چرا بعضی افراد بدشانس هستند؟ - صفحه 8 (به ترتیب امتیاز)


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    77MB
    6 دقیقه
  • فایل صوتی چرا بعضی افراد بدشانس هستند؟
    5MB
    6 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

1290 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    فرشاد نصیری گفته:
    مدت عضویت: 1078 روز

    سلام

    روز دهم سفر

    من به دلیل اینکه تازه شروع کردم به سفرنامه‌ی زیبا،روزی سه یا چهار فایل میبینم و میخونم

    مریم بانو گفت که همین کار به ظاهر ساده ببین چه درهایی رو باز میکنه برای من،چون تمرکز رو بیشتر میبره توی زیبایی ها و گفتگو ها و فایل های سازنده،به همین دلیل خداااااااااااایا،گشایش در کسب و کار،توی همین دو روز دو تا کار گرفتم،

    خدای مهربونم،به بزرگیت قسم میدم تو رو کمکم کن مسیر رو مدام ادامه بدم،یادم نره چی شد،یادم نره به چه شکل این نعمت ها داره وارد زندگیم میشه

    خدایا هر رور میخوام از این اتفاقات زیبا،

    هر روز برام شرایط رو بهتر کن

    خدای مهربونم،من از این طرف تمرکزم روی زیبایی ها و توکل به توست،تو هم از اون طرف چپه چپه بده به من،که من لااااااایق بهترین هام،من لیاقت ثروتمند شدن رو دارم

    من لیاقت داشتن بالاترین درآمد های مالی رو دارم

    من شایسته ثروتمند زندگی کردن هستم

    من بی نظیرم

    من عاشق خدا هستم

    خدایا توکلم رو هر لحظه بیشتر و بیشتر کن

    خیلی حالم خوبه

    خدایا شکرت

    عاشقتونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  2. -
    آمیتیس گفته:
    مدت عضویت: 4007 روز

    متن کامل فایل ارزشمند “چرا بعضی افراد بدشانس هستند؟” تقدیم به دوستان عزیز هم فرکانسی:

    سلام. من یه ایده ای داشتم میخواستم در موردش صحبت کنم. خیلی موقع ها هست آدما میان مسائل خودشونو، اتفاقات رو و شرایطی که براشون به وجود میاد رو برای بقیه تعریف میکنن، حالا بعضی از آدما عادت دارن مشکلاتی که براشون به وجود میاد رو برای بقیه تعریف کنن، یعنی اغلب آدما به این شکل هستن و تعداد کمی هستن که سعی میکنن مسائل خوب رو تعریف کنن.

    وقتی که شما میخواید مسائل ناخوشایندی که براتون اتفاق افتاده رو بگید، اتفاقات عجیب و غریب، مثلا فلان جا رفتیم فلان بلا سرمون اومد، دستگیرمون کردن، بهمون تهمت زدن، جیبمون رو زدن، مشکل برامون به وجود اومد و یه جورایی دوست دارید که این چیزا رو برای بقیه تعریف کنید در مداری قرار می گیرید که اون اتفاقات رو جذب میکنید یعنی یه جورایی دوست دارید که یه سری اتفاقات عجیب و غریب ناخوشایند رو جذب کنید. یعنی مثلا بگی توی اون شهر که همه سالم بودن، آدم خوبی بودن، متمدن بودن، ما گیر یه آدم درب و داغون ناتو عوضی فلان فلان شده افتادیم که این بلا رو سرمون آورد! مثلا فلان جا که همیشه هوا خوبه و آفتابیه و مثلا لب دریا هست و اینا اون روزی که ما رفتیم اصلا یک طوفان و باد و بارون و تگرگ و … اتفاق افتاد که ما اصلا نتونستیم از اون منطقه لذت ببریم.

    وقتی که برنامتون اینه که در مورد مشکلاتی که براتون به وجود میاد صحبت کنید، مثلا رفتیم توی جاده ماشینمون این بلا سرش اومد، پلیس گرفتمون اینجوری شد، پنچر شد، فلان شد، بنزینمون تموم شد و … یه جورایی دارید به جهان در واقع درخواست میدید که از این اتفاقات براتون به وجود بیاره و اتفاقات عجیب و غریبی هم به وجود میاد اما اگر تمرکز کنید بر روی تعریف کردن فقط اتفاقات خوب یعنی مثلا به خودتون بگید آقا من خودمو متعهد میکنم توی زندگیم فقط اتفاقات خوبی که برام رخ داده رو به بقیه بگم، در مورد اتفاقات بد صحبت نکنم. اصلا همین که به خودتون تعهد میدید که نمیخواید در مورد اتفاقات بد صحبت کنید چون نمیخواید صحبت کنید انتظارش رو هم ندارید که اتفاقات بد رخ بده که بخواید بعدا در موردش صحبت کنید.

    وقتی آدم دوست داره یه موضوعی رو در موردش صحبت کنه یه جورایی داره جذبش میکنه که اون اتفاق بیفته بعدا صحبت کنه. وقتی آدم دوست داره در مورد مشکلاتش حالا چه تو خانواده، چه با بچه ش، چه تو کارش، با بقیه صحبت کنه یه جورایی خوشش میاد که یه حرفی برای گفتن داشته باشه دیگه، یعنی یه سری اتفاقات براش رخ بده که حرف داشته باشه برای گفتن و اون اتفاقات براش رخ میده. اما وقتی که انسان تمرکز کنه بگه آقا من فارغ از اینکه چه اتفاقی افتاده تو زندگیم، توی مسافرتم، توی محل کارم، با همسرم، با فرزندم، من فقط در مورد مسائلی صحبت میکنم که خیلی خوب بوده، که خیلی مثبت بوده، که خیلی اتفاقات خوبی برام رخ داده، من فقط در مورد اون صحبت میکنم، در مورد اتفاقات منفی صحبت نمیکنم و اگر تمرکزتون بر روی این موضوع باشه اتفاقی که میفته اینه که اتفاقات خوبی هم براتون رخ میده.

    الان که داشتم توی جاده میومدم یه لحظه فکرم رفت سر اینکه چرا بعضیا میان یه چیزای عجیب و غریبی تعریف میکنن؟ مثلا یه سری اتفاقات عجیب و غریب براشون میفته، مشکلاتی که برای بقیه به وجود نمیاد برای اون به وجود میاد. داشتم فکر میکردم نقطه ی مشترک این افراد اینه که اینا در مورد مشکلاتشون صحبت میکنن. یعنی مثلا اگر یه اتفاق بدی بیفته یه جمعی رو پیدا کنن هی اون اتفاق رو میگن که آره ما رفتیم فلان جا فلان بلا سرمون اومد، دوباره توی یه جمع دیگه، یه محفل دیگه، توی خانوادشون، توی جمع دوستان، فامیل، این دوست، اون دوست، این موضوع رو بارها و بارها تکرار میکنن انگار یه جورایی دوست دارن که در مورد این موضوعات صحبت کنن و من فهمیدم که وقتی انسان دوست داشته باشه که در مورد مشکلاتش صحبت کنه یه جورایی این مشکلات رو هم جذب میکنه یعنی این اتفاقات رو هم برای خودش به وجود میاره.

    حالا من خودم اغلب در مورد اتفاقات خوبی که هرکجا میرم برام رخ میده صحبت میکنم و گفتم باید خیلی بیشتر مراقب باشم و بیشتر در مورد اتفاقات خوب صحبت کنم و خودمو متعهد کنم که به هیچ عنوان در مورد مشکلات صحبت نکنم. بالاخره ممکنه یه سری مشکلات هم توی سفر، توی جاهایی که آدم میره براش به وجود بیاد، به هیچ عنوان در مورد اونا صحبت نکنم، به هیچ عنوان! با هیچ کس! و اگر بتونم خودمو متعهد کنم به این موضوع من مطمئنا در شرایطی قرار میگیرم که فقط اتفاقات خوب و شرایط فوق العاده رو تجربه میکنم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      نجمه امانی گفته:
      مدت عضویت: 807 روز

      سلام آمیتیس عزیزم . امیدوارم هرکجا ک هستی در پناه الله یکتا شاد و ثروتمند باشی. امروز میخواستم شروع کنم روی این فایل کار کنم ک وقتی کامنت ها رو خوندم متن فایل رو ک لطف کردی فرستادی ، دیدم . خداروهزاران هزار مرتبه شکر ک دوستان خوبی مثل شما دارم . خدا رو هزاران مرتبه شکر ک همه کارهام با باور راحتی مثل آب خوردن انجام میشه . خیلی خیلی ازت سپاسگزارم از خداوند برات بهترینها رو میخوام عزیزم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    جواد اصغری گفته:
    مدت عضویت: 1745 روز

    به نام خداوند بخشنده ومهربان

    سلام به استاد عزیز وتمام دوستان

    استاد عزیز از زمانی که من با آموزشهای شما آشنا شدم خوب این قانون توجه بر زیباییها صحبت نکردن در مورد آنچه نمی خواهی رو تقریبا دارم اجرا میکنم در بعضی موارد بسیار عالی عمل کردم و در بعضی از موارد هم اصلا خوب عمل نکردم و اینقدر ریز بینانه خودم رو مو شکافانه مورد برسی قرار ندادم و تو این دو روز که هدایت شدم به این فایل بسیار ارزشمند دقت کردم که در زمینه کاریم در یک مورد چقدر من حواسم نبوده و در رابطه با این مسئله حرف میزدم وقتی ریشه ای تفکر کردم علتش رو جلب توجه و عدم عزت نفسم پی بردم

    البته به لطف الله مهربان و آموزهای شما تعهد دادم هم اینجا و هم داخل دفتر زیبای که در رابطه با سسله برنامه های توانایی کنترل ذهن نت برداری میکنم مکتوب کردم که آگاهانه تمام تلاشم را انجام دهم که در رابطه با آن مسئله حرف نزنم و باز آگاهانه توجه ام را به نکات مثبت و دلخواهم معطوف کنم

    در پناه حق پیروز و سربلند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  4. -
    لیلا گفته:
    مدت عضویت: 2123 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    برگی دیگر از سفرنامه با موضوع افراد بد شانس و توجه ب ناخواسته ها

    بنده واضح ترین مثالی ک در این زمینه در زندگی دارم خاله خودم است،این بشر کلا عکس قوانین کیهانی است?(البته ناگفته هم نماند ک افرادی از این قبیل در اطرافم زیاده?)

    با کلامش و گفتارش و حرفها و خاطراتی ک بیان میکند زندگی را ب جهنمی واقعی برای خودش تبدیل کرده،حالا ک فکر میکنم این آدم خیلی مشتاق است ک خودش را قربانی معرفی کند و دل همه برایش بسوزد و اینگونه در زندگی بد بیاری پشت بدبیاری برای خودش و پسرانش درست کرده.البته دخترانش خیلی از حرفهایش تاثیر نمیگیرند،خلاصه بنده شخصا اگر قدرت فتوا داشتم هم صحبت شدن با او را حرام اعلام میکردم???

    هر چند این فتوا رو برای خودم اجرا میکنم و تا میتونم سعی میکنم تا گوشم رو از ورودی های ناپاک این بزرگوار در امان بدارم چون من شاگرد استاد عباس منش عزیزم هستم.

    ب شاگردیت افتخار میکنم استاد و با تمام توانم ردپاهایت را در مسیر قله دنبال میکنم ارادتمندت لیلا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  5. -
    رضا احمدی گفته:
    مدت عضویت: 1754 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    به نام او که یادش آرامش بخش قلب هاست

    یه حسی درونم میگه که وقتی از خدا هم درخواستی داری ، با او در مورد خواسته هایت صحبت کن و از مشکلاتت نگو چون که او توانای بلند مرتبه است و وقتی در خانه اش میروی چنان آرام میشی که اصلا مشکلاتت یادت میره و فقط دوست داری ازش بخوای

    یعنی وقتی که باور کنیم خدا به چیزی بگوید باش بلافاصله می شود ، دیگر جلوی او از مشکلات حرف زدن خنده دار است بلکه خواسته را به او میگوییم و از وجود چنین رب مقتدری کیف میکنیم

    اصلا وقتی چنین خدای مقتدری داریم که قدرت زندگیمون را به واسطه فرکانس های ارسالی ما به خودمون داده چرا بیایم فرکانس مشکل و ناله و ناخواسته هایمان را حتی برای خوا خدا ارسال کنیم؟ چرا نیایم همیشه فرکانس شادی و عشق و خواسته هایمان را ارسال کنیم؟

    داشتم با خودم میگفتم نباید جلوی کسی ناز بیاریم اما الان به خودم میگم جلوی خدا هم نباید ناز آورد

    و به این فکر‌میکنم که وقتی جلوی خدا ناز میاریم خدا خنده اش میگیره و میگه من چنین قدرت خلق کنندگی به تو دادم ، چرا از این قدرت استفاده نمیکنی در‌مسیر خواسته هات ، چرا ناخواسته ارسال میکنی؟😄😄

    تو که این قدر مراقبی پولت را درست خرج کنی و خرج هر آشغال خریدنی نمیکنی ، چرا سرمایه فکری و انرژی فرکانسی ات را بروی ناخواسته هایت گذاشتی؟

    خلاصه داستان همینه

    ⛔⛔⛔ناز کردن برای دیگران و ناز خریدن دیگران مطلقا ممنوع⛔⛔⛔

    چون وقتی جلوشون ناز کنی تا دلشون برات بسوزه این اتفاق باعث میشه مشکلاتی را جذب کنی تا بیشتر جلوشون ناز کنی و این چرخه همینجور ادامه داره تا اینکه آگاهانه جلوی این چرخه را بگیری

    و وقتی هم که ناز دیگران را بخری و اصطلاحا احساس دلسوزی کنی این باعث میشه از سنخ اون اتفاقات در زندگی خودت سبز بشه و مدام در معرض این افرادی قرار میگیری که همش احساس مظلوم نمایی دارند

    پس یادمون باشه حتی جلوی خدا هم ناز نکنیم و طبق قوانینش بریم جلو چه برسه به اینکه جلوی مردم ناز کنیم

    و یادمون باشه که گوش شنوا برای نازخریدن دیگران نباشیم و به حرف هایشان توجه نکنیم زیرا که آنها در حال ظلم به خودشان هستند و خدا هم طبق قانونش برای آنها کاری نمیکند مادامی که خود را تغییر ندهند و حال که خدا برای آنها کاری نمیکند ما توقع داریم چه‌کاری برایشان بکنیم؟

    سپاسگزارم آقای عباس منش و خانم شایسته بزرگوار بابت این آگاهی های خالص

    🌹🙏🙏🌹

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  6. -
    User گفته:
    مدت عضویت: 1517 روز

    روز دهم

    سلام علیکم

    عجب فایل 6 دقیقه‌ای سختی.

    اصل مطلب: در مورد هرچیزی که نمیخواهیش حرف نزن. فکرم نکن بهش.

    بار اول که این فایلو شنیدم گفتم خب، خداروشکر اینو میدونم. بعد فکر کردم دیدم شاید بدونمش اما کامل انجامش نمیدم. بعد یادم افتاد در مورد چه چیزا که دوست ندارم حرف میزنم. میخاستم بنویسمشون اینجا بعد گفتم بذا در مورد چیزایی که دوست دارم حرف بزنم الان: مثلا وقتایی که هوا گرمه، و یکمی ابری یعنی آفتاب میره میاد. یا هوای بارونی وقتی داخل خونه هستم رو خیلی دوست دارم، مثلا باد بوزه هوام گرم باشه اما ابری، پنجره رو باز بذارم و دراز بکشم از رقص پرده توری لذت ببرم. خیلی دریا و‌موج رو در شب دوست دارم.

    دیروز رفتیم اسکی. قبل رفتن اصلا نمیخاستم برم. اما فقط بخاطر تمرین این جلسه زاویه دیدمو عوض کردم:

    “برای امروز‌، آگاهانه کانون توجه‌ات را تحلیل کن و درباره بخشی از آن بنویس و آن را به خاطر بسپار که به تو احساس بهتری بخشید. این راهکار خوش‌شانس شدن است!”

    و نتیجه‌اش شد لذت بردن و حس غرور. من تو تبریز بزرگ شدم و هیچ سابقه اسکی و بازی روی یخ اینارو نداشتم. اینجا تو سوئیس، بزرگترین تفریحشون اسکیه. وقتی من رسیدم اینجا، همسرم اولین چیزایی که برام خرید وسایل اسکی بود. پارسال تجربه خوبی نداشتم از اسکی.‌ یعنی مدام خودمو با بقیه مقایسه میکردم و نا امید میشدم از یاد گرفتن و خجالتم میکشیدم که با 30 سال سن بلد نیستم و بچه کوچولو ها که من جای مادرشون بودم مثل برق از کنارم رد میشن‌. خلاصه روی اینا تمرکز نکنیم. دیروز با تکیه به این تجربه نمیخاستم برم و تقریبا به همسرم اصرار میکردم که نریم. اما بعد که دیدم اون راضی نمیشه. خودم از موضع قدرت به موضوع نگا کردم و استاد عباسمنش تو گوشم گفت، حاشیه امنت رو رها کن هر روز یه قدم برای هدفت بردار. و من تصمیم گرفتم برم، نه از موضع قربانی بودن که همسرم زور میگه و فلان … بلکه از این موضع که میرم تا از حاشیه امن بیرون بیام که پا روی ترسام بذارم و تمرین میکنم و یاد میگیرم که خجالت نکشم که خودمو همینجوری دوست داشته باشم. و خواهرم عطیه، بهم گفت به چیزی جز لذت بردن فکر نکن.

    خلاصه رفتیم و همه چیز اینبار فرق میکرد. یک عالمه ادم دیدم که داشتن یاد میگرفتن که دوستشون، مربی‌شون، مامانشون بهشون میگفت چکار کنن، چطوری ترمز کنن چطوری مسلط تر باشن. دقیقا مثل همسرم که به من یاد میداد. و جالبه که یه عالمه آدم دیدم که مثل پارسالِ من زمین میخوردن ، پا میشدن و اصلا ایراد نداشت و یک موضوع عادی بود زمین خوردن. (من امسال مسلط تر بودم و زمین نخوردم). و یک چیز خیلیی جالب این بود که یک آقا و خانوم خیلی مسن دیدم. یعنی 60، 70 ساله که آقاهه داشت به خانومه یاد میداد. دنیا عجب چیزایی به آدم ثابت میکنه وقتی ما نگاهمون رو عوض میکنیم. دنیا بهم میگفت ببین 70 سالشه اما داره یاد میگیره، تو تازه 33 سالته. یاد بگیر تجربه کن، دنیا رو گسترش بده. پا روی ترسات بذار که پاداشش خیلی بزرگه.

    خداروشکر که دستم تو دستشه…

    22 ژانویه

    بریم برای روز یازدهم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  7. -
    امیر رجب پور گفته:
    مدت عضویت: 973 روز

    بنام حاکم وخالق جهان هستی

    درودبه استادم وخام شایسته عزیزانم

    درودبه خانواده صمیمی عباسمنشی

    خدیاشکرت،،خدایاشکرت،

    که هرروزی که میگذره مدارم وفرکانسم بالاتر میرود

    وموقعیتم وجایگاهم درجهان بهتر وعالیتر میشود

    وباآمزه های استاد عزیزم هرروز درحال تغییر خودم وزندگی ام هستم

    خدایاشکرت،،

    من هم درزندگی گذشته ام دوست داشتم هرجایی وباهرکسی که برخوردداشتم درمورد بدبختی هام وگرفتاریهام وشرایط نامساعدزندگیم حرف بزنم وبه عنوانی که خودمون این اسم رو گذاشتیم دردودل کنم تا تخلیه بشوم وسبک شم

    اما غافل ازاینکه دارم چاله ای بزرگتر برای خودم میکنم ودامی برای گیر افتادن مرحله بعدی زندگیم

    چرا چونکه فرکانسم وخراب میکردم وبه جهان هستی میگفتم من میخوام،،من ازاینجور اتفاقات بد میخوام

    وخودم بودم که آدمهای هم فرکانس رادر اطراف خودم جذب میکردم که دقیقا آنها هم مشکلاتی شبیه منو داشتند

    وتمام آن حرکاتم برگرفته از کمبود اعتماد بنفس وعزت نفسم بود که میخواستم یکنفری همیشه باشه که منو تایید بکنه ودلش بحالم بسوزه

    خدایاشکرت،،خدایاشکرت،،

    نمیدونم چرا؟؟وچطور شد که خداوند مهربان این لیاقت رابمن دادوهدایتم کردبه این مسیر زیبای الهی وازطریق دستانش من روباقوانین جهان هستی آشنایم کرد

    تا بتوانم بابکارگیری صحیح قوانین زندگی خودم راخلق بکنم ولذت ببرم

    زندگی سرشار از نعمتهای الهی

    وبرکتها وفراوانی ها

    خدایاشکرت،،

    من درزندگی گذشته ام همیشه سلط دریافت نعماتم سوراخ بود وکوچک وبااینکه باران رحمت الهی درحال باریدن بود اما من نعمتهارو دریافت نمیکردم بدلیل سوراخهای زیاد سطلم

    ولی حالا دیگه من سطلم سوراخ نداره وهرروز داره بزرگتر میشه ودریافت نعماتم آسانتر میشود

    خدایاشکرت،،خدایاشکرت،،

    من از وقتی که در مسیر زیبای سایت(بهشت)

    قرارگرفتم بسیار تغییرات یزرگی درخودم وزندگیم رخ داده وومعجزات پشت سرهم درزندگیم اتفاق میفته

    من باآموزه های استادم خیلی چیزها از آموزه ها وتمارینم یاد گرفتم

    من یادگرفتم کهاولین چیزیکه میتواند من رابه تمام خواسته هام برساند ولذت ببرم آرامشه

    من یادگرفتم که دیگر باهیچ کسی حتی باخداهم درمورد مسائلم دردودل نکنم

    من یادگرفتم که ازتضادهام درزندگیم استقبال کنم چونکه اونها میان که منو بزرگتر کنند

    مم یادگرفتم که برای رسیدن به اهدافم باید تلاش کنم باتمرکز کردن وتمرین

    من یاد گرفتم که باورهای منفی ذهنم راتغییر بدهم

    من یادگرفتم که احساس خوبم مساویست بااتفاقات خوب درزندگی

    من یادگرفتم که دستم روبگذارم در دست خداوند ورها بشوم واعتماد کنم

    من یادگرفتم که تمرکز روبکنم روی نکات منفی زندگیم ولذت ببرم درلحظه

    من یاد گرفتم که عاشق خودم باشم

    من یادگرفتم که وابسته به هیچ چیز وهیچکسی نباشم

    وصدها یاد گرفتن ها از درسهای بینظیرجهان هستی واستا عزیزم

    خدایاشکرت،،خدایاشکرت،،

    سپاسگذارم استاد گرامی بابت تموم زحماتتون درمسیر رشد وآگاهیم

    شادوسربلند درپناه پروردگارتان دوستان عزیزم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  8. -
    یزدان نظری گفته:
    مدت عضویت: 2622 روز

    ?دهمین روز از سفر علمی و عملی و تحقیقاتی

    ?چرا بعضی از افراد بدشانس هستند؟

    نکاتی که از این فایل یادداشت کردم رو همراه با توضیحات خودم داخل پرانتز برای شما عرض میکنم.

    • آدما به طور طبیعی عادت دارن در مورد اتفاقات زندگی شون باهم دیگه صحبت کنن اما خیلی از اونا در مورد ((مشکلات و اتفاقات بد)) از زندگی شون باهم دیگه صحبت میکنن و درصد اندکی در مورد (( اتفاقات خوب)) از زندگی شون باهم دیگه صحبت میکنن.

    (کاملا درسته، بارها بارها بین دوستان و آشنایانمون دیدیم که افرادی هستن هر موقع وارد جمعی میشن، از اتفاقات ناگوار، عجیب و نادری صحبت میکنن که براشون رخ داده. هر موقع اینا رو ببینی یه فاجعه تازه و عجیب و بدی برای توضیح دادن دارن.

    یا افرادی هستن که وقتی ازشون میپرسی ((چه خبر)) در جواب میگن که بدبختی، فلاکت، زجر، گرونی و … .

    جالب اینجاس هر روز هم وضع شون بدتر و بدتر میشه و از این موضوع گله مند هستن!

    البته اون بنده های خدا هم تقصیری ندارن چون با قوانین آشنایی ندارن و چون نمیخوان قوانین رو یادبگیرن، نتیجه خوبی هم نمیگیرن.)

    • صحبت کردن، قوی ترین ابزار خلق اتفاقات زندگی ماست. چون ما هنگام صحبت کردن در مورد موضوعی، به آن موضوع ((توجه)) میکنیم و طبق قانون با توجه کردن به هرچیزی، آن چیز را وارد زندگی مان میکنیم.

    (حالا که میدونیم چنین قانونی پابرجاست، چرا ازش به نفع خودمون استفاده نکنیم؟! مگه قانون نمیگه که به هرچه توجه نشون بدیم همونو جذب میکنیم؟! خوب ما بیایم به چیزایی توجه کنیم که میخوایم! یعنی فقط در مورد چیزایی فکر کنیم، حرف بزنیم، ببینیم و بشنویم که میخوایم تو زندگی مون باشن! به همین راحتی

    پس اگه تا الان بدشانس بودی، یعنی همه ی اتفاقات بد رو جذب میکردی…. ایرادی نداره. هنوزم دیر نیست. چون ما باور داریم که تمام شرایط زندگی مون رو خر لحظه با ارسال فرکانس هایی که میفرستیم خلق میکنیم و جهان مثل یه دستگاه مبدل فرکانس به نتیجه، نتایج هم سنگ با فرکانس های ارسالی ما رو وارد زندگی مون میکنه.

    بیایم خودمون رو متعهد کنیم که وقتی با دیگران صحبت میکنیم، از اتفاقات خوبی که برامون افتاده بگیم و به هیچ وجه تمایلی به صحبت در مورد اتفاقات بد نداشته باشیم. به قول یکی از دوستان، ازشون نپرسیم چه خبر! بپرسیم (چه خبرای خوب!) که اونا هم ناچارا فقط خوبی هارو بگن.

    وقتی ما از اتفاقات خوبمون با دیگران صحبت کنیم، در مداری قراری میگیریم که اتفاقات خوب بیشتری از همون دست رو جذب کنیم.

    باز هم برمیگردیم به قانون اصلی که همیشه استاد متذکر میشن…

    اگه توجهمون در هر لحظه به زیبایی ها باشه و بابت تک تک شون با احساس تمام خدارو شکر کنیم، زندگی همین دنیامون بهشت میشه.

    آرزو میکنم بهشت رو در این دنیا بسازی برای خودت دوست من.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  9. -
    مهدی ثروتمند گفته:
    مدت عضویت: 2533 روز

    سلام خدمت شما دوست عزیز

    دهمین روز این سفر پر برکت

    ما با کلاممون میتوانیم زندگی خود را به بهشت تبدیل کنیم

    قویترین فرکانس کا میتوانیم ارسال کنیم به واسطه کلاممون میتونیم

    کلام تو عصای معجزه گر توست

    وقتی در مورد خواسته ها صحبت میکنی یعنی بیشتر خواسته ها رو میخوایی وقتی در مورد ناخواسته ها صحبت میکنی بیشتر نا خواسته ها وارد زندگیت میشه

    از این به بعد تعهد میدم همیشه در مورد خواسته هام صحبت کنم همیشه همیشه

    خدایا تنها تو را می‌پرستم و تنها از تو یاری میجویم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      طیبه مرادی گفته:
      مدت عضویت: 2999 روز

      به نام خالق دوستی

      آقای حسینی عزیز با یاد گفتن معجزه کلام .یاد کتاب چهار اصل سرخ پوستان تولتک افتادم .

      زبان وکلام شمشیری دولبه است .یک لبه آن بران ونابود گر لبه دیگرش بی آزار و آباد گر.

      این ما هستیم که جادوی سفیدش را در هر لحظه بکار می‌بریم یا جادوی سیاهش را .

      ما قسمتی از حق هستیم نفس مان مبارک است بگو بشود میشود ‌‌‌‌ا ن اقول است دستور خدا با ما .

      خیلی عالی متشکرم از همراهی و پخش آگاهی تان .

      در پناه حق همیشه قدرتمند وعزتمند وثروتمند.???

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    بهار فعلی گفته:
    مدت عضویت: 2673 روز

    سلام خدمت استاد جونم شایسته جونم ودوستایه همفرکانسیه گلم در دهمین روز ازاین سفر عاااالی?

    نکاتی که یاد گرفتم دراین فایل این که متعهد باشم که اصلا راجبه چیزایی که جزناخواسته هام هستن و گهگاهی اتفاق می افته وباعث یکم دگرگونی حالم میشه رو راجبش اصلا صحبت نکنم چرا که دارم دارم اون اتفاق رو بیشتر وبیشتر جذب میکنم تو زندگیم.با گفتتش نه تنها حالم بهتر نمیشه بلکه جهان مشابه اون اتفاق رو بیشتر نشون بم میده…من تعهد میدم که فقط توجه وتمرکزم برنکات مثبت وزیباییها باشه با یاری الله یکتا.واگاهانه توجهم رو از رو ناخواسته بردارم و بذارم رو خواستم…چه اگاهیایه نابی من دارم

    خدارو صدهزار مرتبه شکر

    خدایا منو لحظه ای به حال خودم رها نکن

    خدایا تنها تورا میپرستم وتنها ازتو یاری میخواهم

    درپناه حق باشید همه. دوستووووون دارم?

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای: