شیوه مدیریت انتقادات - صفحه 11 (به ترتیب امتیاز)


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری شیوه مدیریت انتقادات
    447MB
    35 دقیقه
  • فایل صوتی شیوه مدیریت انتقادات
    16MB
    35 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

414 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    الهه سادات گفته:
    مدت عضویت: 2397 روز

    یاهو

    سلام به استاد عزیزم و مریم جانم و دوستان عزیز

    بی‌نهایت سپاسگزارم برای این فایل بینظیر و فوق العاده

    از این دقیق‌تر و کامل‌تر امکان‌پذیر نیست

    همه چیز را خیلی دقیق و مو به مو توضیح دادین

    بی‌نهایت خداوند رو شاکرم برای هدایتم به این مسیر

    بی‌نهایت از شما سپاسگزارم اینقدر کامل و آسان و ساده همه چیز را توضیح می‌دهید

    من وقتی اشتباهی می‌کردم یا اشتباهم رو بهم می‌گفتند خیلی در ذهنم به هم می‌ریختم و خودم رو سرزنش می‌کردم و با خودم نامهربون بودم

    خودم رو سرکوفت می‌کردم و احساس انزجار نسبت به خودم داشتم خیلی خجالت زده می‌شدم

    خدا رو شاکرم الان که در مسیر هستم خیلی تغییر کردم خیلی با خودم مهربانم و خودم رو دوست دارم

    من از انتقاداتی ناراحت می‌شم که طرف چیزی برای عرضه نداره و حتی همون ایراد رو خیلی بزرگتر در خودش داره اما تا به دیگران می‌رسه شروع می‌کنه به ایراد گرفتن در صورتی که ایرادات خودش حتی بزرگتر و بیشترن

    خدا را شکر از موقعی که دارم روی خودم کار می‌کنم خیلی بهتر شدم زیاد احساساتی نمی‌شم و جواب نمیدم اما هنوز هم جای کار دارم و باید بیشتر بر خودم مسلط بشم و سعی کنم کنترل ذهن و احساسم کاملا دست خودم باشه

    قبلاً نظرات دیگران خانواده جامعه برام مهم بود سعی می‌کردم طبق عرف جامعه باشم اما الان نظرات دیگران برایم کمرنگ شده است

    همیشه دوست دارم پیشرفت کنم و هر روز در حال یادگیری باشم شخصیتم رو طوری تربیت کردم که زیاد سوال بپرسم و خوب گوش بدهم و اگر کسی اشتباهم را گرفت اول در ذهن خودم آرامشم را حفظ کنم بعد خوب گوش دهم و آن ایراد را به خودم نگیرم و خیلی ساده کارم را اصلاح کنم

    یکی از اطرافیان نزدیکم که خیلی ایرادگیر هستند مادرم است با وجود اینکه انتقاداتش از روی خیرخواهی و دلسوزی است امامن را احساساتی می‌کند و برانگیخته می‌شوم اوایل سعی می‌کردم توجه نکنم اما این انتقادات بیشتر شد در صورتی که انتقادات مادرم خیلی بیشتر در خودشان وجود دارد و اصلاً سعی در بهبود ندارند

    می‌دانم نمی‌توانیم دیگران را تغییر دهیم و خودمان مسئول زندگی خودمان هستیم بنابراین خیلی دوست دارم زمانی که از من ایرادی گرفته می‌شود خودم مسلط باشم احساسم را کنترل کنم

    این فایل خیلی به من کمک کرد و و باعث شناخت خودم شد

    از تمامی دوستان که کامنت‌های فوق العاده می‌گذارند بی نهایت سپاسگزارم. کامنت دوستان خیلی برای من تاثیرگذار است

    از استاد عزیزم بی نهایت سپاسگزارم

    در پناه الله یکتا شاد ثروتمند و با حال خوب باشین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  2. -
    فاطمه پورهدایتی گفته:
    مدت عضویت: 1497 روز

    سلام استاد جان م

    خوبی استاد منم خوبم

    خدا رو صد هزار مرتبه شکر.

    استاد من دارم رو قرآن کار می‌کنم ، و کانال دارم و دوستانی دارم که باهم کار می کنیم، چند وقت پیش یکی از دوستان م، گفت که تو باید فایل های قرآنی ت، رو به این روش، این روش ضبط کنی، وقتی فکر کردم، دیدم آره چقدر خوب میگه، چقدر راهکار خوبیه، ازش تشکر کردم، اولش شاید یه کمی حالم بد شد ولی نگذاشتم ، ادامه بده، و با خودم گفتم این حرف خدا رو میزنه، که من بهتر ارائه بدم کارم، رو و داره به پیشرفت من کمک می کنه آروم شدم، و تغییر دادم روند کاری م،رو بعدش دیدم داره نتیجه میده ،

    یک انتقاد دیگه ای که دارم با آدم های، دور برم زندگی می‌کنم ، ازم می کنن،اینه که توو توانایی فلان کار رو نداری، و نمی تونی، اینجا خیلی به هم میریزم،وقتی امروز درس های استاد رو گرفتم متوجه شدم، آره این می تونه پاشنه آشیل من باشه چون مدام دارم به خودم میگم که تو نمی تونی، از پس ش، بر نمیای، پس ادامه نده،دقیقا هم اینو از سمت مقابل م، می بینم که میگه، خیییییلی بهم می ریزم، بعد خودم رو قانع می کنم میگم فاطمه رو خودت کار کن و تلاش کن ، توانایی داری تو می تونی، وقتی موفق میشم، می بینم آره اون آدم ها هم تحسین م می کنن، که آره چقققققدر خوب تونستی حتی خیییییلی جاها ما یه همچین فکری در مورد تو نمی کردیم که موفق بشی.

    استاد متشکرم از درس امروز

    چقققققدر عالی بود

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    صفورا کوشککی گفته:
    مدت عضویت: 1183 روز

    بنام یکتای هستی بخش

    سلام…

    اولش که فایل رو گوش دادم با خودم میگفتم من این ویژگی هارو ندارم که بخوام از انتقاد کسی ناراحت شم ولی هرچقدر که بیشتر گوش دادم و استاد مثالهای متعدد آورد رو خودم و درونم عمیق تر شدم دیدم که ای دل غافل چقدررر من تو این موضوع ایراد دارم…اینکه چرا مدام تو چرخه ی انتقاد قرار میگیرم برمیگرده به ترمز های من و الگوهام و اینکه ریشه اون انتقاد از کجا میاد باید ببینم آیا انتقادها سازنده است یا مخرب…

    مثلا تو محیط کارم هرچقدر که تلاش میکنم بهتر و بهتر شم صاحب کارم بازم یه ایرادی تو کار پیدا میکنه و انصافا باید بگم ایراد گیری هاش فوق العاده به بهتر شدن من و افزایش مهارتم کمک کرده…چون واقعا انتقادهاش سازنده است…ولی اینو اون لحظه ای که میگه نمیتونم درک کنم و سریع ناراحت و عصبی میشم و کمی زمان میبره تا با خودم خلوت کنم و بگم به این فکر کن که چطور میتونی از این بهتر باشی به این فکر کن یکی دیگه از ایرادات تو کار قراره برطرف شه پس خوشحال باش…هربار که این گفتوگوهارو باخودم میکنم خیلی حالم خوب میشه و بعدش حسابی رشد و پیشرفت رو تو کارم میبینم…

    اما خب باید خیلی کار کنم روی این موضوع که تو لحظه درست برخورد کنم و عصبی نشم…چون این قضیه هر چند روز یکبار داره برام اتفاق میفته و باید ترمزهامو پیدا کنم…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      محمد حسین تجلی گفته:
      مدت عضویت: 2233 روز

      به نام خداوند توانا و مهربان

      درود به شما خانم کوشککی

      دوست هم مدار

      بهتون تبریک میگم که اینقدر خوب با شجاعت دارید میرید تو دل مسائل و به جای فرار کردن و رد کردن

      می پذیرید و با خودتون گفتگوهای مثبت دارید تا احساس خود سرزنشی رو از خودتون دور کنید و در آرامش الهامات رو برای بهبود خودتون دریافت کنید

      فقط یه شخص قوی و شجاع می توانه انتقاد های سازنده رو بپذیره و شروع کنه به اصلاح کردن رفتارها و باورهاش و پیشرفت کنه

      خانم کوشککی عزیز به شما تبریک میگم بابت این حد از عزت نفسی که برای خودتون ساختید

      خیلی از دیدگاه های شما درس یاد میگیرم سپاسگزارم

      شیوه نگارشتون هم خیلی خوبه و مختصر و مفید نوشتن شما هم تأثیر مثبتی داره برای اینکه من بیشتر ترغیب بشم به خواندن

      سپاسگزارم

      و باز هم به خاطر این شجاعت و شهامتی که برای پذیرش انتقاد های سازنده دارید بهتون تبریک میگم

      خیلی ها جرعتش رو ندارند…

      قدر خودتون رو بدونید :)

      خدایا تنها تو را می پرستیم و تنها از تو یاری می جوییم

      «این عبارت تاکییدی که تصمیم‌ گرفتم پایین تمام دیدگاه هام بنویسم تا جزیی از‌‌ وجودم بشه»

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        صفورا کوشککی گفته:
        مدت عضویت: 1183 روز

        سلام محمد حسین عزیز

        سپاسگذارم بابت کامنت قشنگی که برام گذاشتید و بهم انرژی دادید…قطعا درون زیبایی دارید که میتونید زیبایی رو در کلام دیگران پیدا کنید…همین تایید و تحسین دیگران نشان از اعتماد به نفس بالای شماست…بهتون تبریک میگم

        شما با کامنتتون منو به فکر فرو بردید اون قسمتی که به گفتوگوهای ذهنی اشاره کردید اینکه من باخودم چقدر در صلحم…وااااای خدای منننن…اصلا به این قضیه تا حالا توجه نکرده بودم که تو این مورد چقدررر پیشرفت کردم…من تو گذشته ی نه چندان دور به شدت آدم خود سرزنش گری بودم ..یعنی کوچکترین رفتار و کلام اشتباهم کافی بود تا بدترین گفتوگوهای ذهنی رو باخودم داشته باشم…همین امروز صبح یه موضوعی پیش اومد که به قدری حسم بد شد قشنگ داشت گریم در میومد و ذهنم داشت نجواهارو شروع میکرد که تخریبم کنه…ولی با تمام وجود سعی کردم که گفتوگوهارو مثبت کنم…این کارو ناآگاهانه کردم ..با کامنت شما یاد این موضوع افتادم که چقدررر خودتخریبی میتونه باعث از دست رفتن عزت نفس بشه…

        این روزها دغدغه ام اینه که با دوره ی کشف قوانین ترمز های ذهنیم رو پیدا کنم…البته به دلیل حجم بالای کاریم هنوز شروع نکردم ولی به امید خدا این هفته شروعش میکنم و مطمئنم کلی سرعت پیشرفتم بیشتر میشه…امیدوارم که برای شما هم نتایج عالی اتفاق بیفته و تو این مسیر قشنگ هر روز با سوپرایز های خداوند شگفت زده شید…

        لایق بهترین ها هستید…

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    لیلا کشاورز گفته:
    مدت عضویت: 1135 روز

    سلام

    اول بگم که من دیگه وااااقعا به هدایت شدن و همزمانی و اینا اعتقاد راسخ پیدا کرد.

    توی دوره کشف قوانین، یکی از مشکلاتی که مد نظرم بود همین به هم ریختن شدید موقع انتقاد شدن بود. وقتی خیلی روش دقیق شدم فهمیدم از عدم احساس لیاقت و جلب توجه (به صورت خیلی مخفی و زیرپوستی) میاد. و وقتی هم زمان این فایل رو اون هم به صورت کاااااملا هدایتی دیدم واقعا شگفت زده شدم. به خودم قول دادم که حتما باید این فایل رو 21 بار گوش کنم، و الان دفعه چهارم رو گوش کردم. ممنونم استاد ممنونم که دست خدا می شید که وقتی خدا فکر ما رو می خونه و می خواد یه هدایتی رو بهمون برسونه، شما بهمون می رسونید.

    فایل رو همزمان که داشتم گوش می دادم خلاصه نویسی کردم، شاید به درد کسی خورد به درد خودم که حتما حتما می خوره.

    شیوه مدیریت انتقادات:

    اول اینکه این زمانه، انتقاد خیلی فراگیرتر شده، مخصوصا با وجود شبکه های اجتماعی که افراد خیلی راحت می تونن با اساس یا بی اساس انتقاد کنند.

    دلایل انتقاد زیاد از یک فرد:

    یا خودت از خودت زیاد انتقاد می کنی (سالها خودت داری از خودت ایراد می گیری)، یا خودت از دیگران زیاد انتقاد می کنی و توی هر چیز دنبال ایراد می گردی که بگی (جهان آینه است، هر چه بهش بدی بهت برمیگردونه)

    وقتی از ما انتقاد می شه و ما به هم می ریزیم داره روی یه چیزی توی وجود ما دست می گذاره.

    برای اینکه از انتقاد خیلی احساساتمون درگیر نشه و عصبانی نشیم، باید بدونیم هدف فرد چیه؟

    ممکنه هدفش خیر خواهی باشه.

    ممکنه هدفش تخریب باشه، که باید قدم اول ذهنت را باز بذاری تا مطمئن بشی کدومش است (خیرخواهی یا تخریب) و ازش بخوای توضیح بیشتری بدهد، می فهمی سازنده است یا غرض ورزیه. وقتی خواست توضیح بدهد قشنگ گوش کن و نخواه از خودت دفاع کنی یا چیزی را ثابت کنی. بعد روش فکر کن، ببین می تونه بهت کمک کنه یا غرض ورزیه، از شخص حتما تشکر کن بابت این که بازخورد داده (حتی اگر انتقادش غیر سازنده باشد، که این حرف او را خلع سلاح می کند و ورق برمیگردد). حالا انتقادش را بررسی کن، ممکنه ببینی مغرضانه نیست ولی اطلاعاتش درست نباشد (اطلاعاتش اشتباه است، برداشتت اشتباه است یا کسی نادرست به او داده است)، ببین آیا این وسط یک حقیقتی را داره می گه که تو بهش توجه نکردی و می خوای مخفی کنی و نمی خوای رودررو بشه باهاش؟

    اگر انتقاد سازنده بود بهش فکر کن و برای بهبودش برنامه ریزی کن و این را یک فرصت برای بهبود بدان.

    اگر انتقاد مغرضانه بود، بی توجهی کن (ایگنور)، نه وقت بذار که بخوای ثابت کنی و نه توضیح بدی و نه وقت بذار، تشکر کن و برگرد تمرکز کن روی توانایی هات و اعتماد به نفست. هر چی شخصیت قوی تر باشد، برای این انتقادها تره هم خورد نمی کند، اصلا تاثیری نمی پذیرد. بدون اینکه برات مهم باشه مردم چی فکر می کنند. نذار تردید رو به خودت و توانمندی هات اضافه کنه.

    اگر انتقاد به دلیل اطلاعات غلطشان باشه، اونجا می تونی مختصر و مفید توضیح بدی.

    اگر انتقادی می شود و انتقاد درستی است ولی باز به هم می ریزی و واکنش بدی نشون می دی. دلیل اینکه واکنش بدی نشون می دی احتمالا اینه که ما انتقاد از رفتارمون رو وصل کردیم به انتقاد از شخصیتمون. اگر از یک رفتار اشتباه ما انتقاد شود، این برداشتی را می کنیم که من آدم اشتباهی ام، آدم نادرستی ام. وصلش کردیم به ارزشمندی خودمون. ممکنه کمال گرا باشیم و می خوایم هیچ وقت اشتباه نکنیم و اگر یک کسی بهمون بگه فلان جا کارت را درست انجام ندادی به شدت به هم بریزیم، چون ما از خودمون انتظار بالا و استاندارد بالا داریم که من نباید اشتباه کنم و اگر کسی اینو بهم بگه انگار به شخصیت من توهین کرده. اینجا باید بیایم اون انتقاد از رفتار را از شخصیتمان جدا کنیم. اگر مدیرم از یک کارم انتقاد می کند دلیل این نیست که تو آدم به درد نخوری هستی، دلیل اینه که این کاره را درست انجام ندادی. به خودت نگیر، شخصیش نکن. اون تو رو زیر سوال نمی بره، کاره رو زیر سوال می بره. سعی کن این دو تا رو از هم جدا کنی. تو باید اینو در ذهنت درست کنی، نباید به خودت بگیری و خودت را اذیت کنی. راه حل دیگه اینکه بیای از دید انتقاد کننده نگاه کنی، شاید اگر خودت را جای رئیست بذاری بگی منم اگه رئیس بودم نارضایتی م رو اعلام می کردم. یا بگو این شریک عاطفی زنگ زده و نگران شده و فکر کرده من براش ارزشی قائل نیستم یا شاید به خاطر شرایط گذشته اش این دیدگاه رو داره و شاید من هم اگه جای اون بودم همین فکر را می کردم. اینطوری منطقی تر می شه. ممکن هم هست اون فرد مثلا فرد نابالغی باشد یا سن و سال کمی داشته باشد.

    این را هم در نظر بگیریم که ما انسانهای کاملی نیستیم، و وقتی خودمون رو می شناسیم که داریم بهبود پیدا می کنیم و اشتباه کردن جزوی از مسیر پیشرفت بدانیم، اگر کسی بگوید اشتباه کردی، به هم نمی ریزیم. (انتقاد غیرسازنده ایگنور، انتقاد درست بهبود)

    وقتی ازتون انتقاد می شه خیلی با خودتون مهربون باشید. انتظار نباشید بی نقص باشید و به خودت بگو درستش می کنم. توانایی هات رو به یادت بیار و بگو کجاها خودم رو بهبود دادم. اگر این کار را خوب انجام ندادم این پروژه ها رو خوب انجام دادم.

    اگر دیدید از انتقاد به هم ریختید سه بار نفس عمیق بکشید و نفستون رو آرام بدید بیرون که باعث می شود واکنش احساسی تند نشان ندهید. نفس عمیق کشیدن واقعا تاثیر جادویی دارد و فرصتی را می دهد که از اون عصبانیت شدید و ناراحتی بیاید به فرکانس بهتر.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      رهاخانم گفته:
      مدت عضویت: 2164 روز

      به نام الله سلام لیلا جون

      چقدر نکات را در کامنت شما دیدم و لذت بردم

      ممنون که زمان گذاشتی و عنوان کردی

      برای من خیلی ارزشمند بود

      خیلی دلم می خواست صحبت های استاد جون را نکته برداری کنم ولی نمی دونم چرا این کار را نمی کردم

      ممنون که به ندای درونت گوش فرا دادی و این مار را برای خودت برای من و ب ب همه ی دوستان هم مدارت انجام دادی

      اونقدر این فایل نکته و نکته ها داره در بیرون و در درونش که واقعا باید روزها درونش موند و گوش داد

      خدایا شکرت من را به کامنت شما هدایت کرد

      بازم ممنون

      خدایا برای تک تک هدایت های تو به من سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  5. -
    مرضیه گفته:
    مدت عضویت: 332 روز

    به نام خداوند هدایتگر بشر

    سلام استاد عزیزم

    چقدرررر هدایت خوبی بود چون من کامنتم دقیقا راجب همین موضوع بود خدایااااا شکرت.

    واییییییییییی انگار استاد این ویس برای من گرفته .وقتی مثال ایلان‌ماسک گوش دادم واقعا جالب بود برام که هرچقدر هم عالی باشی بازم ازت انتقاد می شود.

    اگر از ما انتقاد های بی خود میشه یعنی انتقاد های غیر سازنده یعنی ما خودمون داریم از خودمون خیلی انتقاد می کنیم .یعنی خودمون خودمون دوست نداریم.

    بله نکته مهمی بود وقتی خودم با خودم در صلح نباشم دیگران هم همینن .وقتی خودم خودم هر طور باشم دوست دارم بیشتر دیگران من دوست دارم.

    اره استاد منم از دیگران انتقاد می کنم و توجه ام رو نکات منفی دیگران اعتقاد دارم یه عده واقعا فرهنگ‌کافی ندارن.

    دوتا دلیل داره 1 خودت از خودت انتقاد می کنی 2 از دیگران انتقاد کردن .

    …..

    وقتی دیگران انتقاد می کنن هدف طرف ببینید

    1_ممکن انتقاد کردن طرف سازنده باشه و هدفش خیرخواهی ما باشد و باعث رشد پیشرفت ما می شود .و هیچ قصد تخریبی ندارد.

    2_ممکن یه زمان انتقاد کردن به قصد تخریب باشد و باعث ضربه زدن به شخصیت می شود

    وقتی دیگران انتقاد می کنن کامل حرف طرف گوش بده بعدش ببین کدام از موارد هست .توام ازش درادامه تشکر کن حتی انتقاد نادرست هم بود همین بگو

    وای استاد خیلی سخته اینکار من شخصا گارد دارمخخخ.

    اگر انتقاد سازنده بود بهبودش ببخش و سعی کن از این فرصت استفاده کنی برای بهبود خودت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  6. -
    رهاخانم گفته:
    مدت عضویت: 2164 روز

    به نام خدا

    .

    خدایا بی نهایت ازت سپاسگزارم برای تغییرات

    .

    خدایا شکرت من تا یادم میاد مورد انتقاد دیگر قرار نگرفتم حالا چطور و چرا ؟

    چون بیشتر سعی کردم خودم و جهان اطرافم را بشناسم

    چون بیشتر سعی کردم (( از هیچ کسی مخصوصاً

    افراد نزدیکم که این افراد نزدیک برای من خیلی

    مهم بود . دیگر انتقاد نکردم در هیچ موردی ))) .

    خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت

    .

    یعنی در این مورد خیلی نقطه ضعف داشتم و دارم ها ولی از وقتی استاد گفتن همه چیز در درون خودته گفتم خب پس من بیام از کسی انتقاد نکنم.

    همه را دوست داشته باشم

    و این باور که جهان به همه ی آدمها نیاز داره من کاره ای نیستم .

    خدایا بی نهایت ازت سپاسگزارم.

    .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  7. -
    محمد غلامزاده گفته:
    مدت عضویت: 909 روز

    به نام خداوند رحمان

    ممنونم ازت استاد که اینقدر مسائلو باز میکنی به شخصه همه این مواردی که شما گفتید رو من تجربه کردم ولی خب تاحالا ازین زاویه بهش دقت نکرده بودم اینقدر دقیق ، یادمه قبلا انتقاد ازم میشد ذهنم کلی به هم میریخت و کلی اون ماجرا رو مرور میکرد و کلا نمیتونستم هندلش کنم، و خب این برای من رشد خیلی بزرگیه که الان ازم انتقاد میشه با یه تشکر بحثو تموم میکنم و انتقاد های تخریبی هم که کلا ایگنور به قول شما، در کل ازین بابت رشد زیادی داشتم و این نتایج از وقتی اومد که من با سایت شما آشنا شدم و روی خودم کار کردم.سخت تر از انتقاد بقیه انتقادهای خودم بود از خودم سرزنش های خودم از خودم و احساس گناهی که بابت مسائل داشتم و جالب اینجا بود هرچقدر که از خودم و شخصیتم انتقاد میکردم برای بهبود نه تنها توی اون مسائل بهتر عمل نمیکردم بلکه بدتر هم میشد ، کلا وقتی تونستم اونا رو حل کنم که انتقاد کردن از خودمو گذاشتم کنار ،

    سپاس استاد.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  8. -
    صفورا گفته:
    مدت عضویت: 3866 روز

    ممنون از همت شما برای تهیه فایل های رایگان

    فکر کنم کلا ما عباس منشی ها گاها خیلی از دیگران انتقاد میکنیم،چون حرفای شما و منطق های دهن بسته کن شما را برای بقیه میگیم و ایرادات اونا را میگین.بنده خدا ها چنان قانع میشن که دهنشون باز میمونه و میرند تو فکر.اما جدیدا من تا کسی نپرسه ایراد اعتقاد و رفتارش را نمیگم.

    مورد دوم: من بعنوان یک ادم عادی دقت کردم 99 درصد انتقادات من درست و بجا است حتی با لفظ محترمانه، چون همه دوستام هستند و خانواده و اشناها،و تو اینستا هم فعال نیستم.پس من باید به انتقادات خوب گوش بدم،انتقاد را به شخصیتم گره نزنم،انتقاد را یک تضاد بدونم و برم دنبال حلش،

    یه سوال(اگه انتقاد در جمع انجام بشه ،کنترل ذهن سخت تر میشه،چکنیم؟)

    یه تجربه از انتقادی ک ازم شده بگم.چون روی خودم کار کرده بودم و گفته بودم با انتقاد بهم نریزم و از انتقاد در جهت رشد فردی م استفاده کنم.

    ما رفته بودیم باغ و جوجه خوردیم،بعد ناهار من سریع رفتم و ظرفا را شستم،عصر که خاستیم چای بخوریم،کژ گفت لیوان ها بو زحم میده،کی ظرفا را شسته،یکی دیگه گفت اول سیخ ها را شسته بعد لیوان ها را،من تو اون لحظه برخلاف همیشه که ناراحت میشدم و حتی قهر میکردم،ذهنم را کنترل کردم و دیدم حق با آنهاست،من اسکاچ را نشستم و لیوان ها بوی سیخ جوجه ها را گرفته،من فقط گفتم «ببخشید»… یهو جمع ساکت شد و یکی گفت البته دستت درد نکنه اگه ظرفا را نشسته بودی الان اینجا پر از مگس شده بود،حالا برا دفعه بعد دو تا اسکاچ میاریم،یکی برا لیوان ها.

    قضیه به صورت منطقی فیسره پیدا کرد،و من درسش را گرفتم.

    تجربه دوم من اینه اگه تو ذهن از قیافه خودمون انتقاد کنیم تو جمع که میریم دقیقا انتقاد ما را بلند میگند،برای همین من تصمیم گرفتم از قیافه خودم تحسین بعمل بیارم،تا دیگران هم منو تحسین کنند،چطور انتقاد بر میگرده به خودمون،پس چرا تحسین برنگرده به خودمون.

    یه انتقاد هم میخاستم از مریم جان بکنم،تو دوره حل مساله خییییییلی نکته بصورت رگباری میگند،یعنی تو پنج دقیقه قشنگ ذهن من خسته میشه از بس بمباران نکات مهم میشه،برعکس شما استاد یک نکته را تو ده دقیقه میگید و نکته قشنگ گوشت میشه به تن ما.

    مریم جان چون توانایی خلاصه کردن دارن و نکات را برای خودشون مینویسند بسیار ادم مناسب برای تیتر نویسی هستند اما برای اموزش من استرس میگیرم،

    استاد تو هر جلسه نهایتا دو سوال میپرسند اما تو دوره حل مساله ده تا سوال یا بیشتر تو هر جلسه س.

    باز هم ممنون ،و امیدوارم منظورم را تونسته باشم برسونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  9. -
    حسین پیرحسینلو گفته:
    مدت عضویت: 1266 روز

    سلام به استاد عباس منش نازنین

    خانم شایسته عزیز

    و دوستان دوست داشتنی خودم در سایت عباس منش دات کام که از مطالب زیباشون بسیار استفاده میکنم

    من اولین بار هست دارم از نتایجم مینویسم و بسیار خوشحالم و خواستم این احساسم رو با عزیزانم قسمت کنم

    الان یک پلنی از خداوند برای من واضح شد که یک سال طول کشید تا کامل بشه، نمیدونید چه حسی دارم، وقتی این مطالب را می‌نویسم اشک شوق در چشمهام جمع شده و سرشار از احساس سپاسگزاری هستم ، پارسال همین موقع ها که من به کار مشاوری املاک مشغول بودم و همزمان داشتم روی دوره 12 قدم هم کار میکردم . هر روز که میگذشت نه تنها مشتری های من بیشتر نمیشدند ، بلکه من هر روز در کارم ناموفقتر هم میشدم ، نجواهای ذهن من شروع شد و به من می‌گفت که چه فایده‌ای داره تو داری تو این وضعیت بی پولی بیشتر از جیبت هزینه می‌کنی نتیجه‌ای هم که نداره و داری اوضاع رو برای خودت و خانواده ات سخت‌تر می‌کنی، متاسفانه من به نجواهام گوش دادم و دوره‌ها رو دیگه تهیه نکردم ولی اون دوران رکود باعث شد که من خیلی به فکر فرو برم برای ایجاد یک ثروت جدید یا یک راهی برای ایجاد ثروت، بعد از چند ماه فکر کردن یک ایده‌ به ذهنم رسید که امروز نتیجه‌اش رو گرفتم

    دوستان وقتی این مطالب رو می‌نویسم واقعاً بغض گلوم را گرفته و تازه پلن خداوند رو دارم می‌بینم که باید من در اون دوران به اون تضادها برخورد می‌کردم یعنی چند ماه بیکاری و فکر و خیال و نجواهای ذهنی تا مجبور بشم بیشتر و عمیقتر فکر کنم و اگر اون بی‌پولیه نبود اگر اون بیکاریه نبود هیچ وقت به این مسیر هدایت نمیشدم واقعاً خدایا شکرت، از استاد عزیزم هم تشکر می‌کنم بخاطر این همه آگاهی ناب، ان شاءالله همه دوستان پر از رزق و روزی و حال خوب باشند

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  10. -
    مهرک الهی گفته:
    مدت عضویت: 1677 روز

    سلام به استاد اعظم عزیز خودم واستادشایسته ی جانم

    من برای باورلیاقت فقط هرروز باید به خودم بگم من لایق بهترینهاهستم چون از توی اساتید دنیابهترینشونو خدا برای من فرستاده

    هربارکه یک فایل جدید میزارید ومن حتی احساس میکنم ازاین چهارپنج فایل رایگان اخیربه بعد خودشماهم جنس حرفاتون عوض شده

    بقدری دسته بندی وکامل بحث انتقادو توضیح دادیدوازهمه ابعاد برسی کردید که هیچ دانشگاه واستادروانشناسی نمیتونست بگه.

    شما دوتا استاد گویشی ونوشتاری با کلام وقلم شیواتون ،طوری مثل زندگی شیرینتون باهم مکمل

    ید که ارزوی هر بیننده وشنونده ای رو برمیانگیزید که میشه اینچنین زیبا،رویایی وتاثیرگذارزندگی کرد.

    میدونم ازاین جملات زیاد میشنوید ولی ازته قلبم درمیاد.

    من ازبچگی دوست داشتم وقتی عیبی ازکسی میبینم بهش بگم تابهتربشه ودیگران هم عیبمو به خودم بگم ،البته دسته بندی شماروبلد نبودم که چه عیوبی قابل گفتگو هستن والبته هیچکس هم انجامش نمیداد .خونواده خودم هم ادمهای بیحاشیه بودن وکلا به چیزی گیرنمیدادن وهمش ایراد نمیگرفتن ومنم همینطوری باراومدم.تااینکه ازدواج کردم وبه اصطلاح به یه شهربزرگتر وبافرهنگ بالاتر اومدم.

    بااینکه فامیل بودیم وتقریبا هرماه یکبار ما به پیش اونه سفرمیرفتیم ولی انگارازیک کره دیگه اومده بودن

    تا یکی دوسال بعد ازدواج من مثل شاخ دراورده هاتماشاشون میکردم،مگه داریم همچین ادمایی؟به ریز حرکات هرکی که اطرافشون بود ،درپشت سرایراد میگرفتن ،ازبزرگو کوچک ومردوزن.ویواش یواش اونقدرشنیدم ودیدم که کم کم همونجوری شدم.ته قلبم زجرمیکشیدم ونمیخواستم اونجوری باشم ولی احساسات شدید،دلسوزی،فداکاری و.کلی ایراد مخرب دیگه همزادزندگیم شد ودریک تله طولانی افتادم.همیشه درحال قضاوت وایرادگیری وبحث که تواینکارو کردی وتو اینطوری هستی.

    وخدا واستاد همه این چیزهاهم همسرم بود.

    فکرکنیدکه پیش چنین استاد زبون داری کم کم خودم یه استادحرفه ای استدلال شدم.که دایم دنبال ریز اشکالات دیگران وخودش میگشتم وتقصیرتمام کاستیها وبدبختیهای زندگی رو گردنش مینداختم وکاملا مطمئن بودم حق بامنه.اون کارنمیکرد،اون اعتیاد داشت،اون بداخلاق بود ،

    وهمه فامیل هم منوتایید میکردن.طوریکه دیگه همسرم پیشم کم میاورد وتسلیم میشد.

    واین ادامه داشت تا یه روز دراوج بدبختبها وپذیرفتن اینکه دیگه این سرنوشت شوم من بوده که بااینهمه توانایی،زیبایی،هوشمندی،خلاقیت وهزاران صفت خوب، دیگه منتظر مرگ بنشینم وخلاص….

    یه جمله ازکجا نمیدونم توی اینستا بود ویا کجا که میگفت

    هنگام مرگ کسی که هستی وکسی که میتوانستی باشی ،یکدیگرراملاقات خواهند کرد.

    وای استاد یه پتک سنگین خوردتوسرم

    کسی که میتونستم باشم کی بود؟همونی که ارزوشو داشتم رو توی حرف حرفه ها،انتقادات وسرزنشها وقضاوتها گم کرده بودم،یک لحظه خود خوبمو توی ابر دیدم ،بهم ریختم وتغییر، ومسیر پیدا شدن شما توزندگیم باز شد .

    حالا من خوشبختترین روزای زندگیمو دارم میسازم درسته که شیبش ملایمه ولی برای اونهمه باور خرابو سنگین عالیه،

    ترسهام ازحرفهای مردم وانتقاداتی که وضعیت بدزندگیت تقصیر توئه ،برام ازبین رفته .به راحتی نه میگم ومسئولیت کارهامو میپذیرم.

    والان بااین فایل دقیقترفهمیدم که کجاهادیاید اعراض کنم وکجا توجه واصلاح.

    باوجوداینه دوره راهنمای عملی وحل مسایل وفایلای رایگانو دارم کارمیکنم،ازخدا خواستم تا هزینه دوره کشف قوانینو مثل بقیه دوره ها،بهم بده تا عالیترکارکنم.

    اساتید زیبا وخوشتیپ من ،،

    حتما من لایق بهترینهابودم که چنین اساتیدی دارم

    ازدورجفتتونو دراغوش میگیرم ومیخوام که بهترین خودمو توی این دنیا ملاقات کنم وهمینطور این ارزو رو برای شماو همه همدانشگاهیهام دارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: