اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سلام به استاد عزیزم و همه عزیزان و مریم جان نازنینم
خدارو شکر میکنم که در مسیر هدایت هستم و دراین سایت هستم وگرنه در این روزها بسیار ناآرامتر بودم من میخواهم بنویسم چون نوشتن تو سایت معجزه میکنه برای من امروز 18 دی ماه 1403 این نوشته رو ثبت میکنم امروز سه روز میشود که برادر 24 ساله من در بخش جراحی مغز و اعصاب بستری و هوشیاری اش پایین است ولی من امیدوارم وهرروز بهبود رو میبینم اون شبی که برادرم تصادف کرده بود یه جایی افتاده بود که انتهای روستا بود وساعت ده ونیم شب و هوا بسیار سرد بود ومنفی پنج درجه بود ولی خدا ازهمون لحظه معجزاتش رو برامون آغاز کرد سه نفر غریبه چنددقیقه بعد از اتفاق میرسن ودر کنار برادرم میمونن و سریع به اورژانس زنگ میزنن اکثر مردم از تاخیر و اخلاق نامناسب و کار انجام ندادن اون بیمارستان شاکی ان ولی به لطف الله اون شب پرستارانی اونجا حضور داشتن که بسیار سریع و آزمون ودل برای برادرم کار انجام میدادن و من اونجا به وضوح تفاوت رو احساس کردم وخدارا شکر کردم برای وجود اینهمه آدم خوب اونها برادرم رو احیا کردن وبرای عمل به یه بیمارستان دیگ منتقل شد که اون بیمارستان هم اکثراطرافیانم همون دید رو داشتن ومادرم هم میگفت اونجا نه ومن میگفتم مامان به خدابسپار بزار خودش حل کنه و خداروشکر اون بیمارستان هم به طور شگفت انگیزی کار مارو زود انجام دادن و به سرعت بردنش اتاق عمل و عملش انجام شد والان منتظرم تادوباره خدا معجزه کنه من از خدای خودم و استاد عزیزم سپاسگزارم که قانون تکامل رو برای من روشن کردن من الان میدونم برادر من عمل مغز باز انجام داده و نیاز به زمان داره تا تکاملشو طی کنه برای بهبودی درسته حالم گاهی بد میشه ولی سریع خودم رو آروم میکنم و یادآور میشم که بزارم خدا و برادرم کارشونو انجام بدن و طبق اون فایل قبلی که کلید اجابت دعاها بود وچراغ راه منه در این روزها من فقط ازخدامیخوام و خدا اجابت میکنه و خدا میگوید باش و میشود و یه تضادی که بهش برخوردم اینه که اطرافیانم انتظار دارن من الان سروصورتم داغون کنم شبانه روز گریه کنم و کنار مادرم باشم کلا واونا رو دلداری بدم ولی من میخوام اروم باشم وبه خدا اعتماد دارم یه تضاد دیگه هم بهش برخوردم این بود که همسرمن باخانواده ام صحبت نمیکنه و بهشون دلداری نمیده باهاشون سلام یا خداحافظی نمیکنه و حتی اگه من هم بخوام زیاد کنارشون باشم عصبی میشه ولی خب شب اول کلا کنار برادرم بود. و الان هم هرروز باعموم دنبال کارای برادرم هستن ولی تو این چندروزه داشت ویژگی های منفیش برام. بولد میشد وحسم رو بد میکرد که خدا این فایل رو برام فرستاد خدای من همین یعنی معجزه یعنی فهمیدم که مقایسه نکن چرا اینهمه نکات مثبتشو نمی بینی اصلا جرا فکر میکنی کار تو درسته کار اون غلط چرا فکر میکنی باخانوادت لجه چرا فکر میکنی بی احساسه وازخانوادت متنفره که همونارو جذب کنی واقعا اگه من بتونم یه ساعت فقط یه ساعت کامل به ویژگی های مثبت همسرم فکرکنم همهچیز در همون لحظه برام تغییر میکنه خدایا شکرت برای همه معجزه ها من تو این چندروزه به هرادمی برخورد میکنم بهم امید میده دوروبرم پرشده از ادمای خوب با حس خوب خدایا شکرت
خدایا شکرت
استاد عزیزم سپاسگزارم
همسر عزیزم ازت سپاسگزارم وخدارو برای داشتنت شکر میکنم
استاد میگفت اینکه از کارت ناراضی باشی کار من که حقوق نداره کار من که معلوم نیست کار من که پشتش حامی کسی نیست کار من که الکیه ه کسی میخوادش مهمم نیست نه آموزش درستی هست نه تمرین درستی میگفت یه احساس نارضایتی تولید میشه ه تو رو پایین میکشه و مشکلات برات میباره هر روز کارت سختتر میشه و حقوقش کمتر یارزشتر میشه چون تو توجهت روی سختیا و زشتیا یه کاره و طبق قانون سختی و زشتیا بیشتر و بیشتر میشه و تو ایین و پایینتر میری چون قانونه هرچی نارضایتی بیشتر مشکلات بیشتر و حالا برعکس هرچی رضایت مندی بیشتر زیبایی و شیرینیهای بیشتر یعنی هرچی توجه ت روی زیبایی کارت باشه چقدر کارتو دوست داری چقدر شیرینه چقدر لذت بخشه چقدر با ظرافت و آرام بخشه چقدر هدایتی پله پله های ساده شد میکنی رشد میکنی و بهتر میشی و همیشه حالت خوبه خوشحالی و نگاهت روی یباییهای کارته روی اون طرح زیبات رون مهارت که آروم آروم یشتر میشه روی روی مداد که روی کاغذ میرقصه طرحهای فوق العاده میده بیرون مبهای انرژی چشمات زیباترین لمها و عکسها رو فیلمها و میگیره و برای ذهنت میفرسته و ذهنت ونها رو زیباتر خلق میکنه و چقدر زیبایی و لذت اخته میشه من همیشه تو دلم این بود به هرچی توجه کنی شبیهش میشی و من رچی به زیبایی توجه میکردم همه میگن زیباتر شدی من همون زهرا ولی چون توجهم به زیبایی خودم زیباییها بیشتر شده زیبایی بیشتر بروج میده خیلی درس قشنگی بود یخوام قشنگ بره تو گوشم منو ببخش خدا جونی دیگه به جای اینکه بگم من اینجوریم بدبختم و فلانی خوشبخته و اونجوریه خودمو زندگیمو خونوادمو همسرمو کارمو یباییهاشو ببینم و عشق کنم پس دیگه میخوام دنبال آسونیو ذتهای خودم خودمو بقیه خونوادم باشم غرو بزارم کنار از خودت دایت میخوام
یه حسی میگه بنویس زیبایی هارو تو که طراحی حستی برای زیبایی های بیرونی
تو طراحی باش برای زیبایی های درونی وبنویس وسپاسگزار باش با خدا حرف بزن وارامشی بیشتر بساز با خدا در مورد زیبایی های خودت خانوادت شروع کن
زیبایی درمورد کار خودت وزندگیه قشنگت بنویس
تو که راحت میتونی بقیه رو تحسین کنی زندگی خودتم تحسین کن توکه راحت برای موفقیت ها نعمتهای بقیه شوق میکنی برای خودت هم شوق کن
چرا توی ثروت ثروت بقیه پیداس حقوقشون بالا همه بالاس پره ثروتن لدت میبرن وتو ثروت داری ولی ازش دوری لدت نمیبری لدتی نداره
پس قدم طلاییم اینه بنویسم از زیباییها
نوشتن از زیباییها
یه جور حال خوبو بیشتر میکنه من هر روز معجزاتمو روزانه مینویسم و شاید یه توصیح کوچیکم درموردشون بدم وهر روز سعی میکنم دیگه بیشتر کنم
ولی زهرا تو خیلی ساده میشه توجه بزاری روی نعمت هات وازشون لدت ببری الان چند دقیقه میخام در مورد بدنم بگم انقد بدنمو دوس دارم انقد هیولاس انقد مرتب وزیبا کار میکنه من همیشه عاشق این نطم قانون مندی بدنم شدم عاشق زیست شدم رفتم تو رشته زیست وخیلی زیبا عالی خود بخود کار میکنن مواد عالی میاد وجدب میشه داشتم در مورد هورمونها میخوندم که چقد باحال مثل مدیر های هر سازمان خودشونو هماهنگ میکنن وکلی ارزش میسازن کلیه یه کار قلب یه کار منظورم اینه جوری نتطیم شدن هر کدوم کارو به طور عالی انجام میده
و اگه ویروسی هم باشه خودش اوکیه
واقعا چرا
ما که میتونیم انقد زیبایی پیدا کنیم ببینیم تحسین کنیم شوق کنیم
سلام به استادِ جان و خانم شایسته زیبا و تمام هم فرکانسی های من…
آخ که چقدر این روزها، مقایسه کردن داره به ما آسیب میزنه، شبکه های اجتماعی و رسانه ها توجه و تمرکز مارو از روی اصل، از روی خودمون برداشته…
ما، یا اصلا من، خودم رو میگم، وقتی مخوام یک استوری بزارم توی شبکه های اجتماعی، مثلا یک سفر، از بهترین زمان، بهترین نقطه اون مکان، از زیباترین زاویه، بهترین نور، و کلی ادیت عکس میگیریم و اون رو روی استوری میزارم…
اصلا نیازی نیست دنبال الگو بگردیم وقتی خودمون اینجوریم، بعد با وجود اینکه واقعیت رو میدونیم، همچنان ذهن ما خودش رو مقایسه میکنه با دیگر افراد… و مقایسه سمِ خالصه، ویران کنندس
من با دوستانم گاهی سفر میرم، حالا شکرِ خدا مدت هاس که کار من شده توجه بر زیبایی ها، و درگیر شبکه های اجتماعی نیستم، ولی یسریارو میبینم، که اگر در طول روز 6 ساعتش توی یه لوکیشن زیباییم، اونا 4 ساعتش رو مشغول عکسو فیلم برداری و ادیتن، یعنی اصلا متوجه نمیشن کجان، متوجه نمیشن چقدر باید عمیق شد توی زیبایی ها، و حتی گاهی وقت ها بری اینکه تصویر اون ها زیبا بیاد دست به کارهای خطرناکی میزنن، توی مکانی میرن که احتمال وقوع صانحه بسیار زیاده…
واقعا چرا؟
ارززشش رو داره واقعا؟
اونوقت جالب اینه ک وقتی از سفر بر میگردیم خونه و عکسای خودشدن رو میبینن تازه متوجه میشن و میگن؟ واییی پسررر واقعا ما همچین جای خفنی بودیم؟
چرا؟ تا کی؟ مگه چقدر عمر میکنی که لذت نبری از طبیعت؟ لذت نبری از سفرهات، که بجای اینکه با چالش های طبیعت، شهر جدید، آدم های جدید، فرهنگ جدید، و… دستو پنجه نرم کنی، چیزی یاد بگیری، تجربه کسب کنی، در زیباییهاشون عمیق شی، وسیع تر بشی و… بیای و همه وقتت رو بزاری پای عکس گرفتن از زوایا و کارهای عجیبو غریب واس تو فضای مجازی که 4 نفر به به و چهچه کنن؟
ارزشش رو داره؟
▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎
در هرجا در هر شرایطی که هستیم، توجه کنیم بر زیبایی ها، بر اتفاقات خوب اطرافمون
و دست از مقایسه کردن خودمون، زندگیمون، پارتنرمون، شغلمون، وسیله نقلیمون و… برداریم
اقا اگر میخوای خوشبخت بشی باید ذهن مقایسه گرت رو تغیر بدی
یه متن بسیار جالب خوندم توی یکی از کتاب ها که اسمش یادم نیست با این کلام:
ما خوشبخت نیستیم، چون میخواهیم خوشبخت باشیم!!! بله، خوشبخت تر از دیگران…
و یک شخص مقایسه گر، اگر کره زمین رو سند ثبتی 6 دانگ به نامش بزنن، و بگن بیا تمام زمین برای تو…
باز هم خوشبخت نخواهد شد…
چون از درون خوشبخت نیست…
هرجا که عامل بیرونی بیاد، مثل آدم ها، زندگی های دیگه، مقایسه کردن با غیر از خودت، و… خوشبختی دور خواهد شد
سلام استاد عزیزم و مریم جون عزیز روز همگی دوستان هم بخیر و شادی باشه
استاد من شهرستان تفرش زندگی میکنم و دقیقاً همین مسائلو ما تو شهرمون داریم که خیلی حرفها رو میزنند
که تفرشی ها خسیسن .پول خرج کن نیستن ،کاسبی تو تفرش بده ،هیچ پیشرفتی تو تفرش وجود نداره در حالی که تفرش از نظر من خیلی شهر خوبیه
من خودم کوهنوردی رفتم چقدر جاهای دیدنی و قشنگی داره تفرش
فکر نمیکردم اصلاً تفرش این مدلی باشه و آدمهای خوب داره
و اتفاقاً مردای خوبی داره که اهل کارن اهل زندگین فتار خوبی دارند صبورانه برخورد میکنند اصالتا تفرشیم اما چهار پنج ساله که دیگه مستقر شدم تو تفرش
میبینم خیلی تفرش جای خوبیه و خیلی دوسش دارم از وقتی که زندگی میکنم بیشتر خوشم اومده .خیلی این مدلی صحبت میکنیم راجع به تفرش که درآمد نداره شهر خوبی نیست پیشرفتی توش نیست خیلی باورهای این چنینی و غلط کردن تو مخمون و خودمونم هی داریم بال و پر بهش میدیم
الان که فکر میکنم به حرفهای شما درگیر همچین مسائلی هستیم و فکر میکنیم که اگر بریم شهر دیگه مثلاً تهران پیشرفت میکنیم بهتره از لحاظ مالی از لحاظ ازدواج از همه لحاظ دقیقاً من دنبال یه همچین فایلی بودم دقیقاً دنبال یه همچین موضوعی بودم که بدونم باید این مسائلو چیکار بکنیم تو ذهنمون مگه میشه آدم تو شهر خودش نتونه به اون چیزی که میخواد برسه شهرهای دیگه خوبن برای تجربههای جدید اما چرا نباید آدم فکر بکنه که تو شهر خودش نمیتونه ازدواج بکنه چون آدم خوبی وجود نداره یا تو شهر خودش نمیتونه درآمد کسب بکنه چون که چون که آدمای درستی نداره خسیسن پیشرفت نمیکنه .من دنبال راه حل یه همچین مسئلهای بودم چون که دلم میخواد توی شهر خودم پیشرفت بکنم و درآمد خوبی داشته باشم و خوب ازدواج بکنم و برای تجربه کسب کردن لذت بردن زندگی به شهرهای دیگه به کشورهای دیگه مسافرت بکنم
اما اینو میدونم که من تو تفرش میتونم پولدار بشم میتونم درآمد خوبی داشته باشم میتونم ازدواج خوبی بکنم در صورتی که من یک بار جدا شدم و بچه دارم دقیقاً این موضوع خیلی از دخترا میگن من همچین حرفیو قبول ندارم و هیچ وقتم زیر بار همچین حرفی نرفتم
هستن آدمهایی که ازدواج میکنن با کسایی که جدا شدن این مسائل دقیقاً خودمون برای خودمون ساختیمش
ممنونم از شما استاد عزیز بابت این فایلهای بسیار عالی و زیبا و پرمحتوایی که داخل سایتتون میذارید و ما میتونیم استفاده بکنیم من به خودم قول رسیدم به تمامی خواستههامو دادم و متعهدانه و متعهدانه ادامه میدم تا زندگیمو اونجوری که دوست دارم بسازم و مطمئن هستم که موفق میشم یعنی وعده خداونده که این جهان به من کمک میکنه برای رسیدن به تمامی خواستههام به لذت بردن بیشترم و این را هم خوب میدونم که رمز رسیدن به تمام خواستههام شاد بودنه
و منتظر گام پنجم مهاجرت به مدار بالاتر هستم بیصبرانه
استادعزیزم توی یه فایلی گفتین تا توی مدارصحبتهاتون قرار نگیریم نمیفهمیم بعد یکسال که حدودا 50 فایل ازتون رو گوش کردم دیشب که همزمان با کار فایلها رو گوش میدادم یه جمله هایی ازتون میشنیدم که واقعا برام تازه بود وانگار تازه به مغزم اثابت میکردن ودینگ صدا میکرد
من این فایلها رو بالای 30 بار گوش کردم وخوشحالم چون حس میکنم مدارم بالاتر رفته
استاد جان یه اشتباه من وفکر میکنم اکثر افراد اینه که حس میکنیم ایراد از ما نیست دیگران باید عوض بشن بعد از چند ماه گوش دادن وکار کردن فهمیدم که من فقط میتونم خودم رو تغییر بدم نه همسرم رو ونه دخترم رو وبا تغییر من خیلی چیزا بهتر شد هرچند تغییرات من لاک پشتی هستن ولی خدا رو شکر که هستن
استاد عزیزم من دیشب توسایت نیومدم سر شب یه حسی بهم گفت بزار ببینم استاد فایل جدید نزاشتن وای یه ذوقی کردم از دیدنتون تو فایل جدید
استاد جان شاید باورتون نشه با دیدن هر بنر از فایل جدید اول دست وپام شل میشه از شوق زیاد چند ثانیه قفلم طوری که نمیتونم بازش کنم ندیده ونشنیده دلم میخواد زار بزنم
با خودم گفتم اول کامنت تشکر میزارم بعدش سراغ گوش سپردن به فایل میرم چهار کامنت اول رو خوندم ویه سر نخی دستم اومد
وای استاد جانم وقتی کنار بنر تعداد کامنتها رو برای یک روز دیدم احسنت گفتم به شما به تمام دوستان عزیز برای این تلاش فوق العاده
حالامرغ من ،مرغان هیچ وقت مرغ هم نبود کلاغ سیاه بود من خوب نیستم من به درد نخورم من زشتم
خانواده من سطح پایین هستن ،پدرم خوب نیست
موقع مدرسه رفتن کیف من خوب نیست کفشم خوب نیست ویه عزت نفس داغون ولهی داشتم تا همین امسال که به لطف الله پاک باشما آشنا شدم والا بهترم ودوره عزت نفس رو خریدم وکارمیکنم
استاد جانم مرغ همسایه من اینقدر غاز بود که حتی میگفتم غذاهای ما هم خوب نیست بعد ازدواج شوهرم به دردنخوره بقیه شوهر دارن زندگی دارن من هیچی ندارم
بچه دیگران خوبه واگه از مرغ همسایه بگم سر درازی داره وهیچ وقت انگشتم رو بر نگردوندم سمت خودم وبگم هی تو تویی که این همه وایراد میگیری خودت چی هستی خودت رو شخم بزن برو سراغ خودت نه دیگران
وای استاد جونم دوروزه روی رفتارهای دخترم ناراحتم وهمش از خودم میپرسم چرا وبا مرغ همسایه فهمیدم دوباره از خودم بپرسم چه چیز در من هست که این اتفاق ها رو ایجاد میکنه؟
اره تمام اینارو در حالی نوشتم که هنوز فایل شما رو گوش نکردم
استاد عزیزم آرزوی من برای شما عمرطولانی وبا عزت هست وقتی باخودم مرور میکنم شمارو وتلاشهاتون رو میبینم واقعا لایق الطاف ونعمتهای الهی هستین اینهمه روی خودتون کار میکنین وتلاشتون منقطع نیست وبه قول خودتون روبه جلو حرکت میکنین
واقعا نکته مهمی هست و خیلی وقتها باعث شده ما سپاسگزار نباشیم و حالا به یک تضاد برخوردیم اولا خدا رو مسبب این تضاد میدونیم و مثلاً من توی شغلم به یک ناخواسته برخورد کردم و تمام سرمایهمو از دست دادم من میام اولا شغلم رو سرکوب میکنم و این رو کار خدا میدونم و اصلا جوری میشم که میام شغل بقیه رو با خودم مقایسه میکنم و داشته هام رو فراموش میکنم و این افکار و رفتارها فقط به خود من ضربه میزنن و باعث میشن منی که به مدت پنج سال حتی سرما نخورده بودم دچار چنان مریضی میشم که باورش سخت هست و توی همون اوضاع سرم به سنگ خورد و خودم رو جمع و جور کردم بیماری من خوب شد و حالم هم خوب شد و کم کم نعمت ها هم سر و کله شأن پیدا شد و چقدر این احساس خوب مهم است و در بیشتر اوقات احساس بد از مقایسه زندگی خودم با دیگران به وجود میاد و این خیلی قوی و موزیانه عمل میکنه و ما پیوسته باید احساسم آن رو چک کنیم و بیشتر روی شناخت خودمان کار کنیم و اشکالی ندارد که گاهی ناراحت بشیم ولی باید تلاش کنیم که در احساس بد نمانیم ما هر چقدر بد بیاری داشته باشیم کلی نعمت و ثروت هنوز داریم همونها رو به یاد بیاریم و از نام خواسته اعتراض کنیم اگر مسأله آن به ما مربوط نباشد ولی اگر مسأله به ما مربوط باشد باید آن را حل کنیم و فرار نکنیم
البته در حالت تئوری خیلی آسان هست در عمل مرد کهن میخاد در پناه الله مهربان باشید
سلام به استادعزیزم ومریم جانم واقعا ممنون که انقدر فایل های پرازآگاهی میگذارید ودرکنارماهستید برای رشد وپیشرفت ،ممنون ازانگیزه هایی که بهمون میدید ،ممنون از این که درطول مسیربهمون گوشزدمیکنین وبهترراهنماییمون میکنید ..
من این وتجربه کردم که وقتی مشکلی در روابطم بادیگران پیش میاد،وباعث میشه به نکات بدش توجه کنم باعث میشه که باچندنفردیگه روابطم بدبشه وچندروزپیش این مشکل برام بوجوداومد وباخودم گفتم که تقصیرکس دیگه نیست ،وتقصیرمنه که ازاین اتفاق هایی که مشابه هم هستند برام بیوفته ،شاید اولیش تقصیرمن نباشه اما به خاطر توجه وتمرکزمن به نکات بد دیگران واحساس بد ،احساس بدمن بیشترمیشه …
درمورد این که کسب وکارتویه مکان دیگه بهتره ،بااونجافروش بیشتره منم ازاین ترمزهادارم ولی الان میخام باورمخالفش وبسازم که به نفعمه ،میدونم کنترل ذهن کارآسونی نیست ،ولی ماباهرمنطقی دست مون وببریم توآتیش دست مون میسوزه .
برای خیلی ازماممکنه که مرغ همسایه غاز باشه ومقایسه کنیم امااگه توفضایی نریم که دیگران چه میکنند یا اطلاعی داشته باشیم وسرک نکشیم توزندگی شون این اتفاق کمترمیوفته وماتوبحث مقایسه نیستیم ،خداروشکرمن اینستا نمیرم چون پرازمقایسه س و میبینم موقع هایی که ورودیم از اینستاس چه قدر مقایسه میادبه ذهنم ومیخام خودم ومثل اونا وفق بدم ولی نمیبینم درآرامشم ..
تواین چندروزکنترل ذهن برام سخته ولی بایدازپسش بربیام چون منم که اتفاقات وشرایط ومیسازم .
واقعا من چند درصد باورکردم که همه چی 0تا 100 دست خودمه ؟؟؟
ممنون بابت مهاجرت به مداربالاتر …واقعا عالی وتاثیرگذاره ،تواین چندروز دوتاازهدایت های بزرگ خداوند برام واضح ترشده احتیاج دارم به مداربالاترتابتونم بهترین کنترل ذهن وداشته باشم تا شرایط وتغییربدم ازچیزی که نمیخام به چیزی که میخام …
استاد عزیزم من فقط بیست دقیقه از این فایل را گوش دادم حسم گفت اول کامنت بزارم بعد فایل را گوش بدم
اسم فایل را دیدم چقدر انگار این فایل را برای من گذاشته بودید
استاد من همیشه همسرم را با بقیه مقایسه میکردم مثلاً دوستم که همسایه امان هم هست همیشه همسرم را با همسر دوستم مقایسه میکردم که چقدر شوهر اون با محبته آزادی بیشتری به خانمش میده دوستم راحت خرید میکرد راحت خونه دوست وفامیلش میرفت و همیشه دوستم آزادی زمانی مکانی ومالی داشت ومن همیشه خودم را زجر میدادم چرا نباید همسر من بامن اینطور رفتار کنه ومن حتی بدون اجازه همسرم تا خیابون نمیتونستم برم
باید هر جا میرفتم از همسرم اجازه بگیرم واین باعث رنجش من بود و حتی از همسرم فاصله میگرفتم و همیشه حالم بد بود
همین دوستم که اینقدر آزاد بود وراحت زندگی میکرد یک آن فهمیدم شوهرش بهش خیانت کرده و بعد از چندین ماه کارشان به طلاق کشید فهمیدم که شوهرش آزادی داده تا خودش راحت خیانت کنه
من باور کردم که شوهرم را همان طور که هست قبولش کنم ودست از مقایسه بردارم
من یه کارگاه تولیدی کوچک دارم همزمان برادر شوهرم خواهر شوهرم تولیدی پوشاک دارن همیشه با شوهرم بحث داشتم که اونا موفق ترن اونا بهتر فروش دارن ومشتری های بهتر دارن چرا ما نمیتوانیم مثل اونا باشیم و شوهرم راحت تر کنار میاد ومیگفت خدا روزی هر کس را به اندازه خودش میده روزی ما هم همینقدر است ومن قبول نداشتم
میگفتم باید بیشتر فعالیت کنیم ومشتری های بهتر به گردیم پیدا کنیم هر لحظه دارای های خواهر شوهرم را میدیدم احساس بدی داشتم چرا نباید من مثل اونا موفق نشوم
یا،چندین ساله که من چاق هستم و اضافه وزن دارم چندین ساله که درگیر اینم که انواع قرص ها و رژیم ها را گرفتم ونشد وچند کیلو لاغر میشدم وباز بر میگشت وچاقتر میشدم وخانم های فامیل رامیدیم که آنقدر خوشتیب ولاغر بودن ولباس ها ی که تو مجلس میپوشیدن وجذاب میشدم من زجر میکشیدم وقتی مجلسی میخواستم برم چون لباس باب میلم پیدا نمیکردم
این مثال وخیلی چیز های دیگر تو زندگی ام باعث شده بود خودم را عذاب بدم و احساس بدبختی کنم اما میخوام خودم باشم و تمام زندگی و اطرافیانم را همینطور که هستن قبول کنم ودست از مقایسه بردارم بپذیرم وحال و احساسم را خوب کنم
به جای مقایسه کردن نکات مثبت عزیزانم وخودم را پیدا کنم
استادتویکی ازفایلها گفتین خدااول میزنه روی سرشونت که بیداربشی بیدارنشی یکم محکمترمیزنه بیدارنشی چک میزنه بیدارنشی دیگه باچک ولقد میوفته بجونت که بیدارت کنه منکه اصلا تحمل کتک خوردن ندارم ازهمون اولش که زد روسرشونم بیدارمیشم هدایتهای خدارودنبال میکنم وباهوشیاری قدم به قدم زندگیمومیسازم
به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام به استاد عزیزم و همه عزیزان و مریم جان نازنینم
خدارو شکر میکنم که در مسیر هدایت هستم و دراین سایت هستم وگرنه در این روزها بسیار ناآرامتر بودم من میخواهم بنویسم چون نوشتن تو سایت معجزه میکنه برای من امروز 18 دی ماه 1403 این نوشته رو ثبت میکنم امروز سه روز میشود که برادر 24 ساله من در بخش جراحی مغز و اعصاب بستری و هوشیاری اش پایین است ولی من امیدوارم وهرروز بهبود رو میبینم اون شبی که برادرم تصادف کرده بود یه جایی افتاده بود که انتهای روستا بود وساعت ده ونیم شب و هوا بسیار سرد بود ومنفی پنج درجه بود ولی خدا ازهمون لحظه معجزاتش رو برامون آغاز کرد سه نفر غریبه چنددقیقه بعد از اتفاق میرسن ودر کنار برادرم میمونن و سریع به اورژانس زنگ میزنن اکثر مردم از تاخیر و اخلاق نامناسب و کار انجام ندادن اون بیمارستان شاکی ان ولی به لطف الله اون شب پرستارانی اونجا حضور داشتن که بسیار سریع و آزمون ودل برای برادرم کار انجام میدادن و من اونجا به وضوح تفاوت رو احساس کردم وخدارا شکر کردم برای وجود اینهمه آدم خوب اونها برادرم رو احیا کردن وبرای عمل به یه بیمارستان دیگ منتقل شد که اون بیمارستان هم اکثراطرافیانم همون دید رو داشتن ومادرم هم میگفت اونجا نه ومن میگفتم مامان به خدابسپار بزار خودش حل کنه و خداروشکر اون بیمارستان هم به طور شگفت انگیزی کار مارو زود انجام دادن و به سرعت بردنش اتاق عمل و عملش انجام شد والان منتظرم تادوباره خدا معجزه کنه من از خدای خودم و استاد عزیزم سپاسگزارم که قانون تکامل رو برای من روشن کردن من الان میدونم برادر من عمل مغز باز انجام داده و نیاز به زمان داره تا تکاملشو طی کنه برای بهبودی درسته حالم گاهی بد میشه ولی سریع خودم رو آروم میکنم و یادآور میشم که بزارم خدا و برادرم کارشونو انجام بدن و طبق اون فایل قبلی که کلید اجابت دعاها بود وچراغ راه منه در این روزها من فقط ازخدامیخوام و خدا اجابت میکنه و خدا میگوید باش و میشود و یه تضادی که بهش برخوردم اینه که اطرافیانم انتظار دارن من الان سروصورتم داغون کنم شبانه روز گریه کنم و کنار مادرم باشم کلا واونا رو دلداری بدم ولی من میخوام اروم باشم وبه خدا اعتماد دارم یه تضاد دیگه هم بهش برخوردم این بود که همسرمن باخانواده ام صحبت نمیکنه و بهشون دلداری نمیده باهاشون سلام یا خداحافظی نمیکنه و حتی اگه من هم بخوام زیاد کنارشون باشم عصبی میشه ولی خب شب اول کلا کنار برادرم بود. و الان هم هرروز باعموم دنبال کارای برادرم هستن ولی تو این چندروزه داشت ویژگی های منفیش برام. بولد میشد وحسم رو بد میکرد که خدا این فایل رو برام فرستاد خدای من همین یعنی معجزه یعنی فهمیدم که مقایسه نکن چرا اینهمه نکات مثبتشو نمی بینی اصلا جرا فکر میکنی کار تو درسته کار اون غلط چرا فکر میکنی باخانوادت لجه چرا فکر میکنی بی احساسه وازخانوادت متنفره که همونارو جذب کنی واقعا اگه من بتونم یه ساعت فقط یه ساعت کامل به ویژگی های مثبت همسرم فکرکنم همهچیز در همون لحظه برام تغییر میکنه خدایا شکرت برای همه معجزه ها من تو این چندروزه به هرادمی برخورد میکنم بهم امید میده دوروبرم پرشده از ادمای خوب با حس خوب خدایا شکرت
خدایا شکرت
استاد عزیزم سپاسگزارم
همسر عزیزم ازت سپاسگزارم وخدارو برای داشتنت شکر میکنم
خدایا شکرت که پدرومادرم سالم وسلامت هستن
خدایا شکرت که برای برادرم معجزه کردی ودر کنارمونی
خدایا شکرت برای همه چیز
خداجونم من به هرخیری ازتو بمن برسه محتاجم
به نام خدای بخشنده مهربان
استاد میگفت اینکه از کارت ناراضی باشی کار من که حقوق نداره کار من که معلوم نیست کار من که پشتش حامی کسی نیست کار من که الکیه ه کسی میخوادش مهمم نیست نه آموزش درستی هست نه تمرین درستی میگفت یه احساس نارضایتی تولید میشه ه تو رو پایین میکشه و مشکلات برات میباره هر روز کارت سختتر میشه و حقوقش کمتر یارزشتر میشه چون تو توجهت روی سختیا و زشتیا یه کاره و طبق قانون سختی و زشتیا بیشتر و بیشتر میشه و تو ایین و پایینتر میری چون قانونه هرچی نارضایتی بیشتر مشکلات بیشتر و حالا برعکس هرچی رضایت مندی بیشتر زیبایی و شیرینیهای بیشتر یعنی هرچی توجه ت روی زیبایی کارت باشه چقدر کارتو دوست داری چقدر شیرینه چقدر لذت بخشه چقدر با ظرافت و آرام بخشه چقدر هدایتی پله پله های ساده شد میکنی رشد میکنی و بهتر میشی و همیشه حالت خوبه خوشحالی و نگاهت روی یباییهای کارته روی اون طرح زیبات رون مهارت که آروم آروم یشتر میشه روی روی مداد که روی کاغذ میرقصه طرحهای فوق العاده میده بیرون مبهای انرژی چشمات زیباترین لمها و عکسها رو فیلمها و میگیره و برای ذهنت میفرسته و ذهنت ونها رو زیباتر خلق میکنه و چقدر زیبایی و لذت اخته میشه من همیشه تو دلم این بود به هرچی توجه کنی شبیهش میشی و من رچی به زیبایی توجه میکردم همه میگن زیباتر شدی من همون زهرا ولی چون توجهم به زیبایی خودم زیباییها بیشتر شده زیبایی بیشتر بروج میده خیلی درس قشنگی بود یخوام قشنگ بره تو گوشم منو ببخش خدا جونی دیگه به جای اینکه بگم من اینجوریم بدبختم و فلانی خوشبخته و اونجوریه خودمو زندگیمو خونوادمو همسرمو کارمو یباییهاشو ببینم و عشق کنم پس دیگه میخوام دنبال آسونیو ذتهای خودم خودمو بقیه خونوادم باشم غرو بزارم کنار از خودت دایت میخوام
یه حسی میگه بنویس زیبایی هارو تو که طراحی حستی برای زیبایی های بیرونی
تو طراحی باش برای زیبایی های درونی وبنویس وسپاسگزار باش با خدا حرف بزن وارامشی بیشتر بساز با خدا در مورد زیبایی های خودت خانوادت شروع کن
زیبایی درمورد کار خودت وزندگیه قشنگت بنویس
تو که راحت میتونی بقیه رو تحسین کنی زندگی خودتم تحسین کن توکه راحت برای موفقیت ها نعمتهای بقیه شوق میکنی برای خودت هم شوق کن
چرا توی ثروت ثروت بقیه پیداس حقوقشون بالا همه بالاس پره ثروتن لدت میبرن وتو ثروت داری ولی ازش دوری لدت نمیبری لدتی نداره
پس قدم طلاییم اینه بنویسم از زیباییها
نوشتن از زیباییها
یه جور حال خوبو بیشتر میکنه من هر روز معجزاتمو روزانه مینویسم و شاید یه توصیح کوچیکم درموردشون بدم وهر روز سعی میکنم دیگه بیشتر کنم
ولی زهرا تو خیلی ساده میشه توجه بزاری روی نعمت هات وازشون لدت ببری الان چند دقیقه میخام در مورد بدنم بگم انقد بدنمو دوس دارم انقد هیولاس انقد مرتب وزیبا کار میکنه من همیشه عاشق این نطم قانون مندی بدنم شدم عاشق زیست شدم رفتم تو رشته زیست وخیلی زیبا عالی خود بخود کار میکنن مواد عالی میاد وجدب میشه داشتم در مورد هورمونها میخوندم که چقد باحال مثل مدیر های هر سازمان خودشونو هماهنگ میکنن وکلی ارزش میسازن کلیه یه کار قلب یه کار منظورم اینه جوری نتطیم شدن هر کدوم کارو به طور عالی انجام میده
و اگه ویروسی هم باشه خودش اوکیه
واقعا چرا
ما که میتونیم انقد زیبایی پیدا کنیم ببینیم تحسین کنیم شوق کنیم
همش غر همش ناسپاسی چرا زندگیت خانوادت کارت همه چیت اخه چرا عاشق نشدی چرا نمیتونی لدت ببری چرا زیباییاشو نمتونی ببینی
بسمِ الله الرَحمن الَرحیم
سلام به استادِ جان و خانم شایسته زیبا و تمام هم فرکانسی های من…
آخ که چقدر این روزها، مقایسه کردن داره به ما آسیب میزنه، شبکه های اجتماعی و رسانه ها توجه و تمرکز مارو از روی اصل، از روی خودمون برداشته…
ما، یا اصلا من، خودم رو میگم، وقتی مخوام یک استوری بزارم توی شبکه های اجتماعی، مثلا یک سفر، از بهترین زمان، بهترین نقطه اون مکان، از زیباترین زاویه، بهترین نور، و کلی ادیت عکس میگیریم و اون رو روی استوری میزارم…
اصلا نیازی نیست دنبال الگو بگردیم وقتی خودمون اینجوریم، بعد با وجود اینکه واقعیت رو میدونیم، همچنان ذهن ما خودش رو مقایسه میکنه با دیگر افراد… و مقایسه سمِ خالصه، ویران کنندس
من با دوستانم گاهی سفر میرم، حالا شکرِ خدا مدت هاس که کار من شده توجه بر زیبایی ها، و درگیر شبکه های اجتماعی نیستم، ولی یسریارو میبینم، که اگر در طول روز 6 ساعتش توی یه لوکیشن زیباییم، اونا 4 ساعتش رو مشغول عکسو فیلم برداری و ادیتن، یعنی اصلا متوجه نمیشن کجان، متوجه نمیشن چقدر باید عمیق شد توی زیبایی ها، و حتی گاهی وقت ها بری اینکه تصویر اون ها زیبا بیاد دست به کارهای خطرناکی میزنن، توی مکانی میرن که احتمال وقوع صانحه بسیار زیاده…
واقعا چرا؟
ارززشش رو داره واقعا؟
اونوقت جالب اینه ک وقتی از سفر بر میگردیم خونه و عکسای خودشدن رو میبینن تازه متوجه میشن و میگن؟ واییی پسررر واقعا ما همچین جای خفنی بودیم؟
چرا؟ تا کی؟ مگه چقدر عمر میکنی که لذت نبری از طبیعت؟ لذت نبری از سفرهات، که بجای اینکه با چالش های طبیعت، شهر جدید، آدم های جدید، فرهنگ جدید، و… دستو پنجه نرم کنی، چیزی یاد بگیری، تجربه کسب کنی، در زیباییهاشون عمیق شی، وسیع تر بشی و… بیای و همه وقتت رو بزاری پای عکس گرفتن از زوایا و کارهای عجیبو غریب واس تو فضای مجازی که 4 نفر به به و چهچه کنن؟
ارزشش رو داره؟
▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎
در هرجا در هر شرایطی که هستیم، توجه کنیم بر زیبایی ها، بر اتفاقات خوب اطرافمون
و دست از مقایسه کردن خودمون، زندگیمون، پارتنرمون، شغلمون، وسیله نقلیمون و… برداریم
اقا اگر میخوای خوشبخت بشی باید ذهن مقایسه گرت رو تغیر بدی
یه متن بسیار جالب خوندم توی یکی از کتاب ها که اسمش یادم نیست با این کلام:
ما خوشبخت نیستیم، چون میخواهیم خوشبخت باشیم!!! بله، خوشبخت تر از دیگران…
و یک شخص مقایسه گر، اگر کره زمین رو سند ثبتی 6 دانگ به نامش بزنن، و بگن بیا تمام زمین برای تو…
باز هم خوشبخت نخواهد شد…
چون از درون خوشبخت نیست…
هرجا که عامل بیرونی بیاد، مثل آدم ها، زندگی های دیگه، مقایسه کردن با غیر از خودت، و… خوشبختی دور خواهد شد
••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••
یاد شعری از معینی افتادم…
مِی شدم، ساقی شدم، ساغر شدم، مستی شدم
تا ز تاکستان هستی خوشه چیدم خویش را
سردی کاشانه را با آه…! گرمی دادهام
راه را بر خورشید بستم تا دمیدم خویش را
اشک و من با یک ترازو قدر هم بشناختیم
ارزش من بین که با گوهر کشیدم خویش را
بزمسازانِ جهان مِی از سبوی پُر خورند
من تُهیپیمانه بودم سرکشیدم خویش را
بردهداران زمانها چوب حراجم زدند
دست اول تا برآمد خود خریدم خویش را
شمعم و با سوختن تا آخرین دم زندهام
قطرهقطره سوختم تا آفریدم خویش را
▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎
• هرجا بریم، راجب هر مسئله ای که صحبت کنیم، آخرش برمیگردیم به توحید…
به اینکه باید تنها بر روی خدا حساب کرد
باید باور کنیم که تنها خودمون خالق شرایط خودمون هستیم
و دست هر عامل بیرونی دیگه ای رو از زندگیمون بیرون بکشیم
اگر که سعادت و خوشبختی رو میخوایم…
در پناه یگانه قدرت
خدایاشکرت همسرم خیلی باهوشه
خدایاشکرت همسرم وقتی بارداربودم وکرونا گرفتم نفس نمیتونستم بکشم دوهفته بمن خیلی رسید
خدایاشکرت من اولویت اصلی همسرم هستم
خدایاشکرت هروز میادمیگه چیزی میخای بخرم
خدایاشکرت هرکاری ازدستش بربیادبرای خانوادم انجام میده
خدایاشکرت محترمانه بامن صحبت میکنه وجدی
خدایاشکرت دستش به نوازش بلندمیشه
خدایاشکرت هرلحظه دخترموتشویق میکنه همسرم
خدایاشکرت میشینه باعشق فیلم عروسی نگاه میکنه
خدایاشکرت درتالار بهتربن عروسی گرفت
خدایاشکرت بهترین ماه عسل برد
خدایاشکرت همیشه 100٪اموالشوبنامم میکنه
خدایاشکرت قیافه جذاب ومردونه داره همسرم
خدایاشکرت متوکله
خدایاشکرت پخته وعاقله
خدایاشکرت بامن مشورت میکنه
خدایاشکرت شوخه همسرم
خدایاشکرت اینقدرباهوشه وپاکه فقط بامردها وادمهای حسابی درارتباط
خدایاشکرت بامعرفته
خدایاشکرت خیلی دست دلبازه همسرم
خدایاشکرت میوه تنقلات گوشت برنج و….درجه یک میخره
خدایاشکرت همیشه وقتی مطمینه منو ویانا لباس وکفش زیاد خریدیم میره براخودش میخره همسرم
خدایاشکرت پول میزنه بکارتم
خدایاشکرت کارهای تعمیرات وسایلوخودبخودانجام میده درمنزلمون همسرم
خدایاشکرت باشغل ودرامدمن کارنداره همسرم
خدایاشکرت سرش توکارخودش وزندگی خودشه
خدایاشکرت با اینکه قانون و اموزشهای استادبلدنیست به فروانی بشدت اعتقاد داره
مقایسه نمیکنه همسرم خدایاشکرت
خودبرتربینی نداره همسرم خدایاشکرت
غرور نداره خدایاشکرت
تنبل نیست همسرم خدایاشکرت
حسودنیست خدایاشکرت
قضاوت وغیبت نمیکنه همسرم خدایاشکرت
بددهن نیست خدایاشکرت
لات نیست خدایاشکرت
اروم صحبت میکنه خدایاشکرت
چون درجوانی خیلی شربوده سعی میکنه بهتربن رفتارشوبمن نشون بده خدایاشکرت
به عمم خیلی احترام میزاره وهروقت سه رو خونه عمم میریم خورد وخوراک میخره همسرم خدایاشکرت
به ماشین خیلی میرسه خدایاشکرت
نقاشی جوشکاری برق کشی گچ کاری تعمیرماشین لوله کشی کامپیوتر و…بلده همسرم خدایاشکرت
دیگه دنبال تایید وتحسین نیستش خدایاشکرت
بچه رو توخیابون بغل میکنه نمیزاره من خسته بشم خدایاشکرت
به همین دلیل میگم شخص اگرمولتی میلیادر باشه بازم من ازاون شخص خوشبختترم خدایاشکرت
درخانوادهای معمولی خوشبختترم ازخودم ندیدم خدایاشکرت
سلام استاد عزیزم و مریم جون عزیز روز همگی دوستان هم بخیر و شادی باشه
استاد من شهرستان تفرش زندگی میکنم و دقیقاً همین مسائلو ما تو شهرمون داریم که خیلی حرفها رو میزنند
که تفرشی ها خسیسن .پول خرج کن نیستن ،کاسبی تو تفرش بده ،هیچ پیشرفتی تو تفرش وجود نداره در حالی که تفرش از نظر من خیلی شهر خوبیه
من خودم کوهنوردی رفتم چقدر جاهای دیدنی و قشنگی داره تفرش
فکر نمیکردم اصلاً تفرش این مدلی باشه و آدمهای خوب داره
و اتفاقاً مردای خوبی داره که اهل کارن اهل زندگین فتار خوبی دارند صبورانه برخورد میکنند اصالتا تفرشیم اما چهار پنج ساله که دیگه مستقر شدم تو تفرش
میبینم خیلی تفرش جای خوبیه و خیلی دوسش دارم از وقتی که زندگی میکنم بیشتر خوشم اومده .خیلی این مدلی صحبت میکنیم راجع به تفرش که درآمد نداره شهر خوبی نیست پیشرفتی توش نیست خیلی باورهای این چنینی و غلط کردن تو مخمون و خودمونم هی داریم بال و پر بهش میدیم
الان که فکر میکنم به حرفهای شما درگیر همچین مسائلی هستیم و فکر میکنیم که اگر بریم شهر دیگه مثلاً تهران پیشرفت میکنیم بهتره از لحاظ مالی از لحاظ ازدواج از همه لحاظ دقیقاً من دنبال یه همچین فایلی بودم دقیقاً دنبال یه همچین موضوعی بودم که بدونم باید این مسائلو چیکار بکنیم تو ذهنمون مگه میشه آدم تو شهر خودش نتونه به اون چیزی که میخواد برسه شهرهای دیگه خوبن برای تجربههای جدید اما چرا نباید آدم فکر بکنه که تو شهر خودش نمیتونه ازدواج بکنه چون آدم خوبی وجود نداره یا تو شهر خودش نمیتونه درآمد کسب بکنه چون که چون که آدمای درستی نداره خسیسن پیشرفت نمیکنه .من دنبال راه حل یه همچین مسئلهای بودم چون که دلم میخواد توی شهر خودم پیشرفت بکنم و درآمد خوبی داشته باشم و خوب ازدواج بکنم و برای تجربه کسب کردن لذت بردن زندگی به شهرهای دیگه به کشورهای دیگه مسافرت بکنم
اما اینو میدونم که من تو تفرش میتونم پولدار بشم میتونم درآمد خوبی داشته باشم میتونم ازدواج خوبی بکنم در صورتی که من یک بار جدا شدم و بچه دارم دقیقاً این موضوع خیلی از دخترا میگن من همچین حرفیو قبول ندارم و هیچ وقتم زیر بار همچین حرفی نرفتم
هستن آدمهایی که ازدواج میکنن با کسایی که جدا شدن این مسائل دقیقاً خودمون برای خودمون ساختیمش
ممنونم از شما استاد عزیز بابت این فایلهای بسیار عالی و زیبا و پرمحتوایی که داخل سایتتون میذارید و ما میتونیم استفاده بکنیم من به خودم قول رسیدم به تمامی خواستههامو دادم و متعهدانه و متعهدانه ادامه میدم تا زندگیمو اونجوری که دوست دارم بسازم و مطمئن هستم که موفق میشم یعنی وعده خداونده که این جهان به من کمک میکنه برای رسیدن به تمامی خواستههام به لذت بردن بیشترم و این را هم خوب میدونم که رمز رسیدن به تمام خواستههام شاد بودنه
و منتظر گام پنجم مهاجرت به مدار بالاتر هستم بیصبرانه
به نام خداوند بخشنده مهربان که تنها یاریگر من است
سلام خدمت استاد عزیزم ومریم جان گرامی
استادعزیزم توی یه فایلی گفتین تا توی مدارصحبتهاتون قرار نگیریم نمیفهمیم بعد یکسال که حدودا 50 فایل ازتون رو گوش کردم دیشب که همزمان با کار فایلها رو گوش میدادم یه جمله هایی ازتون میشنیدم که واقعا برام تازه بود وانگار تازه به مغزم اثابت میکردن ودینگ صدا میکرد
من این فایلها رو بالای 30 بار گوش کردم وخوشحالم چون حس میکنم مدارم بالاتر رفته
استاد جان یه اشتباه من وفکر میکنم اکثر افراد اینه که حس میکنیم ایراد از ما نیست دیگران باید عوض بشن بعد از چند ماه گوش دادن وکار کردن فهمیدم که من فقط میتونم خودم رو تغییر بدم نه همسرم رو ونه دخترم رو وبا تغییر من خیلی چیزا بهتر شد هرچند تغییرات من لاک پشتی هستن ولی خدا رو شکر که هستن
استاد عزیزم من دیشب توسایت نیومدم سر شب یه حسی بهم گفت بزار ببینم استاد فایل جدید نزاشتن وای یه ذوقی کردم از دیدنتون تو فایل جدید
استاد جان شاید باورتون نشه با دیدن هر بنر از فایل جدید اول دست وپام شل میشه از شوق زیاد چند ثانیه قفلم طوری که نمیتونم بازش کنم ندیده ونشنیده دلم میخواد زار بزنم
با خودم گفتم اول کامنت تشکر میزارم بعدش سراغ گوش سپردن به فایل میرم چهار کامنت اول رو خوندم ویه سر نخی دستم اومد
وای استاد جانم وقتی کنار بنر تعداد کامنتها رو برای یک روز دیدم احسنت گفتم به شما به تمام دوستان عزیز برای این تلاش فوق العاده
حالامرغ من ،مرغان هیچ وقت مرغ هم نبود کلاغ سیاه بود من خوب نیستم من به درد نخورم من زشتم
خانواده من سطح پایین هستن ،پدرم خوب نیست
موقع مدرسه رفتن کیف من خوب نیست کفشم خوب نیست ویه عزت نفس داغون ولهی داشتم تا همین امسال که به لطف الله پاک باشما آشنا شدم والا بهترم ودوره عزت نفس رو خریدم وکارمیکنم
استاد جانم مرغ همسایه من اینقدر غاز بود که حتی میگفتم غذاهای ما هم خوب نیست بعد ازدواج شوهرم به دردنخوره بقیه شوهر دارن زندگی دارن من هیچی ندارم
بچه دیگران خوبه واگه از مرغ همسایه بگم سر درازی داره وهیچ وقت انگشتم رو بر نگردوندم سمت خودم وبگم هی تو تویی که این همه وایراد میگیری خودت چی هستی خودت رو شخم بزن برو سراغ خودت نه دیگران
وای استاد جونم دوروزه روی رفتارهای دخترم ناراحتم وهمش از خودم میپرسم چرا وبا مرغ همسایه فهمیدم دوباره از خودم بپرسم چه چیز در من هست که این اتفاق ها رو ایجاد میکنه؟
اره تمام اینارو در حالی نوشتم که هنوز فایل شما رو گوش نکردم
استاد عزیزم آرزوی من برای شما عمرطولانی وبا عزت هست وقتی باخودم مرور میکنم شمارو وتلاشهاتون رو میبینم واقعا لایق الطاف ونعمتهای الهی هستین اینهمه روی خودتون کار میکنین وتلاشتون منقطع نیست وبه قول خودتون روبه جلو حرکت میکنین
هزاران سپاس از شما عزیز وهزاران دورود برشما
به نام خداوند بخشنده مهربان
خدایا شکرت اگر گاهی من بتونم غازهای خودم رو ببینم
واقعا نکته مهمی هست و خیلی وقتها باعث شده ما سپاسگزار نباشیم و حالا به یک تضاد برخوردیم اولا خدا رو مسبب این تضاد میدونیم و مثلاً من توی شغلم به یک ناخواسته برخورد کردم و تمام سرمایهمو از دست دادم من میام اولا شغلم رو سرکوب میکنم و این رو کار خدا میدونم و اصلا جوری میشم که میام شغل بقیه رو با خودم مقایسه میکنم و داشته هام رو فراموش میکنم و این افکار و رفتارها فقط به خود من ضربه میزنن و باعث میشن منی که به مدت پنج سال حتی سرما نخورده بودم دچار چنان مریضی میشم که باورش سخت هست و توی همون اوضاع سرم به سنگ خورد و خودم رو جمع و جور کردم بیماری من خوب شد و حالم هم خوب شد و کم کم نعمت ها هم سر و کله شأن پیدا شد و چقدر این احساس خوب مهم است و در بیشتر اوقات احساس بد از مقایسه زندگی خودم با دیگران به وجود میاد و این خیلی قوی و موزیانه عمل میکنه و ما پیوسته باید احساسم آن رو چک کنیم و بیشتر روی شناخت خودمان کار کنیم و اشکالی ندارد که گاهی ناراحت بشیم ولی باید تلاش کنیم که در احساس بد نمانیم ما هر چقدر بد بیاری داشته باشیم کلی نعمت و ثروت هنوز داریم همونها رو به یاد بیاریم و از نام خواسته اعتراض کنیم اگر مسأله آن به ما مربوط نباشد ولی اگر مسأله به ما مربوط باشد باید آن را حل کنیم و فرار نکنیم
البته در حالت تئوری خیلی آسان هست در عمل مرد کهن میخاد در پناه الله مهربان باشید
به نام خدایی که هرلحظه مراهدایت وحمایت میکند..
سلام به استادعزیزم ومریم جانم واقعا ممنون که انقدر فایل های پرازآگاهی میگذارید ودرکنارماهستید برای رشد وپیشرفت ،ممنون ازانگیزه هایی که بهمون میدید ،ممنون از این که درطول مسیربهمون گوشزدمیکنین وبهترراهنماییمون میکنید ..
من این وتجربه کردم که وقتی مشکلی در روابطم بادیگران پیش میاد،وباعث میشه به نکات بدش توجه کنم باعث میشه که باچندنفردیگه روابطم بدبشه وچندروزپیش این مشکل برام بوجوداومد وباخودم گفتم که تقصیرکس دیگه نیست ،وتقصیرمنه که ازاین اتفاق هایی که مشابه هم هستند برام بیوفته ،شاید اولیش تقصیرمن نباشه اما به خاطر توجه وتمرکزمن به نکات بد دیگران واحساس بد ،احساس بدمن بیشترمیشه …
درمورد این که کسب وکارتویه مکان دیگه بهتره ،بااونجافروش بیشتره منم ازاین ترمزهادارم ولی الان میخام باورمخالفش وبسازم که به نفعمه ،میدونم کنترل ذهن کارآسونی نیست ،ولی ماباهرمنطقی دست مون وببریم توآتیش دست مون میسوزه .
برای خیلی ازماممکنه که مرغ همسایه غاز باشه ومقایسه کنیم امااگه توفضایی نریم که دیگران چه میکنند یا اطلاعی داشته باشیم وسرک نکشیم توزندگی شون این اتفاق کمترمیوفته وماتوبحث مقایسه نیستیم ،خداروشکرمن اینستا نمیرم چون پرازمقایسه س و میبینم موقع هایی که ورودیم از اینستاس چه قدر مقایسه میادبه ذهنم ومیخام خودم ومثل اونا وفق بدم ولی نمیبینم درآرامشم ..
تواین چندروزکنترل ذهن برام سخته ولی بایدازپسش بربیام چون منم که اتفاقات وشرایط ومیسازم .
واقعا من چند درصد باورکردم که همه چی 0تا 100 دست خودمه ؟؟؟
ممنون بابت مهاجرت به مداربالاتر …واقعا عالی وتاثیرگذاره ،تواین چندروز دوتاازهدایت های بزرگ خداوند برام واضح ترشده احتیاج دارم به مداربالاترتابتونم بهترین کنترل ذهن وداشته باشم تا شرایط وتغییربدم ازچیزی که نمیخام به چیزی که میخام …
سلام به استاد عزیزم ومریم خانم
سلامی گرم هم به تک تک دوستان عزیزم
استاد عزیزم من فقط بیست دقیقه از این فایل را گوش دادم حسم گفت اول کامنت بزارم بعد فایل را گوش بدم
اسم فایل را دیدم چقدر انگار این فایل را برای من گذاشته بودید
استاد من همیشه همسرم را با بقیه مقایسه میکردم مثلاً دوستم که همسایه امان هم هست همیشه همسرم را با همسر دوستم مقایسه میکردم که چقدر شوهر اون با محبته آزادی بیشتری به خانمش میده دوستم راحت خرید میکرد راحت خونه دوست وفامیلش میرفت و همیشه دوستم آزادی زمانی مکانی ومالی داشت ومن همیشه خودم را زجر میدادم چرا نباید همسر من بامن اینطور رفتار کنه ومن حتی بدون اجازه همسرم تا خیابون نمیتونستم برم
باید هر جا میرفتم از همسرم اجازه بگیرم واین باعث رنجش من بود و حتی از همسرم فاصله میگرفتم و همیشه حالم بد بود
همین دوستم که اینقدر آزاد بود وراحت زندگی میکرد یک آن فهمیدم شوهرش بهش خیانت کرده و بعد از چندین ماه کارشان به طلاق کشید فهمیدم که شوهرش آزادی داده تا خودش راحت خیانت کنه
من باور کردم که شوهرم را همان طور که هست قبولش کنم ودست از مقایسه بردارم
من یه کارگاه تولیدی کوچک دارم همزمان برادر شوهرم خواهر شوهرم تولیدی پوشاک دارن همیشه با شوهرم بحث داشتم که اونا موفق ترن اونا بهتر فروش دارن ومشتری های بهتر دارن چرا ما نمیتوانیم مثل اونا باشیم و شوهرم راحت تر کنار میاد ومیگفت خدا روزی هر کس را به اندازه خودش میده روزی ما هم همینقدر است ومن قبول نداشتم
میگفتم باید بیشتر فعالیت کنیم ومشتری های بهتر به گردیم پیدا کنیم هر لحظه دارای های خواهر شوهرم را میدیدم احساس بدی داشتم چرا نباید من مثل اونا موفق نشوم
یا،چندین ساله که من چاق هستم و اضافه وزن دارم چندین ساله که درگیر اینم که انواع قرص ها و رژیم ها را گرفتم ونشد وچند کیلو لاغر میشدم وباز بر میگشت وچاقتر میشدم وخانم های فامیل رامیدیم که آنقدر خوشتیب ولاغر بودن ولباس ها ی که تو مجلس میپوشیدن وجذاب میشدم من زجر میکشیدم وقتی مجلسی میخواستم برم چون لباس باب میلم پیدا نمیکردم
این مثال وخیلی چیز های دیگر تو زندگی ام باعث شده بود خودم را عذاب بدم و احساس بدبختی کنم اما میخوام خودم باشم و تمام زندگی و اطرافیانم را همینطور که هستن قبول کنم ودست از مقایسه بردارم بپذیرم وحال و احساسم را خوب کنم
به جای مقایسه کردن نکات مثبت عزیزانم وخودم را پیدا کنم
ممنونم از شما عزیزان
استادتویکی ازفایلها گفتین خدااول میزنه روی سرشونت که بیداربشی بیدارنشی یکم محکمترمیزنه بیدارنشی چک میزنه بیدارنشی دیگه باچک ولقد میوفته بجونت که بیدارت کنه منکه اصلا تحمل کتک خوردن ندارم ازهمون اولش که زد روسرشونم بیدارمیشم هدایتهای خدارودنبال میکنم وباهوشیاری قدم به قدم زندگیمومیسازم
چون کتک خورم ملث نیست .
ودریک فایل دیگه گفتین 10ساله اینده رانگاه میکنم ببینم اوضاع هروز داره بدترمیشه فشارهای 10ساله اینده روالان تجسم میکنم ویک فکری ازالان برای 10سال بعدمیکنم .
هرکس درهر رابطه باهمسر یاپارتنرهست وقتی میبینه اوضاع روبه بهبودنیست نمیچسبه به اون رابطه که بزورحفظش کنه چون اگه تغییرکنه ازاون طرف پاش روترمزه ونمیتونه عالی پیشرفت کنه
دوتا زوج باید بال پروازهم بشن باعث پیشرفت هم بشن نه باعث پسرفت همدیگه بشن یایکی پیشرفت کنه اونیکی برده باشه وراکدبمونه .