آیا من می توانم زندگی دیگران را تغییر دهم؟ | قسمت 1 - صفحه 43 (به ترتیب امتیاز)
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری آیا من می توانم زندگی دیگران را تغییر دهم؟ | قسمت 1298MB41 دقیقه
- فایل صوتی آیا من می توانم زندگی دیگران را تغییر دهم؟ | قسمت 140MB41 دقیقه
بنام خداوند بخشنده ومهربان
سلام خدمت خانواده صمیمی عباس منش که هر چه را میتوان از این سایت آموزش دید
من با مهربانی پیش از حد خودم به برادرم وکمک مالی به اون می خواستم جای منجیرو داشته باشم که اون سر عقل نیامد ومن هم توان مالی پرداخت کردم به امید که این آگاهی ها رودر عمل انجام بدهیم
به نام خدای هدایتگرم
سلام استاد من
موضوع این فایل در مورد دو نوع افراد بود کسایی که مشاوره میخوان
و کسایی که مشاوره میدن
من متاسفانه جزء هر دو دسته بودم
وقتی ازدواج کردم که فقط و فقط میخواستم از خانواده ام جدا بشم هیچ معیار دیگه ای نداشتم متاسفانه ازدواج نا آگاهانه و عجولانه ای داشتم .
به طبع از همون اول زندگی هم تضاد ها شروع شد و من شروع کردم برای درست کردن زندگیم از هر و کس و ناکسی مشاوره گرفتن که شما بگید من چیکار کنم که هیچ کدوم هم جواب درست نبود یا مدت کمی جو خونه رو آروم میکرد و تازه بیشتر وقتا هم وضعیت بدتر میشد و من در منجلاب بیشتر فرو میرفتم تا وقتی که به لطف خدای رحیم خواهرم دستان خدا شدن من عضو سایت شدم
کم کم شکرگزاری های عمیق شروع شد آرامش بیشتر و بیشتر و بعد هم نتایج های بیشتر اما حالا من شده بودم مشاور، به هر کسی که دور و اطرافم بود که مشکل داشت میخواستم کمک کنم اما به لطف خدا اونم توی چندتا فایل گفتید و منم شنیدم واز این هم دست برداشتم خداروشکر .
استاد من فکر میکردم مشکل از بقیه اس همه دوست دارن منو اذیت کنن ولی بعداز اینکه این همه فایل گوش دادم به خودم نگاه کردم دیدم قضیه کلا متفاوت شد شخصیت من کلا نیاز داشت بهتر بشه توحیدی شدن شکرگزار شدن عزت نفس و اعتماد بنفس ،احساس لیاقت،و… اینها همشون نیاز داشت بهبود پیدا کنه، انقدر که توی سی سال عمری که از خدا گرفته بودم بی توجه بودم بهشون دیگه چیزی ازش نمونده بود .من با فایل های شما شناختمشون ،درکشون کردم، التیام دادمشون و نیازه که هر روز و هر روز تمرکزم رو بزارم روی خواسته هام روی بهبود شخصیتم تا جلوی نشتی انرژیم رو بگیرم .
خدای من همچنان کمکم کن در این مسیر ثابت قدم باشیم.
دوستتون دارم خانواده من
موفق باشید.
سلام بر استاد عباس منش بزرگوار و سلام بر خانم شایسته مهربان
و سلام بر اعضای سایت.
خدا رو صدهزار بار شکر بابت اینکه عضو سایت عباس منش هستم و خدا رو شکر که اول صبح نشسته ام و در حال دیدن طلوع خورشید کنار ساحل صدای استاد عباس منش را میشنوم و کامنت مینویسم.
من همین اول کار باید یه اعترافی بکنم که شاید سخت ترین کار دنیا برام کامنت نوشتن هست یعنی اینقد دلم میخواد زیر هر فایلی حداقل یه مطلب کوتاهی بنویسم و ضمن گذاشتن یه رد پا، نظر و تجربه م هم به اشتراک بگذارم مثل خیلی از دوستان. باور کنین بیشتر مواقع غبطه میخورم از اینکه بعضی دوستان اینقدر کامنت مینویسن و البته خیلی هم سپاسگزارشون هستم بابت به اشتراک گذاشتن آگاهی شون.
من حتی یکی از تصمیمات تو دوره عزت نفس جلسه اول این بود که مرتب کامنت بنویسم ولی باز هم به تعهدم عمل نکردم و از خدا میخوام که از این به بعد به این تعهد عمل کنم انشالله.
استاد عزیز از روزی که این فایل جدید اومده من حداقل روزی دوبار گوش کردم و هر بار هم بیشتر متوجه شدم که مخاطب بیشتر حرفهای شما من هستم
من دقیقا تا قبل شنیدن این صحبتها نه تنها باور داشتم که توانایی اثر گذاری روی دیگران دارم بلکه اصرار به این کار هم داشتم و به قول شما چقدر انرژی بیهوده هدر میدادم و بعضا تایید طرف مقابل هم باعث میشد من بیشتر توهم داشته باشم و شاید اون مسکن موقتی که شما گفتین بود ولی هیچوقت ندیدم که کسی توسط من تغییر کنه حتی خانواده ام که بیشتر از همه زور زدم و انرژی مصرف کردم.
و این بار با شنیدن این آگاهی ها متوجه شدم که توانایی من در تغییر دیگران در حد صفره و من هرگز نخواهم توانست به قدر ارزنی روی دیگران تاثیر بگذارم مگر اینکه خودم تغییر کنم و در آن صورت با دیدن تغییرات من دیگران حتی خانوده ام اگر خودشان خواستن تغییر میکنن.
به قول سعدی:
نبیند مدعی جز خویشتن را
که دارد پرده پندار در پیش
گرت چشم خدا بینی ببخشند
نبینی هیچکس عاجزتر از خویش
همین جا از خداوند درخواست میکنم یاریم کند هیچوقت نخواهم کسی را با حرف زدن و کنترل کردن تغییر دهم و همچنین خدا کمکم کند در هیچ جمعی صحبت از مطالب سایت نکنم چونکه یکی از وقتایی که حالم خیلی گرفته شده بعد از عضویت در سایت، تغییر دیگران از طریق مطالب سایت بوده و مخصوصا جاهایی که با امیدواری و شوق زیاد با کسی در مورد محتویات فایلی صحبت کرده ام و طرف هم با وجود یک زندگی ورشکسته از همه لحاظ، جوری به حرفام گوش کرده که من فکر میکردم این دیگه شد یه نقطه عطفی تو زندگی این آدم، ولی با وجود تایید کردن حرفهای من باز هم از همان مسیر رفته و اینجا به حرف شما رسیدم که آدمها برای تغییر کردن باید در مدار تغییر باشند ولاغیر!
ضمنا استاد من بشدت با حرف شما موافقم که با فاصله خیلی زیاد بیشتر از هر معبدی در این سایت اسم خدا برده میشه و از همه مهمتر اینکه اینجا ملت خیلی بیشتر آگاهانه اسم خدا میبرن.
استاد خیلی سپاسگزارم از شما
و خیلی سپاسگزارم از خداوند بابت وجود شما
بنام الله یکتا
سلام خدمت استاد عزیزم وهمچنین خانوم شایسته ی مهربونم
این اولین کامنت منه
تا الان فایل های زیادی رو گوش دادم ویکی از یکی بهتر بودند ولی یه حسی بهم گفت که واسه این فایل کامنت بزارم
دقیقا چالش چند روزه ی ذهن من همین موضوع بود که میخواستم یکی از دوستانم رو نصیحت کنم و در مورد کارهای اشتباهش باهاش صحبت کنم که به این فایل شما هدایت شدم الان که فکر میکنم میبینم چقدر این موضوع منو از پیشرفت خودم عقب انداخته بود و چقدر این موضوع و حتی فکر کردن بهش احساس بدی به من می داد بعداز گوش دادن این فایل خدا رو هزاران مرتبه شکر کردم که منو به این فایل هدایت کرد چون اون روز واسه کار دیگه ای وارد سایت شده بودم(قسمت نتایج دوستان رو دنبال میکردم و هر روز یه قسمت و گوش می دادم) ولی یه حسی بهم گفت که امروز این فایل و حتما گوش بده اون لحظه ای که میفهمی خدا باهات حرف زده … چه لحظه ایه.. شیرین و باور نکردنیه … مثل اب رو اتیش اصلا قابل وصف نیست
در مورد تجربیاتم هم باید بگم که :
دقیقا این چند وقت مدام در مورد پسرم احساس مسولیت میکردم و فکر میکردم که حتما نصبحتام نصیحتای خوبی نبوده و باید ییشتر و بهتر نصیحتش کنم️
ولی امروز متوجه شدم چاره ی کار اینه که تمرکزم رو بزارم رو نکات مثبتش و سعی کنم رو خودم کار کنم تا الگوی خوبی براش باشم(شنیدن کی بود مانند دیدن)اینکه اون نصیحتها رو در من به صورت عملی ببینه صد برابر بیشتر از نصیحت کردن تاثیر داره
دقیقا چندین و چند ساله که مدام واسه مادرم غصه میخورم و هزاران بار نصیحتش کردم که اینکار و بکن و اون کار و نکن دریغ از ذره ای تغییر
دقیقا چند وقته که مدام در مورد آموزش های شما با یکی از نزدیکانم صحبت میکردم و میخواستم به زور و زمانی که اون هنوز آمادگی تغییر رو نداره و هنوز زمانش فرا نرسیده بیارمش تو سایت شما ثبت نام کنه و از مطالب شما استفاده کنه
ولی ولی ولی امروز فهمیدم که ما هرگز توانایی تغییر زندگی دیگران رو نداریم و هر زمان که افراد آماده ی تغییر بشند چه من باشم چه نباشم از بی نهایت طریق هدایت میشند
استاد عزیزم چقدر زیبا به این نکته اشاره کردید که اینکه ما میخوایم دیگران رو کمک کنیم و نصیحت کنیم همیشه هم دلیلش دلسوزی نیست بلکه بیشتر اوقات هم ما با نصیحت کردن و کمک به دیگران میخوایم که خودمون احساس ارزشمندی کنیم برای اینکه بقیه از ما تعریف کنند میخوایم بهشون کمک کنیم
خیلی وقت ها ما خودمون رو ارزشمند نمیدونیم مگه اینکه بقیه از ما تعریف کنند و چون در واقع اون کمک رو برای رضای خدا انجام نمیدیم و خلوص نیت 100درصد پشتش نیست ، نه تنها ثوابی نداره بلکه مشکلات بیشتری رو هم وارد زندگی ما میکنه.
سلام به استاد عزیزم بعد از بارها و بارها این فایل رو گوش کردن تصمیم گرفتم به عنوان استراحت بین کارم بیام و به سوالات این فایل جواب بدم
خداروشکر میکنم که آزادی زمانی دارم تو کارم و خودم رئیس خودمم؛
الف) از این آگاهی ها به نفع خود استفاده کردید و نتایج حاصل از این “عملکرد هماهنگ با قوانین خداوند” را بنویسید؛
ب) همچنین مواردی را به یاد بیاورید که بر خلاف این آگاهی ها عمل کردید و عواقب حاصل از این “عملکرد خلاف جهت با قوانین خداوند” را بنویسید؛
استاد من یادمه تا قبل از اینکه با قانون آشنا بشم و تا دوسال بعدش ، من همش میگفتم تقصیر فلانیه ، تقصیر اونه با اون رفتارش ، تقصیر خداست که کاری به کارم نداره ، تو اون دوسال رو خودم کار میکردم ولی هنوز امادگی قبول کردن این باور رو نداشتم که خودم خالق زندگیمم
مداوم هم روی رفتار دو نفر از نزدیکانم حساس تر بودم و تو ذهنم مداوم قضاوت میکردم و تو ذهنم جلسه تشکیل میدادم که دارم باهاشون حرف میزنم و بهشون میگم که فلانی تو چیکار باید بکنی که مثلن مشکلت با بچه هات حل بشه و روابطتت بهتر بشه ، یا فلانی تو باید چیکار کنی که استرس نداشته باشی تو کارت و از استرس هر ماه بیچاره نشی
خودم چه نتایجی میگرفتم؟ عملا هیچی ، خیلی چشمگیر نبود واقعا تو اون دوسال
و من توی ذهنم خیلی نصیحت میکردم.
خیلی زیاددد
جالبه سال سوم من از این دست آدما رو بیشتر تجربه کردم ، به عنوان همکار ، دوستان ، درصورتی که توی دوسال قبل نهایتا 5 نفر بودن سال بعدش فک کنم 30 نفری شدن
سال بعدش من دیدم بابا دیگه حالم داره بهم میخوره ، هی آدما میان باهام درد و دل میکنن و هر چیم یه سوال میپرسم که ذهنشون بپره رو یه جای دیگه فایده نداره ، همون موقع هم هدایت شده بودم که دیگه وقتشه یکبار برای همیشه مسئله ی فروش کارت رو درست کنی و من به هدایته عمل کردم ، یه بخشی از تمرینی که باید اون موقع ها انجام میدادم این بود که یک نوشته بنویسم و بچسبونم به محل کارم که جلو چشمم باشه و یادم نره
عنوان نوشته این بود ، حواست الان کجاست؟ روی خودت یا بقیه؟
هر بار ذهنم میومد که بره رو اینکه یک دادگاه تشکیل بده برای فلانی که تو باید این کارا رو بکنی ، من سریعا هدایت میشدم سمت اون برگه ، فک کنم یک سال و نیم همچنان اون برگه روی میز کارم چسبیده بود تا الان به مرحله ای رسیدم که بدون اون برگه خودم زود متوجه میشم که الان اون دادگاه ذهنی رو دوباره تشکیل دادم
حالا اون تمرکزی که ذره ذره از رو دیگران برداشتم و اوردم رو خودم نتایجش چی شد؟
رقم خوردن بزرگترین خواستم و آرزوی محالم توی این دوسال ، فروش مستمر از تواناییم و علاقم و شغلم ، هربار هم به شکل دلخواهترم
الان که دارم اینو میگم بهتون از صفر مطلق من به مجموع 82 فروش رسیدم به صورت مستمر به لطف الله
مورد بعدی من واقعا قویتر شدم در مقابل افرادی که چرت و پرت زیاد میگن و عملن همصحبتی باهاشون به دردم نمیخوره و این عمل من باعث شده حتی اون 5 نفری که قبلن و اوایل من هی تو ذهنم نصیحتشون میکردم بدونن که من گوش شنوا برای خیلی از حرفاشون ندارم و خودشون دیگه نمیان چیزی بهم بگن ، میگن تو که کلن تو این باغا نیستی ، منم خوشحالللل میگم آره طرف من نیاین کلن وقتی از این صحبتا دارید
همین موصوع قدرت نه گفتن منو بیشتر کرده مخصوصا مسائلی که با خواهرم داشتم ، ایشون پول زیاد از من قرض میگرفت دو سه باری بهش قرض دادم بعد یواش یواش که گذشت دیدم نه این داره عادتش میشه که هر جا پول کم میاورد میومد سراغ من ، اتفاقا همین دیشب هم اتفاق برام افتاد ، یاد گرفتم بهش بگم نه ، به صورت محترمانه
هر موقع اومد سمتم برای پول قرص گرفتن بهش گفتم که پول دارم ولی خودم بهش نیاز دارم نمیتونم بهت بدم متاسفانه
همین پول قرض ندادنه باز بهم کمک کرد من چه قدر سفر و کلاس و دوره برم و چه قدر متریال برای کارم بخرم و کارمو گسترش بدم
اون تمرکزی که من برداشتم از بقیه و بایدهایی که تو زندگیشون انجام میدادن باعث شد من محل کار دستساز خودمو بسازم ، مهارتم رو ببرم بالاتر قبلن من یه نقاش رئال کار بودم همینو بلد بودم فقط الان یک نقاش و مجسمه ساز سورئال کارم ، هزاران برابر اون تایم کار بلدم انجام بدم و راه حل پیدا کنم برای خیلی از مسائل مجسمه سازی
قبلن من فقط با یک متریال خاص مثل رنگ و روغن بلد بودم کار کنم ، الان فقط برای خلق یدونه اثرم حداقل از 20 متریال متفاوت استفاده میکنم
و جالبه استاد برام همون 5 نفر ، من رو دو نفرشون خیلی بیشتر از بقیه حساس بودم روشون ، وقتی بیخیال اون دو نفر شدم ، خود اون دونفر وقتی آمادش شدن رفتن سراغ راه حل هایی که من همش تو ذهنم بهشون میدادم
با اینکه من هیچ وقت در فیزیک صحبت نکردم راجبشون با اون افراد یا اگرم بوده کمتر از یکی دو بار بوده ، خود اون افراد هدایت شدن به سمت اون موضوع ها
البته الانم واقعا بعضی وقتا از دستم هنوز در میره که بخوام مشکلات یکسری از دوستام رو حل کنم ولی خب سریعتر از قبل میفهمم کارم اشتباهه و قطعش میکنم ، چون سریعتر نشونه ها رو میفهمم
حتی اینکه استاد شما این فایل رو گزاشتین هم یک نشونه بود برام چون به میزان یک نصفه روز من حواسم رفته بود روی نصیحت یکی از دوستام که باز خدا لطف کرد و زود به یادم اورد ، قبلن اگر 24 ساعت روز از 7 روز هفته من اینطوری بودم با همون تمرین نوشته ی ساده نهایتا یک ساعت در روز گرفتار اون دادگاه های ذهنی میشم و بقیه تایم روز ذهنم دست خودمه
بانام و یاد ایزد منان
مو زِ قوم آریایی زِ هفت و چهارم یو افتخارمه که زه ایل بختیارم.
(من از قوم آریایی از طایفه هفت لنگ وچهار لنگ هستم و این افتخارمه ک بختیاریم)
بادرود فراوان خدمت استاد گرانقدر آقا حسین خان عباسمنش همتبار آریایی ایران زمین
یه شعر بختیاری در وصف انسان و انسان زیستی و خدا و یکتا پرستی میگم خدمتتون ک که کل زندگانی دراین بیت هست
تا ایتریم بُنگ بکنیم خدا خدانه که هیشکه نیا وادیارمون غیر خدامون
تا میتونیم خدارو صدا بزنیم که غیراز خدا هیچکس
سراغ ما نمیاد..
و درانتها بگم خدمتتون
که مابر روی زمین مهمان خدا هستیم و خدا هم مهمانپذیر خوبی هست و هیچ مهمانی بر روی زمین دست خالی این زمین رو ترک نمیکنه وسوغاتی هم ک از این مهمانی با خودش از این دنیا میبره باز هم لطفی هست ک خدا بهش کرده
وباز اون دنیا ازاین سوغات استفاده میکنه.
واین هم خدمتتون عرض کنم آدمهای خوب همچون شما دستانی از خدا برروی زمین هستند
این اتصال رو اول مدیون خدا ک شمارو سر راه ماقرار داد دوم ذهنمون ک همکاری کرد و سوم شما ک زحمت میکشید درود برشما
به نام خدای مهربون و هدایتگرم
الهی صدهزار مرتبه شکرت برای یه فایل بی نظیر دیگه از استاد قشنگم
یادمه اوایل هدایتم ب این مسیر زیبا تا چند تا کلمه یاد میگرفتم دلم میخاست فریاد بزنم هر کسی و میبینم خانواده دوست آشنا براش بگم که یه عمر اشتباه فکر کردیم همه چی رو همونطور ک بهمون قبولوندن بدون اینکه تفکر و تعقل کنیم (راجع به هر موضوعی)قبول کردیم و مثل سایر جامعه نتیجه گرفتیم ولی میدیدم که عوض اینکه حالم بهتر بشه هی بدتر میشدم باهاشون بحث میکردم و چون تازه داشتم یاد میگرفتم و داده هام فقط در حد حرف بود و نتیجه و عملی نداشت مخاطبم هی باهام بحث میکرد سعی میکردم متقاعدش کنم ک از این ور بیا اون وری که هممون رفتیم هیچ خبری جز حال خرابی و قرض و اینا نیس و آخرش هم ب اعصاب خوردی و از بین رفتن انرژی گرانبهام منجر میشد چون واقعا همه عقلشون تو چشمشونه وقتی میای از این حرفا میزنی اولین چیزی ک میگن اینه پس خودت چیکار کردی ب کجا رسیدی دیگه اون آرامش و رابطه قشنگم و با خدای خودم نمیدیدن ، یادمه خاهرم تو زندگی مشترکش ب اختلاف خورد و میخاس ب جدایی بکشه تنها کلمه ای که گفتم این بود ک تسلیم خدا باش اون کارش و خوب بلده یجورایی همه از دستم عصبانی بودن که چرا هیچ عکس العملی نشون نمیدی حتی خود خاهرم از من ناراحت بود ک زندگی من برای تو مهم نیس ک گریه و زاری نمیکنی تو دلم میگفتم آره نیس من مسئول زندگی و افکار خودمم من نمیتونم بیام ب تو بگم چ کاری درسته چ کاری غلط تو باید تکامل خودتو طی کنی من تکامل خودمو درسته اون برهه ازم ناراحت شد ولی یکسال بعدش اومد بغلم کرد و گفت که همون یه جمله انقدر آرومش کرده ک تونسته بهترین تصمیم هارو بگیره شاید از نظر اکثر ادما این کار بی رحمی و سنگدلی باشه ولی وقتی هر قدمتو با خدا برمیداری و میبینی که خدا چ کارها برات میکنه مطمئنی که همون الله بد کسی و نمیخاد همه اون چیزی رو برداشت میکنن ک کاشته بودن، از اون موقع ب خودم قول دادم حتی اپسیلونی با کسی در مورد قانون بدون تغییر خداوندم صحبت نکنم و فقط تمرکزم روی کار و اهداف خودم باشه من در جایگاهی نیسم ک کسی و تغییر بدم هرکسی حتی نوک سوزن خاسته تغییر در وجودش باشه الله مهربان ب بی نهایت راه هدایتش میکنه ب مسیری که تغییر شگف انگیزی براش رقم بخوره برای من که اینطور بود خاستم و هدایت شدم و کل زندگیم180 درجه زیر و رو شد الهی صدهزار مرتبه شکرت
جمله طلایی برای خودم:
انسانها تنهاا زمانی تغییر میکنن ک خودشون بخان و آماده تغییر باشن
قانون جهان هستی:به هرچیزی توجه میکنی از جنس همون از اصل و اساس همون توجه بیشتر و بیشتر وارد زندگیت میشه
قبلا این یه جمله برام فقط در حد جمله بود اما از وقتی سعی کردم که کانون توجهم رو فقط رو زیبایی ها و قشنگی ها بذارم ب خودش قسم همه چی براممممم عالی پیش رفت و من سپاسگزارتر در مقابل ربی که قدرت کل جهان تنها ب دست خودشه
الهی تنها تورا میپرستم و تنها از تو یاری میجویم مرا ب راه راست ب راه کسانی ک ب آنها نعمت دادی هدایت کن الهی شکرت
استاد قشنگم عاشقتونم
مریم جونم عاشقتم
خانواده قشنگم عاشقتونم
خدای قشنگم بی نهایت عاشقتممممم
الهی ک همیشه در پناه خودش شاد و سالم و پرروزی و آروم باشین
فعلا.
سلام و درود بی پایان به استاد عزیز و همراهیان محترم
چقدر این فایل من را ارام کرد مدتها می خواستم یکی از اعضای خانواده ام را به قول خودم هدایت و رهنمون کنم و هر بار با او صحبت میکردم یا اخر به دعوا میکشید یا بعدا این حرفها را بر علیه من ازش استفاده میکرد و چقدر ازرده خاطر و رنج اور بود برام در صورتی که قبلا هم استاد این مطالب را گفته بودن ولی خوبه که تکرار اینها باعث یاداوری میشه و ما را دوباره از راه انحرافی به مسیر درست هدایت میکنه
بنام خدا
سلام استاد عزیزم امیدوارم حالتون عالی عالی باشه راستش از وقتی دوره 12 قدم رو شروع کردم گفتم که دیگه فایل های رایگان رو گوش نمیدم که تمرکزم کلا دوتا نشه ولی خدایی الان واقعا به حرفتون رسیدم که می گفتید همش یک اصل هست مطالب فایل های رایگان و دوره ها فقط اونجا چون هزینه پرداخت می کنیم دقیق تر گوش میدیم
الان که دو بار این فایل رو گوش دادم داشتم به خودم و تجربیاتم در این رابطه فکر میکردم راستش یه دوره ای اینجوری بود برا منم که همه میومدن و مشکلاتشون رو میگفتن و منم شده بودم مشاور و ازاین حرفا ولی راستش اینقدر از اینکار بدم میومد که ترجیح میدادم با افرادی صحبت کنم که باهام تعارف دارن و اصلا راجع به مشکلاتشون باهام صحبت نمی کنند و همین طور هم شد و پیش رفت تا اینکه دیگه حتی افراد صمیمی هم باهام زیاد دردودل نکردن خیلی حس خوبی بود واقعا خداروشکر
استاد درمورد تغییر افراد اون اوایلی که باشما آشنا شده بودم خیلی اینجوری شده بودم اونم بخاطر این بود که من شما رو از طریق یه دوستی پیدا کردم وخداروشکر هدایت شدم ولی اون بنده خدا خودش کلی تو حاشیه بود و تا الان که الانه هیچ تغییری تو زندگیش رخ نداد
حالا قضیه این بود که این شخص هی میومد وراجع به مشکلاتش حرف میزد مشاوره میخواست من بعد یکی دو بار که دیدم عمل نمیکنه دیگه بیخیال شدم وجوابش رو ندادم کلا تو ذهنم اینجوریه که واسه هر کسی یکی دو بار بیشتر تلاش نمیکنم بعد بیخیال میشم
استاد عزیزم ممنونم بابت آگاهی های فوق العاده ای که دادین من اون فایلی بود که ما از تغییر دیگران ناتوانیم کلی گوش دادم و درسهام رو یاد گرفتم خداروشکر حتما لازم بود برام که یادآوری بشه
در پناه حق
قبل از هر صحبتی سلام میکنم خدمت استاد جان و خانم شایسته عزیز
یک سلام از جنس عشق ایمان و آرامش
مرسی که هستید
مرسی که اینقدر خالصانه به بقیه کمک میکنید
خدا حفظتون کنه برای همه ما
عمیقا معتقدم بودنتون دنیا رو جای خیلی خیلی قشنگی برای من
باز هم ممنون
من حدودا سه سال با سایت و آموزه های استاد آشنا شدم
از اون طرف تر شرم و نادونی اومدم
به معنا تو تباعی بودم از بقیه توضیحات در مورد خودم نیگذرم که بتونم به گفتن حرفام در مورد این فایل برسم
من علرغم ایتکه فکر میکردم دارم روی خوردم کار میکنم
مدتی به شدت نا آروم و درگیر بودم
استاد وقتی اون کامنت رو خوندین دقیقا من نسترن نیشابوری یک ماه اخیر رو اون دوستمون داشتن توصیف میکردن
خول به یادمه قسمت از گفتگو با دوستان که سپیده جون وقتی با شیرین جون در مورد مسیر تکامل صحبت میکردن در مورد همین بیان افکار و صحبت کردن با بقیه و حتی تلاش برای اثبات حقانیت آگاهی ها صحبت میکردن
سپیده جون گفتن همین کار هم در عین اشتباه بودنش بخشی از مسیر تغییر فقط باید بتونیم با تشخیص به موقع خودمون رو زود ازش بیرون بکشیم و شما دقیقا تایید فرمودین و امروز وقتیی داشتم به این فایل گوش میدادم و فرمودین یک تایمی خودتون هم درگیر همین موضوع شدین البته برای مدت خیلی کوتاه دقیقا همه چیز تو مغزم روشن شد
دلیل آشفتگی این چند وقتم رو پیدا کردم
تو این مدت مدام با خدا حرف میزدم ازش نشونه میخواستم
هی میگفتم خدایا بهم بگو ایرادم کجاست
و امروز دقیقاااا همه چیز نشست سر جاش
امان ازین ذهن گول زن من
چه هنرمندانه من رو برده بود سمت خراب شدن تمام تلاشای این مدتم
من دقیقااا این مدت به ظاهر فکر میکردم من برای اثبات حرفام به کسی تلاش نمیکنم که
دلیلم هم برای این فکرم این بود که
منکه به زور با کسی وارد صحبت نمیشم که
منکه در مورد توحید و اعتقادات صحبت نمیکنم که
منکه در مورد استاد عباسمنش و آگاهی هاشوت با کسی صحبت نمیکنم که
و کلیییی دلایل به ظاهر منطقی دیگه که الان میفهمم ای وای بر من
به ق.ا آقای بازرگان در تفسیر یکی از آیات سوره بقره میگن از قول پیامبر میگن شرک در دل انسان مثل راه رفتن مورچه روی سنگ سیاه در دل بیابان در شب غیر قابل تشخیص
ولی خبر خوب اینکه من با نور آگاهی های شما امروز تونستم یکی از بی نهایت مورچه ها رو ببینم
حالا میخوام اتفاقی که این مدت تجربه کردم رو توضیح بدم
استاد من مدتی به خاطر پاره ای اتفاقات تو خوابگاه زندگی میکنم
به معنا برای من حکم مهاجرت رو داشت
اولین مهاجرت با دقیقااا یک ساک و یک چمدون15روز دیگه میشه یکسال
تا به قلا از زندگی تو محیط خوابگاه دوستای زیادی اطرافم نبودن در نتیجه خیلیهم حرف زدن برام پیش نمیومد
اما تو این مدت علرغم اسنکه تایم زیادی سر کار هستم
وقتیی میرسیدم خوابگاه به دلایل به ظاهر مختلف شده بودم مرجع درد دل و راهکار دادن به بعضی از بچه ها در نهایت هم کلی همه شون ابراز علاقه و تشویق که وای مرسی دوستت داریم
و دقیقااااااا از فرداش همون کارهای قبل
از یک جایی به بعد چون کلا آدم رکی هستم وارد فاز تندی و به قول خودشون گارد گرفتن و زدن تو برجکشون شدم
و نتیجش در عین دردناکی چشمام رو باز کرد
آخ آخ استاد نگم از حالم وقتی همین دیشب دقیقا برای دومین بار یکی از بچه ها چطوررررر منو گرفته بود به باد انتقاد با برداشت های احمقانه ای که از حرفام کرده بود و در نقش یک قربانی اشک میریخت و حرفام رو که رسما حتی یک طور دیگه شنیده بود به خودم تحویل میداد
و خوب خبر خوب بعدی اینکه تو این مدت تمام تلاشم رو کردم که اگر چیزی دوبار تکرار میشه بهش حساس بشم
تا صبح فکر کردم
و تقربا شکم تبدیل به بقین شد که این یک هشدار
یک نشونه اس
و از اون طرف به طرز جادویی تو این 2.3روز اخیر یک صدایی درونم هی میگفت برو تو سایت
اومدم و اولین چیزی که نمیدونم چطوری ولی واقعا اولین چیزی که روی سایت دیدم این فایل بود
مرا به سوی نشانه ام کن نزده بودم
حتی بنر های ابتدای سایت هم در مورد دوره جدی شماست استاد
و واقعا اینقدر نمیدونم چطوری این فایل برام بالا اومد که وقتی یهو لپ تاپم هنگ گرد و همه چیز پرید کای گشتم تا دوباره پیداش کردم دوباره گوش دادم و تقریبااا مطمئن بودم خدا از دهن شما و بقیه داره با من حرف میزنه
اونجا فهیدم چرا این مدت اینقدر به عناوین مختلف در مورد دوست داشتن خود و تفاوتش با خود خواهی من تو این مدت مطلب به چشمم میخورد و له خودم گفتم ای دللللل غاففللللل چه همه نشونه لوده و تو نمیدیدی
نمیدونم چی بگم فقط میتونم بگم
آهای همه اهالی بهشت عباسمنشی
اولینش خودم
توروخدا فقط به خودمون فکر کنیم
توروخدا دهنمون رو ببندیم
به معنا حیف انرژیمون که به جای صرف شدن در مسیر خلق خواسته هامون بزاریم برای بقیه
بماند به یادگار از نسترنی که امروز دقیقااااا اندازه پای یک مورچه کوچولووووووووووو ایرادش رو پیدا کرد