این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.
https://elmeservat.com/fa/wp-content/uploads/2022/07/abasmanesh-5.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2016-09-12 09:33:282024-06-08 22:16:13«اعتماد به ربّ»، پیام ابراهیم از قربانی کردن فرزندش
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
خدارو شکر که تونستم روز اول و دوم و سوم از روز شمار تحول زندگی رو گوش بدم و بنویسم.
استاد از شما ممنونم به خاطر این فایل. خیلی برای من درس داشت و اتفاقا خیلی بهش نیاز داشتم.
وقتی مطمئن باشی که یکی هواتو داره، یکی کمکت میکنه، حتی الان وقتی که هیچ ایده ای ندارم چقدر حس خوبی پیدا میکنم. مریم خانوم چقدر جالب نوشته بودید که در شرایط نادلخواه ایجاد شده وقتی بتونیم از درون راضی و سپاسگزار باشیم شرایط بیرون هم تغییر میکنه. البته اگر بهش ایمان داشته باشیم.
خیلی سخته مخصوصا الان برای من که تقریبا در شرایط خوبی نیستم ولی به خودم میگم الان باید هر چی یاد گرفتی رو عملی کنی، الان باید به خودت نمره بدی، البته وقتی به قول استاد این جهان آفرینش رو بزرگ میبینم، تمام مشکلات برام ریز به نظر میرسن، و اون موقع است که ی حس آرامش به من دست میده. توی این شرایط پیش خودم میگم خدا هست اون روزی دهندست اون مسیرها رو برامون باز میکنه و من باید بتونم این ذهن رو کنترل کنم با توجه آگاهانه به داشته هام.
چقدر این آگاهانه توجه کردن به نکات مثبت عالیه.
خدای بزرگ و مهربان من به تو توکل میکنم و از تو یاری میطلبم، هیچ ایده ای ندارم، هیچ راهی به نظرم نمیرسه، ولی میدونم و حس میکنم این مشکلات هم به یک شکلی حل میشه.
همش میگم خدا جوون بهم بفهمون چطور ممکنه وقتی تنها گذاشتن همسر و فرزند در بیابان در حالی که من سرپرست خانواده هستم و این فکر در من احساس بدی ایجاد می کنه میتونه الهام الهی باشه؟ چطور ممکنه به احساس بدی که در وجودم ازاین کار ایجاد میشه بی اعتنا باشه و اون رو وسوسه شیطان در نظر نگیرم؟
و بعد از اون برگشتن نزد خانواده ای که رها کرده بودم و نه به دلیل بودن باهاشون بلکه به دلیل الهامی که دریافت کردم که باید فرزندم رو قربانی کنم!!؟؟
می دونم که من عقلم نمیرسه ولی دوست دارم این فایل مهم استاد رو، مغز صحبت های ایشون رو، درسی که از این داستان قرانی رو که باید بگیرم درک کنم!؟
چون ممکنه این رفتارها الهام خداوند باشه؟
میدونم که من عقلم نمیرسه و دوست دارم این آگاهی رو درک کنم… درس این داستان قرانی رو و این فایل استاد رو بفهمم…
خدایا من به امید هدایت تو این کامنت رو می نویسم و امید دارم بزودی درکش کنم…
استاد و دوستان عزیز… ممنون میشم اگر شما می تونید با آگاهی تون کمک من کنید…
سلام خدمت استاد عزیز و خانم شایسته عزیز و دوستان هم فرکانسی ام
سفرنامه روز سوم
تسلیم شدن در برابر خداوند یعنی رها کردن گذشته ، نگران آینده نبودن ،در حال زندگی کردن اینکه خودت و همه چیز را به خداوند بسپاری و زندگی را با احساس خوب ،احساس رها بودن ، زندگی کنی.
تسلیم شدن یعنی ایمان داشته باشی که خداوندی که تو را خلق کرده خودش عاشق اینه که تمام کارهای تو را با عشق انجام بده
میگه تو فقط من را باور کن تو به من ایمان داشته باش فرمان زندگیت را بده دست من و تو فقط از مسیر لذت ببر و زندگی را ، زندگی کن.
بارها وبارها خودمان در پی حل مسائل زندگیمون بودیم که نتونستیم حل کنیم و همینکه تسلیم میشیم که نمیتونیم حل کنیم رها کردیم و سپردیم به خداوند وشاهد این بودیم که چه طور خداوند به بهترین شکل ممکن حلش کرده و این نتیجه اعتماد ما به خداوند هستش برای چی از همون ابتدا همه چیز را به خداوند نسپاریم ما فقط حرکت کنیم و بدونیم که خداوند پشتمان هستش و حمایتمان میکند
سپاس از استاد عزیز و خانم شایسته و دوستانم که در این مسیر هستند ودیگاهایشان را به اشتراک می گذارند.
استاد سپاس گذارم بابت گفته های عالی که در این فایل بیان کردین.
تسلیم بودن حتی کلمه اش هم حس راحتی و آسایش میده اینکه ادم بدون هیچ غم و غصه ای همه چیز بده دست یه نفر دیگه اون یه نفرم خدای ادم باشه چه زندگی عالی بشه و امان از ذهن پرمشغله که هی خودش میندازه وسط با حرفاش که هزارتا چرا ؟ و چطوری؟ و….
امیدوارم روزی برسه نجواهای ذهنی اونقدری کمرنگ بشه که دیگه نباشه و صدایی ازش نرسه و درک و عمل به این موضوع تسلیم بودن برسم .
شجاعتی که نشات گرفته از ایمان و باور و اطمینانی است به خداوند خیرخواه و مهربان داریم که باعث می شود قدم برداریم بدون توجه به نگرانی ها و ترس هایمان چون میدانیم که ترس و نگرانی از نفس و شیطان است که میخواد ما حرکت نکنیم.
بزرگی میفرمایید که مومن واقعی در دنیا در بهشت زندگی میکند چون ایمان یعنی اطمینان و آرامش و رهایی، یعنی یقین به هدایت های الله یکتا و نشانه این یقین عمل به آگاهی ها و قدم برداشتن است.
به راستی که بالاترین نعمت ایمان راستین است آنجا که رها و آزاد میشویم از ترس ها و نگرانی ها و با ایمان قدم برمیداریم درهای خوشبختی و آرامش و ثروت برایمان گشوده می شود و زندگی یعنی همین.
خدایا شکرت که تو رب منی و مرا هدایت میکنی به سوی سعادت و خوشبختی در دنیا و آخرت …
منم خیلی دوست دارم مثل حضرت ابراهیم ع باشم. ولی من بچه ای ندارم که بخوام از تو آتیش نجات بدم. راستش اصن ازدواج نکردم. اصن فکر نکنم بتونم ازدواج کنم. دارم به این نتیجه میرسم چون آدم بدی هستم خدا هم بهم بچه نمیده چون میده از تو اتیش نجاتش نمیدم.
منتظر روزی هستم که اسم پروفایلت بشه، اسم زیبای خودت.
منتظر روزی هستم که خدا جاری بشه، توی تک تک جملات کامنت هات.
منتظر روزی هستم که خبرهای خوبت رو از نتایج فوق العاده ات بخونم.
منتظر روزی هستم که برکات و تاثیر های فوقالعاده این سفر توحیدی رو توی کامنت هات بخونم.
فقط به این مسیر ادامه بده، مطمئن باش با درک و عمل به قوانین، زندگی دلخواه خودت رو می سازی. اینجا بودنت حکمت و هدایت خداونده، پس برای این نعمت، شاد و سپاسگزار باش.
خدایا خیلی دوستت دارم،استاد جان ممنونم که اینقدر آگاهی به ما میدین در مورد توحید ،من این فایل و قبلاً هم گوش دادم ولی اینبار احساس میکنم حرف های رو دارم میشنوم که قبلاً نشنیدم الله اکبر..خدایا شکرت بابت آشنایی با سایت،در مورد تسلیم شدن ،مت در مورد مشکلات زندگی خیلی زود تسلیم میشدم و خیلی از جاها شنیدم وخوندم که در برابر مشکلات زندگی باید تسلیم نشیم چند دقیقه انگیزه میگرفتم اما در بیشتر مواقع نتونستم مقاومت کنم دوباره تسلیم میشدم اما هرگز نشنیدم که بهم بگن درمقابل الله تسلیم بشم بدون قید شرط خدایا ،شاید شنیدم اما تر فرکانس ش نبودم که گوش دل بشنوم
خدایا خدای مهربان من به من چنین قدرتی بده که در مقابل تو با تمام وجودم تسلیم بشم …آمیین
این فایل چقدر برای من درس داشت باعث شد عمیق تر به زندگیم نگاه کنم من چرا همش نگران بچه هام هستم چرا می ترسیدم دخترم تنها بره بیرون براش اتفاقی می افته اینکه اگه من نباشم اونها باید چکار کنن چرا اینقدر نگران آیندشون هستم اینکه حتما این رشته رو بره این کار روبکنه این کلاس رو بره ومدام بادخترم درگیرم که برای آینده خودت میگم چرا رابطه خودم با اونها رو خراب میکنم چرااینقدر ترس واهمه دارم از آینده خب حالا که فکر میکنم چون فقط در حد حرف بود که من به خدا ایمان دارم چون واقعا تسلیم امر خدا نبودم گر نگه دار من آنست که من میدانم شیشه را در کنار سنگ نگه میدارم برای اینکه من باید مسئولیتم در قبال اونها انجام میدادم ومابقی به خداوند بسپارم ودر برابر امر او تسلیم باشم هر انچه که برام رقم بزنه بپذیرم خدایا کمکم کن تا بتونم از این آگاهی ها در زندگیم استفاده کنم
سلام به همگی
خدارو شکر که تونستم روز اول و دوم و سوم از روز شمار تحول زندگی رو گوش بدم و بنویسم.
استاد از شما ممنونم به خاطر این فایل. خیلی برای من درس داشت و اتفاقا خیلی بهش نیاز داشتم.
وقتی مطمئن باشی که یکی هواتو داره، یکی کمکت میکنه، حتی الان وقتی که هیچ ایده ای ندارم چقدر حس خوبی پیدا میکنم. مریم خانوم چقدر جالب نوشته بودید که در شرایط نادلخواه ایجاد شده وقتی بتونیم از درون راضی و سپاسگزار باشیم شرایط بیرون هم تغییر میکنه. البته اگر بهش ایمان داشته باشیم.
خیلی سخته مخصوصا الان برای من که تقریبا در شرایط خوبی نیستم ولی به خودم میگم الان باید هر چی یاد گرفتی رو عملی کنی، الان باید به خودت نمره بدی، البته وقتی به قول استاد این جهان آفرینش رو بزرگ میبینم، تمام مشکلات برام ریز به نظر میرسن، و اون موقع است که ی حس آرامش به من دست میده. توی این شرایط پیش خودم میگم خدا هست اون روزی دهندست اون مسیرها رو برامون باز میکنه و من باید بتونم این ذهن رو کنترل کنم با توجه آگاهانه به داشته هام.
چقدر این آگاهانه توجه کردن به نکات مثبت عالیه.
خدای بزرگ و مهربان من به تو توکل میکنم و از تو یاری میطلبم، هیچ ایده ای ندارم، هیچ راهی به نظرم نمیرسه، ولی میدونم و حس میکنم این مشکلات هم به یک شکلی حل میشه.
خدایا ای بلند مرتبه و ای وهاب خودت کمک کن. آمین
استاد عزیز و دوستان عزیز
سلام
همش میگم خدا جوون بهم بفهمون چطور ممکنه وقتی تنها گذاشتن همسر و فرزند در بیابان در حالی که من سرپرست خانواده هستم و این فکر در من احساس بدی ایجاد می کنه میتونه الهام الهی باشه؟ چطور ممکنه به احساس بدی که در وجودم ازاین کار ایجاد میشه بی اعتنا باشه و اون رو وسوسه شیطان در نظر نگیرم؟
و بعد از اون برگشتن نزد خانواده ای که رها کرده بودم و نه به دلیل بودن باهاشون بلکه به دلیل الهامی که دریافت کردم که باید فرزندم رو قربانی کنم!!؟؟
می دونم که من عقلم نمیرسه ولی دوست دارم این فایل مهم استاد رو، مغز صحبت های ایشون رو، درسی که از این داستان قرانی رو که باید بگیرم درک کنم!؟
چون ممکنه این رفتارها الهام خداوند باشه؟
میدونم که من عقلم نمیرسه و دوست دارم این آگاهی رو درک کنم… درس این داستان قرانی رو و این فایل استاد رو بفهمم…
خدایا من به امید هدایت تو این کامنت رو می نویسم و امید دارم بزودی درکش کنم…
استاد و دوستان عزیز… ممنون میشم اگر شما می تونید با آگاهی تون کمک من کنید…
با سپاس :)
سلام خدمت استاد عزیز و خانم شایسته عزیز و دوستان هم فرکانسی ام
سفرنامه روز سوم
تسلیم شدن در برابر خداوند یعنی رها کردن گذشته ، نگران آینده نبودن ،در حال زندگی کردن اینکه خودت و همه چیز را به خداوند بسپاری و زندگی را با احساس خوب ،احساس رها بودن ، زندگی کنی.
تسلیم شدن یعنی ایمان داشته باشی که خداوندی که تو را خلق کرده خودش عاشق اینه که تمام کارهای تو را با عشق انجام بده
میگه تو فقط من را باور کن تو به من ایمان داشته باش فرمان زندگیت را بده دست من و تو فقط از مسیر لذت ببر و زندگی را ، زندگی کن.
بارها وبارها خودمان در پی حل مسائل زندگیمون بودیم که نتونستیم حل کنیم و همینکه تسلیم میشیم که نمیتونیم حل کنیم رها کردیم و سپردیم به خداوند وشاهد این بودیم که چه طور خداوند به بهترین شکل ممکن حلش کرده و این نتیجه اعتماد ما به خداوند هستش برای چی از همون ابتدا همه چیز را به خداوند نسپاریم ما فقط حرکت کنیم و بدونیم که خداوند پشتمان هستش و حمایتمان میکند
سپاس از استاد عزیز و خانم شایسته و دوستانم که در این مسیر هستند ودیگاهایشان را به اشتراک می گذارند.
سلام خدمت همه دوستان عزیز و استاد بزرگوار.
استاد سپاس گذارم بابت گفته های عالی که در این فایل بیان کردین.
تسلیم بودن حتی کلمه اش هم حس راحتی و آسایش میده اینکه ادم بدون هیچ غم و غصه ای همه چیز بده دست یه نفر دیگه اون یه نفرم خدای ادم باشه چه زندگی عالی بشه و امان از ذهن پرمشغله که هی خودش میندازه وسط با حرفاش که هزارتا چرا ؟ و چطوری؟ و….
امیدوارم روزی برسه نجواهای ذهنی اونقدری کمرنگ بشه که دیگه نباشه و صدایی ازش نرسه و درک و عمل به این موضوع تسلیم بودن برسم .
به نام الله یکتا
سلام خدمت همه ی دوستان عزیز
خداوند امید شجاعان است نه بهانه ترسوها
شجاعتی که نشات گرفته از ایمان و باور و اطمینانی است به خداوند خیرخواه و مهربان داریم که باعث می شود قدم برداریم بدون توجه به نگرانی ها و ترس هایمان چون میدانیم که ترس و نگرانی از نفس و شیطان است که میخواد ما حرکت نکنیم.
بزرگی میفرمایید که مومن واقعی در دنیا در بهشت زندگی میکند چون ایمان یعنی اطمینان و آرامش و رهایی، یعنی یقین به هدایت های الله یکتا و نشانه این یقین عمل به آگاهی ها و قدم برداشتن است.
به راستی که بالاترین نعمت ایمان راستین است آنجا که رها و آزاد میشویم از ترس ها و نگرانی ها و با ایمان قدم برمیداریم درهای خوشبختی و آرامش و ثروت برایمان گشوده می شود و زندگی یعنی همین.
خدایا شکرت که تو رب منی و مرا هدایت میکنی به سوی سعادت و خوشبختی در دنیا و آخرت …
به نام خداوند بخشنده مهربان
فصل اول روزشمار تحول زندگی من روز سوم
سلام خدمت استاد و خانم شایسه ی عزیز و تموم اعضای خانواده عباسمنش
هرموقع که فایل های استاد رو گوش میدم قشنگ منطقم دهنش میبنده و قلبم با آغوش باز این حرف هارو میپذیره
بی نهایت احساس خوبی داشت این فایل
واقعا حضرت ابراهیم یک مثال عالی برای نشون دادن تسلیم بودنه
چقدر احساس خوبی میگیرم وقتی این حرف هارو میشنوم خدایا شکرت که من رو به این مسیر پر از توحید پر از ارامش هدایت کردی
هرلحظه که تسلیمم در کارگه تقدیر
آرام تر از آهو بی باک تر شیرم
هر لحظه که میکوشم در کار کنم تدبیر
رنج پی رنج آید زنجیر پی زنجیر
چقدر این شعر مولانا قشنگ توضیح میده معنای تسلیم بودن رو
چه توحیدی بوده ابراهیم که واقعا تونسته فرزندش رو رها کنه
چقدر رها بوده که وابسته همسر و فرزندش نبوده
امیدوارم ماهم بتونیم به اون درجه از تسلیم بودن برسیم
که نگران نباشیم که اعتماد کنیم نشانه هارو ببینیم و تسلیم خدا باشیم
من خیلی وقت پیش یکبار این فایل رو گوش کرده بودم و با خودم میگفتم اره منم ایمان دارم منم تسلیم خدام ولی غافل از اینکه حرف مفت بیش نبود
ایمانی که با احساس خوب همراهه ایمانه
وقتی هزاران ترس همراه آدمه و احساس بدی داره چه ایمانی؟
امیدوارم بتونیم با ایمان ابراهیمی بریم در دل ترس هامون و ببینیم که بابا چقدر ترس هامون الکی بودن که رها بشیم و تسلیم خدا بشیم
خدایا شکرت
درپناه الله یکتا شاد پیروز ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید
خدانگهدارتون
سلام زمستونی به استاد و دوستان.
منم خیلی دوست دارم مثل حضرت ابراهیم ع باشم. ولی من بچه ای ندارم که بخوام از تو آتیش نجات بدم. راستش اصن ازدواج نکردم. اصن فکر نکنم بتونم ازدواج کنم. دارم به این نتیجه میرسم چون آدم بدی هستم خدا هم بهم بچه نمیده چون میده از تو اتیش نجاتش نمیدم.
سلام همسفر عزیز
منتظر روزی هستم که اسم پروفایلت بشه، اسم زیبای خودت.
منتظر روزی هستم که خدا جاری بشه، توی تک تک جملات کامنت هات.
منتظر روزی هستم که خبرهای خوبت رو از نتایج فوق العاده ات بخونم.
منتظر روزی هستم که برکات و تاثیر های فوقالعاده این سفر توحیدی رو توی کامنت هات بخونم.
فقط به این مسیر ادامه بده، مطمئن باش با درک و عمل به قوانین، زندگی دلخواه خودت رو می سازی. اینجا بودنت حکمت و هدایت خداونده، پس برای این نعمت، شاد و سپاسگزار باش.
برایت بهترینها را آرزومندم.
ب نام خدای بخشنده مهربان
روز سوم سفرنامه
با سلام
خدایا شکرت ک هستم ،ک دارمت .
خدایا شکرت بخاطر وجود استاد و فایلهای عاااااالی.
حضرت ابراهیم و موحد بودن ،تسلیم بودن در مقابل رب.
تسلیم بودن
تسلیم بودن
تسلیم بودن
خدایا کمکم کن ، تا بتونم نجواهای ذهنی رو کنترل کنم .
تسلیم بودن رو یاد بگیرمو کیفی هزاران بار بیشتر و بهتر ببرم از با تو بودن.
خدا جونم عاشقتم.
خدایا شکرت .
ممنون از استاد و دوستان.
به نام الله
سلام به استاد عزیزم ومریم جان
روز سوم سفرنامه
خدایا خیلی دوستت دارم،استاد جان ممنونم که اینقدر آگاهی به ما میدین در مورد توحید ،من این فایل و قبلاً هم گوش دادم ولی اینبار احساس میکنم حرف های رو دارم میشنوم که قبلاً نشنیدم الله اکبر..خدایا شکرت بابت آشنایی با سایت،در مورد تسلیم شدن ،مت در مورد مشکلات زندگی خیلی زود تسلیم میشدم و خیلی از جاها شنیدم وخوندم که در برابر مشکلات زندگی باید تسلیم نشیم چند دقیقه انگیزه میگرفتم اما در بیشتر مواقع نتونستم مقاومت کنم دوباره تسلیم میشدم اما هرگز نشنیدم که بهم بگن درمقابل الله تسلیم بشم بدون قید شرط خدایا ،شاید شنیدم اما تر فرکانس ش نبودم که گوش دل بشنوم
خدایا خدای مهربان من به من چنین قدرتی بده که در مقابل تو با تمام وجودم تسلیم بشم …آمیین
یکی بشم مثل ابراهیم تو
خدایا صد هزار مرتبه شکر که با استاد آشنا شدم
خدا جانم ممنونتم.سپاسگذارم ازت
استاد عزیزم از شما سپاسگزارم
به نام خدای مهربانی ها
این فایل چقدر برای من درس داشت باعث شد عمیق تر به زندگیم نگاه کنم من چرا همش نگران بچه هام هستم چرا می ترسیدم دخترم تنها بره بیرون براش اتفاقی می افته اینکه اگه من نباشم اونها باید چکار کنن چرا اینقدر نگران آیندشون هستم اینکه حتما این رشته رو بره این کار روبکنه این کلاس رو بره ومدام بادخترم درگیرم که برای آینده خودت میگم چرا رابطه خودم با اونها رو خراب میکنم چرااینقدر ترس واهمه دارم از آینده خب حالا که فکر میکنم چون فقط در حد حرف بود که من به خدا ایمان دارم چون واقعا تسلیم امر خدا نبودم گر نگه دار من آنست که من میدانم شیشه را در کنار سنگ نگه میدارم برای اینکه من باید مسئولیتم در قبال اونها انجام میدادم ومابقی به خداوند بسپارم ودر برابر امر او تسلیم باشم هر انچه که برام رقم بزنه بپذیرم خدایا کمکم کن تا بتونم از این آگاهی ها در زندگیم استفاده کنم