اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
امروز دوازدهمین روزیه که از کارم اومدم بیرون و تصمیم دارم کسب و کار شخصی خودمو شروع کنم…خداوند رو بینهایت سپاسگذارم که همیشه منو به بهترین مسیرها هدایت کرده و میکنه..و بینهایت سپاسگذارم از استاد عباسمنش بزرگوار و عزیزم که تو این چند روز به هر فایلی که هدایت میشم دقیقا جواب سوالاتی که تو این برحه از زمان باهاش مواجهم رو میگیرم…
بزرگترین پاشنه ی آشیل من تو زندگیم حرف مردم بوده…با اینکه فکر میکردم زیاد نظر مردم برام اهمیتی نداره ولی فهمیدم که خودمو خوب نمیشناختم…حالا که تحت شرایطیم که باید کسب و کار شخصیمو شروع کنم الان تازه دارم میفهمم که این موضوع به شدت پاشنه ی آشیلمه…چرا؟چون همه به یک نحوی با تصمیمم مخالفت کردن و ترسهاشون رو بهم القا کردن.و من تا قبلش منتظر بودم که بقیه بگن افرین،به به چه تصمیم درستی ،تا چراغ برام سبز بشه و حرکت کنم…ولی همه برخلافش نه تنها به به چه چه نکردن بلکه مخالفت هم کرون و تا جایی که میتونستن ته دل منو خالی کردن…ولی این لطف خداوند بزرگ من بود که در این زمان آگاهی های مناسب رو از سایت استاد دریافت کنم …و به مسیرم ایمان داشته باشم…و مثل روز برام روشنه که اتفاقات فوق العاده ای در انتظارمه…
یه مطلب دیگه بعد از گوش دادن این فایل به ذهنم رسید که یه باگ خیلی بزرگه ولی شاید زیاد ربط نداشته باشه به این فایل رو اینجا مینویسم چون میخوام یه ردپا ازم بمونه….اونم اینکه
من کلا اهداف و ارزوم برای مردمه.نه اینکه خودم نخوامشون ولی میخوام بهشون برسم که بکنم تو چشم مردم.
وقتی به این فکر میکنم که نباید داشته هامو بکنم تو چشم مردم، انگار انگیزه ای دیگه برای پیشرفت ندارم.یهو ته دلم خالی میشه.فس میشم…که ای بابا چه فایده اینهمه دارم تلاش میکنم .وقتی نخوام به بقیه نشونش بدم چه فایده ای داره…اینا به خاطر اینه که من ارزشمندی رو تووجود خودم درونیش نکردم…هنوز به ارزشمندی خودم پی نبردم…میگم من که کسی نیستم …منکه ادم مهمی نیستم که بخوام فقط صرفا به خاطر خودم تلاش کنم و به رویاهام برسم.بقیه مهم ان بقیه ارزشمندن.من باید داشته هامو بکنم تو چشم اونا تا احساس کنم کار بزرگی کردم .وگرنه اینهمه تلاش اگر صرفا برای خودم باشه هیچ ارزشی نداره….
خداوندم هدایتم کن تا در مسیر درست ثابت قدم باشم و هرروز بیش از پیش به ارزشمندی خودم پی ببرم…
کاری به کار کسی نداشته باشم و فقط به زیبایی ها توجه کنم. به نکات مثبت دیگران توجه کنم.
اگه کسی پشت سرم حرفی زد یا تهمتی بهم زد، اصلاً توجهی نکنم و ذهنمو کنترل کنم، انقدر بگه تا از رو بره.
وقتی من تمام قدرت رو به خدای خودم بدم و از کسی ترسی نداشته باشم، برام مهم نیست که دیگران در مورد من چه فکری میکنند، من که نمیتونم اونا رو کنترل کنم، من که نمیتونم همه رو راضی کنم . متاسفانه در گذشته تمام تلاشم این بود که بهترین باشم و همه رو از خودم راضی نگه دارم.
وقتی کسی به من تهمتی بزنه،نباید بی گناهی خودمو ثابت کنم.
اگه من روی خودم کار کنم و توجهم به زیبائی ها و نکات مثبت هر چیزی باشه، همه چیز به نفع من تموم میشه، یعنی جهان نمیزاره که من آسیبی ببینم.
متاسفانه اطرافیانم، همیشه دنبال حواشی و بدگویی هستند. پشت سر هم بد میگن و غیبت میکنند. توی گردابی فرو رفتن که بعید میدونم حالا حالاها نجات پیدا کنند.
انقدر به نکات منفی هم توجه دارند، که بدترین روی طرف رو برانگیخته میکنند و همیشهی خدا باید با هم کل کل کنند و خلاصه یه برنامه ای واسه دلگیری و دعوا داشته باشند.
منم تو گذشته بعضی وقتا دل به دلشون میدادم و گوش میکردم و غیبت میکردم. تمام روز و شب فکر میکردم کی چی گفت و چی کار کرد. فلانی منظورش از اون حرفی که زد چی بود.
باورتون میشه بعضی وقتها توی زندگی منم تأثیر داشت. الکی الکی با همسرم حرفم میشد. واقعاً سر چیزای مسخره و خنده دار. هیچ پیشرفتی توی زندگی نداشتم.
از یه جایی به بعد به خودم اومدم و روی خودم کار کردم. بیشتر توی سایت بودم روابطم رو به حداقل رسوندم و هر دفعه به بهانهای توی دور همی ها شرکت نمیکردم.
وقتی جهان تعهد من رو دید به راحتی من رو از اونا جدا کرد.
هنوز که هنوزه درگیر مسائل پیش پا افتاده هستند وقتی به من تلفن میزنند بازم از مشکلات میگن که من آگاهانه بحث رو عوض میکنم و مکالمه رو کوتاه میکنم. اونا ناشکری میکردند و مینالیدند از هر چیزی، من فقط به زیبائی های منزلم نگاه میکردم و لذت میبردم از تک تک وسایلم و خدا رو شکر میکردم.
حالا من باید به خودم یادآوری کنم کسی که قانون رو رعایت کنه خدا هواش رو همه جوره داره و رفتار مردم باهاش خوبه ، هر جا میره جز احترام چیزی نمی بینه فقط به زیبایی ها هدایت میشه، سلامته، خداوند به پول و زندگیش برکت میده.
ولی اونایی که به مشکلات فکر میکنند ، حسود هستند ، چشم وهم چشمی میکنند ، با هم رقابت دارند، غیبت میکنند، در یک کلام به نازیبایی ها تمرکز دارند و از همه چیز مینالند، هر روز درگیر تر میشن و از هم دیگه کینه دارند اکثرشون باهم قطع رابطه کردند، به خدا قسم همیشه مریض هستند کارهاشون به سختی پیش میره که بیشتر غر بزنن و شاکی تر باشن.
تفاوت منی که شاگرد استاد هستم با اونا اینه که من آسان شدم برای آسانی ها. ولی اونها آسان شدن برای سختی ها.
تا قیامت سپاس گذار استاد عزیزم هستم بخاطر آموزش های بینظیرش.
در پناه الله شاد سالم ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید
استاد وقتی به این فایل شما برخوردم متوجه شدم که چقدر من داشتم این مسیر رو درست میرفتم چه زمانی که هدایت نشده بودم و چه زمانی که هدایت شدم.
اینکه من همیشه وقتی یه حرفی رو پشت سرم میزدن یا دروغی میگفتن اون لحظه واکنش من تنهاو تنها خنده بود من میخندیدم و الان هم که دارم اینو میگم بازم داره خندم میگیره
همیشه اینطوری بوده که هر حرفی که میزدن من واکنش نشون نمیدادم و مادر من همیشه براش سخت بوده این قضایا و من همیشه بهش میگفتم مادر من اصلا برام مهم نیست و واقعا هم اینطوری بوده و اون لحظه رو من اینطوری کنترل میکنم که وقتی این حرفا گفته میشه ذهن من ناخوداگاه یه کلمه میاد به ذهنش و میگه خدا کجاست عالم و فقط همین کلمه برای من دنیای پر از اگاهیه و خوب دیگه تاثیرای حرفای بقیه رو ازت دست میده و دیگه بهش فکر نمیکنم.
وقتی هم که هدایت شدم خیلی بهتر شده این موضوع و من هیچوقت نبوده از حرفای دیگران رنج بکشم یا برام سخت بوده باشه حرفاشون.
چون به خودم میگم که اگه الان توجه کنی توام داری مث اونا میشی که یهو داری تهمت میزنی داری تو دلت ناخودگاه بهشون حرفای خوبی نمیزنی که اینم اتفاق نیوافتاده خداروشکر و وقتی اینارو میگم که اگه توجه کنی مث اونا میشی درصورتی که من درون من اصلا با این قضیه کنار نمیاد و دوسش نداره بی توجهی میکنم و سرگرم میکنم خودم رو با چیزای دیگه.
و چیز دیگه اینکه تو خیابون هم این موارد بوده که حرف بزنن و خوب اینطوری نبوده که حرفای زشت بزنن و خیلی هم کم بوده که این اتفاقا برام بیفته که بازم من بی توجهی کردم و خانومی کردم جواب ندادم اینم از لطف و خانومی من بوده. و جواب ندادم.و فقط وقتی رد شدم بازم خنده گرفته همین
اره دیگه استاد گفتم اینارو بگم چرا که تجربه داشتم و دارم بخاطرشون و واقعا میگم که نمیخواستم کامنت بزارم و این اولین کامنت من در این نوع فایلاس که استاد شما میزاری و دیگه اون حسه گفت بزار منم گذاشتم بازم خانومی کردم و اعتماد کردم به اون حسه
شده برخی از افراد که به من نزدیک نیستند به من در مورد موضوعاتی تهمت زده باشن ولی من توجهی بهشون ندارم یا نهایتا با صدای بلند میخندم و نمیخوام خودم رو ثابت کنم. زمانهایی هم در برخی موضوعات هست که نمیتونم خودم رو کنترل کنم و اونم فقط در مورد اعضا خانواده و فامیل هست که اگه موضوعی رو در مورد من بگن که حقیقت نداره، نتونستم خودم رو کنترل کنم و از خودم دفاع میکنم و به قول استاد بی محلی انجام نمیدم و امروز با گوش دادن به این فایل به این نتیجه رسیدم که نباید واکنشگرا باشم در این حالتها. حتی در حالی که نزدیکان چنین حرفهایی رو بزنن هم نباید اهمیت بدم و جواب بدم. واقعا کار آسونی نیست و باید تمرین کرد و این فایل رو بارها و بارها گوش داد. واقعا افرادی مثل ترامپ که در این حجم و گستردگی به شدت افراد بهش میتازن ولی ککشون هم نمیگزه خیلی شخصیت قویای دارن و تحسینشون میکنم که براشون اصلا مهم نیست که بقیه چی میگن و کار خودشون رو انجام میدن و جالبه که نتایجی که میگیرن این هست که همه به نفعش کار میکنن و ایشون رو کردن رئیس جمهور.
چیزی که من از این فایل درک کردم این هست که نباید حرف و فکر دیگران در مورد ما برامون مهم باشه و نباید هر کاری که میکنیم فکر و دیدگاه دیگران رو در نظر بگیریم که نکنه فلان جور فکر کنن یا فلان جور عمل کنن. البته نباید هم هنجار شکنی بکنیم برای اینکه مورد توجه قرار بگیریم. اگر یک موضوعی که ما میدانیم اشتباه هست و در موردش میدونیم چه کاری درسته، با اعمال این موضوع که برای توجه دیگران انجامش نمیدهیم و این کار به دیگران هم آسیبی نمیرسونه، میتونیم انجامش بدیم. حالا اگه میخواد از نظر جامعه هنجار شکنی باشه خب باشه، اگه اون کار آسیبی به ما نمیرسونه و نه آسیبی به دیگران میرسونه و برای جلب توجه دیگران هم نیست و به خاطر خودمونه خب به شکل دلخواهمون عمل میکنیم. مثلا من خودم موهام رو بلند کردم و این تغییر رو واقعا دوست دارم حالا بقیه فکرشون این باشه که پسر نباید موهاش بلند باشه، خب باشه این دیدگاه اونهاست و قابل احترام ولی من نظر دیگران برام مهم نیست و آنچه دوست دارم و میخواهم تجربه کنم و به دیگران هم آسیبی نمیرسونه رو انجام میدم. هر چی میخوان بگن.. بگن.
و اینکه ما نباید در مورد مسائل خودمون برای اینکه دیگران رضایت پیدا کنن، خودمون رو اذیت کنیم و تغییراتی رو انجام بدیم. باید اولین موضوع رضایت خودمون باشه. البته استاد هم قبلا به این موضوع اشاره کردن که اگر در موضوعاتی بین انتخاب چند گزینه برامون اولویتها یکسان هست میتونیم نظر پارترنمون یا دیگران رو دخیل کنیم. مثل انتخاب لباس، اگه برای من فرقی نداره کدوم لباس رو بپوشم چه اشکالی داره بگذار نظر پارتنرم رو اجرا کنم.. چون برای من فرقی نداره. ولی اگه یک سری انتخاب ها برای ما فرق داره و ما خودمون اذیت میشیم نباید نگاه دیگران مهم باشه و باید نظر خودمون رو اجرا کنیم و مثلا اون لباسی که راحتتر هست برامون رو بپوشیم.
در مورد این موضوع که استاد میگه تهمتها به من زده شده و بهش توجه نکردم و میلیونها بار به خودم گفتم که خودم هستم که زندگیم رو رقم میزنم و این تهمت ها به نفع من میشه، واقعا اون تخریب شخصیتها نه تنها کار نکرده بلکه به اذعان خود استاد به نفعش شده و این میتونه یک الگو باشه برای من که اگه ذهنم رو کنترل کنم نتایج عالی خواهد بود.
نکته مهم دیگه این هست که اینطور فکر نکنیم که میتونیم کامنتهای داغون دیگران رو شبکههای اجتماعی بخونیم و بعد بگیم نه اینها رومون تاثیر نداره، نه اینطور نیست باید اصلا نخونیمشون. اگه هیچ توجهی به این کامنتها نداشته باشیم از فرکانسش خارج میشیم و در دنیامون هم فاصله ایجاد میشه و آنها رو نخواهیم دید.
خدایا شکرت به خاطر آگاهی های قوی ای که به ما مستقیم یا از طریق استاد بهمون در زمان مناسب الهام میکنی،تا تو کوچه پس کوچه های زندگی گم و گور نشیم .
استاد عنوان برنامه را دیدم خیلی روشن تر شدم .
الان تازه فهمیدم که اون موقع ای که بهم تهمت زده شده بود و خیلی ها دنبال این بودن که اعتبارم را خراب کنن خداوند چطور من را از میان این همه انسان های از خدا بی خبر ،در پناه خودش حفظ کرد و الان من را تاج سر همون آدم ها قرار داده حتی اینقدر بهم اختیار و اعتبار بیشتر تعلق گرفته که همون آدم های قبلی که دنبال خراب کردن من بودن الان تا اسم من را میشنون لرزه به جونشون میفته.همه اش را مدیون خداوند هستم البته که من هم طغیان نمیکنم.
میدانم هر احساس بدی زنگ شیطان هست که به نوع و شکل های مختلف سعی میکنه قلبم را تسخیر کنه و منم خدارا شکر خیلی وقته دارم آگاهانه احساساتم را مدیریت میکنم
سلام و درود فراوان بر استاد عباسمنش و قدردانی و تشکر فراوان برای این فایل هدیه ای ارزشمند و عالی.
اول از همه الله یکتا را شاکرم که استادی را در مسیر زندگی من قرار داده که واقعاً با شجاعت هرچه تمام وبدون ترس از کسی یا جانب داری از کس دیگری به صورت عالی آن باوری که به موفقیت ما کمک میکند را تدریس میدهند و خیلی شجاعانه از تهدید هیچ احد و ناسی نمیترسند و به صورت عالی پروژه های آموزشی سایت را انجام میدهند.
چندین سال پیش در یک کتاب رمان میخواندم که میگفت احمق ترین فرد جهان کسی است که به خاطر تهدید شخصی دست از کاری میکشد.
خود من که خیلی به این فایل احتیاج داشتم و اگر حتی یک محصولی برای نجات از تهمت ساخته میشد هر جوری بود خریداری میکردم ولی استاد عباسمنش محبت کردن و به صورت هدیه این فایل را آماده کردند،چونکه از کودکی به شدت مورد تهمت قرار میگرفتم و میخواستم چند مورد را بنویسم ولی از آنجایی که استاد عباسمنش در این فایل گفتند که ترجیح میدهند که در مورد تهمت هایی که به ایشان زده شده صحبت نکنند من هم از این موضوع صرف نظر میکنم.
واقعاً بهترین روش که استاد عباسمنش توضیح دادن همین توجه نکردن است و اگر بخواهیم الگو بگیریم استاد عباسمنش و حضرت ابراهیم علیه السلام بهترین الگوها در این زمینه هستند.
در حال حاضر خیلی ها سعی میکنند که استاد عباسمنش را تخریب کنند و به او تهمت میزنند اما استاد عباسمنش نه تنها به آنها جوابی نمیدهد،بلکه اصلاً به این موضوع ها توجه نمیکنند و فقط سعی میکنند که کار خود را به بهترین شکل ممکن انجام بدهند.
در زمان های گذشته هم حضرت ابراهیم علیه السلام در همین وضعیت بودند که از زمانی که بت خانه ای مکه را تخریب کردند مدام مورد تهدید قرار میگرفتند و چونکه فرزندی تا کهنسالی نداشتند مدام مورد تمسخر قرار میگرفتندتا که در سن 100سالگی خداوند حضرت اسماعیل را به ایشان عطا کرد.
این تهدید ها و مسائل برای همه مردم جهان است و از آن شخص کارتن خواب و معتادی که درگیری با ماموران امنیتی دارد تا اشخاص معروف و موفق و حتی سیاستمداران بزرگ این تهدید ها را در زندگی تجربه میکنند.
خود دونالد ترامپ که استاد عباسمنش مثال زدن همیشه از جانب گروه های تروریستی تهدید میشود و حتی یک بار قصد ترور اورا داشتند،یا خود رهبر انقلاب اسلامی ایران که در گذشته به خاطر بمب گذاری دست خود را از دست دادن.
تنها راه مقابله با تهمت و تهدید و پرخاشگری این است که به آن توجه نکنیم و کاری که به نظر خودمان درست است را انجام دهیم و در مورد پرخاشگری هرگز توجه نکنیم و سعی کنیم که دشنام را از یاد ببریم و کمی صبور باشیم و به خاطر یک دشنام باعث مرگ خود یا شخص دیگری نشویم.
خدارا شاکرم که به یکی از مسائل مهم زندگی ام در این فایل پاسخ داده شد و خودمن از امروز صبح به صورت پیاپی چندین بار این فایل را گوش کرده ام و از مطالب آموزشی آن لذت برده ام.
همیشه یادمه مادرم میگفت تهمت زدن ، خیلی راحته ولی بار گناه سنگینی داره ،
اغلب تو جمع ومهمونیها که بودیم ،حرف وحدیث وقضاوت ازدیگران بود هر کدام تو بحث وغیبت شرکت میکردیم وبرامون عادی بود ،
نقل قولی از تهمتی که به کسی گفته میشد ، مادر خدا بیامرزم می گفت با تهمت زدن ، گناهشو میشورین نکنین این کارا رو شاید باهاش دشمنی دارن دنبالش اینطوری میگن …
الآنم همینه با دوستان وفامیلا که جمع میشیم خوب تو همه ی آدمها همینه …
منو همسرم دشمن نداشتیم ولی بودن کسانی که دنبال ما حرف میزدن ودروغ میگفتن ،انگار به ماحسادت میکردن وتهمتهاشون به ما میرسیدوما اهمیتی نمی دادیم …
شده بود بعد از کلی اختلاف وجنگ ودعوا ،ما که آشتی شون میدادیم ومابده ی ماجرا میشدیم وبازم ما بدون دلخورمیرفتیم باهاشون حرف میزدیم.
یه سری خواهر وبرادرم اختلاف داشتن وهمش هر کدامشون میخواستن من با اون یکی قطع رابطه کنم وچون قبول نمیکردم ومیگفتم شما هردو عزیزای من هستین منو گذاشتن کنار وخدا میدونه چقدر وچیا دنبالم به همه گفتن که فامیل ودوستان منو نصیحت میکردن ومیگفتن باهاش آشتی کن وازاین حرفها…
یه جورایی حس میکنم جهان اونارو از زندگی من خارج کرده ومن به آرامش رسیدم ، هرچند براشون آرزوی خیر میکنم .
من میگم هر چقدر زندگی رو آسون تر بگیریم هر قدرم تهمت وافترا وحرف دنبالمون بگن نه میشنویم نه اذیت میشیم وتازه باعث رشدوپیشرفت ما هم میشن
استاد چه قدر اون لحظه که وسوسه شدید مخالف قانون برید (اون هم مثالی خواستید بزنید که آموزش برای ما قابل فهم باشه )رو دوست داشتم و گفتم ای ول استاد واقعا لایق هدایت از طرف خداوند هستی چون با هیچ توجیهی قانونو زیر پا نمیزاری
با خودم فکر کردم گفتم واقعا اون آدم چه جوری دلش میاد شما رو آزار بده حسش بد نمیشه
یه مدت از روی کنجکاوی که آقای x چه کار میکنه اومده ایران تا چه کار مهمی انجام بده ؟
و یکی از نزدیکان شما هست و چه قدر دوست داشت نظر بقیه را راجع به شما بد کنه و چه قدر ناموفق بود واقعا
من که دیگه دنبالش نکردم نفهمیدم چی شد ولی هر جا به شما توهینی میکرد طرفدارهای شما اعتراض میکردند که مثل استاد نیست و واقعا هم راست میگفتند و ایشون بازهم حرف خودشو میزد و چه قدر خودشو از چشم و رو انداخت
استاد بخدا قرار باشه آمار گرفته بشه تعداد طرفدارهاتون صد هزار برابر بیشتر از منتقدین و معاندان هست
به قول دوستمون عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد
(در نهایت همه چیز به نفع ما تغییر خواهد کرد ) چه قدر باور قشنگی
استاد ممنون و متشکرم بابت آگاهی هایی که به اسم فایلهای دانلودی و هدیه هستند ولی چیزی کم از دوره ها ندارند و شما چه قدر سخاوتمند هستید که نمیتونی. آگاهی رو تو دلتون نگه دارید و به ما میبخشید
استاد مجدد فایل جدید و مجددهم همون اتفاقی که برای من امروز برای من افتادددد و برخورد من با اون اتفاق
استاد من دقیقا بابت استعفا از کار قبلی و یه چالش بهم تهمت خورد اما وقتی شنیدم فقط خندیدم و گفتم به طرف مقابل من اینقدر بزرگ شدم از نظر روحی و مادی و معنوی که موجبات این تهمت یا این دروغ ها در مورد من فراهم شده و مورد حسادت قرار میگیرم
قبلا این مدل نبودم استاد اگه تو همچین شرایطی قرار میگرفتم فقط زار زار گریه میکردم و یکسره حالم دگرگون میشد
اما تغییرات روحی و احساسی من در این مورد از ابتدای فایل های 12 قدم و بعد احساس لیاقت ووو واقعا عالی بود و خداروشکر میکنم استاد بایت بودن تو این مسیر و رشد کردن به بهترین شکل ممکن
خدایا شکرت
ذوق کردم استاد با دیدن این فایل جدید هنوز کاما گوش ندادم اما میدونم این فایل هم معجزه ها داره استاد جان
چقدر شجاعی که استعفا دادی و برات محمد نیست دیگران چی میگن تحسینت میکنم که ضرف وجودت بزرگ شده و داری قدرت نشون میدی ضعف نشون نمیدی خدا به شجاعان پاسخ نیک میده دمت گرم کسانی که تهمت میزنن خودشون کوچک میکنن و حسادت می ورزن مگه کم شنیدیم اونها هیچ وقت پیشرفت نمیکنن و جلوی رشد خودشون میگیرن با قضاوت بیجا با تهمت نا روا
قدرت فقط دست خداونده ما نباید به آدمها قدرت بدیم مثل پیامبر صبور باشیم چقدر به پیامبر تهین کردن اینها برای ماست که درس بگیریم مگه به حضرت مریم تهمت نزدن…از این مثالها زیاد داریم
فقط قدرت رب هست خدایا تنها تو رو می پرستیم و به تو پناه میبریم
سلام مریم عزیزم مرسی که با این کامنت زیبا برای من این لحظه نشونه شدی
قدرت فقط دست خداست همین چند دقیقه پیش داشتم با فایل زندگی آسان استاد مقابله میکردم با یه سری نجواهای ذهنی که به هدایت دل اومدم تو سایت و کامنت شما هدیه از طرف خدا بود
و چقدر من لازم دارم تکرار کنم قدرت دست خداست
قدرت دست خداست
قدرت دست خداست
اگه هزار بار هم تکرار کنم باز هم نیازه هر لحظه منه قدرت دست خداست
چقدر همه ما هر لحظه نیاز به کنترل ذهن داریم بقول استاد جان اگه هزار بار هم این فایل ها رو گوش بدیم برای بار هزار یکم هم باز مطالب جدید هستن و انگار روز اول هست که میشنویم
مرسی دوست من که دست خدا شدی تا مجدد تکرار کنم قدرت دست خداست و سکوت ذهن رو جایگزین نجواهای بی مورد کنم
بنام یکتای هستی بخش
سلام…
امروز دوازدهمین روزیه که از کارم اومدم بیرون و تصمیم دارم کسب و کار شخصی خودمو شروع کنم…خداوند رو بینهایت سپاسگذارم که همیشه منو به بهترین مسیرها هدایت کرده و میکنه..و بینهایت سپاسگذارم از استاد عباسمنش بزرگوار و عزیزم که تو این چند روز به هر فایلی که هدایت میشم دقیقا جواب سوالاتی که تو این برحه از زمان باهاش مواجهم رو میگیرم…
بزرگترین پاشنه ی آشیل من تو زندگیم حرف مردم بوده…با اینکه فکر میکردم زیاد نظر مردم برام اهمیتی نداره ولی فهمیدم که خودمو خوب نمیشناختم…حالا که تحت شرایطیم که باید کسب و کار شخصیمو شروع کنم الان تازه دارم میفهمم که این موضوع به شدت پاشنه ی آشیلمه…چرا؟چون همه به یک نحوی با تصمیمم مخالفت کردن و ترسهاشون رو بهم القا کردن.و من تا قبلش منتظر بودم که بقیه بگن افرین،به به چه تصمیم درستی ،تا چراغ برام سبز بشه و حرکت کنم…ولی همه برخلافش نه تنها به به چه چه نکردن بلکه مخالفت هم کرون و تا جایی که میتونستن ته دل منو خالی کردن…ولی این لطف خداوند بزرگ من بود که در این زمان آگاهی های مناسب رو از سایت استاد دریافت کنم …و به مسیرم ایمان داشته باشم…و مثل روز برام روشنه که اتفاقات فوق العاده ای در انتظارمه…
یه مطلب دیگه بعد از گوش دادن این فایل به ذهنم رسید که یه باگ خیلی بزرگه ولی شاید زیاد ربط نداشته باشه به این فایل رو اینجا مینویسم چون میخوام یه ردپا ازم بمونه….اونم اینکه
من کلا اهداف و ارزوم برای مردمه.نه اینکه خودم نخوامشون ولی میخوام بهشون برسم که بکنم تو چشم مردم.
وقتی به این فکر میکنم که نباید داشته هامو بکنم تو چشم مردم، انگار انگیزه ای دیگه برای پیشرفت ندارم.یهو ته دلم خالی میشه.فس میشم…که ای بابا چه فایده اینهمه دارم تلاش میکنم .وقتی نخوام به بقیه نشونش بدم چه فایده ای داره…اینا به خاطر اینه که من ارزشمندی رو تووجود خودم درونیش نکردم…هنوز به ارزشمندی خودم پی نبردم…میگم من که کسی نیستم …منکه ادم مهمی نیستم که بخوام فقط صرفا به خاطر خودم تلاش کنم و به رویاهام برسم.بقیه مهم ان بقیه ارزشمندن.من باید داشته هامو بکنم تو چشم اونا تا احساس کنم کار بزرگی کردم .وگرنه اینهمه تلاش اگر صرفا برای خودم باشه هیچ ارزشی نداره….
خداوندم هدایتم کن تا در مسیر درست ثابت قدم باشم و هرروز بیش از پیش به ارزشمندی خودم پی ببرم…
لایق بهترینها هستید
به نام خداوند مهربان
سلام به استاد عباس منش و بانو شایسته عزیز
سلام به دوستان گرامی
گام چهاردهم/ نحوه برخورد با تهمت_ قسمت 1
درسی که از این فایل گرفتم
من باید تمام توجه و تمرکزم روی اهداف خودم باشه.
کاری به کار کسی نداشته باشم و فقط به زیبایی ها توجه کنم. به نکات مثبت دیگران توجه کنم.
اگه کسی پشت سرم حرفی زد یا تهمتی بهم زد، اصلاً توجهی نکنم و ذهنمو کنترل کنم، انقدر بگه تا از رو بره.
وقتی من تمام قدرت رو به خدای خودم بدم و از کسی ترسی نداشته باشم، برام مهم نیست که دیگران در مورد من چه فکری میکنند، من که نمیتونم اونا رو کنترل کنم، من که نمیتونم همه رو راضی کنم . متاسفانه در گذشته تمام تلاشم این بود که بهترین باشم و همه رو از خودم راضی نگه دارم.
وقتی کسی به من تهمتی بزنه،نباید بی گناهی خودمو ثابت کنم.
اگه من روی خودم کار کنم و توجهم به زیبائی ها و نکات مثبت هر چیزی باشه، همه چیز به نفع من تموم میشه، یعنی جهان نمیزاره که من آسیبی ببینم.
متاسفانه اطرافیانم، همیشه دنبال حواشی و بدگویی هستند. پشت سر هم بد میگن و غیبت میکنند. توی گردابی فرو رفتن که بعید میدونم حالا حالاها نجات پیدا کنند.
انقدر به نکات منفی هم توجه دارند، که بدترین روی طرف رو برانگیخته میکنند و همیشهی خدا باید با هم کل کل کنند و خلاصه یه برنامه ای واسه دلگیری و دعوا داشته باشند.
منم تو گذشته بعضی وقتا دل به دلشون میدادم و گوش میکردم و غیبت میکردم. تمام روز و شب فکر میکردم کی چی گفت و چی کار کرد. فلانی منظورش از اون حرفی که زد چی بود.
باورتون میشه بعضی وقتها توی زندگی منم تأثیر داشت. الکی الکی با همسرم حرفم میشد. واقعاً سر چیزای مسخره و خنده دار. هیچ پیشرفتی توی زندگی نداشتم.
از یه جایی به بعد به خودم اومدم و روی خودم کار کردم. بیشتر توی سایت بودم روابطم رو به حداقل رسوندم و هر دفعه به بهانهای توی دور همی ها شرکت نمیکردم.
وقتی جهان تعهد من رو دید به راحتی من رو از اونا جدا کرد.
هنوز که هنوزه درگیر مسائل پیش پا افتاده هستند وقتی به من تلفن میزنند بازم از مشکلات میگن که من آگاهانه بحث رو عوض میکنم و مکالمه رو کوتاه میکنم. اونا ناشکری میکردند و مینالیدند از هر چیزی، من فقط به زیبائی های منزلم نگاه میکردم و لذت میبردم از تک تک وسایلم و خدا رو شکر میکردم.
حالا من باید به خودم یادآوری کنم کسی که قانون رو رعایت کنه خدا هواش رو همه جوره داره و رفتار مردم باهاش خوبه ، هر جا میره جز احترام چیزی نمی بینه فقط به زیبایی ها هدایت میشه، سلامته، خداوند به پول و زندگیش برکت میده.
ولی اونایی که به مشکلات فکر میکنند ، حسود هستند ، چشم وهم چشمی میکنند ، با هم رقابت دارند، غیبت میکنند، در یک کلام به نازیبایی ها تمرکز دارند و از همه چیز مینالند، هر روز درگیر تر میشن و از هم دیگه کینه دارند اکثرشون باهم قطع رابطه کردند، به خدا قسم همیشه مریض هستند کارهاشون به سختی پیش میره که بیشتر غر بزنن و شاکی تر باشن.
تفاوت منی که شاگرد استاد هستم با اونا اینه که من آسان شدم برای آسانی ها. ولی اونها آسان شدن برای سختی ها.
تا قیامت سپاس گذار استاد عزیزم هستم بخاطر آموزش های بینظیرش.
در پناه الله شاد سالم ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید
بنام خداونده بخشنده مهربان هر چه دارم از اوست
سلام درود خدمت استاد وخانم شایسته عزیز
منم مثل همه از این تضادها برام زیاد پیش امده ولی هیچ موقع اهمیتی نمیدادم ی جورای پاشنه اشیلم بود که نباید
اهمیت داد .اون موقع از قانون چیزی نمی دونستم که باید چگونه اهمیت نداد ولی اذیت می شدم ولی باز جواب نمی دادم
الان که با قانون اشنا هستم خیلی خوشخالم (خدارو بابتش شکر میکنم)
از خدا می خواهم که فقط کانون توجهم روی خودم بزارم تا به ارامش بیشر سلامتی بهتر ثروت بیشتر موفقیت های بزرگ برسم
از خدا میخوام کمکم کن نجواهای ذهنم کنترل کنم افکارم فقط بزارم روی خودم
از خدا میخوام کمکم کن هدایت بشم محصولات بیشتری خریداری کنم تا به رشت پیشرفت خودم کمک کنم
تا بتونم روزهای بهتری برای رشد پیشرت خودم کمک کنم تا فرد موثر تر برای خودم و این خانواده بزرگ عباس منش باشم
خدایا تو را هزاران بار شکر سپاس بابت این دانشگاه بزرگی که من هدایت کردی به سمتش .که واقعا تو هیچ کتابی ندیم و
نشنیدم مثلش .
استاد عزیز اذت سپاس گذارم
عشقتونم
سلام به همه و استاد عزیز و عزیز دلشون
استاد وقتی به این فایل شما برخوردم متوجه شدم که چقدر من داشتم این مسیر رو درست میرفتم چه زمانی که هدایت نشده بودم و چه زمانی که هدایت شدم.
اینکه من همیشه وقتی یه حرفی رو پشت سرم میزدن یا دروغی میگفتن اون لحظه واکنش من تنهاو تنها خنده بود من میخندیدم و الان هم که دارم اینو میگم بازم داره خندم میگیره
همیشه اینطوری بوده که هر حرفی که میزدن من واکنش نشون نمیدادم و مادر من همیشه براش سخت بوده این قضایا و من همیشه بهش میگفتم مادر من اصلا برام مهم نیست و واقعا هم اینطوری بوده و اون لحظه رو من اینطوری کنترل میکنم که وقتی این حرفا گفته میشه ذهن من ناخوداگاه یه کلمه میاد به ذهنش و میگه خدا کجاست عالم و فقط همین کلمه برای من دنیای پر از اگاهیه و خوب دیگه تاثیرای حرفای بقیه رو ازت دست میده و دیگه بهش فکر نمیکنم.
وقتی هم که هدایت شدم خیلی بهتر شده این موضوع و من هیچوقت نبوده از حرفای دیگران رنج بکشم یا برام سخت بوده باشه حرفاشون.
چون به خودم میگم که اگه الان توجه کنی توام داری مث اونا میشی که یهو داری تهمت میزنی داری تو دلت ناخودگاه بهشون حرفای خوبی نمیزنی که اینم اتفاق نیوافتاده خداروشکر و وقتی اینارو میگم که اگه توجه کنی مث اونا میشی درصورتی که من درون من اصلا با این قضیه کنار نمیاد و دوسش نداره بی توجهی میکنم و سرگرم میکنم خودم رو با چیزای دیگه.
و چیز دیگه اینکه تو خیابون هم این موارد بوده که حرف بزنن و خوب اینطوری نبوده که حرفای زشت بزنن و خیلی هم کم بوده که این اتفاقا برام بیفته که بازم من بی توجهی کردم و خانومی کردم جواب ندادم اینم از لطف و خانومی من بوده. و جواب ندادم.و فقط وقتی رد شدم بازم خنده گرفته همین
اره دیگه استاد گفتم اینارو بگم چرا که تجربه داشتم و دارم بخاطرشون و واقعا میگم که نمیخواستم کامنت بزارم و این اولین کامنت من در این نوع فایلاس که استاد شما میزاری و دیگه اون حسه گفت بزار منم گذاشتم بازم خانومی کردم و اعتماد کردم به اون حسه
خدااا نگههداررررر همتااان باشدد
موفق باشید همه دوستانممم
استاددد گرامییی و گرانبهاااا
خانومیی عزیززز دل
سلام
شده برخی از افراد که به من نزدیک نیستند به من در مورد موضوعاتی تهمت زده باشن ولی من توجهی بهشون ندارم یا نهایتا با صدای بلند میخندم و نمیخوام خودم رو ثابت کنم. زمانهایی هم در برخی موضوعات هست که نمیتونم خودم رو کنترل کنم و اونم فقط در مورد اعضا خانواده و فامیل هست که اگه موضوعی رو در مورد من بگن که حقیقت نداره، نتونستم خودم رو کنترل کنم و از خودم دفاع میکنم و به قول استاد بی محلی انجام نمیدم و امروز با گوش دادن به این فایل به این نتیجه رسیدم که نباید واکنشگرا باشم در این حالتها. حتی در حالی که نزدیکان چنین حرفهایی رو بزنن هم نباید اهمیت بدم و جواب بدم. واقعا کار آسونی نیست و باید تمرین کرد و این فایل رو بارها و بارها گوش داد. واقعا افرادی مثل ترامپ که در این حجم و گستردگی به شدت افراد بهش میتازن ولی ککشون هم نمیگزه خیلی شخصیت قویای دارن و تحسینشون میکنم که براشون اصلا مهم نیست که بقیه چی میگن و کار خودشون رو انجام میدن و جالبه که نتایجی که میگیرن این هست که همه به نفعش کار میکنن و ایشون رو کردن رئیس جمهور.
چیزی که من از این فایل درک کردم این هست که نباید حرف و فکر دیگران در مورد ما برامون مهم باشه و نباید هر کاری که میکنیم فکر و دیدگاه دیگران رو در نظر بگیریم که نکنه فلان جور فکر کنن یا فلان جور عمل کنن. البته نباید هم هنجار شکنی بکنیم برای اینکه مورد توجه قرار بگیریم. اگر یک موضوعی که ما میدانیم اشتباه هست و در موردش میدونیم چه کاری درسته، با اعمال این موضوع که برای توجه دیگران انجامش نمیدهیم و این کار به دیگران هم آسیبی نمیرسونه، میتونیم انجامش بدیم. حالا اگه میخواد از نظر جامعه هنجار شکنی باشه خب باشه، اگه اون کار آسیبی به ما نمیرسونه و نه آسیبی به دیگران میرسونه و برای جلب توجه دیگران هم نیست و به خاطر خودمونه خب به شکل دلخواهمون عمل میکنیم. مثلا من خودم موهام رو بلند کردم و این تغییر رو واقعا دوست دارم حالا بقیه فکرشون این باشه که پسر نباید موهاش بلند باشه، خب باشه این دیدگاه اونهاست و قابل احترام ولی من نظر دیگران برام مهم نیست و آنچه دوست دارم و میخواهم تجربه کنم و به دیگران هم آسیبی نمیرسونه رو انجام میدم. هر چی میخوان بگن.. بگن.
و اینکه ما نباید در مورد مسائل خودمون برای اینکه دیگران رضایت پیدا کنن، خودمون رو اذیت کنیم و تغییراتی رو انجام بدیم. باید اولین موضوع رضایت خودمون باشه. البته استاد هم قبلا به این موضوع اشاره کردن که اگر در موضوعاتی بین انتخاب چند گزینه برامون اولویتها یکسان هست میتونیم نظر پارترنمون یا دیگران رو دخیل کنیم. مثل انتخاب لباس، اگه برای من فرقی نداره کدوم لباس رو بپوشم چه اشکالی داره بگذار نظر پارتنرم رو اجرا کنم.. چون برای من فرقی نداره. ولی اگه یک سری انتخاب ها برای ما فرق داره و ما خودمون اذیت میشیم نباید نگاه دیگران مهم باشه و باید نظر خودمون رو اجرا کنیم و مثلا اون لباسی که راحتتر هست برامون رو بپوشیم.
در مورد این موضوع که استاد میگه تهمتها به من زده شده و بهش توجه نکردم و میلیونها بار به خودم گفتم که خودم هستم که زندگیم رو رقم میزنم و این تهمت ها به نفع من میشه، واقعا اون تخریب شخصیتها نه تنها کار نکرده بلکه به اذعان خود استاد به نفعش شده و این میتونه یک الگو باشه برای من که اگه ذهنم رو کنترل کنم نتایج عالی خواهد بود.
نکته مهم دیگه این هست که اینطور فکر نکنیم که میتونیم کامنتهای داغون دیگران رو شبکههای اجتماعی بخونیم و بعد بگیم نه اینها رومون تاثیر نداره، نه اینطور نیست باید اصلا نخونیمشون. اگه هیچ توجهی به این کامنتها نداشته باشیم از فرکانسش خارج میشیم و در دنیامون هم فاصله ایجاد میشه و آنها رو نخواهیم دید.
سپاسگزارم بابت این آگاهیهای عالی.
سلام به استاد عزیزم
خدایا شکرت به خاطر آگاهی های قوی ای که به ما مستقیم یا از طریق استاد بهمون در زمان مناسب الهام میکنی،تا تو کوچه پس کوچه های زندگی گم و گور نشیم .
استاد عنوان برنامه را دیدم خیلی روشن تر شدم .
الان تازه فهمیدم که اون موقع ای که بهم تهمت زده شده بود و خیلی ها دنبال این بودن که اعتبارم را خراب کنن خداوند چطور من را از میان این همه انسان های از خدا بی خبر ،در پناه خودش حفظ کرد و الان من را تاج سر همون آدم ها قرار داده حتی اینقدر بهم اختیار و اعتبار بیشتر تعلق گرفته که همون آدم های قبلی که دنبال خراب کردن من بودن الان تا اسم من را میشنون لرزه به جونشون میفته.همه اش را مدیون خداوند هستم البته که من هم طغیان نمیکنم.
میدانم هر احساس بدی زنگ شیطان هست که به نوع و شکل های مختلف سعی میکنه قلبم را تسخیر کنه و منم خدارا شکر خیلی وقته دارم آگاهانه احساساتم را مدیریت میکنم
تشکر استاد جونم در پناه رب باشین همیشه
بسم الله الرحمن الرحیم.
سلام و درود فراوان بر استاد عباسمنش و قدردانی و تشکر فراوان برای این فایل هدیه ای ارزشمند و عالی.
اول از همه الله یکتا را شاکرم که استادی را در مسیر زندگی من قرار داده که واقعاً با شجاعت هرچه تمام وبدون ترس از کسی یا جانب داری از کس دیگری به صورت عالی آن باوری که به موفقیت ما کمک میکند را تدریس میدهند و خیلی شجاعانه از تهدید هیچ احد و ناسی نمیترسند و به صورت عالی پروژه های آموزشی سایت را انجام میدهند.
چندین سال پیش در یک کتاب رمان میخواندم که میگفت احمق ترین فرد جهان کسی است که به خاطر تهدید شخصی دست از کاری میکشد.
خود من که خیلی به این فایل احتیاج داشتم و اگر حتی یک محصولی برای نجات از تهمت ساخته میشد هر جوری بود خریداری میکردم ولی استاد عباسمنش محبت کردن و به صورت هدیه این فایل را آماده کردند،چونکه از کودکی به شدت مورد تهمت قرار میگرفتم و میخواستم چند مورد را بنویسم ولی از آنجایی که استاد عباسمنش در این فایل گفتند که ترجیح میدهند که در مورد تهمت هایی که به ایشان زده شده صحبت نکنند من هم از این موضوع صرف نظر میکنم.
واقعاً بهترین روش که استاد عباسمنش توضیح دادن همین توجه نکردن است و اگر بخواهیم الگو بگیریم استاد عباسمنش و حضرت ابراهیم علیه السلام بهترین الگوها در این زمینه هستند.
در حال حاضر خیلی ها سعی میکنند که استاد عباسمنش را تخریب کنند و به او تهمت میزنند اما استاد عباسمنش نه تنها به آنها جوابی نمیدهد،بلکه اصلاً به این موضوع ها توجه نمیکنند و فقط سعی میکنند که کار خود را به بهترین شکل ممکن انجام بدهند.
در زمان های گذشته هم حضرت ابراهیم علیه السلام در همین وضعیت بودند که از زمانی که بت خانه ای مکه را تخریب کردند مدام مورد تهدید قرار میگرفتند و چونکه فرزندی تا کهنسالی نداشتند مدام مورد تمسخر قرار میگرفتندتا که در سن 100سالگی خداوند حضرت اسماعیل را به ایشان عطا کرد.
این تهدید ها و مسائل برای همه مردم جهان است و از آن شخص کارتن خواب و معتادی که درگیری با ماموران امنیتی دارد تا اشخاص معروف و موفق و حتی سیاستمداران بزرگ این تهدید ها را در زندگی تجربه میکنند.
خود دونالد ترامپ که استاد عباسمنش مثال زدن همیشه از جانب گروه های تروریستی تهدید میشود و حتی یک بار قصد ترور اورا داشتند،یا خود رهبر انقلاب اسلامی ایران که در گذشته به خاطر بمب گذاری دست خود را از دست دادن.
تنها راه مقابله با تهمت و تهدید و پرخاشگری این است که به آن توجه نکنیم و کاری که به نظر خودمان درست است را انجام دهیم و در مورد پرخاشگری هرگز توجه نکنیم و سعی کنیم که دشنام را از یاد ببریم و کمی صبور باشیم و به خاطر یک دشنام باعث مرگ خود یا شخص دیگری نشویم.
خدارا شاکرم که به یکی از مسائل مهم زندگی ام در این فایل پاسخ داده شد و خودمن از امروز صبح به صورت پیاپی چندین بار این فایل را گوش کرده ام و از مطالب آموزشی آن لذت برده ام.
خدانگهدار
سلام آقای عباسمنش ومریم عزیز
وسلام دوستان خوب وهمسفران وهمراهان خوبم
همیشه یادمه مادرم میگفت تهمت زدن ، خیلی راحته ولی بار گناه سنگینی داره ،
اغلب تو جمع ومهمونیها که بودیم ،حرف وحدیث وقضاوت ازدیگران بود هر کدام تو بحث وغیبت شرکت میکردیم وبرامون عادی بود ،
نقل قولی از تهمتی که به کسی گفته میشد ، مادر خدا بیامرزم می گفت با تهمت زدن ، گناهشو میشورین نکنین این کارا رو شاید باهاش دشمنی دارن دنبالش اینطوری میگن …
الآنم همینه با دوستان وفامیلا که جمع میشیم خوب تو همه ی آدمها همینه …
منو همسرم دشمن نداشتیم ولی بودن کسانی که دنبال ما حرف میزدن ودروغ میگفتن ،انگار به ماحسادت میکردن وتهمتهاشون به ما میرسیدوما اهمیتی نمی دادیم …
شده بود بعد از کلی اختلاف وجنگ ودعوا ،ما که آشتی شون میدادیم ومابده ی ماجرا میشدیم وبازم ما بدون دلخورمیرفتیم باهاشون حرف میزدیم.
یه سری خواهر وبرادرم اختلاف داشتن وهمش هر کدامشون میخواستن من با اون یکی قطع رابطه کنم وچون قبول نمیکردم ومیگفتم شما هردو عزیزای من هستین منو گذاشتن کنار وخدا میدونه چقدر وچیا دنبالم به همه گفتن که فامیل ودوستان منو نصیحت میکردن ومیگفتن باهاش آشتی کن وازاین حرفها…
یه جورایی حس میکنم جهان اونارو از زندگی من خارج کرده ومن به آرامش رسیدم ، هرچند براشون آرزوی خیر میکنم .
من میگم هر چقدر زندگی رو آسون تر بگیریم هر قدرم تهمت وافترا وحرف دنبالمون بگن نه میشنویم نه اذیت میشیم وتازه باعث رشدوپیشرفت ما هم میشن
از خدا میخوام که مارو از تهمت زدن به دیگران مبری
کند الهی آمین…
سلام و صد سلام به استاد عزیزم
به خانم شایسته عزیزم
و به همکلاسیهای نازنینم
استاد چه قدر اون لحظه که وسوسه شدید مخالف قانون برید (اون هم مثالی خواستید بزنید که آموزش برای ما قابل فهم باشه )رو دوست داشتم و گفتم ای ول استاد واقعا لایق هدایت از طرف خداوند هستی چون با هیچ توجیهی قانونو زیر پا نمیزاری
با خودم فکر کردم گفتم واقعا اون آدم چه جوری دلش میاد شما رو آزار بده حسش بد نمیشه
یه مدت از روی کنجکاوی که آقای x چه کار میکنه اومده ایران تا چه کار مهمی انجام بده ؟
و یکی از نزدیکان شما هست و چه قدر دوست داشت نظر بقیه را راجع به شما بد کنه و چه قدر ناموفق بود واقعا
من که دیگه دنبالش نکردم نفهمیدم چی شد ولی هر جا به شما توهینی میکرد طرفدارهای شما اعتراض میکردند که مثل استاد نیست و واقعا هم راست میگفتند و ایشون بازهم حرف خودشو میزد و چه قدر خودشو از چشم و رو انداخت
استاد بخدا قرار باشه آمار گرفته بشه تعداد طرفدارهاتون صد هزار برابر بیشتر از منتقدین و معاندان هست
به قول دوستمون عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد
(در نهایت همه چیز به نفع ما تغییر خواهد کرد ) چه قدر باور قشنگی
استاد ممنون و متشکرم بابت آگاهی هایی که به اسم فایلهای دانلودی و هدیه هستند ولی چیزی کم از دوره ها ندارند و شما چه قدر سخاوتمند هستید که نمیتونی. آگاهی رو تو دلتون نگه دارید و به ما میبخشید
خدا شما رو برای ما حفظ کنه
به نام خدا
سلامممم سلامممم استاد عزیز
استاد مجدد فایل جدید و مجددهم همون اتفاقی که برای من امروز برای من افتادددد و برخورد من با اون اتفاق
استاد من دقیقا بابت استعفا از کار قبلی و یه چالش بهم تهمت خورد اما وقتی شنیدم فقط خندیدم و گفتم به طرف مقابل من اینقدر بزرگ شدم از نظر روحی و مادی و معنوی که موجبات این تهمت یا این دروغ ها در مورد من فراهم شده و مورد حسادت قرار میگیرم
قبلا این مدل نبودم استاد اگه تو همچین شرایطی قرار میگرفتم فقط زار زار گریه میکردم و یکسره حالم دگرگون میشد
اما تغییرات روحی و احساسی من در این مورد از ابتدای فایل های 12 قدم و بعد احساس لیاقت ووو واقعا عالی بود و خداروشکر میکنم استاد بایت بودن تو این مسیر و رشد کردن به بهترین شکل ممکن
خدایا شکرت
ذوق کردم استاد با دیدن این فایل جدید هنوز کاما گوش ندادم اما میدونم این فایل هم معجزه ها داره استاد جان
مرسی خداجونم
خدایا شکرت
سلام دوست عزیز توحیدی
چقدر شجاعی که استعفا دادی و برات محمد نیست دیگران چی میگن تحسینت میکنم که ضرف وجودت بزرگ شده و داری قدرت نشون میدی ضعف نشون نمیدی خدا به شجاعان پاسخ نیک میده دمت گرم کسانی که تهمت میزنن خودشون کوچک میکنن و حسادت می ورزن مگه کم شنیدیم اونها هیچ وقت پیشرفت نمیکنن و جلوی رشد خودشون میگیرن با قضاوت بیجا با تهمت نا روا
قدرت فقط دست خداونده ما نباید به آدمها قدرت بدیم مثل پیامبر صبور باشیم چقدر به پیامبر تهین کردن اینها برای ماست که درس بگیریم مگه به حضرت مریم تهمت نزدن…از این مثالها زیاد داریم
فقط قدرت رب هست خدایا تنها تو رو می پرستیم و به تو پناه میبریم
در پناه خداوند باشی
به نام خدا
سلام مریم عزیزم مرسی که با این کامنت زیبا برای من این لحظه نشونه شدی
قدرت فقط دست خداست همین چند دقیقه پیش داشتم با فایل زندگی آسان استاد مقابله میکردم با یه سری نجواهای ذهنی که به هدایت دل اومدم تو سایت و کامنت شما هدیه از طرف خدا بود
و چقدر من لازم دارم تکرار کنم قدرت دست خداست
قدرت دست خداست
قدرت دست خداست
اگه هزار بار هم تکرار کنم باز هم نیازه هر لحظه منه قدرت دست خداست
چقدر همه ما هر لحظه نیاز به کنترل ذهن داریم بقول استاد جان اگه هزار بار هم این فایل ها رو گوش بدیم برای بار هزار یکم هم باز مطالب جدید هستن و انگار روز اول هست که میشنویم
مرسی دوست من که دست خدا شدی تا مجدد تکرار کنم قدرت دست خداست و سکوت ذهن رو جایگزین نجواهای بی مورد کنم
خدایا شکرت