اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سلام استاد عباسمنش، محمد ادیب کشاورزم، این کامنت رو شخصا برای خود شما مینویسم با یه احساس فوقالعاده عالی و مطمعنم بهترین کامنت زندگیم میشه چون خدا داره مینویسه چون خودش گفت بیا و بنویس،گفت بیا و قوی بنویس با احساس لیاقت با اعتماد به نفس و عزت نفس،گفت خودت باش. قبل از هر چیزی بگم بعد از اینکه کامنت رو مطالعه کردی برو تو اینترنت سرچکن ادعای جنجالی از بازیکن گمنام.
الان ایران ساعت 2:47 دقیقه هستش امریکا احتمالا 6 غروب باشه، پس یا امشب قبل خواب میخونی کامنت من رو یا صبح بعد از بیدار شدن، ولی مطمعنم در هر دو صورت خیلی انرژی میگیری، چون خودم خیلی انرژی میذارم و میلیون ها بار قراره بعدا بهم امید و انگیزه بده و یه رد پای قوی دارممیذارم.
استاد من یه عکس خیلی خیلی خوشگل دارم تو گالری گوشیم، که دو هفته پیش انداختم تو ایران مال، خیلی سعی کردم پروفایلم رو تغییر بدم و اونو بذارم اما نشد چون ایمیلی که عضو شدم باهاش رو ندارمش دیگه و این اکانتم 3ساله دارم و نخواستم با یه اکانت جدید بیام،و سه ساله با شما هستم، سه ساله تو مسیر الله هستم ،یعنی سعی کردم خودمو قرار بدم وگرنه اون که همیشه بوده و هست.
عکسم رو توصیف میکنم لذت ببری، فکر کن آقا ادیبِ خوش چهره، با دو تا چشم خوش رنگ که برق لنز دوربین اضافه شده به برق نگاه خودش، و به چشمای سگ دارش زیبایی اضافه کرده، با مدل موهای فوق العاده کلاسیک رو به عقب بدون هیچ انحرافی به چپ و راست با دندان های یه دست و صاف و نچرال و سفید و سالم و قوی ، با دوتا ابروی هشتیه کشیده ی بلند مثل هلال ماه شب چهارده ، به علاوه یه بینی نچرال که هر کی میبینه فکر میکنه عمل کرده که مثل خط کش از تمام رخ و تیم رخ و سه رخ صاف و کشیده و گوشتیه،و دو تا لاله داره انتهای پایین بینیش، دیدی مثلا عمل میکنن این لاله هارو در میارن به اون شکل،خدادای داره، درکنار اینا، دو تا گوش خوشگل و متناسب و اندازه نه خیلی بزرگنه خیلی کوچیک، نه خیلی باز نه خیلی بسته دقیقا میزون، به این معجون شما مژه های پر پشت رو اضافه کنی یکم بیای پایینتر میرسی به اصل ماجرا که اون سبیل و ریش های خوشگلشه، یه خط ریش که انگار رفتی 30 میلیون هزینه کردی کاشتی اینو با یه سایه صفر کنار موها که حدفاصل بین مو و ریش رو تفکیک کرده با ماشین شماره صفر بعدش سایه خورده به پایین تا ریش هاش، از شماره صفر شروع شده بعد یک بعد دو و سه و چهار و بقیه ریش های خوشگلش که الان رنگش مشکیه اما یه بار دکلره کرده بود خیلی خوشگل شده بود، حالا اینارو که تجسمکردی، یه خال خوشگل بذاری کنار لب های پهن و خوش فرم و قرمز رنگش سمت چپ صورت همینا با یه پیشونیه بلند تصور کن، این تا اینجا، فکر کن همین فیس فوقالعاده باورنکردنی، که همیشه همه جا همه مات و مبهوت میشن مثل یوسف پیامبر، یه تاج پادشاهی گذاشته رو سرش و یه لباس نقره کوب مثل پادشاه عثمانی پوشیده کامل عین عبا، و نشسته روی یک صندلی پادشاهی که جلوش فرش قرمز پهن شده و یه عکاس عالی یه دختر خیلی خوشگل داره عکس میگیره، بعد عکس رو گرفت، و بعد از 6 روز ادیت شده فرستاد و الان پروفایل تلگرام و واتس اپ هست و هیچکس باور نمیکنه واقعی باشه و فکر میکنن با هوش مصنوعی ساخته شده. خیلی حیفه امیدوارم بتونم اینجا هم آپدیتش کنم به زودی، اینو یادم رفت بگم، اینقدر عکسم خوشبوعه بوی عطر کل فضا و پر کرده بود و میکنه امروز سر تمرین بودم مربی گفت آقا ادیب ادکلن تو کل استادیم پیچیده، من لبخند زدم بهش، بعد به اضافه اینا شما فکر کن غیر از این فیس فوق العاده جذاب و خوشگل و بیوتی و پِرِتی، میای پایینتر، دوتا کول دارممثل کوهان شتر خدادای،از بچگی با هام بوده همه میرن بدنسازی کول میزننتا مثل من در بیارن اینو، خیلی خوشگله و قوی و قدرتمند، در کنارش اینقدر سرشونم پهنه که امکان نداره لباسی بپوشم و بهم نیاد، واقعا هرچی میپوشم ارزشمند میشه، مثل همون لباس پادشاهی تو ایران مال، بعد سیکس پک دارم هیولا خوشگل اینقدر خوب تفکیک شده که میای پایین تر یه خط سکس از بغل ها اومده ،کنار سیک پک رو اصطلاحا میگن خط سکس، قبلش هم سینه هام خیلی درشت و حجیم قویه و سرشانه هام که اصن هیولا با استعداد وتا وزنه میزنم دم میکنه اندازه کله فیل میشه، گرد و خ شگل به خدا ندیدم بدنی به زیبایی و جذابی و خوشگلی و با استعدادی بدن خودم همه هم میگن بهم، و پاهام چهار سرای خیلی قدرتمندی داره همیشه تو باشگاه آخرین وزنه جلو پا رو میزنم با پشت پا و ساق پاهای خوشگل دارم، و بدن من یه جوریه، با لباس خوشگله،بدون لباس منظورم بدون لباس بالاتنه و شلوار هست با شورت البته،خیلی قشنگه، کلا فیلم خیلی قشنگه، واقعا عاشق خودم هستم میفرستم خودمو تو باشگاه میبوسم اینه رو. کاش اینجا میشد نثل تلگرام عکس های بیشتری تو پروفایل گذاشت.
استاد میخوام بگم تو این سه سال که با شمام چی کار کردم،فکر میکنم لیاقتشو دارم که با قدرت بنویسم، نمیخوام اصلا بگم چی کار قراره بکنم یا چه اهدافی داره یا فردا یا یه ساعت دیگه میخوام چی کار کنم میخوام بگم چه تلاش هایی کردم،چی کار کردم و اون هارو بگم به شما، فقط به شخص خودت چون فکر کنم فقط خودت کافی و کامل میخونی و این مهمه برام من دانشجوعه شما هستم چون، همونطور که من خواستم اگه یه جا حرف شد بگن استادت کیه یا از کی یاد میگیری یا الگو کیه با افتخار بگم شما، و اون جمع نخندن بهم ،همینجوری میخوان شما یه روزی خواستی یه جایی اسم منو بیاری با قدرت بیاری بگی اره ادیب دانشجوی من بوده و افتخار کنی، به همین کارهایی که انجام دادما،کاری ندارم چی کار قراره بکنم.
استاد من تو این دو سال مجموع نزدیک یک میلیارد تومان نقد پول ساختم.
استاد من تونستم یه خودرو 207 خلق کنم با یه پرشیا، یعنی با تجسمم و با احساس لیاقت اومد برام.
من تونستم همین سه هفته پیش تو سه روز 205 میلیون تومان پول بسازم.قبلش هم تو یکماه 150 میلیون پول ساختم مجموع تو این دوماه 350 میلیون پول ساختم.
از کاری که هیچ علاقه ای ندارم بهش البته، فقط برای اینکه ورودی مالی داشته باشم اینکارو کردم.
استاد بگم از عزت نفس برات عشق کنی.
خدایا شکرت فکرش بهم قدرت میده به خدا اینقدر الان دارم با قدرت مینویسم که حس میکنم یه تنه همرو حریفم به خدا حریفم به الله قسم یه نفری همه دنیارو با هم حریفم همه با هم با هر قدرت و سن و جنس و چاقو … هرچی،به خدایی که میفرستم حریفم. اینقدر بهم قدرت داده اینقدر جسور کرده اینقدر شجاعترین شدم. الان میگم چی کارا کردم.
استاد خود خدا یه روز ظهر بود من داشتم رو باورام کار میکردم توحید عملی 5 بود این که آقا من اوت کاری که خودم فکر میکنم درسته رو انجام میدم با احترامی که برای همه قافلم اصلا برام مهم نیست مردم چه فکری میکنن،حالا این مردم خانواده است،مربیه،بازیکنای دیگه است،خبرنگارا هستن،تماشاگران هستن،لیدرا …، تا اینو گذاشتم تو ذهنم به ذهنم انداخت همین الان برو ورزشگاه اکباتان ، من رفتم اینقدر قوی بو د العامم،نمیدونستم چه خبره اونجا یا اصن برا چی دارم میرم، رفتم اونجا گفتم آقا چه خبره امروز اینجا اصن خبری؟ گفتن اره امروز تیم ملی فوتبال ایران تمرین میکنه برای مقدماتی جام ملت های آسیا، آقا اینو گفتن من یهو شوک شدم، یه ترسی اومدسراغم ولی تکون نخوردم از جام و صبر کردم، صبر کردم صبر کردم تا اومدن نزدیک 2ساعت بعدش، میخواستم از در اصلی برم داخل مجموعه اجازه ندادن گفتن فقط اعضای تیم میرن، رفتم سکو، استاد خداشاهده، یهو بهم گفت همون تمرینات عزت نفسی که کردی الان برو، نه برای تمرین برای عمل، گفت بلند شو بگو کی هستی بذار همه بشناسند بذار همه بدونن کی هستی به والله دست و ماهات میلرزید ، ولی بلند شدم رو سکو، گفتم اقا، من ادیب کشاورز من بهترین بازیکن ایرانم مم تیم ملی رو قهرمان جام ملت های آسیا میکنم اجازه بدید تمرین کنم تست بدم،همه مسخره میکردم، میگفتن اومده تیم ملی تست بده، بدون هیچ رزومه و سابقه ای یه بازیکن گمنام، بعد گوش نکردن، یهو یه خبرنگار رو خ ا ه آیت کرد سمتم شروع کرد مصاحبه تو اینترنت پخش شد تو خود پیج ورزش سه نزدیک 3میلیون نفر دیدن اونو، گفتم من کی هستم،چه توانایی هایی دارم.
استاد یه فایل داری ، موفقیت مسیر رسیدن به خواسته است نه رسیدن به خواسته، واقعا من از خودم راضی هستم الان ،همین الان که فکر میکنم قلبی راضیم حس میکنم تا الان خدا راضی باشه از من نه که بهتر تمیشد ولی به الله قسم کم نذاشتم تو عمل به الهامات واقعا خیلی شجاعت میخواست ومیخواد خیلی الان داره اشکم در میاد که چی کار کردم، من بازی نکردم برا تیم به دلیل یه سری باورهای محدود کننده خودم کلی اون باوری که دادمبهشون باعث شد بهترین نتیجهه تو این 40 سال بگیرن، چرا قبلا نبود، بازیکنا گه همون بازیکنا بودن، تازه بقیه تینا قویتر شده بودن، چی فرق کرد پس؟ فقط خدای من بود.فیلممصاحبه تو نت هستش ،ادعایا جنجالی از بازیکن گمنام.
استاد دوباره قبل بازی با ازبکستانی فکر کنم همین چند هفته پیش ،دوباره بهم الهام کرد برو ورزشگاه آزادی به خدا نمیدونستم باز په خبره ،ولی رفتم، فهمیدم تیمملی باز تمرین داره، قبل اینکه برم ذهنم همش نجوا میکرد اصن از در مجموعه راه نمیدن تورو چه برسه بخوای بری قلعه نویی رو ببینی یا با تیم تمرین کنی، بعد اون فایلی که گذاشتی حضرت موسی میخواد بره با فرعونه یا نمرود نمیدونم الان گریم گرفته دیگه هیچی نمیدونم، میخواد بره صحبت کنه شما میگی اینکار نشدی باید نفت تا خان رو رد کنه، برا هیمن میشه حرکت نکرد و باج داد، من گفتم نه، به همون اربابی که اسمشالله هست قسم به محض اینکه رسیدمدمدر انتظامات ورودی هتلالمپیک اون مردی که مسعول بود روش اونور بود خدا گفت رد شو برو و من رفتمتو رفتم تو داخل هتل المپیک گفتم آقا میخوام آقای قلعه نویی رو ببینم گفتمت اتاق هستن نمیشه الکی گفتم قرار دارم گقتن باید صبر کنی،دوباره صبر کردم دوساعت بعد اومدن دیگه بغلون بودم اینبار سکو نبود، خیلی به هدفم نزدیک شده بودم، قشنگ کنارشون بودم،آقای قلعه نویی اوندبا آندرانیک تیموریان و بازیکنا مهدی قاعده اومد،امید نورافکن، … گفتم آقای قلعه نویی یه فرصت میخوام خودمو نشون بدم توانایی هامو استاد باورت میشههه؟؟ منی گه قبل دوره اصن هیچ کس یه نیم نگاه همنمیکرد و هیچ جا جایی نداشتم و هیچ جرأتی نداشتم الان با این ایمان،با این باور که خدا هست،با این باور که حسبی الله، با این ایمان اینجوری جسارت به خرج میدم ،قبول نکردن باز ولی من یه قدم دیگه نزدیکتر شدم، و مطمعنم یه سری باورمحدود دارم ولی این ایمان رو نشون دادم خیلی با ارزش نیست؟ میدونی معیار من چیه، اینکه شما میتونی در مورد من صحبت کنی؟ مثلا میتونی بگی اره یکی از دانشجوهای این حرکت زده یا اصن فایل بسازی برام یا بخوای مصاحبه کنی؟ یعنی اینقدر لیاقت و ارزش داره کا جذب کنه فرکانس شمارو؟ به نظر من این دوتا حرکت من داره ارزششو ،استاد خیلی کاربزرگی کردم به خدا، من راضی هستم واقعا،
یه بار بود یه ماکت میخواستم درست کمم برای درس معماری گفتم اصن نمره برام مهم نیست فقط میخوام خودم راضی باشم اصلا اصلا مهم نیست چند بشم، آخرش راضی بودم از خودم، واقعا نمرم هم 20 شد. اون جایزه بود نه ملاک رضابت خودم.الانم همینه،من راضی ام قبلممیگه منم راضیم تا اینجا به شرطی که ادامه بدی،
یه نتیجه دیگه بگم.
من تو آین سه سال سه مرحله ذرخ است یه دختر خیلی خوب داشتم، فقط میخوامبگمچقدر خدا راحت اوکی میکنه همه چیو، یه بار تو مترو بودم دقیقا فردای روزی که نوشتم کیو میخوام سه تا دختر اومدم کنار من نشستن بدون اینکه من کوچکترین انرژی بذارم بخوامپیدا کنم یا کاریکنم فق فکرمو تنظیم کردم اونا جذب شدن، مورد بعدی تو پارک جلو خونمون یه دختر دیگه بود داشت قدم میزد گفتمبا هم قدمبزنیماونماوکی شدیم چند وقت بودیم باهم، اینقدر راحت خدا کارهارو میکنه،آیا من تلاش فیزیکی ای کردم؟ نه.صفر صفر فقط جسارت و ایمان موقع عمل بود، وگرنه خدا همه چیزو میچینه مثل یه رستوران همه چی آماده است ولی خودمباید بردارم میل کنم دیگه.
سری آخر که همین چند روز پیش بود خیلی عجیب بود هنوز شوکم، نشستمنوشتم دقیقتر چی میخوام نزدیک 300 تا ملاک شد، از فرم صورت و اندام و قد بگیر تا اخلاق و …بعد حسمگفت است ری بذار این ن شته هاتو واتس اپ تمرین عزت نفس داد. البته آیت ربطی به داستانی که میخوامبگمنداشت فقط این اعتماد به نفسی که شما ملاک دختری که میخوای رو تو واتس اپ بذاری منی که اصن نگمبرات… .
چند روز پیش دیدم یه دختری با یه شماره از لهستان بهمزنگزد داخل واتس اپ من برداشتم و اون قطع کرد، بعد علامت سوال گذاشتم نوشت که میخواستم با تور لیدری تماس بگیرم یه سفر دارم و قرار بوده گویا یه سری کارها درباره بلیط و .. براش انجاممیداده و سوالاتی داشته ور کل یه شماره رو اشتباه سئو کرده و با من تماس گ فت، ببین آخه اینقدر راحت اینقدر راحت اینقدر راحت الله میتونه کارهارو بکنه، بعد خودش شروع کرد با ادب و شخصیت صحبت کردن باهام، استاد واقعا اینقدر زیباست اصن باورنکردنی ، ا لش عکس منو دیده بود باور نمیکرد واقعیه تا تصویری صحبت کردیم، واقعا خیلی از فاکتورهای منو داره، قد 175، رنگپوست سفید و گندمی، نچرال نچرال، بدون هیچ ارایش، چشم ها رنگی، دندان ها زیبا خوش تیپ و هیکل،خوش صدا ،تو کارخونه تسلا موتور مدیر ارشد هست ،و خیلی فهمیده و خوب به نظرم میاد البته کلا سه روزه داریم آشنا میشیم، منظورم اینه خدا واقعا چقدر راحت کار ها انجاممیده.
استاد من تو این 6 ماه اخیر اصلا فایل گوش نکردم واقعیتش ولی شما هر دوره جدید که گذاشتی مثل احساس لیاقت و هم جهت با جریا خدا،نمیدونم ،گفتین که همه وصلیم به خدا، واقعا خدا خودش منو هدایت میکنه، من گوش نکردم چون بزرگترین و مهمترین قدم زندگیم که مهاجرت بوده و هست رو هنوز تکمیل نکردم یعنی چندین بار تا لب مرز رفتم و برگشتمذهنم خیلی درگیره ولی خدا نذاشت قطع شم از مسیر و خودش تو عمل بهم درس میده واقعا تو عملی چک و لقد خوردمشدید ولی دستشو میبوسم به خاطر اون چک و لقدا و بیشتر ماچش میکنمکمک من کنه نذارم تکرار بشه، راهشمگفته بهماهرم رنج و لذت.
بچه ها همتون رو دوست دارم، قلبی، میدونمخوندید کنار استاد،
خانم شایسته من خیلی شمارو دوست دارما، قبلا اصلا اینجوری نبود ولی هرچی میگذره واقعا خیلی بیشتر احساس مثبت و خیلی خوبی بهتون در من ایجاد میشه، امیدوارم همه عالی بشید،
امیدوارم کامنت بعدیم سرشار از نتیجه باشه با حس مثبت بنویسم،
خدایا شکرت.
گر الله یار باشد دشمن هزار باشد.
استاد اینقدر خدا بهم احترام و عزت و اعتماد به نفس داده، همه آرزوشون بهم خدمت کنن از رو دوست داشتن، همه محبت میکنن، همه تش یق میکنن، هر جا میرم تاثیر میذارم تاثیر نمیگیرم،
مجدد میگم، هرجا میرم تاثیر میذارم تاثیر نمیگیرم،
من تاثیر نمیرم،من تاثیر میذارم، به اندازه ای که توحیدی تر میشم این قدرتم بیشتر میشه.
خدایا شکرتبه خاطر اینکه قانون رو میدونم فکر اینکه اگر قانون رو نمیدونستم ک میمردم، چجوری بود ،دیوونم میکنه.
خدایا شکرت که بهم قدرت میدی.
خدایا شکرت که سایت عباسمنش دات کامهست.
خدایا شکرت که خود استاد هست.
خ آیا شکرت که خانواده دارم.
خدایا شکرت که پدر قوی،مادر زیبا،خواهر جوهر،و برادر شوماخر دارم.
خدایا شکرت خانواده زیبا دارم.
خدایا شکرت خانواده ثروتمند دارم که فقط یکی از مغازه های پدرم30میلیارد ارزش داره.
خدایا شکرت 3تا خودرو داریم.
خدایا شکرت که ثروتمندی.
خدایا شکرت که پدرم اینقدر پولداره
خدایا شکرت اینقدر راحت ثروت رو به زندگی من جاری میکنی.
خدایا شکرت به خاطر اینکه منو انسان خلق کردی
خدایا شکرت به خاطر اینکه منو خلقکردی برای فوتبال قول میدم نشون بدم زیبایی تورو تو فوتبال.
استاد اینو یادمرفت بگم که از باشگاه فوتبال بارسلونا تیماصلی اصلی برامدعوتنامه اومده برمتست بدم. و شک ندارم قبول میشم.
به نام خدایی که انسان رو اشرف مخلوقاتش قرار داد و زمین و اسمانها رو مسخر او ساخت
سلام به استاد عزیز و خانواده توحیدی سایت عباسمنش امیدوارم همیشه در مسیر خوشبختی و بهروزی باشید
اری او خدایی است که بر هستی حکم رانی میکند
راستی این خدا چه مکتبی درباره ی مدیریت این جهان و انسان بعنوان اشرف مخلوقاتش دارد ؟
ایا او منتظر خطای ماست تا ما را به اشد مجازات برساند یا بسیار وهاب و بخشنده است ؟
ایا در دادن نعمت و ثروت و خوشبختی به انسان خساست میورزد یا بسیار روزی دهنده است ؟
شکی نیست که در این دنیای که ما قرار داریم هم خیر وجود دارد هم شر که هر دو لازمه وجود این جهان مادی هستند ، و او انسان را موجودی فرکانسی افرید که با افکار و فرکانسهایش زندگیش را میسازد
او خدایی است که اطمینان داده که به وعده اش عمل میکند او خداوند بخشنده و مهربان و خداوند فراوانی ها و نعمت هاست ، اما من بعنوان یه موجود فرکانسی وقتی خودمو لایق دریافت نعمت ها و ثروت ها و بزرگی نمی بینم و خودمو حقیر میشمارم چطور در مدار دریافت این نعمت ها قرار گیرم؟
وقتی خودمو نمیبخشم وقتی خودمو ارزشمند نمی بینم این فرکانس باعث میشه از نعمت ها دور شم و همین طور برعکس وقتی خودمو بزرگ و اشرف مخلوقات میبینم و خودمو دست کم نمیگیرم انوقت خدا هم ثروت و نعمت هاشو به من میده
یکی از قویترین فرکانسها در دریافت نعمت فرکانس خودارزشمندی و فرکانش سپاسگذاری است
سلام استاد عزیزم سپاسگزارم ازشماعجب فایلهای بی نظیری چقدر کمک میکنه ما باورهای اشتباهمون را پیداکنیم وبا خواندن کامنتهای بچه ها خیلی کار برامون راحتتر شده
استاد باورتون نمیشه همین چند وقت پیش خیلی دوست داشتم بدونم چطوری راحت باورهای غلط خودم را پیدا کنم ممنون از شما وبچه های سایت اولین چیزی که بهش پی بردم باورها درموردخدابود چیزهایی که از خداقبلا شنیده بودیم وهمیشه احساس گناه یا قربانی شدن وبا آشنایی با سایت شما این باورها به یک باره از بین رفت،بعدی گریه کردن بعد از خنده وخوشحالی که بیشتر اوقات اتفاق می افتاد واین هم حل شد،در سالی که گذشت یادمه من یه مقداری داروی جوشاندنی برای سرماخوردگی از عطاری خریده بودم اگر بچه ها یا همسرم کوچکترین علائمی پیدامیکردن آن را دم کرده ومیگفتم اصلا نیازی به داروی شیمیایی نیست وفقط یک بار که از این جوشانده که شامل گل گاو زبان وگل بنفشه ویه سری گیاهان طبیعی بی ضرر بود بخورید خوب خوب میشید وهمیشه بهشون میگفتم الهی شکر بدن ما بسیار قوی هستش ودقیقا فقط یکبار این دمنوش را میل میکردن وتمام. خودم هم باورم شده بود
من قبلا سر درد زیاد میگرفتم البته قبل از آشنایی باشما یادمه شما میگفتید من چیزی بنام سردرد را، حتی یکبار در زندگی تجربه نکردم استاد باورتون میشه من از اون روز به این طرف هرگز سردرد نگرفتم واگر احساسش بیاد سریع میگم نه بابا الان خوب میشم بدنم الان نیاز به یه مقدار نوشیدن آب داره که خوب بشه وسریعا حالم عالی میشه وبی نهایت مثالها دارم من وقتی فایل را تماشا کردم با خودم میگفتم من خیلی دوست دارم کامنت بنویسم اما چی باید بگم ولی وقتی چندتا کامنت از بچه های سایت راخواندم ذهنم باز شد ودیدم بابا خودم هم کلی مثال دارم برای این موردها
خیلی خوشحالم که من هم هستم بین بچه های سایت وهمگی یک خانواده هستیم وبا استاد عزیزمان وخواهر گلمون خانم شایسته درکنار جان جانان عشق میکنیم الهی که همیشه تنتون سالم ولبتون خندون باشه الهی آمین
سلام استاد عزیزم و دوستان ارزشمند من در سایت بی نظیر عباس منش
قبل از هر چیز باید شکر گزار خدای مهربانم باشم که از طریق بی نهایت دستانش در دیدگاه های قسمت 1 ، 2 ، 3 و 4 درس های از توت فرنگی 19 دلاری ، کلی مثال ارزشمند برای ما ارج نهاد تا به بهترین شکل قدرت پیش فرض ذهنمون رو در مورد مسائل و موارد زندگی درک کنیم و بیشتر بخواییم از این قدرت که رایگان در اختیار ما هست بهرمند بشیم.
خدای من شکرت که استاد رو دستی برای همه ما برگزیدی برای این چنین موضوعات ارزشمند
خدای من شکرت به من قدرت خلق دادی
بله ……. مطمئنا اکثر ما در این سایت تجربه اتفاقاتی رو داشتیم که خواسته قلبی و ذهنیمون بوده و در زمان وقوعش یا بیش از حد تصورات ما بوده یا در زمان سریع تر و مسیر آسون تر اتفاق افتاده و با نگاه کردن به عقبه اتفاق ، فقط به توحید و رها شدن و نشستن بر شانه های خدا و لذت بردن از مسیر میرسیم.
هم جهت بودن با جریان خداوند
هوشیار بودن در باب ورودی های ذهن
هوشیار بودن در مورد نگاهمون به مسائل
هوشیار بودن در مورد اینکه از چی حرف میزنیم
هوشیار بودن اینکه رها هستیم یا وابسته به هر چیزی
تماما فاکتور های که مشخص میکنه ما کجای این جریانیم
مسیر پیش رومون مسلما تکاملی رو خواهد داشت تا مرحله درک کردن و اجراء کردن به دانسته هامون ولی مطمئنن استمرار داشتن و مدیریت کردن یکسری از موارد و کارکردن روی خودمونه که بی نهایت تاثیر گزار خواهد بود
و کجا بهتر از دوره هم جهت برای تکمیل این تکامل
بقول استاد حضور تو هر دوره ای زور زدن بیخودی نمیخواد ، فقط باید رو خودمون کار کنیم تا هدایت بشیم از بی نهایت راهی در نظر گرفته میشود
چون خدا بیشتر از ما میخواد ، ما خوشبخت شیم
چون خدا برای ما تماما آسانی میخواد
چون خداست که کار ساز و حامی ماست
و کیه وفادار تر از خدا به تعهداتش
خدایا شکرت
همیشه به موقع بودی ، هستی و خواهی بود
بقول شاعر ؛ گر نگهدار من ، آن است که من میدانم ، شیشه را در بغل سنگ نگه میدارد.
خدای مهربانم تنها تو را باور دارم و تنها از تو کمک میخواهم ، من رو به راه درست ، راه کسانی که بهشون عزت ، ثروت ، سرافرازی ، بخشندگی ، افتادگی ، شجاعت ، شادی ، سلامت جسمی ، آرامش روحی و روانی ، روابط بی نظیر داده ای هدایت کن
سلام خدمت استاد عزیز و خانم شایسته استاد پدر من ناراحتی ریه داشت و بایست همیشه اکسیژن خونشو چک کنه یک روز دستگاهی که چک میکرد توی اتاق افتاده بود من ور داشتیم گذاشتم روی انگشتم دیدم اکسیژن منو بایست روی نودو پنج نشون بده روی هفتاد نشون داد استاد باورتون نمیشه همون لحظه احساس خفه شدن کردم در صورتی که قبلش اصلا هیچ مشکل نبود استاد نمیدونی امدم روی حیاط خونه احساس میکردم فقط داره نفسم وای میسته جالب اینه که وقتی دوباره برگشتم توی اتاق به بابام گفتم اینجوری شده بابام گفت این دستگاش جالب نیست خیلی وقتا اشتباه نشون میده همونجا دوباره دستگارو ز دم به انگشتم دیدم اکسیژن روی نودو پنجه و همون لحضه دیگه احساس نفس تنگی کلا نابود شد وقتی داستان اون توت فرنگی رو گفتین دقیقا منو یاد این داستان انداخت
حکم جهاد بر شما مقرّر گردید و حال آنکه بر شما ناگوار و مکروه است، لکن چه بسیار شود که چیزی را مکروه شمارید ولی به حقیقت خیر و صلاح شما در آن بوده، و چه بسیار شود چیزی را دوست دارید و در واقع شرّ و فساد شما در آن است، و خدا (به مصالح امور) داناست و شما نادانید.
میخوام یک مثال صریح بزنم از تأثیر پلاسیبو
آقا همون شده که توی حموم هستیم و شامپو وارد چشممون بشه بعد بیاید ببینید وقتی حساس میشید: وای شامپو رفت توی چشمم
مطمئنا چشمتون میسوزه حتما میسوزه
ولی اگه اصلا به روی خودتون میارید اصلا هیچ سوزشی رو احساس نمیکنید بگید نه بابا آب بود
باور کنید نمیسوزه من یک 5 سالی هست شامپو نرفته توی چشمان(البته که رفته ولی من با این پیش فرض اینکه آب بود و هیچی نمیشه احساسش نکردم )
حتی وقتی مسواک میزنید و خمیر دندون تنده
من دیشب مسواک میزدم و با خودم گفتم چقدر تنده مسواک یکدفعه در آن واحد چنان سوزشی زیر دندونم بعد فهمیدم داستان رو و گفتم آقا این مسواک هیچ مزه ای نداره و واقعا تندیش تموم شد من رفتم بشورم دهنمو دیدم نه تند نیست.
واقعا وقتی با پیش فرض اینکه مثلا هوا چقدر بده جایی میریم ذهن ما و خود ما ناخودآگاه به اون باد سردی که میزنه اون خاکی که از زمین بلند میشه توجه میکنیم.
و وقتی به خودمون میگیم آقا صابون رفت توی چشمم و یا مسواک چقدر تمدن در واقع بدن ما فقط اون سوزش رو حس میکنه و ما فقط اون قسمت سوزش رو احساس میکنیم و این یک مثال صریح و واضح از این اثر هستش.
برای همین من هیچ وقت روی حرف بقیه با کسی وارد رابطه نمیشم، قبلا وقتی میخواستم با یکی ارتباط بر قرار کنم و کسی دیگه پشت تون گفته بود مثلا آدم قُدیه (همون مغرور) من خیلی کارم سخت میشد و گاهی اصلا ارتباط برقرار نمیکردم و یکی از دوستان بود که هیچ جوره با وجود اینکه خود طرف خواهان برقراری ارتباط با من بود چون تقریبا هر کسی رو که باهاش دوست بود رفیقای من بودن و چون من تقریباً با 80 درصد مدرسه سلام علیک داشتم همه رفیقاش و همکلاسی هایش رو میشناختم و خودم گفتم این منو تحویل نمیگیره و آدم نامناسبیه و یکی از دوستان دیگه بهم میگفتن دعوایی و دو سه بار درگیر شده با غریبه ها و با فلان معلم دعوا کرده و من با خودم گفتم آقا اصلا اینا این حرف رو میزنن، من که با هرکسی ارتباط خوب برقرار میکنم مشکلی نخواهم داشت رفتیم و صحبت کردیم و بعد اومدیم بیرون و گفتم خدایا چقدر آدم ساده ای بود واقعا آدم ساده ای بود یکی از داستان های درگیری رو پرسیدم گفتم داستان چیه گفت و اصلا درگیری فیزیکی در کار نبود و یک سؤ تفاهم بود و خیلی صریح توضیح داد و دیدم اصلا حرفایی که پشتش میگفتم درست نبود و حتی تعریف هایی که کرده بودن رو من ندیدم.
استاد تشکر میکنم از شما اشک توی چشمام جمع شد وقتی راجب نگاه خودمون نسبت به خدا صحبت کردید که دقیقاً من این تجربه رو توی زندگی داشتم و همیشه خدا رو کسی میدیدم که مثل افسر رانندگی منتظر اشتباه ماست و دارم رو باور هام کار میکنم که من چقدر لایق هستم برای رفاقت به خدا و چقدر خدا میتونه با ورود به بدن باعث سلامتی بشه و من یکساله که سرما نخوردم (البته دوستان در نظر داشته باشید 17 سالمه(
من وقتی با این مباحث آشنایی پیدا کردم تا جایی که امکانش بود باورهای نادرست را شناسایی کردم اول به این فکر کردم که منطق این باور چیه
که من قبولش کردم و به بودنشون شک کردم و دارم آگاهانه رو باورهای
جدیدی که خودم ساختم کار میکنم و به اندازهای که نادرستی اونا بهم ثابت شده به همون اندازه هم تو ذهنم تو فضای بیشتری به باورهای جدیدم دادم.
من به خاطر این که ورودی هام را کنترلشون بکنم
از چیزایی که برام ناجالب هستند ازشون اعراض کردم چون میدونم که اگر به اونا توجه کنم
داده های قبلی هم دوباره تقویت میشوند و هم یه سری باورهای جدید نادرست تو ذهنم ایجاد
میشه و اومدم تمرکزم را روی اصل گذاشتم و دارم رو دوره ثروت کار میکنم.
در مورد کسب و کارم اینقدر باورهای نادرست گفته شده که که فقط فکر کنم 5٪درصدش باور مناسب
در موردش شنیدم اونم چندین سال پیش عموم اومده بود خونمون و داشتیم صحبت میکردیم که
من با همون احساسات کودکانه ازش پرسیدم که چرا دام نگه داشتن و پرورش دادن دام برامون نمیاد؟
عموم فقط یه جمله طلایی گفتند که اتفاقا این کسب و کار یکی از پر برکت ترین کسب کارهاست
کی گفته که میاد یا نمیاد، چون من به خاطر
داده هایی که از قبل داشتم بیشتر به این اشاره شده بود که یه سری شغل ها و کارها اومدن و نیومدن داره بدون اینکه دلیلی براشون داشته باشیم شاید خیلی ها هم با این باور آشنایی داشته باشند که اومدن و نیومدن داره، البته نه اون موقع،
حالا هم خیلی ها به این باورها اعتقاد دارند، من فقط چندین سال با این باور به حالت تعلیق بودم اما از وقتی که با این سایت و قوانین آشنا شدم
دیگه شروع کردم که رو باورهای جدید که خودم ساختم را ،روشون کار کردن و با بسته روانشناسی ثروت دارم باورهای جدیدم را تقویت میکنم.
در مورد باور خداوند میتونم بگم خیلی خیلی بهتر شدم چون من خداوند را از دید یک انسان بهش نگاه میکردم و احساساتم بر اساس همون نگاه تغییر میکرد.
من بعد اینکه با قوانین آشنا شدم اومدم به تمام اون چیزایی که تو ذهنم ساخته بودم شک کردم و اومدم آگاهانه فیلتر هایی را تو ذهنم نصب کردم که هر حرفی را دیگه نمیشنوه و اگر هم یه اتفاقی میافته که یه صحبتی میشه تا یه منطق قوی نداشته باشه به هیچ عنوان قبولش و همون لحظه ردش میکنه کاری که تو بسته روانشناسی
استاد مثال زدم برای پیش فرض مثبت و پیش فرض منفی ودرباره کرونا گفتم که تو دوره بارداری سر ویانا گرفتم – آقااااااامیدونی چیشد؟!!
فقط توجه کنیم کلام چقدر قدرتمنده اصلا نباید کلام منفی بنویسیم یا بگیم حتی برای مثال آموزش .
یک روز بعدازمثال که کامنت نوشتم .حلقم بوی کرونا گرفت تا چند روز -خودبخود الان خوب شدم
.یک اتفاق خیلی وحشتناکم افتاد چندروزبعدازمثالم – توجاده چالوس نزدیک بود شاخ به شاخ تصادف کنیم پراید ما با شاسی بلند چون خیلی وقت پیش مثال زدم که پرایدم تو ببابون وپیک نیک پنچرشده برای مثال اموزش مثال زده بودم ولی این دوتا اتفاق بخیر گذشت آقااااااا
منکه توبه کردم مثال منفی نزنم دیگه .
درباره ناخواسته هامم یک کلمه نگم .
ازطرفی هم صحبت مثبت میکنم باورهای قدرتمند کننده رو باخودم تکرارمیکنم بدنم درجا 24ساعته عکس العمل نشون میده
سلام استاد عباسمنش، محمد ادیب کشاورزم، این کامنت رو شخصا برای خود شما مینویسم با یه احساس فوقالعاده عالی و مطمعنم بهترین کامنت زندگیم میشه چون خدا داره مینویسه چون خودش گفت بیا و بنویس،گفت بیا و قوی بنویس با احساس لیاقت با اعتماد به نفس و عزت نفس،گفت خودت باش. قبل از هر چیزی بگم بعد از اینکه کامنت رو مطالعه کردی برو تو اینترنت سرچکن ادعای جنجالی از بازیکن گمنام.
الان ایران ساعت 2:47 دقیقه هستش امریکا احتمالا 6 غروب باشه، پس یا امشب قبل خواب میخونی کامنت من رو یا صبح بعد از بیدار شدن، ولی مطمعنم در هر دو صورت خیلی انرژی میگیری، چون خودم خیلی انرژی میذارم و میلیون ها بار قراره بعدا بهم امید و انگیزه بده و یه رد پای قوی دارممیذارم.
استاد من یه عکس خیلی خیلی خوشگل دارم تو گالری گوشیم، که دو هفته پیش انداختم تو ایران مال، خیلی سعی کردم پروفایلم رو تغییر بدم و اونو بذارم اما نشد چون ایمیلی که عضو شدم باهاش رو ندارمش دیگه و این اکانتم 3ساله دارم و نخواستم با یه اکانت جدید بیام،و سه ساله با شما هستم، سه ساله تو مسیر الله هستم ،یعنی سعی کردم خودمو قرار بدم وگرنه اون که همیشه بوده و هست.
عکسم رو توصیف میکنم لذت ببری، فکر کن آقا ادیبِ خوش چهره، با دو تا چشم خوش رنگ که برق لنز دوربین اضافه شده به برق نگاه خودش، و به چشمای سگ دارش زیبایی اضافه کرده، با مدل موهای فوق العاده کلاسیک رو به عقب بدون هیچ انحرافی به چپ و راست با دندان های یه دست و صاف و نچرال و سفید و سالم و قوی ، با دوتا ابروی هشتیه کشیده ی بلند مثل هلال ماه شب چهارده ، به علاوه یه بینی نچرال که هر کی میبینه فکر میکنه عمل کرده که مثل خط کش از تمام رخ و تیم رخ و سه رخ صاف و کشیده و گوشتیه،و دو تا لاله داره انتهای پایین بینیش، دیدی مثلا عمل میکنن این لاله هارو در میارن به اون شکل،خدادای داره، درکنار اینا، دو تا گوش خوشگل و متناسب و اندازه نه خیلی بزرگنه خیلی کوچیک، نه خیلی باز نه خیلی بسته دقیقا میزون، به این معجون شما مژه های پر پشت رو اضافه کنی یکم بیای پایینتر میرسی به اصل ماجرا که اون سبیل و ریش های خوشگلشه، یه خط ریش که انگار رفتی 30 میلیون هزینه کردی کاشتی اینو با یه سایه صفر کنار موها که حدفاصل بین مو و ریش رو تفکیک کرده با ماشین شماره صفر بعدش سایه خورده به پایین تا ریش هاش، از شماره صفر شروع شده بعد یک بعد دو و سه و چهار و بقیه ریش های خوشگلش که الان رنگش مشکیه اما یه بار دکلره کرده بود خیلی خوشگل شده بود، حالا اینارو که تجسمکردی، یه خال خوشگل بذاری کنار لب های پهن و خوش فرم و قرمز رنگش سمت چپ صورت همینا با یه پیشونیه بلند تصور کن، این تا اینجا، فکر کن همین فیس فوقالعاده باورنکردنی، که همیشه همه جا همه مات و مبهوت میشن مثل یوسف پیامبر، یه تاج پادشاهی گذاشته رو سرش و یه لباس نقره کوب مثل پادشاه عثمانی پوشیده کامل عین عبا، و نشسته روی یک صندلی پادشاهی که جلوش فرش قرمز پهن شده و یه عکاس عالی یه دختر خیلی خوشگل داره عکس میگیره، بعد عکس رو گرفت، و بعد از 6 روز ادیت شده فرستاد و الان پروفایل تلگرام و واتس اپ هست و هیچکس باور نمیکنه واقعی باشه و فکر میکنن با هوش مصنوعی ساخته شده. خیلی حیفه امیدوارم بتونم اینجا هم آپدیتش کنم به زودی، اینو یادم رفت بگم، اینقدر عکسم خوشبوعه بوی عطر کل فضا و پر کرده بود و میکنه امروز سر تمرین بودم مربی گفت آقا ادیب ادکلن تو کل استادیم پیچیده، من لبخند زدم بهش، بعد به اضافه اینا شما فکر کن غیر از این فیس فوق العاده جذاب و خوشگل و بیوتی و پِرِتی، میای پایینتر، دوتا کول دارممثل کوهان شتر خدادای،از بچگی با هام بوده همه میرن بدنسازی کول میزننتا مثل من در بیارن اینو، خیلی خوشگله و قوی و قدرتمند، در کنارش اینقدر سرشونم پهنه که امکان نداره لباسی بپوشم و بهم نیاد، واقعا هرچی میپوشم ارزشمند میشه، مثل همون لباس پادشاهی تو ایران مال، بعد سیکس پک دارم هیولا خوشگل اینقدر خوب تفکیک شده که میای پایین تر یه خط سکس از بغل ها اومده ،کنار سیک پک رو اصطلاحا میگن خط سکس، قبلش هم سینه هام خیلی درشت و حجیم قویه و سرشانه هام که اصن هیولا با استعداد وتا وزنه میزنم دم میکنه اندازه کله فیل میشه، گرد و خ شگل به خدا ندیدم بدنی به زیبایی و جذابی و خوشگلی و با استعدادی بدن خودم همه هم میگن بهم، و پاهام چهار سرای خیلی قدرتمندی داره همیشه تو باشگاه آخرین وزنه جلو پا رو میزنم با پشت پا و ساق پاهای خوشگل دارم، و بدن من یه جوریه، با لباس خوشگله،بدون لباس منظورم بدون لباس بالاتنه و شلوار هست با شورت البته،خیلی قشنگه، کلا فیلم خیلی قشنگه، واقعا عاشق خودم هستم میفرستم خودمو تو باشگاه میبوسم اینه رو. کاش اینجا میشد نثل تلگرام عکس های بیشتری تو پروفایل گذاشت.
استاد میخوام بگم تو این سه سال که با شمام چی کار کردم،فکر میکنم لیاقتشو دارم که با قدرت بنویسم، نمیخوام اصلا بگم چی کار قراره بکنم یا چه اهدافی داره یا فردا یا یه ساعت دیگه میخوام چی کار کنم میخوام بگم چه تلاش هایی کردم،چی کار کردم و اون هارو بگم به شما، فقط به شخص خودت چون فکر کنم فقط خودت کافی و کامل میخونی و این مهمه برام من دانشجوعه شما هستم چون، همونطور که من خواستم اگه یه جا حرف شد بگن استادت کیه یا از کی یاد میگیری یا الگو کیه با افتخار بگم شما، و اون جمع نخندن بهم ،همینجوری میخوان شما یه روزی خواستی یه جایی اسم منو بیاری با قدرت بیاری بگی اره ادیب دانشجوی من بوده و افتخار کنی، به همین کارهایی که انجام دادما،کاری ندارم چی کار قراره بکنم.
استاد من تو این دو سال مجموع نزدیک یک میلیارد تومان نقد پول ساختم.
استاد من تونستم یه خودرو 207 خلق کنم با یه پرشیا، یعنی با تجسمم و با احساس لیاقت اومد برام.
من تونستم همین سه هفته پیش تو سه روز 205 میلیون تومان پول بسازم.قبلش هم تو یکماه 150 میلیون پول ساختم مجموع تو این دوماه 350 میلیون پول ساختم.
از کاری که هیچ علاقه ای ندارم بهش البته، فقط برای اینکه ورودی مالی داشته باشم اینکارو کردم.
استاد بگم از عزت نفس برات عشق کنی.
خدایا شکرت فکرش بهم قدرت میده به خدا اینقدر الان دارم با قدرت مینویسم که حس میکنم یه تنه همرو حریفم به خدا حریفم به الله قسم یه نفری همه دنیارو با هم حریفم همه با هم با هر قدرت و سن و جنس و چاقو … هرچی،به خدایی که میفرستم حریفم. اینقدر بهم قدرت داده اینقدر جسور کرده اینقدر شجاعترین شدم. الان میگم چی کارا کردم.
استاد خود خدا یه روز ظهر بود من داشتم رو باورام کار میکردم توحید عملی 5 بود این که آقا من اوت کاری که خودم فکر میکنم درسته رو انجام میدم با احترامی که برای همه قافلم اصلا برام مهم نیست مردم چه فکری میکنن،حالا این مردم خانواده است،مربیه،بازیکنای دیگه است،خبرنگارا هستن،تماشاگران هستن،لیدرا …، تا اینو گذاشتم تو ذهنم به ذهنم انداخت همین الان برو ورزشگاه اکباتان ، من رفتم اینقدر قوی بو د العامم،نمیدونستم چه خبره اونجا یا اصن برا چی دارم میرم، رفتم اونجا گفتم آقا چه خبره امروز اینجا اصن خبری؟ گفتن اره امروز تیم ملی فوتبال ایران تمرین میکنه برای مقدماتی جام ملت های آسیا، آقا اینو گفتن من یهو شوک شدم، یه ترسی اومدسراغم ولی تکون نخوردم از جام و صبر کردم، صبر کردم صبر کردم تا اومدن نزدیک 2ساعت بعدش، میخواستم از در اصلی برم داخل مجموعه اجازه ندادن گفتن فقط اعضای تیم میرن، رفتم سکو، استاد خداشاهده، یهو بهم گفت همون تمرینات عزت نفسی که کردی الان برو، نه برای تمرین برای عمل، گفت بلند شو بگو کی هستی بذار همه بشناسند بذار همه بدونن کی هستی به والله دست و ماهات میلرزید ، ولی بلند شدم رو سکو، گفتم اقا، من ادیب کشاورز من بهترین بازیکن ایرانم مم تیم ملی رو قهرمان جام ملت های آسیا میکنم اجازه بدید تمرین کنم تست بدم،همه مسخره میکردم، میگفتن اومده تیم ملی تست بده، بدون هیچ رزومه و سابقه ای یه بازیکن گمنام، بعد گوش نکردن، یهو یه خبرنگار رو خ ا ه آیت کرد سمتم شروع کرد مصاحبه تو اینترنت پخش شد تو خود پیج ورزش سه نزدیک 3میلیون نفر دیدن اونو، گفتم من کی هستم،چه توانایی هایی دارم.
استاد یه فایل داری ، موفقیت مسیر رسیدن به خواسته است نه رسیدن به خواسته، واقعا من از خودم راضی هستم الان ،همین الان که فکر میکنم قلبی راضیم حس میکنم تا الان خدا راضی باشه از من نه که بهتر تمیشد ولی به الله قسم کم نذاشتم تو عمل به الهامات واقعا خیلی شجاعت میخواست ومیخواد خیلی الان داره اشکم در میاد که چی کار کردم، من بازی نکردم برا تیم به دلیل یه سری باورهای محدود کننده خودم کلی اون باوری که دادمبهشون باعث شد بهترین نتیجهه تو این 40 سال بگیرن، چرا قبلا نبود، بازیکنا گه همون بازیکنا بودن، تازه بقیه تینا قویتر شده بودن، چی فرق کرد پس؟ فقط خدای من بود.فیلممصاحبه تو نت هستش ،ادعایا جنجالی از بازیکن گمنام.
استاد دوباره قبل بازی با ازبکستانی فکر کنم همین چند هفته پیش ،دوباره بهم الهام کرد برو ورزشگاه آزادی به خدا نمیدونستم باز په خبره ،ولی رفتم، فهمیدم تیمملی باز تمرین داره، قبل اینکه برم ذهنم همش نجوا میکرد اصن از در مجموعه راه نمیدن تورو چه برسه بخوای بری قلعه نویی رو ببینی یا با تیم تمرین کنی، بعد اون فایلی که گذاشتی حضرت موسی میخواد بره با فرعونه یا نمرود نمیدونم الان گریم گرفته دیگه هیچی نمیدونم، میخواد بره صحبت کنه شما میگی اینکار نشدی باید نفت تا خان رو رد کنه، برا هیمن میشه حرکت نکرد و باج داد، من گفتم نه، به همون اربابی که اسمشالله هست قسم به محض اینکه رسیدمدمدر انتظامات ورودی هتلالمپیک اون مردی که مسعول بود روش اونور بود خدا گفت رد شو برو و من رفتمتو رفتم تو داخل هتل المپیک گفتم آقا میخوام آقای قلعه نویی رو ببینم گفتمت اتاق هستن نمیشه الکی گفتم قرار دارم گقتن باید صبر کنی،دوباره صبر کردم دوساعت بعد اومدن دیگه بغلون بودم اینبار سکو نبود، خیلی به هدفم نزدیک شده بودم، قشنگ کنارشون بودم،آقای قلعه نویی اوندبا آندرانیک تیموریان و بازیکنا مهدی قاعده اومد،امید نورافکن، … گفتم آقای قلعه نویی یه فرصت میخوام خودمو نشون بدم توانایی هامو استاد باورت میشههه؟؟ منی گه قبل دوره اصن هیچ کس یه نیم نگاه همنمیکرد و هیچ جا جایی نداشتم و هیچ جرأتی نداشتم الان با این ایمان،با این باور که خدا هست،با این باور که حسبی الله، با این ایمان اینجوری جسارت به خرج میدم ،قبول نکردن باز ولی من یه قدم دیگه نزدیکتر شدم، و مطمعنم یه سری باورمحدود دارم ولی این ایمان رو نشون دادم خیلی با ارزش نیست؟ میدونی معیار من چیه، اینکه شما میتونی در مورد من صحبت کنی؟ مثلا میتونی بگی اره یکی از دانشجوهای این حرکت زده یا اصن فایل بسازی برام یا بخوای مصاحبه کنی؟ یعنی اینقدر لیاقت و ارزش داره کا جذب کنه فرکانس شمارو؟ به نظر من این دوتا حرکت من داره ارزششو ،استاد خیلی کاربزرگی کردم به خدا، من راضی هستم واقعا،
یه بار بود یه ماکت میخواستم درست کمم برای درس معماری گفتم اصن نمره برام مهم نیست فقط میخوام خودم راضی باشم اصلا اصلا مهم نیست چند بشم، آخرش راضی بودم از خودم، واقعا نمرم هم 20 شد. اون جایزه بود نه ملاک رضابت خودم.الانم همینه،من راضی ام قبلممیگه منم راضیم تا اینجا به شرطی که ادامه بدی،
یه نتیجه دیگه بگم.
من تو آین سه سال سه مرحله ذرخ است یه دختر خیلی خوب داشتم، فقط میخوامبگمچقدر خدا راحت اوکی میکنه همه چیو، یه بار تو مترو بودم دقیقا فردای روزی که نوشتم کیو میخوام سه تا دختر اومدم کنار من نشستن بدون اینکه من کوچکترین انرژی بذارم بخوامپیدا کنم یا کاریکنم فق فکرمو تنظیم کردم اونا جذب شدن، مورد بعدی تو پارک جلو خونمون یه دختر دیگه بود داشت قدم میزد گفتمبا هم قدمبزنیماونماوکی شدیم چند وقت بودیم باهم، اینقدر راحت خدا کارهارو میکنه،آیا من تلاش فیزیکی ای کردم؟ نه.صفر صفر فقط جسارت و ایمان موقع عمل بود، وگرنه خدا همه چیزو میچینه مثل یه رستوران همه چی آماده است ولی خودمباید بردارم میل کنم دیگه.
سری آخر که همین چند روز پیش بود خیلی عجیب بود هنوز شوکم، نشستمنوشتم دقیقتر چی میخوام نزدیک 300 تا ملاک شد، از فرم صورت و اندام و قد بگیر تا اخلاق و …بعد حسمگفت است ری بذار این ن شته هاتو واتس اپ تمرین عزت نفس داد. البته آیت ربطی به داستانی که میخوامبگمنداشت فقط این اعتماد به نفسی که شما ملاک دختری که میخوای رو تو واتس اپ بذاری منی که اصن نگمبرات… .
چند روز پیش دیدم یه دختری با یه شماره از لهستان بهمزنگزد داخل واتس اپ من برداشتم و اون قطع کرد، بعد علامت سوال گذاشتم نوشت که میخواستم با تور لیدری تماس بگیرم یه سفر دارم و قرار بوده گویا یه سری کارها درباره بلیط و .. براش انجاممیداده و سوالاتی داشته ور کل یه شماره رو اشتباه سئو کرده و با من تماس گ فت، ببین آخه اینقدر راحت اینقدر راحت اینقدر راحت الله میتونه کارهارو بکنه، بعد خودش شروع کرد با ادب و شخصیت صحبت کردن باهام، استاد واقعا اینقدر زیباست اصن باورنکردنی ، ا لش عکس منو دیده بود باور نمیکرد واقعیه تا تصویری صحبت کردیم، واقعا خیلی از فاکتورهای منو داره، قد 175، رنگپوست سفید و گندمی، نچرال نچرال، بدون هیچ ارایش، چشم ها رنگی، دندان ها زیبا خوش تیپ و هیکل،خوش صدا ،تو کارخونه تسلا موتور مدیر ارشد هست ،و خیلی فهمیده و خوب به نظرم میاد البته کلا سه روزه داریم آشنا میشیم، منظورم اینه خدا واقعا چقدر راحت کار ها انجاممیده.
استاد من تو این 6 ماه اخیر اصلا فایل گوش نکردم واقعیتش ولی شما هر دوره جدید که گذاشتی مثل احساس لیاقت و هم جهت با جریا خدا،نمیدونم ،گفتین که همه وصلیم به خدا، واقعا خدا خودش منو هدایت میکنه، من گوش نکردم چون بزرگترین و مهمترین قدم زندگیم که مهاجرت بوده و هست رو هنوز تکمیل نکردم یعنی چندین بار تا لب مرز رفتم و برگشتمذهنم خیلی درگیره ولی خدا نذاشت قطع شم از مسیر و خودش تو عمل بهم درس میده واقعا تو عملی چک و لقد خوردمشدید ولی دستشو میبوسم به خاطر اون چک و لقدا و بیشتر ماچش میکنمکمک من کنه نذارم تکرار بشه، راهشمگفته بهماهرم رنج و لذت.
بچه ها همتون رو دوست دارم، قلبی، میدونمخوندید کنار استاد،
خانم شایسته من خیلی شمارو دوست دارما، قبلا اصلا اینجوری نبود ولی هرچی میگذره واقعا خیلی بیشتر احساس مثبت و خیلی خوبی بهتون در من ایجاد میشه، امیدوارم همه عالی بشید،
امیدوارم کامنت بعدیم سرشار از نتیجه باشه با حس مثبت بنویسم،
خدایا شکرت.
گر الله یار باشد دشمن هزار باشد.
استاد اینقدر خدا بهم احترام و عزت و اعتماد به نفس داده، همه آرزوشون بهم خدمت کنن از رو دوست داشتن، همه محبت میکنن، همه تش یق میکنن، هر جا میرم تاثیر میذارم تاثیر نمیگیرم،
مجدد میگم، هرجا میرم تاثیر میذارم تاثیر نمیگیرم،
من تاثیر نمیرم،من تاثیر میذارم، به اندازه ای که توحیدی تر میشم این قدرتم بیشتر میشه.
خدایا شکرتبه خاطر اینکه قانون رو میدونم فکر اینکه اگر قانون رو نمیدونستم ک میمردم، چجوری بود ،دیوونم میکنه.
خدایا شکرت که بهم قدرت میدی.
خدایا شکرت که سایت عباسمنش دات کامهست.
خدایا شکرت که خود استاد هست.
خ آیا شکرت که خانواده دارم.
خدایا شکرت که پدر قوی،مادر زیبا،خواهر جوهر،و برادر شوماخر دارم.
خدایا شکرت خانواده زیبا دارم.
خدایا شکرت خانواده ثروتمند دارم که فقط یکی از مغازه های پدرم30میلیارد ارزش داره.
خدایا شکرت 3تا خودرو داریم.
خدایا شکرت که ثروتمندی.
خدایا شکرت که پدرم اینقدر پولداره
خدایا شکرت اینقدر راحت ثروت رو به زندگی من جاری میکنی.
خدایا شکرت به خاطر اینکه منو انسان خلق کردی
خدایا شکرت به خاطر اینکه منو خلقکردی برای فوتبال قول میدم نشون بدم زیبایی تورو تو فوتبال.
استاد اینو یادمرفت بگم که از باشگاه فوتبال بارسلونا تیماصلی اصلی برامدعوتنامه اومده برمتست بدم. و شک ندارم قبول میشم.
به نام خدای مهربانم
سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته و همه دستانم
الهی شکرت یکروز دیگه فرصت زندگی بهم دادی
پیش فرضهای ذهن میتونه کاری کنه که ما هیچ حرکتی نکنیم مخصوصا پیش فرضهای منفی ما را فریز میکنن
و یهو میبینیم که هیچ کاری نکردم فقط به دلیل شنیده های که داشتم در موضوع بیزینس و هر موضوع دیگه ای
میتونه ذهن ما را بی حرکت بگذاره در منطقه امن بمونیم و هیچ حرکتی نکنیم باید آگاهانه به خودمون حالا در هر موضوعی
بگبم که من خیلی تجربه های عالی و شیرین داشتم در تمام موضوعات به شنیده های بدنه جامعه کاری نداشته باشم
که اگر به انها توجه کنم کانون توجه میره سمت ناخواسته ها و طبق قانون به هر چه توجه کنی از اصل و اساسش
وارد زندگی ما میکنه ذهن فقط به ورودی ها واکنش نشون میده و با ورودی ها فرکانس ها ارسال میشه حالا ببینم
من چه فرکانسهایی ارسال کردم اگر خوب باشه نتایج عالی تجربه خواهم کرد و اگر بد منتظر نتایج ناجالب باشم
و اینطوری نیست که حالا با پیش فرضهای مثبت و یا منفی یک بار و یا چند بار بلایی سرم بیاد و یا خیلی اتفاق
معجزه وار ببفته ارام ارام این فرکانسهای من به مومنتوم مثبت ویا منفی شکل میگیره و یک سری اتفاقات حالا
بسته به خروجی های ذهنی ما در یک سیکل ادامه دار تبدیل میشه به نتایج که به خودمون بستگی داره که
ما افکار غالبمون فرکانس های ادامه دار به چه سمتی بوده و اون داره نشون میده من کجام باید همیشه مثل غذا
خوردن جزیی از عاداتمون بشه کار کردن اگاهانه روی ذهن خوراک همیشگی بدیم و نجواها کنترل بشن زندگی من
در تمام ابعاد تغییر میکنه هرچی این کار کردن بتونه بیشتر باشه قوی تر باشه نتایج واقعی خوب هم قوی تر پایدارتر
خواهد بود الهی شکرت برای تمام قوانین بدون تغییر که دارم یادش میگیرم تا بتونم در جهان مادی هم بهشت را
تجربه کنم الهی شکرت استاد عزیزم سپاس از شما برای این هم عشق و آگاهی ناب الهی امیدارم همیشه شادو سلامت
و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید دوستون دارم خیلی زیاد عاشقتونم
خدا نگهدارتون
به نام خالق خوبیهاو زیباییها خدای بخشنده و مهربانم
سلام به استاد عزیزم و مریم بانو شایسته
سلام به دوستان گلم یه بار دیگه سال نو رو به همه شما عزیزان این سایت عشق و مهربانی تبریک میگم
ان شالله به لطف خداوند مهربان و هدایتش امسال سالی پر خیر و برکت و شادی و بهبود شخصیت و بهبود ایمان و توکل به خداوند
و درآمد عالی و فراوانی و رزق و روزی زیاد باشه
خدایا ممنونتم که داری منو هدایت میکنی که هر روز بهتر و بهتر در این مسیر زیبا قدم بردارم و ایمانمو بهت نشون بدم
خدایا شکرت سپاسگزارتم برای نزدیک شدنم به خودت
کنترل ذهن خیلی مهمه در زندگی وقتی کنترل کنی هم احساست خوبه همحالت خوبه هم فرکانست خوبه آرام تری قشنگ حرف میزنی و کارهات روان تر انجام میشه
برای همین استاد عزیزم میگن تو فایلهاشون
معیار اصلی زندگی احساس ست
خدارو شکر خیلی ساله خوبی ست برای من و خانواده ام
خدارو شکر فایلها رو بهتر میفهم درک میکنم
خدارو شکر امسال متعهد تر کار میکنم
خداروشکر امسال تلاش ذهنیم بهتر میشه
خداروشکر امسال خیلی بهترم تو احساسه خوبی قرار دارم
خدایا شکرت سپاسگزارتم برای تمام داشته هایم
ممنونتم ای زیباترین استادم
در پناه خداوند مهربان باشین
به نام خدایی که انسان رو اشرف مخلوقاتش قرار داد و زمین و اسمانها رو مسخر او ساخت
سلام به استاد عزیز و خانواده توحیدی سایت عباسمنش امیدوارم همیشه در مسیر خوشبختی و بهروزی باشید
اری او خدایی است که بر هستی حکم رانی میکند
راستی این خدا چه مکتبی درباره ی مدیریت این جهان و انسان بعنوان اشرف مخلوقاتش دارد ؟
ایا او منتظر خطای ماست تا ما را به اشد مجازات برساند یا بسیار وهاب و بخشنده است ؟
ایا در دادن نعمت و ثروت و خوشبختی به انسان خساست میورزد یا بسیار روزی دهنده است ؟
شکی نیست که در این دنیای که ما قرار داریم هم خیر وجود دارد هم شر که هر دو لازمه وجود این جهان مادی هستند ، و او انسان را موجودی فرکانسی افرید که با افکار و فرکانسهایش زندگیش را میسازد
او خدایی است که اطمینان داده که به وعده اش عمل میکند او خداوند بخشنده و مهربان و خداوند فراوانی ها و نعمت هاست ، اما من بعنوان یه موجود فرکانسی وقتی خودمو لایق دریافت نعمت ها و ثروت ها و بزرگی نمی بینم و خودمو حقیر میشمارم چطور در مدار دریافت این نعمت ها قرار گیرم؟
وقتی خودمو نمیبخشم وقتی خودمو ارزشمند نمی بینم این فرکانس باعث میشه از نعمت ها دور شم و همین طور برعکس وقتی خودمو بزرگ و اشرف مخلوقات میبینم و خودمو دست کم نمیگیرم انوقت خدا هم ثروت و نعمت هاشو به من میده
یکی از قویترین فرکانسها در دریافت نعمت فرکانس خودارزشمندی و فرکانش سپاسگذاری است
به امید فردایی بهتر برای همه ی دوستان
خدایا شکر
سلام استاد عزیزم سپاسگزارم ازشماعجب فایلهای بی نظیری چقدر کمک میکنه ما باورهای اشتباهمون را پیداکنیم وبا خواندن کامنتهای بچه ها خیلی کار برامون راحتتر شده
استاد باورتون نمیشه همین چند وقت پیش خیلی دوست داشتم بدونم چطوری راحت باورهای غلط خودم را پیدا کنم ممنون از شما وبچه های سایت اولین چیزی که بهش پی بردم باورها درموردخدابود چیزهایی که از خداقبلا شنیده بودیم وهمیشه احساس گناه یا قربانی شدن وبا آشنایی با سایت شما این باورها به یک باره از بین رفت،بعدی گریه کردن بعد از خنده وخوشحالی که بیشتر اوقات اتفاق می افتاد واین هم حل شد،در سالی که گذشت یادمه من یه مقداری داروی جوشاندنی برای سرماخوردگی از عطاری خریده بودم اگر بچه ها یا همسرم کوچکترین علائمی پیدامیکردن آن را دم کرده ومیگفتم اصلا نیازی به داروی شیمیایی نیست وفقط یک بار که از این جوشانده که شامل گل گاو زبان وگل بنفشه ویه سری گیاهان طبیعی بی ضرر بود بخورید خوب خوب میشید وهمیشه بهشون میگفتم الهی شکر بدن ما بسیار قوی هستش ودقیقا فقط یکبار این دمنوش را میل میکردن وتمام. خودم هم باورم شده بود
من قبلا سر درد زیاد میگرفتم البته قبل از آشنایی باشما یادمه شما میگفتید من چیزی بنام سردرد را، حتی یکبار در زندگی تجربه نکردم استاد باورتون میشه من از اون روز به این طرف هرگز سردرد نگرفتم واگر احساسش بیاد سریع میگم نه بابا الان خوب میشم بدنم الان نیاز به یه مقدار نوشیدن آب داره که خوب بشه وسریعا حالم عالی میشه وبی نهایت مثالها دارم من وقتی فایل را تماشا کردم با خودم میگفتم من خیلی دوست دارم کامنت بنویسم اما چی باید بگم ولی وقتی چندتا کامنت از بچه های سایت راخواندم ذهنم باز شد ودیدم بابا خودم هم کلی مثال دارم برای این موردها
خیلی خوشحالم که من هم هستم بین بچه های سایت وهمگی یک خانواده هستیم وبا استاد عزیزمان وخواهر گلمون خانم شایسته درکنار جان جانان عشق میکنیم الهی که همیشه تنتون سالم ولبتون خندون باشه الهی آمین
به نام خداوند بخشنده و مهربان
به نام خدای که هر آنچه داریم از آن اوست
سلام استاد عزیزم و دوستان ارزشمند من در سایت بی نظیر عباس منش
قبل از هر چیز باید شکر گزار خدای مهربانم باشم که از طریق بی نهایت دستانش در دیدگاه های قسمت 1 ، 2 ، 3 و 4 درس های از توت فرنگی 19 دلاری ، کلی مثال ارزشمند برای ما ارج نهاد تا به بهترین شکل قدرت پیش فرض ذهنمون رو در مورد مسائل و موارد زندگی درک کنیم و بیشتر بخواییم از این قدرت که رایگان در اختیار ما هست بهرمند بشیم.
خدای من شکرت که استاد رو دستی برای همه ما برگزیدی برای این چنین موضوعات ارزشمند
خدای من شکرت به من قدرت خلق دادی
بله ……. مطمئنا اکثر ما در این سایت تجربه اتفاقاتی رو داشتیم که خواسته قلبی و ذهنیمون بوده و در زمان وقوعش یا بیش از حد تصورات ما بوده یا در زمان سریع تر و مسیر آسون تر اتفاق افتاده و با نگاه کردن به عقبه اتفاق ، فقط به توحید و رها شدن و نشستن بر شانه های خدا و لذت بردن از مسیر میرسیم.
هم جهت بودن با جریان خداوند
هوشیار بودن در باب ورودی های ذهن
هوشیار بودن در مورد نگاهمون به مسائل
هوشیار بودن در مورد اینکه از چی حرف میزنیم
هوشیار بودن اینکه رها هستیم یا وابسته به هر چیزی
تماما فاکتور های که مشخص میکنه ما کجای این جریانیم
مسیر پیش رومون مسلما تکاملی رو خواهد داشت تا مرحله درک کردن و اجراء کردن به دانسته هامون ولی مطمئنن استمرار داشتن و مدیریت کردن یکسری از موارد و کارکردن روی خودمونه که بی نهایت تاثیر گزار خواهد بود
و کجا بهتر از دوره هم جهت برای تکمیل این تکامل
بقول استاد حضور تو هر دوره ای زور زدن بیخودی نمیخواد ، فقط باید رو خودمون کار کنیم تا هدایت بشیم از بی نهایت راهی در نظر گرفته میشود
چون خدا بیشتر از ما میخواد ، ما خوشبخت شیم
چون خدا برای ما تماما آسانی میخواد
چون خداست که کار ساز و حامی ماست
و کیه وفادار تر از خدا به تعهداتش
خدایا شکرت
همیشه به موقع بودی ، هستی و خواهی بود
بقول شاعر ؛ گر نگهدار من ، آن است که من میدانم ، شیشه را در بغل سنگ نگه میدارد.
خدای مهربانم تنها تو را باور دارم و تنها از تو کمک میخواهم ، من رو به راه درست ، راه کسانی که بهشون عزت ، ثروت ، سرافرازی ، بخشندگی ، افتادگی ، شجاعت ، شادی ، سلامت جسمی ، آرامش روحی و روانی ، روابط بی نظیر داده ای هدایت کن
من همیشه به حامی و کارساز بودن تو نیازمندم.
همگی در پناه خداوند باشید.
سلام خدمت استاد عزیز و خانم شایسته استاد پدر من ناراحتی ریه داشت و بایست همیشه اکسیژن خونشو چک کنه یک روز دستگاهی که چک میکرد توی اتاق افتاده بود من ور داشتیم گذاشتم روی انگشتم دیدم اکسیژن منو بایست روی نودو پنج نشون بده روی هفتاد نشون داد استاد باورتون نمیشه همون لحظه احساس خفه شدن کردم در صورتی که قبلش اصلا هیچ مشکل نبود استاد نمیدونی امدم روی حیاط خونه احساس میکردم فقط داره نفسم وای میسته جالب اینه که وقتی دوباره برگشتم توی اتاق به بابام گفتم اینجوری شده بابام گفت این دستگاش جالب نیست خیلی وقتا اشتباه نشون میده همونجا دوباره دستگارو ز دم به انگشتم دیدم اکسیژن روی نودو پنجه و همون لحضه دیگه احساس نفس تنگی کلا نابود شد وقتی داستان اون توت فرنگی رو گفتین دقیقا منو یاد این داستان انداخت
سلام
سلامی گرم به تمام دوستان خطه کشور از آذربایجان تا سیستان
و البته استاد و خانم شایسته و همه دوستان مقیم این جهان گیتی
کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِتَالُ وَهُوَ کُرْهٌ لَکُمْ ۖ وَعَسَىٰ أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئًا وَهُوَ خَیْرٌ لَکُمْ ۖ وَعَسَىٰ أَنْ تُحِبُّوا شَیْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَکُمْ ۗ وَاللَّهُ یَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ
حکم جهاد بر شما مقرّر گردید و حال آنکه بر شما ناگوار و مکروه است، لکن چه بسیار شود که چیزی را مکروه شمارید ولی به حقیقت خیر و صلاح شما در آن بوده، و چه بسیار شود چیزی را دوست دارید و در واقع شرّ و فساد شما در آن است، و خدا (به مصالح امور) داناست و شما نادانید.
میخوام یک مثال صریح بزنم از تأثیر پلاسیبو
آقا همون شده که توی حموم هستیم و شامپو وارد چشممون بشه بعد بیاید ببینید وقتی حساس میشید: وای شامپو رفت توی چشمم
مطمئنا چشمتون میسوزه حتما میسوزه
ولی اگه اصلا به روی خودتون میارید اصلا هیچ سوزشی رو احساس نمیکنید بگید نه بابا آب بود
باور کنید نمیسوزه من یک 5 سالی هست شامپو نرفته توی چشمان(البته که رفته ولی من با این پیش فرض اینکه آب بود و هیچی نمیشه احساسش نکردم )
حتی وقتی مسواک میزنید و خمیر دندون تنده
من دیشب مسواک میزدم و با خودم گفتم چقدر تنده مسواک یکدفعه در آن واحد چنان سوزشی زیر دندونم بعد فهمیدم داستان رو و گفتم آقا این مسواک هیچ مزه ای نداره و واقعا تندیش تموم شد من رفتم بشورم دهنمو دیدم نه تند نیست.
واقعا وقتی با پیش فرض اینکه مثلا هوا چقدر بده جایی میریم ذهن ما و خود ما ناخودآگاه به اون باد سردی که میزنه اون خاکی که از زمین بلند میشه توجه میکنیم.
و وقتی به خودمون میگیم آقا صابون رفت توی چشمم و یا مسواک چقدر تمدن در واقع بدن ما فقط اون سوزش رو حس میکنه و ما فقط اون قسمت سوزش رو احساس میکنیم و این یک مثال صریح و واضح از این اثر هستش.
برای همین من هیچ وقت روی حرف بقیه با کسی وارد رابطه نمیشم، قبلا وقتی میخواستم با یکی ارتباط بر قرار کنم و کسی دیگه پشت تون گفته بود مثلا آدم قُدیه (همون مغرور) من خیلی کارم سخت میشد و گاهی اصلا ارتباط برقرار نمیکردم و یکی از دوستان بود که هیچ جوره با وجود اینکه خود طرف خواهان برقراری ارتباط با من بود چون تقریبا هر کسی رو که باهاش دوست بود رفیقای من بودن و چون من تقریباً با 80 درصد مدرسه سلام علیک داشتم همه رفیقاش و همکلاسی هایش رو میشناختم و خودم گفتم این منو تحویل نمیگیره و آدم نامناسبیه و یکی از دوستان دیگه بهم میگفتن دعوایی و دو سه بار درگیر شده با غریبه ها و با فلان معلم دعوا کرده و من با خودم گفتم آقا اصلا اینا این حرف رو میزنن، من که با هرکسی ارتباط خوب برقرار میکنم مشکلی نخواهم داشت رفتیم و صحبت کردیم و بعد اومدیم بیرون و گفتم خدایا چقدر آدم ساده ای بود واقعا آدم ساده ای بود یکی از داستان های درگیری رو پرسیدم گفتم داستان چیه گفت و اصلا درگیری فیزیکی در کار نبود و یک سؤ تفاهم بود و خیلی صریح توضیح داد و دیدم اصلا حرفایی که پشتش میگفتم درست نبود و حتی تعریف هایی که کرده بودن رو من ندیدم.
استاد تشکر میکنم از شما اشک توی چشمام جمع شد وقتی راجب نگاه خودمون نسبت به خدا صحبت کردید که دقیقاً من این تجربه رو توی زندگی داشتم و همیشه خدا رو کسی میدیدم که مثل افسر رانندگی منتظر اشتباه ماست و دارم رو باور هام کار میکنم که من چقدر لایق هستم برای رفاقت به خدا و چقدر خدا میتونه با ورود به بدن باعث سلامتی بشه و من یکساله که سرما نخوردم (البته دوستان در نظر داشته باشید 17 سالمه(
امیدوارم بهترین ها نصیبتون بشه️
به نام خداوند بخشنده و مهربان
سلام به استاد بزرگوار.
من وقتی با این مباحث آشنایی پیدا کردم تا جایی که امکانش بود باورهای نادرست را شناسایی کردم اول به این فکر کردم که منطق این باور چیه
که من قبولش کردم و به بودنشون شک کردم و دارم آگاهانه رو باورهای
جدیدی که خودم ساختم کار میکنم و به اندازهای که نادرستی اونا بهم ثابت شده به همون اندازه هم تو ذهنم تو فضای بیشتری به باورهای جدیدم دادم.
من به خاطر این که ورودی هام را کنترلشون بکنم
از چیزایی که برام ناجالب هستند ازشون اعراض کردم چون میدونم که اگر به اونا توجه کنم
داده های قبلی هم دوباره تقویت میشوند و هم یه سری باورهای جدید نادرست تو ذهنم ایجاد
میشه و اومدم تمرکزم را روی اصل گذاشتم و دارم رو دوره ثروت کار میکنم.
در مورد کسب و کارم اینقدر باورهای نادرست گفته شده که که فقط فکر کنم 5٪درصدش باور مناسب
در موردش شنیدم اونم چندین سال پیش عموم اومده بود خونمون و داشتیم صحبت میکردیم که
من با همون احساسات کودکانه ازش پرسیدم که چرا دام نگه داشتن و پرورش دادن دام برامون نمیاد؟
عموم فقط یه جمله طلایی گفتند که اتفاقا این کسب و کار یکی از پر برکت ترین کسب کارهاست
کی گفته که میاد یا نمیاد، چون من به خاطر
داده هایی که از قبل داشتم بیشتر به این اشاره شده بود که یه سری شغل ها و کارها اومدن و نیومدن داره بدون اینکه دلیلی براشون داشته باشیم شاید خیلی ها هم با این باور آشنایی داشته باشند که اومدن و نیومدن داره، البته نه اون موقع،
حالا هم خیلی ها به این باورها اعتقاد دارند، من فقط چندین سال با این باور به حالت تعلیق بودم اما از وقتی که با این سایت و قوانین آشنا شدم
دیگه شروع کردم که رو باورهای جدید که خودم ساختم را ،روشون کار کردن و با بسته روانشناسی ثروت دارم باورهای جدیدم را تقویت میکنم.
در مورد باور خداوند میتونم بگم خیلی خیلی بهتر شدم چون من خداوند را از دید یک انسان بهش نگاه میکردم و احساساتم بر اساس همون نگاه تغییر میکرد.
من بعد اینکه با قوانین آشنا شدم اومدم به تمام اون چیزایی که تو ذهنم ساخته بودم شک کردم و اومدم آگاهانه فیلتر هایی را تو ذهنم نصب کردم که هر حرفی را دیگه نمیشنوه و اگر هم یه اتفاقی میافته که یه صحبتی میشه تا یه منطق قوی نداشته باشه به هیچ عنوان قبولش و همون لحظه ردش میکنه کاری که تو بسته روانشناسی
دارم کار میکنم. استاد عزیزم مرسی.
در پناه حق پیروز و سربلند باشید.
سلام به استادعزیزم وهمه دوستان
استاد مثال زدم برای پیش فرض مثبت و پیش فرض منفی ودرباره کرونا گفتم که تو دوره بارداری سر ویانا گرفتم – آقااااااامیدونی چیشد؟!!
فقط توجه کنیم کلام چقدر قدرتمنده اصلا نباید کلام منفی بنویسیم یا بگیم حتی برای مثال آموزش .
یک روز بعدازمثال که کامنت نوشتم .حلقم بوی کرونا گرفت تا چند روز -خودبخود الان خوب شدم
.یک اتفاق خیلی وحشتناکم افتاد چندروزبعدازمثالم – توجاده چالوس نزدیک بود شاخ به شاخ تصادف کنیم پراید ما با شاسی بلند چون خیلی وقت پیش مثال زدم که پرایدم تو ببابون وپیک نیک پنچرشده برای مثال اموزش مثال زده بودم ولی این دوتا اتفاق بخیر گذشت آقااااااا
منکه توبه کردم مثال منفی نزنم دیگه .
درباره ناخواسته هامم یک کلمه نگم .
ازطرفی هم صحبت مثبت میکنم باورهای قدرتمند کننده رو باخودم تکرارمیکنم بدنم درجا 24ساعته عکس العمل نشون میده
دیروز خداتو قرآن بمن الهام کرد پرنیا میرید دربهشت وبا همسرت
اونجا زندگی میکنید میخاستم سوره وآیه روکامنت بنویسم .رفتم ظرف بشورم ویانا کتاب روبست ومن نشانمو گمش کردم .