پروژه خانه تکانی ذهن | گام به گام - صفحه 28 (به ترتیب امتیاز)

436 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مریم محمدی آبقله گفته:
    مدت عضویت: 995 روز

    سلام ودرود خداجون به پیامبر زمانه سیدحسین عزیز ومریم جون دوست داشتنی وهمه ی دوستان باارزشم :*)))

    مریم جانم خیلی ازت سپاسگزارم بخاطر این چندروز توقف بین گام های بهشتی. چون دقیقا چندگام عقب بودم وباهمین چندروز مکث بهتون رسیدم

    امیدوارم استاد یه جایی پاسخ این سوالمو بده:

    استاد جانم من میدونم چندین بار توی محصولات الهامات وعمل به الهامات وتشخیص دادن الهامات رو توضیح دادین.امیدوارم خیلی خیلی سریع درکش کنم که دقیقا چه چیزی الهامه وچه چیزی منطق عقلم.فقط هنوز نمیتونم الهاماتم و منطقم رو ازهم تشخیص بدم چون بعضی وقتا خیلی نزدیک به همه.لطفا دقیق تر بگین چطور؟

    من دیشب یه اتفاق ناجوری برام افتاد وکمتر از 5دقیقه ی بعدش سریع توذهنم اومد که توجه بزارم روی زیبایی ها(من انقد آگاهانه توجه گذاشتم روی زیبایی ها که اینجور مواقع ذهنم کمکم میکنه). توی خیابان راه میرفتم وهرچقدر شیطان تلاش میکرد اون اتفاق رو بزرگتر وپررنگ تر کنه من فقط آگاهانه وباصدایی که خودم میشنیدم (با بی اعتنایی به ذهنم وحرفاش) زیبایی هارو تحسین میکردم (دقیقا صحبت خودتون که گفتین آگاهانه باگفتگوی مثبت برید تو گفتگوهای ذهنی) دقیقا همین کارو انجام دادم ومن کمتر از نیم ساعت اون مسئله رو برای خودم حل کردم وفهمیدم مشکلم عمل نکردن به الهاماتم بود و اون طرف رو بخشیدم. وتنها توجیه قشنگی که منو آروم کرد وحقیقت بود این بود که (اون یک آدم نبود که اون کارو درحق من کرد؛ بلکه اون جهان بود که سیلی زد توگوشم که دفه ی بعد به الهاماتم گوش کنم) من بارها این سیلی رو ازجهان خوردم که به الهاماتم عمل کنم

    (اینم بگم این اتفاق اصلا چیز ساده ای نبود ومن خیلی خوشحالم که فقط نیم ساعت منو درگیر کرد که اگه اون مریم قبل میبودم حداقل دوسه هفته یایک ماه درگیر میکرد واین لطف خداونده که از طریق دستهاش که استاد هستن اینطور من به آرامش میرسم)

    یکی دوبار توی فایل های گام به گام گفتین 99درصد شماها گوش نمیکنین. این حرفو نزنین استاد. به خدا ماهم گوش میکنیم وهم داریم خیلی تلاش میکنیم که عمل کنیم. این مثال اتفاق بد بالا رو نوشتم که بدونین ما داریم به آگاهی های شما عمل میکنیم وسپاسگزارم بخاطر حضورتون وسپاسگزارم از خودم بخاطر عمل کردن به آگاهی هام

    همه منو ببخشید که مثال منفی زدم ولی فقط ظاهرش منفی بود با دوتا درس مهم برای خودم

    خوشحال وسعادتمند باشین هرجاکه هستین :)))

    دوستای قشنگم.هرکس که تشخیص الهام ومنطق رو زیباتر درک کرده از استاد راهنماییم کنه.سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    ماهی حسن‌زاده گفته:
    مدت عضویت: 1440 روز

    به نام رب

    سلام به همگی

    روز جدید و کلی معجزه ها و فرصت های جدید،

    روز سومه و نشونه‌ها ترکوندن، خدایا شکرت

    تصمیم گرفتم همزمان خونه تکونی اتاقمو شروع کنم چیزایی که همینجور الکی جا گرفتن و رها کردم تا اون حس وابستگیه رو از بین ببرم، از کشوهای لباس شروع کردم، خدای من، نمی‌دونید چقدر چیز میز پیدا کردم که در به در دنبال دنبالشون بودم،

    یچیز خیلییی خیلییییی مهم و یاد گرفتم، اونم اینکه:

    تو اوجِ خواستنْ رها کردن، ینی با تک تک سلولات بی نیازی از خواسته رو حس کنی،

    قبلا فک میکردم چه حرف کلیشه‌ای هست ولی نیست، بارها برام اتفاق افتاده همینکه رهاش کردم خودش اومد پیشم،

    این یه اصله و میتونم توی همه موارد به کار بگیرم

    این یه کلیده،

    بچه‌ها داره خونه تکونی معجزه هاشو نشون میده، استمرار توی این مسیر و جدی بگیرید از همون روز اول اثرات خودشو نشون داد داره بیشتر و بیشتر میشه، حس و حالم عالیهههه

    احساس خوبم، آرامش وجودیم، خود ارزشمندیم و احساس لیاقتم اینکه من لایق بهترینام داره بیشتر میشه نه که ب حرف باشه، نه، داره عملی خودشو نشون میده، بیشتر خودمو دوست دارم و عشق میدم به خودم و کمتر خودمو سرزنش میکنم،

    مثال بزنم، در حال حاضر من سرکاری نمیرم، اما امروز صبح 50میلیون به حسابم واریز شد (پول پدر هست و امانت دستمه)، این اگه نشونه نیس پس چیه؟؟؟

    ازش کلی نشونه دریافت کردم،

    (گام دوم خونه تکونی که مربوط به درآمد از صفر بود)

    نشونه: شاید برای خیلیا این عدد خیلییی ناچیزه، ولی برای منی که تاحالا کار نکردم و درآمدی نداشتم خیلیییه، و ظرف وجودیم رو نشون میده، میدونین خدا به من با توجه به این شرایط مقداری رو نشون داده که برام قابل باور پذیرتر باشه و من با جون و دل پذیرفتم،

    نشونه: اینکه من ارزشمندم همینجوری بدون اینکه کاری کنم و جایگاهی داشته باشم، اینکه من لایق هستم، لایق دریافت نعمات خدا،

    نشونه: با پول دارم رفیق میشم، قبلا خیلییی مقاومت داشتم اینکه نکنه تموم بشه، و وقتی تموم میشد اصلا متوجه نمیشدم خرج چه چیزایی کردم و اصلا لذت نمیبردم ازش،

    اما الان نشون میده باور های جدید مالی و پول درستی رو انتخاب کردم و باید بیشتر روشون کار کنم تا مستحکمتر بشن،

    نشونه: آینده فوق‌العاده معجزه واری رو بهم نوید میده، اینکه چرا نتونم همین مبلغ رو خودم خلق نکنم ( البته که خدا تنها خالقه) و توی حسابم نیاد، حتی بیشتر از این،

    چون لایقم و هر کس به همون میزان که خودشو لایق می‌دونه و توی عمل نشون میده دریافت میکنه،

    جهان نگاه نمیکنه تو چی میگی، نگاه می‌کنه توی چه مدار دریافتی هستی، از همون جنس به فراوانی وارد زندگیت میکنه،

    و چقدر من نوشتم راجع به این موضوع، چقدر سپاسگزاری کردم از خدا، اینا رو می‌نویسم به عنوان رد پا که تا چند ماه آینده زندگیم از این رو به اون رو شد بدونم دقیقا کجا بودم، آخه ذهن آدم فراموش کاره، تغییرات و در نظر نمیگیره و همش میخاد بگه که تو که کاری نکردی و این یکی مسئله سختتره از پسش برنمیایی،

    حدود دو ساعت پیش برقامون رفت، تفاوت من با خانوادم:

    خانوادم غر میزدن که اره مسئولین بدن و کم کاری من میکنن ولی من اولین چیزی که گفتم این بود : آخجون میرم شمع روشن میکنم و از معجزه های امروزم مینویسم،

    و چقدر لذت بردم ازش، عاشق بوی پارافینم، از نورش که دیگه نگم،

    این روزا صبح بلافاصله فایلای استاد رو پلی میکنم و تمرین ستاره قطبی رو انجام میدم، و شب ها هم هندزفری به گوش خابم میبره، کلام استاد اینقدر آرامش داره که مثل لالایی میمونه،

    قبلا اینقدر درگیر اینستا بودم، با اینکه اصلا پست و استوری نمیزارم، بیشتر درگیر اکسپلور میشدم، اما الان دیگه بیشتر وقتا یادم میره همچین اپی هم هست،

    خیلی خوشحالم که با منطقای قوی میتونم نجواهای دهنمو ساکت کنم،

    یه منطقش و مثال میزنم:

    من تا پارسال به مدت دو سه سالی میشد که اصلا مریض نشده بودم، کلا آدمی هستم که مریض نمیشم، توی اون مدتم حتی اصلا صدامم نگرفت، ولی با ورودم به خوابگاه دیگه ذهنمو کنترل نکردم و وارد داستانای مختلف شدم، داستانا و آدمای کاملا سمی،

    اونقدر جمع شد و جمع شد تا کمتر از سه ماه مریض شدم، مریضی که اصلا تا مبتلا نشده بودم، تنگی نفس اصلا نزاشته بود بخابم و فرداشم امتحان داشتم، خلاصه که وارد جزئیات نمیخام بشم فقط میخام یادآوری کنم اون روزو به خودم که دیگه وارد هر موضوعی نشم، با هر کسی نشست و برخاست نکنم، برای خودم ارزش قائل باشم و آدمای درستی رو انتخاب کنم، آدمایی که تو مسیر توحید باشن و اگه از مسیر منحرف شدم دستمو بگیرن، (دیگه خودتون بدونین وقتی اینجوری میگم منظورم تنها قدرت خداست و همه کاره خودشه:) )

    دارم بیشتر خودمو میشناسم، چیزایی رو توی وجودم پیدا کردم که اصلا نمیدونستم دارمشون، چیزای خوب، میبینی خونه تکونی داره آروم آروم خودشو نشون میده:)

    مریم جون عاشقتم، بازم از شما خیلی خیلی سپاسگزارم که این فرصت رو با ما به اشترک گذاشتید،

    استاد جون عاشقتم، بازم از شما خیلی خیلی سپاسگزارم که با کلامتون باعث شدید خدامو ببینم و باهاش یکی بشم،

    خدایا شکرت قد بزرگیت…

    دوستون دارم گشنگا:)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    سید مصطفی حسینی گفته:
    مدت عضویت: 1787 روز

    بنام خدای مهربان

    در گام چهارم امروز باید بگم که من این فایل رو قبلاهم دیده بودم صحبت ها همون صحبت ها هست اما درک من بیشتر شده انگار ظرف وجودم کش اومده خدارو شکر

    در مورد سپاسگذاری بگم،یکی از دوستان یه ماشین پراید داشت وناراضی بود که با ماشین باید دیگران رو برسونه وچون ماشین داره از ماشینش استفاده میکنند وبعد از مدتی که دیدمش اتفاقا ناراضی بود چون ماشینش رو فروخته ومیگفت با همون ماشین کلی کارهام رو انجام میدادم کاش نمیفروختم واقعا ناسپاسی وغرزدن اوضاع رو بدتر می‌کنه

    خود من هم از اون افرادی بودم که که ناراضی بودم از همه چیز از کارم از زندگی ام از خانواده کشور و…

    وقتی سعی کردم توجه ام رو بزارم روی نکات مثبت خودم ویژگی های خوب خانوادگی ،امکانات ومحصولاتی که توکشورم خوب هست حال واحساسم بهترهست

    یکی از ورودی های خوب نگاه کردن به فایل های هست که شما می‌زارید و معمولا هر روز من صوتی یا تصویری گوش میدهم ولذت میبرم

    از ویژگی های خوب شما اینه حرف درست رو میگید حالا ما در مداردریافت هستیم ومیفهمیم وعمل میکنیم یا نه عمل نمی‌کنیم

    تو دوره دوازده قدم که یک دوره بی نظیر هست که انسان متحول میشه برای من اینطور بود چون از قرآن میگید وبرای ما منطقی میشد خود من خیلی مطالعه میکردم یادمه یه دوره تند خوانی گرفتم و کتاب ها رو سرعتی می‌خوندم چقدر مطالب مربوط به دین وراه خدا و…خوندم وهرچی بیشتر می‌خوندم زندگی سخت تر میشد یعنی به یقین رسیده بودم یه نقصی هست مطالبی که می‌خوندم اون احادیث که هیچ سنخیتی با قرآن نداشت وداشتم در خودم عقایدی رو می‌ساختم باورهایی رو درست میکردم که نتایج ضعیف به ثمر میدادند خدارو شکر که خدا هدایت ام کرد به مسیر عباسمنشی

    واقعا باید خودمون مولد ثروت باشیم وقتی باور های درست بسازیم میتونیم مولد باشیم اینکه پولمون رو بدیم به کسی برامون کار کنه یا بزاریم بورس یا بانک یک دام هست ارزش پول میاد پایین

    بااین دیدگاه پول میزاریم بانک که سود دریافت کنیم ولی ارزش پولمون میاد پایین

    خدارو شکر که در مدار دریافت آگاهی ها هستم

    بهترین ها رو براتون آرزو میکنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    فریبا گفته:
    مدت عضویت: 1332 روز

    به نام خدا

    سلام به اساتید عزیزم و دوستانم

    گام سیزدهم

    – باید باور فراوانی را در خودم تقویت کنم. وقتی به فراوانی باور داشته باشم، تمرکزم روی خودمه و می دونم که اگر از مسیر درست برم به ثروت و نعمت می رسم و هیچ کمبودی برای من نیست.

    – سوال. دلیل اصلی موفقیت یک کسب و کار چیست؟

    وقتی دنبال کاری برم که عاشقشم، شور و شوق زیادی دارم و این شور و شوق باعث استمرار و دریافت هدایت ها میشه، باعث پیشرفت میشه، باعث میشه مسیر آسون بشه. وقتی دنبال کاری برم که عاشقشم، عزت نفسم هم بیشتر میشه. و این باعث جسارت و پیشرفتم میشه.

    وقتی باورهای درستی راجع به کارم، راجع به ثروت، راجع به خدا و راجع به خودم داشته باشم، توی کارم پیشرفت می کنم.

    وقتی میخاستم راجع به حوزه مورد علاقم باورهای مناسبی بسازم، فکر کردم که چه باورهایی بهم کمک میکنه و هدایت شدم بهش.

    در مورد خودم هم باید باورهامو بهبود بدم. این که مخربترین باور من توی زندگیم احساس گناه بوده. وقتی در دوره ی عزت نفس روی این باور مخرب کار کردم، کارهایی رو کردم که به خاطر احساس گناه به تعویق انداخته بودم. خودم رو لایق دریافتشون دونستم و باید روی این احساس مخرب همیشه کار کنم.

    باید روی باور عدم تواناییم کار کنم، باور کنم من به هر کاری قادرم، چون هر کاری که بهش کشش داشته باشم رو می تونم یاد بگیرم و توش حرفه ای بشم.

    باید باور کنم که حرفهایی که بقیه میزنن به خاطر باورهاشونه و من اگه می خام موفق شم، باید فقط و فقط هدایت ها رو برم. یک مسیر آسون و لذت بخش.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    احمد رضا عزیزی گفته:
    مدت عضویت: 2036 روز

    سلام بر استاد جان خانم‌ شایسته و هم پروژه های عزیزم

    گام یازدهم پروژه

    نکته های فایل مینویسم که برای خودم رد پا بگذارم

    نکته اول اگر در شرایط سخت هستی و بتوانی با تغییر باور هایت دید خود را تغییر بدهی این شرایط سخت تبدیل به یک موهبت برای تو میشود چون دیگر دلت نمیخاهد به آن شرایط برگردی و سپاس گذار نعمت ها و حال خوب الانت هزار برابر بقیه هستی و طبق قانون بیشتر به تو داده میشود.

    و یه جورایی قانون توجه به نکات مثبت رو هم داری اجرا میکنی برای خودت

    مثال خودم که دندون هام خیلی جالب نبود و عقب و جلو بود ولی رفتم ارتودنسی کردم و یه چند سالی گذشت تا انجام بشه و همین هفته رفتم بر داشتم از روی دندونام و دیدم چقدر خوب شده و چقدر من سپاس گذار هستم برای دندون های جدیدم چون قبل خودم دیدم و الان خیلی سپاس گذاری میکنم چون خیلی حس خوبی میده و خودم هم حالم بهتره.

    نکته دوم

    کسانی که هدف و انگیزه دارند اصلا تایم خالی ندارند که بیکار باشند و داخل شرایط اعتراضی بروند یا اخبار دنبال کنند چون خیلی برنامه برای خود و هدف دارند و حاضر نیستند که خرج کنند این فکر و تمرکز خودشون رو و تعدادشون هم کمه مثل مثالی که استاد زدند و جالبه این افراد اغلب کسانی هستند که از قانون هم استفاده میکنند و زندگیشون تو ابعاد های زیادی خوبه چرا چون دارند به قانون عمل میکنند و نتیجه میگیرند و تمرکز روی نکات مثبت هست.

    نکته سوم

    باز هم قانون سپاس گذاری که اگر برای هر چیزی سپاس گذار باشی بیشتر وارد زندگیت میشود و این قانون در آدم ها هم صدق میکنه مثل اینکه وقتی از دسپخت خانومت تعریف کنی یا بابت کمکی که دوستت به تو داده تشکر و قدردان باشی اونها هم بیشتر دوست دارند این کار تکرار کنند چون تو آدم قدردان هستی و حس خوب به آنها میدهی.

    نکته مهم و چهارم

    وقتی جهان به یک تضاد برخورد میکند خود به خود ساختار را بهتر میکند چون این قانونه اما یکسری افراد بر این باورند که باید برای بهتر شدن اعتراض کرد و داد و بیداد کرد که زندگی من بهتر شود که اغلب این افراد زندگی های خوبی ندارند و حال دل و خودشون هم خوب نیست و چون این رفتار جنگیدن است و حس قربانی شدن دارد و احساس تو را بد میکند طبق قانون احساس بد اتفاقات بد را رقم میزند و حس قربانی بودن قربانی بودن بیشتری را به تو هدیه میدهد.

    من اگر میخواهم نتیجه بگیرم باید طبق قانون عمل کنم و هر روز یه قدم به خواسته هایم نزدیک میشوم اما زمانی که نگم نه من میخام با این روش و حتما اینجا خوب شود شاید برای رسیدن به خواسته من هدایت بشوم به مکان دیگر و نباید مقاومت ایجاد کنم تا به خواسته هایم برسم.

    سپاس بابت این پروژه و این سایت خوب.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    محسن رمضانی گفته:
    مدت عضویت: 253 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربان

    با سلام به استاد عباس منش عزیزم

    با سلام به مریم خانم شایسته مهربان

    با سلام به دختر گلم و قشنگم مریم رمضانی

    و با سلام به طبیعت زیبای بهار به شما دوستان

    همیشه همراه

    امروز من بعد از سالها دارم طعم لذت بردن و

    آرامش و عشق رو احساس و لمس میکنم

    خدایا شکرت که دختر گلم حدود 4 سال هست که

    فایلهای استاد عباس منش عزیز رو خریداری کرده

    و پس از تمرین و تکرار و با تمام چالش‌هایی که

    در میان راه براش بوجود آمده بود و تمام قضاوتی

    که میشد و گاها به گوش من هم می‌رسید و من

    هم هیچ آگاهی نسبت به قانون خداوند بخشنده

    نداشتم و به قول استاد توی در و دیوار بودم…

    دختر قشنگم حدود یکسال قبل مهاجرت کرد به

    بهترین منطقه شهر لندن ( البته که از دختر عزیزم

    درخواست کردند و تمام مخارج سفر رو پرداخت

    کردند و حقوقی هم برایش ماهیانه پرداخت

    کردند تا به راحتی و ارامش زندگی کنند)

    در این چند ماه گذشته دختر عزیزم هفته ای دو

    سه مرتبه که تماس می‌گرفت و عشق می‌دادیم

    به هم گاهی صحبت از آقای عباس منش و ارتعاش

    و مدار و شکر گزاری می‌کرد اما من الان میفهمم که

    پذیرش من رفته بود تعطیلات و باز هم به قول

    استاد من خدا رو نمی‌شناختم چون پول نداشتم

    ارامش نداشتم اصلأ هیچ کس و هیچ چیز رو

    قبول نداشتم خلاصه میگم که با تمریناتی که استاد

    عباس منش و کامنت های شما دوستان موفق شد

    منو با خدای امروزم آشتی بده و حدود 3 ماه که

    من پذیرفتم مسعول تمام فراز و نشیبی که بوجود

    اومده خودم هستم و به جز خودم هیچکس

    نمیتونه اصلاح کنه و منو تغییر بده و از شکر گزاری

    صبح شروع کردم و گام به گام که مریم خانم

    شایسته عزیز لطف زیادی کردند و باز به قول استاد

    عزیز دلش با عشق و بصورت شبانه روزی مرتب

    کردند و با نوشتن کامنت و در نهایت خداوند منو

    هدایت کرده که یکی از اعضای خانواده سایت

    استاد عباس منش باشم

    خدارو شکر که فردا دختر عزیزم داره میاد تا

    منو ببینه و خدارو شکر که درک کردم ثروتمند شدن

    معنوی ترین کار دنیاست

    دوستان نمیشه نمیشه همه چیز و اتفاقاتی که

    برای من افتاده بنویسم اما دوست دارم تجربه ای

    که دارم در اختیارتان بگذارم همانطور که استاد

    عزیزمان تجربه چند میلیون دلاریش رو در اختیار

    ما گذاشته است

    فقط تمرین و تکرار و باور اینکه خالق جهان و

    جهانیان خداوند بخشنده و مهربان است

    و خلق زندگی به هر گونه ای رو خودمان هستیم

    و خداوند منو خلق کرده لذت ببرم

    و منو خلق کرده شاد باشم

    و منو خلق کرده تا پولدار باشم

    و منو خلق کرده دیگران رو قضاوت نکنم و به

    قضاوت دیگران هم توجه ای نداشته باشم

    دوستتون دارم در پناه حق شاد سلامت و ثروتمند

    باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    ندا 1993 گفته:
    مدت عضویت: 664 روز

    با عرض سلام و خداقوت به مریم عزیز و استاد بامحبت

    واقعا آدم میمونه چطور کیفیت و ارزش این فایل ها و مطالب بی نظیر رو بیان کنه

    فقط تنها چیزی که میشه گفت تشکر میکنم و قدردان قلب بامحبت شما هستم.

    این دست از لایوها به ما در تفهیم و ساختار ثبت ذهنی تمام آموزشها کمک بسزایی میکنه

    اینطور که گاها سوالاتی که استاد پاسخ میدن

    برای ماهم ناخودآگاه پیش اومده و درموردش خیلی فک کردیم اما جوابی که قلب مارو آروم کنه نرسیدیم.

    بازم تشکر میکنم از شما

    یاحق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    زهرا سلطاني گفته:
    مدت عضویت: 1783 روز

    سلام به استاد،مریم عزیزم ودوستان من هم مثل خیلی ازدوستان دیگه بادیدن این دوره جدیدوخانه تکانی ذهن اونم به صورت گام به گام گفتم خداوندهمواره پاسخ میدهدواین بهترین زمان برای شروع این فایل هاست.همونطورکه مریم جان گفتن اگرداری این فایل روگوش میدی یه درخواستی داشتی وخداوندبهت پاسخ داده وحضورت دراین دوره اتفاقی نیست که به الله اتفاقی نیست من چندروزباتک تک سلول های بدنم ازخداونددرخواست داشتم که شرک ازذهن وقلب وکلامم دورکنه وبه من لیاقت یکتاپرستی روعطاکنه کلی حال خوب داشتم که خداوندوجهان داره صدای منووخواسته ی منوحواب میده ومن به خودم تعهددادم که این دوره روهرروزانجام بدم وهرفایل روچندبارگوش کنم ودرطول روزفقط جملات استادرومرورکنم همونطورکه استادگفتن مامنتظریم ازیه جایی پول برسه وماهم چندوقتی هست مسله ارثیه ای داشتم ومن کلی روش حساب کرده بودم وحالامیفهمم که شرک مثل راه رفتن مورچه دردل خاک این صحبت استادیعنی چی من چندتاخواسته ازخداوندداشتم که مالی بودوباپیش اومدن این مثله ارثیه خداروفراموش وبه امیداون پول بودم خدایاشکرت که آگاهم کردی وهدایتم کردی دوباره به مسیردرست برگردم خدایاشکرت. درپناه الله یکتاباشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    مینا مردان نژاد گفته:
    مدت عضویت: 1914 روز

    سلام بانو شایسته عزیز

    واقعا این پروژه عالیه مخصوص من طراحی شده

    دیشب در مورد مباحثی با برادرم حرف زدم که امروز توی فایل لایو جوابش بود

    اول اینکه باید قانون تکامل رو رعایت کنم من هرکاری که بخوام ازش درآمد زایی کنم باید سرمایش رو کم کم جور کنم

    تجربه بهم ثابت کرده هر وقت خواستم وام بگیرم شکست خوردم از کسی قرض گرفتم شکست خوردم پس دیگه نباید این اشتباه و تکرار کنم

    دوم اینکه تبلیغات دهان به دهان بهترین تبلیغات هست فقط روی خودم باید کار کنم و روی احساس ارزشمندیم ، بقیش با خداست اون به بهترین شکل تبلیغ می‌کنه و نیازی به پول خرج کردن نیست و اینکه به زودی باید محصول عزت نفس رو هم بگیرم تا بتونم خودم و توانایی‌های رو خیلی راحت به زبون بیارم

    سوم در مورد خلق ارزش استاد گفتم

    دیشب با برادرم حرف می‌زدیم و من بازم افکارم به بیراهه داشت کشیده میشد ولی استاد جواب و کامل دادن برای خلق ثروت نیاز هست یک ارزش و رو خلق کنی و همیشه در حال بهبودش باشی اینطوری وضعیت اقتصاد یا دلار یا هر اتفاق دیگه ای هم بیفته بازم میتونم ثروت خلق کنم

    چهارم باید خودم و باور کنم تواناییهامو باور کنم نیازی به شریک نیست من و خدام کافی هستیم

    خدایا شکرت بهم کمک کن من تنها و تنها تو رو دارم لطفاً نذار از مسیر خارج شم

    استاد و بانوی عزیزم سپاس گذارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  10. -
    مصیب رجبی گفته:
    مدت عضویت: 2091 روز

    بنام خدای مهربون

    سلام به همه عزیزان

    سلام به استاد دوست داشتنی

    سلام به خانم شایسته

    وقتی فایلی که منتشر کردید رو شنیدم آنقدر ذوق و شوق در من زنده شد که چقدر خوب و چقدر جالب که انگار نیاز من هم همین مرور قوانین و شروع یک چالش زیبا بود و انگار به موقع این اتفاق رقم خورد و بقول دوست عزیزمان همزمانی این اتفاق با شروع مدارس و دانشگاه ها و اول مهر ماه خودش نوید بخش یک دوره آموزشی بی نظیر و آگاهی بخش رو میده.

    من با اشتیاق فراوان میخوام تا انتهای این دوره رو حضور داشته باشم و یاد بگیرم و بکار ببندم هر آنچیزی را که درک میکنم.

    گام اول:

    بجرات میتونم بگم که اساسی ترین گام همین گام درک صحیح توحید و وجود خداونده و حقیقتا من خودم با اینکه یک فرد مذهبی بودم و سالها در محافل قرآنی و مراسمات مذهبی شرکت میکردم و خودم نیز از قاریان قرآنم ولی توحید حقیقی رو از زبان و کلام و نگاه زیبای استاد عباسمنش درک کردم و سوال های فراوانی که در ذهنم متبادر میشد و گاها به تضاد هم میخوردم رو ایشان به راحتی پاسخ دادند و گره های ذهنی و فکری ام را باز کردند و الان درکم از خداوند و وجود این انرژی آنقدر زلال و شفاف شده که دیگه نمیتونم هیچ کس و هیچ چیزی رو در کنار و حتی راستای او قرار بدم .درکی که الان از توحید دارم که همه اش لطف و مرحمت خداوند و هدایت های او بوده تا از زبان استاد عزیز بشنوم رو آنقدر دوست دارم و آنقدر برایم راه گشا و کارگشاست و آنقدر آرامش بهم تزریق میکنه که نمیتوانم لحظه ای چیزی یا کسی را جایگزینش کنم.و این احساس قلبی و یقین درونی آنچنان مرا به سمت جلو و رشد و پیشرفت رهنمون میکنه و آنچنان امید رو در من زنده میکنه که هیچ گاه اینگونه نبوده ام.

    خداوند را سپاس میگویم بابت این هدایت و البته از استاد عزیز و دوست داشتنی و مریم خانم عزیز و بزرگوار که در این مسیر زیبا و تکاملی در کنارم هستند و با آموزشهای بی نظیرشون بهم کمک میکنند تا همواری و راحتی جاده موفقیت و رستگاری رو بیش از بیش احساس کنم.

    بسیار سپاسگذارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: