اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
درود خدمت استاد عباس منش عزیز و خانم شایسته گرامی و همه دوستان هم فرکانسی خودم
خدایا شکرت فقط میتونم همینو بگم .. خدایا شکرت بابت اینکه مجددا بهم فرصت دادی تا این فایل عالی را گوش کنم و مطالب جدید تری از اون بیرون بکشم و کمک کنم به خودم که بتونم انسان بهتری بشم .. کمک کنه تا مجددا به خودم یادآوری کنم که الله یعنی جنبه خالق بودن خدای عزیزم و رب یعنی جنبه قدرت بی انتها بودن خدای مهربان در چرخاندن جهان … کمک کنه تا تعجب کنم از توجه و درک این موضوع که چقدر خدا دقیق و ریز بینانه در آیات خودش در خصوص ذکریا مثالهایی رو میزنه و چقدر جالب و عجیب داره به ایشون میگه که چطور کارها را انجام میده و حال کردم در اون آیاتی که به ایشان فرمود برای اینکه بهت ثابت بشه که چطور خدایی هستم میام و تورو از اون قدرتی که فکر میکنی نداریش( قدرت باروری) صاحب فرزند میکنم و دقیقا از اون قدرتی که فکر میکنی داریش( قدرت تکمل و سلامت زبان و حنجره) محرومت میکنم و اجازه صحبت کردن بهت نمیدم تا بفهمی که خدا کیست و انسان چه موجود ضعیفی است اگر بخواهد فقط روی خودش و توانایی هاش حساب باز کنه و اینجا بود که مغزم منفجر شد و دیگه نتونستم بشینم و بقیه فایل رو گوش کنم و باید بلند میشدم و اشک میریختم و نفس عمیق میکشیدم و چند بار دستانم را بالا میبردم و به نشانه تسلیم تعظیم میکردم که خدایا ممنون بابت درک این آگاهی عالی … بعدش در ادامه و در آیه آخر سوره ضحی باز به این نکته رسیدم که خدامیگه اگر میخوای نعمتهات فراوان بشه باید آنهایی که قبلا بهت دادم رو به خودت یادآوری کنی و باز اشک و باز نفس عمیق و باز تعجب و باز التماس و باز خنده و باز …. و همین حالا باید نعمتهاشو به یاد بیارم و خدا رو بابت اونها شکر کنم .. یاد بیارم روزی که از شدت فقر حتی نونی هم در خانه ما نبود ولی با توکل به خدا مغازه زدیم و با پدر ظرف دو سال خانه جدید و مغازه برای خودمون و موبایل و باقی ملزومات خانه و زندگی را تامین کردیم.. یادم بیاد وقتی دانشگاه برای شهریه لنگ بودم توکل کردم و ترم اول قسطی شد ( در حالیکه ترم اول در اون زمان اینکار انجام نمیشد ) و دو ترم و نیم را به خاطر قهرمانی در ورزش و رتبه های برتر دانشگاه رایگان شد ….. یادم بیاد خونه اولمو چطور با توکل به خودش و با امدادهای غیبی خودش (که در کامنتهای قبلی گفتم) خریدم .. یادم بیاد چطور ماشین اولمو خریدم و بعد ماشینهای بعدی .. یادم بیاد چطور توکل کردم بهش و خانه 60 متری من را گرفتند و یک خانه 80 متری به من دادند و تازه پول اضافه هم گرفتم ( هر دو خانه در یک منطقه هست ولی مهم تر از اون این بود که خدا خواسته بود و من چکاره بودم که قبول نکنم) ..یادم بیاد موقعی که خبر دوقلو باردار بودن همسر مهربونم را شنیدیم اولش چقدر ترسیدیم که زانوهای من لرزید ولیدر کسری از ثانیه و ناخودآگاه توکل به خدا کردم و تمام ترسم ریخت و چقدر وضع حمل ایشون با توجهات خدای مهربان و بدون یک ریال هزینه (استفاده از کارت طلایی بیمه تکمیلی شرکت که حتی من نمیدونستم چیه و خود بچه های بیمه تکمیلی بهم پیشنهاد دادند و خودشون هم همه کارهاشو انجام دادند ) انجام شد و بعد از ورود این دو تا فرشته مهربان به زندگی من و در همون روزهای اول بنده ارتقای پست گرفتم و مدیر شدم و از نظر مالی هم که نگم براتون که از در و دیوار برای من و خانواده ام رزق و روزی میباره … یادم بیاد که الان توکلم کمتر شده بود و در تبدیل خانه دوم به سوم کمی اذیت شدم و خدا گفت برو جلو ببینم خودت چه کاری میتونی بکنی و بالاخره گفتم خداجان شرمنده و ببخش که باز فراموش کردم و من تسلیمم و خودت میدونی که باید چه اتفاقی بیوفته و من عاجزم و سپردم به خودش و مطمئنم که خودش کار ها را انجام میده …
خدایا شکرت بابت خوندن کامنتهای عالی بچه ها و یادگرفتن از اون کامنتها و خدایا شکرت بابت داشتن خانواده به این باحالی و توحیدی که پیدا کردم و به من لطف شده که در این دنیای الهی باشم
برای همه شما آرزوی بهترین ها را دارم .. شاد باشید و راضی … یا حق
چطور بتوانیم درک کنیم که خداوند چگونه عمل میکند چطور راهکارها را نشان میدهد:
خداوند توی داستان درخواست فرزند از طرف حضرت زکریا راه رسیدن به خواسته را توضیح میدهد. حضرت زکریا یه درخواستی از خداوند داره و یه باور محدودی هم داره که ، من پیر هستم و همسرم نازا است . خداوند به زکریا مژده اجابت دعا را میدهد و او میگوید ای رب من چگونه برای من فرزندی خواهد بود در حالی که من پیر هستم .
همیشه مشکل از طرف ماست و هیچ وقت مشکل از طرف خداوند بزرگ نیست ، چون وعده خداوند حق است و خداوند قسم خورده که اجابت میکند. اما چه اتفاقی می افتد که ما به خواسته هایمان نمیرسیم یا دیر میرسیم. چون ما با توجه به شرایط فعلی که در آن هستیم باور نداریم که به خواسته می رسیم. بخاطر همین وارد مدار و فرکانس اجابت خواسته نمیشویم.
توی تمام خواسته ها و آرزوها و دعاها وعده خداوند اجابت و اتفاق افتادن و رسیدن به خواسته است ، اما بخاطر باورهای محدود کننده ذهنی و مهم دانستن عوامل بیرونی باعث میشود که دریافت نکنیم و فکر می کنیم خداوند اجابت نکرده است.
مشکل همیشه از گیرنده است و کار خدواند هیچ اشکال یا نقصی ندارد ، چون ما گیرنده هستیم و ایراد از گیرنده است پس ما باید گیرنده رو درست کنیم و ایرادات رو حل کنیم .
ما باید وارد مسیر درست شویم تا برامون قابل باور بشه در اون صورت حتماً و صددرصد به خواسته هامون میرسیم. ما باید بپذیریم که میشود تغییر کرد و من میتوانم شرایط رو تغییر بدهم.
خداوند رسیدن به خواسته را چطور منطقی و باور پذیر میکند؟
ما باید رسیدن به خواسته و آرزو یا رویامون رو امکان پذیر کنیم تا به سمتی هدایت شویم که به خواسته مون برسیم . باید بدانیم که میشود شرایط تغییر کند و در شرایط بهتر و در مسیر ثروت قرار بگیریم ما به اندازه ای که باور میکنیم رسیدن به خواسته برایمان امکان پذیر است به همان اندازه در مسیر رسیدن به خواسته قرار میگیریم.
اگر خواسته ای داریم باید تکاملی وارد مسیر رسیدن به خواسته شویم و از خواسته های کوچک شروع کنیم به باور امکان پذیری وقتی اجابت شد خواسته ای بزرگتر رو انتخاب کنیم و از هدف قبلی قدرت بگیریم و اون رو الگو قرار بدیم برای هدف بزرگتری که داریم و با ایمانی قویتر حرکت کنیم و بعد سراغ خواسته ای بزرگتر با ایمانی قوی تر برویم و با همین روند برای ذهنمون منطقی اثبات به باور پذیری اجابت خواسته کنیم .
خداوند میگوید ؛ رب تو برایت انجام دادن کارهایت را آسان قرار میدهد چون او نه تنها پروردگار تو است بلکه همه جهان را خلق کرده و ربوبیت و مدیریت و اجرا میکند و به راحتی هر کاری را انجام میدهد .
خداوند به زکریا میگوید زمانی که تو وجود نداشتی و هیچ انسانی وجود نداشت من خلق کردم چطور فکر میکنی که من نمیتوانم برای تو فرزندی خلق کنم .
خداوند به این طریق
منطقی کردن امکان پذیر بودن اجابت شدن درخواستها مون رو آموزش میده .
اگه خواسته ای داشته باشیم که برای ذهن منطقی نباشد امکان ندارد آن را دریافت کنیم. با منطقی کردن امکان پذیری ، در مدار دریافت قرار میگیریم به این معنی که با منطقی شدن ، سیستم ذهن روی مدار دریافت هر خواسته ای تنظیم میشود.
ما باید این رو بدونیم که از چه کسی درخواست میکنیم ، مطمعناً از تنها قدرت حاکم بر کل جهان هستی ، وقتی ما متوجه باشیم که تنها قدرت یعنی چی ، اونوقت برامون منطقی و قابل باور میشه که به خواسته میرسیم.
ما باید بدونیم که جایگاه رب چیه و چه قدرتی دارد چون این خداونده که همه کارها را انجام میدهد. اگر ما درک کنیم وقتی خواسته ای از خداوند داریم بدانیم که خداوند میخواهد که ما را اجابت کند و وعده داده که من اجابت میکنم درخواستی که بشود و ما بپذیریم که اون قدرت مطلق جهان هستی است و اجابت کننده است و بعد برای ذهن منطقی کنیم که این دو مورد بسیار مهم است ( دانستن این که خداوند قدرت مطلق است و منطقی کردن خواسته برای ذهن ) ، بعد خداوند نشانه ها را میفرست برای قویتر شدن ایمان ما ، که نشانه برای زکریا این بود که تو با وجود سلامتی قدرت تکلم را از دست خواهی داد .
پس دلیل وجود نشانه ها این است که ایمان ما قوی تر شود و ما به مسیر رسیدن به خواسته ادامه دهیم تا با قرار گرفتن در فرکانس دریافت خواسته خداوند اتفاقات را برای ما رخ دهد اگر ما به خواسته نمیرسیم مشکل از خداوند نیست بلکه همیشه مشکل از طرف ماست.
خیلی از ما حتی نمیتوانیم یه دقیقه به خواسته فکر کنیم چون سریع ذهن ما پونصد تا دلیل میاره که اصلا بهش فکر هم نکنی و حتی اجازه تخیل و رویاپردازی رو بهمون نمیده و میگه با شرایط تو نمیشه با این اقتصاد نمیشه با این سیاست نمیشه با این کشور نمیشه با این شغل نمیشه و هزارتا دلیل میاره که منصرف بشی . اما ما باید یه راهی یا یه کاری پیدا کنیم که یه ذره مقاومت ذهن رو بشکنیم یعنی امکان پذیر بدونیم .
بعد با پیدا کردن الگو ها بیشتر پیشروی کنیم بگیم فلانی که تونست به خواسته ما برسه و فلان موفقیت رو کسب کنه و به خودمون قدرت خداوند رو یادآوری کنیم و مغز رو خلع سلاح کنه آرام آرام باور های مثبت بسازیم باور کنیم که امکان پذیره حتی اگه یک درصد توی ذهن ما امکان پذیره این عالیه . باید روی اون یک درصد کار کنیم و بپذیریم که میشه و این یک درصد رو به دو درصد تبدیل کنیم بعد کم کم به پنج درصد و منطقی تر کنیم و کم کم دلیل بیشتر بیاریم که ذهن رو خلع سلاح کنیم وقتی با این روند بهدرصدهای بالا میرسیم تقویتش کنیم که خواسته میتونه اتفاق بیوفته و بعد از یه مسیر خیلی طبیعی بدیهی و منطقی به ما داده میشود .
چه موقع داده میشود وقتی ما آماده شویم و مقاومت کمتری توی ذهنمون برای رسیدن به خواسته داشته باشیم .
خداوند در قران از منطقی کردن احتمال رسیدن به خواسته صحبت میکند و یه الگوی دیگه که استفاده میکنه برای منطقی کردن اینه که در جنگ بدر وقتی مومنان ضعیف و ناتوان بودند خداوند کمک کرد پیروز شدند . این یعنی توی زندگی خودمون نگاه کنیم و خواسته هایی که بهشون رسیدیم رو الگو قرار بدیم و اونها رو برای ذهنمون یادآوری کنیم و بگیم فلان جا خداوند بهم کمک کرد پس میتونه باز هم کمک کنه و درهای نعمت رو برام باز کنه خداوند تواناست. از این قدرت بگیریم و سپاسگذار خداوند بزرگ باشیم.
ما همیشه باید با به یاد آوردن نعمتهایی که خداوند بهمون داده به سپاسگذاری و حال خوب و قدردانی از خداوند بزرگ برسیم و از این طریق ذهن منطقی رو خلع سلاح کنیم تقوا پیشه کنیم کنترل ذهن داشته باشیم با توکل به خداوند روی قدرت خداوند تمرکز کنیم .
این تمرکز روی قدرت خداوند باعث پیشرفت میشود اما روی خودمون اصلا حساب نکنیم و این خداوند است که ما را به هدفمان میرساند و کار سمت ما این است که موانع ذهنی را برداریم و برای ذهن منطقی کنیم که میشود به خواسته رسید . پس خود ما باید بریم دنبال پیدا کردن الگوها چه در زندگی خودمون چه زندگی دیگران .
چرا سپاسگذاری دروازه ورود به نعمتهاست ؟
به این دلیل که احساس خوبِ سپاسگذاری از نعمتهایی که داریم امکان پذیری دریافت نعمتها رو منطقی می کند پس به طور منطقی میتوان نعمتهای بیشتر را دریافت کرد ، اگر تمرکز روی باور فراوانی باشد به سمت فراوانی بیشتر هدایت میشویم .
باید بدانیم قوانین چطور کار میکند و چطور میتوانیم توی زندگیمون ازش استفاده کنیم .
وقتی وارد مدار درست دریافت قرار میگیریم دیگران متعجب و حیرت زده از از این میشوند که چجوری اینقد ایدههای مناسب به ذهنت میاد چطور در زمان مناسب در مکان مناسب قرار میگیری .
جهان ، جهان فراوانی نعمت و ثروته و بیش از حد کل کیهان نعمتها وجود دارد و ما در مسیر دریافت آن هستیم این جاست که تفاوتها ایجاد میشود.
خداوند در سوره طلاق روی صحبتش بسمت کسانی است که طلاق میگیرند که یادت باشد که خداوند از جایی که فکرش را نمیکنی به تو روزی میدهد، در گذشته زنان هیچ درآمد و کاری نداشته اند و شوهران آنان مسئول همسران و نان آور بوده اند خداوند میگوید اگر بر خداوند توکل کنی خداوند برای شما کافیست. از بینهایت طریق به تو روزی میدهد .
اگه سر کاری رفتی و اخراج شدی اگر به خداوند توکل کنی خداوند راه رو برات باز میکنه و از جایی که فکرش را نمیکنی به تو رزق و روزی میدهد و حکم خداوند جاریست . همان کسی که زمین را مرده و دوباره زنده میکند مردگان را زنده میکند و به این طریق زنده شدن مردگان را منطقی میکند.
آیه انی سئلک عبادی فانی قریب ، اگر مومنان از تو پرسیدند بگو من نزدیک هستم و من اجابت میکنم درخواست کسی که درخواست کند پس شما هم من را اجابت کنید و به من ایمان بیاورید. چطور ؟ با ایمان آوردن رشد کنید و پیشرفت کنید اگر باور کنی دریافت میکنی پس باید در مدار دریافت باشی تا بتوانی خواسته ات را دریافت کنی و اگر امکان پذیر بودن دریافت خواسته را درک کنیم اونوقت میبینیم که چقدر زندگی لذتبخش زیبا و راحت و چرخ زندگی مون روانتر میشود .
خداوند قسم میخوره
سوگند به روز و سوگند به شب هنگامی که تاریک میشود پروردگار تو هرگز تو را ترک نکرده و هرگز از تو ناراحت نیست . احتمالا یه سوالی توی ذهن پیامبر بوده که نکنه خدا دیگه منو دوس نداره یا احساس گناه داشته که خداوند از رضایتش از پیامبر سوگند میخوره .
در مورد ما هم همینه ممکنه در گذشته کاری انجام داده باشیم و احساس گناه داشته باشیم که نکنه خدا من را نبخشد و من را دوست نداشته باشد ، در مورد ما هم میگه که خداوند هرگز از تو ناراحت نیست و هرگز تو را ترک نکرده است .
دوباره خداوند میگوید ؛ در آینده شرایط تو بهتر از گذشته میشود که یک نوید برای دنیا و آخرت پیامبر است چقدر مهمه که این رو باور کنیم خداوند وعده فزونی و مغفرت و فراوانی میدهد برای کسی که در مسیر خداوند در حرکت است. خداوند میگه در آینده آنقدر به تو میدهم که راضی شوی اما مقایسه نکرده که از فلانی به تو بیشتر میدهم .چون مقایسه کردن عامل نابودی زندگی است .
اگه خودت رو با کسی مقایسه کنی احساس رضایت رو نابود میکنی و داشتههات رو از بین میبری .
خداوند برای منطقی کردن ذهن پیامبر و باور پذیر کردن وعده هایی که بهش داده میگوید آیا زمانی که یتیم بودی ما به تو پناه ندادیم زمانی که گمراه بودی هدایتت نکردیم .
پس خداوند میگوید؛ من ذهن را خلق کرده ام و میتوانم خلع سلاحش کنم و راه آن منطقی کردن و امکان پذیر بودن رسیدن به خواسته است ، چه با یاد آوری تجربه هایی از خودمان که چیزی را خواسته ایم و خداوند بما داده چه این که الگو از زندگی دیگران پیدا کنیم و این باور امکان پذیری رو قدرتمندش کنیم .
آیا زمانی که فقیر بودی خداوند تورا غنی و توانمند و بی نیاز نکرد . پس یتیم و نیازمند رو از خودت دور نکن.
از نعمتهای پروردگارت حرف بزن و به یاد بیاور تا به تو کمک شود و ذهن خلع سلاح شود گذشته رو بیاد بیاور تا ایمانت قویتر شود تا وعده اتفاقات خوب برایت قابل باور و امکان پذیر شود تا اتفاقات خوب رخ بدهد .
توی موضع سلامتی هم میتونیم به یاد بیاوریم اگه مریض شدیم بگیم آقا من قبلا هم مریض شدم یا دستم رو بریدم و خوب شده پس الان هم خوب میشم اینجوری ذهن قبول میکنه اونم با منطق درست . ازاین الگو ها قدرت بگیریم ایمانمون قویتر بشه که کجاها خداوند راهها رو باز کرده باورکنیم کجا درها رو توی چه شرایطی باز کرده راه رو نشون داده هر چقدر باور کنیم و یادآوری کنیم و منطقی کنیم باور میکنیم که امکان پذیره شرایط بهبود پیدا کنه پس هدایت میشیم به افراد به موقعیت ها ایده ها و شرایط مناسب که اوضاع رو بهتر و بهتر میکنه .
آیا باور میکنیم .
اما وقتی صبح تا شب چرندیات شبکه های اجتماعی رو گوش میکنیم و به ذهن خوراک بد میدیم شرایط بد و بدتر میشه وقتی میگیم دلار فلان شد ویروس اومد جنگ شد اختلاس شد فقر زیاد شد ما داریم با این کار گور خودمون رو با دست خودمون میکنیم .
وقت ما با ارزشه تمرکز ما با ارزشه زندگی ما با ارزشه _ نباید در شرایط بد قرار بگیریم .
ذهن ما یه جوریه که اگه یه چیز خوب یا مثبت ببینه میگه این الکیه ، اما اگه یه چیز منفی ببینه یا بشنوه سریع باورش میکنه و با هیجان میره سمتش و هزار برابر بزرگش میکنه . پس مهمه که با چه کسی نشست و برخواست میکنیم چه چیزی میبینیم یا میشنویم چه کتابهایی رو میخونیم چه فیلم هایی رو میبینیم با چه افرادی صحبت میکنیم چه فکرهایی رو توی ذهن تقویتش میکنیم . باید ورودیهامون رو کنترل کنیم بعد راحتتر میتونیم ببینیم که دروازه ای از ثروت و نعمت وارد زندگیمون خواهد شد .
در پناه الله یکتا شاد و سلامت و ثروتمند و سعادتمند باشید
که هدایتی ا جانب خدا میاد هرکسی تبعیت کنه یعنی بهش توجه کنه ی جورایی خدا جوری براش دست میکنه ک نه نسبت به اتفاقات و اشتباهات گذشته دچار غم بشه و نه از آینده ترسی داشته باشه
شاد شاد باشه با رضایت کامل جوری خداروشکر کنه ک بابت تمام اتفاقات گذشته خوشحال باشه و خیر بدونه
شرطش باور کردن ی همچین آینده ای و باور وعده خدا و قدرت خدا
به محض باور همین جیزی در لحظه حال حالش عالی میشه و فارغ میشه از غم گذشته و ترس از آینده
غم از گذشته و ترس از آینده توهماتی هس از طرف ابلیس ک فقط کسانی دچارش میشن ک به حرف های ابلیس گوش بدن
باور ب این ک خداوند میتونه اتفاقاتی رو رقم بزنه ک به هیچ وجه ا گذشته و زمانی ک گذشت ناراحت نباشی و از آینده و ترس از اتفاقات در امان باشی
اره میتونه همچین اتفاقی بیفته
خداوند قادره ک تمام خطاهای گذشته رو ب حسنه تبدیل کنه
تنها کسی ک میتونه ن تنها پاک کنه بلکه تبدیل ب حسنه کنه
طبق این ایه همه انسان ها دچار آزمایش میشن تا مشخص بشه چ گسی لایق بهشته
کسی الکی ب بهشت نمیره
این سنت خداست ک همه با سختی ها و تنگی ها و زیر و رو شدن همه جیز امتحان میشن
این دنیا آزمایشی هس برای جایگاه اون دنیا
اگر بتونم از این دیدگاه نگاه کنم اصن این دنیا و اتفاقات توهمه و نه وقتی جیزی از دست بدم و نه وقتی جیزی ب دست بیارم تغییری در حالتم رخ نمیده و همیشه مثل استاد شکرگزاری میکنم
استاد این ایه رو هم در 12 قدم توضیح میدن ک وقتی مورد آزمایش قرار گرفته شدیم باید صبر کنیم و اینجا عیار هر فرد مشخص میشه
و خدا میگه مژده بده ب صابرین
اونایی ک حالشون خوبه و ناشکری نمی کنن در سختی ها
برای بدست آوردن بهشت باید آدم بهاش رو بده با ترس و از دست دادن اموال
خوش ب خال اون کسانی ک در زمانی ک سختی میکشن باز هم گله و شکایت نمی کنن و شکر میکنن ک البته اون شکر هم لطف خداست
در واقع همه چیز دست خداست هر کسی اجازه شکر نداره
خدایا شکرت ک هر لحظه بیشتر و بیشتر دارم میفهمم هیچ کاره بودنم و بلد نبودنم و نا توان بودنم و هیچ بودنم رو
حالا چرا شکر؟چون باعث میشه بفهمم ک اعتبار تمام موفقیت ها ب خدا میرسه و اونه ک همه کاره هس و من صفرم و الکی مغرور نشم و ب خودم ستم نکنم ک خداوند ستمکاران رو هدایت نمی کنه و از نعمت ها خبری نیس و گاری زهوار در رفته رو باید بکشی
اما اگر بندگی کنم و همیشه یادم باشه ک هیچ کارم اون برام خدایی میکنه و همه کارهارو انجام میده بدون غمی از گذشته و ترسی از آینده
خدا هم از ما فقط بندگی خواسته این ک فک نکنم اگر موفقیتی ب دست میاد من خاصم و یا استعداد خاصی دارم اینو بدونم ک واقعا من هیچی نیستم
و این ک ب این باور داشته باشم ب نفع خودمه ک دجار کبر نمیشم
این ها بندگان خاص هستن و ابلیس ناتوان از انحرافشون
این بندگی خاص و در امان موندن از شیطان میتونه خیلی آسان باشه
وقتی موفقیت ها شروع شد باید بدونم ک همش خداست و داره بهم لطف میکنه و من هیچ فرقی با بقیه ندارم و با این موفقیت ها از کسی بالاتر نمیرم
باید جنبهدداشته باشم و اینو بدونم ک من خیلی با ارزشم و باید از همه جیز بهترین هارو داشته باشم و با غرور فریب ابلیس رو نخورم و ب خودم ظلم نکنم مثل گذشته
خداوند همواره برای من ثابت کردا ک برام بهترین ها و زیباترین هارو میخواسته و میخاد
باید بندگی کنم تا از ریل خارج نشم
فقط باید بندگی کنم تا لحظه آخر بتونم رشد کنم و نعمت هام هر روز بیشتر و بیشتر بشه و یادم باشه جای غرور وجود نداره چون همش فقط لطف خداست
استاد عزیز تا این همه باورو بسازی عمر منم سر شده بعد هر چیزی یه موقع داره وقتی از وقتش بگذره دیگه اون مزه رو نداره اسلن به خودم میگم سعید فرض کن داد ولی چه فایده وقتی از حدش بگذره خب خدا میدونه من عجولم من شرگ میورزم اون مگه نمیدونه من این نقص ها رو دارم پس چرا کمک نمیکنه از راه ساده پیش بریم چرا خیلی هستن توی خشی قلت میخورن ولی خیلی خیلی ها تر هستن توی هزاران مشگل هستن و ککشون نمیگزه زندگی این دونیا چرا باید اینجوری باشه استاد من نه وام نه بیمه نه هیچکس رو ندارم بخام روش حساب کنم و تنها از خدا هدایت خاستم اما چرا میان راه کم میارم استاد همه حرفاتون درسته شکی توش نیست ولی چرا واقعان من کم میارم میان راه چرا این حال احساس خب پایدار نیست که اون چیزهای قشنگ بهشون دست پیدا کنیم من خیلی در حد مسیر باشم 10 روز ولی باز بر میگردم به مسیر گذشته همیشه استاد به خودم میگم خدایا اون روز رو نیار تمام این آرزوها رو با خودم ببرم توی گور میگم این کارو با من نکن خدا استاد عزیز اگه بشه چی میشه همیشه میگم خدایا اگه بخاد توی یه شب زندگی رو عوض میکنه من به این اعتقاد دارم اما 30 ساله به انتظار این شب هستم هنوز نیومده
خانم شایسته دوست داشتنی سلام و ممنونم که باعث شدید استاد برامون پیامبری کنن و باز هم ما رو به وجد بیارن
دوستان گرامی و ارزشمندم قدر دان کامنت های شما هستم
استاد عباس منش به نظرم بهترین صفت برای نام بردن از شما این هست بهتون بگیم پیامبر
اخه استاد چطوریه وقتی یه فایلی میذارید 99 درصد دوستان میگن : وای این فایل برای من بوده
و البته خودم من هم از این قضیه مستثنی نیستم
هفته گذشته یه درخواستی داشتم مبنی بر اضافه شدن آیتمی در فیش حقوقی که طی یه درخواست نوشتم و دادم دست یه فردی که امضای شهردار رو بگیره برام و اینجا یادم رفت که توکل کنم به خداوند و بسپارم خودش از طریق دست هاش برام انجام بده و فرداش مشرک شدم و زنگ زدم که پیگیر اون درخواست بشم و غافل از اینکه وقتی درخواستی دارم صفر تا صد رو بسپارم به خودش ، بسپارم به اون پروردگاری که روزی مورچه رو تو دل خاک یادش نمیره و این باورهای محدود کننده بود که هجوم آورد به من که اگر امضا نگیره و اگر یادش بره و اگر….
دو روزی گذشت و خبری نشد نشستم گفتم آسیه چرا وقتی میدونی توکل کردن به خود خودش و سپاسگذاری بابت این نعمت هایی که الان در حال حاضر داری چه دروازه هایی از برکت رو به روم باز میکنه پس چرا گاهی غافل میشی و یادت میره و تو همین افکار بودم که همسر عزیزم تماس کرفت و گفت پیگیر شدی یا نه و من فقط گفتم اره و چون تو مدار نیست براش توضیح ندادم که از این به بعد از کجا و از چه طریق میخوام پیگیری کنم .
و همون لحظه بدون هیچ دل نگرانی و دغدغه ای سپردم به همون خدایی که فرمانروای کل هست ، به اون رییس کل که همه زمین و آسمان ها و کیهان و کهکشان در دست قدرتش .
پروردگارم بابت تک تک خواسته هایم به تو توکل میکنم و از تو میخواهم به آسان ترین و راحت ترین شکل ممکن برایم رقم بزنی .
خدایا من رو تو خیلی حساب باز کردم
استاد عزیزم دنیا دنیا برات خیر و آرامش و آسایش میخواهم
ممنون استاد عزیز هستم که ما را با این آگاهی ها اشنا می کند
از خدای خودم هستم که همیشه در بهترین موقعیت من را هدایت می کند
با نشانه های خودش دستهای من را می گیرد
او همیشه در کنار من است ولی من گاهی اوقات خودم را درگیر روزمره گی های اطراف خودم می کنم و در نهایت فراموش می کنم که باید او را بخوانم
از او کمک بگیرم
روی او حساب باز کنم
با او صحبت کنم
اما باز من را رها نمی کند
باز به من دل می بندد
باز از اینکه او را بخوانم خوشحال می شود
باز به من بهترین راه ها را نشان می دهد
از همه مهمتر از حال خوب من لذت می برد
از موفقیت من شاد می شود
از نتایج و دستاوردهای من کیف می کند
وقتی که توانسته ام به یک موفقیت و دستاورد برسم پس باز هم می توانم موفق بشوم
باز هم می توانم به راحتی و آسانی به دستاوردهای دیگری دست پیدا کنم
این شدنی است و فقط کافی است که من باور کنم که می شود
باور کنم که شدنی است همه اینها زمانی برای من به وجود می آید که من به خدای خودم باور داشته باشم
به او اعتماد کنم
این بزرگترین نکته و درس است
دقیقا زمانی که من می خواستم شغل جدید برای خودم شروع کنم همین ترس ها مانع از این می شد که من بخواهم جلو بروم
همین نگرانی ها باعث می شد که من همیشه درجا بزنم
اما در خودم این نکته را ساختم که می توانم و تغییر خواهم کرد
در خودم این را خواستم که می توانم شروع کنم
و همین خدای بزرگ جوری همه چیز را برای من هموار کرد و جوری مسیر را برای من هموار کرد که واقعا باورم نمی شد که به این آسانی کار من جور بشود و من بخواهم جلو بروم
چقدر زیبا است زمانی که روی او حساب باز می کنی و او به آسانی و راحتی و بهترین راه ممکن کارها را جلو می برد
این همان خدایی است که همیشه در کنار من بوده است اما من او را نمی دیدم
او را نادیده می گرفتم و با افکاری که داشتم دنبال بنده بودم آنهم دنبال بنده ای بودم که خود او آفریده همان خدایی بود که من نام او را به زبان می آوردم اما در کل نگاهم به دستهای دیگری بود
وای که چقدر اوقات راه را بیراه می رفتم
چقدر دنبال حاشیه بودم و اصل را نمی دیدم
او بزرگترین و برترین قدرت در این جهان است چرا من از او کمک نگیرم بجای اینکه درگیر شخص باشم
اکنون به این درک و منطق رسیده ام و همیشه دل به او و هدایت او می سپارم و در نهایت او من را جلو می برد
او اکنون من را صاحب کسب و کار خودم کرده است
او اکنون من را شاد و ازاد کرده است
او اکنون قدم به قدم در حال اجابت کردن خواسته های من است
ممنون خدای خوب خودم هستم که همیشه در کنار من است و همیشه در حال هدایت کردن من است
به نام خدای زیبا، مهربون ودوست داشتنی. سلام به نابترین استاد دنیا، مریم عزیزم ودوستان هم فرکانسی ام در این سایت بهشتی.خدای مهربون رو شاکرم بابت این آگاهی های ناب واین همزمانی های الهی.استادعزیزم با این فایل چقدر نور ایمان در دلهامون زیادتر شد وچقدر نجواهای ذهنمون ساکت شد ،چه هدایت ها وهمزمانی هایی برام تداعی شد.شما از حضرت محمد گفتی وکارهای که خدا برای حضرت محمد انجام داد واشک آگاهی از چشمانم سرازیر شد ،قلبم باز شد وکلامت رو تایید کرد .استادجانم این روزها معنای عمیق صحبت هاتون که می گفتی به خدا ما هیچ کدوممون با هیچ امامی ،با هیچ پیامبری فرقی نداریم ،بیشتر درک می کنم .ازروز اولی که وارد این مسیر هدایت شدم ،خداوند مثل حضرت مریم برام کارهامو به زیباترین صورت واز راحتترین مسیر انجام داد ،من روی شونه هاش سوار شدم واون منو تو مسیر آسونی ها هدایت کرد.یادمه وقتی ازش هدایت خواستم بهم با سوره ی مریم گفت سکوت کن تا بین قومت حمایتت کنم 7 ماه سکوت کردم تا بتونم طبق هدایت هام از رابطه ی با همسرم خارج بشم وچه زیبا خداوند به وعده ش وفا کرد ،چه قلبهایی رو تو این مسیر آروم کرد ،چه قلب هایی رو برام نرم کرد وچه دستان نابی به کمکم آورد .چه همزمانی هایی که فقط تحت اراده ی خداوند بود اتفاق افتاد .وچقدر ذهن زود همه ی این هدایت ها رو عادی تلقی می کنه وبا ترس ونجوا ،مارو منحرف می کنه . خدا رو هزاران مرتبه شکر که تو مدار شنیدن این آگاهی ها هستم وچقدر خوشبخت وسعادتمندم که با شما استاد نابم هم مدارم ،چه زیبا خدای مهربون به قلب شما جاری می کنه ومارو با کلامتون سیراب می کنید .اگه بخوام در مورد کارهایی که خداوند برام انجام داده از وقتی که آگاهانه با قوانینش زندگی می کنم بنویسم همین 4 سال اندازه ی یک کتاب میشه وخدا رو شکر که هر چه تو این مسیر پیش میرم ،اشتیاقم به درک وعمل به این آگاهی ها بیشتر وبیشتر میشه .استاد عزیزم عاشقانه دوستت دارم ودستان پرمهرت رو می بوسم.
فایل بسیار خوب و تاثیر گزاری بود . از گوش سپردن به آن لذت برم. موردی که برای من خیلی جالب بود همین مورد فراموش کردن است . ما فراموش می کنیم چه بودیم و الان چه هستیم . کجا بودیم و الان کجا هستیم . چه اعتقادات و باورهای مسمومی در خصوص خدا ، دنیا ، جهان هستی ، سرنوشت و ….. داشتیم و الان چقدر متفاوت فکر می کنیم .
فراموش می کنیم که قدرت دست خداست نه بنده او . نه فلان وزیر و نماینده و نه هیچ کس دیگه .استاد درود بر شما که چقدر زیبا بیان کردی که ما خودمان هستیم که مانع اجابت آنچه که می خواهیم هستیم .
دم شما بابت این فایل زیبا و تاثیر گزار گرم . باشد که قدری بیشتر بیندیشیم .
خوب شروع کردم کارکرد قدم ها رو یکی یکی انجام دادن و رسیدم به قدم دوم جلسه دوم یکبار گوش دادم به فایل و ی مقدار این سیمان های ذهنی رو تونستم شل کنم
وقتی برگشتم به منوی اصلی سایت دیدم ی فایلی با این مضموم اومده که کلید اجابت دعاها
خیلی دوست دارم فایل های توحیدی رو و خیلی از همون ابتدا بیشتر این فایل ها رو گوش میدادم
بیشتر این میل باطنی من و این درون من انس میگیره با فایلهای توحیدی و قرآن و سپاسگذاری و یکی از دلایل نتایج من میتونه این باشه
همون توی شروع داستان اومدن توی سایت
همیشه وقتی نجوایی میومد شروع میکردم به سرچ کردن توی قرآن و مثلا این آیه ها میومد که ما اگه قرآن رو بر کوه نازل میکردیم از شدت ترس متلاشی میشد
یا اینکه الم نشرح لک صدرک
مگر این قلب من و سینه من چیه که تونسته این آگاهی ها رو بپذیره و باهاش در صلح باشه در صورتی که سنگ متلاشی میشه
یا به قول ی آیه دیگه میگفت که ما دل ها رو نرم میکنیم برات نگران نباش
میخوای محصولات رو با قیمت خوب بفروشی با سود خوب ما دل آدم ها رو نرم میکنیم
یا این آیه که ابراهیم رو توی آتش میندازن و گلستان میشه
یعنی توی هر جهنم دره ای هستی
توی هر شرایط به ظاهر سختی هستی
بدون که خداوند توانایی این رو داره که اون شرایط رو به نفع تو تغییر بده
من خودم شرایط زیاد سختی رو تجربه کردم ولی همون شرایط به ظاهر سخت بود که منو به این مسیر هدایت کرد
یاد داستان سختی موسی میوفتم که ی نفر رو به قتل میرسونه و وقتی کلی بلا به خاطر باورهای خودش سرش میاد و میبینه عوامل بیرونی باعث این موضوع شدن میگه که خدایا من به هر خیری که از تو به من برسه فقیرم
و این آیه سوره مریم که استاد اشکم رو درآوردی
واقعا ما هیچیم و از هیچ خلق شدیم
و این آیه از سوره واقعه اگه اشتباه نکنم که میگه حتی توانایی این رو داریم که خطوط سر انگشتان شما رو بازسازی کنیم
حتی میتونیم استخون های شما رو جمع کنیم
و این منطق ها به من میگه برای درخواست های که میکنی قدرت رب رو در نظر بگیر
سپاسگذاری کن بابت هر آنچه که به تو داده شده
خدایا شکرت که من رو از هیچ خلق کردی و به من قدرت حرف زدن یاد دادی
به من قدرت حرکت کردن و لمس کردن و چشیدن و بوییدن و دیدن زیبایی ها رو دادی
خدایا شکرت که من جزیی از خودتم
خدایا شکرت که هر بار منو هدایت میکنی
و وقتی از مسیر درست تو حرکت میکنم نعمتهای بیشمارت را ارزانی من میداری
خدایا شکرت برای حضور سید حسین عباس منش در زندگی من
خدایا شکرت که من رو در مداری قرار دادی که آدم های شایسته رو باهاشون حشر و نشر داشته باشم
کلامشون که کلام توستت رو ببینم
و گوش بدم و زندگی خودم و اطرافیانم رو به خوبی و آرامش و سلامتی و ثروت رقم بزنم
و چقدر خوبه اینجوری فکر کردن کلا من ادمیم استاد وقتی یکی برام تعریفی میکنه حرفی میزنه از هر موضوعی وارد اون موضوع میشم و همون لحظه تجسمش میکنم
و چقدر با حرف های شما وارد موضوعات خوبی میشم و تجسمی زیبا میکنم که زندگی من هم خارج از این تجسمات نیست
استاد عزیز خیلی سپاسگذارم بابت همه چیز بابت این وقت هوایی که میزارید خیلی از این موضوع ها که در قالب فایل های رایگان میزارید واقعا اونقدر ارزشمندن که میتونید بابتشون بهایی پرداخت کنید اما از لطف و بزرگی که دارین اینو رایگان در اختیار ما قرار میدین تا با پیشرفتمون این انرژی در جهان تکثیر بشه که میشود از هیچ انسان ساخت
یه عادت خوبی که به خودم دادم هرجا فایلی از استاد ببینم حتما گوش میدم حتی اگه بی حوصله باشم خلاصه رفتم یوتیوب یهویی یک فایل استاد امد بالا برام طبق عادتم گفتم چون استاده ببینمش
بعد برم دنبال اون کار که بخاطرش اومدم یوتیوب
خلاصه فایل توحیدی بود که قبلا چندبار دیده بودم ولی گفتم اشکال نداره فایل طولانی بود ولی همون چند دقیقه اولش به عیب درونیم پی بردم با اینکه فایل تکراری بود و توحید و شرک رو درک کرده بودم ولی این شرک ها تو وجودم مخفی مونده بود
شرک خفی داشتم که چقدر اوضاع اقتصادیم خوب میشد اگه فلان پارتی رو داشتم و یا اگه فلانی آشنای من بود و منو وساطت میکرد میتونستم با فلانی آشنا بشم برای ازدواج،
خداوند لطف کرد منو به راه راست هدایت کرد
که فهمیدم اینا شرکن که ناخواسته درگیرش بودم
بقول استاد عباس منش چرا فکر میکنی خدا نمیتونه یسری کاراو برات انجام بده؟ این جمله طلاییش یادم آمد که همه چیز خداونده همه چیز توحیده
بقیه کین، چرا فکر میکنم خداوند نمیتونه درهای نعمتش رو بروی من باز کنه و جریان ثروت بیاد تو زندگیم؟
چرا فکر میکنم خداوند نمیتونه اون شخص که موردنظرمه رو برام اکی کنه؟
فهمیدم تنها کسی که میتونه بمن کمک کنه فقط خداوند که همیشه دردسترسم بوده و هست ولی من نمیدیدم واای خدایا شکرت
بعد دیدم هرنعمتی تو زندگیم دارم 0تا صدش رو خدا برام ساخت و من واقعا هیچی نداشتم
و هر روز و هرشب به خودم میگم هرچی دارم از آن خداونده من هیچی از خودم ندارم.
تصمیم گرفتم بیام سایت این ماه مبارک رو توحید کار کنم و اولین فایلی که دیدم این فایل استاد بود.
بنام خدای زیبا بین زیبا آفرین
درود خدمت استاد عباس منش عزیز و خانم شایسته گرامی و همه دوستان هم فرکانسی خودم
خدایا شکرت فقط میتونم همینو بگم .. خدایا شکرت بابت اینکه مجددا بهم فرصت دادی تا این فایل عالی را گوش کنم و مطالب جدید تری از اون بیرون بکشم و کمک کنم به خودم که بتونم انسان بهتری بشم .. کمک کنه تا مجددا به خودم یادآوری کنم که الله یعنی جنبه خالق بودن خدای عزیزم و رب یعنی جنبه قدرت بی انتها بودن خدای مهربان در چرخاندن جهان … کمک کنه تا تعجب کنم از توجه و درک این موضوع که چقدر خدا دقیق و ریز بینانه در آیات خودش در خصوص ذکریا مثالهایی رو میزنه و چقدر جالب و عجیب داره به ایشون میگه که چطور کارها را انجام میده و حال کردم در اون آیاتی که به ایشان فرمود برای اینکه بهت ثابت بشه که چطور خدایی هستم میام و تورو از اون قدرتی که فکر میکنی نداریش( قدرت باروری) صاحب فرزند میکنم و دقیقا از اون قدرتی که فکر میکنی داریش( قدرت تکمل و سلامت زبان و حنجره) محرومت میکنم و اجازه صحبت کردن بهت نمیدم تا بفهمی که خدا کیست و انسان چه موجود ضعیفی است اگر بخواهد فقط روی خودش و توانایی هاش حساب باز کنه و اینجا بود که مغزم منفجر شد و دیگه نتونستم بشینم و بقیه فایل رو گوش کنم و باید بلند میشدم و اشک میریختم و نفس عمیق میکشیدم و چند بار دستانم را بالا میبردم و به نشانه تسلیم تعظیم میکردم که خدایا ممنون بابت درک این آگاهی عالی … بعدش در ادامه و در آیه آخر سوره ضحی باز به این نکته رسیدم که خدامیگه اگر میخوای نعمتهات فراوان بشه باید آنهایی که قبلا بهت دادم رو به خودت یادآوری کنی و باز اشک و باز نفس عمیق و باز تعجب و باز التماس و باز خنده و باز …. و همین حالا باید نعمتهاشو به یاد بیارم و خدا رو بابت اونها شکر کنم .. یاد بیارم روزی که از شدت فقر حتی نونی هم در خانه ما نبود ولی با توکل به خدا مغازه زدیم و با پدر ظرف دو سال خانه جدید و مغازه برای خودمون و موبایل و باقی ملزومات خانه و زندگی را تامین کردیم.. یادم بیاد وقتی دانشگاه برای شهریه لنگ بودم توکل کردم و ترم اول قسطی شد ( در حالیکه ترم اول در اون زمان اینکار انجام نمیشد ) و دو ترم و نیم را به خاطر قهرمانی در ورزش و رتبه های برتر دانشگاه رایگان شد ….. یادم بیاد خونه اولمو چطور با توکل به خودش و با امدادهای غیبی خودش (که در کامنتهای قبلی گفتم) خریدم .. یادم بیاد چطور ماشین اولمو خریدم و بعد ماشینهای بعدی .. یادم بیاد چطور توکل کردم بهش و خانه 60 متری من را گرفتند و یک خانه 80 متری به من دادند و تازه پول اضافه هم گرفتم ( هر دو خانه در یک منطقه هست ولی مهم تر از اون این بود که خدا خواسته بود و من چکاره بودم که قبول نکنم) ..یادم بیاد موقعی که خبر دوقلو باردار بودن همسر مهربونم را شنیدیم اولش چقدر ترسیدیم که زانوهای من لرزید ولیدر کسری از ثانیه و ناخودآگاه توکل به خدا کردم و تمام ترسم ریخت و چقدر وضع حمل ایشون با توجهات خدای مهربان و بدون یک ریال هزینه (استفاده از کارت طلایی بیمه تکمیلی شرکت که حتی من نمیدونستم چیه و خود بچه های بیمه تکمیلی بهم پیشنهاد دادند و خودشون هم همه کارهاشو انجام دادند ) انجام شد و بعد از ورود این دو تا فرشته مهربان به زندگی من و در همون روزهای اول بنده ارتقای پست گرفتم و مدیر شدم و از نظر مالی هم که نگم براتون که از در و دیوار برای من و خانواده ام رزق و روزی میباره … یادم بیاد که الان توکلم کمتر شده بود و در تبدیل خانه دوم به سوم کمی اذیت شدم و خدا گفت برو جلو ببینم خودت چه کاری میتونی بکنی و بالاخره گفتم خداجان شرمنده و ببخش که باز فراموش کردم و من تسلیمم و خودت میدونی که باید چه اتفاقی بیوفته و من عاجزم و سپردم به خودش و مطمئنم که خودش کار ها را انجام میده …
خدایا شکرت بابت خوندن کامنتهای عالی بچه ها و یادگرفتن از اون کامنتها و خدایا شکرت بابت داشتن خانواده به این باحالی و توحیدی که پیدا کردم و به من لطف شده که در این دنیای الهی باشم
برای همه شما آرزوی بهترین ها را دارم .. شاد باشید و راضی … یا حق
بسم الله الرحمن الرحیم
به نام خداوند بخشنده و بخشایشگر که تنها
قدرت حاکم بر جهان هستی است
درود بر استاد عباسمنش بزرگوار و ارزشمند
درود بر خانوم شایسته محترم و عزیز
درود بر همه دوستان عزیز و هم فرکانسی
کلید اجابت دعاها
چطور بتوانیم درک کنیم که خداوند چگونه عمل میکند چطور راهکارها را نشان میدهد:
خداوند توی داستان درخواست فرزند از طرف حضرت زکریا راه رسیدن به خواسته را توضیح میدهد. حضرت زکریا یه درخواستی از خداوند داره و یه باور محدودی هم داره که ، من پیر هستم و همسرم نازا است . خداوند به زکریا مژده اجابت دعا را میدهد و او میگوید ای رب من چگونه برای من فرزندی خواهد بود در حالی که من پیر هستم .
همیشه مشکل از طرف ماست و هیچ وقت مشکل از طرف خداوند بزرگ نیست ، چون وعده خداوند حق است و خداوند قسم خورده که اجابت میکند. اما چه اتفاقی می افتد که ما به خواسته هایمان نمیرسیم یا دیر میرسیم. چون ما با توجه به شرایط فعلی که در آن هستیم باور نداریم که به خواسته می رسیم. بخاطر همین وارد مدار و فرکانس اجابت خواسته نمیشویم.
توی تمام خواسته ها و آرزوها و دعاها وعده خداوند اجابت و اتفاق افتادن و رسیدن به خواسته است ، اما بخاطر باورهای محدود کننده ذهنی و مهم دانستن عوامل بیرونی باعث میشود که دریافت نکنیم و فکر می کنیم خداوند اجابت نکرده است.
مشکل همیشه از گیرنده است و کار خدواند هیچ اشکال یا نقصی ندارد ، چون ما گیرنده هستیم و ایراد از گیرنده است پس ما باید گیرنده رو درست کنیم و ایرادات رو حل کنیم .
ما باید وارد مسیر درست شویم تا برامون قابل باور بشه در اون صورت حتماً و صددرصد به خواسته هامون میرسیم. ما باید بپذیریم که میشود تغییر کرد و من میتوانم شرایط رو تغییر بدهم.
خداوند رسیدن به خواسته را چطور منطقی و باور پذیر میکند؟
ما باید رسیدن به خواسته و آرزو یا رویامون رو امکان پذیر کنیم تا به سمتی هدایت شویم که به خواسته مون برسیم . باید بدانیم که میشود شرایط تغییر کند و در شرایط بهتر و در مسیر ثروت قرار بگیریم ما به اندازه ای که باور میکنیم رسیدن به خواسته برایمان امکان پذیر است به همان اندازه در مسیر رسیدن به خواسته قرار میگیریم.
اگر خواسته ای داریم باید تکاملی وارد مسیر رسیدن به خواسته شویم و از خواسته های کوچک شروع کنیم به باور امکان پذیری وقتی اجابت شد خواسته ای بزرگتر رو انتخاب کنیم و از هدف قبلی قدرت بگیریم و اون رو الگو قرار بدیم برای هدف بزرگتری که داریم و با ایمانی قویتر حرکت کنیم و بعد سراغ خواسته ای بزرگتر با ایمانی قوی تر برویم و با همین روند برای ذهنمون منطقی اثبات به باور پذیری اجابت خواسته کنیم .
خداوند میگوید ؛ رب تو برایت انجام دادن کارهایت را آسان قرار میدهد چون او نه تنها پروردگار تو است بلکه همه جهان را خلق کرده و ربوبیت و مدیریت و اجرا میکند و به راحتی هر کاری را انجام میدهد .
خداوند به زکریا میگوید زمانی که تو وجود نداشتی و هیچ انسانی وجود نداشت من خلق کردم چطور فکر میکنی که من نمیتوانم برای تو فرزندی خلق کنم .
خداوند به این طریق
منطقی کردن امکان پذیر بودن اجابت شدن درخواستها مون رو آموزش میده .
اگه خواسته ای داشته باشیم که برای ذهن منطقی نباشد امکان ندارد آن را دریافت کنیم. با منطقی کردن امکان پذیری ، در مدار دریافت قرار میگیریم به این معنی که با منطقی شدن ، سیستم ذهن روی مدار دریافت هر خواسته ای تنظیم میشود.
ما باید این رو بدونیم که از چه کسی درخواست میکنیم ، مطمعناً از تنها قدرت حاکم بر کل جهان هستی ، وقتی ما متوجه باشیم که تنها قدرت یعنی چی ، اونوقت برامون منطقی و قابل باور میشه که به خواسته میرسیم.
ما باید بدونیم که جایگاه رب چیه و چه قدرتی دارد چون این خداونده که همه کارها را انجام میدهد. اگر ما درک کنیم وقتی خواسته ای از خداوند داریم بدانیم که خداوند میخواهد که ما را اجابت کند و وعده داده که من اجابت میکنم درخواستی که بشود و ما بپذیریم که اون قدرت مطلق جهان هستی است و اجابت کننده است و بعد برای ذهن منطقی کنیم که این دو مورد بسیار مهم است ( دانستن این که خداوند قدرت مطلق است و منطقی کردن خواسته برای ذهن ) ، بعد خداوند نشانه ها را میفرست برای قویتر شدن ایمان ما ، که نشانه برای زکریا این بود که تو با وجود سلامتی قدرت تکلم را از دست خواهی داد .
پس دلیل وجود نشانه ها این است که ایمان ما قوی تر شود و ما به مسیر رسیدن به خواسته ادامه دهیم تا با قرار گرفتن در فرکانس دریافت خواسته خداوند اتفاقات را برای ما رخ دهد اگر ما به خواسته نمیرسیم مشکل از خداوند نیست بلکه همیشه مشکل از طرف ماست.
خیلی از ما حتی نمیتوانیم یه دقیقه به خواسته فکر کنیم چون سریع ذهن ما پونصد تا دلیل میاره که اصلا بهش فکر هم نکنی و حتی اجازه تخیل و رویاپردازی رو بهمون نمیده و میگه با شرایط تو نمیشه با این اقتصاد نمیشه با این سیاست نمیشه با این کشور نمیشه با این شغل نمیشه و هزارتا دلیل میاره که منصرف بشی . اما ما باید یه راهی یا یه کاری پیدا کنیم که یه ذره مقاومت ذهن رو بشکنیم یعنی امکان پذیر بدونیم .
بعد با پیدا کردن الگو ها بیشتر پیشروی کنیم بگیم فلانی که تونست به خواسته ما برسه و فلان موفقیت رو کسب کنه و به خودمون قدرت خداوند رو یادآوری کنیم و مغز رو خلع سلاح کنه آرام آرام باور های مثبت بسازیم باور کنیم که امکان پذیره حتی اگه یک درصد توی ذهن ما امکان پذیره این عالیه . باید روی اون یک درصد کار کنیم و بپذیریم که میشه و این یک درصد رو به دو درصد تبدیل کنیم بعد کم کم به پنج درصد و منطقی تر کنیم و کم کم دلیل بیشتر بیاریم که ذهن رو خلع سلاح کنیم وقتی با این روند بهدرصدهای بالا میرسیم تقویتش کنیم که خواسته میتونه اتفاق بیوفته و بعد از یه مسیر خیلی طبیعی بدیهی و منطقی به ما داده میشود .
چه موقع داده میشود وقتی ما آماده شویم و مقاومت کمتری توی ذهنمون برای رسیدن به خواسته داشته باشیم .
خداوند در قران از منطقی کردن احتمال رسیدن به خواسته صحبت میکند و یه الگوی دیگه که استفاده میکنه برای منطقی کردن اینه که در جنگ بدر وقتی مومنان ضعیف و ناتوان بودند خداوند کمک کرد پیروز شدند . این یعنی توی زندگی خودمون نگاه کنیم و خواسته هایی که بهشون رسیدیم رو الگو قرار بدیم و اونها رو برای ذهنمون یادآوری کنیم و بگیم فلان جا خداوند بهم کمک کرد پس میتونه باز هم کمک کنه و درهای نعمت رو برام باز کنه خداوند تواناست. از این قدرت بگیریم و سپاسگذار خداوند بزرگ باشیم.
ما همیشه باید با به یاد آوردن نعمتهایی که خداوند بهمون داده به سپاسگذاری و حال خوب و قدردانی از خداوند بزرگ برسیم و از این طریق ذهن منطقی رو خلع سلاح کنیم تقوا پیشه کنیم کنترل ذهن داشته باشیم با توکل به خداوند روی قدرت خداوند تمرکز کنیم .
این تمرکز روی قدرت خداوند باعث پیشرفت میشود اما روی خودمون اصلا حساب نکنیم و این خداوند است که ما را به هدفمان میرساند و کار سمت ما این است که موانع ذهنی را برداریم و برای ذهن منطقی کنیم که میشود به خواسته رسید . پس خود ما باید بریم دنبال پیدا کردن الگوها چه در زندگی خودمون چه زندگی دیگران .
چرا سپاسگذاری دروازه ورود به نعمتهاست ؟
به این دلیل که احساس خوبِ سپاسگذاری از نعمتهایی که داریم امکان پذیری دریافت نعمتها رو منطقی می کند پس به طور منطقی میتوان نعمتهای بیشتر را دریافت کرد ، اگر تمرکز روی باور فراوانی باشد به سمت فراوانی بیشتر هدایت میشویم .
باید بدانیم قوانین چطور کار میکند و چطور میتوانیم توی زندگیمون ازش استفاده کنیم .
وقتی وارد مدار درست دریافت قرار میگیریم دیگران متعجب و حیرت زده از از این میشوند که چجوری اینقد ایدههای مناسب به ذهنت میاد چطور در زمان مناسب در مکان مناسب قرار میگیری .
جهان ، جهان فراوانی نعمت و ثروته و بیش از حد کل کیهان نعمتها وجود دارد و ما در مسیر دریافت آن هستیم این جاست که تفاوتها ایجاد میشود.
خداوند در سوره طلاق روی صحبتش بسمت کسانی است که طلاق میگیرند که یادت باشد که خداوند از جایی که فکرش را نمیکنی به تو روزی میدهد، در گذشته زنان هیچ درآمد و کاری نداشته اند و شوهران آنان مسئول همسران و نان آور بوده اند خداوند میگوید اگر بر خداوند توکل کنی خداوند برای شما کافیست. از بینهایت طریق به تو روزی میدهد .
اگه سر کاری رفتی و اخراج شدی اگر به خداوند توکل کنی خداوند راه رو برات باز میکنه و از جایی که فکرش را نمیکنی به تو رزق و روزی میدهد و حکم خداوند جاریست . همان کسی که زمین را مرده و دوباره زنده میکند مردگان را زنده میکند و به این طریق زنده شدن مردگان را منطقی میکند.
آیه انی سئلک عبادی فانی قریب ، اگر مومنان از تو پرسیدند بگو من نزدیک هستم و من اجابت میکنم درخواست کسی که درخواست کند پس شما هم من را اجابت کنید و به من ایمان بیاورید. چطور ؟ با ایمان آوردن رشد کنید و پیشرفت کنید اگر باور کنی دریافت میکنی پس باید در مدار دریافت باشی تا بتوانی خواسته ات را دریافت کنی و اگر امکان پذیر بودن دریافت خواسته را درک کنیم اونوقت میبینیم که چقدر زندگی لذتبخش زیبا و راحت و چرخ زندگی مون روانتر میشود .
خداوند قسم میخوره
سوگند به روز و سوگند به شب هنگامی که تاریک میشود پروردگار تو هرگز تو را ترک نکرده و هرگز از تو ناراحت نیست . احتمالا یه سوالی توی ذهن پیامبر بوده که نکنه خدا دیگه منو دوس نداره یا احساس گناه داشته که خداوند از رضایتش از پیامبر سوگند میخوره .
در مورد ما هم همینه ممکنه در گذشته کاری انجام داده باشیم و احساس گناه داشته باشیم که نکنه خدا من را نبخشد و من را دوست نداشته باشد ، در مورد ما هم میگه که خداوند هرگز از تو ناراحت نیست و هرگز تو را ترک نکرده است .
دوباره خداوند میگوید ؛ در آینده شرایط تو بهتر از گذشته میشود که یک نوید برای دنیا و آخرت پیامبر است چقدر مهمه که این رو باور کنیم خداوند وعده فزونی و مغفرت و فراوانی میدهد برای کسی که در مسیر خداوند در حرکت است. خداوند میگه در آینده آنقدر به تو میدهم که راضی شوی اما مقایسه نکرده که از فلانی به تو بیشتر میدهم .چون مقایسه کردن عامل نابودی زندگی است .
اگه خودت رو با کسی مقایسه کنی احساس رضایت رو نابود میکنی و داشتههات رو از بین میبری .
خداوند برای منطقی کردن ذهن پیامبر و باور پذیر کردن وعده هایی که بهش داده میگوید آیا زمانی که یتیم بودی ما به تو پناه ندادیم زمانی که گمراه بودی هدایتت نکردیم .
پس خداوند میگوید؛ من ذهن را خلق کرده ام و میتوانم خلع سلاحش کنم و راه آن منطقی کردن و امکان پذیر بودن رسیدن به خواسته است ، چه با یاد آوری تجربه هایی از خودمان که چیزی را خواسته ایم و خداوند بما داده چه این که الگو از زندگی دیگران پیدا کنیم و این باور امکان پذیری رو قدرتمندش کنیم .
آیا زمانی که فقیر بودی خداوند تورا غنی و توانمند و بی نیاز نکرد . پس یتیم و نیازمند رو از خودت دور نکن.
از نعمتهای پروردگارت حرف بزن و به یاد بیاور تا به تو کمک شود و ذهن خلع سلاح شود گذشته رو بیاد بیاور تا ایمانت قویتر شود تا وعده اتفاقات خوب برایت قابل باور و امکان پذیر شود تا اتفاقات خوب رخ بدهد .
توی موضع سلامتی هم میتونیم به یاد بیاوریم اگه مریض شدیم بگیم آقا من قبلا هم مریض شدم یا دستم رو بریدم و خوب شده پس الان هم خوب میشم اینجوری ذهن قبول میکنه اونم با منطق درست . ازاین الگو ها قدرت بگیریم ایمانمون قویتر بشه که کجاها خداوند راهها رو باز کرده باورکنیم کجا درها رو توی چه شرایطی باز کرده راه رو نشون داده هر چقدر باور کنیم و یادآوری کنیم و منطقی کنیم باور میکنیم که امکان پذیره شرایط بهبود پیدا کنه پس هدایت میشیم به افراد به موقعیت ها ایده ها و شرایط مناسب که اوضاع رو بهتر و بهتر میکنه .
آیا باور میکنیم .
اما وقتی صبح تا شب چرندیات شبکه های اجتماعی رو گوش میکنیم و به ذهن خوراک بد میدیم شرایط بد و بدتر میشه وقتی میگیم دلار فلان شد ویروس اومد جنگ شد اختلاس شد فقر زیاد شد ما داریم با این کار گور خودمون رو با دست خودمون میکنیم .
وقت ما با ارزشه تمرکز ما با ارزشه زندگی ما با ارزشه _ نباید در شرایط بد قرار بگیریم .
ذهن ما یه جوریه که اگه یه چیز خوب یا مثبت ببینه میگه این الکیه ، اما اگه یه چیز منفی ببینه یا بشنوه سریع باورش میکنه و با هیجان میره سمتش و هزار برابر بزرگش میکنه . پس مهمه که با چه کسی نشست و برخواست میکنیم چه چیزی میبینیم یا میشنویم چه کتابهایی رو میخونیم چه فیلم هایی رو میبینیم با چه افرادی صحبت میکنیم چه فکرهایی رو توی ذهن تقویتش میکنیم . باید ورودیهامون رو کنترل کنیم بعد راحتتر میتونیم ببینیم که دروازه ای از ثروت و نعمت وارد زندگیمون خواهد شد .
در پناه الله یکتا شاد و سلامت و ثروتمند و سعادتمند باشید
سلام خدمت استاد و هم فرکانسی های عزیزی که کامنت رو میخونند
فَإِمَّا یَأْتِیَنَّکُم مِّنِّی هُدًی فَمَن تَبِعَ هُدَایَ فَلَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ (38)
استاد در دوره 12 قدم در مورد این ایه صحبت میکنه
که هدایتی ا جانب خدا میاد هرکسی تبعیت کنه یعنی بهش توجه کنه ی جورایی خدا جوری براش دست میکنه ک نه نسبت به اتفاقات و اشتباهات گذشته دچار غم بشه و نه از آینده ترسی داشته باشه
شاد شاد باشه با رضایت کامل جوری خداروشکر کنه ک بابت تمام اتفاقات گذشته خوشحال باشه و خیر بدونه
شرطش باور کردن ی همچین آینده ای و باور وعده خدا و قدرت خدا
به محض باور همین جیزی در لحظه حال حالش عالی میشه و فارغ میشه از غم گذشته و ترس از آینده
غم از گذشته و ترس از آینده توهماتی هس از طرف ابلیس ک فقط کسانی دچارش میشن ک به حرف های ابلیس گوش بدن
باور ب این ک خداوند میتونه اتفاقاتی رو رقم بزنه ک به هیچ وجه ا گذشته و زمانی ک گذشت ناراحت نباشی و از آینده و ترس از اتفاقات در امان باشی
اره میتونه همچین اتفاقی بیفته
خداوند قادره ک تمام خطاهای گذشته رو ب حسنه تبدیل کنه
تنها کسی ک میتونه ن تنها پاک کنه بلکه تبدیل ب حسنه کنه
أَمْ حَسِبْتُمْ أَن تَدْخُلُوا الْجَنَّهَ وَلَمَّا یَأْتِکُم مَّثَلُ الَّذِینَ خَلَوْا مِن قَبْلِکُم ۖ مَّسَّتْهُمُ الْبَأْسَاءُ وَالضَّرَّاءُ وَزُلْزِلُوا حَتَّی یَقُولَ الرَّسُولُ وَالَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ مَتَی نَصْرُ اللَّهِ ۗ أَلَا إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَرِیبٌ (214)
طبق این ایه همه انسان ها دچار آزمایش میشن تا مشخص بشه چ گسی لایق بهشته
کسی الکی ب بهشت نمیره
این سنت خداست ک همه با سختی ها و تنگی ها و زیر و رو شدن همه جیز امتحان میشن
این دنیا آزمایشی هس برای جایگاه اون دنیا
اگر بتونم از این دیدگاه نگاه کنم اصن این دنیا و اتفاقات توهمه و نه وقتی جیزی از دست بدم و نه وقتی جیزی ب دست بیارم تغییری در حالتم رخ نمیده و همیشه مثل استاد شکرگزاری میکنم
وَلَنَبْلُوَنَّکُم بِشَیْءٍ مِّنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِّنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنفُسِ وَالثَّمَرَاتِ ۗ وَبَشِّرِ الصَّابِرِینَ (155)
استاد این ایه رو هم در 12 قدم توضیح میدن ک وقتی مورد آزمایش قرار گرفته شدیم باید صبر کنیم و اینجا عیار هر فرد مشخص میشه
و خدا میگه مژده بده ب صابرین
اونایی ک حالشون خوبه و ناشکری نمی کنن در سختی ها
برای بدست آوردن بهشت باید آدم بهاش رو بده با ترس و از دست دادن اموال
خوش ب خال اون کسانی ک در زمانی ک سختی میکشن باز هم گله و شکایت نمی کنن و شکر میکنن ک البته اون شکر هم لطف خداست
در واقع همه چیز دست خداست هر کسی اجازه شکر نداره
خدایا شکرت ک هر لحظه بیشتر و بیشتر دارم میفهمم هیچ کاره بودنم و بلد نبودنم و نا توان بودنم و هیچ بودنم رو
حالا چرا شکر؟چون باعث میشه بفهمم ک اعتبار تمام موفقیت ها ب خدا میرسه و اونه ک همه کاره هس و من صفرم و الکی مغرور نشم و ب خودم ستم نکنم ک خداوند ستمکاران رو هدایت نمی کنه و از نعمت ها خبری نیس و گاری زهوار در رفته رو باید بکشی
اما اگر بندگی کنم و همیشه یادم باشه ک هیچ کارم اون برام خدایی میکنه و همه کارهارو انجام میده بدون غمی از گذشته و ترسی از آینده
خدا هم از ما فقط بندگی خواسته این ک فک نکنم اگر موفقیتی ب دست میاد من خاصم و یا استعداد خاصی دارم اینو بدونم ک واقعا من هیچی نیستم
و این ک ب این باور داشته باشم ب نفع خودمه ک دجار کبر نمیشم
این ها بندگان خاص هستن و ابلیس ناتوان از انحرافشون
این بندگی خاص و در امان موندن از شیطان میتونه خیلی آسان باشه
وقتی موفقیت ها شروع شد باید بدونم ک همش خداست و داره بهم لطف میکنه و من هیچ فرقی با بقیه ندارم و با این موفقیت ها از کسی بالاتر نمیرم
باید جنبهدداشته باشم و اینو بدونم ک من خیلی با ارزشم و باید از همه جیز بهترین هارو داشته باشم و با غرور فریب ابلیس رو نخورم و ب خودم ظلم نکنم مثل گذشته
خداوند همواره برای من ثابت کردا ک برام بهترین ها و زیباترین هارو میخواسته و میخاد
باید بندگی کنم تا از ریل خارج نشم
فقط باید بندگی کنم تا لحظه آخر بتونم رشد کنم و نعمت هام هر روز بیشتر و بیشتر بشه و یادم باشه جای غرور وجود نداره چون همش فقط لطف خداست
سلام استاد ایشلا هر جای دونیا هستین سالم باشین
استاد عزیز تا این همه باورو بسازی عمر منم سر شده بعد هر چیزی یه موقع داره وقتی از وقتش بگذره دیگه اون مزه رو نداره اسلن به خودم میگم سعید فرض کن داد ولی چه فایده وقتی از حدش بگذره خب خدا میدونه من عجولم من شرگ میورزم اون مگه نمیدونه من این نقص ها رو دارم پس چرا کمک نمیکنه از راه ساده پیش بریم چرا خیلی هستن توی خشی قلت میخورن ولی خیلی خیلی ها تر هستن توی هزاران مشگل هستن و ککشون نمیگزه زندگی این دونیا چرا باید اینجوری باشه استاد من نه وام نه بیمه نه هیچکس رو ندارم بخام روش حساب کنم و تنها از خدا هدایت خاستم اما چرا میان راه کم میارم استاد همه حرفاتون درسته شکی توش نیست ولی چرا واقعان من کم میارم میان راه چرا این حال احساس خب پایدار نیست که اون چیزهای قشنگ بهشون دست پیدا کنیم من خیلی در حد مسیر باشم 10 روز ولی باز بر میگردم به مسیر گذشته همیشه استاد به خودم میگم خدایا اون روز رو نیار تمام این آرزوها رو با خودم ببرم توی گور میگم این کارو با من نکن خدا استاد عزیز اگه بشه چی میشه همیشه میگم خدایا اگه بخاد توی یه شب زندگی رو عوض میکنه من به این اعتقاد دارم اما 30 ساله به انتظار این شب هستم هنوز نیومده
استاد عزیزم سلام
خانم شایسته دوست داشتنی سلام و ممنونم که باعث شدید استاد برامون پیامبری کنن و باز هم ما رو به وجد بیارن
دوستان گرامی و ارزشمندم قدر دان کامنت های شما هستم
استاد عباس منش به نظرم بهترین صفت برای نام بردن از شما این هست بهتون بگیم پیامبر
اخه استاد چطوریه وقتی یه فایلی میذارید 99 درصد دوستان میگن : وای این فایل برای من بوده
و البته خودم من هم از این قضیه مستثنی نیستم
هفته گذشته یه درخواستی داشتم مبنی بر اضافه شدن آیتمی در فیش حقوقی که طی یه درخواست نوشتم و دادم دست یه فردی که امضای شهردار رو بگیره برام و اینجا یادم رفت که توکل کنم به خداوند و بسپارم خودش از طریق دست هاش برام انجام بده و فرداش مشرک شدم و زنگ زدم که پیگیر اون درخواست بشم و غافل از اینکه وقتی درخواستی دارم صفر تا صد رو بسپارم به خودش ، بسپارم به اون پروردگاری که روزی مورچه رو تو دل خاک یادش نمیره و این باورهای محدود کننده بود که هجوم آورد به من که اگر امضا نگیره و اگر یادش بره و اگر….
دو روزی گذشت و خبری نشد نشستم گفتم آسیه چرا وقتی میدونی توکل کردن به خود خودش و سپاسگذاری بابت این نعمت هایی که الان در حال حاضر داری چه دروازه هایی از برکت رو به روم باز میکنه پس چرا گاهی غافل میشی و یادت میره و تو همین افکار بودم که همسر عزیزم تماس کرفت و گفت پیگیر شدی یا نه و من فقط گفتم اره و چون تو مدار نیست براش توضیح ندادم که از این به بعد از کجا و از چه طریق میخوام پیگیری کنم .
و همون لحظه بدون هیچ دل نگرانی و دغدغه ای سپردم به همون خدایی که فرمانروای کل هست ، به اون رییس کل که همه زمین و آسمان ها و کیهان و کهکشان در دست قدرتش .
پروردگارم بابت تک تک خواسته هایم به تو توکل میکنم و از تو میخواهم به آسان ترین و راحت ترین شکل ممکن برایم رقم بزنی .
خدایا من رو تو خیلی حساب باز کردم
استاد عزیزم دنیا دنیا برات خیر و آرامش و آسایش میخواهم
در پناه پروردگار مهربان ️️️
سلام به استاد عزیز
سلام به دوستان خوب خودم
ممنون استاد عزیز هستم که ما را با این آگاهی ها اشنا می کند
از خدای خودم هستم که همیشه در بهترین موقعیت من را هدایت می کند
با نشانه های خودش دستهای من را می گیرد
او همیشه در کنار من است ولی من گاهی اوقات خودم را درگیر روزمره گی های اطراف خودم می کنم و در نهایت فراموش می کنم که باید او را بخوانم
از او کمک بگیرم
روی او حساب باز کنم
با او صحبت کنم
اما باز من را رها نمی کند
باز به من دل می بندد
باز از اینکه او را بخوانم خوشحال می شود
باز به من بهترین راه ها را نشان می دهد
از همه مهمتر از حال خوب من لذت می برد
از موفقیت من شاد می شود
از نتایج و دستاوردهای من کیف می کند
وقتی که توانسته ام به یک موفقیت و دستاورد برسم پس باز هم می توانم موفق بشوم
باز هم می توانم به راحتی و آسانی به دستاوردهای دیگری دست پیدا کنم
این شدنی است و فقط کافی است که من باور کنم که می شود
باور کنم که شدنی است همه اینها زمانی برای من به وجود می آید که من به خدای خودم باور داشته باشم
به او اعتماد کنم
این بزرگترین نکته و درس است
دقیقا زمانی که من می خواستم شغل جدید برای خودم شروع کنم همین ترس ها مانع از این می شد که من بخواهم جلو بروم
همین نگرانی ها باعث می شد که من همیشه درجا بزنم
اما در خودم این نکته را ساختم که می توانم و تغییر خواهم کرد
در خودم این را خواستم که می توانم شروع کنم
و همین خدای بزرگ جوری همه چیز را برای من هموار کرد و جوری مسیر را برای من هموار کرد که واقعا باورم نمی شد که به این آسانی کار من جور بشود و من بخواهم جلو بروم
چقدر زیبا است زمانی که روی او حساب باز می کنی و او به آسانی و راحتی و بهترین راه ممکن کارها را جلو می برد
این همان خدایی است که همیشه در کنار من بوده است اما من او را نمی دیدم
او را نادیده می گرفتم و با افکاری که داشتم دنبال بنده بودم آنهم دنبال بنده ای بودم که خود او آفریده همان خدایی بود که من نام او را به زبان می آوردم اما در کل نگاهم به دستهای دیگری بود
وای که چقدر اوقات راه را بیراه می رفتم
چقدر دنبال حاشیه بودم و اصل را نمی دیدم
او بزرگترین و برترین قدرت در این جهان است چرا من از او کمک نگیرم بجای اینکه درگیر شخص باشم
اکنون به این درک و منطق رسیده ام و همیشه دل به او و هدایت او می سپارم و در نهایت او من را جلو می برد
او اکنون من را صاحب کسب و کار خودم کرده است
او اکنون من را شاد و ازاد کرده است
او اکنون قدم به قدم در حال اجابت کردن خواسته های من است
ممنون خدای خوب خودم هستم که همیشه در کنار من است و همیشه در حال هدایت کردن من است
سپاس از استاد عزیز
سپاس از خدای هدایتگر خودم
سپاس از خدای فراوانی ها
به نام خدای زیبا، مهربون ودوست داشتنی. سلام به نابترین استاد دنیا، مریم عزیزم ودوستان هم فرکانسی ام در این سایت بهشتی.خدای مهربون رو شاکرم بابت این آگاهی های ناب واین همزمانی های الهی.استادعزیزم با این فایل چقدر نور ایمان در دلهامون زیادتر شد وچقدر نجواهای ذهنمون ساکت شد ،چه هدایت ها وهمزمانی هایی برام تداعی شد.شما از حضرت محمد گفتی وکارهای که خدا برای حضرت محمد انجام داد واشک آگاهی از چشمانم سرازیر شد ،قلبم باز شد وکلامت رو تایید کرد .استادجانم این روزها معنای عمیق صحبت هاتون که می گفتی به خدا ما هیچ کدوممون با هیچ امامی ،با هیچ پیامبری فرقی نداریم ،بیشتر درک می کنم .ازروز اولی که وارد این مسیر هدایت شدم ،خداوند مثل حضرت مریم برام کارهامو به زیباترین صورت واز راحتترین مسیر انجام داد ،من روی شونه هاش سوار شدم واون منو تو مسیر آسونی ها هدایت کرد.یادمه وقتی ازش هدایت خواستم بهم با سوره ی مریم گفت سکوت کن تا بین قومت حمایتت کنم 7 ماه سکوت کردم تا بتونم طبق هدایت هام از رابطه ی با همسرم خارج بشم وچه زیبا خداوند به وعده ش وفا کرد ،چه قلبهایی رو تو این مسیر آروم کرد ،چه قلب هایی رو برام نرم کرد وچه دستان نابی به کمکم آورد .چه همزمانی هایی که فقط تحت اراده ی خداوند بود اتفاق افتاد .وچقدر ذهن زود همه ی این هدایت ها رو عادی تلقی می کنه وبا ترس ونجوا ،مارو منحرف می کنه . خدا رو هزاران مرتبه شکر که تو مدار شنیدن این آگاهی ها هستم وچقدر خوشبخت وسعادتمندم که با شما استاد نابم هم مدارم ،چه زیبا خدای مهربون به قلب شما جاری می کنه ومارو با کلامتون سیراب می کنید .اگه بخوام در مورد کارهایی که خداوند برام انجام داده از وقتی که آگاهانه با قوانینش زندگی می کنم بنویسم همین 4 سال اندازه ی یک کتاب میشه وخدا رو شکر که هر چه تو این مسیر پیش میرم ،اشتیاقم به درک وعمل به این آگاهی ها بیشتر وبیشتر میشه .استاد عزیزم عاشقانه دوستت دارم ودستان پرمهرت رو می بوسم.
سلام و درود بر استاد عباس منش عزیز و همراهان
فایل بسیار خوب و تاثیر گزاری بود . از گوش سپردن به آن لذت برم. موردی که برای من خیلی جالب بود همین مورد فراموش کردن است . ما فراموش می کنیم چه بودیم و الان چه هستیم . کجا بودیم و الان کجا هستیم . چه اعتقادات و باورهای مسمومی در خصوص خدا ، دنیا ، جهان هستی ، سرنوشت و ….. داشتیم و الان چقدر متفاوت فکر می کنیم .
فراموش می کنیم که قدرت دست خداست نه بنده او . نه فلان وزیر و نماینده و نه هیچ کس دیگه .استاد درود بر شما که چقدر زیبا بیان کردی که ما خودمان هستیم که مانع اجابت آنچه که می خواهیم هستیم .
دم شما بابت این فایل زیبا و تاثیر گزار گرم . باشد که قدری بیشتر بیندیشیم .
به نام الله یکتا
سلام به همه دوستانم
خدارو صدهزار مرتبه شکر بابت این صبح زیبا
و خدا رو صد هزار مرتبه شکر بابت این فایل ارزشمند
خوب شروع کردم کارکرد قدم ها رو یکی یکی انجام دادن و رسیدم به قدم دوم جلسه دوم یکبار گوش دادم به فایل و ی مقدار این سیمان های ذهنی رو تونستم شل کنم
وقتی برگشتم به منوی اصلی سایت دیدم ی فایلی با این مضموم اومده که کلید اجابت دعاها
خیلی دوست دارم فایل های توحیدی رو و خیلی از همون ابتدا بیشتر این فایل ها رو گوش میدادم
بیشتر این میل باطنی من و این درون من انس میگیره با فایلهای توحیدی و قرآن و سپاسگذاری و یکی از دلایل نتایج من میتونه این باشه
همون توی شروع داستان اومدن توی سایت
همیشه وقتی نجوایی میومد شروع میکردم به سرچ کردن توی قرآن و مثلا این آیه ها میومد که ما اگه قرآن رو بر کوه نازل میکردیم از شدت ترس متلاشی میشد
یا اینکه الم نشرح لک صدرک
مگر این قلب من و سینه من چیه که تونسته این آگاهی ها رو بپذیره و باهاش در صلح باشه در صورتی که سنگ متلاشی میشه
یا به قول ی آیه دیگه میگفت که ما دل ها رو نرم میکنیم برات نگران نباش
میخوای محصولات رو با قیمت خوب بفروشی با سود خوب ما دل آدم ها رو نرم میکنیم
یا این آیه که ابراهیم رو توی آتش میندازن و گلستان میشه
یعنی توی هر جهنم دره ای هستی
توی هر شرایط به ظاهر سختی هستی
بدون که خداوند توانایی این رو داره که اون شرایط رو به نفع تو تغییر بده
من خودم شرایط زیاد سختی رو تجربه کردم ولی همون شرایط به ظاهر سخت بود که منو به این مسیر هدایت کرد
یاد داستان سختی موسی میوفتم که ی نفر رو به قتل میرسونه و وقتی کلی بلا به خاطر باورهای خودش سرش میاد و میبینه عوامل بیرونی باعث این موضوع شدن میگه که خدایا من به هر خیری که از تو به من برسه فقیرم
و این آیه سوره مریم که استاد اشکم رو درآوردی
واقعا ما هیچیم و از هیچ خلق شدیم
و این آیه از سوره واقعه اگه اشتباه نکنم که میگه حتی توانایی این رو داریم که خطوط سر انگشتان شما رو بازسازی کنیم
حتی میتونیم استخون های شما رو جمع کنیم
و این منطق ها به من میگه برای درخواست های که میکنی قدرت رب رو در نظر بگیر
سپاسگذاری کن بابت هر آنچه که به تو داده شده
خدایا شکرت که من رو از هیچ خلق کردی و به من قدرت حرف زدن یاد دادی
به من قدرت حرکت کردن و لمس کردن و چشیدن و بوییدن و دیدن زیبایی ها رو دادی
خدایا شکرت که من جزیی از خودتم
خدایا شکرت که هر بار منو هدایت میکنی
و وقتی از مسیر درست تو حرکت میکنم نعمتهای بیشمارت را ارزانی من میداری
خدایا شکرت برای حضور سید حسین عباس منش در زندگی من
خدایا شکرت که من رو در مداری قرار دادی که آدم های شایسته رو باهاشون حشر و نشر داشته باشم
کلامشون که کلام توستت رو ببینم
و گوش بدم و زندگی خودم و اطرافیانم رو به خوبی و آرامش و سلامتی و ثروت رقم بزنم
و چقدر خوبه اینجوری فکر کردن کلا من ادمیم استاد وقتی یکی برام تعریفی میکنه حرفی میزنه از هر موضوعی وارد اون موضوع میشم و همون لحظه تجسمش میکنم
و چقدر با حرف های شما وارد موضوعات خوبی میشم و تجسمی زیبا میکنم که زندگی من هم خارج از این تجسمات نیست
استاد عزیز خیلی سپاسگذارم بابت همه چیز بابت این وقت هوایی که میزارید خیلی از این موضوع ها که در قالب فایل های رایگان میزارید واقعا اونقدر ارزشمندن که میتونید بابتشون بهایی پرداخت کنید اما از لطف و بزرگی که دارین اینو رایگان در اختیار ما قرار میدین تا با پیشرفتمون این انرژی در جهان تکثیر بشه که میشود از هیچ انسان ساخت
و میشود از هیچ سلامتی ساخت
از هیچ ثروت ساخت
از هیچ روابطی روابطی عالی ساخت
از هیچ معنویتی معنویتی عالی ساخت
سلام امروز 7ام ماه مبارک رمضان
یه عادت خوبی که به خودم دادم هرجا فایلی از استاد ببینم حتما گوش میدم حتی اگه بی حوصله باشم خلاصه رفتم یوتیوب یهویی یک فایل استاد امد بالا برام طبق عادتم گفتم چون استاده ببینمش
بعد برم دنبال اون کار که بخاطرش اومدم یوتیوب
خلاصه فایل توحیدی بود که قبلا چندبار دیده بودم ولی گفتم اشکال نداره فایل طولانی بود ولی همون چند دقیقه اولش به عیب درونیم پی بردم با اینکه فایل تکراری بود و توحید و شرک رو درک کرده بودم ولی این شرک ها تو وجودم مخفی مونده بود
شرک خفی داشتم که چقدر اوضاع اقتصادیم خوب میشد اگه فلان پارتی رو داشتم و یا اگه فلانی آشنای من بود و منو وساطت میکرد میتونستم با فلانی آشنا بشم برای ازدواج،
خداوند لطف کرد منو به راه راست هدایت کرد
که فهمیدم اینا شرکن که ناخواسته درگیرش بودم
بقول استاد عباس منش چرا فکر میکنی خدا نمیتونه یسری کاراو برات انجام بده؟ این جمله طلاییش یادم آمد که همه چیز خداونده همه چیز توحیده
بقیه کین، چرا فکر میکنم خداوند نمیتونه درهای نعمتش رو بروی من باز کنه و جریان ثروت بیاد تو زندگیم؟
چرا فکر میکنم خداوند نمیتونه اون شخص که موردنظرمه رو برام اکی کنه؟
فهمیدم تنها کسی که میتونه بمن کمک کنه فقط خداوند که همیشه دردسترسم بوده و هست ولی من نمیدیدم واای خدایا شکرت
بعد دیدم هرنعمتی تو زندگیم دارم 0تا صدش رو خدا برام ساخت و من واقعا هیچی نداشتم
و هر روز و هرشب به خودم میگم هرچی دارم از آن خداونده من هیچی از خودم ندارم.
تصمیم گرفتم بیام سایت این ماه مبارک رو توحید کار کنم و اولین فایلی که دیدم این فایل استاد بود.
عاشقتم استاد دستت رو میبوسم چون معلم منی
ممنون از این فایل بی نظیر نیاز دارم بارها گوش کنم