اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
درمورد تجربه تاثیر باورها روی جذب ثروت یک خاطره ای دارم یادم با همسرم به قم سفر کردیم وبرای ناهار می خواستیم کباب بخوریم ایشون مارو برد به محله چهار مندان وبعد از اینکه ماشین کنار یکی از خیابان ها پارک کرد کلی راه پیاده رفتیم توی کوچه پس کوچه هایی که خونه هاش بافت بسیار قدیمی داشت واگر می خواستی دوباره همون مسیر پر پیج وخم تنهایی برگردی کنار ماشین واقعا من که گم می کردم و وقتی ازش پرسیدم این مغازه چه جوری پیدا کردی گفت بچگی یادم با بابام میومدم اینجا کباب می خوردم و کبابهاش خوشمزه است ناگفته نماند که خودش یک دوبار از مغازه دارهای توی کوچه ها سوال پرسید تا رسیدیم قبل از رسیدن به مغازه من پیش خودم گفتم کی می تونه اصلا این مغازه پیدا کنه با این همه کوچه پس کوچه که بیاد کباب بخوره ولی وقتی رسیدیم اونجا علارغم ظاهر مغازه که مثل دوتا اتاق تودر تو بود با میز وصندلی های قدیمی که تهویه درستی هم نداشت دیدم جا نیست بریم داخل بشینیم وکباب بخوریم دم در چند دقیقه ای ایستادیم تا صندلی خالی بشه حالا صاحب مغازه چه باوری داره که اینجوری مشتری جذب میکنه فقط خدا می دونه وما که باید توی این سایت توحیدی یاد بگیریم .
مورد بعدی مکمل صحبت قبلم در سفرهای بعدی به همسرم گفتم بریم یک رستوران لاکچری غذا بخوریم ایشون قبول کرد رفتیم به یک رستوران 5ستاره که بسیار شیک بود و ادرس سر راستی داشت ودر بسیاری از خیابان های قم بیلبورد های تبلیغش رو هم اون زمان زده بودند وخدایی غذاهاش خوشمزه بود ولی وقتی ما داخل رستوران رفتیم علارغم فضای تمیز وبزرگی که داشت فقط چند خانواده اونجا برای غذا خوردن بودند ومن وقتی این رستوران مقایسه کردم با اون کبابی فهمیدم بازی چیز دیگری هست .
ونکته پایینی اینکه یادم بچه که بودم وقتی می خواستم سر کلاس قرآن بخوانم دست وپام گم می کردم و گلوم خشک می شد وصدام می لرزید وهمیشه برای خواندن قرآن جلوی بچه ها وآموزگار استرس داشتم البته کاملا بلد بودم با خودم تصمیم گرفتم کلمه الله با مداد روی میزم بنویسم وهر وقت خانم معلم می خواستم ازم قرآن بپرسه دستم روش قرار بدم وبخوانم واین باور ساخته بودم که این الله که نوشتم بهم کمک می کنه وجلوی استرسم می گیره و واقعا موثر بود چندین بار این کار می کردم نمره ام یا 19 بود یا 20 وامان از روزی که باید کتاب بر می داشتم و می رفتم پایه تخته خخخخخخخ
انگار اونجا دست های خداوند برای کمک به من بسته می شود .واقعا باورها زندگی ما رو دگرگون میکنه
استاد جان ممنونم ازتون برای دوره ارزشمند هم جهت با جریان خداوند واقعا عالی عالی عالی …
به نام خالق این بارون زیبا که الان داره میاد و من دارم لذت میبرم ازش
خدایا ممنون که این جسمو بهم دادی تا این همه زیبایتو ببینم
خدایا سپاس گذارتم که منو داری هر لحظه هدایت میکنی به عشق و نعمت و زیبایی و ثروت و فراوانی سلامتی بیشتر
من فقط تعجب موندم خداوندا این من مارو دوست داری این همه عشق و نعمت خلق کردی برا ما!!! خداوندا
من فقط مبهوت عشق خداوندم که چ قدر مارو دوست داره واییی نمیدونم چه جوری حسمو اینجا توصیف کنم
از تک تک لحظاتت ممنونم
من تو این کره خاکی جز این لحظه صاحب هیچی نیستم حتی جسمم
اقای عباس منش استاد واقعی من خدا منو به برنامه های شما هدایت کردش تا بتونم بیشتر باهاش ارتباط داشته باشم
هر چقدر سپاس گذار خداوند باشم باز کم گفتم
ممنون بابت این باور که خداوندی که جسم منو بهم داده
وقتی من حرکت کنم به بی نهایت طریق افراد رو به برنامه های من هدایت میکنه
من دیروز با خودم گفتم خداوندا من این کار انلاینم که شروع کردم
با چه باوری و فرکانسی میتونم بیننده جذب کنم
که به ویدو شما هدایت شدم که به این باور زیبا رسیدم
خداوندا مرسی که منو هر لحظه داری هدایت میکنی فقط لازمه افسار ذهنمو دستم بگیرم
کنترل بدم دست خودت اون وقته که میفهمیم خداوند خیلییی بیشتر از چون چیزی که فکرشو میکنی میخواد تو شاد تر و ثروت مند و ترو خوشبخت تر بشی چون تو قسمتی از خودشی
و ی تشکر ریز از خودم که موفق شدم اراده را به ثمر برسونم و بیام کامنت بنویسم
سلام استاد عزیز تا اینجا که به این چهار قسمت گوش کردم دیدم چه قدر از این مثال ها و باور های ذهن توی زندگی من هم هست
همسر من از فلفل دلمه ای متنفر است و اگر داخل غذا ببینه از خوردنش دست میکشه و منم خیلی دوست دارم و از اونجایی که با این قوانین توی این سالها آشنا شدم
خیلی جالب است دلمه ای قرمز را پوره میکنم و به مقدار خیلی زیاد به خورشت ها میزنم و همسرم هم همیشه کلی تعریف میکنه که چه قدر سس خورشت و مرغ عالی و خوش طعم شده
ی مورد دیگه اینکه من آواز خوندن را دوست دارم و معمولا اکثر افراد هر چند حرفه ای نه وای همخوانی میکنند اوایل به همسرم میگفتم بیا با هم فلان شعر یا ترانه را بخونیم خود خیلی حافظه ی قوی داره توی خیلی موارد ولی خیلی خشک و رک میگفت من هیچ وقت نتونستم و نمیتونم ترانه حفظ کنم و من تا اینکهمنم شروع کردم توی خونه آواز خوندن بعد مدت کوتاهی که آواز را میخوندم اونم شروع میکرد همخوانی کردن
واما ی چیز دیگه یادم اومد در مورد خودم
چرا راه دور بریم مصرف ابلیمو من قبلا عاشق لیمو ترش بودم اینقدر که به راحتی در یک ماه یک بطری 1/5 لیتری مصرف داشتیم یعنی آب هم که میخواستم بخورم حتما باید داخلش آب لیمو میریختم تازه لیمو تازه هم که به کنار
تا اینکه شما توی دوره قانون سلامتی گفتید لیمو قند زیادی داره و الان میتوانم بگم مصرف لیموخلاصه شده به یک کیلو در سال
استاد خداروشکر ممنتوم مثبت بالاخره اثرکرد ومن روی شماروخندون دیدم و خیلی خوشحالم برات خداروشکر برای فروش بینهایت دوره جدید .بهت تبریک میگم خداروشکر .
آقااااا منم عمق مطالب رو بیشتر درک میکنم .
استادمن که تلاش خودمو میکنم دیگه کمتر سربه سرمن بزار دیگه لطفاااااااا!! که بیشترتلاش کنم :)))
بخدا دارم تمام تلاشمومیکنم .البته 70درصد تلاش میکنم به 100نرسیده:))
من ویانا روبارداربودم خواب دیدم بابا اومده ازبهشت -من بهش میگم بابا بنظرت من بالاخره ثروتمندمیشم ؟باباگفت تواینقدر ثروتمند میشی که برای مسافرت به تمام کشورها مسافرت میکنی و اسم چندتا کشورو گفت -الان فعلا نشانه های اون الهام بطور واضح میبینم . خداروشکر
استاد دیدی بهت گفتم علی بی غم ترمیشم وخونسردی برازنده منه -آرامش برازنده منه .کامنتهایی که خوندی من کلی خندیدم :)))
فقط متوجه عمق مطلب شدم .
شماگفتی ف من رفتم فرحزاد چایی خوردم :)))
وازخوشحالی شما خیلی انرژی مثبت دریافت کردم
گفتم ممنتوم مثبت چقدر عالی جواب میده استاد برای همه تلاشهات ازت سپاسگزارم .
واقعا خدا خیلی بیشترازما میخاد ماروخوشبخت کنه .فقط میگه زیاد بررسی نکن کارهارو زیاد به فردا موکول نکنید مگه توفردا چی هست که امروز نیست .وقتی ماعذاب وجدان نداشته باشیم وبرای خطاهای گذشته باور داریم خدا ماروبخشیده پس خداهم نشانه های خوشبختی رو بهتربه مانشون میده وهدایت میکنه .آقاااااا از کن فیکونی که خدا برامون میکنه چقدرلذت بردم ازاین جمله .
استاد خدابهت افتخارمیکنه .
درباره عذاب وجدان وبخشیدن گناه باتوبه کردن .خدا چندهفته پیش توخواب خودش بامن صحبت کرد خداشاهده صدای خداروشنیدم -خداخیلی واضح بمن گفت پرنیا مسیرت درسته وسرسوزن مرتکب گناه نشدی فقط ادامه بده تا برسین به خوشبختی ویانا و من وهمسر دلخواهم .
آقاااااا
با دوره هم جهت باجریان خداوند شان وشخصیت وقدرت خدارو به نمایش گذاشتی آفررررررررین .
باقوی زندگی کردنمون باید آبروی خدارو حفظ کنیم وقدرت خداروبه نمایش بزاریم برای-ملت-
مردم ببینن کسی که دست رفاقت به خدا میده خدابراش کن فیکون میکنه . کارنمیکنه شاهکارمیکنه .:)))
وقتی داشتم تجربه های دوستان رو میشنیدم با خودم میگفتم آخه من چیزی یادم نمیاد که مثلا ذهنیتم درمورد یه چیزی به قدری قوی باشه که اون روی من تاثیر بذاره
کل روز رو فکر میکردم اما وقتی الان اومدم و خواستم گوشی بدستم بگیرم و اومدم سایت ،یهویی این به یادم اومد
خیلی خنده داره
هر موقع یادم میاد ،بارها شده از خودم پرسیدم ،که طیبه چی فکر میکردی اون زمان ، که اون کارو کردی
اما الان که آگاه شدم متوجه میشم
تجربه من
زمان مدرسه از کلاس راهنمایی تا دبیرستان ،تو حیاط مدرسه مون یه درختای خاصی داشتیم که بهشون بسم میگفتیم ،در اصل درخت اقاقیا بودن
چون توی گل به شکل بسم بود ،بهش میگفتیم درخت بسم
یادمه بچه های کلاسمون زمان امتحانات خرداد میگفتن هرکس از این گلا بچینه و بسمشو دربیاره و زیر زبونش بذاره ،نمره 20 میگیره
ماهم قبل امتحان همگی برمیداشتیم و چند تا بسم میذاشتیم زیر زبونمون و میرفتیم سر جلسه امتحان
چند باری پشت سر هم نمره هامون خوب میشد و انگار یه قدرتی بهمون داده میشد و این باور در ما قوی میشد که بسم که اول بسم الله الرحمن الرحیم هست به ما کمک میکنه سوالاتو درست بنویسیم که حتی یادمه میگفتیم خدا بهمون میگه چجوری سوالارو جواب بدیم چون بسم هست زیر زبونمون
سال ها ما این کارو میکردیم و حتی به قدری حس قدرت میکردیم که دیگه سر جلسه امتحان نمیترسیدیم
چون قبل اون همیشه استرس داشتیم و میترسیدیم که به سوالا نتونیم جواب بدیم و بعد اون ، یه اطمینانی داشتیم که سبب میشد نترسیم
تا اینکه بعد ها متوجه شدم همه اش یه حرف بود و هیچ تاثیری نداشت
و الان و از وقتی که آگاه شدم فهمیدم که این من بودم که با این ذهنیت سبب میشدم که قدرتی در من شکل بگیره که نترسم
حتی من تو خونه تلاش میکردم و درسامو خوب میخوندم جالبه که متعجبم چرا اون روزا به این توجه نمیکردم که این منم که درس خوندم و یاد گرفتم و دیگه اگر اون گل زیر زبونم باشه یا نه تفاوتی نداره
حتی یادمه یه بار بسم نذاشته بودیم زیر لبمون امتحانمونو خوب ننوشتیم در صورتی که خوب خونده بودیم
وقتی به این فایل گوش دادم و الان اومدم سایت یهویی اون خاطره بسم درخت اقاقیا بهم یادآوری شد
کارگاه بودم داشتم یه سری کار انجام میدادم و داشتم یک کتاب صوتی در مورد موضوع مورد علاقم گوش میکردم
و کارم که تموم شد ساعت 18:45 با ذوق و شوق اومدم بیام سمت خونه که فقط بیام یه جایی از سایت از شما تشکر کنم استاد
دیدم این فایل رو گذاشتین نشستم دیدن و فقط گریه میکردم و میخندیدم و سرمو میخاروندم و نفس عمیق میکشیدم
اومده بودم که ازتون تشکر کنم بابت نیرویی که به من شناسوندین
به خدا که بهترین کسی که میتونست خدای عزیزم منو هدایت کنه به سمتش و جواب سوالمو به من بده شما بودین
نهایت احترام رزمی که چسبوندن دو دست به هم هست و یک مقدار خم شدن رو براتون میگذارم و میگم سپاسگذارم سپاسگذارم
4 سال پیش سر نماز گریه میکردم و میگفتم خدایا تو چی هستی تو کی هستی به خدا عین سوالی بود که زجه میزدم و سر نماز از خودم میپرسیدم
آخه اون روزا همه چیز برام خوب پیش میرفت برخورد همه با من عالی بود اتفاقات خیلی خوبی برام رخ میداد انگار همه داشتن برای من کار میکردن
من اون روز ها داشتم سبک زندگی مورد علاقم رو تجربه میکردم
رهبری و کار تیمی تو کار پدرم که عاشقش بودم و تمرینات رزمی خودم هم که بخشی از زندگیم بود و روابط فوقالعاده ای که داشتم
رابطه ی بسیار عمیقی با خدا داشتم حالم باهاش خوب بود به خدا اینقدر حالم خوب بود که با شورو شوق هر کجا که بودم تایم نماز میشد میرفتم نمازمو میخوندم و نظر هیچ کس هم برام مهم نبود چون باور داشتم که تو زندگیمه و داره یه کارایی میکنه
اما به خدا 1 درصد الان هم درکش نمیکردم
میدونین
خیلی جاها که اعتبار موفقیت تو کارهارو به خودم میدادم ولی باز هم سر نماز سرم میفتاد پایین نمیدونم چه حسی بود ولی میگفت که این اتفاقات به خاطر اونه
این عزت و آبرویی که داری مال اونه
اما معنی شرک رو نمیدوستم معنی الهام رو نمیدونستم اصلا نمیدونستم که خدا باهام صحبت میکنه و خیر و شر منو بهم میگه نمیدونستم که قدرت خلق کنندگی دارم نمیدونستم که خداوند بیشتر از من میخواد که به خواسته هام برسم نمیدونستم که خداوند مثل سیستم عمل میکنه و برای من چیزی نمیخواد و به کانون توجه من به احساس من به فرکانسهای من به افکار من پاسخ میده
یه خدایی داشتم که بیسش رو هوا بود یعنی پایه ی محکمی نداشت فکر میکردم یه سری چیزا رو برام میخواد یه سری چیزارو برام نمیخواد
برای همین به هرچی نمیرسیدم میگفتم حتما خدا برام نخواسته به هرچی هم میرسیدم احتمالا اعتبارشو حداقل نصفشو میدادم به خودم بقیشو میدادم به خدا
نمیدونم اعتماد به نفس بود یا غرور اما تو حالت خیلی خوبی بودم
تا با اولین تضاد بزرگ زندگیم برخورد کردم
خدا فرشته ای رو وارد زندگیم کرد که من اصلا نمیدونستم وجود داره و خیلی هم دنبالش نبودم اما اومد تو زندگیم
اینقدر باهاش هم فرکانس بودم که به هرچی من فکر میکردم هم اونم فکر میکرد
انگار یه هدیه ای بود دقیقا از طرف خداوند برای من
البته من اون موقع اینقدر غرور داشتم که نمیگفتم هدیه ی خداوند فکر میکردم که تازه من دارم بهش لطف میکنم که باهاش دوست شدم
اما هر چی که بود
اومدن و رفتن اون فرشته
باعث شد که آروم آروم وارد مسیر خودشناسی بشم و مقاومت های من در مورد مذهب خیلی کم بشه
خیلی از مواقع ما به خاطر هم جهت شدن با جریان خداوند نعمت های خیلی خوبی وارد زندگیمون میشه اما به خاطر همون پیش فرض های غلط گذشته اون نعمت رو پس میزنیم
یکیش این باور واین پیشفرض که هر چیز خوبی که خیلی راحت و آسون وارد زندگیت بشه یه ایرادی داره یه جای کار میلنگه و کلی باور غلط دیگه
استاد من اون موقع ها اینقدر با جریان خداوند هم جهت بودم که مامان بزرگ من که هررررررگز این کارو برای بچه هاش نکرده بود و اینقدررررر طلاهاشو دوست داشت و به جونش وابسته بود هی به من میگفت که من دوست دارم طلاهامو بدم به تو بری باهاش خونه بخری یا یه کاری بکنی
باورتون میشه؟
که وقتی بچه هاش شنیدن اصلا باورشون نمیشد و به من میگفتن تو سر این پیر زن کلاه گذاشتی و طلاهاشو ازش گرفتی
من خیلی مامان بزرگمو دوست داشتم چون تنها بود و هیچ کدوم از بچه هاش نمیرفتن پیشش بهش سر بزنن0 البته طبق قانون همه چیز درست بوده)
شده بود رفیق من
من چند سالی بود هر هفته میرفتم و بهش سر میزدم و با یک کیکی شیرینی میوه ای خوشحالش میکردم و من خودم از این کار لذت میبردم و حس میکردم دارم اون بخشندگی رو برای مادر بزرگم انجام میدم و هیچ توقعی ازش نداشتم و اون کل دارایی که داشت یه روز گفت بیا بریم بفروشیم میخوام طلاهامو بدم به تو
یا وقتی اون دختر وارد زندگیم شد اینقدر از نظر بقیه بیگ شات بود که فکر میکردن یه ریگی تو کفشش هست و این باورو هم هی به من میدادن و من هم هی تو دلم میخندیدم و از اون طرف هم میگم همیشه نصف اعتبارشو میدادم به خوب بودن خودم و نصفشو هم میدادم به اون خدایی که برای خودم داشتم
خلاصه که من اون روز ها خیلی سیمم به خدای خودم وصل بود اما نمیدونسم کیه و چجوری کار میکنه
که با همون تضاد(که البته موهبت بود برای من و جزئی از برنامه بوده)
خدا منو آورد چسبوند به شما
و میرسیم به نتیجه ی پرسیدن اون سوال
من الان به جوابم رسیدم
اون موجودیه که تو وجود منه هر لحظه داره باهام صحبت میکنه
اون موقع که شما میگفتین خدا با من صحبت میکنه یا خدا به من میگه
من میگفتم خب شما خیلی حتما خاصین یا وصلین بهش
اما شما از همون اول این باورو داشتین به ما میدادین که شما هم میتونین و همه ی ما به یک اندازه به خداوند دسترسی داریم
استاد خیلی باید آدم صادق و بخشنده وشجاعی باشید
که بیاید به جای تکنیک خاص به جای مسائل فرعی
بیاین و اون اصللللل داستان رو به بقیه بگین
با اینکه میدونید شاید مسخرتون کنن
حتی خود من هم همیشه سعی میکردم جایی از خدا صحبت نکنم از اعتقاداتم صحبت نکنم چون همه مسخره میکردن یا میگفتن آخوندی یا ملایی
اینقدر که ذهنیت رو در مورد دین و خدا و قرآن خراب کردن
اون دوستی که منو با شما آشنا کرد و یک سری فایل برای من تو تلگرام برای من فرستاد یه فایلی توش بود به نام (ایمان خدا)
که فکر کنم جلسه ی اول روانشناسی ثروت 1 هست که شما میاین باورهاتونو در مورد خدا میگین و میگین من میخوام نیرویی رو در شما بیدار کنم که در هر لحظه کار درست رو بهتون میگه انجام بدید
و اون دوست به من گفت علی آقا این فایل زندگی منو عوض کرد و من با این فایل شروع کردم و اون دوست یکی از شاگردهامون بود که به خاطر مسائل خانوادگی زندانی بود اما خیلی پسر گلی بود و اونم داشت با فایل های شما انگار زندگیشو تغییر میداد و شد دست خداوند تا شمارو به من معرفی کنه
استاد
بعد از استفاده از دوره هاتون
الان اون نیرو در من بیدار شده
نیرویی که باهام صحبت میکنه
هررررررر سوالی ازش بپرسم به صورت یک گفت و گوی درونی بهم میگه کاااملا واضح که بعد مثلا میام میبینم فلان کتاب در موردش گفته یا شما میاین میگین یا فلان استاد بزرگ تو آمریکا که نوسینده ی بهترین کتاب هاست داره در موردش حرف میزنه یا به یک نحوی بالخره پاسخ سوال و درخواست منو بهم میده
و الان من دارم اون حرفی که شما زدین که واقعا ما چی میخوایم از بقیه یاد بگیریم بقیه که تو مسائل کوچیک زندگی خودشون موندن چی میخوایم ازبقیه یاد بگیریم
یا اونجا که میگین عقل؟ آیا از خودتون پرسیدین که عقل شما از چی ایجاد شده؟
و میگین از ورودی هاتون از چیزایی که دیدین شنیدین خوندین
من الان تازه دارم حرف های شمارو درک میکنم
شما منو با کلیدی آَشنا کردین که هر دری رو باز میکنه
شما منو با گنجی آشنا کردین که هرگز تموم نمیشه
شما منو با نیرویی آشنا کردین که بهم میگه درستو غلطو
شما با من کاری کردین که تونستم بعد از 3 سال خودمو از بدنه ی جامعه از بدنه ی باورهای قبلیم و خواسته های قبلی که میخواستم بهشون برسم جدا کنم
و آگاهانه ببینم واقعا چه چیز خواسته ی اصلیه منه؟ ببینم چرا این اهدافی که انتخاب کردم رو میخوام بهشون برسم
آیا برای پولشه ؟ آیا برای شهرتشه؟ آیا برای اینه که فقط میخوام به بقیه ثابت کنمه ؟
و وااااقعا خدارو شکر میکنم
وقتی این باور رو بارها و بارها از شما شنیدم که همه شغل ها به یک اندازه پتانسیل دارن برای ثروتمند شدن و کلی الگو دیدم
و این باور که بارها و بار ها میگفتین برید سراغ عشقو علاقتون
باعث شد که من به چالش بکشم خواسته های قبلیم رو
و بیام برگردم به درونم و ببینم واقعا من چی رو میخوام برای شخص شخص خودم ؟
چی ماله منه؟
چه زمان هایی از زندگیم بوده که من اصلا دلم نمیخواست که زمان بگذره و بهترین لحظات زندگیم بوده؟
اینقدر تنها شدم و اینقدر این سوال هارو از خودم پرسیدم اینقدر سعی کردم ارزش های وجودیمو کشف کنم تا بالاخره یک روزی که خیره شده بودم به دریای خوش رنگ هرمز و عمیق شده بودم در خودم و تو بالاترین حد از فرکانس و ارتعاش خداوند بودم و قلبم باز بود و تو اون حالت داشتم فقط میپرسیدم و جواب میگرفم خیلیییی واضح و شفاف
قشنگ داشتم باهاش صحبت میکردم من میپرسیدم و اون میگفت
اون رسالت منو بهم گفت
فقطم یک کلمه بود
همون چیزی که حسش میکردم تو وجودم ولی نمیدونستم دقیقا چیه یا خیلی از مواقع فکر میکردم که اینه اما میگفتم من که لایقش نیستم یا مال من نیست که
اما اون روز واضح گفت بهم
و از همون روز پیگیرش هستم
و فقط دارم دیوانه وار در موردش مطالعه میکنم و قدم به قدم داره برام تکمیلش میکنه
امروز تقریبا 6 ماه از اون روز میگذره
و از روزی که شروع کردم به مطالعه تا الان میبنیم که چقدررررر عشقو علاقم داره برام واضح تر و پخته تر میشه چقدر دارم مطمئن میشم که همینه خودشه
در مورد هر موضوعی که فکر میکنم و با خودم صحبت میکنم اصلا جواب هایی میده که بعد میرم میبینم که مثلا اساتید فلان دارن در موردش صحبت میکنن
و الان که دارن باورش میکنم که با من صحبت میکنه
و هر چی رو که بخوام بهم میگه
به دنبال سبک و شیوه ی خودم هستم
و چطور میفهمم که مثلا این سبک و شیوه ایه که دوست دارم و منو راضی میکنه ؟ از احساسم
یعنی دیگه کااااملا به احساسم اطمینان دارم
یعنی درستو غلط هر فکری رو هر حرفی رو هر مطلبی رو از طریق احساس خوب یا بدی که بهم میده میتونم بفهمم که درسته یا غلطه
این بزرگترین چیزی بوده که از دوره های شما گرفتم استاد
که شما هم هدف اصلیتون از اول همین بوده
شما خودتون پرسیدین و به تمومم جواب سوالاتتون رسیدین
و عاشقانه همشو اومدین با ما هم به اشتراک گذاشتین
خیلی طولانی شد
اما فقط میخواستم بازم سپاسگذاری کنم بابت همه چیز
استاد هنوز از لحاظ مالی خیلی نتایجم بزرگ نشده چون بعد از پرداخت بدهی هام و پر کردن یک سری خلع های درونیم و رفتن تو دل یک سری ترسهایی که داشتم شروع کردم به جست و جو کردن در درون خودم برای عشقو علاقم و مدتی برام زمان برد
اما الان که پیداش کردم
اینقدر خوش حالم که تو پوست خودم نمیگنجم یعنی هر بار که در موردش مطالعه میکنم یا بهش فکر میکنم میگم آره این همون موضوعیه که من براش آفریده شدم و میخوام تا آخر عمرم در موردش یاد بگیرم و میخوام تا آخر عمرم بیشتر و بیشتر تجربش کنم
هنوزم دقیقا سر جام قرار نگرفتما
اما همین که هر روز توش دارم پیشرفت میکنم و میفهمم مطالب رو و درک میکنم و الهامات رو دریافت میکنم انگار دارم زندگی رو زندگی میکنم
همین که دیگه برای به به و چه چه دیگران کاری رو انجام نمیدم دارم لحظه به لحظه زندگیم رو لذت میبرم
همین که همه ی کارهامو با احساسم پیش میبرم و انجام میدم راضی راضی ام
و من هم میخوام باور کنم که خداوند اینقدر بهم ثروت میده که نتونم بشمرمش
استاد من خیلی به این موضوع فکر کردم و خیلی رفتم تو آینده و از خودم این سوال رو پرسیدم که
اگر کلی ثروت داشته باشم که نخوام کاری رو برای پول انجام بدم چه کاری رو انجام میدم؟
و اینقدر پرسیدم تا به جواب رسیدم
چقدر این پرسش گری فوق العادست چقدر جواب میده
و باور دارم
تو مسیری که هر لحظش حالم خوبه اتفاقات خوب برام لاجرم رخ میده نمیخواد من براش کاری کنم من فقط عشق میکنم لذت میبرم همین
و البته باز هم هر روز باید روی پیشفرض های غلطی که در مورد موضوعات مختلف داریم کار کنیم که تو این مسیر تجربه ی لذت بخش تری از زندگی داشته باشیم
خدارو شکر
فقط میخوام هر لحظه بگم خدایا شکرت به خاطر اینکه خودتو به من شناسوندی خدایا شکرت که منو هدایت کردی به اصل خدایا شکرت که تو این سایت هستم خدایا شکرت که این مرد فوقالعاده اینقدر عاشقانه داره رسالتشو انجام میده خدایا شکرت به خاطر این سایت خدایا شکرت به خاطر این همه دوست فوق العاده خدایا شکرت به خاطر فرصتی که به ما برای زندگی کردن دادی خدایا شکرت به خاطر همه ی انسان ها به خاطر همه ی موجودات و شکرت به خاطر وجود من در این جهان شکرت که من رو انسان خلق کردی من رو از خودت آفریدی و قدرت خلق کنندگی بهم دادی
طولانی شد
برم تو کامنت بعدی نکته های فوق العاده رو تو این فایل بنویسم
بسیار بسیاررررر کامنتتون برای من تاثیرگذار واقع شد
من فقط کامنت هایی که حسم میگه رو زمان میذارم و میخونم و هربار که بع این ندای درون گوش کردم یه چیز جدید یاد گرفتم و به درک جدیدی از قانون رسیدم.
تک تک خطهای کامنت شمارو خوندم و لذت بردم
الخصوص این قسمت :
نمیدونستم که قدرت خلق کنندگی دارم نمیدونستم که خداوند بیشتر از من میخواد که به خواسته هام برسم نمیدونستم که خداوند مثل سیستم عمل میکنه و برای من چیزی نمیخواد و به کانون توجه من به احساس من به فرکانسهای من به افکار من پاسخ میده!
عجیب باورهای قشنگی بودن و بی نهایت سپاسگزارم
یعنی من معتقدم ادم فقط یکککک درصد اینارو باور کنه و جزئی از شخصیتش کنه
درهای از نعمت و ثروت به زندگیش باز میشه!
و در نهایت ممنونم بابت کامنتی که راجب بایوگرافی من برام گذاشته بودید
خدایی که هرچه دارم ازاوست وهرروز باتغییر باورهای قدیمی ام ودرک بهترازقوانین بیشترمیبخشد.
خدایا من نمدانم ولی تومیدانی به من بگو تابنویسم.
سلام ودرود خدمت استاد عباسمنش عزیز وخانم شایسته ی عزیز وهمه ی دوستان عزیزی که دراین سایت توحیدی ومقدس با حضور پیوسته ومستمر وفعال خودشان ونوشتن کامنت های قشنگشان باعث رشد وتوسعه ی جهان میشوند.
عید فطر رابه همه ی دوستان خدا تبریک میگویم عیدی که پس از 30 روز تمرین مداوم ومستمر برای تغییر عادتهایمان تغییر افکاروباورهایمان تغییر درهمه ی بخش های زندگیمان بوده وباعث بوجودآمدن یک مونتوم مثبت شده که باید ادامه بدهیم وتوقف نداشته باشیم چون ماه رمضان ماه تمرین وتلاش بود که یک نسخه ی بهتری ازخودمان بسازیم باورهای قشنگ تری بسازیم ذهنیت قشنگ تری بسازیم ودرنتیجه زندگی بهتر وآسانتری راتجربه کنیم.
وقتی موقع سحربیدار میشیم وتا غروب آفتاب مواظب کلام وگفتار واعمالمان هستیم این خود یک تمرین ساختن عادت های مثبت است تمرینی است که کانون توجه مان به سمت زیبایی ها باشد رویمان به سمت خدا باشد وروی خدا حساب کنیم درحقیقت تمرینی است که بایددر طول ماه های دیگر سال ادامه بدهیم تا نعمت ها وثروت ها وخوشی های بیشتر وارد زندگیمان شود.
من توانسته ام توی ماه رمضان تمرین کنم که موقع سحربیداربشم اول خیلی سخت بود ولی الان راحت تر شدم امیدوارم بتوانم این روند راادامه بدهم.
استادعزیزم ازشما سپاسگذارم که دراین ماه رمضان بااین دوره ی بینظیر هم جهت شدن باجریان خداوند تحولی بزرگ در زندگی من ایجاد کردید.
سلام خدمت استاد عزیزم و اهالی سایت وتبریک سال جدید وآرزوی بهترینها برای تک تک تون
استاد درباره این تاثیر باورها و قدرت وباور پذیری ذهن باید بگم که منم تجربه جالبی دارم
من تا قبل مهاجرت م و تجربه رویارویی با آدمای جدید ومکان جدید شنیده های زیادی داشتم راجب مردم مناطق لرستان که آدمای جالبی نیستن از لحاظ معاشرت ،رابطه ،نوع پوشش و نحوه برخورد با آدمای دیگه زیاد میشنیدم آدمای بزن بهادری هستن غیرتی ان،تعصبات شدید قومی دارن اهل جنگ وخشونت درگیری هستن اصلا نمیشه باهاشون کناراومد اما باور قلبی من این بود که هرجا میرم همه باهام بهترین برخورد و رفتار دارن و فقط آدمای خوب سر راه من قرار میگیرن تا اینکه اومدم به صورت هدایتی سمت منطقه لرستان از طریق اشنایی با دوستی و منجر شد کلا بیام وساکن بشم یکی ازشهرهای استان لرستان و خدا گواهه که ظرف مدت 6 ماهی که اینجا ساکن شدم فقط برخورد عالی محترمانه و سرشار از احترام دیدم از این مردم و فقط خیر وبرکت و نعمت رسیده بهم از جانب شون چه همسایه هام چه اطرافیانم چه جاهایی که تفریحی میرم و فقط تجربه های بی نظیری از روابط عالی داشتم و برا دوستانم تعریف میکنم تعجب میکنن و میگن اونجا جای خطرناکیه چطور زندگی میکنی طبق پیش فرض های اشتباه خودشون و باورهایی که اشتباه شکل گرفته تو ذهن شون اما من چون باورهای ذهنی خوبی داشتم تو روابط همیشه بهترینها رو تجربه میکنم و خدارو شکر میکنم که وسط بهشت تو قلب پایتخت طبیعت ایران دارم زندگی میکنم و هروز زیبایی های بی حد وحصر میبینم اینجا اکثرا تو گشت و گذار و تفریح و هروز یه قطعه از این بهشت رو دارم میبینم و یادمه چندماه قبل از خدا میخاستم تجربه سفر و دیدن زیبایی هارو داشته باشم از اونچه فکر میکردم فراتر از تصورم رخ داده برام تو زمینه روابط همیشه روابط دوستانه بی نظیری داشتم ودارم و سریع خودمو وفق میدم با شرایط جدید آدمای جدید بدون هیچ احساس تنهایی یا وابستگی خاصی به ادمای نزدیک زندگیم یا منطقه خاصی واین خودش یه مزیته و به خودم افتخار میکنم که همیشه مثبت اندیشی و ذهنیت و باور های درست داشتم و بادیدن این زیبایی ها بیشتر تقویت میشه باورام همیشه دوستانم بهم گفتن این مثبت نگری تو داستان میشه برات آخرش امامن توجهی به حرفاشون ندارم و فقط میگم ممنون که نگران منی وسعی کردم فقط بشنوم و توجه نکنم وهمچنان مسیر فکری خودمو داشته باشم وهیچوقت ازاین نگرش مثبت ضرر نکردم همیشه تحت هرشرایطی به نفع من پیش رفته اون شرایط .
فکرها و باورهامون زندگیمون را میسازند مثال های واقعی دوستان که ذهن قدرتمند ما زندگی مون را میسازند
از داروها نماها که بیماری را خوب میکند و باورهایی که خدا را در ذهنمون تغییر داده و توحیدی که کم کم در دلمون حک میشه و تغییرات کوچک و مستمر که به تغییرات بزرگ تبدیل میشه و خدای جدید در ذهنمون ساخته ،خدایی که انرژی هست و اگر فرکانس خوب و احساسات خوب باشه و تمرکزت روی نکات مثبت باشه خدا از جنس همون احساسات مثبت و فرکانس مثبت ،اتفاقات را وارد زندگیت میکند
خداوندی که گفته آن قدر به تو ثروت میدهم که نتوانی بشماری
خداوندی که سلامتی را برای بدن من طبیعی میداند و در هر لحظه سلامتی کامل را بر بدنم جاری مینماید
خداوندی که آنقدر زندگیم را سرشار از شادی و عشق میکند که من فقط میخواهم ادامه بدهم
خداوند به من فرزند سالم و صالح عطا میکند ومن همیشه و هزاران بار سپاسگذار خداوند هستم
خداوند همیشه برای من رابطه ی عاشقانه را قرار میدهد
خداوند انسانهای خوب و ایده های خوب را به من عطا میکند
خداوند هزاران ،هزار مسافرت را برای من در نظر گرفته که در هر لحظه ی آن شادی و عشق و سلامتی و ثروت جاری هست سپاسگزارم خداوند مهربانم
خداوند هدایتم فرما هر روز و هر لحظه این آموزه های سایت استاد را به یاد بیارم و آموزش ببینم و هدایت شوم و الهامات را دریافت کنم و اجرا کنم و بهترین زندگی را در تمام جنبه های داشته باشم
خداوندا یاریم بده درآمدهای عالی باآزادی زمانی و مکان داشته باشم
خداوندا یاریم ده وقت کافی و آزاد برای آموزش دوره های استاد داشته باشم و باورهایم را در همه ی جنبه های زندگی تغییر بدهم و بهترین خودم باشم و عاشق خودم باشم
خداوندا میدانم و آگاه هستم که کار جدیدم خیلی عالی و پر درآمد پیش میره وایمان دارم با این کار ثروت بینهایت وارد زندگیم میشود چون پول فراوانه کافیه من باور داشته باشم
خداوندا صعودم به سمت سلامتی را به خودم تبریک میگم واز خدایم بینهایت سپاسگزارم و شکر گزار هستم
ایاک نعبد و ایاک نستعین اهدنا الصراط المستقیم الصراط الذین انعمت علیهم غیر المغضوب علیهم والضالین
به نام خدا
سلام خدمت استاد عزیزم وخانم شایسته عزیز ودوستان هم فرکانسی عزیزم
درمورد تجربه تاثیر باورها روی جذب ثروت یک خاطره ای دارم یادم با همسرم به قم سفر کردیم وبرای ناهار می خواستیم کباب بخوریم ایشون مارو برد به محله چهار مندان وبعد از اینکه ماشین کنار یکی از خیابان ها پارک کرد کلی راه پیاده رفتیم توی کوچه پس کوچه هایی که خونه هاش بافت بسیار قدیمی داشت واگر می خواستی دوباره همون مسیر پر پیج وخم تنهایی برگردی کنار ماشین واقعا من که گم می کردم و وقتی ازش پرسیدم این مغازه چه جوری پیدا کردی گفت بچگی یادم با بابام میومدم اینجا کباب می خوردم و کبابهاش خوشمزه است ناگفته نماند که خودش یک دوبار از مغازه دارهای توی کوچه ها سوال پرسید تا رسیدیم قبل از رسیدن به مغازه من پیش خودم گفتم کی می تونه اصلا این مغازه پیدا کنه با این همه کوچه پس کوچه که بیاد کباب بخوره ولی وقتی رسیدیم اونجا علارغم ظاهر مغازه که مثل دوتا اتاق تودر تو بود با میز وصندلی های قدیمی که تهویه درستی هم نداشت دیدم جا نیست بریم داخل بشینیم وکباب بخوریم دم در چند دقیقه ای ایستادیم تا صندلی خالی بشه حالا صاحب مغازه چه باوری داره که اینجوری مشتری جذب میکنه فقط خدا می دونه وما که باید توی این سایت توحیدی یاد بگیریم .
مورد بعدی مکمل صحبت قبلم در سفرهای بعدی به همسرم گفتم بریم یک رستوران لاکچری غذا بخوریم ایشون قبول کرد رفتیم به یک رستوران 5ستاره که بسیار شیک بود و ادرس سر راستی داشت ودر بسیاری از خیابان های قم بیلبورد های تبلیغش رو هم اون زمان زده بودند وخدایی غذاهاش خوشمزه بود ولی وقتی ما داخل رستوران رفتیم علارغم فضای تمیز وبزرگی که داشت فقط چند خانواده اونجا برای غذا خوردن بودند ومن وقتی این رستوران مقایسه کردم با اون کبابی فهمیدم بازی چیز دیگری هست .
ونکته پایینی اینکه یادم بچه که بودم وقتی می خواستم سر کلاس قرآن بخوانم دست وپام گم می کردم و گلوم خشک می شد وصدام می لرزید وهمیشه برای خواندن قرآن جلوی بچه ها وآموزگار استرس داشتم البته کاملا بلد بودم با خودم تصمیم گرفتم کلمه الله با مداد روی میزم بنویسم وهر وقت خانم معلم می خواستم ازم قرآن بپرسه دستم روش قرار بدم وبخوانم واین باور ساخته بودم که این الله که نوشتم بهم کمک می کنه وجلوی استرسم می گیره و واقعا موثر بود چندین بار این کار می کردم نمره ام یا 19 بود یا 20 وامان از روزی که باید کتاب بر می داشتم و می رفتم پایه تخته خخخخخخخ
انگار اونجا دست های خداوند برای کمک به من بسته می شود .واقعا باورها زندگی ما رو دگرگون میکنه
استاد جان ممنونم ازتون برای دوره ارزشمند هم جهت با جریان خداوند واقعا عالی عالی عالی …
درپناه خدا باشید
به نام خالق یکتا
به نام خالق انرژی
به نام خالق آسمان و زمین
به نام خالق این بارون زیبا که الان داره میاد و من دارم لذت میبرم ازش
خدایا ممنون که این جسمو بهم دادی تا این همه زیبایتو ببینم
خدایا سپاس گذارتم که منو داری هر لحظه هدایت میکنی به عشق و نعمت و زیبایی و ثروت و فراوانی سلامتی بیشتر
من فقط تعجب موندم خداوندا این من مارو دوست داری این همه عشق و نعمت خلق کردی برا ما!!! خداوندا
من فقط مبهوت عشق خداوندم که چ قدر مارو دوست داره واییی نمیدونم چه جوری حسمو اینجا توصیف کنم
از تک تک لحظاتت ممنونم
من تو این کره خاکی جز این لحظه صاحب هیچی نیستم حتی جسمم
اقای عباس منش استاد واقعی من خدا منو به برنامه های شما هدایت کردش تا بتونم بیشتر باهاش ارتباط داشته باشم
هر چقدر سپاس گذار خداوند باشم باز کم گفتم
ممنون بابت این باور که خداوندی که جسم منو بهم داده
وقتی من حرکت کنم به بی نهایت طریق افراد رو به برنامه های من هدایت میکنه
من دیروز با خودم گفتم خداوندا من این کار انلاینم که شروع کردم
با چه باوری و فرکانسی میتونم بیننده جذب کنم
که به ویدو شما هدایت شدم که به این باور زیبا رسیدم
خداوندا مرسی که منو هر لحظه داری هدایت میکنی فقط لازمه افسار ذهنمو دستم بگیرم
کنترل بدم دست خودت اون وقته که میفهمیم خداوند خیلییی بیشتر از چون چیزی که فکرشو میکنی میخواد تو شاد تر و ثروت مند و ترو خوشبخت تر بشی چون تو قسمتی از خودشی
استاد به زودی امریکا میبینمتون !
سلام و درود
سپاس خدای مهربون
و ی تشکر ریز از خودم که موفق شدم اراده را به ثمر برسونم و بیام کامنت بنویسم
سلام استاد عزیز تا اینجا که به این چهار قسمت گوش کردم دیدم چه قدر از این مثال ها و باور های ذهن توی زندگی من هم هست
همسر من از فلفل دلمه ای متنفر است و اگر داخل غذا ببینه از خوردنش دست میکشه و منم خیلی دوست دارم و از اونجایی که با این قوانین توی این سالها آشنا شدم
خیلی جالب است دلمه ای قرمز را پوره میکنم و به مقدار خیلی زیاد به خورشت ها میزنم و همسرم هم همیشه کلی تعریف میکنه که چه قدر سس خورشت و مرغ عالی و خوش طعم شده
ی مورد دیگه اینکه من آواز خوندن را دوست دارم و معمولا اکثر افراد هر چند حرفه ای نه وای همخوانی میکنند اوایل به همسرم میگفتم بیا با هم فلان شعر یا ترانه را بخونیم خود خیلی حافظه ی قوی داره توی خیلی موارد ولی خیلی خشک و رک میگفت من هیچ وقت نتونستم و نمیتونم ترانه حفظ کنم و من تا اینکهمنم شروع کردم توی خونه آواز خوندن بعد مدت کوتاهی که آواز را میخوندم اونم شروع میکرد همخوانی کردن
واما ی چیز دیگه یادم اومد در مورد خودم
چرا راه دور بریم مصرف ابلیمو من قبلا عاشق لیمو ترش بودم اینقدر که به راحتی در یک ماه یک بطری 1/5 لیتری مصرف داشتیم یعنی آب هم که میخواستم بخورم حتما باید داخلش آب لیمو میریختم تازه لیمو تازه هم که به کنار
تا اینکه شما توی دوره قانون سلامتی گفتید لیمو قند زیادی داره و الان میتوانم بگم مصرف لیموخلاصه شده به یک کیلو در سال
سلام ووقت بخیرخدمت استاد عزیزم ودوستان گلم
استاد خداروشکر ممنتوم مثبت بالاخره اثرکرد ومن روی شماروخندون دیدم و خیلی خوشحالم برات خداروشکر برای فروش بینهایت دوره جدید .بهت تبریک میگم خداروشکر .
آقااااا منم عمق مطالب رو بیشتر درک میکنم .
استادمن که تلاش خودمو میکنم دیگه کمتر سربه سرمن بزار دیگه لطفاااااااا!! که بیشترتلاش کنم :)))
بخدا دارم تمام تلاشمومیکنم .البته 70درصد تلاش میکنم به 100نرسیده:))
من ویانا روبارداربودم خواب دیدم بابا اومده ازبهشت -من بهش میگم بابا بنظرت من بالاخره ثروتمندمیشم ؟باباگفت تواینقدر ثروتمند میشی که برای مسافرت به تمام کشورها مسافرت میکنی و اسم چندتا کشورو گفت -الان فعلا نشانه های اون الهام بطور واضح میبینم . خداروشکر
استاد دیدی بهت گفتم علی بی غم ترمیشم وخونسردی برازنده منه -آرامش برازنده منه .کامنتهایی که خوندی من کلی خندیدم :)))
فقط متوجه عمق مطلب شدم .
شماگفتی ف من رفتم فرحزاد چایی خوردم :)))
وازخوشحالی شما خیلی انرژی مثبت دریافت کردم
گفتم ممنتوم مثبت چقدر عالی جواب میده استاد برای همه تلاشهات ازت سپاسگزارم .
واقعا خدا خیلی بیشترازما میخاد ماروخوشبخت کنه .فقط میگه زیاد بررسی نکن کارهارو زیاد به فردا موکول نکنید مگه توفردا چی هست که امروز نیست .وقتی ماعذاب وجدان نداشته باشیم وبرای خطاهای گذشته باور داریم خدا ماروبخشیده پس خداهم نشانه های خوشبختی رو بهتربه مانشون میده وهدایت میکنه .آقاااااا از کن فیکونی که خدا برامون میکنه چقدرلذت بردم ازاین جمله .
استاد خدابهت افتخارمیکنه .
درباره عذاب وجدان وبخشیدن گناه باتوبه کردن .خدا چندهفته پیش توخواب خودش بامن صحبت کرد خداشاهده صدای خداروشنیدم -خداخیلی واضح بمن گفت پرنیا مسیرت درسته وسرسوزن مرتکب گناه نشدی فقط ادامه بده تا برسین به خوشبختی ویانا و من وهمسر دلخواهم .
آقاااااا
با دوره هم جهت باجریان خداوند شان وشخصیت وقدرت خدارو به نمایش گذاشتی آفررررررررین .
باقوی زندگی کردنمون باید آبروی خدارو حفظ کنیم وقدرت خداروبه نمایش بزاریم برای-ملت-
مردم ببینن کسی که دست رفاقت به خدا میده خدابراش کن فیکون میکنه . کارنمیکنه شاهکارمیکنه .:)))
خدایااااااشکرت
سلام به استاد عزیز
سلام به دوستان خوب خودم
هر چه بیشتر این فایل ها را چک می کنم واقعا برای من فوق العاده است
می دانم که همه چیز برای من از ذهن من شروع می شود
باورهای خوبی را برای خودم بسازم
دنبال رو حرف های دیگران نباشم
درگیر مشکلات و اخبار و رسانه ها نباشم
شاید کمی سخت باشد اما می توان ذهن خودم را تربیت کنم تا به راحتی و آسانی بتوانم به هر آنچه که می خواهم دست پیدا کنم
در این کسب و کار خودم اکنون برای خودم این باور را ساخته ام که خدایی که تا دیروز هوای من را داشته است
خدایی که دیروز فروش خوبی را برای من رقم زد
همان خدا باز می تواند و باز برای من بهترین ها را رقم خواهد زد
نکته زیبایی که در این فایل یاد گرفتم این بود که باید و باید یک باور را بارهای بار برای خودم تکرار کنم تا آن باور در ذهن من نقش ببند
تا آن باور جزیی از وجود من باشد
ذهن من آن باور را باور کند
این واقعا زیبا و عالی است
می دانم که باید و باید این سری فایل ها را گوش بدهم
هر چه بیشتر این فایل ها را گوش می دهم نه تنها حال من خوبتر می شد بلکه آرامش من هم بیشتر می شد
حتی من ایمان و باورم به خدای مهربان قوی تر شد
واقعا خوشحال هستم که اکنون در حال گوش دادن به این فایل هستم
فکرم و باورم را تغییر بدهم جهان بیرون من هم به راحتی تغییر خواهد کرد
همه چیز در دستهای من است
بخواهم می شود
سپاس از خدای مهربان خودم
سپاس از خدای فراوانی ها
به نام ربّ
سلام با بی نهایت عشق برای شما
رد پای روز 9 اسفند رو با عشق مینویسم
وقتی داشتم تجربه های دوستان رو میشنیدم با خودم میگفتم آخه من چیزی یادم نمیاد که مثلا ذهنیتم درمورد یه چیزی به قدری قوی باشه که اون روی من تاثیر بذاره
کل روز رو فکر میکردم اما وقتی الان اومدم و خواستم گوشی بدستم بگیرم و اومدم سایت ،یهویی این به یادم اومد
خیلی خنده داره
هر موقع یادم میاد ،بارها شده از خودم پرسیدم ،که طیبه چی فکر میکردی اون زمان ، که اون کارو کردی
اما الان که آگاه شدم متوجه میشم
تجربه من
زمان مدرسه از کلاس راهنمایی تا دبیرستان ،تو حیاط مدرسه مون یه درختای خاصی داشتیم که بهشون بسم میگفتیم ،در اصل درخت اقاقیا بودن
چون توی گل به شکل بسم بود ،بهش میگفتیم درخت بسم
یادمه بچه های کلاسمون زمان امتحانات خرداد میگفتن هرکس از این گلا بچینه و بسمشو دربیاره و زیر زبونش بذاره ،نمره 20 میگیره
ماهم قبل امتحان همگی برمیداشتیم و چند تا بسم میذاشتیم زیر زبونمون و میرفتیم سر جلسه امتحان
چند باری پشت سر هم نمره هامون خوب میشد و انگار یه قدرتی بهمون داده میشد و این باور در ما قوی میشد که بسم که اول بسم الله الرحمن الرحیم هست به ما کمک میکنه سوالاتو درست بنویسیم که حتی یادمه میگفتیم خدا بهمون میگه چجوری سوالارو جواب بدیم چون بسم هست زیر زبونمون
سال ها ما این کارو میکردیم و حتی به قدری حس قدرت میکردیم که دیگه سر جلسه امتحان نمیترسیدیم
چون قبل اون همیشه استرس داشتیم و میترسیدیم که به سوالا نتونیم جواب بدیم و بعد اون ، یه اطمینانی داشتیم که سبب میشد نترسیم
تا اینکه بعد ها متوجه شدم همه اش یه حرف بود و هیچ تاثیری نداشت
و الان و از وقتی که آگاه شدم فهمیدم که این من بودم که با این ذهنیت سبب میشدم که قدرتی در من شکل بگیره که نترسم
حتی من تو خونه تلاش میکردم و درسامو خوب میخوندم جالبه که متعجبم چرا اون روزا به این توجه نمیکردم که این منم که درس خوندم و یاد گرفتم و دیگه اگر اون گل زیر زبونم باشه یا نه تفاوتی نداره
حتی یادمه یه بار بسم نذاشته بودیم زیر لبمون امتحانمونو خوب ننوشتیم در صورتی که خوب خونده بودیم
وقتی به این فایل گوش دادم و الان اومدم سایت یهویی اون خاطره بسم درخت اقاقیا بهم یادآوری شد
حالا باز اگر دوباره چیزی به یادم بیاد مینویسم
استاد جونم سلام چقدر دوستتون دارم به خدا
خداروشکر بابت وجودتون
مریم خانوم عزیز سلام امیدوارم حالتون عالی باشه
کارگاه بودم داشتم یه سری کار انجام میدادم و داشتم یک کتاب صوتی در مورد موضوع مورد علاقم گوش میکردم
و کارم که تموم شد ساعت 18:45 با ذوق و شوق اومدم بیام سمت خونه که فقط بیام یه جایی از سایت از شما تشکر کنم استاد
دیدم این فایل رو گذاشتین نشستم دیدن و فقط گریه میکردم و میخندیدم و سرمو میخاروندم و نفس عمیق میکشیدم
اومده بودم که ازتون تشکر کنم بابت نیرویی که به من شناسوندین
به خدا که بهترین کسی که میتونست خدای عزیزم منو هدایت کنه به سمتش و جواب سوالمو به من بده شما بودین
نهایت احترام رزمی که چسبوندن دو دست به هم هست و یک مقدار خم شدن رو براتون میگذارم و میگم سپاسگذارم سپاسگذارم
4 سال پیش سر نماز گریه میکردم و میگفتم خدایا تو چی هستی تو کی هستی به خدا عین سوالی بود که زجه میزدم و سر نماز از خودم میپرسیدم
آخه اون روزا همه چیز برام خوب پیش میرفت برخورد همه با من عالی بود اتفاقات خیلی خوبی برام رخ میداد انگار همه داشتن برای من کار میکردن
من اون روز ها داشتم سبک زندگی مورد علاقم رو تجربه میکردم
رهبری و کار تیمی تو کار پدرم که عاشقش بودم و تمرینات رزمی خودم هم که بخشی از زندگیم بود و روابط فوقالعاده ای که داشتم
رابطه ی بسیار عمیقی با خدا داشتم حالم باهاش خوب بود به خدا اینقدر حالم خوب بود که با شورو شوق هر کجا که بودم تایم نماز میشد میرفتم نمازمو میخوندم و نظر هیچ کس هم برام مهم نبود چون باور داشتم که تو زندگیمه و داره یه کارایی میکنه
اما به خدا 1 درصد الان هم درکش نمیکردم
میدونین
خیلی جاها که اعتبار موفقیت تو کارهارو به خودم میدادم ولی باز هم سر نماز سرم میفتاد پایین نمیدونم چه حسی بود ولی میگفت که این اتفاقات به خاطر اونه
این عزت و آبرویی که داری مال اونه
اما معنی شرک رو نمیدوستم معنی الهام رو نمیدونستم اصلا نمیدونستم که خدا باهام صحبت میکنه و خیر و شر منو بهم میگه نمیدونستم که قدرت خلق کنندگی دارم نمیدونستم که خداوند بیشتر از من میخواد که به خواسته هام برسم نمیدونستم که خداوند مثل سیستم عمل میکنه و برای من چیزی نمیخواد و به کانون توجه من به احساس من به فرکانسهای من به افکار من پاسخ میده
یه خدایی داشتم که بیسش رو هوا بود یعنی پایه ی محکمی نداشت فکر میکردم یه سری چیزا رو برام میخواد یه سری چیزارو برام نمیخواد
برای همین به هرچی نمیرسیدم میگفتم حتما خدا برام نخواسته به هرچی هم میرسیدم احتمالا اعتبارشو حداقل نصفشو میدادم به خودم بقیشو میدادم به خدا
نمیدونم اعتماد به نفس بود یا غرور اما تو حالت خیلی خوبی بودم
تا با اولین تضاد بزرگ زندگیم برخورد کردم
خدا فرشته ای رو وارد زندگیم کرد که من اصلا نمیدونستم وجود داره و خیلی هم دنبالش نبودم اما اومد تو زندگیم
اینقدر باهاش هم فرکانس بودم که به هرچی من فکر میکردم هم اونم فکر میکرد
انگار یه هدیه ای بود دقیقا از طرف خداوند برای من
البته من اون موقع اینقدر غرور داشتم که نمیگفتم هدیه ی خداوند فکر میکردم که تازه من دارم بهش لطف میکنم که باهاش دوست شدم
اما هر چی که بود
اومدن و رفتن اون فرشته
باعث شد که آروم آروم وارد مسیر خودشناسی بشم و مقاومت های من در مورد مذهب خیلی کم بشه
خیلی از مواقع ما به خاطر هم جهت شدن با جریان خداوند نعمت های خیلی خوبی وارد زندگیمون میشه اما به خاطر همون پیش فرض های غلط گذشته اون نعمت رو پس میزنیم
یکیش این باور واین پیشفرض که هر چیز خوبی که خیلی راحت و آسون وارد زندگیت بشه یه ایرادی داره یه جای کار میلنگه و کلی باور غلط دیگه
استاد من اون موقع ها اینقدر با جریان خداوند هم جهت بودم که مامان بزرگ من که هررررررگز این کارو برای بچه هاش نکرده بود و اینقدررررر طلاهاشو دوست داشت و به جونش وابسته بود هی به من میگفت که من دوست دارم طلاهامو بدم به تو بری باهاش خونه بخری یا یه کاری بکنی
باورتون میشه؟
که وقتی بچه هاش شنیدن اصلا باورشون نمیشد و به من میگفتن تو سر این پیر زن کلاه گذاشتی و طلاهاشو ازش گرفتی
من خیلی مامان بزرگمو دوست داشتم چون تنها بود و هیچ کدوم از بچه هاش نمیرفتن پیشش بهش سر بزنن0 البته طبق قانون همه چیز درست بوده)
شده بود رفیق من
من چند سالی بود هر هفته میرفتم و بهش سر میزدم و با یک کیکی شیرینی میوه ای خوشحالش میکردم و من خودم از این کار لذت میبردم و حس میکردم دارم اون بخشندگی رو برای مادر بزرگم انجام میدم و هیچ توقعی ازش نداشتم و اون کل دارایی که داشت یه روز گفت بیا بریم بفروشیم میخوام طلاهامو بدم به تو
یا وقتی اون دختر وارد زندگیم شد اینقدر از نظر بقیه بیگ شات بود که فکر میکردن یه ریگی تو کفشش هست و این باورو هم هی به من میدادن و من هم هی تو دلم میخندیدم و از اون طرف هم میگم همیشه نصف اعتبارشو میدادم به خوب بودن خودم و نصفشو هم میدادم به اون خدایی که برای خودم داشتم
خلاصه که من اون روز ها خیلی سیمم به خدای خودم وصل بود اما نمیدونسم کیه و چجوری کار میکنه
که با همون تضاد(که البته موهبت بود برای من و جزئی از برنامه بوده)
خدا منو آورد چسبوند به شما
و میرسیم به نتیجه ی پرسیدن اون سوال
من الان به جوابم رسیدم
اون موجودیه که تو وجود منه هر لحظه داره باهام صحبت میکنه
اون موقع که شما میگفتین خدا با من صحبت میکنه یا خدا به من میگه
من میگفتم خب شما خیلی حتما خاصین یا وصلین بهش
اما شما از همون اول این باورو داشتین به ما میدادین که شما هم میتونین و همه ی ما به یک اندازه به خداوند دسترسی داریم
استاد خیلی باید آدم صادق و بخشنده وشجاعی باشید
که بیاید به جای تکنیک خاص به جای مسائل فرعی
بیاین و اون اصللللل داستان رو به بقیه بگین
با اینکه میدونید شاید مسخرتون کنن
حتی خود من هم همیشه سعی میکردم جایی از خدا صحبت نکنم از اعتقاداتم صحبت نکنم چون همه مسخره میکردن یا میگفتن آخوندی یا ملایی
اینقدر که ذهنیت رو در مورد دین و خدا و قرآن خراب کردن
اون دوستی که منو با شما آشنا کرد و یک سری فایل برای من تو تلگرام برای من فرستاد یه فایلی توش بود به نام (ایمان خدا)
که فکر کنم جلسه ی اول روانشناسی ثروت 1 هست که شما میاین باورهاتونو در مورد خدا میگین و میگین من میخوام نیرویی رو در شما بیدار کنم که در هر لحظه کار درست رو بهتون میگه انجام بدید
و اون دوست به من گفت علی آقا این فایل زندگی منو عوض کرد و من با این فایل شروع کردم و اون دوست یکی از شاگردهامون بود که به خاطر مسائل خانوادگی زندانی بود اما خیلی پسر گلی بود و اونم داشت با فایل های شما انگار زندگیشو تغییر میداد و شد دست خداوند تا شمارو به من معرفی کنه
استاد
بعد از استفاده از دوره هاتون
الان اون نیرو در من بیدار شده
نیرویی که باهام صحبت میکنه
هررررررر سوالی ازش بپرسم به صورت یک گفت و گوی درونی بهم میگه کاااملا واضح که بعد مثلا میام میبینم فلان کتاب در موردش گفته یا شما میاین میگین یا فلان استاد بزرگ تو آمریکا که نوسینده ی بهترین کتاب هاست داره در موردش حرف میزنه یا به یک نحوی بالخره پاسخ سوال و درخواست منو بهم میده
و الان من دارم اون حرفی که شما زدین که واقعا ما چی میخوایم از بقیه یاد بگیریم بقیه که تو مسائل کوچیک زندگی خودشون موندن چی میخوایم ازبقیه یاد بگیریم
یا اونجا که میگین عقل؟ آیا از خودتون پرسیدین که عقل شما از چی ایجاد شده؟
و میگین از ورودی هاتون از چیزایی که دیدین شنیدین خوندین
من الان تازه دارم حرف های شمارو درک میکنم
شما منو با کلیدی آَشنا کردین که هر دری رو باز میکنه
شما منو با گنجی آشنا کردین که هرگز تموم نمیشه
شما منو با نیرویی آشنا کردین که بهم میگه درستو غلطو
شما با من کاری کردین که تونستم بعد از 3 سال خودمو از بدنه ی جامعه از بدنه ی باورهای قبلیم و خواسته های قبلی که میخواستم بهشون برسم جدا کنم
و آگاهانه ببینم واقعا چه چیز خواسته ی اصلیه منه؟ ببینم چرا این اهدافی که انتخاب کردم رو میخوام بهشون برسم
آیا برای پولشه ؟ آیا برای شهرتشه؟ آیا برای اینه که فقط میخوام به بقیه ثابت کنمه ؟
و وااااقعا خدارو شکر میکنم
وقتی این باور رو بارها و بارها از شما شنیدم که همه شغل ها به یک اندازه پتانسیل دارن برای ثروتمند شدن و کلی الگو دیدم
و این باور که بارها و بار ها میگفتین برید سراغ عشقو علاقتون
باعث شد که من به چالش بکشم خواسته های قبلیم رو
و بیام برگردم به درونم و ببینم واقعا من چی رو میخوام برای شخص شخص خودم ؟
چی ماله منه؟
چه زمان هایی از زندگیم بوده که من اصلا دلم نمیخواست که زمان بگذره و بهترین لحظات زندگیم بوده؟
اینقدر تنها شدم و اینقدر این سوال هارو از خودم پرسیدم اینقدر سعی کردم ارزش های وجودیمو کشف کنم تا بالاخره یک روزی که خیره شده بودم به دریای خوش رنگ هرمز و عمیق شده بودم در خودم و تو بالاترین حد از فرکانس و ارتعاش خداوند بودم و قلبم باز بود و تو اون حالت داشتم فقط میپرسیدم و جواب میگرفم خیلیییی واضح و شفاف
قشنگ داشتم باهاش صحبت میکردم من میپرسیدم و اون میگفت
اون رسالت منو بهم گفت
فقطم یک کلمه بود
همون چیزی که حسش میکردم تو وجودم ولی نمیدونستم دقیقا چیه یا خیلی از مواقع فکر میکردم که اینه اما میگفتم من که لایقش نیستم یا مال من نیست که
اما اون روز واضح گفت بهم
و از همون روز پیگیرش هستم
و فقط دارم دیوانه وار در موردش مطالعه میکنم و قدم به قدم داره برام تکمیلش میکنه
امروز تقریبا 6 ماه از اون روز میگذره
و از روزی که شروع کردم به مطالعه تا الان میبنیم که چقدررررر عشقو علاقم داره برام واضح تر و پخته تر میشه چقدر دارم مطمئن میشم که همینه خودشه
در مورد هر موضوعی که فکر میکنم و با خودم صحبت میکنم اصلا جواب هایی میده که بعد میرم میبینم که مثلا اساتید فلان دارن در موردش صحبت میکنن
و الان که دارن باورش میکنم که با من صحبت میکنه
و هر چی رو که بخوام بهم میگه
به دنبال سبک و شیوه ی خودم هستم
و چطور میفهمم که مثلا این سبک و شیوه ایه که دوست دارم و منو راضی میکنه ؟ از احساسم
یعنی دیگه کااااملا به احساسم اطمینان دارم
یعنی درستو غلط هر فکری رو هر حرفی رو هر مطلبی رو از طریق احساس خوب یا بدی که بهم میده میتونم بفهمم که درسته یا غلطه
این بزرگترین چیزی بوده که از دوره های شما گرفتم استاد
که شما هم هدف اصلیتون از اول همین بوده
شما خودتون پرسیدین و به تمومم جواب سوالاتتون رسیدین
و عاشقانه همشو اومدین با ما هم به اشتراک گذاشتین
خیلی طولانی شد
اما فقط میخواستم بازم سپاسگذاری کنم بابت همه چیز
استاد هنوز از لحاظ مالی خیلی نتایجم بزرگ نشده چون بعد از پرداخت بدهی هام و پر کردن یک سری خلع های درونیم و رفتن تو دل یک سری ترسهایی که داشتم شروع کردم به جست و جو کردن در درون خودم برای عشقو علاقم و مدتی برام زمان برد
اما الان که پیداش کردم
اینقدر خوش حالم که تو پوست خودم نمیگنجم یعنی هر بار که در موردش مطالعه میکنم یا بهش فکر میکنم میگم آره این همون موضوعیه که من براش آفریده شدم و میخوام تا آخر عمرم در موردش یاد بگیرم و میخوام تا آخر عمرم بیشتر و بیشتر تجربش کنم
هنوزم دقیقا سر جام قرار نگرفتما
اما همین که هر روز توش دارم پیشرفت میکنم و میفهمم مطالب رو و درک میکنم و الهامات رو دریافت میکنم انگار دارم زندگی رو زندگی میکنم
همین که دیگه برای به به و چه چه دیگران کاری رو انجام نمیدم دارم لحظه به لحظه زندگیم رو لذت میبرم
همین که همه ی کارهامو با احساسم پیش میبرم و انجام میدم راضی راضی ام
و من هم میخوام باور کنم که خداوند اینقدر بهم ثروت میده که نتونم بشمرمش
استاد من خیلی به این موضوع فکر کردم و خیلی رفتم تو آینده و از خودم این سوال رو پرسیدم که
اگر کلی ثروت داشته باشم که نخوام کاری رو برای پول انجام بدم چه کاری رو انجام میدم؟
و اینقدر پرسیدم تا به جواب رسیدم
چقدر این پرسش گری فوق العادست چقدر جواب میده
و باور دارم
تو مسیری که هر لحظش حالم خوبه اتفاقات خوب برام لاجرم رخ میده نمیخواد من براش کاری کنم من فقط عشق میکنم لذت میبرم همین
و البته باز هم هر روز باید روی پیشفرض های غلطی که در مورد موضوعات مختلف داریم کار کنیم که تو این مسیر تجربه ی لذت بخش تری از زندگی داشته باشیم
خدارو شکر
فقط میخوام هر لحظه بگم خدایا شکرت به خاطر اینکه خودتو به من شناسوندی خدایا شکرت که منو هدایت کردی به اصل خدایا شکرت که تو این سایت هستم خدایا شکرت که این مرد فوقالعاده اینقدر عاشقانه داره رسالتشو انجام میده خدایا شکرت به خاطر این سایت خدایا شکرت به خاطر این همه دوست فوق العاده خدایا شکرت به خاطر فرصتی که به ما برای زندگی کردن دادی خدایا شکرت به خاطر همه ی انسان ها به خاطر همه ی موجودات و شکرت به خاطر وجود من در این جهان شکرت که من رو انسان خلق کردی من رو از خودت آفریدی و قدرت خلق کنندگی بهم دادی
طولانی شد
برم تو کامنت بعدی نکته های فوق العاده رو تو این فایل بنویسم
استاد بازم مرسی
درود علی اقا
بسیار بسیاررررر کامنتتون برای من تاثیرگذار واقع شد
من فقط کامنت هایی که حسم میگه رو زمان میذارم و میخونم و هربار که بع این ندای درون گوش کردم یه چیز جدید یاد گرفتم و به درک جدیدی از قانون رسیدم.
تک تک خطهای کامنت شمارو خوندم و لذت بردم
الخصوص این قسمت :
نمیدونستم که قدرت خلق کنندگی دارم نمیدونستم که خداوند بیشتر از من میخواد که به خواسته هام برسم نمیدونستم که خداوند مثل سیستم عمل میکنه و برای من چیزی نمیخواد و به کانون توجه من به احساس من به فرکانسهای من به افکار من پاسخ میده!
عجیب باورهای قشنگی بودن و بی نهایت سپاسگزارم
یعنی من معتقدم ادم فقط یکککک درصد اینارو باور کنه و جزئی از شخصیتش کنه
درهای از نعمت و ثروت به زندگیش باز میشه!
و در نهایت ممنونم بابت کامنتی که راجب بایوگرافی من برام گذاشته بودید
خیلی خیلی وایب مثبتی گرفتم
به نام خدای مهربان
خدایی که هرچه دارم ازاوست وهرروز باتغییر باورهای قدیمی ام ودرک بهترازقوانین بیشترمیبخشد.
خدایا من نمدانم ولی تومیدانی به من بگو تابنویسم.
سلام ودرود خدمت استاد عباسمنش عزیز وخانم شایسته ی عزیز وهمه ی دوستان عزیزی که دراین سایت توحیدی ومقدس با حضور پیوسته ومستمر وفعال خودشان ونوشتن کامنت های قشنگشان باعث رشد وتوسعه ی جهان میشوند.
عید فطر رابه همه ی دوستان خدا تبریک میگویم عیدی که پس از 30 روز تمرین مداوم ومستمر برای تغییر عادتهایمان تغییر افکاروباورهایمان تغییر درهمه ی بخش های زندگیمان بوده وباعث بوجودآمدن یک مونتوم مثبت شده که باید ادامه بدهیم وتوقف نداشته باشیم چون ماه رمضان ماه تمرین وتلاش بود که یک نسخه ی بهتری ازخودمان بسازیم باورهای قشنگ تری بسازیم ذهنیت قشنگ تری بسازیم ودرنتیجه زندگی بهتر وآسانتری راتجربه کنیم.
وقتی موقع سحربیدار میشیم وتا غروب آفتاب مواظب کلام وگفتار واعمالمان هستیم این خود یک تمرین ساختن عادت های مثبت است تمرینی است که کانون توجه مان به سمت زیبایی ها باشد رویمان به سمت خدا باشد وروی خدا حساب کنیم درحقیقت تمرینی است که بایددر طول ماه های دیگر سال ادامه بدهیم تا نعمت ها وثروت ها وخوشی های بیشتر وارد زندگیمان شود.
من توانسته ام توی ماه رمضان تمرین کنم که موقع سحربیداربشم اول خیلی سخت بود ولی الان راحت تر شدم امیدوارم بتوانم این روند راادامه بدهم.
استادعزیزم ازشما سپاسگذارم که دراین ماه رمضان بااین دوره ی بینظیر هم جهت شدن باجریان خداوند تحولی بزرگ در زندگی من ایجاد کردید.
خداوند حافظ ونگهدارتان باشد.
به نام الله یکتا، فتاح، بخشاینده مهربان خدایم
سلام خدمت استاد عزیزم و اهالی سایت وتبریک سال جدید وآرزوی بهترینها برای تک تک تون
استاد درباره این تاثیر باورها و قدرت وباور پذیری ذهن باید بگم که منم تجربه جالبی دارم
من تا قبل مهاجرت م و تجربه رویارویی با آدمای جدید ومکان جدید شنیده های زیادی داشتم راجب مردم مناطق لرستان که آدمای جالبی نیستن از لحاظ معاشرت ،رابطه ،نوع پوشش و نحوه برخورد با آدمای دیگه زیاد میشنیدم آدمای بزن بهادری هستن غیرتی ان،تعصبات شدید قومی دارن اهل جنگ وخشونت درگیری هستن اصلا نمیشه باهاشون کناراومد اما باور قلبی من این بود که هرجا میرم همه باهام بهترین برخورد و رفتار دارن و فقط آدمای خوب سر راه من قرار میگیرن تا اینکه اومدم به صورت هدایتی سمت منطقه لرستان از طریق اشنایی با دوستی و منجر شد کلا بیام وساکن بشم یکی ازشهرهای استان لرستان و خدا گواهه که ظرف مدت 6 ماهی که اینجا ساکن شدم فقط برخورد عالی محترمانه و سرشار از احترام دیدم از این مردم و فقط خیر وبرکت و نعمت رسیده بهم از جانب شون چه همسایه هام چه اطرافیانم چه جاهایی که تفریحی میرم و فقط تجربه های بی نظیری از روابط عالی داشتم و برا دوستانم تعریف میکنم تعجب میکنن و میگن اونجا جای خطرناکیه چطور زندگی میکنی طبق پیش فرض های اشتباه خودشون و باورهایی که اشتباه شکل گرفته تو ذهن شون اما من چون باورهای ذهنی خوبی داشتم تو روابط همیشه بهترینها رو تجربه میکنم و خدارو شکر میکنم که وسط بهشت تو قلب پایتخت طبیعت ایران دارم زندگی میکنم و هروز زیبایی های بی حد وحصر میبینم اینجا اکثرا تو گشت و گذار و تفریح و هروز یه قطعه از این بهشت رو دارم میبینم و یادمه چندماه قبل از خدا میخاستم تجربه سفر و دیدن زیبایی هارو داشته باشم از اونچه فکر میکردم فراتر از تصورم رخ داده برام تو زمینه روابط همیشه روابط دوستانه بی نظیری داشتم ودارم و سریع خودمو وفق میدم با شرایط جدید آدمای جدید بدون هیچ احساس تنهایی یا وابستگی خاصی به ادمای نزدیک زندگیم یا منطقه خاصی واین خودش یه مزیته و به خودم افتخار میکنم که همیشه مثبت اندیشی و ذهنیت و باور های درست داشتم و بادیدن این زیبایی ها بیشتر تقویت میشه باورام همیشه دوستانم بهم گفتن این مثبت نگری تو داستان میشه برات آخرش امامن توجهی به حرفاشون ندارم و فقط میگم ممنون که نگران منی وسعی کردم فقط بشنوم و توجه نکنم وهمچنان مسیر فکری خودمو داشته باشم وهیچوقت ازاین نگرش مثبت ضرر نکردم همیشه تحت هرشرایطی به نفع من پیش رفته اون شرایط .
سلام و درود
فکرها و باورهامون زندگیمون را میسازند مثال های واقعی دوستان که ذهن قدرتمند ما زندگی مون را میسازند
از داروها نماها که بیماری را خوب میکند و باورهایی که خدا را در ذهنمون تغییر داده و توحیدی که کم کم در دلمون حک میشه و تغییرات کوچک و مستمر که به تغییرات بزرگ تبدیل میشه و خدای جدید در ذهنمون ساخته ،خدایی که انرژی هست و اگر فرکانس خوب و احساسات خوب باشه و تمرکزت روی نکات مثبت باشه خدا از جنس همون احساسات مثبت و فرکانس مثبت ،اتفاقات را وارد زندگیت میکند
خداوندی که گفته آن قدر به تو ثروت میدهم که نتوانی بشماری
خداوندی که سلامتی را برای بدن من طبیعی میداند و در هر لحظه سلامتی کامل را بر بدنم جاری مینماید
خداوندی که آنقدر زندگیم را سرشار از شادی و عشق میکند که من فقط میخواهم ادامه بدهم
خداوند به من فرزند سالم و صالح عطا میکند ومن همیشه و هزاران بار سپاسگذار خداوند هستم
خداوند همیشه برای من رابطه ی عاشقانه را قرار میدهد
خداوند انسانهای خوب و ایده های خوب را به من عطا میکند
خداوند هزاران ،هزار مسافرت را برای من در نظر گرفته که در هر لحظه ی آن شادی و عشق و سلامتی و ثروت جاری هست سپاسگزارم خداوند مهربانم
خداوند هدایتم فرما هر روز و هر لحظه این آموزه های سایت استاد را به یاد بیارم و آموزش ببینم و هدایت شوم و الهامات را دریافت کنم و اجرا کنم و بهترین زندگی را در تمام جنبه های داشته باشم
خداوندا یاریم بده درآمدهای عالی باآزادی زمانی و مکان داشته باشم
خداوندا یاریم ده وقت کافی و آزاد برای آموزش دوره های استاد داشته باشم و باورهایم را در همه ی جنبه های زندگی تغییر بدهم و بهترین خودم باشم و عاشق خودم باشم
خداوندا میدانم و آگاه هستم که کار جدیدم خیلی عالی و پر درآمد پیش میره وایمان دارم با این کار ثروت بینهایت وارد زندگیم میشود چون پول فراوانه کافیه من باور داشته باشم
خداوندا صعودم به سمت سلامتی را به خودم تبریک میگم واز خدایم بینهایت سپاسگزارم و شکر گزار هستم
ایاک نعبد و ایاک نستعین اهدنا الصراط المستقیم الصراط الذین انعمت علیهم غیر المغضوب علیهم والضالین