آیا من می توانم زندگی دیگران را تغییر دهم؟ | قسمت 1 - صفحه 40 (به ترتیب امتیاز)


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری آیا من می توانم زندگی دیگران را تغییر دهم؟ | قسمت 1
    298MB
    41 دقیقه
  • فایل صوتی آیا من می توانم زندگی دیگران را تغییر دهم؟ | قسمت 1
    40MB
    41 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

589 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مهری جزایری گفته:
    مدت عضویت: 839 روز

    سلام بر استاد عزیزم

    سلام بر خانم شایسته عزیز ،وسلام بر دوستان هم فرکانسی

    الله اکبر خداوند چطور مسیر رو به انسان نشون میده همین امروز بود که دوستی با من صحبت می‌کرد و از من می‌خواست که راهنماییش کنم و دقیقاً در اون لحظه کسی به من گفت که تو الان هیچ صحبتی نباید بکنی و هیچ چیزی به ذهنم نمی‌رسید با اینکه خیلی دوست داشتم بهش کمک کنم و فکر می‌کردم که می‌تونم کمک کنم ولی مغزم واقعاً هیچ چیزی دریافت نمی‌کرد

    تا اینکه اومدم و دیدم که استاد عزیزم فایل جدید گذاشته و با تمام وجود نشستم و جرعه جرعه صحبت‌های استاد رو نوشیدم و واقعاً جواب بود جواب من بود برای من بود به من می‌گفت که تو قدرت این رو نداری که بخوای زندگی همه رو تغییر بدی

    هر لحظه که کسی کاری میکنه،یا حرفی میزنه،میخواستم با آگاهی که پیدا کردم،و به زندگیم آرامش داده بهش کمک کنم

    و چقدر امروز به جا و قشنگ بود واقعا وقتی که دست برمی‌داریم از اینکه بخوایم به کسی کمک کنیم یا کسی رو تغییر بدیم حالا این شامل فرزندم همسرم مادرم خانواده‌ام عزیزانم و همه کسانی که اطرافم هستند میشه واقعاً چه آرامشی پیدا می‌کنه آدم

    وقتی که می‌فهمی من فقط خودم رو باید تغییر بدم من در جایگاه خداوند نیستم من نمی‌تونم کاری برای کسی بکنم و به نظر من این باور اشتباه از اونجا نشئت می‌گیره که ما فکر می‌کنیم اگر کاری رو می‌تونیم باید انجام بدیم برای دیگران و این عین ثوابه

    برای پسرم اینطوری بود که من همش بهش می‌گفتم که باید این ساعت خونه باشی باید با این رفت و آمد نکنی با اون رفت و آمد بکنی این راه رو باید بری اون راه رو نباید بری باید این مسیر رو ادامه بدی اینطور رفتار کنی به فلانی احترام بگذاری این جواب رو بدی و واقعاً خیلی سخت بود

    و به قول استاد عزیزم که می‌گوید اگر کسی در مسیر باشد خودش راه رو پیدا می‌کنه ولی وقتی در مسیر نیست و هنوز وقتش نیست هر چقدر هم من تلاش بکنم هر کاریم بکنم اون نمی‌فهمه

    و دوباره به قول استاد عزیزم تو زمانی دیگر که وقتش هست همین جمله رو از یک فرد دیگه یا جایی می‌بینه و واقعاً با تمام وجود دریافتش می‌کنه

    فکر می‌کنم دوباره این‌ها برمی‌گرده به اصل یکتاپرستی وقتی که من خداوند رو نبع قدرت می‌دونم و خودم رو فقط در جایگاهی یک بنده می‌بینم ی‌فهمم که من توانایی تغییر زندگی کسی را ندارم

    خداوند به من قدرت داده خداوند من رو اشرف مخلوقات کرده خداوند من رو خالق کرده ولی ولی فقط در مورد زندگی خودم و خودم و خودم

    به خاطر همین اصل هست که در روز قیامت هر کسی مسئول اعمال خودشه چون اگر ما می‌تونستیم زندگی کسی رو تغییر بدیم پرونده اعمالمون در دست دیگران بود و می‌تونستیم دیگران رو مسئول کنیم نه اینکه خودمون باید در روز قیامت پاسخگو باشیم

    واقعا که سپاسگزارم استاد عزیزم شما من رو با خداوند آشنا کردید با اصل یکتا پرستی آشنا کردید قلبم رو باز کردید قلبی که آماده شده بود و در مسیر و مداری که استاد عزیزم بود قرار گرفت خدا را سپاسگذارم ،ممنون استاد عزیزم ،ممنون ممنون ممنون

    یا علی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    محمد حسینی گفته:
    مدت عضویت: 1934 روز

    هر آنچه دارم از آن خداست

    سلام خدمت استاد عباس منش عزیزم و مریم خانم شایسته پر از انرژی و دوستان هم فرکانسیم انشالله که همیشه حالتون خوب و عالی ترین باشه

    مخاطب این فایل. انگار فقط من بودم

    به جرات میتونم بگم که چندین سال از زندگیم رو به همین صورتی که استاد گفتند سپری کردم تقریبا بدون هیچ نتیجه. برای خودم حالا شاید طرف هایی که باهاشون صحبت میکردم نتایجی خیلی خیلی کمی همون موقع می‌گرفتن که البته شاید همون مسکنی هم بود که استاد فرمودند

    با اینکه چندین بار ضربه های مهلکی خوردم ولی باز هم من اینکار رو انجام دادم و آخرین موردش هم یکماه پیش بود که این حس به اصلاح نوع دوستی داشت به جاهای بدی. کشیده میشد که البته از اون به بعد دیگه تصمیم مصمم گرفتم که فقط فقط فقط روی خودم کار. کنم و بس

    البته سالیان قبل کلا کارم این بود و به خاطر حس دلسوزی و نداشتن قانون ها این کارها رو انجام میدادم و دقیقا به موقعی بود که اصلا وقت سر خاروندن هم نداشتم و همیشه ذهنم و وقتم درگیر مسایل و مشکلات دیگران بود ….

    ولی بعد از اون تک و توکی بود که آخرین مورد همین یکماه پیش بود که عرض کردم

    و چقدر هم خودم و بد و بی راه گفتم چرا تویی که الان قانون رو میدونی بازم فیلت یادت هندوستان می‌کنه و میشه کاسه داغ تر از آش که البته ترکش هاش هم خوردم

    و انشالله که دیگه این آخرین باری باشه که بخواهم کسی رو تغییر بدم و همیشه فقط فقط روی خودم کار کنم و اون همه زمان و انرژی. رو بزارم روی خودم ….

    خیلی خیلی ممنونم از استاد عباس منش عزیزم که همیشه انگار حرفاشون مخاطبش من هستم و منم خدایا هدایتم می‌کنه آگاهی های که میزارند رو تبدیل به عمل میکنم

    خدایا هزاران مرتبه شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    آرام گفته:
    مدت عضویت: 659 روز

    بنام خداوند امرزنده و مهربانم خدایی که رب العالمینه و هر انچه که دارم از ان اوست

    سلام و درود به استاد عزیز و دوستای خوبم

    خیلی سپاس گزارم از خدا که اینقدر دقیق برام زمان بندی میکنه تا من در چه زمانی به این فایل هدایت بکشم!

    من در طی این چند روزی که فایل اومد روی سایت همش داشتم بهش فکر میکردم به مثال های استاد و اینکه دقیق تر و عمیق تر بشم نسبت به افکارم تا بفهمم که کجا رو باید بیشتر روش کار کنم

    من از لحاظ ظاهری ادمی نیستم که مثلا بخوام به کسی پند و نصیحتی بدم یا علاقمند باشم که راهنماییش کنم ، چون همیشه میدونم … یسری کارا هست که من در اونها توانا هستم اما رغبت زیادی ندارم و خیلی کم پیش میاد که انجامش بدم

    و دقیقا وقتی که کسی ازم خیلی بخواد و بدونم که حرفی ک میزنم براش ارزشمنده و احساس خوبی در اون لحظه داشته باشم ب حرف قلبم گوش میدم و باهاش صحبت میکنم که دقیقا گاهی اوقات در بین صحبتامون ی زنگی توی سرم بصدا در میاد که اره راست میگه اره اینو خیلی کم بهش توجه کردی و اینا

    خلاصه که وقتی رفتم عمیق شدم توی افکارم و نجواهای ذهنم شنیدم که گاهی فکری میاد تو سرم که بر میگرده به اینکه من به کسی به غیر از خداوند قدرت میدم

    همون موقع ذهنم شروع میکنه به اینکه با این افکار بجنگه که باید سعی کنم متوقفش کنم

    و همون موقع به خودم میگم تمام قدرت ها دست خداونده و اونه که بر همه ی جهان تسلط داره و تنها چیزی که بر روی زندگی من تاثیر میزاره خودمم و هدایت ها و الهامات خدا البته اگه به خداوند این اجازه رو بدم که هدایتم کنه

    و این ادم تاثیری در زندگی من نداره

    خاطره ای از چند روز پیش یادم اومد که

    فردی میخواست برای ابراز محبت به من پول بده ، همون موقع یکی دیگه اومد و گفت نه نده بهش ، پول که در این مورد ارزشی نداره و این دختر ظرفیت نداره و اینا

    من اولش درگیر شدم ، خیلیم درگیر شدم

    وسط بگو مگوی ذهنم ، بهشون گفتم پول برای من ارزشمنده اما لنگ پول شما که نیستم

    و بعد اون جنگ و دعوای ذهنم ، بخودم گفتم اصلا چرا تو یکی دیگه رو بعنوان روزی رسان تو ذهنت پذیرفتی

    خداوند هزاران دست داره که اگه از این دستش نشد از یک دست دیگه استفاده میکنه و تمامممم!

    و همون موقع تمومش کردم ، و بعد چند دقیقه خودشون دوتایی اومدن و مثلا از دلم در اوردنو اونیم که میخواست پول بده‌ ، یواشکی گذاشتش بالای میزم …. خلاصه من که تا روز بعدش متوجه اون نشدم ولی دارم میگم وقتی چطوری اتفاق افتادن اون چیزی که میخای رو بسپری دست خدا و رها باشی خودش اوکی میشه

    واقعا خطرناکه که باور کنیم که کسی هست که میتونع تاثیر گذار باشه در زندگیه افراد دیگه

    و چقدر خوبه که بخودمون بگیم که من در خلق شرایط خودم ماهرم و اختیار صد درصدیش دست خودمه

    پس بسازمش ،،، با چی؟ با افکار و ورودی هام با نگرش توحیدی

    البته ک همه ی این حرفا رو دارم برای خودم میگم ، خودم باید ازش یاد بگیرم ، باید تکرارش کنم تا ذهنم و از افکار منحرف کننده دور کنم

    واقعا برای من یه درس ریز بینی رو بهمراه داشت که توی افکارم و نظراتی که در مورد هر چیز دارم ریز بشم و درکشون کنم ک توی چه موردی دارم اشتباه میرم مسیر رو

    از خداوند سپاس گزارم که من رو به این سایت هدایت کرده ، خدارو هزاران هزار مرتبه شکر

    این چند روزه خیلی اتفاقاتی میوفته که در شرایطی قرار میگیرم که وقتی قدرت رو از غیر خدا میگیرم و به خداوند میدم یچیزی توی ذهنم زنگ میخوره که یاد این فایل میوفتم

    واقعا بشخصه خیلی مشتاقم تا بازم بشینم پای گوش کردن این اگاهی های ناب

    عاشقتونمممممممم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    مهدی مقدسی گفته:
    مدت عضویت: 2128 روز

    سلام و ارادت مجدد

    خدمت استاد گرامی و تمامی تیم و اعضای گروه تحقیقاتی عباس منش

    بسیار لذت بودن از مشاهده این ویدیو و بسیار به فکر فرو رفتم برای موقعیت هایی که فکر می کردم من ناجی و پیامبر هستم برای دیگرانی که از دید من نیاز به کمک فکری،مالی- سلامتی و….. دارند.و در اکثر مواقع نتیجه ای که مد نظرم بود را نمی داد و حتی برعکس و اگرم نتیجه می داد به قول استاد عزیز همانند چسب زخم و مسکن عمل می کرد . و فردا دوباره آن طرف ریست فکتوری می شد .

    استاد عزیز و همراهان گرامی

    برایم در ابتدای سفری که شروع کردم برای توسعه فردی و بهبود مدارهام و افزایش درک الهامات. برایم بسیار سخت بود که موضوعاتی که فرا میگیرم رو با دیگران به اشتراک نزارم . و یا اگر میبینم کسی دارد با سختی مسیری را می رود. شروع به نصیحت نکنم. چه مالی- چه فکری- چه وقتی- و…

    اما دقیقا از زمانی که شروع کردم روی این ایراد کارکردن- بعد از هر مرحله دقیقا می دیدم و می بینم که یه پله رشد کردم- مدارم انگار یه پله رشد کرد .

    برایم در برخی موارد مخصوصا عزیزانم- نزدیکانم- دانشجویانم- همکارانم وقتی می بینم نیاز به کمک دارند مخصوصا فکری- سخت است که خودم را کنترل کنم و احساس ناجی بودن بهم دست ندهد- اما به جد دارم روی این موضوع کار می کنم.

    هنوزم در مواردی دارای ترمز ها ذهنی از این بابت هستم. برخی صحبت های استاد عزیز برایم قبولش سخت است. اما می دانم که وقتی به درجه ایی از رشد برسم که حرف های استاد برایم قابل پذیرش باشد- قطعا چند رتبه مدار هایم رشد کرده است .

    بسیار سپاس

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    زینب بچای نصاری گفته:
    مدت عضویت: 1053 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربانم

    سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز

    خدایا شکرت بابت وجود نازنین استاد اول از همه

    استاد چه حرفی واقعا ساعتها منو به تفکر وا داشت اینکه بیشتر از هر مسجدی توی سایت اسم خدا گفته میشه باور کنید استاد اگر بدترین اتفاق برایم بیفته وقتی بیام توی سایت و چهره ی زیبا ی شما را می بینم و وو کامنتها را می خونم کلا همه چی برمی گرده به حال خوب احساس خوب و اینکه تازه خدارا میبینم و احساس میکنم خدا منو هل داده که برو این راهته اینجا باید تو باشی جات اینجاست

    خدایا شکرت بابت این راه زیبا

    استاد من اوایل شاید مثل خیلی ها حرفهای شما برای من مسکن بود و حالم را خوب میکرد ولی وقتی ادامه دادم و ادامه دادم دیدم تفاوت را در رفتارم در اخلاقم در زندگیم در روابطم در ثروتم در معنویاتم بخصوص دیگه شک نکردم دیگه نگفتم این راه اشتباه است دیگه برام مسکن نشد بلکه حال خوب و احساس خوب نزدیک شدن به خدا و هر روز و هر روز جلو رفتن یاد گرفتم از شما هر تضاد اومده تا پیشرفت کنی خدا همیشه همراه منهو خیلی درسهای دیگه خدایا شکرت بی نهایت شکر

    و در مورد تغییر دیگران :

    چه ضربه ها خوردم ولی الان دیگه فهمیدم استاد که هر کسی هر جایی هست اون جای درستشه

    خدا منو به این دنیا آورده تا زندگی را تجربه کنم من تجربه کنم پس فقط روی خودم کار کنم اطرافیانم هم اگه با من هم مسیرند که با من هم فرکانس میشن کبوتر با کبوتر باز با باز پس چرا اینهمه تقلا

    استاد ولی این شاید پاشنه ی آشیل خیلی از ما باشه ولی هر وقت که چیزی میشه بگیم من کیم که میخوام به بنده خدایی دل بسوزونم خدا هست اون به همه چیز آگاه

    تا وقتی زینب کسی چیزی ازت نپرسه تو حق نداری دهنت را باز کنی و کسی را نصیحت کنی فقط جلوی زبونت را بگیر همین و خدا شاهده استاد من پاشنه ی اشیلم بود تو 12قدم مگه من می‌توانستم اینو قبول کنم تا اینکه کم کم تونستم غلبه کنم و بپذیرم و الان خیلی راضیم

    چون من خیلی ضربه خوردم من به جاریم ( خواهر زاده ام هست ) می گفتم اینکار را بکن اون کار را نکن چون واقعا دلم براش می‌سوخت من می‌گفتم می‌گفت خاله ام داره دخالت می‌کنه باز به شوهرش می‌گفت باز برادر شوهرم زنگ میزد به شوهرم باز ما با هم حرفمون میشد و هی به خودم میگفتم خوب زینب به تو چه چرا اونو نصیحت میکنی ولی باز تکرار میشد الان داره از برادر شوهرم جدا میشه ولی الان سالهاست اصلا بهش هیچی نگفتم اون شب گفت خدا نظرت چیه گفتم عزیزم من نظری ندارم زندگی خودته خودت باید تصمیم بگیری همین و تمام

    و چقد الان آرامش دارم وقتی به کسی کاری نداری خودت در آرامشی خودت حالت خوبه و این حال خوب را دوست دارم

    خدایا شکرت بابت وجود استاد و خانم شایسته عزیزم

    خدایا شکرت بابت سایت و کامنت های زیبای بچه ها خدایا شکرت بابت تمام نعمت‌هایی که به ما دادی

    خدایا شکرت شکرت شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    رستا بانو 717 گفته:
    مدت عضویت: 777 روز

    سلام حضور استاد عزیزم مریم بانو و دوستان همیشه همواره امیداورام هرجا هستین شاد سلامت تن درست باشین

    چقدر این فایل آگاهی دهند بود

    با هر جمله چقدر منو بیدار تر کرد چقدر منو یاد گذشته ها و رفتار هام قبلم مینداخت

    چقدر در مورد من صادق بود در این مورد که خودم موضف در تعقییر و حل کننده زندگی بقیع میدونستم

    چه کد های که برام باز نشد

    خدایا شکرت استاد ممنونم

    واقعا ما هیچ قدرتی در تعقییر زندگی بقیه نداریم اگر نخوان و اگر آماده نباشن

    چقدر من لطمه این ماجرا هارو خوردم چقدر من وقت گذاشتم انرژیم تلف شد از خودم از زندگیم از وقتم گذشتم

    چقدر انرژیم به اشتباه رفت سر این باور که انسان مومن انسانی که نیاز دیگران روبه نیاز خودش ترجیح بده خودش وقف دیگران کنه از جون مال زندگیش مایع بزاره

    چقدر من بخاطر تعریف و تمجید بقیه و خلأهای دورنیه خودم،

    دست به کار شدم برای حل مسأله بقیه و کمک بهشون تا بتونم هم کاری کرده باشم هم جایگاهی پیدا کنم هم خلا درونیم پر بشه

    استاد من متوجه شدم که وقتی از درون خلا باشه تو بیشتر گم راه میشیم مثل یه معتاد که بخاطر رسیدن به مواد دست به هر کاری میزنه تا به مواد برسه انسان داری خلا همون جور برخورد میکنه فقط دنبال بر طرف کردن نیازشه

    بدونه فکر کردن و در نظر گرفتن این موضوع که آیا نیاز من این جا ورد کنم حرفی بزنم یا اقدامی بکنم،

    اینجا فقط خلا هستش که بزرگ نمایی میکنه

    و انسانی که داری این خلاِ باشه وردمیکنه به اون جریان صرف پر کردن خلا در کنارش کاری هم کرده باشه که نیت از اول مشخصه نیاز خودش همون خلا

    یه مثلی دیگه که زیاده اینه که ینفری معتاد پای بساطه باشه در حال مصرف

    یه دوستی هم پیشش باشه که حالا یه مشکلی داره یا ناراحت یا دندونش درد میکنه خلاصه یه موضوعی ناراحت کننده داره

    طرف معتاد برای کمک بهش هی بهش میگه بیا په پوک بکشه بهتر میشه حالت خوب میشی بهترت میکنه

    طرف هم اگر عاقل بر کار نباشه جواب مثبت میده و در ظاهر خوبش هم میکنه اما برای چند ساعت اما اصل ما جار که همون ناراحتی هستش سر جاشه اما در باطن گرفتاری و اعتیادِ طرف بخاطر حال خوب لحظه‌ای خودش در لذتی اشتباه گرفتار میشه و اصل ماجرا که حل نمیشه

    من بشخصه به این پی بردم که ما وقتی نیازی باشه خلای باشه ما جنه های دیگه ماجرارو نمیبینم ما فقط تمرکزمون روی پر کردن خلا هستش حالا به هر طریقی

    استاد ممنونم فایلتون عالی و چقدر به موقع بود

    ممنونم خدای من

    ممنونم دوستان

    ممنونم استاد عزیزم

    پایدار باشین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    منیر گفته:
    مدت عضویت: 1907 روز

    به نام خدا

    سلام استاد عزیز و مریم جان

    چقدر این‌نکته قابل تفکر هست که اول من باید آماده باشم تا بتونم افراد مناسب رو جذب کنم

    و اینکه همه چیز به درون من بستگی داره و به طرز تفکر من

    اینکه من نخوام نقش خداوند رو برای کسی بازی کنم حتی فرزندم حتی همسرم حتی پدر یا مادرم و باید اینو لحظه به لحظه توی افکارم تزریق کنم

    من زمانی آماده میشم که روی خودم کار کنم زمانی که بتونم در صراط مستقیم باشم و یکسره در حال تمرین باشم من باید مدارم رو بالا بیارم

    و اینکه واقعا چقدر باید شکرگزاری کنم که در مدار شنیدن این نکته ها بودم و هستم

    اندازه نداره این شکرگزاری برای بودن در کنار شما در مدار صحیح زندگی

    استاد واقعا اومدن تو این سایت خود معجزه است واقعا خوندن این کامنت ها معجزه هست نوشتن و تایپ کردن اینجا معجزه است و تا فردی آماده نباشه نمیتونه بیاد اینجا چیزی تایپ کنه الان حدود 5 سال هست که شما رو میشناسم اما تازه استاد چند وقتی من کامنت میذارم و کامنت ها رو میخونم و خدا میدونه پیش رفت های الانم از نظر روحی و جسمی و معنوی و مادی قابل مقایسه با سالهای اول نیس و من با همین فایلهای دانلودی هم هر لحظه تغییر مدار و فرکانس رو درونم میبینم اینکه همه چیز به زیبایی اطرافم داره اتفاق میفته

    خدایا شکرت که تو این مسیرم

    خدایا شکرت که تونستم مجدد این فایل رو گوش کنم و نکته هایی در مورد خودم بنویسم

    خدایا شکرت برای تک تک آگاهی های این فایل ناب

    خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    فاطمه ش گفته:
    مدت عضویت: 1678 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام به استاد عزیز، مریم جان و دوستان خوبم

    اول از همه، خیلی خوشحالم بابت این فایل های جدیدی که روی سایت قرار میگیره و در اولین فرصت گوششون میکنم و عمیقا بخاطرشون سپاسگزارم

    و نکته اینجاست که هر کدوم چقدرررر تاثیرگزارن و تمام آگاهی هارو یک دور برام مرور میکنن

    در مورد آگاهی های این فایل:

    استاد به قول شما، هممون یک نفر از این افرادی که برای هر مسئله ای کلی نصیحت قشنگ دارن ولی خودشون حتی به یکیش هم عمل نمیکنن داریم؛ و منه قدیم تنها کاری که در برابر این فرد میکرد حرص خوردن بود، که چرا تو حرفایی میزنی که خودت عمل نمیکنی و…

    ولی الان میدونم که چقدر قشنگ میشه از این فرصت استفاده کرد برای ساختن اهرم رنج لذت

    به این شکل که بگی ببین فردی که فقط حرف میزنه و عمل نمیکنه چقدر بی فایدست، چقدر کوچیکه، پس حداقل تو اینجور نباش

    تو اجازه بده نتایج اعمالت صحبت کنن و هیچ کس رو نصیحت نکن.

    مسئله دیگه، اینه که من تا چند سال پیش که کوچیک تر بودم،هر موقع که کسی جدی ازم میپرسید در آینده میخوای چجور آدمی بشی، چکاره بشی، یا خودم با خودم فکر میکردم به این موضوع؛

    جوابم این بود که دقیقا نمیدونم چه شغلی رو میخوام، ولی مطمئنم که میخوام از لحاظ مالی به شرایطی رسیده باشم که به همه کمک کنم؛ خانوادم، دوستام، مردم فقیر

    همیشه تو ذهنم بود که مثل آدمای خَیِر توی فیلما، من اون آدمی باشم که هر کی تو شهر به مشکل میخوره بیاد سراغ من و من هر جور شده کارشو راه میندازم

    هی با خودم تجسم میکردم که هر ماه کلی پول میدم به آدمای فقیر و حتی اگر شد واسشون کارآفرینی میکنم

    نکته ای که بود، این بود که چون با این پاسخ کلی تایید و تحسین دیگران رو کسب میکردم، خودم هم بیشتر باورم میشد که من باید همچین سرنوشتی داشته باشم

    اولین بار موضوعی که تو این فایل توضیح دادید رو استاد، من توی جلسه 8 عزت نفس ازتون شنیدم و اون زمان یادمه خیلییییییی مقاومت داشتم

    با خودم میگفتم نههه مگه میشه مگه کشکه پس فلان حدیث چی پس فلان داستان چی آخه مگه میشه و…

    ولی خیلی اون قسمت رو گوش دادم، خیلی روش فکر کردم، خیلی بررسیش کردم و بالاخره رسیدم به مرحله: آره… راست میگید استاد، واقعا همینطوره

    اینجا بود که نشستم کل افکارم رو با این باور جدید ریویو کردم و دیدم باع! من بزرگترین هدف زندگیم کاملا مخالف این قانونه!!! من ارزش خودم رو، هویت خودم رو، وجود خودم رو در این میبینم که کمکی باشم برای دیگران

    و اگر بخوام اینطور نباشم حس میکنم هیچ فایده ای ندارم

    مدت ها روش کار کردم که بابا…

    اصلا من نمیتونم به کسی کمک کنم

    اونی که به آدما کمک میکنه خداست نه من!

    یا اون مثال فوق العاده ای که میگید دنیا مثل یک رستوران سلف سرویسه مغز من رو به کل زیر و رو کرد

    و بعد از کلی کار کردن روی این باور، تازه تونستم با خودم به این فکر کنم که “من” از این دنیا چی میخوام

    که خیلیییی برام جالب بود چند روز پیش که یاد این موضوع آرزوی نوجونیم افتادم، دیدم کاملا دیدگاهم تغییر کرده

    حتی وقتی یکم بهش فکر کردم، سریع یک نفر تو ذهنم گفت:

    وا! این چه حرفیه

    چرا من باید زندگیمو صرف کمک کردن به دیگران کنم در حالی که اصلا نمیتونم

    وقتی خدا هست من چرا به فکر کمک به آدما باشم

    اصلا من قدرتشو ندارم که تغییری تو زندگی دیگران ایجاد کنم

    من اگر نابینا باشم، چجوری میتونم به یک نابینای دیگه کمک کنم؟؟؟

    و خیلییی خوشحال شدم که کار کردن روی باور هام نتیجه داده و من تغییر کردم

    از وقتی این قانون رو یاد گرفتم، به هر کسی که میخوام خوبی کنم، در جا به این فکر میکنم که فاطمه حتی اگر طرف اصلا نفهمید یا اگر خیلی بد برخورد کرد ناراحت نمیشی؟

    و اکثر موقع ها میگم: چرا ناراحت میشم

    بعد باخودم میگم، نیازی نیست این کارو بکنی!

    حتی تو چیزای خیلی کوچیک

    مثلا با دوستم داریم پیاده میریم و من اگر بخوام زمان بیشتری باهم باشیم راهم دور میشه از خونه، با خودم میگم اگر اون نفهمه که تو بخاطرش مسیرتو دور کردی یا اگر بعدا بخاطر تو همچین کاری نکنه ناراحت میشی؟

    میگم اره

    پس ازش خداحافظی میکنم و مسیر نزدیکتر رو میام

    در مورد باور های توحیدی هم، متاسفانه خیلی برام پیش اومده که درموردش با کسی حرف زدم و هیچ نتیجه ای نداده و اون فرد نه تنها تغییر نکرده بلکه انرژی من رو هم گرفته و من کلی انرژی گذاشتم که دوباره به شرایط قبلیم برگردم

    این هم بخاطر ذوق و شوقیه که من نسبت به باور های توحیدی دارم

    مثل توحید در روابط یا در تک تک مسائل روزمره زندگی

    ولی واقعا خیلی مهمه که ما بتونیم روی خودمون تمرکز کنیم و جلوی این نشتی انرژی رو بگیریم و روی خودمون کار کنیم و اجازه بدیم خداوند خودش زندگی دیگران رو مدیریت کنه

    شاد و موفق باشیم انشالله

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    جمشید انوری گفته:
    مدت عضویت: 2303 روز

    سلام به استاد عزیز و همه عزیزان سایت

    چقدر فایل پر از آگاهی بود وقتی تموم شد فک کردم دستم به پلیر گوشیم خورده از اول اومد

    پاشنه آشیل تغییر دادن دیگران

    چند روز پیش یه استوری تو واتساپم میذاشتم عکس خودم بود بعد زیرش میخواستم بصورت دستوری متنی بنویسم اولش نوشتم که مبادا احساس ارزشمندی(تان) را گره بزنید به عوامل بیرونی و …

    بعد قلبم گفت عزیزم تو خودت عمل کردی که داری دستور میدی؟؟؟

    اصلاحش کردم از ضمیر ما استفاده کردم و نوشتم نباید احساس ارزشمندی (مان) را گره بزنیم به ع….

    این پاشنه آشیل خیلی خطرناکیه

    چندین بار شده افراد فک کردن آدم خَیری هستم حتی مبالغ خیلی بزرگو خواستن برای قرض

    سنگ صبور بقیه شدن و

    حتی جذب کارفرماهای درب و داغون هم بخاطر همینه

    چون من فکر میکنم من تنها کسی ام که باید خیرم به بقیه برسه و میتونم کاری بکنم و کس دیگه ای نیست،

    جذب میکنم افرادی رو که نیاز به دلسوزی دارن و مُسکن میخوان

    یه بار یکی از دوستانم ( دوستیکه بعد از اولین دیدار اولین آشناییمون فقط 2 3 باری دیدیم همو) که آموزشگاه زبان داره با من تماس گرفت،گفت اگه وقت داری کمی مشاوره میخوام

    منم عصری رفتم و تا 9 شب نشستیم صحبت کردیم

    مشوره هامو دادم بهش

    در جریان مشاوره هم گفتم اقا من هرروز میام صحبت کنیم درین مورد

    روز بعد قلبم گفت داری از مسیر دور میشی بهش پیام دادم که نمیتونم بیام و سایت استادو براش معرفی کردم

    من برم قسمت دو رو گوش کنم تازه رو سایت اومده

    احساس لیاقت همه چیزه

    شاد و تندرست باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    همتا نوری گفته:
    مدت عضویت: 271 روز

    آیا من میتوانم زندگی دیگران را تغییر بدهم؟؟؟

    _بناممم خدایی که همه می‌شود همه کس را ….

    _باعرض سلام و احترام حضور استاد نهایت عزیزم و خاانمم شایسته نازنین و مهربان …

    _انسان ها زمانی خواهد تغییر خواهند کرد که بخواهند …!

    با‌وجودیکه آگاه هستیم همه ما …

    _همه روند زندگی ما براساس باور های ما است …!

    _هرشخصی توانایی دارد زندگی اش را تغییر بدهد …!

    براساس این‌که خودما بخواهیم، روی باور های خود کار کنیمم …

    _از آنجایی که آگاه هستیمم برهرچی که توجه کنیممم از جنس همان در زندگی ما بیشتر وو بیشترررر می‌شود !!!

    آگاه باشیممم در بعضی مسایل‌ی که خود را توانااا نبینیم به مثل (تغییر زندگی افراد) . دیگران یک فیصد هم قدرت و توانایی برای تغییرات مان ندارند .

    دسترسی همه ما بسوی خداوند به یک اندازه و توان است

    _انسان در زمانی تغییر خواهد کرد که توانایی آماده بودن را داشته باشند …!

    من که هرکار را کنم بدون آماده بودن‌ام و نتیجه نخواهد داد .

    آگاه باشیم برای سپاسگذاری برای همیشه .

    _خداوند بر حد ️ بی نهاااایت طریق جوابگو همه ما است .

    _گاه گاهی افراد در وسوسه‌های شیطانی قرار می‌گیرند و بدین باور می‌باشند خداوند جواب نمی‌دهد چون من بنده گناه کار محسوب میشوم !×××کاملآ فکر فقیر کننده است این همه ..

    دراخیر خدایاااااشکررررررت بابت این همه آگاهی هاااا …!

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: