«اعتماد به ربّ»، پیام ابراهیم از قربانی کردن فرزندش - صفحه 90 (به ترتیب امتیاز)


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    214MB
    18 دقیقه
  • فایل صوتی «اعتماد به ربّ»، پیام ابراهیم از قربانی کردن فرزندش
    16MB
    18 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

2079 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    فرشته شمسی گفته:
    مدت عضویت: 1892 روز

    به نام خداوند جان و خرد ❤😍

    سلام و درود به دوستان هم فرکانسی و استاد عزیز و مریم بانوی گلم که این فایل سفرنامه رو برای ما اماده کردن ،،❤🥰

    سومین روز از برگ سفرنامه رو دیدم و کامنت میزارم با هدایت خدا😍

    استاد عزیزم من عاشق این فایل شدم و خیلی بهش نیاز داشتم ،،من خیلی جاها تسلیم و رها نیستم

    خیلی جاها میترسم و میخوام که خودم مشکلمو حل کنم

    خیلی جاها نگرانی میاد سراغم

    خیلی جاها کلافه میشم از اینکه توانایی حل مشکلات و ندارم و…….‌‌

    من از امروز قول میدم جور دیگه ایی عمل کنم 🙏

    من تمام تلاشمو و میکنم که تسلیم فرمان خدا باشم

    از امروز هر باری رو که داشته باشم میسپارم به خدا و همون طور کع خیلی وقتا خسته شدم و رها کردم اون مشکل حل شد

    ولی الان با اگاهی و نه از روی خستگی ،،بلکه با حس خوب و شادی همه چی رو به خدا میسپارم

    و باور دارم که خداوند به بهترین شکل همه چی رو درست میکنه 😍😘

    من تلاش میکنم هر روز ذره ذره تلاش میکنم تا بهتر شم

    و قول میدم بیام اینجا و بگم که چه قدر تغییر کردم🥰

    من میرم تو دل ترسام و ثابت میکنم که ایمان دارم به رب ،به پروردگار مهربانی ها 🥰

    من دیگه موقع مشکلات سر خم نمیکنم ،ناامید نمیشم ،استرس و اضطراب به خودم نمیدم ،

    بلکه فقط به زیبایی های زندگیم توجه میکنم و سعی میکنم نکته مثبت از دل اون مشکل در بیارم تا از نظرم اون مشکل بزرگ و غیر قابل تحمل نشه و بعد از مثبت دیدنش کاملا رها میکنم و میگم خدایا من کارهای مهمتری دارم😉 ،من وقت اینو و ندارم به این قضیه فکر کنم😁 ،من اومدم تو این جهان شاد باشم و شادی افرین 💃، پس خودت حلش کن من کاری به این کارا ندارم و تو امور تو دخالت نمیکنم😐 ،تو خدایی و قدرت داری تو عزیز و بزرگی و از زمانی که تو شکم مادرم بودم و تو همه انچه که نیاز داشتم قبل به دنیا امدنم برایم فراهم کردی ، پس الان هم همه چی رو فراهم میکنی ،دیگه من به هیچ کاری دخالت نمیکنم

    و قول میدم فقط شاد باشم و پر انرژی😁🤩

    اخ حالا شد، این فرشته رو بیشتر دوست دارم 😊🤗😁

    فرشته ایی که رها و تسلیم فرمان خداست 🥰

    فرشته ایی که میره تو دل ترسا و اصلا نگران نیست 🤩

    فرشته ایی که میره تو بغل خدا و معجزه اشو و مبینه🤗

    فرشته ایی که فقط درس میگره و اون درس هارو با بهترین نمره پاس میکنه😁

    من فوق العاده ام 🥰چون اومدم تو این مسیر و میخوام که تغییر کنم 💪من با قدرت ادامه میدم و میامو و میگم که چه قدر تغییر کردم و چه قدر تسلیم فرمان خداوندم 🥰قول قول قول😅😄

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    عرفان دهقاندار گفته:
    مدت عضویت: 2036 روز

    سلام و دورود💎💎

    وقتی نگاه میکنم به روند تکامل شخصیتم از کودکی؛ الگو ها، خانواده، رسانه، آموزش و پرورش و… همشون سعی بر بت سازی عوامل و شخصیت هایی برگزیده در من داشتند (به قول استاد ما در جامعه ای شرک زده زندگی کردیم و شکل گرفتیم)

    و اگر هم اسمی از خدا بود، درکنارش عذاب الهی، آتش جهنم، به ما که نمیرسه، به بعضی ها میده و…. بود

    و امروز با دیدن این فایل و توضیح تسلیم بودن در برابر رب توسط استاد، کمی فکر کردم

    دیدم چه کسی، چه نیرویی باصلابت تر، مهربان تر وقابل اعتماد تر از رب برای سپردن افسار زندگی بر دستانش

    نیرویی که من رو از لای زباله ها، نا امیدی ها و جهنم برداشت، تمیزم کرد و بهم توجه کرد و من رو گذاشت در مسیر حقیقت

    نیرویی که حق انتخاب را بدوت هیچ توقع و هزینه ای تو دستمون گذاشت

    نیرویی که جهان رو عظیم و سرشار از لذت های گوناگون برای تجربه کردن ما آفرید

    امروز به خودم قول میدم که شروع کنم به گسترش خداوند در زندگیم، با آگاهی بر این اصل که خداوند عاشق گسترش است 💎❤️

    روز سوم سفر نامه

    پیروز باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    آقا و خانم میم گفته:
    مدت عضویت: 1539 روز

    بنام خدا(:🌹💙

    🔺سلام به استاد عباسمنش و خانم شایسته.

    این فایل رو در بهترین حال ممکن دیدم، قراره فردا برای انجام یه کاری به اداره مربوطه‌ش برم و کلی ته دلم ترس و استرس بود که نکنه باهام مخالفت کنند و خلاصه یجوری دست به سرم کنند و الکی بچرخوننم، این صحبتای استاد رو که شنیدم فهمیدم واقعا تفاوت انسان ها در ایمان و اعتمادشون به خداونده.

    🔺اعتمادی که فقط حرف و کلمه نباشه، در عمل اعتمادت رو نشون بدی، با قدم برداشتن، با ادامه دادن، با نترسیدن و…. .

    دقیقا فرق ما آدما با حضرت ابراهیم در اینه، ایشون اعتماد و توکل داشتند به خداوند و بقول استاد نتیجش شد اینکه خداوند انگار در مورد رفیق جون‌جونیش حرف میزنه در قرآن.

    🔺خداوند رو سپاسگذارم که هدایتم کرد به سمت این فایل و سپاسگذارم که روز به روز درحال بزرگتر شدنم و دارم درک میکنم و عمل میکنم به آموخته هام.

    🔺در پایان هم از خانم شایسته و استاد عزیز ممنونم که همچین محیط عالی برای پیشرفت دیگران مهیا کردند.

    ممنون که وقت گذاشتید و خوندید.🤝

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    SAHAR گفته:
    مدت عضویت: 1797 روز

    به نام خداوند مهربانم

    سلام به همه عزیزان

    چیزی که منو به فکر فرو برد در قسمت نوشته های این قسمت این بود که استاد الگوشون رو حضرت ابراهیم قرار دادن و باور دارن اگه ابراهیم تونسته به این حد از باور و ایمان و توکل و تسلیم برسه پس ما هم میتونیم!

    بعد اینو به زندگی خودم ربط دادم که گاهی میشینم زندگی خودمو با یه سری ادمهای که شاید سه چهار پله از خودم بالاترن مقایسه میکنم و اونارو خیلی بزرگتر میدونم و ذهنم انقدر محدوده که میگم یعنی میشه منم به این زندگی یا بهترش برسم؟

    پس همین تیکه خودش کلی نکته داره برام که اگه استاد خودشو با فردی مثل ابراهیم مقایسه میکنه و باور داره که میشه ایمان و تسلیم و توکلی در حد ابراهیم داشت چون ابراهیم تونسته …. پس رسیدن به زندگی و رفاه ادمهای دیگه ای که یک هزارم ابراهیم هم نیستن که خیلی باید ساده باشه، همین نور امیدی در دلم زنده میکنه که دوباره به خودم یاداوری کنم که اقا جان اگه هرکس در هرجای دنیا به موفقیت به رفاه به شادی به ازدواج خوب به ثروت بی پایان به ایمان و توکل و تسلیم رسیده منم میتونم …منم میتونم مثل ابراهیم رفیق فابریک خدا شم منم میتونم مثل سلیمان بی نهایت ثروتمند باشم منم میتونم مثل یوسف عزیز باشم … بقیه ادمها که دیگه چیزی نیستن ، ( من میتونم ) من صد در صد میتونم، من تلاش میکنم باورم رو‌درست کنم که منم میتونم😇

    من باید توحید عملی داشته باشم یعنی توحیدی که در عمل باشه نه در حرف. یعنی در عمل تمام قدرت رو به خداوند بدم به جای قدرت دادن به عوامل بیرونی …

    یعنی باور کنم من و تنها من در زندگی من تاثیرگزارم!

    مهم‌ترین کار زندگی‌ام =کنترل احساس و توجه‌ام

    مهمترین کار زندگی ام= داشتن توحید در عمل

    مهمترین کار زندگی ام= توکل ، تسلیم و ایمان به خدا

    خداوندا من تسلیمم، من رها میکنم و همه چیز رو به تو میسپارم. خدایا من نمیدونم تو راه حل ها رو میدونی، خدایا من نمیتونم تویی که قادر و توانایی. تو منو هدایت کن به بهترین مسیر ها به مسیر نعمت های زیبا ، به سلامتی و شادی و ثروت و روابط عالی و عشق زیبا.

    تسلیم بودن و ایمان داشتن یعنی من ایمان دارم که خدا به من کمک میکنه، من ایمان دارم که شرایط جوری پیش میره ، اتفاقات طوری پیش میره که بارم روی زمین نمیمونه ، خدا دست منو میگیره و تمام کارهام حل میشه و درست میشه، من میرم تو دل ترسهام و اقدام میکنم و خدا کمکم میکنه. خدا بی نهایت دست داره که به ما کمک کنه .

    ما باید در هر شرایطی تسلیم باشیم و همیشه احساسمون خوب باشه. بدونیم که

    خداوند هست.

    من توسط خداوند هدایت میشم.

    من توسط خداوند حمایت میشم.

    من توکل میکنم به خداوند.

    من تسلیم پروردگارم.

    خداوند همیشه خیر منو میخواد

    خدا منو تنها نمیذاره

    خدا منو به مسیرهای درست هدایت میکنه

    من حالم خوبه و احساس خوبی دارم

    من پشتم به خدا گرمه و پیش میرم ،من نا امید نمیشم من خسته نمیشم من شجاع میشم و به ترسها اجازه نمیدم منو از پا دراره، من پیش میرم ، من حرکت میکنم خدا به من برکت میده.

    اگه اتفاق بدی برام بیفته هم تسلیم پروردگارم. چون میدونم اون خیر منو میخواد.

    از کجا بدونیم تسلیمیم؟ از کجا بدونیم ایمان داریم؟

    از احساس خوبمون

    پس اگه حالم بده اگه حالت بده یعنی تسلیم نیستیم ایمان نداریم.

    خدایا مارو به راه راست هدایت کن، به راه کسانی که به انها نعمت داده ای نه انها که بر انها غضب کرده ای و نه گمراهان.❤️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    علی گفته:
    مدت عضویت: 1470 روز

    بنام خدای بخشنده مهربان

    سپاس از استاد عزیز و همراهان خوبم

    دوستان امروز خداوند لطف کرد و دوتا گره زندگی م را گشود اما بگزارید بگوئیم چگونه به این دو هدف رسیدم :

    حدود ۲ ماه منتظر دریافت پولی بودم که وارد زندگیم شود اما دو ماه در نگرانی بودم به خدا میسپردم اما در میانه راه به خاطر فشار مالی وبدبینی ودنبال شرایط مساعد خارج از وجودم که هردو ترمز من بودن به این پول نمیرسیدم واقعا کلافه شده بودم اندک ایمانی باقی مانده بود که اگر خدا هست چرا مشکل من حل نمیشه دیگه آخه بابا کی پس؟

    امروز بدهکار تماس گرفت طلب پولش را کرد و جالب بود باهاش حرفم شد مهلت نداد غاطی کردم گفتم بابا شماره کارت بفرست تا شب برات واریز میکنم و خداحافظی کردم!

    نکته جالب اینجا بود پس از قطع تلفن گفتم خدا یه حرفی ما زدیم حالا چه کنم کسی نمونده ازش قرض کنیم بدهی این بابا رو بدیم .ولی تو اون لحظه پیرو حرف استاد سعی کردم به خوبی های طرف فکر کنم وحس م رو بهتر کنم فقط اینو میدونم اولین بار بود با شناخت نسبی از جایگاه خودم به عنوان یک انسان که تو همین سایت یاد گرفتم صداش زدم گفتم:خدا من تو رو می شناسم حالی م جورش کن نمیخوام پیش یارو سکه بشم !!!

    جالب اینجا بود بعد از این دعا و توکل به خودش و تضادی که پیش اومد خیلی محکمتر صداش زدم گفتم بابا دیگه من کاری ندارم من بندگی م کردم تو خدایی کن .به یکباره ارمشی عجیب را حس کردم

    دوستان به خدا پولم جور شد پول یارو شب واریز کردم گفتم خدایا شکرت که هستی من دیگه ولت نمیکنم.

    موضوع دوم اختلاف حساب با شرکت داشتم که اونم به لطف خودش به طرز شگفت انگیزی خودش حلش کرد وگرنه من که نمی تونستم ثابت کنم

    قربونت برم خدا من تا حالا چرا اینجوری ازت نخواسته بودم تو که هستی######

    امروز با گوش دادن داستان حضرت ابراهیم از طرف استاد هم شوکه شدم

    که خدا داره جوابم رو میده از طریق همین فایل و استاد عزیزم

    استاد اونجا که گفتی ما هم میتوانیم مثل ابراهیم بشیم واقعا این یعنی باورداشتن خودت

    ،من یه موقعی نمی تونستم به این فکر کنم که میتوانم حتی هم رده بعضی آدم های موفق بشم چه برسه حضرت ابراهیم این یعنی همه ما با هم برابریم فقط باید خودمون رو قبول کنیم که میشه تو هم رفیق پیک خدا بشی.

    توکل یعنی چی اصلا که داستان فامیلتون رو گفتید تو فقط حرکت کن بقیه شو خدا بهت میگه مرسی استاد

    ایمان و توکل یعنی زمانی هیچی وجود نداره نه درکی نه منطقی تو فقط به ندای درونت گوش کنی و عمل کنی و اعتماد کنی که خدا همیشه برات بهترین رو میخواد .

    در پناه خدا باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    سحر گفته:
    مدت عضویت: 1878 روز

    سلام به استاد عزیزم و دوستان گرامی

    استاد چقدر حالم و احساس درونیم زلال و شفاف شد و اشک ریختم وقتی داستان ابراهیم رو از زبان شما شنیدم.من قبلا هم داستان رو فراوان هم شنیده بودم و هم فیلمش رو دیده بودم ولی این درک و این آگاهی رو که الان دارم قبلا هیچ وقت حسش نکرده بودم

    واقعا ابراهیم کی بود چطور تونست به این درجه از تسلیم بودن در برابر رب برسه سوالی که هر روز باید از خودمون بپرسیم اگه اون تونسته پس من هم میتونم خدایا کمکمون کن تا ما هم بتونیم ابراهیم گونه باشیم🙏

    خود من همیشه کسی بودم که مدام نگران دو پسرم بودم مخصوصا پسر بزرگم که الان کلاس دوم هست و از اونجایی که کلاس ها آنلاین شده بودن به شدت نگرانش بودم که مبادا از درس و تحصیلش عقب بمونه و تمام وقتم رو صرف رسیدگی به درس هاش کرده بودم جوری بود که پا به پاش سر کلاس آنلاین از اول تا آخرش می‌نشستم و تکالیف و …..به تک تک شون رسیدگی میکردم و فکر میکردم که این وظیفه ی منه و من مسئول پیشرفتش هستم البته این و هم بگم با وجود این همه رسیدگی شرایط درسی ش چندان جالب و رضایت بخش نبود تا اینکه واقعا خسته شده بودم از بس صبح تا شب باهاش سر و کله میزدم دلم میخواست برم باشگاه، کوه، پیاده روی،ساعتی از تایم روز رو به خودم اختصاص بدم و از خدا خواستم که کمکم کنه و تا اینکه دستهای خدا از راه رسیدن…. 😍

    و ی روز خود معلمشون ازم خواستن که دیگه کاری به درس هاش نداشته باشم و خیلی کنترلش نکنم

    الان دیگه پسرم خودش به تنهایی میشینه پای کلاس آنلاینش و من اون ساعتی که کلاس داره اصلا خونه نیستم و امروز هم رفتم و کارنامه ش رو گرفتم تمام نمرات خیلی خوب بود و معلمش هم ازش راضی بود

    و من الان ی ماهی هست دارم میرم باشگاه و هم کلی از ساعت های روز رو وقت هام آزاد و تنهام میتونم فایل گوش بدم و روی باورهای کار کنم.

    اینارو گفتم که بگم فقط کافیه بسپریم به خودش

    همه چیو همه چی…..و اعتماد کنیم

    خودش بلد چیکار کنه به بهترین نحو ممکن

    قطعا همه ی ما خیلی جاها هست که قلب مون بهمون میگه رهاش کن بسپر به خدا ولی ذهن منطقی ما نمیذاره با هزار جور بهانه نمیزاره به این قدرت مطلق تکیه بزنیم مثل من که میگفتم آخه چطور پسرم میتونه وقتی معلم بالا سرش نیست درسش بخونه اگه من کنارش نباشم بازیگوشی میکنه توجه نمیکنه گوش نمیده به درساش هزار جور بهونه

    ولی من آگاهانه آرومش میکردم میگفتم خدایا این مشکل من نیست مگه بنده ی منه بنده خودته حالا هم خودت میدونی دیگه ی کاریش بکن من نمیدونم….😅

    ولی ایمان دارم که تو راهش و بلدی🥰😊

    در پناه خدا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    زهرا رضایی فرد گفته:
    مدت عضویت: 2405 روز

    سلام خدمت استاد عزیزم و دوستانم در سایت عباس منش .نظر من در مورد این فایل ارزشمند و عمیق اینه که همه ما یکسان افریده شدیم ساختار فیزیکی و متافیزیکی پیامبران و ما یکی بوده و هست فرق در اون باور احساس لیافته هست که یکی خودش رو ارزشمند میدونه که خدا باهاش صحبت کنه بهش راهکار بده و ادامه این مسیر باعث کامل و کامل ترشدن ایمان میشه تا جایی که ما نمودش رو در عمل میبینیم و فکر میکنیم اون انسان برگزیده است و خدا فقط با این افراد منتخب ارتباط برقرار میکنه بقول استاد این افراد خدارو انتخاب کردن بعنوان تنها رب نه خدا اونها رو انتخاب کرده .همه ما درسطحی انتخاب شده و برگزیده هستیم که وارد این دنیا شدیم و اون بیس شخصیت که همون احساس لیاقت هست در بیشتر ما جاش رو به بی لیاقتی و بد دونستن خودمون داده که اونقدر خوب هستیم که خدا ما رو همونطوری که هستیم دوست داسته باشه چه برسه به اینکه باهامون صحبت کنه هدایتمون کنه فکر میکنیم باید ساعتها نماز بخونیم روزها روزه بگیریم یاحتی کشته بشیم خدا ما رو دوست داشته باشه فقط کافیه باشیم بودن ناب بودن در هماهنگی با خداوند

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    هدا حیدری گفته:
    مدت عضویت: 863 روز

    با سلام خدمت استاد گرانقدر و خانم شایسته مهربانم

    امروز خیلی داشتم به این فک میکردم هدا چقدر خداتو قبول داری چقدر بهش ایمان داری اگر بحث حرف زدن باشه راحت میشه گفت باایمانم اره تو حرف زدن واقعا راحت ولی تو عمل که بیاد چرا اون ایمانه رو ندارم واقعا. چرا وقتی که رفتی تو دل ترست وقتی میگی خدا کمکم کن هنوز آروم نیستی دچار شرک میشم بنده های خدا رو بیشتر قبول دارم تا خدا خیلی این موضوع این روزها تو زندگیم پررنگ شده واضح دارم میبینم میگم خدایا سپردم به تو ولی هنو قلبم آروم نیست این اگه شرک و بی ایمان نیست چیه همش دارم فک میکنم اکثر باورهای غلط که دارم تو وجودم پیدا میکنم منشاشون از عدم ایمان کافی از دچار شرک شدنه این فایل هدایت امروز من بود دوست دارم هرروز بیشتر بیشتر تلاش کنم برای اینکه هرروز کمی باایمانتر بشم کمی خدارو بیشتر حس کنم ببشتر لمس کنم وجودشو تو زندگیم بیشتر شکر گذار باشم

    شکر گذارخداوند هستم که من رو به این فایل بینظیر هدایت کرد .

    درپناه الله شاد سالم تندرست باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    EHSAN گفته:
    مدت عضویت: 1406 روز

    سلام و احترام خدمت استاد عزیزم و همه دوستان

    سومین روز سفرنامه

    تسلیم بودن

    اصلا اساس تسلیم بودن از چیه؟

    ما در چه صورت و چه هنگام تسلیم میشیم؟

    به نظرم تسلیم شدن دونوع هست ، یه وقتهای ما از روی عجز و زور تسلیم میشیم و اون تسلیم شدن خلاف میل باطنی ما هست و درواقع اون تسلیم بودن یک جور تحمل هست که از منشا جبر ، ترس ، ناتوانی بوده و سراسر تضاد و ناخواسته و احساس منفی ، این نوع از تسلیم بودن  معمولا در قبال افراد و شرایطی که ازشون متنفر بوده و همیشه به دنبال راه فرار هستیم میباشد که انگار ناچار به تسلیم شدن و فرمان پذیری از اون افراد هستیم و اختیاری نداریم

    اما این نوع تسلیم بودن که در قبال خداوند هست کاملا به اختیار خودمون و از نوع شوق و عشق و علاقه هست ، یه جور سرسپردگی که با لذت و میل باطنی خودمون همراهه

    تسلیم بودنی که از منشا اعتماد بی قید و شرط و رضایت کامل قلبی و احساس خوب بوده و خداوند هیچ نیازی به تسلیم بودن ما نداره و بر خلاف حالت اول فقط برای ما خیر محضه

    منتها سخت ترین بخش این نوع تسلیم بودن اینه که باید به چیزی که الان اصلا نمیتونی ببینی یا بدترش اینکه همه شواهد خلاف اون هست اعتماد کنی و بر اساسش عمل کنی

    یه شهامت و اعتماد و ایمانی میخواد که از را رفتن چشم بسته روی طناب بر بلندای برج هم بیشتره

    اما خبر خوب اینه که اصلا نیاز نیست ما خودمون رو با امتحانهای بزرگ حضرت ابراهیم مقایسه کنیم و باید از قدمهای کوچک تسلیم شدن و هدایت خواستن در قبال مسائل کوچک زندگیمون شروع کنیم و آروم آروم مثل خود ابراهیم تکاملمون رو طی کنیم چرا که اون حد از امتحانهایی که او میشده نشون دهنده مدار تکاملی بالایی بود که طی کرده و قطعا خداوند از اول ابراهیم رو با این حد از ایمان داشتن محک نزده

    مطمئنا بعد از چشیدن لذت نتایج و احساس بی نظیری که از تسلیم بودن و عمل به هدایت‌های خداوند توی مسائل کوچک تجربه میکنیم ناخودآگاه دوست داریم در مسائل بزرگ و اساسی زندگیمون هم به خدا اعتماد کنیم مدارمون بالا و بالاتر میره

    در ضمن تسلیم بودن فقط به کلام و حرف نیست و نمیتونیم سر خودمون یا خدا رو کلاه بزاریم درست مثل همون اصطلاح معروف استاد که همیشه میگه ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است.

    اگه ما خودمون رو شایسته تسلیم بودن و هدایت خداوند ببینیم میتونیم ازش برخوردار بشیم

    امیدوارم همه ما این لذت ناب و این آسانی تمان امور زندکی رو تجربه کنیم.

    در پناه رب العالمین باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    رها قلی زاده گفته:
    مدت عضویت: 1124 روز

    به نام خالق رنگ ها

    سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز

    و سلام به همه دوستان

    روز سوم از روز شمار زندگی من

    با دیدن فایل اولین روز به خودم قول دادم هر روز کامت بزارم ، چون این جوری به قول استاد می خوام از خودم رد پا به جا بزارم .

    نمی دونم چطور حس مو بعد دیدن این فایل فوق العاده بیان کنم .

    انگار تو آسمونم و دست خدا رو تو دستم احساس می کنم.

    استاد من الان تو قدم 4 دوره 12 قدم هستم و از شما چندین بار تو فایل های مختلف شنیدم که در زمان درست در مکان درست بودن این هدایت الله.

    امروز بعد دیدن جلسه سوم روز شمار زندگی با خودم گفتم در زمان درست ، در مکان درست بودن یعنی همین.

    تو دوره 12 قدم یک هدف اصلی من رسیدن به اندام ایده آل ، و از خدا خواستم هدایتم کنه ، اما از اونجایی که اهل ورزش ام و هیکلم از نظر بقیه خوب کمی به شک و تردید افتادم که دوره قانون سلامتی بخرم یا نه .

    و چون کم کم داره شرایط مالی ام بهتر میشه ، هی واسه خودم بهونه می آوردم که برای رسیدن به اندام بهتر نیازی به خرید دوره قانون سلامتی نیست ، اگه 9 میلیون دوره بخری ، هزینه ترم بعد دانشگاه می خوای چه کار کنی و کلی از این قبیل بهونه ها یا به قول شما ترمز تو ذهنم میاد .

    تا اینکه من از الله مهربونم یه نشونه خواستم که راهنماییم کنه دوره قانون سلامت بخرم یا نه .

    و امروز با دیدن این فایل

    گفتم وااای تمام بهانه های من از شرک

    وااای من شک دارم که اگه این پس انداز خرج کنم دوباره ، پول به دستم می رسه واسه شهریه دانشگاه

    با دیدن این فایل استاد انگار از خواب غفلت بیدار شدم .

    اخه چقدر شما خوبین استاد.

    آنقدر ساده و روان توضیح می دین مسائل ، بعد از شنیدن این فایل تمام وجودم لرزید.

    تازه متوجه شدم من فقط حرف می زنم که باور فروانی رو قبول دارم ‌.

    وقتی فکر می کنم به ایمان حضرت ابراهیم که بدون ذره ای شک و تردید تسلیم ، الله بود.

    و یاد حرف شما استاد که ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت.

    با خودم گفتم اینجا باید من اسماعیل مو و قربانی کنم و با خرید این دوره قانون سلامت از پس انداز م هم شرک و از وجودم پاک کنم ، چون ایمان میارم به خدایی که مالک همه چی و من به خزانه غیب بدون واسطه وصلم ، پس اصلا جای نگرانی نیست که هزار برابر این پول به راحتی وارد زندگیم میشه .

    استاد شما بی نظیر هستین .

    امروز اول اش خجالت کشیدم از شرک توی وجودم اما یاد درس هایی که از شما گرفتم افتادم تو دوره عزت نفس که احساس گناه نداشته باشم و خودم سرزنش نکنم.

    به جاش شکرگزار الله باشم که انقدر خوب هدایتم کرد به سمت درک باور فراوانی .

    من باعشق و اطمینان به الله مهربونم

    و اطمینان و باور به درس های شما

    ترس و شرک تو دلم سر می برم و با عشق قدم تو دنیای فروانی و نعمت و سلامتی و ثروت و خوشبختی می زارم .

    استاد عزیزم ازتون سپاسگزارم که انقدر خوبین .

    با آرزوی موفقیت برای همه دوستان .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: