سفر به دور آمریکا | قسمت 81 - صفحه 7 (به ترتیب امتیاز)

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری سفر به دور آمریکا | قسمت 81
    389MB
    35 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

229 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سلن بانو گفته:
    مدت عضویت: 316 روز

    سلام خدمت شما استاد عزیز و خانم شایسته عزیزم و دوستان…

    این فایل به عنوان فایل هدایتی امروز منه..

    استاد من واقعا شمارو تحسین میکنم که بر ترسهاتون غلبه میکنید و میرید تو دل تجربه های جدید…

    این واقعا عالیهه…

    خدای من چقدررر جالبه… چه همزمانی جالبی رخ داده…

    من دقیقا در شرایطی هستم که به تازگی یه کسب و کار کوچیک رو شروع کردم… شک و تردید ها به سمتش زیاده…. از یک طرف ندای قلبم رو میشنوم که بهم میگه نترس، محکم باش… برو جلو… و از طرف دیگه حرف های مادر و خواهرمو میشنوم که میگن جنسایی که خریدیو ببر پس بده، این کار سود که نداره هیچ و فقط دردسره….

    اما من واقعا اینطوری فکر نمیکنم….

    من احساس میکنم خدا داره منو تو مسیر پیشرفت و موفقیت هل میده، داره کمکم میکنه…

    و قراره اتفاقای قشنگ تری تو این مسیر واسه من بیفته…. من دیروز تونستم 10 بسته نون بفروشم… و 11 تا معجون… این عالیهههه…. و سود من شد 710 هزار تومن…. این عالی و بی نظیره….. این خیلی خوبهههه…

    من تا دیروز فقط 200 تومن سود داشتم اما بعد از یک روز سودم از سه برابر هم بیشتر شده…. و چی از این بهتررررر

    خداروشکررررر….

    سود من هرروز داره بیشتر و بیشتر میشه…..

    این یعنی پیشرفت….

    من انقدررر از نظر مالی پیشرفت خواهم کرد که باور کردنی نباشه…. و یک روز برمیگردم و به این کامنتا نگاه میکنم و با خودم میگم ببین! تو اگه الان موفقی و پیشرفت کردی به این دلیله که یک روزی حتی از سود 100 هزار تومن هم خوشحال میشدی و هزاران بار خدارو شکر میکردی….

    این یه قانونه…. هر چقدررر شکر گذار تر باشی، نعمت بیشتری به تو داده خواهد شدددد…

    استاد، نجواها به سمتم زیاده… اما من هم میخوام مثل شما، پا روی ترس هام بزارم و این مسیرو ادامه بدم….

    خیلی جالب بود، دقیقا زمانی که نجواها از نشدن و نرسیدن میگفتن،،،،، هدایت خدا در این سایت به من گفت: نترس و ارام باش و ادامه بده…. من با توام… برو و چیزهای جدید رو امتحان کن…

    الهی شکررررر….. خدایاااا ممنونم ازت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  2. -
    آیسو گفته:
    مدت عضویت: 1760 روز

    سلام به استاد عزیزم

    شما اولین کسی بودید که تو زندگیم به من یاد دادید علی رغم اینکه از یه سری چیزها می‌ترسم باید سعی کنم که وارد ترسام بشم و اون رو شکست بدم باید بدونم که از دور ترسام یک توهم هستم و وقتی وارد میشم متوجه میشم چیزی بیشتر از یک وهم و خیال نبوده….

    سعی کردم این کارو انجام بدم و وارد درس‌هام بشم…

    یادمه اولین باری که توی دانشگاه قرار بود دفاع از کارورزیم را انجام بدم وقتی استاد گفت کی می‌خواد اولین نفر این کار را انجام بده هیچکس حاضر نبود نفر اول رو برداره و همه از شماره 2 شروع به اسم نوشتن کرده بودند

    دقیقاً من همونجا یه حسی درونم بهم گفت که اینجا وقتشه که خودتو نشون بدی دقیقاً همین جاست که باید شماره یکو برداری….

    اون تجربه بهم یاد داد که باید وارد ترسام بشم و یک لول برم بالاتر وقتی که این کارو انجام دادم احساس کردم چقدر شخصیتم متفاوت‌تر شده…

    وقتی که قرار بود تبلیغ آگهی بازرگانی را انجام بدم اول یه استرسی درونم را فرا گرفته بودم ما به خودم گفتم من باید انجامش بدم در نتیجه رفتم جلوی چند نفر و شروع کردم این تمرینو انجام دادم اول درونم گر گرفته بود ولی به مرور که این کار را انجام دادم دیدم به آرامش رسیدم…. دیدم هیچی درون اون ترس و وحشتی که قبلش داشتم نبود

    یادمه یه روزی یه مبلغی داشتم که باید باهاش شهریه می‌دادم اما وقتی که فهمیدم می‌تونم واقعاً دنبال علاقه‌هام برم گفتم چرا که نه,.. الان وقتشه که برم کلاس ثبت کنم و شروع کنم به یادگیری علاقم من اون کار را انجام دادم و خدا می‌دونه که چقدر لذت بردم چقدر بزرگتر شدم و چقدر تجربه‌های جدید به دست آوردم و چقدر پول ساختم…

    یاد گرفتم تو دل ترسام برم که بزرگتر بشم

    حتی. همین الانم که می‌خوام یه کاریو شروع کنم همش یه حسی سراغم میاد که زمزمه می‌کنه اگه نشد چی اگه اونجوری که خواستی نتیجه نداد چی بازم میگم انجام این کار به من الهام شده من باید قوی باشم و حتی با وجود ترسام باید انجامش بدم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  3. -
    جواد رجبی گفته:
    مدت عضویت: 2437 روز

    سلام و درود خدمت استاد عباسمنش عزیز و دوستداشتنی،سرکار خانم شایسته و مایک عزیز ودیگر همراهان هم فرکانسی ، استاد حقیقتا وقتی به شما و زندگی تون و این تغییرات شگفت انگیز در زندگی تون فکر میکنم و میبینم که دونه دونه به آرزوهاتون رسیدید و همچنان این روند ادامه داره برای من یک الگوی بسیار قوی هستید و مدام به خودم میگم وقتی استاد از اون شرایط به اینجا رسیده حتما من هم میتونم به تمام آرزوهام برسم و همیشه در حال پیشرفت باشم و مدام با دیدن شما و لحظات بسیار زیبای سفرنامه انگیزه بیشتر و بیشتری میگیرم که تحت هر شرایطی باید ادامه بدم بسوی پیشرفت، بخاطر فایلهای بینظیرتون بینهایت سپاسگذارم ??

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  4. -
    ثریا مرادی گفته:
    مدت عضویت: 3483 روز

    استاد عجب کارهای خفنی کردید

    خدای من چقدر قشنگه همه چی

    اما یچیزی خیلی حس کردم قانون تکامل رو کلا فیتیلچه پیچ کرده بودید

    دوستون دارم خیلی خوب بود از خداوند هم بابت وجود شرکت اپل ممنونم که اینقدر محصولات خوبی میده

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  5. -
    روح اله گفته:
    مدت عضویت: 2307 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    با سلام خدمت دوستان عزیزو گرامی ام و همچنین استاد عزیز که طبق روال گذشته دستی از دستان خداوند بزرگ برای من و امثال بنده شده اند.

    طبق فیلم های ضبط شده این فیلم هم سر شار از نگاه مثبت و قابل تاملی بود که بنده آنها را ثبت می کنم.

    ۱_این فیلم در ابتدای امر نشان دهنده شادی و شاد کامی در تمام مراحل زندگی است، شادی و نشاط لزوما داشتن امکانات و وسایل نیست بلکه می توان از کوچکترین چیزهای زندگی برای لذت بردن از زندگی استفاده کرد حالا می خواد دوچرخه باشه، می خواد موتور سیکلت قدیمی تنه‌ی جوشی باشه یا حتی بدون وسایل نقلیه، فقط کافیه دیدمون به جهان اطرافمون تمیزتر و دقیق تر باشه، میشه از کوچکترین چیزهای زندگی لذت برد فقط باید سطح نگرش خودمون به اطراف تغییر بدم.

    ۲_ادمی که بدونه اشرف مخلوقات و تمام این جهان برای او آفریده شده هیچ گاه به دنبال انرژی که دیگران بهش میدن نیست بلکه باید خودش این شادی و نشاط رو ایجاد کنه و پیگیر اون باشه زیرا کافیه بخواهیم، دیدمون رو به جهان عوض کنیم چه بسا می توان از لذت بردن این جهان از کسایی که بغل ما زندگی می کند یا رفت و آمد می کند و آدم ها اطراف جستجو کرد چیزی که این کار رو استاد عزیز از طریق همسایه اش متوجه شد و از او خواست موتور سواری کراس بهش یاد بده.

    ۳_کافیه ما توی هدف هامون قدم برداریم تا کم کم راهنمایی های بعدی و راه های بعدی پشت سر هم بهت نشان داده میشه اگر چه همسایه استاد عزیز عذرشان را خواستند اما خداوند راهنمایی های بعدی را از طریق گروه موتور سواران داخل پمپ بنزین مشاهده کرده اند و به ندای درونیشیشان گوش دادند و از آنها در خواست کمک و راهنمایی کرد و این گروه با شوخی در خواست استاد را قبول کردند ه اند(پس اول ما باید شروع کنیم و قدم هامو رو برداریم تا خداوند پشت سرهم راهنمایبشان را برای ما فراهم کند).

    ۴_هر آرزو و ندایی که درون ما ایجاد میشه دلیل بر عدم توانایی ما نیست اگر آرزوی کاری یا چیزی را داریم حتما استعدادش رو داریم اما باید در اون راه قدم برداشت.

    ۵_رسیدن به آرزو ها و استعداد ها زمین خوردن داره سختی داره، ترس داره و…… اما باید بر آنها غلبه کنی البته اگر واقعا بهش علاقه داشته باشی، استاد به موتور کراس و سوار شدن به آن علاقه داشت اما بعد از هر بار زمین خوردن بلند شدن و شروع کردند، چه بسا مسیر ها ی خطرناکی را داشتند اما به علت علاقه بر ترس هاشان غلبه کرده اند و بر آنها فائق آمده اند و هیچ وقت از چیزی که علاقه داشتند شانه خالی نکرده اند و باز به مسیرشان ادامه داده اند.

    ۵_برای رسیدن به استعداد ها باید به ندای درونتان گوش بدید و هر روز و هر موقع به دنبال راه جدید و آسان برای پیمودن مسیر آرزو ها باشید درسته الگو های ما باید دیگران باشند اما دلیل نمیشه همه را از روی آنها کپی کرد زیرا یه جاهای هم باید ایده پردازی و خلاقیت به خرج بدهیم.

    و

    .

    .

    .

    .

    .

    هزاران نکته های نابی که هر بار با گوش دادن و دیدن این فیلم نکات جالب و جدیدی را پیدا می کنی که برایمان جدید و تازه است.

    خدا رو شاکرم که به من نیرو و قدرت داد تا تعدادی از بی شمار نکات که آموخته ام را ثبت کنم.

    به امید شادی و موفقیت و سلامتی روز افزان 🌹🌹🌹🌹🌹

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  6. -
    محمدرضا قناد باشی گفته:
    مدت عضویت: 879 روز

    قبل از اینکه کامنت دوستان رو بخونم مینویسم

    چون باید یاد بگیرم

    حرف دل خودمو بزنم

    شاید به جرات بگم از بزرگترین نعمت هایی که خداوند تا الان به من داده آشنایی با سایت عباسمنش هست چی بالاتر از این که من رو با درونم رودر رو میکنه ترس ها منیت ها تجربه ها تفکرات رو به خوبی به من یاد میده نه به صورت طوطی وار بلکه بصورت ریشه ایی همراه با فیلم

    یعنی اگر این کار رو برای یادگیری یک زبان بگذارم اون زبان رو به خوبی یاد میگیرم و به خوبی صحبت میکنم شاید این کامنت نوشتن این تصاویر و خواندن کامنت ها یک کار ساده به نظر بیاد

    اما اثر شگرفی برای تحول در زندگی من می‌گذاره …

    و بابت همه اینها اول از خدا مهربان…

    استاد عباسمنش… و خانوم شایسته…

    آقا ابراهیم خانوم فرهادی و تمام

    دوستان هم فرکانسی که اینجا کامنت می‌گذارند ممنونم و سپاس گذارم….

    یک نکته مهمی که در این فیلم متوجه شدم ترسیدن مرز داره برای هر کسی … ممکنه استاد تا یک جایی دیگه جلوتر نرفتن اونهم به قول خودشون نداشتن مهارت زیاد…

    و خیلی ها همانجا رو مثل آب خوردن رد میشن ..

    اونجایی که استاد متوجه شدن این نکته طلایی اون قضیه است که استاد متوجه شدن تا کجا باید رفت جلو بعداز اون با توجه به شرایطی که داشتن نرفتن و بسیار کار هوش مندانه کردن چون هوش معنوی ایشان به ایشان گفت اگر بری بعدش مردنه و ایشون همونجا هوشمندانه تصمیم گرفتن برگردن…

    و من واقعا این اخلاق رو از ته دل تحسین میکنم و دوست دارم…

    این هوشمندی رو خدا به همه آدم ها بده و این یک شبه بوجود نمیاد احتیاج به تمرین داره تمرین نفسه.. تمرین خود باوریه.. تمرین احساس گناه نداشتنه..تمرین قدرت رو به خدا دادنه.. تمرین نقاب نزدنه.. تمرین دوست داشتن خوده …..

    استاد به درستی که شما راه رو درست رفتید.. آفرین بر شما آفرین بر نفس مطمئنه.. آفرین بر خدای مهربان که کارشو خوب بلده انجام بده آفرین ……….

    درود و شکر برای وجوتون که ما رو وارد بهترین فیلم سینمایی قرن کردید..

    فیلمی که نه تنها توی این دنیا بلکه بعداز مرگمون هم به کار ما می آید..

    شکر

    شکر

    شکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  7. -
    الهه گفته:
    مدت عضویت: 1297 روز

    به نام خدای مهربان سلام به استاد عزیز و خانم شایسته نازنین و دوستان گرامی خداروشکر بابت دیدن این قسمت زیبا تحسین میکنم استاد عزیز رو بابت این همه شجاعت و رفتن تو دل ترسهاش واقعا عالی هستین خدایاشکرت من خیلی ترس از رانندگی داشتم همش بهونه می‌آوردم که به لطف آموزه‌های شما استاد عزیز و خدای مهربان الان بعد 10 یا 11 سال گرفتن گواهینامه الان ایمانم بیشتر شد رانندگی میکنم وهر دفعه که یه کاری میخوام بکنم که میترسم به خودم میگم که همون طور تونستم رانندگی کنم اینم کارم میتونم واقعا همینه و خیلی اعتماد بنفس بالا رفته و احساس خوبی میکنم هر دفعه بعد رانندگی کردن خدایاشکرت واقعا سپاسگزارم از شما دو عزیز در پناه الله یکتا شاد ثروتمند وسعادتمند در دنیا وآخرت باشید دوستتون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  8. -
    سعید گفته:
    مدت عضویت: 2946 روز

    سلام

    خیلی عال بود ممنون

    واقع همین ترس عامل انجام ندادن خیلی کارهاست. شاید افرادی باشن که خیلی از موفق ترین و ثروتمند ترین افراد دنیا ایده های بهتر و هوش و استعداد بیشتری داشته باشن ولی چون می ترسن حرکت نمی کنن ایده هاشون رو عملی نمی کنن. به قول قرآن تو جنگ هر یه نفری که ایمان داره از چندین نفر بهتر می جنگه. این می تونه در مورد هوش و استعداد هم صدف کنه کسی که هوش و استعاد کمی داشته باشه ولی ایمان بیشتری داشته باشه چندین برابر کسی که هوش و استعداد بالایی داره ولی ایمان نداره بهتر نتیجه می گیره.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  9. -
    کیمیا گفته:
    مدت عضویت: 3838 روز

    من همیشه توی زندگیم عاشق رانندگی و البته سرعت بودم. یادمه از وقتی 13 چهارده ساله بودم هروقت دلم میگرفت و حوصله ام سر میرفت به مامانم میگفتم بریم با ماشین دور بزنیم و بعدش حالم کاملا خوب میشد. هروقت خانمها یا اقایونی رو میدیدم که حرفه ای و عالی رانندگی میکردن تحسین شون میکردم و میگفتم باریکلا عجب دست فرمونی. اما خودم به خاطر یه سری تضاد از اینکه پشت فرمون بشینم خیلی میترسیدم. امسال تابستون بعد از چهارسال گواهینامه داشتن و رانندگی نکردن مصمم شدم که رانندگی کنم و برای خودم ماشین بخرم. روزای اول پشت فرمون که مینشستم میترسیدم و دستام عرق میکرد و استرس میگرفتم. اما هروقت میخواستم بشینم پشت فرمون یاد حرف استاد میوفتادم که میگفت هرکسی توی دنیا هرکاری بکنه یعنی منم میتونم همونکارو بکنم به شرط اینکه مثل اون عمل کنم و مثل اون باور کنم. منم این جمله رو اویزه ی گوشم کردم و هرزمان که ترس و استرس میومد سراغم به خودم با صدای بلند میگفتم اگه مریم شایسته میتونه رانندگی کنه منم میتووووووووونم. (اسم مریم جون رو میاوردم چون ایشون و استاد برای من الگو هستن ) خلاصه الان از اونموقع 4 ماه میگذره و من اولین ماشین زندگیم رو خریدم و خیلی راحت رانندگی میکنم و لایی میکشم (: (: از وقتی هم توی یه فایل حرف خانم شایسته ی عزیز رو شنیدم که موقع شروع رانندگی استاد بهشون گفتن مراقب باش و ایشون گفتن :” سپردم به خدا ” منم موقع رانندگی میسپرم به خدا و واقعا همه ی ماشین ها میرن کنار و جاده باز میشه و ترافیک ناپدید میشه و خدا به بهترین شکل ممکن حواسش هست که همه چی عالی بشه.

    اینم بگم که توی این مسیر تکامل مو طی کردم. اولش باوجود اینکه گواهینامه هم داشتم چندجلسه اموزشگاه رانندگی رفتم و بعدش چنددفعه کنار پدرم رانندگی کردم و بعد از اون تنهایی از مسیرهای کوتاه و راحت شروع کردم رانندگی کردن و حالا به لطف و محبت خدا واسه خودم یه پا راننده شدم(:

    خلاصه که الان خوشحال و خندانم ازاینکه ماشین خودمو دارم و باخیال راحت رانندگی میکنم و به یکی از ترسهای زندگیم غلبه کردم.

    مرسی خداجون

    مرسی استادجون

    مرسی مریم جون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  10. -
    کیمیا قاسم پور گفته:
    مدت عضویت: 3076 روز

    به نام خدا مهربووون

    وااای استاد چه لباس خوشگلی پوشیدی

    ست هست و خیلی زیبا با اون کلاه خیلی خوشگل شدی.

    فایل های سفرنامه بهم یاد داده این نکات زیبا رو هم ببینم??

    از این فایل و حرفاتون اسم موتورها رو یاد گرفتم و فهمیدم چه کاربردهایی دارن

    و دوباره ایده و خلاقیت زیبا شما در استفاده از ابزارها که هر روز راحتتر و بهتر هست

    منم یاد گرفتم همیشه از خودم بپرسم چجوری از این راحتتر و بهتر?! و همیشه فایل های زیبا سفرنامه میاد جلوم که شما چجوری عمل میکنی و بهتر الگو بگیرم

    راس میگی چقد کیفیت تصویر خوبه. همون فایلی که روی موتور گرفتید. من لذت بردم

    با وجود ترسی که داشتی حرکت کردی و این واقعا تحسین داره و حتما به دیدن اون منظره های زیبا می ارزید که گفتید حتما با این موتورها باید طی میشد?

    با اینکه هیچ وقت سوار موتور نشدم ولی با این فایل خاستم یه بار هم شده امتحان کنم.

    تقریبا تجربه مشابه این رو یک ماه پیش داشتم..تا حالا از کوه بالا نرفته بودم و هیچ تجهیزاتی نداشتم. ترس هم داشتم و حسم میگفت برو اما ذهنم میگفت بیخیال

    اما گفتم من میتونم و رفتم. دست های مهربون خدا کمکم کردن تا بالا رسیدم. در صورتی خیلی ها وسط راه دفعه اول دیگه نمیتونن و ادامه نمیدن

    اما من رفتم و واقعا منظره ای که بالا دیدم می ارزید. ما غروب بالا رسیدیم و آسمون بی اندازه زیبا بود. کل بچها پشت به این زیبایی نشسته بودن و با هم حرف میزدن اما من خیره بودم و نمیتونستم چشمام از روی آسمون بردارم

    تصمیم گرفتم باز هم برم و حتی کوه های دیگه هم برم و این مناظر زیبا رو ببینم???

    به قدرت خدا میشه پی برد واقعا.

    خداروشکر بابت این همه قشنگی و زیبایی

    منتظر اون فایل های زیبایی گرفتید هستیم?

    از خانوم شایسته هم سپاس که دست مهربونی هستند که این زیبایی ها رو تدوین میکنن??

    الاااان هم اینجا باااارون جر جر میباره???

    خدایا شکرت

    در پناه الله یکتا شاد و ثروتمند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: