ذهنیت قدرتمندکننده در برابر ذهنیت محدودکننده | قسمت 1 - صفحه 66 (به ترتیب امتیاز)


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری ذهنیت قدرتمندکننده در برابر ذهنیت محدودکننده | قسمت 1
    175MB
    25 دقیقه
  • فایل صوتی ذهنیت قدرتمندکننده در برابر ذهنیت محدودکننده | قسمت 1
    24MB
    25 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

1440 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    آسیه فرزانه گفته:
    مدت عضویت: 1161 روز

    سلام استاد عزیز و دوستان عزیز

    من هم 3 تا از افرادی رو که از نزدیکان بودند و موفقیتهای خوبی به زعم من دارند رو رصدکردم. و فهمیدم باچه احساسات منفی در مورد اونها دست و پنجه نرم کردم. اما چون مدتهاست دارم سعی میکنم دیدگاهم رو عوض کنم توانسته بودم با اعراض و کنترل فکرم، کمی حسم را بهتر و بهتر کنم. اما با مالبدشکافی که استاد پیش روی ما گذاشتند. تونستم به نکات جالبی از تغییر زاویه دیدم بگیرم جمعا نتایج علل موفقیت اون عزیزان اول و قبل از هرچیز در این بود که به شدت روی احساس لیاقت و عزت نفس و اعتماد به نفس خودشان نسبت به قبل کار کردند. و حالا تبدیل به آدمهایی شدند که خودشون را لایق دریافت خواسته شون میدونن. و به همین دلیل و اینکه قانون به درستی جواب داده هر روز پیشرفت بیشتری رو داشتن. همچنین خصیصه توکل و ایمان به خدا رو در خودشون قوی کردن. به شدت روی خواسته شون تمرکز دارن و خودشون رو از افراد مضر و حاشیه ها دور نگه داشتن و هرچه بیشتر این کار رو میکنن قوی تر میشن. اونا جسارت پیدا کردن و دیگه مثل قبل نمیترسن و به دل ترسشون پریدن. تمام این افراد مورد نظر من تو خرج کردن و حساب کتاب، ذهن ثروتمندی دارن و حالشون با هزینه ها و درآمدهاشون خوبه و حس بد به خودشون نمیدن. از روابط اجتماعی خوبی برخوردارن.

    واقعا ممنونم که باعث شدید اینقدر واضح و دقیق بتونم علل رو پیدا و کالبدشکافی کنم. انگار ذهنم چند پرده روشنتر شده.

    ممنون و سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    مهساه گفته:
    مدت عضویت: 1834 روز

    به نام خدای مهربان

    استاد عزیزم سلام و خانم شایسته دوست داشتنی

    استاد ممنون بابت این سلسله فایل هایی که آماده کردید

    در مورد سوالتون من با تمام صداقت در دفترم بهش کامل پاسخ دادم .

    و وقتی پاسخ دادم دیدم علارغم تصوری که همیشه دارم که من آدم حسودی نیستم ولی خیلی از مواقع این حس حسادت را داشتم وگاهی چقدر هم پررنگ بوده طوری که احساس خیلی بدی را تجربه کردم.ولی همیشه به مرور زمان سعی کردم با تحسین افراد و خوب خواستن براشون این احساس مخرب را کمرنگ کنم.

    ولی واقعا انقدر دقیق که با دیدن این فایل فوق العاده فهمیدم نمیدونستم این احساس بد ومحدود کنندهبه خاطر یه سلسله باورهای محدود کننده ای هست که دارم.

    باورکمبود ( البته که ازوقتی از فایل های استاداستفاده میکنم خیلی کمتر شده ولی بازم کلی جای کار دارم.)

    باور اینکه با موفقیت اطرافیانم من بد وضعیف جلوه میدم این باور خیلی جدی دروجودم بود بهتربگم همیشه میخواستم در خانواده من عالی و موفق باشم وهر وقت این را به خطر میدیدم به شدتواکنش نشانمیدادم اصلا هم متوجه نبودم ولی بازهم بعد ازآشنایی با استاد خیلی خیلی بهتر شدم و این باورهاکه ساخته شد موفقیت افراد دیگه یا کلا افراد دیگه هیچ تاثیری درموفقیت و احساس خوب من ندارن خیلی بهتر شدم ولی بازم باید بهتر کار کنم

    باور محدود کننده اینکه دیگه نمیتونم مثل اونها موفق بشم ( درزمینه رشته تحصیلی)

    باورمحدود کننده اینکه وجه اجتماعی فقط با نوع شغل به آدمداده میشه

    باورمحدود کنندهاینکه اعتماد به نفسم را به نتایجم گره بزنم و وقتی نتیجه نیومده اعتماد به نفسم پایینباشه( مشکل درعزت نفس که البته اخیرا روش کار کردم و لی بازهم باید بهتر کار کنم روی دوره عزت نفس)

    اینباورهای محدود کننده را داشتم و خداروشکر از وقتی با استاد آشنا شدم روشون کار کردم بهتر شدم ولی پاسخ به سوال استاد همه اینهارودوباره به هم یادآوری شد که بازهم جای کاردارم .

    تمرین راکامل دردفترم انجام دادم

    تک به تک افراد را نوشتم احساسی که داشتم را نوشتم

    و درنهایت خیلی برام جالب بود در مورد درسهایی که میتونم از موفقیت اون عزیزان ودوستانم بگیرم

    چشمگیرترینش رها بودنشون و اعتماد شون به رب وراحت گرفتن زندگی بود . چیزی که توش ضعف داشتم همیشه وباید بازهم خیلی خوب روش کار کنم.

    خداروشکر خداروشکر خدای مهربونم

    خدایا ساسگزارم برای این هدایت برای استادعزیزم

    استاد ازتون بینهایت ممنونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    انسیه زمانی مهر گفته:
    مدت عضویت: 769 روز

    سلام استاد عزیزم واقعا سپاسگزارم استاد عزیزم وقتی دیدم شما فایل جدید روی سایت گذاشتین از اعماق وجودم خوشحال شدم استاد نازنینم نمیدونید چه قدر به این فایل امید دارم واقعا نمیدونم با چه کلماتی از شما به خاطر این فایل بی‌نظیر و توحیدی سپاسگزاری کنم من طبق وعده خدا منتظر این نشانه بودم واقعا وعده خدا تخلف ناپذیره امیدوارم من بتوانم از این فرصت اللهی استفاده کنم

    استاد توحیدی من عاشقتونم

    راستی دوره احساس لیاقت واقعا تأثیر خودش رو گذاشته شما جذاب‌تر و نفوذ کلامتون بیشتر شده

    واقعا توحیدی تر شدین سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    لیلا عفت گفته:
    مدت عضویت: 2083 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    خدایا به نیت نزدیکی به تو صلات امروزمو بجا میارم

    سلام به استاد عزیزوسخاوتمندم سپاسگزارم بابت سخاوت فوق العاده تون سپاسگزارم بابت خداگونه شدن تون

    سلام به خانم شایسته عزیز که همراه شیرین شماست

    سلام به دوستان عزیز وهمراهان ارزشمندم دراین سایت توحیدی سپاسگزارم از دوستانم که قراره باکامنتهاشون رشد کنم

    حشر:10

    رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا وَلِإِخْوَانِنَا الَّذِینَ سَبَقُونَا بِالْإِیمَانِ وَلَا تَجْعَلْ فِی قُلُوبِنَا غِلًّا لِّلَّذِینَ آمَنُوا رَبَّنَا إِنَّکَ رَءُوفٌ رَّحِیمٌ

    پروردگارا! ما و برادران ما را که در ایمان بر ما پیشی گرفتند بیامرز و در دل ما [انگیزۀ اختلاف و کینه و] دشمنی نسبت به مؤمنین قرار مده.پروردگارا! تو بسیار رئوف و مهربانی.

    من لیلا حسینی دانشجوی این هدیه ی ارزشمندی که خدا توسط شما بهم عطا کرده تعهد میدم که میخوام ازاین هدیه ارزشمند اینبار عالیتر واصولی تر استفاده کنم ونتایج عالی بگیرم مثل نتیجه عالیم از هدیه های قانون سلامتی پس میرم که تمرینمو عالی انجام بدم خدایا شکرت

    سوال: اگر یکی ازنزدیکانم یادوستانم بموفقیت قابل توجهی برسه من چه احساسی دارم

    قبل از توحید وقبل آشناییم باشما بسیار داغون بودم وفقط خودمو نالایق میدیدم که اینا واسه اونایی که استعداد دارن من که هیچ استعدادی توهیچ زمینه ای ندارم

    بعداز آشناییم باشما : البته بنظرم فرق میکنه برام که اون فرد قبلا هم موفقیتهایی معمولی داشته یا نه ؟ مثلا بعضیها تو آشنایان هستند که همیشه درسطح پایین بودن وقتی متوجه میشم موفق شدن یهو ذهنم میگه باریکلا اینم آدم شد وتو هنوز اندرخم یه کوچه ای

    وبعدش میام خودمو با آگاهی هایی که ازشما یادگرفتم یه کم میارم تو مسیر درست واز نگاه قانون بهش توجه میکنم ومیگم تحسینش کن چون لیاقتشو داشته که این موفقیتو کسب کرده وطبق قانون جای درستشه واگه تو نداری اونو حتما یا تلاش نکردی یا کم تلاش کردی یااصلا درخواست نکردی یا اصلا خودتو لایقش ندونستی پس بیا واز موفقیتش حال خوب بگیر وبجای حسادت تبدیلش کن به تحسین ولذت ببر وبگو که خدایا منم میخوام اینو

    واعتراف میکنم که بازهم وبازهم ذهنم میادو بد تخریبم میکنه ومیزنه توی سرم که تو بی عرضه ای بقیه رو ببین مثلا خواهرتو دوستتو ببین اوانم تو شرایط تو بودن ولی ببین اینا کجان وتو نیستی ونمیزاره حتی داشته های معمولی مو ببینم چه رسد به اینکه سپاسگزاری کنم یا خوشحال بشم ومیرم تو ناسپاسی اما گفتم انصافا از زمانیکه باشمام حال وحس بدم از حسادت هام دیگه به فقط چند ساعت رسیده ونمیزارم خیلی جولان بده چون قانون :احساس خوب داشتن درهرشرایطی رو خیلی باورش کردم ووقتهایی که میرم حس بد انگار توجهنمم وبرای خودم خیلی زجرآورش کردم که هرجورشده باید حالمو یه جوری خوب کنم

    وبعدم سعی میکنم منطقی بیام باهاش حرف بزنم که دیگه اذیتم نکنه مثل همین دیشب که روزش میخواستم رو کامنت دوستام کارکنم وباز موفقیتهاشون من برد لحظاتی وساعاتی تو خماریه حال بد فقط سعی کردم حسمو یه کم خوب نگهدارم چون دستم بند بود نمیتونستم بیام تو سایت یا باخدا حرف بزنم

    فقط سعی کردم سکوت کنم وبه عزیزانم گیر ندم چون وقتی حالم بدمیشه به بقیه گیر میدم وذهنم اینجوری تقصیر حال بدیمو میخواد بندازه گردن دیگران تا خودمو مسئول ندونم

    اما سکوت کردم وبعدم اومدم نشسته م به حالت مراقبه ونیایش باخدا حرف زدم که دستمو بگیر من حریف ذهنم نمیشم داره داغونم میکنه بعد دیدم دیروز خیلی روی تعهدم به نیایش سرساعتهای خاصم وصلاتم توجه نکردم وبعد که حالمو خوب کردم خوابیدم وپاداش این حال خوبم هدیه ی ارزشمند امروز شما ست سپاسگزارم از خداوند که پاداش نیکی وحال خوب رو سریع وعالی میده

    من برای این سئوال هم دونفر از خانواده مو نوشتم که خیلی خودمو مقایسه میکنم بااونها وهم از موفقیتهاشون میرم تو حس بده حسادت

    هم از دوستان سایت که ازنزدیک دیدمشون

    وهم خود شما استاد

    چون این حسادته هست به همه ومقایسه هست که باعث حسادت میشه وتخریب خودم

    درجواب هم نشستم موفقیتهاشونو اونطوری که گفتین نوشتم

    سعی کردم برای هرکدوم واضح بنویسم والبته باید بازم بهشون فکرکنم واینجوری هم دارم تحسین شون میکنم وهم باتمرکزم روی موفقیتهای اونها یه جوری اونارو برانگیخته میکنم وبااین تمرین شما هدفمند میکنم اینکارمو تا منم انگیزه بگیرم که اگر منم اون موفقیتهارو دوست دارم باورپذیرش کنم که منم میتونم واینطوری از

    ذهنیت محدودکننده ام برسم به ذهنیت قدرتمند کننده

    هدف تمرین ونتیجه ای که قراره برام زقم بزنه

    آیا شانس من کمتر شده برای موفقیت ؟؟

    اووو آره استاد من خیلی به این موضوع توجه میکنم وقتی موفقیت این عزیزانو میبینم فک میکنم تا برای من موقعیت یاافراد یا ثروت و… کم شده چون اینا ازاونهابرخوردارشدن دیگه

    مثلا من داشتن سایت وتاثیرگزاربودن رو خیلی دوست دارم وبادوره احساس لیاقت فهمیدم که استعداد وگیفتی که خدابهم داده توانمندی توی خوب حرف زدن وتاثیرگزاری ودرک عالی قوانین وقرآنه چون ازشون واقعا هم لذت میبرم وهم خسته نمیشم وهم نیازی به کوه کندن ندارم وبدون مقاومت خاصی خوب درکشون میکنم وتوزندگی خودم ودیگران ردپایه قانونو پیدا میکنم

    اما وقتی شمارو میبینم ودوستانی که تواین زمینه کارمیکنندرو میبینم ذهنم میگه آخه توکجا وآین اساتید موفقیت کجا توچی داری برای ارائه تو چه برتری  داری که کسی بخواد باتو باشه وادامه بده واینجاست که حالم گرفته میشه بشدت

    ودارم روش کارمیکنم که اولا مثلا من میتونم اونارو آماده کنم برای هممسیرشدن بااستاد عزیزم این که خیلی خوبه هم من رشدکردم هم اونا وهم قدردانی کردم از استادم وتاحالا چندین مورد بوده که دوستانمو باشما آشناکردم واینم از باور قدرتمندشماست واون احساس لیاقت فوق العاده ای که درخودتون ساختین ومیفهمم که خدا چطور افراد آماده رو میاره بسمتتون

    خداروشکر بابت این توانمندی عالی واحساس لیاقت فوق العاده ای که درخودتون ساختین

    موفقیت اونها باعث میشه من بدوضعیف دیده بشم؟

    آره دقیقا این چیزیه که تو ذهنم میاد ومنو دیوانه میکنه خیلی وقتها البته قبل از اومدنم بسایت حتی اونقدراین باورقدرت داشت که دوست داشتم خودموازاین زندگی خلاص کنم اما تواین مدت که باشما وآگاهی هاتون جون دوباره گرفتم شاید تعدادش چندمرتبه بوده وسریع هم با نتایجی که گرفتم ساکتش میکنم ونمیزارم رشد کنه اما هستن تولایه های پنهان ذهنم چقدرشما خوب خودتونو شناختین چقدراساسی روی خودتون کارکردین تحسین تون میکنم سپاسگزارم که باسخاوت اینهارو بهمون آموزش میدین این یه هدیه گرانبهاست امروز برای من پاداش کنترل ذهن دیشبمه وزجه زدنم پیش خدام وتسلیم شدنم واعترافم به ضعفهام خدایا ممنونم

    اره منم میگم که مثلا خواهرم درس خونده من که فقط دیپلم دارم من اصلا جایی سرکارنرفتم اون از 18 سالگی رفته سرکار خصوصا وقتهایی که میبینم اون میتونه برای خانواده ام کارهای پزشکی شونو بکنه ومن نمیتونم کارخاصی بکنم ذهنم شروع میکنه به تخریب کردن وتازگیها احساس میکنم خیلی به خواهرم حسودیم میشه نمیزارم رشد کنه این حسهای منفی کنترلش میکنم اما هستن دیگه خصوصا که خانواده ام مذهبی ان وخواهرم تواین کارها وخیریه وفلان تلاش میکنه وموقعیتی کسب کرده ومن آدم راحتی شدم وکاری به این مسائل ندارم ذهنم بدجوری اذیتم میکنه این چندوقت ذهنم خیلی درگیرش میشد ومدام بهم میگفت ببین توکجایی اون کجاست تونه دنیارو داری نه آخرتو بیچاره

    یه وقتهایی هم که شانسی بودن برام تداعی میکنه ومیگم

    اینا قبل از اومدنم تومسیر شما خیلی بیشتر بوده والبته اون زمان خواهرم هم این موفقیتهارو نداشت ومنم چون تو مسیر اون بودم مثل اونا مذهبی سفت وسخت البته ظاهری (خودمو میگم چون ظاهرم فقط مذهبی بود ولی اصلا ایمان وباوری که خداعادل نداشتم وهمه ش فک میکردم هرکاری دلش بخواد خدا میکنه ماهم مثل عروسک خیمه شب بازیش هستیم دیگه مجبوریم تحمل کنیم )

    اونموقع باهم همدردی هم میکردیم ولی ازوقتی باشما آشنا شدم دیگه سعی کردم خودمو مقصر تمام مسائلم بدونم وباکسی دردودل نکنم واینجوری دورترشدم ازشون وانگار تازگیها این حسادته دوست داره که پررنگترجلوه کنه ولی نمیزارم خیال کرده نشستستم یه اهرم رنج ولذت واسه ش درست کردم درباره ی همین حسادت بخواهرم که نتونه ادامه بده وهروقت نجوامیکنه مرورش میکنم وآروم میشم

    وسعی میکنم ازدرونم خواهرعزیزمو تحسین کنم چون با جنم وجسور عمل کرده که این نتایجو گرفته منم اگر همون باورهارو بسازم قطعا میتونم دارم سعی میکنم انگیزه بگیرم از موفقیتهای همه وباشما یادگرفتم که خدابراش نه مدرک مهمه نه سنم ونه هیچ چیزه دیگه واگه باورهامو درست کنم منم میتونم وهمین که هرروز یه قدم خودمو رشد بدم وتومسیر موفقیت باشم همینم کلی موفقیته خداروشکر

    متنو خوندم وسوالارو د تودفترم نوشتم وجواب دادم فقط تونستم 7 دقیقه فایلو گوش کنم مهمون اومده برای برف بازی خونمون من میرم واسه لذت بردن

    والان بعد رفتن مهمونها وبرف بازی ولذت بردن اومدم ادامه ی فایلو گوش دادم ولذت بردم وتحسین کردم سخاوت شمارو وتایید میکنم که وقتی بها پرداخت میکنیم متعهدتریم البته من فایلهای جدیدواکثرا نگاه میکنم ولی چون خیلی آرام تایپ میکنم سختم میشه کامنت بزارم اما بخودم تعهد دادم این هدیه رو مثل فایلهای معرفی قانون سلامتی متعهد گوش بدم تا بتونم دوباره دوره ارزشمند احساس لیاقتو ازاول مرور کنم چون اونموقع انگار توشوک بودم فقط گوش دادم وبخاطر کمالگراییم کامنتی ننوشتم ولی این هدیه های ارشمند بهتر انشالله محدودیتهای ذهنمو میشناسم تا آناده بشم برلی یه احساس لیاقت وباورخودارزشمندی بهتر که به امیخدا باکارکردن دوباره نتایج عالیتری رو برلی خودم وبسپلس از زحمات شما استادعزیزم وسپاسگزاری از خداوندم رقم بزنم

    درپناه خداباشید

    دوستون دارم استادعزیزم وسپاسگزارم بابت سخاوتتون

    خدایا شکرت که به تعهدم عمل کردم

    خدایا شکرت

    السلامُ علینا وعلی عبادالله الصالحین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    روح الله فراهانی گفته:
    مدت عضویت: 763 روز

    بنام الله مهربان

    باسلام خدمت استادودوستان همفرکانسی

    من دراین مواقعی که دوستان یاهمکاران من موفق میشن

    به مسیرخودم شک میکنم

    به تلاش خودم شک میکنم،ومیگم حتما تلاش کافی نکردم

    قبل از اشنایی این برنامه اگه بود

    خودم وباهزارتا داستان توجیه میکردم

    وسعی میکردم موفقیت طرف و بی ارزش جلوه میدم

    ومیگفتم که مثلا اگه منم فلان موقع فلان کارو میکردم حتما خیلی موفقترمیشدم

    ودرصحبت بابقیه درمورد موفقیت همکارم سعی میکردم هزاران برچسب ناجور میزدم مثلا:

    با دزدی

    باراه درست وکارصحیح نمیشه

    حتما ی ریگی توکفشش هست

    حتما حق کسی روضایع کرده

    و بعضا میگفتیم درسته موفق شده،ولی پدرمادرش ازش راضی نیستن

    یا موفقیتش رو با اینکه حتما خسیسه نخورده جمع کرده

    اصلا اززندگیش لذت نبرده

    اصلا حلال نیس

    مثلااون زودشروع کرد

    اون موقع خوبی شروع کرد

    اون احتمالا گنج پیداکرده

    قاچاق فروشی کرده

    وهزاران برچسب ناجوردیگه

    ولی هیچوقت به خودم اجازه نمیدم که ازش بپرسم

    نمیخام خودمو پایینترازاون بدونم

    احساس پوچی وبی ارزشی میکنم

    احساس حقارت وکوچیکی بهم دست میده

    ولی بعدازاگاهی دراین برنامه

    انگارذهنیتم کاملا نسبت به این مسائل کامل عوض شده

    فهمیدم موفقیت همکارم باعث انگیزه گرفتن،وباعث موفقیت من هم میشه

    موفقیت اطرافیان وهمکاران مثل ادرس دادن دقیق میشه برای من

    پس من هم توانایی خودمو محک میزنم

    واینجافهمیدم که موفقیت اول درون من اتفاق میفته بعددرزندگی من ظهورپیدامیکنه

    ازموفقیتشون الهام میگیرم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    معصومه شکرالهی گفته:
    مدت عضویت: 1441 روز

    با سلام خدمت شما استاد عزیز و سخاوتمند

    من وقتی نسبت به موفقیت اطرافیانم می‌شنوم بیشتر اوقات واقعا خوشحال میشم انگار که واسه خودم اتفاق افتاده ولی گاهی اوقات وقتی به درونم رجوع میکنم این سوال رو از خودم میپرسم اون چه چیزی داره که تو نداری ؟ گاهی شاید احساس غبطه میاد سراغم . ولی فکر میکنم من اونقدر احساس قدرتمندی و همینطور شجاعت رو در خودم ندارم و همینطور اون احساس لیاقت که مهمترین احساس هست . با اینکه همش به خودم میگم اگه اون تونسته پس تو هم میتونی ولی یک حس ترس نمیزاره رو به جلو حرکت کنم و مرتب به خودم گوشزد میکنم که باید روی این باورها که محدود کننده هستند خیلی کار کنی . امیدوارم که بتونم ریشه ای درستشون کنم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    رضا همت زاده گفته:
    مدت عضویت: 1261 روز

    درود و سپاس از استاد عزیزم و بچه‌های گروه سایت عباس منش

    استاد سپاسگزارم از شما بابت راهنمایی های خوبتون ، وقتی گفتید فقط کامنت های سایت رو میخونید ، خوشحال شدم گفتم از شما تقدیر و تشکر کنم بابت زحمات شما

    استاد مشکل از درس های شما نیست ، مشکل اینه که جایی که ما در آن زندگی می‌کنیم ، انسانهای فرکانس پایین زیادی وجود دارن

    ما اخبار و تلویزیون رو رها کردیم

    ولی همچنان ، آدمهای فرکانس پایین هم دور و اطراف ما بسیار هستند، که بعضی وقتا انرژی آدم رو کم میکنن،

    از طرفی بخاطر شغل مون ما ناخواسته با این افراد برخورد میکنیم

    من طبق قانون تکامل دارم کاری رو که بلدم انجام میدم و میرم جلو و حتی از وام هم استفاده نمیکنم

    ولی هنوز نتوانستم که بخاطر کارم بتوانم دوری کنم از این آدمهای انرژی خوار، البته تا حد زیادی ازشون دوری کردم، ولی بازم پیدا میشن

    بخاطر مشغله مالی ، وقتم کمتر هستش

    و بیشتر وقتا نمی تونم بیام کامنت بذارم

    چون خیلی دوست دارم با شما و بچه‌های سایت تبادل اطلاعات کنم

    لطفاً راهنمایی بفرمایید که بعضی وقتا ما چکار کنیم که نا امید نشیم و به مسیرمون و عمل به قوانین درست رو انجام بدیم

    میگن که اگه آدمهای اطرافت هر طور باشن شما ناخواسته با اونا هم فرکانس میشوید بعد از یه مدتی

    من سوالم از شما استاد عزیز و بچه‌های سایت اینه که چطور با این آدمهای فرکانس پایین برخورد کنیم؟

    قطعا بی توجهی جواب میده

    ولی خب بعضی وقتا از نزدیکان خود آدم هم همین مشکلات به وجود میاد، ذهن آدم بعضی وقتا بازم عکس العمل نشون میده به این ناخواسته ها و بازم مشکلات به وجود میاد، ناراحتی به وجود میاد،

    باتشکر از شما ممنون میشم که راهنمایی بفرمایید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    محبوبه کریمیان گفته:
    مدت عضویت: 3177 روز

    سلام استاد بی نظیرم

    ممنونم بابت این دوره ی رایگان و بی نظیر من تعهد میدم که روی این دوره به همون خوبی کار کنم که روی محصولات کار میکنم

    سوال قسمت اول:

    ———————————————————–

    اگر یکی از دوستان یا نزدیکان شما به موفقیت برسه چه احساسی دارید؟

    راستش این موضوع توی زندگی من زیاد پیش اومده اولین باری که یکی از نزدیکانم به موفقیت مالی رسید خیلی براش خوشحال شدم اما از وقتی دیدم اون شخص در برابر من فخر فروشی میکنه و هر بار منو تحقیر میکنه بابت درآمد کم و اوضاع مالی نابه سامان خیلی غمگین شدم و از خداوند درخواست کردم که من هم موفق بشم منم بتونم انسان موفقی بشم که هر آدمی به این راحتی به خودش اجازه ی تحقیر کردن من و فرزندانم رو نده این درخواست شدیدا در من شکل گرفت و از خداوند هدایت خواستم و دعا کردم من رو به اندازه ی یه لحظه چشم بر هم زدن تنها نگذاره

    و نتیجه این شد که من هدایت شدم به سایت استاد عباس منش و خیلی خوشحال شدم چون میدونستم توی این سایت به گنج نهفته ای دست پیدا میکنم و خداروشکر از اون روز به بعد زندگی من خیلی تغییر کرد و من الان خودم رو انسان موفقی میبینم چون دارم به خواسته های خودم یکی یکی به راحتی میرسم و لذت میبرم و این مسیر همچنان ادامه داره

    از اون روز به بعد هر وقت موفقیت اطرافیانم رو میبینم اولش یکم حسادت میکنم و اذیت میشم ولی همون یکی دوساعت اول اینجوری هستم بعد اون حسادت موتور انگیزه ی بالایی برای من میشه که به مسیرم ادامه بدم انگار اون حسادت من رو به سمت موفقیت های بیشتر هول میده و مدام به خودم میگم اوکی اونا از این مسیر دارن به موفقیت میرسند در حالیکه باوراشونم درست نمیکنند و معلوم نیست به کجا برسند اما من دارم با آموزش های استاد بی نظیرم جلو میرم کم کم باورام رو میسازم و موفقیتم رو بر روی باورای مناسب سوار میکنم و این خیلی برای من بهتره و پایدار تره

    و به این شکل احساس خوبی دارم و اصلا نگران نمیشم که الان اونا تمام موفقیت ها رو برداشتن و چیزی برای من نمی مانه

    و بیشتر مصمم میشم که مسیر سبز عباس منشی خودم رو ادامه بدم خدایا شکرت

    یا مثلا در نظر دارم که یک کسب و کاری رو برای پسرم بزنم به محض اینکه ببینم یکی از نزدیکانم اون کار رو ایجاد کرده عصبانی میشم انگار تو پس زمینه ذهنم یکی داره میگه هیچی دیگه حالا که اون اومد این کار رو زد دیگه این فرصت از تو گرفته شده اولش به این شکل ناراحت میشم ولی خیلی زود به خودم میگم بابا هر کسی روزی خودش رو داره و مشتری زیاده مکان زیاده چرا باید ناراحت بشی اونم حق داره آدم موفقی بشه و به این شکل خودم رو آروم میکنم و سعی میکنم برای اون شخص هم خوشحال بشم و اگر کمکی هم از دستم بر بیاد برای موفقیتش دریغ نمیکنم

    واما در مورد سوالات تمرین

    هیچ احساس خاصی بهشون ندارم و فقط از موفقیت اونا به خودم اینو میگم خداروشکر که من به سایت استاد هدایت شدم و زندگیم رو بهبود دادم و روز به روزم بهتر میتونم زندگیم رو بهبود بدم چون همون افراد الان با تعجب به زندگی من نگاه میکنند و مطمئن هستم که من هم در نظر اونا انسان موفقی هستم گرچه هنوز از لحاظ در آمد مالی به اونا نرسیدم ولی وقتی میبینند که زندگی منم در حال پیشرفت هست و من خیلی زود به خواسته هام می رسم متعجب میشن و من این حالت رو هم از کلامشون دریافت کردم و هم از چهره شون

    و خدا رو شکر میکنم که منم توانایی بهبود زندگیم رو دارم

    و البته یه فرقی که با اونا دارم اینه که من در تمام جنبه های زندگیم دارم به بهبود میرسم چون با آموزش های استادم پیش میرم ولی اونا فقط از لحاظ اوضاع مالی

    که نظر من اینه که وقتی قوانین رو بدونیم و باورای مناسبم بسازیم از لحاظ مالی اونقدر پیشرفت میکنیم که اون افراد عقب می افتن چون اونا باوراشون ترکیبی از باورای مناسب و باورای نا مناسب هست و از این موضوع ممکن که آگاهی نداشته باشند در حالیکه من از این موضوع آگاهم و دارم یاد میگیرم چطور از قوانین استفاده کنم و قطعا موفق تر خواهم بود

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    مریم فرقدانی گفته:
    مدت عضویت: 1209 روز

    به نام خداوند یکتا

    استاد عزیزم سلام گرم من به شما و مریم جون

    بسیار سپاسگزارم برای این سایت و فایلهای ارزشمندتان که به ما هدیه می‌دهید.

    این موضوع موفقیت اطرافیان و دوستان در گذشته با دیدنش بسیار اذیت میشدم و تا حدودی حسرت میخوردم و میگفتم خوش بحالشون چقدر شانس دارن ولی من نه . همیشه ذهنم درگیرش بود که چرا من نمیتونم به این موفقیتها برسم و به همین دلیل نمیتونستم ارتباط بگیرم با افراد و حالم بد میشد. وترجیح میدادم اون فرد موفق و ثروتمند رو نبینم. و اما از وقتی که هدایت شدم به مسیر درست و سایت شما و فهمیدم و درک کردم که همه چیز برمیگرده به باورهامون دیگه دیدگاهم تغییر کرده و هر فرد موفق در هر زمینه ای که میبینم خییلی ذوق میکنم و خوشحال میشم و گاهی حس میکنم که خودم این موفقیت رو بدست آوردم، ودرون خودم تحسین میکنم و گاهی هم به شخص موفق هم تبریک میگم و براش موفقیت‌های بیشتری آرزو میکنم .

    و وقتی میبینم افراد زیادی هستند که تونستند به موفقیت‌های زیادی برسند پس حتما من هم میتونم و لایقش هم هستم .

    البته گاهی هم می‌شود که از افراد فامیل و دوستان که به موفقیتی رسیدن کمی حسم بهم بریزه وحسادتی هم بکنم‌ و بعدش بگم خوش بحالش،چرا اون راحت به خواستش رسیده و من باید سختی بکشم ولی دوباره بر میگردم و ذهنم رو کنترل میکنم و تحسین میکنم افراد موفق رو و یاد آور توانایی‌های خودم میشم و موفقیت‌هایی ک خودم بدست آوردم رو یاد آور میشم، و با توجه به خواسته هام میگم بابا من باید باورهای مناسب با اون خواسته رو بسازم و من هر روز به خودم میگم که من خالق زندگی خودم هستم .

    البته من باورهای محدود کننده ای که دارم اینه که دیر شده، دیر فهمیدم که باید چکار کنم ،سنم زیاده،

    شاید نتونم به راحتی مهارت کسب کنم تو کار مورد علاقم. خلاصه این که دارم روی خودم کار میکنم و تا حد زیادی تونستم به خودباوری برسم و ذهنم رو نسبت به قبل کنترلش کنم و حالم رو خوب نگه دارم و هم توانایی‌های خودم و موفقیت‌های افراد رو در هر زمینه ای ببینم و تحسین کنم .

    ودر آخر اینکه از افراد موفق می‌توان این درس را گرفت که این افراد با ایمان و توکل و خودباوری خودشان و داشتن باورهای مناسب با خواسته های خودشون و استمرار داشتن به موفقیت‌های مختلفی دست پیدا می‌کنند.

    با آرزوی بهترینها برای خودم وشما و به امید دیدار شما استاد گلم با نتایج عالیم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    مهاجر امریکا گفته:
    مدت عضویت: 1262 روز

    سلام و خدا قوت به استاد عزیزم و مریم بانو

    از شما بسیار متشکرم برای شروع این سلسله فایل‌های قطعا تاثیر گذار

    قدرت ِ این فایل من رو دست به قلم کرد.

    در همین شروع کار من به یکی از بزرگترین مقاومت هام پی بردم هرچند قبلا تا حدودی میدونستم اما فکر نمی‌کردم خیلی مهم باشه و میگفتم نع من اینجوری نیستم.

    اینکه من وقتی شخصی به موفقیت یا خواسته ای می رسد به شدت احساس خود کمبینی و ناتوانی میکنم و عمیقا ناراحت میشم به عیچ عنوان برچسب بدی به اونها نمی‌زنم مثلا میگم خب اون خیلی باهوش بود یا توانمند بود یا پرتلاش ، یا با اعتماد به نفس یا …… فلان چیز بود افرین بهش،

    ازون طرف میگفتم ولی من که اونجوری نیستم من نه باهوشم نه اعتماد به نفس دارم نه پر تلاشم نه. شجاعت دارم نه توانمند نه ازادی شو دارم نه ……

    به شدن احساس بی عرضه گی. و ناتوانی میکردم و تا روزها ناراحت بودم .

    چون ناتوانی از بچگی بع من زیاد گفته شده و به شدت در من عمیقه این موضوع ،

    با اینکه روش کار کردم اما و تا حدی هم اومدم بالا خداروشکر اما خیلی خیلی جای کار داره چون من از بچگی همش میگفتم دیگران میتونن اما من نمیتونم بعدشم گریه میگردم

    حتی هوش آبجی بزرگه من با من مقایسه میشد از بچگی ، ایشون خیلی باهوش بودن اما من نه

    تمرکز بیشتر و توجه بیشتری روی اون بود ولی من نه

    من هیچوقت از طرف خانواده تحسین نشدم بلکه به شدت سرکوفت هم خوردم

    برای همین یک احساس برای من نمیشه ی ، بزرگی درون من هست وقتی که تلاش میکنم یه چیزی درون من میگه آخرش که چی تو که نمیتونی .

    برای همین بیشتر کارهام نیمه تموم میمونه و ازون طرف عذاب وجدان و ندای خاک بر سر

    بی عرضه ت کنن هم از یک طرف.

    این فایل باز من رو عمیقا برد درون خودش.

    من حتی برای موفقیت دیگران از خوشحالی گریه هم کردم، دعا هم کردم، تحسین هم زیاد کزدم،

    چون فکر میکردم که همه میتونن چون توانمند هستن اما من نیستم

    خلاصه که اینطوری بوده ،

    و من حتی در برابر رفعِ این مقاومتِ ،

    برای من نمیشه و من نمیتونم هم ،

    احساس ناتوانی میکنم .

    از استاد و دوستان عزیزم درخواست میکنم اگر کسی این مشکل رو داشته و رفعش کرده

    لطفا ایده ها و راهکار تون رو با من به اشتراک بذارید به امید خدا و همت خودم تا من هم بتونم بالاخره طعم شیرینِ موفقیت، من هم میتونم و دیدی انجامش دادم رو ، بچشم.

    ممنونم از همه دوستای هم فرکانسی عزیزم

    و آروزی موفقیت و ثروت برای همه شما عزیزان دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: