یه سوالی ذهنمو درگیر کرده و اذیتم میکنه
من همش دنبال راهی هستم تا ارامش داشته باشم
با خودم گفتم بیا تلاشمو بکنم همیشه ارامش داشته باشم ولی چند جا شنیدم که هیچ چیز توی این دنیا صد در صدی نیس
یعنی هر وقت من ارامش داشته باشم یعنی هنوز ارامش بیشتری وجود داره و این باعث شد بازم استرس داشته باشم
یعنی در هر لحظه بازم ارامش بیشتری وجود داره و این باعث اظطرابم میشه
لطفا بگین کجارو اشتباه میکنم و توضیح بدین
انرژی زیادی سر فکر کردن و استرس از دست میدم واقعا خسته شدم ..
برای پاسخ به سؤالات، لازم است که عضو سایت باشید و (با ایمیل و رمز عبورتان) وارد سایت شوید.
لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِی کَبَدٍ
تازگیا من به یک معنی عالی از این آیه رسیدم، یعنی تونستم توی ذهنم این آیه رو تفسیرش کنم
معنی این آیه میگه که ما انسان را در سختی خلق کرده ایم
در نگاه اول این آیه یه جورایی ترسناک به نظر میاد و یا اینکه ما تضادی در آیات قرآن میبینیم، ولی عجل نکنین تا عرض کنم قرآن چقدر لطیف و زیبا دنیا رو برامون توصیف کرده و ما ازش بی خبریم.
اونیکه هر روز باشگاه میره از بدن درد رنج میبره و اونیکه باشگاه نمیره از اضافه وزن، اونیکه بچه دار شده از بچه داری داره رنج میبره اونیکه بچه نداره از رنج بی بچگی، کسی که کار میکنه درد مسیولیت داره اذیتش میکنه کسی که کار نمیکنه درد بی پولی، بعضیا فلکر میکنن زندگی شامل دوتا لیسته، لیست رنجها و لیست شادیها، در صورتی که زندگی فقط یه لیست داره، یه لیست بلند بالا از رنجها و مشکلات، وقتی از مردم میپرسی از این دنیا و از این زندگی چی میخوای اکثرا میگن که خوشبختی، ولی وقتی از همون فرد بپرسی خوشبختی چیه میگه : به زتدگی بدون مشکل میگن خوشبختی ، درصورتی که مارک منسن در کتاب “هنر ظریف بیخیالی” میگه که: به چیزی به نام زندگی بی مشکل امید نداشته باش!! همچین چیزی وجود نداره. به جاش دنبال زندگی باش که پر از مشکلات خوبه.
به نظر من ما نباید از خودمون بپرسیم که:چکار کنم که رنج نکشم، همچین چیزی وجود نداره. مهمترین و صحیح ترین سوال که میشه بجاش از خودمون بپرسیم اینه که : من تو زندگی، حاضرم به خاطر چه چیزی رنج بکشم؟
رنج تنهایی یا رنج رابطه؟ رنج طلاق یا رنج ادامه دادن با یه آدم سمی؟ رنج فقیر بودن یا رنج ثروتمند شدن؟ جواب این سوال خط مشی کلی ما میتونه باشه.
احتمالا بعضی از دوستان بیان و بگن که نه استاد فرموده که هرجا دیدی رنج داری میکشی بدون داری مسیر رو اشتباه میری و این حرفت کاملا اشتباهه، در جواب میگم، عجله نکن و تا آخرش بخون :)) اگه مغایر با آموزه ها بود شما عمل نکن، من در مورد آیه “لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِی کَبَدٍ” دارم عرض میکنم و اینکه دوستمون پرسیده جهان مطلق نیست، ولی اونیکه ما باید سختی نکشیم طبق آموزه های استاد اونم در ادامه میاد:)
مردم فکر میکنند مشکلات یه روزی تموم میشه و شادیها از راه میرسه درصورتی که مشکلات نه میرن و نه تموم میشن،بلکه فقط جاشون رو به همدیگه میدن، فقط نوعشون عوض میشه درست مثل یک جعبله دستمال کاغذی که وقتی یکیش رو بیرون میکشی پشت سرش ائنیکی دستمال کاغذی تا نصفه خودش رو نشون میده:) مشکلاتم مثل اونه، وقتی یکیش رو حل میکنی مشکل بعدب خودش رو تا نصفه بهت نشون میده و مدام پشت سرهم میاد و ماید و میاد، مثل دستمال کاغذیا، و هیچ روزی نمیاد که زندگی بدون مشکل رو تجربه کنی، اینجا یه سوال خیلی خیلی مهم پیش میاد که اگه زندگی فقط یه لیست بلند بالا از رنجها و مشکلاته پس بزرگترین گمشده بشر یعنی شادی کجاست؟
یکی از حقایق زندگی که خیلی ها ازش بیخبرن اینه که مردم فکر میکنن شادی نقطه مقابل مشکله، درحالی که شادی ، ماحصل حل مشکله،این یعنی ما برای خوشبخت بودن باید چیزی رو حل کنیم، پس شادی میشه گفت که یک عمله و یا حاصله یک عمل، نه احساسی که به ما اعطا میشه، (نمیدونم میتونم مطلب رو برسونم یا یه) در ابتدا ما مشکل ورود به دانشگاه رو داریم کنکور میدیم و این مشکل حل میشه و وارد دانشگاه میشیم و ما شاد میشیم بعد مشکل بیکاری رو داریم، کار پیدا میکنیم و این مشکل رو حل میکنیم و ما شاد میشیم، بعد مشکل تنهایی رو داریم، ازدواج میکنیم این مشکل رو حل میکنیم و شاد میشیم و … تا روز آخر همینه.
مشکل، حل مشکل، ظهور شادی، مشکل، حل مشکل، ظهور شادی، مشکل، حل مشکل، ظهور شادی، پس زندگی یک زنجیره بلند و به هم پیوسته از مشکلات و خوشبختی یک زنجیره بلند و بهم پیوسته از حل مشکلاته، خوشبختی واقعی این نیست که مشکلی نداشته باشیم، بلکه اینه که زندگی رو برای خودمون بسازیم که مشکلاتش رو دوس داری و از حل کردنش لذت میبری.پس یکی از دلایلی که خداوند انسان رو در رنج خلق کرده اینه که: اصلا شادی بدون رنج، معنا پیدا نمیکنه، شادی یعنی : یا حل کردن مشکلی که قابل حله، یا پیدا کردن معنا برای مشکلی که غیر قابل حله (فهمیدی چی شد؟).
ماموریت ما در زندگی بی مشکل زیستن نیست با انگیزه زیستنه، و انگیزه از انتخاب رنجی میاد که خودت انتخابش کردی، چون آدمیزاد جوری طراحی شده که اگه رنجی رو خودش انتخاب کنه اون رنج اذیتش نمیکنه ولی شادی که بهش تحمیل بشه اون شادی اذیتش میکنه، اگه یه اسلحه بزارن روی شقیقه ات و ازت بخوان مسافتی رو بدوی صددرصد این شما رو میرنجونه ولی اگه خودت رشته ورزشی دو رو انتخاب کنی و در مسابقه دوی ماراتون بدوی خیلی خیلی برلت لذت بخش خواهد بود. در حالی که هر دوش یک عمله ولی در حالت دوم رنج رو خودت انتخاب کردی پس اذیت نمیشی.
پس در بطن این خبر بد که زندگی فقط یه لیست بلند پایه از رنجها و مشکلاته “لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِی کَبَدٍ” دو خبر خوب پنهانه، یک: اگه رنجی رو خودت انتخاب کرده باشی کمتر آزار میبینی ، دو: اگه شادی ماحصل حل مشکله، پس کسی خوشحال تره که درگیره حل مشکل بزرگتریه.
ایلان ماسک و معتاد سر کوچه شون هر دو هر روز صبح که از خواب بلند میشن دنبال حل مشکلشونن و اگه بتونن اون مشکل رو حل کنن خوشحال میشن، معتاد مشکلش با پیدا کردن بسته مکواد حل میشه و ایلان ماسک مشکلش با اینکه پروژه انتقال مردم به مریخ رو یک گام جلوتر ببره، اما ایجاد تمدن در روی مریخ کجا و پیدا کردن بسته مواد برای خودت کجا، ایلان ماسک به دو دلیل شادتره، یک: درگیر حل مشکل بزرگتریه ، دو : از بین رنجهای دنیا رنجی رو انتخاب کرده که منجر به رشد و پیشرفتش میشه. اما معتاد رنجا رو انتخاب کرده که منجر به عقب افتادگی و پسرفتش میشه.
زیاد حرف زدم ، میدونم، ولی دیگه تمومش میکنم.
پس ، دنبال زندگی بی مشکل نگرد، قبل از تو میلیونها نفر، هزاران سال گذشته دنبال پیدا کردنش بودن اما پیداش نکردن، دنبال زندگی باش که رنج هاش رو خودت انتخاب کردی، یک زندگی پر از مشکلاتی که دوستش داری، نه مشکلاتی که روزگار بهت تحمیل کرده باشه،
اینکه میگی من دنبال آرامش هستم و هرچی جلوتر میرم میبینم آرامش بیشتری وجود داره و منم آرامش بیشتری رو میخوام این یک پیشرفته، قدم به قدم همه ما داریم پیشرفت میکنیم و باید از این پیشرفتهامون هرچند جزیی هم که باشه لذت ببریم و شاد باشیم.
موفق و پیروز باشید
سلام و درود به دوست عزیزمون اقا جمال
سپاس گزارم از متن بی نظیرتون خیلی خوشحالم که در فضایی هستم که با کسانی مثل شما رشد و پیشرفت میکنم از خدا خاستارم تا من رو هم یاری کنه تا بتونم مثل شما و بقیه ی دوستان سایت اینقدر تاثیر گذار و اهل تفکر باشم
سپاس گزارم ازتون
بهترین ها رو از خدا ی مهربونم برای شما عزیزان خواستارم
سلام دوست عزیز
امیدوارم حالتون عالیه عالی باشه
نمی دونم چی شد ولی حسم بهم گفت می تونستین به جای کلمه مشکل، کلمه مسئله رو بکار ببرین
به نظرم ما با حل مسائلمون شاد میشم
یک مقاله ای از عزیز دل استادمون خوندم که نوشته بودن ما روحمون به غذا نیاز داره و ما با حل هر کدوم از مسائل زندگیمون بهش تغزیه می رسونیم
به همین دلیله که با حل هر مسئله ای، احساس شور و شعف و شادی بهمون دست میده
پس به نظر من کلمه مسئله برای کامنتون بهتر بود چرا که ما با حل مسائلمونه که هر روز بزرگ تر میشیم و رشد می کنیم
خیلی ممنونم از نوشته های ارزشمندتون
در پناه رب العالمین شاد، ثروتمند و سلامت در دنیا و در اخرت باشید
سلام دوست عزیز از جواب زیبایی که داده اید سپاسگذارم و اجازه میخوام راجع به جواب شما توضیحاتی رو عرض کنم؛ ببینید دوست خوبم ؛ هدف و چهارچوب کلام شما کاملا صحیحه ولی ما گاهی کلمات رو در جای اشتباه و ناکافی به کار میبریم و این موضوع ممکنه از ارزش محتوامون کم بکنه.
عزیز جان اتفاقا زندگی میتونه پر از لذت باشه و پر از حس رضایت مثل خیلی از زندگی هایی که میبینیم و برای نمونه زندگی استاد عباسمنش رو ببینید ؛ پس بهتره به جای کلمه مشکل از مساله استفاده کنیم و بگیم زندگی نمیتونه بدون چالش باشه و این خاصیت این جهان مادیست و حل مساله با حل مشکل از لحاظ بار احساسی که هر کدوم دارند کاملا متفاوتند و این فرصت کوتاه زندگی که ما در جهان مادی پیدا کرده ایم به منظور کمکبه رشد مادی و معنوی ما دارای چالش هاییست که البته در صورت کم فهمی ما و اهمال کاری ما حتی میتونند به مشکل و حتی مصیبت هم منجر بشند و این هنر و نتیجه تلاش و خود سازی ماست که میتونه از این تبدیل وضعیت جلوگیری کنه و صد البته همگی مسائل برای رشد ما لازم و ضروری هستند. و در پایان خطاب به اون دوست محترممون که سوال اصلی رو پرسیده بودند عرض میکنم که تمرکزتون رو از رو به قول خودتون مشکلات بردارید و روی راه حل ها بزارید همینطور روی دیدن نقاط مثبتی که قطعا دور و برتون میتونید پیدا کنید و با تلاش و پشتکار به این نوع دیدن و به قول حافظ آسان دیدن و آسان گرفتن کارها عادت میکنید.
دوش با من گفت پنهان کاردانی تیز هوش / کز شما پنهان نشاید کرد راز می فروش / گفت آسان گیر بر خود کارها / که از روی طبع سخت میگردد جهان بر مردمان سخت کوش. شاد و سر بلند باشید
بنام خداند بخشنده و مهربانم…
سلام به اقا جمال گل چقدر دلم برای کامنتاتون تنگ شده بود…
فقد این پیام جهت تحسین شماست و افتخار میکنم به خودم که کامنتاتون رو میخونم و بینهایت چیز یا میگیرم ازت ماشالله خدا نگهدارت باشه بابت این همه اگاهی ناب نوش روحت باشه الهی صد هزار بار شکرررر دم استاد گرم بابت چنین شاگردی .
در پناه جان جانان رب نازنیم شاد سلامت و ثروتمند باشی
با عشق حسین عبادی بنده خوب خدا
من چندروزه که دارم راهکار های دوره کشف قوانیو مطالعه میکنم
خانم شایسته نوشتن که ما با توانایی حل مسئله وارد این جهان مادی شدیم به میل خودمون اومدیم به این دنیا از جهانی که بدون مسئله و چالش بود انتخاب کردیم بیایم اینجا تا بتونیم از قدرت حل مسئله استفاده کنیم و با حل کردن مسائل خودمونو گسترش بدیم و تجربه کنیم بخاطر همینه وقتی یه ترمزی تو خودمون پیدا میکنیم انقد احساس خوبی بهمون دست میده چون ما ذاتا حل مسئله رو دوست داریم و اصلا بخاطر همین اومدیم به دنیا
بنظرم بجای تفسیر این ایه به این شکل که خود استاد هم گفتن ایات متشابه رو کاری نداشته باشیم و مخصوصا تو یه یه بایل یا تو دوره دوازده قدم (دقیق یادم نیست)درمورد این ایه حرف زدن که اصلا این ایه متشابه اصلا شاید منظور خدا از کبد دوپا بوده و کلا کبد ریشه اش یبار اومده در قران
بیایم از ایه (با هر سختی قطعا اسانی هست)
استفاده کنیم و اینو تفسیر کنیم و بهش تو ذهنمون پروبال بدیم
در جهانی هستیم که همه چیز باوره اگر شما باور میکنی که زندگی یه لیست بلند بالا از رنج هاست قطعا همین تو زندگیتون اتفاق میفته اگر باور کنی رنج کشیدن غیر طبیعیه و ما اومدیم به این جهان که لذت ببریم و خودمونو زندگی رو تجربه کنیم و این وسطا مسائل رو حل کنیم و و روحمون رو بزرگتر کنیم تا با تولد در جهان بعدی لذت بیشتری ببریم بازم همین اتفاق براتون میفته
کسی که کار نداره رنج میکشه اما به گفته استاد منطقی نیست کسی که کار میکنه رنج بکشه! اگر کارش عشقش باشه و رنجی نمیکشه چون داره لذت میبره حتی چند رو شاید نخوابه و نخوره و متوجه نشه چون درگیر لذت بردنه ولی اگر داره رنج میکشه مشکل داره
یا کسی که بچه میخواد و نداره رنج میکشه اما کسی که خواستش بچه بوده و بچه دار میشه طبیعی نیست که رنج بکشه من خودم وقتی از بچه داری رنج میکشم و کلافه میشم که با خودم در صلح نیستم شاید یه دادم سر بچم بکشم چون از درون ارتباطم قطع شده
سلام.
ممنونم از آقا جمال عزیز برای ارائه این دیدگاه بسیار جالب و خوبی که مطرح کردن.
توی قدم سوم جلسه سوم این تیکه از صحبتهای استاد هم به نظرم ارتباط خوبی به کامنت شما و بقیه دیدگاه دوستان زیر کامنت شما داره:
اگر که من باورهای درستی در مورد موضوعات مختلف داشته باشم، همیشه سالم هستم، همیشه ثروتمند هستم، همیشه روابط عاشقانه فوقالعادهای دارم، همیشه اوضاع بر وفق مراد هست، همیشه همه چیز عالی هست.
حالا از اونجایی که هیچ آدمی کامل نیست،
این هم ندارم که هیچ کسی، هیچ وقت به مسئلهای برنخوره.
همیشه، همیشه، همیشه نداریم.
اما میتونیم بگیم که اینقدر اتفاقات خوب زیاد تکرار میشه، و اتفاقات بد کم تکرار میشه، انگار که همیشه اوضاع خوب هست.
البته بگم که استاد قبل و بعد این جملات کلی مثال میزنن و موضوع رو باز میکنن که بخوام تایپ کنم باید کل متن این جلسه رو داخل کامنت کپی کنم، ولی فکر کنم دید کلی استاد در این قسمت مکمل خوبی برای نظرات دوستان باشه.
سلام دوستان عزیز و اقا جمال عزیز
اصل مطلب اینه که اصلا رنجی در کار نیست اگر ما بتونیم ذهنمون رو کنترل کنیم و به مسعله مون بتونیم از دریچه ای نگاه کنیم که احساس مون بد نشه
که واقعا کار راحتی نیست ولی اگر یکم اینشکلی بشیم پاداش ها داده میشه هدایت میشیم
اگه ما در طول زندگیمون چیزایی رو دیدیم و شنیدیم و باور کردیم و شده باور ما و باور ما افکار ما شده زندگی الان ما
حالا میایم و ب یاری الله بهشت رو میسازیم برای خودمون قدم به قدم
امید آغاز این راهه….
سلام به استاد عزیز و دوستان گرامی.
داشتن آرامش یه حس خوبه که هر کسی با توجه به فهم و درک خودش نسبت به موضوعات و مسائل دنیوی میتونه داشته باشه و هیچ ربطی به داشتن مال و دارایی زیاد و یا هر چیز دیگه ای نداره خیلیا از سلامت کامل برخوردار هستن ولی آروم نیستن. خیلیا ثروت و مال زیادی دارن اما آرامش ندارن .خیلیا روابط خوبی دارن اما آرامشی که باید داشته باشن را ندارن.
ما فک میکنیم کسی که از سلامت جسم محرومه یا روابط خوبی نداره و یا به لحاظ مالی ضعیف هستش حق داره آرامش نداشته باشه و نداشتن آرامش را در این افراد طبیعی میدونیم، در حالی که ما کسانی را دیدیم که بیمار هستن ولی با آرامش به روند زندگی ادامه میدن و یا اینکه با وجود کمبودهای مالی سعی میکنن با آرامش زندگی کنن. بنابراین داشتن آرامش یک انتخابه ، که هر کسی تو هر شرایط و موقعیتی که قرار داره میتونه ازش برخوردار باشه.
این جمله ی شما که من آرامش دارم ولی فک میکنم آرامش بیشتری وجود داره میتونه فقط این معنی رو بده که من باید یاد بگیرم تحت هر شرایطی چ خوب چ بد با آرامش زندگی کنم .
و این چ زمانی اتفاق میفته ؟ زمانی که فهم و درک من از زندگی بالا رفته باشه و من در مدار بالاتری قرار گرفته باشم.
زمانی که مشکلات و تضادها را بزرگ و غیر قابل تحمل ندونم .زمانی که نگاه من به هر چیزی تغییر مثبت داشته باشه و زاویه ی دیدم به هر چیزی قشنگ باشه .
آرامش یه حس خوبه . وقتی که تو حس خوبی داشته باشی یعنی آرومی البته که حس خوب و داشتن آرامش انتهایی نداره از این نظر که تو به به خاطر هر چیزی حتی کوچترین چیزی میتونی خوشحال باشی و آرامش داشته باشی. داشتن آرامش بستگی به نگاه ما، به قضایا داره .زمانی که آرامش داریم باید بخاطرش سپاسگزار باشیم و آگاهانه توجه و تمرکز بیشتری به داشتههامون داشته باشیم .
در هر لحظهای که شما آرامش داری و به خاطرش سپاسگزار هستی یعنی داری آرامش بیشتری خلق میکنی.
پس جای هیچ ترس یا نگرانی ای نیس .
سلام دوست گرامی
خب آرامش مطلق دست خداست
خیلی ساده است روح ما چون پاک و بی آلایش هست هر چقدر به منبع انرژی نزدیک تر باشد آرامش اش بیشتر است و هر چقدر دور تر باشد نا آرام تر است
هر چقدر بیشتر روب خودمون کار کنیم به آرامش بیشتری نزدیک میشویم
هر چقدر کم تر کار کنیم مضطرب تر ..موفق باشید
بادرود و وقت بخیر
صبح که بیدار شدی یادت نره که خدا رو شکر کنی چون اون یادش بوده که تو رو بیدار کنه خدایا شکرت
بدین معناست که لحظه به لحظه شکرگذار خداوند باش و در لحظه بودن رو شکرگذار باش . اگر همین الان و در همین لحظه آرامش داری و حالت خوبع یعنی توخوشبختی یعنی در آرامش هستی.
اینها همش ترمزها ی ذهنی و افکار محدود کننده است
اونجاهایی که منتظر اینده و زمان مقرر شویم تمرکزمون میره روی نبود اون نعمت نبود آرامش در آینده و باعث میشه از مسیر گمراه بشم و از باور کمبود میاد
یک عمر باید بفهمیم که غصه نخوریم چون نه خوردنی بود و نه پوشیدنی
فقط دور ریختنی بود و چقدر دیر متوجه میشیم که زندگی همین لحظات و روزهایی است که در آن هستیم
در واقع این نوع افکار از باور کمبوده و
ما درگیر اینده و زمانبندی میشیم و همین عامل باعث میشه تمرکزمون رو کمبود بره و ممکنه نامید بشیم و لغزش کنیم . شما بخاطر اینکه این آرامش کمه و در آینده بازم آرامش بیشتری هست بتمرکز کردید. در صورتی که این جهان انتهایی ندارد پس قدردان همین آرامشی باشید که بهتون احساس خوب میده .. بهترین کاری که می تونید انجام بدید مدیتیشن هست و می تونید روی تنفس تون تمرکز کنید تا احساس آرامبخش دلچسبی پیدا کنید
موفق و پایدار و سلامت باشید
سلام دوست خوبم
آرامش حاصل اعتماد به خداوند و درک قوانین جهان هستی هست
ایمان به هدایت خداوند که ما همیشه در حال هدایت هستیم آرامش به همراه داره
وقتی قانون رو درک کنیم و به خداوند اعتماد کنیم خود جریان جهان مارو به مدار های بالا تر هدایت میکه
تو یه فایلی استاد گفتن که نگرانی و اضطراب با در حال هدایت بودن منافات داره یعنی کسی که ایمان داره و میدونه که خداوند هدایتش میکنه نیاز به نگرانی نیست
ما دنبال آرامش نمیریم بلکه عمل به قانون نتیجه اش آرامش هست و تکاملی ارچی بیشتر و بهتر عمل کنیم آرامش بیشتری داریم نیاز نیست نگران باشیم که آرامش چقدر هست همین که امروز حالمون خوبه خدارو شکر امروز به قانون عمل میکنم و قدم هایی که باید بردارم رو برمبدارم آرامش بیشتر و فردا و این حرفا خود به خود جاری میشه
انسان موحود و توحید نگران چیزی نیست که بخواد به دست بیاره یا از دست بده پس باید روی توحید و اعتماد به رب کار کنیم
در پناه خدا دوست خوبم
سلام
خب اینکه ارامش بیشتری هست که خیلی خوبه
شما زاویه دیدتون رو عوض کنید و در مورد این موضوع با خودتون صحبت کنید که اتفاقا این عالیه ارامش بیشتر هست و من هر چی جلوتر برم و تکاملمو طی کنم ( البته با کار کردن روی باورهام ) ارامش بیشتری نصیبم میشه و این باید براتون انگیزه ایجاد کنه تا همیشه در احساس خوب باشید
سلام
تو نباید به این موضوع که همیشه آرامش بیشتری هست که میتونی داشته باشی
اگه بخوای اینجوری به قضیه نگاه کنی به دید مقایسه
یکسره تو عذاب خواهی بود
حتی اگه یه مولتی میلیاردر بخواد به این فکر کنه که ثروت بیشتری وجود داره و اون نداره….خب احساس فقر میکنه
همیشه خودتو با دیروزت مقایسه کن
اگه ارامشت از دیروزت بیشتره خب تو موفق شدی
دیگه چیکار داری که جهان انتهایی در آرامش و ثروت و موفقیت نداره
تو نقش خودتو خوب بازی کن
موفق باشی
سلام
این افکار ، افکار وسواسی هست
مثل اینکه شما بخواهید سوار تاکسی بشید و تا خونه برید بعد یه تاکسی بیاد با این استدلال حتما تاکسی بهتر از این هم هست پس سوار نمیشم تا بعدی بیاد دوباره تاکسی بعد که اومد حتما بهتر از این هم هست دوباره سوار نمی شید پس تا آخر دنیا شما سوار تاکسی نمی شید
درسته که از هر خوبی بهترش هست اما اون لحظه بهتره به همون که داریم راضی باشیم تا شکر نعمت ،نعمت ما را افزون کنه
افکار وسواسی چیزی به شما اضافه نمی کنند فقط ذهن شما را مشغول می کنند
با تصمیم گیری سریع و اهمیت ندادن به این افکار آرام آرام از دستشون راحت میشید
موفق باشید
سلام دوست عزیز
ما در جهان فرکانسیک زندگی می کنیم
خاصیت جهان اینه که طیفی از فرکانس ها وجود داره و چیزی به تحت عنوان «فرکانس یا مدار مطلق» نداریم
در واقع این مطلق بودن فقط منحصر به جهان پس از مرگ هس که در اونجا یا خوبی مطلقه یعنی «بهشت» یا زجر و عذاب مطلق یعنی «جهنم»
ربطی به استرس گرفتن و اضطراب نداره.. ما باید جهانی که در اون زندگی می کنیم رو بشناسیم و از قوانینش آگاه باشیم تا بتونیم زندگی دلخواهمون رو بسازیم
ما انسانیم و به ارامش مطلق یا هر چیزی که عنوان مطلق داشته باشه در این دنیا نخواهیم رسید ..
این خاصیت جهانه و آفرینش انسان همینجوریه و خدا تشخیص داده باید این مدل باشه ، پس اضطراب مفهومی نداره جز جولون دادن نجواهای شیطانی که البته هدفش هم همینه
ما باید سعی کنیم تا حد امکان در بیشترین زمان ممکن در حس خوب باشیم و البته قطعا زمان هایی هم خواهد بود که افسار ذهن از دست ما خارج میشه اما طبیعیه چون انسانیم اما باید سعی کنیم سریع تر کنترل ذهن رو داشته باشیم
سلام دوست عزیز
اشتباه شما در این است که اکنون و زمان حال خودتان را نمی بینید
اگر اکنون آرامش دارید برای ان شکرگزار باشید
قدردان آن باشید
حال خودتان را خوب نگه دارید
درست است که هیچ چیز در این جهان مطلق نیست اما زمانی که آرامش دارید و نسبت به قبل این ارامش بیشتر شده است
همین مقدار را ببینید و به خودتان بگویید چقدر عالی و مطمین باشید بیشتر از آن هم باز برای شما به وجود خواهد آمد
پس قدر آن لحظه ای که در آن هستید را بدانید و قدردان آن باشید
سلام وقت بخیر دوست عزیز
بله درسته که شما هرچقدر آرامش داشته باشید باز هم میشه بیشتر از اون آرامش رو تجربه کرد
ولی لازم نیست شما این مقایسه رو داشته باشید
هیچکس نمیدونه نهایت آرامش چقدره و مطمعنا هیچکس اون نهایت آرامش رو تجربه نکرده و نخواهد کرد چون هیچ چیزی نمیتونه توی این جهان مطلق باشه
ولی جای ناراحتی و استرس نداره که
به خودت بگو من هرچقدر که آروم باشم جهان آرامش بیشتری بهم میده پس من همیشه خودمو آروم میکنه تا جهان هر دفعه این آرامش رو بیشتر کنه
مهم نیست که دیگران چقدر آرامش دارن خودم مهم هستم که هرروز یک درصد نسبت به دیروز بتونم آرامشم رو بیشتر کنم
به نام خداوند مهربان
سلام
شما باید تنها سعی کنید به آرامش کمی بیشتر از قبل دست یابید باید ببینید دلیل استرس شما چیست؟ با آوردن منطق های قوی برای ذهنتان و دیدن الگوها سپاسگزاری از داشته ها توجه به نکات مثبت و زیبایی ها به تدریج استرس خود را کاهش داده تا به تدریج خداوند و جهان هم به شما کمک کند و روند استرس شما کم و کمتر شود.
خدایا شکرت