بهترین شیوه برای خواندن نماز چیست؟ - صفحه 6

دسته بندی: پاسخ به مسائل زندگی

جواب‌های «عقل‌کل»دسته بندی: پاسخ به مسائل زندگیبهترین شیوه برای خواندن نماز چیست؟
11

اگر تعریف ما از نماز، ارتباط با نیرویی است که‌ تمام قدرتها و نعمت‌ها را از او می‌دانیم‌، به نظر من بهترین شیوه برای ارتباط با او را وقتی درک خواهیم کرد که قوانین این نیرو را درک کنیم یا به قول استاد عباس منش بتوانیم فکر خداوند را بخوانیم و زاویه نگاه مان به جهان و اتفاقات اطرافمان را نزدیک کنیم به قوانین این نیرو.

به نظر من نماز یک ارتباط درونی با منبع است و چگونگی این ارتباط درونی را دیگران نمی‌توانند برای من تعیین کنند. ما در قرآن هیچ شیوه‌ی مشخصی برای نماز خواندن پیدا نمی کنیم. فقط درباره این صحبت می شود که پیامبران صلوه می کردند.

آنچه که «نماز» نامیده ایم در قرآن به صلوه یاد شده است. صلوه از ریشه «ص ل و» است. قرآن همواره مهم ترین موضوعات را‌، از طریق تضادهای آن به ما توضیح می دهد. زیرا این بهترین شیوه برای رسیدن به درک صحیح و عمیق درباره یک مفهوم است.

در قرآن  تنها آیه ای که در باره معنی و مفهوم صلاه صحبت شده است، این آیه از سوره قیامت است که می گوید:

فَلَا صَدَّقَ وَ لَا صَلىَ‏(31)

وَ لَکِن کَذَّبَ وَ تَوَلىَ‏(32)

یعنی تصدیق نکرد و توجه نکرد بلکه تکذیب کرد و روی برگرداند

همچنانکه در این آیه می بینید در مقابل کلمه صَلىَ‏، کلمه تَوَلىَ را به معنی روی برگرداندن آورده است. پس صلوه یعنی توجه کردن؛

صلوه یعنی به سمت خدا رفتن و در مسیر او قدم برداشتن و با قوانین او هماهنگ شدن و خداگونه شدن و وجودت را برای اجرای قوانین خداوند هموار کردن. یعنی مقاومت نکردن در برابر الهامات قلبت.

همان مسائلی که استاد در جلسات اولیه دوره عشق و مودت در روابط درباره هماهنگی میان ذهن و روح بیان می کند یا در جلسات ۹ و ۱۰ راهنمای عملی دستیابی به رویاها درباره شناخت نیرویی صحبت می کند که آن را خدا نامیده‌ایم.

ما با صلوه کردن به خداوند به عنوان منبع قدرتها و نعمت‌ها توجه می‌کنیم‌ و قانون این است که به هر آنچه توجه کنیم‌، آن را وارد زندگی‌مان می‌کنیم‌.

پس شیوه‌ی این توجه را احساس‌مان تعیین می‌کند. یعنی قطعا باید شیوه‌ای باشد که این ارتباط به قول خداوند ما را به آرامش برساند و الابذکرالله تطمئن القلوب بشود.

یعنی اگر شیوه شما در برقراری ارتباط‌ با این نیرو، شما را به آرامش و اطمینان قلبی می رساند، پس این ارتباط درست است.

اگر شیوه شما در برقراری ارتباط با این نیرو ویژ‌‌گی های شیطان گونه ای مثل طمع‌، بخل‌، خشم‌، نگرانی‌، پریشانی و ترس را از شما دور می‌کند‌ و به هر ویژ‌‌گی خداگونه‌ای مثل عشق وروزی‌، سپاسگزاری‌، ایمان‌، اطمینان قبلی و امید نزدیک می‌کند‌، یعنی این ارتباط درست برقرار شده است.

هرچه قوانین این نیرو و موجودیت فرکانسی خودمان را بهتر بشناسیم، چگونگی برقراری این ارتباط درونی و بندگی کردن در برابر این نیرو را بهتر درک می کنیم، بیشتر به این نیرو اعتماد می کنیم و بیشتر روی قدرت و هدایت هایش حساب می کنیم. در نتیجه نگرانی هایمان کمتر می شود و  به آرامش و اطمینان قبلی بیشتری می رسیم.

در قرآن نیز آمده که محمد، موسی و عیسی صلوه می کردند اما عیسی به شیوه خودش و موسی هم به شیوه خودش. محمد به همان شکلی که عیسی صلوه می کرد، آن را انجام نمی داد‌، بکله شیوه خودش را داشت

من تلاش می کنم تا یاد بگیرم که «الا بذکرالله تطمئن القلوب» را نشانه ی درستی رابطه ام با خداوند و صلوه کردن بدانم.

من تلاش می کنم تا یاد بگیرم که «ایاک نعبد و ایاک نستعین» را در عمل اجرا کنم یعنی‌: نادیده بگیرم هر  توصیه، تهدید، راهکار یا پیغامی که از جانب شیطان ذهنم می‌آید و به من احساس ناامیدی‌، نگرانی‌، درماندگی‌، ترس و کمبود می‌دهد.

برای من صلوه یعنی‌، متمرکز کردن کانون توجه‌ام به نشانه‌های قدرت این نیرو که‌ خودش را در فراوانی‌، ثروت‌، عشق‌، سلامتی‌، سپاسگزاری و هر خیری نشان می‌دهد که داشتنش را می‌خواهم.

‌برای من تسبیح خداوند یعنی‌، تمام لحظه‌هایی که می‌توانم به نکات مثبت هر اتفاقی توجه‌کنم‌، می‌توانم نعمت‌های اطرافم را ببینم و به خاطرشان سپاسگزار باشم‌، می‌توانم نکات مثبت اطرافیانم را به آنها گوشزد کنم و به جای حسد‌، توانایی‌های‌شان را تحسین نمایم‌ و می‌توانم پذیرای این‌همه عشق باشم که در هر لحظه به سویم جاری‌است.

برای من صلواه یعنی‌، به جای خشم‌ و انتقام‌، فرکانس‌های خودم را دلیل نتایجم بدانم‌، سپس به جای سرزنش خودم‌، برای تغییر فرکانس‌هایم تلاش کنم و به جای دست کم گرفتن خودم‌، رابطه‌ی همیشگی‌ام را با نیرویی به یاد آوردم که منبع همه راهکارهاست و هدایت من را به عهده گرفته است.

همان نیرویی که قانونش ان مع العسر یسری‌ است.

وقتی به یاد می‌آورم که این نیرویی که بخشی از او هستم‌، قدرت خلق زندگی‌ام را در دست فرکانس‌هایم قرار داده‌، آنوقت عبادت این نیرو را‌، کار کردن روی فرکانس‌هایم و کنترل کانون توجه ام می‌دانم تا فراوانی ها و نعمت هایش را بیشتر ببینم، سپاسگزارتر باشم، روی هدایت هایش بیشتر حساب کنم و خودم را برای دریافت برکت هایش بیشتر لایق بدانم.

صلوه یعنی‌، تابع هدایت قلبم بشوم. یعنی وجودم را برای جاری شدن آنچه هموار کنم که‌ به من‌، احساس امید‌، ایمان‌، یقین و اطمینان می‌بخشد و از هر آنچه روی برگردانم که مرا  در پیروی از هدایت های این نیرو مردد می کند و برایم بانگ نا امیدی سر می دهد.

آگاهی‌های دوره راهنمای عملی دستیابی به رویاها خصوصاً جلسه نهم و دهم این دوره، نقطه عطف درک و اجرای توحید برای من بوده و بهترین شیوه عبادت و صلوه را به من آموخته. هربار که دوباره در انجام کارها به شیوه ذهنم غرق می‌شوم‌، سری به آن آموزش‌ها می‌زنم تا خداوند دوباره شیوه‌اش را به یادم آورد.

برای من هیچ شیوه‌ای بهتر از این نیست که‌، اجازه دهم کارها به شیوه برنامه‌ریزی این نیرو انجام شود. نیروی که دارای قدرت بی نهایت و بخشندگی بی حساب است. نیرویی که از کلیت مسیر آگاه است.

انجام کارها به شیوه او یعنی‌ اجرای قوانین او. یعنی اجرای توحید در عمل. برای من صلوه یعنی تمام لحظاتی که می‌توانم در مسیر توحید بمانم.

توحید یعنی‌: من بخشی از نیرویی هستم که منبع همه قدرتها و نعمت‌هاست. توحید یعنی رابطه‌ی ابدی‌ام با فراوانی ها را بیاد بیاورم‌، تا روی هیچکس دیگری حساب نکنم یا از تهدیدهای ذهنم یا دیگران نترسم.

فراوانی‌ای که هر لحظه مثل باران بر من می‌بارد و مثل خورشید بر من می‌تابد. اما به اندازه‌‌ای که این ارتباط را تأیید می‌کنم و به این فروانی توجه(صلوه) می‌کنم‌، در دسترسم قرار داده می‌شود.

توحید یعنی‌، خداوند یک انر‌ژ‌‌ی است که واکنش نشان می‌دهد به آنچه در ذهنم نگه می‌دارم‌، بر آن تمرکز می‌کنم‌ و آن را در گفتگوهای درونی‌ام تکرار می‌کنم‌. سپس نتیجه این واکنش‌، در قالب اتفاقات و شرایط‌، وارد تجربه زندگی‌ام می‌شود.

توحید یعنی‌: تغییر همه جنبه‌های زندگی‌ام را یک مسابقه یک نفره بدانم. مسابقه‌ای که فقط من در آن شرکت دارم‌، نه همسرم‌، نه فرزندم‌، نه شهرم‌، نه کشورم‌، نه قوانین و افکار سیاستمداران مملکت‌ام‌، نه شغلم‌، نه حتی یافته‌های دانشمندان درباره کمبود منابع یا نگاه دانشمندان درباره سرایت یک بیماری یا شیوه‌های پزشکان برای برگردان سلامتی.

برای من توحید یعنی‌، بتوانم واکنش‌ها و نگرش‌هایم را زیر ذره بین این قانون قرار دهم که‌، تمام اتفاقات زندگی من بدون استثناء نتیجه باورهای خودم است.

توحید یعنی اگر می‌خواهم بزرگ شوم باید از خیلی از دغدغه‌ها‌، ترس‌ها و نگرانی‌هایی بگذرم که‌ اکثریت جامعه‌‌ام درگیر آن هستند و بپذیرم که دنیای من‌‌، فقط و فقط فرکانس‌های خودم هستند.

همسرم‌ و عشقی که از او دریافت می‌کنم یا نمی‌کنم‌، قالبی از باورهای خودم درباره لیاقت است یا عدم لیاقت.

کسب و کارم و درآمدی که از او دریافت می‌کنم یا نمی‌کنم‌، قالبی از باورهای خودم درباره فراوانی است یا کمبود.

سلامتی‌ و آرامشم‌، قالبی از میزان کنترل ذهنم برای‌، باز گذاشتن راه اتصال با اصلم است.

توحید یعنی وحی منزل بدانم که‌، اگر این فرکانس‌ها درست شوند‌، بدون شکّ‌، وضعیت مالی‌ام‌، رابطه‌ام‌، سلامتی‌ام و… درست می‌شود.

وقتی قانون خدایی که او را منبع تمام نعمت‌ها و ثروت‌ها می‌دانم این است که: تمام اتفاقات زندگی‌ام نتیجه فرکانس‌های خودم است‌، چرا فکر می‌کنم تغییر را باید از جایی به جز فرکانس‌ها و باورهایم شروع کنم؟

چرا راه تغییر تجربه‌ام از این رابطه‌، این شغل‌‌، این درآمد‌‌، این سلامتی و … را تغییر کانون توجه و فرکانس‌هایم ندانم؟

چرا راه داشتن تجربه‌ای بهتر از زندگی در تمام جنبه‌هایش را‌، درک بهتر قوانین این نیرو ندانم و به جای پرداختن به فرعیاتی به نام عوامل بیرونی‌، به این اصل وصل نشوم؟!

منابع بیشتر درباره درک توحید عملی، شناخت صحیح خداوند و اتصال با این قدرت ابدی:

جلسات اولیه دوره عشق و مودت در روابط

جلسات ۹ و ۱۰ دوره راهنمای عملی دستیابی به رویاها

مصاحبه با استاد عباس منش | قسمت ۶‌

جلسه 10 دوره جهان بینی توحیدی

«قدم دوم | دوره 12 قدم» (جلسه هفتم)

نمایش:  به ترتیب تاریخ   |  به ترتیب امتیاز   
4

شیوه خاصی برای هر شخصی مشخص نشده ولی چیزی که مهم است استمرار آن هست
باید هر شخص با هر روشی که می تواند بطور مستمر با خدا در ارتباط باشد چرا که لحظه ای این ارتباط رو قطع کند حس های درونی بد و منفی سراغش میاد.


11

کَلَّا إِنَّ الْإِنْسانَ لَیَطْغى‌ «۶» أَنْ رَآهُ اسْتَغْنى‌ «۷» إِنَّ إِلى‌ رَبِّکَ الرُّجْعى‌ «۸» أَ رَأَیْتَ الَّذِی یَنْهى‌ «۹» عَبْداً إِذا صَلَّى «۱۰» أَ رَأَیْتَ إِنْ کانَ عَلَى الْهُدى‌ «۱۱» أَوْ أَمَرَ بِالتَّقْوى‌ «۱۲» أَ رَأَیْتَ إِنْ کَذَّبَ وَ تَوَلَّى «۱۳» أَ لَمْ یَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ یَرى‌ «۱۴»

نه چنین است (که مى‌پندارند). بى‌گمان آدمى طغیان مى‌کند. چون خود را بى‌نیاز مى‌بیند. همانا بازگشت همه به سوى پروردگار توست. آیا دیدى آن که منع مى‌کند. بنده‌اى را که نماز مى‌خواند. آیا اندیشیده‌اى که اگر (آن بنده) بر طریق هدایت باشد یا به تقوا سفارش کند. (سزاى نهى کننده او جز آتش نیست) آیا اندیشیده‌اى که اگر تکذیب کند و روى برتابد (فقط خود را هلاک ساخته است؟) آیا او نمى‌داند که خداوند مى‌بیند.

نکته ها
کلمه‌ «کَلَّا» یا به معناى نفى گذشته است یعنى این گونه نیست که انسان به یاد گذشته خود باشد که خداوند او را آفرید و به او آموخت، پس بنده او باشد، بلکه به جاى بندگى طغیان‌
مى‌کند و مانع بندگى دیگران نیز مى‌شود.

و ممکن است کلمه‌ «کَلَّا» به معناى حقًا و براى تأکید باشد. «۱»

اگر انسان ظرفیّت نداشته باشد، یا ثروت او را مغرور مى‌کند، چنانکه قارون مى‌گفت: «إِنَّما أُوتِیتُهُ عَلى‌ عِلْمٍ عِنْدِی» «۲» یا قدرت او را مغرور مى‌کند، چنانکه فرعون مى‌گفت: «أَ لَیْسَ لِی مُلْکُ مِصْرَ» «۳» یا علم او را مغرور مى‌کند. چنانکه بلعم باعورا به آن گرفتار شد. «آتَیْناهُ آیاتِنا فَانْسَلَخَ مِنْها» «۴» ولى اگر ظرفیّت باشد، حتى هر سه در یک نفر جمع مى‌شود مثل حضرت یوسف و سلیمان ولى مغرور نمى‌شود، چون همه را از خداوند مى‌داند نه خود. چنانکه حضرت سلیمان گفت: «هذا مِنْ فَضْلِ رَبِّی» «۵» و حضرت یوسف گفت: «رَبِّ قَدْ آتَیْتَنِی مِنَ الْمُلْکِ وَ عَلَّمْتَنِی مِنْ تَأْوِیلِ الْأَحادِیثِ» «۶» آرى خطر آنجاست که انسان به خود بنگرد نه خدا. «۷» «أَنْ رَآهُ اسْتَغْنى‌»

طغیانگر نه خدا را بنده است، نه دستورات الهى را به رسمیّت مى‌شناسد، نه استدلال مى‌پذیرد و نه به نداى وجدان و ناله مظلومان گوش مى‌دهد.

مراد از عبدى که نماز مى‌خواند «عَبْداً إِذا صَلَّى» چنانکه از آیات آخر سوره بر مى‌آید، رسول خداست، چون در آن آیات، آن حضرت را از اطاعت آن شخص نهى نموده است و او را به سجده و قرب دعوت مى‌کند. از آنجا که این آیات، اولین آیاتى است که بر پیامبر نازل شده، پس آن حضرت قبل از رسیدن به مقام رسالت، نماز مى‌خوانده است. «۸»

در احادیث مى‌خوانیم: ابوجهل از اطرافیان خود پرسید: آیا پیامبر در میان شما نیز براى سجده صورت به خاک مى‌گذارد؟ گفتند: آرى. گفت: سوگند به آنچه سوگند مى‌خوریم، اگر او را در چنین حالى ببینم، با پاى خود گردن او را له مى‌کنم. زمانى که متوجه شد پیامبر در حال نماز است، تصمیم گرفت با لگد بر سر مبارک آن حضرت در سجده بکوبد، همین که نزدیک شد، با حالتى عجیب عقب نشینى کرد و به مشرکان گفت: وقتى به او نزدیک شدم،در مقابل خود خندقى از آتش دیدم. «۱»

«۱». تفسیر نمونه.

«۲». قصص، ۷۸.

«۳». زخرف، ۵۱.

«۴». اعراف، ۱۷۵.

«۵». نمل، ۴۰.

«۶». یوسف، ۱۰۱.

«۷». تفسیر نوین.

«۸». تفسیر المیزان.

جلد ۱۰ – صفحه ۵۳۷

با اینکه مراد از «عَبْداً» شخص پیامبر است ولى نکره آوردن آن، به خاطر تعظیم و بزرگداشت است. «عَبْداً إِذا صَلَّى»

پیام‌ها

۱- انسان ناسپاس است. ما او را آفریدیم و هر چه نمى‌دانست به او آموختیم. امّا او در برابر پروردگارش طغیان مى‌کند. «کَلَّا إِنَّ الْإِنْسانَ لَیَطْغى‌»

۲- انسان به خاطر آنکه به غلط خود را بى‌نیاز مى‌پندارد دست به طغیان مى‌زند.

«لَیَطْغى‌ أَنْ رَآهُ اسْتَغْنى‌»

۳- بازداشتن از نماز، روشن‌ترین نوع منکرات است. «یَنْهى‌ عَبْداً إِذا صَلَّى»

۴- حتى اگر احتمال حقانیّت دهند نباید اینگونه با پیامبر برخورد کنند. «إِنْ کانَ عَلَى الْهُدى‌»

۵- انسان کم ظرفیّت است و پندار بى‌نیازى او را مست مى‌کند. «لَیَطْغى‌ أَنْ رَآهُ اسْتَغْنى‌»

۶- علم به تنهایى کافى نیست. با اینکه به انسان علم دادیم امّا طغیان مى‌کند. «عَلَّمَ الْإِنْسانَ ما لَمْ یَعْلَمْ‌- إِنَّ الْإِنْسانَ لَیَطْغى‌»

۷- غنى بودن کمال است، ولى خود را غنى دیدن زمینه لغزشهاست. «رَآهُ اسْتَغْنى‌»

۸- ایمان به معاد مانع طغیان است. «إِنَّ إِلى‌ رَبِّکَ الرُّجْعى‌»

۹- هر چه داریم مى‌گذاریم و مى‌رویم خود را بى نیاز نپنداریم. «إِنَّ إِلى‌ رَبِّکَ الرُّجْعى‌»

۱۰- انسان و هستى هدفدار و به سوى خداست. «إِنَّ إِلى‌ رَبِّکَ الرُّجْعى‌»

۱۱- طاغوتیان مخالف نمازند. «لَیَطْغى‌- یَنْهى‌ عَبْداً إِذا صَلَّى» (رفتار ناروا زمانى مورد سرزنش قرار مى‌گیرد که دوام داشته باشد.)

«۱». تفاسیر مجمع البیان و نمونه.

جلد ۱۰ – صفحه ۵۳۸

۱۲- نشانه بندگى خدا نماز است. «عَبْداً إِذا صَلَّى»

۱۳- طاغوت‌ها از بندگى خدا ناراحتند. (نه از افراد بى‌تفاوت و یا بنده هوسهاى خود یا دیگران) «یَنْهى‌ عَبْداً إِذا صَلَّى»

۱۴- نام و نشان مهم نیست، عملکردها مهم است. (نام نهى کننده و نمازگزار نیامده است.) «یَنْهى‌- صَلَّى»

۱۵- سزاوار است کسى که امر به تقوا مى‌کند خودش از راه یافتگان باشد. «کانَ عَلَى الْهُدى‌ أَوْ أَمَرَ بِالتَّقْوى‌»

۱۶- ریشه طغیان دو چیز است: یکى آنکه خود را بى‌نیاز مى‌بیند. «رَآهُ اسْتَغْنى‌» دیگر آنکه خدا را نمى‌بیند و گمان مى‌کند خدا هم او را نمى‌بیند. «أَ لَمْ یَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ یَرى‌»



1

5 سال پیش

سلام دوست عزیز، از نوشتتون واقعا لذت برم نظرتون رو به طور متفاوتی ابراز کردین…

البته من کامنت های دیگتون رو هم خوندم

شما خودتون این مطالبو در آوردین یا در این زمینه مطالعات عمیق تر و تحصیلی دارین؟

سوال دیگه ای هم داشتم ، نماز رو واقعا با چجوری خوند که اون تاثیر واقعی رو روی ما بگذاره؟

ممنون میشم توضیح بدین🌹🙏🏻

5

با سلام به همه دوستان گروه عباسمنش
در مورد نماز اگر بخواهیم نظرات دوستان را به دو گروه اصلی تقسیم کنیم.
۱)گروهی نماز خواندن یک نوع حال خوب و توجه به کائنات و خداوند می دانند و در واقع با این توجه ،فرکانس خود رو تنظیم می کنند
۲)گروهی که نماز را وظیفه میدونند و نخواندن و یا خواندن به هر روش دیگر را نادرست و تمرد از فرمان خداوند میدانند
حالا ما همه در عالم بیرون می بینیم که کسانی که نماز رو فقط به عنوان وظیفه میدونند , هیچ تاثیر و تغییری از انجام وظیفه در اونها صورت نمی گیره در حالی که کسانی که نماز رو با عشق می خوانند و یا با روش های دیگه این توجه و حس را در خود ایجاد می کنند به آگاهی و تغییرات فاحشی در وجود خود خواهند رسید. در ریاضی(هندسه) اصلی داریم به نام برهان خلف، وقتی شما نمیتونید از یک فرضیه ، مسئله ای را حل کنید و ثابت کنید از برهان خلف استفاده می کنید یعنی می گین اگر اینطور نباشد چه حالتهای دیگه ای میتوند باشد و چون در تمام حالات دیگر ، فرض مسئله زیر سؤال میرود نتیجه می گیریم که حالت اول درست است، الان موضوع نماز هم همینه، اگر دوستانی که میگند حتما باید نماز خواند با دلا و راست شدن و به عربی و سر وقت پس چرا الان این همه آدم در ایران دارند اینطوری نماز می خوانند و اگه نخواهیم بگیم همشون، اکثر شون هیچ تاثیری در زندگیشون نگرفتند، پس می تونیم نتیجه بگیریم که نمیتونه این روش نماز خواندن درست باشه یا نوع نگاه ما به نماز درست باشه. در واقع در عالم علم هم همینطوره، وقتی شما مثلا یک دارویی را برای یک بیماری مصرف می کنید و جواب نمیگیرد، میگید یا دارو اشتباه است و برای این بیماری نیست و یا بیماری اشتباه تشخیص داده شده است.
بنابر این یا برداشت این افراد از نماز اشتباه است یا روش نماز خواندن و یا ….. در هر صورت گذر زمان از ۱۴۰۰ سال پیش تا حالا نشان داده این مفهوم از نماز و این روش خواندن نتوانسته تغییری در بینش و ارتقا انسانها ایجاد کند.یا حتی باعث ایجاد حس شکرگزاری واقعی و فراوانی در انسانها بشود.



2

6 سال پیش

سلام دیدگاهتونو قبول ندارم چون هر عملی یک فیزیک دارد و یک روح

مگر در قران نخوندین

?أكثر الناس ﻻ‌ ﻳﻌﻠﻤﻮﻥ

بیشتر مردم نمی دانند

?أكثر الناس ﻻ‌ ﻳﺸﻜﺮﻭﻥ

بیشتر مردم ناسپاس‌اند

?أكثر الناس ﻻ‌ ﻳﺆﻣﻨﻮﻥ

بیشتر مردم ایمان نمی‌آورند

?أكثرهم ﻓﺎﺳﻘﻮﻥ

بیشترشان گناهکارند

?أكثرهم ﻳﺠﻬﻠﻮﻥ

بیشترشان نادانند

?أكثرهم ﻻ‌ ﻳﻌﻘﻠﻮﻥ

بیشترشان تعقل نمی کنند

?أكثرهم ﻻ‌ ﻳﺴﻤﻌﻮﻥ

بیشترشان ناشنوایند

?ﻭ ﻗﻠﻴﻞ ﻣﻦ ﻋﺒﺎﺩی ﺍﻟﺸﻜﻮﺭ

و کم‌اند بندگانی که شاکرند

?ﻭ ﻣﺎ ﺁﻣﻦ ﻣﻌﻪ ﺇﻻ‌ ﻗﻠﻴﻞ

و جز اندکی ایمان نمی‌آورند

پس نه‌تنها اکثریت نشانه‌ی حقانیت نیست، بلکه در مورد زیادی اکثریت برخلاف معیارهای درست رفتار می‌کنند.

پس خوبه بگیم چون اکثر ادما ، طبق قرآن ، ادمای درستی نیستند پس کلا خداوند نعوذبالله اشتباها انسان را خلق کردن ؟

استدلالتون درست نیست

اینکه اکثر مردم نماز رو میخونن ولی نتیجه نمیگیرن علتش عدم توانایی کنترل ذهن در نماز و نااگاهی از روح نماز هست

و نمیشه گفت چون اکثریت از نمازشون نتیجه نگرفتن پس نماز اشتباه هست !!!

اون افراد نماز رو درست درک نمیکنن و بجا نمیارن

در روایت هم هست که اون مقداری از نماز مورد قبول هست که باتوجه خونده بشه

ولی اکثرا که در نماز سیر آفاق و انفس میکنیم و شرق و غرب عالم رو در مینوردیم و خرید و فروش انجام میدیم و حتی خاطره یادمون میاد و میخندیم توقعی از این نمازمون نباید داشته باشیم


6 سال پیش

سلام من هم با نظر شما موافقم

یعنی همه آیاتی که در خصوص نماز در قران آمده به معنی « توجه کردن » است؟؟؟؟؟؟

آیات قرآن که دلالت بر وجوب نماز می کن ن د ، بسیارند که ما به بعضی از آنها اشاره می کنیم:

۱ ـ « وَ أَقیمُوا الصَّلاهَ وَ آتُوا الزَّکاهَ وَ ارْکَعُوا مَعَ الرّاکِعینَ » [۱] و نماز را برپا دارید و زکات را ادا کنید ؛ و هر کار خیری را برای خود از پیش می فرستید ،آن را نزد خدا (در سرای دیگر ) خواهید یافت… .

۲ـ « حافِظُوا عَلَی الصَّلَواتِ وَ الصَّلاهِ الْوُسْطی ‏ … » [۲] در انجام همه نمازها به خصوص نماز وسطی =(نماز ظهر )کوشا باشید!…

۳ ـ « … فَأَقیمُوا الصَّلاهَ إِنَّ الصَّلاهَ کانَتْ عَلَی الْمُؤْمِنینَ کِتابًا مَوْقُوتًا » [۳] ، نماز را (به طور معمول)انجام دهید، زیرا نماز وظیفه ثابت ومعینی برای مؤمنان است!

۴ ـ «… وَ أَقیمُوا الصَّلاهَ وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنینَ » [۴] ، ونماز را بر پا دارید! و به مؤمنان بشارت ده ( که سر انجام پیروز میشوند! )

۵ ـ « أَقِمِ الصَّلاهَ لِدُلُوکِ الشَّمْسِ إِلی‏ غَسَقِ اللَّیْلِ …» [۵] ، نماز را از زوال خورشید (هنگام ظهر ) تا نهایت تاریکی شب(= نیمه شب) بر پا دار ؛… .

۶ـ «… أَقِمِ الصَّلاهَ لِذِکْری » [۶] ، نماز را برای یاد من بپا دار !

۷ـ « وَ الَّذینَ هُمْ عَلی‏ صَلَواتِهِمْ یُحافِظُونَ » [۷] ، و آنها (= مؤمنان) بر نمازهایشان مواظبت می نمایند

۸ ـ « … وأَوْحَیْنا إِلَیْهِمْ فِعْلَ الْخَیْراتِ وَ إِقامَ الصَّلاهِ وَ إیتاءَ الزَّکاهِ … » [۸] ، و انجام کارهای نیک و بر پا داشتن نماز و ادای زکات را به آنها وحی کردیم ؛…

۹ ـ« وَ أَقیمُوا الصَّلاهَ وَ آتُوا الزَّکاهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ ‏… » [۹] ، و نماز را بر پا دارید، و زکات بدهید، و رسول (خدا) را اطاعت کنید تا مشمول رحمت (او) شوید.

۱۰- « … وَ أَقیمُوا الصَّلاهَ وَ لا تَکُونُوا مِنَ الْمُشْرِکینَ » [۱۰] ، و نماز را بر پا دارید و از مشرکان نباشید.

نمی دانم والله………………….

8

سلام یعنی همه آیاتی که در خصوص نماز در قران آمده به معنی « توجه کردن » است؟؟؟؟؟؟
آیات قرآن که دلالت بر وجوب نماز می کن ن د ، بسیارند که ما به بعضی از آنها اشاره می کنیم:

1 ـ « وَ أَقیمُوا الصَّلاهَ وَ آتُوا الزَّکاهَ وَ ارْکَعُوا مَعَ الرّاکِعینَ » [1] و نماز را برپا دارید و زکات را ادا کنید ؛ و هر کار خیری را برای خود از پیش می فرستید ،آن را نزد خدا (در سرای دیگر ) خواهید یافت… .

2ـ « حافِظُوا عَلَی الصَّلَواتِ وَ الصَّلاهِ الْوُسْطی ‏ … » [2] در انجام همه نمازها به خصوص نماز وسطی =(نماز ظهر )کوشا باشید!…

3 ـ « … فَأَقیمُوا الصَّلاهَ إِنَّ الصَّلاهَ کانَتْ عَلَی الْمُؤْمِنینَ کِتابًا مَوْقُوتًا » [3] ، نماز را (به طور معمول)انجام دهید، زیرا نماز وظیفه ثابت ومعینی برای مؤمنان است!

4 ـ «… وَ أَقیمُوا الصَّلاهَ وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنینَ » [4] ، ونماز را بر پا دارید! و به مؤمنان بشارت ده ( که سر انجام پیروز میشوند! )

5 ـ « أَقِمِ الصَّلاهَ لِدُلُوکِ الشَّمْسِ إِلی‏ غَسَقِ اللَّیْلِ …» [5] ، نماز را از زوال خورشید (هنگام ظهر ) تا نهایت تاریکی شب(= نیمه شب) بر پا دار ؛… .

6ـ «… أَقِمِ الصَّلاهَ لِذِکْری » [6] ، نماز را برای یاد من بپا دار !

7ـ « وَ الَّذینَ هُمْ عَلی‏ صَلَواتِهِمْ یُحافِظُونَ » [7] ، و آنها (= مؤمنان) بر نمازهایشان مواظبت می نمایند

8 ـ « … وأَوْحَیْنا إِلَیْهِمْ فِعْلَ الْخَیْراتِ وَ إِقامَ الصَّلاهِ وَ إیتاءَ الزَّکاهِ … » [8] ، و انجام کارهای نیک و بر پا داشتن نماز و ادای زکات را به آنها وحی کردیم ؛…

9 ـ« وَ أَقیمُوا الصَّلاهَ وَ آتُوا الزَّکاهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ ‏… » [9] ، و نماز را بر پا دارید، و زکات بدهید، و رسول (خدا) را اطاعت کنید تا مشمول رحمت (او) شوید.

10- « … وَ أَقیمُوا الصَّلاهَ وَ لا تَکُونُوا مِنَ الْمُشْرِکینَ » [10] ، و نماز را بر پا دارید و از مشرکان نباشید.

نمی دانم والله………………….


3

سلام به همه دوستان عزیزم
خانم شایسته بسیار عالی و دلنشین بود…
منم مدتهاست که به این نتیجه رسیده ام.هرموقع ازروز که سپاسگزار داشته هایم هستم مطمئنم که عبادت کرده ام….
هرزمانی که توجه به نکات مثبت میکنم حال دلم خیلی خوووووبه.و……
و اینها برای من احساس آرامشه…..یه حس خوب….یه حسی که ته دلت قرصه
استاد عزیز بابت تمام چیزایی که ازتون یاد گرفتم سپاسگزارم


1

سلام دوست عزیز… روزت بخیر و شادی
چقدر زیبا و دلنشین صحبت کردی و چقدر حرفات به دلم نشست… بهت تبریک میگم بخاطر این همه پیشرفت و درک بالا
همواره شاد و سلامت و کامیاب باشی…
ارادتمند : ساره نتاج


3

سلام به همه دوستان
عااااالی بود خانم شایسته. بینظیر. به نظر من ورای توضیح در مورد نماز، مطالبی عالی و بینظیر در مورد حقیقت توحید بیان کردید. آنچه که مهمترین توصیه و خواسته خداوند در قرآن است و ضد آن یعنی شرک، گناه نابخشودنی در این کتاب شریف معرفی شده است. وجود من همواره از شنیدن و خواندن مطلب در مورد توحید احیا میشه و بیشترین لذت و انرژی زندگی منه. بندهای توحیدی مقالتون رو در دفترم سیو کردم تا همواره بخوانم و به بالا صعود کنم. ممنون از جملاتی که الحق باید با طلا نوشت. زندگیتون سرشار از آرامش و عشق♥️♥️


5

سلام . من مدتیه که خیلی عوض شدم قبلا نماز میخوندن اما نتیجه خاصی نمیگرفتم من افسردگی شدید دارم دارو مصرف می کنم و ارونجایی که تو اون مدت زجرآور که حملات پانیک هم داشتم همش خداروصدا میزدم چون دکترا هم نمیتونستند آرومم کنن. وقتی حالم بهتر شد شروع کردم به نوستن دعا مخصوث برای هررورز. صبح ظهر شب میخوندمش و سعی میکردم گناه نکنم واقعا حس خیلی خوبی بهم میداد تا اینکا هی اشتیاقم بیشتر شد و حس کردم باید بهتر خدادو عبادت کنم. با دیدن سریال یوسف پیامبر خیلی تحت تاثیر قرار گرفتم و یک یجاده زیبا با یه چادر صورتی و مقعنه سفید که مال مادربزرگم بودم از امسب شروع کردم به عبادت کردنش و اصلا متوجه زمان نشدم . وضو هم گرفتم وسجاده و لباسمو عطر زدم تا پیش معشوقم خدا زیبا و معطر باشم. اول از دعای کمیل شروع کردم و از ته دلم معنی فارسیش رو میخوندم و اشک میریختم … بعد دعای توسل و بازهم اشک میریختم چون قبل ازینکه عبادتم رو شروع کنم همرا خانواده رفته بودیم یکم بگردیم که من بدتر اعصابم بهم ریخت و دوست داشتم زودتر بدم با خدا حرف بزنم البته اینو بگم درحالت عادی همش حرف میزنم و دعاهامو میخونم. اما حس کردم ب ی خلوت نیاز دارم که توی سکوت باهاش حرف بزنم ودردودل کنم. اشک ریختم تسبیح زوم اما همه به فارسی… دربرابرش اعظیم کردم و چندین بار سجده های طولانی رفتم و دعا کردم. اما رو به قبله نبودم! چون سمتی که من سجاده انداخته بودم روبه پنجره بودو من دوست ندارم به دیوار زل بزنم و باهاش حرف بزنم… و جالب اینجاست تمام این کارهایی که انجام دادم به میل خودم بوده و واقعا احساس نیاز میکنم!چندوقته نسبت به تمام کسایی که یمدتی دوسشون داشتم حتی جذابترین مردها هم رومن تاثیر خاصی نمیزارن تو این مدت حس میکنم فقط عاشق خدام اونقدری که باید باهاش حرف بزنم خیلی زیاد و اونو مرهم رازهام میدونم و کلی نیت خیر تو سرم هست که میخوام انجام بدم بخاطرش. مادرم هرشب بخاطر مریضزم پیشم میخوابید اما امشب گفتم که پیش پدرم بخوابه و اون خیلی ناراحت سد نمیخواست گریه کنم و احساساتی شم چکن گاهی گریه باعث حملات پانیک شده اما من از خدا خواستم وقتی در حضورس گریه میکنم حالم بد نشه. سعی میکنم به همه کمک کنم جلو زبونمو بگیرم 5یبت نکنم مهربون و صبور باشم. نجابت داشته باشم… به فکر همه چی هستم… سلامت جسمیمو روحیم زیاد توب نیست و تکیه گاع من خداست. میخوام بدونم آیا این روس عبادت رو خدا قبول میکنه ؟چون دیدم که پیامبرا هرکدوم ب ی شیوه عبادت میکنن اما چون حضرت محمد برتره باید حتما از شیوه ایشون استفاده کنیم من فقط میخوام بدونم این عبادتم رو خدا میپذیره با حتما باید مقرراتی عبادت کنم بعنی توی ساعت خاصی از روز همونطور ک دعا میکنم نماز بخونم!



2

6 سال پیش

سلام ثمین خانم

خودت چی فکر میکنی؟، یعنی با اینکه حست نسبت به روش عبادت مثبته اگر مرجعی بهت بگه عبادتت غلطه میگزاری کنار؟ بدون، بالاترین مرجع حسته که نشات گرفته از روح خدایی است ، پس هر چی حست میگه انجام بده و شک نکن، اصلا تو عبادت رو برای خودت میکنی یا برای خدا؟ همانطور که بخشش و کمک و هزاران عمل دیگر که ما برای شخص ثالث انجام میدهیم در واقع برای خودمان انجام میدهیم، عبادت هم فقط برای خودمان است و مطمئن باش تا وقتی حست خوبه روشت درسته و اصلا شک نکن

موفق باشی

سلام دوست خوبم

چقدر لذت بردم از کامنت شما

خیلی خالصانه و زیبا بود

هر روشی که دوست دارید رو در پیش بگیرید اصل نزدیک شدن به خداوند هست که شما عالی انجام دادید

احسنت

3

سلام بانو شایسته
انصافن دیدگاه بسیار فوق العاده زیبایی درباره نماز ابراز فرمودید واقعیتش من از این نظر شما درباره نماز حظ کردم و بارها و بارها خواندم و ساعت ها بهش فکر کردم دیدم که حق باشماست چرا که جنس سخن شما دراین باره الهی است و از وقتی نگاه سیستمی به خداوند رو از استاد فراگرفتم صلوتم باکیفیت تر و انرژی تر شده. چراکه نمازی قبلن با دولاو راست شدن می خواندم و برای ترس از جهنم و عشق به بهشت و نخواندنش احساس گناه و احساسات شوم بهم دست می داد دیگه بهم حال نداد و برای همیشه و تازمانی که زنده ام ترکش کردم و الان نماز به سبک گفته های شما از وقتی مصاحبه ششم استاد و یه مقدار قبل شنیدم دارم می خونم و بجا می آورم .چرا که ما نماز خواندن نداریم بلکه نماز را به جای آوردن داریم که دقیقن همون توجه و روی آوری به خدا و قوانین و سپاس و توجه به نعمت هایی که به ما داده و دریک کلام تمام کلمه به کلمه سخنان ارزشمند شما در جوابم یکی از دوستان در سایت که مفصلن توضیح دادید.
عاشق استاد و شما هستم



1

6 سال پیش

عالی بود ثمین جااان انشالله هرچه زودتر بهتر بشی و در ضمن بگم رابطه ی خوبی با خدا داریاااا

13

با سلام به تمامی دوستان عزیز
امیدوارم که همه ی ما بتونیم خدا رو به اون مدلی عبادت کنیم که خدا دوست داره ، نه اون چیزی که ما دوست داریم!

با توجه به کامنت ها نظر من اینه که اون کسی که متاسفانه به دلیل تنبلی یا هر چیز دیگه نمیخواد نماز رو به روشی که پیامبر فرموده بخونه، هر چقدرررر هم دوستان عزیز براشون دلیل بیارن که باید نماز رو به روش پیامبر خوند بازم دوست ندارن قبول کنن و فقط دنبال بهونه هستن، من دیگه نمیخوام دلیل بیارم چون بعضی دوستان خیلیی واضح توی کامنت ها زحمت کشیدن و توضیح دادن

ای دوست عزیز، شک نکن ، تاکید میکنم شک نکن که اگرررر با باور های قدرتمندی که استاد عباس منش عزیز به همه یاد میدن در کنارش نمازت رو هم به روش صحیح بخونی ،سرعت پیشرفتت در همه ی جوانب زندگیت چندین برابر بالاتر میره، مگه هزینه نماز خوندن چقدره؟ ارزش نداره یه مدت امتحانش کنی ؟

من خودم بهش رسیدم که دارم میگم، وگرنه نمیگفتم، حیفم اومد که کامنت نزارم

و یه چیز دیگه:

ما اگه ماشینمون خراب بشه آیا به این سایت مراجه میکنیم ؟ یا به مکانیک ؟ پس چرا شما در مورد نماز و روزه از استاد عباسمنش میپرسید ؟ چرا از متخصص خودش نمیپرسید ؟

و البته من از استاد عباسمنش بسیار ممنونم که بارها توی کلیپ هاشون گفتن که در مسائل دینی خودتون تحقیق کنید و از من تقلید نکنید

قلبا از خدا میخوام تک تک افراد این سایت بی نظیر رو به بهترین ها برسونه،
خدا یار و نگهدارتون



4

سلام عرض کردم خدمت همه

من هم به نوبه ی خودم عقیده ای دارم که انشالله مفید واقع بشه

ما در طول روز اتفاق میافته که زندگیمون بعضی وقتا کلا خیلی یکنواخت میشه و نمیتونیم ازین یکنواختی توجهی به نکات مثبت داشته باشیم ،حالا بعضی وقتا با تغییر ی ،رفتن به مسافرت و تفریح و دیدوبازدیدها بازم ی تعییراتی ایجاد میشه ولی اکثر مواقع دیدم که همه از اینکه اخه چجوری توجهمونو به نکات مثبت ببریم مینالن

خداوند زمانهایی رو در طول شبانه روز برای خواندن نماز تایین کرده و همانطور که استاد فرمودند صلاه به معنای توجه کردن هست

و ما دقیقا به هر انچه توجه کنیم وحس خوبی داشته باشیم در واقع تو مدار مثبت و مدار بهتری قرار میگیریم و هرچقدر حس خوبمونو بتونیم داشته باشیم بیشتر به خواسته هامون میرسیم

خوب درین جهان مثبت ترین منبع جهان خداوند هست وچه بهتر که در طول شبانه روز توجهمون به این منبع مثبت بره و وقتی فکرشو میکنیم که الان داریم به منبع مثبت جهان توجه میکنیم حس خیلی خوب و عالیییی میده که میتونه کمکون کنه ما بیشتر درمدار توجه به نکات مثبت قرار بگیریم و نتایج خوبی در زندگیمون ببینیم

واین فکر من باعث شده بهترو سر وقت و با دقت بیشتر نمازمو بخونم

و برای وقت بعدی نمازم خیلی مشتاق باشم و وقتی با توجه کامل این فریضه رو انجام میدم خیلی لذت میبرم


6 سال پیش

سلام دوست عزیز! شمایادخدا هرجوری بهتون آرامش میده نمازتونو بخونین، چه مثل پیامبر و چه مثل هرکی، اما حق دارید اینو میگید چون به ما از بچگی این جوری گفته شده و فقط یادگرفتم عقاید خودمونو به دیگران تحمیل کنیم، دوست عزیز شما اگه میخوای به اون روش خدارو عبادت کنید که نیازی نیست به بقیه بگید، چون به یاد خدا بودن سبک شخصی میخواد نه سبک عمومی، وشما هنوز دارید عقاید گذشتگان که بهمون گفته شده رو باز گو میکنید چون اینجوری باور کردید، جوری به خدا فکر کنیم که بهمون آرامش بده، شاد باشید


6 سال پیش

اون متخصصی که شما گفتید چقد تو زندگیش خوشبخته؟ چقدر ارومه؟ خدارو چجوری میبینه؟ این متخصص های دینی فقط مارو از خدا ترسوندن و یک خدای اشتباه رو به ما نشون دادن، شما منظورتون همین متخصص های دینی هست؟ متخصص هایی که فرعی های دین و میگن و خودشونم تقلید میکنن ازهم؟ از دین دکان زدند؟ من قم رفتم و شما اگه بخواهید طلبه بشید یا به قول شما متخصص بشی بازهم باید بری درس طلبگی بخونی و چیزهایی که بهت میگن و بگی و تقلید کنی، اما متخصص واقعی کسی هست که خودش رفته دنبال اصل و کلی نتایج مالی و روابط خوب داره، شما دنبال متخصص میگردین دقیقا استاد عباس منش هست، به همین سایت که هدایت شدی اما متوجه نیستی چون تومدار نیستید، یه نفر تو ریا میفته میگه خدايا کمکم کن بعد خدا یه نفروباقایق می‌فرسته کمکش بعد طرف میگه من ازخداکمک میخوام و تو هیچ کاره ای نفر بعدی هم میاد به اونم همون حرف و میزنه بعد میمیره اون دنیا به خدا میگه خدایا من که فقط روتو حساب کرده بودم چرا کمکم نکردی، بعد خدامیگه احمق من دونفر و فرستادم کمکت خودت قبول نکردی، این حکایت خیلی از ماهاست، ودوست عزیز این که الان این جاهستیم خودش نشونه هست که خدارو به‌ شکل درستش درک کنیم نه آنچه ازقبل بهمون گفته شده، شادو پیروز باشید.

مشکل اصلی نود ونه درصد ما ایرانیها اعتماد به همین متخصصان دینیه که هرچه گفتند دروغ بوده و صرفا برای مال اندوزیه خودشون.

-1

سلام.تمام آنچه فرمودید درست است .اما هر چیز آداب ظاهری دارد که به شکل سنت باید اجرا شود .برای همه امکان وصل شدن در لحظه نیست و اجرای ظاهر فیزیکی و اذکار ،مراتب وصل را تسریع وتصحیح میکند. مانند انجام حرکات فیزیکی یوگا .به علاوه از ثمرات حاصل از حرکات فیزیکی در آرامش روح و جسم نمیتوان غافل شد. همچنین مدیتیشن و برقراری ارتباط با باطن و جان ، حین زمزمه اذکار و اعمال که منجر به سهولت دریافت شهود و نور باطنی میگردد. با تشکر از شما و قصد بیان یک تجربه شخصی برای استفاده دوستان بوده. ممنونم



1

بسیاری از مساعلی که پیامبر مردم زمان خودشو به اونها راهنمایی میکرده تعلق به همون زمان داشته.

به طور مثال بیایم موضوع کنیز و کنیز داری و یا برده داریو بررسی کنیم.در عصر و زمانی که جنس زن و یا دختر انقدر در نگاه مردم بی ارزش بوده و انقدر منحوس بوده که مردم طفل تازه به ئنیا اومده خودشون رو در صورت دختر بودن زنده به گور میکردن پیامبری مبعوث میشه تا برای این درد ها دوایی باشه.یعنی عملا پیامبر برای دردی که توی جامعه اون زمان وجود داشته دوایی معرفی میکنه.پثلا مردان عرب در اون زمان انقدر بی فرهنگ بودن که زنی که به کنیزی میگرفتن خودشون ازش استفاده جنسی میکردن فرزندانشون استفاده جنسی میکردن مهمانانشون استفاده جنسی میکردن و در کل انگار اون زن انسان نیست و مثل یک عروسک جنسی کلا برای سکس استفاده میشده.حالا تو این شرایط حضرت محمد برای این درد و این بیماری خطرناک میاد و یک دارو تجویز میکنه.اونهم اینه که ای مردان عرب اگر کنیز میخرید فقط خودتون (دقیقا صاحب کنیز) حق نزدیک شدن به اون کنیزو داره.میگید چرا خوب مثلا نگفت کلا کنیز نخرید تا کنیز داری وربیفته.باید بگم برید فرهنگ مردان عرب در اون زمانو بررسی کنید تا بفهمید بسیارب از مساعل انقدر با فرهنگشون عجین شده که به سادگی این اتفاق نمیتونسته بیفته.

حالا بسیار واضحه که امروز که ما میبینیم سالهاست فرهنگ برده یا کنیز داری از بین رفته پس احتیاجی نیست برای دردی که دیگه وجود نداره دارویی تجویز کنیم

مثلا بریم دختریو به کنیزی بخریم و بگیم من میخام به ایات قران عمل کنم و در عصر و زمانی که کنیز وجود نداره برم کنیز خلق کنم تا بتونم احکام کنیز داریو مثل ایات قران انجام بدم.

این در جواب دوستانی گفته شد که میگن همه چیز دقیقااااا باید مثل زمان پیامبر انجام بشه.

پس ایات قران هم برای شرایط و زمان خاصی مطرح شدن و انسان عاقل کاملا میتونه بفهمه در حال حاضر میتونه رهگشا باشه یا خیر.

البته اینم بگم من خودم نزدیک به بیست و هشت ساله دارم نماز میخونم ولی واقعا کورکورانه و از روی عادت بوده. و هنوز با توجه به این که تازه با یه سری اگاهیها اشنا شدم به هیچ نتیجه ای نرسیدم

ولذا هنوز جسارتشو پیدا نکردم که بخام تغیری در سبک ماز خوندنم ایجاد کنم ولی حداقل انقدر جسارت دارم که تمام کارهایی که از سر تقلید انجام میدادمو به چالش بکشم. و بصورت جدی در موردش تحقیق کنم چون واقعا تو همه این سالها هیچ وقت در زمان نماز نتونستم حس خاصی نسبت به خدا پیدا کنم. ولی از زمانی که تغییراتی در خودم ایجاد کردم زمانهای زیادی از شب یا روز با فکر کردن به رب و قدرتش و جایگاه خودم در برابر خدا و ….به خدا فکر میکنم

و بعضی اوقات واقعا حالم بسیاااار خوب میشه و همینه که دنبال جواب سوالاتم در مورد نماز هستم

تا بتونم بهترین روشو برای حرف زدن با خدا پیدا کنم

3

سلام به دوستان خوب و متفکر در آیات قرآن
صفحه زیر در عقل کل هم حاوی مطالب خوبی در رابطه با نماز از آیات قرآن هست

https://abasmanesh.com/fa/aghlekol-question/%d8%a8%d8%b1%d8%b1%d8%b3%db%8c-%d8%ac%d8%a7%d9%85%d8%b9-%d9%88-%da%a9%d8%a7%d9%85%d9%84-%d9%86%d9%85%d8%a7%d8%b2-%d8%a7%d9%84%d8%b5%d9%91%d9%8e%d9%84%d8%a7%d9%87%d9%8e-%d8%a7%d8%b2-%d9%85%d9%86/

سعادت مند در دنیا و اخرت باشید


9

سلام به همه دوستان خوبم. من خودم قبلا نماز میخوندم و الان مدتیه یه جور دیگه با خدا ارتباط بر قرار میکنم. من قبلا فقط میخواستم یه تکلیفی انجام بدم و تموم بشه بعد میگفتم آخیش راحت شدم
اگه نمازم دیر میشد همش استرس داشتم که زود بخونم قضا نشه بعد همش یه حس بد و عذاب وجدان داشتم که نمازم قضا شد. من خیلی با خودم فکر کردم گفتم یه مدت یه جور دیگه با خدا ارتباط بر قرار میکنم
من الان در تمام لحظه های زندگیم خدا رو کنارم حس میکنم با تمام وجود بابت داشته هام و اتفاقات خوب هرچند کوچک از خدا سپاسگزاری میکنم
هر شب ساعت ها با خدا خلوت میکنم و با زبان دل خودم باهاش حرف میزنم و واقعا نمیفهمم که زمان چطوری میگذره و خیلی خیلی حس خوبی بهم میده
اکثر وقتها برای خدا مینویسم انگار خدا دوستمه و دارم براش نامه مینویسم بعد از یه مدت که دفترم رو باز میکنم و نامه هایی رو که برای خدا نوشتم میخونم واقعا لذت میبرم واای که چه حس خوبیه… خدا جونم دوست دارم
به نظر من هر کسی اونجوری باید با خدا ارتباط برقرار کنه که بهش حس خوب میده حالا هر کسی به یه طریقی



1

6 سال پیش

چه ایده ی جالبی نامه نوشتنـ به خدا? ممنونم دوست خوبم

5

سلام توضیحات نوشته شده راجع به نماز و خوندم به نظرم زیبا آمد درسته که ما در زمانی که به یاد خدا هستیم مانند نماز خواندن است ولی تفسیر قرآن رو از کسی باید قبول کنیم و بپذیریم که خودش واسطه بین ما و خداوند بوده برای دریافت قرآن ، یعنی چطور نماز بخونیم خوب روشن و واضح است همانگونه که پیامبر ما حضرت محمد صلی الله و امامان معصوم می خواندند نه نظر شخصی هر کس که تفسیر به رای می شود.



2

سلام دوست من

من خودم نماز میخوانم اما از کجا انقدر مطمئنی که نماز خواندن به همین صورت بوده از ۱۴۰۰ سال پیش تا به امروز؟


6 سال پیش

دوست عزیز نظر شخصی دیگران به درد منو شما نمیخوره،باید به احساس رجوع کرد، حالا شما اگه شیوه پیامبر بهت آرامش میده اونو انجام بده اگه بهت آرامش نمیده شیوه ی شخصی برای خودت انتخاب کن، و مهم اینه که جوری که گذشتگان گفتن و قبول نکنیم و چیزی که خودمون بهش می‌رسیم و بپزیریم، و نکته مهم این که هیچ واسطه ای بین من و شما و خداوجود نداره، پیامبر واسطه نیست دست خداست که توسط اون قرآن نوشته شده، شما به سبکی که خدامیگه کارتو انجام بده نه پیامبر، پیامبر هم خودش وسیله هست، این حرف شما شرک هست که میگید از بنده خدا پیروی کنید که چجوری نماز میخونه، شاد و سلامت باشید

0

و واقعا متن عالی بود که نماز خوندن چه شیوه ای هست



1

6 سال پیش

سلام.واقعا عالی و خوب توضیح داده بودند.من هم همبشه شک دارم که ایا این نمازی که ما میخونیم درسته یا نه؟

2

سلام دوستان عزیز خداروشکر با همچین خانواده هستم
خیلی مطالب شما مفید بود و مطالب عالی و اموزنده هستش بنده که تو کمترین روزهای زندگیم که با استاد اشنا شدم اتفاقاتی رو خلق کردم که شاید سه الا چهار سال دیگه اتفاق میفتادن البته توکل به خدا پرنگتر بود
من بعضی از دوستان تفسیر ایه های قران رو خیلی بد میگن
من در مورد نماز پرسجو کردم اصلا با شما که میگید یکی نیست ولی مفهوم که عالی بود واقعا
ما بتید از خودمون بپرسیم که پیامبر چرا نماز اقامه کرد
یا امام علی وقتی تو سرش شمشیر رو زدن و تو سجده بود و گفت که من به خدای کعبه پیروز شدم ؟
چرا امام حسین تو ظهر عاشورا تو بین این همه دشمن نماز میخوند ؟
با اینکه کسانی که امام حسین رو کشتن هم نماز میخوندن و هم حج میرفتن ؟
دوستان عزیز نماز اصول دین است
تو قران اومده ویلو للمصلین
خوب اگه اینطور بود که خدا به پیامبر نمیگفت نماز اقامه کنید و امام علی خوشحال نمیشد که با شمشیر زدن تو سرش موقع نماز
یاد ما باشه که تو قران میگه که این کتاب ادم رو گمراه میکنه و هم هدایت میکنه
ما علممون که با خدا نیست ما باید نماز اقامه کنیم چون از جانب رسول خدا
و از قران است بعضی دوستان تفاسیر خوبی ارائه نمیدن
خانواده صمیمی من نماز فقط جهت یاد اوردن خدا هست چون نزدیکترین فرکانس به خدا نماز هستش



8

6 سال پیش

سلام

دوست عزیز تا اونجا که من میدونم اصول دین ۵ تاست(توحید ،نبوت،معاد،عدل، امامت) که نماز جزوش نیست و نماز جزئ فروع دین است. البته دوستان مطلع هستند که این ۵ تا برای شیعه است و سنی ها اصول دین رو ۳ تا میدونند(توحید،نبوت،معاد). در واقع اگر دوستان یک مقدار روی این اصول پایه بیشتر فکر و تفحص کنند شاید بیشتر بتونند به جایگاه نماز پی ببرند . ولی در واقع به قول استاد هر کسی در هر جایگاهی است با توجه به آگاهی و فرکانسش در بهترین جایگاه و حالت قرار دارد و انسانها با تغییر فرکانس و مدارشون میتونن به آگاهی ها ی جدید برسند پس هر کسی هر جور نماز می خواند یا نمی خواند بهترین روش سپاسگزاری برای او است و وقتی مدارش ارتقا پیدا کنه مسلما روش سپاسگزاری و آگاهیش نسبت به جهان تغییر پیدا می کنه.

چقدر قشنگ آقای نعمت اله صادقی در همینجا آگاهیشون رو در مورد نماز گفتند:

"نماز نماز نماز یعنی کار کردن روی فرکانسهایم، فرکانسهایی که مالک من است، فرکانس هایی که جهان از طریق آن خواسته هایم را به من در قالب نعمت و ثروت و اتفاقات و شرایط به من ارائه می کند و خداوند هرچقدر که درکش کنم بفهممش ببینمش هدایت می کند"

"انجام کارها به شیوه او یعنی‌، اجرای قانون او. یعنی اجرای توحید. برای من صلوه یعنی تمام لحظاتی که می‌توانم در مسیر توحید بمانم."

"فراوانی‌ای که هر لحظه مثل باران بر من می‌بارد و مثل خورشید بر من می‌تابد. اما به اندازه‌‌ای که این ارتباط را تأیید می‌کنم و به این فروانی توجه(صلوه) می‌کنم‌، در دسترسم قرار داده می‌شود."


6 سال پیش

سلام دوست عزیز، آقای پایدار..

منم با نظر شما موافقم..

اتفاقا میخواستم در مورد اصول و فروع دین توضیح بدم، که شما کامل عنوان کردید.??

موفق باشید دوستِ جانی


6 سال پیش

مرسی خانم 108 عزیز

راستی داستان سفر به کردستانتان چی شد . من پیدا نکردم یا شما دیگه ادامه ندادید ؟

ممنون میشم لینکشو بفرستید


6 سال پیش

سلام دوستِ جانی?

دیگه ادامه ندادم?

ندا خانوم گفت:فعلا ادامه نده!

نمیدونم‌ چرا ؟!

اما به حرفش گوش دادم?

ممنون پیگیر کامنتای من هستید??


6 سال پیش

با سلام خدمت ندا خانم وخانم ۱۰۸

والا نمیدونم این ندا خانم چرا با دیده شدن و معروف شدن مشکل داره . البته جسارت نباشه اه ولی فکر کنم باید روی ترمزهای ندا خانم هم کار بشه . کلا از داستانهایی که در مورد ندا خانم گفتین من اینطوری متوجه شدم که همیشه دوست داره تا حدی جلو بره که خودش رو به خودش ثابت کنه و وقتی فهمید که توانایی کاری رو داره دیگه از مطرح شدن و معروف شدن امتناع می کنه . یادمه اونوقت که برای اولین بار نقاشی چهره را بهتر از اون نقاشه که بهش گفته بود تو نمیتونی، کشید . نرفت بهش نشون بده و یا وقتی مینیاتورهاش رو از خارج خریدند دیگه نکشید و یا ….به نظر من روی این ترمزش باید شدید کار کنه چون خیلی توانایی داره ولی همیشه تا حدی میره که فقط بهش ثابت بشه میتونه و دیگه ادامه نمیده . البته بقول خودتون این نظر منه میتونه درست باشه میتونه درست نباشه . ولی من فکر میکنم اگر ترمزهای ندا خانم رو بردارید میتونید حداقل بابت یکی از هنر هایی که دارین (نویسندگی ، نقاشی و….) در دنیا مطرح بشین. ولی هر بار بعد از تاییدی که ندا خانم می گیره بهتون میگه بسه دیگه، قرار بود فقط به خودت ثابت کنی که میتونی و اصلا قرار نبود به عنوان بهترین نویسنده ویا نقاش در دنیا مطرح بشی برو مثل بچه آدم بشین کارتو بکن و اینقدر خیال پردازی نکن.تو گفتی کنجکاوی، منم بهت اجازه دادم کنجکاویت رو اغنا کنی.(ببخشید تند نوشتم)

در ضمن بهتون توصیه میکنم فیلم "تولد یک ستاره" محصول ۲۰۱۸ را ببینید شاید بتونه تو این زمینه به شما کمک کنه تا حریف ندا خانم بشین.

راستی ذهن تحلیلی قوی هم دارین و خوب میتونین مسایل رو بدون دخالت احساسات تجزیه و تحلیل کنید

با تشکر از نوشته های غنی و پر بارتون


6 سال پیش

سلام دوستِ جانیِ?

به نکته خیلی ظریفی اشاره کردید!!(خیلی ممنونم)

تا حالا به این مسئله توجه نکرده بودم!?

راست گفتید، شاید یکی از ترمزای ذهنم همین موردی که گفتید باشه.

ندا خانوم بیشتر درونگراست!

دوست نداره زیاد راجبِ مسائل معنوی که در گذشته براش پیش اومده، و به نظرش بصورت یه راز میمونه صحبت کنه!

شایدم همین مورد باعث شده که دیگه ادامه نده!

اما بهتون قول میدم، اگه عمری باقی باشه، یه روز کتابی بنویسم که تا حالا کسی ننوشته باشه!

چند روز پیش ندا خانوم بهم گفت (فعلا نمیتونم مضمون کتاب رو بگم!)راجبش حتما تحقیق بیشتری کنم و از اساس و پایه شروع کنم به نوشتن!

ممکنه چند سال طول بکشه!، چون حتما باید اطلاعات گسترده و مطالعه کافی در مورد مطالبی که میخوام بنویسم رو داشته باشم.

و حتما در مقدمه کتاب مینویسم آموزشها و آگاهی هایی که استاد عزیزم بهم داده باعث نوشتن این کتاب شده(البته قبلش از ایشون اجازه میگیرم اگه راضی بودند اسمشون رو مینویسم).

و همینطور اسم چند تا از دوستانِ جانی که مُشَوّق من برای نوشتن کتاب بودند رو ،ذکر میکنم(البته اگه دوستان اجازه دادند).

و اولین نسخه کتاب رو قبل از چاپ برای استاد عزیزم میفرستم?

به این دلیل …

مطمئنم استاد خیلی لذت میبره از اگاهی هایی که از طریق آموزش های ایشون من گرفتم?

فکر میکنم اساتید در هر زمینه ای که تدریس میکنند، از موفق شدن شاگردشون خیلی خوشحال میشن و احساس رضایت میکنند?

مثل باغبونی که حاصلِ تلاشش رو از ثمره ای که به بار میشینه میبینه. و احساس میکنه که تلاشش بی نتیجه نبوده!

دیگه استاد ما که جای خودش داره ?،چقدر لذت میبره از این به ثمر نشستن، تمام آگاهی هایی که به ما میده?

شما همیشه پیگیر کامنتای من هستید و میبینید که من چقدر مخلصانه و عاشقانه از استادمون تشکر میکنم??

اما احساس میکنم ،سپاسگزاری و تشکر، بهای خیلی اندکی هست برای این آموزشها!

دوست داشتم یه چی فراتر از اینا برا استادمون داشته باشم…

و چه چیزی بهتر از اینکه یه رَدِ پای اساسی از خودت تو این جهان بجا بذاری

چند روز پیش، نوشتنِ کتابی مثل یه الهام به قلبم داده شد!

نمیدونم چقدر زمان میبره و در چه موقع شروع به نوشتن میکنم!

اما ایمان دارم زمانش که برسه، نه من،! بلکه ندای درونم هدایتم میکنه به نوشتن.

مطمئنم که بعد از نوشتن شاید نقدو بررسی های زیادی بشه!

اما اصلا برام مهم نیست…

شاید رسالتِ من تو زندگی نوشتن این کتاب باشه!

الله اعلم…

منتظر یه فرصت مناسب هستم، که شروع کنم به نوشتن…

چون الان درگیر کار مهاجرتم هستم، زیاد وقت آزاد ندارم.

میخوام در آرامش کامل فارغ از تمام مشغله های اجتماعی و…

بنویسم.

اتفاقا اصلا تند صحبت نکردید?

خیلی منطقی، دقیقا نقطه ضعف من رو بهم نشون دادید?

سپاسگزارم دوستِ جانی??


6 سال پیش

سلام دوست عزیز

اتفاقا منم منتظر ادامه داستان سفر به کردستان بودم. انقدر نثر روان و شیوایی داری که ادم جذب داستان میشه و میخواد بدونه آخرش چی میشه

به قول اقای پایدار یه فکری به حال این نداجون بکنید. باهاش صحبت کنید بلکه متقاعد بشه به احساسات ما هم توجه بکنه????

در کل با صحبت های آقای پایدار در مورد شما موافقم. قدر خودتون و توانایی های خودتون رو بدونید

درپناه الله یکتا موفق و پیروز باشید


6 سال پیش

سلام آتنای عزیزم?

ایشالله یه روز همدیگه رو ببینیم و از نزدیک برات تعریف میکنم???

دوستت دارم، دوستِ جانی???

4

با سلام
بهترین شیوه نماز خواندن را می‌توانبم از پیامبرمان یاد بگیریم.
بهترین شیوه این است که قلبا خاشع باشیم و احساس هماهنگی با منبع را در وجود خود حس کنیم که این بهترین تمرین برای رسیدن به خواسته هایمان است.
من خودم از افرادی هستم که از نماز خواندن به همه چی رسیدم…. .


4

با سلام خدمت استاد عباسمنش عزیز و همسر گرامیتان .
همانطور که در قرآن آمده
«محمد رسول الله والذین معه… تریهم رکعا سجدا یبتغون فضلا من الله ورضونا سیماهم فی وجوههم من اثر السجود…» محمد فرستاده خدا است وکسانی که با او هستند… پیوسته آنها را در حال رکوع و سجود می‌بینی، آنها همواره فضل خدا و رضای او را می‌طلبند، نشانه آنها در صورتشان از اثر سجده نمایان است.
درسته در قرآن کیفیت نماز خواندن نیامده ولی کیفیت نماز در شب معراج به پیامبر گفته شده . پس چطوری غیر نماز خواندن رکوع و سجده کنیم.
من نمی خواهم بحث کنم نماز خواندن به این شکل وجود داره یا نه اما می خوام بگم خواندن نماز با آن کیفیت هیچ مانعی با آموزه های استاد عباسمنش نداره .


3

سلام به استادمهربانم وخانوم شایسته ی گل وهمه ی هم فرکانسیهای عزیزم صحبتهاتون درموردنمازخییییلی عالی وجامع بودواقعاماهرلحظه که به نکات مثبت توجه می کنیم دواقع داریم به خدامتمرکزمیشیم وتوجه میکنیم واین یعنی تسبیح وذکرویادآوری زیبایی وصفات ونعمات خداوندکه البته ارتباط برقرارکردن هرکسی باخداوندطبق گفته ی استادمث تفاوت ارتباط حضرت محمدوعیسی وموسی و…باهم ممکن است فرق داشته باشدومهم روبه سوی خداکردن وقلبابااو بودن مااست وگرنه سکل ارتباط اهمیتی نداردمهم حضورقلب ونیت خالص استادم من ازوقتی باشماهمراه شده اییم باخداوندهم همراه شده اییم ویک خانواده ی یکتاپرست راتشکیل داده اییم استادم عاشقتونم…


2

سلام دوست عزیزم در پاسخ به سوال شما قانون شکر گذاری که بزرگ ترین و مهم ترین هست و نماز گفتگو ی عاشقانه و با توازه بنده با عبد خودش هست وقتی قوانین خداوند درک می کنی و می بینی خداوند چه عزت و توانایی به ما مخلوقات داده و چه قدر عاشقمونه و دوست داره به سمتش بریم که خودمون احساس آرامش و خوشبخت بودن ،سعادت مند شودن رو تجربه کنیم مگه ما می تونیم ستایش این خداوند رو نکنیم و اشک شوق موقع خوندن نماز بریزیم و شکر ش کنیم برای قوانین این عالم که ما رو آزاد آفرید برای انتخاب و همه چیز رو برای ما وبرای لذت بردن مون به وجود آورد پس با تمام وجودمون با تک تک سلول هامون نماز رو می خونیم که خدا رو بهتر بشناسیم به معنای سوره حمد و توحید و کلمات نماز توجه می کنیم و با توازه خالق مون رو پرستش می کنیم و سجده که در نماز بالا ترین حالت ما با خداوند هست نماز جزئی از وجود ما و توجه خاص و صحبت ما هست واز ما نمی تونه جدا بشه از وقتی تا حدودی قوانین رو درک کردم نماز رو ارتباط خاص خودم جدا از صحبت های مواقعه دیگه در طول رو با پروردگارم می بینم دوست عزیزم