این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.
https://elmeservat.com/fa/wp-content/uploads/2024/10/abasmanesh-3.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2024-10-22 04:04:312024-10-22 04:10:16درک قوانین جهان در قرآن کریم | قسمت 1
354نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
خدا رو شکر بابت گوش دادن این فایل و همزمانی به موقع برای خودم و سلامت استاد عزیزم و مریم جان و سلامت جسم و روح خودم
دو روز پیش وقتی از خواب بیدار شدم دیدم اصلا نمیتونم گردنمو تکون بدم و یه درد عجیبی میگیره منو و اصلا نمیتونستم تکونش بدم با هر زوری بود از خواب بیدار شدم و رفتم دوش ابگرم تا بدادش برسم منطقش این بود که از بالشت پرت شدم و بد خوابیدم چون کلن بد خوابم یهو میبینی 8ساعت روی یکی از دستام خوابیدم :))) مادرمم همین و میگفت که یا سرما خوردی یا بد خوابیدی و اینا ولی میدونستم طبیعی نیست کلن تو بیماری از همون اولم من بچه لوسی بودم و با یه عطسه سریع میرفتم دکتر دیگه بعدها که با استاد و قوانین اللهی آشنا شدم و فهمیدم اصلا بیماری طبیعی نیست دیگه لوس ترم شدم و اینو میگرفتم زنگ خطر که چه فکری یا چه ترس و نجوایی و منو به این روز انداخته چند وقتی هم هست که دارم روی فایل خداوند مانند مادر مهربان عمل نمیکند کار میکنم و اگاهی هاش و هر لحظه با خودم تکرار میکنم برای همین این تضاد و هم گفتم کتک خوردنه و نباید بزارم کتک محکم تری باشه سریع رفتم سراغ پرونده های ذهنی اها قبلش اینو بگم رفته بودم زیر دوش اینقدر درد داشتم نمیتونستم دستمو تکون بدم بعد همونجا گفتم خدا ضعیف ها رو دوس نداره قوی باش هی قوی قوی تو ذهنم اکو میخورد :))) خلاصه پرونده ها رو ریختم بیرون و فهمیدم ترس ها دارن برون ریزی میکنن اگه قبلن بود میگفتم نه فعلا بزار همینطوری بمونه طاقتش و ندارم ولی خیلی وقته که با خودم میگم من اونقدر توان ندارم که هی ترس و کتک خوردن جهان و تحمل کنم هی بخوام تا یه قدمی ترسها برم تمام تن و بدنم و روحم و زخمی کنم بعد برگردم عقب تا اینجا اومدی دیگه برو نمیمیری که عوضش پشت اون درها دنیای خواسته ها و ارامش هاته دیگه خبری از کتک خوردن های عمیق نیست تاریک نیست همه جا روشنه برو دختر نترس و کل دیروز و فقط کنترل ذهن و بررسی این مورد بوجود اومده گذشت که دیدم به به استادم فایل گذاشته و بله بازم راجع به توحید و مهمترین و اصل ترین با جون و دل گوش دادم از دیروز و بررسی مورد و رفتن تو دل اون ترس انگار اب روی اتیش بود اصلا خبری ازش نیست مامانم میگه دیدی گفتم دوش ابگرم جوابه :)) ولی من خودم میدونستم جواب کجا بود و دوش و بستن گردن و ماساژ و اینا همه الهامات اللهی بود که بعد خاموش کردن نجواها اومد سمتم نمیگم دیگه حالا رقص گردن میرم :)) ولی هم میتونم راحت کارامو انجام بم هم خبری ازون درد شدید نیست و هم من دارم کار خودمو انجام میدم بدن با شعورمم کار خودش و و خدا رو هزاران مرتبه شکر که قوانین ش بدون تغییره
حالا بریم سراغ این فایل ارزشمند
تو گامی که مربوط به قران اسان هست هم گفتم درک بقیه رو نمیدونم اما من و اطرافیانم که از درکشون خبر داشتم همیشه میگفتم قران خیلی سخته و من چیزی ازش متوجه نمیشم من که یه دوره ای با خودم میگفتم نه قرآن برای همون زمان پیامبر بوده و هیچ کدوم از ایاتش برای ما نیست و بقیه دارن الکی میگن و تفسیر های خودشون و میگن اصلا شاید قران کتاب اسمانی نباشه از کجا معلوم بعد هیچ وقتم به خودم زحمت ندادم برم حداقل بقول شما معنی و ترجمه فارسی ش و بخونم منطق ش و درک کنم فقط تقلیدوار یسری ایات و تکرار میکردم اونم مربوط به جاهای خاص و اکثرا هم بزور مثلا فاتحه، یا مثلا مناسبتهای خاص ایات خاص مثل جوشن کبیر، دعای توسل، زیارت عاشورا، یا نمازهای خاص با عوض شدن سوره های خاص یادمه اولین باری که ذهنم به این عقل رسید راجع به زیارت عاشورا رو با خودم میگفتم اینکه همش داره همه رو لعنت میکنه؟ مگه لعنت کردن بد نیست؟ اصلا بار منفی داشت انگار برام لغتش یادم نمیاد در طول زندگیم بجز در برخی از زیارت ها به لفظ اصلا کسی رو لعنت کرده باشم همیشه جملش برام خیلی بد بود حتی به شوخی جایگزینش اینو میگفتم خدا بگم چیکارت نکنه …
ذهنم کم کم داشت دور و برش و رصد میکرد از یه جا میشنیدم که خدا عذاب اللهی برات در نظر میگیره اگه مثلا حجابت و رعایت نکنی بعد یادمه یه کلیپی تو فضای مجازی دیدم از یه اخوندی که میگفت خدایی که تو رو افریده و اینقدر بخشندش و یسری موارد گفت چرا باید بخاطر یه تار مو تو رو بسوزونه؟ الان که یادم افتاد فکر میکنم استاد عرشیانفر بودن صداشون و یه لحظه پیچید تو ذهنم خیلی جالبه با اینکه من اسم استاد عرشیانفر و قبل شما شنیدم و چنتا کلیپ و پادکست ازشون شنیده بودم ولی هیچ وقت هدایت نشدم به سمت کانال یا حالا اگه سایتی داشتن ذهنم شاید این مقاومت و داشت که اخونده اون دوره که من میشناختمشون لباس های اخوندی میپوشیدن الان خیلی ساله فکر میکنم تغییر ظاهر دادن ولی با یبار اسم شما رو شنیدن و کلیپ هاتون و گوش دادن گفتم خودشه اصل جنسه که بعدها متوجه شدم اقای عرشیانفر اگه اشتباه نکنم شاگرد شما بودن و خودشونم با شما در ارتباط بودن و من بجای واسطه رسیده بودم به خود فروشنده اصلی به مرکز اینجوری شاید قشنگتر باشه
اینو میتونم اعتراف کنم کامل که من قران رو با شما شناختم توحید و با شما شناختم همون اول که داشتم شروع میکردم دقیقا همین حرف خودتون و گفتم بریز دور هر باور و دیدگاه قبلی که داشتی از قران یا حالا کلن باورهای دیگه رو و بدون دیدگاه مثبت و منفی برو جلو با این استاد بعد تصمیم بگیر که ذهنت حرفهاش و میپذیره یا نه و خدا رو هزاران مرتبه شکر که تا این مرحله با شما اومدم جلو و خدا منو یاری کرد به سمت قوانین درست و بدون تغییرش
من از کل قرآن تو دوره ابتدایی تنها چیزی که یادمه اینبود معلمم سر کلاس قرآن فقط میگفت از روش بخونین و هرکس با صوت میخوند نمره بهتری میگرفت دقیقا همیین اصلا همچین چیزی نبود که بیان معنی قران و بگن یا دیدگاه خودشون و بگن یا هرچیز دیگه ای شایدم بود ولی من همیشه سر این کلاس خوابم میگرفت چیزی ازش متوجه نمیشدم و اغلب با دوستامون به اونایی که با صوت میخوندن کلی میخندیدیم و اینجوری کلاس پیش میرفت
یه مثالی هم یادم اومد درباره اینکه گفتین قران چنتا بطن داره و مثل این میمونه پول بدین به شرکت که بیان دستگاهت و درست کنن ….
من خونه دوستم بودم و یخچالشون سامسونگ اورجینال بود یادمه یبار خراب شده بود حالا علتش چیبود خیلی یادم نیست مامانش گفت زنگ بزنیم بیان درست کنن و وقتی تماس گرفتن یه عدد خیلی بالایی گفتن در قبال یه موضوع خیلی پیش پا افتاده بعنوان مثال لامپ یخچال روشن نمیشد و 5/6 سال پیش مثلا برای همین کار میخواستن 10 میلیون بگیرن یه عدد بالایی تقریبا این دوستم مشکل مالی اصلا نداشتن ولی خودش دختر سرتقی بود به اصطلاح :)) تو کتش نمیرفت میگفت ما رو گیر اوردن دقیقا یادمه چون زبان انگلیسی ش خیلی خوب بود و داشت برای تحصیل مهاجرت میکرد رفت تو سایت خود سامسونگ و علت خرابی رو توضیح داد اونا هم بهش ایمیل زدن مثلا فلان کار و انجام بده بعد انجامش یخچال فوری درست شد یعنی کل این فرایند شاید نیم ساعتم طول نکشید به همیین راحتی که کلی اون موضوع از تمام جوانب برای من درس داشت الان با این مثال یهو یادش افتادم بگم
استاد خوشتیپ و نورانی من هر تیکه ای که کلامتون منعقد میشه من همش یاد حرفهاتون و عمل ازون ها میفتم و اصلا پر از عشق میشم نسبت بهتون این تیکه که گفتین پیش زمینه حذف بشه من میگم کلامی بود که از حرفهاتون برام راحت بود انجامش برداشتم و ازش در طول مسیر موفقیت استفاده کردم یادمه تو دوره عشق و مودت هم گفتین فکر کنین کلن هیچی نمیدونین از روابط و یا اصلا اینجوری در نظر بگیرین که انگار تو یه جزیره هستین و کسی اصلا نیست دور و برتون تنها تا اخر عمر حاضرید با همین فردی که فکر میکنید دوستش دارین زندگی کنین؟ این مورد برای حذف دیگران بود البته شاید خیلی به مورد پیش زمینه ربط نداشت (ایموجی دو نقطه خط) ولی در هر صورت خواستم مجدد تکرارش کنم عالیی هستین شما بخدااا
و مو بر اندامم راست شد وقتی گفتین
تنها میتونی قرآن و تو یه کلمه معنا کنی اون یکتا پرستی و توحید هست
دقیقااا دیشب به خواهرم میگفتم استاد گفت هرکسی الهامات و دریافت کرده باشه با توجه به شرایط حال حاضر و حال حاضر اون موقعت هدایتت میکنه یاد موردی افتادم که سالهااا قبل خدا منو هدایت کرد و گفت در حال حاضر این بهترین تصمیم بوده البته از طریق یکی از دستانش اینو بهم گفت و درسته که من اون زمان گوش ندادم ولی خدا بهم الهام کرده بود
و در ادامه از منطق هایی که گفتین اصلا چی میشه گفت ازین مورد ها در روانشناسی ثروت 1 جلسه پنج یا ششم هم گفتین و چه منطقی چقدددر منطقی اصلا حرفی نمیمونه
شرک
…….
دیروز در راستای کنترل ذهن وقتی فایل هم گوش دادم دوباره شرک از طریقی داشت وارد میشد فکر کرده نمیشناسمش و تا داشت میومد نزدیک من نزاشتم و جلوش و گرفتم و واقعا حالم ازین رو به اون رو شد و اون موضوع و طرفی که داشتم بهش شرک میورزیدم هم رفتارش زمین تا اسمون تغییر کرد
خالق زندگی خود بودن
این مورد حتی کلمه ش و فکر کردن بهش ارامش محض میاره چه برسه به انجام و عملش و اون قسمت که گفتین حتی به خونه 60 متری فکر هم نمیتونستین کنین که داشته باشینش با خودم گفتم خدا رو شکر که من میتونم به داشتن خواسته هام هرچند برای ذهنم غییر ممکن فکر کنم و ته دلم خیالم راحت باشه که بزودی بهشون میرسم و این پله رو شما برای ما رد کردین چون با خودم میگم استاد تونسته منم میتونم خدا رو هزاران بار شکر
مابقی صحبتهاتون تک تک ش منو به فکر عمیق فرو برد فرعون، اهرام ثلاثه، موسی و….
استاد شما بهترین راهنمای زندگی من هستین شما نور خدا در زمین هستین خدایا ازت ممنونم که منو در مسیر اللهی قرار دادی خدایا شکرت
سلام و خدا قوت به شما استاد عشق و مریم عزیز و همه رهروان مسیر عشق و آگاهی
این ردپا رو میذارم که باز برگردم و ببینم کجا بودم
من بعد از 2 بار و نصفی که احساس لیاقت رو کار کردم امروز صبح به این نتیجه رسیدم که برگردم و از اول دوره رو استارت بزنم
چون متوجه شدم تموم کردن دوره، احساس لیاقت من رو بالا نمیبرد بلکه عملگرایی و تعقل و در بطن دوره بودن هست که احساس لیاقتم رو بالا میبره
دلایلی که باعث شد برگردم این بود که
همسر دارم ولی هیچچچچچچ تصویری از رابطه عاشقانه ندارم
شغل دارم ولی هیچ تصویری از نحوه، مکان و چرایی خرج کردن پول ندارم
نیازهای زیادی برای برطرف کردن دارم ولی توانایی مطرح کردن و درخواست پول از همسرم ندارم
کارت همسرم دستم هست میرم تو فروشگاه، لباس فروشی و….
برای دخترم بدون سقف خرید میکنم ولی برای خودم( که انقد هر بار خواستم خرید کنم نیاز هام زیاد بوده که نمیدونستم از کجا شروع کنم), نمیتونم
دستم نمیره
میترسم که پول بدم خرید کنم باهام دعوا بشه که چرا برای خودت خرید کردی
ازدواج کردم، ولی نمیدونم از روابط عاطفی که دارم چی میخوام
تصور میکنم که اگه زیاد بهم محبت شه یه آن ذهن آلارم میده که بهش وابسته میشی و نمیتونی مسیر کمال رو طی کنی
گاهی اوقات که رفتارها گاها با بی احترامی، توهین و حرمت شکنی همراهه، ناراحت میشم دلم میگیره میفهمم وابسته ام
میدونم باید مطرح کنم که از فلان رفتارت ناراحتم
ولی بسختی مطرح میکنم
1. فک میکنم اگه بگم دیگه خیلی آدمی هستم که مته به خشخاش میذارم(بخاطر احساس عدم لیاقت)
2.میگم نکنه مطرح کنم باز حرفی ، رفتاری بکنه که ناراحت تر شم
…..
پول میخوام ولی روم نمیشه بگم چون احساس لیاقتم جای کار داره
…..
با توجه به حرف های استاد متوجه شدم
من مشرکم
من قدرت زیادی رو به همسرم میدم
رضایت و نارضاییش مقدم بر رضایت و نارضایته خودمه
اخیرا مادر شوهرم مریضه
و من بسیار غرق در خانواده ی همسرم هستم
در شرایط یکسان همسرم، خودش، ارامشش، حوصله اش، کارش، خوابش و…. بسیار براش مهمتره و اگه والدین من کاری داشته باشن و… از هون ابتدا انقد خودش تو اولویت بوده که من که همسرشم هم، دیگه روش حساب باز نمیکنم،
اما من بخاطر شرکم برعکس هستم
چون میترسم ناراحت شه
چون میترسم دعوام کنه
چون میترسم اخم کنه
چون حرف کردم برام مهم
بهمن دلیل غرق در خانواده اشم
مریض داری، مهمون داری و….
و انقدددددد تو ذهن خودم این مراقبت از والدین همسرم و… رو برای خودم واجب می کنم که همین فرکانس از بیرون دریافت میشه و کار من وظیفه تلقی میشه
من آزمون دارم و هفته قبل و این هفته که همسرم رف به مادرش سر بزنه، نرفتم
من میخواستم یه موضوعی رو به شما استاد عزیز و دوستان عارض بشم .
من از سال 98 با شما و مباحثتون آشنا شدم .
تو تلگرام همه فایل های شما رو پیدا کردم و نشستم با اکثر فایل ها و دوره هاتون که پولی بودن و من به رایگان دریافتشون کرده بودم ، گوششون میدادم و یه نتایجی دریافت میکردم و دوباره باز برمی گشتم سره خونه اولم .
تو ذهنم هم میگفتم که استاد ثروتمنده و نیازی نداره به چند میلیون پول من و اینکه من مثلا با روانشناسی ثروت پیش میرم و وقتی پول اساسی دریافت کردم اونموقع میرم پول این فایل ها رو پرداخت میکنم .
چند ماه پیش دیگه رفتم قدم اول رو خریدم
دیدم تو کامنت ها اونقدر مطالبی هستش که اساسی با خوندنشون دارم جواب میگیرم .
اما 4 سال از وقتم اونطوری که میخواستم پیشرفت نکردم .
دیروز فایل فرایند تغییر باور رو چند بار گوش دادم که استاد فرمودند که دزدیه محصولات من رو به هر نحوی به دست بیارین و هزینش رو ندین و استفاده بکنین .
دیشب داشتم فکر میکردم که پسر
این همه سردرگمی که نصیبت شد
این همه درجا زدنت
این همه اذیت شدنت
علتش این بودا
که مباحث فایل های رایگان رو خیلی راحت دریافت و درک میکردی
اما مباحث محصولاتی مثله ثروت 1 رو با اینکه چندین بار گوششون دادی ، اما نتونستی درکشون کنی و عملیشون کنی .
در مورد این فایل هم بگم بهتون که تو ذهنم بود که استاد یه فایلی ضبط میکنن در مورد قوانین که خالق بودنمون رو اثبات میکنه با قرآن .
یه جمله ای که همیشه از استاد میشنیدم این بود که خداوند بیشتر از ما میخواهد که ما سعادتمند بشیم ، درک من این بود که اا چقدر خدای مهربونی داریم و چقدر خوبه خلاصه گذشت و گذشت تا اینکه به مرور باور هام در مورد خداوند تغییر کرد ، به جای یه مرد ریش رسفید با لباس سبز و امامه که اون بالا نشسته و فقط داره لبخند میزنه و همه چیز دست اونه و کاری از دست ما بر نمیاد تصمیم گرفتم حقیقت ماجرا رو درک کنم ، خیلی از خداوند درخواست میکنم و میکردم که میخوام جهان رو بهتر درک کنم ،
یه آگاهی که امروز بهم داده شد این بود که یه تصویر از امواج خیلی بلند و قوی اقیانوس اومد توی ذهنم و اون امواج رو میشه گفت مسیر حرکت جهان بود ، یعنی جهان داره به سمت پیشرفت حرکت میکنه و من خودمو داخل اون امواج تصور کردم و گفتم اگر تو در مسیر اون امواج حرکت کنی چون تو در راستای نیروی حرکت امواج قرار میگیری اون نیرو بهت کمک میکنه که با بینهایت برابر سرعت خودت به سمت ساحل حرکت کنی و اما اگر بخوایی خلاف موج حرکت کنی مهم نیست که تو چقدر شناگر ماهری هستی ، مهم نیست که چقدر انسان خوبی هستی هیچ چیز مهم نیست هیچ احساساتی مهم نیست نتیجه اینه که اون موج بلند و قوی تورو نابود میکنه ، نه بخاطر اینکه خصومت شخصی باتو داره چون تو برخلاف جهت اون انرژی حرکت کردی
یه درسی توی فیزیک داشتیم به نام برایند نیرو ها که با F نشون میدادیم و میگفتیم اگر دو نیرو در راستا و در جهت هم باشن باهم جمع میشن و اگر درخلاف هم باشن از هم کم میشن و برایند نیرو به سمت اون نیرو بیشتر میره
اگر یک بردار داشته باشیم با مقدار بینهایت و جهت اون به سمت راست باشه و اگر یک بردار داشته باشیم با مقدار 100 حالا اگر این بردار 100 هم جهت بشه با اون بردار بینهایت اون هم بینهایت میشه و اگر خلاف جهت بشه در کمتر از کسری از ثانیه ناپدید میشه ،
هر خیرى که به تو برسد از سوى خداوند است و هر شرى که به تو برسد از خود توست
در واقع مقدار اون نیرو 100 در مقابل بینهایت هیچ چیز نیست و به همین دلیل میگه هر خیری به شما میرسد از طرف خداست و شما فقط هم جهت شدید با خدا و اگر شری به تو میرسه به خاطر خودت هست چون خودت خلاف جهت شدی
الان بهتر میفهمم اون جمله ما رمیت اذ رمیت لکن الله رما
این آیه میخواد به ما نسبت اون عدد 100 در مقابل بینهایت رو بفهمونه میخواد به پیامبر بفهمونه که تو فقط هم جهت شدی با نیروی بینهایت و فکر نکن نیروی 100 تو کاری کرده بلکه اون نیروی بینهایت هست که داره همه کار هارو انجام میده
تازه دارم میفهمم ایه ان الله یرزق من یشا بغیر الحساب رو
اگر به خداوند بتونیم به عنوان یک نیرو و انرژی بینهایت نگاه کنیم که جهت گیری اون به سمت پیشرفت و تکامل هست خیلیییی از سوال های ذهنمون حل میشه
در واقع احساس میکنم برای همین اومده از کلمه اصابت استفاده کرده
اصابت به معنای برخورد، به هدف خوردن، تلاقی
تلاقی به نظرم بهترین کلمه ای هست که میشه استفاده کرد
اینکه تلاقی نیروی ما با انرژی منبع در راستا باشه یا نه رو ما تعیین میکنیم
و اگر در راستا باشه زندگی میشه أَنْ یَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ
سلام به استادعزیزم و استادشایسته و همه دوستان گلم دراین بهشت
خدایاشاکرم برای این فایل توحیدی بی نظیر
وچقدربایدهرلحظه شکرگزارباشم برای هدایتم به این سایت..واقعا عاجزم ازشکرگزاری برای همین یه نعمت توزندگیم بقیه که بماند….
به قول شما استادجان ازخدامیخوام بهم قدرت شکرگزاری این همه نعمت رو توزندگیم بده
من هم ازافراد مذهبی و چادری بودم قبلا…
مذهبی که برام ساخته بودن که فقط خدا رو توی رو ضه ها و ختم قران و ختم انعام میشه پیداکرد
تواین مجالس همیشه شرکت میکردم به بهانه ی ثواب که ثواب هم در ذهنم نزدیکی وپاداش خداوند به من بود
و چقدر درست میگید که توهمون مجالس ختم قران هیییییچ حرفی ازتوحید وقدرت خداوند وتوکل زده نمیشد افرادقران روختم میکردن و اخر سرخانم جلسه ایی روضه امام حسین و مصیبتهاش رو میخوند وافراد هم اشک میریختن بااین باورکه بااشک برا امام حسین ریختن دری از درهای بهشت به رو شون بازمیشه که درواقع اون اشک هم برای امام حسین نبود برای یاداوری مشکلات وکمبودهای زندگیشون بود
واستادعزیزم الان هم همین مجالس هنوز برقراه بعدازسی سال به همین شکل.
فقط بعضی اوقات توبعضی جاها به جای روضه بیشترخوندن یه کم درسهای اخلاقی میدن که خیلی بهتر وکاربردیتره
من چون خودم قبل اهل روضه و جلسه قران و سفره حضرت ابوالفضل بودم و ازنزدیک این فضاهارو دیدم و الان که 3ساله تکاملی با صحبتهای ناب شما پیش اومدم هربار بیشترمیفهمم که چقدر شریک قائل میشن این مجالس برای خداوندیکتا
هنوزهم چون اطرافیانم به این مجالس میرون ومن گاهی میپرسم که چی میگن واقعا تعجب میکنم از بعضی حرفهایی که میشنوم مثلا ::اگر دیوار خونه رو سوراخ کنی و توش یه دستمال با دعای فلان بذاری دیگه جن توخونه نمیاد وااااای خدای من اخه جهل تاکجا تواین قرن با این همه پیشرفت وتکنولوژی این حرفیه که باید توی مجلسی توتهران زده بشه؟؟؟؟
خدایاشکرت که منو بیرون کشیدی ازاین مسیر وهدایتم کردی
نه ازشرک حرفی زده میشه نه ازتوحید
من اصلا نشنیدم تواین همه سال واین حرفوچقدرشنیدم که قران هفت تابطن داره که هربطنش 7تا بطن دیگه داره که فقط ادمهای خاص میتونندبفهمن وبه همین سادگی خودمون رو محروم کردیم ازاین کتاب هدایت توزندگی
چقدر این بحث توحیدشیرینه
چقدرادم رواروم میکنه
چقدر بهت اطمینان میده که توفقط لذت ببر یکی هست که هواتو داره وهمه چی بهت میده فقط باورش کن
کسی که ازهمه چی اگاهه داناست بصیرو شنواست علیمه حکیمه مدیر ومدبر این جهانه
کسی که هرلحظه اززندگیت میگه چیکار کن فقط باید قلبتو بازکنی و فقط به خودش توکل کنی
چه قدرتی میگیره ادم وقتی اینجوری خداروباورمیکنه چقدر سپاسگزارتون هستم برای این خدای قشنگی که نشونمون دادید
من خالق زندگیم هستم باور توحیدی نابی که هروقت توذهنم مرورش میکنم اروم میشم ولبخند میزنم که من وخدا کافی هستیم تابسازم اونچه رو که میخوام.
چقدر عالی قران رو توضیح میدید چقدر خوب میفهمیدش چقدر دقیق بررسی میکنید تحسینتون میکنم استادجانم شما بینظیرید
چقدر عالی توضیح دادید که چطوری ذهن دست یافتن به خواسته هامون رو غیر ممکن میدونه با مثال ایلان ماسک و حضرت موسی
واقعا اگه بتونیم باورهای محدودکننده رو برداریم وبه روحمون وصل بشیم به همه چی رسیدیم اصلا هیچ تلاش و زور زدنی نیست ماهرچه راکه بخوایم داریم فقط باید باورهای نامناسب رو پایین بریزیم تابرسیم با اون نقطه توحیدتابه اصلمون وصل بشیم انشاالله که خداکمکمون کنه تادرک کنیم وبفهمییم وعمل کنیم به این قوانین تا بهبودپیداکنیم هر روزبیشتراز روزقبل
اینکه گفتید توی بندرعباس بودید و اگر بهتون میگفتن شما یه روز به اینجاها که الان هستی میرسی و شما به خاطر محدودیت های ذهنتون میگفتید بابااااا چطوری اخه ؟؟ مگ میشه !!! من یه کارگرم !! … ولی از زمانی که شما محدودیت های ذهنتون رو تغییر دادید الان داریم میبینیم که همه چی در زندگیتون دارید…
یه ادم کارگر ساده با تغییر ذهنش و با تغییر باورهاش به جایی میرسه که هر چی رو بخواد به راحتی تهیه میکنه و میخره …
یه مثال بزنم از خودم براتون :
خب من دارم روی جلسه اول ثروت 1 کار میکنم و بارها صحبت ها رو گوش میدم و تک تک کامنت ها رو دارم سعی میکنم بخونم اتفاقی که برام افتاد این بود که من امروز یه چند تا تمرین اعتماد به نفسی انجام دادم :
مثلا سوار تاکسی شدم و طرف مابقی پولم زو که داد یه هزاریه درب و داغون توش بود و من درخواست کردم لطفا این هزاری رو عوضش کن و راننده هم هزاریه سالم به من داد..
مورد دوم رفتم توی بانک و موقع ورود خیلی با اعتماد به نفس و محکم سلام کردم و چقدر رفتار خوبی با من شد…
مورد سوم از بانک که برگشتم توی راهم یه نمایشگاه ماشین بود که یه دنا پلاس سفید رنگ توربو اونجا بود و من رفتم توی نمایشگاه و محکم سلام کردم و گفتم اقاااا دنا مدلش چنده ؟؟ طرفم گفت خشکه و صفره .. بعد گفتم خب قیمتش چنده؟؟ گفت از محمد بپرس.. منم خیلی محکم گفتم اقاااا محمد دنا چنده ؟؟ اونم گفت یک میلیارد و بعدش کمی برام توضیح داد که داستانش چیه واینا …
میخوام بگم که من با خوندن کامنت های بچه ها در ثروت 1 و خوندن الگوها چقدر اعتماد به نفسم بالا رفت..
در صورتی که قبلا مثلا سوار تاکسی میشدم و پول خراب به من میدادن جرئت نمیکردم بگم لطفا اینو عوض کن .. یا روم نمیسد،، یا میترسیدم یا میگفتم ولش کن بابا این مسخره بازیا چیه !!! حالا هزار تومن چیه !!! ولی این بار در خواست کردم و پول خراب رو تعویض کردم !!!
یا اصن توی شهر خودمون من قبلا جریت نمیکردم برم دم یه نمایشگاه چه میدونم فقط از پشت شیشه ماشینه رو نگاه کنم حالا چه برسه بخوام قیمت بپرسم از صاحب نمایشگاه !! همون پشت شیشه هم میترسیدم برم و میگفتم بابااااا این کجا و من کجا !!! ولی امروز خیلی با اعتماد به نفس رفتم و سوال کردم و با احترام با من برخورد شد. و من تونستم یه ماشین یک میلیاردی رو خیلی راحت قیمت بپرسم و توضیح بخوام در مورد ماشین !!!
میخوام بگم تغییر باورها و الگو برداری و مطالعه ی کامنت ها این کار رو با ادم میکنه ها !!!
و اگر ادامه بدم و ادامه بدم و روی ذهنم کار کنم حتما به ارزوهام میرسم ،، به ارزوهایی که الان خیلی دور از ذهن برام !!
بزرگترین سپاسگزاریم امروز برای شنیدن این فایل هست وازخداوند میخوام که فهم این کلمات روبرام آسان وآسانترکنه، الهی آمین
چندروزی هست که هرروز هرسوره ای که بصورت الهام بهم گفته میشه رومیخونم ودرموردش برای خودم مینویسم تا ببینم من توی این زمان چطورمیتونم ازاین الگویی که قرآن داره برام تعریف میکنه برای خودم استفاده کنم درزندگیم، وچندین بار سوره الشعراء گفته شده بخونم ذهنم میگفت خب این که تکراریه ولی میگفتم حتما یه چیزی هست که من درک کنم گیر کارمن بازمیشه وخداوندبازهم برای من آسان کرد واززبان شما اون موضوع مهم روبرام توضیح داره میده، که شرک ورزیدن بزرگترین ظلم به خودهست وخداوندگفته شرک رو نمیبخشم، خیلی منطقیه این حرف خب تاوقتی باورقطعی به اینکه یک قدرت هست وقدرت دیگه ای وجودنداره نداشته باشیم نمیتونیم که توسط این نیروهدایت بشیم قانون اجازه نمیده،
ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا؛ رَجُلًا فِیهِ شُرَکاءُ مُتَشاکِسُونَ وَ رَجُلًا سَلَماً لِرَجُلٍ هَلْ یَسْتَوِیانِ مَثَلًا الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَکْثَرُهُمْ لا یَعْلَمُونَ[1]«خداوند مثالی زده است: مردی را که مملوک شرکائی است که درباره او پیوسته به مشاجره مشغولند و مردی را که تنها تسلیم یک نفر است، آیا این دو یکسانند؟ حمد مخصوص خداست ولی اکثر آنها نمی دانند.»
این آیه مثال خیلی واضحی هست که وقتی قدرت های زیادی درذهنمون وجوددارن که میتونن تاثیرداشته باشن درزندگیمون ما همیشه سردرگمیم وتکلیفمون روشن نیست همیشه احوالمون بالا وپایین میشه بااتفاقاتی که بیرون ازمارخ میده، چه کسی اتفاقاتی که داره توخانواده فامیل محل کار دولت کشور، میفته براش اهمینی نداره ومسیرخودش روادامه میده کسی که باورداره این جهان قانونمنده وداره توسط یک نیروی واحدهدایت وحمایت میشه… ازتجربه من زمانی که فکرمیکنم خیلی توحیدی عمل کردم زمانی بودکه 20سال پیش برای جدایی ازهمسرسابقم اقدام کردم همه خانواده وفامیل نه تنهاطردم کردن بلکه خیلی منومیترسوندن که دنیا برای یک زن طلاق گرفته جای وحشنناکیه واخبارواطلاعاتی روبرام عنوان میکردن که میگفت چه سرنوشت شومی برای زنی که مطلقه بوده رقم خورده… ولی من اصلا اهمیت نمیدادم یادمه گفتم خدایا اگه توخدایی وقدرت دست توعه پس ازتومیخوام کمکم کنی اگرم توقدرتی نداری پس بزار بیچاره بشم ولی من زیربارزورنمیرم… اونموقع هیچی ازخداوقانون نمیدونسنم ولی خیلی تمرکزم روشدن بودواصلا به نشدن فکرنمیکردم، وحدامیدونه که چه معجزانی برای من رقم خورد وچطورخدابرام همه کس شدوهمه چیز، دارم میگم که به خودم یادآوری بشه که نشدنی وجودنداره اگربایه اراده وایمانی که یه نیروی بینهایت قدرتمندداره حمایت وهدایتت میکنه حرکت کنی ومیدونی که این نیروخواهان رشدکردنته وازهرکسی که برای تغییرورشدحرکت کنه حمایت میکنه
ویه موضوع مهم دیگه ای که من ازش برای خودم درک کردم اینه که خداوندوقتی گفته فلان عمل گناه هست ودیگ مرتکب نشین ویا اینکه میگه ازاین دوری کنین ولی اگر شرایط جوری بودکه مجبوربودین ایرادی نداره وگناهی برشمانیست.. داره میگه که این آگاهی برای اینه که اشتباهت رومتوجه بشی وبهبودبدی شرایطت رو نه اینکه حالا بشینی به اینکه ای وای این کارمن اشتباه بود گناه کردم فکرکنی وهی به خودت احساس گناه بیشتربدی وهی بیشترفرومیری توخطاکردن،کاری که مذهب باما کرده همین بوده همیشه و چیزی که خودم خیلی هنوزتوش مشکل دارم خیلی وقنا مچ ذهنم رومیگیرم که میبره منو توگذشته وبهم احساس گناه میده، واینجورمواقع هم به خودمون ظلم میکنیم چون ازهدایت درست دورمیشیم.. خداروشکر که من این سعادت نصیبم شده که بشنوم اینحرفهارو وانشالله که اهل عمل باشم، سپاسگزارم استادنازنیم ومشتاقانه منتظرقسمت بعد این فایلم، خیلی برای شنیدن ادامه این مطلب ذوق دارم فکرمیکنم شب خوابم نمیبره، حسم مثل زمان کودکیمِ که روزشماری میکردم روزعیدبیادومن لباس نووکفش نوکه خریده بودن برام بتونم بپوشم یه چنین اشتیاقی الان درقلبمه برای شنیدن ادامه این فایل، استادعاشقتونمممم که چنین گنجی روداری بهمون هدیه میکنی، امروزصبح توستاره قطبیم نوشتم خدایاامروزازت یه معجزه میخوام به والله قسم این همون معجزه ست که خواسته بودم، که درموردسوره هایی که یه علاقه خاصی بهشون داشتم همیشه طه وشعراء شماالهام بشه بهتون که صحبت کنین ومهمترین موضوع روکه بایدازاین سوره ها درک کنیم بهمون بگین اونم بعنوان هدیه، خدایاشکرت شکرت شکرت
فقط میتونم بگم خدایاشکرت وسپاسگزارم استادعزیزم وبانوشایسته که با دستان نازنینت کپشن زیبای این فایل الهی روبرای درک بهترما نوشتی، بینهایت سپاسگزارم، الهی شکر الهی شکرالهی شکربرای امروز
الان دارم گریه میکنم و حیرت زده از این همه دقت خدا
من دیروز دو تا پاسخ داشتم از دوستان عزیز خانواده صمیمی عباس منش
به صحبت های زهرا مختاری تو فایل اجرای توکّل در عمل – صفحه 46
پاسخ دادم و حتی گفتم دلم میخواد اولین دوره ای که هر موقع زمانش برسه ،دوره قانون سلامتی رو بخرم
حتی به خدا گفتم که خدای من کاری کن تا 11 آبان ماه که استاد عباس منش با قیمت قبل دوره هارو گذاشته یه دوره رو بخرم
و به دوستمون نوشتم و بعد که اومدم پاسخ یه دوست دیگه رو ببینم
اصلا نمیدونستم چی نوشته شده
همین که فایل آیا خداوند مانند یک مادر مهربان عمل می کند؟ – صفحه 25
رو باز کردم تا پاسخش رو بخونم دیدم نوشته :
نسرین سیفی گفته:
30 مهر 1403 در 13:38
مدت عضویت: 793 روز
سلام عزیزم خوبی
طیبه جان من تقریبا کامنتهات رو دنبال میکنم
و خیلی تحسینت میکنم برای کسب و کارت
به تازگی قدم اول رو تموم کردم
و چند باری که کامنتهات رو خوندم تو ذهنم اومده که طیبه هم اگه دوازده قدم رو شروع کنه خیلی خوبه
چون استاد به یه نمایشگاه نقاشی میرن و صحبت های خیلی قشنگ و پرمغز میکنن
و سوای اینها من هر وقت کامنتت رو خوندم یه صدایی کاملا واضح بهم گفته به طیبه بگو دوازده قدم رو شروع کنه ولی بعد با خودم گفتم بابا تو که خودتم تازه شروع کردی و مقاومت کردم ولی امروز با خوندن این کامنتت مطمئن شدم که باید بهت بگم
انشالا که به کارت بیاد عزیزم
من که این پاسخ رو دیدم فقط اشک ریختم و در حیرت بودم
من یک دقیقه قبلش داشتم به زهرا مختاری عزیز پاسخم رو مینوشتم که اگر خدا اجازه بده و هر موقع که درمدار دریافت دوره ای رو قرار گرفتم میخوام دوره قانون سلامتی رو بخرم
ولی در ادامه اش گفتم البته اگر قرار باشه دوره دیگه ای رو اول بخرم خدا خودش هدایتم کنه
و خدا نذاشت دو دقیقه بیشتر طول بکشه که از پاسخ نسرین سیفی عزیز بهم گفت دوره 12 قدم رو بخر
وقتی پیام دوست عزیز رو خوندم گفتم یعنی الان میتونم بخرم؟؟؟؟؟
یعنی این جمعه که رفتم جمعه بازار و پولی که تو حسابم داره دوره 12 قدم رو باید بخرم ؟؟
بعد تا صبح خیلی فکر نکردم درموردش و بعد از ظهر 16:30
نمیدونم چی شد اومدم سایت و رفتم و دوره 12 قدم رو باز کردم و گفتم ببینم دوره قیمتش چنده
دیدم تا 11 آبان 1 میلیون 450 هست و بعد 11 آبان قیمت جدید میشه 1750 هست
و حتی اینم دیدم که اگر تا 30 روز قدم بعدی رو بخرم 40 درصد تخفیف داره
و خوشحال شدم
پیش خودم گفتم من که الان با تمام پول هفته پیشم رفتم رنگ و کاموا و پول برای خانمایی که برای من قلاب بافی انجام میدن دادم و پول کلاسامو کنار گذاشتم و باید این هفته جمعه با فروشم بخرم دوره رو
و بعد یادم اومد استاد عباس منش میگفت که زمانی میتونین دوره هارو بخرید که انقدر درآمد داشته باشین که بتونین این دوره هارو خرید کنین
پیش خودم گفتم نه من نمیتونم بخرم
درآمد من خیلی زیاد نشده که من بخوام با قسمتی از درآمدم دوره ها رو تهیه کنم و یه جورایی چون قبلا درسش رو گرفتم
این یادم بود که من باید با آموزه های رایگان استاد پیشرفت کنم و مدارم تغییر کنه تا وقتی درمدار دریافتش قرار گرفتم اونموقع خرید کنم
داشتم این حرفارو به خودم میگفتم و یه سفارش آینه دستی از همکلاسیم گرفته بودم و داشتم عکس کارتونیاشو رنگ میکردم
که یهویی اومدم تو سایت و رفتم دوره 12 قدم رو دیدم و بعد که گفتم نه من نمیخرمش یا با پول فروش جمعه هم نمیشه بخرم چون درآمدم انقدر زیاد نشده که با قسمتی از درآمدم دوره رو خرید کنم
البته که درآمدم از ماه شهریور از صفر یه یکباره به 23 میلیون رسید تو یک ماه
و این ماه 19 میلیون تو سه هفته که فقط سه روزش رو جمعه بازار رفتم گل سر فروختم
شک داشتم که بخرم دوره رو یا نه
بعد گفتم خدایا اگر قراره من دوره رو بخرم بهم یه نشونه بده
بعد دیگه رهاش کردم
اومدم صفحه اول سایت
دیدم یه فایل جدید اومده
درک قوانین جهان در قرآن کریم | قسمت 1
پیش خودم گفتم خدایا اگر قراره دوره رو بخرم تو این فایل جدید یه نشونه بهم بده
درمورد دوره 12 قدم که باید الان و امروز 1 آبان بخرمش
و 1450 رو دارم
که کنار گذاشتم برای شهریه کلاسم تا دوماه دیگه یعنی برای دی ماه
وقتی باز کردم فایل رو که استاد داشتن صحبت میکردن
تا دقیقه 11 گوش دادم و یه لحظه کنجکاو شدم ببینم که نظرات صفره یا من دیر دیدم فایل جدید رو
الان با عقل ناقصم اسمشو میذارم کنجکاوی ولی من که به اندازه نوک سوزن هم آگاهی ندارم و هیچی نیستم
یا اراده قوی تر از قوی و قدرتمند خدای من ربّ ماچ ماچی من ،
من رو هدایت کرد به صفحه اول نظرات همین فایل
همینجوری دستمو گذاشتم رو صفحه اول و اومدم به اولین پیام که اولین پیام ببینم ساعت چند بوده که بدونم استاد کی فایل جدید گذاشتن
دیدم 1 آبان 6:48 دقیقه
گفتم پس امروز گذاشتن و اسم فردی که اولین پیام رو گذاشته اعظم خانم بود
و باز کنجکاو شدم ببینم چی نوشتن
و نوشتن که
اعظم گفته:
01 آبان 1403 در 06:48 – لینک دیدگاه
مدت عضویت: 640 روز
به نام خدای وهاب
سلام به روی ماه استاد عزیزم و دوستان الهی من
یک سال گذشت از زمانی که من شروع کردم با کادوی تولدم قدم اول از دوازده قدم رو خریدم و امروز دوباره تولد منه و من بازم اومدم پیش خانواده عزیزم و خدارو صد هزار مرتبه شکر
پارسال روز تولدم چقدرررر شوق و ذوق داشتم که دارم قدم اول میخرم و باورم نمیشه یک سال گذشته
خدایا شکرت و سپاسگزارم که منو آفریدی .
وای وقتی دیدم نوشته قدم اول از 12 قدم رو خریدم یک آبان
دیدم نوشته تولدمه ، امروزم یک آبان هست و
گفتم پس باید منم قدم اول رو بخرم
چون چند دقیقه قبلش گفتم خدای من نشونه ای بده از این فایل جدید که استاد درمورد
درک قوانین جهان در قرآن کریم | قسمت 1 – صفحه 1
صحبت کرده ،تا اگر قراره دوره 12 قدم رو بخرم نشونه شو بهم بگی
که خدا تو دقیقه 11 صحبت های استاد با اراده خودش منو وادار کرد تا مکث کنم و برم به صفحه یک و اونجا دراصل نشونه من بود که امروز دوره رو خرید کنم
امروزی که اول هست
و حتی دقیقه هایی که مکث کردم هم دو تا یک بود
همه اینا نشونه هست
حتی تا 11 آبان فرصت خرید دوره ها با قیمت قبل بود
و طبق درخواستم که دیروز و روزهای قبل از خدا داشتم و میپرسیدم کی من در مدار دریافت دوره ها قرار میگیرم ؟؟؟
که دیروز مرحله به مرحله بهم گفت الان وقتشه
و اینو درک کردم که میتونم تا قدم 7 رو با فروش این دو هفته ام از جمعه بازار خرید کنم و تا قدم هفت رو بخرم
بی نهایت ازش سپاسگزارم که این همه به من محبت داره و انقدر حس ارزشمندی دارم که وقتی میبینم ریز به ریز داره هدایتم رو دقیق و با چیدمانی بی نهایت قوی هدایتم میکنه حیرت زده تر میشم
یادمه امروز به یه فایل تیکه ای از استاد گوش دادم استاد میگفت هیچ برگی بدون اذن خدا از درخت نمی افته
پس خدایی که با این دقت داره جهان رو مدیریت میکنه چرا بیشتر از قبل خودمو بهش نسپارم؟؟ و ازش کمک نخوام ؟؟؟تا راه رو نشونم بده
سعیمو میکنم هر لحظه به یادش باشم و باهاش صحبت کنم تا بتونم دریافت کنم صدای ربّ ماچ ماچی جذابمو ربّ و صاحب اختیارمو که انقد باحاله که هرلحظه هدایتم میکنه
خدایا شکرت
الان ساعت 17:27 هست و من به خواهرم نقدی 1500 دادم که 5900 پول شهریه کلاس رنگ روغنم رو تا دی کنار گذاشته بودم
و از پول شهریه 1500 برداشتم تا به خواهرم بدم و برام واریز کنه و دوره رو بخرم قدم اول دوره 12 قدم رو
و حتی به خدا گفتم که اجازه دارم که پول نقدی به خواهرم بدم و امروز بخرم دوره 12 قدم ،قدم اولش رو ؟؟؟
که حس کردم آره بخر
برای تو بی نهایتش رو به حسابت برمیگردونم و بی نهایت ثروتم رو بهت عطا میکنم
با خیال راحت بخر و به قوانین و به گفته های استاد عمل کن و اگر این دوره رو در اول آبان که داری تهیه میکنی شروع کنی
دیگه باید قدم هاتو چند برابر تر از قبل برداری
چون من بهت افتخار میکنم و تو لیاقت و ارزشمندی اینو داری که بهت عطا کنم چون تو این یکسال تو قدم برداشتی و عمل کردی و تمرینات فایل های رایگان رو سعی کردی انجام بدی تا مدارت تغییر کنه و با نتایجت داری میبینی که چقدر تغییر کردی
پس از امروز به بعد یه طیبه دیگه متولد میشه
یه طیبه جدید
یه شروع جدید
خدایا شکرت
یادمه 1 مهر که شد من هدایت شدم به فایل هایی که انگلیسی بود و تو اون یک سالی که تو سایت بودم ندیده بودمشون و انگار یه فصل جدید از مدار هارو داشتم پا میذاشتم در مدار جدید
و یه سری اتفاقات ناب برای من رخ داد در مهر ماه
و الان 1 آبان ماه دوباره خدا بهم گفت شروع کن
حالا وقتشه پر قدرت تر از قبل ادامه بدی
این همه نشونه آخه
1 آبان
11 امین دقیقه از صحبت های استاد در این فایل رو مکث کردم
رفتم به اولین صفحه و اولین پیام از کسی که در این فایل دیدگاه گذاشته رو ببینم که استاد کی فایل گذاشته
و بعد تو نوشته هاش دیدم نوشته 1 آبان تولدشه و 1 سال گذشته از روزی که دوره 12 قدم رو خرید کرده
و حتی دیروز خانم سیفی عزیز گفتن قدم اول 12 قدم رو تازه تموم کردن
همه اینا یعنی شروع کن اجازه دریافتش رو داری
خدایا شکرت
الان 17:36 هست میخوام دوره رو بخرم
به خواهرمکه نقدی 1500 دادم ،خواهرم برام انتقال داد الان
خدایا شکرت
فکرشم نمیکردم اولین دوره ای که میخوام بخرم دوره 12 قدم باشه
الان رفتم تو سبد خریدم رو ببینم دیدم دوره احساس لیاقت و دو تا کتاب چگونه فکر خدا را بخوانیم یا فصل 3 رویاهایی که رویا نیستند رو گذاشتم و دوست داشتم عشق و موت رو هم بخرم و دوره قانون سلامتی رو بیشتر میخواستم اولین دوره خریدم باشه
که خدا گفت نه ،اولین دوره دوره 12 قدم مناسب تو هست
زمانش که برسه در زمان مناسب دوره های بعدی مثل قانون سلامتی و بقیه رو هم تهیه میکنی
و من از 7 مهر ماه سال 1402 تا 1 آبان ماه 1403
حدود 1 سال و 24 روز دیگه خدا لطف داشت بهم و من تونستم قدم اول رو بخرم
الان اذان مغرب هست اولین کار رفتن و وضو گرفتن و اومدن و صحبت کردن با خدای ماچ ماچی خودمه و ازش باید سپاسگزاری مخصوص کنم و بعد بیام دوره رو بخرم
بی نهایت سپاس ربّ من
17:43
بعد اینکه نمازمو خوندم و لپای خدا رو کشیدم و کلی ماچش کردم از دستاش و سپاسگزاری کردم اومدم تا پرداخت کنم
قدم اول از دوره 12 قدم رو
18:2 دقیقه روز 1 آبان 1403 اولین واریز من برای خرید دوره انجام شد ،اونم دوره ای که خدا برای من انتخاب کرد و من چشم گفتم
خدایا شکرت
بی نهایت سپاسگزارم ماچ ماچی جانم
وقتی خرید کردم هدایت شدم به صفحه ای از سایت
که شروع کردم به خوندن
یادت باشد که مهم ترین و اثر بخش ترین قسمت کار، انجام تمریناتی است که در این برنامه آموزش داده ام. مهم ترین عاملی که این تحول عظیم را در زندگی من بوجود آورده، تعهد و ایمانی بود که به انجام تمرینات در خودم ایجاد کرده بودم.
اینو که خوندم گفتم چشم حتما تمام سعیم رو میکنم
انجام بدم تمریناتش رو من عاشق انجام دادن تمرینم اونم تمرینات این سایت پر از آگاهی که هر لحظه منو بیشتر و بیشتر به خدا نزدیک تر میکنه
تعهد میدم که از امروز جور دیگه ای عمل کنم حتی پر قدرت تر از این یک سال
خدایا شکرت
اصلا فکرشو نمیکردم امروز دوره بخرم
چند روز پیش به این فکر بودم برم مداد رنگی بخرم که 1800 هست ولی گفتم بذار جمعه بازار رو برم هفته بعد میخرم
چون این هفته سه تا رنگ برای نقاشی و رنگ روغنم خریدم که یکیش 2600 بود یکی 430 و یکی 980
و همه اینا کار خداست که من الان به راحتی خرید میکنم و هیچ وقت پولم تموم نمیشه و همیشه پول تو حسابم و نقدی دارم
خدایا بی نهایت سپاسگزارم ازت
برای تک تک دوستان بی نهایت عشق و شادی و سلامتی و آرامش و عشق از خدا و بی نهایت ثروت از خدا میخوام
سلام به استاد عزیزم و مریم بانو و هم خانواده ای های نازنین
خدایا شکرت که در این لحظه منو کشوندی پای لپتاپ تا بعد از مدت ها کامنت بنویسم.
استاد جانم من خوشبختم که به سمت شما هدایت شدم، به این سایت، به این آگاهی ها، به این اعضای دوست داشتنی سایت که خوندن کامنت هاشون آدم رو سرمست میکنه.
خدا را شکر که سالم و سلامت هستم، اعضای بدنم درست و با هماهنگی کار میکنن و باعث میشه من بتونم فعالیت های متنوع داشته باشم.
خدا را شکر که شب ها خواب راحت و عمیقی دارم.
خدا را شکر که به راحتی هوای تمیز و سالم نفس میکشم.
خدا را شکر که روزهای گرم و آفتابی رو تجربه می کنم و ازش لذت می برم.
خدا را شکر که یه خانواده ی فوق العاده دارم، با اینکه از لحاظ فیزیکی خیلی از هم دور هستیم ولی دلامون به هم نزدیکه و هم فکر هستیم و هر روز از هم صحبتی هم لذت می بریم.
خدایا شکرت که عزیز دلی دارم که باهم وقت میگذرونیم و به هم احساس خوب میدیم و رابطه ی قشنگی داریم.
خدایا شکرت به خاطر کار و درآمدی که دارم و اینکه مایحتاج زندگیم رو به راحتی تهیه می کنم.
خدایا شکرت به خاطر دوستان خوب و هم فرکانسی که دارم و آرامش و حس خوبی که از پیام هاشون دریافت می کنم.
خدایا، ظرفم رو بزرگ تر کن تا سهم بیشتری از باران رحمتت دریافت کنم!
پروردگارا، دل های ما را بعد از اینکه ما را هدایت کردی و طعم شیرین هدایت را به ما چشاندی (به واسطه ی افکار خودمان) منحرف نگردان و از سوی خودت رحمتی به ما ببخش که تو بسیار بخشنده ای!
جرات اعتماد به خدا برامون ایجاد شد بر اساس کلام خودش نه کلام و سلیقه های دیگران
تاکید بر آسان بودن قرآن و عمل به آن
حذف رابط مفسر بین ما و خداوند
حذف ترس از خداوند و ترس از جهنم دور دست
فهم جهنم دنیا و ادامه زندگی در آن دنیا
فهم خلق بهشت و ادامه زندگی در آخرت
استاد من هرچه بیشتر قرآن رو میخوانم بسیار احساس قدرت میکنم
خداوند در سوره عبس آیه 13 و 14 میگه قرآن مکرمه مرفوعه مطهره است، استاد پیامبر میگه بگو دوستت کیه تا بگم تو کی هستی، جیم ران هم میگه تو شبیه دوستانت میشی
استاد رفیقت قرآن که میشه مثل خودش تو رو مکرمه(ارجمند) و مرفوعه(بلندمرتبه) و مطهره (پاک) میکنه. استاد من عزتم رو از خداوند و کلامش دارم.
عاشقتم استاد و سپاسگزارم از خدا که ما رو هدایت کرد به شما
جالب استاد آیه 15 عبس میگه قرآن رو میسپاریم به سفیران حق(باَیدیِ سَفرهٍ)، و تو سفیر حق هستی.
استاد عجب جمله ای توحید ، شرک ،خلق زندگی به هم ربط دارد
اگر مشرک باشی=عدم خلق زندگی
اگر توحید داشته باش= میتوانی خلق زندگی کنی
استاااااااااااااااااااد خدا حفاظت کنه
وجودت پر از خیر و برکت
الحق که استادی
من به هیچ کس جز شمااستاد، عنوان استاد رو نگفتم و نمیگم.
سلام بر همه عزیزان
خدا رو شکر بابت گوش دادن این فایل و همزمانی به موقع برای خودم و سلامت استاد عزیزم و مریم جان و سلامت جسم و روح خودم
دو روز پیش وقتی از خواب بیدار شدم دیدم اصلا نمیتونم گردنمو تکون بدم و یه درد عجیبی میگیره منو و اصلا نمیتونستم تکونش بدم با هر زوری بود از خواب بیدار شدم و رفتم دوش ابگرم تا بدادش برسم منطقش این بود که از بالشت پرت شدم و بد خوابیدم چون کلن بد خوابم یهو میبینی 8ساعت روی یکی از دستام خوابیدم :))) مادرمم همین و میگفت که یا سرما خوردی یا بد خوابیدی و اینا ولی میدونستم طبیعی نیست کلن تو بیماری از همون اولم من بچه لوسی بودم و با یه عطسه سریع میرفتم دکتر دیگه بعدها که با استاد و قوانین اللهی آشنا شدم و فهمیدم اصلا بیماری طبیعی نیست دیگه لوس ترم شدم و اینو میگرفتم زنگ خطر که چه فکری یا چه ترس و نجوایی و منو به این روز انداخته چند وقتی هم هست که دارم روی فایل خداوند مانند مادر مهربان عمل نمیکند کار میکنم و اگاهی هاش و هر لحظه با خودم تکرار میکنم برای همین این تضاد و هم گفتم کتک خوردنه و نباید بزارم کتک محکم تری باشه سریع رفتم سراغ پرونده های ذهنی اها قبلش اینو بگم رفته بودم زیر دوش اینقدر درد داشتم نمیتونستم دستمو تکون بدم بعد همونجا گفتم خدا ضعیف ها رو دوس نداره قوی باش هی قوی قوی تو ذهنم اکو میخورد :))) خلاصه پرونده ها رو ریختم بیرون و فهمیدم ترس ها دارن برون ریزی میکنن اگه قبلن بود میگفتم نه فعلا بزار همینطوری بمونه طاقتش و ندارم ولی خیلی وقته که با خودم میگم من اونقدر توان ندارم که هی ترس و کتک خوردن جهان و تحمل کنم هی بخوام تا یه قدمی ترسها برم تمام تن و بدنم و روحم و زخمی کنم بعد برگردم عقب تا اینجا اومدی دیگه برو نمیمیری که عوضش پشت اون درها دنیای خواسته ها و ارامش هاته دیگه خبری از کتک خوردن های عمیق نیست تاریک نیست همه جا روشنه برو دختر نترس و کل دیروز و فقط کنترل ذهن و بررسی این مورد بوجود اومده گذشت که دیدم به به استادم فایل گذاشته و بله بازم راجع به توحید و مهمترین و اصل ترین با جون و دل گوش دادم از دیروز و بررسی مورد و رفتن تو دل اون ترس انگار اب روی اتیش بود اصلا خبری ازش نیست مامانم میگه دیدی گفتم دوش ابگرم جوابه :)) ولی من خودم میدونستم جواب کجا بود و دوش و بستن گردن و ماساژ و اینا همه الهامات اللهی بود که بعد خاموش کردن نجواها اومد سمتم نمیگم دیگه حالا رقص گردن میرم :)) ولی هم میتونم راحت کارامو انجام بم هم خبری ازون درد شدید نیست و هم من دارم کار خودمو انجام میدم بدن با شعورمم کار خودش و و خدا رو هزاران مرتبه شکر که قوانین ش بدون تغییره
حالا بریم سراغ این فایل ارزشمند
تو گامی که مربوط به قران اسان هست هم گفتم درک بقیه رو نمیدونم اما من و اطرافیانم که از درکشون خبر داشتم همیشه میگفتم قران خیلی سخته و من چیزی ازش متوجه نمیشم من که یه دوره ای با خودم میگفتم نه قرآن برای همون زمان پیامبر بوده و هیچ کدوم از ایاتش برای ما نیست و بقیه دارن الکی میگن و تفسیر های خودشون و میگن اصلا شاید قران کتاب اسمانی نباشه از کجا معلوم بعد هیچ وقتم به خودم زحمت ندادم برم حداقل بقول شما معنی و ترجمه فارسی ش و بخونم منطق ش و درک کنم فقط تقلیدوار یسری ایات و تکرار میکردم اونم مربوط به جاهای خاص و اکثرا هم بزور مثلا فاتحه، یا مثلا مناسبتهای خاص ایات خاص مثل جوشن کبیر، دعای توسل، زیارت عاشورا، یا نمازهای خاص با عوض شدن سوره های خاص یادمه اولین باری که ذهنم به این عقل رسید راجع به زیارت عاشورا رو با خودم میگفتم اینکه همش داره همه رو لعنت میکنه؟ مگه لعنت کردن بد نیست؟ اصلا بار منفی داشت انگار برام لغتش یادم نمیاد در طول زندگیم بجز در برخی از زیارت ها به لفظ اصلا کسی رو لعنت کرده باشم همیشه جملش برام خیلی بد بود حتی به شوخی جایگزینش اینو میگفتم خدا بگم چیکارت نکنه …
ذهنم کم کم داشت دور و برش و رصد میکرد از یه جا میشنیدم که خدا عذاب اللهی برات در نظر میگیره اگه مثلا حجابت و رعایت نکنی بعد یادمه یه کلیپی تو فضای مجازی دیدم از یه اخوندی که میگفت خدایی که تو رو افریده و اینقدر بخشندش و یسری موارد گفت چرا باید بخاطر یه تار مو تو رو بسوزونه؟ الان که یادم افتاد فکر میکنم استاد عرشیانفر بودن صداشون و یه لحظه پیچید تو ذهنم خیلی جالبه با اینکه من اسم استاد عرشیانفر و قبل شما شنیدم و چنتا کلیپ و پادکست ازشون شنیده بودم ولی هیچ وقت هدایت نشدم به سمت کانال یا حالا اگه سایتی داشتن ذهنم شاید این مقاومت و داشت که اخونده اون دوره که من میشناختمشون لباس های اخوندی میپوشیدن الان خیلی ساله فکر میکنم تغییر ظاهر دادن ولی با یبار اسم شما رو شنیدن و کلیپ هاتون و گوش دادن گفتم خودشه اصل جنسه که بعدها متوجه شدم اقای عرشیانفر اگه اشتباه نکنم شاگرد شما بودن و خودشونم با شما در ارتباط بودن و من بجای واسطه رسیده بودم به خود فروشنده اصلی به مرکز اینجوری شاید قشنگتر باشه
اینو میتونم اعتراف کنم کامل که من قران رو با شما شناختم توحید و با شما شناختم همون اول که داشتم شروع میکردم دقیقا همین حرف خودتون و گفتم بریز دور هر باور و دیدگاه قبلی که داشتی از قران یا حالا کلن باورهای دیگه رو و بدون دیدگاه مثبت و منفی برو جلو با این استاد بعد تصمیم بگیر که ذهنت حرفهاش و میپذیره یا نه و خدا رو هزاران مرتبه شکر که تا این مرحله با شما اومدم جلو و خدا منو یاری کرد به سمت قوانین درست و بدون تغییرش
من از کل قرآن تو دوره ابتدایی تنها چیزی که یادمه اینبود معلمم سر کلاس قرآن فقط میگفت از روش بخونین و هرکس با صوت میخوند نمره بهتری میگرفت دقیقا همیین اصلا همچین چیزی نبود که بیان معنی قران و بگن یا دیدگاه خودشون و بگن یا هرچیز دیگه ای شایدم بود ولی من همیشه سر این کلاس خوابم میگرفت چیزی ازش متوجه نمیشدم و اغلب با دوستامون به اونایی که با صوت میخوندن کلی میخندیدیم و اینجوری کلاس پیش میرفت
یه مثالی هم یادم اومد درباره اینکه گفتین قران چنتا بطن داره و مثل این میمونه پول بدین به شرکت که بیان دستگاهت و درست کنن ….
من خونه دوستم بودم و یخچالشون سامسونگ اورجینال بود یادمه یبار خراب شده بود حالا علتش چیبود خیلی یادم نیست مامانش گفت زنگ بزنیم بیان درست کنن و وقتی تماس گرفتن یه عدد خیلی بالایی گفتن در قبال یه موضوع خیلی پیش پا افتاده بعنوان مثال لامپ یخچال روشن نمیشد و 5/6 سال پیش مثلا برای همین کار میخواستن 10 میلیون بگیرن یه عدد بالایی تقریبا این دوستم مشکل مالی اصلا نداشتن ولی خودش دختر سرتقی بود به اصطلاح :)) تو کتش نمیرفت میگفت ما رو گیر اوردن دقیقا یادمه چون زبان انگلیسی ش خیلی خوب بود و داشت برای تحصیل مهاجرت میکرد رفت تو سایت خود سامسونگ و علت خرابی رو توضیح داد اونا هم بهش ایمیل زدن مثلا فلان کار و انجام بده بعد انجامش یخچال فوری درست شد یعنی کل این فرایند شاید نیم ساعتم طول نکشید به همیین راحتی که کلی اون موضوع از تمام جوانب برای من درس داشت الان با این مثال یهو یادش افتادم بگم
استاد خوشتیپ و نورانی من هر تیکه ای که کلامتون منعقد میشه من همش یاد حرفهاتون و عمل ازون ها میفتم و اصلا پر از عشق میشم نسبت بهتون این تیکه که گفتین پیش زمینه حذف بشه من میگم کلامی بود که از حرفهاتون برام راحت بود انجامش برداشتم و ازش در طول مسیر موفقیت استفاده کردم یادمه تو دوره عشق و مودت هم گفتین فکر کنین کلن هیچی نمیدونین از روابط و یا اصلا اینجوری در نظر بگیرین که انگار تو یه جزیره هستین و کسی اصلا نیست دور و برتون تنها تا اخر عمر حاضرید با همین فردی که فکر میکنید دوستش دارین زندگی کنین؟ این مورد برای حذف دیگران بود البته شاید خیلی به مورد پیش زمینه ربط نداشت (ایموجی دو نقطه خط) ولی در هر صورت خواستم مجدد تکرارش کنم عالیی هستین شما بخدااا
و مو بر اندامم راست شد وقتی گفتین
تنها میتونی قرآن و تو یه کلمه معنا کنی اون یکتا پرستی و توحید هست
دقیقااا دیشب به خواهرم میگفتم استاد گفت هرکسی الهامات و دریافت کرده باشه با توجه به شرایط حال حاضر و حال حاضر اون موقعت هدایتت میکنه یاد موردی افتادم که سالهااا قبل خدا منو هدایت کرد و گفت در حال حاضر این بهترین تصمیم بوده البته از طریق یکی از دستانش اینو بهم گفت و درسته که من اون زمان گوش ندادم ولی خدا بهم الهام کرده بود
و در ادامه از منطق هایی که گفتین اصلا چی میشه گفت ازین مورد ها در روانشناسی ثروت 1 جلسه پنج یا ششم هم گفتین و چه منطقی چقدددر منطقی اصلا حرفی نمیمونه
شرک
…….
دیروز در راستای کنترل ذهن وقتی فایل هم گوش دادم دوباره شرک از طریقی داشت وارد میشد فکر کرده نمیشناسمش و تا داشت میومد نزدیک من نزاشتم و جلوش و گرفتم و واقعا حالم ازین رو به اون رو شد و اون موضوع و طرفی که داشتم بهش شرک میورزیدم هم رفتارش زمین تا اسمون تغییر کرد
خالق زندگی خود بودن
این مورد حتی کلمه ش و فکر کردن بهش ارامش محض میاره چه برسه به انجام و عملش و اون قسمت که گفتین حتی به خونه 60 متری فکر هم نمیتونستین کنین که داشته باشینش با خودم گفتم خدا رو شکر که من میتونم به داشتن خواسته هام هرچند برای ذهنم غییر ممکن فکر کنم و ته دلم خیالم راحت باشه که بزودی بهشون میرسم و این پله رو شما برای ما رد کردین چون با خودم میگم استاد تونسته منم میتونم خدا رو هزاران بار شکر
مابقی صحبتهاتون تک تک ش منو به فکر عمیق فرو برد فرعون، اهرام ثلاثه، موسی و….
استاد شما بهترین راهنمای زندگی من هستین شما نور خدا در زمین هستین خدایا ازت ممنونم که منو در مسیر اللهی قرار دادی خدایا شکرت
دوستتون دارم و ممنونم ازین فایل بینظیر
سلام و خدا قوت به شما استاد عشق و مریم عزیز و همه رهروان مسیر عشق و آگاهی
این ردپا رو میذارم که باز برگردم و ببینم کجا بودم
من بعد از 2 بار و نصفی که احساس لیاقت رو کار کردم امروز صبح به این نتیجه رسیدم که برگردم و از اول دوره رو استارت بزنم
چون متوجه شدم تموم کردن دوره، احساس لیاقت من رو بالا نمیبرد بلکه عملگرایی و تعقل و در بطن دوره بودن هست که احساس لیاقتم رو بالا میبره
دلایلی که باعث شد برگردم این بود که
همسر دارم ولی هیچچچچچچ تصویری از رابطه عاشقانه ندارم
شغل دارم ولی هیچ تصویری از نحوه، مکان و چرایی خرج کردن پول ندارم
نیازهای زیادی برای برطرف کردن دارم ولی توانایی مطرح کردن و درخواست پول از همسرم ندارم
کارت همسرم دستم هست میرم تو فروشگاه، لباس فروشی و….
برای دخترم بدون سقف خرید میکنم ولی برای خودم( که انقد هر بار خواستم خرید کنم نیاز هام زیاد بوده که نمیدونستم از کجا شروع کنم), نمیتونم
دستم نمیره
میترسم که پول بدم خرید کنم باهام دعوا بشه که چرا برای خودت خرید کردی
ازدواج کردم، ولی نمیدونم از روابط عاطفی که دارم چی میخوام
تصور میکنم که اگه زیاد بهم محبت شه یه آن ذهن آلارم میده که بهش وابسته میشی و نمیتونی مسیر کمال رو طی کنی
گاهی اوقات که رفتارها گاها با بی احترامی، توهین و حرمت شکنی همراهه، ناراحت میشم دلم میگیره میفهمم وابسته ام
میدونم باید مطرح کنم که از فلان رفتارت ناراحتم
ولی بسختی مطرح میکنم
1. فک میکنم اگه بگم دیگه خیلی آدمی هستم که مته به خشخاش میذارم(بخاطر احساس عدم لیاقت)
2.میگم نکنه مطرح کنم باز حرفی ، رفتاری بکنه که ناراحت تر شم
…..
پول میخوام ولی روم نمیشه بگم چون احساس لیاقتم جای کار داره
…..
با توجه به حرف های استاد متوجه شدم
من مشرکم
من قدرت زیادی رو به همسرم میدم
رضایت و نارضاییش مقدم بر رضایت و نارضایته خودمه
اخیرا مادر شوهرم مریضه
و من بسیار غرق در خانواده ی همسرم هستم
در شرایط یکسان همسرم، خودش، ارامشش، حوصله اش، کارش، خوابش و…. بسیار براش مهمتره و اگه والدین من کاری داشته باشن و… از هون ابتدا انقد خودش تو اولویت بوده که من که همسرشم هم، دیگه روش حساب باز نمیکنم،
اما من بخاطر شرکم برعکس هستم
چون میترسم ناراحت شه
چون میترسم دعوام کنه
چون میترسم اخم کنه
چون حرف کردم برام مهم
بهمن دلیل غرق در خانواده اشم
مریض داری، مهمون داری و….
و انقدددددد تو ذهن خودم این مراقبت از والدین همسرم و… رو برای خودم واجب می کنم که همین فرکانس از بیرون دریافت میشه و کار من وظیفه تلقی میشه
من آزمون دارم و هفته قبل و این هفته که همسرم رف به مادرش سر بزنه، نرفتم
چون بار دومه که رفته و من نرفتم کلا آشوبم
حالم مساعد نیس
همش تو فکرم نکنه….
…..
اتفاقا بخاطر احساس لیاقت این کار رو کردم
با خودم گفتم تا کی غرق باشم
تا کی کاسه داغ تر از آش شم
بابا اصلا به تو چه ، مادر خودشه عزیزم
تو چرا هی بری، بیای، خودش بچه داره به تو چه قشنگم
چرا از نظم مطالعه آنت میخوای بزنی و….
من مشرکمم
من نسبت به همسرم شرک دارم، میپذیرم.
در حالیکه معجزات زیاد از توحید دیدم اماااا مشرکم
استاد سپاس فراوان
سلام
وقتتون بخیر و شادی
من میخواستم یه موضوعی رو به شما استاد عزیز و دوستان عارض بشم .
من از سال 98 با شما و مباحثتون آشنا شدم .
تو تلگرام همه فایل های شما رو پیدا کردم و نشستم با اکثر فایل ها و دوره هاتون که پولی بودن و من به رایگان دریافتشون کرده بودم ، گوششون میدادم و یه نتایجی دریافت میکردم و دوباره باز برمی گشتم سره خونه اولم .
تو ذهنم هم میگفتم که استاد ثروتمنده و نیازی نداره به چند میلیون پول من و اینکه من مثلا با روانشناسی ثروت پیش میرم و وقتی پول اساسی دریافت کردم اونموقع میرم پول این فایل ها رو پرداخت میکنم .
چند ماه پیش دیگه رفتم قدم اول رو خریدم
دیدم تو کامنت ها اونقدر مطالبی هستش که اساسی با خوندنشون دارم جواب میگیرم .
اما 4 سال از وقتم اونطوری که میخواستم پیشرفت نکردم .
دیروز فایل فرایند تغییر باور رو چند بار گوش دادم که استاد فرمودند که دزدیه محصولات من رو به هر نحوی به دست بیارین و هزینش رو ندین و استفاده بکنین .
دیشب داشتم فکر میکردم که پسر
این همه سردرگمی که نصیبت شد
این همه درجا زدنت
این همه اذیت شدنت
علتش این بودا
که مباحث فایل های رایگان رو خیلی راحت دریافت و درک میکردی
اما مباحث محصولاتی مثله ثروت 1 رو با اینکه چندین بار گوششون دادی ، اما نتونستی درکشون کنی و عملیشون کنی .
در مورد این فایل هم بگم بهتون که تو ذهنم بود که استاد یه فایلی ضبط میکنن در مورد قوانین که خالق بودنمون رو اثبات میکنه با قرآن .
که الان بیدار شدم و شاهد این فایل شدم .
سلام به استاد عزیزم و دوستان عزیز
یه جمله ای که همیشه از استاد میشنیدم این بود که خداوند بیشتر از ما میخواهد که ما سعادتمند بشیم ، درک من این بود که اا چقدر خدای مهربونی داریم و چقدر خوبه خلاصه گذشت و گذشت تا اینکه به مرور باور هام در مورد خداوند تغییر کرد ، به جای یه مرد ریش رسفید با لباس سبز و امامه که اون بالا نشسته و فقط داره لبخند میزنه و همه چیز دست اونه و کاری از دست ما بر نمیاد تصمیم گرفتم حقیقت ماجرا رو درک کنم ، خیلی از خداوند درخواست میکنم و میکردم که میخوام جهان رو بهتر درک کنم ،
یه آگاهی که امروز بهم داده شد این بود که یه تصویر از امواج خیلی بلند و قوی اقیانوس اومد توی ذهنم و اون امواج رو میشه گفت مسیر حرکت جهان بود ، یعنی جهان داره به سمت پیشرفت حرکت میکنه و من خودمو داخل اون امواج تصور کردم و گفتم اگر تو در مسیر اون امواج حرکت کنی چون تو در راستای نیروی حرکت امواج قرار میگیری اون نیرو بهت کمک میکنه که با بینهایت برابر سرعت خودت به سمت ساحل حرکت کنی و اما اگر بخوایی خلاف موج حرکت کنی مهم نیست که تو چقدر شناگر ماهری هستی ، مهم نیست که چقدر انسان خوبی هستی هیچ چیز مهم نیست هیچ احساساتی مهم نیست نتیجه اینه که اون موج بلند و قوی تورو نابود میکنه ، نه بخاطر اینکه خصومت شخصی باتو داره چون تو برخلاف جهت اون انرژی حرکت کردی
یه درسی توی فیزیک داشتیم به نام برایند نیرو ها که با F نشون میدادیم و میگفتیم اگر دو نیرو در راستا و در جهت هم باشن باهم جمع میشن و اگر درخلاف هم باشن از هم کم میشن و برایند نیرو به سمت اون نیرو بیشتر میره
اگر یک بردار داشته باشیم با مقدار بینهایت و جهت اون به سمت راست باشه و اگر یک بردار داشته باشیم با مقدار 100 حالا اگر این بردار 100 هم جهت بشه با اون بردار بینهایت اون هم بینهایت میشه و اگر خلاف جهت بشه در کمتر از کسری از ثانیه ناپدید میشه ،
مَا أَصَابَکَ مِنْ حَسَنَهٍ فَمِنَ اللَّهِ وَمَا أَصَابَکَ مِنْ سَیِّئَهٍ فَمِنْ نَفْسِکَ
هر خیرى که به تو برسد از سوى خداوند است و هر شرى که به تو برسد از خود توست
در واقع مقدار اون نیرو 100 در مقابل بینهایت هیچ چیز نیست و به همین دلیل میگه هر خیری به شما میرسد از طرف خداست و شما فقط هم جهت شدید با خدا و اگر شری به تو میرسه به خاطر خودت هست چون خودت خلاف جهت شدی
الان بهتر میفهمم اون جمله ما رمیت اذ رمیت لکن الله رما
این آیه میخواد به ما نسبت اون عدد 100 در مقابل بینهایت رو بفهمونه میخواد به پیامبر بفهمونه که تو فقط هم جهت شدی با نیروی بینهایت و فکر نکن نیروی 100 تو کاری کرده بلکه اون نیروی بینهایت هست که داره همه کار هارو انجام میده
تازه دارم میفهمم ایه ان الله یرزق من یشا بغیر الحساب رو
اگر به خداوند بتونیم به عنوان یک نیرو و انرژی بینهایت نگاه کنیم که جهت گیری اون به سمت پیشرفت و تکامل هست خیلیییی از سوال های ذهنمون حل میشه
در واقع احساس میکنم برای همین اومده از کلمه اصابت استفاده کرده
اصابت به معنای برخورد، به هدف خوردن، تلاقی
تلاقی به نظرم بهترین کلمه ای هست که میشه استفاده کرد
اینکه تلاقی نیروی ما با انرژی منبع در راستا باشه یا نه رو ما تعیین میکنیم
و اگر در راستا باشه زندگی میشه أَنْ یَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ
میگوید باش و موجود میشود
به نام خدای مهربان
سلام به استادعزیزم و استادشایسته و همه دوستان گلم دراین بهشت
خدایاشاکرم برای این فایل توحیدی بی نظیر
وچقدربایدهرلحظه شکرگزارباشم برای هدایتم به این سایت..واقعا عاجزم ازشکرگزاری برای همین یه نعمت توزندگیم بقیه که بماند….
به قول شما استادجان ازخدامیخوام بهم قدرت شکرگزاری این همه نعمت رو توزندگیم بده
من هم ازافراد مذهبی و چادری بودم قبلا…
مذهبی که برام ساخته بودن که فقط خدا رو توی رو ضه ها و ختم قران و ختم انعام میشه پیداکرد
تواین مجالس همیشه شرکت میکردم به بهانه ی ثواب که ثواب هم در ذهنم نزدیکی وپاداش خداوند به من بود
و چقدر درست میگید که توهمون مجالس ختم قران هیییییچ حرفی ازتوحید وقدرت خداوند وتوکل زده نمیشد افرادقران روختم میکردن و اخر سرخانم جلسه ایی روضه امام حسین و مصیبتهاش رو میخوند وافراد هم اشک میریختن بااین باورکه بااشک برا امام حسین ریختن دری از درهای بهشت به رو شون بازمیشه که درواقع اون اشک هم برای امام حسین نبود برای یاداوری مشکلات وکمبودهای زندگیشون بود
واستادعزیزم الان هم همین مجالس هنوز برقراه بعدازسی سال به همین شکل.
فقط بعضی اوقات توبعضی جاها به جای روضه بیشترخوندن یه کم درسهای اخلاقی میدن که خیلی بهتر وکاربردیتره
من چون خودم قبل اهل روضه و جلسه قران و سفره حضرت ابوالفضل بودم و ازنزدیک این فضاهارو دیدم و الان که 3ساله تکاملی با صحبتهای ناب شما پیش اومدم هربار بیشترمیفهمم که چقدر شریک قائل میشن این مجالس برای خداوندیکتا
هنوزهم چون اطرافیانم به این مجالس میرون ومن گاهی میپرسم که چی میگن واقعا تعجب میکنم از بعضی حرفهایی که میشنوم مثلا ::اگر دیوار خونه رو سوراخ کنی و توش یه دستمال با دعای فلان بذاری دیگه جن توخونه نمیاد وااااای خدای من اخه جهل تاکجا تواین قرن با این همه پیشرفت وتکنولوژی این حرفیه که باید توی مجلسی توتهران زده بشه؟؟؟؟
خدایاشکرت که منو بیرون کشیدی ازاین مسیر وهدایتم کردی
نه ازشرک حرفی زده میشه نه ازتوحید
من اصلا نشنیدم تواین همه سال واین حرفوچقدرشنیدم که قران هفت تابطن داره که هربطنش 7تا بطن دیگه داره که فقط ادمهای خاص میتونندبفهمن وبه همین سادگی خودمون رو محروم کردیم ازاین کتاب هدایت توزندگی
چقدر این بحث توحیدشیرینه
چقدرادم رواروم میکنه
چقدر بهت اطمینان میده که توفقط لذت ببر یکی هست که هواتو داره وهمه چی بهت میده فقط باورش کن
کسی که ازهمه چی اگاهه داناست بصیرو شنواست علیمه حکیمه مدیر ومدبر این جهانه
کسی که هرلحظه اززندگیت میگه چیکار کن فقط باید قلبتو بازکنی و فقط به خودش توکل کنی
چه قدرتی میگیره ادم وقتی اینجوری خداروباورمیکنه چقدر سپاسگزارتون هستم برای این خدای قشنگی که نشونمون دادید
من خالق زندگیم هستم باور توحیدی نابی که هروقت توذهنم مرورش میکنم اروم میشم ولبخند میزنم که من وخدا کافی هستیم تابسازم اونچه رو که میخوام.
چقدر عالی قران رو توضیح میدید چقدر خوب میفهمیدش چقدر دقیق بررسی میکنید تحسینتون میکنم استادجانم شما بینظیرید
چقدر عالی توضیح دادید که چطوری ذهن دست یافتن به خواسته هامون رو غیر ممکن میدونه با مثال ایلان ماسک و حضرت موسی
واقعا اگه بتونیم باورهای محدودکننده رو برداریم وبه روحمون وصل بشیم به همه چی رسیدیم اصلا هیچ تلاش و زور زدنی نیست ماهرچه راکه بخوایم داریم فقط باید باورهای نامناسب رو پایین بریزیم تابرسیم با اون نقطه توحیدتابه اصلمون وصل بشیم انشاالله که خداکمکمون کنه تادرک کنیم وبفهمییم وعمل کنیم به این قوانین تا بهبودپیداکنیم هر روزبیشتراز روزقبل
الهی امین
راستی استاد چقدر پوستتون شفافترازقبل شده چقدر زیباست چقدر جوانتر وزیباترشدید
تحسینتون میکنم که قانون سلامتی رو اینطوری باقدرت ادامه میدید و نتایج هر روز بیشترو بیشتر میشه
منم یه ماهه شروع کردم این سبک تغذیه رو وازخداوند میخوام هدایتم کنه تا ابد تواین مسیربمونم الهی امین
سپاسگزارم .درپناه رب العالمین باشید
به نام خدای مهربان
سلام و احترام
اینکه گفتید توی بندرعباس بودید و اگر بهتون میگفتن شما یه روز به اینجاها که الان هستی میرسی و شما به خاطر محدودیت های ذهنتون میگفتید بابااااا چطوری اخه ؟؟ مگ میشه !!! من یه کارگرم !! … ولی از زمانی که شما محدودیت های ذهنتون رو تغییر دادید الان داریم میبینیم که همه چی در زندگیتون دارید…
یه ادم کارگر ساده با تغییر ذهنش و با تغییر باورهاش به جایی میرسه که هر چی رو بخواد به راحتی تهیه میکنه و میخره …
یه مثال بزنم از خودم براتون :
خب من دارم روی جلسه اول ثروت 1 کار میکنم و بارها صحبت ها رو گوش میدم و تک تک کامنت ها رو دارم سعی میکنم بخونم اتفاقی که برام افتاد این بود که من امروز یه چند تا تمرین اعتماد به نفسی انجام دادم :
مثلا سوار تاکسی شدم و طرف مابقی پولم زو که داد یه هزاریه درب و داغون توش بود و من درخواست کردم لطفا این هزاری رو عوضش کن و راننده هم هزاریه سالم به من داد..
مورد دوم رفتم توی بانک و موقع ورود خیلی با اعتماد به نفس و محکم سلام کردم و چقدر رفتار خوبی با من شد…
مورد سوم از بانک که برگشتم توی راهم یه نمایشگاه ماشین بود که یه دنا پلاس سفید رنگ توربو اونجا بود و من رفتم توی نمایشگاه و محکم سلام کردم و گفتم اقاااا دنا مدلش چنده ؟؟ طرفم گفت خشکه و صفره .. بعد گفتم خب قیمتش چنده؟؟ گفت از محمد بپرس.. منم خیلی محکم گفتم اقاااا محمد دنا چنده ؟؟ اونم گفت یک میلیارد و بعدش کمی برام توضیح داد که داستانش چیه واینا …
میخوام بگم که من با خوندن کامنت های بچه ها در ثروت 1 و خوندن الگوها چقدر اعتماد به نفسم بالا رفت..
در صورتی که قبلا مثلا سوار تاکسی میشدم و پول خراب به من میدادن جرئت نمیکردم بگم لطفا اینو عوض کن .. یا روم نمیسد،، یا میترسیدم یا میگفتم ولش کن بابا این مسخره بازیا چیه !!! حالا هزار تومن چیه !!! ولی این بار در خواست کردم و پول خراب رو تعویض کردم !!!
یا اصن توی شهر خودمون من قبلا جریت نمیکردم برم دم یه نمایشگاه چه میدونم فقط از پشت شیشه ماشینه رو نگاه کنم حالا چه برسه بخوام قیمت بپرسم از صاحب نمایشگاه !! همون پشت شیشه هم میترسیدم برم و میگفتم بابااااا این کجا و من کجا !!! ولی امروز خیلی با اعتماد به نفس رفتم و سوال کردم و با احترام با من برخورد شد. و من تونستم یه ماشین یک میلیاردی رو خیلی راحت قیمت بپرسم و توضیح بخوام در مورد ماشین !!!
میخوام بگم تغییر باورها و الگو برداری و مطالعه ی کامنت ها این کار رو با ادم میکنه ها !!!
و اگر ادامه بدم و ادامه بدم و روی ذهنم کار کنم حتما به ارزوهام میرسم ،، به ارزوهایی که الان خیلی دور از ذهن برام !!
موفق باشیذ
خدایا شکرت
بنام خدای همواره حامی وهدایتگرم
سلام به دواستادعزیزم
سلام به تمامی دوستانم دراین سایت
بزرگترین سپاسگزاریم امروز برای شنیدن این فایل هست وازخداوند میخوام که فهم این کلمات روبرام آسان وآسانترکنه، الهی آمین
چندروزی هست که هرروز هرسوره ای که بصورت الهام بهم گفته میشه رومیخونم ودرموردش برای خودم مینویسم تا ببینم من توی این زمان چطورمیتونم ازاین الگویی که قرآن داره برام تعریف میکنه برای خودم استفاده کنم درزندگیم، وچندین بار سوره الشعراء گفته شده بخونم ذهنم میگفت خب این که تکراریه ولی میگفتم حتما یه چیزی هست که من درک کنم گیر کارمن بازمیشه وخداوندبازهم برای من آسان کرد واززبان شما اون موضوع مهم روبرام توضیح داره میده، که شرک ورزیدن بزرگترین ظلم به خودهست وخداوندگفته شرک رو نمیبخشم، خیلی منطقیه این حرف خب تاوقتی باورقطعی به اینکه یک قدرت هست وقدرت دیگه ای وجودنداره نداشته باشیم نمیتونیم که توسط این نیروهدایت بشیم قانون اجازه نمیده،
ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا؛ رَجُلًا فِیهِ شُرَکاءُ مُتَشاکِسُونَ وَ رَجُلًا سَلَماً لِرَجُلٍ هَلْ یَسْتَوِیانِ مَثَلًا الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَکْثَرُهُمْ لا یَعْلَمُونَ[1]«خداوند مثالی زده است: مردی را که مملوک شرکائی است که درباره او پیوسته به مشاجره مشغولند و مردی را که تنها تسلیم یک نفر است، آیا این دو یکسانند؟ حمد مخصوص خداست ولی اکثر آنها نمی دانند.»
این آیه مثال خیلی واضحی هست که وقتی قدرت های زیادی درذهنمون وجوددارن که میتونن تاثیرداشته باشن درزندگیمون ما همیشه سردرگمیم وتکلیفمون روشن نیست همیشه احوالمون بالا وپایین میشه بااتفاقاتی که بیرون ازمارخ میده، چه کسی اتفاقاتی که داره توخانواده فامیل محل کار دولت کشور، میفته براش اهمینی نداره ومسیرخودش روادامه میده کسی که باورداره این جهان قانونمنده وداره توسط یک نیروی واحدهدایت وحمایت میشه… ازتجربه من زمانی که فکرمیکنم خیلی توحیدی عمل کردم زمانی بودکه 20سال پیش برای جدایی ازهمسرسابقم اقدام کردم همه خانواده وفامیل نه تنهاطردم کردن بلکه خیلی منومیترسوندن که دنیا برای یک زن طلاق گرفته جای وحشنناکیه واخبارواطلاعاتی روبرام عنوان میکردن که میگفت چه سرنوشت شومی برای زنی که مطلقه بوده رقم خورده… ولی من اصلا اهمیت نمیدادم یادمه گفتم خدایا اگه توخدایی وقدرت دست توعه پس ازتومیخوام کمکم کنی اگرم توقدرتی نداری پس بزار بیچاره بشم ولی من زیربارزورنمیرم… اونموقع هیچی ازخداوقانون نمیدونسنم ولی خیلی تمرکزم روشدن بودواصلا به نشدن فکرنمیکردم، وحدامیدونه که چه معجزانی برای من رقم خورد وچطورخدابرام همه کس شدوهمه چیز، دارم میگم که به خودم یادآوری بشه که نشدنی وجودنداره اگربایه اراده وایمانی که یه نیروی بینهایت قدرتمندداره حمایت وهدایتت میکنه حرکت کنی ومیدونی که این نیروخواهان رشدکردنته وازهرکسی که برای تغییرورشدحرکت کنه حمایت میکنه
ویه موضوع مهم دیگه ای که من ازش برای خودم درک کردم اینه که خداوندوقتی گفته فلان عمل گناه هست ودیگ مرتکب نشین ویا اینکه میگه ازاین دوری کنین ولی اگر شرایط جوری بودکه مجبوربودین ایرادی نداره وگناهی برشمانیست.. داره میگه که این آگاهی برای اینه که اشتباهت رومتوجه بشی وبهبودبدی شرایطت رو نه اینکه حالا بشینی به اینکه ای وای این کارمن اشتباه بود گناه کردم فکرکنی وهی به خودت احساس گناه بیشتربدی وهی بیشترفرومیری توخطاکردن،کاری که مذهب باما کرده همین بوده همیشه و چیزی که خودم خیلی هنوزتوش مشکل دارم خیلی وقنا مچ ذهنم رومیگیرم که میبره منو توگذشته وبهم احساس گناه میده، واینجورمواقع هم به خودمون ظلم میکنیم چون ازهدایت درست دورمیشیم.. خداروشکر که من این سعادت نصیبم شده که بشنوم اینحرفهارو وانشالله که اهل عمل باشم، سپاسگزارم استادنازنیم ومشتاقانه منتظرقسمت بعد این فایلم، خیلی برای شنیدن ادامه این مطلب ذوق دارم فکرمیکنم شب خوابم نمیبره، حسم مثل زمان کودکیمِ که روزشماری میکردم روزعیدبیادومن لباس نووکفش نوکه خریده بودن برام بتونم بپوشم یه چنین اشتیاقی الان درقلبمه برای شنیدن ادامه این فایل، استادعاشقتونمممم که چنین گنجی روداری بهمون هدیه میکنی، امروزصبح توستاره قطبیم نوشتم خدایاامروزازت یه معجزه میخوام به والله قسم این همون معجزه ست که خواسته بودم، که درموردسوره هایی که یه علاقه خاصی بهشون داشتم همیشه طه وشعراء شماالهام بشه بهتون که صحبت کنین ومهمترین موضوع روکه بایدازاین سوره ها درک کنیم بهمون بگین اونم بعنوان هدیه، خدایاشکرت شکرت شکرت
فقط میتونم بگم خدایاشکرت وسپاسگزارم استادعزیزم وبانوشایسته که با دستان نازنینت کپشن زیبای این فایل الهی روبرای درک بهترما نوشتی، بینهایت سپاسگزارم، الهی شکر الهی شکرالهی شکربرای امروز
به نام ربّ
سلام با بی نهایت عشق برای شما
ای خدای من
تو داری چیکار میکنی با من ؟؟؟
مگه میشه این همه چیدمان دقیق و روشن و واضح
الان دارم گریه میکنم و حیرت زده از این همه دقت خدا
من دیروز دو تا پاسخ داشتم از دوستان عزیز خانواده صمیمی عباس منش
به صحبت های زهرا مختاری تو فایل اجرای توکّل در عمل – صفحه 46
پاسخ دادم و حتی گفتم دلم میخواد اولین دوره ای که هر موقع زمانش برسه ،دوره قانون سلامتی رو بخرم
حتی به خدا گفتم که خدای من کاری کن تا 11 آبان ماه که استاد عباس منش با قیمت قبل دوره هارو گذاشته یه دوره رو بخرم
و به دوستمون نوشتم و بعد که اومدم پاسخ یه دوست دیگه رو ببینم
اصلا نمیدونستم چی نوشته شده
همین که فایل آیا خداوند مانند یک مادر مهربان عمل می کند؟ – صفحه 25
رو باز کردم تا پاسخش رو بخونم دیدم نوشته :
نسرین سیفی گفته:
30 مهر 1403 در 13:38
مدت عضویت: 793 روز
سلام عزیزم خوبی
طیبه جان من تقریبا کامنتهات رو دنبال میکنم
و خیلی تحسینت میکنم برای کسب و کارت
به تازگی قدم اول رو تموم کردم
و چند باری که کامنتهات رو خوندم تو ذهنم اومده که طیبه هم اگه دوازده قدم رو شروع کنه خیلی خوبه
چون استاد به یه نمایشگاه نقاشی میرن و صحبت های خیلی قشنگ و پرمغز میکنن
و سوای اینها من هر وقت کامنتت رو خوندم یه صدایی کاملا واضح بهم گفته به طیبه بگو دوازده قدم رو شروع کنه ولی بعد با خودم گفتم بابا تو که خودتم تازه شروع کردی و مقاومت کردم ولی امروز با خوندن این کامنتت مطمئن شدم که باید بهت بگم
انشالا که به کارت بیاد عزیزم
من که این پاسخ رو دیدم فقط اشک ریختم و در حیرت بودم
من یک دقیقه قبلش داشتم به زهرا مختاری عزیز پاسخم رو مینوشتم که اگر خدا اجازه بده و هر موقع که درمدار دریافت دوره ای رو قرار گرفتم میخوام دوره قانون سلامتی رو بخرم
ولی در ادامه اش گفتم البته اگر قرار باشه دوره دیگه ای رو اول بخرم خدا خودش هدایتم کنه
و خدا نذاشت دو دقیقه بیشتر طول بکشه که از پاسخ نسرین سیفی عزیز بهم گفت دوره 12 قدم رو بخر
وقتی پیام دوست عزیز رو خوندم گفتم یعنی الان میتونم بخرم؟؟؟؟؟
یعنی این جمعه که رفتم جمعه بازار و پولی که تو حسابم داره دوره 12 قدم رو باید بخرم ؟؟
بعد تا صبح خیلی فکر نکردم درموردش و بعد از ظهر 16:30
نمیدونم چی شد اومدم سایت و رفتم و دوره 12 قدم رو باز کردم و گفتم ببینم دوره قیمتش چنده
دیدم تا 11 آبان 1 میلیون 450 هست و بعد 11 آبان قیمت جدید میشه 1750 هست
و حتی اینم دیدم که اگر تا 30 روز قدم بعدی رو بخرم 40 درصد تخفیف داره
و خوشحال شدم
پیش خودم گفتم من که الان با تمام پول هفته پیشم رفتم رنگ و کاموا و پول برای خانمایی که برای من قلاب بافی انجام میدن دادم و پول کلاسامو کنار گذاشتم و باید این هفته جمعه با فروشم بخرم دوره رو
و بعد یادم اومد استاد عباس منش میگفت که زمانی میتونین دوره هارو بخرید که انقدر درآمد داشته باشین که بتونین این دوره هارو خرید کنین
پیش خودم گفتم نه من نمیتونم بخرم
درآمد من خیلی زیاد نشده که من بخوام با قسمتی از درآمدم دوره ها رو تهیه کنم و یه جورایی چون قبلا درسش رو گرفتم
این یادم بود که من باید با آموزه های رایگان استاد پیشرفت کنم و مدارم تغییر کنه تا وقتی درمدار دریافتش قرار گرفتم اونموقع خرید کنم
داشتم این حرفارو به خودم میگفتم و یه سفارش آینه دستی از همکلاسیم گرفته بودم و داشتم عکس کارتونیاشو رنگ میکردم
که یهویی اومدم تو سایت و رفتم دوره 12 قدم رو دیدم و بعد که گفتم نه من نمیخرمش یا با پول فروش جمعه هم نمیشه بخرم چون درآمدم انقدر زیاد نشده که با قسمتی از درآمدم دوره رو خرید کنم
البته که درآمدم از ماه شهریور از صفر یه یکباره به 23 میلیون رسید تو یک ماه
و این ماه 19 میلیون تو سه هفته که فقط سه روزش رو جمعه بازار رفتم گل سر فروختم
شک داشتم که بخرم دوره رو یا نه
بعد گفتم خدایا اگر قراره من دوره رو بخرم بهم یه نشونه بده
بعد دیگه رهاش کردم
اومدم صفحه اول سایت
دیدم یه فایل جدید اومده
درک قوانین جهان در قرآن کریم | قسمت 1
پیش خودم گفتم خدایا اگر قراره دوره رو بخرم تو این فایل جدید یه نشونه بهم بده
درمورد دوره 12 قدم که باید الان و امروز 1 آبان بخرمش
و 1450 رو دارم
که کنار گذاشتم برای شهریه کلاسم تا دوماه دیگه یعنی برای دی ماه
وقتی باز کردم فایل رو که استاد داشتن صحبت میکردن
تا دقیقه 11 گوش دادم و یه لحظه کنجکاو شدم ببینم که نظرات صفره یا من دیر دیدم فایل جدید رو
الان با عقل ناقصم اسمشو میذارم کنجکاوی ولی من که به اندازه نوک سوزن هم آگاهی ندارم و هیچی نیستم
یا اراده قوی تر از قوی و قدرتمند خدای من ربّ ماچ ماچی من ،
من رو هدایت کرد به صفحه اول نظرات همین فایل
همینجوری دستمو گذاشتم رو صفحه اول و اومدم به اولین پیام که اولین پیام ببینم ساعت چند بوده که بدونم استاد کی فایل جدید گذاشتن
دیدم 1 آبان 6:48 دقیقه
گفتم پس امروز گذاشتن و اسم فردی که اولین پیام رو گذاشته اعظم خانم بود
و باز کنجکاو شدم ببینم چی نوشتن
و نوشتن که
اعظم گفته:
01 آبان 1403 در 06:48 – لینک دیدگاه
مدت عضویت: 640 روز
به نام خدای وهاب
سلام به روی ماه استاد عزیزم و دوستان الهی من
یک سال گذشت از زمانی که من شروع کردم با کادوی تولدم قدم اول از دوازده قدم رو خریدم و امروز دوباره تولد منه و من بازم اومدم پیش خانواده عزیزم و خدارو صد هزار مرتبه شکر
پارسال روز تولدم چقدرررر شوق و ذوق داشتم که دارم قدم اول میخرم و باورم نمیشه یک سال گذشته
خدایا شکرت و سپاسگزارم که منو آفریدی .
وای وقتی دیدم نوشته قدم اول از 12 قدم رو خریدم یک آبان
دیدم نوشته تولدمه ، امروزم یک آبان هست و
گفتم پس باید منم قدم اول رو بخرم
چون چند دقیقه قبلش گفتم خدای من نشونه ای بده از این فایل جدید که استاد درمورد
درک قوانین جهان در قرآن کریم | قسمت 1 – صفحه 1
صحبت کرده ،تا اگر قراره دوره 12 قدم رو بخرم نشونه شو بهم بگی
که خدا تو دقیقه 11 صحبت های استاد با اراده خودش منو وادار کرد تا مکث کنم و برم به صفحه یک و اونجا دراصل نشونه من بود که امروز دوره رو خرید کنم
امروزی که اول هست
و حتی دقیقه هایی که مکث کردم هم دو تا یک بود
همه اینا نشونه هست
حتی تا 11 آبان فرصت خرید دوره ها با قیمت قبل بود
و طبق درخواستم که دیروز و روزهای قبل از خدا داشتم و میپرسیدم کی من در مدار دریافت دوره ها قرار میگیرم ؟؟؟
که دیروز مرحله به مرحله بهم گفت الان وقتشه
و اینو درک کردم که میتونم تا قدم 7 رو با فروش این دو هفته ام از جمعه بازار خرید کنم و تا قدم هفت رو بخرم
بی نهایت ازش سپاسگزارم که این همه به من محبت داره و انقدر حس ارزشمندی دارم که وقتی میبینم ریز به ریز داره هدایتم رو دقیق و با چیدمانی بی نهایت قوی هدایتم میکنه حیرت زده تر میشم
یادمه امروز به یه فایل تیکه ای از استاد گوش دادم استاد میگفت هیچ برگی بدون اذن خدا از درخت نمی افته
پس خدایی که با این دقت داره جهان رو مدیریت میکنه چرا بیشتر از قبل خودمو بهش نسپارم؟؟ و ازش کمک نخوام ؟؟؟تا راه رو نشونم بده
سعیمو میکنم هر لحظه به یادش باشم و باهاش صحبت کنم تا بتونم دریافت کنم صدای ربّ ماچ ماچی جذابمو ربّ و صاحب اختیارمو که انقد باحاله که هرلحظه هدایتم میکنه
خدایا شکرت
الان ساعت 17:27 هست و من به خواهرم نقدی 1500 دادم که 5900 پول شهریه کلاس رنگ روغنم رو تا دی کنار گذاشته بودم
و از پول شهریه 1500 برداشتم تا به خواهرم بدم و برام واریز کنه و دوره رو بخرم قدم اول دوره 12 قدم رو
و حتی به خدا گفتم که اجازه دارم که پول نقدی به خواهرم بدم و امروز بخرم دوره 12 قدم ،قدم اولش رو ؟؟؟
که حس کردم آره بخر
برای تو بی نهایتش رو به حسابت برمیگردونم و بی نهایت ثروتم رو بهت عطا میکنم
با خیال راحت بخر و به قوانین و به گفته های استاد عمل کن و اگر این دوره رو در اول آبان که داری تهیه میکنی شروع کنی
دیگه باید قدم هاتو چند برابر تر از قبل برداری
چون من بهت افتخار میکنم و تو لیاقت و ارزشمندی اینو داری که بهت عطا کنم چون تو این یکسال تو قدم برداشتی و عمل کردی و تمرینات فایل های رایگان رو سعی کردی انجام بدی تا مدارت تغییر کنه و با نتایجت داری میبینی که چقدر تغییر کردی
پس از امروز به بعد یه طیبه دیگه متولد میشه
یه طیبه جدید
یه شروع جدید
خدایا شکرت
یادمه 1 مهر که شد من هدایت شدم به فایل هایی که انگلیسی بود و تو اون یک سالی که تو سایت بودم ندیده بودمشون و انگار یه فصل جدید از مدار هارو داشتم پا میذاشتم در مدار جدید
و یه سری اتفاقات ناب برای من رخ داد در مهر ماه
و الان 1 آبان ماه دوباره خدا بهم گفت شروع کن
حالا وقتشه پر قدرت تر از قبل ادامه بدی
این همه نشونه آخه
1 آبان
11 امین دقیقه از صحبت های استاد در این فایل رو مکث کردم
رفتم به اولین صفحه و اولین پیام از کسی که در این فایل دیدگاه گذاشته رو ببینم که استاد کی فایل گذاشته
و بعد تو نوشته هاش دیدم نوشته 1 آبان تولدشه و 1 سال گذشته از روزی که دوره 12 قدم رو خرید کرده
و حتی دیروز خانم سیفی عزیز گفتن قدم اول 12 قدم رو تازه تموم کردن
همه اینا یعنی شروع کن اجازه دریافتش رو داری
خدایا شکرت
الان 17:36 هست میخوام دوره رو بخرم
به خواهرمکه نقدی 1500 دادم ،خواهرم برام انتقال داد الان
خدایا شکرت
فکرشم نمیکردم اولین دوره ای که میخوام بخرم دوره 12 قدم باشه
الان رفتم تو سبد خریدم رو ببینم دیدم دوره احساس لیاقت و دو تا کتاب چگونه فکر خدا را بخوانیم یا فصل 3 رویاهایی که رویا نیستند رو گذاشتم و دوست داشتم عشق و موت رو هم بخرم و دوره قانون سلامتی رو بیشتر میخواستم اولین دوره خریدم باشه
که خدا گفت نه ،اولین دوره دوره 12 قدم مناسب تو هست
زمانش که برسه در زمان مناسب دوره های بعدی مثل قانون سلامتی و بقیه رو هم تهیه میکنی
و من از 7 مهر ماه سال 1402 تا 1 آبان ماه 1403
حدود 1 سال و 24 روز دیگه خدا لطف داشت بهم و من تونستم قدم اول رو بخرم
الان اذان مغرب هست اولین کار رفتن و وضو گرفتن و اومدن و صحبت کردن با خدای ماچ ماچی خودمه و ازش باید سپاسگزاری مخصوص کنم و بعد بیام دوره رو بخرم
بی نهایت سپاس ربّ من
17:43
بعد اینکه نمازمو خوندم و لپای خدا رو کشیدم و کلی ماچش کردم از دستاش و سپاسگزاری کردم اومدم تا پرداخت کنم
قدم اول از دوره 12 قدم رو
18:2 دقیقه روز 1 آبان 1403 اولین واریز من برای خرید دوره انجام شد ،اونم دوره ای که خدا برای من انتخاب کرد و من چشم گفتم
خدایا شکرت
بی نهایت سپاسگزارم ماچ ماچی جانم
وقتی خرید کردم هدایت شدم به صفحه ای از سایت
که شروع کردم به خوندن
یادت باشد که مهم ترین و اثر بخش ترین قسمت کار، انجام تمریناتی است که در این برنامه آموزش داده ام. مهم ترین عاملی که این تحول عظیم را در زندگی من بوجود آورده، تعهد و ایمانی بود که به انجام تمرینات در خودم ایجاد کرده بودم.
اینو که خوندم گفتم چشم حتما تمام سعیم رو میکنم
انجام بدم تمریناتش رو من عاشق انجام دادن تمرینم اونم تمرینات این سایت پر از آگاهی که هر لحظه منو بیشتر و بیشتر به خدا نزدیک تر میکنه
تعهد میدم که از امروز جور دیگه ای عمل کنم حتی پر قدرت تر از این یک سال
خدایا شکرت
اصلا فکرشو نمیکردم امروز دوره بخرم
چند روز پیش به این فکر بودم برم مداد رنگی بخرم که 1800 هست ولی گفتم بذار جمعه بازار رو برم هفته بعد میخرم
چون این هفته سه تا رنگ برای نقاشی و رنگ روغنم خریدم که یکیش 2600 بود یکی 430 و یکی 980
و همه اینا کار خداست که من الان به راحتی خرید میکنم و هیچ وقت پولم تموم نمیشه و همیشه پول تو حسابم و نقدی دارم
خدایا بی نهایت سپاسگزارم ازت
برای تک تک دوستان بی نهایت عشق و شادی و سلامتی و آرامش و عشق از خدا و بی نهایت ثروت از خدا میخوام
عشق برای تک تکتون دوستتون دارم
به نام خدای هدایت کننده در هر لحظه
سلام طیبه خانم عزیز
بسیار بسیار بهت تبریک میگم که باپشتکار واراده وعمل به قانون تونستی اولین قدم رو بخری آفرین بهت
مطمئنم که مسیر پیش روت مسیری زیبا وپراز موفقیت پراز لذت وحال خوب وباران معجزه های خدا خواهد بود
چون ثابت کردی دختری هستی که همراه با ایمانت عمل کننده هم هستی
بازهم بهت تبریک میگم و آرزوی حال خوب وسعادت وخوشبختی در هر لحظه از زندگیت دارم
موفق وپیروز وسربلند باشی
به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام خدمت دوست عزیزم طیبه جان
تحسینت میکنم به خاطر این تعهد و پشتکاری که داری
آفرین بهت
چقدر حرفه شیرین ،زیبا و جذابی داری که با رنگ های زیبا،مداد رنگی های رنگی رنگی سرو کار داری
منم رنگامیزی رو دوست دارم حتی یه کتاب جداگانه که مخصوص رنگامیزی بزرگ سالان هست با یه بسته مداد رنگی 24 رنگ باکیفیت دارم
هردفعه که میرم سراغ کتاب با عشق طرح هارو رنگ میزنم خیلی حس خوبی داره
وقتی داستان هدایت شدنت رو از طریق کامنت یکی از دوستان خوندم ،مو به تنم سیخ شد و واقعا لذت بردم
دوباره برام یادآوری شد که خداوند از بینهایت طریق میتونه مارو هدایت کنه ،از راه هایی که اصلا فکرش رو هم نمیکنیم
خداروشکر
تحسینت میکنم که تونستی با درآمدی که خودت ساختی قدم اول رو از دوازده قدم بخری و شروع کنی
آفرین بهت ،تحسینت میکنم به خاطر خرید این دوره مقدس
مچکرم که کامنتت رو به اشتراک گذاشتی ،کلی آگاهی ناب کسب کردم
امیدوارم هر کجا که هستی ،خداوند هدایتت کنه که در مسیرت ثابت قدم باشی
موفق باشی عزیزم
عاشقتم
پریسا
به نام خدای یکتا
سلام به استاد عزیزم و مریم بانو و هم خانواده ای های نازنین
خدایا شکرت که در این لحظه منو کشوندی پای لپتاپ تا بعد از مدت ها کامنت بنویسم.
استاد جانم من خوشبختم که به سمت شما هدایت شدم، به این سایت، به این آگاهی ها، به این اعضای دوست داشتنی سایت که خوندن کامنت هاشون آدم رو سرمست میکنه.
خدا را شکر که سالم و سلامت هستم، اعضای بدنم درست و با هماهنگی کار میکنن و باعث میشه من بتونم فعالیت های متنوع داشته باشم.
خدا را شکر که شب ها خواب راحت و عمیقی دارم.
خدا را شکر که به راحتی هوای تمیز و سالم نفس میکشم.
خدا را شکر که روزهای گرم و آفتابی رو تجربه می کنم و ازش لذت می برم.
خدا را شکر که یه خانواده ی فوق العاده دارم، با اینکه از لحاظ فیزیکی خیلی از هم دور هستیم ولی دلامون به هم نزدیکه و هم فکر هستیم و هر روز از هم صحبتی هم لذت می بریم.
خدایا شکرت که عزیز دلی دارم که باهم وقت میگذرونیم و به هم احساس خوب میدیم و رابطه ی قشنگی داریم.
خدایا شکرت به خاطر کار و درآمدی که دارم و اینکه مایحتاج زندگیم رو به راحتی تهیه می کنم.
خدایا شکرت به خاطر دوستان خوب و هم فرکانسی که دارم و آرامش و حس خوبی که از پیام هاشون دریافت می کنم.
خدایا، ظرفم رو بزرگ تر کن تا سهم بیشتری از باران رحمتت دریافت کنم!
رَبَّنَا لَا تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَهً إِنَّکَ أَنْتَ الْوَهَّابُ
پروردگارا، دل های ما را بعد از اینکه ما را هدایت کردی و طعم شیرین هدایت را به ما چشاندی (به واسطه ی افکار خودمان) منحرف نگردان و از سوی خودت رحمتی به ما ببخش که تو بسیار بخشنده ای!
سلام استاد
الهی خدا خیرت بده
قرآن را به ما شناسوندی
جرات قرآن خواندن رو پیدا کردیم
جرات اعتماد به خدا برامون ایجاد شد بر اساس کلام خودش نه کلام و سلیقه های دیگران
تاکید بر آسان بودن قرآن و عمل به آن
حذف رابط مفسر بین ما و خداوند
حذف ترس از خداوند و ترس از جهنم دور دست
فهم جهنم دنیا و ادامه زندگی در آن دنیا
فهم خلق بهشت و ادامه زندگی در آخرت
استاد من هرچه بیشتر قرآن رو میخوانم بسیار احساس قدرت میکنم
خداوند در سوره عبس آیه 13 و 14 میگه قرآن مکرمه مرفوعه مطهره است، استاد پیامبر میگه بگو دوستت کیه تا بگم تو کی هستی، جیم ران هم میگه تو شبیه دوستانت میشی
استاد رفیقت قرآن که میشه مثل خودش تو رو مکرمه(ارجمند) و مرفوعه(بلندمرتبه) و مطهره (پاک) میکنه. استاد من عزتم رو از خداوند و کلامش دارم.
عاشقتم استاد و سپاسگزارم از خدا که ما رو هدایت کرد به شما
جالب استاد آیه 15 عبس میگه قرآن رو میسپاریم به سفیران حق(باَیدیِ سَفرهٍ)، و تو سفیر حق هستی.
استاد عجب جمله ای توحید ، شرک ،خلق زندگی به هم ربط دارد
اگر مشرک باشی=عدم خلق زندگی
اگر توحید داشته باش= میتوانی خلق زندگی کنی
استاااااااااااااااااااد خدا حفاظت کنه
وجودت پر از خیر و برکت
الحق که استادی
من به هیچ کس جز شمااستاد، عنوان استاد رو نگفتم و نمیگم.