این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.
https://elmeservat.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-20.gif8001020گروه تحقیقاتی عباس منش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباس منش2015-08-14 09:38:012024-06-08 20:59:00می خواهی جزو کدام گروه باشی؟
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
باعرض سلام و خسته نباشید خدمت تمامی دوستان و استاد عزیز
من میلاداسماعیل زاده هستم 15ساله از خراسان رضوی شهر تربت حیدریه
می خوام اولین تغییری که کردم رو برای شما بگم
خب من از بچگی عاشق میکانیکی بودم جوری که من در سن 8 یا 9 سالگی دوچرخه بیستی که داشتم رو خودم درست می کردم که شامل پنچره گیری ،درست کردن ترمز ها وغیره بود .کلا از کارهای مکانیکی خوشم میومد ولی من مسیرم رو در زمان مناسب تغییر دادم به یک رشته ی دیگر و اون رشته کامپیوتر بود من برای این رشته پشتکار زیادی داشتم و دارم من اون زمان کامپیوتر از خودم نداشتم ولی یک کامپیوتر ساده توی خونه پدر بزرگ و مادربزرگم بود که کسی ازش استفاده نمی کردد این کامپیوتر مال داییم بود که به رحمت خدا رفت بود بعد من هفته ای می رفتم روستا همیشه بعضی وقتا بیشتر می موندم و با کار کردن با کامپیوتر ،مقدمات کامپیوتر رو یاد گرفتم .یعنی حدود 10سالگی من حدود 2سال این روند رو ادامه می دادم توی این 2سال من با اینترنت اشنایی نداشتم بعد بعد از دوسال من رفتم و پیش یک تعمیرات سخت افزار کامپیوتر کار کردم حدود 6ماه و سخت افزار کامپیوتر رو یاد گرفتم من از قبل کار های نرم افزاری بلد بودم مثل نصب کلیه ویندوز نصب درایور ها عیب شناسی برنامه نصب برنامه های کاربردی و غیره بعد من از بابام خواهش کردم یک پولی بده که من یک کامپیوتر برای خودم دست و پا کنم بابا هم 400 هزار تومان داد
من هم با استاد تعمیر کار م صحبت کردم و یک کامپیوتر به قیمت همکاری بستیم
و مشخصات خوبی هم داشت رم 2 گرافیک 1 سی پی یو 2 هسته و از این قبیلا خب بعداز اینکه من برای خودم یک کامپیوتر شخصی داشتم و اونهم توی خونه خودما بود
رفتم سراغ تغییربعدی خودم و ان این بود که از کار های ویندوزی به کار های اینترنتی کوچ کردم حدود در سن 11یا 12سالگی یک وبلاک ساختم و کار های وبلاک رو می کردم می تونستم لینک طراح رو پاک کنم می تونستم هدر رو عوض کنم حدود ا 1سال این روند ادامه داشت تا اینکه من در 13سالگی اولین سایت خودم رو با وردپرس بر روی هاست رایگان و دامنه irزدم من در 13سالگی علاقه شدیدی به اینترنت پیدا کردم و بیشتر برای کارهای سایت و وردپرس خب من بعد 13سالگیم در سن 14سالگی با سایت های فیلم اموزشی اشنا شدم و تونستم یک چند فیلم اموزشی طراحی سایت رو دانلود کنم من اون فیلم های اموزشی رو نگاه می کردم و در عرض یک ماه 50درصد از زبان های html,cssرو یاد گرفتم و همچنین چیز های زیادی دیگه ای رو من در سن 15سالگی یا همین الان فعالیت حرفهای خودم رو شروع کردم هم در عرصه وب هم در عرصه ویندوز در هنگام عید امسال یک سایتی زدم. حدود یک ماه روی این سایت کار کردم و تونستم در یک ماه اول 200 هزار تومان کسب درامد کنم و این درامد اولیه برای خودم هم باور نکردنی بود خب بعد دوباره من یک سایت دیگه زدم و الان دارم روی این سایت کار می کنم و سومین تغییر در زمان مناسب این بود که من از عرصه وب و به عرصه ی اموزش امدم نه اینکه کلا از اینترنت خارج شدم نه یعنی اینکه بیشتر کار من الان شده ساخت فیلم اموزشی کامپیوتر من الان دارم فیلم های اموزشیمو توی سایت جدیدم قرار می دم خب الان که من 15سالم هست تونستم به لطف خدا به
کلیه خدمات نرم افزاری و سخت افزاری و اینترنتی و گرافیک و وردپرس مسلط بشم
وبا زبان های
Html,css,jquery,مسلط باشم
و زبان های
Php,c#,c++,
رو اشنایی و مقدماتشون رو یاد بگیرم و از خداوند می خواهم تا رسیدن به انتها این کار من رو یاری کند .
و انشا الله امسال می خوام برم دوم فنی کامپیوتر
راستی من به هیچ کلاس اموزسی نرفتم و فقط به کمک خدا و خودم و تحقیقاتم اینها رو یاد گرفتم
خب حالا زمانی که من مجبور شدم که تغییر کنم کی بود
خب من یک دوستی داشتم که خیلی باهم بودیم که یک روز اون رفت یک هارد برای کامپیوترش خرید و بعد از چند روز گفت میلاد هاردمو نمی خوای می خوام بفرشم سالمه سالمه
بعد گفتیم این دوستمونه و اشنایه از این خریدم به یک روز نکشید هارده خرابشده حالا گارانتیش هم شرکتی بود اینقدر توی این کار های گارانتی هارد بالا پایین شدم که پدرم در اومد ولی من هنوز باهاش راه می رفتم تا یک روز صبرم تموم شده بود چون هم بخاطر هارد هم بخاطر کار های بدی که می کرد مثل تقلب کردن، مزاحمت و یک حرفی خیلی بد گفت که من خیلی از اون حرف بدم اومد گفت من می رم طلبه می شم و فقط بخاطر اون شهریه که به من میدن و من از اون هنگام مجبور به تغییر شدم و اون دوستم رو رها کردم و از اون موقع به بعد به هر کسی اعتماد نمی کنم با هر کسی دوست نمی شم
امیدوارم خوشتون اومده باشه
ببخشید که سرتون رو به درد اوردم
امیدوارم که خداوند متعال به همه شما علاقه و پشتکاری بدهد که بتوانید بزرکترین کار هار و بکنید
من کارمند دولت بودم اززمانی که باهمچنین مجموعه های موفقی آشنا شدم شروع به کارآفرینی کردم خصوصا فایلهای صوتی وتصویری اساتیدموفق ایران وجهان وهروزشاهد روشد وپیشرفت خودم وخانواده ام شده ام.
زمانی که به گفته استاد عزیز “باور “هایم را عوض کردم موجی از ثروت به زندگیم سرازیر شده وخداوند را هرروز شکر میکنم.
زمانیکه زنبورداری را درشهرملایر شروع کردم با مخالفت های بسیاری مواجهه شدم ولی من ایستادم وپیروز شدم بطوریکه همان مخالفانم یکی ازمشتریان پرطرفدارم هستند ومن امروز میوه باورم رامیخورم …….
دوستان به قول استاد باور همه چیز است……
هروز باورهای قدرتمند بسازد :
مثلاشنبه ها روزپول بسیارزیاد است …
یکشنبه ها روزشادی وخبرهای بسیارخوشحال کننده است ….
من چند روز گذشته یه شکست غیرقابل پیش بینی و تجربه کردم
و تا امروز دائم از خدا و خودم میپرسیدم چرا اینطوری شد؟من که همیشه عالی بودم و لایق اون شکست نبودم ولی خب جوابی پیدا نمیکردم برای سوالم
تا اینکه انگار واقعا الان جوابمو پیدا کردم!
من یه مدت بود که به موقعیتی که داشتم راضی شده بودم و میگفتم همین که هست خوبه دیگه و دنبال پیشرفت و تغییر و ارتقای خودم نبودم(برعکس گذشته که تلاشم روز به روز بیشتر میشد و نتایجی ام که میگرفتم فوق العاده بود)
و جهان از طریق اتفاقی که واقعا عجیب و غیر قابل پیش بینی و بد بود بهم یاداوری کرد من باید تغییر کنم این راضی بودنه این ساکن بودنه خوب نیست !
باید بیشتر از خدا بخوام تا بیشتر بهم بده🍀
خیلی ناراحت بودم این چند روز اما الان خیلیییی خوشحالم چون مطمئنم اون اتفاق به ظاهر بد باعث پیشرفت بیشتر میشه و یاد گرفتم که راضی نباشم به اون موقعیت خوبی که دارم و هردفعه تلاشم و بیشتر کنم تا بهتر بشم 🥰
مثال واقعی خود منم من اینقد گذاشتم تو کارم با گیر دادنا برم جلو تا آخر کارمو گرفتن ازم ، الان با دیدن این ویدیو متوجه شدم باید خیلی وقت پیش به فکر میشدم ، و تغییر میدادم جامو ، الان خیلی سخت تر شده ولی میخوام تغییر کنم 💪
ممنونم از سایت عالی و اموزشهای عالی تر تون استاد عزیز .
در پاسخ به این سوال که چه زمانی بوده که باید تغییر میکردم و نشونه ها اومده و تغییر کردم و چه زمانی بوده که نشونه ها اومده و تغییر نکردم و با فشار جهان شروع به تغییر کردم باید بگم که در حوزه سلامتی تجربه ای دارم که مدتی هست که از نظر سلامتی دچار مشکلاتی شدم و مرتبا فایل هایی رو گوش دادم تا بلکه به سلامتی نزدیک بشم اما موثر واقع نشد تا اینکه فشار ها انقدر زیاد شد که برم سراغ اصل فایل سلامتی استاد که قبلا به عنوان فایل وی ای پی خریداری کرده بودم و اون رو گوش دادم و فهیمدم که اولین نشانه خروج از مسیر اصلی نشانه های بیماری در جسم هست و باید در همه حال سپاسگزار سلامتیم باشم و به محض اینکه از آگاهی های اون فایل استفاده کردم بدنم شروع به سلامت بشدن کرد و جهان اینطوری درس هاش رو بهم یاد داد و فهیمدم که عزت نفس خیلی مهم هست و نباید برای جلب توجه ناخودآگاه خودمون رو مریض کنیم و از بیماری هامون صحبت کنیم و خودم رو جمع و جور کردم و در مورد تصمیماتی که گرفتم با نشونه ها و سریع تصمیم گرفتم و نتیجه ی خوبی هم از اون دریافت کردم در حوزه ی ضبط دوره ی آموزشی بود به خودم قول دادم یک دوره آموزشی در مورد Steam به صورت هدیه برای مخاطبین سایتم آماده سازی کنم و بلافاصله بعد از این تصمیم این کار رو انجام دادم و ضبط و آماده سازیش رو انجام دادم و فایل ها رو روی سایت منتشر کردم و احساس خیلی خوبی نسبت به این کار دارم و الان وقتم آزاد هست که بتونم روی دوره های آموزشی دیگه که در ذهن دارم تمرکز بگذارم و این آزادی زمانی حاصل تصمیم گیری سریع و اجرای اون هست و خدارو بابتش شاکر هستم.
این قسمت از فایل حاوی نکات بسایر مهم و ارزشنده ای بود که آدم ها جهار دسته هستن یک دسته هرگز تغییر نمیکنن با وجود نشانه هایی که خداوند بهشون میده تغییر نمیکنن این دسته حذف میشن دسته دوم خیلی بهشون فشار وارد میشه و بعد شروع به تغییر میکنن دسته سوم کمی فشار وارد میشه و شروع به تغییر میکنن و دسته چهارم قبل از اینکه فشاری وارد بشه خودشون دنبال تغییر هستن و برنامه ای رو تدوین کردن و دارن تغییر میکنن و دسته چهارم همیشه پیروز هستن و موفق و خوشبخت هستند چرا که قبل از اینکه مشکلی براشون بوجود بیاد و تضادی ایجاد بشه خودشون حرکت کردن و جهان براشون تضادی ایجاد نمیکنه چون خودشون دنبال حرکت و تغییر هستند و ما باید جز دسته چهارم قرار بگیریم جز دسته که فرش و تازه هستند و تغییر میکنند و زندگی رو تجربه میکنند. مثل استاد که در شرایط عالی ای که در تهران داشت خودش دنبال تغییر بود و حرکت به سمت خارج از ایران رو آغاز کرد و دیگه از صفر شروع نکرد و با موقعیت عالی ای که داشت خودش رو وارد چالش جدیدی کرد و کلی چیز جدید از زبان جدید رو به خودش آموزش داد و داره نتایج اموزش هاش رو در کشورهای دیگه و زبان ها و فرهنگ های دیگه بررسی میکنه و تا الان دیدیم که چقدر در زندگیش پیشرفت کرده و چقدر حرکت رو به جلوی مفیدی بوده و چه نتایج عالی ای براش داشته پس پیش سوی دسته چهارم بودن. بریم و حرکت کنیم زودتر از اینکه به تضاد بخوریم خودمون چالش های جدیدی رو انتخاب کنیم و زندگی رو زندگی کنیم.
من قصد دارم یک دوره آموزشی جدید به نام اوبونتو ۲۲.۰۴ صفر تا صدش رو ایجاد بکنم و براش خیلی ذوق و شوق دارم چون قراره به سبک جدیدی آموزش بدم و افراد زیادی رو اگاه کنم در حوزه علوم رایانه ای. خیلی خوبه که میتونم در زمینه اهدافم و کار مورد علاقم حرکت کنم. خدایا به امید تو.
من قبل از آشنایی با این سایت جز گروه اول بودم. حاضر بودم بمیرم اما تغییر نکنم!!تااینکه یه جایی واقعا از وضعیتم خسته شده بودم.دیگه بریده بودم.به خدا گفتم یا منو بکش یا یه راهی برام باز کن تا زندگیمو عوض کنم و خداوند راهو برام باز کرد و من وارد دسته دوم شدم.
آروم آروم شروع به تغییر کردم.ورودی هامو کنترل کردم.آدم های منفی رو حذف کردم.تلویزیون و فضای مجازی رو کنار گذاشتم.شروع به سپاسگزاری کردم.به نکات مثبت توجه میکردم و… تااینکه رسیدم به احساس آرامش.خیلی آروم شدم خیلی حالم خوب بود اما تو اون حال خوب گیر کرده بودم و حاضر نبودم شرایطم رو بهتر کنم و در برابر تغییر مقاومت میکردم و کم کم اوضاع داشت بد میشد و برمیگشت به شرایط قبلیم!!!!پیغام تضاد هارو نمیفهمیدم.فکر میکردم وقتی وارد این مسیر شدم دیگه همه چی قراره گل و بلبل باشه و همینجوری میمونه.تو یه منطقه امن گیر کرده بودم.نمیدونستم کنترل ذهن چیه و چیکار باید کرد…
الان دارم تلاش میکنم برسم به دسته سوم و میدونم که خیلی جای کار دارم اما شروع میکنم و حرکت میکنم تا با تکامل به دسته چهارم هم برسم.
اول از همه میخوام بگم یه چیزی توی این فایل کاملا نشون میده که شما به اون چیزی که میگین عمل میکنید و اونم اینه که توی خیابون شلوغ ایستادین و جلوی دوربین صحبت میکنید بدون اینکه ذره ای حواستون پرت بشه بدون اینکه ببینید که بقیه نگاتون میکنن چون حتی منی که داشتم این ویدیو رو میدیدم بارها حواسم پرت شد به ادمایی که رد میشدن و من تحسینتون کردم واقعا واسه این اعتماد به نفس و این تمرکز بالاتون توی کار…
اگه بخوام به سوالتون جواب بدم چیزی که یادم میاد این بود که یه روز از یه رابطه عالی اومدم بیرون توی شرایط عالی جدا شدم چون یه حسی بهم میگفت اگه تردید داری باید همین الان کاتش کنی و من کردم و سخت بود اولش ولی درست همون روزا نقطه عطفی شد واسم که کارمو شروع کنم بدون اینکه تمرکزم جای دیگه باشه و متوجه شدم برای اینکه به موفقیت برسم باید اون ارتباط و که حواس و تمرکزمو ازم میگرفت برای مدتی یا شادم همیشه قطع کنم …
و اما من یبار دیگه گففتم داستان کارمو که چهارسال پیش توی شرایط عالی شروع کردم اما چون شرایطم اونقد سخت نبود که مجبور به کار کردن باشم جدیش نگرفتم و کلا کنار گذاشته شد همه اهدافم…
تاجایی که یه تایمی شرایط خونوادگیمون خیلی سخت شد که مجبور شدم همونقد سخت کارمو شروع کنم دوباره …
البته توی این مسیر خیلی اتفاقات بدی واسم افتاد که از همون تضادها انگیزه گرفتم برای شروع دوبارهوو
و امیدوارم به زودی بیام و از نتایج فوق العادم توی کارم بنویسم و از معجزاتی که قراره وارد زندگیم بشه…
سلام من از قسمت دوم آدمهای هستم که تو فشار زیاد تغییر میکنند استاد من وقتی اعتیاد داشتم خیلی چیزها رو از دست دادم و بعد موفق به ترک شدم و الان نوزده سال هست که پاک هستم وقتی سکته قلبی کردم قانون سلامتی رو خریدم و به سلامتی رسیدم 8ماه هست الان هم فقر باعث تغییر مسیر من شده 4ماه هست که دوره ثروت یک رو خریدم و دارم کار میکنم دقیقا وقتی همه چی رو از دست میدم به فکر میفتم اما اینجا هم موفق خواهم بود شما در این مسیر پیشرو نداشتید اما من شما رو دارم که جلوتر حرکت میکنید وراه را هموار میکنید به قول خودتون عاشقتونم
چقدر صحبت های استاد در این فایل برای من تکان دهنده بود
قانون جهان این است که یا تغییر می کنی و یا اگر تغییر نمی کنی زیر چرخهای این جهان له می شوی
گاهی اوقات من تغییر نمی کنم و آنقدر تحت فشار قرار می گیرم و بعد شروع به تغییر می کنم
و چرا من جز آن دسته از افرادی نباشم که بدون اینکه مجبور بشوم و زمانیکه حالم خوب است بخواهم تغییر کنم
چرا من جز آن دسته از افرادی نباشم که در بهترین موقعیت که هستم بخواهم تغییر کنم
همه اینها برای من حکم یک درس دارد که نباید بگذارم که کارم به جایی برسد که مجبور به تغییر بشوم و زمانیکه حالم خوب است و در شرایط عالی هستم تغییر کنم و بتوانم از دایره امن ذهن خودم خارج بشوم
هر حرکتی که رو به جلو باشد جهان هم به حرکت من پاسخ می دهد و حال من را خوب می کند و در این شرایط به من کمک خواهد کرد
یاد بگیرم قبل از اینکه شرایط برای من سخت بشود تا من تغییر کنم خودم دست به تغییر بزنم و شرایط خودم را از نو برای خودم بسازم و حال خودم را خوب کنم و لذت ببرم از زندگی خودم
همیشه به این نکته یاد داشته باشم که روند تغییر به نفع من است
هر زمان که اوضاع خیلی خوب بود گول نخورم چرا که این می خواهد من ثابت بمانم
همیشه به خودم بگویم چکار کنم که از این بهتر بشود؟
چکار کنم که حالم بهتر از این خوب بشود؟
چکار کنم که همیشه بهترین برای من باشد؟
درسهای عالی من از این فایل یاد گرفتم و خیلی برای من عالی بود
به نام خداوند جان آفرین حکیم سخن در زبان آفرین
باعرض سلام و خسته نباشید خدمت تمامی دوستان و استاد عزیز
من میلاداسماعیل زاده هستم 15ساله از خراسان رضوی شهر تربت حیدریه
می خوام اولین تغییری که کردم رو برای شما بگم
خب من از بچگی عاشق میکانیکی بودم جوری که من در سن 8 یا 9 سالگی دوچرخه بیستی که داشتم رو خودم درست می کردم که شامل پنچره گیری ،درست کردن ترمز ها وغیره بود .کلا از کارهای مکانیکی خوشم میومد ولی من مسیرم رو در زمان مناسب تغییر دادم به یک رشته ی دیگر و اون رشته کامپیوتر بود من برای این رشته پشتکار زیادی داشتم و دارم من اون زمان کامپیوتر از خودم نداشتم ولی یک کامپیوتر ساده توی خونه پدر بزرگ و مادربزرگم بود که کسی ازش استفاده نمی کردد این کامپیوتر مال داییم بود که به رحمت خدا رفت بود بعد من هفته ای می رفتم روستا همیشه بعضی وقتا بیشتر می موندم و با کار کردن با کامپیوتر ،مقدمات کامپیوتر رو یاد گرفتم .یعنی حدود 10سالگی من حدود 2سال این روند رو ادامه می دادم توی این 2سال من با اینترنت اشنایی نداشتم بعد بعد از دوسال من رفتم و پیش یک تعمیرات سخت افزار کامپیوتر کار کردم حدود 6ماه و سخت افزار کامپیوتر رو یاد گرفتم من از قبل کار های نرم افزاری بلد بودم مثل نصب کلیه ویندوز نصب درایور ها عیب شناسی برنامه نصب برنامه های کاربردی و غیره بعد من از بابام خواهش کردم یک پولی بده که من یک کامپیوتر برای خودم دست و پا کنم بابا هم 400 هزار تومان داد
من هم با استاد تعمیر کار م صحبت کردم و یک کامپیوتر به قیمت همکاری بستیم
و مشخصات خوبی هم داشت رم 2 گرافیک 1 سی پی یو 2 هسته و از این قبیلا خب بعداز اینکه من برای خودم یک کامپیوتر شخصی داشتم و اونهم توی خونه خودما بود
رفتم سراغ تغییربعدی خودم و ان این بود که از کار های ویندوزی به کار های اینترنتی کوچ کردم حدود در سن 11یا 12سالگی یک وبلاک ساختم و کار های وبلاک رو می کردم می تونستم لینک طراح رو پاک کنم می تونستم هدر رو عوض کنم حدود ا 1سال این روند ادامه داشت تا اینکه من در 13سالگی اولین سایت خودم رو با وردپرس بر روی هاست رایگان و دامنه irزدم من در 13سالگی علاقه شدیدی به اینترنت پیدا کردم و بیشتر برای کارهای سایت و وردپرس خب من بعد 13سالگیم در سن 14سالگی با سایت های فیلم اموزشی اشنا شدم و تونستم یک چند فیلم اموزشی طراحی سایت رو دانلود کنم من اون فیلم های اموزشی رو نگاه می کردم و در عرض یک ماه 50درصد از زبان های html,cssرو یاد گرفتم و همچنین چیز های زیادی دیگه ای رو من در سن 15سالگی یا همین الان فعالیت حرفهای خودم رو شروع کردم هم در عرصه وب هم در عرصه ویندوز در هنگام عید امسال یک سایتی زدم. حدود یک ماه روی این سایت کار کردم و تونستم در یک ماه اول 200 هزار تومان کسب درامد کنم و این درامد اولیه برای خودم هم باور نکردنی بود خب بعد دوباره من یک سایت دیگه زدم و الان دارم روی این سایت کار می کنم و سومین تغییر در زمان مناسب این بود که من از عرصه وب و به عرصه ی اموزش امدم نه اینکه کلا از اینترنت خارج شدم نه یعنی اینکه بیشتر کار من الان شده ساخت فیلم اموزشی کامپیوتر من الان دارم فیلم های اموزشیمو توی سایت جدیدم قرار می دم خب الان که من 15سالم هست تونستم به لطف خدا به
کلیه خدمات نرم افزاری و سخت افزاری و اینترنتی و گرافیک و وردپرس مسلط بشم
وبا زبان های
Html,css,jquery,مسلط باشم
و زبان های
Php,c#,c++,
رو اشنایی و مقدماتشون رو یاد بگیرم و از خداوند می خواهم تا رسیدن به انتها این کار من رو یاری کند .
و انشا الله امسال می خوام برم دوم فنی کامپیوتر
راستی من به هیچ کلاس اموزسی نرفتم و فقط به کمک خدا و خودم و تحقیقاتم اینها رو یاد گرفتم
خب حالا زمانی که من مجبور شدم که تغییر کنم کی بود
خب من یک دوستی داشتم که خیلی باهم بودیم که یک روز اون رفت یک هارد برای کامپیوترش خرید و بعد از چند روز گفت میلاد هاردمو نمی خوای می خوام بفرشم سالمه سالمه
بعد گفتیم این دوستمونه و اشنایه از این خریدم به یک روز نکشید هارده خرابشده حالا گارانتیش هم شرکتی بود اینقدر توی این کار های گارانتی هارد بالا پایین شدم که پدرم در اومد ولی من هنوز باهاش راه می رفتم تا یک روز صبرم تموم شده بود چون هم بخاطر هارد هم بخاطر کار های بدی که می کرد مثل تقلب کردن، مزاحمت و یک حرفی خیلی بد گفت که من خیلی از اون حرف بدم اومد گفت من می رم طلبه می شم و فقط بخاطر اون شهریه که به من میدن و من از اون هنگام مجبور به تغییر شدم و اون دوستم رو رها کردم و از اون موقع به بعد به هر کسی اعتماد نمی کنم با هر کسی دوست نمی شم
امیدوارم خوشتون اومده باشه
ببخشید که سرتون رو به درد اوردم
امیدوارم که خداوند متعال به همه شما علاقه و پشتکاری بدهد که بتوانید بزرکترین کار هار و بکنید
باتشکر از شما
در پناه خداوند باشید
یاعلی
خداوندا هر انچه که به صلاح من است انجام ده
باسلام خدایابابت این گروه تحقیقاتی عالی ممنونم…..
من کارمند دولت بودم اززمانی که باهمچنین مجموعه های موفقی آشنا شدم شروع به کارآفرینی کردم خصوصا فایلهای صوتی وتصویری اساتیدموفق ایران وجهان وهروزشاهد روشد وپیشرفت خودم وخانواده ام شده ام.
زمانی که به گفته استاد عزیز “باور “هایم را عوض کردم موجی از ثروت به زندگیم سرازیر شده وخداوند را هرروز شکر میکنم.
زمانیکه زنبورداری را درشهرملایر شروع کردم با مخالفت های بسیاری مواجهه شدم ولی من ایستادم وپیروز شدم بطوریکه همان مخالفانم یکی ازمشتریان پرطرفدارم هستند ومن امروز میوه باورم رامیخورم …….
دوستان به قول استاد باور همه چیز است……
هروز باورهای قدرتمند بسازد :
مثلاشنبه ها روزپول بسیارزیاد است …
یکشنبه ها روزشادی وخبرهای بسیارخوشحال کننده است ….
دوشنبه ها روز ثروت وسلامتی وانرژی است…
.
.
وهرروزشکروشکروشکرو…
سلام استاد عزیزم
من چند روز گذشته یه شکست غیرقابل پیش بینی و تجربه کردم
و تا امروز دائم از خدا و خودم میپرسیدم چرا اینطوری شد؟من که همیشه عالی بودم و لایق اون شکست نبودم ولی خب جوابی پیدا نمیکردم برای سوالم
تا اینکه انگار واقعا الان جوابمو پیدا کردم!
من یه مدت بود که به موقعیتی که داشتم راضی شده بودم و میگفتم همین که هست خوبه دیگه و دنبال پیشرفت و تغییر و ارتقای خودم نبودم(برعکس گذشته که تلاشم روز به روز بیشتر میشد و نتایجی ام که میگرفتم فوق العاده بود)
و جهان از طریق اتفاقی که واقعا عجیب و غیر قابل پیش بینی و بد بود بهم یاداوری کرد من باید تغییر کنم این راضی بودنه این ساکن بودنه خوب نیست !
باید بیشتر از خدا بخوام تا بیشتر بهم بده🍀
خیلی ناراحت بودم این چند روز اما الان خیلیییی خوشحالم چون مطمئنم اون اتفاق به ظاهر بد باعث پیشرفت بیشتر میشه و یاد گرفتم که راضی نباشم به اون موقعیت خوبی که دارم و هردفعه تلاشم و بیشتر کنم تا بهتر بشم 🥰
خیلی دوستون دارم❤
باسلام خدمت استاد عباسمنش وخانم شایسته عزیز.
من ارایشگر بودم و وارد کلاس گریم شدم واموزش جدید دیدم ووارد سینما شدم.
دنیا وسینما بارها بهم اشاره کرد وحدود ۱۹سال من پافشاری میکردم ومیترسیدم ، که درکنار کارسینما یک مغازه ارایشگاه بزنم.
بالاخره بعداز سالها مغازه رو زدم و خداروشکر هرروز بهتراز روزقبل میشه.
توتمام این سالها مشروب میخوردم و بارها جهان به من گوشزد کرد، امروز تصمیم گرفتم که مشروب نخورم. قبلازاینکه دنیا لگد محکمتری بهم بزنه.
خیلی ممنونم .سالم وسلامت وثروتمند باشین.
سلام ✌️
مثال واقعی خود منم من اینقد گذاشتم تو کارم با گیر دادنا برم جلو تا آخر کارمو گرفتن ازم ، الان با دیدن این ویدیو متوجه شدم باید خیلی وقت پیش به فکر میشدم ، و تغییر میدادم جامو ، الان خیلی سخت تر شده ولی میخوام تغییر کنم 💪
ممنونم از سایت عالی و اموزشهای عالی تر تون استاد عزیز .
سلام به دوستان عزیزم
در پاسخ به این سوال که چه زمانی بوده که باید تغییر میکردم و نشونه ها اومده و تغییر کردم و چه زمانی بوده که نشونه ها اومده و تغییر نکردم و با فشار جهان شروع به تغییر کردم باید بگم که در حوزه سلامتی تجربه ای دارم که مدتی هست که از نظر سلامتی دچار مشکلاتی شدم و مرتبا فایل هایی رو گوش دادم تا بلکه به سلامتی نزدیک بشم اما موثر واقع نشد تا اینکه فشار ها انقدر زیاد شد که برم سراغ اصل فایل سلامتی استاد که قبلا به عنوان فایل وی ای پی خریداری کرده بودم و اون رو گوش دادم و فهیمدم که اولین نشانه خروج از مسیر اصلی نشانه های بیماری در جسم هست و باید در همه حال سپاسگزار سلامتیم باشم و به محض اینکه از آگاهی های اون فایل استفاده کردم بدنم شروع به سلامت بشدن کرد و جهان اینطوری درس هاش رو بهم یاد داد و فهیمدم که عزت نفس خیلی مهم هست و نباید برای جلب توجه ناخودآگاه خودمون رو مریض کنیم و از بیماری هامون صحبت کنیم و خودم رو جمع و جور کردم و در مورد تصمیماتی که گرفتم با نشونه ها و سریع تصمیم گرفتم و نتیجه ی خوبی هم از اون دریافت کردم در حوزه ی ضبط دوره ی آموزشی بود به خودم قول دادم یک دوره آموزشی در مورد Steam به صورت هدیه برای مخاطبین سایتم آماده سازی کنم و بلافاصله بعد از این تصمیم این کار رو انجام دادم و ضبط و آماده سازیش رو انجام دادم و فایل ها رو روی سایت منتشر کردم و احساس خیلی خوبی نسبت به این کار دارم و الان وقتم آزاد هست که بتونم روی دوره های آموزشی دیگه که در ذهن دارم تمرکز بگذارم و این آزادی زمانی حاصل تصمیم گیری سریع و اجرای اون هست و خدارو بابتش شاکر هستم.
این قسمت از فایل حاوی نکات بسایر مهم و ارزشنده ای بود که آدم ها جهار دسته هستن یک دسته هرگز تغییر نمیکنن با وجود نشانه هایی که خداوند بهشون میده تغییر نمیکنن این دسته حذف میشن دسته دوم خیلی بهشون فشار وارد میشه و بعد شروع به تغییر میکنن دسته سوم کمی فشار وارد میشه و شروع به تغییر میکنن و دسته چهارم قبل از اینکه فشاری وارد بشه خودشون دنبال تغییر هستن و برنامه ای رو تدوین کردن و دارن تغییر میکنن و دسته چهارم همیشه پیروز هستن و موفق و خوشبخت هستند چرا که قبل از اینکه مشکلی براشون بوجود بیاد و تضادی ایجاد بشه خودشون حرکت کردن و جهان براشون تضادی ایجاد نمیکنه چون خودشون دنبال حرکت و تغییر هستند و ما باید جز دسته چهارم قرار بگیریم جز دسته که فرش و تازه هستند و تغییر میکنند و زندگی رو تجربه میکنند. مثل استاد که در شرایط عالی ای که در تهران داشت خودش دنبال تغییر بود و حرکت به سمت خارج از ایران رو آغاز کرد و دیگه از صفر شروع نکرد و با موقعیت عالی ای که داشت خودش رو وارد چالش جدیدی کرد و کلی چیز جدید از زبان جدید رو به خودش آموزش داد و داره نتایج اموزش هاش رو در کشورهای دیگه و زبان ها و فرهنگ های دیگه بررسی میکنه و تا الان دیدیم که چقدر در زندگیش پیشرفت کرده و چقدر حرکت رو به جلوی مفیدی بوده و چه نتایج عالی ای براش داشته پس پیش سوی دسته چهارم بودن. بریم و حرکت کنیم زودتر از اینکه به تضاد بخوریم خودمون چالش های جدیدی رو انتخاب کنیم و زندگی رو زندگی کنیم.
من قصد دارم یک دوره آموزشی جدید به نام اوبونتو ۲۲.۰۴ صفر تا صدش رو ایجاد بکنم و براش خیلی ذوق و شوق دارم چون قراره به سبک جدیدی آموزش بدم و افراد زیادی رو اگاه کنم در حوزه علوم رایانه ای. خیلی خوبه که میتونم در زمینه اهدافم و کار مورد علاقم حرکت کنم. خدایا به امید تو.
به نام خدای بخشنده مهربان
من قبل از آشنایی با این سایت جز گروه اول بودم. حاضر بودم بمیرم اما تغییر نکنم!!تااینکه یه جایی واقعا از وضعیتم خسته شده بودم.دیگه بریده بودم.به خدا گفتم یا منو بکش یا یه راهی برام باز کن تا زندگیمو عوض کنم و خداوند راهو برام باز کرد و من وارد دسته دوم شدم.
آروم آروم شروع به تغییر کردم.ورودی هامو کنترل کردم.آدم های منفی رو حذف کردم.تلویزیون و فضای مجازی رو کنار گذاشتم.شروع به سپاسگزاری کردم.به نکات مثبت توجه میکردم و… تااینکه رسیدم به احساس آرامش.خیلی آروم شدم خیلی حالم خوب بود اما تو اون حال خوب گیر کرده بودم و حاضر نبودم شرایطم رو بهتر کنم و در برابر تغییر مقاومت میکردم و کم کم اوضاع داشت بد میشد و برمیگشت به شرایط قبلیم!!!!پیغام تضاد هارو نمیفهمیدم.فکر میکردم وقتی وارد این مسیر شدم دیگه همه چی قراره گل و بلبل باشه و همینجوری میمونه.تو یه منطقه امن گیر کرده بودم.نمیدونستم کنترل ذهن چیه و چیکار باید کرد…
الان دارم تلاش میکنم برسم به دسته سوم و میدونم که خیلی جای کار دارم اما شروع میکنم و حرکت میکنم تا با تکامل به دسته چهارم هم برسم.
خدا هدایت و کمکم کنه تا بتونم از پسش بربیام.
سلام استاد عزیزم
اول از همه میخوام بگم یه چیزی توی این فایل کاملا نشون میده که شما به اون چیزی که میگین عمل میکنید و اونم اینه که توی خیابون شلوغ ایستادین و جلوی دوربین صحبت میکنید بدون اینکه ذره ای حواستون پرت بشه بدون اینکه ببینید که بقیه نگاتون میکنن چون حتی منی که داشتم این ویدیو رو میدیدم بارها حواسم پرت شد به ادمایی که رد میشدن و من تحسینتون کردم واقعا واسه این اعتماد به نفس و این تمرکز بالاتون توی کار…
اگه بخوام به سوالتون جواب بدم چیزی که یادم میاد این بود که یه روز از یه رابطه عالی اومدم بیرون توی شرایط عالی جدا شدم چون یه حسی بهم میگفت اگه تردید داری باید همین الان کاتش کنی و من کردم و سخت بود اولش ولی درست همون روزا نقطه عطفی شد واسم که کارمو شروع کنم بدون اینکه تمرکزم جای دیگه باشه و متوجه شدم برای اینکه به موفقیت برسم باید اون ارتباط و که حواس و تمرکزمو ازم میگرفت برای مدتی یا شادم همیشه قطع کنم …
و اما من یبار دیگه گففتم داستان کارمو که چهارسال پیش توی شرایط عالی شروع کردم اما چون شرایطم اونقد سخت نبود که مجبور به کار کردن باشم جدیش نگرفتم و کلا کنار گذاشته شد همه اهدافم…
تاجایی که یه تایمی شرایط خونوادگیمون خیلی سخت شد که مجبور شدم همونقد سخت کارمو شروع کنم دوباره …
البته توی این مسیر خیلی اتفاقات بدی واسم افتاد که از همون تضادها انگیزه گرفتم برای شروع دوبارهوو
و امیدوارم به زودی بیام و از نتایج فوق العادم توی کارم بنویسم و از معجزاتی که قراره وارد زندگیم بشه…
سلام من از قسمت دوم آدمهای هستم که تو فشار زیاد تغییر میکنند استاد من وقتی اعتیاد داشتم خیلی چیزها رو از دست دادم و بعد موفق به ترک شدم و الان نوزده سال هست که پاک هستم وقتی سکته قلبی کردم قانون سلامتی رو خریدم و به سلامتی رسیدم 8ماه هست الان هم فقر باعث تغییر مسیر من شده 4ماه هست که دوره ثروت یک رو خریدم و دارم کار میکنم دقیقا وقتی همه چی رو از دست میدم به فکر میفتم اما اینجا هم موفق خواهم بود شما در این مسیر پیشرو نداشتید اما من شما رو دارم که جلوتر حرکت میکنید وراه را هموار میکنید به قول خودتون عاشقتونم
سلام بر استاد عزیز
سلام بر دوستان خوب خودم
چقدر صحبت های استاد در این فایل برای من تکان دهنده بود
قانون جهان این است که یا تغییر می کنی و یا اگر تغییر نمی کنی زیر چرخهای این جهان له می شوی
گاهی اوقات من تغییر نمی کنم و آنقدر تحت فشار قرار می گیرم و بعد شروع به تغییر می کنم
و چرا من جز آن دسته از افرادی نباشم که بدون اینکه مجبور بشوم و زمانیکه حالم خوب است بخواهم تغییر کنم
چرا من جز آن دسته از افرادی نباشم که در بهترین موقعیت که هستم بخواهم تغییر کنم
همه اینها برای من حکم یک درس دارد که نباید بگذارم که کارم به جایی برسد که مجبور به تغییر بشوم و زمانیکه حالم خوب است و در شرایط عالی هستم تغییر کنم و بتوانم از دایره امن ذهن خودم خارج بشوم
هر حرکتی که رو به جلو باشد جهان هم به حرکت من پاسخ می دهد و حال من را خوب می کند و در این شرایط به من کمک خواهد کرد
یاد بگیرم قبل از اینکه شرایط برای من سخت بشود تا من تغییر کنم خودم دست به تغییر بزنم و شرایط خودم را از نو برای خودم بسازم و حال خودم را خوب کنم و لذت ببرم از زندگی خودم
همیشه به این نکته یاد داشته باشم که روند تغییر به نفع من است
هر زمان که اوضاع خیلی خوب بود گول نخورم چرا که این می خواهد من ثابت بمانم
همیشه به خودم بگویم چکار کنم که از این بهتر بشود؟
چکار کنم که حالم بهتر از این خوب بشود؟
چکار کنم که همیشه بهترین برای من باشد؟
درسهای عالی من از این فایل یاد گرفتم و خیلی برای من عالی بود
سپاس از خدای هدایتگر خودم
سپاس از خدای فراوانی ها