مصاحبه با استاد | کلیدهایی برای خودشناسی و رشد ظرف درونی - صفحه 7 (به ترتیب امتیاز)
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری مصاحبه با استاد | کلیدهایی برای خودشناسی و رشد ظرف درونی296MB21 دقیقه
- فایل صوتی مصاحبه با استاد | کلیدهایی برای خودشناسی و رشد ظرف درونی19MB21 دقیقه
سلاااام
قربونتون برم چقدر شییک شدین هردووو
دوتا عزیز مهربون و شیک و خوش پوش و ثروتمند توی ماشین فوق العاده عاالی
به به چه قسمتی مصاحبه با استاد یادمه چقدر نتیجه گرفتم از فایل های مصاحبه چه نکته ها و چه مسیر ها تو ذهن من باز شد
چی بگم از نشانه هااا از هدایت هااا این فایل و امشب رندم باز کردم که گوش کنم قبلش با مادرم یکم بحث کردیم شاید در حد پنج دقیقه اعصاب همو خرد کردیم بعدش من اومدم تو اتاق در بستم داشتم جلسه چهارم ثروت و گوش میدادم دیدم صدای مامانم میاد برای اینکه تمرینمم باشه و عملکردم و نشون بدم توجه نکردم و ادامه ندادم بحث و با اینکه یچیزی در من میگفت جواب بده تو این مورد حق با توهه اما تو گوشیم موزیک پلی کردم صداشم تا اخر زیاد کردم چون تمرکز نداشتم فایل و گوش بدم موزیک شلوغ پلوغ گذاشتم و ذهنمو کنترل کردم یاد تمرینم هم میفتادم که حالا در موردش توضیح دادم تو کامنت جلسه چهار بعد کنترل بیشتری میکردم بعدش حدود ده دقیقه گذاشت الله اکبر اینقدر اروم شدم و حسم تغغیر کرد که رفتم تو نوت گوشیم نوشتم و از اتاق رفتم بیرون از مادرم عذرخواهی کردم و گفتم در رابطه با فلان موضوع ما دیگه بحث و صحبتی باهم نداریم اما بخاطر بد صحبت کردنم و صدامو بردم بالا عذر میخوام رفتار ایشونم صد و هشتاد درجه تغغیر کرد و جالبه قبلا اینجور مواقع تا خود صبح یریز غرهای ریز میزد و ادامه میداد اما الان حدود یک ساعت گذشته و داره تلوزیون تماشا میکنه و عصبانی هم نیست خدا رو شکر که قوانین خداوند بدون تغییره الانم که شما تو این فایل راجع به روابط صحبت کردین در صورتی که بیشتر سوالات مربوط به قانون سلامتی بود انگار پیام بازرگانی بود اون بخش صحبتاتون که خیلی هم راجع بهش صحبت نکردین
چقدر خوشحال شدم قبل اینکه جواب سوال اخر و بدین که برچسب اتفاق خوب و بد بود من جواب دادم که نه خودمون ساختیم و شما هم توضیحات کامل راجع بهش دادین این یعنی اروم اروم این باور داره برام جایگزین میشه که ما خالق شرایط خودمون هستیم ️
عالی بود استاد ممنونم از شما و مریم جونم بابت سوالات
مصاحبه با استاد || کلیدهایی برای خودشناسی و رشد ظرف درونی
گام نوزدهم
بنام خداوند وهاب و بخشنده و مهربان هدایتگرم که کلید جادویی و طلایی مهاجرت به مدار بالاتر در تمام جنبه های زندگیم برای اجابت دعاها و خواسته هایم را در این مسیر الهی به من عطا بخشیده و به من کمک کرده .؛ که تا این لحظه ظرف وجودم رشد کند و به گام نوزدهم هدایت شوم ممنون و سپاسگذارم . خدایااا شکرت
درود و وقت بخیر خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته ی نازنینم
درود به دوستان عزیزی که در این مسیر توحیدی حضور دارند و با خواندن کامنت های زیباشون به درک و آگاهی بیشتری هدایت میشوم الهی حال دلتون عالیع عالی و جیباتون پر پول و سلامت و شاد و خوشحال باشه..
همانطوری که استاد عزیزمون از خداوند درخواست کمک برای جواب و پاسخگویی سوالات کمک خواستند من هم از خداوند درخواست میکنم خوب بشنوم و خوب بفهمم و خوب درک کنم و خوب عمل کنم
خدایا شکرت کمکم کن تا در این مسیر الهی و جهت دهی درست و مناسب افکار و باورهایم آگاهانه حرکت کنم تا به موفقیت و نتایج و احساس خوب پایدار هدایت شوم
پیشنیاز دوره احساس لیاقت
یعنی مبحث موفقیت فردی،
یعنی همون عزت نفس و اعتماد به نفس هستش
یعنی دوره عزت نفس و اعتماد به نفس بوده،
و تمام این مباحث بصورت زنجیره ای طلایی به همدیگر متصل هستش و من خیلی دوست داشتم که حتما این دوره ها را میداشتم چون بقول استاد ما باید همیشه و همیشه روی این باورها مون بطور مداوم و مستمر کار کنیم
ما با هر بار تحقیر کردن دیگران
و یا شکست خوردن توی زندگیمون
نرسیدن به یک سری از اهدافمون
و یا مشاجره با نزدیکان و یا اطرافیان و یا هر کسی دیگر …
و حتی به یادآوردن یک خاطره ی بد
و یا به یاد آوردن شکستها و تحقیر ها براحتی میتونه عزت نفس ما را پایین بیاره
تمرین و راه حل و همچنین نکتهی مهم و کلیدی طلایی استاد برای اینکه عزت نفس مون را بالا ببریم این است که..
1ـ مهارت هامون را با تمرکز بالا ببریم
وقتی ما در یک کاری با عشق و علاقه کار میکنیم خیلی مهمه که مهارت مون هم رشد کنه تا در آن کار رشد و پیشرفت داشته باشیم
2ـ موفقیت های گذشته مون رو در ذهن مون بیاد بیاریم یعنی یک دفترچه ای داشته باشیم بنام دفترچه ی لیست موفقیت ها و پیشرفت های من
مثلا بنویسیم ..من در این کار نقاشی و یا خطاطی و یا موسیقی و یا مکانیکی و یا این فلان هنر و یا آموزش و یادگیری زبان بهتر شدم و پیشرفت مناسبی داشتم
استاد گفتند با نوشتن و تمرین این موارد خیلی بهمون کمک میکنه که بفهمیم ما چه تواناهایی داشتیم و داریم تا عزت نفس مون بالا بره
استاد جان من خودم صدها هنر دارم و همیشه افتخارم این بود که از هر انگشتم هنر در میاد و قبلنا هم ازشون استفاده کردم و هم پول ساختم .. از آرایشگری و مربی رانندگی بودن . و شیرینی پزی و عروسک بافی و بافتنی و درس های هتلداری را خواندم از کافی شاپ و دکوراسیون و هنر آشپزی و شیرینی پزی و غیره … ولی امسال پاییز و زمستان تمرکزم رو گذاشتم روی بافتن پاپوش و کلاه های خوشکل و زیبا و با رنگ های دلربا .. و خدا رو شکر در این زمینه هم مهاراتم بیشتر شد و هم سرعت عمل در بافتنی خیلی بهتر شد و هم پول ساختم و از تمام کارام عکس گرفتم و داخل گوشیم گذاشتم و با دیدن آن عکس ها به توانایی هایش افتخار میکنم و لذت میبرم و یک موازی کاری جالب هم همراه با بافتن این کامواهام دارم.. اینکه یا فایل های استاد رو گوش میدم و با خودم صحبت میکنم و باورها مو تقویت میکنم و یا زبان آلمانی رو گوش میدم تا دوباره به یاد بیارم که یک زمانی بطور مداوم و یکسره بمدت هشت ماه بطور خود آموز از سی دی های نصرت تقریبا این زبان سخت رو یاد گرفته بودم .. یادمه برای نوشتن جملات آلمانی چقدر با انگلیسی قاطی میکردم ولی خدا رو شکر حداقل یادش گرفتم
استاد گفتند در مبحث روابط هم خیلی روی خودمون کار کنیم
وقتی روابط ما با اطرافیان و همکاران و دوستان و آشنایان مون خوب باشه به عزت نفس مون خیلی کمک میکنه ..
اتفاقا استاد جان یکی از پروژه هایی که دارم الان روش کار میکنم و تازه چند روزی هم تعهد دادم و تعهد نامه نوشتم فایل های بینظیر ده گانه ی پیدا کردن الگوهای تکراری است خدا رو شکر با خواندن کامنت های دوستان بخصوص کامنت های آقای خاص به سمت این فایل ها هدایت شدم برای شناسایی ترمزها و محدودیت های ذهنی در تمام جنبه ها و موارد که تازه دارم خودمو ویکاوری و بازشناسی میکنم تا باورهای محدود کننده ام را در زمینه های مختلف شناسایی کنم و دارم تمرینات شو انجام میدم که خیلی خیلی به عزت نفسم کمک میکنه .. و حالا امروز بلطف خداوند مهربانم دقیقا بسمت چنین فایل ارزشمندی در مبحث عزت نفس هدایت شدم و این همان پروژه ی گام به گام مهاجرت به مدار بالاتر را در عمل دارم احساس میکنم !!!!!
استاد خیلی تاکید داشتند که همیشه روی عزت نفس مون کار کنیم چون ممکنه با یک اتفاق و یا یک تضاد عزت نفس مون رو از دست بدیم ..
اگر تمام عوامل موفقیت رو روی یک کفه ی ترازو بذارم و عزت نفس را در یک کفه ی دیگه ای ترازو بذاریم .. عزت نفس سنگین تره. یعنی اینقدر کار کردن روی عزت نفس مهم هستش برای خودباوری و اعتماد بنفس و احساس لیاقت بیشتر و بیشتر در موفقیت هامون
خیلی ممنون و سپاسگذارم خانم شایسته جان این جملات کلیدی رو در کپشن فایل نوشتید اینکه..
در هر جنبه ای از زندگی، بیشترین تحول در زندگی شما از ” کار کردن روی پاشنه های آشیل ” شروع می شود.
پاشنه آشیل یعنی نقاطی که ذهن شما برای تغییر در آن نقاط، بیشترین مقاومت را دارد و ذهن شما بیشترین ضربه ها را از طریق آن نقاط به زندگی شما وارد می کند؛همان داستان اسطوره ی یونانی بنام آشیل است که ضد ضربه بوده مثل اسفندیار رویین تن شاهنامه فردوسی ما که نقطه ضعفش در چشمانش بوده .. ولی تنها نقطه ضعف این اسطوره ی ضد ضربه یونانی پاشنه ی کف پای آشیل بوده .و حالا ضرب المثل پاشنه ی آشیل از آنجا آمده است. یعنی باید همیشه به نقاط ضعف مون و نقاط قوت مون توجه کنیم و ترمیم و تقویت شون کنیم . در واقع برای مباحث مالی بهتره که روی باورهای قدرتمند کننده مون و نقاط قوت بیشتر کار کنیم
یکی از مباحثی که باید خیلی به آن توجه کنیم قانون تکامل هستش
یعنی برای موفقیت های مالی هم باید قدم به قدم حرکت کنیم و پیش نیازهای ساختن موفقیت مالی؛ هم قانون تکامل هست یعنی اول باید باورها مون رو درست کنیم .. یعنی باورهای نامناسب و محدود کننده ها مون رو به باورهای درست و مناسب و مثبت تغییر بدیم .. اینکه باورهای نامناسب گذشته مون را شناسایی کنیم که ببینیم از کجا آمده که اینقدر توی مغزمون جا خوش کردند .. یکی از تغییراتی که باید همیشه روشون کار کنیم بخصوص باورهای مذهبی که مخرب ترین باورها را از کودکی در ذهن مون پرورش و کاشته شده بود برای سرکوب و کمبودها و فقر و فقارت و بدبختی و بیچارگی و باورهای مخربی در باره ی پول و ثروت و فراوانی در ذهن مون کاشتند
خدا رو هزاران هزار بار شکر گذارم که با استاد خردمند و آگاهی چون استاد عباسمنش آشنا شدم که تمام باورهای مخرب مذهبی و پولی و مالی و ثروت منو کلا جابجا کرد و فهمیدم که تمام این یو یو شدن ها و فراز و نشیب های مالی من بیشترش از باورهای مذهبی بوده و خدا رو شکر در این چندین سال با کار کردن مداوم روی باورهای جدیدم کلا شخصیتم تغییر کردم
یکی از باورهای بنیادینی که از ادیان قوم یهود در مورد مبحث ثروت استاد همیشه یاد میکنند و تحقیق و بررسی کردند اینکه من هم خیلی خیلی دوستش میدارم و همیشه ورد زبانم هست و کاملا بهش ایمان و باور دارم این است که…
هر چقدر ثروتمند تر شوی نزد خداوند محبوبتر و عزیزتر می شوی
هر چقدر ثروتمندتر شوی خداوند بیشتر دوستت دارد
خدا رو شکر تعهدی دادیم که روی خودمان کار کنیم و رد پایی بجای بگذاریم و طبق تعهدم هم فقط به خداوند توکل میکنم و از اینکه چنین استاد بینظیری دارم که در طول مسیر رانندگی شون چنین درس های گرانبهایی از دوره ی عزت نفس و باورهای قدرتمند کننده ی پولی و مالی را آموزش دادند یک دنیا ممنون و سپاسگذارم .. استاد جان همین تمریناتی که در این قسمت آموزش دادید خودش یک دوره ی عزت نفس هستش که احساس لیاقت را در من افزایش داده و باید باورهای قدرتمند کننده ای را با همین تمرینات ارزشمند و گرانبهای شما در وجودم بسازم . و همچنین از خانم شایسته ی عزیز و مهربانم هم نهایت تشکر و قدردانی را دارم که اینقدر با تمرکز و دقت و هوشمندانه این سوالات را از دل کامنت های دوستان کشیدن بیرون و در طول مسیر رانندگی مطرح کردند ممنون و سپاسگذارم خانم شایسته جانم مرسی مرسی … هر چند این فایل رو قبلنا دیده بودم و کامنت هم نوشته بودم ولی اینبار با این آگاهی هایم به این فایل همانند الماس نورانی و درخشان برایم خودنمایی کرد و انگار خیلی خیلی بیشتر در مدار درک و آگاهی این فایل ارزشمند قرار گرفتم هر چند باید باز هم بارها و بارها به این فایل گوش کنم و ببینمش تا در مدار آگاهی های بیشتری هدایت شوم
خدایااا کمکم کن که هر روزم بهتر از روز گذشته در مدار کنترل ورودی های ذهنم باشم تا ظرف وجودم را وسیعتر و عمیق تر کنم و برای این موهبت های الهیم شکرگذارم
خدایا تمام جنبه های زندگی من نیاز به ترمیم و بهبودی کامل و با کیفیت و معجزه های الهی تو را دارد پس با معجزاتت بی نیازم کن و من را در جهت رسیدن به خواسته ها و آرزوها و رویاهایم هدایتم کن
خدایاااااا ما را هدایت کن به راه راست به راه کسانی که به آنها عزت نفس داده ای و لایق داشتن نعمت و پول و ثروت و برکت و سلامتی و تندرستی و دل خوش و شادی و شادمانی را داده ای و از اینکه در مدار امنیت کامل و استقلال مالی آزادی مالی و زمانی و مکانی در تمام جنبه های زندگیم هستم ممنون و سپاسگذارم
خدایا شکرت که هدایت ما رو بعهده گرفتی و ای خدایی که به تنهایی برایم کافی هستی ممنون و سپاسگذارم
ـ
خدایاااا من فقط و فقط با نتایج معجزه آسایم می توانم اسم ترا بلند فریاد بزنم و بگم خدایااآاا شکرت خدایااااااااه اه اه آه آه آه راحت شدم و خودمو سپردم به تو
خدایااا میخوام با بالاتر رفتن مدارم اسم تو رو بلند بلند با فریاد صدا بزنم بگم خـــــــــــــــدایـــــــــــــاااااااااااا
شـــــــــــکـــــرت
خدای قدرتمند من ، من در برابر علم و آگاهی تو هیچم ،همه چیز رو به خودت میسپارم و آسانم کن مرا برای راه حل های آسان و آسانی ها ی دریافت نعمت ها وفور و فراوانی های پول و ثروت سلامتی و روابط عاطفی و عشق در روابط های درست و مناسب با افراد جدید و شاد و خوشحال و مثبت اندیش و آزاد اندیش و با سطح فرکانسی بالا تا از مسیر زندگیم لذت بیشتری را ببرم ..
خدایاااا تنها فقط و فقط ترا می پرستم
و تنها فقط و فقط از تو یاری و هدایت و آگاهی می خواهم
IN GOD WE TRUST
ما به خداوند اعتماد داریم
IN GOD WE TRUST
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
خدایا شکر که هدایتم کردی تا بتونم باورهای خوب را دریافت کنم
سوالاتی که خیلی برام خوب هدایت کرد تا بتونم دریافت کنم مسیر صحیح رشد را
مسیر تکامل
مسیر نعمت و ثروت و فراوانی را
1.چرا با اینکه روی عزت نفس ام کار کردم و آن را رشد داده ام، بعد از مدتی متوجه می شوم دوباره به حالت نامناسب قبلی ام برگشته ام؟
دلیل اینکه باز به حالات اول و اتفاقات قبل برمیگردیم
این هست که تکرار. و تمرین های قوانین را که آموزش دیده ایم را تکرار نمیکنیم
و به یک بار انجام دادن تمرینات دیگه مسیر داعمی درست نمیشود. چون افکار. مخرب و باورهای غلط قبلی باز هم روی باورهای ما کار میکند و ما را در مدار قبل قرار میدهد
و این فایل پایه های قوی را ساخت تا بتونم دوباره تمرینات را به خوبی تکرار کنم و یک روش صحیح را در زندگی ام قرار دهم به لطف خدا
قدرتمندکننده ترین باوری که به شما در زمینه موفقیت مالی کمک کرده، چه باوری بوده است؟
باورهایی که من را در مدار فراوانی ها قرار داده
باورهای مخربی که در لایه های ذهنی من قرار داشته و جلو رشد منو گرفته بود
که با باورهایی که با دوره روانشناسی ثروت بدست آوردم بهترین نتیجه ها رو دریافت کردم به لطف خدا
چگونه پاشنه های آشیل خود را بشناسم و روی بهبود آنها کار کنم؟ ( منظور از پاشنه آشیل، نقطه ضعف شخصیتی است که بیشترین ضربه ها از آن نقطه به زندگی ما وارد می شود)
پاشنه های آشیلی که از باورهای منفی که از خانواده مدرسه جامعه و غیره دریافت کرده بودم
ترمز هایی بود که جلو دار اتفاقاتی بود که با جایگزین باورهای جدید در همان روز یا چند روز بعد نشانه های بهبود نتایج رو دریافت کردم و تکامل را درک کردم که با تکرار. قوانین و باور سازی های مداوم نتیجه ها بزرگتر و بزرگتر میشود خدایا شکر.
استاد ممنونم که این درس ها رو بهم دادی
مریم شایسته عزیز. از زحمات شما هم ممنونم
من عاااشقتونم😍
چقدر پوستتون عالی شده براق و شفاف و جوان
خانم شایسته که چهرشون میدرخشه
خیلی عزت نفس بالایی دارن خانم شایسته همینجور که هستن خودشون رو دوست دارن و این باعث میشه ماهم این انرژی رو درک کنیم و واقعا خداروشکر شمارو میبینم باعث میشه منم زیبایی های خودمو بیاد بیارم و خداروشکر کنم واسش
خیلی دلم میخواد به موقع خدا هدایتم کنه و از معرفی نامه دوره سلامتی استفاده کنم و این دوره رو تهیه کنم
خدایاشکرت
ممنونم استاد ازتون که یادآوری کردین درمورد عزت نفس
واقعا هرچی کار کنیم رو عزت نفس کمه
مثه اب خوردن که بدن هرروز بهش نیاز داره عزت نفسم همینجوره روح ما همیشه به کار کردن رو عزت نفس نیاز داره
تمرین عزت نفس رو که درمورد پیشرفت های کوچیک و بزرگ هس همینجا انجام میدم
و بعد تو دفترم مینویسم و تعهد بدم همیشه به خودم یاد آوری کنم
من خونگیری رو بصورت عالی انجام میدم و حسابی حرفه ای شدم و حتی از بچه ها و نوزادان هم میتونم خون بگیرم
چند مدته رانندگی رو شروع کردم و هرروز شاهد پیشرفتم و شجاع شدنم توی رانندگی هستم
من اوایل ازدواجم هییییچی از خونه داری و تمیزکاری و اشپزی نمیدونستم
حتی نمیدونستم موقع سرخ کردن گوشت و مرغ پیاز لازم هس😁 تا این حد
ولی الان خداروشکر انقد راحت و خوشمزه آشپزی میکنم
انقد سریع کارای خونه رو انجام میدم با اینکه کارمندم
یادگیری زبان رو شروع کردم و هرروز دارم کلمات جدید یاد میگیرم و هرروز توی درک زبان انگلیسی دارم پیشرفت میکنم
در زمینه روابط که فوق العاده پیشرفت کردم
و هم صحبتی با هرکسی رو گذاشتم کنار
و با اون آدمای نزدیکمم فوق العاده حرفای مفید میزنیم و رابطه عالی با همسرم و مادرش دارم جوری که کسی باورش نمیشه رابطه با مادرشوهر انقد عالی باشه
همیشه با احترام با اطرافیان صحبت میکنم
تو محل کارم رابطم با همکارا عالیه و مسوولمون همیشه باهام خوش برخورده
ی نکته که دوست داشتم اینجا بگم
چقدر خدا جالب از طریق اطرافیان بمن نشونه میده
که ببین به خواستت نزدیک میشی و بهش میرسی
خدایاشکرت
🤩چه ماشینای خفنی تو جاده های آمریکا هس
منو همسرم عاااشق ماشین های خفن هستیم و مطمئنم هدایت میشیم وخدا بهمون میده و بدستشون میاریم
درمورد اینکه پرسیدن خدا به صورت اتفاق خوب وارد زندگی میشه
من ذهنم رفت سمت این جمله
که خدا مثه آدمیزاد نیس که بگه خب حالا خستمه برم بخابم بعد بیدار بشم ببینم بنده هام چیکار کردن
خدا همیشه تو زندگی ما هس
خدا همیشه حضور داره
خدا حی و حاضر هس
مثه اون حرف انیشتین که تاریکی ینی عدم حضور نور
پس شیطان ینی عدم حضور خدا
و اتفاقات بد یعنی ما، با باورهای محدود کننده جلوی حضور خدا تو زندگیمون و اتفاقات رو گرفتیم
چون خدا همیشه تو زندگیمون و اتفاقاتمون هست
به نام خداوند مهربان وهدایتگر
سلام به همگی
تمام اتفاقات که ما تجربه می کنیم خودمان جذب می کنیم با افکار و کانون توجه ام اگر این موضوع در ذهن ما جا بیفتد همه چی حل میشه، و به جواب 90 درصد سوال می رسیم
قانون فرکانس یعنی ما همیشه در حال ارسال فرنکاس به جهان هستی هستیم و جهان هم بصورت یک دستگاه هوشمند و سیستم کامپیوتری با توجه به فرنکاس ما شرایط و اتفاقات را برای ما ارسال می کنه این موضوع هم به شکل های گوناگون در قرآن کریم هم ذکر شده ، به ماقدمت ایدیهم، بما کسب ایدیهم، بما کانو یعلمون، همه نشانگر اینکه خواسته یا ناخواسته در حال ارسال فرنکاس هستیم ، می توانیم با کنترل ورودی ذهن نتایج بهتر برای خودمان رقم بزنیم و اتفاقات خوب را خلق کنیم .
خدایا شکرت
علیرضا یکتای مقدم
مشهد مقدس
سلام استاد عزیزم و مریم جان
استاد خیلی جوانتر شدین پوست صورتتون روشن تر و جوانتر شده خیلی اصلا کیف کردم خیلی شما اصلا ترکوندین
مریم جان خیلی زیباتر شدین پوست صورتتون روشن تر شده و خیلی رنگ سفید بهتون میاد مریم جان و
چیزی که توجه منو خیلی جلب کرد جاده ای که رانندگی میکردی چقدر سرسبز چقدر قشنگه واقعا رنگ درخت ها چقدر سبز روشن و قشنگیه اصلا یه جایی نشد که من ببینم جاده نازیبا باشه همه جاده زیبا بود و پر از درخت و سرسبز خیلی عالیه
استاد در مورد اتفاقات خوب و بد به نظر من اگه آدم همیشه توی زندگیش هدایت خداوند را بخواد و کمک خداوند را و با هدایت خدا جلو بره خوشبخت ترین فرد رو زمینه و از هدایت خدا نترسه هدایتی که ظاهرش بد هست استاد من یکی از صدتا هدایت خدا را در زندگیم به شما میگم اینکه من یک سال کنکور دادم و دانشگاه قبول نشدم و سال دوم هم کنکور دادم و قبول شدم دوست داشتم که از شرایط خانواده ام فرار کنم و برم یک شهر دور تر از منطقه زندگیم و درس بخونم و مهم تر از همه از خانواده ام دور بشم من دانشگاه دولتی کاشان روزانه قبول شدم همونی که خواستم شد اما من اون موقع ها که اصلا از قانون چیزی نمیدونستم وقت هایی که حالم و احساسم خوب بود عشقی نماز میخوندم ولی همیشه از بچگیم ته دلم امید داشتم به الله
اما من با خلأ عاطفی نداشتن آرامش درونی و نداشتن احساس خوب رفتم به شهر کاشان و در دانشگاه کاشان شروع به تحصیل کردم در خوابگاه با هم فرکانسی های خودم آشنا شدم که مثل خودم وابستگی داشتن و یه چیز بدتر رفاقت با جنس مخالف که من نداشتم و اونا داشتن و به من میگفتن مثل منگل ها نباش و دوست پسر داشته باش اما من قبول نمیکردم و این مسئله باعث میشد که من فکر کنم که نکنه من زشتم یا منگلم واقعا که دوست پسر ندارم یا ایراد دارم چون من اصلا تا سن ۱۸سالگیم اصلا دوست پسر نداشتم اما دوستام از ۱۵سالگی داشتن و هر از گاهی گریه میکردم که نکنه من مشکل دارم که دوست جنس مخالف ندارم خلاصه
ولی خصوصیات خوبشون این بود که با محبت بودن و مهربان و دست و دلباز اما از درون بی اعتماد به نفس و خلأ عاطفی داشتن یه چیزی اصلا شدید تر از خودم من بین اونا مثلا فرشته بودم من نزدیک ۲ماه هر از گاهی گریه میکردم از دوری خانواده ام نمیدونم چرا میخواستم ازشون جدا شم اما بعد که خواسته ام انجام شد فهمیدم وابستگی شدید دارم به خواهر و مادر و برادرم وقتی بهم زنگ میزدن ناخدا گاه گریم میگرفت و اصلا حال درونی خوبی نداشتم با اینکه تا اصفهان نجف آباد ۵ساعتم راه نبود اما احساس تنهایی میکردم تو شهر غریب یادمه وقتی مادرم داشت وسایل هامو میزاشت تو کمد اتاقم تو خوابگاه من فقط گریه میکردم و میگفتم مامان نرو مامانم گفت نترس اینجا دوست پیدا میکنی و منم هر از گاهی میام اینجا یا تو میای خونه من بعد رفتن مادرم با برادرم خیلی گریه کردم حتی سر میز غذاخوری دانشگاه گریه میکردم یعنی در این حد و خواهرم باهام تماس گرفت و هعی بهم انگیزه میداد و میگفت گریه نکن اونجا برات یه تجربه میشه بعدش دیگه آرام تر شدم
و بعدش حالا با دوستام میرفتم بیرون و میخندیدم و میگشتم شهر کاشان را و یه چیزم بگم که از بچگی خیلی من دختر خوش خنده ای بودم و همش میخندیدم جوری که فامیل میگفتن مائده خنده هاش باعث خنده ما میشه اما نمیدونم چرا از دوری خانواده ام هر از گاهی احساس تنهایی میومد سراغم
من اونجا بچه ها در خوابگاه خیلی دوستم داشتن و در همون روز اول من دوست پیدا کردم و یک فرد دوست داشتنی شدم در خوابگاه اما درونم یه چیزی مشکل داشت و احساسش میکردم این تنهایی من این خلأ عاطفی درونی من هر از گاهی سرو کله اش پیدا میشود و من وابسته به دوستام و خواهر و مادرم میشدم و از دوریشون گریه میکردم من دو ترم دانشگاه درس خواندم بعد یه حسی همش میومد سراغم و بهم میگفت این دانشگاه این درس ها نمیتونه به تو کمک کنه و من بی توجهی میکردم به این حس تا اینکه رفتم برای ترم ۳انتقالی زدم برای شهر خودم نجف آباد و اتفاقا قبول شد درخواست ام و بچه ها خیلی ناراحت شدن از رفتن من من اومدم شهر خودم تا خواستم برم ثبت نام بزنم این حس شدید تر شد که نرو دانشگاه درس رو ول کن من به خواهرم گفتم من امسال نمیرم دانشگاه اون با تعجب گفت دیونه شدی گفتم آره نمیرم و همش میگفتم خدایا نمیدونم دارم چیکار میکنم ولی تو کمکم کن من انصراف دادم از انتقالیم مادرم میگفت این کارو نکن تو فامیل میگن مائده درسش رو ول کرد نکن اینجوری برگرد برو و انصراف انتقالیتم ور دار ببر کاشان و درست را بخون من نرفتم و بی توجهی به حرف مادرم کردم و همش مادرم و خانواده ام بهم فشار میاوردن که چرا درست را ول کردی دوستان هم کلاسی و هم خوابگاهی باهام تماس میگرفتن و ازم سوال میپرسیدن که چی شد و درست را خوندی و من روم نمیشد بگم ول کردم درسم را و بعد تماس اونا گریه میکردم و زنگ میزدن و میگفتن ما مدرک فوق دیپلم را گرفتیم و جشن گرفتیم و توام بیا من بهونه میاوردم و نمیرفتم و خیلی بهم فشار میومد تا اینکه چندین شب گریه میکردم چرا نرفتم دانشگاه نکنه اشتباه کردم نکنه تصمیم اشتباهی گرفتم و این فشار ها باعث شد که من سراغ جملات انگیزشی و حرفهای انگیزشی توی تلگرام تا آرام تر بشم و سرچ کردم و اومد بالا چندین کانال انگیزشی و رفتم سراغ کانال های انگیزشی همزمان با جول استین و چند تا از همین انگیزشی های خارجی شروع کردم اما چیزی متوجه نشدم و. فقط انگیزه میگرفتم بازم کنجکاو بودم رسیدم به امیر شریفی و عرشیانفر اما باز فقط انگیزه میگرفتم و اصل داستان را نمیفهمیدم درست بعد یه دفعه ای با یک یادم نیست صدا بود یا کلیپ تو همین کانال های انگیزشی از شما آشنا شدم و چنان صدای شما در قلب من آرامش ایجاد کرد که دیگه همه را ول کردم و فقط دیگه اومدم سمت شما و بعد فهمیدم این هدایت خدا بود و من بهش عمل کردم و گوش دادم به صدای خدا و من را با شما آشنا کرد در سن ۱۹و۲۰سالگی ظاهرش بد بود خیلی هم بد بود اما بعدش یک گنج پیدا کردم و خیلی خوشحالم که ادامه تحصیل ندادم چون اگه بر میگشتم کاشان با شما هیچ وقت آشنا نمیشدم و دوباره با همون دوستای نامناسب ادامه میدادم اما مادرم میگه هر از گاهی کاش درس را ادامه میدادی 😂😂😂😂😂 و من همش بهش میگم من رفتم یه دانشگاه دیگه با بچه های عالی و عالی تر و با یک استاد بی نظیر 🥰😍🙏 از خدا سپاسگزارم که من را هدایت کرد به شما استاد عزیزم
و دوستای من که مدرک گرفتن در روابط و سلامتی اعتماد به نفس و ثروت افتضاح اصلا همه جنبه های زندگیشون بسیار بسیار مشکل دارن وابستگی دارن و اصلا زندگی زیبایی ندارن و با همون خلأ ها ازدواج هم کردن و اعتماد به نفس و عزت نفسشون ۰ ولی در نظر خودشون زیباست زندگیشون و یا فکر میکنند که تقدیره و خدا رو صد هزار مرتبه شکر از موقعی که با استاد آشنا شدم کم کم دیگه بهم زنگ نزدن و از چرخه زندگیم خارج شدن بدون اینکه بگم نمیخوام باهاتون باشم یا خودشون با دست خودشون بلاکم کردن 🤗😂😂😂😂😂
به نام خدای مهربان
خدایا شکرت شکرت که اینقدر سریع پاسخ میدی ،خدایا شکرت که ایمانم رو روز به روز بیشتر وبیشتر میکنی ،خدایا شکرت برای وجود استاد وخانم شایسته مهربان،خدایا شکرت برای چهره واندام زیبا وبهشتی که دارند چقدر شما زیبایید چقدر از دیدن چهره شما احساس خوب میگیرم خدایا شکرت ،خدایا شکرت برای این ماشین زیبا ،چقدر صندلیهای راحت وزیبایی داره چقدر استاد راحت رانندگی میکنن ،چقدر کیفیت صدا خوبه چون صدای خانم شایسته هم که میکروفن ندارن خوب شنیده میشه ،خدایا شکرت برای این امکانات ،خدایا شکرت که من صبح از خواب پاشدم وتوی شکرگزاریم نوشتم که امروز میخوام زیباییها رو ببینم وسپاسگزار باشم وخداوند خواسته منو اجابت کرده ،خدایا شکرت که دارم مینویسم ،اولش ذهنم گفت بعدا بنویس با دقت چندبار گوش کن وبعد بنویس ولی همون لحظه گفتم نه نسرین این ننوشتن های تو دلیلش باورهای محدود کننده تو هست نه اینکه دوست داری کامنت خوبی بنویسی ، باور محدود کننده تو این هست که به این باور نداری که خداوند میتونه در هرلحظه وبدون هیچ محدودیتی به تو الهام کنه وتوبنویسی ،اره مگه خودت نمیگی خداوند به من میگه ومن مینویسم پس چرا فکر میکنی خداوند برای گفتنش به امکانات نیاز داره به زمان ومکان مناسب نیاز داره خداوند در هر لحظه میتونه واین قدرت رو داره که به تو بگه ولی تو با این باور محدود کنندت جلوی این گفتن ها رو میگیری جلوی پیشرفت خودت رو چون نوشتن کامنت بیشتر واول از همه به خودم کمک میکنه ،کمک چیه معجزه میکنه ، مثال خانم شایسته یادم اومد که یه بار گفته بودن ،مثل کاتالیزور ،کامنت نوشتن باعث میشه توجه مون به نکات مثبت صدبرابر بشه باعث پیدا کردن باورهای وترمزهامون سریعتر میشه باعث شناخت خودمون بهتر میشه ،خدایا شکرت ،شکرت برای این روز پر برکت که میدونم لحظه به لحظه بهتر میشه ،خدایا من الان در شرایطی قرار گرفتم که خیلی خیلی باید مراقب خودم و ورودیهام باشم به خاطر اتفاقاتی که داره دور وبرم میفته ،وچقدر زیبا تو این فایل استاد در مورد چیزایی صحبت کردند که من باید بهشون فکر کنم ودر خودم اونها رو پرورش بدم ،خدایا شکرت برای خرید دوره عزت نفس ، اره استاد چقدر زیبا گفتی که باید همیشه رو عزت نفس کار کنیم ،یکی اینکه مهارتهامونو ببریم بالا در زمینه ای که بهش علاقه داریم وتواون خیلی پیشرفت کنیم با تمرکز بالابا تمام وجود تو اون زمینه کار کنیم ،دوم اینکه بیایم موفقیتهای گذشته مون رو به یاد بیاریم توی یه دفتری بنویسیم دفتری داشته باشیم به نام دفتر موفقیتهای من ،وای چه ایده خوبی ،استاد من خیلی موفقیتهامو بی ارزش میکنم حتی میتونم بگم بعداز اینکه تو کاری موفق میشم اون احساس شادی وپیروزیم خیلی زود کمرنگ میشه وفراموش میکنم تازه اگه به خودم نگم که حالا که چی ،استاد میخوام اینو امتحانش کنم میخوام بنویسم ،من برای جلسه اول عزت نفس کامنت مهارتها وموفقیتهامو نوشتم ولی تو سایت نذاشتمش ،با وجود اینکه دارمش ولی میخوام دوباره بنویسمش اینجوری برام دوباره تکرار میشه تازه شاید چیزای بیشتری یادم بیاد ،خدایا شکرت برای این راهکار ،میخوام هر روز تو این دفتر بنویسم ان شالله به امید خدا ، مورد سوم توی زمینه روابط هست ،اگه روابطتون با دیگران بهتر باشه باعث میشه که عزت نفستون بره بالا ،استاد من ادمی هستم که علاقه به تنهایی دارم دوست دارم با دیگران صحبت کنم ولی هیچ وقت ازین صحبت کردنها نتیجه خوبی نگرفتم شاید در اون لحظه احساس خوبی داشتم ولی بعدش حس خوبی نداشتم به خاطر همین ترجیحم اینه که تنها باشم ، ولی اگه شما میگید باید روابطمون خوب باشه میخوام بهش عمل کنم ،میخوام بشینم وببینم چه باورهای محدود کننده ای دارم در زمینه روابط وپیداشون کنم وسعی کنم باورهای درست بسازم ،استاد من روابطم با دیگران خوبه ولی خیلی محدوده ،و میتونم بگم ادمی هستم که خیلی خیلی کم حرف میزنم ،شاید این بد نباشه چون باعث شده غیبت نکنم دروغ نگم وافکار منفی وباورهای منفی از دیگران نگیرم ،ولی دوست دارم بتونم راحت حرفامو بزنم واز اینکه در جمع غریبه بخوام اظهار نظر کنم نگران نباشم ،میدونم تو این مورد مشکل دارم وباید روی خودم کار کنم که توکل بر خدای مهربان خودش هدایتم میکنه .احساس لیاقت هم که دیگه پاشنه اشیلم هست به امید خدا با کار کردن روی دوره عزت نفس وانجام تمریناش بهتر وبهتر میشم .خدایا شکرت .
خدایا شکرت برای جوابهای استاد ،برای این حد از اگاهی ،وتسلط بر قوانین ،خداوند به شکل اتفاقات خوب وارد زندگی ما نمیشه ،اولا اتفاقات رو ما برچسب میزنیم بهش ممکنه یه اتفاق به ظاهر بد باشه ولی خیر ما در اون باشه ویا برعکس ، وَعَسَى أَن تَکْرَهُوا شَیْئًا وَهُوَ خَیْرٌ لَّکُمْ وَعَسَى أَن تُحِبُّوا شَیْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَّکُمْ وَاللَّهُ یَعْلَمُ وَأَنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ و چه بسا چیزی را دوست ندارید و خیر شما در آن است و چه بسا چیزی را دوست دارید که به ضرر شماست وخدا میداند و شما نمیدانید.
خدایا من نمیدانم وتو میدانی ،خودت مارا هدایت کن ،هدایتمان کن صبور باشیم .
ولی گاهی تو تصویر بزرگتر اتفاقاتی خاص مکرر میفته یه روند هست ،این کار خدانیست ،عملکرد خدا سیستمیه ،به خاطر فرکانسهامون وباورهامون هست ،به خاطر انچه انجام دادید وفرستادید اتفاق برای شما میفته ،ما خودمون خلق میکنیم ،کسی که همیشه به خاطر افکار وباورهاش نگرانه عصبیه غمگینه اتفاقات بدی رو هم جذب میکنه این کار خدا نیست ،کسی که همیشه شاده،همیشه متوکله همیشه هرطور هم که جهان بگرده احساس خودش رو خوب نگه میداره خداوند هم به شکل اتفاقاتی رخ میده که این احساس رو بیشتر تجربه کنه ،خداوند هیچ کاری در زندگی ما انجام نمیدهد مگر اینکه ما خودمون فرکانسشو بفرستیم ،ما با باورهامون وکانون توجهمون این کار رو انجام میدهیم .اعراض ،به چیزای نازیبا توجه نکنید ،انچه که اتفاق میفته خودمون خلق میکنیم ،ولی اگه داریم روی خودمون کار میکنیم وکانون توجهمون رو کنترل میکنیم سعی میکنیم نکات مثبت رو توجه کنیم سعی میکنیم حالمون خوب باشه یه اتفاق به ظاهر بد میفته ،باید سعی کنیم اون اتفاق به ظاهر بد رو یه خیریتی ببینیم درس به ما میده وباعث پیشرفتمون میشه وباعث رسیدن ما به یه سری اهدافمون میشه واگه این کارو انجام بدیم اون اتفاق نتیجه ش برای ما خوب میشه ،باید ذهنمونو کنترل کنیم به حرفهای منفی دیگران در مورد اون اتفاق توجه نکنیم وتهش این میشه که اتفاقات فوق العاده ای براتون میفته .خدایا شکرت ،شکرت برای این اگاهیها وخودت بهمون توان عمل کردن به این اگاهی ها رو عطا کن ،خدایا شکرت .سپاسگزارم استاد عزیزم وخانم شایسته مهربانم ،در پناه خدا باشید .
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
پاشنه آشیل ها همیشه در بک گراند ذهن هستند و ممکنه با یه شکست دوباره بیان بالا
پس همیشه باید روی پاشنه ها کار کنیم
در مورد کار
اولین نکته ای که همه جا استاد میفرمایند اینه که یک مهارتی که مورد علاقت هست رو یاد بگیر
مهم نیست فعلا پول نتونستی بسازی ولی اگه علاقت رو پیدا کردی به مهارت هر روز اضافه کن
باورهای درست در مورد پول بساز
هر چقدر ثروت مند تر شوم نزد خدا محبوبتر میشوم
یه دفتر چه ای تهیه کن که توش هم از موفقیتهای گذشته بنویسی و هم از پیشرفت های حتی کوچیکت.
بررسی و شناخت نقاط ضعف و قوت
نقاط قوت رو قوی تر کن
نقاط ضعف شخصیتی رو بهبود ببخش و ریشه ای کار کن
هیچ کس کامل نیست
با ترس ها برو تو دلش
در مورد عزت نفس اگر اون گنج درون رو که همیشه در ماست رو پیدا کنیم و در واقع بودنش و همه کاره بودنش رو درک کنیم جدا میشیم از مهم بودن حرف مردم و هر چیزی خارج از وجود خودمون.
اون وقته که لاجرم عزتمون رو خدا میده و خدا ما رو بزرگ میکنه و هیچ چیزی جلو دار ما نیست.
گره زدن عزت نفس به هر عاملی نادرسته ولی همه عوامل در گرو اون عزتی که از خدا میگیریم هست.
طبق قانون مدارها هرچه به خورشید نزدیک تر بشیم از جمیع جهات بی نیازتر میشویم یا بهتر بگم غنی تر میشیم.
فاصله بین کمبود عزت نفس تا زیاد بودن عزت نفس رو دور شدن از مدارهای سرد و وارد شدن به مدارهای گرم پر میکنه و برای وارد شدن به مدارهای گرم توحیدی تر شدن نیاز ماست.
خدای من کمکمون کن درک بهتری داشته باشیم و مسیر رو با لذت و قدرت توحید طی کنیم.
رب العالمین داشتن تو یعنی درک کردنت و درک کردنت یعنی انجام و استفاده از قوانین
رب من کمک کن تا عزت نفسمون پدیدار بشه
رب من ما رو به سوی نور هدایت کن
رب من شجاعت و جسارت انجام کارها رو به ما بده
سپاسگزار اساتید عزیزم هستم
بنام خداوند زیبایی ها و فراوانی
سلام خدمت استاد عزیز و خانم شایسته و دوستان سایت
میخواستم از دوستانی که سخنان استاد رو به صورت متن مینویسن و در این قسمت میزارن تشکر کنم، چون ما روستا زندگی میکنیم واینترنت اینجا ضعیفه و جوریه که گاها نمیشه سخنان استاد و گوش کنم و مطالب و اینجا میخونم
بنام خداوند بخشنده مهربان ..
بنام خدای درونی که هر لحظه ما را بسوی پله های ترقی هدایت میکند…
….
این فایل بازم مرور من بر روی جلسه دوم عزت نفس بود….
دیدم چقدر عزت نفس میتونه توی جابجای زندگیمون تاثیر گزار باشه..
من اول مهرماه امسال به لطف خدا و هدایتهاش.از همون حرفه ،”الهیم..تونستم این دوره بینظیر رو خرید کنم..
.این دوره مثل بمب تو زندگیم ترکید..هر چقدر این فایل رو نگاه کردم دیدم هنوز درک نمیکنم تا جلسه سوم پیش رفتم دیدم نمیتونم…
تصمیم گرفتم بدون عجله و آرام ارام بازم برگردم به فایل اول..بیش از چند بار نگاش:کردم هم بصورت تصویری و هم بصورت صوتی…
هر سری یچیزی درونمو بولد کرد…و با کار کردن لیرزی…بهبود شخصیتم پرواز گرفت.و کسبکار هدایتیم قدم به قدم پیش رفت..
وای وای چه کِرمهایی زیر اون باورهای ذهنیم پیدا کردم.چه حرکتهایی …
و به لطف خداوند…هم شخصیتم رشد کرد و هم مسیر بیزنسیم..رشدهایی که سالها من تو خوابم نمیدیدمشون..بخدا…..
استاد من تشنه این صحبتهاییم بعضی موقعها ذهنم هنگ میکنه چکار کنه.از بس تو درونم پر از:شور شعفه….
در کنار عملکرد….همون اعتماد بنفس که من طبق الهاماتم قدم برداشتم…ولی ضعفهای شخصیتیم هنوز بودن.و کم کم در کنارش اونم درست شد…
و هر سری نوع خوراکم..منظور باورامه ..هر سری با تعقییر مدارم چاشنیش متفاوتر میشد…
فقط:سعی میکردم عمل کنم به تمرینات…هر جا میترسیدم میفتادم تو دلش…
هر جا ذهنم جامیموند و حرکت نمیکردم..همونجا رگ غیریتیم در برابر نجوای شیطانی گل میکرد میفتاد وسط…
چند شب پیش هدایت شدم به قبرستان.من اصلا تجربه توی قبر دیدن رو نداشتم.
منیکه روز میترسیدم.با وجود اینکه شلوغم بود…
من تنها و تنها بدون نبود کسی تونستم برای چندمین بار ولی با ورژن بالاتری یبار دیگه غلبه بر ترس کنم..
خداوند بهم گفت باید قدم برداری یبار دیگه همون قسمت ترست بری…
و بازم به لطف خودش اینبار متفاوتر انجامش دادم..
تمام جاهایی که شیطان میگفت نرو یه بلایی بسرت میاد رفتم..من بسیار نقطعه ضعف داشتما…
و خیلی نقطعه ضعفهای دیگه..
من یه ادمیم خیلی زود واکنشی میشدم به یسری رفتارها…
و با تمرین سخت به لطف خدا از حالت غر غر کردن بیام بیرون و اگه هم یچیزی روی مخمه ..نادیدش:بگیرم.
ضعف دیگه.بسیار ادم عجولی بودم الله اکبر..یادمه قبلنا برای یه ارگان دولتی کار میکردم.اینقدر زنگ میزدم .یادمم میاد خندم میگیره…
خیلی پلاچ میشدم به چیزی که جز دردسر نبود..بخاطر همین شرایط خداوند پامو شکوند ..و یبارم از پشت سر یه تصادف بسیار فجیعی کردم..
.
و بهمین خاطر همیشه توی دردسر میفتادم…
میدونی چی بود…خداوند از طریق نشانها بهم میگفت اینکارهایی که تو انجام میدی فقط:داری خودتو عصبانی میکنی….نکن اینکار رو….و مدام بهم نشون میداد…
ولی من میخاستم به پلاچ شدن اونو انجام بدم.و هر بار یه توگُوشی محکمی از جهان میخوردم..
.و میدونم
این رگ عجله داشتن.که مخصوصا چند هفته پیش که داشتم طبق الهام این مسیر رو پیش:میرفتم.
اونجا خسته شدم و حالم بد شد..اونجا بازم پی بردم ای دل قافل بازم این کتگوری رو توی وجودم دارم…
و نقطعه ضعفهای خیلی زیادی داشتم…. و بسیار منو عصبی میکرد و هیچ پیشرفتی نداشتم.
واقعا این ضعف شخصیتی همه چیزه…
من قدرت نه گفتن از کاری که دوستنداشتم رو نداشتم..
یفردی بازم برای چندمین بار بهم پیشنهاد داد..با احترام بهش گفتم دیگه من اینکار رو انجام نمیدم….
من یه ضعف دیگم نسبت به شخص:نزدیکم خیلی حساب روش باز میکردم.هر چی پول داشتم میگفتم بدم به این شخص که بهم سود بده…
که هم سودمو داشته باشم و هم پولم..
و بخاطر اون سود کلانی که سالها منتظرش:بودم ..من از ثروتمند شدن خودم دور شده بودم…و خیلی،؛ تحت قربانی از طرف ایشون شده بودم..
و همین باعث شده بود.این شخص روم شیرک بشه..
.به لطف خداوند هدویت اومد..و من این سود رو کاملا بخشیدم…و حتی همین رفتار رو نسبت به یه دوستی داشتم..
و ایشون مقدترش هر چند ماه اینم خیلی کم….و هر بار یه نشتی برای من ایجاد میکرد…
و من به لطف خدا اینم از خودم دور کردم.
بهش گفتم کاملا این موضوع رو ختم کن..من حقیقتا نمیخام که دیگه برام کار کنی..
و من بسیار تو بحث روابط:نقطعه ضفهای زیادی داشتم.خیلی زیاد ناگفتنیه…
طی تکامل همه و همه رو مثل بتهای ابراهیمی شکوندم..و راحت شدم.
و طی این روند قدمهای هدایتیم و الهامیم رشد کرد..و من بیزنسی تولید کردم که همجوره اسان و راحت و پرفروش هست انشالله …
میخام بگم همه چیز من از رفع پاشنهام بود…من با دیدن این فایل فورا نقطعه ضفهامو نوشتم…و تمرین بعدی استاد رو شروع کردم …و یه دفترچه توی یادداشتها نوشتم..
تمرین من!…دستاورد من در روز!.بر فرض امروز پنج شنبه هست…
چقدر باورهای من نسبت مسیرم قوی شد…
چقدر نشانه های عالی از خداوند دریافت کردم..
خداوند توی فایل عزت نفس 2 بهم یاداوری نمود…
که فقط روی خدای خودم کار کنم.روی هیچکسی حساب باز نکنم..
و همین تکه از حرف استاد خیلی خیلی حرقه بزرگی رو توی ذهنم برانگیخته کرد..
میدونی چجوریه!؟ بعضی موقع یچیزی از:قانون درک میکنی..
وقتی توی نقطعه عملگرایی از اون حرف قرار میگیری بیشتر درکش میکنی.و بعد اون مخفیکاریهای ذهنو بیشتر درک میکنی…
مثل بیزنس الهامی من…من نمونه کارمو طبق هدایت الله بجایی بزرگ فرستادم…و ذهنم داشت بهم میگفت کجا این فروشگاه میاد کار تو رو قبول کنه..و مدام نجوای ناامیدی میداد…
و من با درک این فایل …فهمیدم ذهنم داره روی این شخص روی این کتگوری حساب باز میکنه…
میخام بگم این باورهای ضعیف،”همجوره میتونه به ما اسیب بزنه…
و همین یاداوری این تمرین …دستکرد من..شروع کردم به نوشتنش دیدم چقدر من از درون رشد کردم چقدر کاری که تولید کردم همجوره رشد مهارتی و رشد شخصیتی داشته…
میخام بگم ذهن کارش:همینه…چه هزاران نتیجه بهش:نشون بدی…و خوب که متقاعد شد..و یه اتفاقی پیش:بیاد میاد همون از کاه.کوه میسازه..
و من اینروزا سعی کردم .بتونم خیلی قوی روش کار کنم.و بتونم متقاعدش کنم که در مسیر درست ،”گام برداره…
و ما با تمرینات مختلف با باورهای هر روز جدید میتونیم ..هماهنگیهای لازم با فرکانسهای عالی به جهانمو تقدیم کنیم..
چون کل کار ما در روز همین درک نجواها و همون باورها بسمت مسیر درست هست…
و امان از یه لحظه غفلت…
که میتونه همجوره ما رو گمراه کند…
فقط:از خداوند هدایت میخام.همین امروز که شروع کردم از دستاوردهای روزانه ام بنویسم شور و شوقم نسبت بکار کردن روی خودم قوی تر شده..
انشالله بتونم این تمرینات رو هر لحظه ثبت کنم..تا بتوانم این نعمت الهی رو بنفع خودم رقم بزنیم..
کل کار من …کنترل باورهامه…و کنترل زندگیمه …
و بتونیم بنفع خودم تمامش کنم..
خدایا در پایان صحبتم در این فایل مهاجرت…
فقط ازت هدایت میخام که همیشه در پناهت باشم…
و همیشه گوش بفرمایت باشم ….