موفقت پایدار، حاصل حضور پیوسته در مسیر است - صفحه 3

43 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    یاسین رمضانی گفته:
    مدت عضویت: 304 روز

    با سلام به شما استاد عزیز وتمامی شما همراهان که با در اختیار گذاشتن تجربه خودتون به من کمک میکنید که بیشتر قوانین

    خداوند رو درک کنم

    من اومدم نشانه امروز من رو انتخاب کردم موضوع موفقیت پایدار اومد

    حالا چرا این نشانه ! من دوسه روزی هست که 6 تا 7 ساعت وقت خودم رو گذاشتم و دارم با سایت عباس منش دات کام

    زندگی و کار میکنم و احساس خوبی دارم و اتفاقات خوبی هم افتاده برام اما افکارم به من میگفت که اگر سرکارت نری

    از درآمد عقب میمونی و فایلها الکی هست مگه میشه احساس خوب داشته باشی وقتیکه پول نداشته باشی …

    اما ازدرونم میگفت احساسات خوب اتفاقات خوب بارها استاد عباس منش عنوان میکنندتازمانیکه شما توی این مدار باشین

    و من هم باشم من و شما توی یک مداریم حالا اگر هر یکی ازما از مدار خارج بشیم با هم نیستیم دقیقا برداشت من و در

    واقع نشانه امروز من اینه که اگر میخوام به خواسته هام برسم باید در مسیر و راهش قرار بگیرم و اگر در مسیر یک چالش

    هم بوجود اومد چالش رو رفع کنم یا اینکه راه حلی پیدا کنیم یا بسازیم مثل این میمونه که در یک زیر زمین تاریک به دنبال

    خورشید بگردم

    از خداوند بینهایت سپاسگزارم و برای شما هم آرزوی سلامتی خوشبختی وثروت و سعادت رو دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  2. -
    مرضیه اسماعیلی گفته:
    مدت عضویت: 969 روز

    سلام مریم عزیزم و استاد عزیزم

    خیلی ممنون از بیان این قوانین و اصول موفقیت که یادآوری هزارباره آنها هم شیرینه و ضروری

    من این نکته را بارها تجربه کردم حتی زمان هایی که از قانون اطلاعی نداشتم

    مثل زمان هایی که برای کنکور می خواندم و از مسیر لذت می بردم و به هیچی فکر نمی کردم باور داشتم اتفاق خوبی میفته و باور داشتم می تونم و دیگه دچار ناامیدی و شک و تردید نمیشدم در مسیر

    به طرز معجزه آسایی هم مطالبی را می خواندم که دقیقا تو کنکور می آمد و با ادبیاتی که از استاد یاد گرفتم هدایت می شدم البته اون زمان آگاه نبودم که من هدایت میشدم ولی چون تمرکزم روی کار بود خیلی خوب کارها پیش میرفت

    یا زمان هایی که به پولی نیاز دارم و باور دارم که خداوند همیشه روزی رسانه و هیچ گاه نمیذاره من محتاج باشم و همیشه خداوند پاسخ داده

    یا وقتی باور دارم که خداوند همیشه محافظ من و محافظ وسایلم هست و نیازی نیست من نگران باشم یا بترسم و واقعا هم اینگونه میشه و همیشه حفاظت خداوند را دریافت می کنم

    اما چرا در بعضی خواسته هایم کارها به این خوبی و راحتی پیش نرفته؟

    قطعا کار باورهای نامناسب

    و باور اینکه مگه میشه آخه چطوری؟

    و باور من که لایق نیستم یا کافی نیستم

    و ….

    که همه اینها نجواهای شیطانه و اگر یادمون بیاد که بارها خدواند به راحتی پاسخ داده از جایی که فکرش را نمی کردیم دیگه نمی ترسیم یا دو دوتا چهارتا نمی کنیم

    خواسته مون را میگیم و پیش میریم تا هدایت بشیم و با ایمان قدم ها را بر میداریم و شک و تردید را دور میریزیم

    اینجاست که کنترل ذهن تفاوت ایجاد میکنه

    اینجاست که احساس لیاقت تفاوت ایجاد میکنه

    اینجاست که باورهای توحیدی تفاوت ایجاد می کنه

    استاد من در مورد یک خواسته ای که بسیار برای من سخت پیش رفته بود چند ماه به طور تمرکزی باور ساختم و جهان پاسخ داد به راحتی از مسیری که من فکرش هم نمیکردم

    البته چون این مسئله پاشنه آشیل من هست الان خیلی دوباره نجواها میاد و متوجه نشتی انرژی خودم میشم که هر از گاهی فکر و ذهن مرا درگیر می کنه ولی باز به خودم یادآوری می کنم و دوباره باورها را به یاد میارم که ببین این باورها این نتایج را رقم زد یادته

    باورهای پیشین نتایج قبلی را میاره که زندگیت پر از رنج و سختی بود و از زندگی شاد و سالم به دور بودی

    آیا باز اون رنج ها را می خواهی؟

    دوباره مرور می کنم

    ولی به راحتی آدم فراموش میکنه و هی قانون را به خودم یادآوری میکنم و سعی می کنم در مسیر ثبات داشته باشم تا باورهای جدید بیشتر ریشه بگیرند

    اینجا اهرم رنج و لذت خیلی کمک کننده است

    آگاهی دادن به خود خیلی کمک کننده است

    تکرار تکرار تکرار

    همون طور که باورهای پیشین بارها تکرار شده اند و سبک غلط را با دیدن و شنیدن ورودی های نامناسب یاد گرفته ایم حالا به تکرار و دادن ورودی های مناسب می تونیم سبک درست را هم یاد بگیریم اگر توقع مون را به اندازه کنیم و قدم به قدم پیش بریم ولی مستمر تا نتیجه پایدار بشه

    ولی به قول استاد می ارزه وقتی زندگیت بهشت بشه

    آرامش داشته باشی

    کنترل داشته باشی روی زندگیت

    وقتی قربانی نباشی و با قدرت زندگیت را خلق کنی

    وقتی نتایج بیاد هم تو و هم اطرافیانت سود ببرند

    امیدوارم به لطف الله در مسیر ثابت قدم باشیم و همواره در مدار دریافت هدایت های الله مهربان باشیم و یادمون باشه که هر آنچه بیرون از ماست را رها کنیم و فقط بچسبیم به اصلاح خودمون

    سپاسگزارم از شما و همچنین کامنت های ارزنده دوستانم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
  3. -
    فاطمه علی پور گفته:
    مدت عضویت: 1319 روز

    بنام خداوند بخشنده بخشایشگر…

    بنام خداوند کیهان!

    بنام خداوندی که زمین و آسمانها را در سیطره ما بندگانش قرار داد…

    بنام خداوندی که هرگز سنتش تعقییر نمیکند!و همیشه پابرجاست و همیشه ماندگار هست..

    بنام خداوندی که همه جوره آمرزنده و مهربان هست..این صفات نیکو..زمانی برای ما قابل اجراست، که ما اجابت گویش هستیم….

    سلام به بهشت همیشه ماندگارم..

    بهشتی که هر لحظه اش خودشناسی را عمیقتر و به خداشناسیم سوق میدهد!

    سلام و درود به نوشته زیبای این بهشت الهی که مرا به سال گذشته انداخت.که پر از باورهای شرک آلود بودم.و داشتم در اینراه قدم برمیداشتم..هر چقدر جلوتر میرم…نوشته ها فایلها همونه!

    ولی درک من با گذر از مرحله خودشناسی داره قوی تر میشه…

    و این پایداریم دراین روزها فقط داره بهم یادآور میشه ..باید ادامه بدی..اگه ادامه ندی…فکر نکن بهمون روال پیش میره..میتونه ضربه های دنیا و چک و لگداش بیشتر بهت وارد بشه…

    برای من که دقیقا همینه…وقتی به هر دلیلی که هنوز باورام درست شکل نگرفته بود تو احساس بد و ناتوانی میموندم..چنان ضربه ایی بهم میزد که استخونام میشکست..

    یادمه قبلا که زندگی ناآگاهانه داشتم..این شکستها و خرابیها خیلی زیاد بود.ولی پذیرفته بودم که زندگی تو این دنیای مادی همینه.بخاطر همین پوست کلفت کرده بودم ولی از درون میسوختم…و این ادامه داشت تا زخم درونم راباسازی کنم…که به اینراه بهشتی هم مدار شدم…

    ولی چند روزه.یه سوال از خداوند داشتم!این خاسته درونی بود برای یادآوری قانون جهان و عملکرد درست.و درک قوی تر..

    گفتم خدایا این مدتی که من با توآم..بهم میگی افکار و فرکانسهای تو اتفاقات زندگیم و شرایط اطرافمو بوجود میاره؟

    حالا این الهامات بحث توحید چیه؟

    میدونی چجوری بود.یه حس درونم بیین این دو موضوع یکم ریخته بودم بهم.منظورم ریخته بودم بهم..داشت قانون برام بیشتر بولد میشد..چه ارتباطی بیین این دو موضوع هست…

    حالا ارتباط گیری من با این متن در گذشته بطرز خاص دیگه بود..

    اما این روزها درونمو تکون داده..ارتباط با الله خیلی قوی تر شده.جوری شدم.اگه یه ثانیه ازش دور بشم.احساس دلتنگی میکنم.اینقدر این روزها با خداوند شبانه روز صحبت میکنم از قانون بخودم یادآوری میکنم.میگم خدایا من تو تمام عمرم.به شیرینی این بهشت نچشیده ام…این سپاسگزاری اوج گرفته..که حتی از خوراکم عزیز تر شده!

    و بعد از این سوال از خداوند…

    و به این درک رسیدم…

    که نتیجه عمل به قانون…

    که احساس خوب اتفاق خوب هست..که رشد باورهای قدرتمند کننده. و عملگرایی آن تبدیل به فرکانس میشه و این سیکل فرکانس قوی باعث میشه…که من با الهامات پروردگارم.و ایده هایی که بهم میده.اشتیاق بگیرم و این سیکل بهشتی رو ادامه بدم…و همین روند تکرار تکرار کنم…تا خواسته ها یکی پس از دیگری وارد زندگیم بشن…

    چون عمل به الهامات باعث میشه تا من با خداوند و گفته هاش باشم.و عمل کنم و همین عملگراییی باعث میشه تا نقاط قوت بیشتری تو وجودم پدیدار بشه..و من اشتیاق بیشتر با درونی قوی تر ادامه بدم…

    و چیزی که پیش میاد..این لذت بردن. از ادامه این سیکل…دیگه چیزی بنام ناراحتی و احساس بد نمیمونه..

    چون احساس بد یعنی باور نداشتن رسیدن تو به خاسته اتت!….اینقدر این باور قوی هست که اصلا همین باور کردن الهامات پروردگارم برات غیر قابل پذیرش هست!..چیزی که برای من یه عمر سوال بود..

    وجودم در این دنیای مادی؟

    وای خدای من…چقدر تو آمرزنده و مهربانی چقدر این قانون دقیقه…که تو اجابت کننده خاسته هامونی…ولی بخاطر یسری باورهای محدود کننده هست.نوع نگرشم.نوع کانون توجهمون. هست که نمیزاره ما به یسری خاسته هامون برسیم…اینقدر این وردیهایی که به ذهنمون میدیم ضعیفه..همین ضعیف بودنها فرکانسهایی از خودش ساطع میکنه که نمیزاره ما به خاسته هامون برسیم…

    یادمه اوایلی که وارد این مکان بهشتی شدم.اینقدر این باورها زیاد بود…که هر سری با رو شدن یه باور ضعیف..من چنان ترسی تو وجودم پدیدار میشد.ولی بخاطر اینکه الهامات پروردگار رو در همون اوایل تعقییرم دیده بودم بصورت واضح..که سپاسگزار خداوندم..همون الهامات باعث شد.که من با درونی قوی ادامه بدم…و گفتم همینراه راه درسته من باید ادامه بدم…

    ناگفتنه نمونه…خیلی برام مهم بود که با عمل به قانون همون لحظه من به خاسته ام میرسم…ولی اینقدر الهامات پروردگارم برایم قوی بود.که اینقدر خوشحال بودم فقط داشتم عمل میکردمو پیش میرفتم…و الانم وعده خداوند مدام داره برام واضحتر میشه..ولی دیگه چیزی بنام نگرانی نیست…و دارم خیلی بیشتر درکش میکنم…همبن موضوع رو …

    موضوعی که قبلا برام اصلا معنایی نداشت!ولی الان از جان ودلم دارم میپذیرمش که راه درست همینه!..

    چون من این باور را دارم …که خداوند میگه عجله نکن برای رسیدن به خاسته هات..منم میدونم که باید زمان درستش اتفاق بیفته!

    همین باور توحیدی که خداوند داره با احساس خوب پلنهای خاسته هامو واسم میچینه…باعث شد تا این باور توی وجودم بشینه تا من خیلی راحتر تر و با لذت بیشتر و زمان درستش به خاستم برسم.سپاسگزار بازم سپاسگزار این عدل خداوندم

    فرض کنید .که اینجور قانون الهی نبود!..الهامات نبود.ما هیچ وقت نمیتونستیم باورهای محدود کنندمونو آب کنیم…

    و امروز با سوال پرسیدن این سوال برای واضح شدنم و درک کردن به قانون الهی..برام بیشتر بولد شد….

    همون که خودمونو میشناسیم و یکی پس از دیگری باورامونو با برخورد تضادهامون حل میکنم و پیش میرم..باعث میشه الهامات پروردگار رو بیشتر درک کنم..همین نقطعه تایید الهامات باعث میشه…قوی تر پیش برم…

    تا به مرحله خداشناسی برسم…..که بزرگترین مرحله از باورهای قوی توحیدی هست..مثل ماده ایی شیمیایی میمونه..که وقتی میریزی بیجایی کثیف آبش میکنه.باورهای محدود کنندمو..

    پس در نهایت میخام بگم…که!…..

    قدمهامون با الهامات پروردگار مون جون میگیره..فقط در راستای این باورهای توحیدی باید مدام باورهامونو، قدرتمند کنیم..که این باوهای قدرتمتد کننده باید از کنترل ذهن شروع بشه..و این مواد پاک کننده باید روزانه من میگم ثانیه ایی انجام بشه!…

    تا درکمون از خداشناسی قوی قوی تر بشه…و بجایی نگران بودن و احساس بد داشتن. ساختن باورهای قدرتمند کننده هست!رو ادامه بدییم…..

    که استاد در تمام کارهاشون از این فرمول تونستن در ایران در اروپا در امریکا زندگیشو در تمامی جنبه ها برای خودش از نو بسازن!..

    من خیلیا از افراد رو دیدم که حتی ظرفهای تو خونشونم میفروشن تا مهاجرت کنن.

    ولی استادم تونستن با قدرت خلق کنندگیشون و شور اشتیاقش از قوانین بدون تعقییر الهی برای پیشبرد کارهایش انجام دهد…

    و من همین الان برگشتم به مصاحبه با دوستان قسمت 7.8.وای با وجود که قبلا من گوشش داده بودم.ایندفعه کاملا برام یه درک دیگه داشت…همون دوستمون منصوره عزیز…که مهاجرت کرده بودن میلان ایتالیا!

    چقدر قانون الهی درست و دقیقه هر جا که باشی خودت با باورات میسازیش..فقط کافیه بهش پایبند باشی…

    چقدر انسان نعمتهای زیادی رو خداوند در اختیارش قرار داده..ولی ما انسانها بخاطر باورهامون داریم زندگی رو در هر لحظه برای خودمون جهنم میکنیم..

    میخام از تمام وجودم بگم!…

    جهنم میدونی معناش یعنی چی؟ فردی که ذهنشو در افسار شیطان قرار میده…ذهن سرکشی که هر چی بهش گفتن قبول میکنه…

    ولی ما پا به این دنیا گذاشته اییم..که بتونیم ذهنمونو مدیریت کنیم و در راستای روح الهیمون قدم برداریم! تا مسیر خوشبختی و سعادتمتدی دنیا و آخرت رو بچشیم!

    که واقعا تعقییر باورهام در این سالی که گذشت..برام خیلی اتفاقات رو رقم زد.خیلی جاها کم میوردم.خیلی جاها خداوند بهم الهام میکرد..و الان چند روز دیگر وارد سال جدید میشیم..

    میخام سپاسگزار خداوندم باشم.که تونستم شرکهای وجودیمو از آدمهای اطرافم آب کنم..و خیلی باورهای محدود کننده داشتم.و خیلی الهامات در کنارش بود.خیلی باورهای قدرتمتد کننده بود.خیلی پا روی ترسها بود چه شخصیتی چه کاری و هر چیزی…..من بازم بفردی تبدیل شدم..که خداشناسیمو قوی کردم.و الان چقدر دارم تو این روند پیشرفت میکنم..

    و همه رو لطف خداوند و الهاماتش هستم….

    که من رو هر روز ،به خودشناسی و خداشناسی عمیقتر میکنه!…تا در اینره زیبایی الهیش قدم بردارم و هر روز قوی تر بشم.

    الهی چنان کن سرانجام کار تو خوشنود باشی و ما رستگار…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  4. -
    مهشید و شیرین گفته:
    مدت عضویت: 1246 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام استاد و خانم شایسته عزیز

    خانم شایسته عزیز این بار برای شما می نویسم که:

    کامنت شما را خواندیم، لذت بردیم. به شیرین گفتم چقدر خوب بود می توانستم تشکری از خانم شایسته کرده و برایشان کامنتی بنویسم اما نمی توانم برای خانم شایسته که متنهایی به این زیبایی و پرباری می نویسند چیزی بنویسم. اما نظر او چیز دیگری بود فقط پرسید چرا؟ و لحظه ای فکر کردم واقعا چرا؟ آیا از عزت نفس پایین است، آیا از لیاقت و اعتماد به نفسم است؟ به او گفتم راست می گی می نویسم اما سعی خودم را می کنم. اکنون سعی می کنم با جملاتی که می دانم کافی نیست و زحمات و محبت‌های شما در طوماری به زیبایی باید نوشته شود از شما بسیار بسیار تشکر و سپاسگزاری کنم به خاطر:

    جملات زیباینان، تفسیر و توضیحات و به روز رسانی های سخنان استاد، فیلم برداری های شما هم در سریالها و هم در فایلهای جدیدی که استاد هنگام راه رفتن هستند، طریقه درست کردن غذاهای خوشمزه مثل قرمه سبزی که البته بعد از قانون سلامتی ما با دیدن و توضیحات کامل با همه فوت و فنهای آن لذت می بریم، برای درست کردن ترشی تخم مرغ، برای درست کردن پیاز چال، برای اجرای یک روز برنامه تمیز کاری پرادایس با جزییات و کاملا کاربردی، برای سطل کردن چیپسهای درختان با لباس کار زیبا، برای جمع کردن تخم مرغها و صحبت کردن با انها، در آغوش گرفتن و نوازش انها، برای شیر دادن در شیشه شیر به اصغری و اکبری، برای ارگانایز کردن گاراژ و انبار، برای مهار کردن آتش و سوختن کف کفشها و جورابهایتان، برای توانستن راندن دوچرخه،اسکوتر، اتومبیل، تراکتور برای ….

    اگر بخواهم تمامی کارها را بنویسم بسیار بسیار طولانی خواهد شد هم آنگونه که اگر بخواهم باور های شما را بنویسم.

    مختصراً اشاره ای به باورهای زیباینان می کنم :

    باور به شجاع بودن، باور به داشتن اعتماد به نفس و عزت نفس ، باور به لیاقت داشتن، باور به توحیدی عمل کردن، باور به صلح بودن با خود، باور به ازادی، باور به یادگیری، باور به هندل کردن سایت، باور به توانایی ارتقا نیروی جسمی ، باور به توانایی تمرکز کردن، باور به زیبا بودن، باور به آگاه بودن از قوانین، باور به عمل کرد آنها، باور به الهامات خداوند، باور به ثبت لحظه های مهم و اساسی و ……

    برای شما همیشه سلامتی و موفقیت و زندگی در لحظه اکنون را در کنار استاد بزرگوار از خداوند خواهانیم تا ما هم در کنار شما بتوانیم لذت ببریم و زندگیمان را مانند شما دو استاد اسطوره که الگوهای ما هستید را بسازیم. در پناه خداوند باشید.

    خدایا شکرت

    عاشقتونیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  5. -
    پریسا شعبانی گفته:
    مدت عضویت: 2662 روز

    سلام من از این فایل اینها رو‌ متوجه شدم

    زیر کار در رفتن مثل این‌ میمونه که ی چیزی و فقط روپوش بزنی و ب دله ماجرا نری

    من همیشه برای باورهای سلامتی لایی میکشیدم و میکفتم خوب تو‌مسیرم خودش پیش میره

    اما باورهای سلامتی قدرتمند کننده یعنی اگرم مسئله ای‌پیش اومد تو‌ خیالت جمع باشه که همه چیز باب میل پیش میره

    من اون باور قدرتمند کننده رو‌نداشتم

    یعنی همین العانم مسئله ای پیش بیاد هزار تا تردید و‌نگرانی میاد (سلامتی)

    هنوز باور فراوانی و قدرمند کننده سلامتی نیست

    درسته من عمل میکنم ب قانون سلامتی 85٪

    اما باورهاش و ندارم

    باورهای قدرتمند کننده سلامتی

    و البته هر وقت‌ هم ‌میخاستم‌ کار بکنم و بسازم ذهن‌عزیزم یا خودش و ب فراموشی و یا به تنبلی یا به همینجوری خودش نعمت میاد ‌میزد‌ و لحظه ای کار نمکیرد روش.پاشنه آشیل هست و مقاومت داره ذهنم روش که اینجوری باید هولش بدم

    جهان ما جهان باورها و فرکانس ها هست

    پس من باید فرکانس و احساس سلامتی رو بسازم با چی ؟با باورهای قدرتمند کننده چجوری؟هر لحظه

    وقتی که تثبیت بشه دیگه عادت و افکار غالب من میشه

    تو مسیر هستم در حال حاضر و باید این تلاش و‌بیشتر کنم برای داشتن نتایج پایدار

    خداوندا سپاسگذارم ب خاطر این سایت و این‌آگاهی ها

    پریسا شعبانی از شهر زیبای آمل

    امروز هوا ابری هست دوستان ،هوا عالیه ،پنجره ها رو باز کردم و باد بیرون از پنجره داره میاد تو سالن خونه و من عاشق این هوام

    خداروشکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  6. -
    فاطمه شاکری گفته:
    مدت عضویت: 1927 روز

    سلام به استاد عزیزم مریم جون و دوستان هم فرکانسی

    من 3 ساله تو این سایت عضوم تقریبا تمام فایلها گوش دادم امروز نشانه من زدم هیچ وقت به چنین متنی بر نخوردم امروز تو فزکانس دریافت این اگاهی بودم شکر خدا

    دقیقا من وقتی به مشکل میخورم تمام تمرکزمو میزارم و تمام ورودیهامو کنترل میکنم یعنی نتیجه بعد دو سه روز عالی میشه همین که مشکل بر طرف میشه فشار کم میشه یواش یواش بر میگردم به همون عادتهام و نتایج مثل یو یو میشه همون الگو تکرار شونده دارم من یک فرکانس مدام در حال تکرار هستم و همون نتایج میگیرم

    وقتی رو باورهام کار میکنم حالم خوبه باید از تمرین اهرم رنج لذت استفاده کنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  7. -
    محمد شادی گفته:
    مدت عضویت: 816 روز

    بادورود وخسته نباشید خدمت استادعزیزوخانوم شایسته مهربان.

    ما باید آنقدر به گفته های استاد ایمان داشته باشیم وازجانودل قبول کنیم که انگار وحی میشه برام البته اگه درست دقت کنیم خداوند با یکی از دوستانش حرفهای را که باید ما بشنویم به گوشمان میرساند البته نه به همه اون ها که خواسته اند بشنوند پیاده بگیرند . خیلی از ماها من خودم رو رو میگم که به دوستان برخورد در تفکیک فکر کردن وباور داشتن دچار اشتباه میشویم و فکر میکنیم که به هر چه زیاد فکر کنیم اون وارد زندگی مان میشود وموقعی که این اتفاق نمی‌افتد اخساسمون بد میشه و به همه چیز شک میکنیم و نسبت به قوانین جهان بد بین میشویم ولی اگر درست به آموزه های استاد دقت بکنیم کاملاً واضح استاد فرق بین باور وفکر را گفتن واگر به قوانین درست عمل کنیم بدون شک به خواسته های خودمون میرسیم حتماً.

    باتشکر از تمامی دوستان عزیز.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  8. -
    علی کردنژاد گفته:
    مدت عضویت: 804 روز

    به نام الله مهربان که منو هدایت میکنه به سمت راه درست

    خداوند را شاکرم که بعداز 4 ماه بیکاری ، وجود استاد عزیز و ذهن مثبت و حس کردن خداوند در همه ی شرایط باعث شده که هنوز فشاری بهم وارد نشه و به امید خود خداوند که مرا به سوی نشانه ام هدایت کرد از این برهه عبور خواهم کرد ،

    با آرزوی سلامتی و شادی برای همه ی دوستان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    وحید ربانی گفته:
    مدت عضویت: 1472 روز

    به پاس قدر دانی و‌سپاسگزاری از آموزش های عالی استاد بزرگوارم‌بر خودم‌واجب میدانم هر زمان توانستم کامنت بنویسم با عشق در این سایت عالی و فوق العاده و‌جهانی

    سلام و‌درود خدمت همگی‌این کامنت مینویسم که به یادگار باقی بمونه از من برای هر انکس‌‌که در مسیر موفقیت مثل من روزهایی بسیار خوب و‌روزهایی با نتایج کمتر تجربه کرده و‌دلیلش را نمیدونه من دلیلش از تجربیات شخصی خودم و‌ تطبیق با مطالب استاد براتون میگم

    دوستان عزیز

    چیزی به نام تمرکز وجود‌داره ما در‌هرکاری با تمرکز بسیار بالا پیش بریم قطعا نتایج عالی میگیریم

    گاهی این‌تمرکز برای ما ناخود اگاه از برخورد با تضاد ها حاصل میشه مثلا من باید حقوق بدهم و از تاریخ اخر برج رد شده و کارگرها مدام سوال میپرسند حقوق کی پرداخت میشه از طرفی من الان سفارش خاصی ندارم و خساب ها هم خالی

    در این شرایط من به چکار باید بکنم

    مراحل حل این مساله بستگی داره شما چه باورهایی داشته باشید اگر بر اساس مطالب سایت جلو اومده باشید قطعا شما باید یک‌ادم توحیدی باشید یعنی خداوند را منبع بلامنازع همه چیز بدونید و بدانید این قدرت عظیم در مقابل تایید هر درخواستی از شما چراغ سبز نشون میده و شما خالق زندگی خودتون هستید چون‌خداوند دوست دارد شما زندگیتون خودتون به عالی ترین شکل خلق کنید همه چیز بستگی داره چقدر این باور قبول داشته باشید این اصل کار هست ولی پذیرفتن این باور نیاز به تکامل داره اگر مثل من مبتدی باشید باید همین موضوع در مقایس بسیار کوچکتر ازش نتیجه گرفته باشید

    مثلا برای ثبت نام پسرتون پولی نیاز داشتید تصمیم گرفتید به هیچ کس رو‌نزنید و جور شده

    و هزاران مثال دیگه این مثال ها را اگر بیاد بیاورید و سپاسگزار باشید از خداوند میتونه ابعادش بسیار بسیار بزرگتر بشه پس زمانی که برای ما تضادی شکل میگیره با داشتن باورهایی نه 100٪ کامل و‌در حد افراد مبتدی شما (اگر برای حل مساله به مسیر های میانبری و‌دوپینگی مثل اینکه اگر این مشکل بوجود‌اومد میرم وام میگیرم اگر این‌مشکل بوجود‌اومد فلان چیزما میفروشم یا پول دستی از کسی میگیرم فکر نکنید چون‌اصلا نمیزاره به مرحله تمرکز برسید و شما با دست خودتون موفقیت را دور میکنید از خودتون در اون مساله تمرکز ناخود اگاه ایجاد کردید)

    شما تمرکز میکنید بدون اینکه شاید خودتون‌مطلع باشید مثال دیگه ای میزنم پسر شما در جمعیت گم میشه شما دیگه هیچی نمیفهمید حتی اگر یکی بهت بگه طلا رفت بالا یا اومد پایین فحشش میدید میگید مرتیکه من دنبال پسرم هستم تو از طلا حرف میزنی ! اینجا شما تمرکز دارید و با این تمرکز اگر باورهایی حتی ابتدایی ولی درست داشته باشید به هدفتون میرسید

    مساله ما این هست که بیشتر وقتی به سایت مراجعه میکنیم و یا وقتی تصمیم میگیرم‌متعهدانه روی خودمون کار کنیم که به مشکلی برخورد میکنیم اون موقعه وارد میشیم کمی باورهامون اصلاح میشه و چون‌تمرکز داریم نتیجه میگیریم

    بعدا بعد از حل مشکل باز هم به سایت میاییم بازهم روی باورهامون کار میکنیم اما ……. اون‌تمرکزه نیست در نتیجه نتیجه ملموسی دیده نمیشه تا باز به تضادی بخوریم ناریخ اجاره مون برسه حقوق پرسنلمون برسه و وووو ….

    خوب حالا چکار کنیم که نتایج ممتد و بقول عرب ها الی طول باشه ؟!؟؟

    جواب ساده است باید تمرکز همچنان حفظ بشه ممکنه بگید نمیتونیم اون تمرکزی که در شرایط حاد داریم را در شرایط غیر حاد تجربه کنیم جواب نیازی به اون حد از تمرکز هم نیست پس چکار کنیم !!!

    دوستان عزیز من تک‌تک این موارد تجربه کردم و‌مو شکافانه پیش رفتم موارد بسیاری را برسی کردم

    یکسری شغل ها مغازه دار ها خیلی موفق هستن همیشه صف مشتری دارن اکثر‌این ها صاحبان مغازه همون جا هستن یعنی تمرکز دارن‌رو‌کارشون اینکه خالا چقدر سود کنند و چقدر مغازشون‌بخوان بزرگ کنند نیاز به باورهاشون داره

    در خالات عادی یکسری عوامل تمرکز مارا بهم‌میزنند ما باید اونها را حذف کنیم و اگاهانه بوسیله یکسری از تمرین های تجسمی تمرکزمون را زیاد کنیم

    تجسم راهکاری هست که مثل یک‌دوربین تفنگ عمل میکنه و‌دقیقا هدف را برای شما میاره جلو و فقط کافیه شلیک کنید

    عوامل بر هم زننده تمرکز عبارت است از

    عوامل ورودی دیداری و شنیداری اعم از گفتگوهای بیخود شنیدن مطالب بیخود دیدن تلویزیون ماهواره و شبکه های اجتماعی حتی برای من فعالیت در خود‌اینستاگرام چه تجاری چه شخصی و حتی میخواهم کمی جاه طلبانه تر پیش برم فعالیت در خود سایت استاد ممکنه الان به من گیر بدید ولی این حقیقته و‌من تجربش کردم

    اگر در همین سایت عالی شما تمرکزتون از دیدن زیبایی ها بره روی لایک ها / لایک استاد / لایک‌دیگر افراد / جواب دادن دیگران / اینکه چرا فلانی همیشه کامنتش اول میشه ولی کامنت من دیده نمیشه

    همین سایت هم که‌منبع موفقیت هست باعث نذول شما میشه و بهتره فعالیت نکنید یا روش فعالیتتون تغییر بدید با تغیر زاویه دیدتون با این تعبیر که کامنت های من بسیار ارزشمند هست چه توسط دیگران و‌استاد دیده بشه یا دیده نشه اصلا مهم نیست من فقط برای تمرین خودم مینویسم همین و رها کنیم و ماری به دیگران نداشته باشیم

    تمرکز دوستان بسیار بسیار مهمه حالا بازهم در دل این تمرکز یک‌موضوع دیگیری هست به اسم نچسبیدن تمرکز میتونه ذهنی باشه که قطعا بسیار بسیار بسیار کارآمد تره میتونه هم فیزیکی باشه که بازهم همون تمرکز فیزیکی دوباره تبدیل به ذهنی میشه مثلا من به عنوان مدیر کارخانه وقتی در محیط کارخانه هستم صدای دستگاه میشنوم و‌ میبینیم و با پرسنل برخورد‌دارم تمرکزم بیشتر حاصل میشه تا وقتی کنار اب هستم‌و‌میخواهم به کارخانه ام تمرکز کنم دقیقا مثل وای فای هست که هرچقدر شما به چیزی که میخواهید نزدیک‌تر‌باشید تمرکزتون بیشتره

    این موضوع با عنوان در‌مدار‌خواسته قرار گرفتم‌هم توسط استاد مطرح‌میشه

    وقتی پسر شما گم‌میشه شما در مدار و‌کانون‌پیدا کردنش هستید

    وقتی بدهی تاریخش میرسه شما در مدار دریافت پول هستید

    وقتی من به کارخانه میروم‌و پرسنل مسایل اعلام‌میکنند‌و از نزدیک میبینم در مدار خواسته های حدیدم قرار میگیرم

    البته همه اینها از هزاران کیلومتر‌دور‌تر هم‌میتواند انجام شود اگر شما تمرکز و تجسم ذهن قوی داشته باشید

    حالا‌وقتی ما در این مدار خواسته هستیم باید نچسبیم

    شاید‌درک این موضوع برای خیلی ها پیچیده باشه

    که قطعا نیاز به تکامل دارن تا بفهمن

    شما تمرکز را ایجاد کردید چه اگاهانه چه غیر اگاهانه

    در مدار خواسته هستید

    اینجا است که باید رها باشید همون چیزی که مریم خانم‌در مقاله نوشتن شما با ایجاد یک باور عظیم اینکه خداوند منبع اگاهی کل هست و هر اتفاقی بیافته قطعا و ملیارد درصد به نفع من هست چون‌بنده خدا هستم چون‌خداوند از احوال من از رگ‌گردنم نزدیک‌تره چون خداوند در درون‌من هست شما باید رها بشید

    شما در درون‌مدار باید رها شوید

    اگر در خارج‌از مدار رها شوید این اصلا هیچ فایده نداره این اسمش هیچی هست نه مداری هست و‌نه رهایی

    شما باید در‌درون‌مداری که اگاهانه یا غیر اگاهانه خاصل کردید رها شوید چطور ؟

    با باور عظیم‌خداوند هیچ باور دیگه ای جایگزین این باور‌نیست شاید دلیل اینکه رب بدون الف و لام اومده همینه که ما باوری عظیم به نام رب قدرت مطلق این هستی بتونیم ایجاد کنیم

    وقتی شما به این حالت میرسید قطعا به خواسته خودتون میرسید و‌این سیکل ادامه دار میشه

    ولی تاکید میکنم رها بودن کار هر کسی نیست شما باید عوامل بسیاری را قطع کنید و‌باور سازی توحیدی کنید تا به این مرحله برسید از گرفتن وام از گرفتن غرض از اخراج شدن از کار از طلاق گرفتن همسر از ترک‌بچه از خیلی عوامل باید بزرگتر‌شوید تا به این مرحله برسید

    دوستان موفقیت کار بسیار اسونی هست برای کسی که‌متعهده و‌جیگر شیر‌داره

    کسی که جیگر نداره کسی که‌نمیتونه بزرگ باشه موفقیت براش بسیار سخته

    من گفتن این تجربیات خودم بنویسم شاید‌روزی کسی خوند و یا شایدم‌هیچ کس‌نخوند‌مهم نیست خداقل برای خودم‌تمرین شد همین کامنتها برای من ایجاد تمرکز میکنه روی قانون و‌مطالب قبلی و باز‌بیاد اوردم که‌تمرکز و‌رهایی میدونی من قبلا با یک‌دختری دوست‌بودم بهش میگفتم من بچسب نچسب هستم این جمله خیلی کمک میکنه معنی تمرکز و رهایی بفهمید

    هم باید باشید هم باید نباشید

    هم باید بچسبید هم نباید بچسبید

    واقعا نمیدونم کسی این مطالب منا درک‌میکنه یا نه انشا الله که‌مفید‌هست و دوستان‌نتایج میگیرن همون‌طور که من الان دارم‌نتایج عالی میگیرم

    چه‌روزهایی داشتم که‌نتایج‌عالی میگرفتم‌و با چنان احساس هیجانی مشغول بازی میشدم در فضاهای مجازی‌و‌دوباره‌و‌دوباره مشکل یک روند کاملا سینوسی الان متعهدانه با اهرم رنج و لذت حذف کردم خیلی چیزها این به معنی اینکه دلم میخواهد ولی ندارم نیست

    شما باید سیر بشید از چیزی که دوسش کمی ندارید

    من اینستاگرام را عاشقش بودم ولی الان اصلا دلم نمیخواهد چه شخصی چه تجاری

    با چه باوری ؟ با این باور که‌وخید جان تو دوست داری مشهور بشی بسپار به خداوند اون نمیخواهد تو الان زحمت بکشی

    وحید جان با اینستاگرام تجاری میخوای مشتری پیدا کنی ؟ ولش کن بسپارش به خداوند برو سایت بزن چرا برای سایت خودت تلاش نکنی بجای اینستا ؟؟؟

    میدونی بچه ها همه چیز توحیده وقتی پیش برید پیش برید یک جایی میفهمید همه چیز اونه فقط باید بچسبید به اون اون وقت همه این چیزهایی که بالا نوشتم را اون اتوماتیک برات ردیف میکنه با لذت و عشق

    ولی باید بریم تا بفهمیم نمیدونم شاید در اینده بدون رفتن هم فهمیدن ولی من رفتم مسیر را طی کردم و انشا الله فهمیدم همه راهم خودش بردم قدم به قدم دستم راگرفت و برد میدونی فقط باید از خدا هذایت بخواهیم فقط باید اجازه بدیم هدایتمون کنه همه چیز ساده است ولی این سادگی را باید بفهمیم و خداوند کمک میکنه اگر ازش بخواهیم

    کلام اخر اول و اخر همه چیز خداونده همه چیز رب العالمینه فقط باید بخواهید ازش امیدوارانه بخواهید هدایت میشیم

    موفق باشید

    وحید ربانی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 30 رای:
    • -
      سمیه اسفندیاری گفته:
      مدت عضویت: 1878 روز

      ممنون و سپاسگزارم برای کامنت ارزشمند و مفیدتون،سپاسگزارم برای وقتی که گذاشتید و نگاشتید…

      آقای ربانی واقعا در ست میگید موفقیت خیلی سادست و این سادگی گاهی باعث گمراهی میشه،به خودت میگی مگه میشه اینقدر راحت آخه باید سخت باشه بابا…و این میشه باور اشتباه و مخرب سخت کار کردن و سخت موفق شدن کاملن درست گفتید خداوند قدرت مطلق هست و اوست تنها فرمانروای عالمیان اگر ما باورش کنیم و اجازه بدیم هدایت بشیم همه چیز خود به خود درست میشه و درست پیش میره،کامنت ارزشمندی بود و برای این روزهای من لازم بود مرور این اصل در کنار مقاله خانم شایسته توانا باید بارها و بارها تکرار و تمرین بشه…

      بازم از شما سپاسگزارم..

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      منیژه حکیمیان گفته:
      مدت عضویت: 945 روز

      سلام آقای ربانی عزیز

      چقدر کامنت شما حاوی مطالب عالی بود چه نکات آموزنده ای داشت چقدر قشنگ در مورد رهایی با مثال های عالی توضیح دادید من کامنت شما را سیو کردم تا بتوانم از نکات عالیش استفاده کنم

      چقدر زیبا در مورد بچسب و نچسب توضیح دادید چه درک عالی از قانون دارید واین نکته که حتی سایت استاد عباسمنش هم اگه واسه‌ی این باشه که مدام بهش سر بزنیم تا ببینیم کامنتم چقدر امتیاز گرفته؟ آیا کسی بهم جواب داده؟ چه کسی بهترین را نوشته ودر کل تمرکزم را روی فرعیات بگزارم من را از هدف دور میکنه این نکته اش، برام عالی بود ممنون از این که تجربه‌ی خودتان را با ما به اشتراک گزاشتید موفق باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    سارا صمدی پور گفته:
    مدت عضویت: 1542 روز

    سلام به دوستان عزیزم

    من دو ساله با استاد آشنا شدم و تو این مدت ، حقیقتا شاگرد خوبی نبودم! اینو بارها تو همین سایت گفتم ، ولی جالبه که هیچ وقت باعث نشده من خودمو تغییر بدم و شاگرد خوبی بشم….

    همیشه از وقتی خودمو شناختم ، زندگی و نتایج من مثل یه نمودار سینوسی بوده چون هیچ وقت پیوسته تلاش نکردم که به یه هدفی برسم یا یه مشکل و ضعف شخصیتی رو حل کنم

    چند روزی روش کار کردم و یکم که تغییر کردم سریع ولش کردم

    خلاصه که الان دارم رو چیزی کار میکنم که تو ذهنم خیلی دور از دسترسه ، مهاجرت! چرا؟ چون هیچ وقت نمیخواستم مهاجرت کنم و همیشه میترسیدم اما اتفاقاتی افتاد که من فهمیدم واقعا هدایت خداست و اگه نادیده بگیرم تو گوشی بدی از جهان میخورم

    خلاصه دو سه هفته ای هست هدایت شدم به مهاجرت… ولی چون خیلی از دور از دسترسه واسم همش ذهنم درگیره

    و بالاخره هدایت شدم به این متن

    و به خمدم قول دادم که بپذیرم

    قول دادم اون دوسالی که الکی دور خودم چرخیدم و هی نتایج کوچیک گرفتم و ادامه ندادم رو فراموش کنم و از صفر شروع کنم

    تصمیم گرفتم از خط اول رو باور کنم که فرمول رسیدن به خواسته = هم مدار شدن با خواسته = باور ساختن راجب خواسته

    من نحوه باور ساختن رو خیلی خوب از دوره ها و محصولات استاد یاد گرفتم‌ ولی هیچ وقت عملیش نکردم! فقط یاد گرفتم…

    این بار‌ میخوام بهش عمل بکنم‌ و شروع کنم

    و همزمان روی این ضعف سینوسی بودن کار‌ کنم و سعی کنم به شکل پایدار توی این مسیر بمونم تا یه روزی با خبر های خوبی برگردم :)

    به امید اون‌ روز…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای: