اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
به نام خداوند بخشنده مهربانم که هرآنچه دارم از آن تو دارم
سلام استاد عزیزم و مریم جانم
سلام دوستان نازنینم
سپاسگزارم استاد عزیزم که هستین سپاسگزارم که اینقدر انرژیتون گرم ومثبته سپاسگزارم که با عشق مباحث رو توضیح میدین سپاسگزارم که پل ارتباطی شدین بین دانشجوهاتون با خداوند سپاسگزارم
مریم جانم شماهم اینقدر خوش قلب ومهربانید که با اینکه هیچ تصویر وصدایی ازتون نداریم اما حضور گرمتون رو حس میکنیم سپاسگزارم از وجود پاکتون
ذهنیت درستی که دارم اینکه یه باور وایمان قلبی دارم خودم وهمسر وچهار فرزندانم همگی بدن سالمی داریم وایمینی بدنمون قویه وهیچ وقت بیمار نمیشیم خداروشکر بااین دیدگاه ونگاه هیچ وقت نه خودم نه خانواده ام هیچکدوم دکتر وبیمارستان نرفتیم وقرص ودارویی مصرف نمیکنیم.
یه وقتایی اون هم به ندرت
سرماخوردگی چیزی هم باشه با دمنوش درمان خانگی بعداز یک الی دوروز خوب میشیم.
استاد دارم رو خودم وباورهام کار میکنم تا نسبت به همه مسائل بخصوص مالی ذهنیت درست وعالی داشته باشم واز همه نظر از همه ی جنبه های زندگیم رشد وپیشرفت کنم.
باوری که از اعماق وجودم بهش ایمان دارم اینه که سال جدید سالی بی نظیر واسم هستش ورشد پیشرفت فوقالعاده ای دارم.
سلام خدمت استاد عزیز خانوم شایسته و همه دوستان توی این سایت فوقلعاده
خداراشکر میکنم که بازهم بهم الهام کرد تا بیام اینجا و درسهایی که از این قوانین و این فایل گرفتم رو بازگو کنم
خداراشکر میکنم که هدایت شدم به این سایت و فهمیدم که جهان هستی با قوانین کار میکنه و ما انسانها میتونیم از این قوانین استفاده کنیم و زندگی سرشار از لذت ارامش و نعمت و ثروت رو داشته باشیم
چقدر شیطان زیرکانه و با حیله های فراوان ما انسانها رو فریب میده اما خودمون اصلا نمیفهمیم که داریم فریب میخوریم و از مسیر خداوند دور میشیم
من تازه با این فایلها فهمیدم که چرا اون اتفاقهایی که میخام رخ نمیده یا نعمت و ثروت به راحتی به سمتم نمیاد فقط به خاطر پیش فرضهایی که داشتم و از بقیه شنیدم بوده
اما حالا تصمیم گرفتم که تمام پیش فرضها و باورهایی که تا الان از جامعه شنیده بودم غلط و اشتباه بوده و از الان باید در تمام جنبه ها باورهای درست بسازه و اون وجه خوب انسانهارو برانگیخته کنم و اونا با همان رفتاری که من دوست دارم باهام رفتار کنن
استاد ازتون تشکر میکنم که این سایت بی نظیر رو ایجاد کردید که هر موقع که میخایم ازش درس بگیریم و استفاده کنیم
از خدای خوبم تشکر میکنم که منو هدایت کرد به شما تا بتونم ذهنم رو در دست بگیرم و مثل یه برگ تو باد نباشه و خودم رامش کنم چون مهمترین عامل برای حرکت و پیشرفت کنترل ذهنه و سرکوب کردن افکار شیطانه
چون شیطان فقط از طریق ذهن و افکار منفی مارو فریب میده
سلام خدمت استاد عزیزم عباس منش عزیز و استاد شایسته گرامی
سلام خدمت دوستان عزیزم در این مسیر زیبا و قشنگ
خیلی خوشحال و شاکر خداوند متعال هستم که در این جمع دوست داشتنی حظور دارم
برای بار دوم این فایل بسیار زیبا و آموزنده را نگاه کردم خلی لذت بردم و حالم را قشنگ بهتر ساخت
دیشب وقتی این فایل را نگاه می کردم
آن تکه از صحبت های استاد که می گوید وقتی صبح از خواب بیدار می شویم اگر بگویم امروز روز فوقالعاده عالی است برای من
امروز بهترین اتفاقات برای من رقم می خورد
و یک نکته مثبت و زیبایی نسبت روز مان داشته باشیم را وقتی می شیندم با خودم گفتم این تمرین خوبی است که منم می توانم هر روز صبح به محض بیدار شدن این کار را انجام دهم
و دیشب در کامنت یکی از دوستان عزیزم این صحبت ها را دیدم و عکس گرفتم
صبح که از خواب بیدار شدم بعد از انجام تمرین ستاره قطبی یکدفعه این مطلب برایم مرور شد
منم با عشق و لذت اینها را برای خودم تکرار کردم و چقدر خوب لذت بردم
بعدش شروع کردم به امورات زندگی
و تا همین لحظهای از روزم چقدر اتفاقات زیبا و باحالی را تجربه کردم
تماس های تلفنی با عزیزانی داشتم که فقط از زیبایی و قشنگی ها گفتیم
از قانون جهان هستی صحبت کردیم
پیاده روی باحال و لذت بخش داشتم
در این پیاده روی چقدر خوب روی خواسته هایم متمرکز بودم و آنهم روی نکات مثبت اش متمرکز بودم و لذت می بردم
و چقدر حالم خوب و خوشایند بود
احساس می کردم که چقدر سبک بال شده ام
این انتظار مثبت داشتن چقدر کار نیک و لذت بخشی است اگر آگاهانه به این گونه موارد توجه کنیم
حال یک مثال از خودم بیان کنم
من موقع که وارد دانشگاه شدم
فردی بودم که از لحاظ اعتماد به نفس و عزت نفس صفر بودم
اما از طرفی از درونم دوست داشتم که بی توانم در جمع اظهار نظر بیتوانم
آن چیزی که بودم و آن چیزی که می خواستم خلی تفاوت داشت
کم کم در این مسیر حرکت کردم
روز های جمعه یکی از روانشناسان در یکی از مراکز آموزش در کابل سینمار بر گذار می کرد و منم علاقمند شدم که اشتراک کنم
وقتی در جلسات اول این سمینار می رفتم وارد شدن در سالون برای من کار بیسار سخت بود
حتما منتظر بودم که چند نفری اول وارد شود و من به دنبال اینها وارد شوم
همین گونه هر جمعه سپری می شد
و متوجه شدم که در این همین مرکز آموزشی قرار است کلاس های فن بیان برگذار شود و آنهم روز های جمعه
منم سریع رفتم جستجو کرده معلومات گرفتم و ثبت نام کردم که اشتراک کنم
وقتی این کلاس فن بیان شروع شد برایم سخت و دشوار بود
اما این عشق و علاقه ای که داشتم که بی توانم این ضعف ام را برطرف سازم برایم مسیر را خوشایند می ساخت
چند مدتی سپری شد و با لذت آموزش ها را دنبال می کردم
فقط گهگاهی می شیندم که دیگران هم می گفتند که صحبت کردن در حظور جمع کار خلی سختی نیست فقط کافیست کمی بیشتر تمرین کنید
و من تمرین های این بخش را خلی با عشق و لذت انجام می دادم و تلاش داشتم به هر نحوی در هر جای که فرصت فراهم شود استفاده کنم
در کلاس های دانشگاه هر استادی که می گفت باید در مورد فلان موضوع کنفرانس بدهید من اولین کسی بودم که آماده می شدم و این کنفرانس را می دادم
در حالیکه ضعف های را هم داشتم اما با عشق این کار را دنبال می کردم
بعد از مدتی شاید چند ما بعدش توسط همین استاد فن بیان مون با استاد روانشناسی که سمینار برگذار می کرد آشنای حاصل کردم
چون من در خواست دادم که اگر اجازه دهد من حاظرم هر روز قبل از شروع سمینار چند دقیقهای من صحبت کنم و استاد را دعوت کنم
و جواب این در خواستم داده شد و باید اقدام می کردم
روزی که قرار بود من برنامه را شروع کنم خلی استرس داشتم و تقریبا می خواستم از این کار منصرف شوم و بهانه آوردم که امروز حالم خوب نیست
اما این استاد روانشناس موضوع را فهمید بهم گفت فرصت را از دست نده چون تو علاقمند این کار هستی و میدانم که برایت سخت است اما تسلیم نشو و برو شروع کن
من با کلی ترس و استرس رفتم روی استیج و یکسری حرف های را زدم و اصلا نمی فهمیدم که در کجا هستم و چی دارم می گویم
آنهم جلوی بیشتر دویست نفر
بلاخره این جلسه را گذراندم و هم کمی برایم خوشحال کننده بود و هم اینکه از مسخره شدن دیگران ترس داشتم
به هر نحوی بود پذیرفتم و بعد از این هر روز بیشتر تلاش کردم تمرین کردم و این کار را انجام دادم
و خلی مسیر های بالا و پایین را تجربه کردم
و آخرش به نتایج های فوق العاده عالی هم رسیدم
فقط این را بگویم که در مورد سخنران شدن و صحبت کردن در جلوی جمع من این را شنیده بودم که افراد می گفتند خلی سخت نیست
یعنی پیش فرض های شدن و توانستن را من بیشتر شنیده بودم و باور کرده بودم که منم می توانم و به همین دلیل بود که من این مسیر را با عشق و لذت ادامه دادم و تجربیات خلی خوبی گرفتم و برایم خوشایند تر شد
اما در بعضی کار ها وقتی پیش فرض های نا درست یا سخت داشتم اصلا حرکت نکردم و قدمی بر نداشتم
استاد عزیزم از شما بسیار ممنون و سپاسگزارم بابت این همه درس های فوقالعاده عالی و تاثیرگذار
خدایا تنها تو را می پرستیم و تنها از تو یاری می جویم
در مورد ذهنیت منفی ومثبت موارد زیادی باهاش برخورد داشتم
در محل کارم من تنها کار میکردم وقرار شد از یکی دیگه از آزمایشگاه ها یه نیرو واسم بفرستن حالا جالبه که کارشناس مسئول ما به این دلیل این خانم را برام فرستاد چون که میگفت خیلی زیر کار در میره وآدم تنبلی هست واز کارش راضی نبود وبه نوعی تنبیهش کردن وپیش من فرستادنش
از همان روز اول من ذهنیت مثبتی بهش پیدا کردم دختر خیلی خوب ودوست داشتنی با انرژی مثبت بسیار خوشرو وخنده رو وکارش هم خوب ومورد پسندم بود مدتی که پیش من کار میکرد با هم لحظات عالی داشتیم وهربار مسئول ما در موردش از من میپرسید من ازش تعریف میکردم و چقدر تعجب میکرد که من از کارش راضیم .
مثال دیگه در مورد مدیر درمانگاه هست که همه همکارانم معتقد هستن آدم مغرور و از خود راضی هست وهمیشه داره زیرآب بقیه را میزنه وکلا وقتی دور هم جمع میشن معمولا دارن از ش بدگویی میکنن به خصوص یکی از دوستانم در درمانگاه خیلی باهاش مشکل داره از صبح که میاد مدام بدش میگه وجالبه مدام بینشون اتفاق های ناجالب یا بحث هایی پیش میاد که اوضاع را بدتر میکنه ولی من همیشه سعی،کرده ام روی نکات مثبت و خوبیهایش تمرکز کنم ودر بحث همکارانم شرکت نکنم معتقدم هر انسانی خوبیها ونکات مثبتی هم دارد در نتیجه بارها شده که رفتارهای خوب وعالی ازش دیدم ،روز ازمایشگاهیان با دسته گل وشیرینی به آزمایشگاه آمد وتبریک گفت به طوری که همه همکاران تعجب کرده بودن ولی من میدانستم به خاطر باورهای خود من بوده است
مثال دیگرم در مورد باوری است که خیلی ها دارن که مدارس غیردولتی خیلی از مدارس دولتی بهترن چون خیلی پول بیشتری میگیرن آموزش بهتری هم ارائه میدهند چیزی که من اصلا اعتقاد ندارم
من معتقدم وقتی بچه ای بخواهد درس بخواند وعلاقه داشته باشد لازم نیست حتما مدرسه غیر انتفاعی باشه بلکه در مدرسه دولتی با معلم های باتجربه ودلسوز خیلی هم خوب نتیجه میگیره
دخترم تا سال دیپلم در مدارس دولتی درس خواند ونتایج خیلی عالی گرفت ودر دانشگاه هم در رشته مورد علاقه اش درس خواند .در مورد پسرم هم همین کار را کردم ودر مدرسه دولتی ثبت نامش کردم وتا حالا که سال هشتم هست همیشه نتایج عالی گرفته ویکی از بهترین دانش آموزان مدرسه بوده است چون همیشه باور،درستی نسبت به این مدارس داشته ام .
استاد عزیز ممنونم برای این دو فایل عالی کلی نکات عالی ومثبت برایمان داشت
خدارا شکرت برای این سایت وآموزش های عالی استاد
خدایا مرا به راه راست هدایت فرما راه کسانی که به آنها نعمت داده ای .
اون هایی که باورشون اینه که خوش شانس هستند از درودیوار براشون فرصت های نو و خوب میباره واین نگاهی که دارن و با اون ذهنیت فرصت های خوب رو بیشتر میبینن و همچنین فرصت های بیشتر وارد زندگی شون میشه
(( طبق قانون به هر چی توجه کنیم از جنس همون اتفاقا بیشتر توی زندگیمون میفته ))
و اون دسته هم که خودشونو بد شانس میدونن براشون اتفاقایی میفته که بدشانسی بیشتر رو براشون به ارمغان میاره!!!
و تمام موضوع ذهنیت مائه، که زندگی ما رو رقم میزنه و با هر ذهنیتی که باشیم از همون جنس اتفاقات و شرایط بیشتری وارد زندگی مون میشه و ما از اون دست اتفاقا بیشتر میبینیم توی زندگی مون…
پس فکر های خوب روتین زندگی مون باشه و با استمرار این روند اون حس و حالِ بعد از فکر های خوب خیلی به آدم میچسبه مثل یه لیوان آب خنک توی تابستون یا یه چای داغ توی یه روز برفی
و هر چی این حس و حال خوب بیشتر باشه یعنی تو وظیفتو هر لحظه داری بهتر از قبل انجام میدی و این
یعنی :《 توکل》
یعنی : 《بندگی کردن 》
یعنی:《ایمان》
و هر حس خوبی که از وجود خدا نشات میگیره ….
خداروشکر که تونستم این کامنت زیبا رو بنویسم
خدایا شکرت بابت وجود با برکت استاد عباسمنش عزیزم و مریم جانم
خداروشکر بابت حضور دوستان باحالَم در این محفلِ توکل ، عشق و امید
سلام خدمت استاد عزیزم و مریم شایسته عزیزم و تمام دوستانم در سایت عباس منش نوروز 1404هم مبارک سال بسیار خوبی همه داشته باشید
این روز ها که در تعطیلات نوروز هستیم با خانواده هستم و در سفر به همین خاطر فایلها را گوش میکنم ولی تا الان نتونستم کامنت بنویسم چون دوست دارم یه خلوتی پیدا کنم و با توجه کامنت بنویسم فرصتش گیدا نشده ولی از اونجایی که کامنت نوشتن را خیلی دوست دارم و وظیفه ام میدونم اومدم یه عرض ادبی کنم و برداشت و مثالی که دارم از این موصوع را بنویسم
من از بچه گی با ذهنیت های مثبت و منفی های بسیار زیادی بزرگ شدم که باعث بوجود آمدن باورهایم شد که متاسفانه ذهنیتهای منفی فوق العاده بیشتر بود….. به ما از هر موضوعی بدترینش را گفته بودند و متاسفانه همه ی اونها هم من باورم شده بود تا کم کم بزرگ شدم و کمی اگاه تر شدم و دونه دونه تمام اون باورهای اشتباه را شناسایی کردم و گفتم اصلا بر چه اساسی من باید این گونه فکر کنم و عمل کنم و سعی کردم تمام باورهایم را زیر سوال ببرم و تغییرشون بدهم بخصوص در این چند سال اخیر که در سایت عباس منش هستم این مسئله و این ضعفها را بهتر در خودم شناختم مثلا به ما گفته شده بود که آدم های فلان شهر اینجوری هستند یا فلان شهر یا قومیت فلان
یا خانم ها اینگونه هستند و آقایون این مدلی هستند
یا دختر ها فلان و پسرها فلان
یا عربها فلان گونه هستند یا ترکها اون مدلی هستند
و هزارن باور اشتباه دیگه که هیچ کدام واقعیت نداشت و چون ما باورش میکردیم بلا هم سرمون می آمد
یا مثلا میگفتند شبها ناخنتون بگیرید این بلا سرتون می یاد یا فلانی چشمش شوره
یا اگر کسی فوت میکرد میگفتند تا روزها باید مشکی بپوشید یا حتما پنچ شنبه ها سر مزار مرده ها باید بری منتظر هستند و از این قبیل چیزها
خلاصه من الان بیشتر اونها را شناسایی کردم و دیگه به هیچ کدام باور ندارم
دیروز یه بحث برام پیش اومد که امروز صبح اولی که ذهنم میخواست شروع کنه بگه امروز یه روز مزخرف و عصاب خوردی میشه اما سریع شروع کردم به جهت دهی بسمت مثبت و زیبایی و اجازه ندادم دستش بگیره سکان رو و احساس خواب بیشتری داشتم اما به یکی از افکارهایی که بهم احساس عشق میده رو شروع کردم به پخش کردن در وجود خودم باعث شد اصلا خواب از سرم بپره و واقعا دوباره چقدر برام یادآوری شد که احساس عشق اصلا نمیذاره ما بخوابیم و بی حال باشیم و از بقیه روزها سحرخیزتر و سرحال تر بودم فقط بخاطر مرور یه فکر بظاهر ساده
یادمه سالها پیش یه پیشنهاد از طرف یه نفر بهم داده شده بود اما با ذهنیت من باعث شد خودش جواب منفی بده اما بعداز چندسال چونکه دیدگاه من تغییر کرده بود و از درون اطمینان فکری داشتم به محض اینکه گفتم اصلا مخالفت نکرد و خیلی هم استقبال کرد
من با گوش دادن این فایل ها داشتم به این فکر میکردم کسانی که با تلقین خوردن یا نخوردن چیزی باعث میشه چقدر تاثیر بذاره رو جسم و احساس شون اما ولی ما قانون بدن و تغذیه رو خیلی بهتر بدونیم و همراه با قانون ذهن آگاهانه اجرا کنیم اونوقت دیگه واقعا خیلی قدرتمندتر و عمیق تر و ریشه ای تر باعث تاثیر و نتایج برامون میشه
یه مثال دیگه یادم افتاد بگم خانواده من و اکثر نزدیکانم اعتقادشون اینه که وقتی مریض میشن یا اتفاق بدی براشون میشه یه نفر دیدشون که چشمش شور بوده اینا هم سریع یه تخم مرغ میگیرن دستشون و یه ورد میخونن و میچرخونن دور سر اون طرف ضربه خورده بعد یهو تخم مرغ خودش خود به خود میشکنه بعد میگن ببین ما اسم چندنفر زمزمه کردیم بمحض اینکه اسم فلانی اومد تخم مرغ شکسته شد و هرچقدر هم شدت شکستن تخم مرغ بیشتر باشه میگن اون آدم چشمش و فکرش شورتر و بدتر بوده
بعد من میگم واقعا وقتی اینا با قدرت ذهنشون دارن این تخم مرغ توی دستشون میشکنن اینقدر قدرت ذهنی دارن اما همین آدمها نمیخوان باور کنن که میتونن با همین قدرت ذهنی به چه چیزهایی برسن
و من خندم میگیره از این حد از جهالت هاشون اما ترجیح میدم حرف نزنم
و به خودم میگم وقتی من بتونم مثل اینا اینجور شی ای مثل تخم مرغ فقط با قدرت ذهنم بشکنم اونوقت چه پول ها و مقامی بدست میارم
واقعا میگم
چونکه یه تمرین جابجایی اجسام در تخصص من هست که بهش میگن انتقال انرژی و من با تمرین میتونم مثلا بطری آب یا همچین چیزهایی رو تکون بدم اما من وقتی این تمرین حسابی انجام بدم هم به قدرت ذهنم افتخار میکنم هم اینکه دیگران و هنرجوها لذت میبرن و درخواست آموزش این مهارت ازمن میکنن اما من اینکارو برا گسترش قدرت ذهن و خودباوری بیشتر میدم ولی اونا نه برا جهالت هایی که باعث بدبخت تر شدنشون میشه رو انجام میدم که فلانی تو رو دیده و چشمت زده باعث مریضی و بلا سرت اومده و واقعا فقط دعا میکنم برا همچین آدمهایی و انصافا من حتی زمانی که سنمم خیلی کمتر بود و هیچکدوم از این آگاهی هارو نداشتم اما بازم درونم خیلی این مقاومت بود که آقا چرا این آدمها به همچین اعتقادهای احمقانه پایبند و تعصب دارن چه برسه به الان
و شکرخدا هرروز دارم آگاهانه با کمک خداوند زندگیمو خودم بسمت نعمت و زیبایی بیشتر میبرم جلو که گنج های اینجا بهترین کمک کننده و قدرت در دستانم میذاره و همیشه یکی از تمرینهایی که انجام میدم منطق و دو دوتا چهارتا کردن ذهنمو کنار میذارم که نخواد اینقدر شرایط الان منو ابدی بدونه و منو بی انگیزه کنه
خلاصه من بااینکه یه وقتایی از الگوهای خوب استفاده میکنم اما همیشه یکی از بهترین الگوها خودم برا خودم هستم چونکه بارها شده کارهایی کردم که خیلی ها میگفتن نمیشه و نمیتونی اما من تونستم و موفق شدم و سندهایی محکم برام هستند که باعث ساکت کردن ذهن نجواگر و منطقی میشه
مثل همیشه خیلی دوستتون دارم و بهترین هارو براتون آرزو میکنم.
یکی از بهترین راه هایی که باعث می شود صبح حالمان خوب شود دوش گرفتن روزانه، صبح ها بعد از خواب است، مخصوصا دوش آب سرد که استاد هم در حرف هایشان در فایل ها و دوره های مختلف به این قضیه اشاره کرده اند.
درمورد درس، بهترین ذهنیت برای یک دانش آموز این است که باور داشته باشد او توانایی یادگیری بسیار زیادی دارد، وقتی که این ذهنیت را باور داشته باشیم دیگر لازم نیست که در خانه بیشت از اندازه مطالعه کنیم، همه چیز را در کلاس درس یاد میگیریم. این باور باعث شد که من در این ترم بالاترین معدل را نسبت به ترم های قبل داشته باشم.
خداوند عزیزم رو شاکرم که با شنیدن و دیدن برخی چیز ها در مورد استاد و کلا بقیه، ذهنیتم در مورد مردم و ارتباطات عوض می شود و راحت تر می توانم با بقیه ارتباط برقرار کنم و خداوند انسان های درست و قابل اعتمادی را برایم هدایت می کند.
هنوز سال شروع نشده، این روز ها بهترین روز های سالم هستند، واقعا، واقعا زندگی ام طوری شده که همیشه روز های جرید از روز های قبلی بهتر شده اند، تقریبا هر روز بهترین روز سالم و یا حتی زندگی ام هست، خداوند قدرتمند رو بابت این قضیه هزاران بار، هزاران بار شکر می کنم.
که مچ مینداخت و مچ همه رو میخوابوند حتی مچ معلم ها رو هم میزد دست چپ اش حتی قوی تر بود چون چپ دست بود …یه روزی من گفتم آنقدر تمرین میکنم که مچ این فرد رو بزنم من قبلش مچ مینداختم در عرض 3 ثانیه مچ همه و من رو میزد یه روزی بعد از باور سازی که من کلی تمرین کردم و به خودم چون میگفتم تمرین کردم پس باید بتونم مچش رو حداقل توی 10 ثانیه نگه دارم چون باور داشتم که میتونم 10 ثانیه نگه دارم به طرز باور نکردنی بیشتر از 10 ثانیه دستش رو نگه داشتم ..الان که داشتم این فایل رو میدیدم متوجه شدم که نا خودآگاه داشتم این قانون ذهن رو اجرا میکردم ….خیلی دوستون دارم ……استاد عاشقتم ..
با سلام ،من خودم به شخصه بسیار به یاد دارم زمانیکه بدون پیش فرضهای منفی و باورهای اکثریت افراد جامعه وارد شهر یا استانی شدم که بی نهایت منفی بافی و بنگرش های تکراری از افراد اون شهر یا استان وجود داشت و من بدون توجه و باورهای نامناسب و پیش داوری تجارب و رفتارها و نطم و مهمان نوازی و برخورد عالی و قیمت های منصفانه در بازاریان و حتی رانندگان تاکسی همه و همه عالی و بی نظیر بود را لمس کردم و حالا درک میکنم که هیچگاه نباید نسبت به افراد یا اشخاص پیش فرض های منفی باتوجه به قصاوت های افراد از قبل داشته باشیم
به نام خداوند بخشنده مهربانم که هرآنچه دارم از آن تو دارم
سلام استاد عزیزم و مریم جانم
سلام دوستان نازنینم
سپاسگزارم استاد عزیزم که هستین سپاسگزارم که اینقدر انرژیتون گرم ومثبته سپاسگزارم که با عشق مباحث رو توضیح میدین سپاسگزارم که پل ارتباطی شدین بین دانشجوهاتون با خداوند سپاسگزارم
مریم جانم شماهم اینقدر خوش قلب ومهربانید که با اینکه هیچ تصویر وصدایی ازتون نداریم اما حضور گرمتون رو حس میکنیم سپاسگزارم از وجود پاکتون
ذهنیت درستی که دارم اینکه یه باور وایمان قلبی دارم خودم وهمسر وچهار فرزندانم همگی بدن سالمی داریم وایمینی بدنمون قویه وهیچ وقت بیمار نمیشیم خداروشکر بااین دیدگاه ونگاه هیچ وقت نه خودم نه خانواده ام هیچکدوم دکتر وبیمارستان نرفتیم وقرص ودارویی مصرف نمیکنیم.
یه وقتایی اون هم به ندرت
سرماخوردگی چیزی هم باشه با دمنوش درمان خانگی بعداز یک الی دوروز خوب میشیم.
استاد دارم رو خودم وباورهام کار میکنم تا نسبت به همه مسائل بخصوص مالی ذهنیت درست وعالی داشته باشم واز همه نظر از همه ی جنبه های زندگیم رشد وپیشرفت کنم.
باوری که از اعماق وجودم بهش ایمان دارم اینه که سال جدید سالی بی نظیر واسم هستش ورشد پیشرفت فوقالعاده ای دارم.
برای همه آرزوی بهترینها رو دارم.
سلام خدمت استاد عزیز خانوم شایسته و همه دوستان توی این سایت فوقلعاده
خداراشکر میکنم که بازهم بهم الهام کرد تا بیام اینجا و درسهایی که از این قوانین و این فایل گرفتم رو بازگو کنم
خداراشکر میکنم که هدایت شدم به این سایت و فهمیدم که جهان هستی با قوانین کار میکنه و ما انسانها میتونیم از این قوانین استفاده کنیم و زندگی سرشار از لذت ارامش و نعمت و ثروت رو داشته باشیم
چقدر شیطان زیرکانه و با حیله های فراوان ما انسانها رو فریب میده اما خودمون اصلا نمیفهمیم که داریم فریب میخوریم و از مسیر خداوند دور میشیم
من تازه با این فایلها فهمیدم که چرا اون اتفاقهایی که میخام رخ نمیده یا نعمت و ثروت به راحتی به سمتم نمیاد فقط به خاطر پیش فرضهایی که داشتم و از بقیه شنیدم بوده
اما حالا تصمیم گرفتم که تمام پیش فرضها و باورهایی که تا الان از جامعه شنیده بودم غلط و اشتباه بوده و از الان باید در تمام جنبه ها باورهای درست بسازه و اون وجه خوب انسانهارو برانگیخته کنم و اونا با همان رفتاری که من دوست دارم باهام رفتار کنن
استاد ازتون تشکر میکنم که این سایت بی نظیر رو ایجاد کردید که هر موقع که میخایم ازش درس بگیریم و استفاده کنیم
از خدای خوبم تشکر میکنم که منو هدایت کرد به شما تا بتونم ذهنم رو در دست بگیرم و مثل یه برگ تو باد نباشه و خودم رامش کنم چون مهمترین عامل برای حرکت و پیشرفت کنترل ذهنه و سرکوب کردن افکار شیطانه
چون شیطان فقط از طریق ذهن و افکار منفی مارو فریب میده
در پناه الله یکتا شادو موفق باشید
بنام خداوند بخشنده و مهربان
سلام خدمت استاد عزیزم عباس منش عزیز و استاد شایسته گرامی
سلام خدمت دوستان عزیزم در این مسیر زیبا و قشنگ
خیلی خوشحال و شاکر خداوند متعال هستم که در این جمع دوست داشتنی حظور دارم
برای بار دوم این فایل بسیار زیبا و آموزنده را نگاه کردم خلی لذت بردم و حالم را قشنگ بهتر ساخت
دیشب وقتی این فایل را نگاه می کردم
آن تکه از صحبت های استاد که می گوید وقتی صبح از خواب بیدار می شویم اگر بگویم امروز روز فوقالعاده عالی است برای من
امروز بهترین اتفاقات برای من رقم می خورد
و یک نکته مثبت و زیبایی نسبت روز مان داشته باشیم را وقتی می شیندم با خودم گفتم این تمرین خوبی است که منم می توانم هر روز صبح به محض بیدار شدن این کار را انجام دهم
و دیشب در کامنت یکی از دوستان عزیزم این صحبت ها را دیدم و عکس گرفتم
صبح که از خواب بیدار شدم بعد از انجام تمرین ستاره قطبی یکدفعه این مطلب برایم مرور شد
منم با عشق و لذت اینها را برای خودم تکرار کردم و چقدر خوب لذت بردم
بعدش شروع کردم به امورات زندگی
و تا همین لحظهای از روزم چقدر اتفاقات زیبا و باحالی را تجربه کردم
تماس های تلفنی با عزیزانی داشتم که فقط از زیبایی و قشنگی ها گفتیم
از قانون جهان هستی صحبت کردیم
پیاده روی باحال و لذت بخش داشتم
در این پیاده روی چقدر خوب روی خواسته هایم متمرکز بودم و آنهم روی نکات مثبت اش متمرکز بودم و لذت می بردم
و چقدر حالم خوب و خوشایند بود
احساس می کردم که چقدر سبک بال شده ام
این انتظار مثبت داشتن چقدر کار نیک و لذت بخشی است اگر آگاهانه به این گونه موارد توجه کنیم
حال یک مثال از خودم بیان کنم
من موقع که وارد دانشگاه شدم
فردی بودم که از لحاظ اعتماد به نفس و عزت نفس صفر بودم
اما از طرفی از درونم دوست داشتم که بی توانم در جمع اظهار نظر بیتوانم
آن چیزی که بودم و آن چیزی که می خواستم خلی تفاوت داشت
کم کم در این مسیر حرکت کردم
روز های جمعه یکی از روانشناسان در یکی از مراکز آموزش در کابل سینمار بر گذار می کرد و منم علاقمند شدم که اشتراک کنم
وقتی در جلسات اول این سمینار می رفتم وارد شدن در سالون برای من کار بیسار سخت بود
حتما منتظر بودم که چند نفری اول وارد شود و من به دنبال اینها وارد شوم
همین گونه هر جمعه سپری می شد
و متوجه شدم که در این همین مرکز آموزشی قرار است کلاس های فن بیان برگذار شود و آنهم روز های جمعه
منم سریع رفتم جستجو کرده معلومات گرفتم و ثبت نام کردم که اشتراک کنم
وقتی این کلاس فن بیان شروع شد برایم سخت و دشوار بود
اما این عشق و علاقه ای که داشتم که بی توانم این ضعف ام را برطرف سازم برایم مسیر را خوشایند می ساخت
چند مدتی سپری شد و با لذت آموزش ها را دنبال می کردم
فقط گهگاهی می شیندم که دیگران هم می گفتند که صحبت کردن در حظور جمع کار خلی سختی نیست فقط کافیست کمی بیشتر تمرین کنید
و من تمرین های این بخش را خلی با عشق و لذت انجام می دادم و تلاش داشتم به هر نحوی در هر جای که فرصت فراهم شود استفاده کنم
در کلاس های دانشگاه هر استادی که می گفت باید در مورد فلان موضوع کنفرانس بدهید من اولین کسی بودم که آماده می شدم و این کنفرانس را می دادم
در حالیکه ضعف های را هم داشتم اما با عشق این کار را دنبال می کردم
بعد از مدتی شاید چند ما بعدش توسط همین استاد فن بیان مون با استاد روانشناسی که سمینار برگذار می کرد آشنای حاصل کردم
چون من در خواست دادم که اگر اجازه دهد من حاظرم هر روز قبل از شروع سمینار چند دقیقهای من صحبت کنم و استاد را دعوت کنم
و جواب این در خواستم داده شد و باید اقدام می کردم
روزی که قرار بود من برنامه را شروع کنم خلی استرس داشتم و تقریبا می خواستم از این کار منصرف شوم و بهانه آوردم که امروز حالم خوب نیست
اما این استاد روانشناس موضوع را فهمید بهم گفت فرصت را از دست نده چون تو علاقمند این کار هستی و میدانم که برایت سخت است اما تسلیم نشو و برو شروع کن
من با کلی ترس و استرس رفتم روی استیج و یکسری حرف های را زدم و اصلا نمی فهمیدم که در کجا هستم و چی دارم می گویم
آنهم جلوی بیشتر دویست نفر
بلاخره این جلسه را گذراندم و هم کمی برایم خوشحال کننده بود و هم اینکه از مسخره شدن دیگران ترس داشتم
به هر نحوی بود پذیرفتم و بعد از این هر روز بیشتر تلاش کردم تمرین کردم و این کار را انجام دادم
و خلی مسیر های بالا و پایین را تجربه کردم
و آخرش به نتایج های فوق العاده عالی هم رسیدم
فقط این را بگویم که در مورد سخنران شدن و صحبت کردن در جلوی جمع من این را شنیده بودم که افراد می گفتند خلی سخت نیست
یعنی پیش فرض های شدن و توانستن را من بیشتر شنیده بودم و باور کرده بودم که منم می توانم و به همین دلیل بود که من این مسیر را با عشق و لذت ادامه دادم و تجربیات خلی خوبی گرفتم و برایم خوشایند تر شد
اما در بعضی کار ها وقتی پیش فرض های نا درست یا سخت داشتم اصلا حرکت نکردم و قدمی بر نداشتم
استاد عزیزم از شما بسیار ممنون و سپاسگزارم بابت این همه درس های فوقالعاده عالی و تاثیرگذار
خدایا تنها تو را می پرستیم و تنها از تو یاری می جویم
خدایا صد هزار بار شکرت
به نام خدا
سلام به استاد عزیز وهمه دوستان عزیزم
سال جدید بر همه شما عزیزان مبارک
در مورد ذهنیت منفی ومثبت موارد زیادی باهاش برخورد داشتم
در محل کارم من تنها کار میکردم وقرار شد از یکی دیگه از آزمایشگاه ها یه نیرو واسم بفرستن حالا جالبه که کارشناس مسئول ما به این دلیل این خانم را برام فرستاد چون که میگفت خیلی زیر کار در میره وآدم تنبلی هست واز کارش راضی نبود وبه نوعی تنبیهش کردن وپیش من فرستادنش
از همان روز اول من ذهنیت مثبتی بهش پیدا کردم دختر خیلی خوب ودوست داشتنی با انرژی مثبت بسیار خوشرو وخنده رو وکارش هم خوب ومورد پسندم بود مدتی که پیش من کار میکرد با هم لحظات عالی داشتیم وهربار مسئول ما در موردش از من میپرسید من ازش تعریف میکردم و چقدر تعجب میکرد که من از کارش راضیم .
مثال دیگه در مورد مدیر درمانگاه هست که همه همکارانم معتقد هستن آدم مغرور و از خود راضی هست وهمیشه داره زیرآب بقیه را میزنه وکلا وقتی دور هم جمع میشن معمولا دارن از ش بدگویی میکنن به خصوص یکی از دوستانم در درمانگاه خیلی باهاش مشکل داره از صبح که میاد مدام بدش میگه وجالبه مدام بینشون اتفاق های ناجالب یا بحث هایی پیش میاد که اوضاع را بدتر میکنه ولی من همیشه سعی،کرده ام روی نکات مثبت و خوبیهایش تمرکز کنم ودر بحث همکارانم شرکت نکنم معتقدم هر انسانی خوبیها ونکات مثبتی هم دارد در نتیجه بارها شده که رفتارهای خوب وعالی ازش دیدم ،روز ازمایشگاهیان با دسته گل وشیرینی به آزمایشگاه آمد وتبریک گفت به طوری که همه همکاران تعجب کرده بودن ولی من میدانستم به خاطر باورهای خود من بوده است
مثال دیگرم در مورد باوری است که خیلی ها دارن که مدارس غیردولتی خیلی از مدارس دولتی بهترن چون خیلی پول بیشتری میگیرن آموزش بهتری هم ارائه میدهند چیزی که من اصلا اعتقاد ندارم
من معتقدم وقتی بچه ای بخواهد درس بخواند وعلاقه داشته باشد لازم نیست حتما مدرسه غیر انتفاعی باشه بلکه در مدرسه دولتی با معلم های باتجربه ودلسوز خیلی هم خوب نتیجه میگیره
دخترم تا سال دیپلم در مدارس دولتی درس خواند ونتایج خیلی عالی گرفت ودر دانشگاه هم در رشته مورد علاقه اش درس خواند .در مورد پسرم هم همین کار را کردم ودر مدرسه دولتی ثبت نامش کردم وتا حالا که سال هشتم هست همیشه نتایج عالی گرفته ویکی از بهترین دانش آموزان مدرسه بوده است چون همیشه باور،درستی نسبت به این مدارس داشته ام .
استاد عزیز ممنونم برای این دو فایل عالی کلی نکات عالی ومثبت برایمان داشت
خدارا شکرت برای این سایت وآموزش های عالی استاد
خدایا مرا به راه راست هدایت فرما راه کسانی که به آنها نعمت داده ای .
توکل بر خدا
11:42 در یک شب بارونی زیبا…..
در مورد خودت چی فکر میکنی؟
بدشانس هستی یا خوش شانس ؟
اون هایی که باورشون اینه که خوش شانس هستند از درودیوار براشون فرصت های نو و خوب میباره واین نگاهی که دارن و با اون ذهنیت فرصت های خوب رو بیشتر میبینن و همچنین فرصت های بیشتر وارد زندگی شون میشه
(( طبق قانون به هر چی توجه کنیم از جنس همون اتفاقا بیشتر توی زندگیمون میفته ))
و اون دسته هم که خودشونو بد شانس میدونن براشون اتفاقایی میفته که بدشانسی بیشتر رو براشون به ارمغان میاره!!!
و تمام موضوع ذهنیت مائه، که زندگی ما رو رقم میزنه و با هر ذهنیتی که باشیم از همون جنس اتفاقات و شرایط بیشتری وارد زندگی مون میشه و ما از اون دست اتفاقا بیشتر میبینیم توی زندگی مون…
پس فکر های خوب روتین زندگی مون باشه و با استمرار این روند اون حس و حالِ بعد از فکر های خوب خیلی به آدم میچسبه مثل یه لیوان آب خنک توی تابستون یا یه چای داغ توی یه روز برفی
و هر چی این حس و حال خوب بیشتر باشه یعنی تو وظیفتو هر لحظه داری بهتر از قبل انجام میدی و این
یعنی :《 توکل》
یعنی : 《بندگی کردن 》
یعنی:《ایمان》
و هر حس خوبی که از وجود خدا نشات میگیره ….
خداروشکر که تونستم این کامنت زیبا رو بنویسم
خدایا شکرت بابت وجود با برکت استاد عباسمنش عزیزم و مریم جانم
خداروشکر بابت حضور دوستان باحالَم در این محفلِ توکل ، عشق و امید
نور الهی بدرقه راهتون:)
به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام خدمت استاد عزیزم و مریم شایسته عزیزم و تمام دوستانم در سایت عباس منش نوروز 1404هم مبارک سال بسیار خوبی همه داشته باشید
این روز ها که در تعطیلات نوروز هستیم با خانواده هستم و در سفر به همین خاطر فایلها را گوش میکنم ولی تا الان نتونستم کامنت بنویسم چون دوست دارم یه خلوتی پیدا کنم و با توجه کامنت بنویسم فرصتش گیدا نشده ولی از اونجایی که کامنت نوشتن را خیلی دوست دارم و وظیفه ام میدونم اومدم یه عرض ادبی کنم و برداشت و مثالی که دارم از این موصوع را بنویسم
من از بچه گی با ذهنیت های مثبت و منفی های بسیار زیادی بزرگ شدم که باعث بوجود آمدن باورهایم شد که متاسفانه ذهنیتهای منفی فوق العاده بیشتر بود….. به ما از هر موضوعی بدترینش را گفته بودند و متاسفانه همه ی اونها هم من باورم شده بود تا کم کم بزرگ شدم و کمی اگاه تر شدم و دونه دونه تمام اون باورهای اشتباه را شناسایی کردم و گفتم اصلا بر چه اساسی من باید این گونه فکر کنم و عمل کنم و سعی کردم تمام باورهایم را زیر سوال ببرم و تغییرشون بدهم بخصوص در این چند سال اخیر که در سایت عباس منش هستم این مسئله و این ضعفها را بهتر در خودم شناختم مثلا به ما گفته شده بود که آدم های فلان شهر اینجوری هستند یا فلان شهر یا قومیت فلان
یا خانم ها اینگونه هستند و آقایون این مدلی هستند
یا دختر ها فلان و پسرها فلان
یا عربها فلان گونه هستند یا ترکها اون مدلی هستند
و هزارن باور اشتباه دیگه که هیچ کدام واقعیت نداشت و چون ما باورش میکردیم بلا هم سرمون می آمد
یا مثلا میگفتند شبها ناخنتون بگیرید این بلا سرتون می یاد یا فلانی چشمش شوره
یا اگر کسی فوت میکرد میگفتند تا روزها باید مشکی بپوشید یا حتما پنچ شنبه ها سر مزار مرده ها باید بری منتظر هستند و از این قبیل چیزها
خلاصه من الان بیشتر اونها را شناسایی کردم و دیگه به هیچ کدام باور ندارم
و باورها یم را تغییر دادم
به نام خدای عدالت ها
سلام به استادان عزیزم بانو شایسته محترم و دوستانم
دیروز یه بحث برام پیش اومد که امروز صبح اولی که ذهنم میخواست شروع کنه بگه امروز یه روز مزخرف و عصاب خوردی میشه اما سریع شروع کردم به جهت دهی بسمت مثبت و زیبایی و اجازه ندادم دستش بگیره سکان رو و احساس خواب بیشتری داشتم اما به یکی از افکارهایی که بهم احساس عشق میده رو شروع کردم به پخش کردن در وجود خودم باعث شد اصلا خواب از سرم بپره و واقعا دوباره چقدر برام یادآوری شد که احساس عشق اصلا نمیذاره ما بخوابیم و بی حال باشیم و از بقیه روزها سحرخیزتر و سرحال تر بودم فقط بخاطر مرور یه فکر بظاهر ساده
یادمه سالها پیش یه پیشنهاد از طرف یه نفر بهم داده شده بود اما با ذهنیت من باعث شد خودش جواب منفی بده اما بعداز چندسال چونکه دیدگاه من تغییر کرده بود و از درون اطمینان فکری داشتم به محض اینکه گفتم اصلا مخالفت نکرد و خیلی هم استقبال کرد
من با گوش دادن این فایل ها داشتم به این فکر میکردم کسانی که با تلقین خوردن یا نخوردن چیزی باعث میشه چقدر تاثیر بذاره رو جسم و احساس شون اما ولی ما قانون بدن و تغذیه رو خیلی بهتر بدونیم و همراه با قانون ذهن آگاهانه اجرا کنیم اونوقت دیگه واقعا خیلی قدرتمندتر و عمیق تر و ریشه ای تر باعث تاثیر و نتایج برامون میشه
یه مثال دیگه یادم افتاد بگم خانواده من و اکثر نزدیکانم اعتقادشون اینه که وقتی مریض میشن یا اتفاق بدی براشون میشه یه نفر دیدشون که چشمش شور بوده اینا هم سریع یه تخم مرغ میگیرن دستشون و یه ورد میخونن و میچرخونن دور سر اون طرف ضربه خورده بعد یهو تخم مرغ خودش خود به خود میشکنه بعد میگن ببین ما اسم چندنفر زمزمه کردیم بمحض اینکه اسم فلانی اومد تخم مرغ شکسته شد و هرچقدر هم شدت شکستن تخم مرغ بیشتر باشه میگن اون آدم چشمش و فکرش شورتر و بدتر بوده
بعد من میگم واقعا وقتی اینا با قدرت ذهنشون دارن این تخم مرغ توی دستشون میشکنن اینقدر قدرت ذهنی دارن اما همین آدمها نمیخوان باور کنن که میتونن با همین قدرت ذهنی به چه چیزهایی برسن
و من خندم میگیره از این حد از جهالت هاشون اما ترجیح میدم حرف نزنم
و به خودم میگم وقتی من بتونم مثل اینا اینجور شی ای مثل تخم مرغ فقط با قدرت ذهنم بشکنم اونوقت چه پول ها و مقامی بدست میارم
واقعا میگم
چونکه یه تمرین جابجایی اجسام در تخصص من هست که بهش میگن انتقال انرژی و من با تمرین میتونم مثلا بطری آب یا همچین چیزهایی رو تکون بدم اما من وقتی این تمرین حسابی انجام بدم هم به قدرت ذهنم افتخار میکنم هم اینکه دیگران و هنرجوها لذت میبرن و درخواست آموزش این مهارت ازمن میکنن اما من اینکارو برا گسترش قدرت ذهن و خودباوری بیشتر میدم ولی اونا نه برا جهالت هایی که باعث بدبخت تر شدنشون میشه رو انجام میدم که فلانی تو رو دیده و چشمت زده باعث مریضی و بلا سرت اومده و واقعا فقط دعا میکنم برا همچین آدمهایی و انصافا من حتی زمانی که سنمم خیلی کمتر بود و هیچکدوم از این آگاهی هارو نداشتم اما بازم درونم خیلی این مقاومت بود که آقا چرا این آدمها به همچین اعتقادهای احمقانه پایبند و تعصب دارن چه برسه به الان
و شکرخدا هرروز دارم آگاهانه با کمک خداوند زندگیمو خودم بسمت نعمت و زیبایی بیشتر میبرم جلو که گنج های اینجا بهترین کمک کننده و قدرت در دستانم میذاره و همیشه یکی از تمرینهایی که انجام میدم منطق و دو دوتا چهارتا کردن ذهنمو کنار میذارم که نخواد اینقدر شرایط الان منو ابدی بدونه و منو بی انگیزه کنه
خلاصه من بااینکه یه وقتایی از الگوهای خوب استفاده میکنم اما همیشه یکی از بهترین الگوها خودم برا خودم هستم چونکه بارها شده کارهایی کردم که خیلی ها میگفتن نمیشه و نمیتونی اما من تونستم و موفق شدم و سندهایی محکم برام هستند که باعث ساکت کردن ذهن نجواگر و منطقی میشه
مثل همیشه خیلی دوستتون دارم و بهترین هارو براتون آرزو میکنم.
به نام خدا
خداوند رو شاکرم که روز به این خوبی را نصیبم کرد.
یکی از بهترین راه هایی که باعث می شود صبح حالمان خوب شود دوش گرفتن روزانه، صبح ها بعد از خواب است، مخصوصا دوش آب سرد که استاد هم در حرف هایشان در فایل ها و دوره های مختلف به این قضیه اشاره کرده اند.
درمورد درس، بهترین ذهنیت برای یک دانش آموز این است که باور داشته باشد او توانایی یادگیری بسیار زیادی دارد، وقتی که این ذهنیت را باور داشته باشیم دیگر لازم نیست که در خانه بیشت از اندازه مطالعه کنیم، همه چیز را در کلاس درس یاد میگیریم. این باور باعث شد که من در این ترم بالاترین معدل را نسبت به ترم های قبل داشته باشم.
خداوند عزیزم رو شاکرم که با شنیدن و دیدن برخی چیز ها در مورد استاد و کلا بقیه، ذهنیتم در مورد مردم و ارتباطات عوض می شود و راحت تر می توانم با بقیه ارتباط برقرار کنم و خداوند انسان های درست و قابل اعتمادی را برایم هدایت می کند.
هنوز سال شروع نشده، این روز ها بهترین روز های سالم هستند، واقعا، واقعا زندگی ام طوری شده که همیشه روز های جرید از روز های قبلی بهتر شده اند، تقریبا هر روز بهترین روز سالم و یا حتی زندگی ام هست، خداوند قدرتمند رو بابت این قضیه هزاران بار، هزاران بار شکر می کنم.
سلام
یادم میاد دوره راهنمایی که بودیم یه نفر بود
که مچ مینداخت و مچ همه رو میخوابوند حتی مچ معلم ها رو هم میزد دست چپ اش حتی قوی تر بود چون چپ دست بود …یه روزی من گفتم آنقدر تمرین میکنم که مچ این فرد رو بزنم من قبلش مچ مینداختم در عرض 3 ثانیه مچ همه و من رو میزد یه روزی بعد از باور سازی که من کلی تمرین کردم و به خودم چون میگفتم تمرین کردم پس باید بتونم مچش رو حداقل توی 10 ثانیه نگه دارم چون باور داشتم که میتونم 10 ثانیه نگه دارم به طرز باور نکردنی بیشتر از 10 ثانیه دستش رو نگه داشتم ..الان که داشتم این فایل رو میدیدم متوجه شدم که نا خودآگاه داشتم این قانون ذهن رو اجرا میکردم ….خیلی دوستون دارم ……استاد عاشقتم ..
بنام خداوند روزی دهنده بی همتا
با سلام ،من خودم به شخصه بسیار به یاد دارم زمانیکه بدون پیش فرضهای منفی و باورهای اکثریت افراد جامعه وارد شهر یا استانی شدم که بی نهایت منفی بافی و بنگرش های تکراری از افراد اون شهر یا استان وجود داشت و من بدون توجه و باورهای نامناسب و پیش داوری تجارب و رفتارها و نطم و مهمان نوازی و برخورد عالی و قیمت های منصفانه در بازاریان و حتی رانندگان تاکسی همه و همه عالی و بی نظیر بود را لمس کردم و حالا درک میکنم که هیچگاه نباید نسبت به افراد یا اشخاص پیش فرض های منفی باتوجه به قصاوت های افراد از قبل داشته باشیم
پاینده سرافراز در پناه الله یکتا