اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
بنام خداوندی که هرلحظه هدایتم میکنه و قانون رو بهم یادآوری میکنه
سپاس گزارم از استاد عزیز که این آگاهی های ناب رو با ما در اشتراک میزارید
وقتی لبتاپ رو باز کردم که فایل گام 15 ام رو بیینم همونجا گفتم خدایا هزاران بار شکرت که من لایق و آماده دریافت این آگاهی ها هستم
خدایا شکرت بابت گوش سالم و توانمندی که بهم بخشیدی که این صحبت ها و آگاهی هارو بشنوم و یاد بگیرم که زندگی ای پر از آرامش رو با وجود تو داشته باشم
هزاران هزار بار شکرت
بابت همین نتی که هست، گوشی و لبتابی که هست
صندلی ای که هست که بشینم و آماده بشم برای دریافت این آگاهی ها
اتاقی که هست
آرامش و سکوتی که هست تو خونه و چند برابر در اتاقم که با آرامش تمام بیینم و رها باشم
استاد حرف عالی زدید که رها باشید به خواستتون نچسبید، زندگی کنید ،وقتی تو مدار خواستتون قدم برمیدارید بهش میرسید
از زندگی لذت ببرید
جاری باشید
خدارو شکر که باز من رو امتحان کرد و قانون رو بهم یادآوری کرد
نمیدونم این رو تو کامنتای قبلیم گفتم یا نه ،
من ایمان صد در صد دارم وقتی آگاهیای رو از فایل های استاد دریافت میکنم میدونم و بهم ثابت شده که خداوند من رو مطابق با همون آگاهی ها امتحانم میکنه تا ببینه چند مرده حَلاجم
و خدارو شکر از قسمتی از امتحانات سربلند اومدم بیرون و جاهایی هم نه( اگر هم خوب نتونستم به آگاهی ها عمل کنم خدارو شکر خداوند من رو هدایت کرده و یادآوری کرده قانون رو در همون لحظات)
خلاصه دیروز قسمت اول نحوه برخورد با تهمت رو دیدم
و بسیار لذت بردم
اما من دیدم رو فقط تو محدوده خودم نگه داشته بودم
و میگفتم که اوکی اگر چنین اتفاقای برام یک روزی پیش اومد اینطور رفتار کن و اعجاز کن و تمرکز نزار روشون و واکنش نده
چون اگه واکنش بدی یعنی تو این پیغام رو فرستادی که اونا تونستن درست ببرن تو مغزت
و من اصلا به این فکر نکردم که این قضیه نسبت به من هم هست که نباید کار ناشایسته بکنم
و حس میکنم اینکه سرمون تو زندگی دیگران نباشه، غیبت نکنم، به تهمت ها ادامه ندیم و زنجیره رو قطع کنیم و تهمت نزنیم
برای من اینجوری واضح شد که مثل قانون ما رو زندگی کسی تاثیر نداریم و دیگران هم در زندگی ما هستش
توی هر جفت این قانون ها این یادآوری میشه که هر کسی زندگی خودش، انتخاب خودش و … داره
و اگر صحبت ناپسندی شنیدیم، مثل همین غیبت ، تهمت، چیزهایی رو شنیدیم که باعقاید ما با انتخاب ما سازگار نیست فقط اعجاز کنیم و بی توجه باشیم و وقتی توجه نکنیم رقته رفته از اون مدار نادرست خارج میشیم
به قول استاد: آقا جان تو وقتی هدف داری و برنامه ریختی براش اصلا وقت نداری به این چرت و پرتا توجه کنی
تو فضای مجازی بگردی ببینی کی چیکار کرد
کی چی گفت؟ و …
و بخوای تهمت هارو که درصد بالاییشون دروغه رو ادامه بدی و گناهکار به حساب بیای
خلاصه من چند وقتی هست که کنترل میکنم ذهنم رو دهانم رو وقتی کسی صحبتی، عقیده ای و … که از دید من نیست و من بخوام بیام بگم که نه اینجوری، نه عباسمنش اینجوری میگه ، نه فلان
بسیار بسیار تلاش کردم جلو دهنمو بگیرم و بگم تو ذهنم، نه اون انتخابی داره ، اگه تو خوشت نمیاد اعجاز کن
حتی نسبت به نزدیکانم
بسیار دارم رو این قضیه رو خودم کار میکنم و جاهایی هم بوده که وا دادم
اما خداروشکر خواهرم بسیار بهتر از من عمل کرده
و خدارو همیشه شاکرم که خواهری دارم که خیلی خوب در قسمتی عالی رو خودش کار کرده و بهم خداوند از طریق ایشون قانون رو و نتایج رو یادآوری میکنه
خدایا من عاشفتم
خلاصه امروز دانشگاه بودم یکی از دوستام نیومده بود و اینا
با اون یکی دوستم پشت تلفن داشتیم باهاش صحبت میکردیم و گویا این دوستم یه خواستگاری داره و اصرار دارن که این دو نفر باهم آشنا بشن و یک روز هم سر قرار آشنایی رفته بودن
خلاصه قضیه رو باز نمیکنم،
خلاصه بدون اینکه من شناختی از اون آقا داشته باشم و طبق شنیده هام شروع کردم به چیزهایی گفتن به دوستم که نه چرا میخوای ازدواج کنی و فلان و اینا
نه به زندگیت بچسب
شدم کاسه داغ تر از آش
و اینکه هم اون آقا رو بدون اینکه شناختی داشته باشم قضاوت کردم
و خداوند رحیم رو هزاران بار شکر کزدم که من رو در زمان درست به این فایل هدایت کرد تا بهم یادآوری کنه که قانون رو به درستی یادنگرفتم و یه دونه زد رو شونم تا از خواب غفلت بیدار بشم که
توهم میتونی یک فرد رو قضاوت کنی و …
پس حواستو جمع کن
هرکسی زندگی خودشو داره
انتخاب خودشو داره
ما اشرف مخلوقاتیم قدرت انتخاب داریم
زندگی هیچکس به من ربطی نداره و زندگی من هم به هیچکس
خدارو هزاران هزار بار شاکرم که من رو با زدن به شونم بیدارم میکنه و روشنم میکنه و از خواب بیدارم میکنه
نمیزاره موقعی بیدار بشم که کلی چک و لقد ها خوردهامو یه استخر آب یخ ریخته روم و بعد بیدارشدم
خدایا ازت میخوام هر لحظه من رو هدایت کنی و بهم قانون رو یادآوری کنی
خدایا میخوام که انقدر ظرفم بزرگ تر بشه که خیلی خیلی واضح تر صداتو بشنوم و چک و لقد هارو نخورم و فقط با یه زدن رو شونم برگردم تو مسیر
هزاران هزاریار شکرت من عاشقتم
سپاس گزارم از شما استاد عزیز بایت این دو جلسه عالی بخصوص بخش قرآنیش که بسیار لذت میبرم و وقتی با قرآن قانون رو میگید حالم خیلی خیلی بهتر از قبل میشم
و سپاس گزارم از مریم جون بابت اینکه انقدر عالی خداوند هدایتشون کرد و هر قسمت رو به درستی آپلود کردند و این آگاهی هارو در اختیار ما گذاشتند و یادآوری کردن که برای هم مدار بودن با مدار خداوند باید متداوم روی خودمون کار کنیم
استاد واقعا جنس فایل های جدیدتون متفاوته به قول سعیده جان که تو کامنتشون گفتن استاد واقعا مشخصه تو یک مدار دیگه داری سیر میکنی از اگاهی های سنگینی که توی فایل های جدیدت هست مشخصه هنوز اونقدری تکاملمو طی نکردم که بفهمم واقعا نکته نکته این حرف هارو
یک چیز جالبی که تو فایل های جدید هست من دقت کردم موضوع فایل یک چیز دیگس و وقتی استاد شروع میکنه به صحبت کردن راجب اون بحث کلی نکته راجب موضوعات دیگه مطرح میشه از طولانی بودن فایل های جدید هم مشخصه مثلا نمونش این فایل راجب تهمت هستش اما استاد خیلی شیک از تهمت به چه موضوعی رسوندیش بخدا کفم برید
از قدیم گفتن تهمت نزنید دروغ نگید پشت کسی حرف نزنید غیبت نکنید شاید اون اوایل بخاطر ترس از دین و خدا که اون دنیا تو جهنم نسوزیم این کارو نمیکردم اما بعد که فهمیدم مفاهیم جهنم اینا چرته و خدای واقعی اصلا اون خدایی نیست که از بچگی کردن تو مغزمون دیگه این مفاهیمم جدی نمیگرفتم البته درونن میدونستم کار درستی نیست ولی خب طبق عادت جامعه فامیل دوست اشنا دوره هم جمع شدنی شروع میکردیم صحبت راجب بقیه کی چی کرد کی چی نکرد واقعا به گذشته که نگاه میکنم 80 درصد بحثامون تو دوستامون خانوادمون همش صحبت راجب بقیه بوده شاید 20 درصدش راجب موفقیت پول دراوردن و رشد بوده
حالا من میدونم این کار بده تهمت غیبت اما چرا انجامش میدم عادت اما استاد امروز خیلی قشنگ با دلیل توضیح دادد
بابا جان وقتی میشینی راجب نکات منفی یک ادم صحبت میکنی اون ویژگی شو بیشتر بیشتر دریافت میکنی
وقتی ذهنیتت منفی میشه راجب یک شخص معلومه رفتار مناسبی ام ازش نمیبنی چون ناخوداگاه دیدت منفیه
در واقع برمیگردیم به اون بحث که ادم فقط خودش که به خودش ستم میکنه کسی توی زندگیش تاثیری نداره
قضاوت نکردن اینم از بچگی بارها شنیدیم ادم هارو قضاوت نکنید ما جای اونا نیستیم ولی وقتی استاد انقدر قشنگ با دلیل توضیح میده ادم بعدااز شنیدنش مصمم میشه برای اجراش قبلا که میگفتن قضاوت نکنید بازم این کارو میکردیم چون فک نمیکردیم تاثیر خاصی داشته باشه
یادمه همیشه مامانم میگفت ببین فلانی چ سیاست داره تو روی ادم ها خوبه میگه میخنده پشتشون حرف میزنه ولی من هیچ وقت دوست نداشتم اونطوری باشم خب چ دلیلی داره با یکی حال نمیکنم قطع ارتباط میکنم ولی بهمون یاد داده بودن حتی اگه حال نکردی تو روش خوب باش بزار ادم ها دوست داشته باشند ای دل غافل که همه اینا چرت پرت فرکانس هاست داره کارو پیش میبره نیاز نیست بری چاپلوسی کنی که ادم ها دوست داشته باشند کاری که همیشه ازش متنفر بودم ترجیح میدادم ادما ازم بدشون بیاد ولی چاپلوسی نکنم نیازی به این قضیه نیست تو ذهنت نکات مثبت ادم هارو مرور کن با بقیه راجب نکات مثبتشون حرف بزن اون ادم خود به خود بهترین رفتارو نشون تو میده چی از این قشنگ تر اسون تر
پس وقتی میشینم غیبت میکنم تهمت میزنم دارم به خودم اسیب میزنم
نمیدونم ما چرا عادت نداریم چرا کسی یادمون نداد بشینیم راجب نکات مثبت ادم ها حرف بزنیم
الان این یک اگاهی جدید که دریافت کردم اما ی شبه شخصیت من عوض نمیشه که باید انقدر تکرارش کنم تمرینش کنم که نهادینه شه
تجسس تو زندگی کسی نکنم بمن چه که کی کجاست و چی میکنه و حتی سلبریتی ها نمیدونم چرا همیشه از بچگی علاقه داشتم تجسس کنم زندگی این بازیگرا و خواننده های هالیودی و بعد ساعت ها تعریف میکردم واسه بقیه فلان ادم معروف امروز خیانتت کرد ال شد بل شد واقعا نمیدونم چه لذتی برام داشت
راجب کسی حرف نزنم ببین واقعا انگار دست خودمون نیست رفته تو وجوده همممون تا میرم پیش یکی از دوستام شروع میکنیم به حرف زدن راجب دوستای مشترکمون
نباید دگ حرف بزنم اگرم زدم فقط نکات مثبتشون و موفقیت هاشون بگم اونم تحسینشون کنم نه حسادت
این تغییرات باید شروع کنم نهادیینه کنم قطعا یک شبه نمیشه
نکته دگ که استاد گفت و تو کامنت چندتا از بچه هام خوندم نداشتن دوست صمیمی و یا اصلا نیازی به داشتن دوست زیاد نیست
منم حس میکنم واقعا هیچ وقت دوست صمیمی نداشتم
تو هر دوره از زندگیم بودن ادمایی که از وجودشون لذت بردم و خوش گذشته ولی یک دوست صمیمی ثابت تو تمام ادوار زندگیم نداشتم فکر میکردم این یک ضعفه ولی امروز فهمیدم نه واقعا نیازی نیست وقتی ادم داعم درحال تغییر و رشده و فرکانس هاش عوض میشه نبایدم یک ادم ثابت از گذشته همراهش باشه
چرا زمانى که تهمت را شنیدید، مردان و زنان با ایمان نسبت به خویش گمان خوب نبردند و نگفتند که این تهمتى بزرگ وآشکار است؟ چرا چهار شاهد بر صحّت آن تهمت نیاوردند؟ پس چون گواهان لازم را نیاوردند، آنان نزد خدا همان دروغگویانند.
در مورد تهمت این مطلب را درک کردم که هر موقع به من تهمت زدن ، من نخام ثابت کنم و سعی کنم که اینطور نیست، بلکه اعراض کنم و خودم را همجان در احساس خوب و فرنکاس خوبی نگه دارم .
اگر در جمعی بودم که تهمت می زنند یا غیبت می کنند ، فورا محل را ترک کنم ، و به حرفهای آنان گوش ندهم .
ذهنیت خودم را پاک نگه دارم نسبت به همه آدمها تا وجه خوب آنها را برانگیخته کنم تا رفتار خوبی را شاهد باشم .
قبول کنم بعضی از آیات قرآن مخص زمان حیات پیامبر اکرم بوده ، مثلا آیه ای که : با صدای آرام با پیامبر صحبت کنید .
و موضوعی که منو خوشحال کرد اینکه همان خدایی که با پیامبر صحبت می کرد و بهش الهام می کرد با من هم صحبت می کنه و به من هم الهام می کنه و این خیلی خوبه، می تو نم تصمیمات خوبی برای آینده ام بگیرم.
استاد من کلا دوست صمیمی ندارم نمیدونم این خوبه یا بده ولی الان تو این برهه از زندگیم با تنها کسایی که رفت و آمد دارم خانوادم هستن
و من باید خیلی این فایلو گوش کنم که در مورد غیبت کردن بتونم محکم بگم من نیستم و ترک کنم اون مکانو
من اول باید خودم به این درک برسم که ورودیهامون چقدددر مهمه و نباید هر چیزی رو اجازه بدیم که بیاد تو ذهنمون بعد میتونیم دیگه کم کم از اینطور جمعا فاصله بگیریم البته من خودم در این مورد کم تلاش نکردم متاسفانه خانواده و فامیل اصلا این غیبت نقل مجالسشون شده و تا یه دورهمی میشه شروع میکنن به غیبت در مورد کسی که حضور نداره من خودم واقعا چندشم میشه از همچین بحثایی از اینکه بشینیم عین آدمای بی هدف و خاله زنک ایراد دیگرانو بگیریم
دقیقا استاد این حرفتونو من با همه وجودم میپذیرم و بارها این تو ذهن خودم میاد موقعی که دارن بد کسی رو میگن فک میکنم میگم واقعا من اگه جای اون بودم اینطوری رفتار نمیکردم؟
چقد خوب میشه اگه ما همیشه مراقب باشیم هر وقت میخواستیم ایراد کسی رو بگیریم بگیم مگه خودم بی ایرادم؟ من پاکم؟ من خیلی اشتباهات دارم که این شخص اون اشتباهو نکرده….
من هیچوقت کامل نیستم در این مورد خودم خیلی میلغزم و باااااید روی خودم خیلی کار کنم
بخاطر این کلا خیلی کم خونه فامیل میریم و سعی میکنیم ارتباطمونو کم کنیم اما دیگه خانوادم که هستن و حرفای منفی و غیبت کردن بقیه هم هست من خودم باید تغییر کنم من هستم که اگر میخوام زندگیم تغییر کنه افکار و باورهامو باید تغییر بدم و باید بها بپردازم و بهای این موردم اینه که من باید بتونم نه بگم بتونم بگم من نیستم
استاد این مورد بازم برمیگرده به حرف مردم میگم حالا من بگم نیستم از کجا معلوم که دفعه بعد من پیش اینا غیبت نکنم و اینکه چه فکری در موردم میکنن و نجواهای ذهن
استاد نمیدونم شاید بعضی مسائل واسه بعضیا حل کردنش راحت تر باشه واسه بعضیا سخت تر
بعضیا شاید دوروبرشون اصلا آدمایی نباشه که اهل غیبت باشن ولی بعضیا بیشتر هست و باید بیشتر تلاش کنن که رها بشن و برای همیشه باید این مورد حل بشه ما باید از ریشه حلش کنیم و این ریشه بنظر من بازم برمیگرده اول به حرف مردم دوم احساس تنها شدن و ترد شدن و سوم اینکه به خودمون اعتماد نداریم که محکم بگیم غیبت نه
یعنی ما میگیم ممکنه دفه بعدی من غیبت کنم پیش همینی که الان بهش میگم غیبت نه
و به همین خاطر اول کار نگیم غیبت نه بهتره
نظر من اینه البته….
اول کار ،خودمون صحبت نکنیم خودمون یجوری اونجا رو ترک کنیم و به جهان نشون بدیم همچین جمعهایی رو نمیخوایم اینجوری شاید انرژیمونم واسه توضیح دادن به بقیه کمتر هدر بره
نمیدونم استاد البته که من خودم کاملا میپذیرم در این مورد مدارم خیلی پایینه و خیلی راه دارم ولی دوس داشتم یه رد پا بزارم که یادم باشه این مورد خیلی مهمه و حتما باید جدی بگیرمش و من باید به جهان این فرکانسو بدم که من همچین جمعهایی رو نمیخوام و تنها راهش در این اسکیلی که من هستم و الهامی که الان دریافت کردم سکوت کردن و خودتو مشغول کاری کردن و بحثو عوض کردنه چون من هنوز استاد به اون قدرتی که شما دارین و مداری که شما هستین نرسیدم که راحت بگم نه بنظرم حتما باید روی عزت نفسم کار کنم این از ضعف عزت نفس منه
و البته البته من باید یادآوری کنم به خودم که بازم کمالگرایی سراغم نیاد که مهسا هیچ انسانی کامل نیست توهم ضعف هایی داری و نقاط قوتی هم داری باید بتونی با کار کردن روی این نقاط ضعفت اعتماد بنفستو بالا ببری پس نیاز به تمرین داری
خدایا به امید تو من از فردا دوباره این تمرینو شروع میکنم و ناامید نمیشم ایمان دارم خداوند هدایتم میکنه
در مورد غیبت کردن: متأسفانه بعضی از خانمها تا دور هم جمع میشن، شروع به غیبت کردن، از بقیه میکنند و به قول استاد یه کرمی داره که هی دوست داری تا خود صبح ادامه بدی. که البته منم در گذشته، متأسفانه جزو اونها بودم.
مادر بزرگ عزیزم هر وقت دور هم جمع میشدیم و غیبت میکردیم، کلی بهمون حرف میزد و میگفت بلند شین. بسه دیگه. قیامت خودتون رو نسوزونید.
حتی بارها گفتم با وجود اینکه همسرم توی این مسیر همراه من نیست، هر وقت خواستم از خونواده خودم یا خودش چیزی بگم خدا شاهده نزاشته حرفی بزنم. همیشه میگه خانم سرت به کار خودت باشه و به زندگی خودت برس. به ما ربطی نداره دیگران چی میگن و چی کار میکنند.
شکر خدا الان که با قانون آشنا شدم، نسبت به قبل خیلللللللی بهتر شدم.
و هر وقت ورودیهای خودم رو به شدت کنترل میکنم تا مدتها کسی پیشم چیزی نمیگه.
چند سال پیش، جاریم هر جا که میرفت پشت سر من و همسرم کلی حرف میزد. جالبه که همه به گوشمون میرسوندن. اما ما خیلی عادی بودیم و هیچ واکنشی نشون ندادیم ولی در عوض آروم آروم رابطمون رو باهاشون قطع کردیم.
الان چنان آرامشی داریم که حد و حساب نداره
به قول استاد، چه بسا این بد گویی به نفع ما تموم بشه.
اتفاقا واسه ما خیر شد و همه اون رو با خصوصیات ذاتیش میشناسن، چون هر چند وقت یکبار به یه نفر گیر میده و کلی داستان واسش درست میکنه و خلاصه یه آشوبی به پا میکنه، با مادر شوهر ، خواهر شوهر ، جاری های دیگه و اقوام، همیشه داستان داره.
حالا منی که به صورت نا خودآگاه اعراض کردم توی فامیل و خونواده شوهر چه جایگاه و احترامی دارم، و جاریم چه جایگاهی داره؟ با 80 درصد فامیل مشکل داره و جر و بحث میکنه و ارتباطی با کسی نداره.
واقعا درسته به هر چیزی توجه کنیم، اون رو به زندگی خودمون دعوت کردیم.
به قول استاد گرامی ما وقتی هدف داشته باشیم، و برای رسیدن به اون تلاش میکنیم دیگه وقتی واسه فرعیات نداریم وقت واسه چرت و پرت گفتن نداریم.
من همیشه وقت کم میارم روی باورهام کار کنم. دیگه وقتی واسه چرندیات ندارم.
ممنون استاد گرامی که همیشه مسیر درست و راه حق رو به ما یادآوری میکنید، چون انسان فراموش کاره و خیلی زود فراموش میکنه.
خدایا سپاسگذارم ازت که به من یه فرصت دوباره دادی تا امروز هم بیام و هرآنچه که به من کمک میکنه که ترو بفهمم وقوانینت رو درک کنم ازاین فایل ارزشمند بنویسم .خدایا کمکم کن تا همیشه درمسیر راستی پاکی صداقت و خوشبختی باشم ودراین مسیر ثابت قدم باشم …
خدایا به امید خودت …..
(سوره نور آیه 11)……
همانا آن گروه منافقان که بهتان به شما مسلمین بستندمپندارید ضرری به آبروی شما میرسد بلکه خیروثواب نیز خواهد یافت وهریک از آنها بعقاب اعمال خود خواهندرسیدوانکس ازمنافقان که راس ومنشااین بهتان بزرگ گشت هم اوبعذابی بسیارسخت معذب خواهدشد.
درمورد اینکه چه تهمتی به پیامبریاهرکسی زدن صحبت نکرده ودلیل داشته که صحبت نکرده …
همانا آن کسانیکه آن تهمت عظیم را به میان آوردن دسته ای ازشما بودن ازخودتون بودن .
خداوند میفرماید :آن تهمت نه تنها برای شما شرنیست بلکه برای شما خیر است.
ومیگه با گسترش دادنش با ادامه دادن با گفتن به دیگران ادامه اش ندین اگرشاهدی نیست که اصلا نباید بگی .اگرخودت ندیدی وچهارنفرشهادت ندادن درمورد اون موضوع اصلا نباید ادامش بدی.
ومیگه برای خودتون شرنبینیدش بلکه ببینید برای خودتون خیرومصلحتی ..
برعهده ی هرفردی که سهمی از گناه هست وانکه بخش عمده ای آن دروغ را برعهده داشته عذاب بزرگی هست .
یعنی چی؟ یعنی یه کسی یه تهمت زده اون اول شروعش کرده ویه رفتار نامناسب رو به یکی منتصب کرده اون شروع کننده است واون بزرگترین گناه رو داره
واونی که میاد ادامش میده اونها هم سهم دارن ازابنکار ….
اولا که آدم نباید بااین آدمها باشه چون اگرادم این حرفها رو بشنوه ذهنش ممکنه خراب بشه نسبت به اون فردی که دارن درموردش غیبت یا تهمتی میزنن.
فرض کنیم اون فرد دوست ما باشه .وقتی ما پای این بهتان دروغ غیبت وتهمت میشینیم باعث میشه نگرشمون درمورد اون دوستمون بدبشه پس بهترین کار اینه که نشنویم واصلا بااون فرد ی که داره این حرفها رو میزنه نشست و برخواست نکنیم ..
چون از دیدگاه خداوند این گناه عظیمیه واگر کسی اونو پخش کنه اون فرد هم به اندازه ای که پخشش میکنه در اون گناه سهم داره …
(آیه 12سوره نور)
آیا سزاوار این نبود که شما مومنان زن ومردتان چون ازمنافقان چنین بهتان ودروغها شنیدید حسن ظنتان درباره یکدیگر بیشتر شده وگویید این دروغی است آشکار….
خداوند میگه چرا وقتی این تهمت رو شنیدین به خودتون شککردین چرا به خودتون گمان نیک نبردین که این تهمت اشکاریه به حرف مفته اصلا مهم نیست اصلا واضحه که دروغه ..
یعنی نزارید تحت تاثیر قرار بگیرین نزارید شخصیتتون متزلزل بشه اگربه شما تهمت زدن .
به خودتون شک نکنید نگید نکنه من ایرادی دارم .
(آیه 13 نور)
چرا منافقان بردعوی خود خود چهارشاهد اقامه نکردند پس در حالیکه شاهد نیاوردند البته نزدخدامردمی دروغ زنند…..
یعنی در پیشگاه خداوند این که تهمتی رو زده نتونه چهارتا شاهد بیاره برای ادعایی که کرده دروغگو در درگاه خداوند
(آیه 15سوره نور)
زیرا شما آن سخنان منافقان رااززبان یکدیگر تلقی کرده وحرفی بر زبان میگویید که علم به آن ندارید واین کار سهل وکوچک میپندارید درصورتیکه نزد خدا بسیار بزرگ است ..
یعنی همون حرفها وغیبتهایی که دارین ادامه میدین واین زنجیره رو دارین ادامه میدین فکرمیکنید (حالا ما داریم یه چیزی میگیم پشت سریکی صحبت میکنیم ویا یکی یه تهمتی زده یه غیبتی کرده منم شنیدم ودارم ادامش میدم چیزی نیست )…
چرا بمحض شنیدن این سخن نگفتید که هرگز مارا تکلم به این روا نیست پاک خدایا این بهتان بزرگوتهمت محض است .
میگه وقتی این تهمت رو شنیدید چرا زنجیره رو قطع نکردی چرازنجیره رو ادامه دادی ،چرا به بقیه گفتی،چرا همون موقع حساب نکردین بگین خدایا این یه تهمت بزرگیه این یه غیبت خیلی دروغیه
این یهحرف نامناسبه که دارن پشت سریه کسی میگن
این یادم باشه اگرغیبتی شنیدم تهمتی شنیدم به خودم بگم واقعا من بی ایرادم منی که میخوام بگم طرف کاراشتباهی کرد .واقعا من خودم هیچ وقت اشتباه نکردم یعنی من خودم منزهم ازهمه ی گناهان من مبرام ازهمه این چیزهایی که میگم ..
وقتی دارم آدمها را قضاوت میکنم برای کاراشتباهشون من دارم بااین کارم توجه میکنم به کار اشتباه اونها و اینجوری من بااونها هم مدارمیشم که اون اتفاقات برای من هم بیوفته
ولی وقتی قضاوت نکنم بهش توجه نکنم، بهش فکرهم نکنم،کاری بهش نداشته باشم دیگه ادمهارو قضاوت نمیکنم ،درموردشون تهمت نمیزنم غیبت نمیکنم ادامه نمیدم وبه این شکل ازمدارشون میام بیرون ….
(آیه 17و18سوره نور)
خدا به شما مومنان موعظه واندرزمیکند که زنهار دیگر گرد این سخن اگراهل ایمانید هرگز نگردید .
وخدا آیات خود را برای شما بیان فرمود که او دانا اگاه است …..
یعنی اگه بهتون تهمت زدن بهتون برنخوره این زنجیره رو ادامه ندید .اگرطرف چهارتا شاهد نتونست بیاره داره دروغ میگه وهواستون باشه
خدا داره اینقدر همه چیو واضح و شفاف توضیح میده .
(آیه 12سوره حجرات)
ای اهل ایمان ازبسیار پندارها درحق یکدیگر اجتناب کنید که برخی ظن و پندارها معصیت است ونیز هرگز ازحال درونی همتجسس نکنید .وغیبت یکدیگر روا ندارید آیا شما دوست دارید گوشت برادر مرده خود را خورید البته کراهت ونفرت ازان دارید وازخدا بترسید خدا بسیار توبه پذیر ومهربانست …..
یعنی دنبال زندگی دیگران نباشید .اینکه چیکارمیکنن ،اولا یه چیزی رو که بهش مطمئن نیستید وبهش علم نداری که این ظن و گمان
ممکنه اشتباه داری فکر میکنی هواست به این باشه وادامش ندی
وکسی ازشما غیبت دیگری رو نکند وتجسس رو اول میاره وبعد غیبت رو میاره
چون تجسس غیبت میاره وقتی شما سرتو میکنی توزندگی دیگران احتمالا درموردش غیبت هم میکنید .
واین غیبت کردن مثل ابن میمونه که گوشت برادر مرده تون رو بخورین
وبببن خداوند چه مثالی رو میاره تصورکنید غیبت کردن رو برابر کرده با خوردن گوشت برادر مرده تون
یعنی اگر یه آدم نامناسبی یک خبری یه غیبتی یه تهمتی زد بررسیش کنید همون موضوع چهارتا شاهد رو میگه خداوند که باید بیاره برای ادله حرفهاش …
ویه وقت ادامه ندید اون خبرنادرست رو که بعداً پشیمون بشید که مشکل ایجاد کنید برای دیگران به واسطه ی اینکه کسی یه خبر نادرستی برای شما آورد وشما باورش کردین وادامش دادین وبه بقیه هم گفتین
واین یادمون باشه ک اگر مادرمسیر درست قرار بگیریم باورهایی که گفتیم و بصورت بنیادین این باورهای درست رو درخودمون ایجاد کنیم وبتونیمدرعمل ازش استفاده کنیم فارغ از اینکه بقیه چیکارمیکنن شرایط مابهتر و بهتر میشه وهواسمون باشه خودمون اون آدمی نباشیم که غیبت میکنه ،تهمت میزنه،واون آدمی نباشم که این زنجیره غیبت کردن وتهمت زدن وبی اعتبارکردن دیگران رو بخوام
ادامه ندم وخودم آدم درستی باشم ..
خدایا من اگه توهدایتم نکنی حتما از گمراهان میشم خدایا ازت میخوام منو هدایت کنی به مسیر درستی پاکی صداقت راه راست راه افرادیکه به آنها نعمت داده ای نه راه گمراهان وغضب شده گان
استاد شما توی حرفهاتون همیشه گفتین من همیشه سعی کردن اون مسیری رو برم که برخلاف مسیر بقیه بود وهرجایی که دیدین افراد مسیری رورفتن ونتیجه نگرفتن شما مسیر دیگه ای رفتین …مسیردرستر
میخوام بگم انگارسالها چشم وگوشهام بسته بود چقدر غیبت کردن وتهمت شنیدن عادی شده بود تودنیای ما
درصورتیکه خدامیگه فکرنکنید اینکارکوچیکه نه این گناه بزرگیه ..
اما واقعیت اینه ما کوچیک دیدیمش
ولی هربار تواین بحثها وارد شدم دیدم احساسم بد شده وحالم بدشده واصلا دوست نداشتم ادامه بدم وصدایی بلنددرقلبم بلندمیگفت بسه ادامه نده نگو ولی گفتم وخودم رودرمداراتفاقات وشرایط وادمهای نامناسب ونادلخواه قرار دادم …..
البته اینها بیشترش برای قبل ازدرک قوانین خدابود
نمیگم العان نیست خیلی کمه خیلی
ولی خداروشکر که خدا بازگوش های گرفته ی منو بازکرد به یادم آورد ومنو هدایت کرد
خدایا بینهایت ازت سپاسگذارم ..
یادم باشه دیگه نه غیبت کنم نه تهمت بزنم نه دروغ پشت کسی بگم .و توجمعی که این حرفها هست نرم نشونم ..
چون وقتی واردش بشم بادست خودم .خودم رو میندازه تواتیش
ووارد مدت ناخواسته هامیشم ..
خداونداچقدرمهربان وعادلی تو که اینقدر زیبا دقیق شفاف با همه ی ما صحبت میکنی ..
حتی میگی با صدای بلند بهتر همو صدانکنید …
اینم کاریه که هنوز خیلی ها انجامش میدن حتی خودم.
چقدر کلام قدرت داره وخداوندمیدونه ومیاد مثال میزنه میگه ومن وقتی به اینجا رسید یادخودمافنادم وخجالت کشیدم ..
چون هیچ وقت بهش دقت نکرده بودم ..
چقدر دلم میخواد استاد منم بتونم مثل شما اینقدر خوب قرآن رو درک کنم وبفهمم و اینجوری ازش استفاده کنم توزندگیم ..
امروز هم همسرم داشت درمورد کسی صحبت میکرد سعی کردم گوش نکنم ویه موضوعی رو که دوست داشت پیش کشیدم ذهنش بره سمت اون …
استادممنونم ازشما وهمینطور خانم شایسته ی عزیزم ازشماهم خیلی سپاسگذارم برای این پروژه
من تو هر مقطعی به قول استاد دوتا دوست صمیمی بیشتر نداشتم و حالا هم دو تا دوست صمیمی بیشتر ندارم یعنی اینقدر با هم صمیمی هستیم که همدیگه را داداش صدا میکردیم یعنی
حس یه داداش واقعی به همدیگه داریم، از هر لحاظ این دو تا داداش واقعا فوق العاده هستند و از اینکه اینا را من به عنوان دوستای صمیمی انتخابشون کردم به خاطر این بود که یه بار ندیدم
در مورد کسی، غیبت که نگو، فقط حرف بزنند هر چی میگفتند از توانایی های خودشون و خودمون بود و من ازشون خیلی راضی هستم.
افرادی هم بودند که من روزانه 5 الی 6 ساعت باهاشون بودم ولی به خاطر اینکه همش غیبت و تهمت ورد زبونشون بود برای همیشه اونا رو دیلیت کردم چون یه جورایی رو من تاثیر منفی میزاشتند هر چند تو یه پروژه همکار بودیم ولی اونی که مهمتر از همه بود شخصیت خودم بود گفتم من به خودم ارزش قائل میشم و از اونجایی که من از اول هم به خاطر شخصیتم اهل این چرندیات نبودم خیلی زود تونستم خودم را از بازی
بکشم بیرون ،و تمرکزم را رو اهدافم بزارم هر چند من تو اون مدت کوتاه هم فقط یه نظاره گر بودم.
و چون از اونا اعراض کردم خداوند هم آدمای بهتری تو مسیرم گذاشته و هر بار بهتر و بهتر هم
این فایل عالی رو در بهترین زمان و مکان گرفتم ک تعهد کامل دارم روی روانشناسی ثروت یک..چقدر منو هدایت کرد ب سمت خوبی ها..دقیقا من اصلا نباید کاری داشته باشم ب بقیه،اصلا نباید در مورد بقیه حرف بزنم یا نظری نصیحتی چیزی داشته باشم.من اگ کار بلدم ناظر بر اعمال و افکار و گفتار خودم باشم.
از بچگی دوست نداشتم وارد روابط خاله زنکی بشم و از غیبت کردن خیلی بدم میومد..بیشتر تمرکزم روی این بود ک ی خوبی و زیبایی تو رفتار بقیه ببینم و بهش بگم حس خوبی بدم و بگیرم..ولی جدیدا متوجه شده بودم در مورد ی سری افراد فامیلم ک بهم تهمت زده بود و منو خراب کرده بودن همش دارم بدگویی و غیبت میکنم و چ بسا ک روز ب روز حس وحال خودم بد میشد اون بنده های خدا رو ک نمیدیدم..
این فایل دو قسمتی دوتا درس خیلی خیلی بزرگ ب من داد ک قول میدم همیشه انجامش بدم و هیچوقتی فراموشش نکنم.
اول: من ک میدونم من ادم خوبی هستم پس وجدانم راحته و مشکلی نیس ب کارای خودم ادامه میدم و توجه نمیکنم.
دوم: وارد هیچ غیبتی نشم و در مورد هیچکسی کوچیک ترین کلمهی منفی ب زبان نیارم.
چون دیدم کوچیک ترین توجه من ب غیبت از کسی کل تصویر خوب و خوبی های منو پاک کرد و رابطه کلا ب خرابی ها رفت.. بزاریم از ادما تصویر های خوبی داشته باشیم و وجه مثبت اونا رو جذب کنیم.این مدلی بخدا حتی اگ ادمی با همه بد باشه ب تو ک میرسه مهر ماه میشه .. باور قشنگی ک داشتم و داشت فراموشم میشد اینه ک همه ی ادمااااااا بهترین اخلاق و رفتار رو با من دارند و کلی بهم احترام میذارن و دوسم دارن و بجز خوبی ازم یاد نمیکنن.. و صدالبته ک خودم باید بجز خوبی از دیگران هیچ یادی نداشته باشم
و اینکه هیچوقت با ادمایی ک بد دیگران رو میگن هم صحبت نشم و فقط خوبی ببینم از همه چرا ک من همون لحظه با اونا هستم و بعدش خودمو با خودم میبرم ن بقیه رو..و هیچکسی هیچ تاثیر و قدرتی تو زندگی من نداره..
خدایا خودت هدایتم کن که رد پای مناسبی از خودم به جا بگذارم
خدای من چقدر قشنگه وقتی یه کوچولو فقط یه کوچولو دیدگاهت متفاوت تر از دیگران میشه چقدر نتایجت قشنگ تر میشه
دیروز که سرکار بودم تو دفتر داشتم کار یکی از مشتری هارو انجام میدادم دیدم که مشتری یهو وسط کار من رفت یکی از گلدون های گل بنفشه که برای خودش خریده بود رو آورد داد به من
نمیدونید چقدر ذوق کردم از این دریافت محبت و احترام چقدر تو قلبم داشتم بارها تکرار میکردم که دیدی مریم به حرف استاد رسیدی که همه اتفاقات زندگیت حاصل افکار و باورهاته
خیلی حسم خوب شد و تو راه برگشت به خونه گلدون به دست زیر بارون شدید داشتم بلند بلند شکر گذاری میکردم
خدایا هزاران بار شکرت که وقتی با تو باشم پادشاهی میکنم
چه اهمیتی داره بقیه چی میگن چی فکر میکنن درباره تو با اینکه خیلی سخته بی اهمیت بودن به این پاشنه آشیل اما خداروشکر دارم مهارت خوبی به دست میارم برای رفتن تو دل ترسم
من دارم تک تک کلام استاد رو تو زندگیم درک میکنم وقتی میبینم که کاری سخت پیش میره یا زمانی که کارهام معجزه وار انجام میشه
الان داشتم تو دفترم می نوشتم و به گذشته فکر میکردم که خدای من مریم الان هیچ ربطی به مریم گذشته نداره مخصوصا امسال که تغییرات خیلی بزرگتری تو زندگیم داشتم و ایمان دارم سال 1404 نتایج بسیار بسیار بزرگتر میشه فقط کافیه همین الگو رو با شدت بیشتری استفاده کنم
یعنی ایمان و توکل بیشتر به خدا و حذف شرک ها و رفتن تو دل ترس هام و….
ایمان دارم که قراره تغییرات خیلی بزرگتری اتفاق بیفته…
خدایا شکرت برای دارایی های الانم رشد الانم نعمت ها برکت ها فراوانی ها و روان شدن چرخ زندگیم
و اگر خداوند، زیانى به تو رساند، هیچکس جز او آنرا برطرف نمیسازد و اگر اراده خیرى براى تو کند، هیچکس مانع فضل او نخواهد شد! آنرا به هرکس از بندگانش بخواهد میرساند و او بسیار آمرزنده و مهربان است.
تویی قدرت برتر پروروگار پنهان و نهان
کی قدرت اینو داره کوچیکترین گزندی بهم برسونه وقتی تو پشتم هستی ….
استاد عاشقتمممممم که این همه آگاهی هارو با عشق به ما آموزش میدید و شکر که در مدار شنیدن این آگاهی ها قرار گرفتم ……
نمیدونم زمان چطور میگذره وقتی پای حرفای شما می شنیدم ……
و دقیقا چیزهایی هست که باید همون لحظه بشنوم.
-با آدمایی که اهل غیبت و تهمت هستن رفت و آمد نکنیم اگر توی جمعی بودیم و غیبت شنیدیم ،،،،باید برای خودمون و ورودی هامون ارزش قائل بشیم ،و صریح و واضح بگیم که من نیستم و اونجارو ترک کنیم ،از تنها شدن نترسیم ،،،،،
خب میخوام تجربه خودمو بگم :
قبل از آشنایی با قانون و کار کردن روی خودم دو تا دوست صمیمی داشتم که همیشه باهم ساعت ها حرف میزدیم و باهم رفت و آمد داشتیم ،شروع کردم روی خودم کار کردن و من چون آگاه تر شده بودم دیگه حرفای اونا برام آشنا نبود با اینکه اون دو تا تنها دوستام بودن ،،،،،یک روز گه دوستم زنگ زد تا شروع کنه به این گلایه و شکایت داره و خلاصه اینو بگم کلا نمیتونستم حرفاشو درک کنم اون روز همون روزی بود که تازه شروع کردم دوره عشق و مودت تازه جلسه دو بودم و استاد همونجا به صراحت گفتن آدمایی که رابطه های خوبی ندارند و حرفای خوبی نمیزنن کنار بگذراید آگاهانه ،،،اون دختر خوبی بود ،اما من دیگه نمیتونستم درک کنم ،تا اینکه بهش گفتم اگه میخوایی راجب این چیزا بگی من نیستم و ترجیح من اینه راجب اینا نشنوم ،،،،،خب همون باعث شد کلا از مدار زندگی من خارج بشه ،،،،کارکردن روی قانون اولش شاید فکر کنی دورت خلوت میشه دیگه بقیه باهات هم فکر نیستم اما نباید ناراحت باشی باید ایمان داشته باشی خداوند آدمای هم فرکانس تورو میفرسته ،درسته خیلی از دوستام رفتن از دورم اما الان حالم خیلی خوبه و خداروشکر همکاران و دوستان خیلی خوبی هم دارم ،و مثه گذشته از تنهایی هراسی ندارم
اینا قدرت قانونه
اینا قدرت کار کردن روی خودمه خوب میدونم.
و چه زیبایی قرآن سخن خداوندو بیان میکنه که تهمت نزنید غیبت نکنید که اگر کسی ام تهمت زد باید شاهد بیاره و به فرض اینکه در خلوت کاری انجام داده باشه و تو شاهدش بودی ،،،،نباید بگی و باید طرف شاهد ها بیاره که اون کارو انجام دادی…..
خداروشکر نمیگم تو این قضیه عالی ام اما همیشه سعی میکنم غیبت نکنم و اگر جایی ام غیبت هست بهش توجه نکنم ،،،،،،،گرچه بهترش اینکه آگاهانه کنار بکشم…..
غیبت شنیدن باعث میشه ذهنیت منفی پیدا کنیم و این پیش فرض منفی باعث میشع ،،،،من ویژگی های منفی افرادو برانگیخته کنم.
و در نهایت قضاوت کردن مساوی با قرار گرفتن در مدار ناخواسته ها،،،،،،،قضاوت کردن ،،،جنگیدن ،توجه به مسائل و مشکلات در نهایت مارو در مدار ناخواسته های ما قرار میده.
بنام خداوندی که هرلحظه هدایتم میکنه و قانون رو بهم یادآوری میکنه
سپاس گزارم از استاد عزیز که این آگاهی های ناب رو با ما در اشتراک میزارید
وقتی لبتاپ رو باز کردم که فایل گام 15 ام رو بیینم همونجا گفتم خدایا هزاران بار شکرت که من لایق و آماده دریافت این آگاهی ها هستم
خدایا شکرت بابت گوش سالم و توانمندی که بهم بخشیدی که این صحبت ها و آگاهی هارو بشنوم و یاد بگیرم که زندگی ای پر از آرامش رو با وجود تو داشته باشم
هزاران هزار بار شکرت
بابت همین نتی که هست، گوشی و لبتابی که هست
صندلی ای که هست که بشینم و آماده بشم برای دریافت این آگاهی ها
اتاقی که هست
آرامش و سکوتی که هست تو خونه و چند برابر در اتاقم که با آرامش تمام بیینم و رها باشم
استاد حرف عالی زدید که رها باشید به خواستتون نچسبید، زندگی کنید ،وقتی تو مدار خواستتون قدم برمیدارید بهش میرسید
از زندگی لذت ببرید
جاری باشید
خدارو شکر که باز من رو امتحان کرد و قانون رو بهم یادآوری کرد
نمیدونم این رو تو کامنتای قبلیم گفتم یا نه ،
من ایمان صد در صد دارم وقتی آگاهیای رو از فایل های استاد دریافت میکنم میدونم و بهم ثابت شده که خداوند من رو مطابق با همون آگاهی ها امتحانم میکنه تا ببینه چند مرده حَلاجم
و خدارو شکر از قسمتی از امتحانات سربلند اومدم بیرون و جاهایی هم نه( اگر هم خوب نتونستم به آگاهی ها عمل کنم خدارو شکر خداوند من رو هدایت کرده و یادآوری کرده قانون رو در همون لحظات)
خلاصه دیروز قسمت اول نحوه برخورد با تهمت رو دیدم
و بسیار لذت بردم
اما من دیدم رو فقط تو محدوده خودم نگه داشته بودم
و میگفتم که اوکی اگر چنین اتفاقای برام یک روزی پیش اومد اینطور رفتار کن و اعجاز کن و تمرکز نزار روشون و واکنش نده
چون اگه واکنش بدی یعنی تو این پیغام رو فرستادی که اونا تونستن درست ببرن تو مغزت
و من اصلا به این فکر نکردم که این قضیه نسبت به من هم هست که نباید کار ناشایسته بکنم
و حس میکنم اینکه سرمون تو زندگی دیگران نباشه، غیبت نکنم، به تهمت ها ادامه ندیم و زنجیره رو قطع کنیم و تهمت نزنیم
برای من اینجوری واضح شد که مثل قانون ما رو زندگی کسی تاثیر نداریم و دیگران هم در زندگی ما هستش
توی هر جفت این قانون ها این یادآوری میشه که هر کسی زندگی خودش، انتخاب خودش و … داره
و اگر صحبت ناپسندی شنیدیم، مثل همین غیبت ، تهمت، چیزهایی رو شنیدیم که باعقاید ما با انتخاب ما سازگار نیست فقط اعجاز کنیم و بی توجه باشیم و وقتی توجه نکنیم رقته رفته از اون مدار نادرست خارج میشیم
به قول استاد: آقا جان تو وقتی هدف داری و برنامه ریختی براش اصلا وقت نداری به این چرت و پرتا توجه کنی
تو فضای مجازی بگردی ببینی کی چیکار کرد
کی چی گفت؟ و …
و بخوای تهمت هارو که درصد بالاییشون دروغه رو ادامه بدی و گناهکار به حساب بیای
خلاصه من چند وقتی هست که کنترل میکنم ذهنم رو دهانم رو وقتی کسی صحبتی، عقیده ای و … که از دید من نیست و من بخوام بیام بگم که نه اینجوری، نه عباسمنش اینجوری میگه ، نه فلان
بسیار بسیار تلاش کردم جلو دهنمو بگیرم و بگم تو ذهنم، نه اون انتخابی داره ، اگه تو خوشت نمیاد اعجاز کن
حتی نسبت به نزدیکانم
بسیار دارم رو این قضیه رو خودم کار میکنم و جاهایی هم بوده که وا دادم
اما خداروشکر خواهرم بسیار بهتر از من عمل کرده
و خدارو همیشه شاکرم که خواهری دارم که خیلی خوب در قسمتی عالی رو خودش کار کرده و بهم خداوند از طریق ایشون قانون رو و نتایج رو یادآوری میکنه
خدایا من عاشفتم
خلاصه امروز دانشگاه بودم یکی از دوستام نیومده بود و اینا
با اون یکی دوستم پشت تلفن داشتیم باهاش صحبت میکردیم و گویا این دوستم یه خواستگاری داره و اصرار دارن که این دو نفر باهم آشنا بشن و یک روز هم سر قرار آشنایی رفته بودن
خلاصه قضیه رو باز نمیکنم،
خلاصه بدون اینکه من شناختی از اون آقا داشته باشم و طبق شنیده هام شروع کردم به چیزهایی گفتن به دوستم که نه چرا میخوای ازدواج کنی و فلان و اینا
نه به زندگیت بچسب
شدم کاسه داغ تر از آش
و اینکه هم اون آقا رو بدون اینکه شناختی داشته باشم قضاوت کردم
و خداوند رحیم رو هزاران بار شکر کزدم که من رو در زمان درست به این فایل هدایت کرد تا بهم یادآوری کنه که قانون رو به درستی یادنگرفتم و یه دونه زد رو شونم تا از خواب غفلت بیدار بشم که
توهم میتونی یک فرد رو قضاوت کنی و …
پس حواستو جمع کن
هرکسی زندگی خودشو داره
انتخاب خودشو داره
ما اشرف مخلوقاتیم قدرت انتخاب داریم
زندگی هیچکس به من ربطی نداره و زندگی من هم به هیچکس
خدارو هزاران هزار بار شاکرم که من رو با زدن به شونم بیدارم میکنه و روشنم میکنه و از خواب بیدارم میکنه
نمیزاره موقعی بیدار بشم که کلی چک و لقد ها خوردهامو یه استخر آب یخ ریخته روم و بعد بیدارشدم
خدایا ازت میخوام هر لحظه من رو هدایت کنی و بهم قانون رو یادآوری کنی
خدایا میخوام که انقدر ظرفم بزرگ تر بشه که خیلی خیلی واضح تر صداتو بشنوم و چک و لقد هارو نخورم و فقط با یه زدن رو شونم برگردم تو مسیر
هزاران هزاریار شکرت من عاشقتم
سپاس گزارم از شما استاد عزیز بایت این دو جلسه عالی بخصوص بخش قرآنیش که بسیار لذت میبرم و وقتی با قرآن قانون رو میگید حالم خیلی خیلی بهتر از قبل میشم
و سپاس گزارم از مریم جون بابت اینکه انقدر عالی خداوند هدایتشون کرد و هر قسمت رو به درستی آپلود کردند و این آگاهی هارو در اختیار ما گذاشتند و یادآوری کردن که برای هم مدار بودن با مدار خداوند باید متداوم روی خودمون کار کنیم
عاشقتونم
در پناه الله یکتا باشید
به نام خداوند هدایتگرمون
سلام استاد عزیزم
استاد واقعا جنس فایل های جدیدتون متفاوته به قول سعیده جان که تو کامنتشون گفتن استاد واقعا مشخصه تو یک مدار دیگه داری سیر میکنی از اگاهی های سنگینی که توی فایل های جدیدت هست مشخصه هنوز اونقدری تکاملمو طی نکردم که بفهمم واقعا نکته نکته این حرف هارو
یک چیز جالبی که تو فایل های جدید هست من دقت کردم موضوع فایل یک چیز دیگس و وقتی استاد شروع میکنه به صحبت کردن راجب اون بحث کلی نکته راجب موضوعات دیگه مطرح میشه از طولانی بودن فایل های جدید هم مشخصه مثلا نمونش این فایل راجب تهمت هستش اما استاد خیلی شیک از تهمت به چه موضوعی رسوندیش بخدا کفم برید
از قدیم گفتن تهمت نزنید دروغ نگید پشت کسی حرف نزنید غیبت نکنید شاید اون اوایل بخاطر ترس از دین و خدا که اون دنیا تو جهنم نسوزیم این کارو نمیکردم اما بعد که فهمیدم مفاهیم جهنم اینا چرته و خدای واقعی اصلا اون خدایی نیست که از بچگی کردن تو مغزمون دیگه این مفاهیمم جدی نمیگرفتم البته درونن میدونستم کار درستی نیست ولی خب طبق عادت جامعه فامیل دوست اشنا دوره هم جمع شدنی شروع میکردیم صحبت راجب بقیه کی چی کرد کی چی نکرد واقعا به گذشته که نگاه میکنم 80 درصد بحثامون تو دوستامون خانوادمون همش صحبت راجب بقیه بوده شاید 20 درصدش راجب موفقیت پول دراوردن و رشد بوده
حالا من میدونم این کار بده تهمت غیبت اما چرا انجامش میدم عادت اما استاد امروز خیلی قشنگ با دلیل توضیح دادد
بابا جان وقتی میشینی راجب نکات منفی یک ادم صحبت میکنی اون ویژگی شو بیشتر بیشتر دریافت میکنی
وقتی ذهنیتت منفی میشه راجب یک شخص معلومه رفتار مناسبی ام ازش نمیبنی چون ناخوداگاه دیدت منفیه
در واقع برمیگردیم به اون بحث که ادم فقط خودش که به خودش ستم میکنه کسی توی زندگیش تاثیری نداره
قضاوت نکردن اینم از بچگی بارها شنیدیم ادم هارو قضاوت نکنید ما جای اونا نیستیم ولی وقتی استاد انقدر قشنگ با دلیل توضیح میده ادم بعدااز شنیدنش مصمم میشه برای اجراش قبلا که میگفتن قضاوت نکنید بازم این کارو میکردیم چون فک نمیکردیم تاثیر خاصی داشته باشه
یادمه همیشه مامانم میگفت ببین فلانی چ سیاست داره تو روی ادم ها خوبه میگه میخنده پشتشون حرف میزنه ولی من هیچ وقت دوست نداشتم اونطوری باشم خب چ دلیلی داره با یکی حال نمیکنم قطع ارتباط میکنم ولی بهمون یاد داده بودن حتی اگه حال نکردی تو روش خوب باش بزار ادم ها دوست داشته باشند ای دل غافل که همه اینا چرت پرت فرکانس هاست داره کارو پیش میبره نیاز نیست بری چاپلوسی کنی که ادم ها دوست داشته باشند کاری که همیشه ازش متنفر بودم ترجیح میدادم ادما ازم بدشون بیاد ولی چاپلوسی نکنم نیازی به این قضیه نیست تو ذهنت نکات مثبت ادم هارو مرور کن با بقیه راجب نکات مثبتشون حرف بزن اون ادم خود به خود بهترین رفتارو نشون تو میده چی از این قشنگ تر اسون تر
پس وقتی میشینم غیبت میکنم تهمت میزنم دارم به خودم اسیب میزنم
نمیدونم ما چرا عادت نداریم چرا کسی یادمون نداد بشینیم راجب نکات مثبت ادم ها حرف بزنیم
الان این یک اگاهی جدید که دریافت کردم اما ی شبه شخصیت من عوض نمیشه که باید انقدر تکرارش کنم تمرینش کنم که نهادینه شه
تجسس تو زندگی کسی نکنم بمن چه که کی کجاست و چی میکنه و حتی سلبریتی ها نمیدونم چرا همیشه از بچگی علاقه داشتم تجسس کنم زندگی این بازیگرا و خواننده های هالیودی و بعد ساعت ها تعریف میکردم واسه بقیه فلان ادم معروف امروز خیانتت کرد ال شد بل شد واقعا نمیدونم چه لذتی برام داشت
راجب کسی حرف نزنم ببین واقعا انگار دست خودمون نیست رفته تو وجوده همممون تا میرم پیش یکی از دوستام شروع میکنیم به حرف زدن راجب دوستای مشترکمون
نباید دگ حرف بزنم اگرم زدم فقط نکات مثبتشون و موفقیت هاشون بگم اونم تحسینشون کنم نه حسادت
این تغییرات باید شروع کنم نهادیینه کنم قطعا یک شبه نمیشه
نکته دگ که استاد گفت و تو کامنت چندتا از بچه هام خوندم نداشتن دوست صمیمی و یا اصلا نیازی به داشتن دوست زیاد نیست
منم حس میکنم واقعا هیچ وقت دوست صمیمی نداشتم
تو هر دوره از زندگیم بودن ادمایی که از وجودشون لذت بردم و خوش گذشته ولی یک دوست صمیمی ثابت تو تمام ادوار زندگیم نداشتم فکر میکردم این یک ضعفه ولی امروز فهمیدم نه واقعا نیازی نیست وقتی ادم داعم درحال تغییر و رشده و فرکانس هاش عوض میشه نبایدم یک ادم ثابت از گذشته همراهش باشه
استاد ممنونتم بخاطر اگاهی های این فایل
خدایا شکرت
به نام خداوند مهربان وهدایتگر
سلام
وقت همگی بخیر وشادی
لَوْلَا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ ظَنَّ الْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بِأَنفُسِهِمْ خَیْراً وَقَالُوا هَذَا إِفْکٌ مُّبِینٌ (12)
لَوْلَا جَاؤُوا عَلَیْهِ بِأَرْبَعَهِ شُهَدَاء فَإِذْ لَمْ یَأْتُوا بِالشُّهَدَاء فَأُوْلَئِکَ عِندَ اللَّهِ هُمُ الْکَاذِبُونَ (13) نور
چرا زمانى که تهمت را شنیدید، مردان و زنان با ایمان نسبت به خویش گمان خوب نبردند و نگفتند که این تهمتى بزرگ وآشکار است؟ چرا چهار شاهد بر صحّت آن تهمت نیاوردند؟ پس چون گواهان لازم را نیاوردند، آنان نزد خدا همان دروغگویانند.
در مورد تهمت این مطلب را درک کردم که هر موقع به من تهمت زدن ، من نخام ثابت کنم و سعی کنم که اینطور نیست، بلکه اعراض کنم و خودم را همجان در احساس خوب و فرنکاس خوبی نگه دارم .
اگر در جمعی بودم که تهمت می زنند یا غیبت می کنند ، فورا محل را ترک کنم ، و به حرفهای آنان گوش ندهم .
ذهنیت خودم را پاک نگه دارم نسبت به همه آدمها تا وجه خوب آنها را برانگیخته کنم تا رفتار خوبی را شاهد باشم .
قبول کنم بعضی از آیات قرآن مخص زمان حیات پیامبر اکرم بوده ، مثلا آیه ای که : با صدای آرام با پیامبر صحبت کنید .
و موضوعی که منو خوشحال کرد اینکه همان خدایی که با پیامبر صحبت می کرد و بهش الهام می کرد با من هم صحبت می کنه و به من هم الهام می کنه و این خیلی خوبه، می تو نم تصمیمات خوبی برای آینده ام بگیرم.
خدایا شکرت
بنام خداوند هدایتگرم
سلام استاد جانم
سلام مریم جانم
سلام دوستای عزیزم
قدم15 مهاجرت به مدار بالاتر
استاد این بحث دقیقا یکی از پاشنه آشیلای منه
اینکه نمیتونم موقع غیبت حرفو عوض کنم
استاد من کلا دوست صمیمی ندارم نمیدونم این خوبه یا بده ولی الان تو این برهه از زندگیم با تنها کسایی که رفت و آمد دارم خانوادم هستن
و من باید خیلی این فایلو گوش کنم که در مورد غیبت کردن بتونم محکم بگم من نیستم و ترک کنم اون مکانو
من اول باید خودم به این درک برسم که ورودیهامون چقدددر مهمه و نباید هر چیزی رو اجازه بدیم که بیاد تو ذهنمون بعد میتونیم دیگه کم کم از اینطور جمعا فاصله بگیریم البته من خودم در این مورد کم تلاش نکردم متاسفانه خانواده و فامیل اصلا این غیبت نقل مجالسشون شده و تا یه دورهمی میشه شروع میکنن به غیبت در مورد کسی که حضور نداره من خودم واقعا چندشم میشه از همچین بحثایی از اینکه بشینیم عین آدمای بی هدف و خاله زنک ایراد دیگرانو بگیریم
دقیقا استاد این حرفتونو من با همه وجودم میپذیرم و بارها این تو ذهن خودم میاد موقعی که دارن بد کسی رو میگن فک میکنم میگم واقعا من اگه جای اون بودم اینطوری رفتار نمیکردم؟
چقد خوب میشه اگه ما همیشه مراقب باشیم هر وقت میخواستیم ایراد کسی رو بگیریم بگیم مگه خودم بی ایرادم؟ من پاکم؟ من خیلی اشتباهات دارم که این شخص اون اشتباهو نکرده….
من هیچوقت کامل نیستم در این مورد خودم خیلی میلغزم و باااااید روی خودم خیلی کار کنم
بخاطر این کلا خیلی کم خونه فامیل میریم و سعی میکنیم ارتباطمونو کم کنیم اما دیگه خانوادم که هستن و حرفای منفی و غیبت کردن بقیه هم هست من خودم باید تغییر کنم من هستم که اگر میخوام زندگیم تغییر کنه افکار و باورهامو باید تغییر بدم و باید بها بپردازم و بهای این موردم اینه که من باید بتونم نه بگم بتونم بگم من نیستم
استاد این مورد بازم برمیگرده به حرف مردم میگم حالا من بگم نیستم از کجا معلوم که دفعه بعد من پیش اینا غیبت نکنم و اینکه چه فکری در موردم میکنن و نجواهای ذهن
استاد نمیدونم شاید بعضی مسائل واسه بعضیا حل کردنش راحت تر باشه واسه بعضیا سخت تر
بعضیا شاید دوروبرشون اصلا آدمایی نباشه که اهل غیبت باشن ولی بعضیا بیشتر هست و باید بیشتر تلاش کنن که رها بشن و برای همیشه باید این مورد حل بشه ما باید از ریشه حلش کنیم و این ریشه بنظر من بازم برمیگرده اول به حرف مردم دوم احساس تنها شدن و ترد شدن و سوم اینکه به خودمون اعتماد نداریم که محکم بگیم غیبت نه
یعنی ما میگیم ممکنه دفه بعدی من غیبت کنم پیش همینی که الان بهش میگم غیبت نه
و به همین خاطر اول کار نگیم غیبت نه بهتره
نظر من اینه البته….
اول کار ،خودمون صحبت نکنیم خودمون یجوری اونجا رو ترک کنیم و به جهان نشون بدیم همچین جمعهایی رو نمیخوایم اینجوری شاید انرژیمونم واسه توضیح دادن به بقیه کمتر هدر بره
نمیدونم استاد البته که من خودم کاملا میپذیرم در این مورد مدارم خیلی پایینه و خیلی راه دارم ولی دوس داشتم یه رد پا بزارم که یادم باشه این مورد خیلی مهمه و حتما باید جدی بگیرمش و من باید به جهان این فرکانسو بدم که من همچین جمعهایی رو نمیخوام و تنها راهش در این اسکیلی که من هستم و الهامی که الان دریافت کردم سکوت کردن و خودتو مشغول کاری کردن و بحثو عوض کردنه چون من هنوز استاد به اون قدرتی که شما دارین و مداری که شما هستین نرسیدم که راحت بگم نه بنظرم حتما باید روی عزت نفسم کار کنم این از ضعف عزت نفس منه
و البته البته من باید یادآوری کنم به خودم که بازم کمالگرایی سراغم نیاد که مهسا هیچ انسانی کامل نیست توهم ضعف هایی داری و نقاط قوتی هم داری باید بتونی با کار کردن روی این نقاط ضعفت اعتماد بنفستو بالا ببری پس نیاز به تمرین داری
خدایا به امید تو من از فردا دوباره این تمرینو شروع میکنم و ناامید نمیشم ایمان دارم خداوند هدایتم میکنه
به نام خداوند هدایتگر
سلام به اساتید عزیزم
سلام به دوستان گرامی
در مورد غیبت کردن: متأسفانه بعضی از خانمها تا دور هم جمع میشن، شروع به غیبت کردن، از بقیه میکنند و به قول استاد یه کرمی داره که هی دوست داری تا خود صبح ادامه بدی. که البته منم در گذشته، متأسفانه جزو اونها بودم.
مادر بزرگ عزیزم هر وقت دور هم جمع میشدیم و غیبت میکردیم، کلی بهمون حرف میزد و میگفت بلند شین. بسه دیگه. قیامت خودتون رو نسوزونید.
حتی بارها گفتم با وجود اینکه همسرم توی این مسیر همراه من نیست، هر وقت خواستم از خونواده خودم یا خودش چیزی بگم خدا شاهده نزاشته حرفی بزنم. همیشه میگه خانم سرت به کار خودت باشه و به زندگی خودت برس. به ما ربطی نداره دیگران چی میگن و چی کار میکنند.
شکر خدا الان که با قانون آشنا شدم، نسبت به قبل خیلللللللی بهتر شدم.
و هر وقت ورودیهای خودم رو به شدت کنترل میکنم تا مدتها کسی پیشم چیزی نمیگه.
چند سال پیش، جاریم هر جا که میرفت پشت سر من و همسرم کلی حرف میزد. جالبه که همه به گوشمون میرسوندن. اما ما خیلی عادی بودیم و هیچ واکنشی نشون ندادیم ولی در عوض آروم آروم رابطمون رو باهاشون قطع کردیم.
الان چنان آرامشی داریم که حد و حساب نداره
به قول استاد، چه بسا این بد گویی به نفع ما تموم بشه.
اتفاقا واسه ما خیر شد و همه اون رو با خصوصیات ذاتیش میشناسن، چون هر چند وقت یکبار به یه نفر گیر میده و کلی داستان واسش درست میکنه و خلاصه یه آشوبی به پا میکنه، با مادر شوهر ، خواهر شوهر ، جاری های دیگه و اقوام، همیشه داستان داره.
حالا منی که به صورت نا خودآگاه اعراض کردم توی فامیل و خونواده شوهر چه جایگاه و احترامی دارم، و جاریم چه جایگاهی داره؟ با 80 درصد فامیل مشکل داره و جر و بحث میکنه و ارتباطی با کسی نداره.
واقعا درسته به هر چیزی توجه کنیم، اون رو به زندگی خودمون دعوت کردیم.
به قول استاد گرامی ما وقتی هدف داشته باشیم، و برای رسیدن به اون تلاش میکنیم دیگه وقتی واسه فرعیات نداریم وقت واسه چرت و پرت گفتن نداریم.
من همیشه وقت کم میارم روی باورهام کار کنم. دیگه وقتی واسه چرندیات ندارم.
ممنون استاد گرامی که همیشه مسیر درست و راه حق رو به ما یادآوری میکنید، چون انسان فراموش کاره و خیلی زود فراموش میکنه.
در پناه الله مثل همیشه بدرخشید
به نام خدای مهربان
سلام به استاد عزیزم وخانم شایسته ی عزیز ودوستان عزیزم ….
خدایا سپاسگذارم ازت که به من یه فرصت دوباره دادی تا امروز هم بیام و هرآنچه که به من کمک میکنه که ترو بفهمم وقوانینت رو درک کنم ازاین فایل ارزشمند بنویسم .خدایا کمکم کن تا همیشه درمسیر راستی پاکی صداقت و خوشبختی باشم ودراین مسیر ثابت قدم باشم …
خدایا به امید خودت …..
(سوره نور آیه 11)……
همانا آن گروه منافقان که بهتان به شما مسلمین بستندمپندارید ضرری به آبروی شما میرسد بلکه خیروثواب نیز خواهد یافت وهریک از آنها بعقاب اعمال خود خواهندرسیدوانکس ازمنافقان که راس ومنشااین بهتان بزرگ گشت هم اوبعذابی بسیارسخت معذب خواهدشد.
درمورد اینکه چه تهمتی به پیامبریاهرکسی زدن صحبت نکرده ودلیل داشته که صحبت نکرده …
همانا آن کسانیکه آن تهمت عظیم را به میان آوردن دسته ای ازشما بودن ازخودتون بودن .
خداوند میفرماید :آن تهمت نه تنها برای شما شرنیست بلکه برای شما خیر است.
ومیگه با گسترش دادنش با ادامه دادن با گفتن به دیگران ادامه اش ندین اگرشاهدی نیست که اصلا نباید بگی .اگرخودت ندیدی وچهارنفرشهادت ندادن درمورد اون موضوع اصلا نباید ادامش بدی.
ومیگه برای خودتون شرنبینیدش بلکه ببینید برای خودتون خیرومصلحتی ..
برعهده ی هرفردی که سهمی از گناه هست وانکه بخش عمده ای آن دروغ را برعهده داشته عذاب بزرگی هست .
یعنی چی؟ یعنی یه کسی یه تهمت زده اون اول شروعش کرده ویه رفتار نامناسب رو به یکی منتصب کرده اون شروع کننده است واون بزرگترین گناه رو داره
واونی که میاد ادامش میده اونها هم سهم دارن ازابنکار ….
اولا که آدم نباید بااین آدمها باشه چون اگرادم این حرفها رو بشنوه ذهنش ممکنه خراب بشه نسبت به اون فردی که دارن درموردش غیبت یا تهمتی میزنن.
فرض کنیم اون فرد دوست ما باشه .وقتی ما پای این بهتان دروغ غیبت وتهمت میشینیم باعث میشه نگرشمون درمورد اون دوستمون بدبشه پس بهترین کار اینه که نشنویم واصلا بااون فرد ی که داره این حرفها رو میزنه نشست و برخواست نکنیم ..
چون از دیدگاه خداوند این گناه عظیمیه واگر کسی اونو پخش کنه اون فرد هم به اندازه ای که پخشش میکنه در اون گناه سهم داره …
(آیه 12سوره نور)
آیا سزاوار این نبود که شما مومنان زن ومردتان چون ازمنافقان چنین بهتان ودروغها شنیدید حسن ظنتان درباره یکدیگر بیشتر شده وگویید این دروغی است آشکار….
خداوند میگه چرا وقتی این تهمت رو شنیدین به خودتون شککردین چرا به خودتون گمان نیک نبردین که این تهمت اشکاریه به حرف مفته اصلا مهم نیست اصلا واضحه که دروغه ..
یعنی نزارید تحت تاثیر قرار بگیرین نزارید شخصیتتون متزلزل بشه اگربه شما تهمت زدن .
به خودتون شک نکنید نگید نکنه من ایرادی دارم .
(آیه 13 نور)
چرا منافقان بردعوی خود خود چهارشاهد اقامه نکردند پس در حالیکه شاهد نیاوردند البته نزدخدامردمی دروغ زنند…..
یعنی در پیشگاه خداوند این که تهمتی رو زده نتونه چهارتا شاهد بیاره برای ادعایی که کرده دروغگو در درگاه خداوند
(آیه 15سوره نور)
زیرا شما آن سخنان منافقان رااززبان یکدیگر تلقی کرده وحرفی بر زبان میگویید که علم به آن ندارید واین کار سهل وکوچک میپندارید درصورتیکه نزد خدا بسیار بزرگ است ..
یعنی همون حرفها وغیبتهایی که دارین ادامه میدین واین زنجیره رو دارین ادامه میدین فکرمیکنید (حالا ما داریم یه چیزی میگیم پشت سریکی صحبت میکنیم ویا یکی یه تهمتی زده یه غیبتی کرده منم شنیدم ودارم ادامش میدم چیزی نیست )…
میگه فکرمیکنید خیلی چیزکمیه ولی گناه بزرگیه خیلی گناه بزرگیه ..
(آیه 16سوره نور)
چرا بمحض شنیدن این سخن نگفتید که هرگز مارا تکلم به این روا نیست پاک خدایا این بهتان بزرگوتهمت محض است .
میگه وقتی این تهمت رو شنیدید چرا زنجیره رو قطع نکردی چرازنجیره رو ادامه دادی ،چرا به بقیه گفتی،چرا همون موقع حساب نکردین بگین خدایا این یه تهمت بزرگیه این یه غیبت خیلی دروغیه
این یهحرف نامناسبه که دارن پشت سریه کسی میگن
این یادم باشه اگرغیبتی شنیدم تهمتی شنیدم به خودم بگم واقعا من بی ایرادم منی که میخوام بگم طرف کاراشتباهی کرد .واقعا من خودم هیچ وقت اشتباه نکردم یعنی من خودم منزهم ازهمه ی گناهان من مبرام ازهمه این چیزهایی که میگم ..
وقتی دارم آدمها را قضاوت میکنم برای کاراشتباهشون من دارم بااین کارم توجه میکنم به کار اشتباه اونها و اینجوری من بااونها هم مدارمیشم که اون اتفاقات برای من هم بیوفته
ولی وقتی قضاوت نکنم بهش توجه نکنم، بهش فکرهم نکنم،کاری بهش نداشته باشم دیگه ادمهارو قضاوت نمیکنم ،درموردشون تهمت نمیزنم غیبت نمیکنم ادامه نمیدم وبه این شکل ازمدارشون میام بیرون ….
(آیه 17و18سوره نور)
خدا به شما مومنان موعظه واندرزمیکند که زنهار دیگر گرد این سخن اگراهل ایمانید هرگز نگردید .
وخدا آیات خود را برای شما بیان فرمود که او دانا اگاه است …..
یعنی اگه بهتون تهمت زدن بهتون برنخوره این زنجیره رو ادامه ندید .اگرطرف چهارتا شاهد نتونست بیاره داره دروغ میگه وهواستون باشه
خدا داره اینقدر همه چیو واضح و شفاف توضیح میده .
(آیه 12سوره حجرات)
ای اهل ایمان ازبسیار پندارها درحق یکدیگر اجتناب کنید که برخی ظن و پندارها معصیت است ونیز هرگز ازحال درونی همتجسس نکنید .وغیبت یکدیگر روا ندارید آیا شما دوست دارید گوشت برادر مرده خود را خورید البته کراهت ونفرت ازان دارید وازخدا بترسید خدا بسیار توبه پذیر ومهربانست …..
یعنی دنبال زندگی دیگران نباشید .اینکه چیکارمیکنن ،اولا یه چیزی رو که بهش مطمئن نیستید وبهش علم نداری که این ظن و گمان
ممکنه اشتباه داری فکر میکنی هواست به این باشه وادامش ندی
وکسی ازشما غیبت دیگری رو نکند وتجسس رو اول میاره وبعد غیبت رو میاره
چون تجسس غیبت میاره وقتی شما سرتو میکنی توزندگی دیگران احتمالا درموردش غیبت هم میکنید .
واین غیبت کردن مثل ابن میمونه که گوشت برادر مرده تون رو بخورین
وبببن خداوند چه مثالی رو میاره تصورکنید غیبت کردن رو برابر کرده با خوردن گوشت برادر مرده تون
ومیگه ازان بدتون میاد وازاون کراهت دارید ازخدا بترسید
وتقواداشته باشید وتوبه کنید که خداوند بخشنده است .
وقتی من ناخود آگاه غیبت نکنم باعث میشه توجه کنم به اهداف و برنامه های خودم تجسس نکنم توزندگی بقیه واین باعث میشه توجه کنم به اهداف خودم
یکی از کارهایی که میتونیم بکنیم ذهنیت منفی به دیگران نداشته باشیم .اینه که غیبتهایی درموردشون میشه رو نشنویم .همین باعث میشه رابطمون رابطه خوبی بشه .
واون آدمی که بقیه باهاش مشکل دارن باما خیلی خوب میشه واین نکته ی خیلی مهمیه …
وقتی ما ذهنیت منفی درمورد کسی نداشته باشیم ماروی خوب اون طرف رو برانگیخته میکنیم وخیلی رابطه ی مثبت وخوبی باما شکل میگی
(آیه 1و2سوره حجرات)
ای کسانیکه بخدا ایمان آورده آید برخدا ورسول تقدم مجویبد وازخدا بترسید که خدا بگفتار شما شنوا ودانا است.
ای اهل ایمان فوق صوت پیامبر صدابلند نکنید.که اعمال نیکتان محو وباطل شود وشما فهم نکنید.
خداوند میفرماید خودتون رو هر جوری دوست دارید صداکنید ولی پیامبر رو اینجوری صدانکنید با صدای بلند
نکته ی مهم…..
یکی ازاونچیرهایی که نشون میده ثابت میکنه که این کتاب در ارتباط با شرایط پیامبر که باهاش برخورد میکرده همینه
به همین دلیل میگم که باید بتونیم درک کنیم شرایطی که قرانبرپیامبر نازل شده و پیامبر درچه شرایطی بوده
یکی ازاونا اینکه که حتی میاد درمورد اینکه وارد خونه بشید حتی درمورد بچها که دروقت استراحت وخلوت والدین باید اجازه بگیرن وبعدوارد بشن توضیح میده….
وقران تااین حد آمده مسائل رو توضیح داده
(آیه 3 سوره حجرات)
آنانکه نزد رسول خدا به صدای آرام و آهسته سخن گویند آنها هستند که در حقیقت خدادلهایشان را برای مقام رفیع تقواازموده وامرزش واجرعظیم نصیب فرموده است ..
اگرچه احتراممیزاری به پیامبر این یعنی دلت دل پاکیه وپاداشش رو خواهی گرفت .بخاطر اینکه داری احترام میزاری
وحالا بیتردید کسانیکه ترو ازپشت اتاقها ویاپرده باصدای بلندصدامیزنن عقل ندارن
که اگریه ذره عقل داشت میفهمید چقدرکاراشتباهیه
اینکه پیامبرهم برای خودش زمانی رو میخواسته که به کارها وبرنامه هاش برسه وقرار نیست هروقت کسی با پیامبر کارداشت پیامبر درخدمت اونها باشه …..
(آیه 5و6سوره حجرات)
واگرانها صبر میکردند تاوقتی که تو برایشان خارج شوید بسیار برآنها بهتر وثوابش بیشتر بود وخداغفورومهربانست
ای مومنان هرگاه فاسقی خبری برای شما آورد تحقیق کنید مبادا بسخن چینی فاسقی ازنادانی بقومی رنجی رسانید وسخت پشیمان گردید..
یعنی اگر یه آدم نامناسبی یک خبری یه غیبتی یه تهمتی زد بررسیش کنید همون موضوع چهارتا شاهد رو میگه خداوند که باید بیاره برای ادله حرفهاش …
ویه وقت ادامه ندید اون خبرنادرست رو که بعداً پشیمون بشید که مشکل ایجاد کنید برای دیگران به واسطه ی اینکه کسی یه خبر نادرستی برای شما آورد وشما باورش کردین وادامش دادین وبه بقیه هم گفتین
واین یادمون باشه ک اگر مادرمسیر درست قرار بگیریم باورهایی که گفتیم و بصورت بنیادین این باورهای درست رو درخودمون ایجاد کنیم وبتونیمدرعمل ازش استفاده کنیم فارغ از اینکه بقیه چیکارمیکنن شرایط مابهتر و بهتر میشه وهواسمون باشه خودمون اون آدمی نباشیم که غیبت میکنه ،تهمت میزنه،واون آدمی نباشم که این زنجیره غیبت کردن وتهمت زدن وبی اعتبارکردن دیگران رو بخوام
ادامه ندم وخودم آدم درستی باشم ..
خدایا من اگه توهدایتم نکنی حتما از گمراهان میشم خدایا ازت میخوام منو هدایت کنی به مسیر درستی پاکی صداقت راه راست راه افرادیکه به آنها نعمت داده ای نه راه گمراهان وغضب شده گان
استاد شما توی حرفهاتون همیشه گفتین من همیشه سعی کردن اون مسیری رو برم که برخلاف مسیر بقیه بود وهرجایی که دیدین افراد مسیری رورفتن ونتیجه نگرفتن شما مسیر دیگه ای رفتین …مسیردرستر
میخوام بگم انگارسالها چشم وگوشهام بسته بود چقدر غیبت کردن وتهمت شنیدن عادی شده بود تودنیای ما
درصورتیکه خدامیگه فکرنکنید اینکارکوچیکه نه این گناه بزرگیه ..
اما واقعیت اینه ما کوچیک دیدیمش
ولی هربار تواین بحثها وارد شدم دیدم احساسم بد شده وحالم بدشده واصلا دوست نداشتم ادامه بدم وصدایی بلنددرقلبم بلندمیگفت بسه ادامه نده نگو ولی گفتم وخودم رودرمداراتفاقات وشرایط وادمهای نامناسب ونادلخواه قرار دادم …..
البته اینها بیشترش برای قبل ازدرک قوانین خدابود
نمیگم العان نیست خیلی کمه خیلی
ولی خداروشکر که خدا بازگوش های گرفته ی منو بازکرد به یادم آورد ومنو هدایت کرد
خدایا بینهایت ازت سپاسگذارم ..
یادم باشه دیگه نه غیبت کنم نه تهمت بزنم نه دروغ پشت کسی بگم .و توجمعی که این حرفها هست نرم نشونم ..
چون وقتی واردش بشم بادست خودم .خودم رو میندازه تواتیش
ووارد مدت ناخواسته هامیشم ..
خداونداچقدرمهربان وعادلی تو که اینقدر زیبا دقیق شفاف با همه ی ما صحبت میکنی ..
حتی میگی با صدای بلند بهتر همو صدانکنید …
اینم کاریه که هنوز خیلی ها انجامش میدن حتی خودم.
چقدر کلام قدرت داره وخداوندمیدونه ومیاد مثال میزنه میگه ومن وقتی به اینجا رسید یادخودمافنادم وخجالت کشیدم ..
چون هیچ وقت بهش دقت نکرده بودم ..
چقدر دلم میخواد استاد منم بتونم مثل شما اینقدر خوب قرآن رو درک کنم وبفهمم و اینجوری ازش استفاده کنم توزندگیم ..
امروز هم همسرم داشت درمورد کسی صحبت میکرد سعی کردم گوش نکنم ویه موضوعی رو که دوست داشت پیش کشیدم ذهنش بره سمت اون …
استادممنونم ازشما وهمینطور خانم شایسته ی عزیزم ازشماهم خیلی سپاسگذارم برای این پروژه
واقعا مدارم کمی رفته بالاتر خوشحالم وسپاسگذارم ازخدا
خیلی فایل خوبی بود خیلی به من کمک کرد خیلی بهش نیاز داشتم
ازتون سپاسگذارم
خدایا ازت خیلی سپاسگذارم که کمکم میکنی تا هنردرست زندگی کردن ولذت بردن ازش رو یادبگیرم .خدایا شکرت شکرت شکرت
در پناه خداوند یکتا باشیم …..
به نام الله یکتا و مهربان
سلام به استاد بزرگوار.
آدمی که به خودش ارزش قائل باشه دنبال آدمای
مسئله دار نمیره چون به شخصیت خودش احترام
میزاره یا اگر هم با همچین دوستانی بر خورد کرد
سعی میکنه به طرز نیکو ازشون اعراض کنه.
من تو هر مقطعی به قول استاد دوتا دوست صمیمی بیشتر نداشتم و حالا هم دو تا دوست صمیمی بیشتر ندارم یعنی اینقدر با هم صمیمی هستیم که همدیگه را داداش صدا میکردیم یعنی
حس یه داداش واقعی به همدیگه داریم، از هر لحاظ این دو تا داداش واقعا فوق العاده هستند و از اینکه اینا را من به عنوان دوستای صمیمی انتخابشون کردم به خاطر این بود که یه بار ندیدم
در مورد کسی، غیبت که نگو، فقط حرف بزنند هر چی میگفتند از توانایی های خودشون و خودمون بود و من ازشون خیلی راضی هستم.
افرادی هم بودند که من روزانه 5 الی 6 ساعت باهاشون بودم ولی به خاطر اینکه همش غیبت و تهمت ورد زبونشون بود برای همیشه اونا رو دیلیت کردم چون یه جورایی رو من تاثیر منفی میزاشتند هر چند تو یه پروژه همکار بودیم ولی اونی که مهمتر از همه بود شخصیت خودم بود گفتم من به خودم ارزش قائل میشم و از اونجایی که من از اول هم به خاطر شخصیتم اهل این چرندیات نبودم خیلی زود تونستم خودم را از بازی
بکشم بیرون ،و تمرکزم را رو اهدافم بزارم هر چند من تو اون مدت کوتاه هم فقط یه نظاره گر بودم.
و چون از اونا اعراض کردم خداوند هم آدمای بهتری تو مسیرم گذاشته و هر بار بهتر و بهتر هم
میشود .
استاد عزیزم ممنون و سپاسگذارم.
در پناه حق.
استاد عزیزم
این فایل عالی رو در بهترین زمان و مکان گرفتم ک تعهد کامل دارم روی روانشناسی ثروت یک..چقدر منو هدایت کرد ب سمت خوبی ها..دقیقا من اصلا نباید کاری داشته باشم ب بقیه،اصلا نباید در مورد بقیه حرف بزنم یا نظری نصیحتی چیزی داشته باشم.من اگ کار بلدم ناظر بر اعمال و افکار و گفتار خودم باشم.
از بچگی دوست نداشتم وارد روابط خاله زنکی بشم و از غیبت کردن خیلی بدم میومد..بیشتر تمرکزم روی این بود ک ی خوبی و زیبایی تو رفتار بقیه ببینم و بهش بگم حس خوبی بدم و بگیرم..ولی جدیدا متوجه شده بودم در مورد ی سری افراد فامیلم ک بهم تهمت زده بود و منو خراب کرده بودن همش دارم بدگویی و غیبت میکنم و چ بسا ک روز ب روز حس وحال خودم بد میشد اون بنده های خدا رو ک نمیدیدم..
این فایل دو قسمتی دوتا درس خیلی خیلی بزرگ ب من داد ک قول میدم همیشه انجامش بدم و هیچوقتی فراموشش نکنم.
اول: من ک میدونم من ادم خوبی هستم پس وجدانم راحته و مشکلی نیس ب کارای خودم ادامه میدم و توجه نمیکنم.
دوم: وارد هیچ غیبتی نشم و در مورد هیچکسی کوچیک ترین کلمهی منفی ب زبان نیارم.
چون دیدم کوچیک ترین توجه من ب غیبت از کسی کل تصویر خوب و خوبی های منو پاک کرد و رابطه کلا ب خرابی ها رفت.. بزاریم از ادما تصویر های خوبی داشته باشیم و وجه مثبت اونا رو جذب کنیم.این مدلی بخدا حتی اگ ادمی با همه بد باشه ب تو ک میرسه مهر ماه میشه .. باور قشنگی ک داشتم و داشت فراموشم میشد اینه ک همه ی ادمااااااا بهترین اخلاق و رفتار رو با من دارند و کلی بهم احترام میذارن و دوسم دارن و بجز خوبی ازم یاد نمیکنن.. و صدالبته ک خودم باید بجز خوبی از دیگران هیچ یادی نداشته باشم
و اینکه هیچوقت با ادمایی ک بد دیگران رو میگن هم صحبت نشم و فقط خوبی ببینم از همه چرا ک من همون لحظه با اونا هستم و بعدش خودمو با خودم میبرم ن بقیه رو..و هیچکسی هیچ تاثیر و قدرتی تو زندگی من نداره..
خدایاشکرت دوست دارم
به نام خدای هدایتگر و مهربان
گام پانزدهم
خدایا خودت هدایتم کن که رد پای مناسبی از خودم به جا بگذارم
خدای من چقدر قشنگه وقتی یه کوچولو فقط یه کوچولو دیدگاهت متفاوت تر از دیگران میشه چقدر نتایجت قشنگ تر میشه
دیروز که سرکار بودم تو دفتر داشتم کار یکی از مشتری هارو انجام میدادم دیدم که مشتری یهو وسط کار من رفت یکی از گلدون های گل بنفشه که برای خودش خریده بود رو آورد داد به من
نمیدونید چقدر ذوق کردم از این دریافت محبت و احترام چقدر تو قلبم داشتم بارها تکرار میکردم که دیدی مریم به حرف استاد رسیدی که همه اتفاقات زندگیت حاصل افکار و باورهاته
خیلی حسم خوب شد و تو راه برگشت به خونه گلدون به دست زیر بارون شدید داشتم بلند بلند شکر گذاری میکردم
خدایا هزاران بار شکرت که وقتی با تو باشم پادشاهی میکنم
چه اهمیتی داره بقیه چی میگن چی فکر میکنن درباره تو با اینکه خیلی سخته بی اهمیت بودن به این پاشنه آشیل اما خداروشکر دارم مهارت خوبی به دست میارم برای رفتن تو دل ترسم
من دارم تک تک کلام استاد رو تو زندگیم درک میکنم وقتی میبینم که کاری سخت پیش میره یا زمانی که کارهام معجزه وار انجام میشه
الان داشتم تو دفترم می نوشتم و به گذشته فکر میکردم که خدای من مریم الان هیچ ربطی به مریم گذشته نداره مخصوصا امسال که تغییرات خیلی بزرگتری تو زندگیم داشتم و ایمان دارم سال 1404 نتایج بسیار بسیار بزرگتر میشه فقط کافیه همین الگو رو با شدت بیشتری استفاده کنم
یعنی ایمان و توکل بیشتر به خدا و حذف شرک ها و رفتن تو دل ترس هام و….
ایمان دارم که قراره تغییرات خیلی بزرگتری اتفاق بیفته…
خدایا شکرت برای دارایی های الانم رشد الانم نعمت ها برکت ها فراوانی ها و روان شدن چرخ زندگیم
خدایا هدایتم کن به راه کسانی که بهشون نعمت دادی…
بنام پروردگار عشق و زیبایی
قدم 15
خدایاشکرت که بهم اجازه دادی تا این قدم بیام و همراه باشم با این آگاهی ها……
إِنْ یَمْسَسْکَ اللهُ بِضُرٍّ فَلا کاشِفَ لَهُ إِلاَّ هُوَ وَ إِنْ یُرِدْکَ بِخَیْرٍ فَلا رَادَّ لِفَضْلِه یُصیبُ بِهِ مَنْ یَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحیمُ»؛
و اگر خداوند، زیانى به تو رساند، هیچکس جز او آنرا برطرف نمیسازد و اگر اراده خیرى براى تو کند، هیچکس مانع فضل او نخواهد شد! آنرا به هرکس از بندگانش بخواهد میرساند و او بسیار آمرزنده و مهربان است.
تویی قدرت برتر پروروگار پنهان و نهان
کی قدرت اینو داره کوچیکترین گزندی بهم برسونه وقتی تو پشتم هستی ….
استاد عاشقتمممممم که این همه آگاهی هارو با عشق به ما آموزش میدید و شکر که در مدار شنیدن این آگاهی ها قرار گرفتم ……
نمیدونم زمان چطور میگذره وقتی پای حرفای شما می شنیدم ……
و دقیقا چیزهایی هست که باید همون لحظه بشنوم.
-با آدمایی که اهل غیبت و تهمت هستن رفت و آمد نکنیم اگر توی جمعی بودیم و غیبت شنیدیم ،،،،باید برای خودمون و ورودی هامون ارزش قائل بشیم ،و صریح و واضح بگیم که من نیستم و اونجارو ترک کنیم ،از تنها شدن نترسیم ،،،،،
خب میخوام تجربه خودمو بگم :
قبل از آشنایی با قانون و کار کردن روی خودم دو تا دوست صمیمی داشتم که همیشه باهم ساعت ها حرف میزدیم و باهم رفت و آمد داشتیم ،شروع کردم روی خودم کار کردن و من چون آگاه تر شده بودم دیگه حرفای اونا برام آشنا نبود با اینکه اون دو تا تنها دوستام بودن ،،،،،یک روز گه دوستم زنگ زد تا شروع کنه به این گلایه و شکایت داره و خلاصه اینو بگم کلا نمیتونستم حرفاشو درک کنم اون روز همون روزی بود که تازه شروع کردم دوره عشق و مودت تازه جلسه دو بودم و استاد همونجا به صراحت گفتن آدمایی که رابطه های خوبی ندارند و حرفای خوبی نمیزنن کنار بگذراید آگاهانه ،،،اون دختر خوبی بود ،اما من دیگه نمیتونستم درک کنم ،تا اینکه بهش گفتم اگه میخوایی راجب این چیزا بگی من نیستم و ترجیح من اینه راجب اینا نشنوم ،،،،،خب همون باعث شد کلا از مدار زندگی من خارج بشه ،،،،کارکردن روی قانون اولش شاید فکر کنی دورت خلوت میشه دیگه بقیه باهات هم فکر نیستم اما نباید ناراحت باشی باید ایمان داشته باشی خداوند آدمای هم فرکانس تورو میفرسته ،درسته خیلی از دوستام رفتن از دورم اما الان حالم خیلی خوبه و خداروشکر همکاران و دوستان خیلی خوبی هم دارم ،و مثه گذشته از تنهایی هراسی ندارم
اینا قدرت قانونه
اینا قدرت کار کردن روی خودمه خوب میدونم.
و چه زیبایی قرآن سخن خداوندو بیان میکنه که تهمت نزنید غیبت نکنید که اگر کسی ام تهمت زد باید شاهد بیاره و به فرض اینکه در خلوت کاری انجام داده باشه و تو شاهدش بودی ،،،،نباید بگی و باید طرف شاهد ها بیاره که اون کارو انجام دادی…..
خداروشکر نمیگم تو این قضیه عالی ام اما همیشه سعی میکنم غیبت نکنم و اگر جایی ام غیبت هست بهش توجه نکنم ،،،،،،،گرچه بهترش اینکه آگاهانه کنار بکشم…..
غیبت شنیدن باعث میشه ذهنیت منفی پیدا کنیم و این پیش فرض منفی باعث میشع ،،،،من ویژگی های منفی افرادو برانگیخته کنم.
و در نهایت قضاوت کردن مساوی با قرار گرفتن در مدار ناخواسته ها،،،،،،،قضاوت کردن ،،،جنگیدن ،توجه به مسائل و مشکلات در نهایت مارو در مدار ناخواسته های ما قرار میده.
خدایاشکرت