دلسوزی بی جا | به کبوترها غذا ندهیم! - صفحه 36 (به ترتیب امتیاز)


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    97MB
    8 دقیقه
  • فایل صوتی دلسوزی بی جا | به کبوترها غذا ندهیم!
    7MB
    8 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

479 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    علی رضا بهرامی گفته:
    مدت عضویت: 3734 روز

    سلام استادعزیزضمن خداقوت برشماوتیم همراهتون برخودم واجب دونستم که ازخدمات فوق العاده شماکه زندگی ام رومتحول کرده سپاسگزاری کنم وامادرمورداین فایل که فرمودیدنظربدیم من به شخصه این موردی که گفتیدروتجربه کردم بارهااشخاصی رودر فامیل یاآشنایان دیدم که دراول زندگی مشترکشون به دلیل حمایت ناآگاهنه پدرومادرشون درخونه ی پدری ساکن شدن وهیچ وقت نتونستن خودشون صاحب خونه بشن وبرعکس افرادزیادی روهم دیدم که فقط به خاطر رنج هایی که درمستاجری متحمل شدن ویه تضادی ایجادشده تونستن خیلی زودصاحب خونه بشن واین الان توخانواده مابه یه جورقانون تبدیل شده که اجاره نشین باش تا صاحب خانه شوی.سپاس

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    صدرا احسانى گفته:
    مدت عضویت: 3540 روز

    با سلام خدمت دوستان و آقاى عباس منش گرامى

    کمک کردن و انفاق خیلى خوب و نیکوست ، همه تلاش ما اینه که بتونیم به هم نوعمون کمک کنیم تا حال خوبى پیدا کنیم ولى این تجربه را هممون به نوعى داشتیم که بعد از کمک بجاى حال خوب برعکس حالمون بد شده و احساس کردیم که سرمون کلاه رفته و گاهى تلاش میکنیم خودمون رو توجیه کنیم که نه طرف نیازمند بود.

    من به تناسب شغلم خیلى ها مراجعه میکنند براى درخواست کمک و هر موقع خواستم به شکل درست و با تحقیق بهشون کمک کنم طفره رفته و منصرف شدند.

    راهى که براى خودم انتخاب کردم اینه که هر روز و یا هر زمان که حس میکنم باید کمکى کنم پولى را کنار میگذارم و با تحقیق به نیازمند آبرومند کمک میکنم، من که اینطورى حالم خیلى خوب میشه و اینو فهمیدم ما کمک میکنیم تا حال خودمون خوب بشه.

    خیلى سال پیش که تو بازار تهران شاگرد بودم و صبح هاى زود میرفتم حجره رو باز کنم پیرمردى خیلى نحیف با سر و وضع نسبتا مرتب رو میدیدم جنب اداره دارایى تو خیابون ناصرخسرو رو یه پله نشسته و یه دستمال سفید جلوش پهن بود و شاید بیشتر از مردمى که تقریبا همه کاسب هاى بازار بودند بهش کمک میکردند ولى هیچکدوم از اونها نمیدونستند این پیرمرد هر روز صبح خیلى زود توسط فرزندش یا نوه اش که یک جوون بلند قد و خوش تیپى بود با یک ماشین خارجى سفید رنگ آورده میشد و اون جوون بخاطر نحیف بودن پیرمرد اونو تو بغل میگرفت و سر جاى هر روزش مستقر میکرد و با کمال بیرحمى گاز ماشینو میگرفت و میرفت و غروب میومد منبع درآمدش رو بغل میکرد و میرفت و از این تجربه ها متاسفانه زیاده

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      آینا راداکبری گفته:
      مدت عضویت: 3353 روز

      سلام

      مرسی

      میشه همان شرک

      امروز با دوستم صحبت می کردم می گفت فقط خدا نه بنده خدا فقط خدا خیلی هم موفق است و علتش این است

      قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ اللَّهُ الصَّمَدُ لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً أَحَد؛ (1)

      بگو: خداوند، یکتا و یگانه است ، خداوندى است که همه نیازمندان قصد او مى‏کنند ، (هرگز) نزاد، و زاده نشد، و براى او هیچ گاه شبیه و مانندى نبوده است!

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    زهرا صادقی گفته:
    مدت عضویت: 4020 روز

    با سلام

    خدایا شکرت بخاطر همین لحظه….در مورد پرندگان خیلی جالب بود واقعا نمیدونستم من خودم یکی از کسانی بودم که خیلی اعتقاد به این مسئله داشتم که به پرنده ها دانه بدهم مخصوصا تو زمستون …ممنونم که آگاهم کردید..

    الان وقتی به گذشته نگاه میکنم وقتی که فامیل به من می گفتن چقدر مادر بیرحمی هستی و عاطفه نداری که بچه به این کوچکی را تنها میذاری و به کلاس میری ….

    و الان که نتیجه ها را می بینم شکر خدا پسرم نسبت به بچه های فامیل هم موفق تر و هم مستقل تره … و از اون گذشته احترامی که خودم تو خونه دارم ..مادرهای فامیل که به قول خودشان مادری را تمام کرده بودند و بسیار عاطفی بودند ندارند .. و خدا را شکر می کنم ..البته من ان وقتها از قوانین کیهانی چیزی نمیدانستم .. ولی بر این اعتقاد بودم که بچه باید مستقل باشد ..تازه به نظر خودم بعضی جاها باید سختگیر تر میشدم.. ولی من با مادرهای دیگه صحبت میکنم که باید بگذارن بچه ها کارهای خودشون یاد بگیرن میگن اصلا نمیتونیم این کار را بکنیم و دلمون نمیاد ..بچه ها الان مثل قدیم نیستن !!!!!! واقعا نمیدونم چی بگم ….

    ما تو فامیل داشتیم یه پسر 15 ساله که یک سال تو پارکها تو زمستون میخوابید …… ولی الان ماشااله تو یکی از خیابانهای تهران مغازه گرفته و خیلی مستقل و موفق شده..

    به امید اینکه سختیها را جزوی از زندگی بدونیم و وقتی با مسئله ای مواجه میشیم بگیم آخ جون….یه فرصت دیگه واسه پیشرفت …. با تشکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    جلال الدین زینلی گفته:
    مدت عضویت: 3915 روز

    سلام

    تشکر میکنم از رحمات استاد و همکاران گرامی

    این تجربه رو در روند زندگی ام موقه ای که دل سوزی میکردم در مورد همکارم که پیشم بود و خیلی از چیز ها و صحبه های استاد رو به ایشان می آموختم و خود نیزنتیجه میدید من هم به خاطر این عملم خوشحال بودم ولی دیدم این شخصیت طوری شده که الان توقع های بیجا و کار هایی میکنه که من قادر به انجام این کار در موردش نبودم و در حالی که میدانستم خیلی از کار هایم شاید به عقب بیوفتد ولی ناچار شرایطش رو قبول نکردم و همکاری با ایشان رو به اتمام رساندم

    نتیجه اینه که واقعا نباید به کبوتر ها دانه داد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    مینا زارعی گفته:
    مدت عضویت: 660 روز

    سلام خدمت دوستان عزیز، آقای عباس منش و خانم شایسته مهربان

    نمونه این دست دلسوزی ها خیلی خیلی زیاده مخصوصا تو خانواده هایی که به یک فرزند بدون دلیل موجه بیشتر از بقیه بچه ها کمک میشه، نمونه اش دایی کوچک من که من بیشتر از بقیه بچه ها ارث و میراث رسید و با اینکه اون موقع وضعش خوب بود الان از تمام برادر خواهرهای دیگه اش از لحاظ مالی عقبه یا برادر خودم که اونقد پدر و مادرم بی حساب کمکش میکنن که عملا باعث شده خودش یاد نگیره که چجوری گلیمش رو از آب بکشه بیرون و مطمینم که در آینده بخاطر این دلسوزی های بی مورد پدر و مادرم ضربه میخوره.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    مینا انصاری گفته:
    مدت عضویت: 3709 روز

    سلام استاد عزیز

    عالی بود. ممنون

    برای انجام پروژه های دانشجویی یا پایان نامه ها، برخی اساتید به دانشجویان بیش از حد کمک میکنند و این باعث میشود دانشجویان از تمام توانایی خود استفاده نکنند و فقط در همان حد آموزش ببینند.برای انجام پایان نامه خودم، استادم میگه خودت برو تحقیق کن پیدا کن ببین چطوری باید کارهاتو انجام بدی. من از این بابت خوشحالم چون وقتی تحقیق میکنم اطلاعات کسب شده بیشتر از اطلاعات مورد نیازم است. خداروشکر.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      آینا راداکبری گفته:
      مدت عضویت: 3353 روز

      سلام

      آفرین به شما اگر غیر از این بود همان قربانی شدن میشد که استاد در دوره عزت نفس توضیح مفصلی داده اند

      خدایا شکرت

      نمل: سلیمان از گفتار مور بخندید و گفت: پروردگارا، مرا توفیق شکر نعمت خود که به من و پدر و مادر من عطا فرمودی عنایت فرما و مرا به عمل صالح خالصی که تو بپسندی موفق بدار و مرا به لطف و رحمت خود در صف بندگان خاص شایسته‏ات داخل گردان. (19)

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    ali shahmorad گفته:
    مدت عضویت: 3591 روز

    سلام به خانواده بزرگ عباسمنش

    استاد به نظر من چون تو قرآن درمورد صدقه دادن انفاق کردن اومده ،بیشتر مردم ماهم قرآن رو درست متوجه نمیشن،معنی فارسیش رو درست درک نمیکنن

    فکر نمیکنن که این کمک کردن به متکدیان برای خودشون بعدها مشکل ایجاد میکنه

    تازه میکن خیلی هم ثواب داره

    بعد یه موضوع هم هست خیلی هادر ایران از قانون جذب سردر نمی آرند

    یه موضوع دیگرش هم اینه که چون تو مملکت ما میکن بخور بخوره، این صندوق صدقات ها رو هم که دولت تو جامعه سالهای سال پخش کرده به دست نیازمند نمیرسه

    پس خود مردم دست به کار میشن به کدایان محترم کمک میکنن و….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: