آیا من می توانم زندگی دیگران را تغییر دهم؟ | قسمت 1 - صفحه 18 (به ترتیب امتیاز)


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری آیا من می توانم زندگی دیگران را تغییر دهم؟ | قسمت 1
    298MB
    41 دقیقه
  • فایل صوتی آیا من می توانم زندگی دیگران را تغییر دهم؟ | قسمت 1
    40MB
    41 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

612 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    صدف احمدی گفته:
    مدت عضویت: 2453 روز

    سلام به استاد زیبا و قشنگم

    سلام به مریم جان که ایده ساخت این فایل و دادن

    چقدر دلم براتون تنگ شده بود استاد

    خوشحال میشم وقتی صداتونو میشنوم و این حرف های زیبا رو از زبون کسی که قوانین و بهتر از همه درک کرده میشنوم

    خدا قوت استاد

    و در راهی که توش در حال قدم برداشتنید حالتون خوب دلتون خوش و خدا پشت و پناهتون

    خدایا شکرت بابت این فایل زیبا این فایلی که اگاهی های ناب درش هست و بهمون میگه که انرژیمونو وقف چیزای الکی نکنیم

    و اگه این انرژی رو بزاری رو کار کردن رو خودت و تغییر زندگی خودت و باورهات

    بووووم

    مثه توپ صدا میکنه و به عینه هر چی نتیجه گرفتم تو این یه سال و هر چی نتایج داره بزرگ و بزرگ تر میشه بخاطر اینه هی بیشتر میفهمم تمرکز رو خودم و فقط و فقط کار کردن رو خودم چقد نتیجه بخشه

    و هههههر چی بیشتر اینو میفهمم بیشتر شاهد نظاره نتایجم

    و چقدر حالمو خوب کرد وقتی فهمیدم با خرفای استاد که تمرکز همه جیزه

    تو وقتی تمرکز نکنی

    الهامات و نمیفهمی

    اصلا مثه ی ادم دستپاچه ای

    ادمی که ورودی و در جهت خواسته کنترل نمیکنه داره صدتا ورودی متفاوت میده

    خب معلومه نمیشه ذره بینی که فوکوس کرده رو ی نقطه و کاغذشم نمیسوزه

    ولی تمرکز خیلللللی زود تورو به نتیجه میرسونه

    خیلی زود باوراتو قوی میکنه

    و خیلی زود تصمیم میگیری پله های بعدی ام طی کنی و هی هر روز و هر روز موفق تر بشی

    یکییییی از مهمترین پایه ها تو نتیجه گرفتن تمرکزه

    و من چقد خوشحالم که این چند ماهه بیشتر این مساله رو درک کردم دارم بهش عمل میکنم و حقا که نتایجم متفاوت شده تو همه ی قسمتا

    هم تو رابطه

    هم تو ثروت

    و هم سلامتی

    خدایا ازت سپاسگزارم بخاطر این هدایت ها

    و این فایل زیبا که انرژیمو دوچندان کرد

    و منو خوشحال کرد

    و بهمننم یاداوری کرد که چقدر باید بیشتر رو خودم کار کنم

    و کاری به بقیه نداشته باشم

    هر کس در زمان درست هدایت نیشه به راه درست

    ممنونم ازتون استاد که اینو یاداوری کردین

    و بخاطر همه یاداوری هاتون

    میبوسم روی ماه شما و مریم جان عزیزم رو

    دوستون دارم ؛)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  2. -
    مجتبی گفته:
    مدت عضویت: 4083 روز

    به نام خدا

    سلام به استاد عباسمنش عزیزم و خانم شایسته و دوستان سایت

    استاد این مورد یکی از پاشنه های اشیل من و یکی از نشتی های فرکانسی منه ؛

    یعنی اونقدر تو وجود من شدیده که حتی اگه به کلام کسیو نصیحت و راهنمایی نکنم ، گاهی به خودم میام میبینم چندین دقه رگباری تو ذهنم دارم به بقیه راهکار میدم و نصیحتشون میکنم ؛

    هزاررران بار شده وقت و انرژی گذاشتم برای دیگران ولی هیچ تاثیری نداشته برای اون شخص ؛

    چندین و چند بار شده مثلا تو بحث تغذیه ، به مادرم گفتم فلان ماده غذایی رو نخور ضرر داره ، فلان ماده غذایی رو به این دلیل بخور و …. ولی اصلا انگار کلا نمیشنوه ؛

    وقتی کسی تو مدار درک یه موضوعی نباشه ، من حس میکنم حتی گوشهاش که کارشون شنیدن هست هم ، نمیشنوه چه برسه به درک یا عمل کردن به اون اگاهی ؛

    باورهایی که شما توی فایلها و دوره ها گفتین و خیلییییی بمن کمک میکنه اینهاست :

    1- من خدا نیستم که بخوام کسیو هدایت کنم ؛

    2- هرکس هرجایی هست ، دقیقا جای درستشه ؛

    3- خدا فقط یک قدرت بمن داده ، اونم قدرت تغییر خودم ؛

    4- همه به یک اندازه به خدا نزدیکن ؛

    یا مورد دیگه ای که بمن کمک کرده ، همون آیات قرآن و داستانهای پیامبران ؛

    جاهایی که خدا به پیامبر میگه تو فقط و فقط وظیفت ابلاغ پیام ماست ، تو عملا هیچ مسئولیتی برای تغییر کسی نداری ؛

    یا داستانهای پیامبران مثه حضرت یعقوب که خواست فرزندانشو اصلاح کنه خودش هم از مسیر توحید خارج شد و کور شد ؛

    خداروشکر توی این مورد یکم بهتر شدم و دارم روش کار میکنم و سعی میکنم تا یه موضوع این شکلی بوجود میاد ، سریع جلوی زبونمو بگیرم ؛

    چون مهم نیست که توی کلام یا توی ذهنم دارم به دیگران راهکار میدم ، هر دوی اینها یک فرکانس رو به جهان میفرستن و نتیجه ی هردوشون فقط احساس بده ؛

    خدارو صد هزار بار شکرررر بابت این مسیر و این اگاهی ها ، مرسی استاد جان بابت این فایلهای ارزشمند و انسان ساز ؛

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  3. -
    یاسمن اسدنژاد گفته:
    مدت عضویت: 1959 روز

    سلام بر عزیزانم

    سلامبر استاد عزیزم

    استاد جان خیلی خوشحالم که میبینمتون

    خدارو شکر برای این فایل عالی

    من خودم اون موقع که مذهبی بودم و خیلی نماز میخوندم به همه میگفتم نماز بخونید و جالبه که خودم هیچ درکی از نماز نداشتم . داداشم تازه به سن تکلیف رسیده بود همش بهش گیر میدادم که تو الان باید نمازتو بخونی بعد که دیگه خودم نماز نخوندم داداشم شروع کرد به مشروب خوردن و من باز دیدم دارم نصیحتش مبکنم و ازش میخوام مشروب نخوره یعنی من چه وقتی که باورهای مذهبی داشتم ابن اشتباهو میکردم چه وقتی باورهای مذهبی نداشتم در هر دو صورت گمراه بودم اما خوبیش این بود که هیچ کس برای حرفای من ارزش قائل نبود و من الکی داشتم انرژی مصرف میکردم و همین باعث میشد که دیگه نخوام حرص الکی بخورمو به دیگران راهکار بدم

    یکی از فامیلای نزدیکمون خیلی این ویژگی رو داره که از همه جنبه ها میاد به همه راهکار میده مخصوصا برای سلامتی و من دارم میبینم که این آدم چقدر با این کارش داره واسه خودش دردسر درست میکنه مثلا میاد دو نفرو با هم آشنا میکنه برای ازدواج بعد اونا ازدواج میکننو بعد که اکثرا هم ازدواجاشون به جدایی ختم میشه مقصر اصلی رو اون معرف میبینن

    اصلا چرا جای دوری بریم همین فردی که مثالش رو زدم تا حالا به خوده من کلی راهکار در هر زمینه ای داده و اتفاقا در بیشتر مواقع در بیشتر مواقع من اصلا نتیجه نگرفتم و یا نتیجه عکس گرفتم تا جایی که الان هرچی که این خانم میگه من انجام نمیدم چون به این نتیجه رسیدم که اون خانم به خاطر فرکانسی که میفرسته به هرکسی که راهکار میده نتیجه نمیده

    حالا درمورد خودم که خب خیلی در این زمینه بهترشدم ولی یه جاهایی سخته جلوی زبونمو بگیرمو چیزی نگم همین چند روز پیش رفته بودم پارک میخواستم تمرین کنم و با دیگران ارتباط برقرار کنم و دیدم یه خانمی داره پباده روی میکنه و تنهاست منم از فرصت استفاده کردم و رفتم سمتش تا باهم پیاده روی کنم یه کمی که راه رفتیم شروع کرد به صحبت درمورد مشکلاتش با همسر و خانواده همسرش منم شروع کردم به امید دادن بهش بعد دیدم من هر چی میگم اون حرف خودشو میزنه و اصلا نه من حرفای اونو میفهمم نه اون حرفای منو میفهمه استاد اونجا برای اولین بار در زندگیم فهمیدم که متقاعد کردن آدما چقدر کار سختیه و من اصلا نمبتونم از پسش بربیام دیگه رسیدم به جایی که داشتم کم کم عصبانی میشدم به خاطر همین باهاش خداحافظی کردم

    الان یه مثال دیگه یادم اومد من چندسال پیش قبل از اینکه با شما آشنا شم یکی از دوستام شکست عاطفی خورده بود و خیلی ناامید بود من خیلی تلاش کردم که بهش امید بدم و دقیقا مثل همین خانومه اون اصلا انگار حرفای منو درک نمیکرد تا اینکه من دیگه خسته شدمو بی خیالش شدم و بعد از یه مدت کوتاهی خودم دچار شکست عاطفی شدم و خودم یکیو نیاز داشتم بیاد به خودم راهکار بده

    استاد جان منکه تازگیا فهمیدم خیلی جای کار دارم برای بهتر زندگی کردن و به آرامش درونی رسیدن به امید خداوند مهربان تمام تلاشمو میکنم تا هرروز بهتر و بهتر شم

    استاد عزیزم خیلی دوستون دارم و خیلی از شما سپاسگذارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  4. -
    لیلا گفته:
    مدت عضویت: 1120 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام استاد جانم

    خداقوت

    اوایل آشنایی با شما منم ذوق داشتم برای دیگران حرف بزنم بخصوص چند نفر از دوستانم که اصلن در این مسیر نبودن و تماس تلفنی برقرار میکردن و ما ساعتها حرف میزدیم طرف کلی تشکر می‌کرد و بعد تماس واقعن من خالی بودم انرژی نداشتم مسائلی که درگیرش بودن ذهن منو درگیر می‌کرد دنبال راه حل میگشت و کم کم دیدم احساس نارضایتی از خودم دارم و نمیدونم کدوم فایل بودم که منو نجات داد و تقریبن این ماجرا دو ماه طول کشید و خیلی زود جمع شد و همیشه به خودم یادآوری مکنم من مسئول اتفاقات و شرایط خودم هستم هر کسی در هر شرایطی قرار داره دقیقن جای درستیه و همه به یک اندازه به خداوند نزدیک هستیم خداوند برای همه قابل دسترسه و طبق قانون احساس خوب= اتفاقات خوب همیشه مراقب ورودی ذهنم هستم

    بعضی جمع ها که یکی را نصیحت میکنن خیلی راحت سکوت میکنم و با احترام نگاهشون میکنم اما در ذهنم جملات زیبا را تکرار میکنم گاهی با گوشی منچ بازی می‌کنم

    و حتی اگر از من سوالی پرسیده بشه و بگن نظر تو چیه با کمال احترام میگم امکانش هست توضیح کلی بدین من خیلی متوجه نشدم و از اون جایی که حوصله ندارن با خنده میگن بیخیال لیلا اصلن تو باغ نیست و منم لبخند میزنم و خودم را تحسین میکنم بابت این تواناییم و میام خونه داخل دفترم رفتار قشنگمو مینویسم و شکرگزاری میکنم بابت تمایل به رشد به یادگیری به عمل کردن

    بنا به افراد و شرایط چندین جا گفتم حرفهای شما هم میتونه درست باشه بحث جالبی بود و من یک استادی دارم با نشان آدرس سایت.. اگر واقعن مشتاق یادگیری بیشتر هستین میتونین مراجعه کنین

    و میخام اینو بگم که اصلن تمایلی ندارم نصیحت کنم و اون ذوق از بین رفت در کمال آرامش به سر میبرم

    اگر موضوعی منو درگیر کنه سریع داخل دفترم مینویسم و به نتیجه میرسم الگوهای تکراری پیدا میشن حل میکنم در شرایط مشابه رفتار درست انجام میدم خیلی رضایت بخشه

    استاد واقعن از صمیم قلبم ازتون تشکر میکنم شما در تک تک لحظات زندگیم هستین نعمت سپاس گزاری را شما به زندگی ما هدیه دادی

    خدا را شکر بابت این نعمت

    امیدوارم هر کجا هستین خداوند حامی و هدایتگرتون باشه

    عاشقتونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  5. -
    ملکه قربانی گفته:
    مدت عضویت: 916 روز

    به نام خدای مهربان سلام به استاد عزیزم وخانم شایسته نازنین ودوستان بزرگوار

    من به هیچ عنوان توانایی تعقیر زندگی دیگران را ندارم ولی صد در صد توانایی تعقیر زندگی خودم را دارم این یک قانون است نقطه سره خط تمام

    خداوند بارها به پیامبر تاکید می‌کند که تو مسئول هیچ کسی نیستی تو فقط بشارت دهنده هستی

    این باور باید تو ذهنم حک کنم‌ چراکه من در این مدت که در سایت الهی بودم اون اوایل سعی می کردم که با همسرم به جای برنامه های تلویزیونی سریال زندگی در بهشت را ببینیم ولی با تمام سعی ام نه‌ تنها هیچ تاثیری نداشت بلکه بعضی مواقع باعث ناراحتی هم می‌شد من الان درک می کنم که وقتی کسی در مدار آگاهی ها نباشه به هیچ وجه نمی شود که او را تعقیر داد این هم بگم وقتی من سریال زندگی در بهشت را می دیدم کلی ذوق و شوق داشتم ولی همسرم در ظاهر داشت مثلا نگاه می کرد ولی هیچ گونه شوقی نداشت و تازه به بهانه یه کاری اون محیط ترک می کرد

    خدا من این قانون فرکانس چقدر دقیق است بعد وقتی محصولات را خریدم بارها شما از شما شنیدم که به هیچ عنوان این آگاهی ها را با دیگران مطرح نکنید اگر اعضای خانواده به اسرار و التماس از شما خواستند ایرادی ندارد الان دیگه اون نشتی انرژی را ندارم یعنی در واقع خیلی در این مورد خسیس شدم که البته با این کارم خیلی به پیشرفت خودم کمک کردم و همچنین دنیای اطرافم هم کلی تعقیر کرده این قانون جهان هستی است که هر کسی هر جایی هست جای درستش همان جاست پس دیگه نباید کاری به کاره خداوند داشته باشیم

    وقتی من آگاهانه کانون توجهم را روی زیبایی ها بگذارم لاجرم به زیبایی های بیشتری هدایت می شوم و محیط اطرافم هم ایزوله و تمیز می‌شود

    وقتی که قانون بلد نبودم من شده بودم سنگ صبور خانواده هر کسی هر درد دلی داشت هر ناراحتی داشت صدای تلفن ما به صدا در می آمدم و اون طرف حسابی اول صبح تخلیه انرژی می کرد من بودم با کلی حس بد تا اینکه خداوند هدایتم کرد به این مسیر الهی و الان خدا را شکر دیگه هیچ خبری از اون آدام نیست من اون موقع با اون افراد همفرکانس بودم و جهان کاره خودش انجام می‌داد ولی الان خدا را صد هزار مرتبه شکر که خودم شدم و تمرین و تغییر شخصیت خودم الان دارم با جهادی اکبر تمامی اون باور های قبلی را از بین می برم و فقط وفقط دارم روی خودم کار میکنم و باورهای مناسب را جایگزین باورهای های نا مناسب می‌کنم

    من همیشه نگران خوشبختی فرزندم بودم با این کارم هم خودم از مسیر خارج شدم و هم باعث ناراحتی فرزندم شدم تا اینکه به این نتیجه رسیدیم

    که من مسئول زندگی خودم هستم نه فرزندم نه همسرم نه دیگران

    خدایا مرا آسان کن برای آسانی ها تنها تو را می پرستم وتنها از تو کمک می خواهم

    ما را به راه راست هدایت کن راه کسانی که به آنها نعمت داده‌ای نه راه گمراهان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  6. -
    هادي گفته:
    مدت عضویت: 2037 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سوره صافات آیه 12می فرماید:

    بَلۡ عَجِبۡتَ وَیَسۡخَرُونَ

    تو در شگفتی در حالی که آنها مسخره میکنند.

    از دقت قانون ،از سادگی و روانی کلام الله در قرآن هیجان زده شدی و اومدی سراغ افراد تا بهشون بگی راه سعادت رو پیدا کردم،مسیر خوشبختی رو پیدا کردم …

    بیان که خدایی که اینهمه در موردش شنیدیم ،شیوه زندگیی که بهمون گفتن همه بیراهه است بیان که صراط المستقسم رو پیدا کردم….

    استاد کلا وقتی باورهای محدود و ضعف شخصیتی رو برطرف نکرده باشیم کلا مطلب که شنیده میشه انگار مفهمومش قالب گیری میشه با اون شکل باوری که ما داریم…

    مثلاً می‌خوام در مورد اینکه خدا مثل گفته به پیامبر که چشمت رو به اون چیزایی که به دیگران دادیم ندوز…

    اون زمان احتمال زیاد هنوز ظرف وجود پیامبر نمی‌توانسته اون رو درک کنه و شاید به شک می افتاده از این که شاید یجایی از کار میلنگه چطور شده که این طور شده….

    بعد که پیامبر میاد و در جلو تر ظرف بزرگ تر میشه بهش میگه اینا از فضل خداست این چیزایی که اینا دارن پس بجای این که دچار شک و بشی بجاش بیا و از این منظر که اینا داره فضل خدا رو نشون میده نگاه کن و بیا از فضل من طلب بکن….

    واقعا نمیشه قرآن رو از زمان و شرایط زندگی پیامبر جدا کرد….

    یه مطلبی رو تو بخش راهکار ها بود در مورد شغل مورد علاقه -خوندم که خانوم شایسته گفته بودن که من با استاد شده ساعت ها در مورد موضوعی صحبت کردیم و من از اون حد از اگاهی رو که می شنیدم کلی دگر گون میشدم بعد به استاد میگفتم که بیاد در مورد اون آگاهی فایل یا محصولی رو ایجاد بکنه تا دیگران هم ازش بهره بگیرم اما جوابی که استاد میدادن این بود که هنوز خودم کامل این ایده در وجودم باور پذیر نشده وقتی خودم از این ایده نتیجه گرفتم و در من نهادینه شد بعد میام در موردش صحبت میکنم….

    وقتی هنوز خودت نتونستی به باور برسی چطور میخوای کسی دیگه رو آگاه کنی خب….

    بچه خوب خدا خودش به احوال بندگانش خبیر و بصیر هستش و خودش و خودش اون مسیر شخصی و برنامه شخصی سازی شده رو برای هر فردی داره چون خودش هم اوله و هم آخر …چیک و پیک گذشته هر کس رو می‌دونه به خواسته هاشم آگاهه …

    میاد چند باری اون رو مور آزمایش قرار میده ،با چالش ها رو ب روش می‌کنه تا خلاصه بیاد به مسیر

    أَوَلَا یَرَوْنَ أَنَّهُمْ یُفْتَنُونَ فِی کُلِّ عَامٍ مَرَّهً أَوْ مَرَّتَیْنِ ثُمَّ لَا یَتُوبُونَ وَلَا هُمْ یَذَّکَّرُونَ

    آیا نمى‌بینند که در هر سال یک یا دو بار مورد آزمایش واقع مى‌شوند؟ ولى نه توبه مى‌کنند و نه پند مى‌گیرند

    بابا مگه خودت چکی نشدی از جهان تا بیای تو مسیر ….

    تا وقتی داری با منت و خواهش از بچت میخوای درستش رو بخونه و بنویسه اون انگیزه تو از بیرون هست که داره هلش میده …

    نمی‌نویسه ولش کن تا ننویسه دو بار که معلم چکیش کرد ،دو بار که کنخ شد تو کلاس اونوقت دیگه خودش مثل بچه آدم میاد تکالیفش رو انجام میده…

    امون از ما که به خیال خودمون داریم از سر عشقمون به دیگران کمک میکنیم اما دوستمون هم دوستی خاله خرسه هست…

    جوجه رو دلمون نمیاد ببینیم داره برا شکستن تخم فشار میاره به تخم میایم تخم رو می‌شکنیم تا زود تر بیاد بیرون …

    دلمون نمیاد ببینیم یارو درستش رو یاد بگیره و گام های رو طی کنه و پله پله رشد کنه سوار آسانسورش میخوایم بکنیم ….

    دلمون نمیاد ببینیم یارو داره برای این که بدنش ساخته بشه زمانش رو بزارم روی تکاملی پیش رفتنش میایم همون اول مسیر وزنه 200کیلو رو می‌ذاریم رو پشتش بعد جرش میدیم بره…

    از بس احساساتی هستیم خب…

    اصلا اینا همه بر میگرده به این که ما می‌خوام ارزشمند به نظر بیایم…

    می‌خوام دیگران تاییدمون بکنن و بگن عجب روشنفکری….عجب فهمیده ای….

    خدا کنه همون دفعه اوله که این حرفا از دهنمون میاد بیرون و احساساتی میشم و اندرز میدیم و میشیم طبیب دیگران همون موقع بجای تایید شدن و تحسین شدن بزنن پاک خیطمون بکنن….بزنن بگن به تو ربطی ندارد….بگن وقتی گفتیم نون خشک بعد بپر تو گونی…بگن این غلطا به شما نیومده….بگن میشه خفه شی….و هزاران مورد دیگه…

    تا از همون اول درده و رنجه بیاد با این موضوع ترکیب بشه تا تو دام افتادن تو مسائل دیگران نیافتیم….

    می‌دونین وقتی دفعه لوله اون شیرینی تابیده میاد دیگه همش دنبال همون شیرینیه هستیم….اگه جایی تلخی پیش بیاد میایم میگیم لابد من کارم رو درست و خوب انجام ندادم بیام بیشتر توضیح بدم …بیام بیشتر موضوع رو کالبد شکافی کنم تا بیام دست خدا بشم….

    آغا جان خدا به پیامبر گفت تو حق سیطره نداری بر دیگران،تو حق تکلیف نداری به دیگران ….تو وکیل نیستی بر اونا از طرف من….

    کار وکیل که میدونید چیه؟!کارات رو بهش میسپاری خودت میری سراغ اموراتت….

    حالا شما بگو مگه خدا ناتوانه که اونوقت بیاید ما رو وکیل کنه برای امور بندگانش….

    خدا رو داری نتوان میبینی و خودت رو توانا …فکر می‌کنی خدا حواسش نیست….کاراش زیاد شده وقت ندارم…یا شایدم رفته تعطیلات….یا شایدم خسته شده رفته یه چرتی بزنه….

    داری شرک میورزی پسر خوب و کسی که شرک بورزنه اعمالش حبط و نابود میشه….

    ان سعیکم آشتی

    سعی شما پراکنده هست….

    ادامه سوره صافات:

    و اذَا ذُکِّرُواْ لَا یَذۡکُرُونَ 13

    هنگامى که پند داده شوند، پند نمى‌گیرند

    وَإِذَا رَأَوۡاْ ءَایَهࣰ یَسۡتَسۡخِرُونَ 14

    و هنگامى که معجزه اى را ببینند ،سخت مسخره مى‌کنن

    وَقَالُوٓاْ إِنۡ هَٰذَآ إِلَّا سِحۡرࣱ مُّبِینٌ 15

    و مى‌گویند:این جز جادویى آشکار نیست

    استاد از بس بلندگو شدیم و از طرفی اکو و افکت خورده به صوتمون که خوش خوشونمونه از باریکلا ها تا یکی نیاد انگار با لگد میکروفون رو میگیره از دستمون ول کن نیستیم از بالا منبر رفتن برا دیگران….

    این آگاهی ها باید تکرار بشه هر روز تا یادمون نره ….

    این تکرار شدن این موضوع تو قرآن و اینکه احساساتی نشیم این تکرار شدنش مشخصه که حتما موضوع مهمیه….

    استاد من وقتی خواستم دوره شما رو نگاه کن چند ماه قبلی همون اولین نکته شما رو که شنیدم که گفتین در این مورد با کسی حرف نزنید دیدم ای بابا من همین نقطه صفر رو هم بهش عمل نمیکنم ….

    بعد گفتم اگه به تغییره باید این رو درستش کنی….

    پس اومدم دیدم من کلا دنبال تاییدم….

    وقتی به شگفتی میام از یه آگاهی می‌خوام انگار بقیه رو هم قانع کنم این مسیر درسته تا وقتی دارم به اون شیوه عمل میکنم نکنه یوقت سو تفاهم براشون پیش بیاد و قضاوتم کنند و فکر بد بکنن در موردم….

    بعد اومدم رفتم سراغ آیات هزو دیدم کلا هر جوری باشی افرادی که مسخره میکنن و دست میندازه هستن و تو نمیتونی اونا رو حذفشون بکنی بلکه تو باید این دو قطبی بودن جهان رو بپذیری و راهی که درسته رو بری و کاری هم ب کسی نداشته باشی….

    یادمه وقتی اون زمان این آگاهی ها رو استفاده می‌کرده و مرور میکردم به صورت روزانه کلا دیگه خیلی آسونگیر تر بودم نسبت به بقیه….

    فایل یک توحید عملی و فایل نحوه برخورد با الگو تکرار شونده دیگران هم خیلی آگاهیاش کمک کننده بودن….

    اما مشکل از اونجایی هست که بعد یه مدت فراموش میکنیم مسیری که تونسته اون آرامشه رو ایجاد بکنه چیه و بعد ولش میکنیم….

    یقیمون الصلاتمون ضعیفه…

    برای همینه این همه تاکید شده در قرآن که یقیمون….یومنون…یوقنون….

    یا اینها الذین آمنو آمِنو

    این حرکت رو به جلو همیشه باشه…

    این ایمانه ،این تذکره همیشه باید باشه….

    و الا هر لحظه ممکنه برگردیم به اون شاکله که ایجاد شده بوده از قبل….

    برا همینه کنترول ورودیها اینقدر مهمه…

    استاد ممنونم که من رو آگاه کردید که برم دوباره و هر باره از همون مسیری که تونسته بود بهم کمک کنه برای اون صلح درونی استفاده بکنم و فکر نکنم که دیگه کار تموم شده….

    برای یک رهرو در مسیر ایمان هیچ وقت هیچی تموم نمیشه…چون با هربار بیشتر کارکردن روی خودمون ظرفمون بزرگتر میشه و بیشتر جا باز میکنیم برای دریافت نور الله…

    بازم بهتر…

    دارم میبینم یکم انگار شل کن و سفت کن شدم نگو چون تمرکزه داره جر وا جر میشه…

    از بس دنبالیم دیگران رو به صراط المستقیم بیاریم به زور که نگو داریم در واقع خودمون به صراط الکجکیم سُر داده میشیم…

    داریم فسنیسره للعسری رو بزور دعوت میکنیم ب زندگیمون….اگه این ظلم نیست پس چیه….

    خدایا ظلمت نفسی و تجرأت بجهلی….

    من به خودم ستم کردم، و از روی نادانی جرأت نمودم…

    استاد کسی که هنوز خودش تو شکه دنباله یه عده بیان تاییدش کنند تا نکنه مسخره بشه و قضاوتش بکنه…

    و الا کسی که باور داشته باشه به خودش و یا به موضوع ای اصلا نیازی به اثبات کردن ندارد….

    یاد همون مثال شما که اگه به یه دانشمندی بگیم که هیچی نمیدونی کلا هیچی نمیگه و راهش رو می‌کشه و می‌ره افتادم ….

    الحمدلله

    خداوند به همگی ما برکت بدهد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  7. -
    sajjad karimi گفته:
    مدت عضویت: 385 روز

    به نام الله یکتا که هر آنچه دارم از آن اوست

    سلام خدمت استاد گرانقدر و خانم شایسته مهربان و دوستان هم مدارم

    خدا رو سپاسگزارم که هدایت شدم به این فایل که بتوانم بیشتر قوانین را درک کنم

    استاد امشب بعد از گوش دادن چند فایل دانلودی و جلسه هشتم دوره عشق و مودت، ته دل ام میخواستم برم با همسرم در خصوص یکی از ویژگی هایش که از نظر من مطلوب نیست حرف بزنم هرچند بارها بارها این حرف زدن های من نه تنها اوضاع رو بهبود نداده بود بلکه اوضاع رو خیلی بدتر هم کرده بود( البته این حرف زدن های من در اون موقع مربوط به قبل آشنایی من با شما و این قانون جهان آفرینش بود که ما توانایی ایجاد تغییر در زندگی و افکار و باورهای دیگران را نداریم) . تا اینکه هدایت شدم به این فایل زیبای شما. استاد گرانقدر ازتون سپاسگزارم بابت این آگاهی های ناب که در اختیار ما میزارید و درک کامل این آگاهی ها چقدر زندگی ما رو روانتر میکنه. من امشب باز به خودم یادآوری کردم که فقط باید روی خودم تمرکز کنم و توانایی ایجاد تغییر در هیچکس رو حتی همسرم و فرزندم رو ندارم.

    پروردگار من کمک کن تا بتوانم در این مسیر زیبا ثابت قدم و متعهد بمانم و درک ام روز به روز از قوانین عمیق تر و کامل تر بشه

    در پناه الله مهربان و هدایتگر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  8. -
    فهیمه ومحمد گفته:
    مدت عضویت: 2202 روز

    سلام استاد نازنینم و خانم شایسته گلم وهمه دوستان توحیدی ام

    استاد جان من دوره قانون آفرینش رو یک ماهه شروع کردم و شما توی بخش اول در مورد توجه صحبت میکنین و واقعا عالی توضیح میدین و من تازه دارم درک میکنم توجه کردن یعنی چی ،ارسال فرکانس یعنی چی تو اون بخش هم میگین به هرچی توجه کنی از اصل و اساس همون موضوع وارد زندگیتون میشه و دقیقا من این موضوع رو دیدم تو زندگیم

    در مورد اینکه ما نمی‌توانیم زندگی دیگران رو تغییر بدیم واقعا به این حرف رسیدم

    خواهر کوچیکه من تو بحث روابط عاطفی به مشکل خورده بود و اومد به من گفت منم براش توضیح دادم و بهش گفتم چیکار کن اما استاد روز بعد دیدم باز داره کاره خودشو می‌کنه و انگار نه انگار من روز قبل گفتم این کار رو نکن اما اون دقیقا برعکس عمل کرده بود

    استاد جان فرمودین اینهمه وقت گذاشتم توضیح دادم برای طرف اما یکی دیگه همون موضوع رو در قالب یه کلمه گفته بهش و اونو قبول کرده دقیقا مصداق خواهر منه

    وقتی با خواهرم صحبت کردم و اونم عمل نکرد چند روز بعدش اومد خونه گفت آره دوستم گفته باید اینکار رو کنی اینجوری کنی واقعا راست میگه ها

    بعد من بهش یه نگاه کردم گفتم مگه من همین حرفا رو به تو نزدم ،جالب اینجاس که میگه نه اون یه چیزه دیگه گفته

    بهش میگم من گفتم زنگ نزن ،وابسته نشو دوستت هم همینو گفته میگه نه فرق می‌کنه

    یا یکی از دوستان که اونم هر وقت حالش بد میشد میومد خونمون و کلی درد و دل میکرد ایشون شما رو هم می‌شناسه و گوش میده فایلاتون رو براش توضیح میدادم میگفتم استاد گفته اینکار رو بکن بعد قرار میذاشتیم فایل گوش بدیم ،بعد روز بعد زنگ میزدم و یا پیام میدادم گوش دادی فایل می‌گفت وقت نکردم منم بهش میگفتم تو که دیشب میگفتی حتما دیگه گوش میدم می‌گفت دیگه نشد

    استاد جان به یاد دارم ایشون همیشه میومد با من درد و دل میکرد و آخر می‌گفت حالم خوب شد باهات حرف زدم ،هر وقت ایشون میخواست میومد خونمون یا زنگ میزد اما من اگه میخواستم برم پیشش یا زنگ بزنم یا نبود یا اگه هم بود با یه لحنی می‌گفت. کاری داشتی زنگم زدی ،من می‌خوام برم بیرون ببخشید ،،خوابم میشه بعداً بیایی

    منم دیگه واقعا ناراحت شدم گفتم مگه من اینجا شدم مسکن تو هروقت حالت بده و دلت بخواد هر وقت بیای پیش من وقتی من به تو احتیاج دارم یه بهونه میاری به خواهرم گفتم اگه ایندفعه فلانی اومد بگو من نیستم ،و من هم دیگه نه زنگ زدم نه رفتم پیشش و خداروشکر شاید الان هر 6ماه من ببینمش یا یه پیام بده به معنای واقعی راحت شدم

    دقیقا درست میگین که کسی رو نمیشه تغییر داد من به چشم خودم دیدم استاد جان

    استاد جان آخر کامنتم می‌خوام یکی از نتایجی که همین چند روز پیش گرفتم رو بهتون بگم من 14اذر ماه ماشینی که میخواستم با همون جزئیاتی که نوشته بودم به نامم سند خورد، تیبا سفید رنگ صندوق دار مدل 1401با قیمت خیلی عالی

    قراره فردا ببرمش پلاکش رو نصب کنن ،چون باید پلاکش ساخته میشد استاد جان اسم ماشینم رو گذاشتم سفید برفی ایده اسم گذاشتن روی ماشین هم از آقا ابراهیم سایت یاد گرفتم که اسم ماشینشون رو گذاشتن دلفین

    من هر روز به خاطر داشتن این ماشین با مشخصات کامل و مدل و رنگ و شکل ظاهریش تو دفترم سپاس گزاری میکردم و بالاخره این خواسته من هم تیک خورد خواستم شما رو هم سهیم کنم تو خوشحالیم

    استاد جانم بی نهایت ازتون سپاس گذارم دوستون دارم خیلی زیاد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  9. -
    نازیلا محجوب گفته:
    مدت عضویت: 536 روز

    سلام و درود به استادِ نازنین و دوستانِ محترمِ این سایتِ بهشتی !

    صبحِ پاییزی همگی بخیر و عافیت!

    شروع صبح به شنیدن این فایل ارزشمند کردم و متوجه شدم آره منم خیلی جاها به یک دوستم که در وضعیتِ بد با شوهرش قرار داشت از وقتُ زمانم زدم تا بلکه آرومش کنم تا بلکه به راه درست که پیدا کرده بودمش از گفتار شما سوقش بدم.

    اون موقع ها مفهوم شرک دقیق بلد نبودم

    که مگه من مسئول هدایت اون آدمم؟

    چرا باید من مسئولِ حالِ خوب اون میبودم؟

    طبقِ گفته‌ی شما، من ساعت‌ها باهاش در مورد قوانین صحبت میکردم یا سعی میکردم حالشُ خوب کنم فایل‌های رایگان شمارو بهش میدادم بشنوه . بعد یک مدت بازم میومد سرنقطه اول

    حرفشم این بود من یک مدت روی خودم کار کردم شوهرم نمیذاره حرفای اون، کارای اون، کنایه و زخم‌های اون منو دوباره ضعیف کرد.

    وقتی یک دوستت دارم ازش میشنید رامش میشد و باز سیلی جهانُ ک میخورد بازم من یادش میومدم.

    کار به جایی رسیده بود ساعتها گپ میزدیم

    ولی اگه من یک روزایی خواستم حرف بزنم باهاش، هر زنگی ک بهش میومد تماس منو قطع میکرد از اونا را جواب میداد. یکبارم نه بار بار، ینی من بی‌نهایت متنفرم کسی تماس منو قطع کنه تماس کس دیگه‌ایی را جواب بده، حال یکبار گپی نیست ولی وقتی تکرار بشه میشه احساس بی ارزشی که این آدم که همیشه هست بیا روش قطع کنم اون تماس مهمتره تا این

    کلا باورهاش درمورد مردها مرا شوکه کرده بود. که ینی مردها همینقدر فلان فلان شده ان در روابط جنسی که اتفاقا یک سوال هم در عقل کل درین مورد پرسیدم.

    من هرچه باور خوب در مورد آقایان داشتم اون نقطه عکس من بود.

    اگه یک رابطه یا صحبتی از آقایان میکردم اون باورهای مخربش در مورد مردها را بمن چنان میگفت که گاهی میگفتم شکرخدایا ک من عروسی نکردم.

    هم کلاسی دوره مدرسه من بود.

    واقعن دوست زیادی ندارم و ایشون همیشه با وجود دوری ازمن در هرکشوری ک بودن منو فراموش نکرده بودن

    اما این آخرا دیگه واقعن منِ درونم از صحبت از فهماندن ایشون عاجز شد

    دیگه نمیخواستم تماس بگیره

    و خدا راشکر هدایت شدم که دیگه تماس ایشون نمیاد

    ک زنگ هم بزنه من میگم که دیگه در پیام حال همدیگرو جویا بشیم بهتره

    چون من زمانم دیگه برام مهمه، نمیخوام هر چه پنبه کردم با صحبت و گاهی به غیبت بکشه، رشته بشه.

    با نهایت احترام میگم دیگه تماس نگیره و پیام بده هرز گاهی بهتره.

    این کارو در مورد یک دوستم هم انجام دادم که بشدت تحت تاثیر سلطنت زن‌های برادرش و ظلمی ک بالای این دو خواهر میشه هم کردم.

    هربار صحبت به این موارد میرسید میگفتم این کارو کن نه نمیشه مادرم اینجور،مادرم اونجور،برادرم اینطور،اون طور

    یکروز گفتم ول کن نازیلا!

    میخواهد دختر باخدا باقرآن باشه ک باشه، قرار نیست من وقتم به خاطر فهماندن به اون هدر بدم.

    به گفته شما مسکن شدم برا این دو دوستم.

    و اتفاقا من میخواستم باهاشون صحبت کنم اصلا حضور نداشتن

    اینکه گفتین نباید بخود غره بگیریم و فک کنیم ما سبب تغییر و تحول زندگی فردی میشیم که این خوده شرکه خیلی بهم کمک کرد که بیشتر بیشتر متوجه این موضوع باشم و سعی کنم بخودم غره نگیرم گاهی و هرکس هر طور زندگی‌ایی ک داره هرگز در مورد قوانین یا حال خوب باهاشون صحبت نکنم ابدا .

    خیلی سپاس استاد جان که این فایل گذاشتین تا بیشتر سعی کنیم شرک در وجود خود پیدا کنیم و نخواهیم زندگی کسی رو تغییر بدیم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  10. -
    یکتا پرست گفته:
    مدت عضویت: 3125 روز

    به نام الله یکتا و مهربان

    سلام استاد عزیزم و سلام بر عزیزدل استاد مریم عزیزم

    استاد من از سال 95 با شما آشنا شدم با شما که چه عرض کنم درواقع با خدا آشنا شدم خدایی که مثل اکسیژن درهمه جا هست نه خدای قبل از اون که به نظر من این دنیا رو با هزارتا مشکل آفریده و خودش هم مونده توش

    تا قبل از اون کل دنیا برام تیره و تار بود برای منی که یه ازدواج موفق کرده بودم و در بهترین جای تهران زندگی میکردم در بالاترین نقطه شهر سرکار میرفتم و هیچ مالی از خودم نداشتم و به دلایل بالا قصد بچه دار دارشدن هم نداشتم

    خلاصه کنم براتون استاد عزیزم از اون روزهای اول آشنایی با شما و سایتتون و اولا گوش کردن به دانلودیهای رایگانتون و سپس پرداخت بها و تهیه محصولات عالیتون عالی که چه عرض کنم درجه یک، شفاف، واضح توضیح دادن قوانین الهی که توسط شما سلطان هدایت شده خداوند یکتا بود کم کم رشد کردم تا الان که آپارتمان شخصی 90 متری برای خودم در به نظرم رویایی ترین شهر ایران، در بهترین محله اش، ماشین شخصی برای خودم طبق قانون تکامل استاد جان هنوز پرایده چون خودم میدونم خیلی بیشتر جاداره رو خودم کارکنم و خیلی موقعها که قانون رو فراموش میکنم و اسیر نجواهای ذهنم و اطرافیانم میشم کندشدن رشدم رو به وضوح احساس میکنم

    البته بقیه ثروتم که بعداز آشنایی با استاد کسب کردم مونده که بهترینش دوتا فرزند زیبا و باهوش و یکتاپرست هستند یه پسر به لطف الله مهربان و یه دخترزیبا به لطف الله مهربان که به قول استاد تا پایان عمرم نان استاپ بخوام به خاطر وجود گرانبها و ارزشمندشون از خداوند سپاسگزاری کنم کمه

    کسب و کار شخصی دارم که روزانه فعلا با توجه به طی نکردن تکاملم هنوز نزدیک به 5 میلیون تومان واریزی دارم ازش و همسر عزیزم در این راه بزرگترین کمکها رو بهم میکنه با این توضیحات که در خانواده ای تربیت شده که میگن حتی برای زنت ظرف هم نباید بشوری و مرد سالاره

    و من همه ی این تفاهماتم رو مدیون دوره های ارزشمند استاد عزیزم هستم

    بازهم از ثروتهای کسب شده ام بعداز آشنایی با استاد خیلی مونده که بگم ولی میدونم فعلا دیگه در کلامم نمیگنجه که براتون بگم تا انشاالله فرصتش پیش بیاد و خود الله یکتا کمکم کنه برای بیانش از حس خیلی خوبم در این دنیای زیبای خداوند، از آرامش درونی فوق العادت ای که تجربه میکنم، از تجارب شگفت انگیز مدارهای بالاتر که استاد بهمون یاد دادند و …… و …..

    استاد عزیزدلم آرزو میکنم در پناه الله یکتا به مدارهای خیلی خیلی خیلی بالاتری بری و شادتر بشی ثروتمندتر بشی الهی که هرچی دلت میخواد همون بشه الهی که قدرت رو دردرونت همونجوری که دلت میخواد حس کنی و همون موقع برای ماهم از خدا بخواهی که باز هم خداوند هدایتمون کنه به مدارهای بالاتر

    عاشقتم استاد

    عاشقتم عزیزدل استاد مریم نازنین️️️️️️️️️️️️️️️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای: