میزان تحمل شما چقدر است؟


توضیحات استاد عباس منش را در این فایل ببینید و بشنوید. سپس با توجه به توضیحات ایشان، در بخش نظرات سایت در مورد این موضوعات، تجربیات خود را بنویسید: 
  • چه جاهایی در زندگی خود، شرایط نادلخواه را پذیرفتید و تحمل کردید؟
  • چه باورهایی باعث شد تا آن شرایط نادلخواه را تحمل کنید؟
  • چه باورهایی را اگر تغییر می‌دادید، باعث می‌شد آن شرایط نادلخواه را نپذیرید و تحمل نکنید؟
  • همچنین بنویسید وقتی دیگر آن شرایط نادلخواه را تحمل نکردید و «همین که هست» را نپذیرفتید، به چه راهکارهایی هدایت شدید و چه درهایی برای شما باز شد؟
  • و در نهایت به چه شکل مسئله‌ای که سال‌ها آن را تحمل می‌کردید، حل شد؟
با عشق منتظر خواندن تجربیات تاثیرگذار و پند آموزتان هستیم

منابع بیشتر درباره محتوای این فایل: دوره کشف قوانین زندگی

اطلاعات کامل درباره محتوای افزوده شده به دوره کشف قوانین زندگی در بروزرسانی اخیر این دوره و نحوه خرید را از اینجا مطالعه کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری میزان تحمل شما چقدر است؟
    454MB
    29 دقیقه
  • فایل صوتی میزان تحمل شما چقدر است؟
    28MB
    29 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

817 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «سحر ساعى» در این صفحه: 1
  1. -
    سحر ساعى گفته:
    مدت عضویت: 1903 روز

    سلام و احترام خدمت استاد عشقم و مریم جان عزیزم

    استاد حرفت حقه،من سالها مفهوم صبر و تحمل رو متوجه نبودم و یه زندگی که بی احترامی بهم میکرد همسرم و در نهایت میگفت شوخی کردمو و حتی مشروب خوردنو تحمل میکردم تازه خودمم کمال همنشین در من اثر کرده بود که چیه چیه بامن بخوره نه با هیشکی و اتفاقا خدا بهم ثابت کرد که اون کار خودشو خواهد کرد چه تو بخوری چه نه

    تحمل میکردم و فکر میکردم به خاطر خدا دارم صبر میکنم و از صابرینم،با سایت شما اشنا شدم به لطف الله،فهمیدم جای صبر دارم تحمل میکنم و ایمانم،خط قرمزامو رد کردم

    تغییر ایجاد کردم برگشتم به ایمان قبل ازدواجم

    و فهمیدم 15 سال به خودم ظلم کردم

    دیگه تحمل نکردم،با کلی ثروتی که جمع شده بود برای حفاظت از خودمو ایمانم،ترکش کردمو رفتم،اگه میخواستم ادعاهای مالی میداشتم مجبور بودم سالها طلاقو طول بدم و اعصابم خورد شه و بمونم تو اون فرکانس مخرب

    استاد گفتم خدایا باید با توکل رها کنمو برم،از خودم مراقبت کنم،ایمانمو حفظ کنم،تو روزی رسان منی نه همسر که این همه سال داشتم میترسیدم و فکر میکردم از صابرینم

    فکر کردم اینم جهاد منه که منبع آلودگی رو جلوشو بگیرم جای اینکه هرروز بحث کنم که و هی الودگی جمع کنم،استاد رهاش کردم طلاق گرفتم و الان روز به روز حالم داره بهتر میشه،اعصابم راحتتره و معجزات خدا رو میبینم که خدا ولی و سرپرست مومنین،هوامو داره.استاد خدا بهتون خیر بده که عامل خیر زندگی من شدید که حداقل دوباره برگردم به سمت خدا و او کفایتم کنه،درسته الان اون رفاه مالی رو ندارم ولی خدا رو دارم و به یقین او برای من همه کار میکنه همین طور که تا حالا کرده و قطعا با امید و صبر بهتر از انچه گرفته شده عطایم میکند،استاد این شجاعت خودمو تحسین میکنم که مثه خیلیا به پول وابسته نبودم که به خاطر اون رفاه زندگیمو ادامه بدم،به پول وابسته نبودم که نزاشتم طلاقم طول بکشه،سعی کردم تو تمام اون لحاظات ایه های خدا رو تکرار کنم،و بر ترسهام غلبه کنم

    تکرار میکردم

    او سرپرست مومنین است

    هر کس بر خدا توکل کند خدا کفایتش میکند

    تو تحت مراقب مایی

    ما نگهبانانی برایت قرار دادیم

    من رهات نکردم

    و به زودی پروردگارت آنقدر به تو عطا میکند که راضی و خشنود شوی

    استاد همسرم کلی پیام داد که برگردم

    از اونجایی که به روند تکامل ایمان دارم خدا تلنگر زد یه شبه تغییر نمیکنه،دروغ میگه

    و اصن خطمم واگذار کردم که تا ابد از من دور صه

    و مدام این ایه رو میگفتم

    هنگامی که در کاری تصمیم گرفتی با توکل به خدا انجام بده و قاطع باش

    استاد به احدی جز مامانم چیزی نگفتم که نجوا نکنن طلاق نگیر

    طلاقمو تنهایی گرفتم،کارامو کردم بعد اعلام کردم

    استاد کمی سختی ها ظاهری اومد

    و تکرار میکردم

    قطعا همراه سختی اسانیست

    حالا ادمهای کمی ناباب دورم اومد کمی ترس

    و تکرار میکردم

    و ما به تو کرامت بخشیدیم

    استاد سپاسگزارتم که هستید و دستانی از دستان نور بخش خدایید برام

    سپاسگزازتونم که بهم گفتید قران اسانه و نیاز به تفسیر نداره که با قران دوست بشم و یاری گرم باشه و الگو ببینم توش

    منی که سالها هزاران حرف میزدن بهم که باید حتما وضو بگیری باید حتما تفسیر بخونی

    و اینقدر سخت شده بود برام که قران نخونم

    خدا نور ببخشه به وجودتون به وجود مریم جان

    به زندگیتون

    و کیست که از خدا هدایت بخواد و خدا هادیش نشه

    که به سمت سایت شما هدایتم کرد

    گاهی خدا از زبان غیر با بندگانش سخن میگوید

    سپاس خدای را که شادی و سلامتی و احترام وروابط عاشقانه و ثروت و راحتی و اسونی از اولم برای من میخواست و میخواهد و من از مسیر دور بودم

    الحمدلله تا اینجاشم خیلی از خدا راضیم حتی اون موقع هایی ک6 حواسم بهش نبود او حواسش بهم بود و انگار تو دنیا یکی یدونش بود و الان بیشتر بیشتر

    استاد خدا چقدر عاشق بنده هاشه و چقدر من غافل از این منبع بیکران عشق

    دوستتون دارم،جزء سعادتمندان عرصه قیامت باشید عشقهای من

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: