این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.
https://elmeservat.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-28.gif8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2015-12-11 21:21:172021-11-09 07:54:07دلسوزی بی جا | به کبوترها غذا ندهیم!
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سلام استادعزیزضمن خداقوت برشماوتیم همراهتون برخودم واجب دونستم که ازخدمات فوق العاده شماکه زندگی ام رومتحول کرده سپاسگزاری کنم وامادرمورداین فایل که فرمودیدنظربدیم من به شخصه این موردی که گفتیدروتجربه کردم بارهااشخاصی رودر فامیل یاآشنایان دیدم که دراول زندگی مشترکشون به دلیل حمایت ناآگاهنه پدرومادرشون درخونه ی پدری ساکن شدن وهیچ وقت نتونستن خودشون صاحب خونه بشن وبرعکس افرادزیادی روهم دیدم که فقط به خاطر رنج هایی که درمستاجری متحمل شدن ویه تضادی ایجادشده تونستن خیلی زودصاحب خونه بشن واین الان توخانواده مابه یه جورقانون تبدیل شده که اجاره نشین باش تا صاحب خانه شوی.سپاس
کمک کردن و انفاق خیلى خوب و نیکوست ، همه تلاش ما اینه که بتونیم به هم نوعمون کمک کنیم تا حال خوبى پیدا کنیم ولى این تجربه را هممون به نوعى داشتیم که بعد از کمک بجاى حال خوب برعکس حالمون بد شده و احساس کردیم که سرمون کلاه رفته و گاهى تلاش میکنیم خودمون رو توجیه کنیم که نه طرف نیازمند بود.
من به تناسب شغلم خیلى ها مراجعه میکنند براى درخواست کمک و هر موقع خواستم به شکل درست و با تحقیق بهشون کمک کنم طفره رفته و منصرف شدند.
راهى که براى خودم انتخاب کردم اینه که هر روز و یا هر زمان که حس میکنم باید کمکى کنم پولى را کنار میگذارم و با تحقیق به نیازمند آبرومند کمک میکنم، من که اینطورى حالم خیلى خوب میشه و اینو فهمیدم ما کمک میکنیم تا حال خودمون خوب بشه.
خیلى سال پیش که تو بازار تهران شاگرد بودم و صبح هاى زود میرفتم حجره رو باز کنم پیرمردى خیلى نحیف با سر و وضع نسبتا مرتب رو میدیدم جنب اداره دارایى تو خیابون ناصرخسرو رو یه پله نشسته و یه دستمال سفید جلوش پهن بود و شاید بیشتر از مردمى که تقریبا همه کاسب هاى بازار بودند بهش کمک میکردند ولى هیچکدوم از اونها نمیدونستند این پیرمرد هر روز صبح خیلى زود توسط فرزندش یا نوه اش که یک جوون بلند قد و خوش تیپى بود با یک ماشین خارجى سفید رنگ آورده میشد و اون جوون بخاطر نحیف بودن پیرمرد اونو تو بغل میگرفت و سر جاى هر روزش مستقر میکرد و با کمال بیرحمى گاز ماشینو میگرفت و میرفت و غروب میومد منبع درآمدش رو بغل میکرد و میرفت و از این تجربه ها متاسفانه زیاده
خدایا شکرت بخاطر همین لحظه….در مورد پرندگان خیلی جالب بود واقعا نمیدونستم من خودم یکی از کسانی بودم که خیلی اعتقاد به این مسئله داشتم که به پرنده ها دانه بدهم مخصوصا تو زمستون …ممنونم که آگاهم کردید..
الان وقتی به گذشته نگاه میکنم وقتی که فامیل به من می گفتن چقدر مادر بیرحمی هستی و عاطفه نداری که بچه به این کوچکی را تنها میذاری و به کلاس میری ….
و الان که نتیجه ها را می بینم شکر خدا پسرم نسبت به بچه های فامیل هم موفق تر و هم مستقل تره … و از اون گذشته احترامی که خودم تو خونه دارم ..مادرهای فامیل که به قول خودشان مادری را تمام کرده بودند و بسیار عاطفی بودند ندارند .. و خدا را شکر می کنم ..البته من ان وقتها از قوانین کیهانی چیزی نمیدانستم .. ولی بر این اعتقاد بودم که بچه باید مستقل باشد ..تازه به نظر خودم بعضی جاها باید سختگیر تر میشدم.. ولی من با مادرهای دیگه صحبت میکنم که باید بگذارن بچه ها کارهای خودشون یاد بگیرن میگن اصلا نمیتونیم این کار را بکنیم و دلمون نمیاد ..بچه ها الان مثل قدیم نیستن !!!!!! واقعا نمیدونم چی بگم ….
ما تو فامیل داشتیم یه پسر 15 ساله که یک سال تو پارکها تو زمستون میخوابید …… ولی الان ماشااله تو یکی از خیابانهای تهران مغازه گرفته و خیلی مستقل و موفق شده..
به امید اینکه سختیها را جزوی از زندگی بدونیم و وقتی با مسئله ای مواجه میشیم بگیم آخ جون….یه فرصت دیگه واسه پیشرفت …. با تشکر
این تجربه رو در روند زندگی ام موقه ای که دل سوزی میکردم در مورد همکارم که پیشم بود و خیلی از چیز ها و صحبه های استاد رو به ایشان می آموختم و خود نیزنتیجه میدید من هم به خاطر این عملم خوشحال بودم ولی دیدم این شخصیت طوری شده که الان توقع های بیجا و کار هایی میکنه که من قادر به انجام این کار در موردش نبودم و در حالی که میدانستم خیلی از کار هایم شاید به عقب بیوفتد ولی ناچار شرایطش رو قبول نکردم و همکاری با ایشان رو به اتمام رساندم
سلام خدمت دوستان عزیز، آقای عباس منش و خانم شایسته مهربان
نمونه این دست دلسوزی ها خیلی خیلی زیاده مخصوصا تو خانواده هایی که به یک فرزند بدون دلیل موجه بیشتر از بقیه بچه ها کمک میشه، نمونه اش دایی کوچک من که من بیشتر از بقیه بچه ها ارث و میراث رسید و با اینکه اون موقع وضعش خوب بود الان از تمام برادر خواهرهای دیگه اش از لحاظ مالی عقبه یا برادر خودم که اونقد پدر و مادرم بی حساب کمکش میکنن که عملا باعث شده خودش یاد نگیره که چجوری گلیمش رو از آب بکشه بیرون و مطمینم که در آینده بخاطر این دلسوزی های بی مورد پدر و مادرم ضربه میخوره.
برای انجام پروژه های دانشجویی یا پایان نامه ها، برخی اساتید به دانشجویان بیش از حد کمک میکنند و این باعث میشود دانشجویان از تمام توانایی خود استفاده نکنند و فقط در همان حد آموزش ببینند.برای انجام پایان نامه خودم، استادم میگه خودت برو تحقیق کن پیدا کن ببین چطوری باید کارهاتو انجام بدی. من از این بابت خوشحالم چون وقتی تحقیق میکنم اطلاعات کسب شده بیشتر از اطلاعات مورد نیازم است. خداروشکر.
آفرین به شما اگر غیر از این بود همان قربانی شدن میشد که استاد در دوره عزت نفس توضیح مفصلی داده اند
خدایا شکرت
نمل: سلیمان از گفتار مور بخندید و گفت: پروردگارا، مرا توفیق شکر نعمت خود که به من و پدر و مادر من عطا فرمودی عنایت فرما و مرا به عمل صالح خالصی که تو بپسندی موفق بدار و مرا به لطف و رحمت خود در صف بندگان خاص شایستهات داخل گردان. (19)
سلام استادعزیزضمن خداقوت برشماوتیم همراهتون برخودم واجب دونستم که ازخدمات فوق العاده شماکه زندگی ام رومتحول کرده سپاسگزاری کنم وامادرمورداین فایل که فرمودیدنظربدیم من به شخصه این موردی که گفتیدروتجربه کردم بارهااشخاصی رودر فامیل یاآشنایان دیدم که دراول زندگی مشترکشون به دلیل حمایت ناآگاهنه پدرومادرشون درخونه ی پدری ساکن شدن وهیچ وقت نتونستن خودشون صاحب خونه بشن وبرعکس افرادزیادی روهم دیدم که فقط به خاطر رنج هایی که درمستاجری متحمل شدن ویه تضادی ایجادشده تونستن خیلی زودصاحب خونه بشن واین الان توخانواده مابه یه جورقانون تبدیل شده که اجاره نشین باش تا صاحب خانه شوی.سپاس
با سلام خدمت دوستان و آقاى عباس منش گرامى
کمک کردن و انفاق خیلى خوب و نیکوست ، همه تلاش ما اینه که بتونیم به هم نوعمون کمک کنیم تا حال خوبى پیدا کنیم ولى این تجربه را هممون به نوعى داشتیم که بعد از کمک بجاى حال خوب برعکس حالمون بد شده و احساس کردیم که سرمون کلاه رفته و گاهى تلاش میکنیم خودمون رو توجیه کنیم که نه طرف نیازمند بود.
من به تناسب شغلم خیلى ها مراجعه میکنند براى درخواست کمک و هر موقع خواستم به شکل درست و با تحقیق بهشون کمک کنم طفره رفته و منصرف شدند.
راهى که براى خودم انتخاب کردم اینه که هر روز و یا هر زمان که حس میکنم باید کمکى کنم پولى را کنار میگذارم و با تحقیق به نیازمند آبرومند کمک میکنم، من که اینطورى حالم خیلى خوب میشه و اینو فهمیدم ما کمک میکنیم تا حال خودمون خوب بشه.
خیلى سال پیش که تو بازار تهران شاگرد بودم و صبح هاى زود میرفتم حجره رو باز کنم پیرمردى خیلى نحیف با سر و وضع نسبتا مرتب رو میدیدم جنب اداره دارایى تو خیابون ناصرخسرو رو یه پله نشسته و یه دستمال سفید جلوش پهن بود و شاید بیشتر از مردمى که تقریبا همه کاسب هاى بازار بودند بهش کمک میکردند ولى هیچکدوم از اونها نمیدونستند این پیرمرد هر روز صبح خیلى زود توسط فرزندش یا نوه اش که یک جوون بلند قد و خوش تیپى بود با یک ماشین خارجى سفید رنگ آورده میشد و اون جوون بخاطر نحیف بودن پیرمرد اونو تو بغل میگرفت و سر جاى هر روزش مستقر میکرد و با کمال بیرحمى گاز ماشینو میگرفت و میرفت و غروب میومد منبع درآمدش رو بغل میکرد و میرفت و از این تجربه ها متاسفانه زیاده
تکیه کردن به خلق خدا راه کمک کردن خدا به انسان رو می بندد.
سلام
مرسی
میشه همان شرک
امروز با دوستم صحبت می کردم می گفت فقط خدا نه بنده خدا فقط خدا خیلی هم موفق است و علتش این است
قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ اللَّهُ الصَّمَدُ لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً أَحَد؛ (1)
بگو: خداوند، یکتا و یگانه است ، خداوندى است که همه نیازمندان قصد او مىکنند ، (هرگز) نزاد، و زاده نشد، و براى او هیچ گاه شبیه و مانندى نبوده است!
با سلام
خدایا شکرت بخاطر همین لحظه….در مورد پرندگان خیلی جالب بود واقعا نمیدونستم من خودم یکی از کسانی بودم که خیلی اعتقاد به این مسئله داشتم که به پرنده ها دانه بدهم مخصوصا تو زمستون …ممنونم که آگاهم کردید..
الان وقتی به گذشته نگاه میکنم وقتی که فامیل به من می گفتن چقدر مادر بیرحمی هستی و عاطفه نداری که بچه به این کوچکی را تنها میذاری و به کلاس میری ….
و الان که نتیجه ها را می بینم شکر خدا پسرم نسبت به بچه های فامیل هم موفق تر و هم مستقل تره … و از اون گذشته احترامی که خودم تو خونه دارم ..مادرهای فامیل که به قول خودشان مادری را تمام کرده بودند و بسیار عاطفی بودند ندارند .. و خدا را شکر می کنم ..البته من ان وقتها از قوانین کیهانی چیزی نمیدانستم .. ولی بر این اعتقاد بودم که بچه باید مستقل باشد ..تازه به نظر خودم بعضی جاها باید سختگیر تر میشدم.. ولی من با مادرهای دیگه صحبت میکنم که باید بگذارن بچه ها کارهای خودشون یاد بگیرن میگن اصلا نمیتونیم این کار را بکنیم و دلمون نمیاد ..بچه ها الان مثل قدیم نیستن !!!!!! واقعا نمیدونم چی بگم ….
ما تو فامیل داشتیم یه پسر 15 ساله که یک سال تو پارکها تو زمستون میخوابید …… ولی الان ماشااله تو یکی از خیابانهای تهران مغازه گرفته و خیلی مستقل و موفق شده..
به امید اینکه سختیها را جزوی از زندگی بدونیم و وقتی با مسئله ای مواجه میشیم بگیم آخ جون….یه فرصت دیگه واسه پیشرفت …. با تشکر
سلام
تشکر میکنم از رحمات استاد و همکاران گرامی
این تجربه رو در روند زندگی ام موقه ای که دل سوزی میکردم در مورد همکارم که پیشم بود و خیلی از چیز ها و صحبه های استاد رو به ایشان می آموختم و خود نیزنتیجه میدید من هم به خاطر این عملم خوشحال بودم ولی دیدم این شخصیت طوری شده که الان توقع های بیجا و کار هایی میکنه که من قادر به انجام این کار در موردش نبودم و در حالی که میدانستم خیلی از کار هایم شاید به عقب بیوفتد ولی ناچار شرایطش رو قبول نکردم و همکاری با ایشان رو به اتمام رساندم
نتیجه اینه که واقعا نباید به کبوتر ها دانه داد
سلام خدمت دوستان عزیز، آقای عباس منش و خانم شایسته مهربان
نمونه این دست دلسوزی ها خیلی خیلی زیاده مخصوصا تو خانواده هایی که به یک فرزند بدون دلیل موجه بیشتر از بقیه بچه ها کمک میشه، نمونه اش دایی کوچک من که من بیشتر از بقیه بچه ها ارث و میراث رسید و با اینکه اون موقع وضعش خوب بود الان از تمام برادر خواهرهای دیگه اش از لحاظ مالی عقبه یا برادر خودم که اونقد پدر و مادرم بی حساب کمکش میکنن که عملا باعث شده خودش یاد نگیره که چجوری گلیمش رو از آب بکشه بیرون و مطمینم که در آینده بخاطر این دلسوزی های بی مورد پدر و مادرم ضربه میخوره.
ممنونم ازتون استاد، منتظر یه فایل بودم و هی رفرش می کردم که صبح دیدم اومده، واقعا ممنون
سلام استاد عزیز
عالی بود. ممنون
برای انجام پروژه های دانشجویی یا پایان نامه ها، برخی اساتید به دانشجویان بیش از حد کمک میکنند و این باعث میشود دانشجویان از تمام توانایی خود استفاده نکنند و فقط در همان حد آموزش ببینند.برای انجام پایان نامه خودم، استادم میگه خودت برو تحقیق کن پیدا کن ببین چطوری باید کارهاتو انجام بدی. من از این بابت خوشحالم چون وقتی تحقیق میکنم اطلاعات کسب شده بیشتر از اطلاعات مورد نیازم است. خداروشکر.
سلام
آفرین به شما اگر غیر از این بود همان قربانی شدن میشد که استاد در دوره عزت نفس توضیح مفصلی داده اند
خدایا شکرت
نمل: سلیمان از گفتار مور بخندید و گفت: پروردگارا، مرا توفیق شکر نعمت خود که به من و پدر و مادر من عطا فرمودی عنایت فرما و مرا به عمل صالح خالصی که تو بپسندی موفق بدار و مرا به لطف و رحمت خود در صف بندگان خاص شایستهات داخل گردان. (19)
کار خوبه خدا درست کنه سلطان محمود خر کیه
سلام به خانواده بزرگ عباسمنش
استاد به نظر من چون تو قرآن درمورد صدقه دادن انفاق کردن اومده ،بیشتر مردم ماهم قرآن رو درست متوجه نمیشن،معنی فارسیش رو درست درک نمیکنن
فکر نمیکنن که این کمک کردن به متکدیان برای خودشون بعدها مشکل ایجاد میکنه
تازه میکن خیلی هم ثواب داره
بعد یه موضوع هم هست خیلی هادر ایران از قانون جذب سردر نمی آرند
یه موضوع دیگرش هم اینه که چون تو مملکت ما میکن بخور بخوره، این صندوق صدقات ها رو هم که دولت تو جامعه سالهای سال پخش کرده به دست نیازمند نمیرسه
پس خود مردم دست به کار میشن به کدایان محترم کمک میکنن و….
سلام
درست است از سر احساسات عمل کردن بی فایده است
الرَّحْمنِ الرَّحیمِ (3)
((خداوندى که) بخشنده و بخشایشگر است (و رحمت عام و خاصش همگان را فرا گرفته