کدام مسیر را انتخاب کرده ای؟ هموار یا سنگلاخی؟! - صفحه 21 (به ترتیب امتیاز)


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری کدام مسیر را انتخاب کرده ای؟ هموار یا سنگلاخی؟!
    304MB
    29 دقیقه
  • فایل صوتی کدام مسیر را انتخاب کرده ای؟ هموار یا سنگلاخی؟!
    26MB
    29 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

729 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    عاطفه گفته:
    مدت عضویت: 956 روز

    سلام استاد عزیزم، مریم مهربونم و هم فرکانسی های گلم

    روزشمار تحول زندگی ام برگ پنجاه و سوم

    استاد جانم به چه باورهای مهمی در این فایل اشاره کردین

    منم این ترمز در ذهنم هست و مدتیه دارم روش کار میکنم.

    قبلا ها وقتی که میخواستم موفقیت هامو تصویر سازی کنم، کلی زجر و سختی چاشنی تصویر سازی ام میکردم.

    الان آگاهانه کنترلش میکنم اما باور جدید، چیزی هستش که همیشه باید رو‌ش کار کرد وگرنه برمیگردیم به حالت قبل

    به هر حال خیلی از ماها از کودکی با این باورهای محدود احاطه شدیم. باورهایی نظیر :

    نابرده رنج گنج میسر نمیشود

    هر که طاووس خواهد جور هندوستان کشد

    شتر در خواب بیند پنبه دانه

    و…

    یا مثلا یادمه وقتی بچه سال بودم و میخواستم پول خرج کنم، میگفتند چرا انقدر راحت پول خرج میکنی ؟ چون خودت کار نکردی و بدست نیاوردی برای همینه که با احتیاط خرج اش نمیکنی.

    و با این صحبت ها این باور می‌کردند تو مفز من که :

    پول رو هم با احتیاط خرج کن. که این از باور کمبود میاد.

    تو دل همین باور، یک باور دیگه بودش که :

    پول کمه، کم میاری، محدود هست، درست خرج کن

    درک میکنم که ولخرجی و یا خرید چیزهایی که ضروری نیست، حرکت جالبی نیست

    اما زمانی که واقعا چیزی نیاز داشتم و حالا با قیمت بالاتر (جنس با کیفیت) میخریدم، می‌گفتند پول رو حروم کردی !!!

    پول رو نباید انقدر راحت خرج کرد.

    یعنی این باور محدود رو دادند که :

    نمیشه راحت پول رو خرج کرد و از خریدت لذت ببری، خرید رو اگزجره جلوه میدادند.

    بجای اینکه از خرید ات، لذت ببری

    باید بابت پولی که از کارت ات کم شده، حرص بخوری

    در صورتی که استاد شما تو یکی از فایل هاتون اشاره کردین که :

    هر جنسی هر چقدرم که گران باشه، اگر کیفیت خوبی داشته باشه، تو اون چیز رو ارزان خریدی چون به نفع خودت عمل کردی.

    در حقیقت گران یعنی :

    چیزی بی کیفیت را با قیمت بالا بخری و متضرر بشوی !!!

    خیلی این آگاهی ها مهم اند.

    استاد یه موضوع بشدت مهمی هم اشاره کردین در رابطه با اینکه :

    هر چیزی رو باور نکنیم ، فارغ از اینکه اون شخص کی باشه.

    این 2 جمله خیلی با هم فرق دارند :

    1. حرف هر کسی رو باور نکن

    2. هر حرفی رو باور نکن

    جمله 1، غلط هست چون ممکنه یک نفر پروفسور باشه، یکی از بزرگان باشه، دلیل نداره که تمام ذهنیت و نظریه هاش رو باور کنیم.

    جمله 2. صحیح هست، چون ما گاها میتونیم حتی از یه کودک هم رفتار صحیح یاد بگیریم.

    استاد جان یچیزی بهتون بگم

    زمانی که تازه وارد قانون شده بودم، با اساتید دیگه کار میکردم.

    اون زمان تجربه اینو نداشتم که آدم ها بت نکنم.

    اساتید بت میکردم، باورشون میکردم، به محض اینکه تضادی ازشون میدیدم، کل شخصیت و چیزهایی هایی که ازشون یاد گرفته بودم زیر سوال میرفت و یجورایی تو ذوق ام می‌خورد.

    و چون فلان باورش رو قبول نداشتم، کل تدریس اش برام زیر سوال میرفت.

    اما دیگه عاطفه قبلی نیستم.

    هر کجا صحبتی میشنوم برام اصلا مهم نیست اون شخص کیه ، نگاه میکنم ببینم صحبت هاش موافق با قوانین کیهانی هست یا نه.

    اگر موافق بود قبولش میکنم، اگرم نه رد اش میکنم. حتی به خود طرف هم اغلب اینو نمیگم که نخوام انرژی بزارم و باهاش بحث کنم. چون اون شخص فقط چیزهایی رو میشنوه که دوست داره بشنوه.

    خیلی مهمه که در مسیر باورسازی منِ عاطفه اینو لحاظ کنم که با هر استادی کار میکنم، به این معنا نیست که صد در صد با همه باورهای اون استاد موافق باشم.

    مگر اینکه بسنجم و اون باورها موافق قوانین کیهانی باشه.

    البته استاد شما از اون اساتیدی هستین که فقططط روی اصل کار میکنید و این مثال هایی که زدم مختص اساتیدی هست که یسری از باورهاشون ناخالص هست.

    منِ عاطفه اگرم با اون شخص کار میکنم باید باورهایی که به نفعم هست ازش بپذیرم و ما بقی اش رو نادیده بگیرم.

    استاد جان در مورد اینکه مسیر موفقیت بصورت طبیعی ، آسان و لذت بخش هست، یک منطق بسیار قوی وجود داره و اونم اینه که :

    خداوند تمام ابزار های مورد نیاز اهداف ما رو از قبل آماده کرده.

    مثلا میدونسته ما تشنه میشیم، قبل ورودمون به سیاره ، آب رو خلق کرده. و بدن ما هم سیستم جذب و دفع آب رو داراست. یعنی تمام ابزار های رفع تشنگی از صفر تا صدش به ما داده شده چه در بدن مان و چه در جهان اطراف.

    همین مثال آب رو میشه تعمیم داد به اهداف ما.

    خداوند قبل ورود ما، تدارک دیده و همه چیز آماده کرده.

    چرا ؟ چون با تیک زدن اهداف مون، جهان گسترش پیدا میکنه و نفع میبره.

    پیش فرض انرژی جهان به سمت خیر و برکت و فراوانی هست، و نیکی ها ضربدر 10 میشود

    نتیجه میگیریم که جهان خواهان رسیدن ما به اهداف مون هست

    پس منطقی هست که :

    وقتی جهان برای نتایج ما اشتیاق داره، راه رسیدن به این نتایج رو آسان و هموار قرار داده باشه.

    درست مثل همون مثال آبِ خوردن.

    فقط کافیه باورش کنیم.

    یه باور اشتباه دیگه هم اشاره کردین که خیلی برام درس داشت. باور محدود :

    چیزی که راحت اومد، راحتم از دست میره، چون قدرش نمیدونیم.

    یجورایی باد آورده باد میبرد.

    خب این باور بشدت مخرب هست چون باعث میشه منِ عاطفه ، واقف باشم به اینکه :

    اگر یه پول درشت به دستم رسید از دست میدمش برای همین

    یا اون پول درشت رو هرگز جذب نمیکنم

    یا اگر جذبش کردم راحت از دستش میدم

    حال اینکه اون پول درشت، نتیجه ورودی صحیح و پاداش جهان بهم بوده. و با دستای خودم اینطوری جلوی ورود نعمت رو میگیرم.

    ضرب المثل های بی پایه و اساس که راحت پذیرفته بودمشون.

    فرقی نمیکنه اون پول هدیه کسی باشه یا اینکه خودم کار کرده باشم و از طریق شغلم کسب کرده باشم، در هر صورت اون پول نتیجه باورهام هست و من لایق و قدر دان اش هستم و از‌ش خیر و منفعت میبرم.

    شاید یسری هامون باور اینو داشته باشیم که اگر بجز شغل از هر طریق دیگه ای پولی وارد زندگی مون بشه ، یجورایی زیادی مون شده و خوش بحال مون شده و لایق اش نیستیم و یا شانس آوردیم و… !!!

    حال اینکه این پول، پاداش جهان به باورهای ماست !!!

    چقدر باورهای این فایل مهم و حیاتی اند

    چقدر منِ عاطفه نیاز دارم هنوزم روشون کار کنم.

    تنها جهاد اکبری که لازمه، کار کردن روی باورهاست.

    فقط این مرحله اش هست که حیاتیه و نیاز به تلاش و تعهد فراوان داره.

    ما بقی اش کار جهان هست که ما رو در مداری قرار میده که میشیم :

    الرزق الرزقان

    رزق خودش به دنبال ما میاد.

    استاد تحسین تون میکنم چقدر تحت تاثیر این باور قدرتمندکننده که اشاره کردین، قرار گرفتم

    اینکه :

    در مسیر موفقیت ، اگر به جریان هدایت متصل باشی ، شکست رو تجربه نخواهی کرد.

    هر راه و مسیری که بروی، بواسطه هدایتی بودنش ، مسیر سر راست، لذت بخش، آسان و درست است.

    اصلا طبع جهان اینه که همه چیزهای خوب، آسان و لذت بخش وارد زندگی ما بشه.

    اگر توام با سختی چیزی بدست آوردم به این معنی هست که :

    محدودیت ها در ذهن منه ، نه در جهان اطراف من.

    استاد جانم، مریم مهربونم بابت تهیه، تدوین و کپشن این فایل های توحیدی ازتون سپاسگزارم

    از دوستانی که کامنت بنده مطالعه کردند سپاسگزارم.

    آگاهانه و عاشقانه دوستتون دارم

    همگی در پناه الله یکتا باشیم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    شکوفه نوروزی گفته:
    مدت عضویت: 824 روز

    خدارو هزاران هزار بار شکر که به این فایل زیبا هدایت شدم و حالمو خوب کرد

    واقعا استاد حرف خیلی قشنگی زد که اصلا به موفقیت رسیدن کار سختی نیست فقط باید روی خودت کار کنی روی باور هات روی ترمز هات ،بعد زندگی تو همون روز اول بهت شیرینی اون تمرکز رو میده

    خدایا شاهده حدود 2 ماه هستش که خیلی خوب دارم رو ورودی هام کار میکنم و شکرگزار خداوند هستم و آگاهانه دنبال این هستم که فقط زیبایی هارو ببینم ،هر روز من شیرین تر و پر معجزه تر از روز قبلش هستش

    و جالب اینجاست که من نمی‌تونستم ترمز هام رو پیدا کنم ولی فقط به خدا سپردم و همین شکر گزاری ها و دیدن زیبایی ها و تحسین کردنشون خداوند من رو به جاهای زیبایی هدایت که کلی برام درس بود و ترمز هام رو بهم نشون داد

    و جالب اینجا بود که لذت میبردم از اینکه خدا داره هولم میده بهم ضعف ها و اشتباهاتم رو نشون میده و لذت میبردم از این که ترمز هام رو پیدا کردم و می‌تونم روشون کار کنم

    و در آخر به این رسیدم که برای موفقیت ( روی هر چیزی) اول باید ظرفت رو بزرگ تر کنی تا بارون / برکت تو ظرفت بشینه

    یعنی اینکه روی خودت

    روی عادت های اشتباهت

    روی ترمز هات

    و …

    کار کنی و فقط بزاری خدا زندگیت رو پیش ببره

    فقط به این فک کن که ناجیته تو رو شونش‌ نشستی و اون به راحتی و بدون خستگی و بدون اینکه تو سختی بکشی تو رو به هرجا که میخوای می‌رسونه و بهشت رو برات میسازه

    خدارو شکر می‌کنم بابت این شب قشنگ

    خدارو شکر بابت استاد عزیز

    خدارو شکر که هدایتم کرد تا باورم رو نسبت به اینکه بخودش بسپارم بهترین هارو برام انتخاب میکنه و به راحتی من رو به موفقیت میرسونه

    خدارو هزاران هزار بار شکر

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    علیرضا یکتای مقدم گفته:
    مدت عضویت: 1415 روز

    به نام خداوند مهربان وهدایتگر

    سلام

    وقت همگی بخیر وشادی

    مسیر سنگلاخی

    یا

    مسیر زیبا و قشنگ و رویایی

    جهان ، جهان باور هاست ، برای جهان فرقی نمی کنه که چه باوری داریم ، زیرا عملکرد جهان سیستمی هست و بدور از احساسات، جهان همواره به ما ثابت می کنه که درست فکر کرده‌ایم و اتفاقات مشابه با باورهای ما برای ما ایجاد می کنه ، تا جایی که باور ما قوی تر هم بشه .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    محمد عابدینی گفته:
    مدت عضویت: 2912 روز

    سلام خدمت استاد بزرگوارم و دوستان عزیز این اولین کامنت من در این سایته چون وقتی این فایل رو دیدم فهمیدم که واقعا بسیار زیاد نیاز به این نقشه ی گنج داشتم. من مدت ها بود که این سوال برام پیش اومده بود که آیا واقعا میشه بدون هیچ سختی به راحتی رسید یا نه؟ که البته همونطور که استاد فرمودن اکثریت اطارفیانم این باور منو له میکردن و میگفتن همه ی انسان های موفق در زندگیشون بیشتر از همه سختی کشیدن و این باور شده بود متضاد باور من که میگفت پس چجوری فلانی و فلانی و فلانی بدون هیچ سختی الان زندگی خوبی دارن؟ به هر کس که میگفتم بنظرم میشه بدون سختی به راحتی رسید بهم میخندید و سخت جلوی من قد علم میکرد که مگه میشه؟ نابرده رنج گنج میسر نمیشود… و هزار مثال و دلیل دیگه برای حرفاش و باور های غلطش میاورد. اینقدر این رو شنیدم که گفتم حتما راست میگن و دقیقا چون باورشون رو پذیرفتم همین چند وقت پیش دردسر هام و بدبختی هام شروع شد در حالی که اصلا قرار نبود برنامه هام اینجوری بشن و من نمیدونستم که از کجا دارم ضربه میخورم تا اینکه امروز حتی قبل از این که این کلیپ رو ببینم، همه ی کار هایی که فکر میکردم خیلی سخته خیلی خیلی خیلی راحت انجام شد و من نمیدونستم که چرا!!! و اومدم و این فایل رو گوش کردم و گفتم خدایا شکرت که این گنج رو که نمیشه شکر گزار نعمتش بود رو به من هدیه دادی و ممنونم از استادی که وقتی همه بهم گفتن این آدم داره شما رو گول میزنه و این حرفاش همه چرت و پرته( البته بابت گفتنش از استاد معذرت میخوام) باورش کردم و هر روز دارم بیشتر باورش میکنم تا جایی که من هروقت فایل هاش رو دارم گوش میکنم خانواده هم سکوت میکنن که ببینن چی داره میگه چون نتایج من رو کم کم دارن میبینن. البته یک گلایه ای هم از استاد دارم که چرا اینقدر از سختی هایی که قبلا کشیدن صحبت میکنن؟ خب قطعا این یکی از باور های شاگردان ایشون میشه که حتی خود استاد هم اینهمه سختی کشیده تا رسیده به اینجا پس ما چجوری میخوایم خیلی راحت به همه چی برسیم؟ امیدوارم باز هم در مورد همین موضوع از سخنان ایشون بهره ببریم. در پناه خدواند متعال شاد و پیروز و ثروتمند و سلامت باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    امیرحسین گفته:
    مدت عضویت: 3387 روز

    سلام به همه دوستان و استاد عزیز

    استاد من مدتی که درگیر یه مشکل اساسی هستم و اونم تنبلی

    نمی دونم چرا دست خودمم نیست اما برای هر کاری دارم تنبلی می کنم و دیگه این قضیه داره دیوونم می کنه حتی من راجب کار کردن رو باورهام همیشه انرژی و انگیزه داشتم اما حتی در مورد اون هم این روزا سست شدم و مثل قبل مراقب افکار و ورودی هام نیستم

    تکنیک اهرم رنج و لذت بارها و بارها انجام دادم و واقعا دو سه روز اول انگیزه فوق العاده بالایی پیدا می کردم اما زود تموم میشد

    شما چطور وارد هر حوضه ای رفتین تمام تمرکز روش گذاشتین؟ آیا باوری در وجودتون ساختین که به راحتی می تونید تمرکز بزارید روی اهدافتون و همچین شخصیت محکمی دارین؟

    ممنون میشم اگه پاسخی به این سوال بدید و منو راهنمایی کنید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    ابراهیم گفته:
    مدت عضویت: 3344 روز

    سلام و عرض ادب به استاد عزیز و همراهان گرامی

    مدت 3 ماه هست که بصورت جدی با آموزه های استاد کار میکنم به نحوی که گوش دادن فایلها و مشاهده محصولات استاد بخش مهمی از زندگی من و خانوادم شده و به لطف خدا پیشرفت های قابل توجهی هم داشتم و در انتظار پیشرفتهای بیشتر و بیشتر هستم و ایمان دارم در مسیری که حرکت میکنم به همه اهدافی که میخوام میرسم چون که واقعا قصدش رو دارم و این موضوع رو مدیون استاد عباسمنش عزیز هستم که میدونم دستی از دستان خداوند رزاق بوده که به یاری من اومده ،این آموزه های ارزشمند حتی در ذهن دختر 9 ساله من هم اثرات عمیقی گذاشته به نحوی که گاهی قوانین رو دخترم به من یادآوری میکنه و بخشی از تمرینات رو هم با جدیت و خلاقیت خاصی انجام میده ، در مورد آخرین فایل استاد که در سایت قرار داده شده میتونم بگم واقعا شاه کلیدی ارزشمند هست که راه میانبر را برای رسیدن به اهداف مشخص میکنه ، یادم هست که همین چندماه پیش چندین بار با عشق و ذوق و شوق به عکس های صفحه اصلی این سایت که روند برنامه های آموزشی استاد از سال 87 تا 94 رو به نمایش گذاشته بود نگاه میکردم و مدام به خودم میگفتم که میشه و حرکت کن و تلاش کن و ناامید نشو و تو هم در زمینه کاری خودت موفق میشی و … یادم هست عکسی در میان اون عکسها توجه من رو مدام به خودش جلب میکرد و اون عکس به این صورت بود که استاد درحال سخنرانی بود و عکس از زاویه پشت سر گرفته شده بود و استاد عرق کرده بود و پشت سر و موهای استاد خیس شده بود و این عکس برام خیلی انگیزه بخش بود و مدام در ناخودآگاهم به این موضوع تمرکز می کردم که باید برای موفق شدن سختی کشید و عرق ریخت وگرنه هیچ موفقیتی به راحتی و سهل و آسون نصیب نمیشه و اون عکس رو خیلی دوست داشتم در حدی که میخواستم پرینت کنم و به دریم بوردم نصب کنم و از میان اون همه عکس که اکثرش با خنده و خوشحالی و حس خوب بود اون عکس خاص نظر من رو جلب کرده بود ، با تماشای این فایل و راهنمایی های استاد واقعا متوجه شدم که این موضوع ( سختی کشیدن برای موفقیت ) پاشنه آشیل من هست و باید خیلی روی این قضیه کار کنم چرا که در گفتگوهای درونی و ضمیر ناخودآگاهم به شدت این موضوع نهادینه شده که باید زجر و سختی طاقت فرسا داشت برای دستیابی به موفقیت ، این فایل آخر استاد رو باید بارها و بارها ببینم و گوش کنم و دنبال الگوهایی برای نقض این باور غلط درونی باشم چراکه اگر با این روش پیش برم یا به موفقیت نهایی که مدنظرم هست نمیرسم و اگر هم برسم همراه با سختی و رنج هست و قطعا این باور غلط رو به یاری خدا اصلاح میکنم

    از این آرامشی که دارم و لذت طی این مسیر زیبا به شدت خوشحال و شکرگذار خداوند متعال هستم چراکه نه تنها انتهای این مسیر زیباست بلکه مناظر طی این مسیر هم بسیار زیبا و لذتبخش هست

    با تشکر مجدد از استاد و آرزوی موفقیت برای همه همراهان گرامی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    علی جهانی گفته:
    مدت عضویت: 3268 روز

    سلام وخداقوت با استاد شجاع و دوستان ستاره مون

    خیلی شده توی زندگیم به خودم بیام و بگم :وای حالا ما باید اینهمه سختی بکشیم . حالا باید شب نخوابیدن ها تو سرما رفتن ها داشته باشم

    حالا واسه اینکه من استقلاال مالی مو بدست بیارم اینهمه سال طول بکشه / این همه سال رو چجوری صبر کنیم، باز میگفتم حالا ما که نمیخایم همشو یه روزه زندگی کنیم دو سه سال رو هر روزش رو زندگی میکنم / ولی باز یکم ته دلم میدونستم باید سختی تحمل کنم یه خورده زجر بکشیم یخورده شکست بخوریم، بالاخره دیگه مسیرش همینه

    مگه کم شنیدم که پرورش اندام کار های حرفه ای میان میگن ما الکی نرسیدیم ما سال های طی کردیم ما درد ها کشیدیم ، الان که حرفه ای هستیم بیشتر سختی هست بیشتر خستگی و تمرین چندباره در روز/

    مگه کم شنیدم که فلانی منو میاره کناری میگه تویی که فلان هدف رو انتخاب کردی میدونی چقدر باید سال ها طی کنی که بخای به هدفت برسی میدونی اصلا چقدر آسیب هایی داری در اینده ،میدونی اصلا چه وزنه هایی باید تحمل کنی ،میدونستم حرفش با قلب من که دادمیزد من باعشق و با آغوشی گشاده به سمت هدف ام میرم،بازهم کمی تقویت میشد و کمی نگران میشدیم

    مگه کم شنیدم که تو میدونی من الان اینجام روز های مدرسه از کجا تا به کجا چجوری میرفتیم؟

    کیلومترها کیلومتر ما ازخونه را میفتادیم میرفتیم تا برسیم به مدرسه نزدیک دوساعت-همین آدم چاه اب اش رو با پنجاه تومن زده با کمک دستای خداوند که میلیون ها سرمایه زدنش اش میشد

    مگه کم شنیدم منی که الان این ملک رو میزنم چی کار کردم؟نه/ اولی شغل من کارگری بود برو اول از کارگری شروع کن /

    مگه کم شنیدم هرموقع پدر من میرفت سرکار(صدها کیلومتر انطرفتر برای معاش)میگفت :هرکی منو دوست داره علی (ع)رو هم دوست داره(یعنی تلاش و زحمت منو دریاب)

    مگه کم شنیدم تماس میگرفتن اول دلی از حرف های سختی آلود و درد های روز میگفتن و بعد میگفتن دوست داریم اینها همش بخطر شماست عزیزانم

    مگه کم دیدم و کم تجربه کردم برای کسب روزی حلال میرفتیم سر خیابون اصلی سیب میفرختیم و هربار با عزیزان شهرداری مواجه بودیم که جمع اوری کنن

    مسیرش همینه

    مگه کم بهم گفتن ادم های که سخت روزی بدست میاوردن :میبینی ما اینطوری زندگی میکنیم ما اینطوری پول میسازیم حواست باشه به آینده ات

    مگه کم حواسم بود موقع هایی که تو حوزه هایی مسله های زیادی باید حل میشد شروع کردم ذهن ما گفت سختی زیادی باید بکشیم رنج داره شکست داره سختی داره تا حدی که مثل اینکه بلند با تمام وجود داد میززنی داره. گفتم باشه عیب نداره حل اش میکنم

    یه روزی ما جلوی درخواست یکی رو رد کردیم چون من قلبا دوست نداشتم،بعد طرف خیلی عصبانی شد بد بیراه گفت ،ناخوداگاه با خود ام گفتم ، ایول این که بر اساس ارزش هام حرکت کردم عالیه، ادامه مسیر مون سختی هامون بیشتر میشه احتمالا توهین شیم یا تهدید ولی میریم عیب نداره

    دلیل باورما ایناست

    استاد داستان سلیمان انچه شما گفتید با انچه فیلم ملک سلیمان توضیح داده متفاوته

    فیلم گفته که سلیمان(ع)بعد از اینکه میفهمه باید ملک اش رو گسترش بده و اون دعا رو کرد/ بهاش این بود که با اجنه ها مسائلی که بوجود اوردن حل و فصل کرد صبر کرد درخواست ها کرد و روز هاا سوار اسب برای رفت از این ور کشور به اونور کشور،مرگ همسراش،مرگ فرمانده ها،همراهی نکردن بزرگان قبایل که بالاخره این ها که حل شد اون رفعت و درجه ملک عظیم و سلطه براجنه بهش عطا کرد

    یکی از الگو های خوب آقای مایکل جکسون که مسیر راحتی به شهرت و ثروت داشتن

    سریال اقای ادریس البا با نام بدون محدودیت هم قابل توجه است

    درآخر سپاس گزارم از کلام ارزشمند و نورانی و حیات بخشتون // خوب زندگی میکنید و دنیا رو جای بهتری برای زندگی کردن میکنید

    خوب زندگی میکنیم و دنیا رو جای بهتری برای زندگی کردن میکنیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    ربنا القدوس گفته:
    مدت عضویت: 2962 روز

    سلام به استاد گرانقدر و دوستان عزیز

    من اتفاقات ریز ولی زیبا که فقط خودم درکشون میکنم از کجا برام انجام میشه زیاد افتاده البته من قبل از آشنایی با استاد الهامات رو قبول داشتم و بهش می گفتم ندای درون و تجربه کرده بودم هر وقت حرفشو گوش نمیدادم پشیمون میشدم ویا هر وقت میگفتم خدایا اگه این کار درسته با این نشانه به من بگو و اگه نادرسته با فلان نشانه و هر کدوم از نشانه ها اتفاق میافتاد به همون عمل میکردم و بهش ایمان داشتم . پس خیلی زود و راحت خیلی از صحبتهای استاد را میپذیرم و قبول دارم خدارو شکر می گویم که در مسیر درست شروع به حرکت کردم

    و دقیقا امروز باید برای برنامه به محلی میرفتیم که معمولا احساسات منفی نصیب من میشه پس گفتم خدایا اگه امروز اونجا به من خوش نمیگذره یا کار برای من پیش بیاد نتونم برم یا کلا برنامه کنسل بشود ما نشستیم توی ماشین راه افتادیم همسرم گوشیش رو چک کرد ودید پیام اومده برنامه کنسله. و اینجا بود کاملا مطمئن شدم که خداوند فقط شادی برای ما میخواهدو در اثر این کنسلی سه تا کار من که بقول معروف قورباغه من بودند و باید قورتشون میدادم و سختم بود به راحتی در عرض سه ساعت که در حالت عادی چندین ساعت وقت میبرد انجام شد.خدارو بارها و بارها سپاسگزارم .که مرا هدایت کرده تا در مسیر درست که همیشه به دنبالش بوده ام قرار داده و سپاسگزارم از استاد گرانقدر ان شاءالله همیشه شاد باشین.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    میثم مرادی گفته:
    مدت عضویت: 3146 روز

    خدارو شکر که هر روز بهتر و عالی تر از هر جهت در زندگی ام می شوم .

    نابرده رنج گنج میسر نمی شود ؟

    دقیقا این رو در مدرسه به ما آموزش دادن و این توصیه رو هم والدین و هم معلم های ما و هم کسانی که با آنها بیشترین ارتباط رو با آنها داشتیم به جمع باورهای محدود کننده ما اضافه کرده اند تنها به خاطر اینکه بدون فکر تایید کردیم بدون اینکه فکر کنیم باوری که می خواهم وارد ذهنم کنم آیا به من کمک میکند یا نه اینکه مرا محدود میکند ؟

    تنها این سوال آیا قبولش مرامحدود میکند یا نه مرا قوی و قدرتمند؟

    کدامیک؟

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: