ذهنیت قدرتمندکننده در برابر ذهنیت محدودکننده | قسمت 1 - صفحه 84 (به ترتیب امتیاز)
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری ذهنیت قدرتمندکننده در برابر ذهنیت محدودکننده | قسمت 1175MB25 دقیقه
- فایل صوتی ذهنیت قدرتمندکننده در برابر ذهنیت محدودکننده | قسمت 124MB25 دقیقه
سوال قسمت اول:
اگر یکی از دوستان یا نزدیکان شما به موفقیت قابل توجهی برسد، شما چه احساسی درباره موفقیت آن فرد داری؟
آیا خوشحال می شوی و انرژی و انگیزه می گیری؟!
آیا موفقیت او الهام بخش شما می شود؟!
یا شما را به احساس حسادت، ناتوانی می رساند؟!
برای من عادی است ولی اگه موفقیت بزرگی باشد در خوشحالی آن شریک میشوم و شاد و خوشحال میشوم اما سعی میکنم بعنوان یک الگو از آن بعنوان کسی که میتوانم از آن انگیزه بگیرم و درس بگیرم که میشه در هر کاری موفق شد
اما از شکست برخی نزدیکان احساسی شادی میکنم چون از نظر من انها طبق قانون عمل نکردند و باعث این شکست شدند
تمرینات این قسمت
مرحله اول: موفقیت های کسب شده توسط نزدیکان و دوستان خود را به یاد بیاور و لیستی از آنها تهیه کن.
برادر کوچک من داشتن روابط عالی با آدم های خاص بخاطر حوزه کاری
و ریسک کردن در بعضی از سرمایه گذاری
موفقیت دیگران و اطرافیان باعث شادی و انگیزه گرفتن در من میشود که این آدم با این تیپ و با این ظاهر و این سواد کم توانسته به این موفقیت برسه چرا من نمیتوانم و کلی برای من بازخورد داره
مرحله دوم: در مقابل موفقیت هر فردی که لیست کرده ای، بنویس: چه احساسی درباره موفقیت آن فرد داری؟
برادر من در روابط
احساس اینکه باید بتوان از هرکاری و در هر حوزه ی روابط ایجاد کنی ولی نه اینکه وابسته بشوی
مرحله سوم: این سوالات را از خود بپرس و به آن جواب بده.
سوال اول: از چه زاویه ی مثبتی به موفقیت های این افراد نگاه کنم که باعث شود:
از اینکه آدم موفق بخاطر یکسری باورهای که خودش دارد توانسته به موفقیت برسه و اینکه حس اینکه اگه این توانسته من هم میتوانم به آن موفقیت برسم ولی باید اول باور کنم
به خودباوری برسم
الهام بخش من باشد و برای اقدام در راستای تحقق خواسته هایم ایده بگیرم؛
سوال دوم: چه درس هایی می توانم از مسیری بگیرم که منتهی به موفقیت این افراد شده است؟
خواستن توانستن است و نشد نداریم
این شعار من است در دیدن موفقیت دیگران و باید همیشه و در هر کاری بخواهیم که موفق بشویم ببینیم آیا کسانی هستند که به این موفقیت رسیدند پس من هم میتوانم
با سلام خدمت همه دوستان و استاد عباسمنش
قبلا یه همچین چیزی رو توی گوگل سرچ کردم احساس حسادت عباسمنش و یه مقاله ای در موردش خوندم تو همین سایت که کمبود عزت نفس و فراوانی باعث شده که تو این مدار بمونیم
و این مورد یکی از پاشنه های آشیل من بود که این نقطه ضعف شخصیتی به میزان قابل در رفتار من بروز می داد از دوران کودکی یا نوجوانی و هنوز هم هست و این نقطه ضعف خودش رو شدیدا در موفقیت مالی و روابط دیگران میدیدم و حس حسادت به شدت بالا می رفت و بعد دنبال نشخوارهای ذهنی که فلانی فلان بوده و از این جور حرفا و وقتی این احساس در درون منایجاد میشد دنبال یه چیزی میگشتم که سر خودم رو گرم کنم و از این مخمصه یا حس بد راحت شم و خلاصه این شد که امروز هدایت شدم به این فایل که چیزی که دنبالش بودم برای رفع آن و بهبود آن
در دیدگاه بعدی نظر خودم رو مینویسم
خدایا شکرت
با سلام و خداقوت به استاد عزیز و سرکار خانم شایسته عزیزم و به همه ی اعضای گل سایت
خداروسپاسگزارم به دلیل اینکه هدایت شدم به این فایل که مطمئنم هدایت خداوند بوده که به سمت جلو حرکت کنم
در رابطه با این سوال من از دیدن موفقیت افراد غریبه هیچوقت احساس بدی نداشتم(حداقل از وقتی با قوانین آشنا شدم)
اما این در مورد افراد نزدیکم برعکس بوده و همیشه در مورد موفقیت هاشون احساس حسادت داشتم و یجورایی دوست داشتم خودم بالا تر از اونها باشم و نمیخواستم ببینم که در رده ای بالاتر از من هستن و میدونم که همین جریان منو از خواسته هام دور کرده
مثلا سینا پسر عموم که سنش از من تقریبا 7یا8 سال کمتره وهرگاه چیزی میدونم یا میخونم یا چیزی یاد میگیرم نمیخوام اون بدونه و میخوام یجورایی دانسته های خودم بره بالا و اونها پایین تر از من باشن و یا اینکه از خود من بپرسن و من با یه حالت اینکه آره من خیلی میدونم بهشون بگم
سینا پسرعموم که توی کار برقه و تازگی پیج راه انداخته و فالوورای بالایی گرفته
که من میبینم ته دلم احساس خوبی ندارم یا اینکه نمیتونم برم ازش بپرسم که از چه راهی رفتی هروز داره پیجت بالاتر میره
زاویه مثبت این جریان رو بخوام ببینم اینه که وقتی اون توی 5یا6 ماه به همچنین موفقیتی رسیده پس من هممیتونم برسم چون از نظرمهارتی چیزی از من بیشتر نداره هرکس توی کار خودش
و اینکه من فالوور گرفتن رو یه غول میدونستم که الان باورش برام راحت تر شده
درس هایی که میتونم بگیرم اینه که چون توی پیجش بحث های آموزشی میذاره و داره به یه خواسته ای از مردم پاسخ میده هروز داره بهتر میشه پس من هم باید یه مشکلی از مردم رو حل کنم و به یه خواسته ای از مردم جواب بدم که خیلیها دنبالشن
چیزی که تا اینجا به ذهنم رسید
شادو سربلند باشید
با سلام و درود خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز و با سپاس فراوان از شما که به قول قرآن خردمندانه متذکر میشوید ..
قبل از اینکه جواب سوالات رو بدم لازم میدونم که یه توضیحاتی رو از خودم بدم که مطمئنا این توضیحات برای خوانواده عزیز عباس منشیمون مفید هست ،.
با توجه به اینکه از 4 سال پیش من روی دوره روانشناسی ثروت و دوره 12 قدم کار کردم و نتایج بسیار عالی گرفتم ولی با این حال هر فایلی از استاد باعث میشه که بیشتر درون خودم رو کند و کاو کنم و حقیقت درونم رو مث موز پوست بکنم تا خودم رو به خودم معلوم کنم . از اونجایی که من نتایج بسیار عالی گرفتم فقط تعداد انگشت شماری از خوانواده و افراد درجه یک من به پیشرفت ها و موفقیت های عالی رسیدن ، و این مسئله منو یاد جلسه اول از قدم اول انداخت که ؛؛…
وقتی ما در این مسیر نتیجه میگیریم و نتایجمون بزرگتر میشه و از اونجایی که ما به راحتی فراموش میکنیم که من از کجا به کجا رسیدم و هر وقت این افکار محدود کننده به سراغم میاد عکس قبل از عملم رو نگاه میکنم ، متوجه تغییرات شگرف زندگیم میشم و این ذهن من گاهی اوقات دوباره میاد و نجوا میکنه ؛ خصوصا در یک همچین موردی احساس من رو بالا پایین میکنه با اینکه در گوشه ای از ورق های ذهنم که میلیونها لایه داره ، با توضیحات دقیق و زیبای استاد به راحتی به لایه های درونی ذهنم دسترسی پیدا میکنم و میتونم آشکارش کنم .
و از اونجایی که به طور قطع روی این توانایی خودم کار کردم که قضاوت دیگران به اندازه ی پشیزی رو من تاثیر نداره پس با توجه به آگاهی های این جلسه نکته های خودم رو به راحتی افشا میکنم .،
همونطور که گفتم ” تعداد انگشت شماری از افراد درجه یک من در خوانواده به موفقیت های چشمگیری رسیدن به لطف خدا و عمل گرا بودن خودشون .
یکی از برادرانم که اکنون در بندرعباس زندگی میکنه و به موفقیت و درآمد های بسیار عالی رسیده و چون که من بک گراندشو دیدم و عکس قبل و بعد از عملش رو دیدم میدونم که شرایطش واقعا عالیه و نسبت بهش احساس بسیییااااررر عالی دارم و واقعا دوستش دارم قلبا و برام باعث افتخاره و الهام بخش منه و در بیش از 95 درصد بهش احساسی عالی و خوب دارم و گاهی وقتی که ما تجربیاتمون رو باهم به اشتراک میزاریم آنچنان احساس شوق دارم که ناخداگاه اشک شوق دارم از خوشحالی ،
وقتی درونمو پوست کندم دیدم که خیییییلی خفیف بعضی اوقات احساس حسودی دارم بهش در کمتر از 5 درصد که فکر میکنم انگیزه ی بهتری باشه برام واسه پیشرفت و ازش الهم میگیرم . و همینطور همسر گلش که واقعا و قلبا دوستش دارم که تغیرات باور نکردنی رو کسب کرده و همین مهاجرتی که داشتن با برادرم به بندرعباس خودش گواه موفقیتشون بوده و ایمانشون و عمل کردنشون بوده و همسر برادرم یا بهتره بگم زنداداشم یک فرد بسیار مهربون ، در صلح با خودش و ایمانی قوی واقعا که حتی بچهاشو که خیلی کوچیک هستن تنها میزاره تو خونه و با داداشم باهم میرن به تفریح و گردش و یا خرید و این ایمانه که جای نگرانی رو گرفته ، بسیار خوش اخلاق ، آراسته و متین و بسیار خوش مسافرت ، که خودش یه الگوی بسیار عالی برای خانم هایی هست که نسبت به فرزندانشون نگرانی دارن و اینکه ایشون هم هنرمنده و از طریق هنرشون درآمد عالی دارن و هم مستقله و واقعا برام الهام بخشه و هیچ وقت احساس حسادت نداشتم بهشون و همیشه احساس خوشحالی و عشق داشتم ولی در جای جای ذهنم احساس مقایسه با همسر خودم گاها خیلی کم به سراغم می اومد که همسر من چقدر نسبت به فرزندامون ترس داره و نمیتونه تنها بزارتشون و این احساس به لطف خداوند و آگاهی های دوره ی احساس لیاقت بسیار کم رنگ شد .
خواهر عزیز و نازنینم که وقتی دوره قانون سلامتی رو شروع کرد با وزن 130 کیلوگرم و الان بعد از گذشت 6 ماه به وزن رویایی 65 کیلو رسیده و کلللللیییی اندامش زیباتر و پوستش بسیار شفافتر و تغدیه ای که داره بسیار ادابته شده با بدنش و با تعهدی که داره تغییری شگفت کننده ایجاد کرده و خدا رو هزاران مرتبه شکر که در رفاه مالی زندگی میکنه و واااقققعا الهام بخش منه و هر وقت میبینمش از احساس عشق و خوشحالی براش ذوق مرگ میشم و حتی به اندازه یک اپسیلون بهش حس حسادت ندارم و عاشقشم .
دامادمون که تو یک رسته صنفی کار میکنیم و شاهد پیشرفت های بسیار عالی که داشته بودم تا الان وهم از لحاظ رفاه مالی و هم موفقیت در کسب و کارش رو دیدم و میتونم بگم که انسانی صادق و خوش قلب هست و از لحاظ مالی و کسب و کار واقعا خوب عمل کرده و بعضی اوقات به اینکه اون مشتریهاش بیشتر از منه و یا توان خریدش بیشتر از منه و یا کارگاهش جای بهتری از من قرار داره کمی بهش حسادت کردم
و یا اینکه این احساس ؛
اون راحتتر از من میتونه رو ترسهاش پا بزاره و در اقدامات عملی در مسائل بزرگتر به راحتی میتونه عمل کنه ، مثلا اون تو خرید خودرو مث آب خوردن عمل میکنه و به نظرم مقاومتش در مورد بدهکاری یا خرید و فروش خیلی کمتره و مدیریت کردن کارهاش به نظرم خیلی از من بهتره و وقتی که باهم صحبت میکنیم احساس میکنم تو این زمینه ازش کمترم و احساس خالی بودن بهم دست میده و همین امر باعث میشه که دوباره رجوع کنم به عکس قبل از عملم و با الان خودم مقایسه کنم و سرپوشی بزارم روی اون احساس .
ولی در واقع من میخوام با خود واقعیم روبه رو شم تا بتونم این ذهنیت بیمار رو درمان کنم و با فکت بهش حمله کنم و تغییر زیباترین قسمت زندگیه منه ..
و دیگه خدا رو شکر از لحاظ مالی و پیشرفت در مسائل کاریم و زندگیم شرایط خوبی دارم و پیش نیومده که به باقیه اعضای خوانواده و افراد درجه یکم حسادت کنم چون من در مدار بسیار بالاتری از اونا هستم و شرایطم رو خودم خلق میکنم و توهم ندارم .
ولی در مواجه با افرادی که بسیار از من ثروتمندترن و در رسته ی شغلی خودم قرار دارن نه آنکه احساس حسادت کنم و نمیکنم ولی در بعضی اوقات با دیدن وضعییت مالیشون و پیشرفت های بسیار گستردشون و اینکه در زمینه کاری من تا همین دو سه سال پیش مثل من بودن و الان کارخونه ی تولید در همین صنف منو دارن واقعا احساس کمیت میکنم و گاهی ذهنم بهم میگه چطوری تونستن ، من کجا و اونا کجا ، من باید خیلی بدووم تا به اونا برسم .
آخیش این از مرحله اول .
مرحله دوم .
در کل احساسم نسبت بهشون خیلی خوبه و ذوق زده میشم .
من همیشه حتی قبل از اینکه وارد این مدار بشم از موفقییت دیگران ذوق زده شدم و لذت بردم .
مرحله سوم ..
میتونم ببینم که اونها رو تواناییهاشون کار کردن و رو ترسهاشون با اینکه کار آسونی نبوده پا گذاشتن، ایمان نشون دادن و عمل کردن ، تلاش کردن ، و مهمتر از هر چیز تکاملشون رو طی کردن و با روندی رو به بالا به این موفقیت ها رسیدن و این باعث خوشحالیه من و درک بهتر من از قانون میشه .
درسی که من میتونم بگیرم اینه که به خودم اجازه ی تغییر بدم ، خودمو با کسی مقایسه نکنم ، تکاملم رو طی کنم ، رو ترسهام پا بزارم ، ایمان واقعی نشون بدم که واقعا آسون نیست ، چون کنترل ذهن میخواد و واقعا هرچی که بیشتر پیش میرم تو این زمینه پی میبرم که من واقعا احتیاج دارم که خداوند دست منو بگیره و از نجوای شیطان نجاتم بده ،
در پایان دعا میکنم به درگاه ربِّ تمام جهانیان که ،
خداوندا میان من و شیطان پرده ای حائل شو تا شیطان نتواند مرا گمراه کند و ایمان مرا نسبت به تو سست کند که در غیر این صورت من از زیانکاران خواهم بود و خداوندا من از هر خیری که تو به من میرسانی نیازمندم ، آمین آمین آمین یا ربّ العالمین
و با تشکر و سپاسگزاری فراوان از استاد عزیزم و خانم شایسته مهربان و دوست داشتنی .
سلام و درود .
اگر این سوال را یکسال قبل باید جواب میدادم میگفتم صد در صد اول حسودی می کردم . ناراحت میشدم که چرا من موفق نبوده ام . و مطمئنا موفقیتش را به عوامل بیرونی مثل پارتی داشتن و …. ربط میدادم .
اما الان که موفقیت نزدیکانم را می بینم خوشحال میشوم و با خود می گویماگر برای او اتفاق افتاده پس برای من هم اتفاق خواهد افتاد و از موفقیت او ایده می گیرم.
الان اعتقاد دارم در جهان جای رشد ، توسعه و پیشرفت برای همه هست .هر چقدر حرکت کنی به همان میزان جهان ترا کمک می کند و حتی شاید هم بیشتر .
شاد باشید و شکر گزار . یا علی مدد
سلام
من در مورد موفقیت های دیگران در بعضی از نفرات خیلی خوشحال میشم و بعضی از موارد احساس کمبود یا ترس میکنم
1) دوست صمیمی خودم درآمدش به 1000دلار در ماه رسید من ازاین خبر احساس خوشحالی کردم و بهش افتخار کردم ولی از طرفی دیگر احساس کمبود کردم من ازش عقب افتادم یا حس کمبود یا حسی که از من برتری پیدا کرده هم داشتم
یعنی هم باور محدود کننده و هم باور قدرتمند
دیدگاهی که میتونه حس من رو نسبت به این قضیه بهتر کنه اینه که اگه اون تونسته من هم میتونم و یا از این زاویه میتونم نگاه کنم که دوستان من آدم هایی هستند که پولساز هستند و هدف دارند و یا اینکه باعث رشد من هم خواهد شد و در باور های من هم قطعا تاثیر میگذاره
و اگه بخوام نکته مثبتی از این موفقیت دوستم ببینم این که آدم اگه هدف داشته باشه و براش تلاش کنه به اون چیزی که میخواد دست پیدا کنه
و اینکه ایشون قانون تمرکز رو رعایت کرده و تونست به این هدف دست پیدا کنه
2) موفقیت پسر عمه ام در کسب و کار
احساسی که داشتم این بود که اصلا لایقش نیست و اگه خدا بهش داده چرا به من نداده و احساس ضعف و ناتوانی داشتم و چون فامیل هم بود میگفتم حتما دیگران مقایسه میکنند و من اصلا این رو دوست نداشتم پس باور های کمبود در من حاکم بود
از نقطه دیدگاهی که به من حس خوب بده وقتی بهش نگاه کردم دیدم که اگه اون موفق شده جای من رو اول تنگ نکرده و دنیا دنیای فراوانی هست و من هم میتونم و بعد اینکه در این بازار که همه مینالند و میگند بازار خراب هست ایشون تونسته کسب و کارش رو توسعه بده واین خودش خبر خوبیه
و نکته مثبتی که میتونم از این موفقیت در بیارم این هست که تلاش مستمر باعث موفقیت مستمر میشه و در راس آن تمرکز تمرکز تمرکز که ایشون تونسته این قانون ها رو رعایت کنه
3) سخنرانی عالی یکی از افراد در فضای مجازی
خب من خودم به فعالیت های گفتگو محور همیشه علاقه داشتم و خودم را با این فرد وقتی مقایسه که کردم دیدم من اصلا نمیتونم مثل این فرد حرف بزنم و خودم رو باختم و حس نا امیدی به من دست داد و گفتم دیگه من این مسیر رو ادامه نمیدم و همه اینها یعنی باور های محدود کننده
زاویه دیدم رو که عوض کردم دیدم اول قرار نیست من هم کپی این فرد باشم و من هم میتونم به روش منحصر به فرد خودم بیام جلو دوربین صحبت کنم فقط باید تمرین کنم چون امثال این افراد هم قطعا بارها اینکار رو انجام دادند که تونستند به این مرحله برسند و این نیازمند درک قانون تکامل هست که استاد عباسمنش خیلی روش تاکید داره و من هم بایستی این قانون رو در نظر بگیرم و رعایت کنم
نکته مثبتی که ازاین سخنرانی این فرد من دیدم این بود که زبان بدن خیلی خوبی داشت و من دریافتم اگه زبان بدنم را موقع صحبت کردن بیشتر روش کار کنم من هم میتونم به اون جذابیت در صحبت برسم اگر چه فهمیدم که من به طور ذاتی خودم هم همین زبان بدن را کمی دارم
ممنون از همگی به ویژه استاد گلم عباسمنش عزیز
سلام به استاد عزیزم
استاد من از شما ممنونم بابت گذاشتن این فایل روی سایت
ازتون سپاسگزارم بابت این تمرینی که بهمون دادین
و از خدا سپاسگزارم که منو هدایت کرده به این مسیر
این سپاسگزاری، قلبیِ قلبیه از اعماق وجودم
هیچوقت توی زندگیم اینقدر تا حالا سپاسگزار نبودم…
از خودم سپاسگزارم که این وقت رو برای خودم گذاشتم و این لطف رو به خودم کردم..
استاد من میخوام هیچی نشده از نتایج براتون بگم
استاد نمیدونید من به چه صلحی با خودم رسیدم این دو روز بعد از انجام این تمرین
نمیدونید چجوری سبک شدم
احساس سبکی وصف ناپذیری دارم…
احساس این رو دارم که درونا پاک شدم
همه چیزم تغییر کرده. شیوه ی برخوردم با مسائل ریز و درشت، حرف زدنم، حالم، احوالم، حتی شکل غذا خوردنم!
انگار دوباره خودم شدم. احساس میکنم برگشتم به اخلاقای پاک بچگیم
انگار احترام بیشتری برای خودم قائلم…
امروز میخواستم در یه بسته ماسک رو باز کنم، خواستم برم سراغ چاقو. ولی همون حس لجوج و پرباور بچگی گفت نه خودم میتونم! و به حالت بسته پفک بازش کردم و با یکم زور باز شد. احساسم بعدش غیر قابل توصیف بود… تا حالا از انجام دادن کار به این سادگی اینقدر شوق سراغم نیومده بود…
غذایی که درست کرده بودم دقیقا همون چیزی شده بود که دوست دارم. اونم توی شرایطی که اولش تضاد بود که میخواستم خودم رو بابتش سرزنش کنم. ولی نکردم. بعد ایده اومد که چکار کنم از داشته هام استفاده مفید بشه. چون قبلش نمیگم غذاهام بد میشد، اصلا! اتفاقا خداروشکر دستپخت خوبی دارم، ولی میدونید اونجوری نبود که به دلم بشینه.
غذام هم مرغ بود طبق قانون سلامتی.
ایده هم این بود که آب قلمی که داشت یخ میکرد رو اضافه کردم به مرغ که نسوزه و باهاش بپزه و طعم بگیره. (در حالت عادی معمولا جدا میخوردم)
استاد باورتون نمیشه حتی ادبیات حرف زدنم، آرامشم هم تغییر کرده!
و اما نتیجه ای که الان که فکر میکنم و این احساسم رو درک میکنم و میبینم چه گنج ارزشمندیه، نمیتونم بگم مهم ترین نتیجه ی این چند روز ولی چیزیه که اولویت بسیار بالایی توی ذهنم داره.
توی کامنت های قبلیم هم گفته بودم که چقدر درگیر موضوع پول ساختنم و چقدر درخواستم برای این مورد شدید بود و هست.
تا اینکه دیشب خداوند هدایت کرد به راهی که قبلش داشتمش ولی ندیده بودمش و اصلا بهش فکر هم نکرده بودم. چون ذهنم رو محدود کرده بودم که من فقط باید از طریق یه راه خاص (بلاگینگ) و از این مسیر پول دربیارم و شروع به کار کنم.
ولی خداوند از مسیر کناریش هدایتم کرد…
فعلا نمیگم این مسیر چیه، میخوام بذارم وقتی نتیجه گرفتم کامل بیام و راجبش بنویسم. این رو هم از شما یاد گرفتم استاد…
در یک کلام، من این واضح شدن خودم با خودم، این به آرامش رسیدنم، تغییر شکل رفتاریم حتی در کارهای روزمره رو با هییییییییییییییچ چیزی در جهان عوض نمیکنم.
همینکه
غذایی که امروز خوردم، خوشمزهترین غذای عمرم بود…
بیماری در بدنم تاب نمیاره و بدنم از هر ناسالمی ای پاک شده…؟نمودش رو واضح طی 24 ساعت گذشته دیدم
به راهی که میخواستم برای ثروت سازی هدایت شدم و فقط الان مونده خودم قدم بردارم
رفتم خرید و تجربه ام از خرید با کل این سه ماه فرق داشت، اینقدر که آرام و سبک و راحت بودم. از بعد نگرانی مالی نمیگم ها!!! حتی همین راه رفتن توی فروشگاه و دیدم نسبت به اجناس و کالاها هم متفاوت بود به طور واضحی…
خودش ارزش بیییییینهایتی داره.
شاید تونستم یک دهم نتیجه ای که واقعا درونم حس کردم و ارزشی که برام داشت رو توی این کامنت توصیف کنم.
ولی خدا میدونه چقدر حالم خوبه…
خدا میدونه چقدر رشد کردم…
و چطور مشتاقم که با دوباره انجام دادن این تمرین پیشرفتم رو بیشتر کنم و چیزهای بیشتری رو از خودم کشف کنم…
اگه بخوام بنویسم، کامنتم تمومی نداره… مطمئنم…
اینقدر که نتیجه در خودم حس کردم طی این چند روز
و فقط میتونم بگم خدایا شکرت!
خدایا شکرت برای این احساس ناب…
این احساس سبکی…
این احساس رشد و پیشرفت… در حدی که حتی حس میکنم اینکه انتخاب کنم در هر قاشق از غذام چی بخورم هم تغییر کرده و دلخواه ترم شده!!!
فقط میتونم بگم خدایا شکرت…
و استاد من از شما سپاسگزارم که با همین یک فایل کلی رشد و تغییر در من ایجاد کردید.
ازتون ممنونم…
الان این کار کردن روی خودم رو اولویت زندگیم قرار میدم،
چون میبینم توی دو روز برام در تماااااام ابعاد چه نتیجه ای رو ایجاد کرده…
واقعا من چکار میخواستم بکنم که در طول یه مدت زمان کوتاه اینقدر درونا و در تمام زمینه ها با هم رشد کنم و بیام بالا؟؟!!
به قول سعیده خانم شهریاری که کامنتاشون همیشه برای من انگیزست برای ادامه دادن،
“من کجا، دنبال چی میگردم؟؟؟”
وقتی همه چیز اینجاست…
همه چیز در درون منه…
فقط کافیه اصلاحش کنم. همه چیز خودبخود درست میشه…
خدایا شکرت…
باز هم ازتون ممنونم
شاد و سلامت و ثروتمند باشین در پناه خدای یگانه که عاشقانه میپرستمش
سلام استاد جان
سلام دوستان عزیزم
من نمیدونم از کجا بگم اما این لحظه یه چیزی بهم گفت بیام و بنویسم. در مورد چی؟ در مورد تمرین و عمل به فایل ها که شما توی انتهای فایل خیلی روش تاکید کردین.
شاید سالهاست دارم اموزشهای رایگان و حتی از سال پیش دوره های شما رو گوش میدم و صرفا گوش میدم و میرم. البته با دقت هم گوش میدادم و فکر میکردم خیلی خوبم ولی ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است.
میخوام بگم ذهنیت مثبت و باور درست وقتی ساخته شده که به دنبالش اقدام بیاره. من سالهای سال فقط گوش دادم اما اقدام ؟؟؟؟!!!!! هرگز !!!!!!!
حدود 10 سال اینطوری بودم. اما شش ماهه دارم بهتر عمل میکنم و جریان زندگی من متحول شده و حدود یکماهه دارم با نظم و انضباط روی خودم سعی میکنم کار کنم و نمیدونم چطور توضیح بدم که چه انقلابی در من ایجاد شده.
از ایده کسب و کاری که ده ساله به دنبالشم (ببینید چقدر مشاله داشتم من) ، روابط اجتماعی ،عزت نفس ، روابطم با همسرم، و رابطه ام با خداوند همه چی کوچولو کوچولو دستخوش تغییر شدن و خدا خودش میدونه من کار خاصی نکردم فقط روی خودم بصورت عملی کار کردم و ادامه دادم ( اموزش های 12 قدم بهم کمک کردن و الان قدم 6 هستم)
دوستان عزیزم تمرین کنید. اگه فقط و فقط به امید این باشیم که فایل گوش کنیم و اونچه که گفته میشه رو در طول روز اگاهانه انجامش ندیم باختیم.
امیدوارم تجربه های اشتباه من رو شما تجربه نکنید و این کامنت کوچیک من بتونه شما رو به سمت کار عملی روی باورهاتون هدایت کنه.
استاد درجه یکین و بی نهایت و خارج از حد تصورتون ازتون ممنونم
به نام خدای بی نهایت بخشنده.
سلام خدمت استاد عزیز و گرانقدر و همه دوستان…
خیلی فابل عالی بود ممنونم استاد عزیز.
آیدا عزیز ممنون بابت متن زیبا تون.
همه چیز باورها هستش .همه چیز تو ذهن اتفاق میافته .خیلی خوب گفتید..
تمرین…
موفقیت افراد و دوستان نزدیکم …
حسین ….موفقیت هاش اینکه تو مدت کم کلی مشتری کاسه خودش جور کرده با اینکه تجربه ای اندازه ما نداره بنظرم موفق تره.
چند تا کارگاه دستشه و هدف هایی برای خودش داره تو مدت کم یه ماشین معمولی برای خودش گرفته .کلی پیشرفت کرده وهمیشه خوشحال و شاد هستش وخونه خرید و همین طور میره جلو …
احساس قلبی من نسبت به این شخص اینکه….
باور های اشتباه: باباش بهش کمک کرده.
بابت این سالن ها وکارگاه های که داره هیچ اجاره ای نمیده .مجرده و هزینه ای نداره و خونه باباش میخوره و میخوابه و زبونشم میگیره و حرف زدن بلو نیست و….
تغییر باور های نادرست…
این شخص یه برادر داره چرا اون موفق نشده در سطح همین سطح یا نزدیک بهش .پس به خودش ربط داره .تو باورهاش هستش.
درسی که گرفتم اینکه وفتی این شخص با سن کم با لکنت زبان با نترسیدن و حرکت کردن و رفتن تو دل ترسهاش تونسته به موفقیت هایی برسه من هم میتونم و حرکت کنم و درجا نزنم و خودم رو گول نزنم که من دارم حرکت میکنم و در حالی که حرکت نمیکنم و پس رفت هم میکنم
محمد ….موفقیت هاش ..اینکه سوله داره .چند تا کارگاه دستشه و چند نفر براش کار میکنن و چند تا خونه داره و ماشین سانتافه داره و 206 صفر ….
احساسم نسبت به این شخص
چه فایده زنش ازش جدا شده و با بچه اش زندگی میکنه .دینش رو عوض کرده و مسلمون نیست
بد اخلاق و آدم بدی هستش و خودش رو میگیر ه و …
تغییر ذهنیت در مورد این شخص….
حالا این شخص جدا شده دلیل ثروتمند شدن یا فقیر شدنش نیست با هم نتونستن بمونن
با من همسن هستش اگه این به موفقیتی رسیده من هم میتونم
دینش رو عوض کرده من از قلب و ذهنش آگاه نیستم .ممکنه از من بیشتر خدارو قبول داشته باشه از آرامش دلشتنش میشه فهمید
وقتی که این شخص تونسته ماشین سانتافه و سوله و خونه هایی بخره من چرا نتونم .مگه چیزی از کسی کم میشه
ببین بی نهایت ثروت هستش که افرادی مثل این شخص به راحتی میتونن دریافت کنن .
با حرکت کردن و طی کردن مسیر و قدم برداشتن موفق میشی مثل خودم که به موفقیت هایی رسیدم. جاهایی حرکت کردم وموفق شدم و جاهایی که حرکت نکردم و درجا زدم و پس رفت هم کردم.
استاد ممنونم ازتون .
سلام بر استاد عزیزم و فرشته نازنینم مریم بانو
سلام به تمام خانواده بزرگم در سایت عباسمنش
سوال اگر از افراد نزدیکم و دوستان و همکارانم به موفقیتی برسن چه احساسی دارم؟
جواب= برای افراد خانواده ام موفقیت تحصیلی و مالی و ازدواج باشه خوشحال میشم و بهشون تبریک میگم و آرزوی موفقیت روزافزون میکنم
اگه همکار و دوستانم باشن در هر زمینه باشه خوشحال میشم اما در زمینه شغلی و درآمد غمگین میشم نه بخاطر اینکه اون درآمد خوبی داره بلکه به این خاطر که چرا من نمیتونم به این موفقیت برسم شغل من املاک هست و هروقت همکاری قراردا میبنده من تبریک میگم .
من یکسال هست که با استاد آشنا شدم و خیلی از فایلهای رایگان استاد رو گوش میدم و دوره های کشف قوانین زندگی و شیوه حل مسائل را خریداری کردم و روی خودم بسیار کار کردم و میتونم به جرات بگم معصومه یکسال پیش نیستم و خیلی باورهای غلط و ترمزها ی زیادی را در وجودم پیدا کردم و تلاش برای رفع آنها و بهبودی باورهام کردم اما هرچی پیش میرم باز هم شرکهای ریزی و خیلی زیبا را پیدا میکنم و میگم بازم شرک بازم باور اشتباه .
میخوام بگم اگه الان این احساس رو دارم نتیجه یکسال تلاش روی باورهام هست حتی اوایل در مقابل حرفهای استاد مقاومت داشتم و نمیپذیرفتم
اما به خودم قول داده بودم که باید روش کارتو عوض کنی تا حالا نتیجه نگرفتی بخاطر همین باورهای مخرب و داغون بود پس باید هرچی استاد میگه قبول کنی .(میخوام بگم ابتدای کار جدالی در وجودم بین باورهام و حرفهای استاد بود)
وقتی همکارم آقای هدایت و یا افراد دیگه قرارداد میبندن تحسین میکنم و سعی میکنم غمگین نشم و به خودم میگم اگه اونا تونستن تو هم میتونی
جهان سرشار از فراوانیه نگران نباش پول و ثروت زیاده اصلا هم تمام نمیشه.
چه درسی میتونم بگیرم = اینکه ببینم آنها چه راهی رفتن و چه تلاشی کردن و چه باوری داشتن من هم انجام بدم تا من هم موفق بشم
پس نتیجه میگیرم که :
1= باورهای درست داشته باشم باورهای توحیدی اینکه توکل کنم بخدا بدون هیچ ترس و نگرانی و مطمئن باشم خداوند منو هدایت میکنه من باید قدم اول را بردارم و این هم آسون نیست و خیلی باید روی خودمون کار کنیم تا نگرانی و ترس را از خودمان دور کنیم که بقول استاد همان توحید عملی هست
2= ایجاد احساس لیاقت،به خودم یادآور بشم من انسان لایق و شایسته ای هستم چون روح خدا در وجود منه
3= ایجاد باور فراوانی ، بقول همکارم جهان یک سلف سرویسه همه چی سر این میز هست این خودت هستی که انتخاب میکنی هر چقدر دوست داری از این نعمات بردار تمام نمیشه
4= توجه روی نکات مثبت، وقتی قرارداد و جلساتم بهم میخوره ناراحت و نگران نشم به خودم بگم چه درسی از این جلسه و قرارداد میتونم بگیرم تا برای جلسه بعدی استفاده کنم
5= با همکاران و افرادی که تو مدار درست ثروت قرار دارن معاشرت کنم و از صحبتها و ایدهها و افکارشان الهام بگیرم و هر قسمتی خودم ایراد دارم برطرف کنم و اینطوری فقط خبرهای خوب که چقدر قرارداد داره بسته میشه و قوت قلب من میشه میشنوم نه خبر رکود
6= آرامش و تکامل = عجله بزرگترین ضربه را در این شغلی که هستم داره و همیشه کار را خراب میکنه (کاری که من قبلا میکردم بخاطر وضعیت بد مالیم ) الان با وجود اینکه بدهی هام سر جاشون هستن اما آرامش دارم و عجله نمیکنم میگم باید تکاملم باید طی بشه و توی کار توکل کنم بخدا
بعضی وقتا ذهنم بهم میگه 5 ساله هنوز نتونستی مشکل مالیتو حل کنی پس دیگه کی حل میشه ؟
قلبم بهم میگه عجله نکن نگران نباش تو 4 سال بی راهه رفتی تو جاده خاکی بودی تازه متوجه شدی جاده کدوم طرفه. تو این یکسال با آدمای زیادی آشنا شدی با مالک ها و سازندگان زیادی آشنا شدی که دیگه تو رو میشناسن همکارای خوبی پیدا کردی که به تو اعتماد دارن و همه تو رو انسان شریف و صادقی میدونن این خیلی خوبه پس عجله نکن آرام باش به خدا اعتماد داشته باش خودش به وقتش کاری برات میکنه که خودتم بمونی توش که چطوری این کار برای من انجام شد فقط روی باورهات کار کن توکل بخدا داشته باش و قدم بردار خداوند قدم ها بهت میگه ایمان قلبی به خدا داشته باش
7= بهبودگرایی در مقابل کمال گرایی ، قدم به قدم برو جلو عجله نکن که یک دفعه از پله اول بری پله دوم تکاملت رو طی کن جهان خودش سرعت به کارت میده تو آرام باش بدون عجله و شتاب
خداوند را سپاسگذارم که هدایت شدم به این سایت توحیدی تا خودم و خدای خودم را بهتر بشناسم
از استاد بابت این فایل بسیار سپاسگذارم
برای خودم و تمام خانوده بزرگم در این سایت آرزوی خوشبختی و عشق و ثروت را دارم
همگی در پناه خداوند مهربان و بخشنده باشیم