سفر به دور آمریکا | قسمت 81 - صفحه 6 (به ترتیب امتیاز)

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری سفر به دور آمریکا | قسمت 81
    389MB
    35 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

229 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    طیبه مرادی گفته:
    مدت عضویت: 3094 روز

    به نام تنها راهبر جهان

    سلام استاد عزیزم و خانم شایسته نازنینم و همه دوستان عزیز و گرامی من که بودن در این جمع الهی واقعا باعث افتخار و سپاسگزاری از تنها قدرت جهان رو برام داره .

    قسمت ۸۱رو هم با هدایت الله مهربان ادامه میدم و امیدوارم که به آنچه میبینم و می‌شنوم عمل کنم و بر ایمانم و یقینم هر روز افزوده تر بشه .

    افزودن ایمان وباورت به رب مثل جمع کردن چیزهای که برات ارزش دارن هست و خیلی هم دوستشون داری و برات عزیزن و تلاش میکنی که ازشون هم خوب مراقبت کنی .مثل همون دستشویی که تو یکی از قسمت های سفر دیدیم که خانمه یادگاری های مادرش که با عشق چیده بود داشت حفظ می‌کرد چون برای ارزش قائل بود پشت این وسایل عشق و ایمان و ارزش خوابیده بود و به طبع این فرکانس مادر به دختر نیز انتقال پیدا کرد .

    مثل داشتن طلاها و جواهرات هست یکی رو میخری خیلی ازش خوشت میاد و بهتم خیلی میاد بعد هی میگی کاش اونم می‌خریدم اونم داشتم اون یکی .

    این یه مثال ملموس بود تا بگم ایمان به خدا وباورت به ربوبیتش و قدرتش و قتی اونو چشیدی به اندازه درکت و مدارت دیگه میرسه زیر زبونت ومیگی من باید بیشتر بتونم این طعم های خوشمزه رو بچشم بیشتر از از این زیبایی ها داشته باشم بیشتر از این میراث های ارزشمند حفاظت کنم .

    نمی‌دونستم قراره چی بنویسم اما مثل همیشه خدای درونم که ازش سپاسگزارم بی نهایت دست به قلم شده و دارم می‌نویسم

    من اصلا فکر نمی‌کردم این قسمت ۸۱با استاد و صحبت کردن از مؤب یوتای که رفته بود شروع بشه واونم ۳۴ رو با عشق برامون باز آگاهی منتشر کنه ??

    خدایا صد هزار مرتبه شکر .

    معلومه که این دنبال کردن خواسته هاتون و تحقق رویاهاتون چه درس های داشته براتون که خدای درونتون از قسمت کردن با ما ازش نگذشت سپاسگزاریم

    از خودتون گفتید و از دستیابی به آرزوها از موتوری که با امکاناتی که داره باهاش میشه همه جا رفت محدودیتی قائل نباشه مثل باورهاتون که نداشتید محدود بشه و همواره براتون آزادی و آزاد بودن اولویت اول و آخر زندگیتون رو داشته .

    شما واقعا دارید خدای درونتون رو زندگی میکنید و بهش برای ارائه موجودیت خودتون کمک میکنید .آفرین استاد تحسین تون میکنم .

    حین شنیدن انتخاب موتورتون اشکم اومد باز یعنی تا همین جمله ها رو گفتید گفتم بله ببین طیبه یعنی استاد عباس منش اینقدر در رأس کارهاش سبک شخصی خودش لذت و رهایی رو قرار داده که ناخودآگاه وسایلی که هم میان تو زندگیش اصلا هرچی داره طبق همین اصول داره برای پیش می‌ره یعنی انرژی و تمرکز های مه داره این وجه از خداوند رو همیشه برانگیخته می‌کنه براش

    از وقتی خودم رو شناختم برای منم اولویت رهایی و آزادی خیلی مهم شده.اولویت حال خوب لذت شادی و بتونم گسترش بدم جهان هستی رو .

    الگو شدن شما بهم خیلی کمک کرده خواسته هام و اولویت های خودم رو دوباره بازبینی کنم ازتون یاد بگیرم اصل و فرع چیه و من باید باورهای رو بسازم که به توحید مربوطه و تمام جنبه های زندگیم رو در بر گرفته .

    خیلی خوب به ترس هاتون اشاره کردید ماجرای ایمان وترس، به تکامل به لذت بردن از مسیر زندگیتون، به اجازه دادن به خدا وند که پاسخ دهد، به اینکه به خدا اعتماد کنیم، به مبحث ثروتمندی و اینکه معنوی تر از ثروت مند شدن نیست، به مبحث رویاهایت را باور کن ،به عزت نفس و احساس لیاقت داشتن نعمت و آرزوها اشاره کردین ،به هدف گذاری کردن و دنبال کردن و قدم برداشتن با باورهای درست ،به قدم به قدم مسیر وطی کردن ،به کنترل ذهن و مهارت سوار شدن بر اسب چموش و عمل به ندای درون کجاها حرکت کجاها مسیر و تغییر دادن ،به شناسایی ترمزها ی ذهنی ،به یاری الله و امداد های غیبی ….

    خدای من وقتی در مورد اینکه من توی چیزی که خوب نباشم به بقیه خودم رو توصیه نمیکنم الگو بگیرید فرکانس بی نهایت صداقت رو دریافت کردم وفقط میتونم بگم لذت بردم و یاد گرفتم ازتون سپاسگزارم .

    یاد گرفتم واقعا طیبه جان جایی که فکر میکنی خوب کار نمیکنی برای بقیه خودت رو الگو قرار نده صادقانه حرف بزن .

    میشه بخدا قسم فقط نقش ایمان و توکل شمارو با باورهای درست در مدار درست دید که این فرکانس ها چه ها براتون کرده و این خدا چقدر حامی شما و هر فردیه که بتونه ایمان شو هر روز بهش افزایش بده ?

    چقدر زیبا ماجرای هدایت شدن تون و اینکه نشانه ها رو گفتید و ادامه دادن شو توصیف کردید .من که انگار کنارتون بودم و لحظه به لحظه باهاتون بودم .تمام مات حرفاتون بودم و نحوه‌ی شکل گیری ارزوتون تا بدست آوردنش و تا ادامه داد مسیر خواسته تون .

    این قسمت ۸۱انگا ر یه عصاره خالص از تمامی دوره های استاد هست .

    خدا یه چکیده از مطالبی که تو دوره ها به استاد گفته رو اینجا آورده یعنی همه چیز با هم هست .

    یاد گرفتم که بین حماقت و شجاعت خط های هست مثل خط قرمز های قرآن که اگه نتونم تشخیص بدم برام خیلی گرون تموم میشه .

    یاد گرف

    تم برم تو دل ترس هام یه جاهایی دیدم واقعا اون ترسه دیگه از ترس گذشته و داره بهم اخطار های رو میده به حرف قلبم گوش بدم و بازم مسیرم رو ادامه بدم به سمت دیگه .

    خیلی برام جالب شده که چقدر راحت به بهترین وساده ترین راه حل ها هدایت میشید ‌

    از قبل خدا می‌دونه چی میخواید و قراره بهش بربخورید پس راه حلشم خیلی راحت جلو پاتون قرار میده از راه های بسیار طبیعی .

    بارها این مثال ها رو در مورد رسیدن به ثروت و آرزوها مون وخواسته هامون مثال میزنید که خداوند از راه های ساده و طبیعی ش مارو به اون چیزی که میخواهیم می‌رسونه پیچیده ش نکنیم تو ذهنمون .فقط به دادنش به هدایت مون اعتماد کنیم .

    برام خیلی جالبه که با الهامی که بهتون راجع به دوربین Go proشد بهش عمل کردین و دنبال شو گرفتید یعنی اینقدر خودتون رو در مسیر عمل به الهامات قرار دادید تا یه چیزی درونتون به درستیش گواهی داد رفتید دنبال عمل کردن بهش البته حاصل تکرار و عمل کرد تون بوده و بازخوردهای مه گرفتید و تکاملی که طی کردید بوده .

    حتی دست خدا میشید برای اینکه بقیه از این امکان گوشی فوق العاده آپشن ومدل جدید اپل استفاده کنند و یه راحتی دیگه ای رو به جهان عرضه بدین

    خدایا صد هزار مرتبه شکرت موهبت عمل به الهامات و این داشتن ثروت که باعث خلاقیت میشه و استفاده از با کیفیت ترین ها که تمومی نداره

    یوای خدای من ۳۵۰۰کیلومتر فقط یه تریلر که تازه فهمیدم معنی این تریلر رو که تو فیلم های خارجی میزدن چیه واو یه مسیر های هیولایی که انتهایی ندارن و همه اونها به هم وصله جدا از هم نیستند مثل همین کشورها که سیاستمداران و دولت ها این مرز بندی رو راه انداختند وگرنه از نظر خدا مرزی وجود نداره و چند ین تریلری وجود ندارن همه بهم وصلن فقط مسیرها یه جاهایی عوض میشن و تغییر میکنند عین رسیدن ما به خواسته هامون همزمان که بزرگ میشیم درکمون بالا می‌ره جهان راه های رسیدن به اون خواسته ها بارها می‌تونه تغییر کنه به دلیل فرکانس های ما آگاهی ما

    من تیکه های از فایل های که گذاشتید دیدم تو تلگرام کما بیش و اصلا وقتی جریان هدایت الهی رو از همین سفر تون شنیدم فقط مبهوت بودم و گفتم فقط خدا فقط خدا اینطوری می‌تونه مارو پیش ببره و نیروی محافظت کننده اون مارو حفظ می‌کنه .

    بخدا انگار داشتم داستان های کلید اسرار واقعی رو‌میدیم نه اونیکه سالها به اسم دروغ تو تلویزیون برامون پخش میکردن کلید اسراری که داره خدا برامون آشکارش می‌کنه و من هر بار میگم اااااااه ببین طیبه خدا برای استاد چیکار کرده چه حافظی چه قدرتی چه نیروی هست این رب العالمین ??یعنی هی ایمانم بیشتر و باورهای تقویت میشه باورسازی در مسیر درست خدا داره برام انجام میشه نه توهم و دروغ

    راست میگید استاد هر بار که پا روی ترسی می‌ذاره آدم از درون احساس لیاقت عزت نفس و غروری ناب رو داره که تونستم دیدی تونستم خدای من انگار داری به پدرت نشون میدید نتیجه اعتماد ش بهت رو نتیجه هزینه های مه برات کرده و داری حالا امتحان پس میدی خیلی لذت بخشه خیلی من تو این مدت تجربه ش کردم بارها و بارها هم تجربه ش میکنم به امید خدا .

    ??

    یه رهای یه آرامش بیشتر در وجودت یه احساس سبکی قدرت لیاقت هر احساس خوبی که براش بگم کمه توصیف کنم

    چون راحت در آخر گفتید ما به خواسته هامون میرسیم دیر یا زود با باورهای درست یعنی یه تیر آخر زد خدا به من و باورهام یه حس ایمان و یقین دیگه از حرفهای خدای درونتون برداشت کردم .

    پا گذاشتن حرکت کردن پاداش گرفتن بزرگتر شدن بعد های دیگه ای رو در وجودم شناختن آدم دیگه ای شدن تجربه بدست آوردن

    برای شناخت خودمون و شناخت ناشناخته ها اومدیم دیگه چیزی که خوب بهش اشاره کردید روح جستجوگر ما روح طوفانی ما روحی که می‌دونه هر چقدر دنبال کشف بیشتر باشیم هنوز ناشناخته های بیشتر هست که ندیدیم.

    لذت بردم که گفتید من دنبال این نیستم یه چیزی رو زود بهش برسم بعد زود برم بعدی و بعدی چیزی که مثال خوبی شد از اون دوستان موتور سوار که انگار یه رقابتی هست برای اینکه جا نمونن از غافله مسیرها رو تند تند برن و هیچ از این مسیر و‌درکش چیزی بهره نبرن.

    مثالی برای ما ومیسر زندگیمون ?

    این افراد باوجود اینکه شغلی دارند اما به دنبال کشف خودشون هم اومدن از هر نقطه ای جمع شدن برای شناخت ناشناخته دیگه ببین ما تو مدارهای مختلفیم نه تو شهرهای مختلف که این طور خداوند ذره ها و فرکانس های مشابه رو کنار هم قرار میده الهی شکرت به این عظمت

    چقدر ذهن من دنبال تحسین کردن همین جایی که توش هستید بود این موهبت و برکت همراهی با سفر دور آمریکا هست و همچنان ادامه دارد تازه استاد عزیزم این ستی که خریدید مبارک باشه چقدر بهتون میاد ماشاالله?

    به حرکت کردن واسش می ارزید خیلی چون دیگه حسرتی برای انجام ندادنش ندارید خدایا شکرت ?

    چقدر من حرف ها میتونم از همین فایل عالی برداشت کنم اصلا یه هزارم فکر نمی‌کردم هدایت بعدی سفر از یوتا باشه اونم چی ادامه دارد شد …چه شود ?

    سپاسگزارم بی نهایت ازتون استادم و خانم شایسته دستان ارزشمند خدای قدرتمند م و ساخت عرش عظیم و برینم .

    سفر تون در سبز ترین ،پر هیجانی ترین ،پر ثروت و برکت و شادی و حال خوب پایدار

    در پناه حافظ بی مانند

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  2. -
    فروغ شمس گفته:
    مدت عضویت: 1877 روز

    بنام خداوند بخشنده مهربان

    درود بر استاد گرانقدرم و مریم عزیزم

    و دوستان ارزشمندم در سفر به دور امریکا

    استاد عزیز: امروز میخوام تجربه موتورسواری توی یوتا که داشتمو و یک سری هاشو توی یوتیوب و اینستا و تلگرام براتون گذاشته بودمو میخام براتون توضیح بدم و بگم چه درس هایی برام داشت، من از 9 سالگی سوار موتور شده بودم بابام بهم یاد داده بود یاماها 100 داشت پدرم، از 6 سالگی سوار دوچرخه شدم.

    من بشدت موتورسواری آفرود رو دوست دارم، من روز دومی که پام رسید آمریکا من این موتور آفرود یاماهارو خریدم،

    همیشه تو رویاهام بود از سالها قبل و تجسم میکردم و وقتی فکر میکنم چرا من موتور آفرود رو دوس داشتم، در صورتیکه خیلیا موتورایی ک سرعتی ان و تو آسفالت میتونی برونی تا موتورهای آفرود که قدرتی ان و سرعت زیادی ندارن و قیافه خاص و خوشکلی ندارند نسبت به موتورای شهری.

    دلیلش اینه که من آزادی اولویت خیلی بالایی برام داره و این موتورا به من آزادی بیشتری میدن، و اونجا که من خیلی دوست دارم آزاد باشم و هر کجا دوس داشتم برم و با این موتورا میتونی بری در صورتی که موتورایی که سرعتشون بیشتره نمیشه وارد خاکی شون کرد و فقط برای تو شهر و آسفالت هستش.

    همیشه دوست دارم برم جای جدید.

    علاقه دارم جاهای جدید رو کشف کنم.

    توی امریکاشم همینطوریه.

    این اولویت بالای آزادی تو همه چی خودشو نشون میده هآ، آزادی مکانی، آزادی زمانی، آزادی مالی، در تمام ابعاد من دوس دارم که رها و آزاد باشم.

    خواسته های ما متنوعه.

    حتی در مورد ماشینم همینجور، بازم اولین ماشینی که من تو امریکا خریدم بازم ازین ماشینایی بود که بمن آزادی میداد، در واقع شورلت سیلوِرادو بسیار ماشین پر قدرت و آفرود، یعنی من لاستیکاشم آفرود گرفتم، یه ماشین خاصی گرفتم که

    لاستیکای خاصی روش سوار شده بود و از کوه و کمرم میتونست بالا بره، فک کنم 5700 سی سی حجم موتور و یه هیولای واقعی دیگه.

    اما من رانندگی موتور آفرود رو بلد نیستم چون کار نکرده بودم تمرین نکرده بودم کلا ازون آدمایی ام نبودم که مثلا کارای عجیب و غریب با موتور و ماشین انجام بدم تو بچگی ها، بعضی ها هستن با همون پیکان و پرایدشم دریفت میکشن ، ترمز دستی رو میدادن بالا میچرخید ماشین یا مثلا با موتور تک چرخ میزدن.

    من یادم نمیاد هیچ وقت با موتور تک چرخ زده باشم یعنی میترسم و با ماشینم هیچ وقت اینجور کارارو نکردم، یعنی اینکه بپیچه دور خودش لاستیک خط بندازه و دود درست کنه و ازین کارایی که یه سریا دوس دارن، من هیچ وقت دوس نداشتم و میترسیدمم یعنی هنوزم اینجوریه یعنی از اون آدمایی نیستم که خیلی تو این فضاها بوده باشه حالا همه ی اینارو داشته باشید، یک آرزویی تو وجود من هست اما مهارتش وجود نداره خب تواناییش وجود نداره، تو رانندگی کلا من مهارت خاصی ندارم یعنی من کلا رانندگی خودمو خیلی قبول ندارم، ازون آدمایی نیستم که راننده خوبی بوده باشه، همیشه همون موقع

    هم که تاکسی داشتم همینجوری بود و حواسم زیاد به رانندگی نیس.

    اونجاهایی ک خوب نیستم سعی میکنم که الگو نشم برای پسرم.

    حالا همه اینارو بزارین کنار، ولی یه درخواستی ام هس ک من دوس دارم برم تو کوه و کمر بگردمو ببینم چه خبره، تو جنگل و اینا،

    که اون خواسته م باعث شد ک روز دوم ورودم به امریکا اون موتور رو بخرم و استفاده م نکنم دیگه، موتور رو که خریدم فهمیدم ک امریکا مثل ایران نیس ک مثلا آقا موتورو بنداز بیرون بریم بیرون شهر یه دوری بزنیم تو کوه و تپه هر شهری که هس مال جنوبه هر کجا هس بریم یه دوری بزنیم.

    • توی امریکا فک میکردم ک یه همچین حالتیه، وقتیکه اومدم دیدم اصلا تمام زمینا خصوصیه و همه یه جورایی در واقع از جاده اصلی جدا شده با سیم خاردارو اینا و اصلا شما اجازه نداری وارد زمینا بشی، تقریبا همه ی زمین ها

    خصوصیه و اوناییم که دولتیه بازم به همین شکله، جدا شده از جاده با سیم خاردار و اینجوری نیس ک بری تو جاده بعد بگی ِا چه تپه باحالیه چه درختای باحالین چه چشمه خوبیه بزنی بری با موتور از توی کوهها و تپه ها بری اونجا، چیزی که توی ایران خب میشد همیشه انجام بدی.

    منم با این تصور اون موتور رو خریدم و چون وقتی اومدم دیدم این شرایط نیس و نمیدونستمم اون اول راهش چیه

    که بعدا راهشو پیدا کردم، دیگه این موتوره افتاد تو گاراژو همینجوری و خاک میخورد دیگه، بعدش دیگه موتورای دیگه خریدم، موتورایی که بیشتر شهری اَن، اونارو دیگه میشد ببری این ور و اون ور و همه جا استفاده کنی ولی این موتور

    آفرود موتوریه ک توی شهر خوب نیست چون قدش بلنده سرعتش زیاد نیس بعد خیلی سبکه نسبت به موتورای دیگه، موتورایی که دارم و باعث میشه یه ماشینی یه تریلی از بغلت رد میشه بادش قشنگ ببردت ولی اون موتورا

    خیلی خیلی سنگین تر از آفرود هستش، وقتی میشینی کاملا مسلطی روی جاده.

    • خلاصه این آرزو بود و ک من دوس دارم برم بگردم بعدا فهمیدم که یه جاهای مخصوصی هس، خیلیم زیاده، حالا استیت پارکه، نشنال پارکه، نشنال فارِسته، یا جاهای خصوصی که اصلا فضا فراهم کردن برای موتور سوارا، دوچرخه سوارای آفرود، ماشین سوارای آفرود اونایی که با جیپ، ماشینای شاسی بلندی که مال کوه و کمره، دوس دارن برن تجربه کنن اصلا همچین فضایی ساخته شده و آماده س، اصلا تریل براش درست کردن و اوکیه، اینو خیلی بعد من فهمیدم و از دوستم پرسیدم ک آقا بهترین جا برای موتور سواری آفرود کجاس، این دوستم که امریکاییه ایشون گفتش ک موآ و بعدش همش توی ذهنم مواَب یوتا یکی از بهترینهاست و من بعدا از چند نفر دیگه هم این مواَب رو شنیده بودم ک یه شرایطی فراهم بشه بیام یوتا، توی ایالت یوتام تا حالا نیومده بودم و این شد ک اومدم یوتا ک حالا یه سری فایلارو براتون نشون میدم ازونجاهایی ک رفتم، ازون آرچای زیبا که توی یوتا هستش، توی تصاویر خواهید دید و

    اومدم یوتا و موتورم با خودم آوردمو خیلیم فاصله س تا فلوریدا هآ ، دیگه من تو مسیر همینطوری اومدم شاید 3000 کیلومتر شایدم بیشتر فاصله باشه، و یک فضاهای بسیار بسیار زیبا رو دیدم برای موتور سواری اما مهارت و توانایی شو

    نداشتم.

    • روز اول یادمه توی یه آر وی پارکی من اونجا یه کمپ کرده بودم بعد منتظر بودم خدا یه نشونه ای بده ک من چه جوری کجا برم اصلا چه جوریه این داستانش، بعد دیدم یه همسایه ای دارم اونم اونجا کمپ کرده یه موتور خیلی

    خوب و حرفه ایم داره، آماده ست برای اینکه بره لباس و همه رو پوشیده، کلاه کاسکت گذاشته و آماده س که بره برای موتورسواری، رفتم بهش گفتم ک آقا من اصلا جدیدم اینجا، و موتورسواریم کاملا جدیدم توش تو فضای آفرود،

    میشه مثلا من با شما بیام و اینا اون بنده خدام گفت باشه بیا، دیگه رفتیم و از قضا جاده ای ک اون می رفت واقعا جاده سختی بود یعنی نه همه جاش ولی یه جاهاش واقعا سخت بود یعنی اصلا دیوار رو باید میرفتی بالا، بعد پر از سنگ های خرد شده که همش زیر چرخ لیز میخوردن و می افتادن و اینا، خلاصه من با اون رفتم، اون بنده خدام مراعات منو میکرد یه جاهایی آروم میرفت وایمیستاد منتظر تا من برسم بهشون ولی خوردم زمین توی یه جایی که خیلی بدجور بود، اون بنده خدا خودشم اصلا کلی وایستاد با شک و تردید که بریم پایین یعنی یه سرپایینی وحشتناک بود پر از اون سنگهای خرد شده که میرفتی عین غلطک مینداختت پایین، خلاصه خودش با خیلی سختی رفت و وقتی

    نوبت من شد من اومدم وسط کار خوردم زمین و موتور افتاد روی پای من و خلاصه پای منم خیلی درد گرفت یعنی بدجور موتور افتاد روم ولی خب اون بنده خدا اومد و موتور رو بلند کردیمو خلاصه رفتیمو تا اینکه رسیدیم به یعنی

    یه دور کامل زدیمو اومدیمو اون بنده خدا گفتش یعنی فهمید ک من ناواردم گفتش ک من دیگه خودم میرم چون میخام سریعتر برم، برم جاهای دیگه تا شبم هستم و دیگه خودت اینجا وایستا تمرین کن.

    • خلاصه مام یکم تمرین کردیم با پا درد رفتم تا حالا باز خدا یه نشونه ی دیگه بهم بده، دوباره توی پمپ بنزین، دیدم یک گروه موتورسوار با هم ازین موتورای آفرود با هم اومدن توی پمپ بنزین که بنزین بزنن و یه تعداد 10 نفره شایدم بیشتر 15 نفری بودن، خلاصه رفتم هدایت شدم به سمت یکی شون، گفتم ک آقا من موتورسواری دوس دارم ولی بلد نیستم آفرود رو، میتونم با شما بیام و اینا، به شوخی گفتش ک بله میشه ولی 20 دلار پولش میشه گفتم مشکلی نداره، فقط میخام یه ذره یاد بگیرم و اینا، اگه جای سختی نمیرین، مثلا ما تریل های مختلف میریم بعضیاشون سخته و بعضیاشون یه ذره آسونتره ولی مدیریتش میکنیم حالا بیا ببینیم چه جوریه، شماره منو گرفت و بمن پیام داد که شماره ش بیفته و خلاصه گفتش ک مثلا فردا بهت خبر میدم ک بیای کجا ک بریم موتور سواری، خبر میدم خبر داد همون شب فردا فلانجا هستیمو خلاصه منم با این دوستان رفتم ک حالا توی فایلها خواهید دید، رفتم با این دوستانو اول از همه یک تریلی رفتیم بخدا حالا من اینارو فیلم نگرفتم یعنی اصلا یه چیزی میگم یه دیوار صاف بود خب به طول چقدر راه باید میرفتی از رو همین دیوار صاف، من تا اینو دیدم گفتم که آقا من نیستم، این خیلی وحشتناکه و اون بنده خدا هم گفتش ک اتفاقا ما هم نیستیم، برا ما هم وحشتناکه، این بچه هایی که می بینی میخوان برن اینا دیوونن، از دیوار صافم میرن بالا، ما نیستیم، بیا بریم ما خودمونم اینارو نمیتونیم بریم، بیا بریم یه جای راحت تر، خلاصه با اینا رفتیم اون جای راحت تر برای من خیلی سخت بود، و ما کلی مسیر رفتیم و نگو اصلا موتور من دو تا چرخاش باد نداره، من از اون موقعی ک 3 الی 4 سال پیش ک من این موتورو خریدم، من دست بهش نزدم بادش نکردم و هیچ کاریش نکرده بودم و همینجوری با خودم آورده بودمش، نگو این موتوره باد نداره ولی چون چرخ لاستیک های آفرود بقول اینا دِرت باک، اینا یه آج هایی داره یه ذره خودش گوشتیه تو پره، خیلی معلوم نمیکنه ک اصلا باد نداره، یعنی مثل بقیه لاستیکا نیس که یکم بخوابه روی زمین بفهمی، ولی باد نداشت بعد ما میرفتیم من احساس میکردم که این خیلی داره ضربه میزنه و میکوبه تو این سنگا میریم بالا ولی همینجوری رفتیم.

    رسیدیم به یه جایی که اتفاقا فایلشم یه تیکه گرفتم، که اینا دارن باد لاستیکاشونو دارن چک میکنن، من گفتم میشه مال منم چک کنید، دید ک اصلا باد نداره، نه جلو نه عقب، بعد همشون بمن نگاه کردن و گفتن تو چه جوری پشت سر ما اومدی، اینجوری بود ک اینا چند نفری میرفتن جلو منم پشت سر اینا آخرین نفر بودم، چون سرعتم مثل اینا زیاد نبود، سعی میکردم یه ذره با احتیاط برم، خلاصه برام همونجا باد زدن و ما مسیر رو ادامه دادیم و دیدم اصلا

    چقدر تفاوت کرد اون ضربه هایی ک موتور میزد میخوردن به صخره ها دیگه اصلا نبود دیگه، دیگه بعدش موتور رو آوردم سرویس، یه جایی رو پیدا کردم که یاماهارو سرویس میکرد باد لاستیکا و تعویض روغن و محافظ برای ترمز و

    کلاچ گذاشت، یعنی اینارو بچه ها بمن گفتن و جالبه اون دوستانی ک من باهاشون صحبت کردم و توی گروه بزرگ بودن و جدا شدیم از همدیگه، ک نصفشون رفتن مسیرای سخت، این چندنفر با هم رفتیم مسیرای یه ذره آسونتر، اونا اصلا پزشک بودن پزشک متخصص جراح بودن و بقیه شون رو نمیدونم چیکاره بودن ولی تو حوزه پزشکی نبودن، ولی برام خیلی جالب بود ک اولا من بین اون همه آدم رفتم با اون کسی صحبت کردم ک اون چند نفری ک پزشک

    هستن و دوما اینکه چقدر اینا هوای منو داشتن و چقدر بمن آموزش دادن و چقدر بقول خودشون، ما هیچکس رو نمیزاریم پشت سرمون بمونه، ما حتما اگر با یه سری افراد بریم همه با هم میریم و همه هم با هم بر میگردیم.

    • چقدر بمن کمک کردن، چقدر بمن یاد دادن، چقدر برای من جالب بود ک پزشک جراح متخصص هر کدومشون از یه ایالت هآ، حالا نمیدونم نحوه آشنایی شون چه جوری بوده، ولی یه 4 سالی با هم آشنا هستن و مثلا هر سال با هم قرار میزارن و میان یه جایی با هم موتورسواری کنن و اومده بودن اینجا یه خونه اجاره کرده بودنو خلاصه بودنو تو یه فرصتم با ما بودنو بمن خیلی چیز یاد دادن مخصوصا تو بحث های ایمنی که آقا شما باید بوت بپوشی، باید لباسای

    اینجوری داشته باشی، حالا من لباسای موتورسواری خریده بودم ولی سختم بود بپوشم یعنی خیلی اون آزادی رو میگرفت دیگه، ولی اینا خیلی جدی که باید اینارو بپوشی، اینا جونتو نجات میدن و توضیحات مفصل.

    • اتفاقی ک افتاد این بود ک من وقتی ک با اونا بودم، فهمیدم ک برنامه ی اینا اینجوریه ک بخاطر شرایط کاری شون، مثلا یه هفته دو هفته کار رو رها کردن، اومدن تا جایی ک میتونن تریل ها یعنی مسیرهای بیشتری رو برن، خب

    فرض کن تو مواَب یوتا مثلا 20 تا مسیر 30 تا مسیر بیشتر مسیر موتورسواریه. اینا میخوان تا جایی ک ممکنه مسیرای بیشتری رو برن خب بعد تو مسیر یه جاهایی می دیدیم خیلی قشنگ که اصلا ویو فوق العاده و زیبا ولی اینا همین

    جور با سرعت می رفتن تو کوه و کمر می رفتن، منم مجبور بودم بخاطر اینکه اینا دارن میرن و اگر من کُند برم اینا هی مجبورن بخاطر من وایستن، منم پشت سر اینا برم، منم هی تو دلم میگفتم کاش وایمیستادم نگاه کنم، و بعدش اصلا بعد از یه مدتی ک با اونا بودم دیگه من گفتم ک بزارم خودم اصلا برم، حالا یه ذره مهارتم بیشتر شده و بزار خودم برم و ببینم و لذت ببرم، قرار نیست ک همش برم برای اینکه بگم آقا من این تریل رو تا آخر رفتم اینو رفتم اونو رفتم من دوس دارم اگر یک تریل رو میرم هر کجاش جالبه وایستم و ببینم و لذت ببرم.

    خلاصه دیگه جدا شدم ازونا و خودم یادم گرفته بودم داستان موتور سواری و پیدا کردن تریل ها و نقشه خونی و ازین صحبتارو یاد گرفته بودم، دیگه شروع کردم به رفتن. میگم بازم چندین و چند بار من خوردم زمین که حالا تو فیلمایی

    ک گرفتم می بینید ک من میخورم زمین و دوباره بلند میشم ولی خداروشکر حالا بلای بدجوری سرم نیومد هر چند ک چند جا هم دیگه گفتم آقا یه ذره دیگه برم جلوتر خودمو به کُشتن میدم،

    • اون بوت رو هم ک خریده بودم و به اصرار اینا خریده بودم، بوت های موتورسواری بلند، خیلی سختم بود ک ازینا استفاده کنم، اصلا مثل چوب میشه پاها، و اونم دور از چشم دوستان پزشک درآوردم، دیگه اصلا استفاده نمیکردم،

    و گفتم بابا ول کن یعنی اینا برمیگرده به آزادیه، اون آزادیه همه جوره دوس داره راحت باشه، حتی اگر کلاه کاسکتم مجبور نبود یعنی الزامی نبود قانون نمیگفت چون تو فلوریدا قانون مجبورت نمیکنه کلاه کاسکت بزاری، ولی تو یه

    سری ایالت ها مجبوری، باید کلاه کاسکت بزاری.

    و اینجا مجبور بودم دیگه، البته هوام سرد بود کمک میکرد که حالا خیلی سردتم نشه ولی بوته رو بی خیالش شدم گفتم بابا ول کن اصلا نمیشه مثل چوب میشه نمیتونی هیچ کاری بکنی، انعطاف پذیری بدنت رو ازت میگیره، حالا میگم شاید من عادت ندارم، اولین باره

    • توی این داستان همه چیز برای من جدید بود، یعنی از تریل ها، از موتورسواری، از خود موتور، از لباسا، از همه چی، ولی نکته ش اینجاست ک من دوس داشتم اینو تجربه کنم و میترسیدمم ولی گفتم ک آقا بالاخره باید بر ترس ها غلبه کرد، آروم آروم باید بری تو دل ترس ها، و خیلی بزرگ شدم بعد از اینکه تو دل این ترسا رفتم.

    • خیلی ترس داشت حالا شما تو فایلا می بینید من یه جاهایی صحبت میکنم توش همینجوری ک فیلم میگیرم، واقعا ترسناک بود یعنی برا من خیلی ترسناک بود، یعنی من دیدم بعضی موتورسوارا یه جاهایی میرسیدن وایمیستادن

    نمیومدن و ما می رفتیم ک من پشت سر اینا بودم میرفتم ولی یه سریای دیگه مسیر وحشتناک میشد ک دیگه ادامه نمیدادن، میگفتن نه آقا دیگه ما نیستیم. و من با اینکه میترسیدم عمل میکردم، هر چند ک اونقدم دیگه یعنی میخوام یه مرزی رو بین حماقت و شجاعت بگم، اونقدم نبود ک بگم آقا یک مسیری رو برم ک مطمئنم که از پسش بر نمیام و برم مثلا خودمو به کُشتن بدم.

    مسیرای خیلی سختی بود ولی احساس میکردم مثلا میتونم یه جاهایی ک واقعا نمیتونستم دیگه بیخیال میشدم، دیگه بر میگشتم.

    • خیلی سخت بود، خیلی خیلی ترس داشت، برای من خیلی وحشتناک بود، واقعا با ترس حرکت میکردم و فقط از خدا میخواستم ک کمکم کنه، دوس داشتمم برم، دلمم نمیومد نرم، اصلا هیچ جوره نمیتونستم قبول کنم نرم، و از اون ورم خیلی خیلی میترسیدم ولی رفتم و حرکت کردم و دیگه امروز روزیه ک لباسارو همه رو اومدم توی یه استیت پارک زیبا همه رو شستم ، پره خاک آ یعنی مسیر خاکی بود یعنی تمام زندگیم با خاک یکی شده بود، موتور،خودم، لباسام، کفش، جوراب همه چی، دیگه قشنگ یک روز تمام داشتم دونه دونه لباس می شستم، هی مینداختم تو ماشین لباسشویی، یه سریا رو مینداختم اینا شسته میشد مینداختم بالا تو خشک کن، دوباره جدیدارو مینداختم توی لباسشویی دوباره همینجوری به ترتیب، یک روز داشتم لباس میشستم، همه زندگی رو توی چندین روز ک داشتم همش با موتور این ور اون ور می رفتم، همه چیز خاکی شده بود و امروز دیگه تموم شد همه چی، آخرین مسیری ام ک رفتم با اجازه تون دو سه بار خوردم زمین، یعنی همین استیت پارکی ک هستم یه مسیری داره ک با موتور میتونی بری بالای کوه و بسیار بسیار مسیر سخت و دشواریه ولی رفتم تا یه مقداریشو و دیدم نه آقا نیستم، دیگه همونجا بود ک گفتم آقا تموم شد دیگه، هدایتم داره بمن میگه اگر جلوتر بری خودتو به کُشتن میدی، یعنی قشنگ احساس میکردم ک میگفتش ک دیگه تمومش کن و برگرد.

    • مسیرای اینجا هم من بازم اطلاعات بدم در مورد موتورسواری و یوتا

    این یه تیکه ای ک من هستم یکی از معروفترین تریل های آمریکا رو داره برای ATV و موتور و اینا 2000 مایل مجموعاً تریل داره این یه تیکه هآ، از مواَب همین تیکه youta central یوتای مرکزی خب، 2000 مایل میشه 3500 کیلومتر، تصور کنید 3هزار و خورده ای کیلومتر، فقط مسیر آماده شده برای اینکه با موتور و از همین ATV ها و اینا بری تو کوه و کمر. ک من یه مقداریشو رفتم و یه قسمتاش اصلا رویایی بود ک حالا تو فایلا می بینید چقدر زیبا و فوق العاده بود،

    من تو چند قسمت بهتون نشون میدم بسیار بسیار بسیار زیبا، رودخونه ها، چشمه ها، درختا، دریاچه هایی ک شکل گرفته بودن تو بالای کوه جاهایی ک هیچ راهی نداشت غیر از اینکه با یه همچین وسیله ای بتونی بری اون بالا، یعنی ماشین اصلا راه نداشت بره، یعنی همش کوه و سنگ و دره و یه فضایی، بعد پاییزم شده بود، درختا بعضیاشون زرد، بعضیاشون قرمز، بعضیاشون سبز، اصلا یه تصویر رویایی که حالا می بینید و لذتشو خواهید برد.

    • یک نکته دیگه ک توی موتورسواری خیلی برام جالب بود، من خیلی دوس داشتم ک این مسیرارو فیلمبرداری کنم،

    بصورت معمول همه از pro go استفاده میکنن، دوربینای اکشن کم گو پرو ، یه مالت میزارن روی کلاه کاسکت میبندن گو پرو رو روی کلاه کاسکت یا بغل بیشتر بالا، و استفاده میکنن، من تا حالا سه چهار تا گو پرو خریدم و نابودشون کردم، اصلا نمیدونم چه جوریه ک من با گو پرو ارتباط برقرار نمیکنم، نمیدونم چی میشه دست من میاد نابود میشه، میترکه اصلا، کلا از بین میره، و همیشه هم میگفتم آقا من میخوام یک وسیله باشه، همه کارا با همون باشه یعنی یه موبایل باشه همه کارا فیلمبرداری، عکسبرداری، نقشه خونی، همه چی با همون باشه، ولی خب موبایلا دیگه این امکانو نداشت ک به این شکل ازش استفاده بشه دیگه.

    من یه حسسی بمن گفتش ک آقا این موبایل جدیده آیفون 11 پرو، این امکانو داره ک بتونم این کارو بکنم، فقط تو اینترنت سرچ کردم ببینم تا حالا کسی این کارو کرده دیدم آقا هیچ کسی حداقل اون سرچ هایی ک من کردم نیومده با

    موبایل، موبایل رو روی موتور نصب کنه، وقتی موبایل رو موتور نصب میکنی لرزش موتور باعث میشه تصویر کاملاً بلرزه و بد بشه، حتی من به اونام فک کردم نیومده این کارو بکنه و حتی به گینب آزمون موبایل داره، خیلی معروف و خوبه، دیدم حتی اونم خیلی نصبش سخته و دیدم ک دی ِجلای الان یه گینبلِ

    و نمیدونم روی موتور اصلا جواب نداده و اینا، خلاصه دیدم کسی این کارو نکرده، رفتم خودم با خلاقیت حالا تو یه فایلی ام قبلا دیدید من گذاشتمش، توی اون استیت پارک زیبا در رادو بود نمیدونم کجا بودم، ِا دیدید ک اونو ایالت کُلرادو تست کردم یعنی یه جای خاصی نصب کردم روی موتور، همین مانت موبایل رو و گذاشتم روی mod اولترا واید و دیدم پسر عالی داره تصویر رو میگیره از صد تا گو پرو بهتر و خوبیشم اینه ک همش یه موبایله دیگه، همه چی

    کارایی ک میخوای انجام بدی، روی دستگاه هس و این دستگاه همیشه همراته و دیگه لازم نیس از گو پرو بریزی توی لپ تاپ بعد همه کارا رو میشه با موبایل انجام داد، من عاشق سادگی برا همه چیم خب یعنی دوس دارم همه چیز خیلی ساده و راحت باشه و این موبایل این امکان رو داد بمن، البته تفاوتشم با گو پرو اینه ک مثلا گو پرو محدودیت فیلمبرداری داره، مثلا فک کنم یک ساعت بیشتر نمیشه بگیری، باطریش تموم میشه، ولی این موبایل فک کنم تا 6 ساعت پشت سر هم میشه باهاش فیلمبرداری کنی بدون اینکه باطریش تموم بشه غیر از این که اون لرزش گیریم ک داره روی حالت واید لرزش گیر دیجیتال هس و کیفیت تصویر و لرزش گیر کاملا قابل قبوله، حالا شاید خیلی عالی نباشه یا بی نقص نباشه ولی کاملا قابل قبوله در حالی ک موتور بشدت داره میلرزه و اینو در نظر بگیر ک خود جاده ام پر از سنگ و کلوخ و نمیدونم سربالایی و سر پایینی و غیر از لرزش خود موتور، خود جاده م بشدت موتور داره بالا و پایین میره ولی تصویر با تمام تفاسیر عالیه فوق العاده س.

    • اینم یکی از اون چیزایی بود ک خلاقیت خودم، حتی گفتم تو یوتیوب یه فایل انگلیسی بزارم حالا شایدم این کارو بکنم، بگم به اونایی ک حالا دوس دارن ک موتور سواری کنن فیلمبرداری کنن، بگم بابا الان با این موبایل میتونین این

    کارو انجام بدین به این شکل به این شکل به این شکل اگر عمل کنه تصویر کاملا عالی و فوق العاده س و خیلی از گو پرو و از همه اکشن کم ها بهتره یعنی واقعا راضیم ازین تصویری ک میگیره در حالت ضد نور، اگر دقت کرده باشید تصاویری ک تو حالت ضد نوره یعنی خورشید روبروشه ببین چه تصاویر عالی ایی میگیره اصلا تا به حال من ندیده بودم دوربینی بتونه تو ضد نور اینقدر تصاویر عالی ای بگیره، و خداروشکر همه چی با هم فراهم شد و دست به دست هم داد تا این تجربه رو داشته باشم امروز دیگه تموم کردم تجربه موتورسواری تو یوتارو البته سرچ کردم تو ایالتای دیگه م دارن تریل های مختلف، حالا نمیدونم اونجاها برم یا نرم، ولی درس های زیادی برام داشت، چیزهای خیلی زیادی یاد گرفتم، خیلی خیلی بزرگتر شدم، بر ترس هام غلبه کردم، حرکت کردم خیلی خیلی خیلی،

    + اینکه آقا وقتی آدم میترسه و اگر بتونه در حالی ک میترسه عمل کنه و حرکت کنه اصلا بعد از نتیجه گرفتن، بعد از موفقیت اصلا یه اعتمادبه نفس، یه احساس غروری داره ک واقعا با هیچ چی قابل مقایسه نیس یعنی بعد از اینکه من این کارارو انجام دادم، واقعا احساس میکردم ک یک ورژن جدیدی از شخصیت خودم خلق کردم ک با اینکه ترسیده خیلیم ترسیده ولی عمل کرده و این قدر لذت برده و این قدر بزرگ تر شده و این قدر چیزهای جدید تجربه کرده.

    +++ دوس داشتم ک این فایلو براتون بزارم و بگم آقا اصلا این تجربه هایی ک ما داریم چقدر بما کمک میکنه اولا در مورد اینکه خواسته هامون حتما اجابت میشه اگر ما باورهای درست داشته باشیم، اگر ما در مسیر درست باشیم، دیر یا

    زود خواسته های ما اجابت میشه. این خواسته ای ک من داشتم موتورسواری برم تو کوه و کمر و اینا، تو ایران خیلی این خواسته رو داشتم، اون خواسته اجابت شد در امریکا ک صدها برابر مناظر و فضا و تریل های بیشتر نسبت

    به هر کجای دنیا دارن، حالا به غیر از ایران نسبت به هر کشور دیگه ای تو دنیا شاید بگم هزاران برابر تریل داره یعنی مسیر آماده شده، ساخته شده برای موتورسواری آفرود. خب داره و اومدم اینجا و توی چه فضاهایی حالا میگم تو فایلا می بینید اصلا یه جاهایی ک من اصلا تا به حال ندیده بودم، نه من نه هیچ کس دیگه ای، هر کسی میومد می دید.

    • یعنی خیلی جای خاصی بود.

    درساشو یاد بگیریم:

    + آقا ترس همه دارن، همه میترسن، اما مهم اینه ک در حالی ک میترسیم حرکت کنیم و عمل کنیم و بعدش واقعا به خودمون افتخار خواهیم کرد.

    من هم با ترس هام روبرو شدم اولش سخته ولی کم کم که واردش میشی می بینی اصلا هیچی نیست و من چقدر حساس و الکی میترسیدم بخاطر اینکه به ذهن مون اجازه میدیم توهمات خیالی عجیبی ایجاد کنه برامون و نزاره که ما واردشون بشیم.

    و در دوره عزت نفس هم تمریناتی رو استاد در این زمینه گذاشتن که میتونین با خرید این دوره استفاده کنین و خیلی نسبت به قبل بزرگتر بشین:)

    خدایا شکرت ک همراهیم کردی

    دوستتون دارم…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  3. -
    نعمت اله صادقی گفته:
    مدت عضویت: 2717 روز

    بنام خداوند یکتای مهربان استاد عزیز سلام خسته نباشید

    ترس و اقدام مساوی داشتن ایمان و بزرگتر شدن ظرف وجودمون

    میشه و همچنین تعیین مرز شجاعت و حماقت با شناخت دقیق هدایت هامون زندگی را برامون دلپذیر تر میکنه و اینکه نظم شخصی تو زندگی خیلی مهمه ،اینکه خودتون لباستون را شستین هم یه درسه برام ممنونم که به ماید میدیم خودمون باشیم و برای خودمون منظم باشیم شاد باشیم و خوب زندگی کنیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  4. -
    محمد فتحی گفته:
    مدت عضویت: 3917 روز

    به نام خداوندِ بخشاینده ِ مهربان

    به نام آرامشِ بخشِ و اجابت کننده ی درخواست هایــــم

    سلام میکنم به خدایم به رب به خدای آسمان ها و زمین، خدایی که بیشتر از من میخواد تجربه بشه روی زمین توسط بنده ای که جسمش را هیچی خلق کرد و از روحِ خودش در او دمید و با هر مرگ و بیداری، یک دنیای تازه را بهش هدیه میده تا بازم بیشتر خودش را کشـــف کنه

    و سلام میکنم از حالِ مراقبه ام، آرامشم به استاد عزیزم مریم جانم، عزیز دلم و همه ی اعضای گرم و صمیمی خانواده ام.

    خدایا شکرت که با افکارم میتونم زندگیم را خلق کنم پس مهمه که چه افکاری را در لحظه انتخاب میکنم و چه تجسمی میکنم. خدایا سپاس گزارم برای درکِ قوانین

    امروز روزی بود که فایلِ، قسمت دوم داستانی در مورد هدایت اومد روی سایت، این فایل برای من پُر از احساس و حضور خداوند بود و هست فایلی که بعد از مدت ها من همش حالم جوری بود که همش داشتم گوش میدادم و مینوشتم و اشک میریختم، راه مشخصِ نور یکیه نور مشخصه مسیر درست مشخصه خداوند داره در هر لحظه با بنده اش صحبت میکنه، امروز با اون فایل .. فقط دارم سرمو تکون میدم .. انقدر منو متحول کرد دگرگون کرد پرم کرد انگیزه داد شور داد شوق داد هوش داد علم داد ایمان ایمان ایمانم را باورهام را قوی تر کرد که اینکه خدا هست و خدا هست و خدا هست. الان از خواندنِ همون کامنت برگشتم سرشار از ایمان و توکل شدم دوباره

    واقعا من برای چی اینجام؟

    برای جاری کردن خدایم برای گسترش خدایم (من ) خب!

    واقعاا همه چیز من برای همینه، پول من زمان من توانایی های من همه چیز را باید صرف کنم توی همین مسیر در راستای تحققِ همین هدف .. خدایا شکرت. امشب جایی لازم بود که ایمانم را نشون بدم و چقدر خوب با باورهای درست با نگاه درست اینکارو کردم. اینکارو کردم به خوبی و حالم خوبه و خوشحالم که عمل کردم. خدایا شکرت خدایا شکرت برای درک بیشتر خدایا شکرت برای ایمان بیشترم خدایا شکرت برای آرامش بیشترم.

    امروز که از خواب بلند شدم بازم ساعت هاا تجسم تونستم کنم، و حتی چندین و چند روزه که اول صبح میرم دوش ثروت میگیرم دوشی که توش تجسم میکنم و mp۳ام هم میبرم و زیر دوش هنسفری هم میذارم و چقدر حسم قوی تر شده چقدر صحنه ها با وضوح بالا میبینم .. امروز تا بلند شدم یک چیزی بهم گفته شد میخوام بنویسمش همون چیزی که روی برگه ای نوشتم و زدم به دیوار اتاقم ..

    I adore excited to explore my unknown world, and make value make money make wealth of known parts in my World

    I AM AN ADVENTURE

    یعنی اینکه من عاشق هیجان زده برای شناخت دنیای درونم ناشناخته های درونم هستم و دنبال ساختن ارزش ثروت خوشبختی آزادی لذت عشق پول از اون چیزهایی که کشف کردم

    دقیقه هاای بعد از این، ادامه اش هم بهم گفته شد

    گفت که: جهانگردی فقط وسیله ای هست برای این

    و بعدشم بهم گفت که جهانگردی به نام خداوندِ بخشاینده ِ مهربان

    به نام آرامشِ بخشِ و اجابت کننده ی درخواست هایــــم

    سلام میکنم به خدایم به رب به خدای آسمان ها و زمین، خدایی که بیشتر از من میخواد تجربه بشه روی زمین توسط بنده ای که جسمش را هیچی خلق کرد و از روحِ خودش در او دمید و با هر مرگ و بیداری، یک دنیای تازه را بهش هدیه میده تا بازم بیشتر خودش را کشـــف کنه

    و سلام میکنم از حالِ مراقبه ام، آرامشم به استاد عزیزم مریم جانم، عزیز دلم و همه ی اعضای گرم و صمیمی خانواده ام.

    خدایا شکرت که با افکارم میتونم زندگیم را خلق کنم پس مهمه که چه افکاری را در لحظه انتخاب میکنم و چه تجسمی میکنم. خدایا سپاس گزارم برای درکِ قوانین

    امروز روزی بود که فایلِ، قسمت دوم داستانی در مورد هدایت اومد روی سایت، این فایل برای من پُر از احساس و حضور خداوند بود و هست فایلی که بعد از مدت ها من همش حالم جوری بود که همش داشتم گوش میدادم و مینوشتم و اشک میریختم، راه مشخصِ نور یکیه نور مشخصه مسیر درست مشخصه خداوند داره در هر لحظه با بنده اش صحبت میکنه، امروز با اون فایل .. فقط دارم سرمو تکون میدم .. انقدر منو متحول کرد دگرگون کرد پرم کرد انگیزه داد شور داد شوق داد هوش داد علم داد ایمان ایمان ایمانم را باورهام را قوی تر کرد که اینکه خدا هست و خدا هست و خدا هست. الان از خواندنِ همون کامنت برگشتم سرشار از ایمان و توکل شدم دوباره

    واقعا من برای چی اینجام؟

    برای جاری کردن خدایم برای گسترش خدایم (من ) خب!

    واقعاا همه چیز من برای همینه، پول من زمان من توانایی های من همه چیز را باید صرف کنم توی همین مسیر در راستای تحققِ همین هدف .. خدایا شکرت. امشب جایی لازم بود که ایمانم را نشون بدم و چقدر خوب با باورهای درست با نگاه درست اینکارو کردم. اینکارو کردم به خوبی و حالم خوبه و خوشحالم که عمل کردم. خدایا شکرت خدایا شکرت برای درک بیشتر خدایا شکرت برای ایمان بیشترم خدایا شکرت برای آرامش بیشترم.

    امروز که از خواب بلند شدم بازم ساعت هاا تجسم تونستم کنم، و حتی چندین و چند روزه که اول صبح میرم دوش ثروت میگیرم دوشی که توش تجسم میکنم و mp۳ام هم میبرم و زیر دوش هنسفری هم میذارم و چقدر حسم قوی تر شده چقدر صحنه ها با وضوح بالا میبینم .. امروز تا بلند شدم یک چیزی بهم گفته شد میخوام بنویسمش همون چیزی که روی برگه ای نوشتم و زدم به دیوار اتاقم ..

    I adore excited to explore my unknown world, and make value make money make wealth of known parts in my World

    I AM AN ADVENTURE

    یعنی اینکه من عاشق هیجان زده برای شناخت دنیای درونم ناشناخته های درونم هستم و دنبال ساختن ارزش ثروت خوشبختی آزادی لذت عشق پول از اون چیزهایی که کشف کردم

    دقیقه هاای بعد از این، ادامه اش هم بهم گفته شد

    گفت که: جهانگردی فقط وسیله ای هست برای این

    و بعدشم بهم گفت که جهانگردی | | | | |

    << این نوشته انگلیسی << این دو هم برای اینه که تو دنیات را سرشار از عشـــق، ایمان، توکل، اعتماد به خدا کنی.

    امروز مسیرم برام مشخص تر شد، امروز راهم را بیشتر شناختم چون خودم را بیشتر شناختم حالا دقیق میدونم که چرا میخوام جهانگردی کنم، چرا میخوام بیشتر خودم را کشف کنم چون میخوام تجربه های بیشتری کنم چون میخوام به خواسته های بیشتر و وسیع تری برسم که بازم بازم بازم برای احساس کردن بیشتر خدایم هست خدایم ربم ..

    من اینجام به خاطر خودش و خدای من بیشتر از من میخواد تجربه بشه فقط آگاهی نباشه میخواد تجربه بشه

    و من اینو خوب درک کردم خداروشکر، فردا این موقع توی مسیر با ماشین داریم میرم با یک تیم بینظیر کوه نوردی بعد از ۳ سال از آخرین باری که توچال رفتم .. دلم براش پر زده بود جذب فوق العاده ای بوده و هست کلـــی هم نشونه اومده که من باید برم این کوه نوردی را یک کوهی به نام چهل تن بین لرستان و همدان زیبا ..

    از وقتی که این سفرنامه را شروع کردم هر چقدر داره بیشتر میگذره سفرهای من اولا شروع شده و دوما اینکه داره متنوع تر و بیشتر و بیشتر میشه … خوشحالم خوشحالم سپاس گزارم خدایا شکرت استاد جون پدر پدر پدر عاشقتم ممنونم ازت ممنونم ازت عاشقتم خداروشکر میکنم به خاطر وجود ارزشمندت خداروشکر میکنم به خاطر آزادیت به خاطر استقلال مالی و زمانی و مکانی و روابطت خداروشکر میکنم به خاطر روی ماهت خداروشکر میکنم به خاطر همه ی وجود ارزشمندت پدر جان خداروشکر میکنم که توی مسیرید و ادامه میدید، خداروشکر میکنم به خاطر پارادیس زیبا، به خاطر فارم، به خاطر خونه ها و ماشین ها تکنولوژی و سایت و لباس ها و همه چیز شما خدا بیشتر و بیشتر بهتون بده خدا ایمانتون را بیشتر کنه اراده اتون را قوی تر کنه الهی شادترتون کنه .. میدونم که نمیتونم برای کسی دعا کنم چون دعا برای خودمه اماا میخوام بگم حسم اینه .. شما بیشتر پیشرفت کنی ثروتمندتر بشی من به خدا نزدیک تر میشم .. عاشقتم چقدر فایل های هدایتی که همه ی فایل ها و همه ی محصولات همینن چقدررر هدایتی زندگی کردن شیرینه چقدر اصلِ چقدر پر از حسِ خوبه چقدر بودن توی مسیر درستِ توی مسیر ستاره قطبی هست انگار وای وای امشبم که دیگه خدای من خود نشانه ی من شد ق د م اول خدای من شد قدم اول .. الله اکبر

    من از مریم جانم سپاس گزارم سپاس گزارم بانو جان دوست جان ممنونم که این سفرنامه را با دوربینت شروع کردی و چه معجزه هااا معجزاتی که آخر تسلیم شدمم من و گفتم باباا زندگی من پر از معجزه است و اصلا معجزه های خدا برای من توی دنیای من طبیعی شده ..

    و چقدر مریم جانم زیبا نوشتی چقدر زیبا درک کردی قانون را، ۱۲ قدم یعنی شیوه ی طبیعی زندگی کردن

    طبیعی زندگی کردن یعنی‌، ساختن باورهای قدرتمندکننده به کمک کنترل ذهن و کنترل کانون توجه‌ به منظور بیشتر ماندن در احساس بهتر و سپس هدایت شدن توسط آن باورها و آن احساس خوب به سمت جریانی از خواسته‌ها و نعمت‌های بیشتر

    چقدر این روزهاا اصلا همین امروز چقدر فایل های زیادی را گوش دادم چقدر هدایت شدم به شنیدن بیشتر و بیشتر فایل هاا چقدر علاقه مند تر شدم قبلا تا همین ۶ روز پیش اینجوری نبودم .. اصلا نبودم امااا الان. این فایل تموم میشه میرم بعدی بعدی تموم شد مراقبه و تجسم و بعد دوباره فایل .. خلاصه این سیرکوله ادامه دارد .. خدایاا شکرت .

    استاد جونم گفتی روز اول که رسیدی آمریکا به دوستمون گفتی ساعت ۸ صبح بیاا رفتید بانک و کارت گرفتی و روز دوم رفتی موتور یاماها گرفتی .. خدای من .. عاشقتم عاشقتم خدای من خدایا شکرت .. چقدر خوشحالم و سپاس گزارم که در فراوانی کامل هستید در استقلال مالی هستید ..

    و چقدر جالب که توی سال ۸۸، توی دریم بوردتون عکس آمریکا را زده بودید امااا ببین چطور با اون ایمان و شجاعت و رهایی و توکلتون چطوررر به آمریکاا به این سادگی هدایت شدید .. الله اکبر خدایا شکرت

    من که خوشحالم خوشحالم بازم که آمریکاا را با شما شناختم … با نگاه درست و توحیـــدی

    من آمریکاا را با شما عزیزانم گشتم

    من امریکااا را زیبایی هاش را با شماا دیدم از دوربین مریم جان و آموزش های شما

    من آمریکا را عاشقش شدم، خواسته ام را به وضوح رسوند که منم میخوام اونجا باشم توی FL

    من آمیش ها و تفاوت ها و ثروت و فراوانی و عشق و محبت بیشتر و توحید بیشتر را با شماا اینجاا شناختم و درک کردم و تحسین کردم.

    باا شماا توی آمریکاا که کجا نرفتیم ..

    دوست های عالی .. خانواده رایان و اون خانواده عزیز و بی نهایت انسان و دوستان عزیز ..

    من با همین آمریکاگردیمون، عزیز دلم را جذب کردم و عاشقشم

    من با همین آمریکا گردیمون کامل تر شدم به خودشناسی بیشترم رسیدم به خدایم خدایم ..

    من با نگاه درست شما، IN GOD WE TRUST نه تنها پشتِ دلار بلکه توی غار و زمین و آسمون و هر شهری دیدم و دیدم و دیدم و حس کردم و تحسین کردم.

    خدایا شکرت

    چقدر نشون از فراوانی ثروت هست که جای جای این کشور مال کسیه، شخصیه .. و چقدر این نگاه به کسی که خودش را مسئول زندگی خودش مثل یک جمهوری خواه، میدونه کمک میکنه که رو پای خودش وایسه و بسازه هر چیزی که میخواد بخره پول بسازه .. مولد باشه. و تحسین برانگیز

    چقدر خوبه که آره چیزی را بگی که خودت استادشی و نه اینکه خوب نیستی توش بخوای آموزشش هم بدی مثلِ رانندگی به مایکی جان و این صداقت در فرکانس شما را تحسین میکنم این صداقت این سخاوت شما را پدر تحسین میکنم عاشقتمم

    چقدر خوب یاد گرفتم که وقتی خواسته ای داری مثل موتور راندن اما مهارت نداری اماا خدااا را که داری فرکانست را که داری در استقلال مالی و زمانی و مکانی هم که هستی، و چقدر زیباست که شجاع دل هم هستی، و اینجوری پدر انقدر ذوق و شوق انجامش را داری که خداوند هدایتت میکنه، آدم ها را میاره و وقتی هم که میاره میگی میدونی که این آدم اومده کمکت کنه این آدم دستِ خداست و از اون فرد تشکر میکنی برای کمک کردن به شما .. مثل همون جایی ایمان داشتید و فرکانسش را فرستادید و نشانه ها را دیدید و دنبال کردید توی همون پمپ بنزین ..

    و چقدر زیباست و تحسین برانگیز این نداشتن وابستگی و دل بستگی به کسی و چیزی.

    وقتی دقیقه ۱۸ فایل را گوش کردم .. گفتم خودشه .. پدرِ من در لحظه داره زندگی میکنه در لحظه در لحظه .. خیلی خوب این در لحظه بودن را توی سفرهام تجربه کردم.

    + یاد گرفتم که وقتی مصمم بشی وقتی خواسته ات را جدی بگیری که خدا میخواد که تو بهش برسی بیشتر از شما میخواد که تجربه اش کنی چرا که دنیایی که داریم توش زندگی میکنیم دنیایی هست که داره هر لحظه رشد میکنه پیشرفت میکنه و هر کسی که بخواد این دنیا را گسترش بده پشتبانش هست، و شما خواستی که موتور سواری را تجربه کنی و شد شد شد بالاخره شد، شما رفتی دست ها اومدند شما به خواسته اتون رسید و چقدر منجر شد به کشف بیشتر خودتون چقدر منجر شد که خداتون را بیشتر بشناسید چقدر منجر شد که ترس هاتون بریزه چقدر منجر شد که فرق بین حماقت و شجاعت را درک کنید چقدر باعث شد که نگاهتون به آدم ها بازم بهتر بشه، چقدر منجر به گسترش جهان بینی شما شد، چقدر همین رسیدن شما به خواسته اتون منجر به آشنایی با دوستای عالی ترین شد ثروتمندترین شد چقدر منجر به بازم مستقل تر شدن شما شد، باورتون به توحیدی تر بودن این کشور بینظیر شد، چقدر منجر به افزایش خلاقیت شما ثروتمندی بیشتر شما، اینکه شماا اشرف مخلوقاتی همه چیز مسخر شمااا شده، شد .. واقعااااا خواسته هاا معنوی هستند مقدس هستند ارزشمند هستند

    خدای من ببین با رسیدن به یک خواسته چی شد .. خدایااااااا شکرتت عاشقتم عاشقتم خدا جون برای این حمایتت خدا جونم مرسی عاشقتممم

    + این فایل بهم گفت که تو در زمان و مکان مناسب به خواسته ات میرسی، مثل اینکه پدر شما موتور سواری را میخواستی توی همون ایران اصلا امااا بهش وابسته نبودی گیر نداده بودی زندگی خودت را کردی توی دنیای خودت تجسمش کردی لذتش را بردی و رهااااش کرده بودی و میدونستی که برنامه ریزی خداوند بهترین و کامل ترین برنامه هست خدایی که تممامم جهان را داره هدایت میکنه و نه فقط زمین و زمینیان .. و چقدر عالـــی بهش رسیدید اونمم کجااا! یک جایی که ۳۵۰۰ کیلومتر مسیر تریل داره خدای من اونم فقط اینجااااا Utah

    + چقدر این فایل بهم این درس را داد که اگر جایی چشمم را گرفت در حالی که دارم حرکت میکنم، وایسم و لذت بیشتری با عکاسی، با فیلم برداری با صحبت کردن در موردش داشته باشم و بعد ادامه بدم در واقع زندگی یک مقصد صرفا نیست که برسیم تمام شد و رفت نه! زندگی یک مسیره که باید ازش لذت برد .. لذت .. شماا داری در هر لحظه فرکانس میفرستی به جهان هستی.

    + حتی توی خودِ تجربه کردن خواسته ات، میشه خواسته هایی دیگه هم داشته باشی و بهشون برسی به راحتی با همون داشته هات مثل همین ایده ی خلاقی که بهتون گفته شد که اینجوری دوربین را بذار و گذاشتید .. و خدای من!

    + همه چیز باید به راحتی و سادگی انجام بشه

    + بترس ولی اقدام کن …

    + خدایا شکرت از اینکه من را خالق زندگی خودم قرار دادی.

    عاشقتونم

    . . . . .

    الان دارم کامنتم را ادیت میکنم، اتفاق بسیار جالب و هدایتی افتاد که نشان از تایید هدایتی بود که صبح تا بلند شدم بهم گفته شد .. خدای من خدای من

    دقیقا تا همون جایی که نوشتم "" و بعدشم بهم گفت که جهانگردی با اینکه تمام پیام را فرستاده بودم اماا عجیب تاا همینجاش اومد حتی اسکرین شات گرفتم که بازم ببینمش آقاا خدا داره حرف میزنه با من با من بیشتر از من میخواد دنیاا را بگرده و سفر کنه .. خدایاا شکرت

    خدایا شکرت عاشقتممم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  5. -
    محمدرضا احمدی گفته:
    مدت عضویت: 3188 روز

    به نام رب وهاب و رزاقم که از روح خودش درون من دمیده

    الهی شکرت که هدایتم کردی تاقدم بعدیم رو بردارم شکرت شکرت خدای من

    سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان عزیزم و خانم شایسته محترم

    امیدوارم که حال دلتون عالی باشه

    درس عملی این قسمت

    الله اکبر چی بگم من از این هدایت که نشونه امروزم فصل پنجم کتاب رویاها بود و دقیقا فایلی که امروز باید ببینم همین قسمت بود که در مورد وارد شدن به دل ترس ها بود واقعا خدایا شکرت

    همه ترس دارن اما مهم اینه که وقتی ترس داری با ترست اقدام کنی و حرکت کنی اون موقع هست که وقتی به اون خواسته ت به اون خوشبختی برسی به خودت خیلی افتخار میکنی

    الهی شکرت الهی شکرت که این جمله ای بود که بهش نیاز داشتم برای ادامه دادنم در مسیرم الهی شکرت الهی شکرت خدای من

    زیبایی های این قسمت

    الهی شکرت برای آزادی زمانی و آزادی مکانی و آزادی مالی استاد الهی شکرت برای این زندگی خدایی و طبیعی

    الهی شکرت برای لباس زیبای استاد برای آروی تمیز و مثل همیشه برق بزن استاد که همیشه داره برق میزنه

    الهی شکرت برای تجربیات بسیار ایمان بخش و انگیزه بخش استاد برای ادامه دادن

    الهی شکرت برای اتفاقات زیبایی که استاد تجربه کردند و به خواسته شون رسیدند

    الهی شکرت برای صداقت و شفافیت خالص استاد که اصلا قلب آدم باهاش ارتباط برقرار میکنه الهی شکرت الهی شکرت خداجونم

    الهی شکرت برای لبخند زیبای استاد شکرت شکرت خدای من ازت بینهایت ممنونم خداجونم

    الهی شکرت برای این سپاسگزاری های زیبا و دل نشین الهی شکرت برای آرامشی که دارم الان و ایمانم بیشتر شد برای ادامه دادنم

    الهی شکرت برای هدایت هایی که برای استاد و من و همه ی ما جاری میکنی تا آسون تر و لذت بخش تر حرکت کنیم شکرت خدای من ازت بینهایت ممنونم ازت ممنونم ازت ممنونم خدای من الهی شکرت الهی شکرت

    خیلی ازتون سپاسگزارم استاد عزیزم و خانم شایسته محترم و عزیز برای این فایل های ارزشمند و فوق العاده الهی شکرت الهی شکرت خدای من

    خیلی دوستتون دارم استاد جانم خانم شایسته محترم و دوستان عزیزم

    در پناه خدا باشین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    گزارش نقض قوانین سایت
  6. -
    مریم دیناشی گفته:
    مدت عضویت: 1149 روز

    استاد جان مهربانم با دیدن این قسمت از سفرنامه چقدر بیشتر باهاتون احساس صمیمیت کردم

    چقدر خودتی و واقعی هستی

    ممنونم از اینکه وقت گذاشتید و این توضیحات رو شیر کردید.

    از اینکه احساسات واقعی تو باهامون به اشتراک گذاشتید واقعا از شما سپاس گزارم.

    باورهای شما زیباست و در جهت خواسته هاتون

    هست پس جهان هستی دست به دست هم میده

    تا تمام شرایط رو برای خلق اونا فراهم کنه.

    از اونجایی که شما آرامش دارید و با خودتون در صلح و آرامش اید و هدایتی میرید جلو

    با اینکه میترسیدید (چون شما هم مثل ما یک انسان هستید و دارید مسیر تکامل خودتون رو طی میکنید)

    اما انجامش دادید و پاداش جسارت و شجاعت خودتون رو هم دریافت کردید.

    بهتون افتخار میکنم ای انسان زیبا

    با تلاش ،تمرکز، ایمان ،باورهای درست ،توکل ،هدایت

    جسارت و عشق شما تونستید کسب مهارت کنید و برید تو دل ترس هاتون.

    سپاس بابت وجود پر از عشقتون استاد عزیزم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  7. -
    مصطفی فرخی نژاد گفته:
    مدت عضویت: 1106 روز

    تنها تو را میپرستیم و تنها از تو یاری میجوییم

    وقتی که دارم به کار شما فکر میکنم که چرا به این سمت هدایت شدم یادم افتاد که چقدر از پول میترسم و از پول دارشدن من الان هزاران معامله جلوی چشمام هست و هزاران مشتری هم برای خرید هست باقی دارند دست وپا میزنند من کافیه که فقط دستم رو دراز کنم تا میلیون ها تومن در بیارم ولی میترسم چرا که تویه ذهنم پول مترادف با ترس دور شدن از خدا ،رفتن به سمت ظلم و اینکه یک نفر بیاد و اینپول رو از من بگیره و به من و یا اعضای خانواده ام آسیبی برسونه و ته ذهنم این بود که بابا تو لایق این نیستی که اینقدر پولدار بشی ولی وقتی که دیدم استاد عباس منش در دل ترس هاشون رفتند و این تجربه رو ساختند چون من هم مثل استاد عباس منش هستم و رانندگی ام رو خودم قبول ندارم با اینکه تصادف هم نمیکنم و شکر خدا همیشه راحت وآسوده ام و سریع یاد میگیرم ولی برسیم به معقوله ترس به نظر من ترس یعنی نداشتن خود باوری یعنی اینکه شرک بورزی ولی ترس با حماقت فرق میکنه و به قولی ذات مغز انسان برای بقا طراحی شده که به سمت این بره که خودش رو زنده نگه داره و ترس تا حدی فوق العاده است چراکه باعث میشه که از خطرات انسان دور بشه ولی بعضی مواقع ترس ها واهی میشوند مثل الان من یادمه که اولین معامله ای که میخواستم انجام بدم تمام سلول های بدنم از ترس داشتند فریاد میزدنند که نه بابا مگه تو مال خریدو فروشی مگه تو میتونی اینکار رو بکنی فردا میرن شکایتت رو میکنند و از این قبیل صحبت ها ولی وقتی که انجامش دادم همین الان ذهنم دار مقاومت میکنه که میاد در بنگاه و ازت پولی که بهت پرداخت کرده رو میخواد ولی وقتی که میبینم که این ترس واهی هستش و این بنده خدا چند ماه هستش که از معامله اش گذشته و اصلا سری هم به من نمیزنه و تازشم خونه دیگه اش رو پیشم گذاشته برای فروش یاد این افتادم که بابا اگه میخواست بیاد تا الان هم اومده بود و این ترس پوچ از سرم افتاد ترسی که هیچ پایه و اساسی نداره و این قبیل ترس ها باعث میشه که انسان از مسیرش دور بشه ولی وقتی که انجامش بدیم و بهش برسیم واقعا یک عزت نفسی برای انسان به وجود میادکه میگه بابا آدم قبلی واقعا چه آدم ترسویی بوده که اینقدر میترسیده که این کار به این کوچیکی رو انجام نداده مثل الان خودم که قبلا از معامله ملک اینقدر میترسیدم که نگو ولی الان خیلی بهتر شدم ترسه هست ولی خیلی کم شده خیلی من بیشتر معاملات رو برای لذتی که داره انجام میدم تا برای پولش با اینکه خیلی هم به پولش نیازمندم ولی وقتی که معامله انجام میشه اون حس ارزشمندی و قدرتی که بعدش بهم دست میده باعث میشه که از تمام لذت های دیگه برام ارزشمند باشه و واقعا خدا را سپاس بابت این فایل ارزشمند که میگه وقتی یک کاری رو تا به حال انجام ندادی یعنی تا الان تواناییش رو نداشتی ولی اگه یک نفر تویه دنیا تونسته پس تو هم میتونی انجامش بدی و فقط کافیه تکاملت رو طی کنی تا بهش برسی

    در پناه حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  8. -
    رامین خطی گفته:
    مدت عضویت: 1535 روز

    به نام رب رزاقم و خدای زیبایی ها

    با سلام ب استاد عزیزم و مریم بانوی گل

    چقدر لذت میبرم از صحبت کردن استاد

    واقعا آدم دلش میخاد فقط بشینه و صحبت ها یا توضیحات یا آموزش ها یا خاطرات این آدم رو گوش بده ک انقد با حوصله و شیوا و کامل و تاثیر گذار صحبت میکنه و تحسینتون میکنم استاد

    خدا کمکم کنه منم همینجوری بتونم مطلب رو ادا کنم ن با عجله و سریع

    و این نشونه اعتماد ب نفس بالاست

    و تحسینتون میکنم که آزادی اولویت بالایی براتون داره و کل زندگیتون رو بر پایه آزادی بنا کردین و این کار هر کسی نیست

    لایق همه نعمت ها و ثروت ها هستین چون واقعا کنترل ذهن و مراقبت از ورودی های ذهن رو هم کار هر کسی نیست و آدم براحتی فراموش میکنه ک باید ورودی هاشو کنترل کنه

    و شما تو اون سال ها نه استادی داشتین و نه الگویی داشتین ببین چ جهادی اکبری برای خودتون به پا کرده بودین و چقدر روی خودتون کار کردین ک الان ما داریم میوه هاشو میبینیم ..و با این همه توضیحات و آموزشاتون بازم اونجوری ک باید ما منظورم خودمم روی خودمون کار نمیکنیم اون جهاد اکبر لازم رو انجام نمیدیم

    در صورتی هر روز گوش میدم ب فایل ها و سعی میکنم زیبایی هارو ببینم ن اینکه خودمو گول بزنم واقعا میبینم و تحسین میکنم و کنترل ذهن رو سعی میکنم داشته باشم

    از خدا میخام کمکم کنه تو این مسیر زیبا و ایمان و پراز نعمت و ثروت

    در پناه رب رزاق شاد و سالم و ثروتمند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  9. -
    رها گفته:
    مدت عضویت: 1026 روز

    بنام خدای هدایتگرم به خواسته هایم بزیبایی و اسانی و عزت

    این صحبتهاااا برای من نمودی عینی از خروج از منطقه امن بود

    رفتن تو دل ترسهااا

    حرکت و اقدام کردن

    خواسته ها بدون شک محقق میشن و ما هستیم که باید خودمون رو برای اونها اماده کنیم

    نمیشه ترسید و همیشه منتظر بهترین زمان بود

    بهترین زمان وقتی است که من باورهااا رو ساختم و باید دیگه قدم به قدم عمل کنم

    حرکت کنم

    و در حرکتم هدایتهارو دریافت کنم

    در حرکتم دستان الهی میان

    در حرکتم درسهااا رو میاموزم

    در حرکتم تجربه هاا کسب میکنم

    رشد میکنم

    وسیع میشم

    و اماده رفتن به مدارجدید میشم

    .

    داستان همینه

    منِ اینروزهاااا که دارم حرکت میکنم

    دارم قدمهام رو بر میدارم

    بذری که یکسال پیش به هدایت الله بر یک زمین مستعد ریختم

    امسال داره جووونه میزنه

    جووونه میزنه

    چون در طول این مسیر هدایتهاش رو دنبال کردم

    شش ماه پیش که من رو فرستاد میون خونواده سید حسین، حرفش رو قبول کردم

    بهونه نیوردم

    گفتم به چشم

    گفت چله بزار

    عهد ببند

    دیگه مثل قدیمااا هول نباشی

    کار کنی رو خودت

    گفتم به چشم

    گفت هر کاری استادت بت میگه رو انجام بده

    گفتم به چشم

    جووونه های امروز از امادگی هاییکه من پیدا کردم

    این امادگی ها همون هوای مناسب، نور کافی، اب لازم بودن

    خدایاشکرت

    شش ماه اینجااا زیباترین و با کیفیت ترین زندگی رو تجربه کردم

    و ایمان دارم با جوونه هایی که پیدا دارن میشن

    روند تصاعدی خودش رو دیگه نشون میده

    این ماه مشتریهای الهی جدید تجربه کردم

    درامد الهی جدید تجربه کردم

    برکتهایی الهی وارد زندگیم شد

    داستان اینه که وقتی میبینم جواب میده

    باید بیشترش کنم

    بله

    کارکردن روی خودم رو بیشتر کنم

    خیلی بیشتر

    من خداروووو شاکرم

    من عاشق خدایی هستم که قوانین بدون تغییرش داره زندگیم رو متحول میکنه

    عاشق خدایی که سید حسین بینظیر رو سرراهم قرار داد

    عاشق خدااایی که من رو با مهربانی به سوی خودش کشاند

    خدایا شکرت

    استاد جان سپاسگزارم

    مریم جان پایدار باشی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    گزارش نقض قوانین سایت
  10. -
    مطهره کلاس هشتم گفته:
    مدت عضویت: 821 روز

    سلاممممم به استاد عزیز .

    این فایل نشانه امروزه من بود

    بعد اینکه نوشته استاد رو خوندم کلی کیف کردم .

    فک کنم این داره بمن میگه مطهره لطفا ترسهاتو زیر مبل نریز .

    اگر از ترس هات عبور کنی باعث میشه رشد کنی بزرگ شی و تجربه بدست بیاری .

    واقعنم همینه .

    ترس همش توهمه .

    تازه بعد اینکه ترس هات می‌ریزه میفهمی وااایی من بر من !!! من ازین میترسیدم! این اصلا ترس نداشتتتتت!!!

    در پناه حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای: