«اعتماد به ربّ»، پیام ابراهیم از قربانی کردن فرزندش - صفحه 80 (به ترتیب امتیاز)


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    214MB
    18 دقیقه
  • فایل صوتی «اعتماد به ربّ»، پیام ابراهیم از قربانی کردن فرزندش
    16MB
    18 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

2079 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    رها پرورده گفته:
    مدت عضویت: 2471 روز

    به نام الله یکتا

    سلام به استادعزیزم وخانم شایسته عزیزوهمه دوستانم درخانواده صمیمی عباسمنش

    امروزوقتی داشتم به فایل سوم سفرنامه که درباره حضرت ابراهیم وایمان واقعی اش نسبت به خداونده گوش میدادم، متوجه شدم که گوش دادن وتوجه کردن به همین فایلهای رایگان چقدرکمک میکنه بهمون توی شناسایی باورهای غلط ومحدودکننده مون،ومیتونه به ماالگوبده که بدونیم انسانهای موفق وانسانهایی که درمسیردرست ودرمسیرهدایت الهی هستندچطوری فکرمیکردندوچطوری عمل میکردند،فهمیدم که اعتمادکردن به خدا چقدرمهمه،تاحالاتوی زندگیم پیش اومده که توی موضوعی به خدااعتمادکردم ویه آرامش ویه راحتی خیالی وجودم رودربرگرفته و واقعاهم به قول استادنتیجه اش اتفاق خوب واتفاقاتی بوده که به نفع من بوده و واقعاخیلی دوست دارم که درتمام لحظات زندگیم این اعتمادوحس خوب وبه دنبالش اتفاقات خوب روتجربه کنم،

    فهمیدم که یک انسان باایمان واقعی چه نشانه هاوچه خصوصیاتی داره اینکه حرکت میکنه،دست به عمل میزنه،به خداوکمکهاش اعتمادمیکنه ایمان داره که وقتی ازخدامیخوادبهش کمک کنه خدادست به کارمیشه وکارهاشوبه بهترین شکل براش انجام میده،مطمئنه که اگرمسئله ای یاچیزی که ظاهرا براش خوشایندنیست پیش میاددردلش ودربطنش براش خیرومنفعت داره ودرآخرهم همینطورمیشه چون به خداونداعتمادداره،

    به خوبی باگوش دادن به این فایل استادفهمیدم که خیلی بایدروی ایمانم واعتمادم به خداوندکارکنم وایمانم روقوی کنم چون ویژگی هایی که برای یک انسان باایمان توی این فایل برشمرده شداون طورکه بایددرخودم نمیبینم،

    توهمین لحظه باتمام وجودم باتمام قلبم فقط ازخداوندمیخام که خدایاکمکم کن کمکم کن که ایمان واعتمادم به توزیادبشه کمکم کن گامهامومحکم واستواربردارم،خدای عزیزم من اومدم توی این راه توی این مسیرباچنین استادی آشناشدم حتمالیاقتش روداشتم پس دستاموباقدرت بگیر ودرادامه این راه منوحمایت وهدایت کن،خدای عزیزم وجودم رولبریزازعشق زیبای خودت کن.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    هدا پویان گفته:
    مدت عضویت: 2601 روز

    سلام به تو که یکی از بت شکنان عالم شدی

    سلام به تو استاد عزیزم که شبیه ابراهیم به عقاید و بتهای گذشتگانت پشت کردی و تبر به ریشه انها زدی و نشان دادی که هیچ قدرتی ندارند .

    درود خدا برتو که مارو از شر بتپرستی های هزاره سوم نجات دادی بتهایی که کمک که نمیکردن هیچ روز به روز جهنم رو برامون به ارمغان میاوردن.

    تو با شکستنشون و فیلم گرفتن و نشون دادن به ما مارو هم که گم شده بودیم به راهی هدایت کردی که خدا تو بندرعباس بهت گفته بود.

    ممنونم ازت سید

    ممنونم از خدای زیبا و بینظیرم که تورو آفرید

    ممنونم ازش که مارو به حال خودمون نزاشت و در هر زمان ابراهیم ها و محمدها و موسی هایی برامون فرستاد تا ما رو هدایت کنه به راه راست.

    امیدوارم هممون بتونیم زره ای بیشتر هر روز به ابراهیم بودن نزدیکتر بشیم.

    سفر بهت خوش بگذره نوشه جونت

    نوش جونه هممون زندگی آزادی که خدا بهمون هدیه داده

    سید آزاد شدم از خیلی زنجیرها با آموزشهات اگر بخوام برات بگم تا ۱۰ روز باید برات بنویسم از قید و بندهایی که بهمون با باورهای اشتباهمون وصل بود و تو با هر فایلت و هر دوره ای که گذاشتی یکی یا چندتا از اونهارو باز کردی

    خداوند بی نهایت در دنیا و بینهایت در آخرت بهت نعمت بده

    آزادی بهترین نعمته

    براهمتون آزادی رو آرزو مندم

    درپناه رب شاد باشید و آزاد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    زهـرا خوشبخت گفته:
    مدت عضویت: 2605 روز

    ?روزسوم سفرنامه(خداشناسی)?

    سلام مهربونای من

    چند قدم ب عقب تر برمیگردم ،یادم می آید روزی قبل از آشنایی باسایت شما تصمیم گرفتم دیکرنگران نباشم دیگر بس کنم گریه و زاری ب درگاه خداوند را

    روزی تصمیم گرفتم بیخیالترین آدم دنیا شوم فارغ ازینک رندگیم چقد آشوب است ،بخندم و دل ب خدا بسپارم

    دورکعت نماز خواندم و از خدای مهربان خواستم صبرم دهد ، وقتی سرسجاده نشستم تمام وجودم را باخودم به پیشگاه خداوند بردم

    دیکر خسته بودم ازهمه چیز

    دیگر توان جنگیدن رادرخودم نمیدیدم

    شاید بازبانم حرفی نزدم ،اما باقلبم برایش گفتم خدای من من کاری از دستم بر نمی آید ،راه گم کرده ام ، و امید ب هیچ انسانی ندارم حتی نزدیکترین عزیزانم

    آمده ام آمده ام ب پیشگاهت ک خودم را دراغوشت رها کنم

    من نمیدانم چه میکنی ،این من و این زندگیم و این قلبم ! هرچی میخواهی کن

    من تسلیمم .دراین مسیر صبر بمن ده .من دختری عجول ام ،صبری ده ک بتوانم از پس سختی ها برآیم

    آن شب شبی عجیب بود

    الان ک فکرش رامیکنم قلبم ب لرزه می افتد ،من تسلیم ش شدم آن شب

    چ کاربزرگی کردم

    به خدایم قول دادم فارغ از وضع بد زندگیم .بخندم ،برقصم و ذره ای غصه نخورم ،بیخیال باشم همین

    صبح ک ازخواب برخواستم دیگر آن زهرای سابق نبودم چنان صبری در من سر ریز میکرد ک با تمام حسم صبر را حس میکردم

    روزها میگذشت و من شاداب تر ارقبل بودم ،دیگران میگفتند زهرا داری ازخوشی پرواز میکنی ،بدون اینکه برایم مهم باشد من میخندیدم

    نمیدانسم چشده فقط میخندیدم

    روزها گذشت ماه ها کذشت ، روزی رسید دیدم درسایت عباسمنش دات کام عضو هسم و دارم از خوشی های زندگیم برای دیگران تایپ میکنم

    من تسلیمش بودم برای من فرق نداشت مرا کجامیبرد ،با خدایم ب سایت های مختلفی کانال های مختلفی پا میکذاشتیم و من آنقدر تسلیم بودم ک قلبم مرا باخود از آن سایت ازآن کانال بیرون میکشید و قشنگ حس میکردم خدا میگفت اینجا فقط برای گذشتن است نع ماندن

    من بی اختیار بودم و او همه کارها را میکرد

    وقتی وارد سایت شما شدم آنقدر آماده بودم ک حتی نپرسیدم اینجا کجاست

    بی اختیار قلبم گره خورده بود ب اینجا و الان یک سال است من جز سایت شما جزاستاد عباسمنش شحص دیگری ورد زبانم نیست

    من نمیتوانم جز شما حر ف ازشخص دیکری بزنم ،بند بند وجودم گره خورده ب اینجا آدرس است

    elmeservat.com ،

    خواستم بگویم همه ی این مدت من تسلیمش بودم و او مرا ب آرام بخش ترین مکان دنیا (سایت شما)هدایت کرد

    آرامش بیشتر آنجا بود ک زندگیم متحول شد

    میدیدم اطرافیانم نگران اند غصه میخورند و من آن لحظات تافته جدا بافته ای بودم ک رب دستانش رابرسرم میکشید بحاطر ایمانی ک ب او داشتم

    اطرافیانم دوستانم پیش من ازخواسته هایشان حرف میزدند و نا امید بودند

    اما میدیدم من میخواهم وو خداوند اجابت میکند و همه متحیر می ماندند

    استاد عزیزم من خوب میفهمم تسلیم بودن یعنی چه.!

    من خوب میفهمم حال خوب دائمی (ایمان)یعنی چه!

    من خوب میفهمم هدایت رب یعنی چه!

    من میفهمم دلی ک بی دلیل شاد است با خداست

    این فایل پر از درس است پراز آگاهی است، ابراهیم ، اکر ابراهیم شد ،بخاطر نگاه ویژه رب نبود

    بلکه بخاطر ایمان ویژه ای بود ک ب الله ش داشت

    هرجا بردتت سوال نکن ،اگر اینجا هستی سوال نکن ،بدان اینجا همان جایست ک رب بهترین جا برای تو میداند

    خیلی قبل تر نمیدانسم علت اینکه اینجا هستم چیست

    و چطور شد ب اینجا آمدم ،میدانستم کارخداست اما نمیدانستم چرامن؟

    فهمیدم تسلیمش بودم

    تسلیم بودن=خوشبخت شدن ب معنای کامل

    فارغ ازاینکه زندگی ات چقد آشوب است

    خداروشکر .

    امروز هم سبک بالتر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    پروانه 🦋 گفته:
    مدت عضویت: 2405 روز

    روز سوم سفرنامه خوب مون

    تسلیم بودن

    یکی درد و یکی درمان پسندد

    یکی وصل و یکی هجران پسندد

    من از درمان و درد و وصل و هجران

    پسندم آنچه را جانان پسندد

    بابا طاهر

    این مصراع آخر به حدی منو احساستی میکنه که تو خیلی از لحظات مهم زندگیم با لبخند و اشک اینو زمزمه کردم و به قول استاد پشتم گرمه گرمه

    پسندم آنچه را جانان پسندد

    پسندم آنچه را جانان پسندد

    پسندم آنچه را جانان پسندد

    وقتی من تو این حالت قرار میگیرم اصلا انگار در اوج اوج قدرتم

    به حدی احساس قدرت میکنم که واقعا فرقی نداره نتیجه چی بشه

    به نظرم تسلیم بودن یا در حالت (پسندم آنچه را جانان پسندد)قرار گرفتن ؛نهایت قدرته ،نهایت آزادی و رهاییه

    خیلی جاها خودم به شخصه تلاش میکنم که امور رو به دست بگیرم همه چیزو کنترل کنم ،نتیجه گرا باشم ولی همیشه یه جاهایی هست که از دستم در میره ممکنه نتیجه خوب بشه ولی من چیزی رو نسپردم (رها نکردم) با اعصاب خوردی خوب میشه ولی وقتی به خودم میام و یادم میاد یکی اون بالا هست که منو از خودم بیشتر دوست داره، خوبی منو بیشتر از خود من میخواد ،همه جوانبو در نظر گرفته (حتی چیزایی که من نمیدونم) با خرد افسانه ایش داره امور رو سامان میده دلم آروم میشه انگار یه بار ۳۰۰ کیلویی رو از روی سینم برمیدارن (نتیجه ایمان =احساس آرامش)

    وقتی اعتماد میکنم سبک ترم ، رها ترم مثل یک برگ میمونم یا یک گل یا یک گربه یا تیکه سنگ

    وقتی اعتماد میکنم سبک ترم انگار قبل از اون سنگین بودم انگار واقعا جسمانی بودم ولی به محض اینکه میگم پسندم آنچه را جانان پسندد شاید خنده دار باشه ولی احساس میکنم مثل این ماهی هایی که داخل بدنشون دیده میشه میشم سبک میشم

    خدا جونم ایمانمو قوی کن کاری کن بیشتر به تو نزدیک بشم کاری کن تو هدف زندگیم باشی

    خدایا کاری کن دنبال چون و چرا کردن حکمتت نباشم خدایا منو متواضع کن منو آرام کن منو به خودت نزدیک کن خدایا منو سرگرم خودت کن

    پسندم آنچه را جانان پسندد?

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    فائزه شهزاد گفته:
    مدت عضویت: 2588 روز

    به نام خالق زیبای من

    سلام به استاد عزیز و مریم خانم شایسته

    برگ سوم سفرنامه

    امروز بعد از گوش کردن این فایل که در مورد حضرت ابراهیم بود رفتم داستان حضرت ابراهیم و خوندم کامل و بعد رفتم آیه های مربوط به حضرت ابراهیم و فقط سرچ کردم و دوباره خوندم و برام واضح تر شده بود و لذت بخش تر …

    قبلا هم این آیه ها رو خونده بودم ولی این طوری که فقط آیه های مربوط به اون موضوع و میخونم خیلی بهتره…

    واقعا حضرت ابراهیم خلیل الله هست و دوست داشتن خدا و عزیز بودن حضرت ابراهیم برای خدا واضحه…

    این تسلیم بودن و اعتماد به خدا واقعا عالیه و از خدا میخوام کمکم کنه منم روز به روز ایمانم به خدا بیشتر بشه و تسلیم خدا باشم .

    و این نکته که گفتید :

    نشانه تسلیم بودن و ایمان داشتن احساس خوب داشتنه تو لحظات زندگی چون میدونی یه نیروی مافوق برتر که منبع قدرته هر لحظه و ثانیه با توئه ،هر لحظه هدایتت میکنه ،خوب و بد و بهت الهام میکنه ،پشتت گرمه به این خدا ، خدایی که از هر کسی بهت نزدیک تره ، خدایی که عاشقته،خدایی که ازت دلگیر نمیشه ، باهات قهر نمیکنه ،راه و بهت نشون میده ، اگه به این خدا ایمان داشته باشیم دیگه ناامید نمی شیم، حرکت میکنیم و میدونیم خدا هوامون داره ،هر لحظه حواسش به ما هست و بهترین محافظ عالمه

    از خدای عزیزم میخوام که کمکم کنه هر روز ایمانم بهش بیشتر بشه و تو هر ثانیه زندگیم حسش کنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    سعیده و مهدی گفته:
    مدت عضویت: 2483 روز

    سلام

    من از این فایل یاد گرفتم که بهترین راه حمایت کردن از بچه ها حمایت نکردن از آنهاست.

    چون ابراهیم باور داشت خداوند کارهای زندگی را برایش حل می کند فرزندش را به قربانگاه برد و تسلیم خدا بود.

    رها شدن و تسلیم شدن در برابر خدا یک ایده ی ابراهیمی است و خودمان را به دست خدا بسپاریم و ایمان داشته باشیم که خداوند تمام کارهای زندگی ما را درست می کند. ایمان داشتن به خدا احساس خوبی به آدم دست می دهد اگر باور داشته باشیم به خداوند زندگی ما مثل زندگی ابراهیم می شود.

    من چقدر به خدا اعتماد دارم؟ از ترس های زندگیم معلومه که خیلی کم اعتماد دارم. کسی که ترس هاش زیاده یعنی خدا رو باور نداره، باور نداره که رب العالمینه. ی چند وقته که دارم روی اعتمادم به خدا کار می کنم خیلی آروم تر شدم . احساس می کنم که داره همه چیز درست میشه و من باید لذت ببرم همین. هرچه اعتماد و توکلم بیشتر باشه آرامشم هم بیشتره و واقعا می ارزه روی اعتمادم کار کنم . روزها باهاش صحبت می کنم و اداره امور زندگیم رو بهش میسپارم بعضی وقت ها شیطان میاد و وسوسه ام میکنه که از نظر منطقی تو نمی تونی به خواسته است برسی و یکم بهم ترس میده ولی سعی می کنم خودم رو زود جمع کنم. این روزها بزرگترین سوالی که ذهنمو مشغول کرده اینه که چطوری می تونم ایمانم رو به خدا بیشتر کنم؟

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    علی گفته:
    مدت عضویت: 2560 روز

    سلام خدمت عزیزان .

    اعتماد به رب: تسلیم بودن -رها کردن -شرک نداشتن نترسیدن باور داشتن و حرکت ….اینا بعد اعتماد میاد من خیلی دوست دارم مسیر تکاملی حضرت ابراهیمو بفهمم چه اتفاقایی براش افتاد چه نتایجی گرفته بود که تا این حد به باور قلبیش متعهد بود ؟اینجوری عمل میکرد.

    من خودم ازاون دسته آدمایی هستم که حتما باید یه چیزی ،نتیجه ایی ببینم که بتونم بهش اعتماد و اطمینان کنم بارها قبل آشنایی با سایت حتی بعد آشنایی با سایت میشستم مراقبه میکردم که خدا اگه حضور داری تو فقط یه نوری به من نشون بده چمیدونم یه صدایی دربیار ??اونوقت ببین من چطور عمل میکنم (اصلا داستان آشنایی من با سایت بر میگرده به یه همچین درخواستایی که انشالله تو اولین فرصت که پروفایلمو تکمیل کنم مینویسمش . ) میترسیدم باورهای قبلیمو رها کنم ترس از لذت نبردن داشتم ترس از تغییر و ورود به ناشنخاته ها داشتم.

    میدونی ذهن اکثرانسانا اینجوریه باید نشانه هارو ببینه تا باورکنه اما من دنبال یه نوری یه چیز ماورعطبیه بودم تا اینکه استاد گفت به محض اینکه تصمیم بگیری رو خودت کار کنی همون روزای اول نشونه های پیشرفتو میبینی بعد ۳ماه صبر کن تمریناتو انجام اونوقت نتایجو مقایسه کن بعد تصمیم بگیر که میخوای تو این مسیر بمونی یا مسیر دیگه ایی انتخاب کنی. منم به اندازه ایی که حرکت کردم نتیجه گرفتم

    میدونی من یاد گرفتم نشانه های کوچیکو ببینم تحسینشون کنم الان دیگه بجای اینکه دنبال دیدن خدا باشم ورودی هامو کنترل میکنم اعراض میکنم از کمبودهاو بدی ها تحسین میکنم زیباهایهارو و تایید میکنم نکات مثبتو و مهم ترازهمه حضور خدارو هم بیشتر احساس میکنم . هرچی میگزره تسلیم بودن رها کردن صبر داشتن اعتماد برام راحتر شده چون میبینم ارزششو داره

    به قول سقراط من قبلا تمام انرژیمو صرف جنگیدن باخود قبلیم میکردم درحالی که انرژیمو باید صرف ساختن خوده جدیدم بکنم . و این چیزیه که گروه تحقیقاتی عباس منش داره به من یاد میده. من از خانوم شایسته بابت متنای زیباو تاثیر گزاری که مینوسین تشکر میکنم و خسته نباشید میگم به کل گروه تحقیقاتی عباس منش و دوستانی که دارن رو خودشون کار میکنن استاد روی ماهتو میبوسم و برات آرزوی بهترینارو دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    مهدی گیلانی گفته:
    مدت عضویت: 2914 روز

    به نام فرمانفرمای بخشنده و مهربان

    سلامی گرم به استاد عباس منش و خانم شایسته و دوستانم

    در سومین روز از سفرنامه هستم و خدایم را شکر می می‌کنم که به این مسیر راست هدایت شده‌ام

    خداوند به من فرصتی داده است که در زمانی که اکثریت جامعه ایران به فکر ویروس و راه های انتقال و دچار شدن به آن هستند من آگاهانه از این فرصت استفاده کنم و زمانم را در سایت و خواندن مطالبی که منجر به آرامش و بالا بردن کیفیت زندگی ام می شود بگذرانم و تصمیم گرفتم که سفر نامه را شروع کنم

    ابراهیم خلیل الله انسان بود.

    همان انسانی که دچار لغزش و خطا می شود و با طلب آمرزش پاک می گردد و به سوی خدا باز می گردد و خدا با بیان این مسئله می خواهد یک الگو به ما انسان ها بدهد تا هدف متعالی خود را بیابیم هر چقدر به این الگو بیشتر شباهت داشته باشیم زندگی ما با آرامش، لذت، عشق، ثروت، نعمت و زیبایی بیشتری در دنیا و آخرت همراه خواهد بود

    ابراهیم از پدری که کافر بود دوری کرد

    کسانی که فکر می کنند می توانند نظر یا عقیده کسی را تغییر دهند سخت در اشتباه اند مگر آنکس که خودش بخواهد تغییر کند پس باید ما از آنها که هم فرکانس ما نیستند آگاهانه فاصله بگیریم و کسانی را به سمت خود جذب خواهیم کرد که هم فرکانس با ما هستند

    ابراهیم تسلیم خداوند بود و به چیزی وابسته نبود پس در زندگی رنج ای نداشت

    ما میدونیم که وابستگی مساوی است با رنج

    دلیل تمام رنج هایی که پشت سر گذاشتیم وابستگی بوده است

    برای مثال کارگری که در بدترین شرایط و کمترین حقوق و بدون بیمه کار میکند و فکر می کند که اگر از این کار دست بکشد روزی اش را از دست می دهد ولی اگر وابسته نبود با رها شدن از آن شرایط و توکل و ایمان و اطمینان قلبی به فرمانروای بخشنده شرایط بهتری را نصیب خودش می‌کرد و هزاران مورد دیگر…

    در پناه خداوند باشید دوستتان دارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    زهرا مهدوی گفته:
    مدت عضویت: 2346 روز

    سلام به همگی خوبید؟

    من این فایل رو خیلی دوست دارم من از بچگی عاشق حضرت ابراهیم بودم شیفته شخصیتش

    استاد همین مباحثی که فرمودید رو من از بچگی خیلی بهشون فکر میکردم و خیلی تو زندگیمم تاثیر داشت البته بچه تر بودم ایمانمم بیشتر بود

    الان هم میدونم میتونم ایمانم رو بیشتر کنم به لطف الله

    میخام در مورد تسلیم بودن بگم

    اینکه خیلی جاها نمیتونیم درست تشخیص بدیم که کجا تسلیم باشیم چون تو خونواده مذهبی بودم از تسلیم امر خدا بودن زیاد شنیدم اما الان میفهمم که هر تسلیمی به معنی اطاعت از فرمان خدا نیست

    گاهی دست رو دست گذاشتن گاهی تسلیم ظلم شدن حتی ظلم پدر یا همسر گاهی شرایط نادلخواه رو پذیرفتن و از ارزوها دست کشیدن و خیلی موارد دیگه که ادم رو از خدا دور میکنه بیشتر

    بنظرم نشونه تسلیم بودن ما در برابر خداوند همون عزت نفسیه که همراهمونه

    عزت نفس اجازه پذیرش ظلم رو هرگز نمیده حالا از هرکی میخاد باشه

    عزت نفس اجازه سکون و منفعل بودن رو نمیده پس تحت هرشرایطی دنبال راه حل هستیم و بیخود و بیجهت قسمت و خدا و تقدیر و سرنوشت رو مقصر نمیکنیم

    حالا با وجود عزت نفس کاملا میتونیم تسلیم امر خدا باشیم

    چه حضرت ابراهیم در تنها گذاشتن همسر و فرزند یا قربانی کردن فرزند یا در دل اتش

    چه حضرت مریم در روزه سکوت و تولد حضرت عیسی چه حضرت علی در شب لیل المبیت

    چه حضرت زینب در کربلا وماجراهای بعدش که چقدر زیبا تسلیم خدا بودن وبا جمله جز زیبایی ندیدم چنان عزت نفسی نشان تاریخ دادن که همتایی ندارن

    و همه پیامبران و امامان در همه شرایط نشاندهنده عزت نفس انسانی بودن تا ما هم بتونیم الگو بگیریم

    الان داره یکی یکی داستان پیامبرا و اماما یادم میاد که چقدر این عزت نفس بارز و مشهود و محسوس هست و من بعد از این همه خوندن برای بار اوله که دارم به این موضوع توجه میکنم

    خب الحمداله که متوجه این موضوع مهم شدم سعی میکنم تمرین و تمرین کنم برای رسیدن به چنین عزت نفسی که بتونم در هر شرایطی تسلیم خدا باشم تا بتونم به معنای واقعی مسلمان باشم

    وای خدای من… ممنونم بابت همه این اگاهی ها خدایا شکرت

    از استاد عزیزمم سپاسگزارم

    امروز سومین روز از سفر به اگاهی ها

    6فروردین 99

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    بهار اسدی فر گفته:
    مدت عضویت: 2352 روز

    سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته گلم و دوستان هم فرکانسیم

    دیدگاه من در مورد این فایل اینکه درسته وابستگی خیلی دست و پای ما ادمها رو میگره و اگر ما به چیزی وابسته باشیم باعث از دست دادن اوچیز یا کس میشیم

    همین طوری که استاد عزیز گفتید واقعا لذت بخشه که ادم بزرگ شدن و شکوفا شدن بچه اش رو میبینه عشق میکنه

    ولی بهترین کاری که میتونیم برای بچه هامون انجام بدیم اینکه الکو باشیم و حمایتشون نکنیم و اجازه بدیم که خودشون رو پیدا کنن و ازمون و خطا کنن تا یاد بگیریم و این کار ما نیست که بخواییم دیکته کنیم

    بچه ها همیشه یه نیرویی هست که مارو در هر لحظه هدایت و حمایت کرده پس مطمئن باشیم که این نیرو بچه های مارو هم حمایت میکنه

    و باید به این نیرو اعتماد کنیم و عزیزانمون رو به این نیرو که خداوند هست بسپاریم

    و ترسهارو کنار بزاریم به قول استاد بارمون روی زمین نمیمونه و باید به اون توکل کنیم تگر میخواییم تو زندگیمون پیشرفت کنیم

    اینکه حداوند بی مهایت دست داره که به ما کمک کمنه و همیشه احساسمون رو خوب نگه داریم وقتی که بدونم خداوند منو تنها نمیزاره مم ناامید نمیشم شجاع میشم و جلو میرم حرکت میکنم

    و حضرت ابراهیم خیلی تسلیم بود که تونست این کارو انجام بده

    یعنی اخر تسلیم بودن و قدرت رو از ان خداوند دامستن بدون هیچ ادعایی

    ما هم خیلی وقتها شده که شرک کردیم و قدرت رو در دستان خودمون دیدیم یا دیگران که شرک کردیم

    من در این لحظه عزیز از خدا میخوام کمک کنه که ابراهیمش باشم و ابراهیم گونه رفتار و عمل کنم از ایمانش و یکتاپرستیش و تسلیم بودنش در برابر پروردگار و سعی کنیم قلبم رو نزدیک کنم به ابراهیم

    ایمان داشته باشیم که پاروی ترسهامون بزاریم و حرکت کنیم هر کجا که پا روی ترسهام گذاشتم و حرکت کردم به ازادی رسیدم یعنی قشنگ اون ازادی رو لمس کردم چون قبلش خودمو تو ترسهام زندانی کرده بودم حالا چقدر ابراهیم پا روی ترسهاش گذاشته مرد شماره یک خدا

    چقدر قشنگ تونسته از وابستگی هاش رها بشه و عمل کنه چقدر پشتش گرم لوده و میرفته بتهارو میشکسته و اون اتش در نظر ابراهیم هیچ قدرتی نداشته از دید اون فقط خداوند که قدرت داره

    خیلی این پیامها منو به خودم میاره که داری روی کی حساب باز میکنی ؟

    از کی میترسی ؟

    از خدا بترس و پروا کن و هیچ قدرت دیگه و نه هیچ کس دیگه توی ذهنت از دیگران بت نساز بهار

    قدرت رو دست کسی نده قدرت از ان خداست

    خدا هست که میتونه مارو هدایت کنه

    تمام این ترسها و شرکها از بچگیمون نشات میگیره

    و خیلی باید به خودمون بگیم که قدرت در دستان خداست و هیچ کس نمیتونه اسیبی بزنه به ما خیلی باید خودمون رو رها کنیم و در لحظه زندگی کنیم تا بتونیم با خداوند یکی بشیم و نزدیک

    به نظر من کسی که وابستگی نداره خیلی به خدا نزدیکه و خدا بهش پاداش میده هم در دنیا هم در اخرت

    ان شاالله که خداوند به همه این شهمت و امید عشق رو بده که بتونیم عمل کنیم و رها باشیم رهایی خیلی حال ادمو خوب میکنه یعنی هیچ باری نداره همش رو دادی به خدا

    خیلی خیلی دستتون دارم ♥️♥️♥️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: