«اعتماد به ربّ»، پیام ابراهیم از قربانی کردن فرزندش - صفحه 19 (به ترتیب امتیاز)


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    214MB
    18 دقیقه
  • فایل صوتی «اعتماد به ربّ»، پیام ابراهیم از قربانی کردن فرزندش
    16MB
    18 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

2079 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    Arezoo گفته:
    مدت عضویت: 1854 روز

    من خیلی خوش حالم خیلی حال خوبی دارم میخواهم جاری باشم و اعتماد کنم چجوری میشه اعتماد نکرد خدایی که انقدر دقیق عمل میکنه صبح و شب ماه و خورشید با این دقت طلوع و غروب میکنه مگه میشه اعتماد نکرد

    همه چیز از جاری بودن و مقاومت نداشتن شر‌وع میشه وقتی شروع میکنی دنیارو جور دیگه ببینی فلرغ از اینکه چه اتفاقی رخ میده فقط زیبایی ببینی همواره به سمت زیبایی هدایت میشی

    خدایا شکرت که هر روز احساسم از روز قبل عالی تر میشه و هدایتم میکنی به سمت زیباترین ها

    ستاره قطبی امروزم دیدن یکی از زیبا ترین های طبیعت بود که هدایت شدم به قسمت 28 سفر به دور امریکا و تیک خورد زیبایی بدون وصفی که کیف کردم زیبایی های هم جنس همین حس همواره به زندگیم راه پیدا میکنه و من سپاسگزار الله هستم که مرا آسان میکند برای آسانی ها و زیبایی ها

    از اصل و اساس حس خوب وارد زندگیم میکنه سفر نامه در کنار 12 قدم عالیه خیلی حس خوبی دارم از این رزق و روزی که خدا نصیبم کرده و در این راه بی نظیر عشق و توحید قدم برداشتم

    رزق و روزی من عالیه خوش روزی هستم همواره در حال پیشرفت و قدم به سمت زیبایی های بیشتر برمیدارم

    امسال رو سال توحید نام گذاری کردم و هر لحظه حس های خوب داره بیشتر میشه و امسال مطمئنا توحیدی ترین سال زندگیم تو این 28 سال خواهد بود و هر سال بهتر و بهتر در این مسیر قدم بر میدارم

    خدایا شکرت که هر لحظه به سمت زیبایی های بیشتر هدایتم میکنی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  2. -
    mahla گفته:
    مدت عضویت: 853 روز

    به نام خداوند رزاق

    سلام استاد

    روز سوم رو هم گوش دادم و نمیدونم دقیقا چرا اما هر وقت تو فایل هاتون از حضرت ابراهیم صحبت می‌کنید یک موج آرام بخش رو اطراف خودم حس میکنم ، دوست دارم راجبشون بخونم بدونم و بیشتر و بیشتر بشناسمشون.

    من ازدواج نکردم بچه ای ندارم اما وقتی حتی تصور می‌کنم که فرزندی داشته باشم و حتی اگر بدون دخالت من زمین بخوره قلبم به درد میاد چه برسه به قربانی کردنش !

    تا امروز من برای خداوندم تکلیف تعیین میکردم که این کارو برام بکن و اون مشکل رو حل کن ولی باوری که امشب یاد گرفتم بهم گفت تو اقدام کن تو حرکت کن و باقیش رو بسپار به خداوند و بهش بگو خداوندگارم من قدم خودم رو برداشتم باقیش با تو و من رو به هر چی که به صلاح من هست و فقط تو ازش آگاهی هدایت کن .

    سپاسگذارم استاد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  3. -
    آرزو گفته:
    مدت عضویت: 1376 روز

    به نام خدای مهربون

    سلام به استاد وخانم شایسته وهمه دوستان

    روز سوم سفرنامه ام

    حاضری برای رسیدن به هدفت چه چیزی رو قربانی کنی ؟

    این فایل واقعا آدم به فکر میبره چطور میشه یک انسان بتونه یکی از قدرتمندترین بندهای دنیایی همون فرزندش در برابر هدفش بگذره

    یعنی چا نیرو و چه اعتمادی و باید در درونت ساخته باشی که بتونی اینچنین رها باشی .

    خدای من یکی از بزرگترین اهدافم رهایی از بندهای دنیایی .

    خداروشکر استاد نازنینم از زمانی که با شما آشنا شدم تونستم تا حدودی این بند نازک کنم ولی هنوز نتونستم به رهایی برسم

    وقتی با خودم فکر میکنم میبینم همه جوره این اعتماد به خدا به نفع منه چقدر از بار استرس نگرانی من کم کرده چرا هنوز تو بعضی مسائل نمیتونم این بار بسپرم به خدا ،خدایی که قادرترینه خدای که عالم وآگاه ترین خدایی خیر حافظ هست .

    یعنی من در خودم چه باورهایی دارم کا هنوز نتونستم به این رهایی برسم

    حتی دارم لذت رهایی اینکه الان فرزندم زیاد با گوشی بازی میکنه الان کجا میره با کی میره ….

    دارم این لذت رهایی که سپردم به خدا رو میچشم ولی چرا نمیتونم تو درس هم اعتماد کنم خدایا کمکم کن تسلیم تو باشم بپذیرم اگه درس نمیخونه حتما خیری توش هست بره خودش نتیجه اعمالش ببینه بعد خودش تصمیم بگیره یا اصلا نخونه وقتی فکر میکنم تهش میرسم به حرف مردم ،می‌بینم میترسم معلم یا مسئول منو صدا کنه و شکایت کنه و من خیلی خجالت زده بشم

    خب جرا نمیتونم از این بند بزرگ حرف مردم هم رها بشم

    خدایا من حس میکنم این دوتا بند بزرگترین بندهای من تو زندگیم هستن که اگه به رهایی برسم چه آرامش و شادی زیادی رو میخوام تجربه کنم .

    فکر کنم تقریبا یه سال نیم پیش بود این فایل شنیدم ومن اون موقع ها همش نگران فرزندم بودم خدایا کجا میره وبا کی میگرده جامعه خراب شده نکنه سیگار بکشه نکنه دوستای بد…خدای من چه حالی داشتم وچون خودم ناتوان میدیدم احساس بدبختی میکردم

    یادمه وقتی این فایل گوش کردم یه قدرت عجیبی گرفتم بعد از خدا خواستم منو به رهایی در مورد بچم برسون من میخوام قربانی کنم این همه استرس وترس ونگرانی میخوام به رهایی وآزادی برسم بابا تو هستی من بچم و به تو می‌سپارم تو بهترین محافظت کنندگانی خودت بهم آرامش بده همونطور که به مادر حضرت موسی دادی تا بچه شو به دریای امن تو سپرد منم میخوام فرزندم و به دریای امن تو بسپارم تو ،همون کسی که

    میدونه چی تو قلب وفکر پسر من میگذره

    همون کسی که میتونه فرزندم و به مسیر درست هدایت کنه

    همون کسی که میتونه آدمها و شرایط و اتفاق ها یی رو در مسیر راه فرزندم قرار بده تا به سمت رسالتش هدایت کنه

    اون وقت رها شدم الان تقریبا بابت اون موضوع ها آسوده ام تا چیزی میشه میگم خدا همراهش

    خدا در قالب دوست داره فرزندم هدایت میکنه

    من علمی ندارم که بگم اون خوبه یا بد خدا میدونه

    ولی من میدونم فرزندم در پناه امن خداست

    خدای خوبم خودت توی مسائل دیگه هم منو به آرامش برسون به من جسارت رهایی بده .

    من لایق آرامش وشادی در این دنیا زیبا هستم

    استاد عزیزم ممنونم که این آگاهی های ناب با ما به اشتراک میزارید .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  4. -
    آرام گیان گفته:
    مدت عضویت: 1127 روز

    … امروز یاد یک خاطره‌ای افتادم!

    که قلبم درد گرفت!

    یادم اومد خیلی سال پیش مامانم بدون اطلاع من رفته بود پیش یک مُلّایی و پرسیده بود چرا دخترم ازدواج نمیکنه و اونم گفته بود بختش رو بستن و طلسمش کردن (و طبق معمول تمام فالگیرها و دعا نویسها هم که به تمام آدمها یک حرف مشترک میزنن گفته بود یک مادر و دختری طلسمی رو نوشتن و توی قبرستون خاک کردن!)

    و به مامانم گفته بود باید هر هفته یک خروس سفید قربانی کنی تا بختش باز بشه. گوشتش رو هم بدی به نیازمند…

    و مادر من سالها این کار رو میکرد و خروس رو هم میداد به خود همون ملّا…

    چندین بار پیش اومد که مریض بودم و باهم بودیم و رفتیم جلوی پای خودم حیوون رو کُشت که مبادا چشم خورده باشم…

    و کم کم هم این موضوع لو رفت! وقتی که متوجه شد چقدر حالم بد میشه دیگه انجامش نداد…

    (امیدوارم البته انجامش نداده باشه)

    من اونموقع داشتم به این فکر میکردم که یه حیوون بیچاره موقع کشته شدن اون زجر و ترسی که میکشه، اتفاقاً برای من تولید کارمای منفی میکنه!

    چطور چنین عمل خشونت باری میخواد انرژی مثبت تولید کنه برام که مثلا یه طلسمی باطل بشه!

    گیریم اونی که گوشت قربونی رو میخوره میخواد دعای خیر بکنه و دعاش طلسم ما رو باطل کنه!

    ولی مگه هیچ راه بهتری نیست برای جمع کردن دعای خیر دیگران؟

    بماند که هیچ طلسمی در کار نبود و نیست و علت ازدواج نکردن آدمها به موارد دیگری بستگی داره

    …. ولی روی بحث قربانی کردن خییییلی تحقیق و پژوهش و مطالعه کردم. و خواستم ببینم در اسطوره‌ها و ادیان و فرهنگ های مختلف چطوری بوده و چی شد که رسیدیم به اینجا!

    به موارد جالبی برخوردم

    اگر شما هم منابع درست و خوبی رو با دیدگاه خوب و پژوهشی مطالعه کنید خواهید فهمید داستان از چه قرار بوده

    … و اون موقع علت این که قرآن توی اون زمان برای مردم اون ناحیه با اون شرایط گفته بوده اوکی هست تا گوسفند قربانی بکنن یا گوشت بخورن، رو میفهمید

    ….

    اینکه الان بیایم استناد کنیم به قرآنی که آپدیت نشده برای ما درست نیست

    و اینکه الان بگیم قرآن گفته گوشت بخور، پس کشتن و قربانی کردن حیوانات درسته

    استناد غلطیه

    و این فقط یکجور توجیه و فرافکنی و مغلطه هست

    ….

    دوست دارم برید فلسفه و اسطوره‌های مربوط به قربانی کردن رو در تاریخ بخونید

    .

    برای اون زمانی که انسان‌ها، آدم رو قربانی میکردن برای خدایانشون، یک پله تکاملی این بوده که بهشون بگن اوکی… بسه دیگه! همنوع خودت رو نکُش… بجاش بیا گوسفند بکُش… (گرچه داستان ابراهیم و اسماعیل یک داستان تمثیلی هست و پشت این روایت منظورهای دیگری نهفته/ از جمله چیزهایی که استاد عباسمنش میگن/و من هم دوست دارم این نگاه رو)

    …. ولی الان در زمانه ما که فراوانی آگاهی و شیوه‌های خوردن و فراوانی مواد غذایی مختلف هست، قدم تکاملی بعدی برای انسان اینه که بفهمه لازم نیست همون گوسفند رو هم بکُشه… برای تهیه غذا یا برای بخشیده و پذیرفته شدن در درگاه خدا (قربانی)

    .

    من همچنین قبول دارم که در برخی مناطق هیچ غذا و امکانات خوراکی نیست برای سیر کردن شکم آدمها، بنابراین مجبورن هر حیوونی رو بخورن

    …. ولی

    آیا در بین عربهای پولدار هم، کشتن حیوان و گوشتخواری، از روی اجبار و فقره؟

    …. نه!

    همه ما و اونا طبق یک عادت و فرهنگ قدیمی، داریم از کشتن و خوردن حیوانات لذت میبریم…

    بخدا راست میگفت اونی که نوشته بود اگر کُشتارگاهها دیوار شیشه‌ای میداشتن، کمتر کسی رغبت میکرد گوشت بخوره…

    .

    یکی از چیزهای جالب توی بحث قربانی کردن این بوده که ایرانیان قدیم و برخی اقوام، گیاهانشون رو قربانی میکردن

    هرکسی هرچیزی که بهترینش بود رو هدیه میداده به شاه یا خدا (اصلا گاهی کلمه خدا هم یعنی پادشاه)

    … و می‌بینیم که خون ریختن و قربانی کردن از فرهنگهای عبری و یهودی و عربی و غیره میاد…

    ….

    اگر به قرآن، نه به عنوان یک کتاب مقدس، بلکه به چشمی درست تر نگاه کنید

    قشنگ میفهمید داستانها و مواردش از کجا میاد

    دین محمد، فقط یکی از ادیانه، از شاخه ادیان ابراهیمی…

    و هزار و یک مدل فکری و اعتقادی دیگه هم توی دنیا و تاریخ وجود داشته

    که همشون عین ما فکر میکردن درست ترین دین هستن!

    میشه یه کم بازتر و غیر متعصبانه تر مسائل رو بررسی کنید؟

    ….

    به قول آقای مصطفی ملکیان (اندیشمند)

    اخلاق داشتن مهم تر از دین داشتنه

    ….

    پیرو هر دینی نباشیم با چشم و گوش بسته و بدون چون و چرا کردن…

    .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  5. -
    آرمین جانم گفته:
    مدت عضویت: 1024 روز

    بنام خدا

    سلام خدمت استاد عباسمنش عزیز خیلییی دوست دارم

    امروز هفت خرداد 1403 است و امروز روز 3تحول زندگی را گذراندم

    اعتماد به رب و قربانی فرزند

    دوستان از اول که ببینیم میبینم فرزند برای ابراهیم نشانه وابستگی و دلبستگی هاست .ابراهیم اینقدر به رب اعتماد داشت که بزرگترین وابستگی اش را حاضر شد قربانی کند…

    حالا مه برای پیشرفت حاضریم چه چیزهایی قربانی کنیم؟حاضریم از دوستان نامناسبمون بگزریم؟حاضریم از اینستا گردی هامون بگزریم ؟حاضریم از چت با رفقا درباره موضوعات بیخود بپرهیزیم ؟وابستگی ها برای هر فرد مختلف است این مثال ها نمونه وابستگی هایی از نوجوانان و جوانان حتی در بزرگسالان هست…چقدر حاضریم که برای پیشرفتمون قربانی کنیم درحالیکه خدا تضمین کرده که هوای کسانی که وابستگی هارو رها کرده را داره؟

    چقدر به خدا ایمان داریم که از حاشیه امن هامون بیرون بیایم؟

    هنگامی که ابراهیم خواست پسرش را قربانی کند.شیطان اومد با نجواهای دلسرد کننده و آب اهیمت سنگ زد به شیطان…اگر در بحث فرکانس نگاه کنیم اینجوری تعبیر میشه ‌که وقتی می‌خواهیم از حاشیه امن یا دلبستگی هامون بیرون بیایم نجواهای شیطانی اینقدر تو ذهن میخونند که به چه امیدی؟مگه آشنا داری؟اگر رفیقات نباشند ؟اگر موفق نشی؟اگر ورشکست بشی؟و…..و فقط ما با آتش ایمان می‌توانیم اینارو بسوزونم

    امیدوارم امیدوارم که اولین کسی که از این کامنت درس میگیره و به خودش تلنگر میزنه خودم باشم.چون خودم خییییییییلییییی کاردارم که رو خودم انجام بدم ولی باز تا همینجا هم که خدا آورده خداراشکر میکنم و ازش میخوام قدرت عمل را بهم بده

    خییییییلیییی دوستون دارم

    خدایاشکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  6. -
    محمد ج گفته:
    مدت عضویت: 3849 روز

    سلام

    عالیه استاد ،خیلی دوستون دارم و خیلی دوست دارم یک انسان موحد و یکتا پرست مثل شما بشم

    خیلی هم دارم رو خودم کار میکنم، ولی بعضی وقتا یک حرفهایی از ادم هایی میشنوم که بخودم شک میکنم

    چند روز پیش با دوستام نشسته بودم و بحث سحر و چشم زخم شد من چون با این حرفا مخالفم دیدگاه خودم رو گفتم ولی اونها با حرف های من مخالف بودن و دیدگاه خودشون رو گفتن ،مشکل اینجاست که کسی بهشون گفته این حرفها حقیقت داره و مردم میتونن ما رو چم بزنن و یا سحر تاثیر تو زندگی ما تاثیر داره که یکی از بزرگترین علمای دین شهرمون هست و طرف ادم تحصیل کرده ایه و همه قبولش دارن

    یک ساعت پیش بعد نماز عشاء با چندتا از دوستای دیگه ام که مذهبی هستن تو مسجد نشستیم باز هم همین بحث ها شروع شد یکی از دوستام که لیسانس تفسیر قران داره باز هم همین حرفها رو تایید میکرد و میگه من خودم دیدم و حقیقت داره و ابن حرفها، ولی بنده هیچی نگفتم تا تموم شد و اومدم خونه این کامنت رو نوشتم

    میخوام بگم که واقعا تغییر دادن باورها موقعی سخته میشه که این حرفها رو از ادم هایی میشنوی که مدارک عالی در این زمینه ها دارن و توقع نداری این حرفها رو بزنن.

    ولی من توکلم فقط و فقط به خداست همین الان سجده کردم بخدا و ازش خواستم خودش راه درست رو بهم نشون بده

    ارزوی موفقیت،سلامتی،ثروت و خوشبخی در دنیا و اخرت رو برای هممون دارم

    “موفق باشید”

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      فریبا ترابی گفته:
      مدت عضویت: 3182 روز

      سلام آقا محمد ج

      در اطراف من هم انسانهایی هستند که چنین می گویند انسانهایی که شب و روز با هم هستیم ولی وقتی که می بینم این چنین می گویند کاری به کارشان ندارم یک چیزی را بهونه می کنم و به اتاقم می آیم قبول دارم تغییر باورها سخته ولی سخت از کارهای فیزیکی مشقت بار نیست و اگر این کار را انجام دهیم پاداش بزرگی از خداوند دریافت می کنیم. اعراض کنید جر و بحث هم نکنید چون خودتون از مسیر دور می شوید.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    بهار فعلی گفته:
    مدت عضویت: 2745 روز

    سلام به استاد عزیزم .خانم شایسته مهربونم که ازش دنیا دنیا ممنونم بخاطر این سفرزیبا خداوند پشتو پناه شما باشه?وهمسفرایه خووووبم درسومین روز سفر

    نکته ای که من ازش یاد این بود که خودمو تسلیم خدا کنم تسلیم رب تنها قدرت جهان..‌چه ارامشی داره این تسلیم…من خودمو به خدا سپردم وبا ایمان قدمهامو برمیدارم.خداوند پشتوپناه من هست.این روزا حسم خیلی حس عجیبه نمیدونم چرا مخصوصا از شروع سفر..دلم میخواد فقط حرف ازخدا بزنمو اشک شوق بریزم…این روزا خیلی لطیف شدم ‌اصلا قابل وصف نیس.?حتی همین الان هم?خدا برام حس عجیبیه.گاهی وقتا که به زندگیم تا یکسال پیش فکر میکنم (قبل ازاشنایی با استاد)میبینم با اون همه شرک با اون همه گناه..چقدر خدا بازم کمک کرد خیلی جاها‌.خدااایااا شکرت که ازم نا امیدنشدی.‌‌شکرررررت که هدایتم کردی…میخوام فقط برات بندگی کنم.‌خدایا تنها تورا میپرستم وتنها ازتویاری میخوام…خدایا به راه راست هدایتمون کن راه کسایی که به انها نعمت دادی..خدایا لحظه ای منو به حال خودم رها نکن‌..خدایا شکررررت بخاطر قانون بی تغییرت..‌بخاطر این ارامش درونی.‌.مرسی استاد عزیزم وخدارو صدهااااا هزارمرتبه شکر ازاین مسیرزیبا.درپناه حق باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  8. -
    نرگس پرورش گفته:
    مدت عضویت: 2278 روز

    به نام خدا

    امروز سومین روز سفر بود و بعد از فایل های اعتماد به نفس و بررسی یکی از بنیادی ترین اصول رسیدن به موفقیت و خوشبختی و ثروت که همان «حس ارزشمندی» است ،با دو مفهوم بنیادی دیگر رو به رو شدیم :«توحید » و « تسلیم» .

    با خواندن متن خود فایل که امضای استاد را دارد مثل تمام توضیحات محصولات ، و البته برگ بی نظیر مریم جان از روز سوم سفر، هیچ ایده ای نداشتم برای نوشتن . اما طبق توصیه و تاکید استاد بر بررسی قرآن و آیات پیرامون ابراهیم احساس کردم که شاید یکی از تمرین های مهم این جلسه همین باشد : بررسی و مطالعه ی قرآن. و تصمیم گرفتم که آیاتی که خود در تحقیق در قرآن با آنها رو به رو شدم اینجا و در برگ سوم سفرمان برای خودمان و دوستانم به اشتراک گذاشته و ماندگار نمایم :

    *یکی از آیات به تاکید بیان می کند که باید مسیری را که ابراهیم در توحید و یکتاپرستی پیموده است انتخاب کرد تا در رسته ی صالحان قرار بگیریم:

    وَ مَن یَرْغَبُ عَن مِّلَّهِ إِبْرَاهِیمَ إِلَّا مَن سَفِهَ نَفْسَهُ وَ لَقَدِ اصْطَفَیْنَاهُ فىِ الدُّنْیَا وَ إِنَّهُ فىِ الاَخِرَهِ لَمِنَ الصَّالِحِین

    و چه کس از آیین پاک ابراهیم روى گرداند به جز مردم بیخرد؟! زیرا ما ابراهیم را در دنیا برگزیدیم و البته در آخرت هم از شایستگان است. (۱۳۰)

    وقتی ربّ به ابراهیم دستور تسلیم شدن می دهد :

    إِذْ قَالَ لَهُ رَبُّهُ أَسْلِمْ قَالَ أَسْلَمْتُ لِرَبّ‏ الْعَالَمِینَ(۱۳۱)

    آن گاه که خدا به او فرمود: اى ابراهیم سر به فرمان خدا فرود آر، عرض کرد:پروردگار عالمیان را مطیع فرمانم. (۱۳۱)

    *توصیه ی ابراهیم به فرزندان اش چیزی جز تسلیم الله نیست :

    وَ وَصىَ‏ بهِ إِبْرَاهِیمُ بَنِیهِ وَ یَعْقُوبُ یَابَنىِ‏ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى‏ لَکُمُ الدِّینَ فَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَ أَنتُم مُّسْلِمُونَ(۱۳۲)

    و ابراهیم و یعقوب بدین گونه به فرزندان خود سفارش و توصیه نمودند که اى فرزندان من، خدا براى شما آیین پاک برگزید، پس تا گاه جان سپردن الّا تسلیم رضاى خدا نباشید. (۱۳۲)

    و باز هم وقتی محمد قرار است از میان آیین های مختلف یکی را برگزیند:

    وَ قَالُواْ کُونُواْ هُودًا أَوْ نَصَارَى‏ تهَتدُواْ قُلْ بَلْ مِلَّهَ إِبْرَاهِیمَ حَنِیفًا وَ مَا کاَنَ مِنَ الْمُشْرِکِینَ(۱۳۵)

    یهود و نصارى گفتند که به آیین ما درآیید تا راه راست یافته و طریق حق پویید. بگو: بلکه ما آیین ابراهیم را پیروى مى‏کنیم که به راه راست توحید بود و از مشرکان نبود. (۱۳۵)

    *و باز هم تاکید بر تسلیم بودن و الگو قراردادن ابراهیم :

    وَ مَنْ أَحْسَنُ دِینًا مِّمَّنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَ هُوَ محُسِنٌ وَ اتَّبَعَ مِلَّهَ إِبْرَاهِیمَ حَنِیفًا وَ اتخَّذَ اللَّهُ إِبْرَاهِیمَ خَلِیلًا(۱۲۵)

    دین چه کس بهتر از آن کسى است که خود را تسلیم خدا نموده و هم نیکوکار است و پیروى از آیین ابراهیم حنیف نموده؟! آن ابراهیمى که خدا او را به مقام دوستى خود برگزیده است. (۱۲۵)

    و چقدر زیبا صراط مستقیمی که ابراهیم به آن هدایت شد ، توحید و یکتاپرستی معرفی می شود:

    قُلْ إِنَّنی‏ هَدانی‏ رَبِّی إِلى‏ صِراطٍ مُسْتَقیمٍ دیناً قِیَماً مِلَّهَ إِبْراهیمَ‏ حَنیفاً وَ ما کانَ مِنَ الْمُشْرِکینَ (۱۶۱)

    بگو: پروردگارم مرا به راه راست هدایت کرده آئینى پابرجا و ضامن سعادت دین و دنیا .آئین ابراهیم همان کسى که از آئینهاى خرافى محیط خود روى گردانید و از مشرکان نبود.

    *و باز هم تاکید بر مقام اعلای یکتاپرستی ابراهیم :

    إِنَّ إِبْراهیمَ‏ کانَ أُمَّهً قانِتاً لِلَّهِ حَنیفاً وَ لَمْ یَکُ مِنَ الْمُشْرِکینَ (۱۲۰)

    همانا ابراهیم یک امّت بود ،مطیع فرمان خدا و خالى از هرگونه انحراف و هرگز از مشرکان نبود.

    چقدر جالب از عبارت رشد برای ابراهیم بهره برده :

    وَ لَقَدْ آتَیْنا إِبْراهیمَ‏ رُشْدَهُ مِنْ قَبْلُ وَ کُنَّا بِهِ عالِمینَ (۵۱)

    ما وسیله رشد ابراهیم را از قبل به او دادیم و ازاو آگاه بودیم.

    *وقتی خداوند از محمد می خواهد که داستان ابراهیم را برای امت روایت کند:

    وَ اتْلُ عَلَیْهِمْ نَبَأَ إِبْرَاهِیمَ(۶۹)

    إِذْ قَالَ لِأَبِیهِ وَ قَوْمِهِ مَا تَعْبُدُونَ(۷۰)

    قَالُواْ نَعْبُدُ أَصْنَامًا فَنَظَلُّ لهَا عَکِفِینَ(۷۱)

    قَالَ هَلْ یَسْمَعُونَکمُ‏ إِذْ تَدْعُونَ(۷۲)

    أَوْ یَنفَعُونَکُمْ أَوْ یَضُرُّونَ(۷۳)

    قَالُواْ بَلْ وَجَدْنَا ءَابَاءَنَا کَذَالِکَ یَفْعَلُونَ(۷۴)

    قَالَ أَ فَرَءَیْتُم مَّا کُنتُمْ تَعْبُدُونَ(۷۵)

    أَنتُمْ وَ ءَابَاؤُکُمُ الْأَقْدَمُونَ(۷۶)

    فَإِنهَّمْ عَدُوٌّ لىّ‏ إِلَّا رَبَّ الْعَالَمِینَ(۷۷)

    الَّذِى خَلَقَنىِ فَهُوَ یهَدِینِ(۷۸)

    وَ الَّذِى هُوَ یُطْعِمُنىِ وَ یَسْقِینِ(۷۹)

    وَ إِذَا مَرِضْتُ فَهُوَ یَشْفِینِ(۸۰)

    وَ الَّذِى یُمِیتُنىِ ثُمَّ یحُیِینِ(۸۱)

    وَ الَّذِى أَطْمَعُ أَن یَغْفِرَ لىِ خَطِیَتىِ یَوْمَ الدِّینِ(۸۲)

    رَبّ‏ هَبْ لىِ حُکْمًا وَ أَلْحِقْنىِ بِالصَّالِحِینَ(۸۳)

    وَ اجْعَل لىّ‏ لِسَانَ صِدْقٍ فىِ الاَخِرِینَ(۸۴)

    وَ اجْعَلْنىِ مِن وَرَثَهِ جَنَّهِ النَّعِیمِ(۸۵)

    وَ اغْفِرْ لِأَبىِ إِنَّهُ کاَنَ مِنَ الضَّالِّینَ(۸۶)

    وَ لَا تخُزِنىِ یَوْمَ یُبْعَثُونَ(۸۷)

    یَوْمَ لَا یَنفَعُ مَالٌ وَ لَا بَنُونَ(۸۸)

    إِلَّا مَنْ أَتىَ اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِیمٍ(۸۹)

    وَ أُزْلِفَتِ الجْنَّهُ لِلْمُتَّقِینَ(۹۰)

    وَ بُرِّزَتِ الجْحِیمُ لِلْغَاوِینَ(۹۱)

    و حکایت ابراهیم را بر امت بیان کن. (۶۹)

    هنگامى که با پدر و با قومش گفت: شما چه معبودى را مى‏پرستید؟ (۷۰)

    جواب دادند که ما بتهایى را مى‏پرستیم و ثابت بر پرستش آنها بوده و هستیم. (۷۱)

    ابراهیم گفت: آیا هر گاه این بتهاى جماد را بخوانید سخن شما را مى‏شنوند؟ (۷۲)

    یا به حال شما هیچ سود و زیانى توانند داشت؟ (۷۳)

    گفتند: بلکه ما پدران خود را بر پرستش این بتان یافته‏ایم. (۷۴)

    ابراهیم باز به آنها گفت: آیا مى‏دانید که این بتهایى که شما مردم اینک مى‏پرستید، (۷۵)

    و پدران شما از قدیم مى‏پرستیدند، (۷۶)

    آنها مرا دشمن‏اند جز خداى یکتاى عالمیان؟ (۷۷)

    همان خدایى که مرا بیافرید و به راه راستم هدایت مى‏فرماید. (۷۸)

    و همان خدایى که مرا غذا مى‏دهد و سیراب مى‏گرداند. (۷۹)

    و چون بیمار شوم مرا شفا مى‏دهد. (۸۰)

    و همان خدایى که مرا مى‏میراند و سپس زنده مى‏گرداند. (۸۱)

    و همان خدایى که چشم امید دارم که روز جزا گناهم را بیامرزد. (۸۲)

    بارالها، مرا حکمى ببخش و به بندگان صالح خود ملحق ساز. (۸۳)

    و نامم بر زبان اقوام آتیه نیکو، و سخنم دلپذیر گردان. (۸۴)

    و مرا از وارثان بهشت پر نعمت قرار ده. (۸۵)

    و از پدرم درگذر، که وى سخت از گمراهان است. (۸۶)

    و روزى که خلق را از قبرها برانگیزند در آن روز مرا رسوا مگردان. (۸۷)

    آن روزى که مال و فرزندان سود نبخشند. (۸۸)

    و تنها آن کس سود برد که با دل با اخلاص پاک به درگاه خدا آید. (۸۹)

    و بهشت را به اهل تقوا نزدیک سازند. (۹۰)

    و دوزخ را بر گمراهان پدیدار گردانند. (۹۱)

    و باز داستانی دیگر از دعوت ابراهیم به توحید و شناخت ربّ :

    وَ إِبْرَاهِیمَ إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ اعْبُدُواْ اللَّهَ وَ اتَّقُوهُ ذَالِکُمْ خَیرْ لَّکُمْ إِن کُنتُمْ تَعْلَمُونَ(۱۶)

    إِنَّمَا تَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ أَوْثَانًا وَ تخَلُقُونَ إِفْکا إِنَّ الَّذِینَ تَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ لَا یَمْلِکُونَ لَکُمْ رِزْقًا فَابْتَغُواْ عِندَ اللَّهِ الرِّزْقَ وَ اعْبُدُوهُ وَ اشْکُرُواْ لَهُ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ(۱۷)

    وَ إِن تُکَذِّبُواْ فَقَدْ کَذَّبَ أُمَمٌ مِّن قَبْلِکُمْ وَ مَا عَلىَ الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِینُ(۱۸)

    أَ وَ لَمْ یَرَوْاْ کَیْفَ یُبْدِئُ اللَّهُ الْخَلْقَ ثُمَّ یُعِیدُهُ إِنَّ ذَالِکَ عَلىَ اللَّهِ یَسِیرٌ(۱۹)

    قُلْ سِیرُواْ فىِ الْأَرْضِ فَانظُرُواْ کَیْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ یُنشِئُ النَّشْأَهَ الاَخِرَهَ إِنَّ اللَّهَ عَلىَ‏ کُلّ شىَ‏ قَدِیرٌ(۲۰)

    یُعَذِّبُ مَن یَشَاءُ وَ یَرْحَمُ مَن یَشَاءُ وَ إِلَیْهِ تُقْلَبُونَ(۲۱)

    وَ مَا أَنتُم بِمُعْجِزِینَ فىِ الْأَرْضِ وَ لَا فىِ السَّمَاءِ وَ مَا لَکُم مِّن دُونِ اللَّهِ مِن وَلىِ‏ وَ لَا نَصِیرٍ(۲۲)

    وَ الَّذِینَ کَفَرُواْ بِایَاتِ اللَّهِ وَ لِقَائهِ أُوْلَئکَ یَئسُواْ مِن رَّحْمَتىِ وَ أُوْلَئکَ لهَمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ(۲۳)

    فَمَا کَانَ جَوَابَ قَوْمِهِ إِلَّا أَن قَالُواْ اقْتُلُوهُ أَوْ حَرِّقُوهُ فَأَنجَئهُ اللَّهُ مِنَ النَّارِ إِنَّ فىِ ذَالِکَ لاَیاتٍ لِّقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ(۲۴)

    و ابراهیم را که به قوم خود گفت: خدا را بپرستید و از او بترسید(تقوا رو به این کل ترجمه نموده اند ) که پرستش و ترس خدا اگر بدانید براى شما بهتر است. (۱۶)

    و بدانید که شما به جاى خدا بتهایى را مى‏پرستید و دروغى مى‏سازید آنچه را جز خدا مى‏پرستید قادر بر رزق شما نیستند، پس روزى را از نزد خدا طلبید و او را پرستید و شکر وى به جاى آرید ، رجوع شما به سوى اوست. (۱۷)

    و اگر شما تکذیب مى‏کنید ،پیش از شما هم بسیارى از امم تکذیب کردند، و بر رسول جز آنکه به آشکار تبلیغ رسالت کند تکلیفى نیست. (۱۸)

    آیا ندیدند که خدا چگونه ابتدا خلق را ایجاد مى‏کند و باز به اصل خود برمى‏گرداند؟ این کار بر خدا بسیار آسان است. (۱۹)

    بگو که در زمین سیر کنید و ببینید که خدا چگونه خلق را ایجاد کرده، سپس خدا نشئه آخرت را ایجاد خواهد کرد، همانا خدا بر هر چیز تواناست. (۲۰)

    هر که را بخواهد (به معنی یشا و تفاوت آن با خواستن توجه نماییم !) عذاب مى‏کند و هر که را بخواهد مى‏بخشد و شما را به سوى او باز مى‏گردانند. (۲۱)

    و شما نه هرگز در زمین و آسمان عاجز توانید کرد و نه جز خدا نگهبان و یاورى دارید. (۲۲)

    و آنان که به آیات خدا و شهود لقاى او کافر شدند آنها از رحمت من ناامیدند و سخت به عذاب دردناک گرفتار خواهند شد. (۲۳)

    باز قوم جز آنکه گفتند: او را بکشید و در آتش بسوزانید پاسخ ندادند، و خدا او را از آتش نجات داد. در این حکایت براى قومى که به خدا ایمان آرند آیت هایى پدیدار است. (۲۴)

    *و به قول استاد سخن خواند درباره ی رفیق جون جونی خودش :

    سَلَامٌ عَلىَ إِبْرَاهِیمَ(۱۰۹)

    کَذَالِکَ نجَزِى الْمُحْسِنِینَ(۱۱۰)

    إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُؤْمِنِینَ(۱۱۱)

    سلام و تحیّت خدا بر ابراهیم باد. (۱۰۹)

    ما نیکوان را این چنین پاداش نیکو مى‏دهیم. (۱۱۰)

    زیرا او از بندگان با ایمان ما بود. (۱۱۱)

    و باز معرفی خداوند و توصیف قدرت و عظمت ربّ در نوشته های پیامبران از جمله ابراهیم :

    أَمْ لَمْ یُنَبَّأْ بِمَا فىِ صُحُفِ مُوسىَ‏(۳۶)

    وَ إِبْرَاهِیمَ الَّذِى وَفىَّ(۳۷)

    أَلَّا تَزِرُ وَازِرَهٌ وِزْرَ أُخْرَى‏(۳۸)

    وَ أَن لَّیْسَ لِلْانسَانِ إِلَّا مَا سَعَى‏(۳۹)

    وَ أَنَّ سَعْیَهُ سَوْفَ یُرَى‏(۴۰)

    ثمُ یجُزَئهُ الْجَزَاءَ الْأَوْفىَ‏(۴۱)

    وَ أَنَّ إِلىَ‏ رَبِّکَ الْمُنتهَى‏(۴۲)

    وَ أَنَّهُ هُوَ أَضْحَکَ وَ أَبْکَى‏(۴۳)

    وَ أَنَّهُ هُوَ أَمَاتَ وَ أَحْیَا(۴۴)

    وَ أَنَّهُ خَلَقَ الزَّوْجَینْ‏الذَّکَرَ وَ الْأُنثىَ‏(۴۵)

    مِن نُّطْفَهٍ إِذَا تُمْنىَ‏(۴۶)

    وَ أَنَّ عَلَیْهِ النَّشْأَهَ الْأُخْرَى‏(۴۷)

    وَ أَنَّهُ هُوَ أَغْنىَ‏ وَ أَقْنىَ‏(۴۸)

    وَ أَنَّهُ هُوَ رَبُّ الشِّعْرَى‏(۴۹)

    وَ أَنَّهُ أَهْلَکَ عَادًا الْأُولىَ‏(۵۰)

    وَ ثَمُودَاْ فَمَا أَبْقَى‏(۵۱)

    وَ قَوْمَ نُوحٍ مِّن قَبْلُ إِنهَّمْ کاَنُواْ هُمْ أَظْلَمَ وَ أَطْغَى‏(۵۲)

    وَ الْمُؤْتَفِکَهَ أَهْوَى‏(۵۳)

    فَغَشَّئهَا مَا غَشىَ‏(۵۴)

    فَبِأَىّ‏ءَالَاءِ رَبِّکَ تَتَمَارَى‏(۵۵)

    هَاذَا نَذِیرٌ مِّنَ النُّذُرِ الْأُولىَ(۵۶)

    أَزِفَتِ الاَزِفَهُ(۵۷)

    لَیْسَ لَهَا مِن دُونِ اللَّهِ کاَشِفَهٌ(۵۸)

    أَ فَمِنْ هَاذَا الحْدِیثِ تَعْجَبُونَ(۵۹)

    وَ تَضْحَکُونَ وَ لَا تَبْکُونَ(۶۰)

    وَ أَنتُمْ سَامِدُونَ(۶۱)

    فَاسجْدُواْ لِلَّهِ وَ اعْبُدُواْ (۶۲)

    یا که آگه نشد به آنچه در تورات موسى عمران است؟ (۳۶)

    و هم در صحف ابراهیم خلیل وفادار؟ (۳۷)

    که هیچ کس بار گناه دیگرى را به دوش نخواهد گرفت. (۳۸)

    و اینکه براى آدمى جز آنچه به سعى و عمل خود انجام داده نخواهد بود؟ (۳۹)

    و اینکه البته پاداش سعى و عمل او را به وى بنمایند. (۴۰)

    سپس پاداش کامل آن را به او بدهند. (۴۱)

    و اینکه کار خلق عالم به سوى خدا منتهى مى‏شود. (۴۲)

    و هم اوست که شاد و خندان سازد و غمین و گریان گرداند. (۴۳)

    و هم اوست که بمیراند و باز زنده فرماید. (۴۴)

    و اوست که خلق را جفت نر و ماده آفریده است. (۴۵)

    از نطفه‏اى آفریده که مى‏ریزد. (۴۶)

    و هم بر اوست که ایجاد نشئه آخرت کند. (۴۷)

    و هم اوست که بى‏نیاز کند و سرمایه بخشد. (۴۸)

    و هم اوست آفریننده ستاره شعرى. (۴۹)

    و هم اوست که نخستین قوم عاد را هلاک ساخت. (۵۰)

    و قوم ثمود را، و هیچ باقى نگذاشت. (۵۱)

    و پیش از اینان قوم نوح را که ظالم و سرکش‏تر بودند هلاک گردانید. (۵۲)

    و شهرهاى قوم لوط را واژگون ساخت. (۵۳)

    تا آنکه بر آنها عذابى بسیار سخت احاطه کرد. (۵۴)

    پس به کدام یک از نعمتهاى پروردگارت جدل و انکار مى‏کنى؟ (۵۵)

    این رسول هم مانند رسولان پیشین ترساننده خلق است. (۵۶)

    روز قیامت بسیار نزدیک شده است. (۵۷)

    هیچ کس غیر خدا آن روز را آشکار نتواند ساخت. (۵۸)

    آیا از این سخن تعجب مى‏کنید، (۵۹)

    و مى‏خندید و نمى‏گریید، (۶۰)

    و شما سخت غافلید ، (۶۱)

    بعد از این به سجده و عبادت خدا پردازید. (۶۲)

    *و تاکید دوباره ی خداوند بر الگو قراردادن ابراهیم و آیین یکتاپرستی اش:

    قَدْ کاَنَتْ لَکُمْ أُسْوَهٌ حَسَنَهٌ فىِ إِبْرَاهِیمَ وَ الَّذِینَ مَعَهُ إِذْ قَالُواْ لِقَوْمهِِمْ إِنَّا بُرَءَ ؤُاْ مِنکُمْ وَ مِمَّا تَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ کَفَرْنَا بِکمُ‏ْ وَ بَدَا بَیْنَنَا وَ بَیْنَکُمُ الْعَدَاوَهُ وَ الْبَغْضَاءُ أَبَدًا حَتىَ‏ تُؤْمِنُواْ بِاللَّهِ وَحْدَهُ إِلَّا قَوْلَ إِبْرَاهِیمَ لِأَبِیهِ لَأَسْتَغْفِرَنَّ لَکَ وَ مَا أَمْلِکُ لَکَ مِنَ اللَّهِ مِن شىَ‏ءٍ رَّبَّنَا عَلَیْکَ تَوَکلَّنَا وَ إِلَیْکَ أَنَبْنَا وَ إِلَیْکَ الْمَصِیرُ(۴)

    رَبَّنَا لَا تجَعَلْنَا فِتْنَهً لِّلَّذِینَ کَفَرُواْ وَ اغْفِرْ لَنَا رَبَّنَا إِنَّکَ أَنتَ الْعَزِیزُ الحکِیمُ(۵)

    لَقَدْ کاَنَ لَکمُ‏ فِیهِمْ أُسْوَهٌ حَسَنَهٌ لِّمَن کاَنَ یَرْجُواْ اللَّهَ وَ الْیَوْمَ الاَخِرَ وَ مَن یَتَوَلَّ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ الْغَنىِ‏الحْمِیدُ(۶)

    براى شما مؤمنان بسیار پسندیده و نیکوست که به ابراهیم و اصحابش اقتدا کنید که آنها به قوم خود گفتند: ما از شما و بتهاى شما که به جاى خدا مى‏پرستید به کلى بیزاریم، ما مخالف و منکر شماییم و همیشه میان ما و شما کینه و دشمنى خواهد بود تا وقتى که تنها به خداى یگانه ایمان آرید، الّا آنکه ابراهیم به پدر خود گفت:من براى تو از خدا آمرزش مى‏طلبم و دیگر من بر نجات تو از خدا هیچ کارى نتوانم کرد، بار الها، ما بر تو توکل کردیم و رو به درگاه تو آوردیم و بازگشت تمام خلق به سوى توست. (۴)

    پروردگارا، ما را مایه فتنه و امتحان کافران مگردان و پروردگارا، ما را بیامرز که تنها تویى که بسیار مقتدرى و کاملا آگاهى. (۵)

    البته براى شما مؤمنان هر که به خدا و عالم آخرت امیدوار است اقتداء به ابراهیم و یارانش نیکوست، و هر که روى بگرداند خدا کاملا بى‏نیاز و به ذات خود ستوده صفات است. (۶)

    در پایان این نکته را هم اضافه کنم که ترجمه های متفاوتی در باب بعضی از کلمات و ریشه های فعلی جملات وجود دارد اما طبق صحبت استاد اگر با قلب خود به مطالعه ی قرآن بپردازیم یقینا خداوند به مسیر درست هدایت مان می کند.

    با امید به اینکه همیشه در مسیر هدایت الهی قرار بگیریم و از زمره ی یکتاپرستان باشیم و تسلیم امر خداوند .

    از خداوند برای خودم و شما تعهدی پولادین طلب می کنم تا در تمام این سفر همراه و همسفر هم باشیم.

    دوستتان داریم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  9. -
    رضا ملتفت گفته:
    مدت عضویت: 2058 روز

    به نام خالق زیبایی‌ها

    سلام و عرض ادب دارم خدمت استاد عزیز و همه دوستان گلم در خانواده صمیمی عباس منش🌺، امیدوارم حال همگی شما خوب باشد، من که خدا رو شکر عالیم.🌺

    اگر انسانی به یک جایگاهی رسیده، من هم میتونم به اون جایگاه برسم.🍀 خدایا از تو میخوام که یک ابراهیم برای تو باشم، به همون اندازه موحد بشم، تا به مقامی برسم که ابراهیم رسیده، یعنی مقامی که خدا ما رو به عنوان دوست خودش قرار بده.🙏 همه چیز باوره.😍 یه بار استاد گفتن اگر ما باورهای پیامبران رو در خودمون ایجاد کنیم و دیدگاه و جهان‌بینی اونها رو داشته باشیم، به همون نتایجی می‌رسیم که اونها رسیدن.🌻 خدایا شکرت.

    ببینیم حضرت ابراهیم🌹 در قرآن کریم چه ویژگی‌هایی داشته: البته معتقدم بیشتر از اینها میشه جستجو کرد و خصوصیات و باورهای عالیتری رو بدست آورد. فقط سعی کنیم با عینک جستجوگری به قرآن نگاه کنیم و سوالهای قشنگ بپرسیم تا ان شاء الله جوابهای زیبا رو دریافت کنیم. 🌸

    ۱) موحد و یکتاپرست بودن. ۱۳۵ سوره بقره، ۶۷ آل عمران، ۹۵ آل عمران

    وَقَالُوا کُونُوا هُودًا أَوْ نَصَارَىٰ تَهْتَدُوا قُلْ بَلْ مِلَّهَ إِبْرَاهِیمَ حَنِیفًا وَمَا کَانَ مِنَ الْمُشْرِکِینَ (۱۳۵ بقره)

    ﻭ ﮔﻔﺘﻨﺪ : ﻳﻬﻮﺩﻱ ﻳﺎ ﻧﺼﺮﺍﻧﻲ ﺑﺎﺷﻴﺪ ﺗﺎ ﻫﺪﺍﻳﺖ ﻳﺎﺑﻴﺪ . ﺑﮕﻮ : ﺑﻠﻜﻪ ﺍﺯ ﺁﻳﻴﻦ ﺍﺑﺮﺍﻫﻴﻢ ﻳﻜﺘﺎﭘﺮﺳﺖ ﻭ ﺣﻖ ﮔﺮﺍ [ ﭘﻴﺮﻭﻱ ﻣﻰ ﻛﻨﻴﻢ ] ﻭ ﺍﻭ ﻫﺮﮔﺰ ﺍﺯ ﻣﺸﺮﻛﺎﻥ ﻧﺒﻮﺩ .

    🌺🌺🌺

    مَا کَانَ إِبْرَاهِیمُ یَهُودِیًّا وَلَا نَصْرَانِیًّا وَلَٰکِن کَانَ حَنِیفًا مُّسْلِمًا وَمَا کَانَ مِنَ الْمُشْرِکِینَ (۶۷ آل عمران)

    ﺍﺑﺮﺍﻫﻴﻢ ﻧﻪ ﻳﻬﻮﺩﻱ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻧﻪ ﻧﺼﺮﺍﻧﻲ ، ﺑﻠﻜﻪ ﻳﻜﺘﺎﭘﺮﺳﺖ ﻭ ﺣﻖ ﮔﺮﺍﻳﻲ ﺗﺴﻠﻴﻢ ﺑﻮﺩ ، ﻭ ﺍﺯ ﻣﺸﺮﻛﺎﻥ ﻧﺒﻮﺩ .

    🌷🌷🌷

    قُلْ صَدَقَ اللَّهُ فَاتَّبِعُوا مِلَّهَ إِبْرَاهِیمَ حَنِیفًا وَمَا کَانَ مِنَ الْمُشْرِکِینَ (۹۵ آل عمران)

    ﺑﮕﻮ : ﺧﺪﺍ ﺭﺍﺳﺖ ﮔﻔﺖ . ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﻳﻦ ﺍﺯ ﺁﻳﻴﻦ ﺍﺑﺮﺍﻫﻴﻢ ﻛﻪ ﻳﻜﺘﺎﭘﺮﺳﺖ ﻭ ﺣﻖ ﮔﺮﺍ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺍﺯ ﻣﺸﺮﻛﺎﻥ ﻧﺒﻮﺩ ، ﭘﻴﺮﻭﻱ ﻛﻨﻴﺪ .

    ۲) تضرع، دعا و التماس شدید و بردباری در برابر سختی. توبه ۱۱۴

    وَمَا کَانَ اسْتِغْفَارُ إِبْرَاهِیمَ لِأَبِیهِ إِلَّا عَن مَّوْعِدَهٍ وَعَدَهَا إِیَّاهُ فَلَمَّا تَبَیَّنَ لَهُ أَنَّهُ عَدُوٌّ لِّلَّهِ تَبَرَّأَ مِنْهُ 🌸إِنَّ إِبْرَاهِیمَ لَأَوَّاهٌ حَلِیمٌ🌸

    ﻭ ﺁﻣﺮﺯﺵ ﺧﻮﺍﻫﻲ ﺍﺑﺮﺍﻫﻴﻢ ﺑﺮﺍﻱ ﭘﺪﺭﺵ ﺟﺰ ﺑﻪ ﺳﺒﺐ ﻭﻋﺪﻩ ﺍﻱ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺩﺍﺩﻩ ﺑﻮﺩ ، ﻧﺒﻮﺩ، ﭼﻮﻥ ﺑﺮﺍﻱ ﺍﻭ ﺭﻭﺷﻦ ﺷﺪ ﻛﻪ ﻭﻱ ﺩﺷﻤﻦ ﺧﺪﺍﺳﺖ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺑﻴﺰﺍﺭﻱ ﺟﺴﺖ ; ﻳﻘﻴﻨﺎً ﺍﺑﺮﺍﻫﻴﻢ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﻭ ﺑﺮﺩﺑﺎﺭ ﺑﻮﺩ .

    ۳) منیب بودن، یعنی بسیار بازگشت کننده به سوی خدا، هود ۷۵

    إِنَّ إِبْرَاهِیمَ لَحَلِیمٌ أَوَّاهٌ مُّنِیبٌ

    ﺑﻪ ﺭﺍﺳﺘﻲ ﻛﻪ ﺍﺑﺮﺍﻫﻴﻢ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺑﺮﺩﺑﺎﺭ ﻭ ﺩﻟﺴﻮﺯ ﻭ ﺭﻭﻱ ﺁﻭﺭﻧﺪﻩ [ ﺑﻪ ﺳﻮﻱ ﺧﺪﺍ ] ﺑﻮﺩ .

    ۴) حضرت ابراهیم بدنبال شناخت حقیقت و اطمینان قلبی بود: بقره ۲۶۰

    وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِیمُ رَبِّ أَرِنِی کَیْفَ تُحْیِی الْمَوْتَىٰ قَالَ أَوَلَمْ تُؤْمِن قَالَ بَلَىٰ وَلَٰکِن 🌺لِّیَطْمَئِنَّ قَلْبِی🌺 قَالَ فَخُذْ أَرْبَعَهً مِّنَ الطَّیْرِ فَصُرْهُنَّ إِلَیْکَ ثُمَّ اجْعَلْ عَلَىٰ کُلِّ جَبَلٍ مِّنْهُنَّ جُزْءًا ثُمَّ ادْعُهُنَّ یَأْتِینَکَ سَعْیًا وَاعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ

    ﻭ [ ﻳﺎﺩ ﻛﻨﻴﺪ ] ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﻛﻪ ﺍﺑﺮﺍﻫﻴﻢ ﮔﻔﺖ : ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺍ ! ﺑﻪ ﻣﻦ ﻧﺸﺎﻥ ﺩﻩ ﻛﻪ ﻣﺮﺩﮔﺎﻥ ﺭﺍ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺯﻧﺪﻩ ﻣﻰ ﻛﻨﻲ؟ ﻓﺮﻣﻮﺩ : ﺁﻳﺎ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﻧﻴﺎﻭﺭﺩﻩ ﺍﻱ؟! ﮔﻔﺖ: ﭼﺮﺍ، ﻭﻟﻲ [ ﻣﺸﺎﻫﺪﻩ ﺍﻳﻦ ﺣﻘﻴﻘﺖ ﺭﺍ ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ ] ﺗﺎ ﻗﻠﺒﻢ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﻳﺎﺑﺪ. ﻓﺮﻣﻮﺩ : ﭘﺲ ﭼﻬﺎﺭ ﭘﺮﻧﺪﻩ ﺑﮕﻴﺮ ﻭ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﻧﺰﺩﻳﻚ ﻛﻦ ، ﻭ ﺑﺮ ﻫﺮ ﻛﻮﻫﻲ [ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻣﻨﻄﻘﻪ ] ﺑﺨﺸﻲ ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﻩ ، ﺳﭙﺲ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﺨﻮﺍﻥ ﻛﻪ ﺷﺘﺎﺑﺎﻥ ﺑﻪ ﺳﻮﻳﺖ ﻣﻰ ﺁﻳﻨﺪ ; ﻭ ﺑﺪﺍﻥ ﻛﻪ ﻳﻘﻴﻨﺎً ﺧﺪﺍ ﺗﻮﺍﻧﺎﻱ ﺷﻜﺴﺖ ﻧﺎﭘﺬﻳﺮ ﻭ ﺣﻜﻴﻢ ﺍﺳﺖ .

    ۵) تسلیم بودن در برابر هدایت‌های الهی:۱۳۱، ۱۳۲، ۱۳۳ بقره، ۱۳۶ بقره،

    أَمْ کُنتُمْ شُهَدَاءَ إِذْ حَضَرَ یَعْقُوبَ الْمَوْتُ إِذْ قَالَ لِبَنِیهِ مَا تَعْبُدُونَ مِن بَعْدِی قَالُوا نَعْبُدُ إِلَٰهَکَ وَإِلَٰهَ آبَائِکَ إِبْرَاهِیمَ وَإِسْمَاعِیلَ وَإِسْحَاقَ إِلَٰهًا وَاحِدًا وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ (۱۳۳ بقره)

    ﺁﻳﺎ ﺷﻤﺎ ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﻛﻪ ﻳﻌﻘﻮﺏ ﺭﺍ ﻣﺮﮒ ﺩﺭ ﺭﺳﻴﺪ، ﺣﺎﺿﺮ ﺑﻮﺩﻳﺪ؟ ﺁﻥ ﮔﺎﻩ ﻛﻪ ﺑﻪ ﭘﺴﺮﺍﻥ ﺧﻮﺩ ﮔﻔﺖ : ﭘﺲ ﺍﺯ ﻣﻦ ﭼﻪ ﭼﻴﺰﻱ ﺭﺍ ﻣﻰ ﭘﺮﺳﺘﻴﺪ؟ ﮔﻔﺘﻨﺪ : ﺧﺪﺍﻱ ﺗﻮ ﻭ ﺧﺪﺍﻱ ﭘﺪﺭﺍﻧﺖ ﺍﺑﺮﺍﻫﻴﻢ ﻭ ﺍﺳﻤﺎﻋﻴﻞ ﻭ ﺍﺳﺤﺎﻕ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺧﺪﺍﻱ ﻳﮕﺎﻧﻪ ﺍﺳﺖ ﻣﻰﭘﺮﺳﺘﻴﻢ ، ﻭ ﻣﺎ ﺗﺴﻠﻴﻢ ﺍﻭﻳﻴﻢ✨.

    🌹🌹🌹

    خدایا شکرت به خاطر آیینی که برای ما قرار دادی🙏، خدایا شکرت به خاطر نعمت انسان‌های بزرگی که الگو و پیشوای ما قرار دادی مثل حضرت علی، حضرت محمد و حضرت ابراهیم علیه السلام🍀🌻😍❤️

    امیدوارم در پناه خدای مهربان همیشه شاد🌺، سلامت🌷، سربلند🌸، رضایتمند🌻، ثروتمند🌹 و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید🌟

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  10. -
    فاطمه مهاجر گفته:
    مدت عضویت: 2927 روز

    به نام خدای هدایتگر خداوندی که از رگ گردن به همه ی ما نزدیکتره

    سلام استاد عزیز

    سلام خانم شایسته عزیز

    سلام همسفرهای عزیز

    روز سوم سفرنامه

    توحید یعنی از قید هر وابستگی ایی رها بشی

    توحید یعنی خداوند در اولویت اول زندگیت قرار بگیره نه پول نه رابطه نه شهرت نه مقام نه بچه ات

    توحید یعنی دل نبستن یعنی رهایی و وارستگی در عین مالکیت در عین نزدیکی 

    توحید یعنی عطش یکی شدن با خداوند 

    توحید یعنی از خواب غفلت بیدار شدن و پیدا کردن اصل 

    توحید یعنی اول زندگی رو تجربه کنی و بعد رها بشی و از پس زندگی خدا رو ببینی خدا رو پیدا کنی 

    توحید یعنی خداوند از همه ی چیزهای دیگه برات مهم تر باشه 

    توحید یعنی نه تنها از لذت های زندگیت نگذری بلکه از مسیر لذتها برسی به منبع اون لذت 

    توحید یعنی اعتماد به رب

    وقتی استاد توی دوره عزت نفس میگه چقدر به خداوند اعتماد داری؟ مدتها فکر کردم و دیدم نه من به خداوند اعتماد ندارم که اگه داشتم نمی‌ترسیدم که اگه داشتم تردید نداشتم که اگه داشتم تعلل نمیکردم در کارهام و…

    و من خیلی فاصله دارم با این مدار با این درک از خداوند با این نگاه به خداوند

    تسلیم بودن یعنی آرامش داشتن یعنی حساب و کتاب نکردن یعنی بزنی به دل ترسهات بدون حساب و کتاب

    تصمیم من بعد از دیدن این فایل: آسون بگیرم به خودم و اجازه بدم هدایت بشم اجازه بدم الله کارها رو انجام بده ( اعتماد کنم به نیرویی که حواسش به همه چیز هست)

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      مهشید گفته:
      مدت عضویت: 1714 روز

      سلام فاطمه جان

      امیدوارم که خوب باشی

      فاطمه جان این فایل نشانه من بود که 142 صفحه کامنت داره. همینجور که داشتم از کامنتها میخوندم، با خودم گفتم بزار برم از یکی از صفحات قدیمی تر کامنت بخونم و شماره 70 به ذهنم اومد.

      و اینجا به کامنت شما هدایت شدم….

      حالا همزمانی جالبی که توی متن کامنتتون برای من وجود داره اینه که، چند روز پیش یه کامنت برای فایل نشانه ام نوشتم (گفتگوی استاد با دوستان-37) که بخشیش رو براتون اینجا مینویسم:

      توحید یعنی اینکه هیج کس توی زندگی من تاثیری نداره.

      توحید یعنی منم که خالق زندگیمم.

      توحید یعنی من کار خود را به خدا واگذارم که خداوند نسبت به بندگانش بیناست.

      توحید یعنی فرمانروای مغرب و مشرق… هیج معبودی جز او نیست، بر او توکل کرده ام و او فرمانروای عرش بزرگ است.

      توحید یعنی نباید نگران باشم.

      توحید یعنی خداوند یاور و کارساز و کارگشای منه.

      توحید یعنی من خودم رو دوست دارم و به خودم احترام میگذارم و برای خودن ارزش قائل هستم.

      توحید یعنی خدایی که به خاطر من قوانین کشورها رو تغییر میده، این کار من رو هم به آسونی جور میکنه.

      توحید یعنی خدایی که ابرهای آسمون رو برای من جابه جا میکنه، این کار منو هم خودش رو به راه میکنه.

      توحید یعنی خدایی که اینقدر مهربون و وهابه که با یه لب تر کردن من، این همه بارون رو به مدت 24 ساعت برام سرازیر میکنه، فکر بقیه کار رو هم کرده و خودش به آسونی، من رو به خوشی ها و لذتها و شادیها و ثروتها و نعمتها هدایت میکنه. خدایا شکرت.

      دیدن این کلمات، با همون سبک و سیاق توی کامنت شما، شگفت زده ام کرد…

      جالبیش اینه که چند روز قبلش من به یه کامنت دیگه ای هدایت شدم که اونم دقیقا به همین شکل درباره توحید نوشته بود…

      لینک هر دوتا کامنت رو براتون میذارم:

      https://elmeservat.com/fa/conversation-with-friends-37/comment-page-29/#comment-1362028

      https://elmeservat.com/fa/a-different-goal-for-new-year/comment-page-60/#comment-1358721

      ممنون دوست من

      برات سلامتی و آسانی و حال خوب آرزو میکنم.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        فاطمه مهاجر گفته:
        مدت عضویت: 2927 روز

        به نام خدایی که از رگ گردن به همه ما نزدیکتره

        مهشید عزیزم این کامنت رو با اشک برات می‌نویسم

        مدتیه از خدای خودم درخواست کردم که در شغل مورد علاقه ام شاغل بشم و کسب درآمد کنم. چند روزی بود که ناامید شده بودم امروز صبح که از خواب بیدار شدم دوباره با خدای خودم حرف زدم که

        خدایا من عقلم نمی‌رسه تو منو هدایت کن، تو راه گشای من باش

        داشتم کامنت ها رو می‌خوندم وقتی تمام شد میخواستم برم به کارهام برسم خدای من به من گفت برو توی سایت نشانه امروزه رو ببین چیه؟! وقتی سایت باز شد بجای نشانه امروز دستم رفت روی پروفایل خودم و نقطه آبی …

        مهشید عزیزم خدای من از طریق کامنت شما بهم گفت به من اعتماد کن حتی اون جمله هایی که توی کامنتتون نوشته بودید هم اینقدر برام دلنشین و آشناست که خدا می‌دونه

        چقدر خدای من دانا و آگاهه …چقدر حواسش به همه ما هست …چقدر این اشک ها داره سبکم می‌کنه داره بهم میگه محکم باش من هستم خدای من تسلیمم

        خداوند به شما دوست عزیزم و همه رهروان این راه الهی برکت و رزق بغیرالحساب بده

        در پناه تنها فرمانروای جهان باشیم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: