چرا بعضی افراد بدشانس هستند؟ - صفحه 6 (به ترتیب امتیاز)


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    77MB
    6 دقیقه
  • فایل صوتی چرا بعضی افراد بدشانس هستند؟
    5MB
    6 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

1290 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    زهـرا خوشبخت گفته:
    مدت عضویت: 2526 روز

    بنام خالق زیبایی ها

    ?روز دهم سفرنامه(خداشناسی)?

    فایل ،چرا بعضی افراد بد شانس هستند؟

    سلام عشقای من

    ماهستیم ک بدشانسی یاخوش شانسی خود را تعیین میکنیم

    ماهستیم ک انتخآب میکنیم درمدار اتفاق های خوب و خوش شانسی قرار بگیریم

    یا درمدار اتفاقات بد و بدشانسی ها

    تازمانی ک در زندگی امان توجهمان برناخواسته هاست و از گفتن اتفاقات بد لذت میبریم و دوس داریم به همه ثابت کنیم ک نگاه کن من چقد بدشانسم

    نگاه کن چقد من مورد ظلم روزگار واقع شده ام

    نگاه کن درد هایم بیشتر ازتواند

    آنجا ک سعی میکنیم خودمان را بدبخت تر از دیگران جلوه دهیم و ثابت کنیم ک نگا من بدبخ تر ازتوم ،

    درواقع داریم کارت دعوت برای بدبختی ها ارسال میکنیم با این مضمون :

    من شمارو دوست دارم لطفا ب سمت من بیایید

    و این طور میشود ک میبینیم هر روز ب بدبختی ها اضافه میشه ،انقدی ک نمیدونیم کدومشو تعریف کنیم !

    خدای من چ جفایی کردیم برخود

    چرا کلامت را ندیدیم ک فرمودی ،هرآنچه از بدی ب شما میرسد از طرف خود شماست

    اما ب لطف و کرم تو مهربانم ازآنجا ک خالق شرایط خود هستیم

    میتوانیم تنها با تغیر باورها ،افکار ،کانون توجه خود،و توجه بر زیبایی ها و بازگو کردن اتفاقات خوب و کنترل نفس آنجاک ماراب دعوت ب دیدن زشتی ها میکند ،با کنترل همه این ها و تغییر مدارمان میتوانیم خوش شانس ترین انسان جهان باشیم

    شانس را ما میسازیم

    تو جه بر منفی ها مارا بدشانس میکند

    و توجه بر مثبت ها مارا خوش شاش میکند

    انتخاب باتوست!

    خدایاشکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  2. -
    آقای خاص گفته:
    مدت عضویت: 1877 روز

    به نام خدای مهربان سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان خوبم و خانم شایسته نازنین

    روز دهم از دوره زیبای روز شمار تحول زندگی من

    طبق قول و قرارم نتایجی که بعد از شروع این دوره زیبا وارد زندگیم شده رو مینویسم تا هم ردپا باشه هم قوت قلب هم توجه به نشانه ها…

    توی همین 10 روزی که متعهد شدم که فایل های سفرنامه رو ببینم اونقدر اتفاقات مثبت اونقدر خیر و برکت وارد زندگیم شده که منی که یک روز درمیان یا حداقل دوروز یکبار سعی میکردم یک قسمت از روزشمار رو ببینم و تمریناتش رو انجام بدم و کامنتش رو بزارم فکر کنم بالای یک هفته وقفه افتاد بین کامنت قسمت نهم و کامنت این قسمت از بس که اتفاقات خوب منو مشغول خودش کرده البته باید یادم باشه که همین اتفاقات خوب به دلیل انجام همین تمرینات بوده و باید ادامه بدم وگرنه باز هم در سراشیبی سقوط میفتم ……خدایاشکرت…

    من از اون آدمی که تا قبل از روزشمار پول یه دونه نون لواش نداشت و یه کارمند بود(کاملا واقعی و بدون اغراق) تا قسمت دهم تبدیل شدم به آدمی که الان 3 تا کسب و کار(کارمندی و پاره وقت) داره و براحتی داره خرج و مخارج زندگیش رو تامین میکنه…

    و این نشان از بالا اومدن مدارم داره یه روزی پول نون نداشتم الان براحتی مایحتاج زندگیم تامین میشه و اگر قول بدم و متعهد باشم که همینطور ادامه بدم مدارم بالاتر میره و تامین مایحتاج به ثروت و سرمایه گذاری هم میرسه مطمئنم چون این یک قانون است.

    خلاصه که از در و دیوار داره برام خیر و خوشی و پول و موقعیت کاری و فرصت میباره راستی یه خبر خوب بدم که تصمیم گرفتم کسب و کار شخصی خودم رو راه اندازی کنم و دارم براش آموزش میبینم و تمرین میکنم خداروشکر توی این شرایطی که ایران داره و 99درصد جامعه هم درگیرش هستن من با کنترل ذهن و انجام منظم تمرینات دارم در مسیر خواسته هام قدم برمی دارم و تاتی تاتی کردن هام بهتر شده تا قبل از دوره زمین میخوردم اما حالا درسته هنوز تاتی تاتی میکنم اما دارم ادامه میدم و این خیلی عاااالیه خدایا شکرت.

    اما روز دهم این سفرنامه:

    این فایل 6 دقیقه است اما به اندازه 60 سال حرف و نکته داره هرکسی اگر حتی هیچکدوم از دوره های استاد رو نداره میتونه این 6 دقیقه رو برداره و بره باهاش زندگیش رو بسازه اصلا مگه داریم این حجم از آگاهی رو استاد قانون جهان رو در 6 دقیقه گفتن و این بی نظیره.

    من مثال هایی واضح و شفاف دارم از این خوش شانسی یا بدشانسی که یک مثال از جنبه ی مثبتش رو مینویسم یک مثال از جنبه ی منفی.

    مثال مثبت:

    این مثال دقیقا توی 10 روز گذشته برام اتفاق افتاده و داغه داغه هفته ی پیش از طریق کارگزینی محل کارم نامه ای به دستم رسید با این مضمون که:

    جناب آقای فرهنگیان شما از اسفندماه 1400 تا آذرماه 1401 هر روز با 5 دقیقه تاخیر در محل کار حاضر شدید و این 5دقیقه 5دقیقه ها رو ما جمع زدیم و شده 8 ساعت یعنی یک روز کاری بنابراین سر این ماه از حقوقت به اندازه یک روز یعنی 400 هزارتومان و همچنین یک روز هم از بیمه ات کم میکنیم و من الله توفیق😎….

    چند وقته که من با شروع این دوره فقط اتفاقات خوب برام میفته و وقتی این نامه به دستم رسید خوب بالاخره انسان هستیم و دارای احساسات اولش ناراحت شدم و گفتم چرا باید این اتفاق برای من بیفته من که چندوقته دارم روی خودم کار میکنم و …و میخواستم با بقیه ی همکارانم و همسرم صحبت کنم و بگم این چه وضعشه ببین یکی هم که هست و داره با وجدان کارمیکنه(من یکی از بهترین نیروهای محل کارم هستم)اینطور باهاش رفتار میکنند و….

    اما یک لحظه یه ندایی درونم گفت احمد صبر کن این نامه رو به هیچکس نشون نده حتی به همسرت درباره اش با هیچکس حرف نزن همیشه اونطور برخورد کردی حالا بیا یه جور دیگه رفتار کن مگه استاد نمیگه توی مواقعی باید ذهنت رو کنترل کنی و توی مواقعی باید ایمانت رو نشون بدی که بقیه نمیتونن تو این همه آموزش دیدی و …

    همون جا احساسم بهتر شد و همون جا زیر همون نامه نوشتم من به خودم تعهد میدم تا 14 روز آینده که مونده به سرماه 3 برابر این مبلغ یعنی یک میلیون و دویست هزار تومان رو بسازم و متعهد میشم کسب و کار خودم رو راه بندازم تا هیچ نیازی به بیمه و 30 سال کارکردن برای یه نفر دیگه نداشته باشم و امضا کردم و تاریخ نوشتم.

    هیچ ایده ای هم نداشتم و نمیدونستم چطور قراره این پول رو بسازم اما الله اکبر از این قانون که تو پای در راه بنه و هیچ مپرس…باور کنید توی 9 روز اتفاقاتی افتاد که من نتنها یک و دویست بلکه یک و پونصد پول ساختم و هنوز سرماه نشده و هنوز جریمه ام کم نشده من بیش از سه برابرش پول ساختم و خبر مهم تر اینکه استارت اولیه کسب و کار شخصی خودم رو زدم و دارم کاراش رو پیش میبرم استاد در کلیپ انگیزشی راست گفت رنج ها دوستتن اونا اومدن که تو رو رشد بدن ولی وقتی باعث رشدت میشن که ازشون پله بسازی نه اینکه بری با بقیه درباره اش حرف بزنی و بگی ببین من چقدر بد شانسم!!!!

    بعد از اینکه این موفقیت رو به دست آوردم اصلا یه آدم دیگه ای شدم اعتماد به نفسم هزار برابر شده احساسم هزار برابر بهتر شده و هرروز به خودم میگم هیچ غیرممکنی برای من غیر ممکن نیست من دیگه به هر موفقیتی بخوام میرسم خداروشکر واقعا خداروصدهزار مرتبه شکر…

    خیلی احساسم خوبه و دوست ندارم مثال منفی رو بنویسم اونقدر که این اتفاق من رو تحت تاثیر خودش قرار داده اصلا مثال منفیه یادم رفت فقط چیزی که یادمه اینه که چون عزت نفس پایینی داشتم و تقریبا دارم که البته دارم روی خودم کار میکنم من با تعریف کردن اتفاقات بدی که برام میفتاد و گاها هم برخی از تخیلات ذهنم رو بهش اضافه میکردم تا سوزناک ترش کنم دنبال تایید گرفتن از دیگران بودم دنبال این بودم که بقیه بهم بگن وای تو چقدر خاص هستی که این اتفاقات برات افتاده و ….اما خداروشکر که من توی مسیر درست هستم و میتونم هرروز و هرلحظه خوش شانسی رو تجربه کنم چون استادی دارم که این راه رو بهم نشون داده و البته این فایل با توجه به اتفاقی که برام افتاد تا عمر دارم در خاطرم میمونه.

    استاد عزیز ممنونم بخاطر این فایل زیبا

    خانم شایسته نازنین سپاسگزارم

    ممنون از عوامل سایت

    ممنون از بچه های سایت بابت کامنت های زیبا و آگاهی بخششون

    ❤❤❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  3. -
    امیر علی گفته:
    مدت عضویت: 794 روز

    هو الرزاق

    به نام تنها قدرت مطلق جهان هستی.

    سپاسگزارم از خداوندی که حامی و هادی و حافظ من است.

    سپاسگزارم از استاد عباسمنش عزیزم که الگویی است عملی با زبان نتایج در درک و شناخت و عمل به قوانین جهان هستی.

    سپاسگزارم از خانوم شایسته مهربان و خانواده صمیمی عباسمنش که حامی من در درک بهتر قوانین و اجرای آنها هستند.

    امروز روز دهم سفرنامه ام و اول شهریورماه 1402.

    بنام خداوندی که خالق تمام زیبایی های جهان هستی است.

    امروزم با این جمله شروع شد:

    متعهد شدن به توجه کردن به خواسته‌ها و زیبایی‌ها. یعنی باید متعهد شوی فارغ از اینکه چه شرایطی را تجربه کرده‌ای‌، فقط آن بخش از آن تجربه برایت مهم باشد و آن‌را به خاطر بسپاری یا درباره‌اش صحبت کنی که‌، رخ دادن دوباره‌اش را دوست داری.

    امروز روز دومی بود که با خوابی نا جالب بیدار شدم ساعت 4:55 دقیقه صبح اما امروز اولین روز ماه بود و من هدفمند از زیر پتو اومدم بیرون دست و صورتم رو شستم و هدفون رو گوشم و شروع کردم فایل روز نهم رو گوش کردم و بعد مرور فایل ها از فایل روز هشتم تا به امروز و حدود 2 ساعت پیاده روی و گوش کردن فایل و دیدن زیبایی های اطرافم از پرنده ای که روی تخم خودش نشسته بود و پروانه های رنگارنگی که امروز زیاد دیدم و آسمان آبی پیاده روی ام تموم شد.

    اما تفاوت عمده اون با روزهای قبل این بود که کلی انرژی داشتم و کلید ساختن گنج و خوش شانس بودن رو فهمیده بودم و باید در عمل ازش استفاده میکردم پس شروع کردم به نوشتن سپاسگزاری های امروز و بعد از اون قسمت اول سفر به دور آمریکا رو دوباره شروع کردم و متن ها رو خوندم و کامنت ها و کامنتم رو نوشتم و مملو بود از زیبایی و زیبایی و زیبایی تازه شده بود ساعت 10 صبح مثل اینکه امروزم خیلی کش اومده بود امروز به خودم تعهد دادم بهترین روز عمرم باشه پس در مورد اتفاقات و شرایط نا جالب صحبت نکردم و وقتی ذهنم میرفت سمتش میاوردمش سمتی که میخواستم به خواسته هام برسم و در مسیر اهدافم بهش اطلاعات دادم برخلاف ساعت بیدار شدنم کلی انرژی داشتم ، امروز قرآنی که داشتم و چند ماهی کنار بود رو برداشتم و شروع کردم به خودن سوره فاتحه و 5 آیه اول سوره بقره و هرچی برداشت کردم رو تو صفحات قرآن نوشتم تا برام ردپا باشه خلاصه بگم امروز یک غذای مفصل عالی و خوشمزه به ذهنم دادم.

    امروز تو دفترم نوشتم من متعهد می شوم که از امروز تمام سعی ام رو بکنم به این قانون خوش شانسی و کلید ساختن گنج عمل کنم یعنی آگاهانه بشنوم ، ببینم ، فکر کنم ، حرف بزنم ، خاطرات گذشته رو یادآوری کنم و بنویسم.

    خدایا سپاسگزارم بابت این آگاهی های فوق العاده و سپاسگزارم بابت دست و صدا و تصویرت که در هر لحظه تو زندگیم جاری هستن و نعمت های بی کرانت از در و دیوار به آسانی و زیبایی و عزتمندانه جاری شدن.

    استاد عزیزم بی نهایت سپاسگزارم.

    خدایا تنها تو را می پرستم و تنها از تو یاری می جویم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  4. -
    سامان گنجی پی گفته:
    مدت عضویت: 2911 روز

    به نام خدا

    سلام به همه عزیزان

    برگ دهم از سفرنامه ی من، “چرا بعضی افراد بدشانس هستن؟؟؟”

    از شروع این سفر فهمیده بودم که اعتماد به نفسم یکم مشکل داره و باید تقویتش کنم، این عدم اعتماد به نفس ببین چه کارهایی دست آدم میده، اصلا به نظرم پیش نیاز تمام این فایل ها اعتماد به نفس بود

    قبلنا زیاد شده بود واسه رفیقام تعریف میکردم که فلان جا رفتم و فلان اتفاق بد واسم رخ داد و کلی تعریف از اتفاقت بد زندگی، ولی انصافا از وقتی قوانین جهان هستی رو بهتر درک کردم کمتر از این حرکتا زدم و سعی کردم بیشتر به نکات مثبت توجه کنم و حرف بزنم در موردشون، ولی وقتی اعتماد به نفس پایین باشه آدم دوس داره هی یه چیزایی بگه تا بقیه بهش توجه کنن و بگن وااااای مگه میشه!!!واسه همین گاهی از دستم در میرفت و اتفاقات و چالش های عجیب و غریبی که واسم رخ داده بود رو تعریف میکردم واسه بقیه

    دارم روی اعتماد به نفسم کار میکنم و امروز هم یه تمرین به لیست تمرین هام اضافه شد، تمرین اینکه همیشه در مورد نکات مثبت و اتفاقات مثبتی که واسم رخ داده حرف بزنم واسه بقیه و نکات منفی هرگز

    ???

    راستی امروز داشتم تنهایی رانندگی میکردم، یه منظره فوق العاده زیبا رو دیدم حسم گفت داد بزن بگو “خدایا شکرت”، منم عاشق اینکه کاری انجام بدم حسم رو خوب کنه خلاصه چند بار داد زدم از ته دل، داد زدمااااا، داد میزدم میگفتم خدااااایاااااا شکرت و انرژی مثبت پمپاژ میشد توی بدنم خیلیییی حس خوبی داشتم، بعدش کلی اتفاق خوب واسم رخ داد، حالا اگه اون آدم سابق بودم تو ماشین داد نمیزدم میگفتم ول کن بقیه میشنون میگن نگاش کن اینو دیوونه شده، ولی دیگه سعی میکنم سبک شخصی خودم رو داشته باشم و طوری زندگی کنم که خودم حال کنم و لذت ببرم، اینجوری خیلی بهتره واقعا

    خدایا شکرت

    استاد خوبم ممنون بابت این فایل عالی

    ثروتمند و سعادتمند باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  5. -
    محمدصادق امام بخش زاده گفته:
    مدت عضویت: 1542 روز

    سلام به دوستان عزیزم

    روز دهم روزشمار تحول زندگی من

    استاد در این فایل در مورد این موضوع صحبت کرد که خیلی از افراد هستند که اوضاع بد عجیب و غریب براشون بوجود میاد مثلا گیر یک آدم ناتو می‌افتند، مثلا شرایط بد عجیب براشون بوجود میاد مثل اینکه شهری که همیشه هواش عالی بوده روزی که اونها اونجا میروند آب و هوا به شدت بد هست و.. نکته مشترک تمام این افراد این هست که در مورد اتفاقات بد زندگیشون مرتب با دیگران صحبت می‌کنند و همیشه این انتظار رو دارند که اتفاقات بد بیشتری براشون بیفته. همیشه در مورد اتفاقات عجیب و غریبی که براشون رخ میده صحبت می‌کنند و این کار باعث میشه از این جنس اتفاقات بیشتر براشون بیفته. استاد به این نکته اشاره می‌کنه که ممکن هست اتفاقات بد کوچک ای برای همه‌ی ما رخ بده تو هر جایی که هستیم اما وظیفه‌ی ما این هست که اصلا در مورد این اتفاق صحبت نکنیم و خودمون رو متعهد کنیم که تحت هیچ شرایطی در مورد این اتفاق ناخواسته‌ای که رخ داده صحبت نکنیم. وقتی که این تعهد رو به خودمون میدیم که در مورد این اتفاق ناخواسته اصلا صحبت نکنیم – برخلاف عموم که همیشه دنبال یک گوش هستند که مشکلاتشون رو بهشون بگن و خودشون رو به قولی خالی کنند اما نمیدونند چه اتفاقات بدی رو دارند برای خودشون خلق میکنن و این خالی شدن نیست بلکه خلق اتفاقات ناخواسته شدیدتر هست – وقتی این تعهد رو میدیم که صحبت نکنیم در ناخودآگاه دیگه انتظار این رو هم نداریم که از اون اتفاقات برامون بیفته و چون این انتظار رو نداریم و دیگه هم بهش توجه نمی‌کنیم از این اتفاقات برامون نمی افته و اگر در مورد فقط اتفاقات خوبی که برامون افتاده صحبت کنیم و در مورد این اتفاقات حرف بزنیم همیشه اتفاقات عالی تر و بهتر و موفقیت‌های بیشتر برامون رخ میده و همیشه میتونیم بگیم که امروزم بهتر از دیروزم بوده چون فقط روی اتفاقات خوب صحبت کردیم و انتظار بوجود اومدن اتفاقات مثبت بیشتر رو هم داریم و طبق قانون با این توجه و با این انتظار اتفاقات مثبت بیشتر برامون رخ میده.

    چقدر این نکته‌ای که استاد گفت عالی هست. انصافا من نسبت به گذشته خیلی خیلی کم میشه که در مورد اتفاقات ناخواسته صحبت کنم اما اینطور نیست که اصلا هم صحبت نکنم و اینجور متعهد باشم که در مورد اتفاقات بد صحبت نکنم یعنی خیلی میتونم بهتر باشم و خیلی میتونم متعهد تر باشم. این خیلی توانایی عالی ای هست که آدم روی کلامش تسلط داشته باشه و تحت هیچ شرایطی در مورد اتفاقات ناخواسته صحبت نکنه و من باید روی این قضیه کار کنم و خودم رو متعهد کنم که بهتر از این حرفا عمل کنم و در ضمن باید خودم رو متعهد کنم که هر روز در مورد نکات مثبت و اتفاقات مثبتی که در اون روز برام افتاده صحبت کنم. حتی اگر کسی نیست که در مورد اتفاقات مثبت باهاش صحبت کنم خیلی عالی میشه که یک رکوردر بردارم یا موبایلم رو بردارم و در مورد اتفاقات مثبتی که در طول اون روز برام افتاده صحبت کنم کاری که خیلی موقع‌ها انجامش میدم و رکوردر برمیدارم و کانون توجهم رو مدیریت میکنم. باید این کار رو هم متعهدانه انجام بدم و نتیجه‌اش فوق العاده است چون به اتفاقات خوبی که برام افتاده توجه میکنم احساسم بهتر میشه و در ضمن یک عالمه اتفاقات مثبت هم خلق میشه. امیدوارم این تجربه به همه‌ی عزیزان کمک بکنه.

    عاشقتونم. براتون از خدای مهربان تنها فرمانروای قدرتمند کیهان ثروت، سلامتی، هدایت، عشق، مهربانی، محبت، توحید، عزت نفس، بهترین روابط و بهترین هماهنگی‌ها با خود رو آرزو میکنم امیدوارم هر روز زندگیتون بهتر از دیروز بشه و عشق کنید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      جمال خسروی گفته:
      مدت عضویت: 1279 روز

      سلام

      سپاسگذارم دوست خوبم

      من تحسین کردن دوستانم را دوست دارم واین کامنت را لذت بردم تشکر سپاسگذارم

      چقدر این نکته‌ای که استاد گفت عالی هست. انصافا من نسبت به گذشته خیلی خیلی کم میشه که در مورد اتفاقات ناخواسته صحبت کنم اما اینطور نیست که اصلا هم صحبت نکنم و اینجور متعهد باشم که در مورد اتفاقات بد صحبت نکنم یعنی خیلی میتونم بهتر باشم و خیلی میتونم متعهد تر باشم. این خیلی توانایی عالی ای هست که آدم روی کلامش تسلط داشته باشه و تحت هیچ شرایطی در مورد اتفاقات ناخواسته صحبت نکنه و من باید روی این قضیه کار کنم و خودم رو متعهد کنم که بهتر از این حرفا عمل کنم و در ضمن باید خودم رو متعهد کنم که هر روز در مورد نکات مثبت و اتفاقات مثبتی که در اون روز برام افتاده صحبت کنم. حتی اگر کسی نیست که در مورد اتفاقات مثبت باهاش صحبت کنم خیلی عالی میشه که یک رکوردر بردارم یا موبایلم رو بردارم و در مورد اتفاقات مثبتی که در طول اون روز برام افتاده صحبت کنم کاری که خیلی موقع‌ها انجامش میدم و رکوردر برمیدارم و کانون توجهم رو مدیریت میکنم. باید این کار رو هم متعهدانه انجام بدم و نتیجه‌اش فوق العاده است چون به اتفاقات خوبی که برام افتاده توجه میکنم احساسم بهتر میشه و در ضمن یک عالمه اتفاقات مثبت هم خلق میشه. امیدوارم این تجربه به همه‌ی عزیزان کمک بکنه.

      سپاسگذارم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    متینا عباسی گفته:
    مدت عضویت: 792 روز

    سلام به استادان عزیزم

    من در نزدیکان خودم این رو واضح دیدم که اخبار و رسانه هارو دنبال میکنن تا جلوی بقیه حرفی برای گفتن داشته باشن و بقیه بگن فلانی خیلی سرش میشه و باسواده…

    کافیه ازشون بپرسی چه خبر؟ سریع موضوع رو به گرونی و دلارو و… وصل میکنن…

    خداروشکر من و ابجیم خیلی وقته که داریم سعی میکنیم تمرکزمون روی نکان مثبت باشه.بعضی وقتا که یکی از دوتامون داره نکته منفی رو میگه، اون یکی سریع یاداوری میکنه که نباید حرف منفی زده بشه.

    خداروشکر هرروز درباره ی فایلا باهم صحبت میکنیم و همین یعنی تمرکزمون روی نکات مثبت هست…

    برعکس پدرمن هرروز ازاینکه ماشینش خرابه گله و شکایت میکنه و به هربهانه ای میخواد این رو برای بقیه ام تعریف کنه.

    باهرکسی حرف که میزنه سریع موضوع رو وصل میکنه به اینکه شرایط سخت شده، ماشینم خرابه و…

    میگه قطعات بی کیفیتن که سریع خراب میشن،جاده ها خرابن که ماشین خراب میشه و تهش وصل میشه به مملکت و افراد…

    نمیدونه که موضوع اصلی باورهاشه،فرکانسیه که داره با حرفاش به جهان ارسال میکنه و شرایط خودش رو با همون فرکانس ها میسازه.

    هرروز احساسش بدتر میشه…

    از یک لاستیک شروع شد و الان طوری شده که خرج ماشین بیشتر از خرج خونه شده…

    (خداوند هممون رو به راه راست هدایت کنه، راه انان که بهشون نعمت داده، نه انان که بهشون خشم کرده و نه گمراهان…)

    من واقعا از زمانی که سعی کردم از ناخواسته هام و از چیزهایی نگم که احساسم رو بد میکنه،زندگیم واقعا تغییر کرده.

    چون زمانی که ما از چیزی حرف میزنیم، چه خوب و چه بد،داریم اونو بلدش میکنیم و توی ذهنمون بزرگش میکنیم.

    مثلا وقتی داریم از فردی گلایه میکنیم و منفی حرف میزنیم، ناخوداگاه بعد از مدتی خودمون رو در برابر اون شخص ضعیف و ناتوان میبینیم و همین ضعف باعث میشه که ما احساس بد بیشتر نسبت به قبل داشته باشیم…

    وقتی زیاد هم برای خودمون و هم دیگران تکرار میکینم که مثلا فلان وسیلم خرابه و قطعات گرونن و… بعد از مدتی ناخواگاه خودمون رو ناتوان تر از قبل میبینیم که بتونیم اون وسیله رو درست کنیم و همین باعث حرکت نکردن ما برای حل موضوعاتون میشه…

    موضوع دیگه ای ام که هست اینکه بیشتر ما برای خریدن ترحم دیگران هم اینکارارو میکنیم و مدام از اتفاقات بدی که برامون افتاده برای دیگران صحبت میکنیم تا برامون احساس دلسوزی کنن و ما ببینیم که برای افرادی مهم هستیم…

    قافل ازاینیم که داریم چه فرکانس های ویرانگری رو ارسال میکنیم به جهان هستی.وقتی کاری برای جلب توجه و بدست اوردن ترحم دیگران انجام میدیدم، جهان هم موضوعات بیشتری رو برامون بوجود میاره تا ما از اون احساس بیشتر در زندگیمون تجربه کنیم.

    فرکانس ضعف و ناتوانی که بفرستیم، جهان فک میکنه که ما از اون احساس بیشتر میخوایم، پس با بوجود اوردن اتفاقات مختلف از اون احساس بهمون بیشتر میده…

    فرکانس توانمندی و قدرت بفرستیم، بازهم جهان با بوجود اوردن اتفاقات مختلف، کاری میکنه که ما اون احساس رو بیشتر تجربه کنیم…

    کلام ما قدرت داره و اگر این رو بدونیم، هرگز هرحرفی رو به زبون نمیاریم.

    اگر زندگی کسایی که اخبار میگن و یا بعضی بازیگرارو که هرفیلیم رو بازی میکنن، نگاه کنیم، کاملا متوجه میشیم که قدرت هست در کلمات…اغلب زندگی هایی پراز تنش و پر از احساس بد دارن.

    کسی که اخبار گوش میکنه، هرروز ناتوان تر از دیروز میشه چون کار و حرفه ی کسانی که گوینده اخبار هستن اینکه همه چیزرو به بدترین حالت ممکن تعریف کنن و موضوعات رو وصل کنن به یک دید منفی و حتی کوچکترین موضوعات بی ارزش رو هم بزرگ جلوه بدن…

    هیچوقت نمیان از یک اتفاق خوب و مثبتی که درجهان افتاده خبر بدن، همیشه دنبال این هستند که احساس بد تزریق کنن.

    توی دوران مدرسه برای هممون از جنگ نرم صحبت کردن.خب اینم دقیقا جنگ نرمه،طرف نمیاد اسلحه بزاره روی سر ما تا بهمون احساس بد بده،بجاش اخبار و فیلم هارو گذاشتن تا این کاررو انجام بده.فیلم های بظاهر زیبا، با بازیگران محبوب، اما در پشت پرده….

    احساس ما خیلی مهمه. همیشه باید کاری رو انجام بدیم که احساسمون خوبه…

    اگر حرفی، صحنه ای و…احساس مارو بد کرد، پس این یعنی اون چیزیه که ما نبود ببینیم و بشنویم.

    بقول استاد،باید دید خداگونه به موضوعات داشته باشیم، باید همچیز رو از دید خداوند ببینیم…

    سپاسگزارم استادان عزیزم برای تهیه و اشتراک این فایل باارزش…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      سپیده رحمانی گفته:
      مدت عضویت: 1196 روز

      متینا عزیز…

      مرسی از نوشتن این مطالب مهم و کلیدی که به نظرم هرچقدر هم تکرار شه نه تنها تکراری نمیشه بلکه عمیق تر درک میشه و بیشتر میتونه تاثیرات خودشو تو زندگی هامون نشون بده…

      خدای وهابم به تو و خواهرت و خانوادتون خیر و برکت و آگاهی های بیشتری عطا کنه

      در پناه حق

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      گزارش نقض قوانین سایت
      • -
        متینا عباسی گفته:
        مدت عضویت: 792 روز

        سپاسگزارم دوست عزیزم برای نظر محبت آمیز شما…

        درسته،هرچقدر جلوتر بریم هیچوقت آگاهی ها تکراری نمیشن حتی اگر جملات و کلمات تغییری نکنن… و هرچقدر بیشتر به دنبال درک این آگاهی ها باشیم خداوند هرروز بیشتر پرده هارو کنار میزنه تا ما بتونیم قوانینش رو بهتر از دیروز درک کنیم…

        امیدوارم خداوند به همه ی ما و از جمله شما سپیده ی عزیز قدرت درک کلماتش رو بده و کلامش رو برای ما آسون کنه.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    Maryam گفته:
    مدت عضویت: 1428 روز

    سلاممم

    روز دهم

    دیروز حالم خیلی خیلی خوب بود ولی شب نمیدونم چی شد ک کلا حالم گرفته شد ب حدی ک انگار رسیدم ته خط هرچی فکر کردم که چی میتونه دلیل حال الانم باشه متوجه نشدم با خودم گفتم برم ببینم نشونم چیه شاید بفهمم دلیل ناراحتیم چیه نشونه دیروزم در مورد فرکانس و گفت‌وگو های ذهنی بود و وقتی گوش کردم یکم حالم بهتر شد و تا حدودی فهمیدم چی شده و گفت‌وگو های ذهنیم مخرب بودن که یکدفعه به آنی حالم خوبم ازبین رفت و ناراحت شدم و نشونه دومم امروز بود که فایل تحول زندگی روز دهمم هم در مورد همین فرکانس بود و دیگه مطمئن شدم که علت حال بد دیروزم افکار پوچم بود ک ناخودآگاه داشت منو از درون ازبین میبرد و خداروشکر میکنم که متوجه شدم و از الان علاوه بر توجه به خواستهام و زیبایی های اطرافم زمانی رو هم برای رسیدگی ب درونم اختصاص بدم تا از اون طریق نتونه منو از پا در بیاره.

    من هنوز کلی راه و هدف دارم که باید طی بشه و به این راحتی شکست نمیخورم تا خدارو دارم شکست ناپذیرم.

    تو توی مدار درستی فقط زیبایی هارو ببین و لذت ببر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  8. -
    فروغ گفته:
    مدت عضویت: 2554 روز

    سلام استاد عزیز و خانم شایسته عزیز

    عالی بود استاد خیلی عالی

    چقدر قشنگ آسیب شناسی و تحلیل کردین این مورد رو

    واقعا دقیق و روانشناسانه تحلیل کردین.

    من این مورد رو به خوبی لمس کردم.

    میدونین من بچه اخر خانواده ام و ۵ تا برادر بزرگتر از خودم داشتم. ( چون الان ۳تادارم و دوتاشون به رحمت خدا رفتند)

    یادمه همیشه مشکل ساز بودن

    یا دست و پاشون میشکست یا با موتور تصادف می کردن و یا دعوا می کردن

    و همیشه خدا تن پدر و مادرم می لرزید.

    و همیشه با آب و تاب کلی داستان داشتن تعریف کنن از دسته گل های که به اب داده بودن.

    همیشه واسم سوال بود چرا این همه اتفاق بد واسه خانواده ما میفته؟

    و البته رسم بود دلیل این همه اتفاق رو به چشم زخم ربط بدیم و یا زیاد خندیدن….

    خدابیامرز پدرم از خنده بلند و زیاد بدش میومد و ما رو منع می کرد.

    میگفت قهقه بلند خنده از شیطانه و اگر بلند بخندین حتما بعدش یه اتفاق بد میفته که مجبور شین گریه کنین…. و معمولا هم همین اتفاق می افتاد.

    و ما چقدر با ترس خندیدیم و بعدش هم چقدر احساس گناه کردیم و گریه و توبه.

    و آن زمانها هرگز ننوانسنیم بفهمیم که خندیدن گناه نیست و اتفاقات بد ربطی به خنده و چشم زخم نداره…

    چه خنده هایی که آرزوش به دل مون موند

    و چه گریه هایی که بیهوده بود

    و چه شب های قدری که چشم هامون از شدت گریه سرخ شد و تا صبح احیا بودیم

    اما اتفاقات بد ادامه داشت

    و خواسنه هامون هم به اجابت نرسید

    چه بد

    در گمراهی بودیم…

    خدا رو سپاسگزارم که ما رو در مسیر کسانی قرار داد که به آنان نعمت بخشیده و به ما آگاهی میبخشد.

    خدایا به تعداد ریگ های بیابان تو را شکر شکر شکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  9. -
    الهام محمدی گفته:
    مدت عضویت: 2894 روز

    استاد عزیزم، خانم شایسته عزیز، بی‌نهایت ممنون بابت توضیحات نوشتاری و صوتی مربوط به این فایل. نکات فو‌ق ‌العاده‌ای که یاد گرفتم رو اینجا مرور میکنم:

    – صحبت کردن قوی ترین ابزار خلق اتفاقات زندگی ماست. وقتی در مورد چیزی صحبت میکنیم یعنی داریم بهش توجه میکنیم و این توجه اون اتفاق یا اساس اون رو وارد زندگی ما میکنه.

    – ناخواسته‌های عجیب و غریبی که بارها و بارها تو زندگی بعضی افراد رخ میده نتیجه علاقه آنها به خاص بودن و متفاوت دیده شدن و مورد توجه واقع شدن هست.

    – چون ما موجوداتی فرکانسی هستیم، هر چیزی که در موردش فکر میکنیم، صحبت میکنیم، میبینیم، به خاطر میاریم، میشنویم و به اون علاقه داریم یا از اون متنفریم یک فرکانس هست که ارسال میشه و قطعا جهان بهش پاسخ میده.

    – وقتی علاقه داشته باشیم با صحبت در مورد اتفاقات عجیب و غریب توجه اونها رو به خودمون جلب کنیم، از این غافلیم که داریم با دست خودمون درخواست ناخواسته‌های بیشتری رو به جهان ارائه میدیم.

    – اگر میخوام اتفاقات خوب و دلخواه و دوست داشتنی رو تجربه کنیم باید خیلی مراقب و متعهد باشیم که تحت هیچ شرایطی تو این دام نیفتیم.

    – راه پرهیز یا خروج از این دام هم اینه که متعهد بشیم فقط به خواسته ها و زیبایی ها توجه کنیم. یعنی فارغ از اینکه چه شرایطی رو تجربه کردیم، فقط آن بخش از آن تجربه باید برامون مهم باشه و به خاطر بسپاریمش و در موردش صحبت کنیم که دوست داریم دوباره برامون رخ بده.

    – اگر این تعهد رو به خودمون بدیم، آرام آرام از مدار ناخواسته ها فاصله میگیریم و به مدار خواسته های بیشتر و بزرگ تر نزدیک میشیم. چون فقط درخواست چیزی رو به جهان ارسال میکنیم که تجربش رو دوست داریم.

    – یعنی وقتی متعهد میشیم که در مورد اتفاقات بد صحبت نکنیم، یعنی انتظارش رو هم نداریم که چنین اتفاقاتی بعدا تو زندگی ما رخ بده. برای همین برای ما پیش نمیان.

    استاد بعد از گوش دادن به این فایل یاد یه جمله زیبایی افتادم که تو یکی دیگه از فایل ها گفته بودین. گفته بودین حتی در مورد مشکلاتمون نباید به خدا هم گله و شکایت کنیم. واقعا این جمله طلایی رو هیچ وقت فراموش نمیکنم.

    خدایا ممنون بابت همه چیزهایی زیبایی که با کمک تک تک کلمات استاد و به واسطه فرکانسهای من به زندگیم وارد شده و قراره بشه.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      محمد حسین محمدی گفته:
      مدت عضویت: 2696 روز

      دروود بر شما خانم محمدی.واقعا قشنگ و کامل توضیح دادین. فقط یک نکته رو من متوجه نمیشم. وقتی راجب اتفاقات بد،با کسی صحبت نکنیم و فقط گاهی ناخواسته بهشون فکر و توجه کنیم؛آیا در این شرایط که هیچ صحبتی راجبشون نکردیم؛باعث میشه که افکار منفی ما قدرت خیلی کمتری و حتی هیچ قدرتی برای ظهور در زندگی ما نداشته باشن؟

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        الهام محمدی گفته:
        مدت عضویت: 2894 روز

        سلام آقای محمدی. ممنون از کامنتتون. به نظر من دقیقا همینطور هست که میفرمایید. چون قدرت کلام بسیار بالاست اگه در مورد ناخواسته ها صحبت نکنیم، اثر کمتری روی زندگی ما میزارن. راه کنترل کردن نجواهای ذهن هم تغذیه اون با ورودی های مناسب هست تا گفتگوهای غالب ذهن به تدریج مثبت بشن و مقاومت اولیه ذهن در برابر تمرکز آگاهانه روی نکات مثبت کمتر و کمتر بشه.

        یه نکته دیگه رو هم طبق تجربه خودم دوست دارم با شما در میون بزارم. وقتی در مورد اتفاقات ناخواسته با دیگران صحبت میکنیم، شاید اولش فکر کنیم که سبک میشیم و درد و دل کردن چیز خوبیه. اما معمولا در اکثر مواقع چند دقیقه، چند ساعت یا چند روز بعد به این فکر میکنیم که حالا اون شخصی که باهاش درد و دل کردم چه فکری در مورد من میکنه؟ نکنه حرفم رو اشتباه برداشت کنه! اصلا باید بهش میگفتم این قضیه رو یا نه؟ نکنه اون هم بره به یکی دیگه بگه این حرفها رو! چیکار کنم مطمئن بشم این حرفها بین خودمون میمونه؟ و هزاران فکر مشابه دیگه…

        این باعث میشه که چندین دغدغه جدید دیگه به ذهنمون اضافه بشه که باعث افکار ناخواسته بیشتری میشه. برای همین هست که من خودم ترجیح میدم به جای صحبت کردن در مورد ناخواسته ها، راه اصولی حل کردنشون رو یاد بگیرم تا خودم مشاور خودم بشم و هم بتونم خودم رو آروم کنم هم تمرکزم رو روی نکات مثبت بزارم تا راه حل بهم گفته بشه.

        با آرزوی بهترینها برای شما.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
        • -
          نادیا گفته:
          مدت عضویت: 2525 روز

          به نکته خیلی عالی،اشاره کردید.

          دقیقا بنده هم همینطورم،

          پس الان که نوشتون میخوندم،پس بهتر صحبت نکنم تا مورد قضاوت قرار نگیرم:-).

          باز مممنون که این نکته خیلی مهم نوشتید.

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    نرگس پرورش گفته:
    مدت عضویت: 2206 روز

    سلام زیبابین من !

    هیچ می دونستی که انسان ها ذاتا علاقه دارن خاص باشن، متفاوت دیده بشن و مورد توجه قرار بگیرن ؟

    و همین ویژگی هم باعث اتفاقات خیلی خوب در جهان بشری شده .

    اما یه سوال مهمی که باید از خودت بپرسی اینه که: تو می خوای در چه زمینه ای خاص و متفاوت باشی ؟

    تو به چه شکل می خوای مورد توجه و مورد احترام انسان ها قرار بگیری ؟

    این سوال ها خیلی از اصول و ارزشهای درونی تو رو بر تو آشکار خواهد کرد .

    سوالات خوب پرسیدن یکی از رموز دستیابی به آگاهی های عمیق جهان هستی ه

    نازنین رفیق من !

    می خوای در مورد راهکار خوش‌شانس شدن با هم صحبت کنیم ؟!

    خب ماجرا از این جا شروع میشه که

    صحبت کردن با دیگران یکی از ویژگی های طبیعی آدم هاست ، اما اغلب آدم ها عادت به صحبت کردن از مسایل ناخوشایند و مشکلات خودشون دارن و تعداد کمی سعی می کنن مسایل خوب رو تعریف کنن و این رمز تفاوت آدم ها در خوش شانس شدن یا بد شانس شدن هست !

    مرز بین خوشبختی و بدبختی هاست !

    تو می خوای جزو کدوم دسته از آدم ها باشی ؟

    تصمیم بگیر که می خوای معمولی بشی یا عالی ؟

    می خوای مثل اکثریت آدم ها عمل کنی و نتیجه ای رو بگیری که اکثریت آدم ها گرفتن ؟

    یا می خوای نتیجه ی منحصر به فردی خلق کنی ؟

    می خوای خوش شانسی رو در زندگی ت خلق کنی یا بدشانسی رو ؟

    فکر و بررسی کن و ببین برنامه ی تو چیه ؟

    آیا تو هم می خوای برای جلب توجه دیگران صحبت هایی رو داشته باشی که همه دارن ؟

    تو که به این آگاهی رسیدی که با صحبت کردن در حال ارسال درخواست هات به جهان هستی تا اتفاقات رو برات شکل بده باید به خودت یه تعهد بدی .

    تعهد بدی که فقط بر روی اتفاقات خوب زندگی تمرکز بذاری و همیشه از معجزات و برکات زندگی ت صحبت کنی .

    باید با خودت و خداوند یه قرار بذاری:

    قرار بذار که تو سمت خودت رو با صحبت کردن از زیبایی ها و نعمت ها و دیدن قشنگی ها و شکرگزاری برای داشته هات انجام میدی

    و از طرف دیگه خداوند ظرف وجودت رو بزرگ تر کنه و نعمت ها و اتفاقات خوب زندگی ت رو گسترش بده و چندین برابر وارد زندگی ت کنه.

    و بدون که هیچ کس وفادار تر از خداوند به عهد و پیمان نیست .

    ایمان بیار که خداوند همیشه کارش رو عالی انجام میده، اون همیشه بی نقص ه

    و از طرفی هدایت گر تو در مسیری هست که می خوای طی کنی .

    پس با تمام وجود تمرکز ت رو بر روی زیبایی ها و قشنگی های زندگی ت و داشته هات بذار و از اون ها بگو و تعریف کن و بنویس .

    برای خداوند از ماجراهای خوبی که تجربه می کنی بگو.

    برای خودت معجزات و برکت های هرروزه ی خودت رو بازگو کن.

    در بین عزیزانت از زیبایی ها و قشنگی ها و شگفتی هایی که تجربه کردی صحبت کن.

    از زیبایی های که می بینی حرف بزن .

    طبیعت و برکت هاش رو تحسین کن .

    ثروت و نعمت و رفاه رو ببین و تماشا کن و لذت ببر.

    خداوند رو سپاس بگو .

    سپاس بگو بخاطر قوانین بی نظیری که بر جهان خلق کرده .

    خداوند رو سپاس بگو برای اینکه کلام تو رو عصای معجزه گری کرده که در اختیار ت قرار داده .

    خداوند رو سپاس بگو بخاطر این همه محبت و لطفی که در حق تو داشته که تو رو در بهترین سایت دنیا وارد کرده و به تو این فرصت رو داده که قوانین ش رو درک کنی .

    خداوند رو سپاس بگو بخاطر بهترین استادی که با عشق هست تا به تو حقیقت ها و قوانین جهان رو یاد بده .

    خداوند رو سپاس بگو بخاطر یه بانوی بی نظیر که بهترین نقش مکمل دنیا رو در اجرای رسالت ش داره انجام میده و شده الگوی زندگی تو .

    خداوند رو سپاس بگو بخاطر خانواده ی نازنینی که داری ، همون که همیشه آرزوت بود ،انسان هایی مهربان و آگاه و فرهیخته .

    خداوند رو سپاس بگو بخاطر گوشی فوق العاده ای که داری و بسته ی اینترنت پرسرعت ت و امکان استفاده از فضای سایت .

    برای خداوند بگو که چقدر ذوق زده میشی وقتی مهر سبز لایک رو کنار دیدگاه هات می بینی و می دونی که هدایت خداوند بوده که استاد اون دیدگاه رو لایک کنه و این یه نشونه ست .

    برای خداوند از زیبایی های زندگی الان ت بگو .

    از زمان هایی که با عشق و صلح و صفا و زیبایی سپری میشه ‌.

    برای خداوند تعریف کن که چقدر همه چیز در روابط و خانواده و عزیزان ت تغییر کرده از وقتی که تو متعهد شدی به شاگرد استاد بودن .

    برای خودت یادآوری کن معجزات کوچک و بزرگ زندگی ت رو .

    برای خودت از نعمت هایی بگو که به سمت زندگی ت سرازیر شده .

    از اینکه تمرکز گذاشتن چقدر سریع همه چیز زندگی ت رو تغییر میده .

    تعریف کن که بهترین لذت زندگی تو نوشتن از قوانین و یادآوری اونها به خودت هست .

    بگو که این کاری هست که عاشق ش هستی و از انجام ش لذت می بری و هیجان زده میشی .

    برای عزیزان ت داستان هدایت ت و معجزات ش رو تعریف کن ….

    می بینی عزیزدلم که چقدر صحبت های عالی برای گفتن داری ؟؟

    یادت هست مدتها قبل از آشنایی با استاد کتاب «چهار میثاق» رو می خوندی ‌؟ و یادت هست که اولین میثاق همین بود :با کلام خود گناه نکنید

    و تو انگار الان حقیقت این میثاق رو درک می کنی و ارتباطش با قوانین جهان هستی رو بهتر می فهمی .

    یک قصه بیش نیست غم عشق و این عجب

    کز هر زبان که می شنوم نامکرر است …

    حالا بهتر می فهمی ارتباط بین بدشانسی و صحبت ها و داستان گویی های آدم ها رو . درسته ؟

    پس

    به خودت و خداوند قول بده که فقط زمانی حرفی برای گفتن داشته باشی که قصد داری با کلام ت معجزه کنی و شگفتی ها رو در زندگی ت خلق کنی .

    و ایمان داشته باش که به این شکل خودت رو در مدار دریافت معجزه و شگفتی و اتفاقات عالی قرار میدی .

    عزیزم !

    این رو هم بدون که :

    هرچقدر هم خوب باز هم می تونی بهتر به قانون عمل کنی

    تو یه الگوی بی نظیر رو برای خودت انتخاب کردی که همیشه در حال بهبود خودش هست . استاد تو استاد عمل کردن به قانون ه . استادی که با عمل گرایی خودش تو رو عاشق و شیفته ی خودش کرده .

    ایمان دارم که تو هم روزی تبدیل به یک الگو خواهی شد از عمل گرایی و اجرای قانون در لحظه به لحظه ی زندگی ت و به این شکل در زندگی هزاران نفر تاثیرات مثبت میذاری و میشی مصداق این شعار خانواده ت که :

    خوب زندگی کنی

    و کمک کنی جهان جای بهتری برای زندگی بشه .

    دوستت دارم نازنینم ❤️

    خداوند عاشق توست ❤️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
      • -
        نرگس پرورش گفته:
        مدت عضویت: 2206 روز

        سلام الهام شعبانی عزیزم 🌸

        خواهر نازنین عباس‌منشی‌ام 🌼

        منم از شما سپاسگزارم برای دیدگاه ارزشمند ت برای من .

        واقعا خدا رو شکر می کنم بخاطر داشتن خانواده ی مهربانم .

        بخشی از نوشته ام حاوی باورهای محدودکننده بود و من از لایک نخوردن ش توسط استاد متوجه شدم و سعی کردم ویرایش ش کنم اما به گمانم باز هم به ویرایش نیاز داره برای مورد تأیید استاد قرار گرفتن .

        باز هم سپاسگزارم نازنین خواهرم .🌼

        دوستت دارم ❤️

        خداوند عاشق توست ❤️

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: