ساختنِ عزت نفس در عمل - صفحه 8 (به ترتیب امتیاز)

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    338MB
    22 دقیقه
  • فایل صوتی ساختنِ عزت نفس در عمل
    20MB
    22 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

353 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    آوا گفته:
    مدت عضویت: 1230 روز

    با سلام خدمت همه دوستان عزیزم، استاد دوستداشتنی ام و مریم جون

    امروز، روز 77 ام از سفرنامه من هست

    وقتی در مورد اون فایل صحبت کردید من اصلا ندیده بودم و خیلی مشتاقانه رفتم پیدا کردم از پیجتون و دیدم و چقدر تحسینشون کردم

    من همیشه به رقص علاقه داشتم و دارم که یکی از چیزایی که حالمو بهتر میکنه میرم یوتوب و کسایی که اینجوری تو خیابون جاهای مختلف میرقصن نگاه میکنم هم کلی لذت میبرم هم اینکه دلم میخواد خودمم یروزی به این حد از توانایی اعتماد بنفس برسم که انجامش بدم

    اینکه برم تو دل ترس هام، تر س از قضاوت شدن و حرف مردم

    که پاشنه آشیل منم هست با اینکه یسری تمرین هارو انجام دادم و بهتر شدم اما هنوز جای کار دارم

    و با اینکه دوره عزت نفس بارها گوش دادم اما هنوز تمرین آگهی بازرگانی رو انجام ندادم

    که حالا با دیدن این فایل و توضیحات شما و اینکه چقدر متعهدانه رفتید تو دل ترستون و انجامش دادید منم باید همینجا این تعهد رو به خودم بدم که انجامش بدم

    کامنت بچه هارو که میخوندم چقدر خوب و عالی تونستن که بر ترس هاشون غلبه کنن و حتی آگهی شونو از همینجا شروع کردن

    این یه ایده ای برای منم که از همین جا شروع کنم بنویسمش و متعهدانه برم جاهای مختلف بخونمش

    در واقع این دیگه یه نشانس یه کاری که اگه انجامش ندم یعنی فقط دارم الکی حرف میزنم

    خب بذارید بهتون بگم:

    من آوا یه دختر زیبا و خوش اندام 32 ساله هستم که البته این فقط سن شناسنامه ای من هست در صورتی که چون بیبی فیس هستم خیلی کمتر بهم میخوره که اطرافیانمم همیشه بهم میگن که کمتر از سنت هستی

    چهره زیبا و پوست روشنی دارم و از وقتی که وارد دوره قانون سلامتی شدم خیلی جوون تر، زیباتر و خوش استایل تر شدم هر روز دارم بهتر میشم

    خوش برخورد دوستداشتنی هستم و همیشه با لبخند و روی خوش با همه صحبت میکنم

    از وقتی ام که وارد سایت شدم سعی میکنم خیلی بهتر باشم، کلی رو خودم کار میکنم، برای خودم وقت میذارم تا همیشه حس خوب داشته باشم

    خیلی اکتیو و فعال هستم و همیشه در حال ورزش کردن و آموزش دادن

    چون من کارشناس علوم ورزشی هستم که تونستم با موفقیت وارد دانشگاه دولتی بشم حتی با اینکه سنم از بقیه بیشتر بود، چون دوباره درس خوندم و رفتم و اینکار فقط از روی عشق و علاقه به ورزش انجام دادم که اون دوران خیلی بهم خوش گذشت خیلی ام با نمرات بالا درسامو پاس میکردم و تقریبا همه رشته های ورزشیو به خوبی بلدم انجام بدم

    در حال حاضر هم مربیگری میکنم تو رشته ورزشی تنیس خاکی خیلی ام بازیکن خوبی هستم و تو آموزش خیلی صبورم، شوخ طبعم طوری که هیچکس سر کلاسای خسته نمیشه

    مربی بدنسازی و پیلاتس هم هستم و اکثر کلاسامو انلاین انجام میدم،

    (در این مورد با اینکه خیلی خوب کلاسای انلاین برگزار میکنم اما هنوز چنلی که دوستدارم در رابطه با کارم رو تو یوتوب رابندازم نزدم و این هم بخاطر همون ترس های قضاوت و خجالت و.. هست، که این فایل به من واضح نشون داد باید با هرچیزی که الان داری و همین موقعیت شرایط شروع کنی تا خدا هدایتت کنه به سمت راه های بهتر، ساده تر و لذت بخش تر)

    آمادگی جسمانی بالایی دارم به طوری که ساعت ها میتونم ورزش کنم و آموزش بدم

    عاشق آموزش دادن ورزش به همه کسایی هستم که میان سراغ ورزش به خصوص تنیس

    تو جمع خیلی راحتم همه چیو ساده میگیرم که خوش بگذره

    هر روز تو جهت اینکه رابطمو بهتر کنم با خودم با اطرافیانم با شاگردام… کار میکنم، فایل گوش میدم و تمرین میکنم

    خیلی مهربونم و رابطم با بچه های کوچیک هم خیلی خوبه و سریع باهاشون دوست میشم

    صبور هستم و البته این صبوری از وقتی که رو خودم کار میکنم خیلی بهتر شده

    تو هر موقعیتی سعی میکنم اول خودمو در نظر بگیرم و با احترام کامل به بقیه نظر و خواستمو ابراز کنم

    و همیشه به افراد چه بزرگ چه کوچیک احترام میذارم و ارزش و اهمیت قائلم

    همیشه دنبال یادگیری و پیشرفت هستم

    تو زمینه کاریم همیشه کلی مطالعه و تحقیق میکنم و دنبال الگوهایی هستم که بتونم کلی مطالب بهتر یاد بگیرم

    عاشق کارم هستم و از هر لحظه ای که تو زمین هستم یا دارم انلاین کار میکنم خیلی لذت میبرم طوری که اصلا متوجه نمیشم کی زمان میگذره

    همیشه سعی میکنم همه کارامو با برنامه پیش ببرم و هدفمند باشم

    من حتی تونستم تو زمینه علاقه های دیگمم تا حد معقولی پیشرفت کنم که الان کارهایی که مربوط به ناخن میشه (مانیکور،پدیکور،لاک…) خیلی عالی انجام میدم برای خودم و اطرافیان نزدیکم البته

    تو کار ماساژ خیلی خوب هستم، طوری حتی الان تو یه مجموعه ورزشی ام انجام میدم و این با اینکه کار اصلیم نیست اما همه کسانی که ازم ماساژ میگیرند خیلی راضی ان و همیشه ام میگن که انرژی دستام خیلی خوب و مثبته

    رابطه خوبی با افراد خانوادم دارم

    خودمو دوست دارم و برای خودم ارزش قائلم

    آشپز و البته شیرینی پز خیلی قهاری هستم، طوری که البته قبل از قانون سلامتی، همیشه کیک و شیرینی هایی میپختم که همه عاشقشون میشدن

    اما خب با توجه به سبک تغذیه ام تغییر رویه دادم و الان میتونم با آجیل و بدون آرد و شکر کوکی هایی درست کنم که طرفدارای خاص خودشو داره

    آدم شاد و خونسردی شدم و الان از تنهاییم خیلی لذت میبرم و یکی از کارهایی ام که تو این جهت انجام دادم به تنهایی دوبار مسافرت رفتم، شب ها تنهایی بیرون قدم زدم..

    خیلی ام اهل مسافرت و گشتن تو دل طبیعت هستم و همیشه ام در کنار بقیه خوش میگذرونم به اصطلاح خوش سفر هستم و پایه

    و خیلی خوب میتونم آتیش درست کنم،کباب بزنم..

    عاشق قهوه ام و هر موقع که فرصت باشه با خانواده و دوستان میریم کافه های خوووب

    مسائلمو همیشه سعی میکنم که خودم حل کنم و البته با کمک فایل های استاد خیلی تو این زمینه بهتر شدم

    سلیقه خیلی خوبی دارم و همیشه تو خریدهام بهترینارو انتخاب میکنم و هر موقع ام هدیه میگیریم همه دوستداشتن و کلی لذت بردن

    خیلی مسئولیت پذیر هستم و کلی یادگرفتم که مسئولیت همه کارها و شرایطم بپذیرم

    خیلی ادم مرتب و تمییزی هستم البته بصورت کاملا نرمال، همیشه خونرو هم طوری میچینم که حس خوب و آرامش بده

    عاشق پول و پولسازی هستم و همیشه مخارجمو خودم تامین میکنم و سعی میکنم درامدمو بیشتر کنم

    برای ارتقا خودم، لذت بردنم، بهتر زندگی کردن، پیشرفت روزانه… همه تلاشمو میکنم چون میدونم خالق زندگیم هستم و همیشه تو همه زمینه ها رو خودم کار میکنم و ذهن و فکر و توجهمو کنترل میکنم

    سپاسگزارم از لطف و توجه شما

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      سارا شکری امیدوار گفته:
      مدت عضویت: 855 روز

      سلام آوا ی عزیز

      کامنت اگهی بازرگانی تو خوندم و بسیار تحسینت کردم

      از اینکه استقلال مالی داری

      از اینکه ورزشکاری

      از اینکه کار مورد علاقتو انجام میدی

      از اینکه که دوباره رفتی دانشگاه و رشته مورد علاقتو خوندی بسیار برام قابل تحسین و شجاعانه بود

      دوست عزیزم بسیار لذت بردم و تحسینت کردن از خوندن نکات قوتت

      همش برام قابل تحسین بود

      سپاسگزارم که نوشتی دوست عزیزم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
      • -
        آوا گفته:
        مدت عضویت: 1230 روز

        سلام ساراجون

        خیلی ممنونم که برای خوندن کامنت ها وقت گذاشتی و احساس خوبتو به من هم منتقل کردی

        ممنونم واقعا الان احساس خوبم چند برابر شد و خوشحالم از اینکه در کنار شماها دارم رشد میکنم و به لطف خدا با آموزه های استاد عزیز هممون داریم یه مسیر پر از لذت و شادی رو با توکل به خدا و هدایت هاش پیش میریم

        امیدوارم هر روز بهتر از روز قبل و با قدرت و احساس خوب بیشتر رو خودمون کار کنیم تا بتونیم طبق قوانین جهان به خواسته هامون برسیم

        منم از شما و همه دوستان عزیزم و استاد بسیار عزیزم سپاسگزارم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    صدف احمدی گفته:
    مدت عضویت: 2391 روز

    من اصا کاری به کُل این فایل نداشته باشم ….

    که خیلی عالی بود نکاتش

    و چقد میشه درس گرفت ازین فایل

    و چقد میشه درس گرفت ازین فایل

    ازون دخترایی که یادمه چجوری میرقصیدن و به قول شما از هر چی که داشته بودن شروع کرده بودن

    تا اون کاری که شما خودتون انجام دادید و تو دل جمعیت خودتونو متعهد کردید که انجامش بدید و دادید

    هر چند سخت

    و کلی به عزت نفستون قطع به یقیین کمک کرده

    من خیلی پیش میاد یه سری جاها این تمرین و انجام بدم قبلنا خیلی بیشتر ولی الانم باز یواش یواش دارم میرم تو دل ترسام

    خب من چن وخ پیش ی مراسمی رفتم که همه سیاه پوشیده بودن و من دو روز باید اون مراسم و میرفتم و من عین دوروزو

    لباسای رنگ شاد تنم کردم

    و خب اولش واقعا ترس میخواست بهم غالب شه کلی نجوا و این داستانا

    ول من انقد ذهنم و بردم سمت خواسته هامو و چیزای مثبت که دیگه اخر مجلس ی عالمه انرژی مثبت گرفتم ازون مراسم دقیقا چیزایی که تمرکزمو گذاشتم روش و تا حدی که تونستم ذهنمو کنترل کنم نتیجه گرفتم و چقدر حالم خوب شد ازین کار ،،،

    و استاد میخواستم بگم فقط همین تمرین عرت نفس که تو این فایل بازگوش کرده بودینو

    من تصمیم گرفتم انجام بدم

    و نشستم اون نکات مثبت خودمو نوشتم

    و هی هر چی مینوشتم میدیدم عهههههه

    چقدددد نکات مثبت دارم من

    چقد این تمرین خوبه

    چقد این تمرین همیشگیه و میتونه به عزت نفس آدم کمک کنه

    و من بعد انجام اون تمرین انقد عژت نفسم افزایش پیدا کردو احساس لیاقت پیدا کردم که ازون موقع که شاید حدود 4 5 ماه پیش باشه تا الان فقط دارم از نوشتن اون اگهی بازرگانی و معرفی خودم نتیجه میگیرم

    تازه بدون اینکه هنوز برم برای کسی انجامش بدم که به زودی حتما متعهد به انجامش میدم و از نتایج بینظیرش براتون میگم و البته من ازون موقع سعی کردم پیش غریبه ها نکات مثبت خودمو خانوادمو و هر چیزی که تو زندگیم هستم بیان کنم در اصل ی چکیده از تمیرن همیشه با خودم به همراه دارم و خدای من و خدای من چقد نتیجه داده تا به الان این تمرکز روی نکات مثبت خودم و اطرافیانم

    و چقد این نتایج برای من باورهای بزرگی ساختن تا به اینجا

    بجز یه عالمه نتیجه مادی و غیر مادی و روابط و رفاه و آرامش :)

    بله

    من ی روز متعهد به انجام این تمیرن شدم

    و الان فقط از برداستن قدم اول اون کلی نتیجه دستمو گرفته ….

    میبوسمتون و ممنونتونم استاد عزیزم

    دست خدا بر زمین ما؛)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  3. -
    احمد فردوسی گفته:
    مدت عضویت: 1484 روز

    به نام الله هدایتگربه سوی خواسته ها

    سلام دوستان خوبم

    ردپای من درفایل77سفرنامه

    جهان وقتی تعهدواستمرارتورودرتغییرکردن میبینه درهاروبه روی توبازمیکنه وهدایتت میکنه به مسیرهای بهتر

    وقتی میری تودل ترس هات وبعدمیبینی این ترس هاواهی بودی واصلاترسی نداشت وخداوندبه شجاعان پاسخ میدهدوقتی که ایمان وتوکل داشته باشیم که یک نیرویی فراترازهمه قدرت هاونیروهاماروحمایت میکنه وهدایت میکنه وهمیشه درکنارماهست

    هرکدوم ازماپاشنه های اشیلی داریم که بایدبهتروبهتربشه ومهم ترینش عزت نفسه که پایه واساس تمام موفقیت هاست که همه مانیازداریم که عزت نفس واحساس لیاقتمون هرروزبهتروبهتربشه

    من اگهی بازرگانی رویک بارتوپارک ملت مشهدجلوی دوتاپیرمردانجام دادم وچقدرجالب بودوخندم گرفت ولی بازهم میخوام چندباردیگه برم وانجام بدم تاترس هام بریزه وحرف مردم برام اهمیتش کمتربشه

    درموردهرکاری که مامقاومت شدیدداریم اون پاشنه اشیل ماست وبایدروی اون کارکنیم وبهتروبهترش کنیم مثل صحبت کردن درجمع که من هنوزمقاومت دارم البته بهترشدم به لطف الله مهربان

    وبیایم ترس هامون روبنویسیم وببینیم ازچی میترسیم وبریم تودل ترس هامون

    واقعاهرچی بیشتربترسیم یعنی به خداوندایمان نداریم چون خداوندباشجاعانه وحمایت میکنه کسانی که ایمانشون روحفظ کنندوحرکت کنندوبه قول استادباهمون امکاناتی که داریم شروع کنیم ومنتظرشرایط عالی نباشیم

    مثل ایلان ماسک استادعباس منش احدعظیم زاده

    مرتضی سلطانی برندزرماکارون اقای فتاحی امرسان

    یونس ژاله برندشیرین عسل وخیلی ازافراددیگه که ازصفربه ثروت های فراوان رسیده اند

    تمام افرادثروتمندوموفق یک ویژگی مشترک دارنداونم شجاعت وعزت نفس بالاست وحرکت کردنه وغلبه برترس هاس

    وقتی نمیترسی وحرکت میکنی بعدمعجزات خداوندرومیبینی ودرهای نعمت وثروت به روی توبازخواهدشد

    در زندگی تجربه ای وجود ندارد که از آن نشود درس گرفت، به هرحال منظور از زندگی، زیستن آن، حداکثر تجربه ها را چشیدن و با اشتیاق و

    بدون ترس دست به سوی تجارب جدیدتر و قوی تر دراز کردن است.

    شادوموفق باشید

    احمدفردوسی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  4. -
    سعید گفته:
    مدت عضویت: 628 روز

    به نام خداوند مهربانی ها

    قدم 77

    این چند روز در مورد عزت نفس داشتم تمرکز میکردم و چه زیبا امروز این فایل برام اومد .

    واقعا در بهترین مکان وزمان به دستم رسید

    یکی از مشکلاتی که سالها باهاش دسته پنجه نرم میکردم بدون اینکه بدونم چی هست علتش.

    و یادمه دقیقا در جستجوی عزت نفس و خودباوری بودم و معنیش رو نمیدونستم و هدایت خداوند باعث شد که با استاد و اموزه هاش اشنا بشم

    یک دوره عزت نفس رو کار کردم ونتایج بزرگی گرفتم و رفتم سراغ دوره های بعدی اما از یه جایی هدایت ها میومد که دوباره عزت نفس رو شروع کن چون ریشه ها حل نشده بود.

    و من خیلی فکر کردم و تمرکز کردم دلیل الگوها و رفتارهم چیه و جواب: همین خودباوری هست

    عزت نفس زیربنای یک انسان هست .

    اگر عزت نفس نداشته باشی اولا که به جایی نمیرسی و اگر برسی همش میپره و چالش های بیشتری سراغت میاد .

    یعنی کسی که خودباوری نداره انگار ستون های زندگیش روی خمیر استواره

    قبلا از اینکه به هررچیزی بخوای برسی باید روی این شالوده کار شود و بعد سراغ دوره های بعدی رفت .

    عزت نفس با تمرین به وجود میاد یعنی من باید با توجه به نقاط ضعفم که شناسایی کردم بیام و برای خودم هروز تمرین بگذارم و عمل کنم .

    عزت نفس با حرکت ساخته میشه .

    انسان نیاز به خودباوری داره و عزت نفس پایه و ستون هست .

    دلیل حال خوب عزت نفسه . دلیل حال خوب سبک زندگی شخصی هست

    تنها راه حرکت و رفتن تو دل ترسهاست انهم به صورت تکاملی.

    خودم هم شروع کردم و در اولین قدم فقط با گفتن تعهدم مبلغی پول به حسابم اومد

    و نشونه دوم ضمن اینکه اتفاق زیبایی امروز رخ داد و خداروشکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      صدف صادقی گفته:
      مدت عضویت: 634 روز

      سلام به دوست عزیزم

      من چقد پیام های شما رو کامنت های شما و ایمان شما به ادامه دادن رو دوست دارم ….

      درکی که از مطالب داری !

      شناختی که از خودت پیدا کردی !

      آفرین ، واقعا تحسینت میکنم به خودشناسی و جهان شناسی خوبی رسیدی ….

      منم دوره عزت نفس رو قبلا تموم کرده بودم

      تو دوره ثروت هستم ‌و کشف قوانین و میدونم و همیشه هم بهم نهیب زده میشه که عزت نفس باید همیشه کنار همه دوره ها باشه همیشه و مستمر …..

      چه تمرین های ذهنیش چه تمرین های عملیش

      روز به روز موفق تر و خوشحال تر باشی ….

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
      • -
        سعید گفته:
        مدت عضویت: 628 روز

        سلام صدف عزیز

        ممنون از پیام زیبای شما

        واقعیتش من به هرجا در زندگیم نگاه میکنم بیشتر به این درک میرسم که چقدر به خاطر کمبود خودباوری و عزت نفس ضربه خوردم . برای همین برای من یه پاشنه اشیل اساسی هست و تا وقتی که این ضعف های شخصیتی درست نشه گاز دادن بی معناست

        استاد عزیز هم توی سریال زندگی در بهشت و سفر به دور امریکا که زندگی واقعیشون جلوی دوربین هست همیشه خودش رو به چالش میکشه و ثابت نیستن با اینکه از همه جهات ثروتمند هست و این بیانگر اینه که همیشه این روند کارکردن خصوصا عزت نفس باید ادامه داشته باشه.

        از شما ممنونم و در پناه خداوند حال دلت خوب باشه

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  5. -
    محمد مهدی عباسی گفته:
    مدت عضویت: 978 روز

    به نام خدا

    روز شمار تحول زندگی من روز 77

    اعتماد به نفس و عزت نفس را میتوان در بین کسانی که موفق هستند و الگو هستند خیلی خوب یافت زیرا در شروع کار شاید تمام جوانب درست نباشد ولی یک نیروی عظیم درونی کمک میکند تا به آنچه که بخواهی را خلق کنی.

    اعتماد به نفس چیزی است که در تمام جنبه های زندگی از ثروت،سلامتی،موفقیت،روابط و …. کاربردی است و پایه و اساس هر موفقیتی عزت نفس است.

    برای همه ما موقعیت هایی پیش آمده که اگر اون کار انجام میشد خیلی به منفعت ما بود ولی به علت های مختلف که اکثرا مربوط است به مهم بودن حرف مردم اون کار را انجام ندادیم.

    به لطف خدا از دوره ی عزت نفس استفاده کردم و خیلی نتایج عالی گرفتم و سعی میکنم هر روز در زندگی ام انجام دهم و خیلی تغییر کرده ام.

    من خیلی دوست دارم نتایج دوستان را از استفاده دوره ها ببینم و من خودم دوره عزت نفس را استفاده کرده ام خیلی خیلی تغییر کرده ام و حتما به دوستانی میخواهند تغییر اساسی کنند ترجیح میدهم از این دوره استفاده کنند.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  6. -
    سمانه رشوند گفته:
    مدت عضویت: 1679 روز

    بنام خداوند هدایت گر

    سلام استاد عزیزم

    خدایااا شکرت بخاطر این فایل زیبا استاد خوبم شاید باورتون نشه دیشب به خودم می گفتم سمانه باید رو عزت نفست کار کنی به خدا که صحبت میکردم می گفتم از کجا شروع کنم خدای مهربونم هدایت کرد به این فایل زیبا صبح که بیدار شدم دیدم این فایلو واقعن خداروشکر 😍😍😍

    چقدر خوبه آدم به حرف مردم اهمیت نده بهشون توجه نکنه من موهام خیلی کمی دارم تو خانواده همسرم وقتی شالمو در میارم اذیت میشم پدر شوهرم موی بلند دوست داره به خودم میگم الان چه فکری میکنه راجع من اما تصمیم گرفتم برم موهامو کوتاه پسرونه کنم و مثل خانوم شایسته عزیز که با این که موهاشونو میتونن بلند کنن اما ترجیح میدن راحت باشن چقدر یه آدم میتونه با خودش در صلح باشه عاشقتم عزیزم

    شب یلدا هم نزدیکه میخوام چهارشنبه برم موهامو کوتاه کنم و الان تعهد دادم به خودم برم داخل ترسهام وقتی خدا این فایلو هدایتی واسم فرستاد وقتی رو خودم کار کنم تعهد بدم به خودم همه کارا واسم آسون راحت میشه یدونه ترسام اینکه فکر میکنم صدام می لرزه و صدای خوبی ندارم و تو واتساپ صدا نمی فرستم به خودم تعهد دادم از امروز این کارو کنم به امید خدا

    استاد خوبم ایشالا هزار در دنیا هزاران در آخرت نسیبتون بشه واقعن خوشبختم کردید با آگاهایاتون شما بهترین الگو بزرگترین الگوی زندگی من هستید دوستون دارم

    دوستان خوبم ایشالا زندگی همتون پایدار و محکم باشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  7. -
    سمیه علی نژاد گفته:
    مدت عضویت: 2339 روز

    سلام به استاد عزیزم

    امروز که وارد سایت شدم مشتاق شدم آگاهی امروز رو دریافت کنم

    استاد جان قضیه از اونجایی شروع شد که توی دوره روانشناسی ثروت ۱ شما آمدید گفتید نیازی نیست که همه چی مهیا باشه تا شما یه کاری رو انجام بدید و مثال پدر خانم شایسته رو زدید که بدون اینکه ماشین داشته باشه رفت دنبال گواهینامه و خدا از طریق دستانش یعنی خانم شایسته عزیز ماشین رو براش فراهم کرد اون روز که این فایل رو شنیدم به خودم گفتم استاد دقیقاً داره با شما صحبت میکنه تصمیم گرفتم بدون اینکه ماشینی داشته باشم برم و گواهی نامه ام رو تمدید کنم همش نجواها میومد که وقتی ماشین نداری فایده ای نداره گواهینامه داشتن ، ولی من نجواها رو ساکت کردم و رفتم دنبالش الان گواهیناممو تمدید کردم و دارم میرم آموزشگاه که دوباره تمرین عملی انجام بدم و بتونم راحت با ماشین همسرم رانندگی کنم . دیدگاه دوست عزیزمون که به عنوان متن انتخابی بود خوندم دقیقا مهر تاییدی بود برای کارهایی که می خوام الان انجام بدم استاد نمیدونم رو چه حسابی هست که فایلها دقیقم زمانی به دست ما میرسه که ما نیاز داریم به شنیدنشون.

    کار دومی که دارم انجام میدم و با توجه به امکانات کم هست این که شروع کردم به یادگیری برنامه نویسی در صورتیکه امکانات لازم برام فراهم نیست یعنی با یه بچه کوچیک و یه پسر دیگه ای که نیاز به لپ تاپ داره برای حضور در کلاس های آنلاین ولی باز هم نجوا ها رو ساکت کردم و شروع کردم به دیدن فیلم ها و زمانی که از لپ تاب استفاده نمیشه برمیدارم و تمرین انجام میدم یعنی اگه کسی جای من باشه این کارها رو انجام نمیده چون نیاز مالی ندارم، با توجه به داشتن دختر شش ساله ای که توی خونه هست و بیشتر وقتم رو میگیره،. ولی من از شما یاد گرفتم شادی در زندگیم رو به داشتن هدف گره بزنم نه آدم ها و اشیا که یک روز اگه باشند حالم خوب باشه و اونها نباشم حالم گرفته باشه برای خودم هدف تعیین کردم برای خودم ارزش قائل شدم و دوره آموزشی برنامه نویسی رو خریدم و با داشتن کمترین امکانات دارم توی خونه یاد میگیرم به قول شما استاد عزیز که

    (تو خود پای در راه بنه و هیچ مپرس

    که راه بگویدت که چون باید کرد )

    این جمله شما رو گذاشتم روی پروفایلم و همیشه بهش نگاه می کنم و یادآوری می کنم که اگه من یک قدم بردارم خدا برام دها و صدها قدم دیگه برمیداره و اگه خدا تعهد من رو در رسیدن به هدفم ببینه حتما منو کمک میکنه استاد جون واقعا ازتون متشکرم نمیدونم اگه شما نبودید چه آینده ای در انتظارم بود،

    متشکرم از خانم شایسته عزیز که اگاهی ها رو یاد اوری میکنه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  8. -
    سیده مینا سیدپور گفته:
    مدت عضویت: 1587 روز

    به نام خداوند بخشنده ی مهربان

    سلام به استاد عزیزم وسلام به مریم بانوی مهربان

    وسلام به تک تک دوستانم

    روز هفتادو هفتم، روز شمار زندگی من!

    وقتی این فایل رو گوش میدادم داشتم فکر میکردم که اگه از انجام هزاران کار بی فایده که فقط برای جلب توجه وتایید گرفتن و مورد پسند دیگران واقع شدن انجام دادم ، دنبال اهدافم رفته بودم و برای جلب رضایت درونی خودم وجلب رضایت خداوند قدم برداشته بودم بدون شک الان هم ثروتمند بودم هم معروف ومشهور، هم بسیار خوشبخت تر، شادتر، موفق تر و البته معنوی تر…خیلی خیلی بیشتر از اونچیزی که می تونم الان تصورش رو بکنم عزت نفس واعتماد به نفس داشتم و کلی ارزش خلق کرده بودم..

    شکر الله مهربان رو که حداقل یکی دوسال اخیر قدمهایی برای خلق ارزشمندی خودم برداشتم که برای خودم قابل تحسین هست، چون همه جوره پاداش تعهد های کوچیک وبزرگی رو که به خودم داده بودم وپاش وایسادم رو دیدم وحس کردم ولمسشون کردم…

    الان دوتا هدف بزرگ دارم، که هر دوش جزء علایقم و جز کارهایی هست که برام خیلی ارزشمندی به همراه داره، هر روز چندین ساعت وقت میذارم و کارهایی رو که در راستای بهبود وضعییتم و روند پیشرفتم هست رو متعهدانه دارم انجام میدم، قبلا اگه بود، اگه مینای گذشته بودم، میگفتم خب که چی برای چی اخه دنبال پول ومال ومنال بیشتر و دنبال نام نیک و دنبال معروفییت و دنبال مطرح شدن باشم؟

    اما از وقتی می بینم که خلق ارزش چقدر تونسته بهم اعتماد بنفس بده وعزت نفسم رو شکل بده، از اینکه درک کردم من با خلق کردن با ثروت ساختن باعث گسترش جهان میشم و خداوند میخواد که از طریق بندگانش جهانش رو گسترش بده وهرکسی به اندازه سهمی که داره و اگه انجامش بده، خودش باعث خشنودی ورضای خداست خیلی حس خوبی دارم وانگیزه برای اینکه حتما اهدافم رو دنبال کنم تا به موفقییت های روزافزون برسم، توی دو تا کاری که عاشقشونم و می تونم جفتش رو باعشق وباحس خوب همزمان انجام بدم…

    واقعا تغییر باور با آدم چه میکنه!!!!

    البته بهتره بگم باورها با آدم چه می کنه، تو گذشته که باورهای اشتباه در مورد کسب وکار و درآمد وثروت داشتم چقدر دید بسته ای داشتم نسبت به همه چیز…

    وحالا که باور فراوانی دارم، حالا که میدونم خلق ارزش چقدر می تونه باعث شادی و آرامش و سلامتی و خوشبختی وثروت و معنوییت بشه ، دلم میخواست که حتی شبا می تونستم نخوابم و کارهای مربوط به اهدافم رو انجام بدم تا زودتر به اهداف مد نظرم برسم..

    چقدر وقت وتایم برام ارزشمند شده، چقدر برنامه ریزی داشتن در طول روز وهفته وماه تونسته از من فرد منظبت تری بسازه، چقدر قدرت تحسینم نسبت به کساییکه توی حیطه ی خواسته وهدفم من مشغول به کار هستند بهم حس خوب میده بهم انگیزه میده، چقدر پول ساختن رو دوست دارم چون پول رو فقط برای رفع نیازهام دیگه نمی خوام بلکه پول دار شدن ثروتمند شدن رو میخوام برای خلق ارزشمندی بیشتر، برای اینکه بتونم در مسیر رسیدن به خواسته هام، شرایطی فراهم کنم که دیگران هم در این مسیر کسب درآمد داشته باشند و انگیزه بگیرند و اهدافشون رو دنبال کنند…

    واقعا با درک وشناخت خودت وخداوند وقوانین جهان هستی، درکت نسبت به امورات زندگیت، نسبت به کل زیستنت، تغییر میکنه، دیگه بدون حرص وطمع و بدون اینکه دنبال تایید وتصویب گرفتن باشی دلت میخواد برای دل خودت انجامش بدی اونم به بهترین شکل…

    یادمه برای نوشتن کتابم باید یه تایمی رو بامردم میگذروندم، باید باهاشون حرف میزدم چون بخشی از این کتابم با داستانهای واقعی نگارش شده، برای همین هر روز عصر میرفتم به پارکهای بزرگ ومیدونهای بزرگ رشت وبا مردم حرف میزدم، چه انفرادی چه وقتی تعداد زیادی زن یا مرد دور هم جمع شده بودند و یا وقتی داشتند توپارک شطرنج و….بازی میکردن و…

    قشنگ میرفتم یه معرفی جانانه از خودم براشون انجام میدادم بعد در مورد کتابی که در دست نوشتن داشتم براشون یه توضیحی میدادم و ازشون میخواستم که در مورد معجزه های زندگیشون برام تعریف کنند، از وقتهایی که فقط بر خدا تکیه کردن وتسلیم بودن و بعدش نتایج ایمانشون رو دیدن…

    بماند که 90 درصد اونهایی که باهاشون حرف میزدم بعضا نیم ساعت یک ساعت …چهار ساعت…تازه میگفتن معجزه یعنی چی؟

    بعد من براشون مثالی میزدم…

    میگفتم مثلا اینکه قرض وبدهکاری داری، همه درها بروت بسته شده، چک داری ، نمیدونی از کجا باید جورش کنی ولی یه جایی دیگه خسته وتسلیم میشی ومیگی من دیگه عقلم نمیرسه من دیگه نمیدونم باید چطور اون پول رو جور کنم، به محض تسلیم شدن و سپردن از طریقی غیر قابل تصور اون پول به دستت میرسه واین واقعا معجزه است!!!! من میگم معجزه شمارو نمیدونم چه اسمی روش میذارید، بعد شنیدن این حرفهام اکثرشون میگفتن این مگه معجزست؟ خدا مگه آدمه که درک کنه ما چی میخوایم؟ حالا حتما شانس آورده بودیم ویا کلی از این جمله ها بهم میگفتن، وبعد من میدیدم که اکثر مردم چطور فقط بر توانایی خودشون تکیه میکنند و اصلا حضور خداوند رو حس نمی کنند وخداوند اصلا نقش پر رنگی تو زندگیشون نداره واین بالا وپایین شدن ها رو گردش روزگار میدونن، نه رو حساب اختیارات( عقل ودرک وشعور وایمان) خودشون نه رو حساب وجود نیروی برتر و لطف ورحمتش…

    خدارو شکر این تمرین آگهی بازرگانی رو من مدام دارم انجام میدم، همین دو هفته پیش وقتی تو شهر شیراز با تور رفتیم برای دیدن مکانهای تاریخی وگردش گری، وقتی لیدر ازمون پرسید که از کدوم شهر اومدید واسمتون چیه وچقدر تاریخ میشناسید و نظرتون چیه؟برعکس همه که فقط یکی دو کلمه گفتن، من 15 دقیقه داشتم از خودم از توانایی هام واز علایقم و از کارهایی که دوست دارم انجام بدم وحتی از باورها وعقایدم در مورد اینکه گذشتگان چه درسهایی برای ما دارند ودیدن سبک زندگی و نوع سازه های مکانهای تاریخی و آرامگاه افرادیکه هزاران سال قبل ما زندگی میکردن چقدر می تونه بهمون انگیزه بده صحبت کردم، انقدر لیدر و اون چندتا خانم خوششون اومده بود از طرز برخورد، اعتماد به نفس و شور واشتیاق من، که میگفتند شما نه تنها نویسنده وشاعر بلکه الان می تونید یه دانشمند وفیلسوف وتاریخ دان و عالم معنوی ودانایی باشید که دیگران به سرعت جذب شما وعقاید وباورها ونوع گویش و ادراکتون نسبت به جهان و خداوند بشن…

    خدارو شکر کردم همونموقعه، که ببین مینا چقدر افکار وگفتار ورفتارت نسبت به چند سال پیشت فرق کرده، اون وقتا که نا اگاه بودی بر خودت و پیرامونت، فقط دنبال چیزای بیخود و مضحک وبی خاصییت بودی ولی حالا به راحتی داری از توانایی ها واستعدادهات در مسیر درست استفاده میکنی…

    استاد جانم من همیشه دختر زنده دل و شاد و خندانی بودم که هیچوقت هیچ جا خودم را قایم نمی کردم وترس از توی جمع بودن و آشنا شدن با افراد جدید نداشتم، اما بعد طلاقم تا مدتها فکر میکردم دیگه هیچوقت نتونم انگیزه ای برای ابراز وجود ومطرح بودن وکلا برای زندگی داشته باشم اما به لطف الله با تغییرات مثبت چشمگیری که توی این یکسال اخیر برام اتفاق افتاد که همش پیرو تعهدی بود که باخودم بستم تا توی مسیر شما بمونم وعمل کنم، حالا خیلی راضی وخوشحالم که در جایگاه خوبی قرار دارم از هر نظر، که مهمترینش داشتن عزت نفس بعد خلق ارزشمندی هست که خودم ساختمش وبدستش آوردم وبه این راحتی ها به لطف الله از بین رفتنی نیست، چون پشت این عزت نفس، ایمان و توحید ویکتاپرستی قرار گرفته واز چهار طرف احاطش کرده، انشالله که به لطف الله توی این مسیر هر روز بهتر از روز قبلم باشم..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  9. -
    سام احمدی گفته:
    مدت عضویت: 1146 روز

    به نام الله .سلام خدمت استاد عزیزم ینی استاد عزت نفس بعد توحید بهترین محبث واسه منه ینی خدایی 99 درصد پاشنه آشیل همه مونه.من استاد مغازه ارایشی داشتم بهمن این سال 1401 بدهکار شدم تعهد عالی دادم خدایا هزاران بار شکرت اون تضاد کاری کرد من به خودم بیام .خیلی عالی کارکردم بدهی هامو صاف کردم توکل ب الله عزیز ولی استاد من قبل مغازه داری استاد کار گچ کاری بودم بخدا روزهای اول شاگردی میکردم همیشه حرفاتون یادمه از کاری شروع کنید که فقط باید ایمان نشون بدیو بند کفشهاتون رو ببندید من تعهد دادم خدا الان روی یه ساختمونیم با درامد عالی خدارو شکر هزاران بار هیچوقت یادم نمیره از کجا اومدم هیچوقت الان صاحب مغازه میگه ابزار بزن منم قبلا زدم ولی میخام خیلی چیز قشنگ وامروزی رو بزنم رو کارش همیشه حرفهاتون یادمه میرم تو دل ترسهام توکل ب الله بخدا قسم 10 سال کار کردم چون باورهام اشتباه بودم اینقدر بدم میومد از این شغل خدا شاهده الان کیف میکنم روز ب روز دارم رو کارم تمرکز بهتری میکنم خدایا شکرت تو همه چیز به من دادی .استاد ممنونم واقعا شما لطف الله هستید .الله یارتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    گزارش نقض قوانین سایت
  10. -
    محمود کاظمی گفته:
    مدت عضویت: 957 روز

    به نام خداوند وهاب وعظیم

    عزت نفس ودیگر هیییچ

    یعنی قشنگ می تونم درکش بکنم قشنگ میفهمم نداشتن عزت نفس ونداشتن اعتماد به نفس چجوری قولو زنجیر میشه به پات ونمیزاره قدم از قدم برداری

    وچقدر پوچ وتوخالی میشن ترسهات وقتی میری تودلشون ومتعهد میشی به انجام همون کاری که دقیقا داری فرار میکنی از انجامش

    امروز میخوام با نوشتن این کامنت وبجا گذاشتن رد پایی از خودم در روز 77 از روز شمار تحول زندگیم

    یک بار دیگه برم توی دل این ترسها وحرف مردم

    ویک خاطره رو اینجا ثبت بکنم

    من مسیر مورد علاقه خودمو در کشاورزی دیدم (بماند که کلی باور نا مناسب داشتم که اهمیت نمی دادم به علاقم) خلاصه گفتم باید شروع بکنم وباید پول بسازم ازش از تواناایم در این حوضه ای که علاقه دارم بهش

    وبا توکل به خدا شروع کردم(حالا به ضاهر با هیچی واز صفر واقعا واقعا کلوین)

    فقط گفتم من میخوام از این توانایی که دارم وعلمی که به دست آوردم وکارایی که تا بحال انجام دادم وانجامم می دادم ولی توقع پولی نداشتم پول خلق بکنم.وایمان داشتم که یک کاری یک در باز میشه که من باید حرکت بکنم که من باید یک عملی انجام بدم

    وچند روز گذشت بدون هیچ ایده وهیچ فکری

    وبلاخره گوشیم زنگ خورد!! یکی از اقوامون که میشناختیم همو ولی هیچ موقعه تماس تلفنی باهم نگرفته بودیم

    تلفنمو جواب دادمو حالو احوال پرسی وبعدش گفت محمود یه خواهشی دارم ازت اگر رومو زمین نندازی یک دنیا ممنونت میشم

    گفتم مهدی آقا بفرما در خدمتم(اسمش مهدی بود)

    گفت من نیستم توی جاده هستم(راننده اتوبوسه مهدی آقا) یه زحمت برام میکشی امشب آب زمینه ومنم نیستم باید زمینم آب بخوره هیچ کسیم نیست که بتونم بهش بگم انجام بده فقط تنها کسی که تونستم بهش زنگ بزنم که رومو زمین نندازه تویی

    حاالاا حالااا اینجااش قشنگه که منو بگو ذهنم داشت کلی بهناه میاورد وعصبانی نیخواست بشه وکلی منم متم داشت میکرد که چه فکری کرده این که زنگ من زده مگه من نوکرشم مگه من کارگرشم زنگ من زده ما خودمون مالک کلی زمینیمو….اووو تا دلت بخواد حرف مفت میزد

    ولی گفتم این دقیقا همون جاایه که باید نشون بدم به خدا که من تا چه حد پای خواسته ام وایمیستم وانجام میدم بخاطرش.

    وهمه اینا توی یکی دوثانیه داشت توی سرم میچرخید

    وگفتم آره مهدی آقا چرا که نه

    آقا ما گفتیم آره بنده خدا کلی تشکر کردو سپاسگذاری کرد واقعاا خیلی تشکر کرد

    ومن رفتم وانجامش دادم وتوقع پول نداشتم بازم

    گفتم حالا نیسته خودش یه آبم براش میگیرم کاری که نداره برای من منم از سر زمین بودن وبا درختا بودن کیف میبرم تازه شبم هسه ستاره هارو هم می تونم نگاه بکنم

    خلاصه رفتمو یه چند ساعت گذشته بود که دوباره زنگم زد گفت روم نمیشه بگم بهت ولی شماره کارتتو بهم بده زحمت کشیدی برام منم اگر پول بهت ندم اصلا خواب نمیرم

    منم قبول کردمو گفتم باشه هرچی دوست داشتی بزن

    بعدش فردا صبح زودش که کار من تموم شده بود پولو واریز کرده بود

    برای اولین بار پول ساختم اونم خودم از کارایی که انجام میدادم همیشه ولی توقعی نداشتم ازشون

    وبعدش گفتم خب این سرمایه اولیه( دلم میخواست از صفر شروع بکنم که همیشه یادم بمونه وبه خودم یه روزی افتخار بکنم که از کجا شروع کردم بدون کمک هیچ کسی جز حساب کردن روی قانون خداوند)

    گفتم قدم بعدیم خدایا خودت میاری من نگرانش نیستم

    یه چند روز دوباره گذشت شد فصل پیوند زدن

    (توی منطقه ما پسته کاریه ودرخت پسته باید پیوند بخوره تا ثمر بده)

    ومن بلد این کار بودم وانجام داده بودم واصلا رشته تحصیلیمم رشته کشاورزی بوده

    وبه پدرم گفتم امسال میخوام برم پیوند زنی هرکی سراق پیوند زن گرفت بهم بگو

    وپدرم اولش یه مکث کرد وبعدش گفت باشه

    (یه جوری انگار براش تعجب داشت که من میخوام برم پیوند زنی)

    وبعدش گفتم خب حالا باید وسایل لازم برای کارمو تهیه بکنم

    اول رفتم یه کلاه از این کلاهایی که کشاورزیه گرفتم که دور تا دور سرو میگیره تا آفتاب نخوره توی سرت جنسشم پارچه ایه

    گفتم خب بعدش چاقوی پیوند زنیه

    ولی منکه پولم اینقدرا نبود چاقوی پیوند زنی خوبو بگیرم همون چاقوی پیوند زنی که اصله او کار درست

    گفتم من با داشته هام کارو انجام میدم از کسیم هیچ توقعی ندارم نه قرض نه هیچی با همونی که خدا برام ساخته کارمو شروع میکنم.اگر این قانونشه پس باید جواب بده

    پس رفتم یه چاقو خریدم باقیمت خیلی کم تر ولی کار راه انداز بود

    خب تا اینجا دوتا وسیله برای کارم آماده شده بود

    ولی هنوز کاریو قبول نکرده بودم یعنی کاری نبود هنوز

    رفتم سراغ وسیله بعدی رفتم توی حموم خونمون یه کاسته پلاستیکی داشتیم برداشتمش اون شد کیف کارم:)

    قیچی درخت چینی هن خودمون داشتیم برداشتم

    یه تیغ هم خودم حلالی درست کردم برای جداکردنه پوک از روی ترکه(جدا کردن همون جوانه از روی شاخه اصلی )

    وهمشو ریختم توی همون کاسته توی حمومون وگفتم من دیگه آماده ام حالا کارو برام بفرست خدا که منتظرم

    و بوووم دو روز بعدش یه کار برام پیدا شد که 10 روز کار داشت فقط همون یه کار وکار زیادی بود برام ولی گفتم قبولش میکنم با عموم میرم پیوندشو میزنیم چون عمومم پیوند زنه اون کارش همینه

    بهش میگم باهم میریم اون کار بلد ترم هست دوتاهم میشیم اگر مشکلی چیزیم پیش اوند اونم هست!!!

    این یکی دوتا خط آخری برام کلی تجربه داشت ودرس

    حالا در دامه میگم

    اقا ما رفتیم زمین بنده خدارو دیدم درختاشوهم دیدمو اومدیم خونه به عمومون گفتم من رفتم زمینشو دیدم وقبول کردم کارشو میای بریم پیوندشو بزنیم عمومم خوشحال شدو گفت آه خوب کاری پیدا کردی باهم میریم

    وما وعده گذاشتیم که پس فرداش بریم وشد مس فردا عمو تلفنشو جواب نداد

    ماهم نرفتیم سر کار گفتم بهش قول دادم اگر خودم برم ناراحت میشه میگه خودش رفته که من نیام همراش

    خلاصه عصرش دیدمش گفتم جواب ندادی گفتم مریض شدمو نتونستم بیامو از این حرفا اووو..

    من دیگه اینجا فهمیدم که خودمو خودم وکار مردمو قبول کردم باید انجام بدم.

    حالا ذهن دست بکار شد که توکه نمی تونی سر موقعه انجانش بدی اگه خراب بکنی چی اگه بد پیوند بزنی چی اگر این بشه اون بشه چی اگر نتونی اگرررر اگررر

    وهزارتا حرف مفت دیگه

    وگفتن اگر اون خدا منو تا اینجا رسونده بقیشم میبره واصلا میخوام تجربه بکنم اصلا بزار خراب بشه تهش یه مولی میدم یکی دیگه بیاد درستش بکنه اصلا فراری میشم میرم از این شهر ولی بااید این کارو انجام بدم

    (هههه عجب قانع کردم ذهنمو دمم گرم واقعا)

    خلاصه رفتم توی دلش با کلی ترس وهر روز که رفتم وانجام دادم دیدم بااباا من چقدر چیزی بلدم ومی دونم که یک هزارمشم اینا نمی دنن حتی خود این کشاورزی که پسته داره وکارش اینه اصلا وحتی همسایه هاشم که درخت داشتن چیزی نمی دونستن راجب درخت پسته نسبت به منی که اینقدر میترسیدم از انجام کاری که بلدش بودم

    وشجاعتم بالا رفت اعتماد بنفسم بالارفت ودیدم که همه اون ترسها الوی بود پوچ وچقدر تجربه کسب کردم از شغلی که عاشق انجام دادنشم از کاری که نمی توننم اصلا دور بشم ازش من عاشقبودن توی باغو درختا هستم من دلم میخواد گلهای خونمونو پیوند بزنم به هم دیگه تا رنگشونو تلاقی بکنم

    وچقدر دیدم که این ترسها جلوی منو گرفته بودن وخودم خبر نداشتم

    واز همه مهم تر یاد گرفتم روی هیچ کسی جز خدا حساب نکنم چه عمو باشه چه خاله

    فقط روی خدای خودم حساب بکنم وتوکل بر اون پیش برم

    اینو اینجا نوشتم که باشه رد پایی بر تموم ترسهایی که پوچن والکی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      سارا شکری امیدوار گفته:
      مدت عضویت: 855 روز

      سلام اقای کاظمی عزیز

      بسیار تحسینتون کردم از اینکه رفتین توی دل ترساتون و انجامش دادین

      خیلی لذت بردم از خوندن کامنتتون

      انشالله الان که دارین این کامنت منو میخونید غرق در نعمت و ثروت و سلامتی و سعادت باشید که خداوند با شجاعان است

      چقدر لذتبخشه بودن در کنار درختان و پیوند زدنشون حتما

      بسیار لذت بردم و تحسینتون کردم

      بودن در سرسبزی و درختان و گلها و هرس کردن و رسیدن بهشون، اب دادن و چیدن میوه هاشون یکی از بزرگترین خواسته های من از خدامه

      و کامنت شما، ارزوهای خودمو بهم یادم اورد

      بسیار تحسنتون میکنم برادر عزیز که کاری که بهش علاقه دارین رو انجام میدین و پول میسازید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
      • -
        محمود کاظمی گفته:
        مدت عضویت: 957 روز

        سلام به سارا خانم عزیز

        دوست هم مسیرم در این مسیر سراسر از زیبایی

        اول از هر چیزی یه تشکر ویژه بکنم ازتون که با کامنتتون منو برگردوندید به رد پایی که بجا گذاشته بودم (واقعا سپاسگذارتونم از ته قلبم)

        وقتی که کامنت خودمو خوندم وبیاد آوردم اون زمانو یک مسیری برام روشن شد که قبلا به این اندازه برام روشن و واضح نبود

        واون مسیر مسیر تکامل بود که هرچی بگم نمی تونم به زیبایی که استاد راجب تکامل صحبت میکنن من صحبت بکنم واقعا یکی از بزرگترین نعمت هایی که خداوند به تک تکمون داده بودن درکنار استادی به این بزرگیه

        اون زمانکه من این کامنتو گذاشتم واقعا از نظر مالی 0 بودم وهیچی پول توی جیبم نبود.ونمی خواستم از هیچ کسیم پولی بگیرم

        واز همه مهم تر میخواستم قانون رو امتحان بکنم .یعنی کلی روی باورهام کار کرده بودم فایل گوش داده بودم ولی هنوز از ته دلم اطمینان نداشتم یه جورایی چون هنوز اونقدر عملی عمل نکرده بودم وتوکل نکرده بودم که بگم آقا من پول توی جیبم صفره حالا ای قاانون توکه میگی من همه کار می تونم برات انجام بدم به شرطی که طبق من رفتار بکنی حالا نشونم بده ومنو هدایت بکن راهنماایم بکن یه کاری بکن من پول می خوام اونم از کاری که تواناایشو دارم با شرایط العانم یه کاری برام بکن و من راهشم بلد نیستم

        تو بگو هر چی که باشه من 100 ٪ قبول می کنم وانجام میدم اون راه کاریو که تو پیش روم بزاری

        واین تعهدم نسبت به انجام هرکاری که خدا سر راهم بزاره باعث شد اون اتفاقات برام رخ داد ومن پول ساختم از کاری که هیچ وقت پولی نساخته بودم ازش.ومبلقشم واقعا برام اون زمان مهم نبود من فقط می خواستم ببینم این قانون چجوری کار میکنه یا اصلا کار میکنه یا نه!؟

        وبه لطف خداوند خوب درک کردم وخوب شناختم هدایت رو

        و یه چیز دیگه هم اون زمان برام یه خورده مهم بود وداشتم روش کار میکردم اونم عزت نفسم بود واعتماد به نفسم.ومهم نبودن حرف مردم وآدمای اطرافم برام که واقعا به خودم احسنت میگم که با همون کاسه توی حموم خونمون من پول ساختم واعتماد به نفسی به دست آوردم که واقعا منو متحول کرد از اون زمان به بعد.چون با رفتن توی دل اون کار من با کلی ترسهام روبه رو شدم ورفتم تو دلشون ودیدم که چقدر پوچ بودن والکی فقط منو میترسوندن وبزرگتر شدم نسبت به تموم اون ترسهام.

        نمی دونین با کامنتتون چقدر خوشحالم کردین

        چقدر درکم از قوانین بیشتر شد

        چقدر خداوند منو دوست داره که بین همچین دوستانی چون شما دارم رشد می کنم

        سارا خانم منم براتون بهترینهارو میخوام از خداوند

        امید وارم هر لحظه از زندگیتون با آگاهی هایی ناب از طرف خداوند سپری بشه

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: