پیدا کردن الگوهای تکرار شونده | قسمت 1 - صفحه 88 (به ترتیب امتیاز)


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری پیدا کردن الگوهای تکرار شونده | قسمت 1
    264MB
    29 دقیقه
  • فایل صوتی پیدا کردن الگوهای تکرار شونده | قسمت 1
    13MB
    29 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

1295 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    محمد علی رحمت دباغی گفته:
    مدت عضویت: 841 روز

    سلام دوستان من حدود 6 ماهی هست که با استاد عباس منش آشنا شدم و سعی کردم تا حدودی قوانین را رعایت کنم و واقعا موثر بوده. ولی یک سوالی دارم ذهنم رو می خوره مثلا ایشون می گن که تمامی اتفاقات رو خودمون رقم می زنیم. مثلا توی یک کشوری که افراد فاسد زیاد وجود داره و این ها باعث می شن که بقیه افراد معمولی اذیت بشن. این قانون نقض نمیشه؟ مثلا کشور های ضعیفی که دچار تحریم می شن چی؟ آیا تحریم شدن یک کشور که باعث میشه مردم های اون کشور این قانون رو نقض نمی کنه؟

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  2. -
    محمدرضا گفته:
    مدت عضویت: 1997 روز

    سلام بر استاد عزیزم.

    خداوند مهربان را هزاران بار شاکرم که امروز در مداری هستم که در سایت فعالیت کنم و زندگی خودم را زیبا تر کنم. خداوند را هزاران بار شاکرم که با نوشتن این کامنت از دیروز خودم بهتر خواهم شد به روند رشد جهان کمک خواهم کرد، خدایا شکرت.

    “چه شرایط و اتفاقاتی در زندگی شما قوی ترین احساسات شما را برانگیخته می کند؟”

    وقتی استاد این سوال را پرسیدند جوابی برای گفتن نداشتم، با شنیدن ادامه ی صحبت های استاد و خواندن کامنت های دوستانم نقطه ضعف بزرگی را در خودم پیدا کردم.

    من چهار پنج سال است که دانشجو هستم و همین چند روز پیش مبحث کارشناسی را تمام کردم، در اوایل حدود یک سال در بیرون کار کردم و متوجه شدم که به کار کردن در بیرون و مخصوصا کار برای دیگران علاقه ای ندارم، الان چند سال است که در خانه فعالیت می کنم، پیج اینستاگرامی بازاریابی در فروش دارم، کانال یوتیوب دارم و هر از گاهی برای اشخاص مختلف نقشه کشی قطعه می کنم و یک هدف بزرگ تر هم دارم که چند سال است شب و روز برای آن تلاش می کنم. پس در نتیجه وقت زیادی را در پیش خانواده ام می گذارنم، خانواده ام تقریبا هر روز بحث و دعوا با هم دارند و برای آن ها عادی شده است، خوشبختانه من مشکل خاصی با کسی ندارم و معمولا با من بحث و دعوا نمی کنند. ولی وقتی می بینم آن ها سر مسائل جزئی بحث و دعوا می کنند احساساتم به شدت برانگیخته می شود طوری که اگر یک طرف بحث من باشم آن طوری نمی شود. ولی همان طور که گفتم روی بحث و جدل دیگران حساسم، کمی با آن ها سر این موضوع بحث می کنم و وقتی می بینم بحث حل شدنی نیست خودزنی می کنم :)، البته خدارو شکر بیشتر بحث ها بین خواهرم و مادرم هست و والدینم با یک دیگر مشکل خاصی ندارند. به هر حال بزرگ ترین مشکل من در زندگی ام تحمل نکردن بحث و دعوای دیگران است، حتی وقتی در تلوزیون هم میبینم دو نفر دارند با هم مناظره می کنند تلوزیون را زود می بندم. تا حالا به این موضوع تا این حد فکر نکرده بودم، همیشه تصور می کردم بزرگ ترین مشکل من چیز دیگری است و در دنیای بیرون وجود دارد، الان متوجه شدم که آن مشکل در درون من وجود دارد. یک باور بسیار مخربی که در وجود خودم آن را حس می کنم این است که به مردم قدرت می دهم و فکر می کنم مردم با شنیدن بحث و جدل خانواده ام من را هم قضاوت می کنند. این باور و حرکت ریشه عمیقی در ذهن من دارد و باید بیشتر برای درست کردن آن زحمت بکشم.

    استاد و دوستان عزیزم، این فایل های الگو های تکرار شونده از مهم ترین فایل ها هستند، از دیگران خبر ندارم ولی من قانون را با زیر نظر گرفتن اتفاقات و یادآوری آن ها در شرایط احساسی مختلف “درک” می کنم و بیشتر اتفاقات هم هر روز در حال تکرار شدن هستند، وظیفه من این است که با درک قانون، احساساتم را در شرایط مختلف تغییر دهم تا اتفاقات تکراری مخرب هم دیگر رخ ندهند، مثلا حالا که متوجه شدم با خانواده ام چه مشکلی دارم، باید از این به بعد در چنین شرایطی حدالامکان دخالت نکنم و خودم را قربانی بحث و جدل دیگران نکنم.

    خداوند را شاکرم که در نتیجه این فایل خودم را بهتر شناختم، خدایا شکرت.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  3. -
    ابوذر معین الدینی گفته:
    مدت عضویت: 1372 روز

    درود بر استاد عزیز و دانا و خانم شایسته باهوش

    این فایل رو که دیدم ذهنم شروع کرد به جستجو توی رفتارهام ببینم کدوم خصلت با زمینه منفی توی وجود من هست که انرژی و تمرکز من رو میخوره اجازه تمرکز و پیشرفت رو ازم میگیره به یک سری نتایج رسیدم که با دوستان هم فرکانس به اشتراک میگذارم

    اولین نوصوع این بود من خیلی اوقات که یک چیزی خلاف خواسته من اتفاق میوفته یه ریزه عصبی میشدم و ناخواسته این عصبانیت رو به موصوع بعد و همینطور به کار بعد منتقل میکردم و منجر به یک عصبانیت زیاد میشد معمولا این عصبانیت رو به نزدیکترین فردی که میشد خالی میکردم معمولا جزو افراد درجه یک و پارتنرم میشد و کلی عصبانیت و منفی بافی دیگه برام درست میکرد و خودخوری و سرزنش به جامیگذاشت و اینا همش از این شروع میشد که نمیتونستم ذهنم رو کنترل کنم و الان که به حرفهای استاد فکر کردم به این موضوع رسیدم و میشه با نوشتن عصبانیت از یک موصوع روی یک تیکه کاغذ و پاره کردنش و یا رفتن به اتاق ارامش ذهنم کارها و نوصوعات رو با هم قاطی نکنم

    الگو منفی دیگری که میدا کردم این بود که من همیشه دنبال خبر و کلیپ و موصوع درجه اول بودم که اگه توی جمعی قرار گرفتم بتونم حرف بزنم و خودم رو نشون بدم و به به و چهچه دیگران رو برام به ارمغان بیاره در حالی کهتوی دوره عزت نفس یاد گرفتم من بدون تایید دیگران هم انسان با ارزش و لایقی هستم و نیازی نیست که از این طریق نشت انرژی و به هم ریختگی ذهن بخوام به گرفتن تایید دیگران برسم و خودم رو مهم نشون بدم

    من بدون این چیزها با لیاقت و مهم و ارزشمند هستم

    من سعی میکنم دهنم رو همیشه فعال نگه دارم و اگاه باشم که به چه چیزی توجه نیکنم

    ممنونم ازتون استاد گرانقدر بابت این اگاهی که به ما دادین.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  4. -
    فریبا رنجبر گفته:
    مدت عضویت: 883 روز

    سلام به استاد عزیز و خانم شایسته گرامی

    من از اینکه:

    1. از سادگی و صداقتم برداشت اشتباه شود

    2.قدر محبت ها و کارهایم دیده نشود

    3.نتوانم در مقابل حرفها و متلک هاو قضاوتها و ناراحتی های که دیگران وارد زندگیم میکنند بایستم به این دلیل که همه چیز بدتر میشود

    4.جواب دادن و دفاع کردن از خودم را بی ادبی و بی احترامی میدانم

    5.ازاینکه میدانم و مطمنم بهم اسیب میرسد از این اخلاقم ، ولی ترس از اینکه اوضاع بدتر میشود سکوت میکنم

    6.خیلی وقتها وزمانهایم را به خاطر دیگران و شاد کردن وراضی نگه داشتن و عصبانی نشدن دیگران از برنامه های خودم و از خلوت خودم براحتی میگذرم

    7.راحت از خواسته هایم میگذرم حتی سالها و فکر میکنم این بهترین است وعادی بهش نگاه میکنم

    8.خیلی چیزها خصوصی زندگیم میگذرم و فکر میکنم برای زندگیم خوب است و عادی است

    9.خودم رو لایق خیلی چیزها نمیدونم در صورتی در نظر دیگران خیلی راحت لایق خیلی چیزها به نظر میام

    10 .بخاطر ملاحظات و رضایت دیگران دچار خیلی امراض شده ام و سلامتی خودم را به خطر انداختم چونکه با آنها پا باشم و تافته جدا بافته نباشم ود ر ناهنجاریهای تغذیه ای سهیم شدم و حتی الگوهای ساعتی خوابم همه تغییر کرده

    11.بخاطر اینکه من را ادم مثبت و تاثیر گذار و خوش برخورد و خوش خلق و پایه بدانند ولی خیلی وقتها فقط ظاهر ا باهاشون هستم وازم راضی باشن

    12.کسی حرفشو عوض کنه

    13.کسی که دستشو پیش بگیره و طلب کار هم میشه

    14.کسی که لحنش عوض بشه

    به شدت احساسات بهم میرزه و ناراحت وعصبی و منفی میشوم

    و فکر میکنم همه اینها بخاطر اینه که احساس لیاقت و عزت نفسم رو بالا نگه نداشتم و قدر خیلی چیزها را برای خودم ندانستم و رضایت دیگران برایم ارجع تر بوده

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  5. -
    شکوه دوراندیش گفته:
    مدت عضویت: 969 روز

    بنام خدای مهربان

    سلام ودرود به استاد جان وگلبانوی جان

    اتفاقاتی که احساسات من برانگیخته میکنه؟

    وقتی کسی ازم انتقاد میکنه

    بی توجهی دیگران خیلی اذیتم میکنه مخصوصا از طرف همسرم (البته که خیلی کم شده)

    همسرم وقتی که بجای هماهنگ کردن با من با دیگران هماهنگ میکنه عصبانیم میکنه

    از دروغ وپنهان کاری عصبانی میشم

    زمانی که کسی میخواد من طبق خواسته خودش پیش ببره

    وقتی سوالهای بیجا ازم پرسیده میشه

    وقتی تو جمعی ترد میشم و مخاطب قرار نمیگیرم واهمیتی بهم داده نمیشه بشدت رنجیده میشم

    وقتی نمیتونم بجا ودرست جواب دیگران بدم احساساتم برانگیخته میشه

    تو جمع زیاد راحت نمیتونم صحبت کنم وترس دارم

    تنش بین فرزندانم با همسرانشون هر از گاهی من بشدت برانگیخته میکنه

    البته که تمام موارد بسیار کمتر وکمترشده و بسیار خوشحالم وخدارو هزاران هزار بار سپاسگزارم سپاسگزارم وسپاسگزارم

    بسیار از استاد واقعا مهربانم متشکرم که با دست ودلبازی فراوان در پی راهنمایی و ارشاد ما هستن دوستون داریم شما ومریم بانوی عزیزم رو؛ براتون آرزوی بهترینها و زیباترینهای روز افزون عالم رو دارم

    و به امید موفقیتهای همه اعضای سایت و خودم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  6. -
    سمیه محبوبی گفته:
    مدت عضویت: 1071 روز

    سلام خدمت استاد گرامی و عزیز ومریم جون

    الگوی تکرار شونده من بیماری حساسیت فصلی که درگیری شدم حدود چند ساله بامنه خوب شدم خیلی بهتر شدم ولی باز تکرار میشه هر چند وقت پیش میاد نمی دونم چرا از خودم می‌پرسم ولی چیز جواب نگرفتم

    یکی دیگه از الگوی تکرار شونده من معده ام درد میاد خوب شدم دکتر رفتم می‌گفت میکروب معده داری دارو داد ولی هنوزم با من هست فایل در پورتو آگاهی گوش کردم بهتر شدم ولی باز تکرار میشه اعصابم بهم میریزه به خاطر این بیماری

    انشاالله که حلشون کنم با فایل های استاد انشاالله

    به لطف خداوند مهربان هدایت میشم به درمانش

    سپاس گذارم از استاد عباس منش شاد و سلامت باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  7. -
    الهام گفته:
    مدت عضویت: 720 روز

    به نام خدای مهربان و حمایتگرم

    سلام به استاد عزیز و همه ی دوستانم که در مسیر آگاهی هستیم ،

    من تازه امروز وارد سایت شدم و اولین پادکستی که گوش کردم پیدا کردن الگوهای تکرار شونده بود ؛

    من 9 سال با همسری زندگی میکنم که اعتیاد داره و شکافهای بزرگی در من و احساساتم ایجاد کرده ؛

    انتقاد پذیر نیستم مخصوصا وقتی همسرم در طول درمان هستن و اطرافیانِ نزدیکم انرژی منفی بهم میدن

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  8. -
    نسترن گفته:
    مدت عضویت: 2230 روز

    چه شرایط و اتفاقاتی در زندگی شما، شدیدترین احساسات را در شما برانگیخته می کند؟

    الان که این کامنتو مینویسم برای حدودا سومین بار با فواصل شش ماهه اتفاقاتی واسم میافته که مثل روز واسم روشنه که دیگه یه جای کارم میلنگه و راستش خستم الان درگیر همون موضوعات شدم دقیقا و هر دفعه فک میکنم این بار فرق داره

    ولی انگار فقط دردش عادی شده واسم و واقعا خستم و اومدم این فایلارو شروع کنم و امیدوارم باگ این مسئله رو پیدا کنم چون این مسئله شدیدترین واکنش و احساسات رو در من برانگیخته میکنه

    و اونم احساس طرد شدن به صورت غیر مستقیم از طرف کسی که تا یکم قبل تر انگار عزیزترین فرد زندگیش بودی و هرشب قربون صدقت بره و کلی تحسینت کنه و…

    نمیفهمم دقیقا چی میشه که وقتی با فردی تقریبا وارد رابطه عاطفی میشم و انگار همه چی عالیه یا از هم جدا میشیم با اختلاف نظر یا سروکله یه دختر دیگه و رابطه دیگه پیدا میشه و این اتفاق فقط با کسایی میافته غیر از دوستان صمیمیم

    و میشه گفت فقط با پارتنرم و هر دفعه به جدایی و قطع رابطه و احساسات بد شدید من ختم میشه و احساس قربانی بودنی بهم دست میده که خدا میدونه ….

    و من این حد شدید احساسات بد رو فقط در این مواقع احساس کردم و تکرار دوبارش تو این چندروزه واقعا چشممو ترسونده و فقط دارم سعی میکنم دوباره خودمو اروم کنم و بشینم راه حلو پیدا کنم چون فکر میکردم این موضوع درست شده ولی انگار نشده و شده روتین زندگی من که یه فردی یه مدت کوتاه سه ماهه با منه خیلی صمیمی میشیم اونم خیلی دوستم داره و بهم احترام میذاره اما یه دفعه اتفاقاتی میافته که اصلا ما دونفر یه ادمای دیگه ای میشیم نمیدونم شایدم این جداشدنا درای خداوندن که منو به سمت افراد بهتر هدایت کنن اما تکرارش واقعا منو ترسونده و اومدم که عوض شم من نمیخوام کتک خورم ملس باشه اصلا راستش الان حتی نمیدونم ایراد کارم کجاست واقعا گیج شدم

    مشخصه دیگه این افراد که نزدیک من میشن اینه که نیاز به توجه من دارن بسیار زیاد و اینکه یه جورایی من باید انگیزه دهندشون باشم و مدام حمایت کنم درسته اولش ادم احساس غرور میکنه که تونسته سهیم باشه تو حال خوب اما مسکنه و کاملا موقتی و این افراد اولش به شدت وابسته منن و یه دفعه انگار تو اوج بای بای میشه

    یه جورایی این اقایون انقدر خودشون مشکل داشتن که من نتونستم روشون تو مسئله ای حساب باز کنم یه جورایی به قول معروف مرد رابطه من بودم و انگار همیشه افراد سطح پایین تر از خودم به سمتم میانو و من باید اینارو بزرگ کنم

    گرچه خیلی ویژگی های عالی دارن که تاصبح میتونم واستون بنویسم ولی ایناام هست که من نمیخوام زور بزنم درستشون کنم و خسته شدم و دنبال راه درستم حتی بعد دوره روابط که استفاده کردم خیلی چیزا بهتر شد اما اون اتفاقه داره تکرار میشه

    خداوند هدایتم کنه که نه تنها حالم بهتر شه سریع بلکه من اساسی اینو حلش کنم

    من دختریم که عقب نمیکشم و تنها امیدم اول به خداا بعد به شماست استاد

    دلم روشنه فقط یکم گیج و ویج شدم …

    بریم که ببینیم چی کار باید بکنیم …

    و بچه ها اگه حس کردید حرفی میتونه بهم کمک کنه ممنون میشم تو همین کامنت جوابمو بدین …

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  9. -
    آلما آسایش گفته:
    مدت عضویت: 1943 روز

    سلام استاد عزیزم

    سوال دارم ولی جوابشو شما ویا دوستان عزیزم بهم بدین.

    من مدتیست گرفتار الگوی تکرار شونده ایی شدم.

    مدتیست همش برای پاهام اتفاقاتی میافته. توی دوماه گذشته برای دومین بار مچ پام پیچیده وخانه نشین شدم. همش از خودم میپرسم چه افکار وچه باور سمی دوباره منو توی این موقعیت قرارمیده. اونقدر میپرسم تا خودش راه رو نشانم بده. من میدونم چیزی در درون من باعث تکرار این اتفاق شده.

    منتظر خوندن تجربیات واگاهی شما دوستان عزیزم هستم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  10. -
    فاطمه کیخا گفته:
    مدت عضویت: 988 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام خدمت استاد عزیزم، خیلی ممنونم برای فایلهای عالی که به صورت رایگان تو سایت برای ما میزارید.

    خدا رو هزاران مرتبه شکر از وقتی که عضوی از این سایت فوق العاده شدم و هدایت شدم به خریدن دوره ی 12قدم و الان دارم روی خودم کار می‌کنم زندگیم داره هر لحظه خوب و خوب تر میشه.

    و قطعا در کنارش یک سری باورها هست که باید پیدا کنم و حلشون کنم.

    استاد یکی از مسائلی که خیلی روش حساسم و احساس ترس بهم دست میده در واقع سلامتیم هست. به لطف خدا همیشه در مدار خوبی از سلامتی هستم اما این چند سال اخیر نمیدونم‌چرا اینقدر حساس شدم به سلامتی.

    البته من 6سال پیش معده درد و حالت تهوع شدید داشتم که دکتر رفت و تمامی آزمایش‌ها عالی بود و گفت فقط ذهنی. این روند ادامه داشت و گاهی من رو درگیر خودش می‌کرد. تا من با دوره ی شیوه ی حل مسایل زندگی آشنا شدم و این رو به عنوان یک مسئله ای بهش نگاه کردم و به لطف خدا چندبار تونستم با تمرکز رو نکات مثبت و کنترل ذهنم اون حالت تهوع رو بهش اهمیت ندم.

    ولی خوب این سلامتی من رو اذیت میکنه.

    یکی‌از‌موارد دیگه نجواهای شیطان برای از دست دادن همسرم که خیلی من رو ناراحت میکنه و قشنگ غصه دار میشم، و با خودم میگم من بدون اون چه کنم.

    و یکی دیگه از موارد این که من خیلی دوست ندارم بقیه نصیحتم کنن یا ازم انتقاد کنن چون گاهی حرف‌هاشون روی من تاثیر میزاره ولی من به پلن خداوند تو زندگی خودم ایمان دارم.

    خیلی ممنون استاد عزیزم بابت این جلسه ی عالی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای: