این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.
https://elmeservat.com/fa/wp-content/uploads/2022/06/abasmanesh-6.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2022-06-22 05:43:102022-06-30 21:17:16ریشه جذب ناخواسته ها و راهکاری برای تغییر آن
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
بله بله من هم تجربه کردم من یه زمانی تو محل کارم چند نفری بودن که یه اتفاق کوچیک بینمون افتاد و باعث دلخوری کوچک تاکید میکنم دلخوری خیلی کوچیک بین ما شد من اوایل خیلی ناراحت بودم همش میگفتم آخه چرا اینو گفتی و ….آخر تصمیم گرفتم خیلی آگاهانه تمرکزم رو از این قضیه بردارم و از روی اون آدمها توجهم رو برداشتم هر کس میومد میگفت آخر چی شد چیکار کردی من شروع میکردم از اون آدمها به تعریف کردن خصوصیات خوبشون رو میگفتم و اصلا نیومدم تعریفش کنم اون جریانو که اون اینو گفت و ….شاید اصلا باورتون نشه دوستان اونها کاملا از زندگیه من حذف شدن ….و این معنیش اینه که
به تمرین هست که واسه این که داشته هامون و نعمت هایمان را احساس کنیم و بیشتر قدرشون را بدونیم اینه که
به طور مثال میخوای بری اب بخوری چشمات را ببند و برو تا یخچال و به خودت بگو که چقدر نعمت با ارزشی اینجوری بهتر و با حس عجیب تری میتونی بگی خدایا شکرت بابت این نعمت که چشم دارم به راحتی میتونم ببینم و یا به طور مثال میخوای بری سرویس بهداشتی خوابیده یا نشته برو بعد وقتی بابت پاهات میخوای شکرگزاری کنی با یه حس قدرتمند ترین و با حس بهتری میتونی از خدا سپاسگزاری کنی چون شکرگزاری کردن دوجوره یکی هست که همینجور سرزبونی میگه و همینجور مینویسع و یکی هست که با حس خوب و عالی مینویسه که بابت اون شوق و انگیزه داره که خدایا ممنونم که اینو به من دادی تن سالم به من دادی
و در اخر خیلی خوشحالم که کنار هم هستیم و عاشقانه میاییم به هم دیگه کامنت میذاریم و به طور واقعی از خدا سپاسگزارم و از استاد عزیزم ممنون و متشکرم که دارن این قانون را به راحتی و با مبلغ کم این اکاهی ها را در اختیار ما میذارن
سلام و درود خدمت دوستان عزیز و استاد عزیزم و خانوم ستایش عزیز
خیلی برام جالبه که چند وقتیه که داشتم به این موضوع فکر میکردم چرا زندگی من توی دور تکرار افتاده ، یا حتی به گذشته که با دقت بیشتری نگاه میکنم و مرور میکنم میبینم چندین و چند سکست دقیقاً هی تکرار و تکرا شده با همون موضوع با همون سیستم اولش برام قابل فهم نبود که چجوری این میتونه پیش بیاد ولی با دیدن این کلیپ فوق العاده ی جواب خیلی واضح دریافت کردم دیدم دقیقاً ی حس قربانی به خودم میگرفتم که عین فیلمای هندی همیشه میخواستم جلب توجه بیشتری کسب کنم یا حتی این موضوع فوقالعاده مهم که به ذهنم اومد خیلی از ماها توی فرهنگ اشتباهی رشد پیدا کردیم با عقاید خالی و پوسیده که آقا مثلاً اگر کاسبی و درآمدت خیلی خوب بوده هر کسی ازت پرسید صادقانه بروز نده چون چشم میخوری یا اگر ماشین و خونه خریدی نزار بقیه بفهمن بجای اینکه اصولی این مبحث آموزش ببینیم بابا اصلا چرا باید نیازمند توجه دیگران باشیم چرا دقیقاً مثل مثالی که استاد عزیزم زدن عین بچگی برای پیچوندن مدرسه باید خودمون به مریضی میزدیم ، من حتی خیلی جاها برای خدای خودم ینی قبل از شروع تغیی باورام برای خدای خودم هم همیشه مظلوم نمایی میکردم و سعی میکردم دعا هام و خواسته هام همیشه با کمی صدای بغض آلود و کمی اشک همراه باشه چرااااااا چرااااا ای خدای من وقتی منی که اشرف مخلوقات خداوند بی نظیر هستم منی که از ذات مقدس الهی در درون خودم دارم منی که خداوند متعال از روح مقدس خودش در روح و جسم من دمیده چرا اصلا باید ناراحت و غمگین باشم ، توجه توأم با احساس ترحم لذت بخش تر یا توجه از نتیجه گرفتن الان که هزار ماشاالله هر روز داریم استاد عزیزمون و موفق تر و ثروتمند تر و با انرژی تر میبینیم بیشتر توجهمون جلب میشه یا اینکه مثلاً فلان کسک که توی صفحات مجازی اش همش در حال نازسا گفتن و بدبختیاش ، من همینجوری که دارم مینویسم خودم دارم برای خودمم مرور میکنم دقیقاً چه موقعیت هایی توی زندگیم ک توجه ناخواسته و خواسته واقعاً نا آگاهانه یا آگاهانه به نکات منفی توی 99٪ دوستان واقعاً توی اکثر شکست هام الان متوجه میشم ندیدن نکات مثبت اون شغل اون رابطه اون دارایی اون شرایط اون درس اون رشته همه و همه چی شاملش میشه و بلا استثنا به شکست تبدیل شده بعد میگم عه منکه خیلی خوب پیش میرفتم منکه خیلی با انرژی بودم پس علتش چی بود ، علف های هرزی که از ورودی های سمی میومدن و منم دانسته و ندانسته هی بهشون آب میدادم تا جایی که خودمو از اون موضوع به کل بیرون کردن ، چیزی که توی ذهنم شکل گرفت بعد از دیدن این قسمت صحبت های استاد عزیزم که چقدر بدیهی واقعاً نداری ؟ نخواستی !!
داری ؟ پس خواستی ، توجه کردی !!
خداروصد هزار مرتبه شکر که این فرصت قشنگ دارم که میتونم دریافت های خودمو با شما به اشتراک بزارم امیدوارم مفید باشه ، استاد عزیزم از ته قلب صمیمانه براتون بهترینارو آرزومندم ، یا حق دوستتون دارم
سلام استاد خدا روشکر از همین یادم گرفتم که هر چی رو بخواهم می تونم با سپاس گزاری کردن جذب کنم استاد تو خانواده ای بزرگ شدم که بیش از دنبال جلب توجه دیگران بودن ناخودآگاه من هم اون رفتار رو از اونا به خودم گرفتم وهمش اتفاق بعد برامون می افتاد داداش فوت کرد خواهرم مریض شد یعنی همیشه در حال رعد بدل می شود من بعد از هدایتم که کلی تعغیر کرده بود وبه خاطر یک تضاد که من و به حال بد رسوند وفکر کردم دیگه به آرزوهام نمیرسم اومد شروع کردم به جذب ناخواسته ها یعنی کلن ورق برگشت خورد با هر کی می رسیدم در مورد مشگلم صحبت می کردم واحساحس دلسوزی وبدبختی می کردم وهمیشه از اول زندگیم دختری رو که دوست داشتم خودم جذب کردم بعد مدتی احساحس کردم دختر با میل من نبوده واینقدر به این نخواسته ها توجه کردم که همیشه تو تنهای احساحس بدبختی احساحس دلسوزی احساحس گناه به خاطر دیگران می کردم تا این طوری شده بود یعنی داشتم به خاطر جلب توجه دیگران ذهنم بهم گفت بینین فعالان بچه کوچکی بود خودش شهامت نداری یعنی دقیقه داشت من و دست کشتن می داد بعد ناخودآگاه درخواست مریضی می کردم یعنی تو درون خودم نا خودآگاه درون خودم با این چیزا یعنی ذهنم تمام تلاشو میکنه که من یک کاری کنم که توجه دیگران رو به خودم جلب کنه چیزای های بر خلاف میل باطنی خودم هست همیش برا بچه ها دلسوزی می کردم از خداوند می خوام راهی برایم باز کنه همون طور که هدایتم کرد تا یعنی توجه افتاده رو ذهنم واز الهامت قلبم دور شدم حتی فکر کردن با دلسوزی با گلایه شکایت می خواستم توجه خدا رو به خودم جذب کنم وچون خداوند به توجه نمی کرد به بیشتر تر احساسات بعدتجربه می کردم نمی دونستم دارم با این کارم بیشتر احساسات بد رو در خودم تلمبار می کردم وهمیشه وتو ذهنم خدا رو موجودی قضاوت گر می دیدم واز اونجا که می خواستم توجه دیگران رو به خودم جلب کنم وایه جای هم می خواستم به خواسته درونی خودم برسم شروع کردم به سرزنش خودم ودیگران خداوند دری رو به سمت باز میکنه تا تعغیری در روند درونیم ایجاد کنم خواسته های درونیم که همان احساحس خوب وتوجه کردن به زیباها مرا خودم لیاقتمند وارزشمند بدونم از درون بدون وابستگی به دنیای بیرون
بنام خداوند مهربان تایید وتحسین قوانین خداوند رو وتایید وتحسین میکنم هدایت خداوند رو خداوند هر وقت ازش،درخواست میکنم خداونددقیقا هدایتم میکنه به اون فایلی که دقیقا اون چیزی که من باید روش،کارکنم وخداوند با آگاهیش تایید وتحسین میکنم این اگاهی رو و فقط با آگاهی خداوند می تونم احساحس خوب برسم تایید میکنم عدل خداوند رو خدواند اقرار به ناتوانی میکنم در برابر تو که خودت هدایت من در بر بگری چون دیگه به این باور رسیدم که با قوانین خداوندبود میتوانم به ثروت سعادت خوشبینی برسم تایید تحسین مدت ها بود دلیل حال بعد می دونستم چطور رها شدن ازشون بلد نبودم وخودم واجازه داد با ذهنم می خواست با بردن کانون توجه به سمت بیماری های دیگران بهم بگه نخواسته های دیگران دلیلش،گردن خداوند بی اندازه درصورتی که همون شیطان که توجه مرا می برد به سمت اون نخواسته داشته حال مرا بد ومرا منحرف میکرد که به احساحس،بد برسونه احساحس،منجر بشه به بیماری همین باعث شد که مچ ذهنم بگیرم که دلیل تمام اتفاقات ناراحتی ناراحتی نگرانی افکارخراب است ولی لحظه ای که متصل می شوم دلیل هم نگرانی هایرگردن خود شیطان می اندازم ولی دلیل هر چه حال خوب وانرژی،مثبت وسعادت وثروت رو موفقیت رو به خداوند وصل میکنم خدایا شکرت که این آگاهی رو هم خداوند بهم داد که اجازه ندم شیطان به بردن کانون توجه این چیز خدایا شکرت خداوند اینقدر قلب مرا بزرگ کرده اینقدر وجود مرا بزرگ کرده که اعتبارش می دم به خداوند وهمبش متواضع هستم در برابر خداوند تا آگاهی رو دریافت کنم وعمل کنم اینقدر قلب خداوندبزرگ کرده که با این چیزا حال بد نمیشه وشیطان خواست با چیزا به من بگه خداوند عادل نیست خداوندعادل هست ومن با درک قوانینش،وتحسین کردن عدل خداوند از درون به ثروت سلامتی عشق می رسم
الانکه فکرمیکنم میبینم چرا پارتنرم همش مریضه و از وقتی که منم باهاش وارد رابطه شدم حالات روحی ام شبیه اش شده چون همیشه توی پیام توی تماس و … حرف از حال بدی و افسردگی و مشکلات و چالش میزنه
همیشه وقتی که منو میبینه میگه فلان جا دردمیکنه تا ازمن احساس ترحم و جلب توجه بگیره و خودش اسمش این رفتارو میزاره که دارم خودم برات لوس میکنم
ومن اوایل خیلی به این رفتارش بها میدادم ولی دیگه جوری شد که خودمم شدم مثل خودش و همش وقتی بهم پیام میداد و تماس میگرفت از حال خرابی و افسردگی و مشکلات روحی باهاش حرف میزدم و هرروز هرروز حس و حال جفتمون خراب تر شد تا جایی که دیگه تصمیم گرفتیم کات کنیم . واین خودمون بودیم که این رابطه رو به اینجا کشوندیم نه هیچ کس دیگه
خودمون باتوجه کردن به ناراحتی باتوجه کردن به ناخواسته ها و….
به لطف خدای رزاقم الان در ماه نهم 12 قدم هستم نه ماه که دارم هر روز این دوره رو مرور میکنم
الان کرمانشاه هستم و لحظات رویایی رو دارم تجربه میکنم خدایا هزاران مرتبه شکر که این شرایط فراهم شده
دیروز جلسه یک از قدم 9 رو مرور کردم گوش دادم و نوت برداری کردم این فایل 58 دقیقه ای
2:40 دقیقه زمان برد
چقدر گوش دادن پوز کردن و نوشتن تاثیر میزاره
واقعا این هم زمانی و هم مکانی در کسب آگاهی ها هم مشهود هست موضوع فایل دیروز قدرت کلام بود که با این فایل هماهنگ شد!!
خیلی جاها من با کلامم تونستم شرایط جسمی روحی و روابطم رو بهبود ببخشم
و سالها پیش با احساس قربانی بودن و جذب ترحم و توجه دیگران شرایط و حال ناخوشی رو برا خودم رقم زدم
اما وقتی قانون رو درک کردم و توجهم رو از رو ناخواسته ها برداشتم شرایط روحی و جسمی بهتر و آرامش بیشتری رو تجربه کردم
جا داره در اینجا دو تا تجربه شخصی روبگم در مورد موضوع این فایل :
وقتی خواهر زاده هام به هر دلیلی گریه کنند بغلشون نمیکنم یا هول نمیشم نگران بشم و با احساس ترحم برم سمتشون یا بخوام خواسته هاشون رو انجام بدم تو این جور مواقع سعی میکنم اعراض کنم یا بخندونمشون
و به خنده و ساکت شدنشون توجه نشون میدم
مورد دوم تا جایی که میتونم دارو جمع نمیکنم خیلی از ما ایرانی ها ظرف دارو داریم قبلاً وقتی مریض میشدم میگفتم باید دوره درمان و دارو هامو کامل کنم و همش و استفاده کنم.
الان خیلی خیلی کمتر مریض میشم یعنی از اول سال تا الان فقط یکبار اونم شرایط روحیم خوب نبود که مریض شدم
و دارو هامو هم فقط یک روز خوردم و گفتم به جای پول دارو خوردن دارو
پول شهریه باشگاه و خرید قدم ها رو پرداخت میکنم و بدن من خودش زود خوب میشه گلبول هام زیاد و قوی هستن
دارم رو باور کمبود آهن ام هم کار میکنم که دیگه قرص نخورم و هدایت بشم به آهن مورد نیازم در غذاهای سالم
و با خودم تکرار میکنم که آهن بدن من به اندازه کافی هست
آ ل ر ژ ی مو با این دیدگاه بهبود دادم با اعراض کردن و قدرت کلامم!
خدارو هزاران مرتبه شکر
معجزه سپاسگزاری مدیتیشن هم برای آرامش روح و جسم واقعا تمرینات خوبی هستن که الان چهار ساله کم و بیش دارم انجام میدم.
وقتی تو مسیر درست باشی اولین نتیجه مشهودی که میبینی آرامش و سلامتی روز افزونتون هست
استاد من الان دو ساله که سعی میکنم راجع به مسائل و مشکلات با خدا هم صحبت نکنم؛
و اونها رو به دید یک چالش و فرصت برای رشد ببینم و خدای من شاهده
من بعد از شنیدن یکی از فایل های استاد که استاد گفته بودن ما میتونیم کنترل کامل بر روی بدن مون داشته باشیم
روی تمام بدنم تمرکز کردم و فورا نتیجه رو به چشم دیدم
من توی خوابگاه توی اتاق 6 نفره ام و یه روز اومدم خوابگاه و دیدم 2 دوتا از بچه ها به صورته شدیدی سرما خورده بودن
به خودم گفتم :شکیبا اینجاست که باید باور هاتو قوی کنی و نشون بدی که حتی قدرت کنترل بدنت هم دسته خودته
هفته اول گذشت و همهی بچه های اتاق بیمار شدن یعنی از 6 نفر 5 نفر ؛همه غیر از من
هفته دوم شد و یکی از بچه ها رفت تست داد و فهمیدیم کرونا بوده
در شرایطی که همه بچه ها بیمار شدن من بی توجه به همه چیز زندگی مو ادامه دادم
سلام به همگی خانواده ی عزیزم
بله بله من هم تجربه کردم من یه زمانی تو محل کارم چند نفری بودن که یه اتفاق کوچیک بینمون افتاد و باعث دلخوری کوچک تاکید میکنم دلخوری خیلی کوچیک بین ما شد من اوایل خیلی ناراحت بودم همش میگفتم آخه چرا اینو گفتی و ….آخر تصمیم گرفتم خیلی آگاهانه تمرکزم رو از این قضیه بردارم و از روی اون آدمها توجهم رو برداشتم هر کس میومد میگفت آخر چی شد چیکار کردی من شروع میکردم از اون آدمها به تعریف کردن خصوصیات خوبشون رو میگفتم و اصلا نیومدم تعریفش کنم اون جریانو که اون اینو گفت و ….شاید اصلا باورتون نشه دوستان اونها کاملا از زندگیه من حذف شدن ….و این معنیش اینه که
قانون جواب میده
سلام دوست عزیز و همسفرهای دیگه
به تمرین هست که واسه این که داشته هامون و نعمت هایمان را احساس کنیم و بیشتر قدرشون را بدونیم اینه که
به طور مثال میخوای بری اب بخوری چشمات را ببند و برو تا یخچال و به خودت بگو که چقدر نعمت با ارزشی اینجوری بهتر و با حس عجیب تری میتونی بگی خدایا شکرت بابت این نعمت که چشم دارم به راحتی میتونم ببینم و یا به طور مثال میخوای بری سرویس بهداشتی خوابیده یا نشته برو بعد وقتی بابت پاهات میخوای شکرگزاری کنی با یه حس قدرتمند ترین و با حس بهتری میتونی از خدا سپاسگزاری کنی چون شکرگزاری کردن دوجوره یکی هست که همینجور سرزبونی میگه و همینجور مینویسع و یکی هست که با حس خوب و عالی مینویسه که بابت اون شوق و انگیزه داره که خدایا ممنونم که اینو به من دادی تن سالم به من دادی
و در اخر خیلی خوشحالم که کنار هم هستیم و عاشقانه میاییم به هم دیگه کامنت میذاریم و به طور واقعی از خدا سپاسگزارم و از استاد عزیزم ممنون و متشکرم که دارن این قانون را به راحتی و با مبلغ کم این اکاهی ها را در اختیار ما میذارن
قدرت از ان خداست
من به معجزه های خدا عادت دارم
ای که مرا خوانده ای رانشانم بده
سلام و درود خدمت دوستان عزیز و استاد عزیزم و خانوم ستایش عزیز
خیلی برام جالبه که چند وقتیه که داشتم به این موضوع فکر میکردم چرا زندگی من توی دور تکرار افتاده ، یا حتی به گذشته که با دقت بیشتری نگاه میکنم و مرور میکنم میبینم چندین و چند سکست دقیقاً هی تکرار و تکرا شده با همون موضوع با همون سیستم اولش برام قابل فهم نبود که چجوری این میتونه پیش بیاد ولی با دیدن این کلیپ فوق العاده ی جواب خیلی واضح دریافت کردم دیدم دقیقاً ی حس قربانی به خودم میگرفتم که عین فیلمای هندی همیشه میخواستم جلب توجه بیشتری کسب کنم یا حتی این موضوع فوقالعاده مهم که به ذهنم اومد خیلی از ماها توی فرهنگ اشتباهی رشد پیدا کردیم با عقاید خالی و پوسیده که آقا مثلاً اگر کاسبی و درآمدت خیلی خوب بوده هر کسی ازت پرسید صادقانه بروز نده چون چشم میخوری یا اگر ماشین و خونه خریدی نزار بقیه بفهمن بجای اینکه اصولی این مبحث آموزش ببینیم بابا اصلا چرا باید نیازمند توجه دیگران باشیم چرا دقیقاً مثل مثالی که استاد عزیزم زدن عین بچگی برای پیچوندن مدرسه باید خودمون به مریضی میزدیم ، من حتی خیلی جاها برای خدای خودم ینی قبل از شروع تغیی باورام برای خدای خودم هم همیشه مظلوم نمایی میکردم و سعی میکردم دعا هام و خواسته هام همیشه با کمی صدای بغض آلود و کمی اشک همراه باشه چرااااااا چرااااا ای خدای من وقتی منی که اشرف مخلوقات خداوند بی نظیر هستم منی که از ذات مقدس الهی در درون خودم دارم منی که خداوند متعال از روح مقدس خودش در روح و جسم من دمیده چرا اصلا باید ناراحت و غمگین باشم ، توجه توأم با احساس ترحم لذت بخش تر یا توجه از نتیجه گرفتن الان که هزار ماشاالله هر روز داریم استاد عزیزمون و موفق تر و ثروتمند تر و با انرژی تر میبینیم بیشتر توجهمون جلب میشه یا اینکه مثلاً فلان کسک که توی صفحات مجازی اش همش در حال نازسا گفتن و بدبختیاش ، من همینجوری که دارم مینویسم خودم دارم برای خودمم مرور میکنم دقیقاً چه موقعیت هایی توی زندگیم ک توجه ناخواسته و خواسته واقعاً نا آگاهانه یا آگاهانه به نکات منفی توی 99٪ دوستان واقعاً توی اکثر شکست هام الان متوجه میشم ندیدن نکات مثبت اون شغل اون رابطه اون دارایی اون شرایط اون درس اون رشته همه و همه چی شاملش میشه و بلا استثنا به شکست تبدیل شده بعد میگم عه منکه خیلی خوب پیش میرفتم منکه خیلی با انرژی بودم پس علتش چی بود ، علف های هرزی که از ورودی های سمی میومدن و منم دانسته و ندانسته هی بهشون آب میدادم تا جایی که خودمو از اون موضوع به کل بیرون کردن ، چیزی که توی ذهنم شکل گرفت بعد از دیدن این قسمت صحبت های استاد عزیزم که چقدر بدیهی واقعاً نداری ؟ نخواستی !!
داری ؟ پس خواستی ، توجه کردی !!
خداروصد هزار مرتبه شکر که این فرصت قشنگ دارم که میتونم دریافت های خودمو با شما به اشتراک بزارم امیدوارم مفید باشه ، استاد عزیزم از ته قلب صمیمانه براتون بهترینارو آرزومندم ، یا حق دوستتون دارم
به نام آفریدگار جهان…
استاد امشب درحالی که بابغض به خدا گفتم بمن کمی استراحتی بده تا ته دلم رو خالی کنم و میخاستم گریه کنم…
اما ب این فایل هدایت شدم
خدا بهم گفت مشکلاتت رو نادیده بگیر و بغضت رو قورت بده و بهش فکر نکن…
خدایا
خدایاشکرت…
کاش میشد هرثانیه باخدا حرف میزدم
کاش اصلا دراین دنیا نبودم و فقد باخدا حرف میزدم…
تنها موقعی آرامش دارم که من و خدا و یه اتاق خالی هست…
خدایا نمیخام هیچی بگم اما من خیلی خیلی به هدایتت نیاز دارم…
خدایا من خیلی دوست دارم…
من جز تو هیچکسو ندارم…
تو پروردگار و معلم و…
خدایا نمیدونم درسته بگم یا نه ولی تو پدر منی…تو مادر منی…تو دوسته منی…
و تو همه کسه منی…
خدایا من جز تو کسی رو ندارم…
لطفا من رو در مکان مناسب و در جای مناسب هرجایی که خودت میدونی قرار بده…
خدایا من هیچی نمیدونم ولی تو همه چیز رو میدونی….
خدایا من رو به شغلی که دوست دارم برسون…
خدایا من میخام که تریدر بشم و اونروز برسه که باافتخار به خانوادم بگم دیدین شد؟
دیدین تونستم؟!
آره شما گفتید نمیتونی اما من خدارو داشتم…
خدااااا رو…
من ایمان داشتم به خدایی که این مسیر رو در تقدیرم گذاشت پس وقتی من رو به این مسیر هدایت کرد حتما تا تهش باهام میومد….
خدایا من باید تریدر شم…
خدایا ب تو ایمان دارم
و میدونم ک صلاح من رو بهتر از خودم میدونی
خدایا بهم بگو…من رو هدایت کن من نمیدونم تو بهم بگو!
بگو چه جفت ارزی بخرم بگو چه استراتژی شروع کنم بگو چطور به سود مستمر برسم بگو چطور ثروتمند بشم!
خدایا من رو محتاج غیر خودت نکن من فقد بتو نیاز دارم و بس…
In God We trust…
خیلی دوستت دارم مهربانترینه مهربانان…
سلام استاد خدا روشکر از همین یادم گرفتم که هر چی رو بخواهم می تونم با سپاس گزاری کردن جذب کنم استاد تو خانواده ای بزرگ شدم که بیش از دنبال جلب توجه دیگران بودن ناخودآگاه من هم اون رفتار رو از اونا به خودم گرفتم وهمش اتفاق بعد برامون می افتاد داداش فوت کرد خواهرم مریض شد یعنی همیشه در حال رعد بدل می شود من بعد از هدایتم که کلی تعغیر کرده بود وبه خاطر یک تضاد که من و به حال بد رسوند وفکر کردم دیگه به آرزوهام نمیرسم اومد شروع کردم به جذب ناخواسته ها یعنی کلن ورق برگشت خورد با هر کی می رسیدم در مورد مشگلم صحبت می کردم واحساحس دلسوزی وبدبختی می کردم وهمیشه از اول زندگیم دختری رو که دوست داشتم خودم جذب کردم بعد مدتی احساحس کردم دختر با میل من نبوده واینقدر به این نخواسته ها توجه کردم که همیشه تو تنهای احساحس بدبختی احساحس دلسوزی احساحس گناه به خاطر دیگران می کردم تا این طوری شده بود یعنی داشتم به خاطر جلب توجه دیگران ذهنم بهم گفت بینین فعالان بچه کوچکی بود خودش شهامت نداری یعنی دقیقه داشت من و دست کشتن می داد بعد ناخودآگاه درخواست مریضی می کردم یعنی تو درون خودم نا خودآگاه درون خودم با این چیزا یعنی ذهنم تمام تلاشو میکنه که من یک کاری کنم که توجه دیگران رو به خودم جلب کنه چیزای های بر خلاف میل باطنی خودم هست همیش برا بچه ها دلسوزی می کردم از خداوند می خوام راهی برایم باز کنه همون طور که هدایتم کرد تا یعنی توجه افتاده رو ذهنم واز الهامت قلبم دور شدم حتی فکر کردن با دلسوزی با گلایه شکایت می خواستم توجه خدا رو به خودم جذب کنم وچون خداوند به توجه نمی کرد به بیشتر تر احساسات بعدتجربه می کردم نمی دونستم دارم با این کارم بیشتر احساسات بد رو در خودم تلمبار می کردم وهمیشه وتو ذهنم خدا رو موجودی قضاوت گر می دیدم واز اونجا که می خواستم توجه دیگران رو به خودم جلب کنم وایه جای هم می خواستم به خواسته درونی خودم برسم شروع کردم به سرزنش خودم ودیگران خداوند دری رو به سمت باز میکنه تا تعغیری در روند درونیم ایجاد کنم خواسته های درونیم که همان احساحس خوب وتوجه کردن به زیباها مرا خودم لیاقتمند وارزشمند بدونم از درون بدون وابستگی به دنیای بیرون
بنام خداوند مهربان تایید وتحسین قوانین خداوند رو وتایید وتحسین میکنم هدایت خداوند رو خداوند هر وقت ازش،درخواست میکنم خداونددقیقا هدایتم میکنه به اون فایلی که دقیقا اون چیزی که من باید روش،کارکنم وخداوند با آگاهیش تایید وتحسین میکنم این اگاهی رو و فقط با آگاهی خداوند می تونم احساحس خوب برسم تایید میکنم عدل خداوند رو خدواند اقرار به ناتوانی میکنم در برابر تو که خودت هدایت من در بر بگری چون دیگه به این باور رسیدم که با قوانین خداوندبود میتوانم به ثروت سعادت خوشبینی برسم تایید تحسین مدت ها بود دلیل حال بعد می دونستم چطور رها شدن ازشون بلد نبودم وخودم واجازه داد با ذهنم می خواست با بردن کانون توجه به سمت بیماری های دیگران بهم بگه نخواسته های دیگران دلیلش،گردن خداوند بی اندازه درصورتی که همون شیطان که توجه مرا می برد به سمت اون نخواسته داشته حال مرا بد ومرا منحرف میکرد که به احساحس،بد برسونه احساحس،منجر بشه به بیماری همین باعث شد که مچ ذهنم بگیرم که دلیل تمام اتفاقات ناراحتی ناراحتی نگرانی افکارخراب است ولی لحظه ای که متصل می شوم دلیل هم نگرانی هایرگردن خود شیطان می اندازم ولی دلیل هر چه حال خوب وانرژی،مثبت وسعادت وثروت رو موفقیت رو به خداوند وصل میکنم خدایا شکرت که این آگاهی رو هم خداوند بهم داد که اجازه ندم شیطان به بردن کانون توجه این چیز خدایا شکرت خداوند اینقدر قلب مرا بزرگ کرده اینقدر وجود مرا بزرگ کرده که اعتبارش می دم به خداوند وهمبش متواضع هستم در برابر خداوند تا آگاهی رو دریافت کنم وعمل کنم اینقدر قلب خداوندبزرگ کرده که با این چیزا حال بد نمیشه وشیطان خواست با چیزا به من بگه خداوند عادل نیست خداوندعادل هست ومن با درک قوانینش،وتحسین کردن عدل خداوند از درون به ثروت سلامتی عشق می رسم
1403/5/27
به نام خداوند بخشنده مهربان
چقدر دقیق و درست
الانکه فکرمیکنم میبینم چرا پارتنرم همش مریضه و از وقتی که منم باهاش وارد رابطه شدم حالات روحی ام شبیه اش شده چون همیشه توی پیام توی تماس و … حرف از حال بدی و افسردگی و مشکلات و چالش میزنه
همیشه وقتی که منو میبینه میگه فلان جا دردمیکنه تا ازمن احساس ترحم و جلب توجه بگیره و خودش اسمش این رفتارو میزاره که دارم خودم برات لوس میکنم
ومن اوایل خیلی به این رفتارش بها میدادم ولی دیگه جوری شد که خودمم شدم مثل خودش و همش وقتی بهم پیام میداد و تماس میگرفت از حال خرابی و افسردگی و مشکلات روحی باهاش حرف میزدم و هرروز هرروز حس و حال جفتمون خراب تر شد تا جایی که دیگه تصمیم گرفتیم کات کنیم . واین خودمون بودیم که این رابطه رو به اینجا کشوندیم نه هیچ کس دیگه
خودمون باتوجه کردن به ناراحتی باتوجه کردن به ناخواسته ها و….
روز 159 فصل ششم روز شمار تحول زندگی من:
به نام الله مهربانی ها و زیبایی ها
به لطف خدای رزاقم الان در ماه نهم 12 قدم هستم نه ماه که دارم هر روز این دوره رو مرور میکنم
الان کرمانشاه هستم و لحظات رویایی رو دارم تجربه میکنم خدایا هزاران مرتبه شکر که این شرایط فراهم شده
دیروز جلسه یک از قدم 9 رو مرور کردم گوش دادم و نوت برداری کردم این فایل 58 دقیقه ای
2:40 دقیقه زمان برد
چقدر گوش دادن پوز کردن و نوشتن تاثیر میزاره
واقعا این هم زمانی و هم مکانی در کسب آگاهی ها هم مشهود هست موضوع فایل دیروز قدرت کلام بود که با این فایل هماهنگ شد!!
خیلی جاها من با کلامم تونستم شرایط جسمی روحی و روابطم رو بهبود ببخشم
و سالها پیش با احساس قربانی بودن و جذب ترحم و توجه دیگران شرایط و حال ناخوشی رو برا خودم رقم زدم
اما وقتی قانون رو درک کردم و توجهم رو از رو ناخواسته ها برداشتم شرایط روحی و جسمی بهتر و آرامش بیشتری رو تجربه کردم
جا داره در اینجا دو تا تجربه شخصی روبگم در مورد موضوع این فایل :
وقتی خواهر زاده هام به هر دلیلی گریه کنند بغلشون نمیکنم یا هول نمیشم نگران بشم و با احساس ترحم برم سمتشون یا بخوام خواسته هاشون رو انجام بدم تو این جور مواقع سعی میکنم اعراض کنم یا بخندونمشون
و به خنده و ساکت شدنشون توجه نشون میدم
مورد دوم تا جایی که میتونم دارو جمع نمیکنم خیلی از ما ایرانی ها ظرف دارو داریم قبلاً وقتی مریض میشدم میگفتم باید دوره درمان و دارو هامو کامل کنم و همش و استفاده کنم.
الان خیلی خیلی کمتر مریض میشم یعنی از اول سال تا الان فقط یکبار اونم شرایط روحیم خوب نبود که مریض شدم
و دارو هامو هم فقط یک روز خوردم و گفتم به جای پول دارو خوردن دارو
پول شهریه باشگاه و خرید قدم ها رو پرداخت میکنم و بدن من خودش زود خوب میشه گلبول هام زیاد و قوی هستن
دارم رو باور کمبود آهن ام هم کار میکنم که دیگه قرص نخورم و هدایت بشم به آهن مورد نیازم در غذاهای سالم
و با خودم تکرار میکنم که آهن بدن من به اندازه کافی هست
آ ل ر ژ ی مو با این دیدگاه بهبود دادم با اعراض کردن و قدرت کلامم!
خدارو هزاران مرتبه شکر
معجزه سپاسگزاری مدیتیشن هم برای آرامش روح و جسم واقعا تمرینات خوبی هستن که الان چهار ساله کم و بیش دارم انجام میدم.
وقتی تو مسیر درست باشی اولین نتیجه مشهودی که میبینی آرامش و سلامتی روز افزونتون هست
استاد من الان دو ساله که سعی میکنم راجع به مسائل و مشکلات با خدا هم صحبت نکنم؛
و اونها رو به دید یک چالش و فرصت برای رشد ببینم و خدای من شاهده
دیگه مسئله ای نیست
حتی اگه به ظاهر اتفاق ناجالب رخ بده
بعدش میفهمم چقدر به نفعم بوده
و بعد از مدتی ظاهرش هم برام قشنگ میشه
به نام پروردگار هدایتگر
که لحظه به لحظه زندگیم داره منو هدایت میکنه به پاسخها، ایده ها و راههای حل مسائل
سلام به استاد عزیزم
مریم بسیار مهربان
و هم فرکانسی های عزیز
استاد انگار این فایل رو دقیقا برای من ساخته باشید
مانند تشنه ای که تازه به آب رسیده باشه
این فایل دقیقا آب گوارایی بود برای افکار و ذهن و روح من
چیزی که من همیشه از خدا میخوام وبهش میگم اینه که
خدای من تا من رو از قوانین این دنیا آگاه نکردی حق نداری منو از این دنیا ببری
و دقیقا هم همین میشه
و دقیقا هم همیشه آگاهی های نابی رو پیدا
میکنم که باعث میشه دونه دونه پاشنه های آشیلم رو ،ترمز های ذهنیم رو بشناسم
آگاهی های این جلسه جواب بسیاری از سوالاتم بود
استاد عزیزم ازتون دنیا دنیا متشکرم
و خدای مهربان و عزیزم رو هزاران بار به خاطر آفریدن شما شاکر و سپاسگزارم