«اعتماد به ربّ»، پیام ابراهیم از قربانی کردن فرزندش - صفحه 68 (به ترتیب امتیاز)


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    214MB
    18 دقیقه
  • فایل صوتی «اعتماد به ربّ»، پیام ابراهیم از قربانی کردن فرزندش
    16MB
    18 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

2079 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    پژمان پژوهش گفته:
    مدت عضویت: 2133 روز

    وقتى در آغوش خداوند قرار میگیرى به آرامشى

    خواهى رسید که هیچ چیز در این دنیا نمیتواند

    چنین آرامشى به تو بدهد

    و اگر فقط یکبار مزه آن را بچشى بى شک شیفته هر لحظه با او بودن میشوى

    چنین خدایى که بزرگانى چون ابراهیم را الگو قرار داده چه درکى از تمام افکار ما داشته که بعد از این همه سال با روایت بخش کوچکى از داستانش توسط سید حسین عزیز اینگونه روحت ب پرواز در می آید …

    خداى عزیزم بایت همه نشانه ها و هدایتهایت تو را سپاس میگویم…

    دوست دارتان

    پژمان پژوهش

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    الناز شهریور گفته:
    مدت عضویت: 2183 روز

    خدایا،ممنونم که که من رو با دستی از خودت آشنا کردی و دارم در این مسیر قدم بر میدارم و دارم به هدایت همیشگی ات عمل میکنم.ازت ممنونم.ممونم که توحیدی عمل کردن رو به من یاد میدی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      خدا پادشاه قلبمه گفته:
      مدت عضویت: 2190 روز

      سلام خدمت همه خوبان….سپاسگزار خداوند مهربانم هستم که امروز هم یه قدم جلوتر اومدم تا یه ردپایی از خودم برجا بزارم.استاد من همیشه درباره شما پیش خانواده ام تعریف میکنم مخصوصا مادرم و واقعا ایمان شما مثال زدنیه…همیشه به مادرم میگم مامان ببین اقای عباس منش روی دیوار خونش نوشته we trust in God ….این نشون میده که اقای عباس.منش اعتماد به خداوند رو سرلوحه زندگیش قرار داده و کسی که خدارو یاور خودش قرار بده کیه که بتونه اون فرد رو پایین بکشه و جلوش بایسته…خیلی خوشحالم که قدم در این راه گذاشتم و واقعا حالم هر روز داره بهتر و بهتر میشه به لطف الله یکتا🙏…خدایا سپاسگزارم…خدایا شکرت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  3. -
    عباس امیری گفته:
    مدت عضویت: 2213 روز

    سلام به استاد عزیز و خانم شایسته گل و دوستان گرامییی و دوست داشتنی

    امروز روز سومی هست که همراه این سفر هستم و باز هم متعهدانه اومدم رد پا بزارم و کامنت های عالی دوستان هم در کنارش بخونم و به آیه قرآنی”یا ایها الذین آمنوا آمنوا” عمل کنم.

    امروز خیلی کامنت های عالی از دوستان خوندم که بهم خیلی قوت قلب و اعتماد به نفس زیادی داده. کامنت های دوستان به طریق مختلف توحید و ایمان رو توصیف کردن که ایمان رو در من گسترش داد.

    همچنین با تفکر در مورد داستان حضرت ابراهیم به این درک و ایمان اضافه شد.

    این عشق ابراهیم به خداوند باعث این باور و اعتماد به خداوند شد که به راحتی و بدون هیچ نگرانی امر خدا رو انجام میده.واقعا درک این مسئله کار آسونی نیست و نیاز به تامل بسیاری داره.هرچی بیشتر راجبش فکر میکنم عمق نامحدودی رو تجریه میکنم.یعنی انسان به کجا میتونه برسه….

    و یک داستان دیگه از حضرت ابراهیم رو هم شنیدیم:

    داستان بریدن سر پرندها و قرار دادن آنها در مکانهای مختلف، که بعد چه اتفاقی می افته اونم با چه ایمایییییییییییییییییییییی.

    واقعا با فکر کردن و تامل کردن به این داستانها هم ایمانمون وسیع تر میشه.خدایا شکرت که هرلحظه در حال هدایت ما هستی.

    امروز روز من بود.امروز نگرانی هایی در سر داشتم ولی الان به لطف خدا به اینجا اومدم و استاد و شما دوستان دستانی از دستان خداوند شدیدکه حالم کاملا خوبه.

    امروز درکم از این قانون که”حال خوب= اتفاقات خوب بسیار وسیع تر شده.زنده بااااد دوستان شریف و دوست داشتنی

    مرسییییییییی استاد و خانم شایسته دوستون دااارم.

    “شکر و سپاس رب العالمین”

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  4. -
    عمران نوری گفته:
    مدت عضویت: 2069 روز

    سلام خدمت دوستان عزیز و استاد عباس منش گرانقدر

    من به تازگی عضو سایت شدم و این فایل گوش دادم هر چند زمان زیادی از ضبط این فایل میگذره ولی من هم به نوبه خودم عید قربان رو به تمام مردم جهان و شما دوستان هم فرکانسی خودم تبریک میگم

    چقدر خوبه انسان الگوی مثل حضرت ابراهیم داشته باشه و رو خودمان و رفتارمان کار کنیم

    واقعا نمیدونم چی باید بگم

    کاری که حضرت ابراهیم کرد واقعا یه اعتقاد خدایی و نزدیکی فوق العاده زیاد بود که به خدا خودش داشت و اعتماد داشت که خداوند رحمان و رحیم هست که اگر امر از طرف الله یکتا شده حتما خیریتی در کارش بوده بنابراین با اعتماد به این قانون قصد قربانی فرزند دلبند را داشت

    که به ازن خداوند وحی نازل شد و گوسفندی رو جلوی پای حضرت ابراهیم گذاشت تا بجای فرزندش ان گوسفند را قربانی کند

    چقدر خوبه حضرت ابراهیم از این امتحان سر بلند بیرون اومد

    خداشکر بخاطر این نعمتهای الهی و خوبیها و رحمت الهی که رو بندگان دارد و هر لحظه و هر زمان بندگانش را رها نمیکنند

    🙏🙏🙏🙏

    ممنون از شما دوستان و همچنین از خانواده دوست داشتنی استاد عباس منش

    ❤️❤️🙏🙏🌹🌹

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    علی سادات گفته:
    مدت عضویت: 3538 روز

    سلام به دوستان صمیمی عباس منش

    خیلی خیلی خوشحالم خدایا فقط از تو مدد میجویم و از تو در خواست میکنم که تو رب ابراهیم خلیل اللهی

    خیلی عاشقتم استاد عباس منش

    ویدیو را دیدم.و نظرات را خواندم و اشک ریختم و از خداوند خواستم که به ما هم اعتماد و باور و ایمان حضرت ابراهیم را بده که فقط به رب او توکل کنیم و بریم جلو …..

    خدا خیلی خیلی ممنونم خدایا شکرت

    عجب غوغایی در وجودم تجلی کرده خیلی حالم خوب است و عالی تر میشود

    خدا فقط شکرت فقط شکرت

    تشکر استاد عباس منش عزیز و تشکر از دوستان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    روح انگیز پورمحمدی گفته:
    مدت عضویت: 2011 روز

    من سومین روز سفرنامه رو مینویسم به امید به جای گذاشتن رد پایی اثربخش اول برای خودم بعد دیگران

    خیلی این فایل به من انگیزه داد خیلی زیاد به این رسیدم که عباس منش هرچی میگه واقعا همونی که میتونه انجام بده یا انجام داده واقعا تحسینتون کردم که خودتونین بدون کوچکترین ترسی

    در مورد حضرت ابراهیم فکر میکنم توحیدی ترین انسان روی زمین بودن وبه نظرم خداوند به هدفش از خلقت ادم رسید وقتی ابراهیم اون جهاد اکبر و انجام داد

    وچقدر به قول استاد به ادم روحیه وامید میده که منم میتونم یاد گرفتم نباید خودمو دست کم بگیریم نگم ابراهیم کجا من کجا

    بلکه خودمو لایق بدونم که منم میتونم اگر بخوام اگر همچین ایمان وتسلیم بودن محض رو داشته باشم

    ریشه اسلام هم ازهمین جمله تسلیم میاد به نظر من خیلی دوست دارم بدونم چجوری میشه اعتماد کرد چجوری میشه انقد دل ادم قرص قرص باشه

    چقدر به این نیرو به این انرژی به این رب اعتماد کردم چقدر اون رو در وجودم متجلی دیدم چطور تونستم لمسش کنم همونی روکه خودش گفته درون منه

    نفخت فیه من روحی

    ازروح خوددر ان دمیدم

    واقعا الان میفهمم سکوت زبان اون انرژی واون ربیه که تو قران اومده

    نه اون خدایی که قبلا فکر میکردم خداس

    هیچ سوال منو جواب نمیداد بهم میگفتن ازش بترسم بهم میگفتن توکل کن بهش ولی میدیدم قدرتی نداره بهش باج میدادن وگرو کشی میکردن به اسم نذر

    وخیلی روشها وعبادتهای اشتباه

    تازه دارم درک میکنم اگر ازبقیه دست بکشم و دلمو بدم به صابخانه اصلی درکش میکنم این نیرو رو

    الان تازه دارم درک میکنم

    دیو چو بیرون رود

    فرشته دراید

    الان تازه دارم یه کم درک میکنم که یک مملکت دوتا پادشاه نمیتونه داشته باشه پادشاهی دل وجون من فقط برازنده خداست رب وفرمانروای منه

    همونی که من واون ما میشیم وجدا ازهم نیستیم

    همون نیرویی که به من ازقدرت خودش داده قدرت خلق

    تا بتونم به یاد بیارم کی ام چی ام جایگاهم در کائنات کجاست من یادم رفته انگار من ادمم اشرف مخلوقات همون که ربم به من افتخار کرده وبه خودش تبریک گفته

    اره ابراهیم همه اینایی که گفتم ودرک کرد ودر عمل هم به همه ثابت کرد که حرف وعملش یکیه ونترسید وشجاع بود وایمان داشت

    خدایا مارا به راه راست هدایت کن

    راه کسانی که به انها نعمت دادی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    سمیه امینی گفته:
    مدت عضویت: 2342 روز

    به نام فرمانروای جهان رب مهربان

    امروز سومین روز سفرنامه پربرکت سمیه دوست داشتنی هست

    سلام به همسفران

    سلام به استاد عباسمنش عزیز

    سلام به خانوم شایسته بزرگوار

    این فایل در این روز کلی معنی دار بود برام واقعا من تا چه حد به خداوند ایمان دارم باید این سوال رو از خودم بپرسم استاد شما به ما یاد دادید که از خودمون سوالهای خوب بپرسیم تا با دریافت ایده ها و راه حالها از دل تضادها و اتفاقات به جاهای بهتری هدایت بشیم

    این اصل زندگیه که بتونی با اعتماد صد درصد به رب زندگی کنی واقعا وقتی دقیق تر و ریزبینانه تر به این نکته توجه کنیم می بینیم که ما در مورد آینده دچار محدودیت هستیم و نمی تونیم پیش گویی کنیم خب نیاز داریم از نیرویی برتر و بالاتر که سازنده و خالق همین سیستم هست هدایت بطلبیم!

    باید بپذیریم با ایمان کامل که تنها راه همینه لحظه ها رو با لذت و اطمینان قلبی زندگی کنیم و بقیه رو بسپریم

    من خودم فکر میکنم باید بشدت روی این باور و ایمان به خدا کار کنم باید از نو بسازمش باید از نو به رب ایمان بیارم و خودم رو رها در آعوشش بسپارم کاری که تا حالا بلدش نبودم و اصلا فکر نمیکردم ضرورتی داشته باشم چون با فکر محدودم اعتبار همه چیز رو به بیرون و خودم میدادم ولی حالا به این درک رسیدم که این خداست که همه چیز رو مهیا میکنه البنه برای کسیکه باایمانه و مومنه به خدا و تسلیمه و به الخیر فی ما وقع اعتقاد داره !

    از خدا یاری می طلبم که من رو هم مثل ابراهیم و بقیه ی بندگان صالح و باایمانش در مسیر هدایت قرار بده

    خوشحالم و آرامم که فهمیدم ربی دارم که همه ی قدرتهاست همه ی ثروتهاست همه ی شادیهاست و در همه حال حامی و پشتیبان بندگانش هست

    خدایا هزارمرتبه شکرت برای این آگاهی

    ممنونم ازخانم شایسته و استاد عزیز

    شاد و پیروز باشید

    🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  8. -
    لیلا سنگونی گفته:
    مدت عضویت: 1916 روز

    سلام به استاد عزیزم وصدای گرم ودلنشینش

    امروز روز سوم سفرم بود خدارو صد هزار مرتبه شکر که هرروز با خدا ودوستان خدا وقوانین جهان هستی بیشتر آشنا میشم

    وحس میکنم هرروز به خالقم نزدیک ونزدیکتر میشم خدایا شکرت که منو هدایت کردی به این راه. از شماهم ممنونم استاد خوبم واقعا تاحالا اینطوری از حصرت ابراهیم نشنیده بودم چقدر قشنگ وعالی توضیح دادین الانکه فکر میکنم میبینم چقد حس قشنگی به پیامبرم دارم که تا حالا این حس نبوده چقد در نظرم والا وبلند مرتبه اومدن خدایا شکرت بابت این حس های ناب وقشنگ

    من به لطف خدا به این مسیر هدایت شدم وایمان دارم که خدا در طی مسیر مراهمراهی خواهد کرد وازخدا میخواهم که من هم بتوانم همانند پیامبرم تسلیم امر خداوند باشم

    باتشکر از استاد توانمند وگروه پر تلاششون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    سید مهدی حسینی قورتانی گفته:
    مدت عضویت: 2015 روز

    سلام و وقت بخیر به استاد عزیزم

    استاد عزیزم الان که دارم ابن کامنت رو مینویسم چشمام از اشک پر شده، دلیلش رو نمیدونم چیه دقیقا

    اما اتفاقی که امشب برام افتاد، حقانیت شما، و درست بودن راه خودم، و نتیجه گرفتن از عمل کردن به حرف هاتون رو تصدیق کرد.

    من ماه هاست که تقریبا هر روز به فایل هاتون گوش میدم و تلاش میکنم تا بیشتر و بهتز روی ذهنم کار کنم.

    هنوز مقاومت های زیادی دارم اما هر روز تلاش میکنم از بین ببرمشون و روی پدرم که به شدت مقاومت توی ذهنش داره هم کمک کنم تا بتونه بهتر زندگی کنه

    پدرم روزای اول که فایلای شمارو میدیدم حتی نمیدونس که در مورد چی حرف میزنید، فقط چون‌مبدونس که شما امریکا زندگی میکنید بی دلیل میگفت این ادما بد ایران و میگن و خوب امریکارو میگن شمارو گول بزنن

    من روها باهاش بحث کزدم دعوا کزدم

    و امشب این اتفاق بعد از مدتها افتاد

    امشب داشتم فایلی رو گوش مبدادم که در مورد عید قربان و ابراهیم حرف میزدین، و پدرم متوجه شد که اصلا شما اون ادمی که فکر میکرد نیستین و به حرف هاتون گوش داد

    به من گفت صداشو زیاد تر کن و این یعنی شروع یه تغییر بزرگ، من الان دارم گریه میکنم از این اتفاق

    چون پدر من خیلی سخت زندگی میکنه خیلی ناراحته و خیلی مقاومت میکنه نسبت به فهمیدن حرفای من و حرفای شما

    اما امشب این مقاومت شکسته شد

    امسب این مرد بالاخره سروع به گوش دادن کرد

    و مطمعن این میشه شروع تغییر

    و این تغییر تاثیر شدیدی روی زندگی من داره چون دبگه مجبور نیسم حرفای منفیشو گوش بدم و کار کردن روی ذهنم سخت تر بشه

    من از این اتفاق خیلی خوشحالم

    از خدای بزرگ، از شما استاد عزیزم ممنونم که هستین.

    عاشقتونم😍

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: