آیا من می توانم زندگی دیگران را تغییر دهم؟ | قسمت 1 - صفحه 17 (به ترتیب امتیاز)
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری آیا من می توانم زندگی دیگران را تغییر دهم؟ | قسمت 1298MB41 دقیقه
- فایل صوتی آیا من می توانم زندگی دیگران را تغییر دهم؟ | قسمت 140MB41 دقیقه
بنام خدای زیبایی ها
الحمدالله رب العالمین
سلام خدمت استاد عزیز خانم شایسته و دوستان مهربانم در این سایت الهی 🫡
خدارو سپاسگزارم بابت این سایت زیبا فراوانی های که میشه تو این سایت دید و ازش بهره برد بهره برد ……
استاد جان واقعا نمیدونم چجور قدردانی کنم از این آگاهی های که دریافت میکنیم که برای ما مسیر را روشن روشنتر میکند ……
وای که از مسیر خارج شدم بخاطر اینکار وقتی که به این مسیر و دید جدیدی و تفکری جدید آشنا شدم و میامدم یه درک پیدا میکردم های تلاش میکردم که به بقیه بگم که بیایید زنده گی تون تغیر بدید نه تنها تغیر نمیکرد یه عالمه بحث ما بالا میرفت در حد تمرکزم لیزری میرفت روی اون مسایل که خسته میشدم و به جهان هستی دعوت میکردم که از همین نوع آدما که با مسایل های گوناگون با مشکلات گوناگون بیشتر مخام بیار بیار که از مشکلات حال کنم نمیدونستسم که قانون چطور عمل میکند ( به هر چی توجه کنی از جنس همان از اساس و اصل همان بیشتر بیشتر وارد زنده کی مون میشه ) بعد از مدتی این طرز نصیحت کردن و درد دل کردن برا من کمتر شد ولی کاملا قطع نشد یه موقع دچار نصیحت کردن میشم ولی فکر کنم که من آماده کی اش را داشتم که این فایل امشب شنیدم و خیلی دیدم عوض شد و درکم بیشتر بیشتر شد که ما هر گز توانایی تغیر دیگران را نداریم و ما به صورت صد درصد توانایی تغیر خودمان را داریم اگر همین چند جمله را به صورت عمیق درک کنم دیگر سراغ تغیر دیگران نمیرم و بپذیرم که من چیقدر ناتوانم برای تغیر دادن زنده کی دیگران و چیقدر توانا هستم برای تغیر دادن زنده گی خودم این جمله خیلی به من کمک میکند که انرژی برای تغیر دیگران نزارم همون انرژی را بیارم صرف تغیر خودم کنم به قول استاد که در خرج کردن انرژی تان خسیس باشید بلی من از این ببعد به لطف الله از این انرژی که دارم برای رشد و پیشرفت خودم استفاده میکنم
چی بگم استاد خیلی جاها دلرحمی های بیجا داشتم که نتیجه اش به ضرر خودم بوده و چیقدر این باور کمک میکند که این دلرحمی ها را نداشته باشیم همه ما به یک اندازه به خداوند ، به علم خداوند ، به رزق خداوند دسترسی داریم اونی که وضع خوبی ندارند نخواستن تغیر کند و خود شون را از مدار خداوند جدا کردن با احساسات و جهل که داشتند و از خداوند مخام کمک ام کند که در مسیر درست باشم و علم و آگاهی های مرا بیشتر کند و درک مرا از قوانین الهی خودش بیشتر کند
نتیجه گیری کنم
1 ما مسؤل تغیر دیگران نیستیم فقط مسؤل تغیر خودمان هستیم
2 به هیچکی نخام نصیحت بکنم در حالیکه خودم عمل نمیکنم
3 توجه و تمرکز را روی مشکلات دیگران و مشکلات خودمان نزاریم که به جهان هستی دعوت میکنیم که مشکلات بیشتر مخام
4 گوش شنوا برای مشکلات دیگران نباشیم
5 اگر کسی آماده باشد خداوند از بی نهایت طریق هدایت میکند اگر اون شخص آماده باشد
برای همه تون از در و دیوار زمین آسمان خیر برکت سلامتی و ثروت ببارد
الهی شکرت ای محبوب پروردگارم ️
به نام مهربان پروردگارِ سخاوتمندم که هدایتم کرد به این قوانین
سپاسگزارم از شما استاد عباس منش عزیزم و مریم جون عزیز که این آگاهی ها رو دراختیارمون قرارمیدین
استاد عباس منش و دوستان عزیزم ، در مورد اینکه توجهمو بزارم روی بهبود خودم و دست از راهنمایی دیگران بردارم ، هیچ مقاومتی نداشتم و ندارم
یادمه اوایل که بااین قوانین آشنا شده بودم و حال خودم و زندگیم رو به بهبود بود مامانم دائم بهم میگفت خسیس نباش و بیا به خالت راجب این آگاهی با بگو بزا اونام رشد کنن ،به دوستای صمیمیت بگو بزا اونام رشد کنن
و من میگفتم بزرگترین کاری که میتونم بکنم اینکه آدرس سایت رو بهشون بدم تا خودشون وقت بزارن و مطالعه کنن و گوش کنن و مامان میگفت نه اونا که نمیدونن چقدر تأثیر گذاره ،برا همین نمیرن سراغ سایت تو بشین براشون بگو
و من از روز اول از استاد شنیدم که اگر کسی در مدارش باشه خودش راهشو پیدا میکنه نه فقط از طریق استاد و این سایت بلکه به هزاران طریق دیگه ….
من یادگرفتم که برای خرج کردن انرژیم خسیس باشم
برای همین از همون اول برام منطقی شد که تمرکزمو فقط رو بهبود خودم بزارم چون من هیچ قدرتی روی تغییر دیگران روی خیر و شر رسوندن بهشون ندارم واگر کسی ،خودش بخواد تغییر کنه حتما از هزاران طریق هدایت میشه…
استاد یادمه ذهن نجواگرم اوایل ازاین طریق نگرانم میکرد و شرک رو در من تقویت میکرد که خدای نکرده اگه روزی خداوند استاد عباس منش رو ازمون بگیره اونوقت چی ، اونوقت چجوری سعادتمند شیم
که اونم باز با آگاهی های شما، که فرمودید خداوند هدایت مارو بر خودش واجب کرده و بمحض هدایت خواستن در مسیر دریافتش قرارمیگیریم و از هزاران طریق هدایت میشیم ، قلبم آرام گرفت
آشنایی با شما و انجام مو به موی درس های شما زندگیمو دگرگون کرد و من به همه ی چیزهایی که قبل از آشنایی با شما میخواستم(از طریق آگاهی های این سایت ) رسیدم ، و همشو مدیون آموزش های توحیدی هستم که شما دراختیارمون قرارمیدین
و من آرامم و میدونم و حالا یقین دارم و تجربشو دارم که به هزاران طریق هدایت میشم، اگررررررر موحد باشم و مشرک نباشم .
شما کلید رو دراختیارمون قراردادیدو اون کلید « توحید »بود
استاد بابت حضور شما و درس های شما روزی هزار بار از مهربان پروردگارم سپاسگزارم
اما میدونم که تا زمانی که دراین مسیر توحیدی هستم ، درمسیر دریافت هدایت ها هم هستم و اگر توجهمو روی رشد و بهبود دائمی خودم بزارم هرروز بهتر از دیروزم زندگی میکنم و این همون مسیری هست که منو به سعادت دنیا و آخرت میرسونه
«مسیر توحید و بهبود باورهام»
دوستتون دارم وعششششششق برای خانواده بزرگم در سرزمین توحیدی عباس منش.
سلام استاد عزیزم
چقدر خوبه که شما هستی
من تازه پدرم فوت شده و به شدت احساس بدی داشتم حتی بیشتر به خاطر اینکه هنوز اونقدر موفق نشدم که بتونم بیشتر بهتر برسم چرا نتونستم باهاش بیشنر خوش بگذرونم با اینکه واقها از ته دلم میخواست بهش برسم تا جایی که عقلم میرسید کردم ولی خب اون حدی که میخواستم نشد
بعد مدام این حسرت بود و سعی کردم با صحبتای شما با پاسخ بچه ها تو عقل کل باورای بهتری پیدا کنم
و حالا شما این فایل و ارسال کردید
الله اکبر از پاسخ پروردگار
استاد اگر بشه بیشتر در مورد مرگ عزیزان هم صحبت کنید ممنونتون میشم پروسه عجیبیه
و پر از ابهام
سلام استاد عزیزم
سلام خانم شایسته نازنین
من زندگی ام سر تغییر دیگران برای رسیدن به خوشبختی از دست رفت، با کمک آموزهای استاد بهتر شدم، اما هر چند وقت یکبار این اشتباه را انجام میدم، انگار ذهنم قرن هاست برای خوشبخت کردن دیگران برنامه ریزی شده و برای خودش هم منطق دارد.
استاد در فایلهای متعددی بارها و بارها گوشزد کردند که ما نمیتوانیم زندگی دیگران را تغییر بدهیم،اما من هر زمان که یک لحظه غفلت کنم ، باز هم این اشتباه را تکرار میکنیم مثل معتادی که ترک کرده اما همین که شرایط برایش مهیا شود. شروع میکند.
یک مدت درگیر یک مسئله ای شدم دنبال حل آن بودم که رسیدم به ریشه اش که تلاش برای کمک و نجات دیگران بود،دفعات قبل برای خوشبختی و تغییر دیگران یک عمل فیزیکی انجام میدادم ،اما این بار فقط فکر میکردم که فلان کار را انجام بدم تا فلانی در آرامش و لذت باشد،متاسفانه توی درد سر افتادم.
از بچگی از هزاران ورودی این باور به من داده شده که وظیفه یک انسان واقعی این است. زندگی دیگران را تغییر دهد و آنها را خوشبخت کند انگار آدمهای دنیا به دو دسته تقسیم شده اند آدمهایی بدبخت و آدمهایی که وظیفه دارن بدبختها را خوشبخت کنند .
من این فایلها را اگر دها بار هم گوش بدم باز هم اشتباه میکنم ،چون صدها برابر بیشتر از فایلهای استاد از جاهای مختلف به من با دلیل و منطق این باور را داده اند که وظیفه داری دیگران را خوشبخت کنی اصلا علت به دنیا آمدند همین بوده
سالها این صحبت را شنیدم ،اگه میخوای دنیا و آخرت خدا دستتو بگیره خودتو فدای مردم کن.
اگه میخوای خدا ازت راضی باشه پدر،مادر ، خواهر ،برادر،فامیل ،مردم شهر و کشورت را خوشبخت کن .
بارها شنیده م که فلانی ها جایگاهشون بهشته چون جون خودشون را فدای خوشبختی مردم کردن.
بارها و بارها از جاهای مختلف شنیدم که من هرچی خوشبختی تو زندگی دارم از خوشبخت کردن دیگران است.
من باید به اندازه تمام سالهای زندگی که باورای منفی شنیدم این فایلهای را گوش بدهم
گوش دادن این فایلهای باید مثل نمازهای روزانه ام باشه تا منطق به ذهن من داده شود که من نمیتوانم دیگران را تغییر بدم
چون با ایات و احادیث به ذهن من منطق داده شده که تو باید و باید زندگی دیگران را عوض کنی ،با همان قرانی که استاد میگوید نمیتوانید زندگی دیگران را تغییر بدهید با همان قرآن بهمون گفته شده باید زندگی دیگران را تغییر بدهید.
اما باید اینو بدونم من نمیتونم به این زودی تغییر کنم
من باید اینو بدونم اگه خوشبختی و سعادت دنیا و آخرت را میخوام باید تغییر کنم اما به این زودی نمیتوانم باید تکامل را رعایت کنم اما اگر هر روز و هرروز این فایلها را مثل نمازهای یومیه برای خودم تکرار و تکرار کنم حتما موفق خواهم شد این فایل شما راهنمایی از طرف خداوند برای من بود.
برای اینکه کمتر دلسوزی کنم و تو دام تغییر دیگران نیفتم ،تصمیم به روزه سکوت گرفته ام
آخه همین که با طرف شروع به صحبت میکنم خصوصا اگه از نزدیکان باشد . اول با صحبتهای روزانه احوال پرسی شروع میشود اما همین که یک کم طولانی میشود، می افتم توی وادی راهکار،پیشنهاد ،انگیزه دادن ،و در نهایت تغییر و دلسوزی اما اگر سکوت باشد به این دام هم نخواهم افتاد .
نمیدونم چرا حس میکنم اگه توی جمعی ساکت باشم بده ،شاید از قضاوتها میترسم اما میخوام بر این ترسم غلبه کنم گرچه تا به حال خیلی بهتر از قبل عمل کردم .
من باید هر روز بهتر ، بهتر عمل کنم.
متشکرم استاد نازنینم .
سلام به شما دوست عزیز کامنت شما بسیار بسیار تاثیرگذار بود روی من چون دقیقاً مشکلاتی که تو داشتی من هم داشتم و هنوزم دارم و سالهای سال هستش که من از این زاویه دارم ضربه میخورم ولی متاسفانه هنوز کامل درسشو نگرفتم گرچه خیلی بهتر شدم ولی همیشه با یه ظاهر جدیدی خودشو نشون میده و و شاید این بزرگترین پاشنه آشیل زندگی منه هرچند کمک کردن خوبه ولی چون ما اندازههاشو بلد نیستیم و خیلی زمان برده تا من اون اندازهها را یاد بگیرم بارها و بارها ضربه خوردم چون یه جاهایی شما باید کمک کنی یه جاهایی باید کمک نکنی یه جاهایی یکی با نقض فرمان مشکلاتی برای خودش درست کرده توی فشاریه شما نباید اون فشار ازش بگیری اولاً اون فشار خودش برای خودش به وجود آورده و خودش باید یاد بگیره اون مشکلو مسئله خودشو حل بکنه تا دیگه تکرار نشه براش اما من همیشه از روی محبت و دلسوزی و احساساتم میگفتم که چرا این شخص اید تو سختی باشه یه مقداری سختیشو من میتونم بردارم متاسفانه بار مشکل بار مشکل اونو من از اون میگرفتم و میذاشتم رو دوش خودم و جالب اینجاست که همیشه اون شخص یا اون اشخاص از من طلبکار بودند به جای اینکه سپاسگزار باشند و این صدها بار برای من تکرار شده ما هنوز من یه جاهایی اون اشتباهاتو دارم و اشتباه میکنم گرچه دوره احساس لیاقت خیلی به من کمک کرده ولی هنوز یه رگههایی ازش در وجودم هست که شاید سالها طول بشه طول بکشه تا کامل بتونم پاکش کنم خیلی جالب بود برام که کامنتی که خیلی صادقانه نوشتی و مشکلاتی که از خودت بیان کردی تونستی به شخصی مثل من کمک کنی که ازت ممنون و سپاسگزارم در پناه الله همیشه شاد و پیروز باشی
سلام آرزو جون
به چه نکته خوبی اشاره فرمودین
مرسی ازتون
واقعا من هم همینطورم همش حس میکنم اگر کسی باهام حرف میزنه عامدانه و آگاهانه سکوت کنم وبدون هیچ گونه ارائه راهکار نظر یا آسیب شناسی کردن ازش گذر کنم بی ادبی کردم
اما همین احظه که داشتم کامنت خوب شما رو میخوندم به این نتیجه رسیدم در مورد خودم که حتی همین حس هم از کمبود اعتماد به نفس من سرچشمه میگیره
و خودم رو میندازم تو دام خوراک بد ذهنی فقط به این دلیل پوچ که وقتی به راهنمایی و راهکاری که بهش میدم عمل کنه چنین میشود چنان میشود سپس من عزتمند تر میگردم
این فکر ساده لوحانه در حالی است که طبق فرمایشات استاد جان انسان ها مارو با اعمال و نتایجون میسنجن نه با گفته هامون
و فکر میکنم اگر همه ماهایی که به نوعی درگیر این سیاه چاه کمک و ارائه راهکار و بعضا آسیب شناسی اتفاقاتی که برای دیگران میوفته تمام تمرکز و توانمون رو بزاریم روی شخص خودمون و بزاریم افراد با نتایجمو رو به رو بشن قطعا مسیر خوشبختی برای همه ما جذاب تر و هموارتر خواهد بود
مرسی برای ایده جذاب روزه سکوت
و چقدر به حال و هوای این روزهای من میاد
تور و عشق الهی روشنگر راه و مسیرتون باشه الهی
بنام خدایی که همین نزدیکیست
با سلام خدمت استاد عباسمنش عزیز و خانم شایسته و دیگر اعضای خانواده بزرگ و عالی سایت عباسمنش
در درجه ی اول از خدای عزیزم تشکر میکنم بابت این همه آگاهی ناب و عالی و بعد از استاد عزیزم ممنونم که این آگاهی ها را که چیزی جز الهامات خداوند نیست باما به اشتراک میذارند
من هم مثل خیلی از آدمها تجربه های زیادی دارم از اینکه میخواستم با نصیحت کردن زندگی دیگران را تغییر بدم و نه تنها زندگی کسی تغییر نکرده که زندگی خودم هم دستخوش اتفاقات بد از همون دست شده.
زمانهای زیادی بوده و هنوز هم هست که فکر میکنم باید چیزهایی را که بلدم به دیگران هم یاد بدم، بهشون بگمی درسته و چی غلطه در صورتی که خودم هنوز در عمل به اون آگاهی ها مشکل دارم.
بی صبرانه منتظر قسمت دوم این فایل عالی هستم و مطمئنم که با توجه به اینکه استاد میخواند آیات قرآنی در این مورد بیارند بسیار تاثیر گذار خواهد بود.
من واقعا عاشق فایلهای قرآنی هستم و واقعا لذت میبرم وقتی استاد آیات رو باز میکنند و بهمون درک بالاتری از قرآن را هدیه میکنند، منی که تا قبل از این منکر قرآن و منکر این بودم که کلام خداست، الان بیصبرانه منتظر فایلهای قرآنی هستم و سعی میکنم دهها بار گوششون بدم
از خدا میخوام تا در این مسیر ثابت قدم باشم و هر روز بهتر از روز قبل خودم باشم
در پناه الله یکتا، شاد، سالم، ثروت مند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشد
به نام خدای بزرگ و وهاب
سلام به استاد عزیزم،استاد چقدر این فایل به موقع بود چون من یه اتفاقی برام افتاد که این فایل تلنگری بود برام که رها کن وگرنه دوباره از مسیر خارج میشی،فرمودید مواردی رو مثال بزنیم که از این آگاهی ها استفاده نکردید و برخلاف آن عمل کردید در این قسمت من استادم همیشه دوست داشتم بقیه رو نصیحت کنم یکی از بزرگترین دلایلش هم این بود که بچه اول هستم و از کودکی بهم گفته شد تو الگوی خواهران هستی و کمکشون کن مراقبشون باش،درست و غلط رو بهشون دیکته کن و این باعث شد سعی کنم همه جا نظر بدم و کمک کننده باشم.مثل همین هفته ی قبل که خواهرم یه کاری رو شروع کرده که برخلاف قوانین داره عمل میکنه و کلی شرک داره میخواد به پول برسه شرایطش رو عالی داره ولی اشتباه عمل میکنه و من نزدیک یک هفتس دارم میگم که بابا ببین این مسیر رو منم رفتم و اشتباه بود بعد که برعکسش رو رفتم و طبق قانون اینطور عمل کردم به نتیجه رسیدم توهم اینطوری برو جلو،هر روز میگه باشه ولی فرداش دوباره مسیر خودش رو میره تا دیشب که یک ساعت پشت تلفن انرژی گذاشتم و حرف زدم و راه حل گفتم و خودشم گفت خدایی راست میگیا بهتره اینطوری بگم و اینطوری داخل کانال عمل کنم و گوشی قطع کرد و 1 ساعت بعد دیدم دوباره به یه صورته دیگه همون روش خودش رو انجام داده،اولش ناراحت شدم و گفتم آخه چرا اینطوری میکنه بابا داره نتایج و پیشرفت من رو میبینه چرا از من الگو نمیگیره چرا به حرفام گوش نمیده خلاصه ناراحت خوابیدم و امروز صبح زود که پا شدم دیدم فایل گذاشتید و خداوند خیلی سریع جواب سوال دیشبم رو داد و فهمیدم دوباره زدم جاده خاکی و اگه همین الان قطعش نکنم دوباره از مسیر خارج میشم چون راستش رو بگم چند وقتی بود که انرژیم اومده بود پایین و نمیتونستم مثل قبل روی خودم و اهدافم و عمل کردن تمرکز دقیق داشته باشم و الان میفهمم که برای این بوده که جدیدن دارم،خواهر هاو مادر و پدرم رو نصیحت میکنم که اینطوری برو اینجا چرا اینطوری میکنی و از این صحبت ها خداروشکر خداوند سریع با فایل امروز هدایتم کرد و اخطار داد که سریع برگرد به مدار اصلی اگر میخوای که از مسیر نور و زیبایی خارج نشی.من از مواردی که دیگران رو نصیحت کردم خیلی زیاد دارم و چقدر اینکار من رو از اهدافم دور کرد فقط چند جا هست که متمرکز شدم روی خودم و دست از نصیحت دیگران برداشتم و سریع تر به نتیجه رسیدم یکی از اون موارد زمانی بود که رفتم دنبال گرفتن گواهی نامه و پایان نامه لیسانسم اون موقع تمام تمرکزم رو گذاشتم روی هدفم و اینقدر درگیرش شدم که اصلا وقت نمیکردم کسی رو نصیحت کنم و چقدر هم عالی نیتجه گرفتم البته من از وقتی با سایت عباس منش آشنا شدم که فکر کنم حدود پنج سال هست خیلی بهتر شدم حداقل اینطوری که نصیحت کردنم شعاعش کوچکتر شده،قبلا همه ایل و تبارم رو نصیحت میکردم،خخخ ولی الان کاری به اون ها ندارم و کلا نظری نمیدم که خودشونم تعجب میکنن مگر اینکه چیزی بپسرن و در رابطه با خانواده هم خیلی کمتر شده به صورتی که خیلی مواقع پدرم ادای من رو در میاره میگه پریسام که هر وقت چیزی ازش میپرسی یا میگی نظر تو چیه میگه من نمیدونم هرطوری دوست دارین عمل کنین ولی خوب باز هم اینطوری نیست که کامل از نصیحت کردن دست کشیده باشم نه گاهی اوقاتم نصیحت میکنم مخصوصا دو خواهر و مادرم رو که از الان بیشتر سعی میکنم که کاری بهشون نداشته باشم مرسی استاد عزیزم برای اینکه این فایل بسیار زیبا و آموزنده رو برای ما گذاشتی چقدر نیاز الان من بود،سپاس گذارم از شما همینطور ممنون از شما مریم عزیزم که به استاد این درخواست عالی و زیبا رو دادید انشالله صدبرابرش به زندگیتون برگرده
به نام خداوند مهربان و بخشنده
سلام به استاد عزیزم مریم جان عزیز و دوستان خوبم
خداوند را هزاران مرتبه سپاسگزارم بابت یک روز عالی دیگر الهی شکرت
چقدر من ای همزمانی را دوست دارم همزمان در فایل های جلسه 1و2قدم 5 درباره این مباحث استاد صحبت کردند چقدر خوبه که تمام تمرکز خود را بگذاریم روی تغییر خود روی این که خود ما هر روز تغییر کنیم الهی شکرت
من اولا می خواهم تجربیات خود را بنویسم این که چقدر من از مسیر دور شدم و چقدر نشتی انرژی پیدا کردم و در آخر هم اصلا نتیجه خاصی نه طرف گرفت نه من
من وختی با این مسیر تازه آشنا شده بودم رفتم به دوستان خییلی نزدیک خودم گفتم بعضی هایشان با قانون آشنا بود و بعضی هایشان نه و وختی دوست هایم که تازه از طریق من با قانون آشنا شده بودند آمدند بعضی نتایج را گرفتن و آنجا اینا آمدن بعضی تشویق تحسین …. کردند خوب آنجا من هم احساس ارزشمندی می کردم و افتادم در این تله که بقیه را هم در مسیر بیارم و افرادی که در اوایل کمی نتیجه گرفته بودند بعد دوباره برگشتن به حالت اول و من هم سعی ام را می کردم تا آنها نتیجه بگیرند که هیچ فایده نداشت و در آخر از هر لحاظ ضرر کردم از لحاظ روحی از لحاظ زمان چقدر من زمان گذاشتم تا آنها را تغییر بدم که هیچ فایده نداشت این پاشنه آشیل من است و من خییلی خییلی زیاد کار دارم که روی این قسمت کار کنم
هر کس مسول زندگی خودش است و همه به یک اندازه به خداوند نزدیک است
و همه هر جای هست جای درستش است بخاطری فرکانس ها و باور های خودش است
بنام خداوند بخشنده مهربان
خدای روزی رسان ، خدای عشق
خیلی فایل فوق العاده ای بود مثل همیشه..
وقتی قانون و بیشتر درک میکنم یه حس عجیبی دارم، چیزی بین خنده و گریه…
من همیشه هر کاری خواستم انجام بدم همیشه خانواده ام در نظرم بود که مثلاً درس بخونم بجایی برسم بتونم کمک خونواده ام باشم….، بارها از نظر مالی شکست و تجربه کردم بنظرم بخاطر این بود که فقط میخاسم پولمو زیاد کنم تا خونواده ام و خوشحال کنم
غافل از اینکه در مسیر نادرست بودم، فک میکردم تنها فرصته که میتونم استفاده کنم موفق بشم خانواده ام بهم افتخار کنه….
که همشون برمیگرده به عدم حس لیاقت، تازه دارم یاد میگیرم و متوجه میشم که میتونستم از نظر مالی و تحصیلی و.. خیلی جایگاه بهتری بودم ولی نیستم چون مسیرم اشتباه بود… دوسداشتم خودمو فدا کنم…
بازم این اخلاق تو وجودم هست ،درسته با شروع دوره دوازده قدم و یکسری فایل های استاد خییییلی تغییر کردم
شده کل پس اندازم و بدم بهشون و خودم از یکی دیگه قرض بگیرم تا کارم راه بیفته…
الآنم یه مقدارش و هنوز پس ندادن ولی تصمیم گرفتم اون پولو ببخشم با حس خوب
ولی از این پس اولویت اول زندگیم خودم باشم
هر کاری میخام بکنم بخاطر رشد و پیشرفت خودم باشه به عنوان یک انسان ارزشمند،که لیاقت داره از فراوانی های این جهان هستی استفاده کنم..
تشکر از استاد بزرگوار و خانم شایسته عزیزم…
سلام استاد جان دلم
وقتی صحبت میکنید من فقط میخندم چرا؟؟؟ چون من دقیقا کلمه به کلمه هرثانیه که صحبت کردین رو چندین ساااااله دارم انجام میدم متاسفانه
من خیلیییی خودمو درگیر زندگی بقیه کردم از همون اول و رفته رفته ازین وضع خسته شدم
خیلی وقتاهم فهمیدم و هی به خودم میگفتم دیگعههه مهربونی زیادی نمیکنم
دیگه نمیخوام مشکلات بقیه رو حل کنم
دیگه نمیخوام مشکلات فلان دوستمو حل کنم
وقتی تصمیم میگرفتم اینکارو نکنم یهو از ناکجا اباد یه ادم دیگع میومد تو زندگیم ک میگفتم نه حالا این طرف فرق داره خودمو گول میزدم
و میگفتم خب اینو باهاش صحبت میکنم و دیگه خودمو درگیر نمیکنم بعد از چندماه به خودم میومدم میدیدم عهههه الهه خانم غرق مشکلات این شخص شد
جالب اینجاست که اونا اصلا هیچ تغییری نمیکردن و هرروز تو منجلاب بیشتری دست و پا میزدنو و منم بزووور مبخواستم بکشمشون بیرون طوریکه من بارها بخاطر فشار عصبی برای زندگی اونا مریض شدم
و این زنجیروار ادامه داره و داشت!!!
جالب تر اینجاست ک حدودا سه ماهیه من تصمیم گرفتم که دیگع اینکارو نکنم و خب برا اینم حس میکنم بع تمرین و تکامل نیاز دارم چون من از بچگیم همینطوری بودم وقتی با قوانین اشنا شدم دیگه خیلیییی بیشتر این مدلی شدم
و خب هربار شما صحبت میکنید من واقعا خندم
میگیره سر این فایل شما من کلییی خندیدم و هی بع خودم گفتم عهههه منو میگه استاد عهههه پس همه تو
این تله میفتن و چه خوب ک استاد زود متوجهش
شدن و من تو این شیش هفت سالی ک با قانون
اشنا شدم اینکارو کردم و تااازه دارم اگاه میشم
این اگاه شدنه هم از بس ضربه خوردم دیگه این دفعه های اخری ضربه های خیلییییی بدی خوردم ینی تو گوشی محکمی خوردم که عامو به خودت بیا
زندگی من بخدا همینه همش تمرکز میذارم رو مشکلات بقیه و یهو میبینم دررررگیر شدم خیلی درگیر حاشیه ها و مسائل چرتی ک به من مربوط نیست شدم و نتیجش برای من افسردگی هست
نتیجش برای من نرسیدن هست
نتیجش برای من از دست دادن زمان وقت ارزشمند خودم هست
نتیجش برای من فراموش شدن خدا هست
اینقدر درگیر مشکلات بقیه میشم که یادم از خودم میره که یادم میره من یه راه و هدفی دارم
و قطعا علت اینکه مسیرم خیلی طولانی شده
این هست ک تمام تمرکزم روی مشکلات بقیه هست
و این بقیه حدود شیش هفت نفر دوستای خیلیییی نزدیک زندگیم بودن ک هرررروز میدیدمشون و یجورایی شبانه روز باهم بودیم و اگه کنارهم نبودیم مثلا حدودا دوسه ساعت در عوضش با چت و پیام و تماس در ارتباط بودیم
این شد که پشت سرم حرف زدن
این شد که من خیلی آسیب ها از همونا خوردم
خیلی رفتارای بد بامن داشتن و من بعد از دیدن این چیزا تصمیم به جدایی کامل و قطع رابطه دائمی کردم
استاد شما درست میفرمایید من تک به تک حرفاتون رو
با گوشت و استخون درکش میکنم و امیدوارم که بتونم دیگه تا ابد و همیشه خودمو درگیر مسائل و مشکلات بقیه نکنم
راستی زمانیکه شما وقت میذارید مشکلات بقیه رو گوش بدید یهو مثل الان من به خودتون میایید میبینید هرروز درحال گله و شکایت از زندگی خودتون برای دیگران هستید و این یعنی فاجعه…
تمرینی ک این روزا میکنم چون من ارایشگرم و مشتری و دوستای زیادی دارم و وقتی بمن میرسن شروع میکنن ناله کردن از زندگیشون به خودم گفتم هرکسی تا شروع کرد بگم خدا بزرگه درست میشه و بحثو سریع عوض کنم…
استاد عزیزم قربونت برم خیلیییییی دوست دارم خداروشکر بابت وجود شما و مریم عزیزم
سلام به استاد عزیزم و هر عزیزی که این متنو مطالعه میکنه ….
اندیشهات جایی رَوَد، وآنگه تو را آن جا کِشَد
استاد چی بگم …. من استاد این حماقت بودم !
دقیقا فکر میکردم ، تاکید میکنم فکر میکردم و چون همون تاییدهارو میشنیدم و مثل یه معتاد به اون حرفها و تغییرات ناچیزی که میکردن و هی ذهنم منو گول میزد میگفت آره تو میتونی و منم مثل یه مربی بی مزد و بی اجر کنار زمین خاکی برای فوتبالیستی که با شکم گندش و بی تمرینی جلوم وایساده میخوام با حرف و زور خودم زیدانش کنم !!!
من دمبل بزنم تو جلو بازو بیاری میشه؟!
یه چیزی شنیدم نفهمیدما …. میخوایم از گنجشک رودرختو آگاه کنم تا تمام مردم!
من که خودم اعتراف میکنم خودم کلی کار دارم با آدمهای موفق و بالاتر از آگاهی های خودم و بارها به خودم میگم من آمادم من زمینی هستم که علفهام ریشه کن کردم و مدام حواسمه بذر باورهام رشد کنه این زمین صاحبش منم فقط این زمین و اگه بتونم به محصول برسونمش بیش از نیازم برکت میدهد.
اگه دمبل زنی وقت حرف نداری میری توباشگاه خودتو میسازی تازه ماهیچه ها که مشخص بشه میان التماست میکنن پولم خوب میدن راهتو فکرتو میخرن و باجون و دل عمل میکنن…. این درستشه
اشتباه محض 100درصد و از زندگی خودم غافل بودم و شایدم هنوزم در این اشتباه باشم !… هیچوقت پاشنه آشیل به این راحتی ریشه کن نمیشه … باید نفت بریزم شاید این اعتراف همون نفتیه که خشکش کنه امیدوارم و بسیار درکمین خودمم ….
این تیکه آخر فایلتون که گفتین 10 هزار بار عملی زبانی برای عزیزت گفتی راه اینه بعد میاد آره فلانی ، فلان حرفو زد عجب آدم بادرکی بود! عجی حرف پرمحتوایی زد این جمله زندگی منو از نیستی به هستی کشید !
یعنی این تیکه فایل من چشمامو بستم …. یعنی آهی کشیدم که خدا داند …. آخ استاد من 100درصد موافقم باهاتون ….
بذار از آماده بودن بگیم …. نتیجه گیری ….
یه مثال طبیعتی:
من وقتی آتیش روشن میکنم …. و آتیش به زغال و خاکستر میرسه …. میگم اگه هیزم ریختی تاوقتی زغال هست میشه روشنش کرد …. شاید از مدار خارح شده اما دور نیست خودش میخواد روشن بشه ….
اما اگر آگاهی طرف خاکستر باشه تو هرچی هم هیزم بریزی این روشن بشو نیست عزیز من آناهیتا توبه کن …
بله کلی تلاش و زحمت کشیدی دستهاتم زخمی شد و هرگز این آتیش روشن نمیشه ….
و چه خوب که این هیزمهارو ، در اندیشه خودت بریزی خودت شعله بکشی مثل همون فانوس دریایی برای کشتی هایی که دنبال نور هستن اونایی که با دوربین شب تا صبح بیدار و خواهان و طالب این آگاهی ها و بهاشم باعشق میدهد باعزت و لذت ….
این آیه قرآن هم مهر و سیم سربش انعام آیه 35
[و اگر غصه بیایمانی آنها را میخوری] و دوری کردن از آنها برایت سخت است، اگر میتوانی نقبی در زمین پیدا کن و یا نردبانی را در آسمان بگذار تا برایشان معجزهای قابلباور بیاوری! بدان اگر خدا صلاح میدانست همه را هدایت میکرد [ولی هدایت اجباری ارزشی ندارد] پس تو از نادانان مباش!
همراه سبز من سپاسگزارم از وقتی که گذاشتین
انشاالله به ایمانت افزوده باشه
او آرامش را بر دلهای اهل ایمان فرستاد تا پیوسته ایمان بر ایمانشان بیفزایند. بدانید لشکریان آسمان و زمین همه از آن خداست و خدا آگاه و حکیم است.
آرامشمون و ایمانمون استوار و پایدار