آیا من می توانم زندگی دیگران را تغییر دهم؟ | قسمت 1 - صفحه 41 (به ترتیب امتیاز)


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری آیا من می توانم زندگی دیگران را تغییر دهم؟ | قسمت 1
    298MB
    41 دقیقه
  • فایل صوتی آیا من می توانم زندگی دیگران را تغییر دهم؟ | قسمت 1
    40MB
    41 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

589 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    BITA گفته:
    مدت عضویت: 455 روز

    باسلام خدمت اساتید عزیز و دوستان هم فرکانسی

    آزاده هستم

    طبق حرفهای استاد عزیز هروقت بخوایم به اطرافیانمون رفتارشون رو گوشزد کنیم یا در مورد تغییر رفتار باهاشون صحبت کنیم با مقاومت خیلی شدید روبرو میشیم و حال دوطرف خراب میشه

    بدتر از همه اینه که طرف مقابل تازه شروع میکنه و رفتارهای خودمونو میذاره زیر ذره بین و دائم رفتارای خودمونو گوشزد میکنه که چرا پس خودت تو این مورد رعایت نمیکنی و احساسمونو خراب می کنیم

    من خودم قبلا برا همه دلسوزی میکردم اما به قول استاد فهمیدم که هرکسی خودش آماده باشه هدایت رو دریافت میکنه و من نمیتونم جای خدا باشم و انسانها رو نجات بدم و از این رفتاری که خودش شرک هست دست برداشتم چون میدونم خدا خودش برا بنده هاش کافی هست

    ومن تنها کاری که میتونم بکنم اینه که سرم تو کار خودم باشه تا در راه راست باشم نه راه کسانی که مغضوب خداوند شده اند.

    با تشکر از استاد عزیر و دوست داشتنی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  2. -
    سعیده محمدی گفته:
    مدت عضویت: 1291 روز

    بنام خدای همیشه حامی ام

    سلام به استاد عباس منش ومریم جان وهمه ی اهل مسجد بزرگ سایت عباس منش

    خدایا شکرت که منو کشوندی توی سایت تااین فایل بسیار ارزشمند رو گوش بدم .

    اینقدر این فابل حرف واسه گفتن داره که نمیدونم از کجاشروع کنم.

    از احساس خلا درون بگم که منو تا کجا میکشونه وبرای تایید چقدر چنگ میزنه به این طرف واون طرف ؟

    استاد من بااینکه بیشتر دوره های شما رو تهیه کردم وروزی نیست که از این فایلها گوش ندم ولی بازم انگاری هیچی نمی دونم .

    چقدر مثال قشنگی زدین واقعا مشاوره مثل قرص مسکنه وتا ریشه ای درمان نکنیم هیچ مسکنی بدردمون نمیخوره

    این چند روز همش دنبال این بودم دوباره حال خوب کن بقیه بشم وهی به این واون مشاوره میدادم ومدام توی خونه با بچه هام بحثم میشد دوباره قانون توجه رو نادیده گرفته بودم

    وچقدر قشنگ این فایل توجه به ناخواسته هارو بمن یادآوری کرد .

    واقعا دنبال مشکلات دیگران بودن همون مثال رودخونه س که مدام مشکلات جدبدتر وآدمای مشکل داربیشتری به تورما میخوره

    استاد چقدر این تجربه ی شما برام آشنا بود که گفتین

    وقتی ساعتها وقت میزاشتین وآخرش چند وقت دیگه طرف میگفت با یه جمله ی یکی دیگه تازه قضیه رو فهمیده ومن چقدر حرص میخوردم واحساس بی ارزشی میکردم

    ونقطه ی مقابلش وقتی سکوت کردم وچیزی نگفتم چقدر آرامش داشتم وبعدها اون طرف چقدر ازم تعریف وتشکر کرده درست جایی که دیگه زور نزدم که اون موضوع رو به بقیه بفهمونم .این دقیقا جهالت محضه که واقعا از شر این جهل باید به خدا پناه ببرم.

    استاد ازت خیلی ممنونم عالی بود

    خدایا شکرت بخاطر آگاهی امروزم.

    درپناه حق شاد سلامت وپیروز باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    روح الله سپهری گفته:
    مدت عضویت: 2917 روز

    سلام سلام به دوستان سلام ب استاد محترم عباسمنش

    سلام به خدای هدایت گر با دقت بینهایت

    چ جالب دیشب داشتم تو گوگل کیپ گوشیم این جمله را که من در زندگی بقیه قدرت ندارم را شاید هزار بار نوشتم و بهش فکر میکردم تا ساعت 3شب فقط داشتن می‌نوشتم و مینوشتم‌و‌مینوشتم‌و قلبم هم زمان ارام‌میشد باز میشد از این درک که من در زندگی دیگران قدرت ندارم پس رهاشون کنم تنها زندگی خودمو پیش ببرم وقتی تلاشهایی که در گذشته برای تغییر دادن آدمها انجام دادم ب یادم آوردم و فکر کردم دیدم هیچ کدومشون نتیجه نداد و اون افراد برگشتن ب مسیر قبلی خودشون و تنها نگرانی از قضاوت‌های آنها در مورد خودم که نتیجه نگرفتم برام مونده و‌منو رنج‌میده بنابراین باید حواسمو جمع کنم و نخواهم مشاور بقیه باشم که در مسیر شرک حرکت میکنم فقط زندگی خودمو پیش ببرم و سرم‌تو‌کار خودم‌باشه‌و‌ حد و‌جایگاهمو بدونم

    من برای جواب سوالهام همواره از کتاب قرآن کمک میگیرم تا منو به سرراست ترین جواب برسونه اتفاقا دو بار پشت سرهم ازش کمک خواستم‌و‌برام سوره یونس آورد که در آیه 43 به حضرت محمد می‌گفت تو نمیتونی کسی که کور هدایت کنی در آیه 99و100 سوره یونس میگه اگر در قانون جهان بود ما همه مردم روی کره زمین را مومن میکردیم آیا تو میخوای با اجبار مردم را مومن کنی و هیچ کسی ایمان نمی‌آورد مگر به اجازه خداوند یا ی جای دیگه میگه نمیتونی کسی که کر است نمی‌شنود را هدایت کنی کسی که میخواد راه گمراهی را برود هدایت کنی تنها کسی که به نشانه ها ایمان دارد و تسلیم است را میتوانید کمک کنی و من بهش فکر میکردم که چرا دوبار دقیقا این هدایت برام اومد بعد فهمیدم من این ویژگی رو‌ دارم که می‌خوام بقیه را نجات بدهم هدایت کنم خوشبخت کنم من خودمو مسیول بقیه قرار دادم بقیه ای که فکر نمی‌کنند تعقل نمی‌کنند به نشانه های خداوند ایمان ندارند را می‌خوام هدایت کنم به قول قرآن اونها مثل مرده ها هستند هروقت تونستی یک فرد مرده را خوشبخت کنی هدایت کنی پس میتونی بقیه را هم هدایت کنی

    به قول قرآن که به پیامبر میگه تو حریص هستی برای هدایت مردم تو جانت را رنج میدهی تا بقیه را هدایت کنی منم دقیقا رنج بسیار بزرگی دارم میبرم از اینکه عزیزانم در گمراهی هستند و همواره نکران‌اونها هستم با اینکه شرایط بسیار سختی همین روزها دارم تجربه میکنم اما بازهم بقیه در اولویت هستند چون من مسئولیت پذیرفتم که بقیه را نجات بدهم هویتم برای این کاره اگه رهاشون‌کنم دلیل وجودم در این دنیا بی معنی میشه اصلا من برای همین کار به این دنیا اومدم

    اما خدارو شکر دارم آرام‌آرام تغییرش میدم و نشانه ها احترام ها خواب راحت تر داره میاد اتفاقا جهان بهم گفت که هیچ امامی و هیچ.پیامبری برای دیگران نیامده بود آنها برای فداکاری و ایثار نیامدند آنها برای از خود گذشتگی نیامدند آنها تنها برای خودشان آمدند چون باورهای مذهبی دارم که امامان و پیامبران برای از خودگذشتگی آمدند خداوند وقتی تمرکزم را دید باور ریشه ای و اصلی را بهم گفت و خدارو شکر هربار که تکرار میکنم و‌درکش میکنم ذهنم قلبم آرامش عجیبی میگیره استاد بازهم سپاسگذارم بخاطر این فایل بموقع

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  4. -
    حامد سرفچگانی گفته:
    مدت عضویت: 1417 روز

    استاد چقدر دقیق صحبت کردید.

    تک به تک حرفاتون رو انگار من هستم.

    این رو فهمیده بودم که تاثیری نمیتونم بزارم و این برام شده مسئله. چون میبینم هیچ کس حرفام رو متوجه نمیشه و شما شدید قوت قلبم. انگار فقط شما هستسد در کره زمین که متوجه میشید من چی میگم.

    اما باوری که نمیتونم باهاش کنار بیام خیلی اساسیه استاد

    اینکه وقتی داریم صحبت میکنیم با دوستان و نظر خواهی یا گپ میزنیم و من آگاهیم درسته و دوتا حالت داره که یا سکوت کنم یا باید نظروحرف خودم رو بزنم و بعدش میبینم درحال حتی صحبت کردن هم طرفم متوجه شاید نشه یا درک نکنه.

    از وقتی آگاهیم با شما رفته بالا همش چالش دارم با خودم و دیگران.

    ولی مسئله و باور من اینه که اگر نگم وحرف نزنم که خودخواهیه و دارم چیزی که میدونم رو به اشتراک نمیزارم و یا میشم مثل آدم های قهر که حرف نمیزنن.

    اگر بگم هم که ن تاثیری داره ن فایده ای.

    اما پیش خودم میگم تو حرفت رو بزن ،کاری که از دستت برمیاد اینه که مسیری که میدونی درسته رو بگی بقیش مهم نیست.

    بالاخره چیکار کنم استاد؟

    این یکی از دغدغه های مغز منه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  5. -
    پارسینا گفته:
    مدت عضویت: 3981 روز

    درودبرشما.. عالی بود.. اما شما که از انجمن معتادان گمنام صحبت کردین دقیقا قوانینشون خلاف این گفته های شماست.. ممکنه راهنمایی بفرمایید؟ انجمن‌های دوازده قدمی راهنما دارن اتفاقا به دردها ومشکلات رهجو گوش میدن.. من که گیج شدم کدوم درسته..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      محمد شریفی گفته:
      مدت عضویت: 1926 روز

      درود دوست عزیز

      این سوالت مثل این میمونه بگیم

      اگه اینطور هست

      پس چرا دکترا هستن بیمار درمان میکنند ، نباید دکترا باشن

      چرا قاضی ، هست چرا وکیل ، شورا ، شهردار ، معلم فرماندار و. .

      مثلا اکثرا دکترای چشم ، خودشون عینیک اند ، اکثرا دکترای کاشت مو خودشون کچلن و . . .

      همه داوند به بیماری توجه میکنن ، بیمار میشن ولی ما چون اطلاع نداریم میگم پس چرا اینا اینجوری اند یه دکتر منطقه خودمون خیلی مطرح و برجسته هست ، سرطان گرفته ! خب این دکتره نباید مریض بشه

      همه نتیجه توجه هاشون میگیرن کاری به بقیه نداشته باش ، کسی که مسئولیت میگیره مثل جایگاه یا منصب یا زیاد نصیحت میکنه مردم رو حرص مثل مذهبی ها اگه دقت کنی خیی زود موهاشون سفید و پیر میشه ، من پدرم 70 سالشه ولی چون بیسواده ببینی اش میگی 40 سالشه ولی یه امام جمعه شهرمون داریم 50 سالشه کل موهاش و ریش اش سفید شده چون همش دخالت میکنه تو کار مردم و نصیحت میکنه بعد حرص در میاد که چرا بقیه به حرف من عمل نمیکنن ، وقتی میخوای بقیه تغییر بدی یا مدام نصیحت. میکنی ایراد میگیری مپادما ازت دور میشن و متنفر میشن ازت ،حالا تو مثال مذهبی ها اینو گفتم ، تو همه جنبه های زندگی هست ، ، مذهبی به ایه امر به معروف و نهی از منکر استناد میکنند ، در صورتی که این ایه معنی اش این نیست بری نصیحت کنی میگه کارها و رفتارهایی که عرف هست انجام بده ، کارهای که عرف نیست انجام نده

      مثلا اگه بخوای کشورهای عربی بری باید براساس عرف و فرهنگ و اداب انها برخورد کنی که بپذیرنت و باعاشون ارتباط بگیرند ، یا اگه بخوای با ادم مذهبی ارتباط بگیری باید از طریق فرهنگ و مذهب باهاش ارتباط بگیری

      الان افغانستان و ایران اورگانی دارند بنام امر به معروف و نهی از منکر که تو کارهای شخصی مردم دخالت میکنند

      همه مذهبی ها اصطلاح معروف کار خوب ترجمه کردن در صورتی که معروف وعرف از از مشهور و ترند مثل شبکه های اجتماعی که الان معروف هستند باید ازشون استفاده کنی

      وَصَاحِبْهُمَا فِی الدُّنْیَا مَعْرُوفًا

      تو تمام ترجمه های معررف کار خیر و خوب ترجمه کردن در صورتی که معروف ریش اش عرف مشهور شهرت ، ترند ، هم تو فارسی هم تو عربی معناش مشخصه

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  6. -
    شاهین حسن زاده گفته:
    مدت عضویت: 1374 روز

    به نام خداوند بخشاینده مهربان

    سلام به استاد عزیزم وخانم شایسته نازنین

    و همه ی دوستان عزیزم در این مسیر توحیدی

    سپاسگذار خداوندی هستم که امروز هم بهم فرصت داد که در این مسیر توحیدی قدم بردارم

    اگاهی های این فایل یکی از مهم ترین ضعف های شخصیتی خود من بوده و هنوز هم هست

    که خیلی بهتر شده

    هربار که یه ذره رشد کردم این نوع تفکر اومده سراغم که به دیگران بگم زندگیتون رو عوض کنید های فلان وبهمان

    البته ریشه چندین باور بد هم دخیل بود

    از احساس بی لیاقتی وغرور ومنم منم کردن و اینکه دیگران نمیفهمن و من میفهمم و تغییر زندگی دیگران که کاری غیر ممکنه

    یک ماه پیش یک اهرم بسیار سفت و سخت براش نوشتم وهروز تا الان دارم میخونمش وخیلی بهتر شدم

    اینکه ما میتونیم زندگی دیگران رو تغییر بدیم حالا اون شخص پدر باشه مادر باشه بچه خود ادم باشه

    نمیشه اصلا نمیشه امکان نداره تحت هیچ شرایطی

    این یه شرک بزرگه که

    از عدم توحید میاد اینکه خدا خدایی کردن بلد نیست بذار من جای اون باشم بذار من بهش بگم

    و من هروقت خودم درگیر این شدم که البته همیشه درگیرش بودم متاسفانه به دلیل توجه کردن به شرایط بد دیگران و احسا عدم ارزشمندیم و جای خدا بودن

    با کله خوردم زمین با کله

    اصلا اقا من چیکار دارم که نخود هر اشی بشم

    میخوام به دیگران پیام خوب زندگی کردن بدم

    خودم زندگی خودمو درست کنم خودم موفق بشم

    خودم نسخه بهتری از خودم بسازم دیگران اگر بخوان خودشون میبینن و میپرسن حالا اگه اونموقع هم اسرار کردن در حد اینکه سایت رو بهشون معرفی کنم میگم

    واقعا چند درصد از ما عاشق چش و ابروی استاد عباس منش هستیم

    خود استاد هم خوب اینو میدونه بخاطر اینه که میگه رو هیچ کس هیچ کس حساب نمیکنم و اگر فردا همه ی شما ها برید برام مهم نیست

    چون همین الان اگه استاد نتایج مالیشو به مانشون نمیداد چند نفر از ما باورش نداشتیم

    ومطمآ فردا طقی به توقی هم بخوره هیچکس هیچکسو یادش نمیاد .

    پس من نباید احمق باشم و خودمو تو این دام بیندازم

    واسه همین من یه اهرم سفت وسخت برا خودم نوشتم و محکم باخودم صحبت کردم که همیشه

    یادم باشه تو چه مسیریم چون حسابی ازش ضربه خوردم این تفکر در من ریشه ابا اجدادیه

    اهرم

    (میدونی رنج اینکه توهم بزنی و بگی بلدی چقدر زیاده چهارتا حرف قشنگ یاد گرفتن و عمل نکردن میشه مثل ادم بی عمل مثل این میمونه که کلی زمان بذاری و اخرش هیچی اخرش بدون نتیجه میدونی چرا نتیجه نمیده چون توهم استادی زدی چون مسکن دریافت میکنی باید عمل کنی و به دیگران کاری نداشته باشی دیگرانی وجود ندارند بخوای به اونا ثابت کنی که بلدی و میفهمی کسی که برای خودش ارزش قائله خودشو نخود هر آشی نمیکنه پدرتو ببین توهم میزنه بلده اما توزندگیش هیچ عملی به دانسته هاش نمیکنه وفقط برای دیگران میگه

    ببین شاهین اگه میخوای بدبخت بشی اگه میخوای تا اخر عمر بی پول باشی تا اخر عمر زجه بزنی که چیزی بلدی واحساس غرور کنی در مقابل دیگران و مقابل ربت مقابل تنها فرمانروای عالم با کله میری تو چاه اینکه تو تصوراتت تو ذهنت اینو بسازی و نشستی داری به دیگران میگی چجوری عمل کنند داری با سرعت نور از خدا از نعمت ها از الهامات واز همه چی دور میشی با سرعت باد میفهمی یعنی چی با سرعت باد

    میدونی چرا تا یکم حالت خوب میشه دوباره میری پایین تا یه کوچولو نتیجه میگری دست وپاتو گم میکنی و دوباره صفر میشی

    چون توهم میزنی که میفهمی وبلدی ومغرور میشی وذهنت فریبت میده واز خدا و اموزش هات دورت میکنه و دوباره مثل سگ به زمینت میزنه وصدای استخونات رو میشنوی یعنی انقدر احمقی انقدر خر باید باشی

    هروقت خواستی حرف بزنی از نتایجت حرف بزن چه نتیجه ای گرفتی نه قشنگ حرف زدن

    که فکر کنی استادی وبخوای به بقیه یاد بدی چجوری فکر کنند یاثابت کنی تو خیلی میفهمی و دوباره برگردی سر خونه اولت تو فقط باید خفه شی واجازه بدی خداوند کارهارو انجام بده

    تا کی میخوای کتک بخوری بگی من بلدم تسلیم باش تو تا اخر عمرت به خدا محتاجی وهیچ وقت به استادی در مقابل رب نمیرسی متواضع باش تو هیچی نمیفهمی هیچی …….

    تواضع اصول اصلی زندگیست این اصله)

    درپناه حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    رضا گفته:
    مدت عضویت: 1172 روز

    سلام به استاد عزیز و خانم شایسته

    من برای اولین بار با دلیل و منطق قوی تو این سایت یاد گرفتم که تاثیری تو زندگی دیگران ندارم و حمایت من از دیگران فقط به خودم ضربه میزنه و تو این موضوع خیلی زود ذهنم قبول کرد و توش پیشرفت کردم . دوره ١٢ قدم – دوره عزت نفس و فایلهای توحیدی و قرانی خیلی برای درک این موضوع به من کرد. نیاز به توجه خیلی تو موضوع حمایتگر بودن تاثیر داره و زمانیکه عزت نفس داشته باشیم دیگه نیاز به توجه نداریم و خیلی از کارها رو انجام نمیدیم . در هر موضوعی میچرخیم میرسیم به عزت نفس و احساس لیاقت . من از زمانیکه با اگاهی از قوانین روی خودم کار میکنم بسیار زیاد رشد داشتم در هر زمینه ای و میتونم بگم وقتی روی احساس لیاقت کار میکنم جهش تو زندگی من ایجاد میشه و اتفاقات عالی برام پیش میاد. با خوندن کامنتها و فایلهای رایگان و مطالب عقل کل روی احساس لیاقت خودم کار کردم و ی پروژه با سود خوب گرفتم و به امید خدا تا هفته اینده به عنوان هدیه دوره احساس لیاقت رو میخرم . جلسات معرفی دوره احساس لیاقت خیلی عالیه و خیلی کمکم کرد ، بخصوص جمله اول قسمت اول که استاد میگن: ما لایق هستیم که پا به این دنیا گذاشتیم خداوند مارو لایق کرده که خلق شدیم.

    خدارو بینهایت سپاسگزارم برای این لحظات عالی از زندگیم و استاد عزیز بینهایت سپاسگزارم برای اشنا کردن ما با اصل زندگی و ارامش در تک تک لحظات.

    شاد و سلامت باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    سونیا نوری گفته:
    مدت عضویت: 482 روز

    بنام خدایی هدایتگر به سمت خواسته ها

    سلام به استاد عزیزم و دوستان خوبم

    امروز مثل اینکه قلبم برم گفت که استاد فایل جدید گذاشته، آمدم و دیدم که واقعا هم راست گفته . خیلی خیلی خوشحالم از بودن در ین سایت الهی خداره صد هزار مرتبه شکر . هربار که می‌آییم به سایت و هر کامنت که می‌خوانم بعد از شکر گذاری با خودم میگم چقدر حال همه درینجا خوب است همه در حال پیشرفت است و نتایج عالی که می‌گیرند با خودم میگم ببین اگر آنها توانستند تو هم میتوانی خدایا شکرت.

    واقعیتش استاد من بار ها این کار کردم که میخواستم به دیگران کمک کنم و نصیحت شان کنم و راهی درست را انتخاب کنم بار ها دوستانم در مورد مشکلات شان برایم میگفتن و من در اول نصیحت شان میکردم و بعدا آدرسی از سایت و شما میگفتم برشان و بعد میدیدم که دگه اصلا نمی پرسیدن که این استاد کیست و من می‌دانستم که اصلا در مورد شما سرچ نکردند و من ناحق نصیحت شان میکردم و هر روز میدیدم که حالشان بد و بدتر می‌شد. یکی از شاگردانم چندی قبل در گیریهایش زیاد بود و من نصیحتش کردم همان روز خوب شد احساس کردم با صحبت‌های من حالش خیلی خوب شد اما روز بعد دوباره همان گپ سابق و اصلا تغییرات نیامده بود .من چون قانون را نمی‌دانستم .

    و بعد پذیرفتم که من توانایی تغییر دیگران را ندارم . و 100 فیصد توانایی تغییر خودم را دارم.

    اما از وقتیکه قانون را دانستم که من نمی‌توانم دیگران را تغییر بدهم، من نمی‌توانم کاری خدا را در زنده گی دیگران بازی کنم ، من مبلغ و ناجی دیگران نیستم، من مسئول زنده گی خودم استم سرم باید در زنده گی خودم باشد ک اصلا کار نداشته باشم که دیگران چی می‌کنند.

    یکی از مواردی دیگر که این قانون را تایید می‌کند اینست که در کشور ما وزارتخانه داریم بنام امر بالمعروف و نهی از منکر که وظیفه کارمندان شان اینست که در کوچه نصیحت می‌کنند که مطابق شریعت رفتار کنند و من تغییراتی احساس نمی کنم ، همه مردم به صحبت هایشان گوش می‌کنند و احترام می‌گذارند اما وقتی میرن اصلا تغییری ایجاد نمی کنند.یعنی در عمل تغییری ایجاد نمی‌شود.

    اما چند وقتی است که دست ازین کار برداشته ام و گفتم دیگران را نمیگم و باور کنید که چقدر راحت استم اگر نظر بخواهند میگم که راه راست این راه است اگر نخواهند که هیچ و با آموزه های دوره عزت نفس یاد گرفتم که نظرم را بدون ترس و هراس بگم .

    خدایا شکرت بابت اینهمه آگاهی که در این فایل بود و ممنون از استاد عزیزم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    سمیه سیفی گفته:
    مدت عضویت: 732 روز

    به نام خداوند رحمتگر مهربان

    سلام به استاد گرامی و خانم شایسته و همه همراهان

    این فایل پر از درس بود پر از نکته انگار مختص خود من بود

    من خیلی تو این موارد ضعف دارم

    خیلی باید رو خودم کار کنم

    خیلی ضربه خوردم از عدم آگاهی از اینکه قانون و نمیدونستم سالها خوودم و اذیت کردم و به حساب خودم داشتم دیگران و کمک میکردم در صورتیکه خودم غرق شده بودم

    همیشه همینجور بودم از سن شش یا هفت سالگی اینجوری بودم که دوست داشتم به دیگران کمک کنم نمیدونم جرا شخصیتم اینجوری شکل گرفته بود

    یادم زمانی که کلاس اول بودم هر همکلاسی که کاردستی بلد نبود و کمکش میکردم تا درست کنه

    به درسای بقیه دوست داشتم برسم

    بعد کمی که بزرگتر شدم زومم روی برادر کوچکترم بود همیشه نقش مادر و داشتم انگار من مسئول بودم کسی بهم نمی‌گفت ولی همش دلم میخواست تغییرش بدم حتی بعضی وقتا که حرفم و گوش نمی‌داد تنبیهش میکردم

    برای درساش حرص میخوردم همیشه پیگیر کاراش بودم اونم از اون طرف بیشتر با من لج می‌کرد

    خیلی هست از این موارد که بخوام بگم ولی الان به یکی دو مورد اشاره می‌کنم

    همینجور گذشت تا من بزرگتر شدم هیچ کدوم از وقتهایی که برای برادرم گذاشتم تاثیری روی زندگیش نگذاشت حتی بدترم شد

    برادرم به بیراهه های زیادی رفت

    حتی کارش به دعوا با دیگران رسید اون موقع من ازدواج کرده بودم و توی شهر دیگه درس میخوندم و زندگی میکردم و خبر دعوای برادرم آومد باید دیه می‌دادیم و پدرم اون موقع نمیتوتست پرداخت کنه منم سریع ماشینم فروختم و دادم مثل همیشه ناجی بودم

    البته پدرم بجاش بمن یه تیکه زمین داد بدون اینکه به نام بزنه البته

    مقداری از دیه داده شد و بقیه قرار شد برادرم کار کنه و اقساطی پرداخت کنه

    همیشه نصیحتش میکردم همیشه میخواستم بیارمش تو راه راست ولی بازم چند سال گذشت و حالا پدرمم از دنیا رفته بود

    و من باز فکر میکردم که مسئولم باید هر جور شده تغییرش بدم وای که چه بروزگار خودم آورده بودم

    عین همون خانم که میخواست پسر معتادش و نجات بده

    از بس دنبال نجات دادن دیگران بودم به خودم که اومدم دیدم همسرم از برادرم بدتر شده اعتیاد داره و حالا افتادم دنبال نجات اون ده سال زندگیم و گذاشتم که تغییرش بدم نشد که نشد خسته شدم ازش جدا شدم

    با بچه هام زندگیه جدیدی شروع کردم

    ولی هنوزم دیگران و نصیحت میکردم راهکار میدادم

    جالبه هرکسی که اوضاع داغونتر از من داشت میومد تا از تجربه هام استفاده کنه

    ای داد بیداد از اون همه عدم آگاهی از اون همه اشتباه

    برادرم و بخاطر ندادن اقساط زندان کردن و خالم ضمانت کرد تا بیاد بیرون ولی اون بازم نتونست پرداخت کنه و حساب خالم و بستن

    بازم سمیه خانم شد گوش شنوا برای دردهای خاله و… نگم براتون روزی چند ساعت با خالم حرف میزدم که ناراحت نباش بزودی درست میشه

    دست آخر شکایت کرد و برادرم رفت زندان دوسال اونجا بود و خودش با تغییراتی که اونجا براش بوجود اومد سر براه شد و خداروشکر الان وضعیت نسبتا خوبی داره

    ولی این مابین بعد از همه اینها من از خالم حرفهایی شنیدم که خیلی ازم ناراحت بود میگفت تو اون موقع نباید من و آروم میکردی باید تو از من حالت بدتر میشد

    اصلا خشکم زد

    خیلی تو گوشی محکمی خوردم باید بیدار میشدم

    همونجا تصمیم گرفتم اصلا روی دیگران کار نکنم اصلا نخوام سنگ صبور باشم بخودم توجه کنم

    حتی بعد از ده سال که خواستم اون یه تیکه زمین و بگیرم. و سندش و بنام بزنم با کلی مخالفت روبرو شدم اینها نتیجه دخالت‌ها نتیجه به دیگران کار داشتن و تغییر دادن زندگی دیگران

    هزاران بار بیشتر از اونها ما آسیب می‌بینیم

    اما الان حدودا سه سال که من تصمیم جدی گرفتم

    فقط روی خودم کارکنم البته بگم به لطف خدای مهربون من به صورت اتفاقی با استاد و سایت اشنا شدم و باعث شد تا در مدار آگاهی قرار بگیرم

    الانم هنوز خیلی باید رو خودم کار کنم هنوز روی بچه هام پاشنه آشیل دارم

    دارم تلاشم و میکنم

    اما از وقتی که بخودم توجه کردم و روی آگاهی هایم کار میکنم زندگیم روز به روز داره بهتر میشه

    خداروهزاران بار شکر آرامش بیشتری دارم روابط بهتری دارم

    به جاهایی هدایت میشم که اونجا. همه شادن

    همه توحیدی هستن

    و الان که دورم خلوت هست میدونم برای چیه

    و از تنهاییام لذت میبرم

    و ممنوم از استاد آگاهی که از دوره دوازده قدم کسب کردم فوق العاده بود

    ولی بازم خیلی باید رو خودم کار کنم خیلی

    سالهایی از عمرم و سپری کردم به اون شکل

    ممنونم استاد جان خدایا شکرت که مرا در مسیر درستی نعمت ثروت روابط خوب آرامش آرامش آرامش سلامتی قراردادی

    امیدوارم همیشه شاد و خوشحال سربلند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    ابوالفضل گفته:
    مدت عضویت: 1114 روز

    سلام خدمت استاد و هم فرکانسی های عزیزی که کامنت رو میخونند

    تمام این چیزهایی ک شما استاد دارین ب ما یاد میدین ک البته و صد البته منشا خدایی داره در طول زندگیم از خدا پرسیدم و الان دارم جواب میگیرم چ وقت هایی ک خودمو اذیت کردم با درک اشتباه از آیات قرآن و گوش دادن ب آدم های اشتباه

    خدا تو قرآن تکذیب کنندگان رو دعوت میکنه تا فقط یک آیه مثل قرآن بیاورند این خودش یک نشانه بزرگی هس برای هرکسی ک جاهلانه دشمن شده ک واقعا اگر ذره ای فکر کنه میفهمه ک این آیات قرآن منشا انسانی نداره

    حرف های استاد هم از یک منبع دیگه داره میاد

    واقعا اگر خدا هدایت نمی گرد تا آخر عمرم در عذاب هدایت این و اون بودم و فک میکردم هر جقدر در این راه سختی بکشم خدا راضی تره و خدا میتونست ک منو ول کنه اما فقط لطف کرد و داره بهم یاد میده ک حای اون خدایی نکنم

    حتما برای این ک پله ای بالاتر رویم و نعمت های بیشتر رو دریافت کنم باید این قوانین رو رعایت کنم و در کار خدا دخالت نکنم و نخام ک نعوذ بالله جای خدا خدایی کنم

    باید یاد بگیرم فقط روی خودم کار کنم فقط تمرکز روی خودم بزارم همه جی سر جای درسته خودشه

    استاد خودش هیچ استادی نداشته ک اینارو بهش یاد بده اینه ک میگه حرف های منو وحی منزل بدونین

    خود حضرت محمد و یاران واقعیش و حتی خود حضرت علی و حتی خود امام حسین این چنین عمل میکردن یعنی هیچ معبودی ب غیر از الله رو قبول نداشتن و این نبوده ک خودشون ب کس دیگری متصل بشن برای اتصال ب خدا

    کما این ک جمله ای داریم از امام حسین ک عبد خدا باشید خدا برای شما کافی است

    خودشون داشتن میگفتن باباجون فقط خدا

    قُلِ ادْعُوا الَّذِینَ زَعَمْتُم مِّن دُونِهِ فَلَا یَمْلِکُونَ کَشْفَ الضُّرِّ عَنکُمْ وَلَا تَحْوِیلًا (56) ۞

    أُولَئِکَ الَّذِینَ یَدْعُونَ یَبْتَغُونَ إِلَی رَبِّهِمُ الْوَسِیلَهَ أَیُّهُمْ أَقْرَبُ وَیَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَیَخَافُونَ عَذَابَهُ ۚ إِنَّ عَذَابَ رَبِّکَ کَانَ مَحْذُورًا (57) ۞

    این آیات سوره اسرا دقیقا همینو داره میگه ک خدا میگه اونهایی ک شما می‌خانید برای کمک ،خودشون از خداوند طلب رحمت میکنن و از عذاب خدا میترسن و پیترسن ک برای خدا شریکی قائل بشن

    عذاب خدا دردناک و شدیده

    بارها خدا هشدار داره در قران ک ب غیر از الله معبود دیگری نگیرید

    خط قرمز خدا مغرور شدنه این ک انسان فک کنه خودش موفقیت هارو بدست آورده اونجاس ک عذاب خدا نازل میشه و خیلی ترسناکه

    خدا توران گفتا تمام موجودات دارن خدا رو تسبیح میکنن تمام ستایش ها مخصوص الله است الکی مغرور نشو اعتبار تمام موفقیت ها ب خدا میرسه

    لازمه بدست آوردن دستاوردهای بزرگتر اینه ک فقط اونو تسبیح کنی

    اباک نعبد

    اینجا دستور داده ک فقط اونو بندگی کنم یعنی اعتبار تمام موفقیت هارو ب اون بدم و شکرش ب جا بیارم وگرنه تا زمانی ک نفهمی اول و آخر اونه و شریکی نداره در عذاب میمونی و هیچ دستاوردی بدست نمیاد

    زمانی انسان میتونه بیشتر بالا بره ک مثل استاد با دستاوردهای بیشتر خاشع تر بشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: