اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
امیدوارم که در این سال جدید همه بتوانیم بهترین اتفاقات برای خودمان بسازیم
درسهایی از توت فرنگی 19 دلاری
الله اکبر
این چقدر عالی است که انساین می تواند از دیدن یک شوی تلویزیونی و از دیدن نکات آن اینهمه ننکته زیبا برداشت کند که بتواند هم برای خودش و هم دیگران این همه درس داشته باشد .
خدایا شکرت بابت بودن دراین مسیر بسیار زیبا که من قرار دارم.
همه چیز ذهن است، همه چیز باور است
استاد جان می خواهم یک خاطره ای که خیلی هدایتی آن اتفاق برای من رخ داد صحبت کنم که بسیار زیاد ربط دارد به این موضوع این جلسه
من در جایی که زندگی می کنم خیلی زیاد نزدیک است به دریا و من زیاد می آیم و کنار دریا می نشینم.
یک روز زمستانی که هوا هم خیلی سرد بود و من با کاپشن و کلاه آمده بودم بیرون و فکر کنم دمای هوا حدود 4 الی 5 درجه بالای صفر بود آمدم کنار دریا، و داشتم از زیبایی های دریا لذت بردم . در همین حال و هوای خودم بودم که دیدم یک خانم که ظاهرشان نشان می داد که از روسیه باشد آمد و خیلی راحت و آسان لباسهایش را درآورد و رفت داخل آب جهت شنا کردن، در حال که ساعت حدود 10 صبح بود و هوا هم کاملا ابری بود و هوا هم خیلی سرد بود.
من و این خانم، دو دیدگاه کاملا متفاوت و دو ذهنیت کاملا متفاوت در مورد آب و سرمای آب
من آب را خیلی سرد می دیدم و اصلا تصور اینکه بروم توی آب شنا کنم هم برای من وحشتناک بود
این خانم شنا در این آب برایش لذت بخش بودم و به راحتی رفت و حدود یک ربعی شنا کرد و راحت آمد بیرون و لباس پوشید و رفت. جالبه که لباس آنچنان گرمی هم نپوشید.
آب همان آب برای من و ایشان ولی دو ذهنیت کاملا متفاوت در این مورد باعث شده بود که من تصور شنا کردن در این هوا برایم ترسناک باشد از این جهت که سرما خواهم خورد و مریض خواهم شد، اما او این تصور را نداشت و به راحتی پرید توی آب و شنا کرد.
این اتفاق در همان زمان هم خیلی برایم جالب بود که چقدر ذهنیت یک فرد می تواند در نحوه انتخاب موارد جهت زندگی کردن مفید باشد.
و تا مدتها این اتفاق را برای خودم یادآوری می کردم که به صورت عملی خدا به من نشان داد که تفاوت ذهنیت یک فرد چقدر می تواند در عملکرد یک فرد موثر باشد و دو نفر با دو ذهنیت متفاوت چقدر نتایج متفاوتی دارند.
این تفاوت ذهنیت قطعا از محل زندگی فرد، خانواده ای که بزرگ شده است و نحوه ساختن باورهای فرد در مورد مثلا این موضوع شنا کردن در آب سرد و هزاران دلیل دیگر ساخته شده است.
منی که از کودکی به من می گفتند که حتما باید خودت را در زندگی بپوشانی وگرنه سرما می خوری و اگر لباست مثلا در اثر برف و یا باران خیس شد سریع عوض کنی که سرما نخوری و هزاران داستان مشابه این باعث شده است که من از آب سرد و سرمای زمستان در باور خودم انتظار سرماخوردگی داشته باشم، در صورتی که قطعا این خانم باید باورهایی متفاوت با من داشته باشد، چرا؟ چون نتایج ما کاملا با هم متفاوت بود.
باز یک خاطره دیگر در همین زمینه یادم آمد.
زمانی که دانشجو بودم در بیرجند بودم، شهری کویری که در زمستان با اینکه بارندگی زیادی نداشت ولی هوای بسیار سردی داشت و تقریبا همه ماها لباسهای بسیار گرمی داشتیم که سرما نخوریم، اما یک دوستی داشتیم که یادم نیست از کدام شهر ایران بود ولی ایشان در زمستان و تابستان فقط تیشرت می پوشید. هر زمان که در زمستان می پرسیدیم ازش که سردت نیست؟ خیلی راحت جواب می داد که نه. و این در عملکردش هم مشخص بود. اون می گفت که من فقط و فقط لباس تی شرت و یا نهایتا پیراهن دارد و تاکنون در عمرش کاپشن نداشته است و می گفت که کل خانواده ایشان هم همینطور هستند به خاطر اینکه پدرش و مادرش هم از کودکی همه آنها را به این شکل بزرگ کرده اند.
این هم یک تفاوت در ذهنیت فرد.
اگر بخواهم از خودم هم در این موارد بگویم چند مثال می توانم بگویم
من الان سه تا فرزند دارم و از کودکی در مورد سلامت فرزندانم این باور را داشتیم که خودشان خوب می شوندو و خودم هم همین باورها را در مورد سلامتی داشته ام و این ذهنیت را دارم که اصلا بدن من این قابلیت را دارد که خودش خودش را خوب کند و با هدایت به دوره قانون سلامتی که این باور در ذهن من خیلی خیلی زیاد تقویت شد و من الان با یک استایل خیلی عالی مدتهاست که اصلا مریض نشده ام. این باور من در مورد سلامتی، باعث شده بود که در مور د فرزندان خودم هم همین باور را داشته باشم و حتی خانم من هم همین باور را داشته باشد و الان که دخترم 14 سالش است هنوز که هنوزه اصلا فرزندان من مریضی سختی نداشته اند. در صورتی که کل خواهران و برادران خودم را می بینم که چقدر د رگیر انواع مریضی و بیماری ها هم خودشان هستند و هم فرزندانشان.
به خدا همین است
همه چیز باور است
همه چیز ذهنیت است
و من باید و باید تلاش کنم که در مورد مسائل ذهنیت مثبت داشته باشم .
سپاسگزارم از شما استاد گرامی بابت این این فایل زیبا
چقدر استاد آسون کردی ما را برای درک بهتر قانون جهان هستی با این ترکیب از مثال های واقعی که در حال رخ دادن در جامعه انسانی است
مانند مثال یک توت فرنگی که چطور مردم با قدرت تلقین نتایج متفاوتی از یک موضوع خنثی میگیرند.
مثال خودم درباره کتاب قرآن که در در گذشته با دادن ورودی های اشتباه به ذهنم و تعصبات دینی و عقیده های مردمی که با آنها بودم همان انتظارات و تجربه های را از کتاب قرآن در زندگیم داشتم که آنها به من گفته بودند.
و اما با شک کردن با جستو جو کردن حقیقت که به منبع آگاهی های خالصی هدایت شدم که توسط شما داره ارائه میشه که یک تجربه کاملا متفاوت تری را دارم برای خودم رقم میزنم .
که باورها و ذهنیت منه که داره اتفاقاتم رو رقم میزنه
توی مثال کتاب قرآن این کتاب که یک چیز خنثی هست و منم که دارم با قدرت نگرشم و افکار و احساساتم از کتاب قرآن نتیجه میگیرم و هدایت میشوم یا با نگرش منفی گمراه میشم و کافر میشم به حقیقت و قوانین زندگی که خداوند در قرآن برای من آورده .
پس این من هستم که با افکار و باورهایم و انتظاراتم و نگرشم به زندگی ام به اتفاقاتم واقعیت میبخشم و اگر که من با ذهنیت مثبت و افکار و نگرش مثبتی باشم و احساس خوبی دارم جهان موقعیت ها و شرایط وافرادی را وارد زندگیم میکنه که تبدیل میشه به حقیقت من .
و ذهن من و باورهای من هستند که اون ورودی های که با خودشون هماهنگ هستند را تایید میکنند و قوی تر میشوند و یا هماهنگ نیستند را رد میکنند
مثل مثال ثروت وقتی که من دارم سعی میکنم که به ذهنم بقبولونم که ثروت ساختن آسونه و میشه خیلی ساده و آسون ثروتمند شده به دلیل دیده ها و الگو ها و شنیده های قبلی اش نمی پذیره و من آگاهانه باید دنبال الگو های بگردم که دارن راحت پول میسازن و ثروت ساختن براشون خیلی آسونه و توی قرآن هم نشون بدم به ذهنم که ببین خدا برات آسونی رو میخواد تا یکم مقاومت هاش بشکنه و جهان هم بهم کمک میکنه با آوردن الگوهای مناسب تو زندگی ام که ببین چقدر این آدمها دارن راحت پول میسازن از توانایی های که دارن .
اطلاعات و ورودی های من هستند که باور هام و نوع نگاهم را میسازند و تجربیات منو رقم میزنند.
سپاسگزارم استاد عزیزم سال نو را به شما و خانم شایسته عزیزم تبریک میگم انشاالله که از تمام جهت ها بهترین سال و زیباترین سال و شادترین سال زندگیتون بشه امسال خیلی دوستتون دارم و بینهایت سپاسگزارم از شما .
من همیشه برای اینکه یک چیزی روبه ذهن خودم بفهمونم یابه ذهن خانواده یامشتریهام بامثال میفهمونم وازاونجاکه مثال خودآموزش هست همه درکش میکنندوقبولش میکنندوخداروشکرتونستم تاحدودی این قانون باورهای ذهن رودرکش کنم وبه درستی درکاروزندگیم ازش استفاده عالی ببرم
شکر الله بابت این فایل جدید که روی سایت گذاشته شد!
شکر الله بابت این آگاهی های سایت و اینکه چقدر میتونه تو زندگی مون بهمون کمک کنه!
چقدر این داستان توت فرنگی و شراب یا ادکلنه جالب و جادویی بود و چقدر برا من کمک کننده بود که بدونم بحث سر توانایی خاص نیس – بحث این نیست که من تخصص چطوره یا چقدر درس خوندم و.. اگر باور کنم که می شود اون وقت لاجرا همان چیزی می شود که من میخواهم!
اگر من صبح تو تمرین ستاره قطبی به خودم بگم که امروز بهترین ناهار رو میخورم به فرض – لاجرم من هر غذایی رو که بخورم حس حوبی ازش میگیرم و لذت بیشتری نسب به ی فرد معمولی میگیرم!
چقدر ذهن قدرتمند هست و چقدر عالی میشه اگر من به این باور برسم که خدا من رو هدایت میکنه و خداوند قراره امروز من رو سوپرایز کنه!
اگر من بتونم ی مدت وقت بگزارم روی این ذهن سرکش – ذهنی که خودش من رو به این سو و ان سو میبره!
و بعد به خودم بگم که من اشرف مخلوقاتم یا اینکه من روح ام یا من ی لول بالا تر هستم و میتونم بر ذهنم دستور بدم که چطور فکر کنه!
اون وقته که من میشینم پای کار کردن رو ذهن و به خودم میگم من بهش دستور میدم که چطور فکر کنه – من بهش میگم و اون باید همان طور پیش بره
و اون وقت اگر من اون ذهن سر کش رو رام کنم زندگیم جوری میچرخه که به من کمک کنه روند زندگیم راحت تر بشه – چرخ دنده ی زندگیم عالی تر بشه!
اگر من سختی موقت کار کردن رو ذهن سرکش رو به جون بخرم بعدا ذهنم رام میشه و سواری خیلی خوبی بهم میده!
من به خودم تعهد میدهم که در هر صورت روی خودم و ذهنم یا باور هام کار کنم تا روند زندگیم هی بهتر و بهتر بشه!
99 درصد ذهنیتِ درست است و این ذهنیت واقعیت ما رو خلق میکنه.
در واقع همه بازاریابی ها برای تغییر ذهن است.
ذهن بر اساس ورودیها شکل میگیره.
باورها افکار تکرار شونده هستند
باورها تابش واقعیت هستند و درآینده زندگی میکنیم
اگر بتوانیم چیزی رو باور کنیم همون برامون ایجاد میشه.
در مورد تاثیر پلاسیبوها و قدرت تلقین خیلی صحبت شده.
اما چیزی که ما الان میدونیم اینه که باورها اصل هستند و تبدیل به واقعیت میشن.
قدرت ایمان شوخی بردار نیست
استاد در مورد کسانی که لوله مهتاب رو میخورن،تیغ میخورن و …صحبت کردند
یا
مرتاض های هندی
یا
داستان رابینز و راه رفتن روی آتش
البته استاد یادمون دادن به ایمانی برس که عوض این کارها ،کارخونه ها رو راه بیندازیم و….
اینکه من دوست داشتم خونه ام کاغذ دیواری رنگ بشه تا چند هفته و ماه پیش تو ذهنم شکل گرفت و امروز خدا تو واقعیت برام خلق کرد و خونه ام به بهترین شکل تمیز و زیبا شد.خدایا هزاران میلیارد بار شکررررت
میخام بگم تا برج 3 درآمدم خیلی کم بود و بعد از اون خدا برام ساخت و بخود خدا قسم شک ندارم خودش داره روزی منو میرسونه از اون جاهایی که فکر هم نمیکردم.
من فقط شکرگزاری کردم…
من فقط تجسم کردم….
من فقط سعی کردم توحیدی تر بشم
ایده جدید هم اومده پیگیرم
خبر میدم چی میشه….
بچه ها جز خدا دنبال هیچی نگردید،برگردیم به خودمون و ایمان خودمون رو نسبت به خدا زیادتر کنیم ،روی باورها کار کنیم و شکرگزار باشیم….
باور کنیم خالق مطلق،قادر مطلق،عالم مطلق خداست
باور کنیم برای او راحته
باور کنیم او تواناست بر هر کاری
باور کنیم او میشنوه
باور کنیم میبینه
باور کنیم میشه هر کاری رو با داشتنش انجام داد
باور کنیم با خدا میشه پادشاهی کرد
باور کنیم همه چی راحته
به راحتی به ما داده میشه
باور کنیم خدا مهربان است
باور کنیم خداوند رزاق است
باور کنیم خداوند وهاب است.
استاد جان سپاسگزارم
امیدوارم هر جا هستید سلامت باشید
امیدوارم شاد باشید
بارهایی از روی دوشمون برداشته شد و به میزانی که باور کردیم نتیجه گرفتیم
سلام به همه دوستان تومسیر خوشبختی و سلام به لیدر این گروه استاد عزیز
استاد شما بارها و بارها فرمودین قانون خیلی ساده است:
ولی از شدت سادگی باورش نمی کنند و همینطور هم گفتید که در عین سادگی در کلام در عمل کردن و انجام دادنش اصلا ساده نیست
فکر کنم استاد شما همه چیز را تو زندگیتون ساده و آسون گرفتید برای همین هم قانون را راحت اجرا کردید . یکی از تکه کلام هاتون :
چطور از این ساده تر چطور از این بهتر
اما درسی که من از این فایل تا الان گرفتم این است که ذهنمون دنیامون را ایجاد می کند پس افکار امیدوارکننده و شادی بخش و انتظارات مثبت احساس اعتماد به نفس و ارزشمندی را بیشتر کنم چراکه اون نگاهی که داریم تبدیل میشود به حقیقت
«اون ذهنیتت است که دارد کار انجام میدهد اون انتظاره است اطلاعات را دریافت کردی بقیه اش را ذهن دارد ایجاد می کند در حالیکه واقعی نیست
ذهنیت دارد تجربه را ایجاد می کند باورها دارند کار را انجام می دهند»
در هر موضوعی و هر کاری پیش فرض ذهنیم را طوری تنظیم کنم که بهم احساس خوبی بده
مثلا الان که اومدم تهران و میخوام با مهارت صدایم کار کنم و برنامه اجرا کنم هر کجا که رفتم و خواستم باهاشون کار کنم ازم رزومه و یا نمونه کار خواستن در حالی که من تازه عشق و علاقم را پیدا کردم و رزومه و نمونه کاری خاصی ندارم و هرچقدر که افراد بیشتری این موضوع را بهم میگن پیش فرض ذهنیم در این موضوع قویتر میشه و دیگه جهان اطرافم اینو از من میخواد که باید نمونه کار داشته باشم و حالا میخوام پیش فرض ذهنم را این طوری تنظیم کنم که اصلا نیاز به نمونه کار نیست و در زمان مناسب به شرایط خوب و افراد مناسب هدایت میشم و خیلی خوب از مهارتم استقبال میشه مثل زمانی که در کیش بهم پیشنهاد داده شد که در با صدام براشون عروسک گردانی کنم و چقدر هم خوب استقبال شد و با باورهای مناسب پیش فرض ذهنم را به سمتی که دوست دارم میبرم .
تقریبا یک ماهی میشه که به تهران مهاجرت کردم تا روی مهارت و علاقم کار کنم و پیش فرض ذهنی از تهران ساختم که یک شهر زیبا و بزرگ و ثروتمند است و افراد موفق و برندهای بزرگی داره و با دیدن عکس های زیبا و مکان های شیک و خانه های ثروتمند به این چنین جنسی هدایت شدم و مدام افراد خوبی سرراهم قرار میگیرن ،مدام به مکانهای زیبا و اتفاقات خوب هدایت میشم .
در حال حاظر در یک خوابگاه هستم که بی نهایت تمیز و شیک و مرتب و افراد بسیار خوب و متشخص و منظم و موفقی داره و چقدر مورد عشق و احترام هستم و کلی امکانات خوب داره و خیلی آرامش دارم و لذت میبرم در حالی که دفعات قبل برعکس این موارد بود .
هر روز داره وضعیتم در این شهر بهتر میشه و تجربه های خوبی را در راستای خواسته و عشق و علاقم کسب میکنم که از نتایج در زمان مناسب به اشتراک میگذارم و همین که الان این چنین شرایطی دارم نتیجه ی احساس خوبم را میرسونه که با ماندن در این مومنتوم مثبت کن فیکون خواهد شد.
استاد عزیزم قبل از دیدن فایل درسهایی از انیمیشن گربه ی چکمه پوش قبلا این انیمیشن را دیده بودم و اصلا ذهنیت خاصی نسبت بهش نداشتم اما توضیحات شما و برداشت و باورهای خوبی که در این فایل از دیدن این انیمیشن به اشتراک گذاشتین باعث شد با پیش فرض بهتر و دید بهتری این انیمیشن را مجددا ببینم که چقدر متفاوت بود از دفعه ی قبل و چقدر بهتر متوجه قوانینی که در این انیمیشن بود شدم و چقدر بیشتر لذت بردم از دیدنش و صحبت های شما به کانون توجهم در دیدن فیلم شکل بهتر و لذت بخش تری داد که پر از درس بود .
حتی اگر من این فایل توت فرهنگی را خارج از توضیحات شما میدیدم این ذهنیت و برداشت نداشتم و با توضیح شما چقدر بهتر دارم متوجه میشم که انشالله در ادامه هم بتونم با این احساس خوب بقیه فایل ها را دنبال کنم و با ذهنیت بهتری در کامنت نوشتن مشارکت داشته باشم .
همانطور که در پینگ پنگ و هر ورزشی نیاز به آموزش درست هست و هرچقدر در شروع کار و یا ورزشی آموزش ببینیم بهتر و آسانتر نتیجه میگیریم و با ادامه دادن اون روند نتیجه ها هم بهتر میشه به شرط اینکه تمرینات انجام و تکرار بشه ،دقیقا آموزش های شما هم به همین صورت که هر چقدر به تمرینات عمل بشه و تکرار بشه بیشتر در مومنتوم مثبت خواهیم بود که با تکرار این روند به عادت و شخصیت تبدیل خواهد شد .
با دوست عزیزم در تهران برای اولین بار رفتم خونه ی پدر و مادرش چون خودش جدا زندگی میکنه و من ذهنیتی در مورد رفتار پدرش نداشتم و در اون جلسه ی اول با صحبت های که میکرد کم کم یک پیش فرضی از رفتارش در ذهنم درست شد و خارج از خانه رفیقم در مورد پدرش صحبت کرد و سری بعد که ایشون را دیدم ذهن من اون رفتارها را تحلیل و بررسی میکرد و به سمت پیش فرضی که ساخته شده بود میبرد ،اما چون از مادرش یک پیش فرضی قبل از دیدنشون داشتم و ایشون را به عنوان یک فرد هنرمند و با مهارت و خوش سلیقه میشناختم هر بار که میبینمشون این موارد در ذهنم پر رنگ شده و پیش فرض های تعریف شده را میبینم .
یک دیگر از پیش فرض هایی که در فروش تجربه کردم اینه که میگن من دستم خوبه و اینطوری شخص اگر ذهنش را روی اون باور تنظیم کنه و البته احساس خوبی بهش بده واقعا فروشش خوب میشه البته چون باور کرده که دست اون شخص خوب بوده و حالش خوب شده این اتفاق میفته .
من زمانی که از کسی خرید میکنم میگم که دستم خوبه و فروش خوبی خواهی داشت و در اغلب موارد افراد بهم گفتن که دستت خیلی خوب بود و فروش خوبی داشتیم و اینو من بیشتر باور کردم و بیشتر به دیگران میگم .
به نام خداوند جان آفرین
حکیم سخن بر زبان آفرین
سلام استاد گرامی، خانم شایسته و دوستان همفرکانسی
سال نو بر همگی ایرانیان در سرتاسر جهان مبارک باد
امیدوارم که در این سال جدید همه بتوانیم بهترین اتفاقات برای خودمان بسازیم
درسهایی از توت فرنگی 19 دلاری
الله اکبر
این چقدر عالی است که انساین می تواند از دیدن یک شوی تلویزیونی و از دیدن نکات آن اینهمه ننکته زیبا برداشت کند که بتواند هم برای خودش و هم دیگران این همه درس داشته باشد .
خدایا شکرت بابت بودن دراین مسیر بسیار زیبا که من قرار دارم.
همه چیز ذهن است، همه چیز باور است
استاد جان می خواهم یک خاطره ای که خیلی هدایتی آن اتفاق برای من رخ داد صحبت کنم که بسیار زیاد ربط دارد به این موضوع این جلسه
من در جایی که زندگی می کنم خیلی زیاد نزدیک است به دریا و من زیاد می آیم و کنار دریا می نشینم.
یک روز زمستانی که هوا هم خیلی سرد بود و من با کاپشن و کلاه آمده بودم بیرون و فکر کنم دمای هوا حدود 4 الی 5 درجه بالای صفر بود آمدم کنار دریا، و داشتم از زیبایی های دریا لذت بردم . در همین حال و هوای خودم بودم که دیدم یک خانم که ظاهرشان نشان می داد که از روسیه باشد آمد و خیلی راحت و آسان لباسهایش را درآورد و رفت داخل آب جهت شنا کردن، در حال که ساعت حدود 10 صبح بود و هوا هم کاملا ابری بود و هوا هم خیلی سرد بود.
من و این خانم، دو دیدگاه کاملا متفاوت و دو ذهنیت کاملا متفاوت در مورد آب و سرمای آب
من آب را خیلی سرد می دیدم و اصلا تصور اینکه بروم توی آب شنا کنم هم برای من وحشتناک بود
این خانم شنا در این آب برایش لذت بخش بودم و به راحتی رفت و حدود یک ربعی شنا کرد و راحت آمد بیرون و لباس پوشید و رفت. جالبه که لباس آنچنان گرمی هم نپوشید.
آب همان آب برای من و ایشان ولی دو ذهنیت کاملا متفاوت در این مورد باعث شده بود که من تصور شنا کردن در این هوا برایم ترسناک باشد از این جهت که سرما خواهم خورد و مریض خواهم شد، اما او این تصور را نداشت و به راحتی پرید توی آب و شنا کرد.
این اتفاق در همان زمان هم خیلی برایم جالب بود که چقدر ذهنیت یک فرد می تواند در نحوه انتخاب موارد جهت زندگی کردن مفید باشد.
و تا مدتها این اتفاق را برای خودم یادآوری می کردم که به صورت عملی خدا به من نشان داد که تفاوت ذهنیت یک فرد چقدر می تواند در عملکرد یک فرد موثر باشد و دو نفر با دو ذهنیت متفاوت چقدر نتایج متفاوتی دارند.
این تفاوت ذهنیت قطعا از محل زندگی فرد، خانواده ای که بزرگ شده است و نحوه ساختن باورهای فرد در مورد مثلا این موضوع شنا کردن در آب سرد و هزاران دلیل دیگر ساخته شده است.
منی که از کودکی به من می گفتند که حتما باید خودت را در زندگی بپوشانی وگرنه سرما می خوری و اگر لباست مثلا در اثر برف و یا باران خیس شد سریع عوض کنی که سرما نخوری و هزاران داستان مشابه این باعث شده است که من از آب سرد و سرمای زمستان در باور خودم انتظار سرماخوردگی داشته باشم، در صورتی که قطعا این خانم باید باورهایی متفاوت با من داشته باشد، چرا؟ چون نتایج ما کاملا با هم متفاوت بود.
باز یک خاطره دیگر در همین زمینه یادم آمد.
زمانی که دانشجو بودم در بیرجند بودم، شهری کویری که در زمستان با اینکه بارندگی زیادی نداشت ولی هوای بسیار سردی داشت و تقریبا همه ماها لباسهای بسیار گرمی داشتیم که سرما نخوریم، اما یک دوستی داشتیم که یادم نیست از کدام شهر ایران بود ولی ایشان در زمستان و تابستان فقط تیشرت می پوشید. هر زمان که در زمستان می پرسیدیم ازش که سردت نیست؟ خیلی راحت جواب می داد که نه. و این در عملکردش هم مشخص بود. اون می گفت که من فقط و فقط لباس تی شرت و یا نهایتا پیراهن دارد و تاکنون در عمرش کاپشن نداشته است و می گفت که کل خانواده ایشان هم همینطور هستند به خاطر اینکه پدرش و مادرش هم از کودکی همه آنها را به این شکل بزرگ کرده اند.
این هم یک تفاوت در ذهنیت فرد.
اگر بخواهم از خودم هم در این موارد بگویم چند مثال می توانم بگویم
من الان سه تا فرزند دارم و از کودکی در مورد سلامت فرزندانم این باور را داشتیم که خودشان خوب می شوندو و خودم هم همین باورها را در مورد سلامتی داشته ام و این ذهنیت را دارم که اصلا بدن من این قابلیت را دارد که خودش خودش را خوب کند و با هدایت به دوره قانون سلامتی که این باور در ذهن من خیلی خیلی زیاد تقویت شد و من الان با یک استایل خیلی عالی مدتهاست که اصلا مریض نشده ام. این باور من در مورد سلامتی، باعث شده بود که در مور د فرزندان خودم هم همین باور را داشته باشم و حتی خانم من هم همین باور را داشته باشد و الان که دخترم 14 سالش است هنوز که هنوزه اصلا فرزندان من مریضی سختی نداشته اند. در صورتی که کل خواهران و برادران خودم را می بینم که چقدر د رگیر انواع مریضی و بیماری ها هم خودشان هستند و هم فرزندانشان.
به خدا همین است
همه چیز باور است
همه چیز ذهنیت است
و من باید و باید تلاش کنم که در مورد مسائل ذهنیت مثبت داشته باشم .
سپاسگزارم از شما استاد گرامی بابت این این فایل زیبا
در پناه الله یکتا شاد باشید و سربلند
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام استاد عزیزم و خانم شایسته مهربانم
سلام به همه دوستان خوبم
چقدر استاد آسون کردی ما را برای درک بهتر قانون جهان هستی با این ترکیب از مثال های واقعی که در حال رخ دادن در جامعه انسانی است
مانند مثال یک توت فرنگی که چطور مردم با قدرت تلقین نتایج متفاوتی از یک موضوع خنثی میگیرند.
مثال خودم درباره کتاب قرآن که در در گذشته با دادن ورودی های اشتباه به ذهنم و تعصبات دینی و عقیده های مردمی که با آنها بودم همان انتظارات و تجربه های را از کتاب قرآن در زندگیم داشتم که آنها به من گفته بودند.
و اما با شک کردن با جستو جو کردن حقیقت که به منبع آگاهی های خالصی هدایت شدم که توسط شما داره ارائه میشه که یک تجربه کاملا متفاوت تری را دارم برای خودم رقم میزنم .
که باورها و ذهنیت منه که داره اتفاقاتم رو رقم میزنه
توی مثال کتاب قرآن این کتاب که یک چیز خنثی هست و منم که دارم با قدرت نگرشم و افکار و احساساتم از کتاب قرآن نتیجه میگیرم و هدایت میشوم یا با نگرش منفی گمراه میشم و کافر میشم به حقیقت و قوانین زندگی که خداوند در قرآن برای من آورده .
پس این من هستم که با افکار و باورهایم و انتظاراتم و نگرشم به زندگی ام به اتفاقاتم واقعیت میبخشم و اگر که من با ذهنیت مثبت و افکار و نگرش مثبتی باشم و احساس خوبی دارم جهان موقعیت ها و شرایط وافرادی را وارد زندگیم میکنه که تبدیل میشه به حقیقت من .
و ذهن من و باورهای من هستند که اون ورودی های که با خودشون هماهنگ هستند را تایید میکنند و قوی تر میشوند و یا هماهنگ نیستند را رد میکنند
مثل مثال ثروت وقتی که من دارم سعی میکنم که به ذهنم بقبولونم که ثروت ساختن آسونه و میشه خیلی ساده و آسون ثروتمند شده به دلیل دیده ها و الگو ها و شنیده های قبلی اش نمی پذیره و من آگاهانه باید دنبال الگو های بگردم که دارن راحت پول میسازن و ثروت ساختن براشون خیلی آسونه و توی قرآن هم نشون بدم به ذهنم که ببین خدا برات آسونی رو میخواد تا یکم مقاومت هاش بشکنه و جهان هم بهم کمک میکنه با آوردن الگوهای مناسب تو زندگی ام که ببین چقدر این آدمها دارن راحت پول میسازن از توانایی های که دارن .
اطلاعات و ورودی های من هستند که باور هام و نوع نگاهم را میسازند و تجربیات منو رقم میزنند.
سپاسگزارم استاد عزیزم سال نو را به شما و خانم شایسته عزیزم تبریک میگم انشاالله که از تمام جهت ها بهترین سال و زیباترین سال و شادترین سال زندگیتون بشه امسال خیلی دوستتون دارم و بینهایت سپاسگزارم از شما .
سلام زهرا جان
احساسم گف برات بنویسم
شرایطی مشابه داریم و دارم روی مبحث ثروت ودرامد فراوانی مشتری کارمیکنم
و خب سالهای سال گفتن پول نیس ثروت خوب نیس مشتری کجا بوده پذیرشش سخته الان 2 ماهه دارم کار میکنم نشانه ها خیلی خیلی زیادشده
دیشب سه بار قران باز کردم
سوره نحل برام اومد ک هر صفحه نگاه کردم درمورد رزق خدا ومسخر کردن نعمتها برای ما بود
باید وقت بذارم و
سوره نحل
رو کامل بخونم
مطمعنم نشانه بزرگی برای تغییر باور من درمورد ثروت بود
چون واسه بچه داری و قطع رابطه باافراد نامناسب هم پارسال هدایت شدم ب قران و باورهای منطقی وارد ذهنم شد از قران
وقتی باور کردم براحتی اتفاق افتاد
سپاسگذارم
وبرات سالی پراز شادی وثروت آرزومندم
سلام فاطمه عزیز
سال نو را بهت تبریک میگم انشالله که سالی پر از فراوانی و برکت و رحمت و ثروت را داشته باشی
خیلی خیلی ممنونم از کامنت زیبات
این روزها خیلی نشانه های قشنگی از طرف خدای مهربانم دارم دریافت
میکنم و این کامنت شما هم برام یک نشانه زیبای دیگه است برای خوندن سوره نحل
و از خدای وهاب میخوام که همواره هدایتمون کنه و آسونمون کنه برای آسانی ها و فراوانی ها
خیلی ازت سپاسگزارم عزیزم
در پناه خدای مهربان همیشه شاد و پر انرژی و شاد باشی
بنام انرژی بی پایان جهان هستی بخش
سلام وادب واحترام
خدایاسپاسگزارم بابت همه چیز
استادواقعا همیشه لذت میبرم ازدرسهای زیباتون ،براووو
اگرمن بخوام درمورداین مبحث اززندگی خودم بگم اینه:من ازاین باورهای درست به ذهن خودم وکارمندهام که پسرمو دخترموخواهرزنم وعشقم هستندمیدم واینم میگم چطور
من همیشه برای اینکه یک چیزی روبه ذهن خودم بفهمونم یابه ذهن خانواده یامشتریهام بامثال میفهمونم وازاونجاکه مثال خودآموزش هست همه درکش میکنندوقبولش میکنندوخداروشکرتونستم تاحدودی این قانون باورهای ذهن رودرکش کنم وبه درستی درکاروزندگیم ازش استفاده عالی ببرم
حالا دوست داشتم دراین فایل مطرح کنم به امیدخدادرفایلهای بعدبیشترخواهم گفت..
دوستون دارم وبه الله یکتامیسپرمتون وپیشاپیش سال جدیدسال1404روبه همتون تبریک عرض میکنم وازخداوندبهترینهای جهان روبرای یکایک شماعزیزان دلم خواستارم
یاحق///
بنام خدا
کامنت دوم
درباره باور میتونم مثال مادر شوهرخواهرم رو بزنم
ایشون باوجوداینکه هنوز اونقدر ناتوان نیستن اما میگن باید بچههام ازم پرستاری
کنن وبچهها هم به اجبار قبول کردن درحالی که هیچکدوم رضایتی ندارن
خواهرم بارها میگه واصلا باور داره که وقتی نوبت پرستاری ایشون هست مریض میشه و بدحال میشه و خودش اعتقاد داره که عمدا اینکارو میکنه که مارو اذیت کنه
من بهش میگفتم نه خواهر بنده خدا اینجوری نیس ولی میگفت باشه حالا تا نوبت من بشه بهت میگم بیاببین چیکار میکنه
یعنی دقیقا جهان داره به باورهاش پاسخ میده نوبت بقیه آرومه هیچ مشکلی نداره نوبت خواهرم که میشه
واقعا مریض میشه بدحال میشه هی بهونه میاره من حالم خوب نیس دارم میمیرم
بسم الله الرحمن الرحیم
شکر الله بابت این فایل جدید که روی سایت گذاشته شد!
شکر الله بابت این آگاهی های سایت و اینکه چقدر میتونه تو زندگی مون بهمون کمک کنه!
چقدر این داستان توت فرنگی و شراب یا ادکلنه جالب و جادویی بود و چقدر برا من کمک کننده بود که بدونم بحث سر توانایی خاص نیس – بحث این نیست که من تخصص چطوره یا چقدر درس خوندم و.. اگر باور کنم که می شود اون وقت لاجرا همان چیزی می شود که من میخواهم!
اگر من صبح تو تمرین ستاره قطبی به خودم بگم که امروز بهترین ناهار رو میخورم به فرض – لاجرم من هر غذایی رو که بخورم حس حوبی ازش میگیرم و لذت بیشتری نسب به ی فرد معمولی میگیرم!
چقدر ذهن قدرتمند هست و چقدر عالی میشه اگر من به این باور برسم که خدا من رو هدایت میکنه و خداوند قراره امروز من رو سوپرایز کنه!
اگر من بتونم ی مدت وقت بگزارم روی این ذهن سرکش – ذهنی که خودش من رو به این سو و ان سو میبره!
و بعد به خودم بگم که من اشرف مخلوقاتم یا اینکه من روح ام یا من ی لول بالا تر هستم و میتونم بر ذهنم دستور بدم که چطور فکر کنه!
اون وقته که من میشینم پای کار کردن رو ذهن و به خودم میگم من بهش دستور میدم که چطور فکر کنه – من بهش میگم و اون باید همان طور پیش بره
و اون وقت اگر من اون ذهن سر کش رو رام کنم زندگیم جوری میچرخه که به من کمک کنه روند زندگیم راحت تر بشه – چرخ دنده ی زندگیم عالی تر بشه!
اگر من سختی موقت کار کردن رو ذهن سرکش رو به جون بخرم بعدا ذهنم رام میشه و سواری خیلی خوبی بهم میده!
من به خودم تعهد میدهم که در هر صورت روی خودم و ذهنم یا باور هام کار کنم تا روند زندگیم هی بهتر و بهتر بشه!
شکر الله بابت این روند عالی و جادوییی!
به نام خدای مهربانم
سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته و همه دوستانم
الهی شکرت برای یک روز دیگه فرصت زندگی بهم دادی
سلام خدمت استاد عزیزم خوشحال شدم فایل جدید اومد رو سایت با توت فرنگی ای جانم خدارو شکر .
امروز خوشحالم داره سال جدید میاد و بهار نو را میخایم شروع کنیم انشالله با افکار جدید بتونیم باعث تغییر شخصیت
در خودمون به وجود بیاریم همین فایلها دیدنش شنیدنش و در موردشون فکر کردن و نوشتن باعث تغییر دیدگاه و
شخصیتمون میشه به قول استاد مهمترین کاری که باید در ما شکل بگیره فقط باورهاست که تغییر باورها باعث
تغییر شخصیت و عملکردهامون تغییر میکنند و نتایج از راه میرسن خدارو شکر که در این مسیر زیبا و صاف هستم
و دارم با نگرش جدید به همه چی سعی میکنم در یک سری باورها دارم تقلا میکنم تا تغییر کنن و در بعضی یکم راحتتر
و در یک سری باورها چون نتایج خوبی در تغییر شخصیتم در مورد اون باورها بوده دریافت میکنم
این مسیری است که دارم طی میکنم و ادامه این مسیر به صورت مستمر میتونه مومنتوم مثبت در تغییر شخصیتم
در موارد دیگه بشه با یک شب یک ماه یک سال کار کردن نمیشه شخصیتون را عوض کنیم واقعا مثالی که استاد عزیزم
در مورد ورزش بدنسازی زدن کاملا درسته هر وقت بخایم در مورد تغییر باورها بگیم زود تغییر کنم به ورزش بدنسازی
یادی کنم که یک روز یک ماه یک سال نمیتونه نتایجی که مد نظرماست را بهمون بده البته از ماه قبل یک سال قبل
تغییراتی صورت گرفته در بدن برای نتایج بهتر که مد نظر ماست باید ادامه داد مثل یاد گیری زبان همینطور واقعا باید
لهن صحبت فکمون در صحبت کردن زبان خارجی تغییر کنه یک سری تغیرات راحتتره چون پاشنه آشیل نداریم
ولی پاشنه آشیل ها جاهای که مقاومت داریم باید زیاد کار کنیم نباید نا امید بشم اگر نا امیدی اومد به مومنتوم فکر
کنم که اگر ادامه پیدا نکنه تغییری که دوست دارم اتفاق نمیفته همین باعث میشه ولش نکنیم و ادامه دهیم این مسیر
زیبارو که کل زندگیمان را زیباتر میکنه خداروشکر برای قوانین بدون تغییر جهان
در مورد این فایل توت فرنگی همینه خیلی برای همه ماها پیش اومده مخصوصا خدانکنه یکی بیاد پشت سر یک
آدمی که هنوز ندیدیمش معایبش را بگه وای چه کار میکنه این ذهن تمام منفی ها را به شکلی در ذهنمون میسازه
هنوز اون بنده خدارو ندیده نشناخته تو ذهنمون ازش یک آدم داغونی ساختیم و زمانی هم که باهاش ارتباط
میگیریم با یک نوع نگاه بسیار بدی بهش دقت میکنیم و همش اون معایب شخصیتی بدی که ازش در ذهنمون
به واسطه شنیده ها شکل گرفته خیلی سخته بخایم تغییرش بدیم مگر تینکه ذهنی مثبت نگر داشته باشیم
و نشینیم حرفهای که میشه غیبت و تهمت را گوش نکنیم خیلی ویران کننده است زمانی که با یکی میخایم ارتباط
بیشتری داشته باشیم مثل مدیر مجموعه ای فامیل شدنی و امثال اینا خیلی به خودمون ظلم کردیم اگر بخایم به
قضاوتها تهمت غیبت توجه کنیم به خودمون در روابط ظلم کردیم و نگاه منفی نگر را در خودمون به وجود میاریم
و کار سختی داریم نکنیم گوش ندیم رو خودمون کار کنیم که از این دسته ادمهای غیبت کن به پستمون نخوره
مثالهایی که استاد زدن در مورد قرص های فیک واقعا همینه خیلی باید مراقبت کنیم از افکارمون چیزی که به ما کمک میکنه
توجه کنیم استاد بی نهایت سپاس از این فایلهای ناب شما فوق العاده هستید
دوستون دارم خیلی زیاد عاشقتونم
خدانگهدارتون
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
99 درصد ذهنیتِ درست است و این ذهنیت واقعیت ما رو خلق میکنه.
در واقع همه بازاریابی ها برای تغییر ذهن است.
ذهن بر اساس ورودیها شکل میگیره.
باورها افکار تکرار شونده هستند
باورها تابش واقعیت هستند و درآینده زندگی میکنیم
اگر بتوانیم چیزی رو باور کنیم همون برامون ایجاد میشه.
در مورد تاثیر پلاسیبوها و قدرت تلقین خیلی صحبت شده.
اما چیزی که ما الان میدونیم اینه که باورها اصل هستند و تبدیل به واقعیت میشن.
قدرت ایمان شوخی بردار نیست
استاد در مورد کسانی که لوله مهتاب رو میخورن،تیغ میخورن و …صحبت کردند
یا
مرتاض های هندی
یا
داستان رابینز و راه رفتن روی آتش
البته استاد یادمون دادن به ایمانی برس که عوض این کارها ،کارخونه ها رو راه بیندازیم و….
اینکه من دوست داشتم خونه ام کاغذ دیواری رنگ بشه تا چند هفته و ماه پیش تو ذهنم شکل گرفت و امروز خدا تو واقعیت برام خلق کرد و خونه ام به بهترین شکل تمیز و زیبا شد.خدایا هزاران میلیارد بار شکررررت
میخام بگم تا برج 3 درآمدم خیلی کم بود و بعد از اون خدا برام ساخت و بخود خدا قسم شک ندارم خودش داره روزی منو میرسونه از اون جاهایی که فکر هم نمیکردم.
من فقط شکرگزاری کردم…
من فقط تجسم کردم….
من فقط سعی کردم توحیدی تر بشم
ایده جدید هم اومده پیگیرم
خبر میدم چی میشه….
بچه ها جز خدا دنبال هیچی نگردید،برگردیم به خودمون و ایمان خودمون رو نسبت به خدا زیادتر کنیم ،روی باورها کار کنیم و شکرگزار باشیم….
باور کنیم خالق مطلق،قادر مطلق،عالم مطلق خداست
باور کنیم برای او راحته
باور کنیم او تواناست بر هر کاری
باور کنیم او میشنوه
باور کنیم میبینه
باور کنیم میشه هر کاری رو با داشتنش انجام داد
باور کنیم با خدا میشه پادشاهی کرد
باور کنیم همه چی راحته
به راحتی به ما داده میشه
باور کنیم خدا مهربان است
باور کنیم خداوند رزاق است
باور کنیم خداوند وهاب است.
استاد جان سپاسگزارم
امیدوارم هر جا هستید سلامت باشید
امیدوارم شاد باشید
بارهایی از روی دوشمون برداشته شد و به میزانی که باور کردیم نتیجه گرفتیم
حالا هنوز اول راهیم…….
در پناه خدا باشید
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام به همه دوستان تومسیر خوشبختی و سلام به لیدر این گروه استاد عزیز
استاد شما بارها و بارها فرمودین قانون خیلی ساده است:
ولی از شدت سادگی باورش نمی کنند و همینطور هم گفتید که در عین سادگی در کلام در عمل کردن و انجام دادنش اصلا ساده نیست
فکر کنم استاد شما همه چیز را تو زندگیتون ساده و آسون گرفتید برای همین هم قانون را راحت اجرا کردید . یکی از تکه کلام هاتون :
چطور از این ساده تر چطور از این بهتر
اما درسی که من از این فایل تا الان گرفتم این است که ذهنمون دنیامون را ایجاد می کند پس افکار امیدوارکننده و شادی بخش و انتظارات مثبت احساس اعتماد به نفس و ارزشمندی را بیشتر کنم چراکه اون نگاهی که داریم تبدیل میشود به حقیقت
«اون ذهنیتت است که دارد کار انجام میدهد اون انتظاره است اطلاعات را دریافت کردی بقیه اش را ذهن دارد ایجاد می کند در حالیکه واقعی نیست
ذهنیت دارد تجربه را ایجاد می کند باورها دارند کار را انجام می دهند»
خدایا همگی ما را با نور ایمان شاد کن
الروم
بِنَصْرِ اللَّهِ یَنصُرُ مَن یَشَاءُ وَهُوَ الْعَزِیزُ الرَّحِیمُ
ﺑﻪ ﺳﺒﺐ ﻧﺼﺮﺕ ﻭ ﻳﺎﺭﻱ ﺧﺪﺍ ، [ ﺁﺭﻱ ﺍﻭ ] ﻫﺮﻛﺲ ﺭﺍ ﺑﺨﻮﺍﻫﺪ ﻳﺎﺭﻱ ﻣﻰ ﺩﻫﺪ ، ﻭ ﺗﻨﻬﺎ ﺍﻭ ﺗﻮﺍﻧﺎﻱ ﺷﻜﺴﺖ ﻧﺎﭘﺬﻳﺮ ﻭ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﺍﺳﺖ .(۵)
با توجه به حرکت کردن توی مسیر توحید
و انجام دادن کارهایی متفاوت از قبل
به خاطر اینکه میدونستم کاری که انجام میدم به نفع منه و باید انجام شود
یه سری مقاوت ها دیدم
ولی بازهم ادامه دادم
و مومنتوم مثبت رو ادامه دادم
کاری که درست بود رو انجام دادم
بی توجه به مخالفت ها
همه مخالف بودن همه میترسیدن
همه عوامل بیرونی رو دخالت میدادن
بعد گذشت و الان همه اونایی که مخالف بودن بعد که نتیجه ها اومد طرف من شدن
و از من حمایت میکنن
یکسایی بهم میگن راه تو درسته و تو آدم خدایی که من واقعا نمیتونستم تصور کنم
ولی درمورد همه من توی ذهنم و در عمل مثبت اندیش بودم و احترام میزاشتم
ولی من هیچوقت نرفتم بگم از من دفاع کنید
حتی مسایلمو به کسی نگفتم
اماهمه از من حمایت میکنن
اگر این یاری خداوند آرامش خداوند نیست پس چیه
با انجام تمارین استاد و اجرای توحید در عمل به اینجا رسیدم
مخصوصا از وقتی که بیاد میارم که ابدی هستم
واقعا خیلی قوی شدم توی ایجاد مومنتوم مثبت
و هر اتفاقی بیوفته
هر حرفی بشنوم
هر کسی رو ببینم
میگم این داره به من کمک میکنه
این دستی از دستان خداوند
من به همشون احترام میزارم
اما میدونم که اینا همش کمک خداونده
من سرتاسر خیر و خوبی رو در این مسیر میبینم
من میدونم که در هر مسیر که بخوام خداوند حمایتم میکنه من همیسه این باور رو میساختم توی وجودم
و برام تبدیل شد به واقعیت
همه بسیج شدم که منو به هدفم برسونن و حامی من شدن
وقتی که من هروز سعی کردم توی مومنتوم مثبت بمانم و مسیر عقب راندن ترس ها را طی کنم
و برام تبدیل شد به واقعیت
هر لحظه سعی میکنم
از فرصت هام استفاده کنم و بگم
خدایا سپاس گزارم
خدایا تو بزرگی
خدایا تو عالمی
خدایا تو قادری
خدایا تو خالقی
خدایا تو منزهی از هر فراموشی
خدایا تو بزرگی
خدایا همه حمد ها و ستاش های اسمان ها و زمین ویزه توست
تو هستی که به آدم حال خوب زیبایی عزت مندی شرف بزرگی و آسایش و آرامش میدی
هرچیزی و کسی در آسمان ها و زمین هست در سیژره مالمیت و فرمانروایی اوست
و یسری باورها درمورد زیبایی توانمدی خودم
که اینا خیلی کمک میکنه حالم عالی باشه و وابسته چیزی یا کسی نباشم
به نام خدای مهربان
درس های من از این فایل :
در هر موضوعی و هر کاری پیش فرض ذهنیم را طوری تنظیم کنم که بهم احساس خوبی بده
مثلا الان که اومدم تهران و میخوام با مهارت صدایم کار کنم و برنامه اجرا کنم هر کجا که رفتم و خواستم باهاشون کار کنم ازم رزومه و یا نمونه کار خواستن در حالی که من تازه عشق و علاقم را پیدا کردم و رزومه و نمونه کاری خاصی ندارم و هرچقدر که افراد بیشتری این موضوع را بهم میگن پیش فرض ذهنیم در این موضوع قویتر میشه و دیگه جهان اطرافم اینو از من میخواد که باید نمونه کار داشته باشم و حالا میخوام پیش فرض ذهنم را این طوری تنظیم کنم که اصلا نیاز به نمونه کار نیست و در زمان مناسب به شرایط خوب و افراد مناسب هدایت میشم و خیلی خوب از مهارتم استقبال میشه مثل زمانی که در کیش بهم پیشنهاد داده شد که در با صدام براشون عروسک گردانی کنم و چقدر هم خوب استقبال شد و با باورهای مناسب پیش فرض ذهنم را به سمتی که دوست دارم میبرم .
تقریبا یک ماهی میشه که به تهران مهاجرت کردم تا روی مهارت و علاقم کار کنم و پیش فرض ذهنی از تهران ساختم که یک شهر زیبا و بزرگ و ثروتمند است و افراد موفق و برندهای بزرگی داره و با دیدن عکس های زیبا و مکان های شیک و خانه های ثروتمند به این چنین جنسی هدایت شدم و مدام افراد خوبی سرراهم قرار میگیرن ،مدام به مکانهای زیبا و اتفاقات خوب هدایت میشم .
در حال حاظر در یک خوابگاه هستم که بی نهایت تمیز و شیک و مرتب و افراد بسیار خوب و متشخص و منظم و موفقی داره و چقدر مورد عشق و احترام هستم و کلی امکانات خوب داره و خیلی آرامش دارم و لذت میبرم در حالی که دفعات قبل برعکس این موارد بود .
هر روز داره وضعیتم در این شهر بهتر میشه و تجربه های خوبی را در راستای خواسته و عشق و علاقم کسب میکنم که از نتایج در زمان مناسب به اشتراک میگذارم و همین که الان این چنین شرایطی دارم نتیجه ی احساس خوبم را میرسونه که با ماندن در این مومنتوم مثبت کن فیکون خواهد شد.
استاد عزیزم قبل از دیدن فایل درسهایی از انیمیشن گربه ی چکمه پوش قبلا این انیمیشن را دیده بودم و اصلا ذهنیت خاصی نسبت بهش نداشتم اما توضیحات شما و برداشت و باورهای خوبی که در این فایل از دیدن این انیمیشن به اشتراک گذاشتین باعث شد با پیش فرض بهتر و دید بهتری این انیمیشن را مجددا ببینم که چقدر متفاوت بود از دفعه ی قبل و چقدر بهتر متوجه قوانینی که در این انیمیشن بود شدم و چقدر بیشتر لذت بردم از دیدنش و صحبت های شما به کانون توجهم در دیدن فیلم شکل بهتر و لذت بخش تری داد که پر از درس بود .
حتی اگر من این فایل توت فرهنگی را خارج از توضیحات شما میدیدم این ذهنیت و برداشت نداشتم و با توضیح شما چقدر بهتر دارم متوجه میشم که انشالله در ادامه هم بتونم با این احساس خوب بقیه فایل ها را دنبال کنم و با ذهنیت بهتری در کامنت نوشتن مشارکت داشته باشم .
همانطور که در پینگ پنگ و هر ورزشی نیاز به آموزش درست هست و هرچقدر در شروع کار و یا ورزشی آموزش ببینیم بهتر و آسانتر نتیجه میگیریم و با ادامه دادن اون روند نتیجه ها هم بهتر میشه به شرط اینکه تمرینات انجام و تکرار بشه ،دقیقا آموزش های شما هم به همین صورت که هر چقدر به تمرینات عمل بشه و تکرار بشه بیشتر در مومنتوم مثبت خواهیم بود که با تکرار این روند به عادت و شخصیت تبدیل خواهد شد .
با دوست عزیزم در تهران برای اولین بار رفتم خونه ی پدر و مادرش چون خودش جدا زندگی میکنه و من ذهنیتی در مورد رفتار پدرش نداشتم و در اون جلسه ی اول با صحبت های که میکرد کم کم یک پیش فرضی از رفتارش در ذهنم درست شد و خارج از خانه رفیقم در مورد پدرش صحبت کرد و سری بعد که ایشون را دیدم ذهن من اون رفتارها را تحلیل و بررسی میکرد و به سمت پیش فرضی که ساخته شده بود میبرد ،اما چون از مادرش یک پیش فرضی قبل از دیدنشون داشتم و ایشون را به عنوان یک فرد هنرمند و با مهارت و خوش سلیقه میشناختم هر بار که میبینمشون این موارد در ذهنم پر رنگ شده و پیش فرض های تعریف شده را میبینم .
یک دیگر از پیش فرض هایی که در فروش تجربه کردم اینه که میگن من دستم خوبه و اینطوری شخص اگر ذهنش را روی اون باور تنظیم کنه و البته احساس خوبی بهش بده واقعا فروشش خوب میشه البته چون باور کرده که دست اون شخص خوب بوده و حالش خوب شده این اتفاق میفته .
من زمانی که از کسی خرید میکنم میگم که دستم خوبه و فروش خوبی خواهی داشت و در اغلب موارد افراد بهم گفتن که دستت خیلی خوب بود و فروش خوبی داشتیم و اینو من بیشتر باور کردم و بیشتر به دیگران میگم .
خدایا شکر که هر لحظه هدایتم میکنی