این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.
https://elmeservat.com/fa/wp-content/uploads/2020/10/abasmanesh-4.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2017-12-19 19:53:352024-06-27 06:31:41کدام مسیر را انتخاب کرده ای؟ هموار یا سنگلاخی؟!
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
انتخاب با خودت است. می توانی مسیر ناهموار و سخت را انتخاب کنی، یا می توانی ایمانی به اندازه سلیمان بسازی که فضل خدا را باور می کند، درخواست می کند و به اندازه باورش برکت خداوند را دریافت می کند!
سلام استاد😍
سفرتون بخیر و قلبتون مالا مال آرامش💞
نشونه ی امروز من این صفحه بود
وقتی به این پاراگراف، از متن همین صفحه رسیدم، یاد همین امروز صبح افتادم
و یه ندایی توی قلبم انگار با تأکید بهم گفت کامنتش کن…
من دو ماه دیگه توی سایت دو ساله میشم
فک کنم تو این مدت میتونم قسم بخورم حتی یه بارم با خدا قهر نکردم
ازش عصبانی نشدم
نشدنای زندگیمو گردن اون ننداختم
کاری که قبل این دو سال به وفور انجام میدادم
و برمیگشتم به خودم و افکارم و اعمالم
چون فهمیدم که این منم که از صفر تا ۱۰۰ زندگیمو میسازم
یه جمله بگم:
من به صلح رسیدم باهاش❤️
برم سرِ داستان
دیروز رفتم خونه ی خالم،شوهر خالم نون بربری گرفته بود
منم توجهم جلب شد و پرسیدم از کجا گرفتین
در حین سوال و جوابای من و خالم
یاد یکی از دوستای بابام افتادم که، روزای آخر ماه رمضون امسال، دقیقا نزدیک افطار از راه میرسید و بدون اینکه ما ازش بخوایم، نون مورد علاقهی منو از نونوایی محلشون میگرفت و میاورد برامون، با خودم گفتم یادش بخیر چقد عالی بود، دوباره دوس داشتم از اون نون بخورم، خدا رو شکر کردم و به صحبتمون ادامه دادم و کلا از یادم رفت و فراموش کردمش.
تا امروز صبح زود که خواب بودم، ولی متوجه شدم یکی زنگ خونه رو زد و تو خواب و بیداری شنیدم که مامانم داره تشکر میکنه
و صدای اون آقا هم خیلی برام آشنا بود
دوباره خواب افتادمو بعد یه ساعت که بیدار شدم
به مامانم گفتم کی بود صبح زود؟
گفت دوست بابات بود
آقای هاشمی
ازون نونایی که خیلی دوست داری آورده.
من:نفسم تو سینم حبس شد و گلوم پرِ بغض و چشام خیس شد…
گفتم الله اکبر از این سیستم فوقالعاده هوشمند الله اکبر از این همه مهربانی
از این همه عشق…
و حس نزدیک بودن خیلی زیادی بین خودم خدا احساس کردم…
از مامان پرسیدم: نگفت چی شده که برامون نون گرفته؟
گفت به بابات گفته که دلم خیلی برات تنگ شده بوده، گفتم بیام یه خبری ازت بگیرم…
یه همچین خدایی
که یاد تو را میندازه تو قلب یکی
که اون نفر بیادو….
🦋❤️چرا شکفته نباشم خدا سبب ساز است…
🦋❤️انتخاب با خودت است. می توانی مسیر ناهموار و سخت را انتخاب کنی، یا می توانی ایمانی به اندازه سلیمان بسازی که فضل خدا را باور می کند، درخواست می کند و به اندازه باورش برکت خداوند را دریافت می کند!
سپاسگذارم از استاد عزیزم بابت تهیه و به اشتراک گذاشتن این فایل زیبا و پر از محتوا
نقل قولی میکنم از استاد عباس منش درباره ی احساس قربانی بودن ،انگار همه ی ما ادم ها یه جورایی ته دلمون میخایم اول زجر و بدبختی بکشیم بعد به موفقیت برسیم تا چیزی برای تعریف کردن و بالیدن بهش داشته باشیم ،اصلا ما دوس داریم که بگیم اره من همون ادمم که با زجر و بدختی تو کارم موقعی که هیشکی بهم اعتماد نداشت شروع کردم کلی بدبختی کشیدم تا الان این شدم و هزاران هزار از این دست جمله ها که خیلیامون شنیدیم .
اصلا این باور در پایین سطوح ضمیر ناخوداگاهمون ریشه داره و من دلیلشو چیزی جز داشتن داستانی حماسی برای تعریف کردن نمیبینم .
هر شکست پلی است به سمت پیروزی
ادم با هر شکست تجربه بدست میاره
ادمی که تا به حال شکست نخورده یعنی کار جدید رو شروع نکرده ،یعنی ریسک نکرده .
چقدر و چقدر از این جمله های به اصطلاح انگیزشی از افراد موفق جامعه شنیدیم ،افرادی که به گفته ی استاد لزوما همه ی باورهای اونها درست و صحیح نیستن .مثل رییس کارخانجات امرسان اقای فتاحی که به استاد عباس منش گفته بود ببین پسر جان اگر میخای بشی فتاحی باید 30 سال روزی 16 ساعت کار کنی تا بشی فتاحی .
ولی چرا ما این ها رو باور کردیم و از همه بدتر تایید کردیم ?
چرا یکبار به خودمون نگفتیم میشه همیشه تو اوج باشیم !
میشه همیشه پیشرفت کنیم ،هرسال بهتر از سال پیش ،
میشه بدون ورشکستگی و شکست موفق بشیم !
چرا راه سادتر رو انتخاب نکردیم ? چرا به خودمون نگفتیم میشه همیشه در اوج بود
به نظر من جواب یک کلمس !!!
ما دنبال داستانی میگردیم که حماسی باشیم ،به به و چه چه همرو داشته باشه ،تا اینطور بتونیم نظر دیگران رو جلب کنیم به خودمون و در اخر بگیم اره من همون ادمم که فلان کارو فلان کارو کردم و الان موفق شدم
افسوس که وقت کار رو برای خودمون سخت تر میکنیم ،به چه ارزشی ………
و این داستان پایانی ندارد
این حس قربانی بودن
این حس جلب کردن توجه دیگران با برانگیختن حس ترحم دیگران
امروز یاد گرفتم من باید همه چیز رو زمانی بپذیرم هر باوری هر جمله ی که پذیرفت شون کمک کنه به من به پیشرفت من کمک کنه به باورهای تقویت کننده ام کمک کنه.
استاد دقیقاااا تو همه کتاب ها فیلم ها اینجوری نشون میدن آدمی که میخواد موفق بشه باید کلی سختی بکشه تا موفق بشه باید کلی رنج و بدبختی بکشه باید کلی بز خوابی بشکی تا موفق بشی آدمی که اصلا سختی نمیکشه موفق نمیشه
وقتی که من میپذیرم برای موفقیت باید خیلی سختی بکشم تا موفق بشم به مسیرهای هدایت میشم که سخت هستند و کلی سختی میکشم و موفق میشم
ولی
وقتیکه باور میکنم میتونم به راحت ترین شکل ممکن موفق بشم به میسرهای هدایت میشم که آسون هستند و کلی لذت میببرم و موفق میشم ونتیجه دلخواهم رو میگیریم و نمی پذیرم که باید سختی بکشم تا موفق بشم همه چیز به باورهای من بستگی داره
نکته خیلی مهم(جهان آیینه باورهای ماست هر چیو که بشنوم هر چیو که ببینم هر چیو که در موردش صحبت کنم هر چیو که تجسم کنم هر چیو که به خاطر بیارم وقتیکه تکرارش میکنم باورها شکل میگیره وقتیکه باورها شکل بگیرن جهان اون باورها رو به من ثابت میکنه .)
(واقعیت اینه که جهان و خداوند نیاز نداره که شما زجر بکشید تا به جایی برسید )
دلیل موفقیت بدبختی کشیدن و زجر کشیدن زمین خوردن شکست خوردن نیست (نقطه سر خط)
من میخوام به راحت ترین شکل ممکن موفق بشم و از میسر رسید به خواسته هام و اهدافم لذت ببرم میسر من برای رسیدن به موفقیت میسر صاف و بدون دست انداز هست این انتخاب من برای رسید به موفقیت
خدایا جونم شکرتتت بی نهایت شکرت هدایتم کردی به سمت استاد عباس منش استاددددد عاشقتم بی نهایتتت
سلام استاد جان خوبین مریم خانم و دوستان گلم سلام امیدوارم عالی باشین
نکته های که توی دفترم نوشتم اینجا مینویسم بعد یه داستان دارم که مینویسم براتون
همیشه 100درصد حرف های انسان های موفق درست نیست تو باید چیزی بشنوی که بهت حس خوبی میده و مطابق قانون هست.
چیزی که در مسیر درست با استفاده از قانون باشه عزتمندانه زیبا و به راحتی بدست میآید
قرار نیست ما زجر بکشیم خوار و کوچک و خفیف بشیم عزت نفس مون از دست بدیم و سختی بکشیم نه ما به راحتی بهش میرسیم با باور ها و فرکانس های درست در جهت خواسته هامون.
( جهان آیینه درون من است)
راه حل ها ایده ها حرف های افراد موفق وقتی بپذیر که باعث پیشرفت شاد شدن و آرامش تو باشد .
به اندازه سختی های که تحمل میکنی موفقیت کسب نمیکنی
بلکه به اندازه ای که باور هایت تعیین کننده مسیر هستند که برای رسیدن به خواسته است طی میکنی
من دوتا انسان که از اشناهامون هستند رو مثال میزنم
یکیشون سه تا دختر و یک پسر که شخص موفقی هست از نظر سلامتی روابط خانوادگی و اجتماعی ومالی و دیگری دو تا پسر داره و موفقیت متوسط رو به پایین
اونی که دوتا پسر داره خانمش سواد کافی کتاب خون و از این صحبتا و اینم بگم خیلی اهل بحث های سیاسی و خانم دیگری نه کار خودش میکنه و کاری به کسی نداره خیلی هم اهل سیاست و اخبار نیست
««پس این یبار که استاد همیشه میگن تلویزیون از زندگیتون حذف کنید اخبار نگاه نکنید من به چشم دیدم و اینقدر این تمرین برام راحت بود که تی وی ما اصلا تو وصل نیست فقط دکوری هست اخبار و سیاست و این چیزا کلا از فضای مجازی دورم و خبر ندارم چی به چیه»»
مورد دومی اینکه اونی که خانواده موفق هست
و خیلی ثروتمند به طوری که تمام منطقه و شهری که زندگی میکنم ایشون میشناسن و روی سر ایشون قسم میخورن و حتی یک نفر هم نمیگه ایشون از راه نادرست به ثروت رسیدند
««میشه از راه خلال به ثروت رسیدو خدا از خود ما هم بیشتر دوست داره ثروتمند بشیم »»
همیشه تو گردش سفر های آنچنانی خرید های عالی و مارک خرید بهترین چیزا برای همسرش پسرش و دختر هاش به اندازه کار میکنه و خیلی خوب مسافرت میره
طوری که اصلا زجر نمیکشه سختی نداره
ولی اون خانواده دومی کلا دوتا پسر داره دوتا پسرش هم کار میکنند خودش کار میکنه خانمش هم چیزای خونگی مثل رب و ترشی و این چیزا میفروشه ولی همیشه در حال گلایه است همیشه هر کی خونه یا ماشین خوبی میخره حسودی میکنند میگن اینا فلان قاچاق کردند اینا مال مردم خورن اینا شانس دارن اینا فلان و تا بی نهایت همینجوری برای خودشون دلیل میارن که آره ما که ثروتمند نیستیم بخاطر اینکه فلان کار اشتباه نمیکنیم
««حسادت و باور های غلط ترمز های جذب ثروت چون تو با حسادت داری این فرکانس میفرستی که آره من پول بدم میاد ماشین لاکچری بدم میاد پس نمیخوامش به پان رو گاز هست داری کار میکنه ولی یه پای دیگت رو ترمزه که نه پول بده فلانی پولداره بدم میاد ازش»»
و اینم یه بار دیگه که ثروتمندا دزدن ثروتمندا از خدا دورن
این دو خانواده با هم مسافرت رفتن خانواده با باور های درست هنوز بعد چهار پنج سال به خوبی و خوشی و از این سفر یاد میکنند از امکانات خوب شهری که رفته بودند از غذا و پوشاکی که اون شهر داشت و تمیزی و این صحبتا تعریف میکنند ولی خانواده با باور های غلط هنوز میگن وای دیدی فلان چیز چقدر گرون بود وای من هنوز داغش رو دلم مونده که چرا این همه پول دادم خوب که بعضی روزا غذا درست کردیم خودمون خوب که جای خواب نمیخواستیم
و با همین باور هاشون الان چهار پنج سال میگذره که نتونستن به مسافرت برن.
ببینید باور مخرب چه میکنه با انسان
حالا اونی که موفق تره یک صدم اون شخص کار نمیکنه ها اصلا نه ارثی بهش رسیده نه ارثی از طرف خانم هیچی فقط باور های درست کار راحت و مسیر زیبا و ساده به این موفقیت رسونده ایشون و چقدر هم ملک دارن
این براتون تعریف کردم که هم خودم نکته هاشو بگیرم هم شما
سلام به شما استاد عزیزم خانم شایسته و تمام دوستان گرامی
چقدرر این فایل برای من درس داره چقدر دوستش دارم و واقعاً از گوش دادن بهش سیر نمیشم
ما باید حرف هایی رو بپذیریم و باور کنیم که به ما کمک می کنه ، حرف هایی که به ما قدرت میده حس خوب میده
به ظاهر شایده ساده باشه… ولی بی نهایت قدرتمندِ این پاراگراف
چون من موارد زیادی رو دارم که حرفی رو از شخصی شنیدم که خیلی درست هم نبودهها ولی من به درستی یا ندارستیش فکر نکردم و اونقدر تکرار کردم و اونقدر اون فرد رو باور داشتم که حرفاش درسته!!!! ، همون حرف تبدیل شده به باور من و چندین و چند سال من عقب افتادم…
قطعاً یه سری موارد خوب هم بوده که شنیدم و باور کردم و من رو رشد داده ولی موارد ناجالب رو ذهنم بهتر به یاد میاره و نمی خواهم بهشون اشاره کنم چون باور منفیه :) ولی این موضوع رو اشاره کردم که بگم چقدرررر به این جملهی استاد ایمان و باور دارم
برای رسیدن به موفقیت نیازی به سختی کشیدن و تجربهی بدبختی نیست
در دورهی روانشناسی ثروت 1 هم استاد خیلی توضیح داده که باید الگو هایی رو پیدا کنم و تکرار کنم که رسیدن به موفقیت رو در ذهن من ساده آسان و لذت بخش جلوه بده ، اینجوری می توانم حرکت کنم و قدم بردارم وگرنه تا وقتی که موفق شدن و ثروت ساختن تو ذهن من یه کار خیلی وحشتناک و طاقت فرسا باشه که من قدم از قذم بر نمیدارم!!
استاد جان شما در یکی از فایل های کلاب هوس هم خیلی زیبا به همین موضوع اشاره کردید که
نویسنده ها در نوشته هاشون و کارگردان ها در فیلم هاشون وقتی می خواهد زندگی یک فرد بسیار موفق و بسیار ثروتمند رو به تصویر بکشن کلی از سختی ها و مشکلات اون فرد می نویسند و نشون میدهند و خدا میدونه شاید خیلی جاها بزرگنمایی هم شده باشه… دلیلش هم این نیست که اون آدم واقعاً خیلی سختی توی زندگیش کشیده…
دلیلش اینه که اکثریت جامعه… همون 96٪ دوست دارند که همچین فیلم هایی رو ببینند یا همچین داستان هایی رو بخوانند….
اون نویسنده و اون کارگردان هم می خواهد کتابش یا فیلمش پر فروش بشه دیگه!! بنابراین میاد همون چیزهایی که مخاطب ها دوست دارند رو میسازه!!
به همین راحتی :)))
چقدر این باوری که شما ذکر کردید قدرتمند کننده است برای اینکه پشیزی، فیلم ها و کتاب ها و … اگر گذری به گوشم رسید یا به چشمم خورد روی من تاثیر نگذاره
استاد عزیزم ، به قول خانم آزاده طیبی که با ایشون مصاحبه داشتید شما واقعاً یک نابغه هستید ، چقدر عالی رو ی قوانین تمرکز کردید و چقدر عالی این مطالب مهم رو درک کردید و الهامات رو دریافت کردید ، واقعاً شخصیت شما بی نهایت تحسین بر انگیز هست و واقعاً لقب استاد برازندتون هست و چقدر از خداوند مهربانم سپاسگزارم که در این مسیر هستم و دانشجوی شما هستم و آموزه های ارزشمند شما رو از صبح تا شب می بینم و گوش میدهم
این جمله ای که داریم راجع بهش صحبت می کنیم جاده ای که خیلی مسیر صاف و هموار داره احتمالاً به جایی نمیرسه وقتی که شما این جمله رو باور کنی!!! شما به مسیر هایی هدایت می شوید که باید زجر بکشید تا به یه موفقیتی برسید!! چون باورتون اینه که نمیشه خیلی راحت و لذت بخش و آسون به جایی رسید دیگه!!
جهان آیینهی باورهای من هستش
هر چیزی که رو که ببینم…
هر چیزی رو که بشنوم…
هر چیزی رو که در موردش صحبت کنم…
هر چیزی رو که تجسم کنم…
هر چیزی رو که به خاطر بیارم…
اون افکار غالب اون چیزهایی که زمان زیادی از روز دارم فرکانس هاش رو می فرستم و تکرار می کنم ، اون ها میشه باورهای من
هیچ انسانی کامل نیست ، هر انسانی ممکنه باورهای اشتباهی داشته باشه
اما
من باید سعی کنم حرف هایی رو از آدم ها بپذیرم که به من کمک می کنه پیشرفت کنم، که به من کمک می کنه شادتر باشم، حرف هایی که آرامش بیشتری رو به من میده
خداوند برای اینکه به شما نعمت ها رو بده نیازی نداره شما زجر بکشی
نیاز هست که باورهای مناسبی داشته باشی
حالا…
بشین باورهای خوب رو برای خودت بساز الگوهای مناسب رو برای خودت پیدا کن و ببین و به خودت بگو که اگه این آدم توانسته من هم می توانم
دو تا جملهی خیلی معروف استاد تو این فایل گفت دوست دارم اینجا قید کنم تا یادم باشه هر وقت این دوتا رو یا چیزی شبیه به این ها رو شنیدم یا به چشمم خورد حتماً آگاهانه بر علیهش برم مطالعه کنم یا با خودم گفتگو کنم
1_ نابرده رنج گنج میسر نمیشود مزد آن کرفت جان برادر که کار کرد
2- شکست پایهی موفقیت است!! یعنی اگه می خواهی موفق بشی باید شکست بخوری مثلاً درس هاشو بگیری بعد موفق بشی ، مثل همون موضوع چرت و پرت خاک خوردن تو راه اندازی یه مغازه دیگه!!
خداوند در قرآن گفته
انسان درستکار و با ایمان را هدایت می کنه به مسیر های درست
انسان نا صادق و بی ایمان را هم هدایت می کنه به مسیر های نادرست
استاد می فرماید از وقتی که من دارم روی باورهایم کار می کنم همه چیز برای من خیلی عالی پیشرفته
اونجاهایی که ایمانم ضعیف بود ، نتایج کمرنگ بوده
استاد بارها گفته که من… منِ محمد حسین که دانشجوی بهترین استاد دنیا هستم با این حجم از آگاهی ناب که هر روز دارم به عنوان غذا به ذهنم میدهم باید بتوانم ارتباط پیدا کنم بین نتایجم و باورهایم :) باید بتوانم بفهمم که این نتایج خوبی که میگیرم از ساختن چه باورهایی آب خورده کدوم ورودی ها و اقدامات من تاثیر گذار تر بوده… خب:) حالا همون ها رو تکرار کنم برای نتایج بزرگتر
چقدرررر برای من جالب بود که استاد گفت…
من هر چی که ساده به دست بیاد خیلی زیاد قدرش رو میدونم
این جمله هم از اون خیلی اشتباه هاست که میگن هر چیزی که سخت تر به دست بیاد موندگار تره… باد آورده رو باد میبره!!
باز هم در انتهای فایل استاد تأکید فراوان کردن که…
برای اینکه به موفقیت برسیم نیاز نیست زجر بکشیم
برای اینکه به موفقیت برسیم به شدت نیازه مه روی باورهامون کار کنیم و من با لذت… با عشق این کار رو انجام میدهم چون اعتقاد دارم که جواب میدهد با عشق این کار رو انجام میدهم چون هر موقع رو باورهام کار می کنم همون لحظه ای که دارم این کار رو انجام میدهم حالم خوب تر میشه، آرامشم بیشتر میشه شادی من بیشتر میشه و دریچه های قلبم بازتر میشه، این جدا از اون نتایج فوق العاده ای هست که بعداً برای من میاد ها، کار کردن روی باورهایم همون لحظه تاثیرش رو روی ذهنم و جسمم می گذاره
همیشه در ذهن من این بوده است که برای رسیدن به هر کاری باید کلی زحمت کشید و کلی کار انجام داد
اما اکنون در صحبت های استاد به این آگاهی و به این منطق می رسم که چرا به راحتی و آسانی و بدون کمترین دردسر خواسته های خودم نرسم
چرا به آسانی به اهداف خودم نرسم
این درس بسیار بزرگی است که من با توجه به تغییر باورهای خودم می توانم به راحتی و آسانی هر چیزی که دوست دارم دست پیدا کنم
همیشه باید آن چیزی باشم که حال من را خوب می کند
دنبال آن اصل و آن موضوعی باشم که می توانم براحتی و آسانی روی خودم و باورهای خودم کار کنم تا به مقصد خودم برسم
می دانم که خداوند همیشه برای من بهترین افراد با اخلاق خوب را برای من مهیا می کند تا براحتی بتوانم با آنها قرارداد ببیندم و کار را به خوبی و آسانی به پایان برسانم
می دانم و ایمان دارم که کارهای من به آسانی و روانی پیش می رود و من می توانم به آسانی کارهای خودم را در پروژه های خودم به پایان برسانم
می شود به راحتی هم زندگی خودم را پیش ببرم
باید از امروز به آسانی و راحتی من به خواسته های خودم برسم
باید من به آسانی و راحتی کسانی سر راه من قرار بگیرند که آنها هم افرادی خوب و عالی هستند و به راحتی به حرف های من گوش می دهند
عنوان فایل:کدام مسیر را انتخاب کرده ای هموار؟یا سنگلاخی؟
جهان چیزی نیست جز انعکاس باورهای ما هرچیزی رو که باور کنیم همونو تجربه میکنیم پس هرچقدر باورهای ما قدرتمند کننده باشه تجربه های عالی و لذت بخش و راحتی خواهیم داشت ولی اگه تجربه های سختی داریم به این معنی که باورهای ما محدود کننده هستن
فقط باید باور کنیم که هرچیزی که راحت و لذت بخش به دست میاد نه تنها تعجب برانگیز نیست بلکه این نمود باور فراوانیه و هرچقدر بیشتر روی باور فراوانی کار کنیم نعمت و ثروت راحت و لذت بخش و در زمان مناسب به دست میاد؛
اینکه ما دوست داریم پول داشته باشیم ولی در لایه لایه های ذهنمون و در باورهای بنیاد ما پول درآوردن کار سختیه یعنی ما در مدار سخت پول درآوردن هستیم و باید روی باور فراوانی و اینکه هرچقدر راحت پول به دست بیارم بیشتر قدرشو میدونم چون میدونم این نتیجه کار کردن روی باورهای منه و اینکه قانون چقدر دقیق جواب میده و اینکه چقدر من چیزی و دوست داشته باشم بی اهمیت فقط باید باورم نسبت به اون موضوع هماهنگ باشه فقط باید روحم و ذهنم در هماهنگی باشه
من خودم اینجوری راحت بدست آوردن پول رو تو ذهن خودم بدیهی کردم و مدام با خودم مرور میکنم:اینکه من هرچقدر به فرکانس خداوند نزدیک تر باشم به همان اندازه پول راحت تر به دست میارم بقول استاد تو هرکاری مدام بگیم چطور از این راحت تر چطور از این لذت بخش تر
چهل اندی از عمرم رو در مسیر سنگلاخ مسیر که پر از مشقت و تلاش و سختی رو سپری کردم
چون که از کوچکی بهمون گفته بودند که اگه می خواهی موفق شوی باید
بلانصبت مثل ..بدوی و کار کنی
تو فامیل ها تو مدرسه تو دبیرستان
تو خانواده
فردی به جای می رسه که تلاش کنه و شکست بخوره همیشه این جمله رو برای دلداری بهمدیگه می گفتند پایان شب سیاه سفید است
یا نابرده رنج گنج میسر نمیشود
اگه الان داری سختی می کشی زمانی می رسه که به آسونی برسی
و متاسفانه هیج وقت هم میسر نمیشد
همیشه مسیر ها سخت بود
چند وقت پیش یک بنر بزرگ تو سطح شهر نصب کرده بودند و همین جمله رو نوشته بودند
چند سال پیش که در بیزنسی بازاریابی شبکه ای که کار می کردم
بهمون می گفتند باید سختی بکشی باید نه بشنوی هر چه نه بیشتر بشنوی یعنی در مسیر درست هستی هر چقدر مسخره بشوی و بهمون می گفتند سرتون رو بندازید پایین و فقط بیل بزنید
و بیل بزنید
من تو اون بیزنس رشد کردم و بدلیل عدم آگاهی من هم باز همون روش اونها رو تکثیر می کردم و حتی فیلم ها می دیدیم و کتاب های می خوندیم که مسیر موفقیت پر از فراز ونشیب هست و خوب طبق قانون هم برای ما همون جور پیش می رفت و تو اون مسیر سختی زیادی کشیدیم مثال های می زدیم که منطقی برای خودمون می کردیم ببین ادیسون رو 999 بار شکست خورده و بعد موفق شده پس نامید نشو
اون هدف داشته
و یا یک فیلمی بود که همیشه نگاهش می کردیم و باز برای یکدیگر توضیحش می دهیم یا به گفته خودمون ترن می کردیم فیلم (در مسیر خوشبختی) فیلمی بود که یک فرد سیاه پوست بود که خیلی سختی میکشه و بعد موفق میشه
یا کتاب های که می خوندیم کتاب( اثر مرکب)
که دارن هاردی می گفت برای موفقیت پدرم همیشه می گفته باید استخونهایت بزنه بیرون
باید فقط تلاش کنی
و از اینجور حرف ها و من در اون بیزنس 4 سال زمان گذاشتم و همیشه وقتی که سمینار و یا جلسه برگزار می کردم مسیر راهمم رو تعریف می کردم و به قول استاد یک جوری هم لذت می بردم که من این مسیر سخت رو طی کردم و موفق شدم به اونها انگیزه می دادم که شدنیه که من اینجور به این موفقیت رسیدم کلی زمان گذاشتم کلی سختی کشیدم و ساعات ها با ساقه طلایی
زمانم رو سپری کردم کلی مسخره شدم کلی بهم توهین کردن و از این حرف ها کع واقعیت هم داشت همگی اش
و تقریبا یک وسال نیم اخر خوب کسب درآمد داشتم و اتفاق های خوبی رو رقم زدیم
اما وقتی مسیر سخت باشه و باورهای مخرب یک جای زمین می خوری و اون شرکت طی چند ماه بدلیل خودش از هم پاشید هنوز هم اثراتش در زندگی من و بچه های سازمانم هست
اگه الان هم یاد اون زمان می افتم اول ها حالم بد میشه ولی حالا نه میگم خوب شد که اون اتفاق افتاد و من وارد مسیر جدید شدم و هر چند در اون مسیر هم کلی چیزی یاد گرفتم که همین الان به دردم می خوره کلی نکات مثبت توش بوده
و اعتقاد داشتم که حتما خیریتی توش بود
ولی بعدا متوجه شدم
و همون تضاد باعث شد وارد این مسیر و برای رسیدن به هدف هایم و رسالتم که داشتم و دارم و حالا از این مسیر خیلی راحت به هدف هایم میرسم (هر چند تو این چند وقت به بعضی از هدف هایم رسیدم ولی هنوز خیلی کار دارم اما دیگه نگران نیستم و استرس ندارم )
بشوم و بیاییم از نو ذهنم و باورهایم رو تغییر بدهم
و هرچند اون چند سال به نوعی رو کنترل ذهن کار می کردیم مثل( کتاب چه کسی پنیر مرا برداشت) رو خیلی می خوندیم و ترن می کردیم و می توانم بگم یکی از چیزهای که باعث شد دوباره انگیزه بگیرم همین کتاب بود اما خیلی از باورهای نادرست داشتیم وگرنه مثبت اندیشی و الگو برداری از ادم ها موفق رو داشتیم …
فکر می کنم طبق قانون تمام اینها بهم ربط داشته که من رو وارد این مسیر زیبا قرار داده
حالا یاد گرفتم هر کاری که انجام می دهم اگه سخت است بدون که مسیر درست نیست
چون جهان بر پایه اسونی و راحتی بنا شده و طبیعیه که من یک زندگی آسون و راحت داشته باشم
اگه کاری سخت پیش می رود این غیر طبیعی است
چون خدواند برای خلق این جهان و این کیهان هیج زجر و سختی نکشیده
پس طبیعی است که من هم که اشراف مخلوقات هستم و از روح خودش در من دمیده در مسیر اسونی و راحتی قرار داشتع باشم
و تو این مسیری که انتخاب کردم و استاد عزیز چراغ راه زندگی من شدن
از اون مسیر پر از سنگلاخ وارد مسیر همواره شدم و زندگیم هر روز زیباتر از روز قبل است قلبم ارامتر است و ارامش دارم و شاد و با نشاط هستم و احساسم عالیه و به لطف ستاره قطبی و اموزها های استاد و خدواند یکتا در مسیر جنگلی قرار گرفتم و از زندگیم لذت می برم از زمان حالم لذت می برم و با
بر پا کردن جهاد اکبری قدم هایم رو محکم تر و مصمم تر دارم بر میدارم
و این خودش بها دادن است و به قول استاد همین بها دادن هم خیلی خیلی مهم است و ارزش داره کنترل ذهن واقعا سخت است ولی هر چه باشه از بیل زدن و کارگری کردن و برای دیگران کار کردن خیلی بهتر است و کلی توش لذت و حال خوب و احساس خوب داره و یک شخصیت جدید و یک ادم جدید با باورهای درست یک انسان موحد و یکتا پرست و اینکه به صلح درون می رسیم به خودشناسی و به
انتخاب با خودت است. می توانی مسیر ناهموار و سخت را انتخاب کنی، یا می توانی ایمانی به اندازه سلیمان بسازی که فضل خدا را باور می کند، درخواست می کند و به اندازه باورش برکت خداوند را دریافت می کند!
سلام استاد😍
سفرتون بخیر و قلبتون مالا مال آرامش💞
نشونه ی امروز من این صفحه بود
وقتی به این پاراگراف، از متن همین صفحه رسیدم، یاد همین امروز صبح افتادم
و یه ندایی توی قلبم انگار با تأکید بهم گفت کامنتش کن…
من دو ماه دیگه توی سایت دو ساله میشم
فک کنم تو این مدت میتونم قسم بخورم حتی یه بارم با خدا قهر نکردم
ازش عصبانی نشدم
نشدنای زندگیمو گردن اون ننداختم
کاری که قبل این دو سال به وفور انجام میدادم
و برمیگشتم به خودم و افکارم و اعمالم
چون فهمیدم که این منم که از صفر تا ۱۰۰ زندگیمو میسازم
یه جمله بگم:
من به صلح رسیدم باهاش❤️
برم سرِ داستان
دیروز رفتم خونه ی خالم،شوهر خالم نون بربری گرفته بود
منم توجهم جلب شد و پرسیدم از کجا گرفتین
در حین سوال و جوابای من و خالم
یاد یکی از دوستای بابام افتادم که، روزای آخر ماه رمضون امسال، دقیقا نزدیک افطار از راه میرسید و بدون اینکه ما ازش بخوایم، نون مورد علاقهی منو از نونوایی محلشون میگرفت و میاورد برامون، با خودم گفتم یادش بخیر چقد عالی بود، دوباره دوس داشتم از اون نون بخورم، خدا رو شکر کردم و به صحبتمون ادامه دادم و کلا از یادم رفت و فراموش کردمش.
تا امروز صبح زود که خواب بودم، ولی متوجه شدم یکی زنگ خونه رو زد و تو خواب و بیداری شنیدم که مامانم داره تشکر میکنه
و صدای اون آقا هم خیلی برام آشنا بود
دوباره خواب افتادمو بعد یه ساعت که بیدار شدم
به مامانم گفتم کی بود صبح زود؟
گفت دوست بابات بود
آقای هاشمی
ازون نونایی که خیلی دوست داری آورده.
من:نفسم تو سینم حبس شد و گلوم پرِ بغض و چشام خیس شد…
گفتم الله اکبر از این سیستم فوقالعاده هوشمند الله اکبر از این همه مهربانی
از این همه عشق…
و حس نزدیک بودن خیلی زیادی بین خودم خدا احساس کردم…
از مامان پرسیدم: نگفت چی شده که برامون نون گرفته؟
گفت به بابات گفته که دلم خیلی برات تنگ شده بوده، گفتم بیام یه خبری ازت بگیرم…
یه همچین خدایی
که یاد تو را میندازه تو قلب یکی
که اون نفر بیادو….
🦋❤️چرا شکفته نباشم خدا سبب ساز است…
🦋❤️انتخاب با خودت است. می توانی مسیر ناهموار و سخت را انتخاب کنی، یا می توانی ایمانی به اندازه سلیمان بسازی که فضل خدا را باور می کند، درخواست می کند و به اندازه باورش برکت خداوند را دریافت می کند!
بینهایت دوستون دارم
هر جا هستید پر از خدا باشید🙏💞🌹❤️
بنام خالق مهربانم
درود استاد مهربان و درود خدمت فرشته زمینی و تمام دوستان
ردپای خودم روز ۵۳ روز شمار
کدام مسیر.
واییییییییی
چقدر باور هامون داره عوض میشه بهتر میشه استاد.
استاد شما بی نظیری و بی همتا
خدا رو واقعا به خاطر آشنایی با سایت و شما شکر میکنم.
استاد هرچه جلوتر میام ایمانم بهتون و حرف هاتون و آموزه هاتون که از قرآن و توحید و قوانین جهان هستی هست عمیق تر محکم تر و بزرگتر میشه.
استاد این باور چقدر ریشه داره چقدر من از مان کوچکی خودم شنیدم
چقدر همه این طوری فکر میکنند.
استاد ی جوک در همین رابطه بگم😂😂😂
دریای طوفانی از از ناخدا ی قهرمان می سازه
استاد چقدر این باور اشتباه ریشه داره و من یک عمر موفقیت رو فقط وفقط با زجر و بدبختی یکی میدونستم.
و اصلا اگر چیزی راحت بدست میومد قبول نداشتیم😂😂😂😂😂😂
خدا رو بی نهایت شکر
استاد دوستتون دارم
😊❤💐💐💐💐🙏🙏💪
سلام
سوال اینه کدوم مسر روی میخوای برای خودت انتخاب کنی ؟
مسیر صاف و هموار یا مسیر سنگلاخی و پر پیچ و خم؟؟
خب معلومه که همه ما میخواییم از مسیر صاف و هموار بریم و از مناظر اطراف مون لذت ببریم و راحت برسیم به خواستمون
هر عقل سلیمی همین مسیر صاف و هموار رو انتخاب میکنه
پس بیا راه این مسیر رو بهت نشون بدم
ببین اگه تو حالت خوب باشه ، احساس خوبی در هر لحظه داشته باشی،خود بخود توی این مسیر قرار گرفتی به همین راحتی واقعا
برای اینکه حالت خوب باشه هم باید کارهایی رو بکنی که ازشون لذت میبری
حالا از خودت بپرس
چی حال منو خوب میکنه؟
چه وقتایی،چه کارایی انجام میدی، حالت عالیه؟
وقتایی که خریدای عالی میکنم ،چیزایی که لازم دارم رو میگیرم با قیمت عالی و کیفیت عالی حالم خوبه و خریدی آسون رو راحت داشته باشم
دیگه؟
وقتایی که میرم مسافرت
کوه ،جنگل ،دریا
طبیعت زیبا
به رویاهام فکر میکنم حالم خوبه
با عزیزانم میگم میخندم حالم خوبه
سوپرایز میشم حالم خوب خوبه
سپاسگزاری میکنم حالم خوبه
خب خدا رو شکر
ببین میخوایی بدونی ،چکار باید بکنی که بیشتر و بیشتر این حالای خوبت رو تجربه کنی و بیشتر ازشون لذت ببری؟
خب چرا که نه! میخوام بیشتر بیشتر توی زندگیم لذت و شادی و آرامش رو تجربه کنم
همه ی انسان ها دنبال دونستم جواب این سوالن!
جواب، فقط و فقط کنترل آگاهانه ورودی های ذهنته
فقط و فقط کنترل آگاهانه ورودی های ذهنت!
متوجه شدی یا توضیح لازمه؟
توضیح بدین لطفاً 🙏
ببین همون طور که تو غذا میخوری تا گرسنه نباشی و بتونی کارهای روزمره تو انجام بدی و بدنت انرژی داشته باشه برای انجام کارات
روحت هم نیاز به غذا داره
غذای روحت میدونی چیه؟ آرامش
روح تو در جستوجوی آرامشم
در جستوجوی اصلش
همون طور که تو هر غذایی رو نمیخوری،مثلا هیچ وقت یه غذای کثیف و بدبوباشه اونو نمیخوری
به روحت هم نباید اشغال بدی تا مریض نشه
غذای روحت افکاری هستش که مدام توی ذهنت در حال تکرار شدنه
این افکار میتونه یا حالتو خوب کنه یا بد
این افکار چطوری میاد توی ذهنم؟
از چیزایی که میبینی،میشنوی،میخونی میاد
پس مهمترین کار تو توی زندگی اینه که
آگاهانه انتخاب کنی میخوایی چه چیزهایی رو ببینی،بشنوی، بخونی که بهت احساس خوبی بده،بهت قدرت میده
هر کاری که به دفعات تکرار بشه ،میشه باور
باور ،همون افکاریه که بارها و بارها تو تکرارش کردی
خبر خوب اینکه باورها قابل جایگزینی و تغییر هستند
و تو میتونی با تغییر ورودی های ذهنت ،باور های جدید و قدرتمند کننده رو بسازی و زندگی رویاییت رو خلق کنی
خدایا شکرت به خاطر این آگاهی هایی که نوشته شد
استاد عباسمنش سپاسگزارم
مریم جان سپاسگزارم
دوستان عزیزم سپاسگزارم
ای در دل من، میل و تمنا، همه ی تو!
وندر سر من، مایه سودا، همه ی تو!
هر چند به روزگار در مینگرم
امروز همه ی تویی و فردا همه ی تو
سلام به همگی
سپاسگذارم از استاد عزیزم بابت تهیه و به اشتراک گذاشتن این فایل زیبا و پر از محتوا
نقل قولی میکنم از استاد عباس منش درباره ی احساس قربانی بودن ،انگار همه ی ما ادم ها یه جورایی ته دلمون میخایم اول زجر و بدبختی بکشیم بعد به موفقیت برسیم تا چیزی برای تعریف کردن و بالیدن بهش داشته باشیم ،اصلا ما دوس داریم که بگیم اره من همون ادمم که با زجر و بدختی تو کارم موقعی که هیشکی بهم اعتماد نداشت شروع کردم کلی بدبختی کشیدم تا الان این شدم و هزاران هزار از این دست جمله ها که خیلیامون شنیدیم .
اصلا این باور در پایین سطوح ضمیر ناخوداگاهمون ریشه داره و من دلیلشو چیزی جز داشتن داستانی حماسی برای تعریف کردن نمیبینم .
هر شکست پلی است به سمت پیروزی
ادم با هر شکست تجربه بدست میاره
ادمی که تا به حال شکست نخورده یعنی کار جدید رو شروع نکرده ،یعنی ریسک نکرده .
چقدر و چقدر از این جمله های به اصطلاح انگیزشی از افراد موفق جامعه شنیدیم ،افرادی که به گفته ی استاد لزوما همه ی باورهای اونها درست و صحیح نیستن .مثل رییس کارخانجات امرسان اقای فتاحی که به استاد عباس منش گفته بود ببین پسر جان اگر میخای بشی فتاحی باید 30 سال روزی 16 ساعت کار کنی تا بشی فتاحی .
ولی چرا ما این ها رو باور کردیم و از همه بدتر تایید کردیم ?
چرا یکبار به خودمون نگفتیم میشه همیشه تو اوج باشیم !
میشه همیشه پیشرفت کنیم ،هرسال بهتر از سال پیش ،
میشه بدون ورشکستگی و شکست موفق بشیم !
چرا راه سادتر رو انتخاب نکردیم ? چرا به خودمون نگفتیم میشه همیشه در اوج بود
به نظر من جواب یک کلمس !!!
ما دنبال داستانی میگردیم که حماسی باشیم ،به به و چه چه همرو داشته باشه ،تا اینطور بتونیم نظر دیگران رو جلب کنیم به خودمون و در اخر بگیم اره من همون ادمم که فلان کارو فلان کارو کردم و الان موفق شدم
افسوس که وقت کار رو برای خودمون سخت تر میکنیم ،به چه ارزشی ………
و این داستان پایانی ندارد
این حس قربانی بودن
این حس جلب کردن توجه دیگران با برانگیختن حس ترحم دیگران
به نام الله یکتااا
سلاممم استاد عزیزم و مریم جون
سلامم به دوستان هم فرکانسم
روز 53ام روز شمار تحویل زندگی من
درک امروزم از فایل(کدام میسر را انتخاب کرده ای؟
هموار یا سنگلاخی؟!)
امروز یاد گرفتم من باید همه چیز رو زمانی بپذیرم هر باوری هر جمله ی که پذیرفت شون کمک کنه به من به پیشرفت من کمک کنه به باورهای تقویت کننده ام کمک کنه.
استاد دقیقاااا تو همه کتاب ها فیلم ها اینجوری نشون میدن آدمی که میخواد موفق بشه باید کلی سختی بکشه تا موفق بشه باید کلی رنج و بدبختی بکشه باید کلی بز خوابی بشکی تا موفق بشی آدمی که اصلا سختی نمیکشه موفق نمیشه
وقتی که من میپذیرم برای موفقیت باید خیلی سختی بکشم تا موفق بشم به مسیرهای هدایت میشم که سخت هستند و کلی سختی میکشم و موفق میشم
ولی
وقتیکه باور میکنم میتونم به راحت ترین شکل ممکن موفق بشم به میسرهای هدایت میشم که آسون هستند و کلی لذت میببرم و موفق میشم ونتیجه دلخواهم رو میگیریم و نمی پذیرم که باید سختی بکشم تا موفق بشم همه چیز به باورهای من بستگی داره
نکته خیلی مهم(جهان آیینه باورهای ماست هر چیو که بشنوم هر چیو که ببینم هر چیو که در موردش صحبت کنم هر چیو که تجسم کنم هر چیو که به خاطر بیارم وقتیکه تکرارش میکنم باورها شکل میگیره وقتیکه باورها شکل بگیرن جهان اون باورها رو به من ثابت میکنه .)
(واقعیت اینه که جهان و خداوند نیاز نداره که شما زجر بکشید تا به جایی برسید )
دلیل موفقیت بدبختی کشیدن و زجر کشیدن زمین خوردن شکست خوردن نیست (نقطه سر خط)
من میخوام به راحت ترین شکل ممکن موفق بشم و از میسر رسید به خواسته هام و اهدافم لذت ببرم میسر من برای رسیدن به موفقیت میسر صاف و بدون دست انداز هست این انتخاب من برای رسید به موفقیت
خدایا جونم شکرتتت بی نهایت شکرت هدایتم کردی به سمت استاد عباس منش استاددددد عاشقتم بی نهایتتت
در پناه الله یکتا باشید️
به نام خدای مهربان
روز 53سفرنامه
سلام استاد جان خوبین مریم خانم و دوستان گلم سلام امیدوارم عالی باشین
نکته های که توی دفترم نوشتم اینجا مینویسم بعد یه داستان دارم که مینویسم براتون
همیشه 100درصد حرف های انسان های موفق درست نیست تو باید چیزی بشنوی که بهت حس خوبی میده و مطابق قانون هست.
چیزی که در مسیر درست با استفاده از قانون باشه عزتمندانه زیبا و به راحتی بدست میآید
قرار نیست ما زجر بکشیم خوار و کوچک و خفیف بشیم عزت نفس مون از دست بدیم و سختی بکشیم نه ما به راحتی بهش میرسیم با باور ها و فرکانس های درست در جهت خواسته هامون.
( جهان آیینه درون من است)
راه حل ها ایده ها حرف های افراد موفق وقتی بپذیر که باعث پیشرفت شاد شدن و آرامش تو باشد .
به اندازه سختی های که تحمل میکنی موفقیت کسب نمیکنی
بلکه به اندازه ای که باور هایت تعیین کننده مسیر هستند که برای رسیدن به خواسته است طی میکنی
من دوتا انسان که از اشناهامون هستند رو مثال میزنم
یکیشون سه تا دختر و یک پسر که شخص موفقی هست از نظر سلامتی روابط خانوادگی و اجتماعی ومالی و دیگری دو تا پسر داره و موفقیت متوسط رو به پایین
اونی که دوتا پسر داره خانمش سواد کافی کتاب خون و از این صحبتا و اینم بگم خیلی اهل بحث های سیاسی و خانم دیگری نه کار خودش میکنه و کاری به کسی نداره خیلی هم اهل سیاست و اخبار نیست
««پس این یبار که استاد همیشه میگن تلویزیون از زندگیتون حذف کنید اخبار نگاه نکنید من به چشم دیدم و اینقدر این تمرین برام راحت بود که تی وی ما اصلا تو وصل نیست فقط دکوری هست اخبار و سیاست و این چیزا کلا از فضای مجازی دورم و خبر ندارم چی به چیه»»
مورد دومی اینکه اونی که خانواده موفق هست
و خیلی ثروتمند به طوری که تمام منطقه و شهری که زندگی میکنم ایشون میشناسن و روی سر ایشون قسم میخورن و حتی یک نفر هم نمیگه ایشون از راه نادرست به ثروت رسیدند
««میشه از راه خلال به ثروت رسیدو خدا از خود ما هم بیشتر دوست داره ثروتمند بشیم »»
همیشه تو گردش سفر های آنچنانی خرید های عالی و مارک خرید بهترین چیزا برای همسرش پسرش و دختر هاش به اندازه کار میکنه و خیلی خوب مسافرت میره
طوری که اصلا زجر نمیکشه سختی نداره
ولی اون خانواده دومی کلا دوتا پسر داره دوتا پسرش هم کار میکنند خودش کار میکنه خانمش هم چیزای خونگی مثل رب و ترشی و این چیزا میفروشه ولی همیشه در حال گلایه است همیشه هر کی خونه یا ماشین خوبی میخره حسودی میکنند میگن اینا فلان قاچاق کردند اینا مال مردم خورن اینا شانس دارن اینا فلان و تا بی نهایت همینجوری برای خودشون دلیل میارن که آره ما که ثروتمند نیستیم بخاطر اینکه فلان کار اشتباه نمیکنیم
««حسادت و باور های غلط ترمز های جذب ثروت چون تو با حسادت داری این فرکانس میفرستی که آره من پول بدم میاد ماشین لاکچری بدم میاد پس نمیخوامش به پان رو گاز هست داری کار میکنه ولی یه پای دیگت رو ترمزه که نه پول بده فلانی پولداره بدم میاد ازش»»
و اینم یه بار دیگه که ثروتمندا دزدن ثروتمندا از خدا دورن
این دو خانواده با هم مسافرت رفتن خانواده با باور های درست هنوز بعد چهار پنج سال به خوبی و خوشی و از این سفر یاد میکنند از امکانات خوب شهری که رفته بودند از غذا و پوشاکی که اون شهر داشت و تمیزی و این صحبتا تعریف میکنند ولی خانواده با باور های غلط هنوز میگن وای دیدی فلان چیز چقدر گرون بود وای من هنوز داغش رو دلم مونده که چرا این همه پول دادم خوب که بعضی روزا غذا درست کردیم خودمون خوب که جای خواب نمیخواستیم
و با همین باور هاشون الان چهار پنج سال میگذره که نتونستن به مسافرت برن.
ببینید باور مخرب چه میکنه با انسان
حالا اونی که موفق تره یک صدم اون شخص کار نمیکنه ها اصلا نه ارثی بهش رسیده نه ارثی از طرف خانم هیچی فقط باور های درست کار راحت و مسیر زیبا و ساده به این موفقیت رسونده ایشون و چقدر هم ملک دارن
این براتون تعریف کردم که هم خودم نکته هاشو بگیرم هم شما
دوستتون دارم
یا حق
به نام خداوند مهربان و رزاق
سلام به شما استاد عزیزم خانم شایسته و تمام دوستان گرامی
چقدرر این فایل برای من درس داره چقدر دوستش دارم و واقعاً از گوش دادن بهش سیر نمیشم
ما باید حرف هایی رو بپذیریم و باور کنیم که به ما کمک می کنه ، حرف هایی که به ما قدرت میده حس خوب میده
به ظاهر شایده ساده باشه… ولی بی نهایت قدرتمندِ این پاراگراف
چون من موارد زیادی رو دارم که حرفی رو از شخصی شنیدم که خیلی درست هم نبودهها ولی من به درستی یا ندارستیش فکر نکردم و اونقدر تکرار کردم و اونقدر اون فرد رو باور داشتم که حرفاش درسته!!!! ، همون حرف تبدیل شده به باور من و چندین و چند سال من عقب افتادم…
قطعاً یه سری موارد خوب هم بوده که شنیدم و باور کردم و من رو رشد داده ولی موارد ناجالب رو ذهنم بهتر به یاد میاره و نمی خواهم بهشون اشاره کنم چون باور منفیه :) ولی این موضوع رو اشاره کردم که بگم چقدرررر به این جملهی استاد ایمان و باور دارم
برای رسیدن به موفقیت نیازی به سختی کشیدن و تجربهی بدبختی نیست
در دورهی روانشناسی ثروت 1 هم استاد خیلی توضیح داده که باید الگو هایی رو پیدا کنم و تکرار کنم که رسیدن به موفقیت رو در ذهن من ساده آسان و لذت بخش جلوه بده ، اینجوری می توانم حرکت کنم و قدم بردارم وگرنه تا وقتی که موفق شدن و ثروت ساختن تو ذهن من یه کار خیلی وحشتناک و طاقت فرسا باشه که من قدم از قذم بر نمیدارم!!
استاد جان شما در یکی از فایل های کلاب هوس هم خیلی زیبا به همین موضوع اشاره کردید که
نویسنده ها در نوشته هاشون و کارگردان ها در فیلم هاشون وقتی می خواهد زندگی یک فرد بسیار موفق و بسیار ثروتمند رو به تصویر بکشن کلی از سختی ها و مشکلات اون فرد می نویسند و نشون میدهند و خدا میدونه شاید خیلی جاها بزرگنمایی هم شده باشه… دلیلش هم این نیست که اون آدم واقعاً خیلی سختی توی زندگیش کشیده…
دلیلش اینه که اکثریت جامعه… همون 96٪ دوست دارند که همچین فیلم هایی رو ببینند یا همچین داستان هایی رو بخوانند….
اون نویسنده و اون کارگردان هم می خواهد کتابش یا فیلمش پر فروش بشه دیگه!! بنابراین میاد همون چیزهایی که مخاطب ها دوست دارند رو میسازه!!
به همین راحتی :)))
چقدر این باوری که شما ذکر کردید قدرتمند کننده است برای اینکه پشیزی، فیلم ها و کتاب ها و … اگر گذری به گوشم رسید یا به چشمم خورد روی من تاثیر نگذاره
استاد عزیزم ، به قول خانم آزاده طیبی که با ایشون مصاحبه داشتید شما واقعاً یک نابغه هستید ، چقدر عالی رو ی قوانین تمرکز کردید و چقدر عالی این مطالب مهم رو درک کردید و الهامات رو دریافت کردید ، واقعاً شخصیت شما بی نهایت تحسین بر انگیز هست و واقعاً لقب استاد برازندتون هست و چقدر از خداوند مهربانم سپاسگزارم که در این مسیر هستم و دانشجوی شما هستم و آموزه های ارزشمند شما رو از صبح تا شب می بینم و گوش میدهم
این جمله ای که داریم راجع بهش صحبت می کنیم جاده ای که خیلی مسیر صاف و هموار داره احتمالاً به جایی نمیرسه وقتی که شما این جمله رو باور کنی!!! شما به مسیر هایی هدایت می شوید که باید زجر بکشید تا به یه موفقیتی برسید!! چون باورتون اینه که نمیشه خیلی راحت و لذت بخش و آسون به جایی رسید دیگه!!
جهان آیینهی باورهای من هستش
هر چیزی که رو که ببینم…
هر چیزی رو که بشنوم…
هر چیزی رو که در موردش صحبت کنم…
هر چیزی رو که تجسم کنم…
هر چیزی رو که به خاطر بیارم…
اون افکار غالب اون چیزهایی که زمان زیادی از روز دارم فرکانس هاش رو می فرستم و تکرار می کنم ، اون ها میشه باورهای من
هیچ انسانی کامل نیست ، هر انسانی ممکنه باورهای اشتباهی داشته باشه
اما
من باید سعی کنم حرف هایی رو از آدم ها بپذیرم که به من کمک می کنه پیشرفت کنم، که به من کمک می کنه شادتر باشم، حرف هایی که آرامش بیشتری رو به من میده
خداوند برای اینکه به شما نعمت ها رو بده نیازی نداره شما زجر بکشی
نیاز هست که باورهای مناسبی داشته باشی
حالا…
بشین باورهای خوب رو برای خودت بساز الگوهای مناسب رو برای خودت پیدا کن و ببین و به خودت بگو که اگه این آدم توانسته من هم می توانم
دو تا جملهی خیلی معروف استاد تو این فایل گفت دوست دارم اینجا قید کنم تا یادم باشه هر وقت این دوتا رو یا چیزی شبیه به این ها رو شنیدم یا به چشمم خورد حتماً آگاهانه بر علیهش برم مطالعه کنم یا با خودم گفتگو کنم
1_ نابرده رنج گنج میسر نمیشود مزد آن کرفت جان برادر که کار کرد
2- شکست پایهی موفقیت است!! یعنی اگه می خواهی موفق بشی باید شکست بخوری مثلاً درس هاشو بگیری بعد موفق بشی ، مثل همون موضوع چرت و پرت خاک خوردن تو راه اندازی یه مغازه دیگه!!
خداوند در قرآن گفته
انسان درستکار و با ایمان را هدایت می کنه به مسیر های درست
انسان نا صادق و بی ایمان را هم هدایت می کنه به مسیر های نادرست
استاد می فرماید از وقتی که من دارم روی باورهایم کار می کنم همه چیز برای من خیلی عالی پیشرفته
اونجاهایی که ایمانم ضعیف بود ، نتایج کمرنگ بوده
استاد بارها گفته که من… منِ محمد حسین که دانشجوی بهترین استاد دنیا هستم با این حجم از آگاهی ناب که هر روز دارم به عنوان غذا به ذهنم میدهم باید بتوانم ارتباط پیدا کنم بین نتایجم و باورهایم :) باید بتوانم بفهمم که این نتایج خوبی که میگیرم از ساختن چه باورهایی آب خورده کدوم ورودی ها و اقدامات من تاثیر گذار تر بوده… خب:) حالا همون ها رو تکرار کنم برای نتایج بزرگتر
چقدرررر برای من جالب بود که استاد گفت…
من هر چی که ساده به دست بیاد خیلی زیاد قدرش رو میدونم
این جمله هم از اون خیلی اشتباه هاست که میگن هر چیزی که سخت تر به دست بیاد موندگار تره… باد آورده رو باد میبره!!
باز هم در انتهای فایل استاد تأکید فراوان کردن که…
برای اینکه به موفقیت برسیم نیاز نیست زجر بکشیم
برای اینکه به موفقیت برسیم به شدت نیازه مه روی باورهامون کار کنیم و من با لذت… با عشق این کار رو انجام میدهم چون اعتقاد دارم که جواب میدهد با عشق این کار رو انجام میدهم چون هر موقع رو باورهام کار می کنم همون لحظه ای که دارم این کار رو انجام میدهم حالم خوب تر میشه، آرامشم بیشتر میشه شادی من بیشتر میشه و دریچه های قلبم بازتر میشه، این جدا از اون نتایج فوق العاده ای هست که بعداً برای من میاد ها، کار کردن روی باورهایم همون لحظه تاثیرش رو روی ذهنم و جسمم می گذاره
خدایااااا شکرت خدایا شکرت
چقدر آگاهی های ناب و خوبی بود
سپاسگزارم استاد عزیزم
پایدار و ثروتمند باشید
سلام به استاد عزیز
سلام به دوستان خوب خودم
یک فایل زیبای دیگر
یک فایل پر از آگاهی فوق العاده دیگر
همیشه در ذهن من این بوده است که برای رسیدن به هر کاری باید کلی زحمت کشید و کلی کار انجام داد
اما اکنون در صحبت های استاد به این آگاهی و به این منطق می رسم که چرا به راحتی و آسانی و بدون کمترین دردسر خواسته های خودم نرسم
چرا به آسانی به اهداف خودم نرسم
این درس بسیار بزرگی است که من با توجه به تغییر باورهای خودم می توانم به راحتی و آسانی هر چیزی که دوست دارم دست پیدا کنم
همیشه باید آن چیزی باشم که حال من را خوب می کند
دنبال آن اصل و آن موضوعی باشم که می توانم براحتی و آسانی روی خودم و باورهای خودم کار کنم تا به مقصد خودم برسم
می دانم که خداوند همیشه برای من بهترین افراد با اخلاق خوب را برای من مهیا می کند تا براحتی بتوانم با آنها قرارداد ببیندم و کار را به خوبی و آسانی به پایان برسانم
می دانم و ایمان دارم که کارهای من به آسانی و روانی پیش می رود و من می توانم به آسانی کارهای خودم را در پروژه های خودم به پایان برسانم
می شود به راحتی هم زندگی خودم را پیش ببرم
باید از امروز به آسانی و راحتی من به خواسته های خودم برسم
باید من به آسانی و راحتی کسانی سر راه من قرار بگیرند که آنها هم افرادی خوب و عالی هستند و به راحتی به حرف های من گوش می دهند
خدای من همیشه هوای من را دارد
همیشه کنار من است
همیشه به من کمک می کند
همه چیز برای من باید به راحتی و آسانی رقم بخورد
سپاس از استاد عزیز
سپاس از خدای مهربان خودم
سپاس از خدای هدایتگر خودم
سپاس از خدای فراوانی ها
بنام خداوند بخشنده مهربان
سلام خدمت استادان گرانقدر و دوستان عزیزم
پنجاه و سومین روز از سفرنامه زندگی من
عنوان فایل:کدام مسیر را انتخاب کرده ای هموار؟یا سنگلاخی؟
جهان چیزی نیست جز انعکاس باورهای ما هرچیزی رو که باور کنیم همونو تجربه میکنیم پس هرچقدر باورهای ما قدرتمند کننده باشه تجربه های عالی و لذت بخش و راحتی خواهیم داشت ولی اگه تجربه های سختی داریم به این معنی که باورهای ما محدود کننده هستن
فقط باید باور کنیم که هرچیزی که راحت و لذت بخش به دست میاد نه تنها تعجب برانگیز نیست بلکه این نمود باور فراوانیه و هرچقدر بیشتر روی باور فراوانی کار کنیم نعمت و ثروت راحت و لذت بخش و در زمان مناسب به دست میاد؛
اینکه ما دوست داریم پول داشته باشیم ولی در لایه لایه های ذهنمون و در باورهای بنیاد ما پول درآوردن کار سختیه یعنی ما در مدار سخت پول درآوردن هستیم و باید روی باور فراوانی و اینکه هرچقدر راحت پول به دست بیارم بیشتر قدرشو میدونم چون میدونم این نتیجه کار کردن روی باورهای منه و اینکه قانون چقدر دقیق جواب میده و اینکه چقدر من چیزی و دوست داشته باشم بی اهمیت فقط باید باورم نسبت به اون موضوع هماهنگ باشه فقط باید روحم و ذهنم در هماهنگی باشه
من خودم اینجوری راحت بدست آوردن پول رو تو ذهن خودم بدیهی کردم و مدام با خودم مرور میکنم:اینکه من هرچقدر به فرکانس خداوند نزدیک تر باشم به همان اندازه پول راحت تر به دست میارم بقول استاد تو هرکاری مدام بگیم چطور از این راحت تر چطور از این لذت بخش تر
به نام خداوند هدایتگر
سلام
به همگی
روز 53 از روز شماره تحول زندگی من
کدام مسیر رو انتخاب می کنی؟
همواره یا سنگلاخی
چهل اندی از عمرم رو در مسیر سنگلاخ مسیر که پر از مشقت و تلاش و سختی رو سپری کردم
چون که از کوچکی بهمون گفته بودند که اگه می خواهی موفق شوی باید
بلانصبت مثل ..بدوی و کار کنی
تو فامیل ها تو مدرسه تو دبیرستان
تو خانواده
فردی به جای می رسه که تلاش کنه و شکست بخوره همیشه این جمله رو برای دلداری بهمدیگه می گفتند پایان شب سیاه سفید است
یا نابرده رنج گنج میسر نمیشود
اگه الان داری سختی می کشی زمانی می رسه که به آسونی برسی
و متاسفانه هیج وقت هم میسر نمیشد
همیشه مسیر ها سخت بود
چند وقت پیش یک بنر بزرگ تو سطح شهر نصب کرده بودند و همین جمله رو نوشته بودند
چند سال پیش که در بیزنسی بازاریابی شبکه ای که کار می کردم
بهمون می گفتند باید سختی بکشی باید نه بشنوی هر چه نه بیشتر بشنوی یعنی در مسیر درست هستی هر چقدر مسخره بشوی و بهمون می گفتند سرتون رو بندازید پایین و فقط بیل بزنید
و بیل بزنید
من تو اون بیزنس رشد کردم و بدلیل عدم آگاهی من هم باز همون روش اونها رو تکثیر می کردم و حتی فیلم ها می دیدیم و کتاب های می خوندیم که مسیر موفقیت پر از فراز ونشیب هست و خوب طبق قانون هم برای ما همون جور پیش می رفت و تو اون مسیر سختی زیادی کشیدیم مثال های می زدیم که منطقی برای خودمون می کردیم ببین ادیسون رو 999 بار شکست خورده و بعد موفق شده پس نامید نشو
اون هدف داشته
و یا یک فیلمی بود که همیشه نگاهش می کردیم و باز برای یکدیگر توضیحش می دهیم یا به گفته خودمون ترن می کردیم فیلم (در مسیر خوشبختی) فیلمی بود که یک فرد سیاه پوست بود که خیلی سختی میکشه و بعد موفق میشه
یا کتاب های که می خوندیم کتاب( اثر مرکب)
که دارن هاردی می گفت برای موفقیت پدرم همیشه می گفته باید استخونهایت بزنه بیرون
باید فقط تلاش کنی
و از اینجور حرف ها و من در اون بیزنس 4 سال زمان گذاشتم و همیشه وقتی که سمینار و یا جلسه برگزار می کردم مسیر راهمم رو تعریف می کردم و به قول استاد یک جوری هم لذت می بردم که من این مسیر سخت رو طی کردم و موفق شدم به اونها انگیزه می دادم که شدنیه که من اینجور به این موفقیت رسیدم کلی زمان گذاشتم کلی سختی کشیدم و ساعات ها با ساقه طلایی
زمانم رو سپری کردم کلی مسخره شدم کلی بهم توهین کردن و از این حرف ها کع واقعیت هم داشت همگی اش
و تقریبا یک وسال نیم اخر خوب کسب درآمد داشتم و اتفاق های خوبی رو رقم زدیم
اما وقتی مسیر سخت باشه و باورهای مخرب یک جای زمین می خوری و اون شرکت طی چند ماه بدلیل خودش از هم پاشید هنوز هم اثراتش در زندگی من و بچه های سازمانم هست
اگه الان هم یاد اون زمان می افتم اول ها حالم بد میشه ولی حالا نه میگم خوب شد که اون اتفاق افتاد و من وارد مسیر جدید شدم و هر چند در اون مسیر هم کلی چیزی یاد گرفتم که همین الان به دردم می خوره کلی نکات مثبت توش بوده
و اعتقاد داشتم که حتما خیریتی توش بود
ولی بعدا متوجه شدم
و همون تضاد باعث شد وارد این مسیر و برای رسیدن به هدف هایم و رسالتم که داشتم و دارم و حالا از این مسیر خیلی راحت به هدف هایم میرسم (هر چند تو این چند وقت به بعضی از هدف هایم رسیدم ولی هنوز خیلی کار دارم اما دیگه نگران نیستم و استرس ندارم )
بشوم و بیاییم از نو ذهنم و باورهایم رو تغییر بدهم
و هرچند اون چند سال به نوعی رو کنترل ذهن کار می کردیم مثل( کتاب چه کسی پنیر مرا برداشت) رو خیلی می خوندیم و ترن می کردیم و می توانم بگم یکی از چیزهای که باعث شد دوباره انگیزه بگیرم همین کتاب بود اما خیلی از باورهای نادرست داشتیم وگرنه مثبت اندیشی و الگو برداری از ادم ها موفق رو داشتیم …
فکر می کنم طبق قانون تمام اینها بهم ربط داشته که من رو وارد این مسیر زیبا قرار داده
حالا یاد گرفتم هر کاری که انجام می دهم اگه سخت است بدون که مسیر درست نیست
چون جهان بر پایه اسونی و راحتی بنا شده و طبیعیه که من یک زندگی آسون و راحت داشته باشم
اگه کاری سخت پیش می رود این غیر طبیعی است
چون خدواند برای خلق این جهان و این کیهان هیج زجر و سختی نکشیده
پس طبیعی است که من هم که اشراف مخلوقات هستم و از روح خودش در من دمیده در مسیر اسونی و راحتی قرار داشتع باشم
و تو این مسیری که انتخاب کردم و استاد عزیز چراغ راه زندگی من شدن
از اون مسیر پر از سنگلاخ وارد مسیر همواره شدم و زندگیم هر روز زیباتر از روز قبل است قلبم ارامتر است و ارامش دارم و شاد و با نشاط هستم و احساسم عالیه و به لطف ستاره قطبی و اموزها های استاد و خدواند یکتا در مسیر جنگلی قرار گرفتم و از زندگیم لذت می برم از زمان حالم لذت می برم و با
بر پا کردن جهاد اکبری قدم هایم رو محکم تر و مصمم تر دارم بر میدارم
و این خودش بها دادن است و به قول استاد همین بها دادن هم خیلی خیلی مهم است و ارزش داره کنترل ذهن واقعا سخت است ولی هر چه باشه از بیل زدن و کارگری کردن و برای دیگران کار کردن خیلی بهتر است و کلی توش لذت و حال خوب و احساس خوب داره و یک شخصیت جدید و یک ادم جدید با باورهای درست یک انسان موحد و یکتا پرست و اینکه به صلح درون می رسیم به خودشناسی و به
خداشناسی
و از این مسیر به تمام چیزها می رسیم
با خدا باش پادشاهی کن
بی خدا باش هر چه خواهی کن
ممنون از همگی دوستان