ذهنیت قدرتمندکننده در برابر ذهنیت محدودکننده | قسمت 1 - صفحه 51 (به ترتیب امتیاز)


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری ذهنیت قدرتمندکننده در برابر ذهنیت محدودکننده | قسمت 1
    175MB
    25 دقیقه
  • فایل صوتی ذهنیت قدرتمندکننده در برابر ذهنیت محدودکننده | قسمت 1
    24MB
    25 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

1440 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    خدیجه خدانژاد گفته:
    مدت عضویت: 753 روز

    خب سلام رحمت برکت فضل و کرم الهی نثار استادجانم خانم مریم دوست داشتنی و هم مسیر های گرامی !

    خدیجه هستم استاد جانم

    بابت ایکه ایقدر زحمت میکشین و لطف میکنین آنچه که زندگی تانره زیباتر کردین ره عاشقانه به دیگرا به اشتراک میزارین ازتان یک آسمان سپاسگزارم استادم خدایا شکرت بابت بزرگترین نعمت و برکتی که هدیه کردی استاد مه کمتر از دو سال میشه مسیره ره آغاز کردم اما چون مذهبی بودم خیلی باورهایم ایراد داشتن و دارن خیلی مقاومت داشتم حالا شکر زندگیم عالی‌تر و روان‌تر شده اما تازه دارم اصل ره درک میکنم و متعهدانه تر دارم روی باورهایم دوست داشتن خودم و احساس لیاقتم کار میکنم و تا جای که کار میکنم نتیجه میگیرم اوایل چون تمرکزم بیشتر بود درآمدم عالی شده بود اما بعد یادم رفت که نتایج از کجا هستن فعلا کم شده و ای انگیزه بیشتری برم میده تا بیشتر مسیرمه باور کنم و روی باورهایم با عشق و شوق بیشتری کار کنم استاد جانم بابت ای برنامه عالی که بازم هدیه مان کردین ازتان سپاسگزارم خیلی ممنونم استاد جانم مه بنا به نتایج گوش دادن به برنامه های بی‌نظیر و آرامبخش تان قبلا اگه‌ کاری ره شروع میکدم دو روز انجامش میدادم اما رهایش میکردم اما الان فضل خدا و برکت فایلهای شما استاد زبان انگلیسی ره شروع کدم و دو ماه میشه که با شوق و ذوقی که فوق‌العاده عالیس میرم آکادمی و خیلی هم لذت میبرم استاد در حالیکه قبلا خیلی به سختی درس میخاندم استاد جانم همه چی داره عالی پیش میره و مه فقد لذت میبرم و از همه لحاظ از پیش رفتم راضی هستم اما ای استارت مسیرم هست استاد باید بیشتر کار کنم و میدانم نتایج عالی منتظرم اس استاد میدانید استاد همی که یاد آوری میکنم بخودم که ببین خدویم اگر ای باورت تغیر کنه چقدر نتایج عالی خاهد داشت پر از شادی و اومید میشم استاد جانم سپاسگزار خدواند بخاطر حضور مبارک تان در جهان استم تشکر از تاثیر فوق‌العاده عالی تان بر جهان !

    خب مه زیاد وخت میشه کامنتی نگذاشتم طولانی هم شد

    حالا استاد جانم در باره سوال ذهنیت قدرتمند در مقابل ذهنیت محدود کننده .

    موفقیت دیگرا و احساس مه ؟

    اول نگاه میکنم که طرف از لحاظ مالی وضعش چطور هست از لحاظ جسمی که ایا زیبا هست تحصیلات اش چقدر هست خانوادیش چقدر دوستش دارن و شانس اس زیاد اس واسطه داره و یا ایکه فلانی دوستش داشت و او هم احساس لیاقتشه برد بالا و تانست طرف موفق شوه یعنی استاد جانم همیشه ذهنم عوامل بیرونی ره عامل موفقیت افراد میدانه و این باعث میشه که حسودی کنم و خودمه سرزنش کنم از جایگاهم راضی نباشم و چون ای باوره دارم در بعضی موارد استاد از اطرافیانم طعنه هم دریافت میکنم که ببین فلانی توانست اما تو کجای خصوصا مادرم

    اگر از نزدیکای فامیل باشه که تا چند روزی سرم میکوبه بخاطر باور خودمه البته

    اما بعد که بقوانین فکر میکنم و بیاد میارم اگاهیای که از شما در یافت کردم ره برم انگیزه میشن استاد البته قبلا که اینگونه نبود خیلی وحشت زده و نارام میشدم از پیش رفت دیگرا و حتی زوال نعمت از دیگرا ره آرزو میکردم !

    ناچیز می‌میشمردم شان و مقایسه میکردم با خودم وضع اوناره در بعضی موقع ناراحتم می‌کرد زیاد ،اما در بعضی مواقع میگفتم مه بهتر هستم

    استاد جانم عاشقانه به مسیرم ادامه میدم دوستای عزیزی که تازه شروع کدین ای نکته میخایم بگویم که همیشه بخودتون هرو روز بگویین که همه چیز باورست و احساس خوب داشتن و از مسیر لذت بردن استااااد جانم اینها کوهی از انرژی ره در وجودم بجود میارن سپاس از فایل فوق‌العاده عالی امروز

    خب میرم استاد جانم سمت تمرین تا الگو بگیرم و انگیزه از موفقیت دیگرا و بعد مینویسم از نتایج.

    آروزی لحظه بر بالای هر لحظه بودن در آغوش خدا بر خودم و همه ره دارم !!!🫀

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    مهشید خداویسی گفته:
    مدت عضویت: 1674 روز

    واییییییییییی خدای من چقدررر خوشحالم از اینکه به این جلسات هدایت شدم ، همین دیشب ساعت 4 صبح داشتم اهدافم برای سال آینده رو می نوشتم و با دیدن فایلی که برای عید آماده کرده بودید اول اومدم اهداف شخصیتیم رو نوشتم و بعد اهداف مادی و علایقم رو ( چیزایی که می خوام به دست بیارم ، کارایی که می خوام انجام بدم و … ) رو نوشتم ؛ تو قسمت اهداف شخصیتیم با چک کردن کلید های سایت ، تمامی کلید هایی که احساس ضعف در اون ها داشتم رو نوشتم که در سال جدید می خوام رو این ها کار کنم و درونم رو رشد بدم ، خلاصه متعهد شدم به دنبال کردن سیر تحول و بهتر شدن زندگیم و امروز که داشتم چک می کردم کدوم کلید رو اول نوشتم که از اون شروع کنم دیدم اول کلید ذهنیت قدرتمند کننده رو نوشتم ( من از آخرین کلید ها در فهرست سایت دونه دونه تا اولین هاشون نوشتم و خب نوشتم بر طبق اولویت نیازمندی هام نبود ولی می دونستم باید تا جای خوبی رو همشون کار کنم ) بعد خب چون من همین دیشب بود این کلید رو دیده بودم و اون اسمش که ذهنیت قدرتمند کننده بود من رو علاقه مند به نوشتنش به فهرستم کرد باید بگم مطلقا هیچ چیز دیگه ای راجب دوره نمی دونستم فقط می دونستم که شما راجب ذهن قدرتمند صحبت می کنید .

    کلا خنثی بودم وقتی به این صفحه می یومدم تردید داشتم که نه نرو ببین کلید های مهم دیگه ای هم هست می تونی از اون ها شروع کنی ، شاید تو این فایل حرف هایی باشه که تو آمادگی درک و شنیدنش رو نداری و تو فرکانسش نباشی و خب صادقانه بگم وقتی فایل عید رو گوش می کردم یه چیزایی راجب نیازمندی هام می دونستم مثلا چیزایی که یادداشت کردم :

    +فکر نکنم با درخواست کردن از خدا پرو می شم و به جای اینکه کارم رو بکنم کامل ، مدام از خدا می خوام بی مسئولیتی من رو گردن بگیره و آره خدا یه روز خسته میشه از کمک کردن به من و خجالت بکشم که از خدا درخواست کنم چون فکر می کنم که میگه نگاه کن بنده من از پس کوچک ترین کارا هم بر نمیاد .

    +با غریبه ها روابط بهتری داشته باشم و یاد بگیرم اون قدر برای خودم ارزش قائل بشم که وقتی دیدم طرف مقابل برعکس من تمایلی برای صمیمیت و مهربانی نداره به زور نگم نه زشته من ادب خودم رو نشون بدم و فلان و با احترام به خودم منم عادی برخورد کنم ولی مودبانه .

    +بتونم ذهنم رو قوی تر کنم ، با حرفی بهم نریزم و ناامید نشم و نظرات دیگران حالم و اقدامات من رو کنترل نکنه .

    +آرامش درونی بیشتری داشته باشم .

    اما با وجود این ها نمی دونستم از کجا دقیقا شروع کنم چون اینم باید بگم من واقعا تو پیدا کردن ترمز های ذهنی و باورهای تخریب کننده ام ناشیم و وقتی که تو فایل عید هم گفتید که رو اون قسمت هایی که ضعیفید کار کنید ، من واقعا سردرگم بودم برای پیدا کردنش یعنی یه سری چیزا واقعا آشکار بود ولی می دونستم بازم باید بگردم.

    خلاصه من گفتم که تو با خودت و خدات قول دادی متعهد باشی به نوشته هات به تغییر برای بهتر شدن و بهتر کردن زندگیت پس باید انجامش بدی و وقتی فایل رو گوش کردم اینطور بودم که خدایاااا باورم نمیشه تو من رو به فایلی هدایت کردی که به من کمک می کنه به راحتی ترمز های ذهنیم رو پیدا کنم ، بدون اینکه بشینم هی ساعت ها و ساعت ها تو خاطرات و ذهنم دنبال باور های بدی که داشتم و دارم بگردم و این کلید و جلسه های جدید چقدر جالب و عالیه.

    خودم واقعا نمی دونستم که اینکه اگه من چیزی رو دوست داشته باشم و علاقه مندی هام با عزیزانم مشترک بود اما اونا به سراغش رفتن و من نرفتم و وقتی دیدم اونا درش به موفقیت رسیدن ، من اون علاقه رو ول کنم باور منفی نیست ، یادمه همیشه موضعم راجب این رفتارم این بود که نه من دارم احترام می زارم به اون ها و اگه منم برم دنبال کاری که اون ها کردن مثل یه آدم تقلیدکار به نظر میام حتی اگه قبل از اون ها به اون کار علاقه داشتم ؛ یعنی می خوام بگم ما خیلی وقت ها باورهایی داریم که رو زندگی ، اقدامات، احساسات و ابعاد زندگی مون تاثیر می زاره اما نمی دونیم که بده ولی دارن ما رو دور نگاه می دارن از قدرتمند تر شدن ذهن و درونمون و حتی خواسته هامون و شما استاد عزیزم با این دوره رایگان دارید به ما به راحتی کمک می کنید شناسایی و خنثی شون کنیم ️️

    نکات طلایی این فایل رو در دفترم نوشتم و صادقانه به سوالاتش پاسخ دادم و قشنگ به طور کامل احساساتم رو در مورد موفقیت آدم های مختلف زندگیم ( چه عزیزانم چه کسانی که روابط خوبی با اون ها ندارم ) توصیف کردم و چیز هایی که یاد گرفتم رو هم نوشتم مثل اینکه خوشحال باشم و کنجاو چگونگی و الگو گیرنده از موفقیت های افراد مختلف و قصد دارم بعد ارسال پیام سریعا برم سراغ انجام تمرین این فایل .

    در آخر استاد ازتون بینهایت سپاس گزارم بابت این سری فایل ها ، به حدی آگاهی در تمامی فایل های سایت وجود داره که من گاهی با خودم میگم ببین یعنی تو بتونی به آگاهی های این یدونه فایل هم متعهد باشی زندگیت میشه بهشت مهشید ️️️️️چه برسه این سری فایل ها که قشنگ داره آشغالایی ( باور های محدود کننده ای ) که بین چرخ دنده های ماشین ذهن و قلبت رو گرفته و نمی زاره روند موفقیتت تو یه سری مسائل شروع شه و انجام شه رو میکشه بیرون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    ایوب همتی دیناروند گفته:
    مدت عضویت: 787 روز

    خدایا به امید تو

    سلام.

    قبل از هر چیز باید خدمت دوستان عرض کنم که این اولین کامنت بنده تو تمام عمرم هست و از این بابت خدا رو خیلی شکر میکنم.

    در جواب سوال استاد باید بگم که تا قبل از اینکه با سایت آشنا بشم، پیشرفت و موفقیت افراد رو به شانس ، پشتوانه، سهمیه و این جور مسائل ربط میدادم واین نوع نگرش احساس حسادت و خود کم بینی رو در من ایجاد میکرد.

    پس تمرین این جلسه رو با احساسی که الان به لطف خدا و راهی که برام باز کرده انجام میدم.

    1. موفقیت سجاد در زمینه تحصیلی ، کسب و کار و در نهایت خرید نصف آزمایشگاه پاتولوژی در بهترین نقطه شهر و راه اندازی شعبه دوم و کلی امکانات و تجهیزات که تا چند وقت پیش شهرمون نداشته والان در خدمت همشهریان گذاشته.

    احساس من در مورد این دوستم ـ بسیار بهم انرژی و انگیزه میده و از این بابت خیلی خوشحالم.

    موفقیت ایشان رو از این زاویه میبینم که خیلی نترس هستند ⁦(توکل به خدا ⁠)⁩.وتقریبا اما ،اگر و شاید تو کارش نیست.⁦⁦)⁩⁩⁠حذف ترمزها)⁩

    درسی که از این دوستم میتونم بگیرم .در احساس خود باوری ، احساس لیاقت ،خود ارزشمندی و خواستن بدون چون و چرا هست.ومن هم لیاقت دریافت هر نعمتی رو برای خودم قائل باشم.

    2.موفقیت دوستم روح الله.شاید خیلی ها ایشون رو آدم موفقی نمی‌دونن و من ایشون رو از این جهت موفق میدونم که به همه چیز خوش بینه و این باعث شده که از جنس همون افکار و ورودی ها وارد زندگیش بشه. که من قبلاً اونو یه آدم خوش شانس میدونستم و بارها به ایشون میگفتم که خدا فقط داره به تو خدمت میکنه.

    احساس من در مورد این دوستم خیلی عوض شده و از این بابت بسیار بسیار خوشحالم و خدا رو شکر میکنم که موفقیت ایشون رو به افکارش ربط میدم و نه به مسائل دیگه.وحقیقتا 99 درصد خوشحالیم و حس خوبم به خاطر درک این مسئله و به خاطر خودم هست.

    موفقیت ایشون رو از این زاویه میبینم که رو نکات مثبت خیلی پافشاری می‌کنه تقریبا مطمئنه که براش اتفاق می افته. منظورم از پافشاری سعی و تلاش زیاد نیست اتفاقا برعکس خیلی کم تلاشه. منظورم حس عمیقیه که بهش یه اطمینانی رو میده که براش اتفاق م افته.

    درس من از ایشون درس نیمه پر لیوان رو دیدن و مثبت نگاه کردن به مسائل هست که اگر برای دیگری هست پس برای من هم هست.

    3.موفقیت دوستم احسان ، در کنترل افکار و ورودی های ذهن در مورد توحید،خدا شناسی و خودشناسی و در نتیجه برکتی که از لحاظ مالی در زندگیش هست با این که ایشون شغلش کارمندیه و از لحاظ درآمد حقوق ثابتی داره.

    خوشحالم که اینو فهمیدم که تنها مالک و یاری دهنده خداست.و اینکه از نگاه توحیدی یه نفر خوشحال میشم.خیلی بهم حس خوبی میده.

    موفقیت ایشون رو از زاویه نگاه توحیدی و اینکه هر موفقیتی رو به خدا ربط میده میبینم.

    درس من از ایشون اینه که در برابر خدا هر چه تسلیم تر بهتر.وبه قول استاد عباس منش هر چی در برابر خدا بیشتر سرتو خم کنی در برابر خلق خدا سرت بالاتره.

    استاد عزیز اگه کامنتمو خوندی بدون که صدات بهم آرامش میده وازتون ممنونم

    خدایا شکرت که بهم قدرت دادی کامنت بزارم.

    خدایا شکرت که تو مسیرم

    خدایا شکرت که دارم معنی ایاک نعبد وایاک نستعین رو هر روز بیشتر وبیشر درک میکنم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    Asie Sheikhhoseini گفته:
    مدت عضویت: 565 روز

    سلام خدمت استاد عباس منش عزیزم که چراغ راه من در شب تاریک روح در این زندگی زمینی هستن.

    من این درس رو خیلی دوست دارم و اولین کامنتم رو دارم میذارم.

    فهمیدم که من در کل فامیل و خانوادم به دو خاله ام که هم سن و سال هستیم و از بچگی با هم بزرگ شدیم حسادت دارم قبلا خیلی بیشتر بود ولی خب هنوزم آثارش هست.یعنی اونا اگر به لحاظ مالی به لحاظ شغلی و به لحاظ ارتباط با همسرانشون از من بهتر باشن یا پیشرفتی بکنن من قلبم مچاله میشه یه لحظه یه حس بدی میگیرم.همونطور که گفتم الان خیلی کمتره یه لحظست و تموم میشه اما هست.

    دلیل کمرنگ شدنش هم اینه که دور از هم هستیم و مسیر زندگیمون متفاوته قبلا که نزدیک بودیم بیشتر بود.دلیلش بنظرم اینه که ما از بچگی خیلی با هم مقایسه میشدیم و من مدام در تلاش بودم که از اونها از همه جهت بهتر باشم تحصیلات،تیپ،ازدواج و و و

    تمام دوران زندگیم حسادتم نسبت به این افراد بخاطر این بود که از عقب موندن میترسیدم و میخاستم من از همه بهتر باشم و اگر اونا موفقیتی کسب میکردن حسادت میکردم و میکنم.امان از مقایسه!!!که حالا آگاه شدم و برنامم هست روش کار کنم.نکته ای که از این افراد باید یاد بگیرم باورهای سالم تر و قدرتمند کننده تری هست که نسبت به ازدواج و ارتباطات و پول دارن

    و حس ارزشمندی ای که در یکیشون خیلی زیاده و برای خودش احترام قائله و خاسته هاش از آدما رو صراحتا مطرح میکنه.

    در مورد دوستانم در حال حاضر به کسانی حسادت میکنم که همکار همسرم هستن و موقعیت های بهتری نسبت به همسر من کسب میکنن.به محض اینکه بشنوم داغ میکنم:))تپش قلب میگیرم و به اون بنده ی خدا انگ میچسبونم.حالا که فکر میکنم متوجه شدم که من در مورد شغل همسرم این باور محدودکننده رو دارم که روابط هست که باعث رشد ما میشه و چون فکر میکنم اونا باروابط به جایی میرسن از اینکه ما اون روابط رو‌نداریم حسودیم میشه و در این موضوع هم میخام از همه بهتر باشم!

    در حالیکه واقعیت اینه که از شما یاد گرفتم هرکس ذهنیت خودش رو زندگی میکنه و در جای درست خودش هست و اینکه ما ادمها رو دلیل پیشرفت خودمون بدونیم شرک محضه ولاغیر…

    چیزهای زیادی از این افراد موفق باید یاد بگیرم مثلا ارزشی که برای خودشون و هدفشون قائلن

    اینکه هرگز ناامید نمیشن،اینکه باورهای سالم تری دارن و من هم میتونم باورهام رو اصلاح کنمو غیره…همه ی دوستام و همکارا پیشرفت مالیشون باعث‌میشه خوشحال شم و تحسینشون کنم و با خودم بگم ایول پس منم تو مسیرشم که دوستام دارن رشد میکنن.

    پاشنه آشیلم خاله هام هستن و موفقیت و ارتقای شغلی همسرم و همکاراش

    من با این تمرین پیداش کردم.

    خدا رو هزارمرتبه شکر که امروز چیز بیشتری نسبت به دیروز یاد گرفتم.

    از شما سپاسگزارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    رقیه کیانی گفته:
    مدت عضویت: 1032 روز

    به نام خدایی که در این نزدیکیست

    به نام خدایی که به شدت کافیست

    سلام خدمت استاد عزیز ،مریم جان دوست داشتنی ودوستانی که هر لحظه برای پیشرفت خودشون تلاش میکنم

    در ابتدا باید بگم که من وقتی فکر میکنم در ویژگی های خودم کنکاش میکنم میبینم واقعا چقدر با دیدن موفقیت دیگران خوشحال میشم و اینکه طوری که خودم به اون موفقیت رسیدم اما بیشتر که دقیق میشم میبینم که اون ته ته وجودم یه کوچولو و نامحسوس ناراحت شدم و درکل وقتی نجواهای این چنینی که چقدر طرف خوش شانس هست ،چقدر شوهرش تامین مالیش میکنه ،چه خوب به راحتی چیزی که میخواد رو تامین میکنه،سریع خودم رو ازاین سیکل ناراحتی وحسادت کشیدم بیرون.

    الان میتونم دو مثال نزدیک از خواهرام بگم

    اولین موفقیت ورزشی یکی از خواهران که واقعا باعث افتخار من و خانوادم هست همیشه بهش افتخار کردم با پیروزی هاش خوشحال شدم وبا شکستش ناراحت شدم وقتی توی کاغذ الهاماتی می‌تونستم ازش بگیرم رو نوشتم دیدم خیلی زیاد هست وبا نوشتن چقدر بزرگ وکاربردیه مثلاً این که با تمام سختی ها ،مخالفتهایی که از جانب اطرافیان شد بازهم به مسیر ادامه داد،باتمام مشکلات مادی،مشکلات رفت و آمد مشکلات فرهنگی جامعه سختی های تمرین ومهمتر از همه ی اینها مداومت مداومت مداومت در مسیر به این موفقیت چشمگیر رسید و به نظرم این بهترین راهنما می‌تونه باشه

    مورد بعدی خواهر دومم هست که جذب مالی خوبی داره مثال زمانی که من چند سال ماشین نداشتم اون چند ماشین داشت و هرچند وقت مدل ماشینش بالا و بالاتر می‌رفت هروقت که بهم زنگ میزد و می‌گفت از خوشحالی جیغ می‌کشیدم می‌خندیدم و خوشحال میشدم اما کمی می‌گذشت و حتی به خودشم میگفتم تو باوجود منفی گرافی هات چقدر خوب جذب میکنی که به نظرم این یک باور محدود کننده بود و هیچ چیز جهان تصادفی نیست و همه چیز از قانون ثابتی پیروی میکنه

    در مورد این خواهرم هم الهاماتی که گرفتم و جستجو کردم دیدم فوق العاده بخشنده به لحاظ مالی هست ویک خیرو برکتی همیشگی برای اطرافیانش داره ودر واقع باور فراوانی رو هر روز در زندگیش به کار میبره

    در آخر از خداوند و استاد عزیزم سپاسگزارم که این آگاهی رو بهم داد که بیشتر از قبل از موفقیت دیگران خوشحال بشم ،الهام بگیرم ،عمل گرا باشم و برای رسیدن خودم به این موفقیت ها تلاشی پاک و مهربانانه داشته یاشم و به همه چیز به درست ترین و زیباترین راه ممکن برسم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    حسین مرادی گفته:
    مدت عضویت: 515 روز

    سلام و درود استاد عزیز چقدر شما استاد فوق العاده عالی هستید من تمرین این جلسه رو انجام دادم 3تا از افراد نزدیک دوستان و فامیل با 3شغل متفاوت و 3طایفه متفاوت رو بررسی و ارزیابی کردم اولیش اقوام نزدیک که از صفر از کارمندی رسید ب رییس گمرک بندرعباس همه ب این فرد حتی خود من هزار انگ می زدم که خانواده شهید بوده پارتی داشته از ما بهترون هست واز موقعیتش سواستفاده کرده ولی الان که با قوانین آشنا شدم می بینم که اون دوره تکاملشو طی کرده درس خونده از کارمندی و حقوق کم شروع کرده درگیرحاشیه ها نکرد خودشو چراغ خاموش راهشو ادامه داد تا رسید ب این جایگاه چقدر باورمحدودکننده این مدلی داشتم که ب واسطه پدرش که شهید شده رسیده ولی خیلی از افراد داخل محله مون بودن باهمین شرایط ولی خودشون رو معتاد کردن نتونستن ب جایگاه خاصی برسن بخاطر باورهای محدود کنندشون ولی این فرد تونست…همه بهش میگفتن تو چاقی تو عرضه نداری کسی رو ببری سرکار تو آدم ترسویی تمام توقعات اطرافیان رو نادیده گرفت و ب مسیرش ادامه داد…من الان تحسین می کنم موفقیت شو ملک های که داره ماشینایی که داره مسافرت هایی که میره میگم خداروشکر…

    نفردوم همکلاسی و هم محلیم بود که باهم بزرگ شده با خانواده کاملا معمولی انقدرازجهان چک و لغت خوردن تا اینکه مغازه تعویض روغنی شیرازراه انداختن درصورتی که کل اقوام هم هم محلی ها جرات جسارت بالاشهرمغازه زدن رو نداشتن اینها از پایه شروع کردن زدن و بهترین نقطه شهر رسیدن و ب موفقیت های مالی خوبی رسیدن من هم ب اونا حسادت میکردم انگ دزدی و کلاه برداری و اینها دیه فلانی رو گرفتن اگر دیه نمی گرفتن هزارتا باورمحدود کننده داشتم که خودم را توجیه کنم ولی الان تحسین می کنم که تکامل رو طی کردن و پاگذاشتن تو دل ترسها و ناشناخته هشون رفتن از مغازه پایین شهر رفتن متوسط شهر و بعد رفتن بالاشهر و جریانی از ثروت و پول ب سمتشون اومد درصورتی که منم همین شغل رو داشتم بخاطرباورمحدود کننده اینکه این شغل اشباع شده پول داخلش نیست باید دزدی کنی خودم را فریب می دادم..

    و سوم دوستی که از مسافرکشی به باغداری و خریدن باغ و کاشت نهال مرکبات و ازصفرشروع کردن و تکامل رو طی کردن باورکن از زمانی که زمین خالی بود من پیشش میرفتم یواش یواش نهال کاشتن حتی بلدنبوداین باغداری با شراکت کسی که بلد بود شروع کردن و الان چندتا باغ دارن چاه عمیق دارن چندهکتار باغ دیگه خرید در عرض 10سال من شاهد موفقیت های این افراد بودم من تو این 10سال درگیر اعتیاد ناله کردن از مملکت بودم این 3مثال امروز با 3شغل و جایگاه متفاوت که خودم شاهد بودم…الان تحسین می کنم…هر3تاشون دیدگاه مختلف خودشون رو داشتن تا ب این موفقیت ها رسیدن باور داشتن که میشود باورداشتن که اوضاع تغییر می کند..مثل من که همش نگاهم ب دولت ب ارثیه ب دیه گرفتن ب یک شبه پولدارشدن ب شانس ب منطقه جغرافیایی ب روستایی بودن ب کلکسیونی از باورهای محدود کننده خودم چسبیده بودم..و خودم را توجیه میکردم…الان 5ماهه که بصورت جدی شمارو دنبال می کنم کسب و کارخودم را دارم و تخصص شغلی خودم عطاری را دارم

    .با اینکه سن کمی دارم تواین شغل از پادویی شروع کردم ولی ب لطف خدا تجربیاتی که ازاین شغل پیش کسی که تجربه چندساله شو ازش یادگرفتم مردم و مشتریان ب من اعتماد دارن استاد و من بااینکه فعلا سرم خلوته روزی 5الی 6ساعت فایل ها دوره ها ی شمارو دنبال می کنم و فقط و فقط چسبیدم ب آگاهی های اینجا و تعهد دادم که درتمام جنبه مثل استاد تغییرکنم…تازه خانمم چندروزه فایل های شمارو براش فرستادم و باهم تو این مسیر زیبا اومدیم…استاد نمی دونید یه الهامی یه شوقی درونم شعله ورشده برای اومدن ب امریکا بزرگترین آرزو و هدفم هست فایل های شمارو که مبینم تجسم می کنم…و خدارو هزاران بار شکرمی کنم..بابت این مسیرزیبا و لذت بخش خدارو هزاربارشکر که این آگاهی ها هست و من درمدارش قرار گرفتم خداروشکرکه خواسته هام انقدر بزرگ شدن و از دایره محدود کننده خارج شده و ب فعل خواستن رسیده خدارو شکر که با تغییر نگرش و باورها مدارم روز بروز تغییر می کند…درپناه خدا باشید دوستان هم فرکانسی من….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    راضیه گفته:
    مدت عضویت: 1095 روز

    سلام به استاد عزیزمو مریم جان.

    اومدم نتیجه تمرین این فایل رو اینجا بنویسم که اینطوری ازتون سپاسگزاری کرده باشم.

    در خواست امروز من در تمرین ستاره قطبی این بود که چرا با اینکه دارم پیوسته روی خودم کار می کنم ولی گاهی احساسم خوبه و گاهی انرژیم میاد پایین و ذهنم درگیر این مسئله میشه که چرا من تا حالا نتیجه نگرفتم؟

    واین فایل نشانه امروز من بود.حالا نتیجه این تمرین.

    خوب اگر یکی از نزدیکانم به موفقیتی برسه به خصوص افرادی که می دونن من دارم روی خودم کار می کنم و از شغلم استعفا دادم خیلی احساسم بد میشه احساس ناتوانی و بیعرضگی می کنم.

    من با اینکه دوره احساس لیاقت رو کار کردم ولی بازم ذهنم درگیر این مقایسه است .خوب حتی توی یک دوره هم وقتی کار می کنیم اول متوجه ایرادهایی میشیم که برامون برجسته تره و بیشتر درگیرمون کرده وچون تمرکزمون میره روی اون نمیتونیم به بقیه موارد بپردازیم.برای همینه که باید همیشه روی خودمون کار کنیم.من از اواخر اون دوره شروع کردم مجددا به کار کردن روی دوره ثروت 1 بعد هدایت شدم به دوره ثروت 3 وهنوز4 جلسه بیشتر کار نکرده بودم که هدایت شدم به دوره کشف قوانین زندگی و دارم روی اون دوره کار می کنم.

    خوب اینها داره نشون میده که مسیر پیشرفت هر کدوم از ما منحصر به فرده ومسیر یکتایی رو طی می کنیم. در تمام این مدت مدام به خودم میگم باید به خداوند اعتماد کنم و مسیری رو که خداوند بهم نشون میده رو طی کنم ونشانه ها رودنبال کنم و با توجه به نتیجه مالی ای که قبلا داشتم می گرفتم خوب نشون دهنده این بوده که چقدر ذهنیتم فقیر بوده و خوب مسلما من باید بیشتر وقت وانرژی بزارم روی خودم واصلا احساس ناتوانی نداشته باشم من دارم ریشه ها رو می سازم و مسیر من متفاوت از بقیه است و نباید نتایج خودم رو با بقیه مقایسه کنم.من به همون اندازه ارزشمندم که بقیه ارزشمندن من به همون اندازه به خداوند دسترسی دارم که بقیه دارند من به اندازهی کافی توانایی و استعداد دارم برای موفق شدن .من همینجوری که هستم کافی و لایقم و باید با قدرت به مسیرم ادامه بدم.

    خدایا شکرت.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    سید محمد رضا موسوی گفته:
    مدت عضویت: 322 روز

    سلام و درود خدمت انرژی مقدس خالق و فرمانروای کل کائنات ، یگانه خالق آفرین من ،

    یگانه قدرت کل گیتی پهناور ،،

    سلام و درود خدمت دوستان عزیز ،،

    خیلی برام جالب این آگاهی این سری فایل ، یه جورایی برام یادآوری های دردناکی داشت و البته تکاملی تغییر کردن و تغییر پیدا کردن با گذشت زمان ،،

    از خودم میپرسم واقعاً تو به نزدیکان چنین حس هایی داشتی ،، واقعاً چه ورودی‌هایی به ذهن خودم داده بودم ،، چرااا ،،

    چرا این همه ذهن خودمو بیشتر تایم خودم حتی با این افکار چرت و بی منفی بافی ها هدر میدادم ،،

    بله ،، البته که آلان به یاری الله کریم خودم بسیار تغییر کردم و عکس اون زمان های گذشته فکر میکنم و باور دارم به یاری رب خودم تنها تنها تنها رزق و روزی دهنده و تنها قدرت این جهان و تمام عالم ها منم که زندگی خودم رو می‌سازم و هیچکس هیچکس هیچکس هیچ قدرتی تو زندگی من نداره هیچکس هیچکس هیچکس ،،

    استاد عزیزم این جمله شما عین تمام صحبت هاتون باید هک کنیم تو ذهن و قلبمون ، فقط الله کریم فقط خداوند توحید ، یکتا پرستی ،،

    خدای مهربانم صد هزار مرتبه شکرت که تنها تنها تنها تو را میپرستم به یاری خودت و تنها از وجود نازنین تو یاری میجویم ،،

    خدای مهربانم منرا از تمام صفات بد از شرک و کفر از حسد و بخل و تنگ نظری دورم کن ،،

    خدای مهربانم من نمیدانم تویی دانایی کل تو منرا هدایت کن ،،

    همه امور به دستان قدرتمند و توانای آن توست ،،

    ای یگانه رَب من ای رب العالمین ،،

    حمد و سپاس مختص توست ، تویی اول و آخر تمام هستی ،،

    از ازل تا ابد تنها تویی تو ،،

    ای احد ای یگانه ،،

    ای سلطان ،،

    ای رییس،،

    مردم کین ،،

    تویی تو ،،

    تو هم پولی هم روزی هستی هم مشتری هم ثروت هم راحتی هم آسانی هم بهترین بهترینها همه چیز همه چیز از توعه ،،

    شکرت شکرت شکرت برای حضور بی نظیرت ،،

    مررررسی خدااااااجونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    پرستو گفته:
    مدت عضویت: 277 روز

    سلام به استاد عزیز و‌ خانوم شایسته ی مهربون و دوستان خوبم …

    خدایا شکرت که منو در مسیر هدایت قرار دادی

    راستش استاد من چون میخوام با خودم روراست باشم و عین واقعیت رو بگم توی جواب این سوالتون که وقتی یکی از افراد نزدیکتون یا دوستتون و… توی یه کاری موفق میشه یا یه چیز باارزش مثل ماشین و خونه و … میخرن چه حسی دارید..؟ میخوام بگم من متاسفانه اون ته تهای دلم نه برای موفقیت اون فرد بلکه برای خودم ناراحت میشم یهو میرم تو هم ولی بگم خیلی طول نمیکشه این ناراحتی و بلافاصله فراموش میکنم و به روال عادی برمیگردم اما خب اگه این حس ناراحتی یا حسادت که همون باورهای محدود کننده ی قوی هستش که من دارم رو بتونم کنترل کنم همه چی حله…. اما این حسادت رو متاسفانه من فک‌میکنم خییییلیها دارن و کنترل کردنش سخته …خیلی تمرین میخواد تا آدم بتونه با خودش کنار بیاد و از جنبه ای که شما فرمودید آدم نگاه کنه و بگه خب حالا اون تونسته منم میتونم بدست میارم اون چیزی رو که اون خریده منم قطعا میتونم بخرمش و این یه نشونه است از سمت جهان هستی…..من خییلی دارم روی خودم کار میکنم… در کل خیییلی آدم حسودی نیستم اما خب اگه بگم کلا نیستم دروغ گفتم …. اما انقد تمرین میکنم با فایلهای دانلودی شما با دوره ی دوازده قدم که تهیه کردم و تهیه دوره ی روانشناسی ثروت 1 و بقیه دوره ها به مرور زمان این حس بد حسادت رو که کمی دارم سرکوب میکنم و مطمئنم موفق خواهم شد ….. من قطعا ذهنمو تغییر میدم باورهامو تغییر میدم که خداروشکر تا الان هفتاد درصد راهو اومدم و موفق شدم ذهنمو کنترل کنم و ادامه میدم تا توی این مسیر هدایتی که خدا منو به سمت هدایت کرده کامل هدایت بشم …… ذهنمو تبدیل به ذهن قدرتمندکننده میکنم و باورهای قوی در خودم ایجاد میکنم و‌ هر کسی جایگاه خودشو در جهان هستی داره و هیچکس جای کسی رو در این جهان نمیتونه بگیره و این فقط باورهای محدود کننده ی خود منه که چنین افکار منفی دارم و نسبت به موفقیت نزدیکان خودم حس حسادت میکنم ولی من تمرین میکنم تا بتونم از موفقیتهای اطرافیانم درس بگیرم و از موفقیتشون خوشحال بشم و خداروشکر کنم …… مررسی استاد عزیزم که باعث میشید که این حس‌های بد رو از خودمون دور کنیم ……من آهسته آهسته قدم بر میدارم در این مسیر هدایت…. و تمام افکار منفی حس‌های بد رو سرکوب کنم … برای تک تکتون آرزوی سلامتی و آرامش ثروت و فراوانی میکنم در پناه خداوند یکتا باشید …

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    فرزانه فرامرزی گفته:
    مدت عضویت: 1287 روز

    سلام به استاد عزیز و دوستان هم فرکانسی

    پاسخ به این سوال که من به چه کسی حسادت میکنم خیلی ذهنم مشغول کرد چون همیشه فکر میکردم آدم حسودی نیستم اما وقتی عمیق تر فکر کردم چند مورد پیدا کردم اول اینکه من به شدت به سن افرادی که از خودم جوانتر هستن حسادت میکنم و میشه گفت یه جور حس حسرت دارم چون فکر میکنم توی زندگیم فرصت های پیشرفت و موفقیت های زیادی از دست دادم و جوانی نکردم ، همیشه این آرزوی محال دارم که کاش مثلا به 10 سال پیش برمیگشتم و راه متفاوتی میرفتم و البته ناخودآگاه برای جبران این حس سعی میکنم به افراد جوانتر از خودم مشاوره بدم و بهشون بگم که اشتباهات منو نکنن و دومین مورد که خیلی احساسات زیادی در من بیدار میکنه وقتی پدر و مادر هایی میبینم که به بچه هاشون مخصوصا دختر هاشون بال پرواز میدن و میذارن که اون دختر آزاد باشه و خودش انتخاب کنه چون خودم توی خانواده به شدت سنتی و مذهبی بزرگ شدم و هیچ وقت نتونستم رابطه صمیمی با والدینم داشته باشم ، با اینکه خیلی دوستشون دارم و قدردانشون هستم اما این تفاوت دیدگاه های مذهبی همیشه مثل یک دره بین ما فاصله انداخته وقتی پدر و مادر هایی میبینم که فرزندانشون فارق از اینکه چقدر باهاشون متفاوت هستن پذیرفتن عمیقا احساس درد میکنم .

    و نکته جالب اینکه این دوتا موردی که من به شدت به افراد حسادت میکنم هیچ وقت نمیتونم درمورد خودم تغییر بدم یعنی نه میتونم سنم کمتر کنم و نه میتونم خانوادم عوض کنم . از وقتی که با آموزه های استاد آشنا شدم فهمیدم که باید مسئولیت کل زندگیم خودم بپذیرم و ایمان داشته باشم که واکنش اطرافیان میتونه با فرکانس من تغییر کنه و این موضوع به شدت منو آرام کرد اینکه خالق شرایط و اتفاقات هستم به من نیرویی داد تا از افسردگی و سکون و احساس قربانی بودن خارج بشم اما این دو موضوع مثل پاشنه آشیل برای من میمونه و در بعضی مواقع کاملا حس میکنم که بالا میاد و نیازه که همیشه روش کار بشه .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: