این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.
https://elmeservat.com/fa/wp-content/uploads/2024/11/abasmanesh-1.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2024-11-15 05:22:082024-11-24 13:52:03ارتباط بین درک صحیح خداوند و روان شدن چرخ زندگی
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
استاد جان دیشب دفتر آرزوهایم را برداشتم چندتا آرزوی دیگر به لیست آرزوهایم اضافه کردم یکی از آرزوهایم که نمیدانم چطور در ذهنم شکل گرفت که خواستم خداراببینم بشنوم با تمام وجود حسش کنم درآغوش گرم و مهربانش قرار بگیرم دستم در دستانش محکم باشد در مسیر درستر مرا هدایت کند، بعد شروع کردم به نوشتن، نوشتن ویژگیهای خداوندم که در من ظهور پیدا کرده و من معتقد به آن ویژگیهای خداوند هستم اورا زیبا تواب بخشنده سخاوتمند قدرتمند قادر مطلق نوشتم هرچه در ذهن و قلبم می آمد و امروز صبح با دیدن این فایل ارزشمند رفتم به شب و خداوند را سپاسگذاری کردم سپاسگذاری کردم که مرا در مسیر باورها و خواسته هایم هدایت کرد و نشانه ای از سمت شما فرستاد که این درخواست درستی است باید تکرار کنم تمرین کنم و خودم را به راحتی با خداوندم برسانم. بله در زندگی من هروقت هرلحظه یاد خدا قدرت خدا فراموش و کمرنگ شد سراپای وجودم استرس و ناراحتی و خشم میشد و گره در کار زندگیم، ولی با توجه به خداوندم و ذکر ویاد او در قلبم روحم کارهای کوچک و بزرگم را به راحتی و زیبایی و آرامش تمام انجام میدادم، استاد عزیز به قولی لیلای عزیز همون خانم معلم که لایو شرکت کرده بود شما دوست صمیمی من شدید حرفهای شما در ذهن من مرور میشود حتی من با گذاشتن این کامنت با شما صحبت میکنم حرفهای دلم رامیگویم که با همسرم نمیتوانم سخن بگویم چون فعلا او در این مداری که من قرار گرفته ام نیست و چه بهتر از خدا و شما که دوست و هم صحبت من هستید شما حرف بزنید همیشه و من سرتاپا گوش هستم و قدم برمیدارم.
خدارا سپاسگذارم بخاطر قرار دادن من در این مسیر زیبا که مسیر تکامل من هست. سپاسگذارم استاد عزیز واقعا خسته نباشید که هیچ وقت نیستید چون با عشق این کاررا میکنید پس شاد باشید
وقتی صبح بیدار شدم ، حاضر شدم تا برم نونوایی و خمیر و آرد و نون بخرم تا مادرم نون مخصوص خودمونو که همیشه درست میکنه ،درست کنه و دیشب چون داداشم برای من یه سری صدف آورد که یکی از همکاراش داده بود و فهمیده بود من کارای گل سر میبافم داده بود گفته بود به خواهرت بده تا هرچی دوست داشت با صدفا درست کنه ، صدفا همه سوراخ شده و حاضر بودن ، یعنی خدا همه اینا رو داشت برای من نشونه و ایده میداد ،من خودم صدف داشتم اما هیچ وقت نتونستم سوراخشون کنم چون با دستگاه داداشم امتحان کردیم صدفا میشکستن
و نشست و در مورد کارای مختلف میگفت ، به مادرم گفت میتونی نون بپزی و بری جلو در مدرسه بفروشی
خدای من الان دوباره یادم اومد اون روزا ،داداشی که قبلا نمیذاشت من کار کنم و میگفت ضعیفی از نظر بدنی و زود خسته میشی ،و دلش برای من میسوخت و میگفت من حقوق میارم و حقوق بابا هست ، الان داره پیشنهاد میده که مادرمم در کنار فروش گل سر یه کار جدید شروع کنه
چی داره رخ میده؟؟؟
من که همون طیبه ام با همون فیزیک بدنی چند سال پیش و تغییری نکردم ،اما از درون یه سری اتفاقا رخ داده ، که از نظر فیزیکی و قوت بدنم دیگه هیچ کس توجه نمیکنه و همه فرکانسایی که ارسال کردم داره کار خودشو میکنه که حتی قوت شده به تک تک سلول های بدنم و من قوی تر شدم از نظر جسمی
دستام قوی شدن چشمام که قبلا هی اذیت میشد با کمی به گوشی نگاه کردن ، قوی شدن جوری قوی شده که من رد پاهامو یه وقتایی میشه نزدیک سه ساعت میشینم مینویسم اما چشمم قوی و قوی تر میشه و هرآنچه که خدا به من زیباترین اعضای بدن رو عطا کرده قوی شدن
باچی قوی شدن ؟؟؟؟
با یه تغییر درونی
این من بودم که سال ها با افکارم و باورهام خودمو مریض میکردم و میگفتم نمیتونم نقاشی و کارای ریز انجام بدم چون مچ دستم ضعیفه و درد میکنه
و همینجورم میشد و مداممن دستمو میبستم و درد داشتم
الان که مچ دستم همون مچ دسته
چرا هیچ وقت درد نمیگیره ؟
حتی تو این یکسال قوی و قوی تر هم شده
خدا می افزاید یعنی این
من شروع کردم و خدا افزود
قدرت بدنم رو افزود
یادمه یه بار رفته بودیم پارک، چند وقت پیش ، عموم داشت منقل درست میکرد تا کباب درست کنن و با باد بزن باد میزد
اومد گفت دستام قوی شدن
ازش پرسیدم مگه چیکار کردی عمو
گفت طیبه این همیشه یادت باشه وقتی بدنت رو حرکت میدی بدنت قوی میشه وقتی من با باد بزن باد میزدم دستام به حرکت افتادن و عضله هام به فشار افتادن و تلاش میکنن که قوی تر عمل کنن و اینجوری میشه که قوی میشه عضلات انگشتام و کف دستم و بازو و ساعد و کل بدنم که به هم وصل هستن
و این باورو داشت که وقتی کار میکنی قوی تر میشی
راست میگه ، من از وقتی این یکسال رو تلاش کردم وقتی میرفتم نقاشیامو میبردم نمایشگاه بین المللی یا مترو ،جلو در مدرسه و پارک و جاهای دیگه میفروختم اوایل وسایلای سنگین سبب میشد دستم درد بگیره و شبا با درد دستام میخوابیدم
اما به مرور زمان دیگه هیچ دردی تو دستام حس نمیکردم و اون وسایلای سنگین و نقاشیایی که رو چوب و آینه دستی بودن و سنگین بودن ،دیگه خیلی کمتر سنگینی شو حس میکردم یه جورایی دستام قوی و قوی تر شده بودن
چه یادآوری قشنگی بود ،سپاسگزارم ربّ من که قوت شدی و به تمام سلول های بدنم قدرت بخشیدی
چقدر نظر داداشم نسبت به من یا مادرم تغییر کرده
انگار من از وقتی حرکت کردم یه فرکانس قوی بودن رو نه تنها به خانواده ام بلکه به اطرافیان و فامیل و غریبه ارسال کردم که همه رفتارشون با من به کل تغییر کرد
حتی مادربزرگم و عمو و زن عموم و دایی و خاله و …میگفتن طیبه تو ضعیفی و من پذیرفته بودم اما الان همه شون تحسین میکنن و ازم خرید کردن
چقدر من تغییرم رو نسبت به پارسال زیاد حس میکنم
زیاد میگم چون ،من یه دختر به شدت خجالتی و کم رو و زود جوش بودم که نمیتونست صحبت کنه و ارتباط برقرار کنه
منتظر بودم یکی بهم حرفی بزنه تا سریع عصبانی بشم
انقدر کم رو که چه برسه بره بیرون و ارتباطش با آدما خوب باشه
اما الان به همه سلام میدم
جوری شده که وقتی مشتری میاد میگه چنده؟
با خوشرویی و لبخند میگم سلام و از سلام دادن من حالشون خوب میشه و سلام میدن و حالمو میپرسن و لبخند به لبشون میاد
ولی دلم میخواد تو ارتباط برقرار کردن بیشتر پیشرفت داشته باشم چه با خانواده ام و دیگران بلکه با همه وخدا و خودم
خدایا قلبم رو باز کن تا بیشتر یاد بگیرم و بی نهایت تر عمل کنم
داداشم ادامه داد ، اگر هر روز خوب بفروشی جدا از فروش گل سرا میتونی فروش داشته باشی
مادرم هم گفته بود صبح بیدار شدم برم نون و آرد بخرم
و قرار بود ظهر با مادرم بریم بازار حسن آباد تا بهش نشون بدم که چه کاموایی باید بخره تا بعد خودش بره خرید کنه
و خودمم میخواستم برم 15 خرداد
دیروز داداشم یه عالمه که صدف آورد که همه شون سوراخ شده و حاضر بودن
و همکارش شنیده بود من چیزای زیادی میبرم میفروشم داده بود تا به من بده و وقتی دیشب آورد من داشتم فکر میکردم چی میشه از اینا درست کرد که یهویی خدا تصویر گوشواره و گردنبند شب یلدا رو بهم نشون داد و قشنگ دریافت کردم چطوری باید درست کنم
و میخواستم از بازار انار و حلقه گوشواره رو بخرم
اما من از صبح تا ظهر ساعت 2 تمرین رنگ روغنم رو کار کردم و مادرم هم مشغول درست کردن نون مخصوص خودش بود ،اما دیر حاضر شد و نرفت جلو در مدرسه و منصرف شد از فروشش
و خودمون خوردیمش
وقتی حاضر شدیم تا بریم بازار تو راه دیدم یه درخت خیلی خیلی بزرگ حدودا از نصفه هاش رو بریدن و درخت بید مجنون بود که بوی خیلی خیلی زیبایی داره
و هوا بارونی بود و انقدر حس خوبی داشتم که وقتی چشمم به درخت افتاد دیدم انقدر برگاش پهن و بزرگه که یهویی مثل جرقه بود
که میتونم برگاشو بردارم و روشون نقاشی بکشم و تابلو کنم و بفروشم
چون داشتیم میرفتیم بازار من نتونستم وایسم و برگاشو بچینم
بی نهایت روی درخت ، برگ بود
خود خود گنج بود برای من
وای وقتی بهش فکر میکنم میبینم خدا چقدر بی نهایت برگ خلق کرده
حتی وقتی به درخت قطع شده نگاه میکردم میگفتم ببین این چقدر برگ داره اگر من بیام برگاشو بکنم تموم شدنی نیست
و همیشه برگای درخت بید مجنون نازک و پهناش کمه تا جایی که من دیدم ،اما این درخت برگای خیلی پهنی داشت و جون میداد که خشک کنی و روش نقاشی بکشی
قبلنا از بچگی برگ خشک میکردم و روشون میخواستم نقاشی بکشم حتی چند سال پیش رو برگ نقاشی کشیدم و فروختمش
اما اینبار گفتم خدایا اگر این ایده رو بهم دادی و قراره انجامش بدم کمکم کن
و من الان میرم بازار نظافت چی شهرداری نیاد درختو ببره صبر کن من بیام برگاشو بردارم بعد
اینو گفتم و رفتیم بازار
کلی کاموا خریدیم و مادرم گفت طیبه من نمیتونم برای خریدش بیام میشه تو هرموقع کاموا خواستم بیای بگیری و من بهت هزینه خرید رفت و برگشتتو بدم؟
جالبه تا چند روز پیش من طبق درک نادرستی که داشتم ،تو رد پای روز 18 آبان با پیام دوست آگاه در سایت متوجه درک نادرستم شدم ، نوشتم و اون موقع فکر میکردم نباید هیچ کمکی به مادرم بکنم و اگر کمک کردم ازش هیچ پولی دریافت نکنم
اما الان برای کاری که قرار شده بود برای مادرم انجام بدم بهم گفت پولشو بهم میده و منم قبول کردم
وقتی رفتیم بازار 15 خرداد من کلی انار خریدم و برگشتیم
وقتی رسیدیم بارون خیلی زیبایی میبارید من از بی آر تی پیاده شدم
به مامانم گفتم چند لحظه صبر کن من برم به درخت توت سلام بدم و بیام
همین که رفتم دستمو به تنه درختش کشیدم و دیگه اون صدایی که بهم میگفت به درخت دست نزن رو نشنیدم و دستمو که کشیدم به درخت سپاسگزاری کردم و از حس کردن درختی که عظمت خداست حس فوق العاده ای داشتم
از آقای نارنجی ثانی سپاسگزارم و از خدای خوبم سپاسگزارم که از طریق ایشون بهم فهموند که خدا هیچ وقت به من نمیگه به درختا دست نزن ، حتی وقتی شب هست و یا تو دل زمستونه
اون باورهای محدود من بود که از بچگی شنبده بودم به درختا دست نزنید شبا به خواب میرن و یا اینکه تو زمستون به خواب زمستانی میرن
وای خدای من شکرت که درک کردم که تو هیچ وقت حس خوبی که از دیدن و لمس کردن جهان هستیت بهم میدی و من سپاسگزار تر میشم رو ، نمیگی که نباید دست بزنی
مگه میشه خدایی که خالق این همه زیبایی هست بگه به زیبایی ها دست نزن و با دست زدن بهشون سپاسگزاری نکن
خدای من ربّ من شکرت که این درک هارو به من عطا کردی
استاد عباس منش و آقای نارنجی ثانی راست میگن من با باورهای قبلیم که داشتم اونجوری درک میکردم که خدا بهم میگه به برگ درخت دست نزن خوابیده
تو همین فایل تازه من بعد گوش دادن چندین باره متوجه حرفای استاد شدم
یا خدا هبچ وقت نمیگه به مادرت کمک نکن
یا هیچی از اون پول رو برای خودت برندار و تمامشو به مادرت بده
و خیلی چیزهای دیگه که بهم فهموند تا از این به بعد بیشتر دقت کنم و باورهای پشتشو سعی کنم پیدا کنم
و فقط به حسم رجوع نکنم
به باور پشتش هم توجه کنم که ببینم آیا اصلا خدا اینو میخواد یا نه
و قرآن بخونم و قرآن بخونم و قرآن بخونم
و بعد رفتم ، انقدر شاد بودم که به درختای نزدیک درخت توت هم دستمو کشیدم و گفتم عشق به همه تون خدایا سپاسگزارم و وقتی رسیدم
دیدم درخت بیدی که بریده بودنش هنوز اونجا بود و منم سریع رفتم خونه و وسیله هامو گذاشتم و نایلون برداشتم تا برم برگ بچینم
از ساعت 8 تا 10 شب برگ میچیدم تو تاریکی و نور کم که تو پارکینگ نزدیک خونه مون کنار خیابون گذاشته بودنش
با هر بار برگارو که میچیدم ،میگفتم وای چرا تموم نمیشن
من فقط تازه یه شاخه شو چیدم و دو تا نایلون بزرگ شد ببین اگر زمان باشه من همه رو بچینم چقدر میشه
و هر بار سپاسگزاری میکردم
و وقتی چند شاخه بزرگ رو چیدم و خوشحال و خرم تو خیابون با خدا صحبت میکردم و میرفتم خونه
وقتی رسیدم شروع کردم به شستن برگا
الله اکبر
الله اکبر
لا اله الا الله
برگارو گذاشتم تو یه ظرف و آب و باز کردم
از تعجب میگفتم خدایا تو چقدر بزرگی، تو چقدر هوشمند ،همه چیز رو خلق کردی
تو این همه سال با اینکه برگ درخت بید مجنون رو دیده بودم اما نمیدونستم ضد آبه
وای هرچی آب میریخت رو برگا همه عین مروارید میشد و میریخت پایین ظرف و برگا روی آب وایمیستادن
من یه برگ رو گرفتم زیر آب هرچی آب بود اصلا رو برگ نمیشست و کاملا ضد آب
حیرت زده شدم چقدر خدا شگفتی داره و من تازه یکی از شگفتی هاشو داشتم میدیدم
وقتی همه رو شستم و خواستم با دستمال پاکشون کنم
داشتم فکر میکردم و میگفتم یعنی رو برگا چی بکشم ؟؟
و مشغول نگاه کردن به روی برگا بودم که دوباره حیرت زده شدم
همیشه به برگای درختای دیگه توجه داشتم و حتی برگ درخت بید رو بارها دستم گرفته بودم اما به این شگفتیش دقت نکرده بودم
یهویی یه برگ پهن که خوشرنگ بود و بین رگ برگاش قرمزی قشنگی داشت رو گرفتم جلوی نور چراغ اتاقم
و داشتم رگ برگاشو نگاه میکردم و میگفتم خدایا شکرت
که یهویی گفتم وای خدا حاشیه درست کردی برای برگ ؟؟؟؟
دیدین تو برگه هایی که موقع مدرسه تحقیقی مینوشتیم کاغذ با حاشیه طرح دار میگرفتیم
برگ درخت بید دقیقا اینجوری بود ، چقدر عظمت چقدر دقیق چیده بود و انگار یه چیدمانی که دور تا دور برگ حاشیه ای خورده که وقتی دقت کنی بهش ، مکث کنی
و به این همه عظمت فکر کنی
و پی میبری که هیچی هیچی نیستی
درسته من عاشق نقاشیم ولی از قدرتمندترین نقاش جهان هستی
ربّ و صاحب اختیارم هیچ وقت اینجوری به نقاشیاش با دقت نگاه نکرده بودم
البته به برگای دیگه چرا ، اما به این برگ درخت بید نه
و من باز سپاسگزاری کردم و مشغول خشک کردن و گرد و غبارای روشو گرفتن بودم و میذاشتم لای کتاب تا خشک بشه
که دوباره فکر کردم به این که روی این درختا چی میشه طراحی کرد و کار کرد؟؟؟
که حس کردم روشون میتونی طراحی طلا و جواهرات انجام بدی و ببری به طلا فروشیا بفروشی
بعد دوباره گفتم آره میتونم حتی از اینترنت طرح طلا پیدا کنم
اما دوباره حس کردم باید از طرحای خودت باشه
و خودت باید از کلاسی که پارسال رفتی یکم طراحیشو یاد گرفتی ،ایده خودت باشه ،حتی طرحی که میخوای روی برگ بکشی
مثلا یه انگشتر یا یه پلاک یا یه گردنبند
طرح باید طرح و ایده خودت باشه
و میدونم که اگر این برگا خشک بشن و من کار رو شروع کنم خدا صد در صد ایده طراحیشو بهم میده
و من فروش نقاشیامو با این ایده و آینه دستیا و زیر لیوانیام شروع میکنم و هر هفته دو روز که کلاس نقاشی میرم کارامو میبرم و خدا مشتری میشه برام و شروع میکنم باورهای قوی در مورد نقاشی میسازم
و میدونم که خدا تکاملم رو که درمورد باور فروش نقاشی به ساده ترین و طبیعی ترین شکل هست رو همه و همه رو بهم میگه
من کافیه قدم بردارم و بهش اعتماد کنم طبق تجربه های قبل که یکی یکی کارامو انجام داد و اعتمادم و ایمانم و باورم نسبت به روزهای قبل آگاهیم رو بیشتر کرد
پس وقتی اونا شدن
صد در صد از این به بعد خیلی اتفاقات نابی برای من رخ میده
و همینجور داشتم فکر میکردم تا اینکه گفتم خدا ؟؟؟ میشه یه نشونه بهم بدی که من بدونم از این فروش برگ چجوری میشه و درسته هیچی نمیدونم ولی یه نشونه بده تا آروم بشم
و من اومدم تو سایت و تو فکرخودم ، این بود، الان میرم تو قسمت نشانه روزم و از اونجا نشانه روزم رو میبینم
وقتی اومدم تو سایت دیدم یه تیک آبی بالای صفحه کنار اسمم هست اصلا اراده خودم دست خودم نبود سریع رفتم ببینم از دوستان برای من چی پاسخ دادن
و ته دلم گفتم الان خدا چی میخواد بهم بگه با پاسخ دوستان
و هیچفکری درمورد اینکه خدا به من نشونه بده که چند دقیقه پیش درخواست کردم که اون باعث شد بیام به سایت نداشتم
که وقتی پیام رو باز کردم و تا آخر خوندم
که در فایل درک قوانین جهان در قرآن کریم | قسمت 2 – صفحه 22 نوشته بودن
وقتی پیامشونو خوندم تموم شد
خوشحال شدم و خندیدم ، گفتم منم برای شما بهترین هارو از خدا میخوام و سپاسگزاری کردم در زبانم ولی گفتم بذار برگارو خشک کنم بعد جواب دوست آگاهم رو که برای من نوشته بنویسم
اما همین که خوندم و گوشیو زمین گذاشتم یه برگ برداشتم دستم تا خشک کنم
این جمله شون تکرار شد تو دلم
طیبه عزیز از خداوند برات رزق بی کران
مشتری های دس دلباز بخشنده مهربان و ثروتمند آرزو دارم
به امید روزی که نزدیک است و نمایشگاه بزنی و اونجا تابلوهای زیباتو به نمایش بذاری و شما رو در اون مکان ملاقات کنم میدونم که میشه
گریه کردم
گریه کردم گریه کردم
چون به یکباره درک کردم جواب خدا رو
که سبب شد بیام و سریع بنویسم
بهم گفت که تو کاراتو بکن طیبه ، من مثل همین رد پات که به من سپردی و درست درخواست کردی
رد پای روز 11 آبانم
اگر درست درخواست بکنی و ایده هایی برای نقاشی بهت میگم که ، کلی ثروت خلق کنی
و تابلوهاتو در بهترین نمایشگاه ها به فروش برسونی ، حتی درخواستت که میخواستی نقاشی هات تو نمایشگاه های نقاشی آمریکا به فروش برسه هم، عملی میشه ، فقط باید تکاملت رو طی بکنی و تاکید میکنم روی مهارت نقاشی تمرکز کنی
اما تو تکاملت رو طی کن و آرام آرام باش
و طیبه جان تو ادامه بده مطمئن باش میگم کجا بری ، برای فروش
دقیقا مثل این یک سال
اگر تعهدتو ببینم صد در صد بینهایت تر میشه این هدایت
باورهاتو هر روز قوی کن ادامه بده به تکرارشون
مطمئن باش میگم چه طرحی بکشی
مطمئن باش مثل همیشه هدایتت میکنم
درخواست درست خودت رو با قوی کردن باورهات بگو ، من موجودش میکنم
به شرط اینکه باورهاتو ادامه دار و مستمر قوی کنی و همیشه قدم برداری براش و عمل کنی
خدایا شکرت بی نهایت ازت سپاسگزاری میکنم چقدر تو خوبی ربّ من
مگه میشه این همه خوب باشی و بهت نگم ماچ ماچی
وقتی نوشته شونو ادامه دادم و خوندم نوشته بودن :
گفت اول جواب به این کامنت بی نهایت زیبا رو باید بدم ببین خدا چطوری هوای بندهاش داره الهی من قربون خدا برم
چقدر حس خوب گرفتم از این پیامشون
چقدر دقیق میچینه خدابرای من
حتی میدونه من قراره چند روز بعد درخواستی بکنم ،به بنده آگاهش میگه برو برای طیبه بنویس
و وقتی میاد روی سایت و من باید ببینمش که باید جوابم رو بگیرم چقدر خدا دقیقه
وای خدا چقدر دقیقه
میدونست من امروز تو این لحظه میگم یه نشونه بهم بده
البته بایدم بدونه خداست دیگه ، همه چی دست خودشه ،از تمام وجود من آگاهه مگه میشه ندونه
قدرت مند ترین نیروی جهان خدای من شکرت
امین زندی گفته:
28 آبان 1403 در 07:31
مدت عضویت: 818 روز
اینارو میگم تا به خودم بگم طیبه ببین
طیبه مزرعه لی گفته:
28 آبان 1403 در 22:58
مدت عضویت: 467 روز
وای خدای من الان متوجه یه چیزی شدم
بیشتر وقتا پیامایی که دریافت میکنم برای یک روز قبل هست و برای خود اون روز کمتر شده که استاد تایید کنن و من همون روز کمتر شده ببینم کسی برام پاسخ نوشته
ولی الان که دقت کردم دیدم درست آقای زندی دقیقا همون روز برای من پاسخ نوشتن و همون روز تایید شده
این یعنی چی طیبه ؟؟؟
این یعنی اینکه خدا داره به شکلی حساب شده و دقیق هدایتت میکنه تا رشد کنی
من امروز داشتم به فایل جدید گوش میدادم
میگفتم خدا من اجازه میدم
بازم اجازه میدم
اجازه میدم هدایتم کنی
میدونم قبلا اجازه دادم
اما اگر برای خیلی چیزها نتونستم این اجازه رو بدم ،الان میخوام برای همه چی اجازه بدم بهت
دلم میخواد هدایتم کنی
یه کاری کن ،من سعیمو میکنم که روی باورهام کار کنم چون از استاد شنیدم و دارم یاد میگیرم که باورهای منه که تو داری طبق باورهام به من پاسخ میدی
من از این به بعد سعیمو میکنم بیشتر عمل کنم تو همه جنبه ها و میدونم که من اگر سمت خودمو انجام بدم تو سمت خودتو همیشه خوب انجام میدی
ازت میخوام کمکم کنی تا من سمت خودمو خوب انجام بدم و باورامو قوی کنم تو همه جنبه ها
دلم میخواد عمیقا اجازه بدم و میدونم الان هم اگر بگم شاید باورهایی دارم که مانع از اجازه دادن به تو میشه ولی اینو میدونم و باور دارم تا اینجا کلی بهم کمک کردی و این رو با اطمینان میدونم که کمکم میکنی
پس با عشق ادامه میدم و سعی میکنم عمل کنم
تا از نتایجم در همه جنبه ها بیام و بنویسم
ربّ من قلبم رو باز کن برای قوی کردن تمام باورهایی که در همه جنبه ها در وجودم هست خدای من بی نهایت سپاسگزارم
وقتی پیام رو برای دوست آگاهم در سایت نوشتم تا نصف شب حدود ساعت 2 بیدار بودم و داشتم برگای درخت بید مجنون رو لای کتابا میذاشتم
به خودم میگفتم ببین طیبه چی فکر میکردی چی شد
تو خواستی از نشانه ها از خدا نشونه بگیری ولی خدا هدایتت کرد به پاسخ دوست آگاه در سایت
خدایا شکرت
انقدر خوابم میومد که بارها گفتم بذار باقی شو فردا انجام میدم
ولی به نجوای ذهنم گوش ندادم
گفتم من باید انجامش بدم
و گفتم خدایا توانم رو بیشتر کن
و برگ هارو همه رو لای کتابا گذاشتم و خوشحال بودم از اینکه به وعده ام عمل کردم و کارم رو تا آخر انجام دادم
و همین که تموم شد جمع کردم و اومدم بخوابم
این روزا همین که سرمو رو بالش میذارم سریع میخوابم
در صورتی که قبلا هیچ وقت اینجوری نبودم و تا یک یا دو ساعت سر جام هزار تا فکر ناخوب از آینده از زندگی از همه چی داشتم و به سختی خوابم میبرد
خداروشکر میکنم الان خوابم بی نهایت آرام هست
شب ، قبل خواب به مادرم گفتم فردا میای باهم بریم پارک ترافیک دوچرخه سواریمو اونجا ببینی ؟ آخرین جلسه ام هست
گفت باشه ولی بعد گفت نمیتونم پیاده بیام نیم ساعت راهه و راهش یکم ناهمواره با اسنپ بریم که بعدش تصمیمش عوض شد و گفت نمیاد
امروز پر از درس بود و آگاهی خدایا ممنونم بی نهابت
خدایا شکرت
خدایا ازت درخواست میکنم نور بی نهایت زیبات رو به شکل آگاهی و زیبایی و عشق و شادی و سلامتی و آرامش و ثروت و بهترین ها که خودت میدونی ،به زندگی تک تک اعضای خانواده صمیمی عباس منش و استاد و مریم جان و همکارانشون و تمام جهان هستی عطا کنی
خداروشکر با کنترل توجهم نشانه هایی دارم میبینم که گفتم اینجا هم بگم و باورمون درباره خداوند و ثروتش قوی تر بشه
همین الان سر عمل بودم (کارشناس بیهوشی هستم) که صحبت از درامد جراح های زیبایی شد و یکی گفت اره جراح های زیبایی بینی 200، 300، 400 میلیون دستمزد میگیرن و من گفتم واقعا 400 هم داریم؟!
گفت اره دکتر فلانی انقدر میگیره و خیلی از افراد معروف هم پیش اون عمل کردن، یکی دیگه گفت اصن مطبش تابلو هم نداره، گفته اگه تابلو بزنم خیلی شلوغ میشه و من دوست ندارم هرکسی بیاد مطب من!!
(و من یاد استاد افتادم که میگن من نمیخام هرکسی از اموزش هام استفاده کنه و دوست دارم فقط افرادی بیان که به سطح مشخصی از درک و اگاهی رسیدن)
و این جراح چقدر خوب با باورهای ثروتسازی که ساخته بدون اینکه کار سنگینی انجام بده ثروت زیادی کسب کرده و اخیرا یکی از چهره های معروف رو به مبلغ یک میلیارد تومن عمل کرده! درواقع بازدهی کار فیزیکیش در حالت عادی چهار تا هشت برابر جراح های دیگست! (اینو مدنظر داشته باشیم که درمقایسه با همکارهای خودش اینقدر کارش راحته و اگه بخایم با مردم معمولی مقایسه کنیم، کار فیزیکیش صد برابر نتیجه بخش تره) و این در حالیه که داریم جراح هایی که به سختی مریض دارن با این که مبلغ های خیلی کمتری دریافت میکنن با زحمت بیشتر
جالبه بدونید که این اقای دکتر طی مراسمی در خارج از کشور به عنوان برترین جراح گوش و حلق و بینی در دنیا معرفی شد و جایزه دریافت کرد
خداروشکر بخاطر قدرت خلق زندگی که به ما داده و بدون هیچ محدودیتی میتونیم باورهایی رو بسازیم که شرایط زندگی رو به نفعمون تغییر میده
سلام به استاد عزیزم، خانم شایسته ی نازنین و دوستان هم فرکانسی و هم مسیر
خدارو شکر میکنم که در این مسیر هستم و فایل امروز استاد دقیقا نتیجه ی خواسته ی من بود و میدونم برای خیلی ها که در این مسیر هستن بارها این اتفاق افتاده و همچین حسی رو لمس کردن.
همونطور که بارها استاد میگن که ما همواره نیاز به یادآوری و تکرار هستیم چون به واسطه ی انسان بودن، فراموش میکنیم، من هم مدتی بود که یادم رفته بود باید هر لحظه از خداوند درخواست هدایت کنم. فایل چند روز قبل استاد باعث شد به یاد بیارم و سعی میکنم ازش هدایت بخوام تقریبا در هر لحظه.
و همونطور که استاد همیشه ویگن، خداوند خیلی زود جوابمونو میده به محض اینکه به مسیر برگردیم.
دو روز گذشته سردرد و سنگینی عجیبی احساس میکردم که هرکاری میکردم خوب نمیشد، دیشب یه لحظه حس کردم باید همین الان برم پیاده روی، و معطل نکردم و اینو یه هدایت و پاسخ خداوند دونستم.
و نتیجه این شد که علاوه بر خوب شدن کامل، به حدی سرحال شدم که باورم نمیشد این چه انرژیه که وارد وجودم شده.
به قول استاد جانم اجازه دادم خداوند از انرژی خودش در من جاری کنه.
خدایا ممنونم که به وسیله ی استاد عزیزم منو چندین سال هست که هدایت کردی از یه روز که خالصانه ازت خواستم منو به خودسته هام برسونی و به طرز عجیبی با استاد از طریق یه فایل صوتی آشنا شدم و بعد ازون دیگه شب و روزم به هم دوخته شده بود و فایل های سایت رو میدیدم میشندیم اشک میریختم و ذهنم پر از سوال بود.
بعد از چهار پنج سال، الان زندگیمو که نگاه میکنم به قول استاد جانم هییییییچ ربطی به قبل نداره از هرلحاظی که فکرشو کنین!
من هرچقدر از خداوند سپاسگزاری کنم میدونم که باز هم کمه و میخوام بارها هم از استاد عزیزم تشکر کنم که منو با این مسیر بی نظیر و جاده ی جنگلی و زیبا آشنا کردن که به قول خودشون سوت زنان حرکت کنیم و فقط زیبایی ببینیم و از مسیرمون لذت ببریم و به خواسته هامون برسیم.
فقط نکته ی مهم و هایلاتی اینه که باید هر روز به خودمون قانون رو یادآوری کنیم و بزاریم کنترل زندگیمون در دستان قدرتمند خداوند باشه، خودمونو رها کنیم در آغوشش و خودش مارو به همه چی میرسونه.
با اینکه من به خیلی از خواسته هام رسیدم که حتی فکر کردنش هم برام محال بود و از نظر بقیه نشدنی! ولی بازم نیاز به یادآوری و تکرار دارم و برای بقیه ی خواسته هام هم باید مسیری که اومدم رو هربار به یاد بیارم و بگم همینطوری که الان اینارو داری، به باقی خواسته ها هم میرسی.
وظیفه ی من تنها بندگی خالص خداونده و اعتماد کامل بهش، احساسمو در هر لحظه خوب نگه دارم با سپاسگزاری، تحسین و تعریف کردن از هرچیز کوچیکی، دیدن زیبایی ها و شادی عمیق قلبی در هر لحظه.
طوری حس سپاسگزاری و تحسین و رضایت قلبی رو با تک تک سلول ها باید مس کرد. اونوقت به قول استاد جانم حس میکنیم دریچه های قلبمون باز شده.
من عااااااشق این حسم و هربار این حسو دارم، یقین میدونم که اتفاقات بی نظیری در راهه و یا بعضی وقتا قشنگ میتونم حس کنم مدارم در حال تغییره و نتیجه های چند روز بعد همینو تایید میکنه.
به خودم قول میدم که قلبم رو آروم نگه دارم و صبر کنم و هر هدایتی که بهم گفته میشه قدم قدم انجام بدم.
یک بار دیگه از استاد عزیزم تشکر میکنم
امیدوارم خداوند هدایتگر همه مون باشه و ما هم بندگی خالصشو به جا بیاریم.
و در انتها مثل خواسته ی زیبای استاد جانم میگم:
در پناه خداوند شاد، سلامت، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشیم.
هر موقع عجله کردم و خواستم زودتر به هدفی برسم، بدست آوردن اون هدف سخت و سخت تر شد
اما هربار که با آرامش و بدون عجله هدفی رو دنبال کردم خیلی راحت به اون هدف رسیدم
مثال بارزش یه ساختمانی هست که برج 4 سال گذشته تمام کردیم و تحویل خریداران دادیم، اون موقع عدم خلاف رو از شهرداری گرفته بودم و درخواست پایانکار بهره برداری دادم برای انتقال سند به خریدارها
و چون عدم خلاف گرفته بودم فکر میکردم ظرف دو ماه پایانکار میگیرم و یک ماه بعد سند رو بنام خریداران میزنم و تعهد دادم که برج 8 سال 1402 سندها رو انتقال میدم،
با تعهدی که داده بودم خیلی عجله داشتم که سریعتر کار انجام بشه، اما طبق قانون وقتی آرامش نداشته باشی در مسیر غلت قرار میگیر و شرایط و افراد نادرست وارد زندگی ما میشه، با اینکه با قانون کاملا آشنایی داشتم اما نتونستم ذهنم رو کنترل کنم و نگاهم روی نکات منفی افرادی بود که در مسیر کار اداری با اونها سر و کار داشتم،
و هربار به بهانه های مختلف کار عقب میافتاد و حتی در جایی با اینکه میدونستم نقشه بردار اشتباه برداشت کرده اما چون کار خیلی طول کشیده بود حاضر شدم 75 میلیون تومان خلافی بدم تا کار سریعتر انجام بشه و دوباره برای اصلاح برگشت نکنه پیش نقشه بردار و الان متأسفانه بعد از یک سال پیچ و خم های اداری دوباره کار برگشت خورد پیش همون نقشه بردار،
در مورد هدایت استاد مثالهای عالی رو زدن، هربار که با آرامش کاری رو دنبال میکنم هدایت های الهی هم بیشتر بهم کمک میکنه:
ساختمان دیگه رو در همون برج چهار سال گذشته ساختش رو استارت زدیم و برج چهار امسال تحویل خریداران دادیم و با اینکه هیچ عجله ای برای سند زدن ندارم چون فرصت بیشتری رو برای انتقال اسناد از خریداران گرفته ام خود به خود کارها داره انجام میشه چون در این مورد آرامش کاملی دارم،
در مورد اون ساختمان چون میخواستم به موقع به تعهدم عمل کنم خیلی نگران بودم و سعی میکردم خودم کار رو پیش ببرم و هربار با یه مشکلی کارها عقب میفتاد، الان با اینکه بعضی از خریداران بهم فشار میارن برای انتقال سند، متوجه شده ام که نباید زور بزنم و دارم سعیم رو میکنم کار رو به خداوند واگذار کنم و کاملا برام مشخص شده اگه در مورد این موضوع هم بیخیال باشم کارها سریعتر انجام میشه و در آخر رضایت خریداران بدست میاد
به قول استاد افرادی که بیخیالتر و علی بی غم تر هستن کارها بطور شگفت انگیزی براشون بهتر پیش میره
در این مواقع
باید پارو نزد وا داد
باید دل رو به دریا داد
خودش میبردت هرجا دلش خواست
به هرجا برد بدون ساحل همون جاست
با تشکر از استاد گرامی که به اشکال مختلف قانون رو به ما یادآوری میکنن
به نام انرژی قدرتمندی که از رگ گردن به من نزدیکتر است و به خوشبختی و ثروتمندی من بیشتر از خودم مشتاق و مصر است و قدرت خلق تکتک اتفاقات زندگیم رو به دست افکار غالب و باورهای خودم داده تا شرایط زندگیم رو دقیقا همونجوری که میخوام رقم بزنم.
به نام سیستم قانونمندی که جهانی زیبا، پر از خوبی، فراوانی، نعمت، فرصت، برکت، ثروت و آدمهای خوب رو آفریده و من را از بدو تولد موجودی ارزشمند خلق کرده، که لیاقت رسیدن به چیزی بیش از تمام رویاها و آرزوهایش را دارد و لایق بهرهمندی از تمام نعمتهای خداوند است.
سلام به هر ذره از خوبی که در جهان زیبای ما در حال جریانه
سلام به تمام زیباییهای کوچک و بزرگ
سلام به نعمتهای گوناگون، تجربههای شیرین و لذتهای وصفنشدنی
سلام به آرامش، سلامتی، عشق ناب، موفقیت، امنیت، آبرومندی، عزتمندی، خوشبختی و ثروت پایدار
نگاه و باوری که ما نسبت به خداوند داریم مهمه؛ یعنی اونجوری که ما خداوند رو باور میکنیم، به همان شکل هم او را دریافت میکنیم. یعنی اون نگاهی که ما به خداوند داریم، باعث میشه ارتباط ما متفاوت باشه با خداوند.
خورشید همچنان داره میتابه، اگر تو توی غار یا زیرزمینی باشی، دلیل بر نبود خورشید نیست.
اگر ما باروهای مناسبی نسبت به خداوند داشته باشیم، بیشتر از نعمتها و هدایتهای خداوند بهرهمند میشیم.
باورهای قدرتمند:
خداوند قادر مطلقه، خداوند عالم مطلقه، خداوند خالقه و خداوند قدرت خلق زندگیم رو به خودم داده.
به نسبتی که من به خداوند قدرت میدم و به نسبتی که میدونم خداوند به شرایط من آگاه هست، میدونه خواستههام چی هستند و راه رسیدن به اونها چی هست، به سنبتی که میدونم خداند داره هر لحظه من رو به بینهایت طریق هدایت میکنه، هرچقدر من اینها رو تکرار کنم با خودم و باورشون کنم، به همون نسبت آرامتر میشم و احساس اطمینان بیشتری دارم. نهایتا این آرامشی که در قلب من ایجاد میشه، کمک میکنه که من همفرکانس بشم با فرکانس خداوند.
یعنی اگر باور من این باشه که خداوند هدایتگر من هست، خداوند می خواهد که نعمتهای بیشتری به من بدهد، خداوند لذت میبرد از اینکه من زندگی زیبایی داشته باشم، خداوند لذت میبرد که فراوانی و نعمت بیشتری در زندگی من باشد، خداوند میخواهد که نعمت و فراوانی در زندگی من باشد. به قول قرآن: خدا برای شما فزونی میخواهد.
خداوند همواره در حال هدایت کردن من به مسیر درست است. خداوند همواره به بینهایت طریق داره مسیر رو به میگه، داره راهحلها رو به من میگه.
خداوند هواره داره همه آدمها رو هدایت میکنه، اما افرادی این هدایت رو دریافت میکنند که نزدیک باشن به فرکانس خداوند؛ چه زمان ما به فرکانس خداوند نزدیک هستیم؟ زمانی که قلب ما بواسطه داشتن باورهای درست در مورد خداوند، آرام است و اطمینان و باور قلبی داریم، موقعی که آرامش ذهنی داریم، موقعی که حالمون خوبه، موقعی که احساس اشتیاق و امید و سپاسگزاری در قلب ما بیشتره.
وقتی که ما بتوانیم با ایجاد باورهای درست در مورد خداوند در زمانهای طولانی به احساس آرامش برسیم، ما هدایت میشیم به مسیرهای درست و قدمها به ما گفته میشه.
خواستههایت را مشخص کن، صبور باشد، عجله نکن (چون عجله نگرانی میاره)، اجازه بده خداوند هدایتت کنه و کارها خیلی روون و راحت و لذتبخش برات پیش بره.
موقعی که با ایجاد باورهای قدرتمندکننده و درست در مورد خداوند، آرامش و امید داشته باشیم، آن زمان به فرکانس خداوند دسترسی داریم.
باور داشته باش که خداوند خواستههای تو رو میدونه، نیاز نیست که فریاد بزنی یا گریه کنی، نیاز نیست صدبار بگی.
خداوند آرزوها و خواستههای من رو بهتر از خودم میدونه و میخواد که نیازهای من رو برطرف کنه؛ چون به این شکل جهان گسترش پیدا میکنه.
خداوند همواره در حال هدایت ماست؛ هر کسی که از هدایت خداوند تبعیت کند، نه اندوهگین میشود و نه ترسی برای اوست.
موقعی که ما باور کنیم خداوند داره ما رو هدایت می کنه و توکل کنیم به خداوند و آرامش داشته باشیم و خیالمون راحته که خداوند داره ما رو هدایت میکنه، این هدایت رو دریافت میکنیم.
ما نیاز داریم که این باورها رو ایجاد کنیم؛ خداوند قادر مطلقه و هر کاری رو میتونه انجام بده برای کل کیهان، خداوند منبع رزقه، منبع ثروته، منبع سلامتی، منبع رشده، منبع آرامشه، منبع عشقه، منبع زیباییه، منبع خوبیه، منبع خوشبختیه، منبع نعمته…
وقتی این باورها رو واقعا قبول داریم، حالمون خوبه، آرامش داریم، خیالمون راحته و با قبلی مطمئن حرکت میکنیم.
کل کاری که ما باید انجام بدیم اینه که بتونیم ذهنمون رو آرام کنیم، تقوا داشته باشیم، بتونیم کنترل ذهن داشته باشیم؛ بعدش خداوند به بینهایت طریق ما رو هدایت میکنه و مسیر رو به ما نشون میده، ایدههای لازم رو به ذهنمون میرسونه، موقعیتها رو برامون بوجود میاره، شرایط رو هموار میکنه، آدمهای مناسب رو وارد زندگیمون میکنه و آدمهایی که لازمه رو از زندگیمون حذف میکنه…
اگر این باورها رو در خودمون ایجاد کنیم که خداوند آگاهه به مسائل ما، آگاهه به نیازهای ما، خداوند عالمِ، خداوند قادرِ مطلقِ برای اینکه برطرف کنه نیازهای ما رو، خداوند بیشتر از ما میخواد که ما خوشبخت باشیم، خداوند بیشتر از ما میخواد که ما سلامت باشیم، خداوند بیشتر از خودِ ما می خواد که ما هدایت بشیم، خداوند بیشتر از خودِ ما میخواد که ما ثروتمند باشیم، خداوند بیشتر از ما میخواد که ما سعادتمند باشیم، اگر و فقط اگر، خودِ ما اجازه بدهیم.
کل کاری که ما باید انجام بدیم اینه که این باورها رو تکرار کنیم؛ بعد خواهیم دید که چطور خداوند ما رو هدایت میکنه و مسیرها رو برامون باز میکنه.
به جای اینکه تمرکز کنی که بعد از برخورد با مشکلات قویتر باشی و نشکنی زیر بار مشکلات… جوری زندگی کن که قبل از اینکه اوضاع پیچیده بشه و مسائل سخت بشه، هدایت بشی؛ اینطوری فکر کن که اوضاع میتونه خیلی راحت و نرم و روان پیش بره. اینطوری فکر کن که تو میتونی در مسیر خداوند قدم برداری و همه چیز رو برای تو به راحتی بوجود بیاره. همه چیز میتونه خیلی روون برات پیش بره، میتونه مسیرها خیلی آسون طی بشه، میتونه چرخ زندگی برات نرم و روون بچرخه. اگر تسلیم خداوند بشی، خداوند همه چیز رو برای تو به بهترین نحو ممکن انجام میده.
بنابراین به جای اینکه مسائل و مشکلات رو به زندگیت دعوت کنی که بخوای اونها رو حل کنی و قوی بشی… بیا شکل فکر کردن و باورهایت رو نسبت به خداوند تغییر بده، تا خداوند تو رو به مسیرهای درست و عالی هدایت کنه. خداوند من را آسان کند برای آسانیها. اینطوری فکر کن، خودت رو به منبع و سرچشمه خوشبختی و ثروتمندی بچسبون.
خداوند همیشه میخواد که شرایط خوب باشه؛ یعنی هر جا اوضاع داره سخت پیش میره به خاطر ترسها و باورهای محدودکننده و افکار غلط و برنامههای مخرب و حرفهای نامناسبی است که شنیدیم و این افکار داره فرکانس اراسل میکنه و جهان داره نسبت بهفرکانس های ما واکنش نشون میده و از همان جنس فرکانس، اتفاقات رو وارد زندگی ما میکنه.
اگر من بتوانم ذهنم رو کنترل کنم، اگر من بتوانم خداوند و قدرتش رو باور کنم، اگر من بتوانم باورهایم نسبت به خداوند رو تغییر بدم، اگر من بتوانم هدایت خداوند رو دریافت کنم، من از همون اول در مسیر آسانیها قرار میگیرم.
اگر من بتوانم ورودیهای ذهنم را کنترل کنم، اگر بتوانم ذهنم رو درگیر برنامههای ماهواره و رسانههای اجتماعی نکنم، بیام تمرکز کنم روی نعمتهایی که خداوند به من داده، بیام تمرکز کنم روی قدرتی که خداوند به من داده، بیام تمرکز کنم روی علم و قدرتی که خداوند داره و من میتونم بهش دسترسی داشته باشم، اون وقت میبینیم که شرایط خیلی آسون و راحت پیش بره.
باور میکنم که خداوند در هر لحظه داره هدایت میکنه و من دسترسی دارم به هدایت خداوند.
من لایق دریافت الهامات خداوند هستم.
خداوند میخواد که من رو هدایت کنه.
اگر بتوانم ذهنم رو کنترل کنم،
و ایمان بیارم به خداوندی که داره هدایت میکنه،
ایمان بیاورم به خداوندی که قادر مطلقه،
ایمان بیاورم به رب و توکل کنم بهش،
من به آرامش میرسم،
و وقتی من به آرامش برسم، اون وقته که آماده میشم برای دریافت الهامات،
وقتی که ما توی فرکانس خوبی هستیم، میزان هدایتها خیلی خیلی بیشتر میشه.
اون وقت ما آسان میشیم برای نعمتها،
اون وقت نعمتها به بینهایت طریق وارد زندگیمون میشن.
چی میشه که ما همواره در حال دریافت نعمتها باشیم؟ موقعی که ما نگاهمون نسبت به خدا رو عوض کنیم. موقعی که باور داشته باشیم خداوند همواره به ما نزدیکه، از رگ گردن به ما نزدیکتره، همیشه با ما هست، همیشه داره میبینه، همیشه داره گوش میده، همیشه داره هدایت میکنه، عالمِ مطلقِ، قادرِ مطلقه، وهاب، بخشنده هست، رحمانِ، رحیمِ… وقتی این باورها را ایجاد کرده باشیم و زیاد تکرارشون کرده باشیم، اتفاقی که میافته اینه که ما به آرامش میرسیم، و وقتی که ما به آرامش میرسیم، میبینیم که چرخ زندگی چقدر نرم و روون میشه، میبینیم چطور اتفاقات و شرایط زندگی تغییر میکنه… و این کمک میکند تا همینطور در مسیر درست قرار بگیریم؛ نیاز هست که همیشه روی این باورهامون در مورد خداوند کار کنیم.
خداوند رو چطور میبینیم؟ آیا باور داریم وقتی ازش درخواستی میکنیم داره به ما جواب میده؟
اگر باورش داشته باشیم، جوابها رو دریافت میکنیم.
باید باور کنیم که خدا به ما نزدیکه، باید باور کنیم که ما لایق پاسخهای خداوند هستیم، باید باور کنیم که لایق نعمتهای خداوند هستیم.
خداوند همواره داره به ما پاسخ میده، خداوند همواره داره ما رو هدایت میکنه.
خداوند از ما بیشتر میخواد که ما خوشبخت باشیم، ثروتمند باشیم، سلامت باشیم، عشق ناب رو تجربه کنیم، روابط خوب داشته باشیم، موفق باشیم، آبرومند باشیم، عزتمند باشیم، در آرامش باشیم، در رفاه باشیم، سعادتمند باشیم… فقط ما باید خودمون رو آماده کنیم.
نشاندهنده اینکه خداوند داره کارها رو انجام میده اینکه کارها به شکل حیرتانگیزی ساده انجام میشود، به شکل باورنکردنی روان انجام میشه، خود به خود انجام میشه، پیش میاد برامون.
پس میشه گفت اگر در زندگیمون یکسری مسائل و مشکلات وجود داره و کارها داره بسیار سخت پیش میره، یعنی ما داریم خودمون رو از مدار خداوند جدا می کنیم؛ اگر ما برگردیم به مدار خداوند، اگر ما فرکانس خودمون رو بیاریم بالا و بریم توی مدار خداوند، کارها خیلی راحت انجام میشه.
چه زمان ما وارد فرکانس خداوند، وارد فرکانس دریافت هدایتها و نعمتها میشیم؟ موقعی که ما به آرامش میرسیم.
چطور میشه که ما به آرامش میرسیم؟ موقعی که ما افکار و باورهای مناسب داریم.
یکی از مهمترین باورها اینه که چه نگاهی به خداوند داریم؛ آیا خداوند رو همواره حاضر و وهاب و قادر و عالم و رحمان و قدرتمند میبینیم؟ آیا وقتی یک اشتباهی میکنیم، فوری خودمون رو سرزنش میکنیم یا سریع میپذیریم که خداوند منو بخشیده و احساس خودمون رو خوب میکنیم؟
اگر یک جایی شرایط سخت پیش میره، ما به شدت به هم میریزیم یا میایم به خودمون میگیم که حتما یک خیری توشه، حتما یک مسیر بهتری خدا میخواد به روی من باز کنه، الخیر فی ما وقع رو به خودمون یادآوری میکنیم… چطور ذهن خودمون رو آروم میکنیم؟ وقتی این کار رو انجام بدیم، خداوند کارها رو انجام میده، خداوند هدایت میکنه، خداوند مسیرها رو به ما میگه، خداوند ایدهها رو به ما میگه، خداوند آدمها و موقعیتها و شرایط رو وارد زندگیمون میکنه و هدایتمون میکنه به مسیر درست.
وقتی ما به آرامش میرسیم، خداوند کارها رو انجام میده، ایدهها رو میگه، هدایتمون میکنه، آدمها و شرایط و موقعیتها رو برامون بوجود میاره، ما رو در مسیر درست قرار میده و دروازه نعمتها رو به روی ما باز میکنه.
وقتی که ما سپاسگزار هستیم، ما داریم تمرکز میکنیم روی نعمتها و به همون نسبت ما احساس خوبی داریم، احساس آرامش داریم، احساس رضایت داریم از زندگی.
خداوند همواره با من هست، از رگ گردن به من نزدیکتره، من رو خیلی دوست داره، برای من ارزش زیادی قائله، خداوند از من بیشتر میخواد که به من نعمت بده، خداوند بیشتر از خودم میخواد که من ثروتمند و خوشبخت و سعادتمند باشم.
خدا میتونه کمک کنه اگر ما باور داشته باشیم؛ اگر ما باورمون این باشه که موفق شدن باید زجر کشید، اگر باورمون اینه که نابرده رنج گنج میسر نمیشود، ما داریم خودمون رو هایت میکنیم به سمت سختی کشیدن.
من میخوام در مسیری باشم که باورهای توحیدی من کمک کنه خداوند کارهای زندگی من رو به دست بگیره و هدایتم کنه و مسیر رو برام باز کنه. من میخوام بندگی خداوند رو بکنم و با توکل کردن به خداوند به او اجازه بدم که خداوند کارهای خودشو انجام بده؛ کارهای خداوند چیه؟ کارهای خداوند دادن نعمتهای بیشترِ، آرامش بیشترِ، رزق بیشترِ، سلامتی بیشترِ، موفقیت بیشترِ، عزت بیشترِ، ثروت بیشترِ، خوشبختی بیشترِ…
یادت باشه خداوند نمیخواد ما زجر بکشیم؛ خداوند نمی خواد ما کار رو برای خودمون سخت کنیم.
خداوند نمیخواد ما برای رسدن به خواستههامون عذاب بکشیم.
خداوند میخواد ما به راحتی، خیلی آسون، خیلی روون و با لذت به خواستههامون برسیم.
حتی خداوند لذت میبره از اینکه خواستههای بیشتر و بزرگتر داشته باشیم.
خداوند نمیخواد که ما به کم راضی باشیم؛ پس مثل حضرت سلیمان دعا کن برای خودت.
خداوند لذت میبره که ازش خواستههای زیاد داشته باشیم، ولی به اندازه ظرفمون به ما داده میشه؛ بنابراین اگر خواستههای زیاد و بزرگی داری، پس ظرفت رو بزرگ کن، اجازه بده که خداوند کارها رو انجام بده.
هیچ ایرادی نداره که شما همه چیزهای خوب دنیا رو برای خودت بخوای، ولی یادت باشه موقعی اونها رو دریافت میکنی که آماده باشی و ظرفت بزرگ باشه.
همیشه باران رحمت الهی داره میباره، تو ظرف بزرگی داشته باش، تا سهم بزرگی هم از این بارون نصیب تو بشه. نعمتهای خداوند بینهایته، تمومی نداره.
ما باید خداوند رو درست باور کنیم، عجله نکنیم، مقایسه نکنیم و به فرکانس خداوند نزدیک بشیم؛ برای اینکه نزدیک شدن به فرکانس خداوند به معنای دریافت بیشتر نعمتهاست، به معنای آرامیش بیشتر است.
پس جور دیگهای به خداوند و جهان هستی نگاه کنیم.
خداوند همه راهحلها رو داره و خداوند میخواد که همه راهحلها رو به ما بده.
نیاز نیست زجر بکشیم تا لایق دریافت نعمتهای خداوند بشیم.
میتونیم بدون زجر کشیدن، نعمتها رو دریافت کنیم، اگر باورهامون رو در مورد لیاقت تغییر بدیم.
اگر ما خودمون رو لایق بدونیم، اگر خودمون رو درونا ارزشمند بدونیم، جهان هم برای ما ارزش قائل خواهد بود و به ما نعمت و پاداش بسیار میده.
ما نیاز داریم که باورهامون رو در مورد خداوند تغییر بدیم؛ ما نیاز داریم که خداوند رو باور کنیم نزدکی بهمون و داره پاسخ میده به درخواستهای ما، و آگاهه به درخواستهای ما، نیازی نیست که صدبار بهش بگیم، خودش میدونه، و راهحلها خیلی ساده است، هیچ عجلهای نکنیم و اجازه بدیم خداوند قردم به قدم راه رو به ما نشون بده، ما فقط روی آرامش خودمون کار کنیم، ما فقط روی افکاری کار کنیم که به ما آرامش میده، ما فقط روی قسمت سپاسگزاری کار کنیم و بقیه کارها رو خدا خودش انجام میده.
وقتی توی مسیر درست قرار میگیری، کارها خیلی راحت و راحتتر انجام میشه و به همون نسبت که میبینی کارها داره راحت پیش میره، ایمانت قویتر میشه، از اینکه میشه بقیه کارها هم خیلی ساده انجام بشه.
با خودت بگو که من لایق دربافت الهامات خداوند هستم.
هر روز و هر لحظه با خودت زمزمه کن که خدایا من رو به راه راست، به راه کسانی که به آنها نعمت دادهای هدایت کن.
هر روز بگو که خدایا من تنها تو را بندگی می کنم و تنها از تو کمک میجویم.
هر روز بگو به نام خداوندی که بخشنده و مهربان است.
هر روز به خودت یادآوری کن، ویژگیهای خداوند رو.
هر روز به خودت یادآوری کن که خداوند مسخر کرده آسمان و زمین رو برای تو.
هر لحظه این رو یادت باشه که خداوند قدرت خلق کردن رو به تو داده.
هر روز بیشتر به خداوند توکل کن، هر روز بیشتر روی ایمانت به خداوند کار کن.
یادت باشه اگر ورودیها رو کنترل کنی، خروجی کنترل میشه؛ ما چیزی رو که داریم دریافت میکنیم، ارسال میکنیم؛ و چیزی که داریم ارسال میکنیم رو جهان به شکل اتفاقات و شرایط و موقعیتها و افراد و ایدهها و فرصتها وارد زندگیمون میکنه.
وقتی که ما احساس خوبی داریم، ایدههای الهی به ما الهام میشه.
ما فقط زمانی که آرامش داریم، میتوانیم با خداوند ارتباط برقرار کنیم.
درود خدای مهربان و زیبا به شما مریم خانم زیبا اندیش دوست خوبم
الهی صد هزار مرتبه شکر برای این شبکه اجتماعی الهی (سایت استاد منطورم هست) و آدم هایی موحد و بهشتی همچون شما که معاشرت داشتند باهاشون بهم آرامش میده و قلبم رو باز می کنه برای حضور خداوند
دیدگاه شما رو با عشق خواندم و یکبار ضبط کردم البته این محیط شلوغ هست و فقط برای این ضبط کردم ببینم چقدر زمان می بره
حالا میرم خونه سر فرصت کپی می کنم در نت موبایل خودم ویراستاری می کنم ، در زمانی که هیچ کس نباشه و سکوت خوبی فراهم باشه ضبطش می کنم
صبح ها به محض بیداری هندزفری می گذارم توی گوشم و گوشش میدهم
شب ها هم موقع خواب پلی می کنم و همزمان با شنیدنش به خواب میرم
این پلن من هستش
آخه قبلاً هم یه متنی رو از پروفایل شما به همین شکل کپی کردم و ویرایش کردم و ضبط کردم اسمش رو گذاشتم نیایش من با خداوند
خیلیییی ایدهی خوبی بود هنوز هم بعضی وقت ها گوشش میدهم به شدت حال دلم رو خوب می کنه
ولی اینبار می خواهم از این نیایش و باور های خوب که احساسم رو خوب می کنه برای تمرین ستاره قطبی صبحم و احتمالاً شبم استفاده کنم
دوست داشتم بیام بنویسم و هم تشکر کنم از شما و هم بگم که شما داری خوب زندگی می کنی و کمک می کنی دنیا جای بهتری برای زندگی کردن بشه
سپاسگزارم و دعا می کنم در پناه حق بهترین ها روزی شما بشه
بله، واقعا خدا رو شکر به خاطر وجود استاد، همسرشون، این فضای توحیدی و بهشتی و همچنین دوستان بسیار خوبی مثل شما. خیلی متشکرم از پیام دلنشین و انرژی مثبتتون که خوندنش باعث شد حال خوب این لحظه من، از قبلش هم بهتر بشه.
از صمیم قلب براتون آرزوی سلامتی، آرامش، آزادی، آبرومندی، عزتمندی، موفقیت، تجربه زندگی در آسایش و رفاه، تجربه عشق ناب و زندگی فوقالعاده عاشقانه همراه با صداقت، راستی، درستی و وفاداری
و همچنین خوشبختی بیحدوحصر و ثروت پایدار رو دارم و امیدوارم در هر دو جهان سعادتمند باشین.
در حین خواندن کامنت شما خداوند بهم گفت که حتما از مریم تشکر کن چون وقت گذاشته و تمام فایل استاد رو تایپ کرده و من واقعا از شما سپاسگزارم که لطف کردید و تمام موارد رو تایپ کردید
من و خانمم توی برنامه ایتا یه گروه دو نفره تشکیل دادیم و اسمش رو گذاشتیم (کامنت های زیبا) و کامنت شما را بعد از خوندن گذاشتم توی کامنت های زیبا تا دسترسی راحت تری داشته باشم و دوباره بخونم.
برای شما و همسر گرامیتون آرزوی زندگی فوق العاده عاشقانه و ناب، همراه با راستی، درستی، صداقت، وفاداری و همچنین سلامتی، آرامش، آسایش، رفاه، آبرومندی، عزتمندی، امنیت، آزادی و ثروتمندی رو آرزو دارم و امیدوارم در کنار خانوادتون، در هر دو جهان بسیار خوشبخت باشین.
به نام خدایی که آسان میکند برایمان آسانی ها را اگر بهش ایمان بیاوریم
سلام استاد عزیزم کاش روزهایی که در جهل و نادانی داشتم عمرم را تباه میکردم با شما آشنا میشدم و کلامتون را درک میکردم هر چند الان هم هیچی نمیفهمم فقط میدونم که نمیدونم اما استاد جان بر پایه آموزش های الهی شما نباید ناامید باشم و اینکه خدا توابه و اگه برگردم هنوز راه نجات هست
استاد جان من همه زندگیم با این فکر گذشت که سخت بگذره که من قوی هستم تازه تو ذهنم واسه اینهمه سختی که کشیدم دلسوزی و بغض میکردم و به بقیه هم میگفتم من چقدر سختی کشیدم
به سختی کنکور قبول شدم
به سختی گواهینامه گرفتم
به سختی استخدام شدم
به سختی تونستم رانندگی کنم
و سالهای تقلا کردم که با فرد دلخواهم ازدواج کنم و هنوز نشده
خدایا من از دست خودم از این که اینقدر به خودم ستم کردم خسته شده ام از اینکه اینقدر خودم را آزار دادم خسته شدم خدایا مرا ببخش و بیامرز و مورد لطف و رحمت خودت قرار بده
خدایا منم میخام مثل استاد آسان بشم برای آسانی ها میخام به آسانی با اونکه دلم میخاد ازدواج کنم و به آسانی و کاملا طبیعی مادر شدن را تجربه کنم شرایط ظاهری میگه تقریبا غیر ممکنه اما من میخام با کمک تو آنهم به آسانی و به زیبایی ممکن کنم خدایا من از سالهای جهل و نادانی و ستم بر خودم به درگاه تو آمده ام تو مرا آسان کن برای آسانی ها تو هدایتم کن خدایا نزار گمراه بشم نزار بندازم گردن بقیه نزار برا خودم دل بسوزونم نزار ناامید بشم خدایا من از تو رستگاری دنیا و آخرت را میخام از مسیر آسان خدایا نمیدونم چطوری تو به آسانی منو به خواسته هام برسون
خدایا من از جهل و نادانی از دلسوزی برای خود و دیگران از مقصر دانستن دیگران از احساس ترس و ناامیدی از احساس نگرانی و اضطراب خدا جونم ای خدایی که بارها در قرآن گفتی بر هر چیز توانایی به تو پناه میارم خدا جونم منو به راه راست هدایت کن منو از اسارت این نفس در پناه خودت بگیر خدا جونم من به هر خیری که برام بفرستی محتاجم
راه آسان شدن برای آسانی ها دریافت هدایت الهی است راه دریافت هدایت الهی داشتن احساس ارامش درونی است راه داشتن ارامش داشتن باورهای سازنده درباره خداست و راه ایجاد باورهای درست کنترل ورودی های ذهن(تقوا)است یعنی توجه به خواسته ها و داشته ها و تحسین زیبایی ها و نعمت ها و اعراض از ناخواسته ها
خدا جونم تریلیون بار شکرت که حال روحیم رو به بهبوده تریلیون بار شکرت که الان دارم با تو حرف میزنم و کامنت مینویسم
خدایا شکرت برای تک تک نعمت هایی که هم اکنون در زندگیم دارم خدایا شکرت برای همه چی
سلام به استادمعجزه گرم و مریم نازنین و همه دوستان عزیزم
من خیلی وقته عضو سایت هستم،اما با این که چندین محصول هم خریدم و گاها با استاد پیش رفتم اما نجواهای شیطان قویتر بود و من از ادامه مسیر باز ماندم
به شکرانه الهی 2ماه مداوم و مستمر دارم روی باورهای خودم کار میکنم .
معجزه ها دیدم ،واقعا استاد کلام شما معجزه کرد برام
خیلی صحبت ها رو الان درک میکنم،قانون تکامل و الان بهتر می فهم،معجزه شکر گزاری و . …
امروز برای چندمین بار این فایل و گوش کردم نت برداشتم و به تاریخ دفترم نگاه کردم دیدم 2 ماه کامل شد که همراه فایل های رایگان شما هستم
این دفتر سومم هست که همراه نت برداری از فایلها شکرگزاری هم مینویسم
مهم ترین لطف خدا تو این دوماه،ارامشی هست که به من ارزانی داشته،کارهام راحت انجام میشه، رابطه با همسرم خیلی ارام تر بی تنش،مهربانتر از گذشته،روزها به ارامی و خوشی و سلامتی میگذره
اواخر مهر یک سفر بی نهایت دلچسب و زیبا برام رقم خورد ،ما بابت کار همسرم مسافرت زیاد میریم و منو دخترم همراه ایشون هستیم.
اخر مهر رفتیم کیش
چه مسیر زیبایی
تا بندر چارک با ماشین خودمون
از بندر تا کیش با کشتی که اولین تجربه ام بود
هتل 5 ستاره،بهترین لوکیشن،دسترسی اسون به مراکز تجاری تفریحی و دریا
هر چه از لذت و ارامش این سفر سه نفره بگم باز هم کمه
با تمرکز بر داشته ها و نعمت ها و زیبایی ها،اونا برای من چندین برابر شدن
کوچکتربن بحث بین ما در این5 روز پیش نیومد هر چی بود عشق احترام و محبت بود
من علاقه زیادی به عکس گرفتن دارم برخلاف همسرم،تو این چند سالی که زندگی مشترک داریم خیلی مقاومت می کردن برای عکس نگرفتن
اما
این دفعه
با کمال میل پذیرفتن ،تازه برای اولین بار مبلغ هم همسرم پرداخت کردن
این اتفاق برای من خیلی خیلی معجزه بود
اتفاق زیبای دیگه ترک سیگار همسرم هست
حدود4سال و نیم از زندگی مشترک ما میگذره،یکی از شرطای مهم برای انتخاب همسر ،سیگاری نبودن بود،طی صحبت هایی که کردیم قرار شد کنار بگذارن ،بارها با مهربونی،با عصبانیت،با رهاکردن امتحان کردم اما هیچ اتفاقی نیفتاد بقدری من از این رفتار زجر می کشیدم که خدا میدونه ،خودش هم متوجه ازار من میشد و ازم میخاست برای ترکش دعا کنم ولی خوب...
اما الان حدود4 روز میگذره الان که دارم تایپ میکنم اشکم جاری شد
ای خدای بزرگم،قادر مطلق،ای عالم مطلق سجده شکر به آستانت میگمارم بابت این معجزه در زندگیم.خدایا سپاس
و اتفاق قشنگ دیگه اندام زیبایی که پیدا کردم این دوماه هفته ای3ساعت ورزش میکنم،بقدری اندامم تغییر کرده که اطرافیان متوجه این تغییر شدن
همه این اتفاقات با هدایت الهی تحقق گرفت
باور به اینکه خدا هم میخاد من به خواسته هام برسم و منو به سمت اونا هدایت میکنه
سلام به عشق ترین و نابترین استاد دنیا️سلام به عشق ترین و ناب ترین دوست دنیا مریم جانم️
استاد جان باورت میشه همین دیروز تو مسیر که واشتم میرفنم بازار تا برگردم مدام داشتم همینو تکرار میکردم که چی میشه تو مدار خدا قرار میگیری چی میشه که با خدا هم فرکانس میشی داشتم تک تک حرفاتون رو تکرار میکردم واسه خودم یادم نیست دقیق کدوم فایل رو گوش دادم و متنشو خودندم گه جرقه این حرف ها تو ذهنم زده شداما خوب حرف هایی بین منو ذهنم رد و بدل شد کل مسیر خدا هدایتم که به خرید های عالی با اینکه دوستام همراهم بودن اما من تمام ذهنم درگیر مرور همین آگاهی بود و یه مسله ای هم غروب اتفاق افتاد که بازم دنبال همین حرف ها رو تو ذهنم گرفتم و سعی کردم خودموآروم نگه دارم و مدام ذهنمو با این منطق آروم میکردم که هدایت خدا وقتی میاد که تو آروم باشی در ها وقتی باز میشه که تو به خودت گاری نبندی با تنش و درگیری و افکار بی پایه واساس
و خدا رو شکر عملکرد بهتری نسبت به قبل داشتم
و چقدر دیروز گفتم دلم یه فایل توحید میخواد و خودم به خودم جواب دادم کاری نداره میریم فایل های توحید عملی رو مرور میکنیم که دیدم بله عجب فایل پر برکتی اومده تو سایت خدارو شکر
استاد من وقتی میاد تو سایت انگار رفتم تو یه باغ پر از میوه و گل وچیز های قشنگ که نمیدونم اول از کدوم نعمت استفاده کنم عین کسی که سالهاست غذا نخورده انقدر ولع دارم که هر فایلی و هر دوره ای که دارم رو گوش میکنم میگم برم اون یکی فایل رو هم گوش کنم که پشت بند این فایل میچسبه خلاصه که خان نعمت الهی تو این سایت گسترده است و خدا رو شکر عین بهشت که هر نعمت و میوه که استفاده میکنی دوباره بیشتر و فراونتر و تازه ترش رو خدا وعده داده این فایل ها هم هر بار که میشنوی پر برکت تر و پر آگاهی تر میشن و فایل های جدید هم که بینظیرن و دوره خانه تکانی ذهن که بینهایت تاثیر گذار هست و من لحظه شماری میکنم واسه قسمت بعد
استاد گفتید که از تجربه هاتون راجب این موضوع که آسان باشید یا هر جیزی رو بجنگید ک با سختی برست بیارید بگیم
من قبلا که شما تو دوره 12 قدم گفتید خدا آسانمان کن برای آسانی ها و آیات قرانی رو راجب این موضوع بررسی کردی اگر اشتباه نکنم سوره لیل بود ومن میشنیدم اما به درکش نرسیده بودم و مدام میگفتم خدایا چطور میشه که آسان بشم برای آسانی ها سعی میکردم هر بار با تصدیق نعمت ها کار رو آسانتر کنم برای خودم و ایمانم رو بیشتر کنم اما انگار یه چیزی یا به قول شما یه ترمز اون زیر بود که من هرچی گاز میدادم بازم انگار چرخ زندگیم گیر داشت و سخت حرکت میکردتا تقریبا سه سال پیش که همسرم مریض شد وبیمارستان و این جریان ها که قستمی رو هم تو کامنت هام گفتم خلاصه اونجا بود که من یه شب تو بیمارستان زانو زدم گفتم خدا چرا اخه همه چی انقدر سخت پیش میره معجزه اتفاق میوفته اما وقتی من دهنم صاف میشه پول میاد اما وقتی من پدرم در میاد دارو ها جور میشه اما من انقدر زجر میکشم چرا اینجوری میشه تو نماز خونه بودم که یه حالت خواب آلودگی منو گرفت همونجا یه کم دراز کشیدم و داشتم با خدا حرف میزدم یادم نیست خوابم رفت یا نه اما چند لحظه کوتاه انگار خدا قشنگ با صدای بلند به من گفت خودت تز بچگی درت میخواست قهرمان داستان باشییه دختر قهرمان مامان بابات که با تمام سختی ها بازمدختر خوبیه یه زن قهرمان که با هر سختی تو زندگیش ساخته و حتی گرسنگی کشیده اما زندگی شو رها نکرده و به حاطر بچه هاش سوخته و ساخته یه زن قهرمان که شوهرشو از دام اعتیاد و بدبختی نجات داده یه مادر قهرمان که بچه هاشو تنها بزرگ کرده و همه میگن به به چه بچهایی این ها عین برق و باد تو ذهنم مرور شد و تمام اون سالها که اتفاقات از این جنس برام افتاد تو ذهنم تو چند ثانیه مرور شد و من برق از کله ام پرید که خدای من این ها رو من از بچگی میخواستم دلم میخواست عین زورو یه قهرمان باشم عین رابین هود و فلان شخصیت که کلی بدبختی کشید عین تمام شخصیت های تو فیلم هایی که دیدم وحالا چرا من ناراحتم از این وضعی که خودم دعوت کردم به زندگیم (اینجا بگم که عمیقا درک کردم که چقدر فیلم وداستان ووردی های ذهن تاثیر عمیق تو ناخود آگاه میزاره)
و خلاصه استاد همون جان عین برق گرفته ها بلند شدم و نشستم گفتم خدایا توبه من غلط بکنم بخواه قهرمان زندگی کسی باشم من غلط بکنم بخواه قهرمان زندگی خودم باشم حتی من تسلیمم من نمیخوام هیچی رو با سختی بدست بیارم فقط هدایتم کن که این باور که تو کار ها رو آسان مبکنی تو وجودم ساخته بشه و استاد از همون لحظه نشونه هاشو دیدم و به اندازه ای که تسلیم بودم از اون بخ بعد خدا قشنگ سهم خودشو اجرا کرد وپیام هدایت رو دریافت کردمو هر جا باز خودم دست بکار شدم و خواستم قهرمان بازی دربیارم و با جهان وخدا و سرنوشت و هرچی که بقیه اسمشو میزارن بجنگم دهنم بازم صاف شد
و این باور آروم آروم تو وجود من ساخته شد و کار ها هی آسونتر شد تا اینکه امسال قبل عید تصمیمرقتم باور “”خدای من خدای آسانی هاست “” روبزارم شعار امسالم و درکش کنم و نشونه هاشو تو زنوگیم ببینم و تایید کنم تاواقعا لین باور بره تو عمق وجودم
استاد میدونم که باورتون میشه چنان خدا برای من خدای آسانی ها شده که عین به قول معروف باقلوا خدا رو شکر هر جا که تسلیم ترم کار های به چشم بهم زدن انجام میشه هر جا گیر دارم کار ها با تاخیر انجام میشه هر جا هنوز اون حس قهرمان بودنم گل میکنه میبینم که چهطور آسان میشم برای سختی هاو هر جا میخوام مامان قهرمان باشم واسه بچهام چنان تو دهنی میخورم که نگو و به قول شما حداقل الان قلبم بم میگه که داری مسیر رو اشتباه میری برگرد تا بیشتر خرابکاری نکردی
و این باور اای توحیدی خیلی جای کار داره و هرچی که بیشتر نشونه های اعتماد و ایمان رو تایید کنم و انفاقاتی که به واسطه این ایمام رخ داده رو هی بیان کنم هم ذهنم قانع میشه و هم ایمانم ببشتر میشه و هم آسان میشم برای آسانی ها
انشالله که هر لحظه تو مدار دریافت این هدایت ها تو صراط مستقیم باشیم همه مون و برکت این آگاهی هاهزاران برابر برگرده به زندگی شما استاد جانم 🫂️
عاشقتونم استاد جان و مریم جان نازنین و به امید خدا به زودی آمریکای زیبا میبینمتون️🫂
امام رضا علیه السلام: به خداوند خوش گمان باش، زیرا خداى عزوجل مى فرماید: من نزد گمان بنده مؤمن خویش هستم، اگر به من خوش گمان باشد، به خوبى با او رفتار مى کنم و اگر به من بدگمان باشد، به بدى با او رفتار مى کنم.
سلام به استاد عزیزم
یکی از ترمز های من این بود که برای رسیدم به خواسته ای همیشه فکر می کردم باید بارها وبارها اونو از خدا بخواه تا خدا بهم بده
در زمان گدشته که همیشه با گرفتن چله ونذر ونیاز این کاروانجام می دادم
برخورد م با خدا مثل آدمی بود که انگار بلا نسبت گوشش سنگینه یا حافظه ی قوی نداره و هر چند وقت یکبار باید خواسته امو بگم تا یادش بمونه یا چله بگیرم و هر روز از خدا بخوام تا اونو بهم بده
من حتی با یاد گرفتن قانون جدب هم همین مشکلو داشتم چون می دیدم تو آموزشها می گفتن این خواسته رو مثلا 21 روز یا ….بنویس و من هر بار این کارو تا چند روز انجام می دادم احساسم بد میشد و ادامه نمی دادم
هر وقت یکی می گفت از خدا خواستم همش برام یه جوری بود یعنی چی؟ فکر می کردم چه جوری میگه آیا کار خاصی می کنه چند بار میگه ؟چطور میگه؟
تا اینکه کم کم با آگاهیهای استاد ومخصوصا فایل باورهای قدرتمند در مورد خدا وخوندن کامنت بچه ها و تفکر وتعقل کم کم متوجه شدم نه نیاز نیست خیلی خودتو خسته کنی خدا همون یکبار می شنوه خواسته اتو
خیلی راحت باهاش حرف بزن خواسته اتو بگو اون هم یکبار مهم اینه که تو سمت خودتو درست انجام بدی خدا خودش بلده چطور وطیفه اشو انجام بده والبته اینها طول کشید تا من بفهمم
والان مدتی بود که داشتم روی همین ترمزم کار می کردم
مثلا همین امروز از خدا خواستم که موقع صبح به جایی برسم چون احتمالش 50 50 بود که به موقع برسم واگر دیر می رسیدم به مکان موردنظر برام سخت میشد به خدا گفتم خدایا من می خوام تا اون تایم به اون مکان برسم و باور کردم که خدا می شنوه .همون یکبار گفتم وباور کردم که حتما میرسم به موقع ورها کردم وکلا ذهنمو خالی کردم از نگرانی و خداروشکر خدا دستانش رو رسوند تا من به موقع برسم. اگر قبلا ها بود تو دلم یه جور با عجز وخواهش والتماس از خدا می خواستم یا حداقل چند بار شاید از ذهنم می گذشت تا خیالم جمع بشه که خدا شنیده ویادش نمیره ونگرانی تو وجودم بود
والان دارم باور می کنم که خدا هر لحظه داره هدایتمون می کنه هر لحظه حواسش بهمون هست
من امسال چون در مسیر رفتن به محل کارم ماشین ندارم معجزات خداوند رو بارها دیدم وقتی ازش درخواست کردم وبهش اعتماد کردم
اعتماد اعتماد اعتماد یعنی باور کردم که خواستم اجابت میشه وخیال جمع بود ونگران نبودم
حالا دارم در مورد خواسته های کوچیک تمرین می کنم تا بتونم در مورد خواسته های بزرگ اون طور که در شان خدا هست بهش اعتماد کنم و نتیجه بگیرم
استاد عزیزم خداروشکر می کنم بابت وجود شما ودوستان عزیزم در این سایت
من از کسانی هستم که کم کامنت می نویسه اما از صبح تا شب با شما وسایتتون وآگاهی های شما هستم ودارم روی خودم کار می کنم. بدلیل باورهای غلط مذهبی گدشته کج فهمی های زیادی داشتم که تلاش می کنم تا هر روز با آگاهی هایی که ازسایت شما وهدایت الله مهربان دریافت می کنم بنده بهتری برای ربم باشم .
ربّ عزیزم دوستت دارم.
خدایا خودت کمکم کن
من تسلیم درگاه تو هستم واز تو درخواست می کنم تا هر لحظه مرا به راه راست هدایت کنی
راه کسانی که به آنها نعمت داده ای
نه راه کسانی که مورد خشم وغضب تو قرار گرفته اند ونه گمراهان
چون من یکبار دیگه هم برای رسیدن به تو از تو درخواست هدایت وراهنمایی کرده بودم اما تو منو به راهی هدایت کردی که پیش فرضهای قبلی من توش دخیل بود وفکر می کردم اون راه درسته وتو منو به همون راه هدایت کردی
اما اینبار وهر بار دیگه بدون هیچ پیش فرض قبلی از تو درخواست بهترین راحتترین سرراست ترین راه راست رو دارم.
خدایا خودت حامی ام باش.
خدای مهربانم تمام تلاشمو می کنم تا سمت خودمو درست انجام بدم وتو کمک کن تابهترین اتفاقات برایم رقم بخوره در مورد خواسته ای که دارم.
خدایا من لایق بندگی تو هستم
من لایق عشق ورزیدن به تو هستم.
من لایق بهترین وعالی ترین روابط هستم.
من لایق بهترین وعالی ترین زندگی هستم.
خدای مهربانم از تو سپاسگزارم که کارها رو برام آسون می کنی واز راحت ترین شیرین ترین وآسون ترین مسیر منو به خواسته ام می رسونی.
خدایا عاشقتم.
خدایا من به هر خیری که از طرف تو به من برسه فقیرم.
به نام خداوند بخشنده و مهربان
سلام استاد عزیز
استاد جان دیشب دفتر آرزوهایم را برداشتم چندتا آرزوی دیگر به لیست آرزوهایم اضافه کردم یکی از آرزوهایم که نمیدانم چطور در ذهنم شکل گرفت که خواستم خداراببینم بشنوم با تمام وجود حسش کنم درآغوش گرم و مهربانش قرار بگیرم دستم در دستانش محکم باشد در مسیر درستر مرا هدایت کند، بعد شروع کردم به نوشتن، نوشتن ویژگیهای خداوندم که در من ظهور پیدا کرده و من معتقد به آن ویژگیهای خداوند هستم اورا زیبا تواب بخشنده سخاوتمند قدرتمند قادر مطلق نوشتم هرچه در ذهن و قلبم می آمد و امروز صبح با دیدن این فایل ارزشمند رفتم به شب و خداوند را سپاسگذاری کردم سپاسگذاری کردم که مرا در مسیر باورها و خواسته هایم هدایت کرد و نشانه ای از سمت شما فرستاد که این درخواست درستی است باید تکرار کنم تمرین کنم و خودم را به راحتی با خداوندم برسانم. بله در زندگی من هروقت هرلحظه یاد خدا قدرت خدا فراموش و کمرنگ شد سراپای وجودم استرس و ناراحتی و خشم میشد و گره در کار زندگیم، ولی با توجه به خداوندم و ذکر ویاد او در قلبم روحم کارهای کوچک و بزرگم را به راحتی و زیبایی و آرامش تمام انجام میدادم، استاد عزیز به قولی لیلای عزیز همون خانم معلم که لایو شرکت کرده بود شما دوست صمیمی من شدید حرفهای شما در ذهن من مرور میشود حتی من با گذاشتن این کامنت با شما صحبت میکنم حرفهای دلم رامیگویم که با همسرم نمیتوانم سخن بگویم چون فعلا او در این مداری که من قرار گرفته ام نیست و چه بهتر از خدا و شما که دوست و هم صحبت من هستید شما حرف بزنید همیشه و من سرتاپا گوش هستم و قدم برمیدارم.
خدارا سپاسگذارم بخاطر قرار دادن من در این مسیر زیبا که مسیر تکامل من هست. سپاسگذارم استاد عزیز واقعا خسته نباشید که هیچ وقت نیستید چون با عشق این کاررا میکنید پس شاد باشید
به نام ربّ
سلام با بی نهایت عشق برای شما
رد پای روز28 آبان رو با عشق مینویسم
رها باش
به بی نهایت طریق نشانه رو بهت میدم
درسته درخواست نشانه کردی اما رها باش
امروز این پیام رو از خدا دریافت کردم
وقتی صبح بیدار شدم ، حاضر شدم تا برم نونوایی و خمیر و آرد و نون بخرم تا مادرم نون مخصوص خودمونو که همیشه درست میکنه ،درست کنه و دیشب چون داداشم برای من یه سری صدف آورد که یکی از همکاراش داده بود و فهمیده بود من کارای گل سر میبافم داده بود گفته بود به خواهرت بده تا هرچی دوست داشت با صدفا درست کنه ، صدفا همه سوراخ شده و حاضر بودن ، یعنی خدا همه اینا رو داشت برای من نشونه و ایده میداد ،من خودم صدف داشتم اما هیچ وقت نتونستم سوراخشون کنم چون با دستگاه داداشم امتحان کردیم صدفا میشکستن
و نشست و در مورد کارای مختلف میگفت ، به مادرم گفت میتونی نون بپزی و بری جلو در مدرسه بفروشی
خدای من الان دوباره یادم اومد اون روزا ،داداشی که قبلا نمیذاشت من کار کنم و میگفت ضعیفی از نظر بدنی و زود خسته میشی ،و دلش برای من میسوخت و میگفت من حقوق میارم و حقوق بابا هست ، الان داره پیشنهاد میده که مادرمم در کنار فروش گل سر یه کار جدید شروع کنه
چی داره رخ میده؟؟؟
من که همون طیبه ام با همون فیزیک بدنی چند سال پیش و تغییری نکردم ،اما از درون یه سری اتفاقا رخ داده ، که از نظر فیزیکی و قوت بدنم دیگه هیچ کس توجه نمیکنه و همه فرکانسایی که ارسال کردم داره کار خودشو میکنه که حتی قوت شده به تک تک سلول های بدنم و من قوی تر شدم از نظر جسمی
دستام قوی شدن چشمام که قبلا هی اذیت میشد با کمی به گوشی نگاه کردن ، قوی شدن جوری قوی شده که من رد پاهامو یه وقتایی میشه نزدیک سه ساعت میشینم مینویسم اما چشمم قوی و قوی تر میشه و هرآنچه که خدا به من زیباترین اعضای بدن رو عطا کرده قوی شدن
باچی قوی شدن ؟؟؟؟
با یه تغییر درونی
این من بودم که سال ها با افکارم و باورهام خودمو مریض میکردم و میگفتم نمیتونم نقاشی و کارای ریز انجام بدم چون مچ دستم ضعیفه و درد میکنه
و همینجورم میشد و مداممن دستمو میبستم و درد داشتم
الان که مچ دستم همون مچ دسته
چرا هیچ وقت درد نمیگیره ؟
حتی تو این یکسال قوی و قوی تر هم شده
خدا می افزاید یعنی این
من شروع کردم و خدا افزود
قدرت بدنم رو افزود
یادمه یه بار رفته بودیم پارک، چند وقت پیش ، عموم داشت منقل درست میکرد تا کباب درست کنن و با باد بزن باد میزد
اومد گفت دستام قوی شدن
ازش پرسیدم مگه چیکار کردی عمو
گفت طیبه این همیشه یادت باشه وقتی بدنت رو حرکت میدی بدنت قوی میشه وقتی من با باد بزن باد میزدم دستام به حرکت افتادن و عضله هام به فشار افتادن و تلاش میکنن که قوی تر عمل کنن و اینجوری میشه که قوی میشه عضلات انگشتام و کف دستم و بازو و ساعد و کل بدنم که به هم وصل هستن
و این باورو داشت که وقتی کار میکنی قوی تر میشی
راست میگه ، من از وقتی این یکسال رو تلاش کردم وقتی میرفتم نقاشیامو میبردم نمایشگاه بین المللی یا مترو ،جلو در مدرسه و پارک و جاهای دیگه میفروختم اوایل وسایلای سنگین سبب میشد دستم درد بگیره و شبا با درد دستام میخوابیدم
اما به مرور زمان دیگه هیچ دردی تو دستام حس نمیکردم و اون وسایلای سنگین و نقاشیایی که رو چوب و آینه دستی بودن و سنگین بودن ،دیگه خیلی کمتر سنگینی شو حس میکردم یه جورایی دستام قوی و قوی تر شده بودن
چه یادآوری قشنگی بود ،سپاسگزارم ربّ من که قوت شدی و به تمام سلول های بدنم قدرت بخشیدی
چقدر نظر داداشم نسبت به من یا مادرم تغییر کرده
انگار من از وقتی حرکت کردم یه فرکانس قوی بودن رو نه تنها به خانواده ام بلکه به اطرافیان و فامیل و غریبه ارسال کردم که همه رفتارشون با من به کل تغییر کرد
حتی مادربزرگم و عمو و زن عموم و دایی و خاله و …میگفتن طیبه تو ضعیفی و من پذیرفته بودم اما الان همه شون تحسین میکنن و ازم خرید کردن
چقدر من تغییرم رو نسبت به پارسال زیاد حس میکنم
زیاد میگم چون ،من یه دختر به شدت خجالتی و کم رو و زود جوش بودم که نمیتونست صحبت کنه و ارتباط برقرار کنه
منتظر بودم یکی بهم حرفی بزنه تا سریع عصبانی بشم
انقدر کم رو که چه برسه بره بیرون و ارتباطش با آدما خوب باشه
اما الان به همه سلام میدم
جوری شده که وقتی مشتری میاد میگه چنده؟
با خوشرویی و لبخند میگم سلام و از سلام دادن من حالشون خوب میشه و سلام میدن و حالمو میپرسن و لبخند به لبشون میاد
ولی دلم میخواد تو ارتباط برقرار کردن بیشتر پیشرفت داشته باشم چه با خانواده ام و دیگران بلکه با همه وخدا و خودم
خدایا قلبم رو باز کن تا بیشتر یاد بگیرم و بی نهایت تر عمل کنم
داداشم ادامه داد ، اگر هر روز خوب بفروشی جدا از فروش گل سرا میتونی فروش داشته باشی
مادرم هم گفته بود صبح بیدار شدم برم نون و آرد بخرم
و قرار بود ظهر با مادرم بریم بازار حسن آباد تا بهش نشون بدم که چه کاموایی باید بخره تا بعد خودش بره خرید کنه
و خودمم میخواستم برم 15 خرداد
دیروز داداشم یه عالمه که صدف آورد که همه شون سوراخ شده و حاضر بودن
و همکارش شنیده بود من چیزای زیادی میبرم میفروشم داده بود تا به من بده و وقتی دیشب آورد من داشتم فکر میکردم چی میشه از اینا درست کرد که یهویی خدا تصویر گوشواره و گردنبند شب یلدا رو بهم نشون داد و قشنگ دریافت کردم چطوری باید درست کنم
و میخواستم از بازار انار و حلقه گوشواره رو بخرم
اما من از صبح تا ظهر ساعت 2 تمرین رنگ روغنم رو کار کردم و مادرم هم مشغول درست کردن نون مخصوص خودش بود ،اما دیر حاضر شد و نرفت جلو در مدرسه و منصرف شد از فروشش
و خودمون خوردیمش
وقتی حاضر شدیم تا بریم بازار تو راه دیدم یه درخت خیلی خیلی بزرگ حدودا از نصفه هاش رو بریدن و درخت بید مجنون بود که بوی خیلی خیلی زیبایی داره
و هوا بارونی بود و انقدر حس خوبی داشتم که وقتی چشمم به درخت افتاد دیدم انقدر برگاش پهن و بزرگه که یهویی مثل جرقه بود
که میتونم برگاشو بردارم و روشون نقاشی بکشم و تابلو کنم و بفروشم
چون داشتیم میرفتیم بازار من نتونستم وایسم و برگاشو بچینم
بی نهایت روی درخت ، برگ بود
خود خود گنج بود برای من
وای وقتی بهش فکر میکنم میبینم خدا چقدر بی نهایت برگ خلق کرده
حتی وقتی به درخت قطع شده نگاه میکردم میگفتم ببین این چقدر برگ داره اگر من بیام برگاشو بکنم تموم شدنی نیست
و همیشه برگای درخت بید مجنون نازک و پهناش کمه تا جایی که من دیدم ،اما این درخت برگای خیلی پهنی داشت و جون میداد که خشک کنی و روش نقاشی بکشی
قبلنا از بچگی برگ خشک میکردم و روشون میخواستم نقاشی بکشم حتی چند سال پیش رو برگ نقاشی کشیدم و فروختمش
اما اینبار گفتم خدایا اگر این ایده رو بهم دادی و قراره انجامش بدم کمکم کن
و من الان میرم بازار نظافت چی شهرداری نیاد درختو ببره صبر کن من بیام برگاشو بردارم بعد
اینو گفتم و رفتیم بازار
کلی کاموا خریدیم و مادرم گفت طیبه من نمیتونم برای خریدش بیام میشه تو هرموقع کاموا خواستم بیای بگیری و من بهت هزینه خرید رفت و برگشتتو بدم؟
جالبه تا چند روز پیش من طبق درک نادرستی که داشتم ،تو رد پای روز 18 آبان با پیام دوست آگاه در سایت متوجه درک نادرستم شدم ، نوشتم و اون موقع فکر میکردم نباید هیچ کمکی به مادرم بکنم و اگر کمک کردم ازش هیچ پولی دریافت نکنم
اما الان برای کاری که قرار شده بود برای مادرم انجام بدم بهم گفت پولشو بهم میده و منم قبول کردم
وقتی رفتیم بازار 15 خرداد من کلی انار خریدم و برگشتیم
وقتی رسیدیم بارون خیلی زیبایی میبارید من از بی آر تی پیاده شدم
به مامانم گفتم چند لحظه صبر کن من برم به درخت توت سلام بدم و بیام
همین که رفتم دستمو به تنه درختش کشیدم و دیگه اون صدایی که بهم میگفت به درخت دست نزن رو نشنیدم و دستمو که کشیدم به درخت سپاسگزاری کردم و از حس کردن درختی که عظمت خداست حس فوق العاده ای داشتم
از آقای نارنجی ثانی سپاسگزارم و از خدای خوبم سپاسگزارم که از طریق ایشون بهم فهموند که خدا هیچ وقت به من نمیگه به درختا دست نزن ، حتی وقتی شب هست و یا تو دل زمستونه
اون باورهای محدود من بود که از بچگی شنبده بودم به درختا دست نزنید شبا به خواب میرن و یا اینکه تو زمستون به خواب زمستانی میرن
وای خدای من شکرت که درک کردم که تو هیچ وقت حس خوبی که از دیدن و لمس کردن جهان هستیت بهم میدی و من سپاسگزار تر میشم رو ، نمیگی که نباید دست بزنی
مگه میشه خدایی که خالق این همه زیبایی هست بگه به زیبایی ها دست نزن و با دست زدن بهشون سپاسگزاری نکن
خدای من ربّ من شکرت که این درک هارو به من عطا کردی
استاد عباس منش و آقای نارنجی ثانی راست میگن من با باورهای قبلیم که داشتم اونجوری درک میکردم که خدا بهم میگه به برگ درخت دست نزن خوابیده
تو همین فایل تازه من بعد گوش دادن چندین باره متوجه حرفای استاد شدم
یا خدا هبچ وقت نمیگه به مادرت کمک نکن
یا هیچی از اون پول رو برای خودت برندار و تمامشو به مادرت بده
و خیلی چیزهای دیگه که بهم فهموند تا از این به بعد بیشتر دقت کنم و باورهای پشتشو سعی کنم پیدا کنم
و فقط به حسم رجوع نکنم
به باور پشتش هم توجه کنم که ببینم آیا اصلا خدا اینو میخواد یا نه
و قرآن بخونم و قرآن بخونم و قرآن بخونم
و بعد رفتم ، انقدر شاد بودم که به درختای نزدیک درخت توت هم دستمو کشیدم و گفتم عشق به همه تون خدایا سپاسگزارم و وقتی رسیدم
دیدم درخت بیدی که بریده بودنش هنوز اونجا بود و منم سریع رفتم خونه و وسیله هامو گذاشتم و نایلون برداشتم تا برم برگ بچینم
از ساعت 8 تا 10 شب برگ میچیدم تو تاریکی و نور کم که تو پارکینگ نزدیک خونه مون کنار خیابون گذاشته بودنش
با هر بار برگارو که میچیدم ،میگفتم وای چرا تموم نمیشن
من فقط تازه یه شاخه شو چیدم و دو تا نایلون بزرگ شد ببین اگر زمان باشه من همه رو بچینم چقدر میشه
و هر بار سپاسگزاری میکردم
و وقتی چند شاخه بزرگ رو چیدم و خوشحال و خرم تو خیابون با خدا صحبت میکردم و میرفتم خونه
وقتی رسیدم شروع کردم به شستن برگا
الله اکبر
الله اکبر
لا اله الا الله
برگارو گذاشتم تو یه ظرف و آب و باز کردم
از تعجب میگفتم خدایا تو چقدر بزرگی، تو چقدر هوشمند ،همه چیز رو خلق کردی
تو این همه سال با اینکه برگ درخت بید مجنون رو دیده بودم اما نمیدونستم ضد آبه
وای هرچی آب میریخت رو برگا همه عین مروارید میشد و میریخت پایین ظرف و برگا روی آب وایمیستادن
من یه برگ رو گرفتم زیر آب هرچی آب بود اصلا رو برگ نمیشست و کاملا ضد آب
حیرت زده شدم چقدر خدا شگفتی داره و من تازه یکی از شگفتی هاشو داشتم میدیدم
وقتی همه رو شستم و خواستم با دستمال پاکشون کنم
داشتم فکر میکردم و میگفتم یعنی رو برگا چی بکشم ؟؟
و مشغول نگاه کردن به روی برگا بودم که دوباره حیرت زده شدم
همیشه به برگای درختای دیگه توجه داشتم و حتی برگ درخت بید رو بارها دستم گرفته بودم اما به این شگفتیش دقت نکرده بودم
یهویی یه برگ پهن که خوشرنگ بود و بین رگ برگاش قرمزی قشنگی داشت رو گرفتم جلوی نور چراغ اتاقم
و داشتم رگ برگاشو نگاه میکردم و میگفتم خدایا شکرت
که یهویی گفتم وای خدا حاشیه درست کردی برای برگ ؟؟؟؟
دیدین تو برگه هایی که موقع مدرسه تحقیقی مینوشتیم کاغذ با حاشیه طرح دار میگرفتیم
برگ درخت بید دقیقا اینجوری بود ، چقدر عظمت چقدر دقیق چیده بود و انگار یه چیدمانی که دور تا دور برگ حاشیه ای خورده که وقتی دقت کنی بهش ، مکث کنی
و به این همه عظمت فکر کنی
و پی میبری که هیچی هیچی نیستی
درسته من عاشق نقاشیم ولی از قدرتمندترین نقاش جهان هستی
ربّ و صاحب اختیارم هیچ وقت اینجوری به نقاشیاش با دقت نگاه نکرده بودم
البته به برگای دیگه چرا ، اما به این برگ درخت بید نه
و من باز سپاسگزاری کردم و مشغول خشک کردن و گرد و غبارای روشو گرفتن بودم و میذاشتم لای کتاب تا خشک بشه
که دوباره فکر کردم به این که روی این درختا چی میشه طراحی کرد و کار کرد؟؟؟
که حس کردم روشون میتونی طراحی طلا و جواهرات انجام بدی و ببری به طلا فروشیا بفروشی
بعد دوباره گفتم آره میتونم حتی از اینترنت طرح طلا پیدا کنم
اما دوباره حس کردم باید از طرحای خودت باشه
و خودت باید از کلاسی که پارسال رفتی یکم طراحیشو یاد گرفتی ،ایده خودت باشه ،حتی طرحی که میخوای روی برگ بکشی
مثلا یه انگشتر یا یه پلاک یا یه گردنبند
طرح باید طرح و ایده خودت باشه
و میدونم که اگر این برگا خشک بشن و من کار رو شروع کنم خدا صد در صد ایده طراحیشو بهم میده
و من فروش نقاشیامو با این ایده و آینه دستیا و زیر لیوانیام شروع میکنم و هر هفته دو روز که کلاس نقاشی میرم کارامو میبرم و خدا مشتری میشه برام و شروع میکنم باورهای قوی در مورد نقاشی میسازم
و میدونم که خدا تکاملم رو که درمورد باور فروش نقاشی به ساده ترین و طبیعی ترین شکل هست رو همه و همه رو بهم میگه
من کافیه قدم بردارم و بهش اعتماد کنم طبق تجربه های قبل که یکی یکی کارامو انجام داد و اعتمادم و ایمانم و باورم نسبت به روزهای قبل آگاهیم رو بیشتر کرد
پس وقتی اونا شدن
صد در صد از این به بعد خیلی اتفاقات نابی برای من رخ میده
و همینجور داشتم فکر میکردم تا اینکه گفتم خدا ؟؟؟ میشه یه نشونه بهم بدی که من بدونم از این فروش برگ چجوری میشه و درسته هیچی نمیدونم ولی یه نشونه بده تا آروم بشم
و من اومدم تو سایت و تو فکرخودم ، این بود، الان میرم تو قسمت نشانه روزم و از اونجا نشانه روزم رو میبینم
وقتی اومدم تو سایت دیدم یه تیک آبی بالای صفحه کنار اسمم هست اصلا اراده خودم دست خودم نبود سریع رفتم ببینم از دوستان برای من چی پاسخ دادن
و ته دلم گفتم الان خدا چی میخواد بهم بگه با پاسخ دوستان
و هیچفکری درمورد اینکه خدا به من نشونه بده که چند دقیقه پیش درخواست کردم که اون باعث شد بیام به سایت نداشتم
که وقتی پیام رو باز کردم و تا آخر خوندم
که در فایل درک قوانین جهان در قرآن کریم | قسمت 2 – صفحه 22 نوشته بودن
وقتی پیامشونو خوندم تموم شد
خوشحال شدم و خندیدم ، گفتم منم برای شما بهترین هارو از خدا میخوام و سپاسگزاری کردم در زبانم ولی گفتم بذار برگارو خشک کنم بعد جواب دوست آگاهم رو که برای من نوشته بنویسم
اما همین که خوندم و گوشیو زمین گذاشتم یه برگ برداشتم دستم تا خشک کنم
این جمله شون تکرار شد تو دلم
طیبه عزیز از خداوند برات رزق بی کران
مشتری های دس دلباز بخشنده مهربان و ثروتمند آرزو دارم
به امید روزی که نزدیک است و نمایشگاه بزنی و اونجا تابلوهای زیباتو به نمایش بذاری و شما رو در اون مکان ملاقات کنم میدونم که میشه
گریه کردم
گریه کردم گریه کردم
چون به یکباره درک کردم جواب خدا رو
که سبب شد بیام و سریع بنویسم
بهم گفت که تو کاراتو بکن طیبه ، من مثل همین رد پات که به من سپردی و درست درخواست کردی
رد پای روز 11 آبانم
اگر درست درخواست بکنی و ایده هایی برای نقاشی بهت میگم که ، کلی ثروت خلق کنی
و تابلوهاتو در بهترین نمایشگاه ها به فروش برسونی ، حتی درخواستت که میخواستی نقاشی هات تو نمایشگاه های نقاشی آمریکا به فروش برسه هم، عملی میشه ، فقط باید تکاملت رو طی بکنی و تاکید میکنم روی مهارت نقاشی تمرکز کنی
اما تو تکاملت رو طی کن و آرام آرام باش
و طیبه جان تو ادامه بده مطمئن باش میگم کجا بری ، برای فروش
دقیقا مثل این یک سال
اگر تعهدتو ببینم صد در صد بینهایت تر میشه این هدایت
باورهاتو هر روز قوی کن ادامه بده به تکرارشون
مطمئن باش میگم چه طرحی بکشی
مطمئن باش مثل همیشه هدایتت میکنم
درخواست درست خودت رو با قوی کردن باورهات بگو ، من موجودش میکنم
به شرط اینکه باورهاتو ادامه دار و مستمر قوی کنی و همیشه قدم برداری براش و عمل کنی
خدایا شکرت بی نهایت ازت سپاسگزاری میکنم چقدر تو خوبی ربّ من
مگه میشه این همه خوب باشی و بهت نگم ماچ ماچی
وقتی نوشته شونو ادامه دادم و خوندم نوشته بودن :
گفت اول جواب به این کامنت بی نهایت زیبا رو باید بدم ببین خدا چطوری هوای بندهاش داره الهی من قربون خدا برم
چقدر حس خوب گرفتم از این پیامشون
چقدر دقیق میچینه خدابرای من
حتی میدونه من قراره چند روز بعد درخواستی بکنم ،به بنده آگاهش میگه برو برای طیبه بنویس
و وقتی میاد روی سایت و من باید ببینمش که باید جوابم رو بگیرم چقدر خدا دقیقه
وای خدا چقدر دقیقه
میدونست من امروز تو این لحظه میگم یه نشونه بهم بده
البته بایدم بدونه خداست دیگه ، همه چی دست خودشه ،از تمام وجود من آگاهه مگه میشه ندونه
قدرت مند ترین نیروی جهان خدای من شکرت
امین زندی گفته:
28 آبان 1403 در 07:31
مدت عضویت: 818 روز
اینارو میگم تا به خودم بگم طیبه ببین
طیبه مزرعه لی گفته:
28 آبان 1403 در 22:58
مدت عضویت: 467 روز
وای خدای من الان متوجه یه چیزی شدم
بیشتر وقتا پیامایی که دریافت میکنم برای یک روز قبل هست و برای خود اون روز کمتر شده که استاد تایید کنن و من همون روز کمتر شده ببینم کسی برام پاسخ نوشته
ولی الان که دقت کردم دیدم درست آقای زندی دقیقا همون روز برای من پاسخ نوشتن و همون روز تایید شده
این یعنی چی طیبه ؟؟؟
این یعنی اینکه خدا داره به شکلی حساب شده و دقیق هدایتت میکنه تا رشد کنی
من امروز داشتم به فایل جدید گوش میدادم
میگفتم خدا من اجازه میدم
بازم اجازه میدم
اجازه میدم هدایتم کنی
میدونم قبلا اجازه دادم
اما اگر برای خیلی چیزها نتونستم این اجازه رو بدم ،الان میخوام برای همه چی اجازه بدم بهت
دلم میخواد هدایتم کنی
یه کاری کن ،من سعیمو میکنم که روی باورهام کار کنم چون از استاد شنیدم و دارم یاد میگیرم که باورهای منه که تو داری طبق باورهام به من پاسخ میدی
من از این به بعد سعیمو میکنم بیشتر عمل کنم تو همه جنبه ها و میدونم که من اگر سمت خودمو انجام بدم تو سمت خودتو همیشه خوب انجام میدی
ازت میخوام کمکم کنی تا من سمت خودمو خوب انجام بدم و باورامو قوی کنم تو همه جنبه ها
خدا جونم ربّ ماچ ماچی جان خودم عشق دلم خیلی دوستت دارم
دلم میخواد عمیقا اجازه بدم و میدونم الان هم اگر بگم شاید باورهایی دارم که مانع از اجازه دادن به تو میشه ولی اینو میدونم و باور دارم تا اینجا کلی بهم کمک کردی و این رو با اطمینان میدونم که کمکم میکنی
پس با عشق ادامه میدم و سعی میکنم عمل کنم
تا از نتایجم در همه جنبه ها بیام و بنویسم
ربّ من قلبم رو باز کن برای قوی کردن تمام باورهایی که در همه جنبه ها در وجودم هست خدای من بی نهایت سپاسگزارم
وقتی پیام رو برای دوست آگاهم در سایت نوشتم تا نصف شب حدود ساعت 2 بیدار بودم و داشتم برگای درخت بید مجنون رو لای کتابا میذاشتم
به خودم میگفتم ببین طیبه چی فکر میکردی چی شد
تو خواستی از نشانه ها از خدا نشونه بگیری ولی خدا هدایتت کرد به پاسخ دوست آگاه در سایت
خدایا شکرت
انقدر خوابم میومد که بارها گفتم بذار باقی شو فردا انجام میدم
ولی به نجوای ذهنم گوش ندادم
گفتم من باید انجامش بدم
و گفتم خدایا توانم رو بیشتر کن
و برگ هارو همه رو لای کتابا گذاشتم و خوشحال بودم از اینکه به وعده ام عمل کردم و کارم رو تا آخر انجام دادم
و همین که تموم شد جمع کردم و اومدم بخوابم
این روزا همین که سرمو رو بالش میذارم سریع میخوابم
در صورتی که قبلا هیچ وقت اینجوری نبودم و تا یک یا دو ساعت سر جام هزار تا فکر ناخوب از آینده از زندگی از همه چی داشتم و به سختی خوابم میبرد
خداروشکر میکنم الان خوابم بی نهایت آرام هست
شب ، قبل خواب به مادرم گفتم فردا میای باهم بریم پارک ترافیک دوچرخه سواریمو اونجا ببینی ؟ آخرین جلسه ام هست
گفت باشه ولی بعد گفت نمیتونم پیاده بیام نیم ساعت راهه و راهش یکم ناهمواره با اسنپ بریم که بعدش تصمیمش عوض شد و گفت نمیاد
امروز پر از درس بود و آگاهی خدایا ممنونم بی نهابت
خدایا شکرت
خدایا ازت درخواست میکنم نور بی نهایت زیبات رو به شکل آگاهی و زیبایی و عشق و شادی و سلامتی و آرامش و ثروت و بهترین ها که خودت میدونی ،به زندگی تک تک اعضای خانواده صمیمی عباس منش و استاد و مریم جان و همکارانشون و تمام جهان هستی عطا کنی
آمین
خیلی دوستتون دارم با عشق
به نام خدا
سلام استاد، مرسی از این فایل بی نظیر
باور هایی که توش گفتین واقعا عالیه..
خداروشکر با کنترل توجهم نشانه هایی دارم میبینم که گفتم اینجا هم بگم و باورمون درباره خداوند و ثروتش قوی تر بشه
همین الان سر عمل بودم (کارشناس بیهوشی هستم) که صحبت از درامد جراح های زیبایی شد و یکی گفت اره جراح های زیبایی بینی 200، 300، 400 میلیون دستمزد میگیرن و من گفتم واقعا 400 هم داریم؟!
گفت اره دکتر فلانی انقدر میگیره و خیلی از افراد معروف هم پیش اون عمل کردن، یکی دیگه گفت اصن مطبش تابلو هم نداره، گفته اگه تابلو بزنم خیلی شلوغ میشه و من دوست ندارم هرکسی بیاد مطب من!!
(و من یاد استاد افتادم که میگن من نمیخام هرکسی از اموزش هام استفاده کنه و دوست دارم فقط افرادی بیان که به سطح مشخصی از درک و اگاهی رسیدن)
و این جراح چقدر خوب با باورهای ثروتسازی که ساخته بدون اینکه کار سنگینی انجام بده ثروت زیادی کسب کرده و اخیرا یکی از چهره های معروف رو به مبلغ یک میلیارد تومن عمل کرده! درواقع بازدهی کار فیزیکیش در حالت عادی چهار تا هشت برابر جراح های دیگست! (اینو مدنظر داشته باشیم که درمقایسه با همکارهای خودش اینقدر کارش راحته و اگه بخایم با مردم معمولی مقایسه کنیم، کار فیزیکیش صد برابر نتیجه بخش تره) و این در حالیه که داریم جراح هایی که به سختی مریض دارن با این که مبلغ های خیلی کمتری دریافت میکنن با زحمت بیشتر
جالبه بدونید که این اقای دکتر طی مراسمی در خارج از کشور به عنوان برترین جراح گوش و حلق و بینی در دنیا معرفی شد و جایزه دریافت کرد
خداروشکر بخاطر قدرت خلق زندگی که به ما داده و بدون هیچ محدودیتی میتونیم باورهایی رو بسازیم که شرایط زندگی رو به نفعمون تغییر میده
سلام به استاد عزیزم، خانم شایسته ی نازنین و دوستان هم فرکانسی و هم مسیر
خدارو شکر میکنم که در این مسیر هستم و فایل امروز استاد دقیقا نتیجه ی خواسته ی من بود و میدونم برای خیلی ها که در این مسیر هستن بارها این اتفاق افتاده و همچین حسی رو لمس کردن.
همونطور که بارها استاد میگن که ما همواره نیاز به یادآوری و تکرار هستیم چون به واسطه ی انسان بودن، فراموش میکنیم، من هم مدتی بود که یادم رفته بود باید هر لحظه از خداوند درخواست هدایت کنم. فایل چند روز قبل استاد باعث شد به یاد بیارم و سعی میکنم ازش هدایت بخوام تقریبا در هر لحظه.
و همونطور که استاد همیشه ویگن، خداوند خیلی زود جوابمونو میده به محض اینکه به مسیر برگردیم.
دو روز گذشته سردرد و سنگینی عجیبی احساس میکردم که هرکاری میکردم خوب نمیشد، دیشب یه لحظه حس کردم باید همین الان برم پیاده روی، و معطل نکردم و اینو یه هدایت و پاسخ خداوند دونستم.
و نتیجه این شد که علاوه بر خوب شدن کامل، به حدی سرحال شدم که باورم نمیشد این چه انرژیه که وارد وجودم شده.
به قول استاد جانم اجازه دادم خداوند از انرژی خودش در من جاری کنه.
خدایا ممنونم که به وسیله ی استاد عزیزم منو چندین سال هست که هدایت کردی از یه روز که خالصانه ازت خواستم منو به خودسته هام برسونی و به طرز عجیبی با استاد از طریق یه فایل صوتی آشنا شدم و بعد ازون دیگه شب و روزم به هم دوخته شده بود و فایل های سایت رو میدیدم میشندیم اشک میریختم و ذهنم پر از سوال بود.
بعد از چهار پنج سال، الان زندگیمو که نگاه میکنم به قول استاد جانم هییییییچ ربطی به قبل نداره از هرلحاظی که فکرشو کنین!
من هرچقدر از خداوند سپاسگزاری کنم میدونم که باز هم کمه و میخوام بارها هم از استاد عزیزم تشکر کنم که منو با این مسیر بی نظیر و جاده ی جنگلی و زیبا آشنا کردن که به قول خودشون سوت زنان حرکت کنیم و فقط زیبایی ببینیم و از مسیرمون لذت ببریم و به خواسته هامون برسیم.
فقط نکته ی مهم و هایلاتی اینه که باید هر روز به خودمون قانون رو یادآوری کنیم و بزاریم کنترل زندگیمون در دستان قدرتمند خداوند باشه، خودمونو رها کنیم در آغوشش و خودش مارو به همه چی میرسونه.
با اینکه من به خیلی از خواسته هام رسیدم که حتی فکر کردنش هم برام محال بود و از نظر بقیه نشدنی! ولی بازم نیاز به یادآوری و تکرار دارم و برای بقیه ی خواسته هام هم باید مسیری که اومدم رو هربار به یاد بیارم و بگم همینطوری که الان اینارو داری، به باقی خواسته ها هم میرسی.
وظیفه ی من تنها بندگی خالص خداونده و اعتماد کامل بهش، احساسمو در هر لحظه خوب نگه دارم با سپاسگزاری، تحسین و تعریف کردن از هرچیز کوچیکی، دیدن زیبایی ها و شادی عمیق قلبی در هر لحظه.
طوری حس سپاسگزاری و تحسین و رضایت قلبی رو با تک تک سلول ها باید مس کرد. اونوقت به قول استاد جانم حس میکنیم دریچه های قلبمون باز شده.
من عااااااشق این حسم و هربار این حسو دارم، یقین میدونم که اتفاقات بی نظیری در راهه و یا بعضی وقتا قشنگ میتونم حس کنم مدارم در حال تغییره و نتیجه های چند روز بعد همینو تایید میکنه.
به خودم قول میدم که قلبم رو آروم نگه دارم و صبر کنم و هر هدایتی که بهم گفته میشه قدم قدم انجام بدم.
یک بار دیگه از استاد عزیزم تشکر میکنم
امیدوارم خداوند هدایتگر همه مون باشه و ما هم بندگی خالصشو به جا بیاریم.
و در انتها مثل خواسته ی زیبای استاد جانم میگم:
در پناه خداوند شاد، سلامت، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشیم.
بنام پرودگار یکتا و بی همتا
هرلحظه که تسلیمم در کارگه تقدیر
آرامتر از آهو بی باک تر از شیرم
هر لحظه میکوشم در کار کنم تدبیر
رنج از پی رنج آید زنجیر پی زنجیر
سلام به استاد عباسمنش
سلام به خانم شایسته
سلام به دوستان و همراهان سایت استاد عباسمنش
هر موقع عجله کردم و خواستم زودتر به هدفی برسم، بدست آوردن اون هدف سخت و سخت تر شد
اما هربار که با آرامش و بدون عجله هدفی رو دنبال کردم خیلی راحت به اون هدف رسیدم
مثال بارزش یه ساختمانی هست که برج 4 سال گذشته تمام کردیم و تحویل خریداران دادیم، اون موقع عدم خلاف رو از شهرداری گرفته بودم و درخواست پایانکار بهره برداری دادم برای انتقال سند به خریدارها
و چون عدم خلاف گرفته بودم فکر میکردم ظرف دو ماه پایانکار میگیرم و یک ماه بعد سند رو بنام خریداران میزنم و تعهد دادم که برج 8 سال 1402 سندها رو انتقال میدم،
با تعهدی که داده بودم خیلی عجله داشتم که سریعتر کار انجام بشه، اما طبق قانون وقتی آرامش نداشته باشی در مسیر غلت قرار میگیر و شرایط و افراد نادرست وارد زندگی ما میشه، با اینکه با قانون کاملا آشنایی داشتم اما نتونستم ذهنم رو کنترل کنم و نگاهم روی نکات منفی افرادی بود که در مسیر کار اداری با اونها سر و کار داشتم،
و هربار به بهانه های مختلف کار عقب میافتاد و حتی در جایی با اینکه میدونستم نقشه بردار اشتباه برداشت کرده اما چون کار خیلی طول کشیده بود حاضر شدم 75 میلیون تومان خلافی بدم تا کار سریعتر انجام بشه و دوباره برای اصلاح برگشت نکنه پیش نقشه بردار و الان متأسفانه بعد از یک سال پیچ و خم های اداری دوباره کار برگشت خورد پیش همون نقشه بردار،
در مورد هدایت استاد مثالهای عالی رو زدن، هربار که با آرامش کاری رو دنبال میکنم هدایت های الهی هم بیشتر بهم کمک میکنه:
ساختمان دیگه رو در همون برج چهار سال گذشته ساختش رو استارت زدیم و برج چهار امسال تحویل خریداران دادیم و با اینکه هیچ عجله ای برای سند زدن ندارم چون فرصت بیشتری رو برای انتقال اسناد از خریداران گرفته ام خود به خود کارها داره انجام میشه چون در این مورد آرامش کاملی دارم،
در مورد اون ساختمان چون میخواستم به موقع به تعهدم عمل کنم خیلی نگران بودم و سعی میکردم خودم کار رو پیش ببرم و هربار با یه مشکلی کارها عقب میفتاد، الان با اینکه بعضی از خریداران بهم فشار میارن برای انتقال سند، متوجه شده ام که نباید زور بزنم و دارم سعیم رو میکنم کار رو به خداوند واگذار کنم و کاملا برام مشخص شده اگه در مورد این موضوع هم بیخیال باشم کارها سریعتر انجام میشه و در آخر رضایت خریداران بدست میاد
به قول استاد افرادی که بیخیالتر و علی بی غم تر هستن کارها بطور شگفت انگیزی براشون بهتر پیش میره
در این مواقع
باید پارو نزد وا داد
باید دل رو به دریا داد
خودش میبردت هرجا دلش خواست
به هرجا برد بدون ساحل همون جاست
با تشکر از استاد گرامی که به اشکال مختلف قانون رو به ما یادآوری میکنن
به نام انرژی قدرتمندی که از رگ گردن به من نزدیکتر است و به خوشبختی و ثروتمندی من بیشتر از خودم مشتاق و مصر است و قدرت خلق تکتک اتفاقات زندگیم رو به دست افکار غالب و باورهای خودم داده تا شرایط زندگیم رو دقیقا همونجوری که میخوام رقم بزنم.
به نام سیستم قانونمندی که جهانی زیبا، پر از خوبی، فراوانی، نعمت، فرصت، برکت، ثروت و آدمهای خوب رو آفریده و من را از بدو تولد موجودی ارزشمند خلق کرده، که لیاقت رسیدن به چیزی بیش از تمام رویاها و آرزوهایش را دارد و لایق بهرهمندی از تمام نعمتهای خداوند است.
سلام به هر ذره از خوبی که در جهان زیبای ما در حال جریانه
سلام به تمام زیباییهای کوچک و بزرگ
سلام به نعمتهای گوناگون، تجربههای شیرین و لذتهای وصفنشدنی
سلام به آرامش، سلامتی، عشق ناب، موفقیت، امنیت، آبرومندی، عزتمندی، خوشبختی و ثروت پایدار
سلام به تمام آدمهای خوب در هر کجای این جهان زیبا
—————————————————————————————————————————————————————————————————————-
نکات:
نگاه و باوری که ما نسبت به خداوند داریم مهمه؛ یعنی اونجوری که ما خداوند رو باور میکنیم، به همان شکل هم او را دریافت میکنیم. یعنی اون نگاهی که ما به خداوند داریم، باعث میشه ارتباط ما متفاوت باشه با خداوند.
خورشید همچنان داره میتابه، اگر تو توی غار یا زیرزمینی باشی، دلیل بر نبود خورشید نیست.
اگر ما باروهای مناسبی نسبت به خداوند داشته باشیم، بیشتر از نعمتها و هدایتهای خداوند بهرهمند میشیم.
باورهای قدرتمند:
خداوند قادر مطلقه، خداوند عالم مطلقه، خداوند خالقه و خداوند قدرت خلق زندگیم رو به خودم داده.
به نسبتی که من به خداوند قدرت میدم و به نسبتی که میدونم خداوند به شرایط من آگاه هست، میدونه خواستههام چی هستند و راه رسیدن به اونها چی هست، به سنبتی که میدونم خداند داره هر لحظه من رو به بینهایت طریق هدایت میکنه، هرچقدر من اینها رو تکرار کنم با خودم و باورشون کنم، به همون نسبت آرامتر میشم و احساس اطمینان بیشتری دارم. نهایتا این آرامشی که در قلب من ایجاد میشه، کمک میکنه که من همفرکانس بشم با فرکانس خداوند.
یعنی اگر باور من این باشه که خداوند هدایتگر من هست، خداوند می خواهد که نعمتهای بیشتری به من بدهد، خداوند لذت میبرد از اینکه من زندگی زیبایی داشته باشم، خداوند لذت میبرد که فراوانی و نعمت بیشتری در زندگی من باشد، خداوند میخواهد که نعمت و فراوانی در زندگی من باشد. به قول قرآن: خدا برای شما فزونی میخواهد.
خداوند همواره در حال هدایت کردن من به مسیر درست است. خداوند همواره به بینهایت طریق داره مسیر رو به میگه، داره راهحلها رو به من میگه.
خداوند هواره داره همه آدمها رو هدایت میکنه، اما افرادی این هدایت رو دریافت میکنند که نزدیک باشن به فرکانس خداوند؛ چه زمان ما به فرکانس خداوند نزدیک هستیم؟ زمانی که قلب ما بواسطه داشتن باورهای درست در مورد خداوند، آرام است و اطمینان و باور قلبی داریم، موقعی که آرامش ذهنی داریم، موقعی که حالمون خوبه، موقعی که احساس اشتیاق و امید و سپاسگزاری در قلب ما بیشتره.
وقتی که ما بتوانیم با ایجاد باورهای درست در مورد خداوند در زمانهای طولانی به احساس آرامش برسیم، ما هدایت میشیم به مسیرهای درست و قدمها به ما گفته میشه.
خواستههایت را مشخص کن، صبور باشد، عجله نکن (چون عجله نگرانی میاره)، اجازه بده خداوند هدایتت کنه و کارها خیلی روون و راحت و لذتبخش برات پیش بره.
موقعی که با ایجاد باورهای قدرتمندکننده و درست در مورد خداوند، آرامش و امید داشته باشیم، آن زمان به فرکانس خداوند دسترسی داریم.
باور داشته باش که خداوند خواستههای تو رو میدونه، نیاز نیست که فریاد بزنی یا گریه کنی، نیاز نیست صدبار بگی.
خداوند آرزوها و خواستههای من رو بهتر از خودم میدونه و میخواد که نیازهای من رو برطرف کنه؛ چون به این شکل جهان گسترش پیدا میکنه.
خداوند همواره در حال هدایت ماست؛ هر کسی که از هدایت خداوند تبعیت کند، نه اندوهگین میشود و نه ترسی برای اوست.
موقعی که ما باور کنیم خداوند داره ما رو هدایت می کنه و توکل کنیم به خداوند و آرامش داشته باشیم و خیالمون راحته که خداوند داره ما رو هدایت میکنه، این هدایت رو دریافت میکنیم.
ما نیاز داریم که این باورها رو ایجاد کنیم؛ خداوند قادر مطلقه و هر کاری رو میتونه انجام بده برای کل کیهان، خداوند منبع رزقه، منبع ثروته، منبع سلامتی، منبع رشده، منبع آرامشه، منبع عشقه، منبع زیباییه، منبع خوبیه، منبع خوشبختیه، منبع نعمته…
وقتی این باورها رو واقعا قبول داریم، حالمون خوبه، آرامش داریم، خیالمون راحته و با قبلی مطمئن حرکت میکنیم.
کل کاری که ما باید انجام بدیم اینه که بتونیم ذهنمون رو آرام کنیم، تقوا داشته باشیم، بتونیم کنترل ذهن داشته باشیم؛ بعدش خداوند به بینهایت طریق ما رو هدایت میکنه و مسیر رو به ما نشون میده، ایدههای لازم رو به ذهنمون میرسونه، موقعیتها رو برامون بوجود میاره، شرایط رو هموار میکنه، آدمهای مناسب رو وارد زندگیمون میکنه و آدمهایی که لازمه رو از زندگیمون حذف میکنه…
اگر این باورها رو در خودمون ایجاد کنیم که خداوند آگاهه به مسائل ما، آگاهه به نیازهای ما، خداوند عالمِ، خداوند قادرِ مطلقِ برای اینکه برطرف کنه نیازهای ما رو، خداوند بیشتر از ما میخواد که ما خوشبخت باشیم، خداوند بیشتر از ما میخواد که ما سلامت باشیم، خداوند بیشتر از خودِ ما می خواد که ما هدایت بشیم، خداوند بیشتر از خودِ ما میخواد که ما ثروتمند باشیم، خداوند بیشتر از ما میخواد که ما سعادتمند باشیم، اگر و فقط اگر، خودِ ما اجازه بدهیم.
کل کاری که ما باید انجام بدیم اینه که این باورها رو تکرار کنیم؛ بعد خواهیم دید که چطور خداوند ما رو هدایت میکنه و مسیرها رو برامون باز میکنه.
به جای اینکه تمرکز کنی که بعد از برخورد با مشکلات قویتر باشی و نشکنی زیر بار مشکلات… جوری زندگی کن که قبل از اینکه اوضاع پیچیده بشه و مسائل سخت بشه، هدایت بشی؛ اینطوری فکر کن که اوضاع میتونه خیلی راحت و نرم و روان پیش بره. اینطوری فکر کن که تو میتونی در مسیر خداوند قدم برداری و همه چیز رو برای تو به راحتی بوجود بیاره. همه چیز میتونه خیلی روون برات پیش بره، میتونه مسیرها خیلی آسون طی بشه، میتونه چرخ زندگی برات نرم و روون بچرخه. اگر تسلیم خداوند بشی، خداوند همه چیز رو برای تو به بهترین نحو ممکن انجام میده.
بنابراین به جای اینکه مسائل و مشکلات رو به زندگیت دعوت کنی که بخوای اونها رو حل کنی و قوی بشی… بیا شکل فکر کردن و باورهایت رو نسبت به خداوند تغییر بده، تا خداوند تو رو به مسیرهای درست و عالی هدایت کنه. خداوند من را آسان کند برای آسانیها. اینطوری فکر کن، خودت رو به منبع و سرچشمه خوشبختی و ثروتمندی بچسبون.
خداوند همیشه میخواد که شرایط خوب باشه؛ یعنی هر جا اوضاع داره سخت پیش میره به خاطر ترسها و باورهای محدودکننده و افکار غلط و برنامههای مخرب و حرفهای نامناسبی است که شنیدیم و این افکار داره فرکانس اراسل میکنه و جهان داره نسبت بهفرکانس های ما واکنش نشون میده و از همان جنس فرکانس، اتفاقات رو وارد زندگی ما میکنه.
اگر من بتوانم ذهنم رو کنترل کنم، اگر من بتوانم خداوند و قدرتش رو باور کنم، اگر من بتوانم باورهایم نسبت به خداوند رو تغییر بدم، اگر من بتوانم هدایت خداوند رو دریافت کنم، من از همون اول در مسیر آسانیها قرار میگیرم.
اگر من بتوانم ورودیهای ذهنم را کنترل کنم، اگر بتوانم ذهنم رو درگیر برنامههای ماهواره و رسانههای اجتماعی نکنم، بیام تمرکز کنم روی نعمتهایی که خداوند به من داده، بیام تمرکز کنم روی قدرتی که خداوند به من داده، بیام تمرکز کنم روی علم و قدرتی که خداوند داره و من میتونم بهش دسترسی داشته باشم، اون وقت میبینیم که شرایط خیلی آسون و راحت پیش بره.
باور میکنم که خداوند در هر لحظه داره هدایت میکنه و من دسترسی دارم به هدایت خداوند.
من لایق دریافت الهامات خداوند هستم.
خداوند میخواد که من رو هدایت کنه.
اگر بتوانم ذهنم رو کنترل کنم،
و ایمان بیارم به خداوندی که داره هدایت میکنه،
ایمان بیاورم به خداوندی که قادر مطلقه،
ایمان بیاورم به رب و توکل کنم بهش،
من به آرامش میرسم،
و وقتی من به آرامش برسم، اون وقته که آماده میشم برای دریافت الهامات،
اونوقته که آدمها، ایدهها، فرصتها، شرایط، موقعیتها و… میآن توی زندگیم،
و به من گفته میشه که قدم باید چجوری باشه.
وقتی که ما توی فرکانس خوبی هستیم، میزان هدایتها خیلی خیلی بیشتر میشه.
اون وقت ما آسان میشیم برای نعمتها،
اون وقت نعمتها به بینهایت طریق وارد زندگیمون میشن.
چی میشه که ما همواره در حال دریافت نعمتها باشیم؟ موقعی که ما نگاهمون نسبت به خدا رو عوض کنیم. موقعی که باور داشته باشیم خداوند همواره به ما نزدیکه، از رگ گردن به ما نزدیکتره، همیشه با ما هست، همیشه داره میبینه، همیشه داره گوش میده، همیشه داره هدایت میکنه، عالمِ مطلقِ، قادرِ مطلقه، وهاب، بخشنده هست، رحمانِ، رحیمِ… وقتی این باورها را ایجاد کرده باشیم و زیاد تکرارشون کرده باشیم، اتفاقی که میافته اینه که ما به آرامش میرسیم، و وقتی که ما به آرامش میرسیم، میبینیم که چرخ زندگی چقدر نرم و روون میشه، میبینیم چطور اتفاقات و شرایط زندگی تغییر میکنه… و این کمک میکند تا همینطور در مسیر درست قرار بگیریم؛ نیاز هست که همیشه روی این باورهامون در مورد خداوند کار کنیم.
خداوند رو چطور میبینیم؟ آیا باور داریم وقتی ازش درخواستی میکنیم داره به ما جواب میده؟
اگر باورش داشته باشیم، جوابها رو دریافت میکنیم.
باید باور کنیم که خدا به ما نزدیکه، باید باور کنیم که ما لایق پاسخهای خداوند هستیم، باید باور کنیم که لایق نعمتهای خداوند هستیم.
خداوند همواره داره به ما پاسخ میده، خداوند همواره داره ما رو هدایت میکنه.
خداوند از ما بیشتر میخواد که ما خوشبخت باشیم، ثروتمند باشیم، سلامت باشیم، عشق ناب رو تجربه کنیم، روابط خوب داشته باشیم، موفق باشیم، آبرومند باشیم، عزتمند باشیم، در آرامش باشیم، در رفاه باشیم، سعادتمند باشیم… فقط ما باید خودمون رو آماده کنیم.
نشاندهنده اینکه خداوند داره کارها رو انجام میده اینکه کارها به شکل حیرتانگیزی ساده انجام میشود، به شکل باورنکردنی روان انجام میشه، خود به خود انجام میشه، پیش میاد برامون.
پس میشه گفت اگر در زندگیمون یکسری مسائل و مشکلات وجود داره و کارها داره بسیار سخت پیش میره، یعنی ما داریم خودمون رو از مدار خداوند جدا می کنیم؛ اگر ما برگردیم به مدار خداوند، اگر ما فرکانس خودمون رو بیاریم بالا و بریم توی مدار خداوند، کارها خیلی راحت انجام میشه.
چه زمان ما وارد فرکانس خداوند، وارد فرکانس دریافت هدایتها و نعمتها میشیم؟ موقعی که ما به آرامش میرسیم.
چطور میشه که ما به آرامش میرسیم؟ موقعی که ما افکار و باورهای مناسب داریم.
یکی از مهمترین باورها اینه که چه نگاهی به خداوند داریم؛ آیا خداوند رو همواره حاضر و وهاب و قادر و عالم و رحمان و قدرتمند میبینیم؟ آیا وقتی یک اشتباهی میکنیم، فوری خودمون رو سرزنش میکنیم یا سریع میپذیریم که خداوند منو بخشیده و احساس خودمون رو خوب میکنیم؟
اگر یک جایی شرایط سخت پیش میره، ما به شدت به هم میریزیم یا میایم به خودمون میگیم که حتما یک خیری توشه، حتما یک مسیر بهتری خدا میخواد به روی من باز کنه، الخیر فی ما وقع رو به خودمون یادآوری میکنیم… چطور ذهن خودمون رو آروم میکنیم؟ وقتی این کار رو انجام بدیم، خداوند کارها رو انجام میده، خداوند هدایت میکنه، خداوند مسیرها رو به ما میگه، خداوند ایدهها رو به ما میگه، خداوند آدمها و موقعیتها و شرایط رو وارد زندگیمون میکنه و هدایتمون میکنه به مسیر درست.
وقتی ما به آرامش میرسیم، خداوند کارها رو انجام میده، ایدهها رو میگه، هدایتمون میکنه، آدمها و شرایط و موقعیتها رو برامون بوجود میاره، ما رو در مسیر درست قرار میده و دروازه نعمتها رو به روی ما باز میکنه.
وقتی که ما سپاسگزار هستیم، ما داریم تمرکز میکنیم روی نعمتها و به همون نسبت ما احساس خوبی داریم، احساس آرامش داریم، احساس رضایت داریم از زندگی.
خداوند همواره با من هست، از رگ گردن به من نزدیکتره، من رو خیلی دوست داره، برای من ارزش زیادی قائله، خداوند از من بیشتر میخواد که به من نعمت بده، خداوند بیشتر از خودم میخواد که من ثروتمند و خوشبخت و سعادتمند باشم.
خدا میتونه کمک کنه اگر ما باور داشته باشیم؛ اگر ما باورمون این باشه که موفق شدن باید زجر کشید، اگر باورمون اینه که نابرده رنج گنج میسر نمیشود، ما داریم خودمون رو هایت میکنیم به سمت سختی کشیدن.
من میخوام در مسیری باشم که باورهای توحیدی من کمک کنه خداوند کارهای زندگی من رو به دست بگیره و هدایتم کنه و مسیر رو برام باز کنه. من میخوام بندگی خداوند رو بکنم و با توکل کردن به خداوند به او اجازه بدم که خداوند کارهای خودشو انجام بده؛ کارهای خداوند چیه؟ کارهای خداوند دادن نعمتهای بیشترِ، آرامش بیشترِ، رزق بیشترِ، سلامتی بیشترِ، موفقیت بیشترِ، عزت بیشترِ، ثروت بیشترِ، خوشبختی بیشترِ…
یادت باشه خداوند نمیخواد ما زجر بکشیم؛ خداوند نمی خواد ما کار رو برای خودمون سخت کنیم.
خداوند نمیخواد ما برای رسدن به خواستههامون عذاب بکشیم.
خداوند میخواد ما به راحتی، خیلی آسون، خیلی روون و با لذت به خواستههامون برسیم.
حتی خداوند لذت میبره از اینکه خواستههای بیشتر و بزرگتر داشته باشیم.
خداوند نمیخواد که ما به کم راضی باشیم؛ پس مثل حضرت سلیمان دعا کن برای خودت.
خداوند لذت میبره که ازش خواستههای زیاد داشته باشیم، ولی به اندازه ظرفمون به ما داده میشه؛ بنابراین اگر خواستههای زیاد و بزرگی داری، پس ظرفت رو بزرگ کن، اجازه بده که خداوند کارها رو انجام بده.
هیچ ایرادی نداره که شما همه چیزهای خوب دنیا رو برای خودت بخوای، ولی یادت باشه موقعی اونها رو دریافت میکنی که آماده باشی و ظرفت بزرگ باشه.
همیشه باران رحمت الهی داره میباره، تو ظرف بزرگی داشته باش، تا سهم بزرگی هم از این بارون نصیب تو بشه. نعمتهای خداوند بینهایته، تمومی نداره.
ما باید خداوند رو درست باور کنیم، عجله نکنیم، مقایسه نکنیم و به فرکانس خداوند نزدیک بشیم؛ برای اینکه نزدیک شدن به فرکانس خداوند به معنای دریافت بیشتر نعمتهاست، به معنای آرامیش بیشتر است.
پس جور دیگهای به خداوند و جهان هستی نگاه کنیم.
خداوند همه راهحلها رو داره و خداوند میخواد که همه راهحلها رو به ما بده.
نیاز نیست زجر بکشیم تا لایق دریافت نعمتهای خداوند بشیم.
میتونیم بدون زجر کشیدن، نعمتها رو دریافت کنیم، اگر باورهامون رو در مورد لیاقت تغییر بدیم.
اگر ما خودمون رو لایق بدونیم، اگر خودمون رو درونا ارزشمند بدونیم، جهان هم برای ما ارزش قائل خواهد بود و به ما نعمت و پاداش بسیار میده.
ما نیاز داریم که باورهامون رو در مورد خداوند تغییر بدیم؛ ما نیاز داریم که خداوند رو باور کنیم نزدکی بهمون و داره پاسخ میده به درخواستهای ما، و آگاهه به درخواستهای ما، نیازی نیست که صدبار بهش بگیم، خودش میدونه، و راهحلها خیلی ساده است، هیچ عجلهای نکنیم و اجازه بدیم خداوند قردم به قدم راه رو به ما نشون بده، ما فقط روی آرامش خودمون کار کنیم، ما فقط روی افکاری کار کنیم که به ما آرامش میده، ما فقط روی قسمت سپاسگزاری کار کنیم و بقیه کارها رو خدا خودش انجام میده.
وقتی توی مسیر درست قرار میگیری، کارها خیلی راحت و راحتتر انجام میشه و به همون نسبت که میبینی کارها داره راحت پیش میره، ایمانت قویتر میشه، از اینکه میشه بقیه کارها هم خیلی ساده انجام بشه.
با خودت بگو که من لایق دربافت الهامات خداوند هستم.
هر روز و هر لحظه با خودت زمزمه کن که خدایا من رو به راه راست، به راه کسانی که به آنها نعمت دادهای هدایت کن.
هر روز بگو که خدایا من تنها تو را بندگی می کنم و تنها از تو کمک میجویم.
هر روز بگو به نام خداوندی که بخشنده و مهربان است.
هر روز به خودت یادآوری کن، ویژگیهای خداوند رو.
هر روز به خودت یادآوری کن که خداوند مسخر کرده آسمان و زمین رو برای تو.
هر لحظه این رو یادت باشه که خداوند قدرت خلق کردن رو به تو داده.
هر روز بیشتر به خداوند توکل کن، هر روز بیشتر روی ایمانت به خداوند کار کن.
یادت باشه اگر ورودیها رو کنترل کنی، خروجی کنترل میشه؛ ما چیزی رو که داریم دریافت میکنیم، ارسال میکنیم؛ و چیزی که داریم ارسال میکنیم رو جهان به شکل اتفاقات و شرایط و موقعیتها و افراد و ایدهها و فرصتها وارد زندگیمون میکنه.
وقتی که ما احساس خوبی داریم، ایدههای الهی به ما الهام میشه.
ما فقط زمانی که آرامش داریم، میتوانیم با خداوند ارتباط برقرار کنیم.
—————————————————————————————————————————————————————————————————————-
من باور دارم که تجربه خوشبختی و ثروت پایدار، روند طبیعی زندگی منه؛ چراکه ذات من بسیار لایق و ارزشمنده.
من باور دارم که در جهانی بسیار زیبا و سخاوتمند که سرشار از خوبی و زیبایی و فراوانی و نعمت و فرصت و ثروت و برکت و آدمهای خوب هست زندگی میکنم
و قرار هست زندگی فوقالعاده زیبا و عاشقانهای رو تجربه کنم
و بسیار خوشبخت و ثروتمند باشم
و نقشی در گسترش این جهان زیبا داشته باشم
و اثر خوبی از خودم به جا بزارم
و در آخر کار، هم خودم از خودم راضی باشم و هم خدا از من راضی باشه.
خدایا شکرت
درود خدای مهربان و زیبا به شما مریم خانم زیبا اندیش دوست خوبم
الهی صد هزار مرتبه شکر برای این شبکه اجتماعی الهی (سایت استاد منطورم هست) و آدم هایی موحد و بهشتی همچون شما که معاشرت داشتند باهاشون بهم آرامش میده و قلبم رو باز می کنه برای حضور خداوند
دیدگاه شما رو با عشق خواندم و یکبار ضبط کردم البته این محیط شلوغ هست و فقط برای این ضبط کردم ببینم چقدر زمان می بره
حالا میرم خونه سر فرصت کپی می کنم در نت موبایل خودم ویراستاری می کنم ، در زمانی که هیچ کس نباشه و سکوت خوبی فراهم باشه ضبطش می کنم
صبح ها به محض بیداری هندزفری می گذارم توی گوشم و گوشش میدهم
شب ها هم موقع خواب پلی می کنم و همزمان با شنیدنش به خواب میرم
این پلن من هستش
آخه قبلاً هم یه متنی رو از پروفایل شما به همین شکل کپی کردم و ویرایش کردم و ضبط کردم اسمش رو گذاشتم نیایش من با خداوند
خیلیییی ایدهی خوبی بود هنوز هم بعضی وقت ها گوشش میدهم به شدت حال دلم رو خوب می کنه
ولی اینبار می خواهم از این نیایش و باور های خوب که احساسم رو خوب می کنه برای تمرین ستاره قطبی صبحم و احتمالاً شبم استفاده کنم
دوست داشتم بیام بنویسم و هم تشکر کنم از شما و هم بگم که شما داری خوب زندگی می کنی و کمک می کنی دنیا جای بهتری برای زندگی کردن بشه
سپاسگزارم و دعا می کنم در پناه حق بهترین ها روزی شما بشه
سلام محمد حسین عزیز
بله، واقعا خدا رو شکر به خاطر وجود استاد، همسرشون، این فضای توحیدی و بهشتی و همچنین دوستان بسیار خوبی مثل شما. خیلی متشکرم از پیام دلنشین و انرژی مثبتتون که خوندنش باعث شد حال خوب این لحظه من، از قبلش هم بهتر بشه.
از صمیم قلب براتون آرزوی سلامتی، آرامش، آزادی، آبرومندی، عزتمندی، موفقیت، تجربه زندگی در آسایش و رفاه، تجربه عشق ناب و زندگی فوقالعاده عاشقانه همراه با صداقت، راستی، درستی و وفاداری
و همچنین خوشبختی بیحدوحصر و ثروت پایدار رو دارم و امیدوارم در هر دو جهان سعادتمند باشین.
درود بر شما دوست عزیز و ارزشمند
در حین خواندن کامنت شما خداوند بهم گفت که حتما از مریم تشکر کن چون وقت گذاشته و تمام فایل استاد رو تایپ کرده و من واقعا از شما سپاسگزارم که لطف کردید و تمام موارد رو تایپ کردید
من و خانمم توی برنامه ایتا یه گروه دو نفره تشکیل دادیم و اسمش رو گذاشتیم (کامنت های زیبا) و کامنت شما را بعد از خوندن گذاشتم توی کامنت های زیبا تا دسترسی راحت تری داشته باشم و دوباره بخونم.
باز هم ممنونم
شاد باشید و از زندگی لذت ببرید
به نام خدا
سلام
خیلی ممنونم آقای محمودآبادی
برای شما و همسر گرامیتون آرزوی زندگی فوق العاده عاشقانه و ناب، همراه با راستی، درستی، صداقت، وفاداری و همچنین سلامتی، آرامش، آسایش، رفاه، آبرومندی، عزتمندی، امنیت، آزادی و ثروتمندی رو آرزو دارم و امیدوارم در کنار خانوادتون، در هر دو جهان بسیار خوشبخت باشین.
رب شرح لی صدری و یسرلی امری
به نام خدایی که آسان میکند برایمان آسانی ها را اگر بهش ایمان بیاوریم
سلام استاد عزیزم کاش روزهایی که در جهل و نادانی داشتم عمرم را تباه میکردم با شما آشنا میشدم و کلامتون را درک میکردم هر چند الان هم هیچی نمیفهمم فقط میدونم که نمیدونم اما استاد جان بر پایه آموزش های الهی شما نباید ناامید باشم و اینکه خدا توابه و اگه برگردم هنوز راه نجات هست
استاد جان من همه زندگیم با این فکر گذشت که سخت بگذره که من قوی هستم تازه تو ذهنم واسه اینهمه سختی که کشیدم دلسوزی و بغض میکردم و به بقیه هم میگفتم من چقدر سختی کشیدم
به سختی کنکور قبول شدم
به سختی گواهینامه گرفتم
به سختی استخدام شدم
به سختی تونستم رانندگی کنم
و سالهای تقلا کردم که با فرد دلخواهم ازدواج کنم و هنوز نشده
خدایا من از دست خودم از این که اینقدر به خودم ستم کردم خسته شده ام از اینکه اینقدر خودم را آزار دادم خسته شدم خدایا مرا ببخش و بیامرز و مورد لطف و رحمت خودت قرار بده
خدایا منم میخام مثل استاد آسان بشم برای آسانی ها میخام به آسانی با اونکه دلم میخاد ازدواج کنم و به آسانی و کاملا طبیعی مادر شدن را تجربه کنم شرایط ظاهری میگه تقریبا غیر ممکنه اما من میخام با کمک تو آنهم به آسانی و به زیبایی ممکن کنم خدایا من از سالهای جهل و نادانی و ستم بر خودم به درگاه تو آمده ام تو مرا آسان کن برای آسانی ها تو هدایتم کن خدایا نزار گمراه بشم نزار بندازم گردن بقیه نزار برا خودم دل بسوزونم نزار ناامید بشم خدایا من از تو رستگاری دنیا و آخرت را میخام از مسیر آسان خدایا نمیدونم چطوری تو به آسانی منو به خواسته هام برسون
خدایا من از جهل و نادانی از دلسوزی برای خود و دیگران از مقصر دانستن دیگران از احساس ترس و ناامیدی از احساس نگرانی و اضطراب خدا جونم ای خدایی که بارها در قرآن گفتی بر هر چیز توانایی به تو پناه میارم خدا جونم منو به راه راست هدایت کن منو از اسارت این نفس در پناه خودت بگیر خدا جونم من به هر خیری که برام بفرستی محتاجم
راه آسان شدن برای آسانی ها دریافت هدایت الهی است راه دریافت هدایت الهی داشتن احساس ارامش درونی است راه داشتن ارامش داشتن باورهای سازنده درباره خداست و راه ایجاد باورهای درست کنترل ورودی های ذهن(تقوا)است یعنی توجه به خواسته ها و داشته ها و تحسین زیبایی ها و نعمت ها و اعراض از ناخواسته ها
خدا جونم تریلیون بار شکرت که حال روحیم رو به بهبوده تریلیون بار شکرت که الان دارم با تو حرف میزنم و کامنت مینویسم
خدایا شکرت برای تک تک نعمت هایی که هم اکنون در زندگیم دارم خدایا شکرت برای همه چی
به نام خدای عالم بی همتا
سلام به استادمعجزه گرم و مریم نازنین و همه دوستان عزیزم
من خیلی وقته عضو سایت هستم،اما با این که چندین محصول هم خریدم و گاها با استاد پیش رفتم اما نجواهای شیطان قویتر بود و من از ادامه مسیر باز ماندم
به شکرانه الهی 2ماه مداوم و مستمر دارم روی باورهای خودم کار میکنم .
معجزه ها دیدم ،واقعا استاد کلام شما معجزه کرد برام
خیلی صحبت ها رو الان درک میکنم،قانون تکامل و الان بهتر می فهم،معجزه شکر گزاری و . …
امروز برای چندمین بار این فایل و گوش کردم نت برداشتم و به تاریخ دفترم نگاه کردم دیدم 2 ماه کامل شد که همراه فایل های رایگان شما هستم
این دفتر سومم هست که همراه نت برداری از فایلها شکرگزاری هم مینویسم
مهم ترین لطف خدا تو این دوماه،ارامشی هست که به من ارزانی داشته،کارهام راحت انجام میشه، رابطه با همسرم خیلی ارام تر بی تنش،مهربانتر از گذشته،روزها به ارامی و خوشی و سلامتی میگذره
اواخر مهر یک سفر بی نهایت دلچسب و زیبا برام رقم خورد ،ما بابت کار همسرم مسافرت زیاد میریم و منو دخترم همراه ایشون هستیم.
اخر مهر رفتیم کیش
چه مسیر زیبایی
تا بندر چارک با ماشین خودمون
از بندر تا کیش با کشتی که اولین تجربه ام بود
هتل 5 ستاره،بهترین لوکیشن،دسترسی اسون به مراکز تجاری تفریحی و دریا
هر چه از لذت و ارامش این سفر سه نفره بگم باز هم کمه
با تمرکز بر داشته ها و نعمت ها و زیبایی ها،اونا برای من چندین برابر شدن
کوچکتربن بحث بین ما در این5 روز پیش نیومد هر چی بود عشق احترام و محبت بود
من علاقه زیادی به عکس گرفتن دارم برخلاف همسرم،تو این چند سالی که زندگی مشترک داریم خیلی مقاومت می کردن برای عکس نگرفتن
اما
این دفعه
با کمال میل پذیرفتن ،تازه برای اولین بار مبلغ هم همسرم پرداخت کردن
این اتفاق برای من خیلی خیلی معجزه بود
اتفاق زیبای دیگه ترک سیگار همسرم هست
حدود4سال و نیم از زندگی مشترک ما میگذره،یکی از شرطای مهم برای انتخاب همسر ،سیگاری نبودن بود،طی صحبت هایی که کردیم قرار شد کنار بگذارن ،بارها با مهربونی،با عصبانیت،با رهاکردن امتحان کردم اما هیچ اتفاقی نیفتاد بقدری من از این رفتار زجر می کشیدم که خدا میدونه ،خودش هم متوجه ازار من میشد و ازم میخاست برای ترکش دعا کنم ولی خوب...
اما الان حدود4 روز میگذره الان که دارم تایپ میکنم اشکم جاری شد
ای خدای بزرگم،قادر مطلق،ای عالم مطلق سجده شکر به آستانت میگمارم بابت این معجزه در زندگیم.خدایا سپاس
و اتفاق قشنگ دیگه اندام زیبایی که پیدا کردم این دوماه هفته ای3ساعت ورزش میکنم،بقدری اندامم تغییر کرده که اطرافیان متوجه این تغییر شدن
همه این اتفاقات با هدایت الهی تحقق گرفت
باور به اینکه خدا هم میخاد من به خواسته هام برسم و منو به سمت اونا هدایت میکنه
خدا منبع ثروت نعمت و سلامتیست
خدا وهاب
رحمان
رحیم
بخشنده هست
من لایق بخشش خدا هستم
من لایق بیشترین هام
من لایق بهترین هام
در پناه حق..
بسم الله النور ️
سلام به عشق ترین و نابترین استاد دنیا️سلام به عشق ترین و ناب ترین دوست دنیا مریم جانم️
استاد جان باورت میشه همین دیروز تو مسیر که واشتم میرفنم بازار تا برگردم مدام داشتم همینو تکرار میکردم که چی میشه تو مدار خدا قرار میگیری چی میشه که با خدا هم فرکانس میشی داشتم تک تک حرفاتون رو تکرار میکردم واسه خودم یادم نیست دقیق کدوم فایل رو گوش دادم و متنشو خودندم گه جرقه این حرف ها تو ذهنم زده شداما خوب حرف هایی بین منو ذهنم رد و بدل شد کل مسیر خدا هدایتم که به خرید های عالی با اینکه دوستام همراهم بودن اما من تمام ذهنم درگیر مرور همین آگاهی بود و یه مسله ای هم غروب اتفاق افتاد که بازم دنبال همین حرف ها رو تو ذهنم گرفتم و سعی کردم خودموآروم نگه دارم و مدام ذهنمو با این منطق آروم میکردم که هدایت خدا وقتی میاد که تو آروم باشی در ها وقتی باز میشه که تو به خودت گاری نبندی با تنش و درگیری و افکار بی پایه واساس
و خدا رو شکر عملکرد بهتری نسبت به قبل داشتم
و چقدر دیروز گفتم دلم یه فایل توحید میخواد و خودم به خودم جواب دادم کاری نداره میریم فایل های توحید عملی رو مرور میکنیم که دیدم بله عجب فایل پر برکتی اومده تو سایت خدارو شکر
استاد من وقتی میاد تو سایت انگار رفتم تو یه باغ پر از میوه و گل وچیز های قشنگ که نمیدونم اول از کدوم نعمت استفاده کنم عین کسی که سالهاست غذا نخورده انقدر ولع دارم که هر فایلی و هر دوره ای که دارم رو گوش میکنم میگم برم اون یکی فایل رو هم گوش کنم که پشت بند این فایل میچسبه خلاصه که خان نعمت الهی تو این سایت گسترده است و خدا رو شکر عین بهشت که هر نعمت و میوه که استفاده میکنی دوباره بیشتر و فراونتر و تازه ترش رو خدا وعده داده این فایل ها هم هر بار که میشنوی پر برکت تر و پر آگاهی تر میشن و فایل های جدید هم که بینظیرن و دوره خانه تکانی ذهن که بینهایت تاثیر گذار هست و من لحظه شماری میکنم واسه قسمت بعد
استاد گفتید که از تجربه هاتون راجب این موضوع که آسان باشید یا هر جیزی رو بجنگید ک با سختی برست بیارید بگیم
من قبلا که شما تو دوره 12 قدم گفتید خدا آسانمان کن برای آسانی ها و آیات قرانی رو راجب این موضوع بررسی کردی اگر اشتباه نکنم سوره لیل بود ومن میشنیدم اما به درکش نرسیده بودم و مدام میگفتم خدایا چطور میشه که آسان بشم برای آسانی ها سعی میکردم هر بار با تصدیق نعمت ها کار رو آسانتر کنم برای خودم و ایمانم رو بیشتر کنم اما انگار یه چیزی یا به قول شما یه ترمز اون زیر بود که من هرچی گاز میدادم بازم انگار چرخ زندگیم گیر داشت و سخت حرکت میکردتا تقریبا سه سال پیش که همسرم مریض شد وبیمارستان و این جریان ها که قستمی رو هم تو کامنت هام گفتم خلاصه اونجا بود که من یه شب تو بیمارستان زانو زدم گفتم خدا چرا اخه همه چی انقدر سخت پیش میره معجزه اتفاق میوفته اما وقتی من دهنم صاف میشه پول میاد اما وقتی من پدرم در میاد دارو ها جور میشه اما من انقدر زجر میکشم چرا اینجوری میشه تو نماز خونه بودم که یه حالت خواب آلودگی منو گرفت همونجا یه کم دراز کشیدم و داشتم با خدا حرف میزدم یادم نیست خوابم رفت یا نه اما چند لحظه کوتاه انگار خدا قشنگ با صدای بلند به من گفت خودت تز بچگی درت میخواست قهرمان داستان باشییه دختر قهرمان مامان بابات که با تمام سختی ها بازمدختر خوبیه یه زن قهرمان که با هر سختی تو زندگیش ساخته و حتی گرسنگی کشیده اما زندگی شو رها نکرده و به حاطر بچه هاش سوخته و ساخته یه زن قهرمان که شوهرشو از دام اعتیاد و بدبختی نجات داده یه مادر قهرمان که بچه هاشو تنها بزرگ کرده و همه میگن به به چه بچهایی این ها عین برق و باد تو ذهنم مرور شد و تمام اون سالها که اتفاقات از این جنس برام افتاد تو ذهنم تو چند ثانیه مرور شد و من برق از کله ام پرید که خدای من این ها رو من از بچگی میخواستم دلم میخواست عین زورو یه قهرمان باشم عین رابین هود و فلان شخصیت که کلی بدبختی کشید عین تمام شخصیت های تو فیلم هایی که دیدم وحالا چرا من ناراحتم از این وضعی که خودم دعوت کردم به زندگیم (اینجا بگم که عمیقا درک کردم که چقدر فیلم وداستان ووردی های ذهن تاثیر عمیق تو ناخود آگاه میزاره)
و خلاصه استاد همون جان عین برق گرفته ها بلند شدم و نشستم گفتم خدایا توبه من غلط بکنم بخواه قهرمان زندگی کسی باشم من غلط بکنم بخواه قهرمان زندگی خودم باشم حتی من تسلیمم من نمیخوام هیچی رو با سختی بدست بیارم فقط هدایتم کن که این باور که تو کار ها رو آسان مبکنی تو وجودم ساخته بشه و استاد از همون لحظه نشونه هاشو دیدم و به اندازه ای که تسلیم بودم از اون بخ بعد خدا قشنگ سهم خودشو اجرا کرد وپیام هدایت رو دریافت کردمو هر جا باز خودم دست بکار شدم و خواستم قهرمان بازی دربیارم و با جهان وخدا و سرنوشت و هرچی که بقیه اسمشو میزارن بجنگم دهنم بازم صاف شد
و این باور آروم آروم تو وجود من ساخته شد و کار ها هی آسونتر شد تا اینکه امسال قبل عید تصمیمرقتم باور “”خدای من خدای آسانی هاست “” روبزارم شعار امسالم و درکش کنم و نشونه هاشو تو زنوگیم ببینم و تایید کنم تاواقعا لین باور بره تو عمق وجودم
استاد میدونم که باورتون میشه چنان خدا برای من خدای آسانی ها شده که عین به قول معروف باقلوا خدا رو شکر هر جا که تسلیم ترم کار های به چشم بهم زدن انجام میشه هر جا گیر دارم کار ها با تاخیر انجام میشه هر جا هنوز اون حس قهرمان بودنم گل میکنه میبینم که چهطور آسان میشم برای سختی هاو هر جا میخوام مامان قهرمان باشم واسه بچهام چنان تو دهنی میخورم که نگو و به قول شما حداقل الان قلبم بم میگه که داری مسیر رو اشتباه میری برگرد تا بیشتر خرابکاری نکردی
و این باور اای توحیدی خیلی جای کار داره و هرچی که بیشتر نشونه های اعتماد و ایمان رو تایید کنم و انفاقاتی که به واسطه این ایمام رخ داده رو هی بیان کنم هم ذهنم قانع میشه و هم ایمانم ببشتر میشه و هم آسان میشم برای آسانی ها
انشالله که هر لحظه تو مدار دریافت این هدایت ها تو صراط مستقیم باشیم همه مون و برکت این آگاهی هاهزاران برابر برگرده به زندگی شما استاد جانم 🫂️
عاشقتونم استاد جان و مریم جان نازنین و به امید خدا به زودی آمریکای زیبا میبینمتون️🫂
به نام خدای عزیزم که جانم برای او می رود
امام رضا علیه السلام: به خداوند خوش گمان باش، زیرا خداى عزوجل مى فرماید: من نزد گمان بنده مؤمن خویش هستم، اگر به من خوش گمان باشد، به خوبى با او رفتار مى کنم و اگر به من بدگمان باشد، به بدى با او رفتار مى کنم.
سلام به استاد عزیزم
یکی از ترمز های من این بود که برای رسیدم به خواسته ای همیشه فکر می کردم باید بارها وبارها اونو از خدا بخواه تا خدا بهم بده
در زمان گدشته که همیشه با گرفتن چله ونذر ونیاز این کاروانجام می دادم
برخورد م با خدا مثل آدمی بود که انگار بلا نسبت گوشش سنگینه یا حافظه ی قوی نداره و هر چند وقت یکبار باید خواسته امو بگم تا یادش بمونه یا چله بگیرم و هر روز از خدا بخوام تا اونو بهم بده
من حتی با یاد گرفتن قانون جدب هم همین مشکلو داشتم چون می دیدم تو آموزشها می گفتن این خواسته رو مثلا 21 روز یا ….بنویس و من هر بار این کارو تا چند روز انجام می دادم احساسم بد میشد و ادامه نمی دادم
هر وقت یکی می گفت از خدا خواستم همش برام یه جوری بود یعنی چی؟ فکر می کردم چه جوری میگه آیا کار خاصی می کنه چند بار میگه ؟چطور میگه؟
تا اینکه کم کم با آگاهیهای استاد ومخصوصا فایل باورهای قدرتمند در مورد خدا وخوندن کامنت بچه ها و تفکر وتعقل کم کم متوجه شدم نه نیاز نیست خیلی خودتو خسته کنی خدا همون یکبار می شنوه خواسته اتو
خیلی راحت باهاش حرف بزن خواسته اتو بگو اون هم یکبار مهم اینه که تو سمت خودتو درست انجام بدی خدا خودش بلده چطور وطیفه اشو انجام بده والبته اینها طول کشید تا من بفهمم
والان مدتی بود که داشتم روی همین ترمزم کار می کردم
مثلا همین امروز از خدا خواستم که موقع صبح به جایی برسم چون احتمالش 50 50 بود که به موقع برسم واگر دیر می رسیدم به مکان موردنظر برام سخت میشد به خدا گفتم خدایا من می خوام تا اون تایم به اون مکان برسم و باور کردم که خدا می شنوه .همون یکبار گفتم وباور کردم که حتما میرسم به موقع ورها کردم وکلا ذهنمو خالی کردم از نگرانی و خداروشکر خدا دستانش رو رسوند تا من به موقع برسم. اگر قبلا ها بود تو دلم یه جور با عجز وخواهش والتماس از خدا می خواستم یا حداقل چند بار شاید از ذهنم می گذشت تا خیالم جمع بشه که خدا شنیده ویادش نمیره ونگرانی تو وجودم بود
والان دارم باور می کنم که خدا هر لحظه داره هدایتمون می کنه هر لحظه حواسش بهمون هست
من امسال چون در مسیر رفتن به محل کارم ماشین ندارم معجزات خداوند رو بارها دیدم وقتی ازش درخواست کردم وبهش اعتماد کردم
اعتماد اعتماد اعتماد یعنی باور کردم که خواستم اجابت میشه وخیال جمع بود ونگران نبودم
حالا دارم در مورد خواسته های کوچیک تمرین می کنم تا بتونم در مورد خواسته های بزرگ اون طور که در شان خدا هست بهش اعتماد کنم و نتیجه بگیرم
استاد عزیزم خداروشکر می کنم بابت وجود شما ودوستان عزیزم در این سایت
من از کسانی هستم که کم کامنت می نویسه اما از صبح تا شب با شما وسایتتون وآگاهی های شما هستم ودارم روی خودم کار می کنم. بدلیل باورهای غلط مذهبی گدشته کج فهمی های زیادی داشتم که تلاش می کنم تا هر روز با آگاهی هایی که ازسایت شما وهدایت الله مهربان دریافت می کنم بنده بهتری برای ربم باشم .
ربّ عزیزم دوستت دارم.
خدایا خودت کمکم کن
من تسلیم درگاه تو هستم واز تو درخواست می کنم تا هر لحظه مرا به راه راست هدایت کنی
راه کسانی که به آنها نعمت داده ای
نه راه کسانی که مورد خشم وغضب تو قرار گرفته اند ونه گمراهان
چون من یکبار دیگه هم برای رسیدن به تو از تو درخواست هدایت وراهنمایی کرده بودم اما تو منو به راهی هدایت کردی که پیش فرضهای قبلی من توش دخیل بود وفکر می کردم اون راه درسته وتو منو به همون راه هدایت کردی
اما اینبار وهر بار دیگه بدون هیچ پیش فرض قبلی از تو درخواست بهترین راحتترین سرراست ترین راه راست رو دارم.
خدایا خودت حامی ام باش.
خدای مهربانم تمام تلاشمو می کنم تا سمت خودمو درست انجام بدم وتو کمک کن تابهترین اتفاقات برایم رقم بخوره در مورد خواسته ای که دارم.
خدایا من لایق بندگی تو هستم
من لایق عشق ورزیدن به تو هستم.
من لایق بهترین وعالی ترین روابط هستم.
من لایق بهترین وعالی ترین زندگی هستم.
خدای مهربانم از تو سپاسگزارم که کارها رو برام آسون می کنی واز راحت ترین شیرین ترین وآسون ترین مسیر منو به خواسته ام می رسونی.
خدایا عاشقتم.
خدایا من به هر خیری که از طرف تو به من برسه فقیرم.
رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی
پروردگارا سینه ام را گشاده گردان
وَیَسِّرْ لِی أَمْرِی
وکارم رابرایم آسان ساز
زیرا تو برهر کاری قادر وتوانایی.