایت خدا که آنقدر قشنگ توی خواب با من حرف زد، دوره قانون سلامتی رو خریدم.با شروع دوره قانون سلامتی، من نکته به نکته حرف های استاد را پذیرفتم و مقاومت های ذهنیم درباره پیش فرضهای قبلی درباره غذا رو کنار گذاشتم و زندگی به شیوه قانون سلامتی رو شروع کردم. بعد از 5 ماه من به بهترین وزن و تناسب اندامی رسیدم که سال ها بود آرزوی اون داشتم؛ بدنم سلامتی خودش را به دست آورد.قبل از دوره قانون سلامتی، صورتم پر از لکه و تیرگی بود. شکر خدا الان 80 درصد لکه ها رفته؛ قبل از دوره قانون سلامتی من صورت تیره ایی داشتم که با کرم روشنش میکردم و خیلی دوست نداشتم. اما الان صورتم روشن شده و فقط ضد افتاب میزنم و رژ.اندام فوق العاده شده؛ کمرم باریک شده و شونه هام صاف شده در صورتی که من کمر خمیده داشتم و پشت کمرم همیشه توی لباس ها خیلی بد نشون داده می شد. من از سایز 44 به سایز 38 رسیدم و از وزن 77 ب 57 رسیدم خدایا شکرت .اندامم آنقدر فوق العاده شده که هر لباسی بپوشم بهم میاد. سنم خیلی کم میزنه که دیگران فکر میکنند مجردم. قبل از دوره قانون سلامتی من پریودهای نامنظم داشتم که با درد شدید یک هفته همراه بود. الان پریودم منظم شده، سر وقت پریود میشم و بدون درد هست. گاهی چند روز قبل از پریودی، دل درد خیلی خیلی کمی دارم قبل از دوره قانون سلامتی سرگیجه و تاری دید ناشی از فشار خون نامنظم داشتم، صدای وزوز گوش داشتم و معده درد شدید که اوضاع روحیم رو هم داغون کرده بود. اما با زندگی به شیوه دوره قانون سلامتی همه این مسائل از بین رفته. الان هر باری فشار خونم رو میگیرم، شکر خدا منظم و عالی است؛ سرگیجه و تاری دید ندارم؛ معده دردم به کلی رفته و به صفر رسیده خدایا شکرت از اندام فوق العاده بگم که هاز لحاظ رابطه مشکل داشتم که خدا رو شکر مشکلم حل شده؛ خیلی زرنگ تر شدم اعتماد به نفسم بالا رفته. الان تمرینات عضله سازی رو شروع کردم و در حال ساخت عضله ام. 3 ماه دیگه میام از نتایج عضله سازیم میگم.
  • -اسماعیل حاجی اسفندیاری
    من در سایت یکی از اساتید، حال مشاهده لایو مشترک ایشان با استاد عباس منش بودم. صحبت های استاد عباس منش آنقدر منو به خودش جذب کرد که وارد سایت شدم، ثبت نام کردم و شروع به استفاده از آموزه ها کردم. ظرف ۲۰ روز عمل به آموزه ها، من به آرامشی رسیدم که تا الان که ۳۵ سالم هست، تجربه نکردم. خیلی از خداوند ممنونم و سپاسگزارم که استاد عباس منش رو سر راهم من قرار داد. امروز تقریبا ۲ ساله که من وارد این دانشگاه بزرگ شده ام و در حال استفاده از آموزه های استاد عباس منش هستم. می خواستم از نتایجی بنویسم که تو این ۲ سال گرفتم:روزی که وارد سایت شدم از لحاظ روابط واقعا رابطه ام با همه بد بود؛ خودمو اصلا دوست نداشتم یعنی اصلا نمی دونستم که باید خودمو دوست داشته باشم، البته هیچکی به من نگفته بود که باید خودم رو دوست داشته باشم. من فقط شنیده بودم که باید یه نفر دیگه رو دوست داشته باشی و انگار خودم اصلا مهم نیستم. ولی الان به لطف خدا، نه تنها دیگران رو دوست دارم بلکه خودم و تمام کیهان و جهان هستی رو دوست دارم. از روزی که نگرشم به این شکل تغییر کرده، هر روز جهان به شکل های مختلف و از طریق آدمهای مختلف به من ثابت میکنه که تو بی نهایت ارزشمند و دوست داشتنی هستی و روابطم متحول شده.از لحاظ آرامش، فقط خدا میدونه که زندگی من چقدر آرام‌تر و با لذت بیشتر شده. اون اوایل که وارد سایت شده بودم، من حتی یک خواب راحت هم نداشتم. مرتباً به شکل وحشتناکی از خواب میپریدم اما الان به شکر خدا روزهام پر از آرامشه و شبا به اندازه شمارش یک تا 3 خوابم می بره و صبح هم با کلی انرژی فراوان روزم رو شروع می کنم.از لحاظ سلامتی جسمانی: در طی این 2 سال، فقط اوایل ورودم به سایت سرما خوردم اما الان مدتهای طولانی هست که حتی یک قرص هم نخوردم در صورتی که قبل از آشنایی با استاد عباس منش من هر روز مثل غذا، قرص می خوردم.از لحاظ ارتباطم با خداوند در طی این 2 سال، نمی تونم بگم بی نقص شدم ولی اینو می تونم بگم که من اجازه دادم که خدا بیاد تو زندگیم و هدایتم کنه. الان حضور خداوند و هدایت هاش رو توی زندگیم احساس می کنم و همه چیز رو در زندگیم به خداوند سپردم و  به آموزه های توحیدی استاد گوش دادم، اونهم به شکلی که نه فقط گوش بدم یا ادا در بیارم و یا فقط حرف بزنم، بلکه به شکلی که واقعا عمل کردم. به همین دلیل دارم می بینم که خدا واقعا داره خودش همه چیز رو برام رقم میزنه. حتی بارها دوستام از نتایجی که برام اتفاق می افته تعجب می کنن و میگن: چطوری طرف این کارو برات انجام داد؟! و…و من تو دلم از خدای خودم تشکر میکنم و میگم خدایا شکرت این قدرت توست که داره این کارها رو برام انجام میده. البته از اون اشخاص سپاسگزاری میکنم اما اعتبارش رو به خدا میدم.از لحاظ درآمد و رشد مالی: 2قبل از آشنایی با آموزه های استاد من از 9 صبح تا 7 غروب تو تعویض روغنی پیش برادرم کار می کردم و بعدش تا ۱۲ یا ۱ نیمه شب با ماشین مسافر کشی می کردم اما با اینحال همیشه هشتم گرو ۹ هم بود.درآمد ماهانه من معمولا 4 میلیون بود اما یه وقتایی 8 میلیون هم می شد اما اوضاع اینجوری بود که درآمد من فقط تا 10 روز اول ماه جوابگو بود و روز 11 هر ماه تا آخر برج دیگه تو سر خودم می زدم اما به لطف خداوند و عمل به آموزه های استاد عباس منش، از وقتی متعهدانه روی باورهام کار کردم و آموزه های استاد رو اجرا می کردم، موفقیت های مالی من شروع شد. اول طبق آنچه از استاد یاد گرفته بودم، چسبیدم به همون تعویض روغنی و دیگه با ماشین مسافر کشی نکردم و تمام تمرکزم رو خرج این کار کردم. درآمدم افزايش پيدا کرد در حالی که هم زمان کاری من کمتر شد و هم فعالیت فیزیکیم کمتر شد.چرا افزايش پيدا کرد؟ به خاطر همون اصولی که استاد توی آموزه های روانشناسی ثروت 1 فریاد میزنه که تشخیص اصل از فرع چیه و چرا تمرکز اینقدر مهمه که معمولا افراد این اصول را نادیده می گیرند. خیلی مهمه هست چرا ما اینو نادیده میگیریم خدایا شکرت بعد آرام،درآمدم آرام آرام 8 میلیون و بعد 10 میلیون و بعد 15 میلیون  و توی سال اول درآمدم 6 برابر افزایش پیدا کرد و به خاطر کار کردن روی آموزه های روانشناسی ثروت 1، خیلی جالبه که سوراخ های ظرف من هم کمتر کمتر شد. یعنی چی؟!یعنی اون هزینه های غیر مترقبه ای که همیشه پیش می اومد و درآمدم رو یکباره می بلعید، کمتر و کمتر شد به شکلی که من تونستم پس‌انداز کنم  و تونستم کسب کار شخصی خودم رو آرام آرام شروع کنم و سراغ کاری برم که بهش علاقه دارم.به لطف خدا الان که دارم این رد پا رو از خودم به جا میزارم، تقریبا ۱۹ روزه که کسب و کار خودم رو راه انداختم و شاید بازم باورتون نشه که از همون روز اول شروع کسب و کارم، درآمدم عالی هست و هر روز داره بیشتر میشه.طوری که وقتی یه حساب سر انگشتی کردم دیدم درآمدم توی این 20 روزه، حتی از بیشترین درآمدی که در طی یک ماه داشتم، هم بیشتر شده و به 30 میلیون در ماه رسیده.و اما یک نتیجه دیگر:من از ۱۲ سالگی سیگار می کشیدم تا اینکه با استاد و با این آموزه ها آشنا شدم، تصمیم به تغییر گرفتم و به لطف خدا دقیقا الان نزدیک به ۲ ساله که من لب به سیگار یا نوشیدن هیچ چیز که منو از خدای خودم دور کنه، نزدم و هرگز هم نخواهم زد و به این شکل دارم به خودم و بدنم خدمت می کنم. کلی نتایج دیگه هم گرفتم که انشاالله در یک وقت مناسب، بقیه تغییراتم رو با عشق می نویسم.
  • -رضا حسینی
    استاد، خداوند قبلا به راحتی کلی ثروت و نعمت بهم عطا کرد اما به قول شما من بجای سپاسگزاری و قدردانی از الله، رفتم تو درو دیوار که در دوره دوازده قدم به اندازه کافی از سرگذشت قبلی ام نوشتم. اما طبق موضوع جلسه 26 از دوره روانشناسی ثروت 1، به لطف هدایت های خداوند من به آموزه های شما هدایت شدم و با عمل به آموزه های روانشناسی ثروت 1، شرایطی که فکر می کردم ساختن و به دست آوردنش چندین و چند سال برام طول بکشه، خیلی زودتر از موعد مقرر ذهنی من، برام حاصل شده.من کمتر از 2 سال پیش عضو سایت شدم. اون زمان واقعا در همه ابعاد، زندگیم داغون بود. فقط اگر 2 موردش رو بخوام اشاره کنم اینه که، من از سال 97 بدون  ماشین بودم و کلی بدهی داشتم. اما به محض اینکه با آموزه های روانشناسی ثروت 1 شروع به تغییر باورهام کردم، اوضاع شروع به بهبود کرد.الان به لطف خدا در طی کمتر از 2 سال، من 2 تا خودرو دارم و 95 درصد از بدهی هام پرداخت شده. آرامش سراسر وجودم رو گرفته؛ در کل، زندگیم هدف دار شده. الان در حال مطالعه کتابها و کارآموزی در مورد موضوعی هستم که به تازگی به مسیرش هدایت شدم.از همه مهمتر، شخصیت سپاسگزاری که ساختم، باعث شده از تمامیت این مسیر و کلیت زندگیم لذت ببرم با وجود تمام داشته ها و نداشته ها.استاد خدارو صد هزار مرتبه شکر بخاطر آگاهی های توحیدی دوره روانشناسی ثروت 1 و مهارت هایی که از آموزه های شما کسب می کنم. خداوند رو بی نهایت سپاسگزارم که روز به روز من رو از قید و بند باورهای مخرب رها می کنه و با آگاهی هایی که به قلبم جاری می کنه، زندگیم در همه ابعاد زیباتر شده.
  • -خانواده ی رضایی
    این نتایج مربوط به پدر خانواده است:با سلام به استاد عزیز. در این 6 ماهی که در دوره احساس لیاقت هستم، خداروشکر نتایج خوبی گرفتم که بخشی از اون نتایج رو با شما به اشتراک می گذارم:کنترل ذهن برام راحت شده؛ عجله و بدو بدو ندارم؛ متوکل تر شدم؛ خودم و زندگیم رو در کمترین حد با دیگران مقایسه می کنم ؛آموزه های دوره احساس لیاقت باعث شده که تعهدات سازنده ای به خودم بدم و اجراشون کنم؛ آرامشم بیشتر شده؛ خودم رو بیشتر دوست دارم و خودم سرزنش نمیکنم؛ مورد احترام همه هستم؛ خیلی راحت به درخواست های نامعقول دیگران \"نه\" میگم؛ تن به تغییر و یادگیری و رشد مهارت هام دادم؛ در مورد کنترل و مدیریت احساس گناه، خیلی خوب شدم؛ به طور کلی چرخ زندگیم خیلی روانتر شده خداروشکر؛درآمد ماهانه ام 6 برابر افزایش پیدا کرده و برای خودم و خانه، وسایل خوبی خریدم؛به خاطر اصولی که در دوره احساس لیاقت یاد گرفتم، توی این 6 ماه، دوره قانون سلامتی رو دقیق تر انجام میدم و به سلامت جسمم به شدت ارزش قائل شده ام و این باعث شده که شبها با آرامش بیشتری بخوابم؛
  • -سهند
    خواستم از یک موفقیت خودم صحبت کنم. من از بچگی، با بیماری زانو درد و لگن درد درگیر بودم و دکتر بهم گفته بود که تو به چی وجه نمی تونی ورزش حرفه ایی انجام بدی به همین دلیل من هرگز تو زندگیم هیچ تلاشی نمی کردم که ورزش کنم چه برسه به ورزش حرفه ایی.تا اینکه اتفاقی توی یکی از فیلم های انگیزشی دیدم که طرف پا نداره و با پای مصنوعی توی مسابقات دو شرکت کرده. منم آرزوم این بود که بتونم تند راه برم، چه برسه به اینکه بدوم.بعد از این ماجرا من تصمیم گرفتم این باور رو تغییر بدم و به خودم گفتم که پس منم میتونم. البته هدایت شدم به دوره 12 قدم و دوره قانون سلامتیآموزه های دوره 12 قدم، یک باور سازی عالی درباره باورهای قدرتمند کننده برام داشتهو زندگی به شیوه دوره قانون سلامتی هم کلی پیشرفت و بهبود در زمینه سلامت جسمانی برام داشته. با کمک آموزه های این 2 دوره، هم از نظر سلامتی و هم از نظر باورهای قدرتمند کننده، کلی بهبود داشتم و شروع کردم قدم به قدم، یه کم تند راه رفتن و بعد کمی بیشترش کردم.یه پارک کوچک کنار خونمون بود شروع کردم یه دور آروم دویدن. هر روز صبح زود پا میشدم و یه دور آروم می دویدم. کم کم توی اینستا با یه مربی دو آشنا شدم و توی کلاساشون شرکت کردم و با تمرینات تخصصی ای که دادند، پاهام خیلی قوی تر شدن و اصلا اون درد های قبل رو نداشتم. بعد برای اولین بار ده کیلومتر رو دویدم و بعد شد 15 کیلومتر. بعد برای اولین بار دوی ماراتن دشت بیابانی شهداد 21 کیلومتر رو شرکت کردم. درسته اول نشدم ولی تونستم توی ماسه 21 کیلومتر رو بدوم و این یه موفقیت و رسیدن به تارگت شخصی عالی برای من بود.الان دارم به دوی ماراتن 42 کیلومتر جزیره کیش فکر میکنم که روزی حتما اون تارگت رو هم میزنم و به همه میگم که اگه بخوای بشه میشه. چون وقتی تو می خوای و برای اون خواسته قدم برمیداری، همه چیز دست به دست هم میدن که تو موفق بشی.استاد جان من دارم توی این مسیر حسابی روی خودم کار می کنم و توکل کرده ام به خداوند.
1 10 11 12 13 14 39
161 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «آرام گیان» در این صفحه: 4
  1. -
    آرام گیان گفته:
    مدت عضویت: 1134 روز

    سلام

    وقتتون بخیر

    از دوستانی که تجربه استفاده از دوره قانون سلامتی رو داشتند و وگان یا وجترین بودند خواهش میکنم اگر این مسیر رو طی کردید برای من از نتایجتون بنویسید و بگید میشه با اصول وگنیسم تطبیقش داد و استفاده ش کرد؟

    بخرمش؟

    ممنون

    .

    من مدت‌هاست احتیاج دارم که این محصول رو خریداری کنم و بهش عمل کنم اما متوجه شدم که احتمالا برای کسی که وگان هست یا غیرممکنه یا سخت

    و یکی از موضوعات اصلی هم راجع به جایگزین کردن پروتئین حیوانی و غیرحیوانی هست که بنظرم میرسه مدیریتش مثل بقیه موارد آسون نیست

    .

    .

    لطفاً لطفاً لطفاً اگر قرار هست بیایید و بنویسید که از وگان بودن دست بکش و باهاش مثل مذهب و دین برخورد نکن و اینا… این کارو نکنید و سعی نکنید نظر من رو تغییر بدید.

    گوشم پره ازین حرفها.

    .

    من چندسال وگان بودن رو تجربه کردم و با کشته شدن و آزار حیوانات واقعا مشکل دارم و موافق نیستم که یک انسان امروزی بخواد برای تهیه غذای خودش از بدن و جان یه موجود زنده ای که گاهی احساسات شبیه به انسان داره بهره ببره

    البته که گیاه هم جون و احساس داره

    ولی احتمالاً مثل یک گاو از دیدن اینکه بچه ش رو جلوش سر ببری حالش بد نمیشه

    یا برای مثال گیاهی که میوه ش رو میندازه روی زمین بعد از رسیدن اون میوه… این رو نمیشه با یک حیوان مقایسه ش کرد

    و هزاران موضوع دیگه که اگر نخواین مغلطه کنید و برای گوشتخواری دلیل و توجیه های سطحی و غیر منطقی بیارید میشه دربارشون هزار ساعت صحبت کرد.

    .

    یه فیلمی هست به نام پی_کِی اونو حتماً ببینید جالبه

    لحظه های آخرش که این آدم فضایی میره به مردمش از زمینی ها میگه

    میگه دوستان اگر رفتید روی زمین و یه نفر گفت من عاشق جوجه یا عاشق ماهی هستم

    بدونید واقعا منظورش این نیست

    و اونها منظورشون اینه که من عاشق اینم که ماهی یا جوجه ی مُرده رو کباب کنم و بخورم!

    .

    و من همیشه وقتی میبینم که افرادی مرغ و خروس و گوسفند دارند و به اونها عشق میوَرزند و در نهایت میکُشنشون و این درحالیه که اون حیوان بهشون اعتماد کرده بوده… بینهایت حالم بد میشه

    و واقعا فکر کنیم به اینکه گربه و سگ چه فرقی با گاو و گوسفند و مرغ و خروس دارن که بین اونها فرق میذاریم و فقط به سگ و گربه ها انقدر عشق بی قید و شرط میدیم اما به مرغ و خروس به شرط اینکه به ما تخم مرغ و گوشت بدن عشق میوَرزیم؟ و جان و حق زندگی رو از بعضی هاشون میگیریم و برای استفاده از شیرشون اذیتشون میکنیم مثل دوشیدن گاوها

    .

    … من نمیتونم راحت بپذیرم از وگان بودن دست بکشم حتی برای سلامتی خودم و این تضاد گاهی آزارم هم میده

    اما باید این مسئله رو حلش کنم

    همونطور که خیلی از وگان ها خلش کردن

    .

    و اعتراف هم میکنم که اگر تمام محصولات وگان دردسترسِت نباشه و اصولی پیش نری واقعا بدنت کم میاره

    منم گاهی کم آوردم

    ولی…. تمایلم اینه بدون آزار حیوانات خودم هم سلامت تر باشم

    یعنی میشه؟ با دوره استاد عباسمنش؟

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    آرام گیان گفته:
    مدت عضویت: 1134 روز

    حرفتون رو قبول ندارم

    چون من مثل دیگران استاد و حرفهاشون رو مقدس نمیدونم که فکر کنم عین یک آیه نازل شده باشه و بدون چون و چرا باید بپذیرم!

    من با تمام احترامی که براشون قائلم و خییییلی هم در این سالها ازشون چیزی آموختم و عمیقاً قدردانم

    ولی در بعضی موارد اصلا عقایدم باهاشون همسو نیست و اینطوری نیست که صد در صد قبول کنم

    گاهی شک میکنم به برخی گفته ها و این بد نیست

    .

    اتفاقا خیلی از رهبران مذاهب هم دوست دارن شما بی چون و چرا و بدون شک حرفشونو بپذیری و حتی نقدشون نکنی

    ولی هر آدمی ممکنه اشتباه بکنه.

    گرچه معتقدم قضیه نسبی هست و اشتباه یک مفهوم انتزاعیه

    یعنی مثلا اگر من انتخاب کردم که استایل زندگیم به شکل وگانیست ها باشه، پس هرگونه گوشت‌خواری به هر منظوری در راه و روش و منش من میتونه اشتباه باشه

    اما از دیدگاه شما و ایشون میتونه درست باشه

    پس جنگ و بحثی نمیکنیم باهم

    مگر دلیل و منطق خوبی داشته باشیم که بخوایم آگاه کنیم همو، اون هم با آرامش و متین

    .

    استاد عباسمنش بی نظیر و عالیه

    ولی من هنوز نتونستم با خوردن گوشت موافق باشم

    چون وقتی من وگان شدم فقط و فقط بخاطر حمایت از حیوانات بود نه بخاطر سلامتی خودم

    اونهایی که فقط بخاطر سلامتی خودشون و بعنوان یک رژیم غذایی رفتن سراغ وگانیسم، خب معلومه وقتی خسته شدن هزار و یک منطق و دلیل میارن که ثابت کنن گوشتخواری درسته تا برگردن به سیستم قبلی!

    .

    من کاملا قبول دارم و معتقدم که بدن ما عادت داره به گوشتخواری چون قرنها و سالها اینطور بوده، و بدن و ذهنمون که معتاد گوشتخواریه و معتاد به استفاده از فرآورده های حیوانیه، مسلماً اعتراض میکنه به سیستم گیاهخواری و وگانیسم (که باهم فرق دارن)

    ولی قصه اینجاست که الان دیگه انسان متمدن امروزی با انسان قدیم فرق کرده و ما میتونیم بدون کشتن و آزار حیوانات برای خودمون غذا تهیه کنیم. دلیلی نداره دیگه مثل قبلاً زندگی یه موجود رو بگیریم بخاطر تهیه غذای خودمون.

    و البته که باید چند نسل هممون وگان و وجترین باشیم تا بدنمون بپذیره و یاد بگیره چطور با این استایل پیش بره.

    من هم بهم گاهی فشار اومده و مثلا یک بار بعد از 4سال یه هو دیدم باید گوشت بخورم و رفتم ماهیچه گوسفند خوردم. ولی باز برگشتم به سیستم قبلی. هنوزم اگر ببینم دارم مریض میشم میرم چند روز تخم مرغ میخورم تا قوت بگیرم….

    سیستم وگانیسم اگه درست و اصولی انجام نشه آسیب میرسونه و ضعف بدنی میاره / منکرش نیستم

    اما مثلا شاید اگه استاد بگن باید پروتئین بخوری احتمالاً من برم سراغ پروتئین گیاهی یا نهایتاً تخم مرغ

    نه گوشت

    .

    درمورد این که گفتی اگه مشکلی نیست چرا میخوای بیای دوره رو بگیری هم بگم که اتفاقا احساس نیاز کردم و میخوام بگیرم انشالله

    .

    .

    یه جمله ای هست که میگه:

    اگه دیوار کشتارگاهها شیشه ای بود بعید میدونم کسی دیگه دلش میتواست گوشت بخوره

    .

    و اینکه

    واقعا گاو و گوسفند و مرغ… چه فرقی با سگ و گربه دارن؟

    چرا باید اون سگ و گربه توی ناز و نعمت و دست و بال آدما انقدر عزیز، زندگی کنن اما گاو و گوسفند و مرغ رو بعد از اینکه ازسون نگه داری میکنیم میکُشیم و میخوریمشون؟

    .

    یه فیلمی هست به نام پی_کِی، آخرش که آدم فضاییه برمیگرده به سیارشون

    میگه آهای مردم

    اگه رفتین رو زمین و اونجا یکی گفت من عاشق جوجه یا ماهی هستم باور نکنید

    چون آدمای روی زمین منظورشون اینه که دوست دارن مُرده ی اونا رو کباب کنن و بخورن!

    .

    .

    دوست عزیزم!

    ما آدمای الانیم

    باید یک فرقی با آدمای قدیم داشته باشیم؟

    .

    یه تعریفی هست از تمدن که میگه

    آدمای قدیم به هم سنگ پرت میکردن، آدمای الان به هم کلمه پرت میکنن

    و این یعنی تمدن

    .

    من همیشه پرسشم اینه که آیا معنا و درک و شعور منِ امروز نباید با آدمای غار نشین فرق کنه؟

    .

    چرا ارجاع میدیم همه چی رو به قدیمی؟

    اینکه مدت طولانی گوشتخوار بوده انسان، دلیلی بر درست بودنش نیست

    فقط اینکه بدنمون عادت کرده به اون سیستم

    و حالا که میخوایم تغییر عادت بدیم

    سختشه!

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    آرام گیان گفته:
    مدت عضویت: 1134 روز

    سلام عزیزم

    ممنون که حوصله و وقت گذاشتی و از دلت نوشتی

    چقدر خوب نوشتی

    چقدر کامل و عالی نوشتی

    مشخصه خیییییلی خوب و شفاف با خودت همه چی رو حل و فصل کردی

    آفرین بهت دمت گرم. تحسینت میکنم

    .

    حرفات رو من تأثیر گذاشت

    بهشون فکر میکنم و باید چندبار دیگه هم بخونمشون

    .

    بله منم الان کم میارم

    ورزش دیگه نتونستم بکنم

    کارم هم سنگینه ولی جون ندارم

    اما همون مسئله اخلاقیش اذیتم میکنه و اینکه آهِ هر حیوونی موقع مرگش و موقع کشته شدنش منو بگیره

    دوست ندارم کارما و انرژیش بیاد تو زندگیم

    همش خوابشونو میبینم

    اوایل هروقت گوشت و لبنیات میخوردم خواب میدیدم دستم به خون آغشته ست و پاک نمیشه هرچی میشورم

    خواب میدیدم گاوها برای کشته شدن گوساله هاشون گریه میکنن

    یا هزارتا ازین موارد

    .

    .

    اون تیکه که گفتی آیا فکر میکنی خدا به مرگ احساسی نگاه میکنه یا نه؟ ،

    گلِ کلامت بود

    اون تیکه منو میخکوب کرد

    به قول خیام

    این کوزه گر دهر چنین جام لطیف میسازد و باز بر زمین میزندش!

    این همون نقطه‌ایه که خداناباورها هرموقع جنگ و خونریزی میشه تو دنیا

    میگن عدالت مرده! خدا مُرده!

    اگه خدا وجود داره چرا میذاره این همه آدم بیگناه کشته بشن…

    … آره

    تو با اینکه از من کوچیکتری

    ولی پخته تری

    حداقل تو این موردی که داریم باهم حرف میزنیم

    بوس بهت گیان

    (گیان= جان / گیانم = جانم)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    آرام گیان گفته:
    مدت عضویت: 1134 روز

    نگار جان عزیزم

    دوست خوبم

    به حرفهایت دوباره فکر کردم

    و آنجا که گفتی اصلا برای خدا مهم نیست کشته شدن یا نشدن موجودات،

    کمی در علت وگان شدنم شک کردم

    تا اینکه یادم آمد چه قول و قرار و چه توجیهِ موجّهی برای خودم داشتم و دارم

    اول برای خودم و بعد برای تو هم مینویسمشان:

    _بارها برایم پیش آمده، مردی که میخواسته به همسرش خیانت کند، از من درخواست رابطه کرده و وقتی من نپذیرفتم، در نتیجه به سراغ فرد دیگری رفته و در هرصورت خیانت ورزیده، چون تصمیم و قصدش این بوده و مسلماً امتناع من جلوی کار زشتش را نگرفته؛

    اما حداقل من خوشحالم که آن نفر سوم و درواقع شریک جُرمش برای خیانت به همسرش، من نبودم.

    _گاهی برایم پیش آمده که به من یک پیشنهاد کاریِ غیر اخلاقی شده که پول خوبی هم داشته اما من ردش کرده‌ام

    و این رد کردنِ من مسلماً جلوی خطاکاری آن فرد را نگرفته و قطعاً فرد دیگری به جای من آن را به انجام رسانده و پولش را گرفته است؛

    اما حداقل خیالم راحت است که من در آن کارِ خطا، دستی نداشته ام.

    _در بسیاری از کشورها امکان کُشتن دیگری و تجاوز کردن به دیگران بسیار وجود دارد و خیلی ها هم از این فرصت سوء استفاده میکنند و اگر من آنجا باشم و خویشتن داری کنم، تجاوز و قتل نکردنِ من، مسلماً باعث جلوگیری از انجام جُرم در آن منطقه نمی‌شود؛

    اما حداقل وژدانم راحت است که در جُرمهای انجام گرفته، من دستی نداشته‌ام.

    _آدمهای زیادی در سراسر دنیا حیوانات را برای تهیه غذا می آزارند یا می کُشند و مثل روز روشن است که وگان بودن من آنقدرها هم که من فکر میکنم، ناجیِ جانِ موجودات نیست؛ و جلوی کشته شدن آنها را حداقل به زودی نخواهد گرفت،

    اما میدانم که هربار مراقب خوراکم هستم، حداقل در ظرف غذای من، حیوانی نیست و همین قلب و دلم را آرام میکند

    آیا همین کافی نیست؟

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: